by علیرضا روهنده | دی 24, 1401 | مشاوره
کسب و کارها به کارمندان نیاز دارند، بیشتر کسب و کارها در مرحلهای به یک مشاور کارآفرینی یا مشاور کسبوکار خلاق نیاز دارند. همهگیری COVID-19 زندگی ما و روشهای کسب و کار ما را تغییر داده است و استفاده از خدمات مشاور کسب و کار خلاق را بیش از هر زمان دیگری مهم کرده است.
در شرایط فعلی، اطمینان از بقا و رشد شرکت شما حیاتی است. هزینه ها به حداقل می رسد و شما جلوتر از بسته باشید. به همین دلیل است که شرکتهای بزرگ و کوچک در سرتاسر جهان کمربند خود را برای ادامه حیات خود میبندند و بسیاری از آنها یک مشاور کارآفرینی را استخدام میکنند تا به آنها مشاوره حرفهای و عینی برای اطمینان از موفقیت کسبوکارشان بدهد.
چگونه مشاور کارآفرینی مناسبی را انتخاب می کنید تا در مورد کسب و کار خاص خود به شما مشاوره تخصصی بدهد؟ کسی که به ارزش شرکت شما بیافزاید؟
۵ نوع رایج مشاوران کارآفرینی
در حالی که انواع مختلفی از مشاوران وجود دارند که در موضوعات خاصی تخصص دارند، مانند:
1_ امور مالی
2_ منابع انسانی
3_ عملیات
4_ استراتژی
5_ ریسک و انطباق
شما باید تصمیم بگیرید که کسب و کار شما به کدام نوع مشاور نیاز دارد.
بهترین زمان برای استخدام یک مشاور کسب و کار خلاق چه زمانی است؟
نکته مهم این است که وقتی به دنبال مدیریت امور مالی خود هستید، به خدمات یک حسابدار نیاز دارید.
اگر می بینید که باید روحیه تیمی ایجاد کنید یا مدیریت را با روش خاصی برای رهبری شرکت هماهنگ کنید، پس یک مشاور مدیریت چیزی است که به آن نیاز دارید.
آیا به نکاتی در مورد بازاریابی دیجیتال نیاز دارید تا پیام های رسانه های اجتماعی شرکت شما مناسب باشد و منجر به ایجاد سرنخ شود، سپس یک مشاور بازاریابی دیجیتال استخدام کنید.
اگر قراردادهای خاصی نیاز به بازنگری دارند، به خدمات یک وکیل نیاز دارید.
هنگامی که نوع مشاور کارآفرینی مورد نیاز خود را شناسایی کردید، می توانید برای کمک به شما با آنها قرارداد ببندید. مشاور کسب و کار این تخصص را دارد که حوزه خاصی از کسب و کار شما را تجزیه و تحلیل کند و راه حل های طراحی را برای کمک به شما در دستیابی به آنچه می خواهید داشته باشد.
۶ دلیل برای استخدام مشاور کسب و کار
- هزینه: یک قرارداد موقت با یک مشاور کارآفرینی می تواند مقرون به صرفه باشد زیرا استخدام یک متخصص برای یک نیاز تجاری برای مدت زمان کوتاه یک سرمایه گذاری استراتژیک است. این شما را قادر می سازد تا از تخصص مشاور کسب و کار استفاده کنید، به موقع عمل کنید و از اشتباهات در روزهای اولیه اجتناب کنید. در نتیجه، این سرمایه گذاری اولیه، کسب و کار شما را برای سود طولانی مدت آماده می کند.
- یک دیدگاه بی طرفانه می آید: دریافت یک دیدگاه خارجی یا عینی از کسب و کارتان بسیار مهم است. این برداشت غیر عاطفی در مورد شرکت شما و آنچه برای موفقیت نیاز دارد مهم است. هیچ احساسی در تصمیماتی که گرفته می شود وجود ندارد و مشاور کسب و کار خلاق دیدگاهی منحصر به فرد و بی طرفانه ارائه می دهد.
- تخصص از اهمیت زیادی برخوردار است: مشاور دانش و تجربه لازم برای ارائه یک برنامه استراتژیک برای کمک به توسعه و رشد کسب و کار شما را دارد. او میتواند مشکلات ظاهری را ببیند و به شما در رفع آنها کمک کند.
- یادگیری مهارت های جدید بسیار مهم است: مشاور کسب و کار علاوه بر کمک به حل مسئله، برنامه ریزی و استراتژی، می تواند مدیریت ارشد را نیز راهنمایی کند و به این رهبران مهارت های جدید بیاموزد.
- دیدگاه متفاوت: مشاور کسب و کار می تواند به شما کمک کند که به کسب و کار خود از دید دیگری نگاه کنید و به شما نشان دهد که چگونه شرکت را به سودآورترین و موفق ترین راه ممکن اداره کنید.
- انگیزه کلیدی است: یک مشاور کسب و کار می تواند کارکنان را برای دستیابی به اهداف و ضرب الاجل هایی راهنمایی کند که به رشد کسب و کار شما کمک می کند. آنها همچنین می توانند به شما در استخدام افراد مناسب برای انجام کارهای خاص و توسعه فرآیندهای تجاری که متناسب با شرکت شما هستند کمک کنند.
جمع بندی
یک مشاور کارآفرینی نه مربی است و نه مربی. او تجربه و تخصص خود را در یک موضوع خاص در اختیار شما قرار می دهد و به شما نشان می دهد که چگونه از کسب و کار خود نهایت استفاده را ببرید تا بتوانید حتی در مواقع سختی مانند اینها موفق شوید. در نتیجه، دانش و مهارتهای آنها میتواند به شما کمک کند تا کسبوکارتان را بهبود ببخشید، مشکلات را مشخص کنید و به شما بیاموزید که چگونه آنها را حل کنید.
در نهایت، یک مشاور کسب و کار خلاق، یک تابلوی صدای عالی است. این کارشناسان مستقل، عینی هستند و دقیقاً همان کاری را انجام می دهند که در وهله اول آنها را استخدام کرده اید، آنها در مورد چگونگی بهبود کسب و کار و سودآور کردن آن با شما مشورت می کنند.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | دی 10, 1401 | مشاوره
بسیاری از صاحبان کسب و کار به جای آوردن مشاور یا منابع جزئی، بیشتر به این دلیل که با نحوه کار این فرآیند آشنا نیستند، به سمت استخدام کارکنان داخلی تمایل دارند. بسیاری از شرکتها درک بهتری از نقش یک کارمند تمام وقت دارند تا یک مشاور که نامش مبهم است. با این حال، ارائه کمک های مشاوره ای استراتژیک می تواند یک راه مقرون به صرفه برای رشد کسب و کار شما باشد. با مشاور مناسب، شرکتها میتوانند در صورت نیاز، مجموعه مهارتهای گمشده را تا زمانی که به آن نیاز دارند، اضافه کنند. این یک مدل پر کردن شکاف است که می تواند مقدار زیادی ارزش اضافه کند.
اما دقیقاً چه زمانی باید به فکر جذب مشاور باشید؟
1_ زمانی که یک کارمند چندین پست را پر می کند
اگر یک کارمند به تنهایی کار چندین نقش را انجام می دهد، مشاوری را برای انجام حداقل یکی از این نقش ها در نظر بگیرید. به این ترتیب، دقیقاً چه چیزی و به چه کسی نیاز دارید و فقط برای ساعاتی که به آنها نیاز دارید، دریافت میکنید و به جای اینکه یک کارمند تلاش کند چندین کار را ضعیف انجام دهد، فرد مناسبی دارید که کار را به خوبی انجام میدهد.
2_ وقتی تیم شما فاقد تجربه و دانش لازم است
اگر هیچ فردی در تیم با سطح تجربه یا عمق دانش لازم برای یک نقش یا پروژه خاص وجود ندارد، وقت آن است که یک مشاور بیاورید. به عنوان مثال، اگر میخواهید ارزش شرکت خود را ارزیابی کنید و هیچکس در تیم شما قبلاً این کار را انجام نداده است، یک کارشناس ارزیابی برای این پروژه خاص را در نظر بگیرید.
برای مثال، اگر میخواهید استراتژی بازاریابی خود را تغییر دهید، یک مدیر ارشد مدیریت با تجربه میتواند مشاورهای را که نیاز دارید به شما ارائه دهد. ممکن است برای کمک به اجرای این استراتژی جدید، یک فرد بازاریابی سطح متوسط را به صورت تمام وقت استخدام کنید، اما اگر ۴۰ ساعت در هفته برای این شخص وقت ندارید، می توانید یک آژانس بازاریابی و یک مشاور CMO استخدام کنید. شما هر آنچه را که نیاز دارید در سطوحی که نیاز دارید دریافت خواهید کرد.
3_ زمانی که توانایی پرداخت تمام وقت این موقعیت را ندارید
شرکت ها در هر اندازه به دنبال تخصص مالی و حسابداری سطح بالا هستند. در بیشتر موارد، استخدام یک مدیر مالی تمام وقت یا کنترل کننده منطقی نیست، و همچنین کار کافی برای انجام دادن یک نفر در سطح مدیر مالی یا کنترل کننده وجود ندارد.
مانند شرکتی که دقیقاً با این مشکل روبرو بود. آنها یک کارمند داشتند که به عنوان حسابدار، مدیر دفتر، کنترل کننده و مدیر منابع انسانی کار می کرد. بله! زمانی که این کارمند به طرز غم انگیزی درگذشت، شرکت با مشکلات بزرگی روبرو شد. هیچ کس نمی دانست که سهام چک آنها در کجا قرار دارد یا چگونه حقوق و دستمزد را پردازش کند، کتاب ها به هم ریخته بود، یک پنجم از کارکنان اطلاعات نادرستی در پرونده پرسنلی خود داشتند و بسیاری اظهار داشتند. آنها احساس نمی کردند که یک مدافع در منابع انسانی دارند. آنها به جای اینکه بخواهند فوراً همه این نقش ها را پر کنند، چه با فرد دیگری یا چند کارمند، سه مشاور که همه در این زمینه ها متخصص بودند، آوردند و کار را تقسیم کردند. صرفه جویی در زمان، پول و کلی استرس.
چگونه یک مشاور انتخاب کنیم
اگر کسب و کار خود را در یک یا چند مورد از موقعیت های بالا پیدا کردید، ممکن است وقت آن رسیده باشد که یک مشاور برای پر کردن شکاف ها استخدام کنید. چه در حال استخدام یک مشاور فناوری اطلاعات، یک کارشناس منابع انسانی یا یک مدیر اجرایی C-suite باشید، میخواهید فرد مناسب برای کسب و کار خود را پیدا کنید. شما نه تنها باید بر تخصص خاصی که یک مشاور دارد تمرکز کنید، بلکه باید به دنبال فردی باشید که با فرهنگ سازمان شما همخوانی داشته باشد.
هنگامی که به دنبال مشاور مناسب هستید، مهم است که اهداف خود را از قبل مشخص کنید، و نه فقط در سه ماهه آینده، بلکه در چند سال آینده. به چه نوع حمایتی نیاز دارید؟ آیا شما فقط می خواهید افراد شایسته را حفظ کنید و به آنها نیاز دارید تا به شما کمک کنند، یا به فردی استراتژیک مانند مدیر مالی یا مدیر ارشد مالی نیاز دارید که با مشاوره آینده نگر به شما کمک کند؟
اگر تصمیم به استخدام یک مشاور دارید، با تحقیق در چند شرکت شروع کنید تا ببینید کدام یک مناسب است. مهم است که این تصمیم را جدی بگیرید تا مطمئن شوید که شرکت مناسب و در نتیجه مشاور مناسب را برای حمایت از شما استخدام می کنید. با پرسیدن چند سوال مهم، مانند پرس و جو در مورد نرخ نگهداری شرکت و نحوه توصیف فرهنگ خود، درک بهتری از آنچه که آنها برای آن مطرح می کنند به دست خواهید آورد. شما یک شرکت و مشاوری می خواهید که با یک ذهنیت یکسان به مشتریان خود نزدیک نشود. علاوه بر این، شرکتی که کارمزد ثابتی را ارائه میکند معمولاً راهحل بلندمدت خوبی نیست، زیرا ممکن است راهی برای کاهش حاشیهها برای به دست آوردن حاشیه پیدا کند. بیشتر، شما می خواهید راه حلی را بیابید که به طور خاص برای شما سفارشی شود و راه حلی که بتواند با رشد شما همراه با شما تکامل یابد.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | دی 3, 1401 | تحلیل استراتژیک کسب و کار
برنامه های توسعه کسب و کار برای موفقیت یک شرکت حیاتی است. انتخاب روش مناسب و مقیاس بندی سریع جنبه های حیاتی در استراتژی توسعه کسب و کار است. نتایج مثبت زمانی حاصل می شود که استراتژی توسعه کسب و کار به خوبی ایجاد شود. با این حال، اگر رویکرد نادرستی استفاده شود، رقابت شما ممکن است به شدت کاهش یابد.
توسعه کسب و کار چیست؟
توسعه کسب و کار به عنوان “فرآیند شناخت فرصت ها” برای افزایش رشد و سودآوری تعریف می شود. در این فرآیند:
- کاهش هزینه ها
- افزایش درآمد
- تنظیم بهره وری
- به دست آوردن مشتریان جدید
- هدف آن باید افزایش سود حاصل از مشتریان فعلی باشد.
اگرچه اهداف فوق در اکثر مشاغل مشترک است، روش های دستیابی به آنها تغییر خواهد کرد. به عنوان مثال، یک کسب و کار محلی و کوچک مجموعه ای متفاوت از سیاست ها را نسبت به یک شرکت جهانی و چند ملیتی دارد.
بخش های آمیخته با توسعه کسب و کار و تفاوت های آنها
توسعه کسب و کار باید بخش کنترل تعیین اهداف شرکت و اطمینان از برآورده شدن آنها باشد. با این حال، در بسیاری از شرکت ها، این بخش با فروش و بازاریابی اشتباه گرفته می شود. بیایید به این بخش ها نگاه کنیم و ببینیم چه چیزی آنها را از توسعه کسب و کار متفاوت می کند.
بازاریابی
اصطلاح “بازاریابی” به روشی اطلاق می شود که از طریق آن کالاها و خدمات خاصی انتخاب، قیمت گذاری و برای مشتریان هدف بازاریابی می شوند. علاوه بر این روش، چگونگی موقعیت و ارتقای شرکت و پیشنهادات آن را در بازار رقابتی نیز بررسی می کند. همه این تلاشها باید در قالب تعداد بالاتری از مشتریان واجد شرایط و بالقوه، و همچنین نمایه بالاتر شرکت در میان جمعیتشناسی مورد نظر به ثمر برسد. بازاریابی نقش مهمی در فرآیندهایی دارد که همراه با ورود محصول به مصرف کننده است:
- قیمت گذاری
- تعیین بازار
- تولید
- آماده سازی تبلیغات و تبلیغات در “مرحله مدیریت بازاریابی” صورت می گیرد.
فرآیند قبل از بازاریابی توسعه کسب و کار است (بخش هایی به نام تشخیص و استراتژی را می توان بررسی کرد). فرآیند توسعه کسب و کار برای یک محصول تازه عرضه شده با تحقیقات بازار آغاز می شود و با توسعه استراتژی ها با تعیین اهداف (ورود به بازار، محل حضور در بازار، افزایش درآمد و غیره) ادامه می یابد. از سوی دیگر، توسعه یک استراتژی برای دستیابی به بازارهای جدید، افزایش فروش و کاهش هزینه های محصولی که هنوز فروخته می شود، همیشه ادامه دارد.
فروش
تیم فروش گروهی است که محصول را می فروشد و هدف آن به دست آوردن مشتریان جدید است. تیمهای فروش میتوانند با تماس با شمارههای تلفن تصادفی از دفترچه تلفن، ارسال ایمیل یا صحبت با افراد دیگر، فروش خود را انجام دهند. عملکرد تیم فروش را می توان بر اساس میزان خوب مذاکره و میزان فروش آنها قضاوت کرد.
اگرچه جذب مشتری یک هدف مکرر است، توسعه کسب و کار کلمه گسترده تری است که وظایف مختلفی خارج از عملکرد فروش را در بر می گیرد. به عنوان مثال، برنامه های رشد کسب و کار به گونه ای ایجاد می شود که بازده محصولی که قرار است فروخته شود از هزینه آن بیشتر باشد.
توانایی لازم برای یک توسعه دهنده کسب و کار
بخش های زیادی برای کار در توسعه کسب و کار وجود دارد. با این حال، برخی از مهارت های اساسی که برای موفقیت در این زمینه باید داشته باشد به شرح زیر است:
۱.توانایی یادگیری سریع
اگر میخواهید یک توسعهدهنده کسبوکار موفق باشید، باید تصمیمهایی بگیرید که سود را افزایش داده و به شرکت در توسعه کمک کند. برای انجام این کار، باید به سرعت درک کنید که یک تجارت چگونه کار می کند. سوجان پاتل، صاحب کسب و کار موفق، می گوید که توانایی تجزیه و تحلیل سریع اطلاعات و تصمیم گیری، بخش مهمی از موفقیت در کسب و کار است. در نتیجه، درک زودهنگام در تغییر نتیجه بسیار مفید است، حتی اگر اقدامات بدی انجام شود.
۲. تفکر تحلیلی
همچنین این بخش مسئولیت دارد که مشکلاتی را که خارج از توسعه کسب و کار با آن مواجه می شود در نظر گرفته و راه حل های عملی ارائه دهد. توانایی های تحلیلی برای تکمیل این کار به موثرترین روش مورد نیاز است. تصور کنید در یک کسب و کار مشکل دار استخدام شده اید که پنجاه درصد از فروش خود را از دست داده است. چه کاری باید انجام دهید؟ پاسخ ساده و واضح است: شما باید منبع این کاهش فروش را مشخص کنید و یک استراتژی توسعه کسب و کار برای افزایش درآمد ایجاد کنید. برای تصمیم گیری در مورد اقدامات لازم، باید حجم زیادی از اطلاعات را ارزیابی کنید و مزیت رقابتی خود را در نظر بگیرید. به عبارت دیگر، تنها پس از تفکر تحلیلی و بررسی، می توان یک برنامه موثر تدوین کرد.
۳. فکر کنید
به عنوان یک توسعه دهنده کسب و کار، ایجاد پاسخ های کارآمد برای هر گونه مشکل بالقوه حیاتی است. به عنوان مثال، علاوه بر به دست آوردن و حفظ مصرف کنندگان جدید، آمادگی برای هر گونه مشکلی که ممکن است برای آنها پیش بیاید ضروری است. برای ایجاد فرآیند فروش کارآمدتر و جلوگیری از اتلاف سرمایه سازمان، تفکر و پیشبینی خلاقانه ضروری است.
۴. سازماندهی کنید و سازماندهی کنید
باید با یک برنامه عمل کرد، وظایف متعددی را به عهده گرفت، استراتژی را تدوین کرد و استراتژی را به طور مؤثر اجرا کرد. در نتیجه، مهارت های برنامه ریزی و سازماندهی در این زمینه مورد نیاز است. علاوه بر این، فردی با برنامه میتواند به سادگی تیمهایی تشکیل دهد، اهداف را روشن کند و تضمین کند که همه در جهت یک هدف توسعه شرکتی مشابه کار میکنند.
۵. ارتباطات
صرف نظر از اندازه کسب و کار، ما با بسیاری از سهامداران کار می کنیم. در این شرایط، برای توسعه کسب و کار بسیار مهم است که فردی باشید که بتواند به خوبی با دیگران ارتباط برقرار کند، به نظرات آنها گوش دهد و پیشنهادات را دریافت کند. این مهارت ها که جایگاه بسیار ارزشمندی در زمینه ارتباطات دارند، به پیشرو بودن در زمینه توسعه کسب و کار کمک می کنند، زیرا متقاعدسازی و اعتماد به نفس را به همراه خواهند داشت.
در نتیجه، توسعه کسب و کار به دنبال افزایش اثربخشی سازمانی در عین به حداکثر رساندن درآمد و مشتریان است. فعالیت در این موضوع با بخش فروش و بازاریابی ترکیب شده است. با این حال، بر خلاف بازاریابی، توسعه کسب و کار نقشی در ارتقا و قیمت گذاری محصول ندارد. علاوه بر این، متخصصان توسعه کسب و کار در جلسه با مصرف کننده محصولی که تیم فروش پاسخگوی آن است، شرکت نمی کنند. توسعه کسب و کار حوزه بسیار گسترده تری است. برای موفقیت در زمینه توسعه کسب و کار، متخصصان باید قادر به یادگیری سریع، قدرت تفکر تحلیلی، ظرفیت کاری برنامه ریزی شده و منظم و مهارت های ارتباطی عالی باشند.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | آذر 26, 1401 | بازاریابی, مارکتینگ
تفکیک آنها می تواند دشوار باشد، اما دانستن تفاوت می تواند برای موفقیت کمپین بعدی شما بسیار مهم باشد.
امسال، لیزا کوشی میزبان مصاحبههای فرش قرمز Met Gala Vogue بود. در واقع، این دومین سالی بود که او این کار را انجام می داد. در ظاهر، شرکت کوشی در مهم ترین شب مد سال ممکن است چندان مهم به نظر نرسد. از این گذشته، او یک کمدین با استعداد است و بیشتر هزاره ها و ژنرال زرز او را می شناسند.
اما کوشی یک سلبریتی به معنای سنتی نیست. او با حضور در یک برنامه تلویزیونی یا انتشار یک برنامه کمدی به شهرت نرسید. در عوض، او مسیر خود را با ارسال قطعات کمدی و طرحهایی در Vine و YouTube ایجاد کرد. در نهایت، او تعداد فالوورهای یوتیوب خود را به بیش از ۱۶ میلیون مشترک افزایش داد، و امروز او یکی از استعدادهای جوان مورد جستجو است.
گسترش اینترنت و ظهور رسانه های اجتماعی منجر به ظهور اینفلوئنسرها و تولیدکنندگان محتوا مانند کوشی شده است. از آنجایی که شرکتها شروع به تمرکز کمتر روی اشکال سنتی تبلیغات میکنند و هزینه تبلیغات خود را به فضای دیجیتال میبرند، به دنبال تأثیرگذاران و تولیدکنندگان محتوا هستند تا به آنها کمک کنند تا با مخاطبان مرتبط ارتباط برقرار کنند . در واقع، اینفلوئنسر مارکتینگ قرار است امسال به یک صنعت ۶.۵ میلیارد دلاری تبدیل شود.
در حالی که سلبریتی ها، اینفلوئنسرها و تولیدکنندگان محتوا میتوانند تأثیر عمدهای بر کمپینهای بازاریابی درونگرای آینده شرکت شما داشته باشند، برخی از تمایزات مهم وجود دارد که قبل از انتخاب یکی از دیگری باید بدانید. برای کمک به درک بهتر نقشهای هر کدام، شباهتها و تفاوتهای آنها را بررسی میکنیم.
سلبریتی ها در مقابل اینفلوئنسرها
در حالی که سلبریتی ها و اینفلوئنسرها به روش های خاص خود مشهور هستند، آنها نفوذ خود را متفاوت می سازند. SmallBizTrends برای توضیح تفاوت اصلی بین سلبریتی ها و اینفلوئنسرها به دو مثال واقعی اشاره می کند، Selena Gomez و PewDiePie.
گومز حضور گسترده ای در اینستاگرام داشته است (او بیش از ۱۵۰ میلیون دنبال کننده دارد)، اما طرفدارانش تا حد زیادی او را از طریق نقش های تلویزیونی و آهنگ های موفقش در رادیو می شناسند. به عبارت دیگر شهرت خود را از طریق رسانه های سنتی به دست آورد. از سوی دیگر، گیمر PewDiePie از طریق یوتیوب که ۹۶ میلیون مشترک دارد، نفوذ پیدا کرده است. اگرچه گومز ممکن است در رسانههای سنتی قابل تشخیصتر باشد، PewDiePie مخاطبان ویژهای دارد: گیمرها و علاقهمندان به بازی. طرفداران گومز به غیر از لذت بردن از کار او، ممکن است آنچنان اشتراک نداشته باشند.
اینفلوئنسرها نیز نسبت به سلبریتی ها ارتباط بیشتری دارند. آنها نفوذ خود را با واقعی بودن و به اشتراک گذاشتن آشکار زندگی خود ایجاد می کنند. هنگامی که آنها محصول، خدمات یا مقصدی را توصیه می کنند، دنبال کنندگان آنها به قضاوت آنها اعتماد می کنند زیرا آنها یک رابطه را از طریق یک رسانه مشترک چه اینستاگرام، چه یوتیوب، یا پلتفرم دیگر پرورش داده اند.
این بدان معنا نیست که همه برندها باید اینفلوئنسرها را به جای افراد مشهور برای کمپین های بازاریابی ورودی خود انتخاب کنند. سلبریتی ها می توانند به شرکت ها در معرض دید گسترده ای قرار دهند. آنها همچنین معمولاً به طیف گستردهتری از جمعیتشناسی علاقه دارند، در حالی که نان و کره اینفلوئنسرها توانایی آنها برای دستیابی به مخاطبان خاص و جمعیتشناسی خاص است.
پس تولیدکنندگان محتوا چه کسانی هستند؟
ما تفاوتهای بین اینفلوئنسرها و سلبریتی ها را بررسی کردهایم، اما تولیدکنندگان محتوا هم نژاد خودشان هستند.
به گفته جسی اینگالز خالق محتوا ، «سازندگان محتوا هنرمندان هستند». اصطلاح «هنرمندان» بسیار گسترده است، بنابراین Ingalls تفاوتهای بین تأثیرگذاران و تولیدکنندگان محتوا را تجزیه میکند . او میگوید شرکتها باید یک تولیدکننده محتوا را بهعنوان یک «آژانس تبلیغاتی بوتیک با تخصص خاص که با یک هشتم قیمت آژانس تبلیغاتی سنتی کار میکند» در نظر بگیرند. وقتی تولیدکنندگان محتوا را استخدام می کنید، آنها را بر اساس استعداد خلاق و توانایی آنها برای تحقق بخشیدن به پروژه شما استخدام می کنید. آنها می توانند خلاصه ای را بخوانند و نتیجه نهایی را مطابق با چشم انداز و اهداف شرکت شما تولید کنند.
تفاوت اینفلوئنسرها با تولیدکنندگان محتوا در این است که آنها به عنوان شرکای رسانه ای عمل می کنند. آنها لزوما محتوا تولید نمی کنند. بلکه وسیله ای هستند که از طریق آن محتوا یا پیام به اشتراک گذاشته می شود. به عنوان مثال، یک سازنده محتوا ممکن است یک ویدیوی با کیفیت بالا را هدایت کند و تولید کند که دارای یک محصول خاص است، در حالی که یک تأثیرگذار ممکن است یک بررسی کوتاه محصول را در IGTV ارسال کند. هیچ یک از محتواها لزوما بهتر از دیگری نیست. آنها فقط متفاوت هستند گاهی اوقات تولیدکنندگان محتوا و اینفلوئنسرها می توانند با هم در یک کمپین همکاری کنند.
یکی از قابل توجهترین همکاریها بین یک سازنده محتوا و یک برند بین کیسی نیستات و سامسونگ رخ داد. Neistat در سال ۲۰۱۷ ویدیوی کوتاه ” آنچه را که نمی توانید انجام دهید ” را در کانال یوتیوب خود منتشر کرد. این ویدئو که توسط Neistat روایت و خلق شده است، بخشی از یک کمپین بسیار بزرگتر سامسونگ بود. به جای قرار دادن Neistat در یک ویدیو، آنها به مهارت و دیدگاه منحصر به فرد او اعتماد کردند تا پیامی الهام بخش را زنده کند.
چگونه انتخاب می کنید؟
اکنون که تفاوت بینسلبریتی ها، اینفلوئنسرها و تولیدکنندگان محتوا را می دانید، احتمالاً از خود می پرسید: کدام یک را برای کمپین بازاریابی ورودی خود انتخاب کنم؟ پاسخ تا حد زیادی به نوع کمپینی که می خواهید ایجاد کنید، کانال و البته بودجه شما بستگی دارد. از لحاظ تاریخی، استخدام سلبریتی ها گران است. آنها ممکن است برای ارسال یک توییت، ده ها هزار دلار درخواست کنند. با این حال، اگر به دنبال دستیابی به توده ها و جمعیت های مختلف هستید، کار با یک سلبریتی می تواند انتخاب مناسبی باشد.
برای قیمت تبلیغ محصول افراد مشهور، میتوانید چند اینفلوئنسر را استخدام کنید تا یک توییت یا نقد ویدیویی مشابه را به اشتراک بگذارند. مطالعات نشان میدهد که اینفلوئنسرها معمولاً تعامل بیشتری نسبت به سلبریتی ها در دنیای مجازی به دست میآورند، بنابراین اگر به دنبال بازگشت سرمایه قابل توجهی هستید، اینفلوئنسر میتواند بهترین گزینه برای شما باشد.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | آذر 22, 1401 | بازاریابی, مارکتینگ
اینفلوئنسر مارکتینگ در حال حاضر شکل اصلی بازاریابی آنلاین است. مدتی است که این یک کلمه رایج بوده است و رسانه های اصلی مرتباً به آن اشاره می کنند. با این حال، هنوز افرادی هستند که واقعاً نمی دانند بازاریابی تأثیرگذار چیست. در واقع، برخی از افراد برای اولین بار با این عبارت مواجه می شوند و فوراً به این فکر می کنند که “اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟”
اینفلوئنسر مارکتینگ ترکیبی از ابزارهای بازاریابی قدیمی و جدید است. ایده تایید افراد مشهور را می گیرد و آن را در یک کمپین بازاریابی محتوا محور مدرن قرار می دهد. وجه تمایز اصلی در مورد بازاریابی تأثیرگذار این است که نتایج کمپین، همکاری بین برندها و تأثیرگذاران است. اما اینفلوئنسر مارکتینگ فقط شامل افراد مشهور نمی شود. در عوض، حول محور اینفلوئنسرها می چرخد، بسیاری از آنها هرگز خود را در یک محیط آفلاین مشهور نمی دانند.
ما اینفلوئنسر را به عنوان فردی که دارای موارد زیر است تعریف کردیم:
- قدرت تأثیرگذاری بر تصمیمات خرید دیگران به دلیل اقتدار، دانش، موقعیت یا رابطه او با مخاطبانش.
- یک پیروان در یک جایگاه مشخص، که او به طور فعال با آنها درگیر است. اندازه موارد زیر به اندازه موضوع طاقچه او بستگی دارد.
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که رسانههای سنتی مرتکب میشوند، عدم درک تفاوت بین سلبریتی ها و اینفلوئنسرهای آنلاین است. همچنین مهم است که بدانیم اکثر اینفلوئنسرها به طور سیستماتیک مخاطبانی مشتاق و مشتاق ایجاد کرده اند. تصادفی نیست که این افراد به جای یک برند از اینفلوئنسرها پیروی می کنند. مخاطب واقعاً به برند شما اهمیت نمی دهد. آنها فقط به نظرات تأثیرگذاران اهمیت می دهند. سعی نکنید قوانین و شیوه های تجاری را به افراد تأثیرگذار خود تحمیل کنید. مخاطب مال آنهاست و آنها می توانند به سادگی از آنجا دور شوند و فالوورهای خود را با خود ببرند.
اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟
اینفلوئنسر مارکتینگ شامل همکاری یک برند با اینفلوئنسر آنلاین برای بازاریابی یکی از محصولات یا خدماتش است. برخی از همکاریهای اینفلوئنسر مارکتینگ کمتر از آن ملموس هستند، برندها به سادگی با اینفلوئنسرها کار میکنند تا شناخت برند را بهبود بخشند.
نمونه اولیه اینفلوئنسر مارکتینگ شامل PewDiePie مشهور YouTube بود . او با سازندگان یک فیلم ترسناک که در دخمههای فرانسه در زیر پاریس اتفاق میافتد همکاری کرد و مجموعهای از ویدیوها را ساخت که در آن چالشهایی را در دخمهها تجربه کرد. برای ۱۱۱ میلیون مشترک PewDiePie محتوایی عالی بود و تقریباً دو برابر تریلر فیلم بازدید شد.
این یک مثال ساده است. تصور اینکه یک سلبریتی با یک شرکت برای ارائه یک محصول همکاری می کند، آسان است، حتی اگر به جای یک تبلیغ تلویزیونی ۳۰ ثانیه ای، یک سری ویدیوهای ۱۰ دقیقه ای باشد. اما مردم در مورد اینفلوئنسر مارکتینگ صحبت نمیکردند، اگر مجموعهای از برنامههای کاربردی گستردهتر نداشت، در وبسایتی به نام Influencer Marketing Hub نیز در مورد آن مطالعه نمیکردید. و کلید در این کلمه است، تأثیرگذار .
اینفلوئنسرها، بر خلاف سلبریتی ها، می توانند در هر جایی باشند. آنها می توانند هر کسی باشند. چیزی که آنها را تأثیرگذار میکند، فالوورهای زیاد آنها در وب و رسانههای اجتماعی است. یک اینفلوئنسر میتواند یک عکاس مد محبوب در اینستاگرام، یا یک وبلاگنویس امنیت سایبری که توییت میکند، یا یک مدیر بازاریابی معتبر در لینکدین باشد. در هر صنعتی، افراد با نفوذی وجود دارند، فقط باید آنها را پیدا کنید.
برخی از آنها صدها هزار (اگر نه میلیون ها) دنبال کننده خواهند داشت. اما بسیاری از آنها بیشتر شبیه مردم عادی به نظر می رسند. آنها ممکن است فقط ۱۰۰۰۰ دنبال کننده داشته باشند، در برخی موارد کمتر. با این حال، آنها به دلیل متخصص بودن در زمینه خود شهرت خواهند داشت. آنها افرادی هستند که به سؤالات مردم پاسخ می دهند. بسته به حوزه تخصصی خود، آنها افرادی هستند که جذاب ترین پست های اجتماعی را در مورد موضوعات تخصصی خود ایجاد می کنند.
آمار اینفلوئنسر مارکتینگ
- اینفلوئنسر مارکتینگ در سال ۲۰۲۲ به ۱۶.۴ میلیارد دلار افزایش یافته است .
- کسبوکارها به ازای هر ۱ دلاری که برای بازاریابی تأثیرگذار خرج میشود، ۵.۲ دلار بازگشت سرمایه به دست میآورند .
- از سال ۲۰۱۶ تاکنون ۴۶۵ درصد افزایش جستجو برای عبارت “اینفلوئنسر مارکتینگ” در گوگل وجود داشته است .
- ۹۰ درصد از پاسخ دهندگان به این نظرسنجی معتقدند بازاریابی تأثیرگذار نوعی بازاریابی موثر است.
- ۶۷ درصد از برندها از اینستاگرام برای اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده می کنند.
- پلتفرم ها و آژانس های متمرکز بازاریابی اینفلوئنسر ۱۳۶۰ تنها در ۵ سال گذشته وارد بازار شدند.
آنچه در اینفلوئنسر مارکتینگ کار می کند
رویکرد خود را در بازاریابی تأثیرگذار به دقت در نظر بگیرید:
- سازماندهی کنید، یک استراتژی، برنامه و بودجه جمع کنید، وقت خود را صرف تحقیق کنید
- در مورد رویکرد خود برای یافتن اینفلوئنسرها تصمیم بگیرید، آنها را به صورت ارگانیک پیدا کنید، در یک پلتفرم مشترک شوید یا از طریق یک آژانس کار کنید.
- صبور باشید و انسان باشید، افرادی که با مردم صحبت می کنند، نه شرکت ها که با شرکت ها صحبت می کنند.
برنامه زمانبندی تهیه کنید
- آیا اینفلوئنسر تماس های ماهانه / سه ماهه / دوسالانه یا خبرنامه ها را ترجیح می دهد؟
- با برنامه روابط عمومی، برنامه انتشار محصول و غیره خود یکپارچه شوید.
- از طرف مدیران کلیدی ایمیل ارسال کنید. برنامه ریزی سفر برای مدیران اجرایی و ترتیب جلسات حضوری
اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟
اینفلوئنسر مارکتینگ فقط به این معنا نیست که فردی را با مخاطب پیدا کنید و به او پول بدهید یا در معرض دید قرار دهید تا بتواند چیزهای خوبی در مورد شما بگوید. این چیزی است که افراد مشهور ویروسی برای آن هستند. اینفلوئنسرها افرادی هستند که زمانی را صرف ساختن برند خود و پرورش مخاطبان خود کرده اند. آنها به طور طبیعی از اعتبار خود و افرادی که به آنها اعتماد دارند محافظت خواهند کرد. آنها افرادی هستند که برای موفقیت در رسانه های اجتماعی صبر و تمرکز دارند، یک دنبال کننده ارگانیک در هر زمان – افرادی مانند این علاقه ای به انجام اینفلوئنسر مارکتینگ صرفا برای پول ندارند.
اینفلوئنسر مارکتینگ نیز در مورد نتایج سریع نیست. این همان رویکرد آهسته و پیوسته مانند رسانه های اجتماعی و بازاریابی محتوا است، که در آن کمپین شما فروش مستقیم کالاهای شما نیست. در عوض، این در مورد نشان دادن اقتدار، اعتبار و رهبری فکری شما در صنعت شما است. این به معنای مترادف شدن با هر چیزی است که ارائه میدهید، مانند زمانی که مردم میگویند به جای اینکه یک سند را کپی کنند، به زیراکس میروند، یا به جای جاروبرقی، آن را روی زمین هوور میکنند.
با بازاریابی رسانه های اجتماعی، این یک بازی کند برای به دست آوردن دنبال کنندگانی است که وفادار و درگیر هستند. بنابراین وسوسه انگیز است که فکر کنیم پیوستن به نیروها با اینفلوئنسر راهی آسان برای ورود به قلب و ذهن پیروان او خواهد بود، هرچند به این سادگی هم نیست. زیرا برای متحد شدن با اینفلوئنسرها، باید اعتماد و احترام آنها را جلب کنید. اما چگونه؟
آنچه در اینفلوئنسر مارکتینگ کار نمی کند
تعمیم رویکرد خود برای یافتن و استفاده از اینفلوئنسرهای مختلف. یک اندازه برای همه اینفلوئنسرها مناسب نیست : رویکرد خود را متناسب با اینفلوئنسر خاص تنظیم کنید
به سادگی به محبوبیت اینفلوئنسر نگاه کنید . نفوذ تنها به معنای محبوبیت نیست. به یاد داشته باشید که هدف شما این است که یک اقدام خاص را از مشتریان خود استخراج کنید. به طور خودکار تصور نکنید که افرادی که بیشترین فالوور را دارند، تأثیرگذاران یک جایگاه هستند.
یک قانون ساده: اینفلوئنسر مارکتینگ بازاریابی برای اینفلوئنسرها است
با بازاریابی سنتی رسانههای اجتماعی، یک برند میتواند هویت خود را بر روی هر پلتفرمی که انتخاب میکند تنظیم کند، و با گذشت زمان و افزایش تعداد فالوورهایش، میتواند ببیند قهرمانان برندش چه کسانی هستند. اینها مشتریانی هستند که محتوا را لایک کرده و به اشتراک می گذارند یا خود برند را در یک پست ذکر می کنند. دنبالکنندگانی از این دست میتوانند از طریق توجه شخصی و به عنوان بخشی از یک گروه کاملاً تقسیمبندی شده از همه قهرمانان برند پرورش داده شوند. تلاشها برای بازاریابی برای این گروه بر روی راههایی متمرکز میشود که آنها را در انتشار این خبر نگه دارد.
یکی از مشکلات این رویکرد این است که برخی از فالوورهای یک برند، خودشان به اندازه کافی فالوور ندارند تا تأثیر زیادی داشته باشند. در واقع، اکثر مردم عادی در شبکه های اجتماعی این کار را نمی کنند. اکثر مردم یک شبکه کوچک از شاید چند صد دوست و همکار دارند که نشان دهنده انواع سلیقه ها و ترجیحات هستند. در همین حال، برندها برای مدیریت و ایجاد محتوایی تلاش میکنند که امیدوارند در تعاملات روزمره با دنبالکنندگانشان طنینانداز شود.
این رویکرد پراکنده به بازاریابی اجتماعی نتایج قابل پیش بینی نامنظمی را به همراه دارد. اینفلوئنسر مارکتینگ به ما می گوید که به جای اینکه کورکورانه تلاش کنیم لایک ها و فالوورها را جذب کنیم یا محتوای مختلفی را بیرون بیاوریم تا ببینیم چه چیزی به آن می چسبد، اینفلوئنسر مارکتینگ به ما می گوید که زمان ما بهتر است صرف بازاریابی مستقیم برای افراد با نفوذی شود که علاقه ها و علاقه هایشان را قبلاً می دانیم، آنها به خوبی با ما هماهنگ هستند. . این به معنای تعامل با این افراد در سراسر حساب های اجتماعی است – نه فقط دنبال کردن و لایک کردن، بلکه اظهار نظر و نشان دادن دانش و شخصیت. همچنین میتواند به معنای مدیریت یا ایجاد محتوایی باشد که برای جلب توجه تأثیرگذاران انتخاب شده است. بنابراین، در حالی که این مخاطبان اینفلوئنسر هستند که جایزه نهایی را به خود اختصاص می دهند، بازار هدف برندها شامل خود اینفلوئنسرها نیز می شود.
این رویکرد پراکنده به بازاریابی اجتماعی نتایج قابل پیش بینی نامنظمی را به همراه دارد. اینفلوئنسر مارکتینگ به ما می گوید که به جای اینکه کورکورانه تلاش کنیم لایک ها و فالوورها را جذب کنیم یا محتوای مختلفی را بیرون بیاوریم تا ببینیم چه چیزی به آن می چسبد، اینفلوئنسر مارکتینگ به ما می گوید که زمان ما بهتر است صرف بازاریابی مستقیم برای افراد با نفوذی شود که علاقه ها و علاقه هایشان را قبلاً می دانیم، آنها به خوبی با ما هماهنگ هستند. . این به معنای تعامل با این افراد در سراسر حساب های اجتماعی است – نه فقط دنبال کردن و لایک کردن، بلکه اظهار نظر و نشان دادن دانش و شخصیت. همچنین میتواند به معنای مدیریت یا ایجاد محتوایی باشد که برای جلب توجه تأثیرگذاران انتخاب شده است. بنابراین، در حالی که این مخاطبان اینفلوئنسر هستند که جایزه نهایی را به خود اختصاص می دهند، بازار هدف برندها شامل خود اینفلوئنسرها نیز می شود.
با ایجاد این زمینه، می توانید به عنوان یک برند به دو چیز دست یابید:
اولین مورد این است که صرفاً با تعامل مثبت و سازنده در صفحات اجتماعی اینفلوئنسرها، دسترسی زودهنگام به دنبال کنندگان آنها را به دست می آورید. شما چیزی برای آنها تبلیغ نمی کنید. شما چهره خود را به عنوان عضوی از جامعه آنها نشان می دهید، و اعتبار خود را در نهایت افزایش می دهید.
دستاورد دوم این است که، در نهایت، زمانی که شما نوعی همکاری بازاریابی تاثیرگذار را پیشنهاد می کنید، آنها شما را از قبل می شناسند. اینفلوئنسرها به خودی خود سلبریتی نیستند، اما زندگی آنلاین آنها می تواند تا حد زیادی شبیه زندگی واقعی یک سلبریتی باشد: وقفه های زیادی از سوی افرادی که نمی شناسند، که خواهان بخشی از وقت خود هستند، یا برای تمجید از آنها یا برای ستایش آنها. آنها را به زمین بزن شما باید بتوانید از سر و صدای توجهی که آنها در قالب ایمیل ها و توییت ها می گیرند متمایز شوید. این بدان معناست که وقتی در نهایت با آنها تماس بگیرید، آنها از قبل می دانند که شما در مورد چه چیزی هستید، و می دانند که آیا شما برای مخاطبانشان مناسب هستید یا خیر.
ظهور چشمگیر اینفلوئنسر مارکتینگ
هر سال یک نظرسنجی آنلاین انجام می دهیم تا به ما کمک کند درک کنیم که شرکت ها وضعیت بازاریابی تأثیرگذار را چگونه می بینند. نتایج قطعاً خوش بینانه است، و نشان می دهد که بازاریابی تأثیرگذار در حال حاضر واقعاً جریان اصلی است و به عنوان یک روش بازاریابی ترجیحی در یک مسیر صعودی قرار دارد.
۱. افزایش قابل توجه در جستجوهای “اینفلوئنسر مارکتینگ”
از سال ۲۰۱۶، ۴۶۵ درصد افزایش جستجو برای عبارت “اینفلوئنسر مارکتینگ” تنها در گوگل وجود داشته است. واضح است که اکنون این یک موضوع داغ است و باعث می شود افراد بیشتری بخواهند خود را در مورد بازاریابی تاثیرگذار آموزش دهند و پلتفرم ها و آژانس های بازاریابی اینفلوئنسر را پیدا کنند. دوره منتهی به سال ۲۰۱۹ بهویژه دیوانهوار بود، با افزایش ۱۵۰۰ درصدی جستجوها برای «اینفلوئنسر مارکتینگ» بین سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۹. با این حال، از آن زمان به بعد، جستجوها اندکی کاهش یافته است، با اینکه بازاریابی تأثیرگذار در حال حاضر برای بسیاری رایج شده است.
۲. اینفلوئنسر مارکتینگ در سال ۲۰۲۲ به ۱۶.۴ میلیارد دلار می رسد
ویروس کرونا رشد اینفلوئنسر مارکتینگ را در سال ۲۰۲۰ تسریع کرد و تخمین زده میشود که این رشد در سال ۲۰۲۳ ادامه یابد. از ۱.۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶، اینفلوئنسر مارکتینگ تخمین زده میشود که در سال ۲۰۲۰ به اندازه بازار ۹.۷ میلیارد دلار رسیده باشد و انتظار میرود این رشد بیشتر به ۱۶.۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲.
۳. پلتفرم ها و آژانس های متمرکز بر اینفلوئنسر مارکتینگ در دو سال بیش از دو برابر شده اند
اینفلوئنسر مارکتینگ به اندازه کافی جریان اصلی شده است که شرکت ها به طور مداوم پلتفرم هایی را برای کمک به فرآیند جستجو و انتخاب اینفلوئنسرها راه اندازی می کنند و همچنین سیستم را برای برندها و اینفلوئنسرها شفاف تر و آسان تر می کنند. تعداد کمی از آژانس ها در حال حاضر افتتاح شده اند که در ارائه خدمات اینفلوئنسر مارکتینگ تخصص دارند. بسیاری از آژانس های سنتی که نمی خواهند مشتریان خود را از دست بدهند، بازاریابی تأثیرگذار را به خدماتی که ارائه می دهند اضافه کرده اند. ۲۴۰ پلتفرم و آژانس جدید متمرکز بر اینفلوئنسر مارکتینگ در ۱۲ ماه گذشته وارد بازار شده اند که بیش از ۳۸۰ پلتفرم در سال گذشته بوده است.
۴. متوسط ارزش رسانه ای به دست آمده به ازای هر ۱ دلار هزینه شده در بازاریابی تأثیرگذار
در حالی که در گزارش معیار اینفلوئنسر مارکتینگ ۲۰۲۲، ارقام بهروزرسانی شدهای درباره ارزش رسانهای کسبشده (EMV) نداشتیم، اما در سال ۲۰۲۰ ارقام جدیدی داشتیم. کسبوکارها به ازای هر ۱ دلاری که برای بازاریابی تأثیرگذار خرج میکنند، بهطور میانگین ۵.۷۸ دلار تبلیغات تبلیغاتی کسب میکنند. برخی از شرکتها به ازای هر دلار اینفلوئنسر خرج شده تا ۱۸ دلار EMV به دست میآورند، اگرچه ۲۵ درصد آنها یا ضرر میکنند یا فقط به قیمت پایین میآیند.
۵. اکنون بسیاری از شرکت ها برای اینفلوئنسر مارکتینگ و بازاریابی محتوا بودجه دارند
بازاریابی محتوا در حال حاضر آنقدر قوی است که ۵۹ درصد از بازاریابان بودجه جداگانه ای برای آن دارند. این رقم از جهاتی کمتر از حد انتظار است، زیرا HubSpot گزارش می دهد که ۷۰٪ از پاسخ دهندگان آنها از بازاریابی محتوا استفاده می کنند. برخی از شرکت هایی که از بازار محتوا استفاده می کنند، به وضوح آن را از بودجه بازاریابی متمرکز تأمین می کنند.
اینفلوئنسر مارکتینگ به اندازه کافی جریان اصلی است که ۷۵ درصد از پاسخ دهندگان نظرسنجی ما نشان دادند که بودجه ای را در سال ۲۰۲۳ به بازاریابی تأثیرگذار اختصاص می دهند. این میزان نسبت به ۳۷ درصدی که ادعا می کردند در سال ۲۰۱۷ بودجه ای را به آن اختصاص می دهند به طور قابل توجهی افزایش یافته است.
۶. اکثریت شرکت ها قصد دارند بودجه بازاریابی اینفلوئنسر خود را افزایش دهند
شرکتها به وضوح اینفلوئنسر مارکتینگ را مسیری میدانند که قصد دارند به آنجا بروند، به طوری که ۶۲ درصد از پاسخدهندگان قبلاً برای افزایش بودجه بازاریابی تأثیرگذار خود در سال ۲۰۲۳ برنامهریزی کردهاند. تنها ۷ درصد از شرکتها اعلام کردند که بودجه بازاریابی اینفلوئنسر خود را کاهش میدهند یا حرکت میکنند.
۷. اکثر بازاریابان بازاریابی تأثیرگذار را مؤثر ارزیابی می کنند
بازاریابان و برندها به وضوح به اثربخشی اینفلوئنسر مارکتینگ اعتقاد دارند و این منجر به انفجار محتوای جدید ایجاد شده در سال گذشته شده است. ۹۰ درصد از پاسخ دهندگان نظرسنجی ما معتقدند که بازاریابی تأثیرگذار نوعی بازاریابی موثر است. این آمار از سال ۲۰۱۷ نسبتا ثابت مانده است و نشانهها مشخص است که این مثبت بودن نسبت به اینفلوئنسر مارکتینگ در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
بینش اینستاگرام
۱. تعداد زیادی عکس، ویدیو، و لایک در اینستاگرام هر روز
اینستاگرام طی چند سال اخیر شاهد افزایش استفاده از آن بوده است. این ایده که کاربران آن روزانه ۹۵ میلیون عکس و ویدیو ارسال میکنند و ۴.۲ میلیارد پست را لایک میکنند، حیرتانگیز است. پست های عکس اکنون ۶۴.۴ درصد از پست های اصلی فید اینستاگرام را تشکیل می دهند و پس از آن پست های چرخ و فلک (۱۸.۸ درصد) و پست های ویدیویی (۱۶.۸ درصد) قرار دارند.
۲. اینستاگرام در چهار سال گذشته رشد زیادی در پشتیبانی داشته است
اینستاگرام مطمئناً از خرید فیسبوک آسیبی ندیده است. در طول دوره فیس بوک، تعداد کاربران اینستاگرام با بیش از ۱.۰۷۴ میلیارد کاربر فعال در حال حاضر افزایش چشمگیری داشته است. استوری ها نیز بسیار محبوب هستند، به طوری که روزانه ۵۰۰ میلیون نفر از استوری اینستاگرام استفاده می کنند.
۳. اینفلوئنسر #فالوورها توسط Niche در اینستاگرام بسیار متفاوت هستند
تعداد فالوورهایی که اینفلوئنسرهای اینستاگرام دارند، تنوع شگفت انگیزی دارد. چند جایگاه مانند مدلینگ و زیبایی، دارای تأثیرگذاران بسیار محبوبی هستند که هر کدام ۲۰ میلیون دنبال کننده دارند. سایر بخشها، مانند سبک زندگی و موسیقی، «سوپراستارهای» کمتری دارند که منجر به کاهش میانگین افراد اینفلوئنسر میشود.
۴. هزینه های بازاریابی اینفلوئنسر اینستاگرام با سرعتی سریع در حال رشد است
افزایش کلی اینفلوئنسر مارکتینگ و اهمیت فزاینده اینستاگرام به عنوان یک کانال رسانه اجتماعی بسیار قابل مشاهده، منجر به افزایش قابل توجهی در هزینه برندها برای اینفلوئنسرهای فعال در آنجا شده است. ۵۵ درصد از بازاریابان قصد داشتند در سال ۲۰۲۲ از اینستاگرام برای بازاریابی اینفلوئنسر استفاده کنند و بعد از یوتیوب در رتبه دوم قرار دارند. در مقایسه، ۴۳٪ با استفاده از تبلیغات آنلاین، ۳۵٪ TikTok، ۲۹٪ تبلیغات تلویزیونی، ۲۰٪ تبلیغات OOH و ۲۰٪ Twitch علامت گذاری کردند. بازاریابان انتظار دارند این روند تا سال ۲۰۲۳ ادامه یابد.
۵. تعداد پست های اینفلوئنسر حمایت شده از برند تقریباً به طور تصاعدی در حال رشد است
با افزایش آگاهی برند از اینفلوئنسر مارکتینگ و قوانین سختگیرانه تر در مورد شفافیت تبلیغات، شاهد رشد فوق العاده ای در پست های اینفلوئنسرهای حمایت شده بوده ایم. این پست ها بین سال های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۷ سه برابر شده و به ۲.۶۸ میلیون پست رسیده است. پیشبینی میشود که این تعداد پست در سال ۲۰۲۳ به ۶.۱۲ میلیون پست حمایتشده افزایش یابد. با افزایش بازاریابی تأثیرگذار از زمان ظهور COVID-19، این رقم بدون شک اکنون بالاتر است.
۶. نرخ تعامل اینستاگرام بسیار بالاتر از توییتر، اما کمتر از نرخ تعامل در TikTok
احتمالاً به این دلیل که یک پست اینستاگرام برای مدتی باقی می ماند، اما یک توییت می تواند به سرعت در فید کاربر محو شود، پست های اینستاگرام نسبت به توییت ها نرخ تعامل بالاتری دارند. با هر دو کانال رسانههای اجتماعی، اینفلوئنسرهایی که فالوورهای کمتری دارند، نسبت به کسانی که فالوورهای بیشتری دارند، راحتتر میتوانند نرخ تعامل بالایی داشته باشند. اینفلوئنسرهایی با کمتر از ۱۰۰۰ فالوور به طور متوسط ۷.۲ درصد در اینستاگرام، ۱.۴ درصد در توییتر و ۹.۳۸ درصد در TikTok مشارکت دارند. برای مگا اینفلوئنسرها با بیش از ۱۰۰۰۰۰ فالوور، میانگین نرخ تعامل ۱.۱ درصد در اینستاگرام، ۰.۳ درصد در توییتر و ۵.۳ درصد در TikTok است.
یک کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ:
مثال PewDiePie که قبلاً ذکر شد ممکن است به شما ایده دهد که یک کمپین بازاریابی تأثیرگذار چگونه می تواند باشد. با این حال، احتمالاً دشوار است که ببینیم چگونه این نوع استراتژی می تواند راه خود را در برخی از مناطق کمتر جذاب دنیای تجارت ایجاد کند. با در نظر گرفتن این معیار، بیایید به یک مثال نگاه کنیم، کمپینی برای افزایش حضور و آگاهی از کنفرانس جهانی بازاریابی محتوا. یک رویکرد سنتی تر ممکن است فقط بر SEO و تبلیغات گوگل و همچنین برخی از محتوای تبلیغ شده در توییتر و لینکدین متمرکز باشد. شاید یک قطعه وبلاگ نوشته می شد، چیزی قابل اشتراک گذاری که آموزنده باشد و کلمه را به زبان بیاورد.
در عوض، موسسه بازاریابی محتوا (CMI) با بازاریابی رتبه برتر کار کرد یک کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ برای انتشار پیام خود ایجاد کند. اگر بخواهیم منصف باشیم، موسسه بازاریابی محتوا در حال حاضر شبکه گسترده ای از اینفلوئنسرها دارد که با آنها کار می کنند. شناسایی همکاران بالقوه به آسانی بررسی افرادی بود که در کنفرانسی که آنها تبلیغ می کردند صحبت می کردند. این دقیقاً همان کاری است که آنها انجام دادند و از سخنرانان خواستند تا نظرات یا توصیههایی در مورد بازاریابی محتوا ارائه دهند.
بازخورد، همراه با سایر مطالب آموزشی، در چهار کتاب الکترونیکی مجزا، که هرکدام موضوع منحصر به فرد خود را در ارتباط با برنامه نویسی در کنفرانس CMI دارد، گردآوری شد. آنها هر کتاب الکترونیکی را برای مشاهده در SlideShare، یا به صورت PDF قابل دانلود، با پیوندهایی که توسط CMI، Top Rank و خود اینفلوئنسرها در سراسر رسانه های اجتماعی منتشر می شوند، در دسترس قرار دادند. کل ابتکار عمل توسط کوراتا نوشته شده بود، یک توسعهدهنده نرمافزار متخصص در پلتفرمهای مدیریت و مدیریت محتوا. این تعداد زیادی از بازیکنان در یک کمپین هستند، اما ببینید که چگونه همه از آن چیزی میبرند:
مخاطبان هدف، کسانی که برای شرکت در کنفرانس استخدام میشوند، اطلاعات رایگان، سرگرمکننده و ارزشمندی را که برایشان مرتبط است، دریافت کردند. بیش از ۲۳۰۰۰۰ نفر کتاب های الکترونیکی را در SlideShare مشاهده کردند، در حالی که ۴۰۰۰ نفر دیگر فایل های PDF را دانلود کردند.
اینفلوئنسرهایی که شرکت کردند از این پلتفرم برای هدایت حضور در جلسات خود در کنفرانس استفاده کردند. اشتراکگذاری کتابهای الکترونیکی به آنها فرصتهای بیشتری داد تا مردم را آگاه کنند که دارند صحبت میکنند، که همگی به شخصیتهای آنها بهعنوان افرادی معتبر و محترم در حوزه کاری خود افزودند.
CMI با برگزاری (و کنار گذاشتن) یک کنفرانس بزرگ دیگر که در مرکز همه چیز بود، حضوری را که به دنبال آن بودند و شکاف دیگری در کمربند خود به دست آورد. کوراتا، که برای تحقق این همه هزینه پرداخت کرد، بیش از ۱۰۰۰ سرنخ جدید به دست آورد که می توانستند برای آنها بازاریابی کنند. این موقعیت برد/ برد بخشی از چیزی است که IM را به یک استراتژی قانع کننده تبدیل می کند.
هیچ ترفند تبلیغاتی در این کمپینها استفاده نمیشود، هیچ سلبریتیهای نامحسوسی که روی محصولی که میدانید هرگز استفاده نکردهاند لبخند میزنند. اینگونه در مورد آن فکر کنید: کمپین کنفرانس CMI یک بازی بازاریابی محتوای مستقیم بود که به سفارش افرادی که کتاب بازاریابی محتوا را نوشتند و سایر بازاریابان کمپین را هدف قرار دادند. اینها همه افرادی هستند که “ترفندهای تجارت” را می دانند، اما این کمپین جواب داد. و این به این دلیل است که، در این مورد، ترفند این است که هیچ ترفندی وجود ندارد.
- بهترین بازاریابی اجتماعی کار می کند زیرا چیزی بیش از یک تعامل اجتماعی طبیعی نیست.
- بهترین بازاریابی محتوا کار می کند زیرا اطلاعات واقعاً مفید است.
- و بهترین اینفلوئنسر مارکتینگ کار می کند زیرا بر هر دو ابزار بازاریابی اجتماعی و محتوا متکی است، جایی که اعتبار و اقتدار واقعی از قبل در ذهن مخاطب ایجاد شده است.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | آذر 19, 1401 | بازاریابی, مارکتینگ
اینفلوئنسر مارکتینگ که به عنوان محتوای برند یا کار با سازندگان نیز شناخته می شود، راهی مطمئن برای گسترش دامنه برند شما در رسانه های اجتماعی است. هیچ رویکرد یکسانی برای اجرای این استراتژی وجود ندارد، اما با برنامه ریزی و تحقیق صحیح، تقریباً هر کسب و کاری می تواند سودمند باشد. بیایید ببینیم چگونه می توان یک برنامه تأثیرگذار رسانه های اجتماعی را برای شما کارآمد کرد.
اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟
در ساده ترین حالت، اینفلوئنسر کسی است که می تواند بر دیگران تأثیر بگذارد. در اینفلوئنسر مارکتینگ، شکلی از بازاریابی رسانه های اجتماعی، برندها به آن شخص پول می دهند تا محصول یا خدمات خود را برای دنبال کنندگان خود تبلیغ کنند. تأیید افراد مشهور شکل اصلی بازاریابی تأثیرگذار بود. اما در دنیای دیجیتال امروزی، سازندگان محتوای اجتماعی با مخاطبان خاص اغلب میتوانند ارزش بیشتری به برندها ارائه دهند. این حسابهای کوچکتر اغلب دنبالکنندگان بسیار فعالی در رسانههای اجتماعی دارند.
بنابراین، اینفلوئنسر رسانه های اجتماعی کسی است که از طریق رسانه های اجتماعی نفوذ خود را اعمال می کند. هنگامی که شما یک اینفلوئنسر را برای تبلیغ محصولات یا خدمات خود استخدام می کنید، این همان اینفلوئنسر مارکتینگ است. تقریباً سه چهارم از بازاریابان ایالات متحده در سال جاری از نوعی اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده می کنند و این تعداد فقط در طول زمان افزایش می یابد.
متقاعد نشده اید که تبلیغات با تأثیرگذاران می تواند به نتایج واقعی کسب و کار منجر شود؟ سیویک ساینس دریافت که ۱۴ درصد از جوانان ۱۸ تا ۲۴ ساله و ۱۱ درصد از هزاره ها چیزی را در شش ماه گذشته خریداری کرده اند زیرا یک وبلاگ نویس یا تأثیرگذار آن را توصیه کرده است. در حال حاضر، اینستاگرام پلتفرم انتخابی برای تأثیرگذاران اجتماعی است. بر اساس برآوردهای eMarketer، ۷۶.۶ درصد از بازاریابان ایالات متحده در سال ۲۰۲۳ از اینستاگرام برای کمپین های تأثیرگذار خود استفاده خواهند کرد. اما مراقب TikTok باشید.
در حالی که تنها ۳۶ درصد از بازاریابان ایالات متحده در سال ۲۰۲۰ از TikTok برای کمپین های تأثیرگذار استفاده کردند، تقریباً ۵۰ درصد این کار را در سال ۲۰۲۳ انجام خواهند داد. این امر باعث می شود TikTok به سومین پلت فرم محبوب ترین اینفلوئنسر مارکتینگ در سال ۲۰۲۳ تبدیل شود.
انواع اینفلوئنسرهای شبکه های اجتماعی
وقتی به اینفلوئنسر فکر می کنید، آیا خانواده کارداشیان بلافاصله به ذهنتان خطور می کند؟ در حالی که این خواهران مشهور مطمئناً برخی از برترین تأثیرگذاران بازاریابی رسانه های اجتماعی هستند، همه اینفلوئنسرها افراد مشهور نیستند. در واقع، برای بسیاری از برندها، اینفلوئنسرها با پایگاه پیروان کوچکتر اما اختصاصی یا خاص ممکن است موثرتر باشند. اینفلوئنسرها با ۱۵۰۰۰ فالوور دارای بالاترین نرخ تعامل در همه پلتفرم ها هستند.
هزینه بازاریابی اینفلوئنسر اجتماعی چقدر است؟
اینفلوئنسرهای با دامنه وسیع به درستی انتظار دارند برای کار خود دستمزد دریافت کنند. محصول رایگان ممکن است با نانو اینفلوئنسرها کار کند، اما یک کمپین اینفلوئنسر بزرگتر نیاز به بودجه دارد. برای برندهای بزرگی که با اینفلوئنسرهای مشهور کار می کنند، این بودجه ممکن است بسیار زیاد باشد. برای مثال، مخارج ایالات متحده برای بازاریابی تأثیرگذار، قرار است در سال ۲۰۲۲ به بالای ۴ میلیارد دلار برسد .
به این فکر کنید که چه نوع ساختار پرداخت برای اهداف شما منطقی تر است. اما مایل باشید که نیازهای اینفلوئنسر را نیز در نظر بگیرید. به عنوان مثال، یک ساختار وابسته یا کمیسیون ممکن است به جای هزینه ثابت یا کاهش هزینه ثابت، گزینه ای باشد. در واقع، ۹.۳ درصد از اینفلوئنسرهای ایالات متحده گفتند که بازاریابی وابسته منبع اصلی درآمد آنها است.
چگونه یک استراتژی بازاریابی تأثیرگذار ایجاد کنیم
۱. اهداف خود را تعیین کنید
هدف شماره یک برندهایی که از اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده می کنند، دستیابی به مشتریان هدف جدید است. این منطقی است، زیرا یک کمپین اینفلوئنسر، دسترسی شما را به دنبال کنندگان آن شخص گسترش می دهد. توجه داشته باشید که هدف صرفاً دستیابی به مشتریان جدید است، نه لزوماً فروش مستقیم.
افزایش فروش در واقع سومین هدف رایج کمپین های اینفلوئنسر مارکتینگ، پس از افزایش آگاهی از برند و توجه به محصول است. به این فکر کنید که چگونه برنامه بازاریابی اینفلوئنسر شما با استراتژی بازاریابی شبکه های اجتماعی گسترده تر شما مطابقت می یابد و اهداف قابل اندازه گیری ایجاد می کند که می توانید در مورد آنها گزارش دهید و پیگیری کنید.
۲. بدانید که می خواهید روی چه کسانی تأثیر بگذارید
یک استراتژی بازاریابی تأثیرگذار مستلزم آن است که با افراد مناسب با استفاده از ابزارهای مناسب و تأثیرگذاران مناسب صحبت کنید. اولین قدم این است که مشخص کنید مخاطبان شما برای این کمپین خاص چه کسانی خواهند بود. ایجاد پرسونای مخاطب راهی عالی برای اطمینان از اینکه متوجه می شوید به چه کسی می خواهید برسید.
شاید شما در حال تلاش برای دستیابی به تعداد بیشتری از مخاطبان فعلی خود یا یک مخاطب کاملاً جدید هستید. هنگامی که تصمیم گرفتید، مجموعه ای منطبق از شخصیت های تأثیرگذار ایجاد کنید. این به شما کمک می کند تا ویژگی هایی را که در اینفلوئنسرهای خود به دنبال آن هستید، درک کنید.
۳. قوانین را درک کنید
قبل از اینکه وارد بازاریابی تأثیرگذار شوید، مهم است که قوانین را درک کنید. در ایالات متحده، این قوانین از کمیسیون تجارت فدرال آمده است .
FTcافشای اطلاعات را بسیار جدی می گیرد. اطمینان حاصل کنید که دستورالعمل های افشا را در توافقات خود با تأثیرگذاران ایجاد کرده اید. اینفلوئنسرها باید پست های حمایت شده را شناسایی کنند . با این حال، آنها همیشه این کار را انجام نمی دهند. یا ممکن است این کار را به گونه ای ظریف انجام دهند که افشای آن عملاً پنهان یا غیرقابل درک باشد.
به عنوان مثال، در بریتانیا، سازمان رقابت و بازار (CMA) «تبلیغات پنهان» در اینستاگرام را بررسی کرد و شرکت مادر فیسبوک را تحت فشار قرار داد تا تغییراتی را انجام دهد که افشای اطلاعات را آسانتر و واضحتر کند.قوانین خاص بسته به کشور کمی متفاوت است، بنابراین مطمئن شوید که جدیدترین الزامات در حوزه قضایی خود را بررسی کنید. در بیشتر موارد، فقط باید واضح و صریح باشید تا بینندگان متوجه شوند که چه زمانی یک پست به هر نحوی حمایت مالی می شود.
۴. سه R نفوذ را در نظر بگیرید
نفوذ از سه جزء تشکیل شده است:
ارتباط
اینفلوئنسر مرتبط محتوای مرتبط با کسب و کار و صنعت شما را به اشتراک می گذارد. آنها باید مخاطبی داشته باشند که با مخاطب هدف شما همسو باشد . برای مثال، Adore Me برای نمایش سایز مایو فراگیر خود با خالق بدن مثبت Remi Bader شریک شد.
این ویدیو با ۳.۲ میلیون بازدید در TikTok Bader و بیش از ۸۸۰۰ لایک در حلقه های اینستاگرام او، این خط را در معرض دید مخاطبان ارگانیک قابل توجهی از دنبال کنندگان اختصاصی قرار داد.
Adore Me همچنین از محتوای Bader برای ایجاد یک تبلیغ اینستاگرامی همراه با یک تجربه فوری استفاده کرد. این کمپین تبلیغاتی اینفلوئنسر باعث افزایش ۲۵ درصدی در انتخاب اشتراک با ۱۶ درصد هزینه کمتر به ازای هر مشتری نسبت به کمپین های تبلیغاتی معمول اینستاگرام آنها شد.
رسیدن
Reach تعداد افرادی است که به طور بالقوه می توانید از طریق پایگاه فالوور اینفلوئنسر به آنها دسترسی پیدا کنید. به یاد داشته باشید: یک مخاطب کوچک می تواند موثر باشد، اما باید مطمئن شوید که تعداد کافی دنبال کننده برای هماهنگی با اهداف شما وجود دارد.
هم نوایی
این سطح بالقوه ای از تعامل است که اینفلوئنسر می تواند با مخاطبان مرتبط با برند شما ایجاد کند. به این نکته توجه نکنیم، اما بزرگتر همیشه بهتر نیست. همانطور که در بالا گفتیم، اگر آن فالوورها به پیشنهاد شما علاقه مند نباشند، تعداد فالوورهای زیاد بی معنی است. از طرف دیگر اینفلوئنسرها می توانند فالوورهای بسیار متعهد و متعهد داشته باشند.
۵. فهرست کوتاهی از اینفلوئنسرها تهیه کنید
وقتی به این فکر می کنید که می خواهید با چه کسی کار کنید، نکته کلیدی اعتماد است. مخاطبان شما باید به نظرات تأثیرگذارانی که با آنها شریک هستید اعتماد کرده و به آنها احترام بگذارند. بدون مؤلفه اعتماد، هر نتیجه ای سطحی خواهد بود. شما برای دیدن تأثیر ملموس کسب و کار از تلاش های خود مبارزه خواهید کرد.
چگونه متوجه می شوید که اینفلوئنسر بالقوه شما مورد اعتماد است؟ شما می خواهید تعداد زیادی بازدید، لایک، نظر و اشتراک گذاری ببینید. به طور خاص، شما می خواهید این موارد را از قسمت های دنبال کننده دقیقی که می خواهید به آنها دسترسی پیدا کنید، ببینید.
نرخ تعامل خوب همچنین به معنای فالوورهای وفادار است، نه تعداد فالوورهای متورم که توسط رباتها و حسابهای کلاهبرداری تقویت شده است . شما باید فردی را پیدا کنید که با ظاهر و احساسی که مکمل محتوای شما باشد، محتوا تولید کند. همچنین لحن باید متناسب با روشی باشد که می خواهید برند خود را به مشتریان بالقوه ارائه دهید. این اطمینان حاصل می کند که همه چیز در پست های رسانه های اجتماعی هر یک از طرفین از هم گسیخته نمی شود.
۶. تحقیقات خود را انجام دهید
به آنچه اینفلوئنسرهای بالقوه شما پست می کنند نگاهی بیندازید. آنها هر چند وقت یک بار محتوای حمایت شده را به اشتراک می گذارند؟ اگر آنها در حال حاضر با تعداد زیادی پست پولی به دنبال کنندگان خود ضربه می زنند، نرخ تعامل آنها ممکن است دوام نداشته باشد. به دنبال محتوای ارگانیک و بدون پول فراوان باشید تا دنبال کنندگان را علاقمند، مشتاق و درگیر نگه دارید.
هنگامی که به این فکر می کنید که چه چیزی از اینفلوئنسر می خواهید پست کند، این را در نظر داشته باشید. درخواست پست های زیاد در یک بازه زمانی کوتاه، پذیرش پیشنهاد شما را برای اینفلوئنسر سخت می کند، حتی اگر با چک دستمزد زیادی همراه باشد. اینفلوئنسرهای مورد تقاضا پیشنهادهای زیادی دریافت می کنند. وقتی برای اولین بار به یک اینفلوئنسر نزدیک میشوید، باید نشان دهید که برای یادگیری کارهایی که انجام میدهند، وقت گذاشتهاید. مطمئن شوید که دقیقاً می دانید کانال های آنها در مورد چیست و مخاطبان آنها چه کسانی هستند.
۷. به صورت خصوصی و شخصی تماس بگیرید
ارتباط خود را با یک شریک بالقوه جدید به آرامی با تعامل ارگانیک با پست های آنها شروع کنید. مطالب آنها را لایک کنید. در صورت لزوم نظر دهید. قدردان باشید، نه فروشنده. وقتی آماده پیشنهاد همکاری هستید، یک پیام مستقیم مکانی عالی برای شروع است. اگر می توانید یک آدرس ایمیل پیدا کنید، آن را نیز امتحان کنید. اما ایمیل انبوه یا DM عمومی نفرستید.
نوشتن یک پیام شخصی برای هر تأثیرگذار ممکن است کمی بیشتر طول بکشد. اما، نشان خواهد داد که شما در مورد شراکت بالقوه جدی هستید. این به نوبه خود شانس شما را برای انعقاد معامله افزایش می دهد .تا جایی که می توانید اطلاعات بیشتری در مورد برند خود ارائه دهید. به آنها بگویید که امیدوارید با کمپین اینستاگرام خود به چه چیزی برسید. روشن کنید که اینفلوئنسر چه سودی خواهد داشت، فراتر از چک حقوق.
یک نکته کلیدی که باید در طول این فرآیند به خاطر داشته باشید: ممکن است در واقع نخواهید از کلمه “اینفلوئنسر” هنگام تماس با شرکای احتمالی استفاده کنید. سازندگان محتوا ترجیح میدهند که به همین شکل نامیده شوند – خالق – و ممکن است «اینفلوئنسر» را کمی توهین بدانند که کار آنها را کوچک میکند.
۸. برای تولید محتوای موثر با اینفلوئنسر خود همکاری کنید
اینفلوئنسر رسانههای اجتماعی که برای ایجاد فالوور سخت تلاش کرده است، معاملهای را که باعث میشود برند شخصی او ناسازگار به نظر برسد، نمیپذیرد.به هر حال، اینفلوئنسرها متخصصان تولید محتوا هستند. به همین دلیل است که آنها ترجیح می دهند که آنها را خالق خطاب کنند. با اجازه دادن به آنها برای نشان دادن این مهارت ها، بهترین ارزش را از کار آنها خواهید گرفت. البته بد نیست دستورالعمل هایی در مورد آنچه که به دنبال آن هستید ارائه دهید. اما انتظار نداشته باشید که کل کمپین را به صورت صحنه ای مدیریت کنید.
۹. نتایج خود را اندازه گیری کنید
وقتی کمپین اینفلوئنسر خود را راهاندازی میکنید، تمرکز بر معیارهای بیهوده مانند لایکها و نظرات میتواند وسوسه انگیز باشد. اگر اینفلوئنسر شما تعداد فالوورهای بسیار بیشتری از شما دارد، ممکن است از تعداد زیاد لایک هایی که می تواند زیاد شود، کمی شگفت زده شوید. اما برای اندازه گیری اثربخشی یک کمپین، باید ارزش آن را از نظر بازگشت سرمایه درک کنید. خوشبختانه، راه های زیادی برای سنجش موفقیت کمپین شما وجود دارد.
پارامترهای UTM یکی از راههای ردیابی بازدیدکنندگانی است که اینفلوئنسر به وبسایت شما ارسال میکند. آنها همچنین می توانند به اندازه گیری میزان مشارکت کمپین کمک کنند. هنگامی که به هر اینفلوئنسر پیوندهای منحصر به فرد خود را با کدهای UTM اختصاص دهید، تصویر واضحی از نتایج دریافت خواهید کرد. این به شما امکان می دهد تأثیر آن را بر روی قیمت نهایی خود محاسبه کنید.
دادن کد تخفیف خود به اینفلوئنسرها راه آسان دیگری برای ردیابی فروش هایی است که آنها برای شما ارسال می کنند. اگر از ابزارهای محتوای مارک دار در فیس بوک و اینستاگرام برای کمپین های اینفلوئنسر خود استفاده می کنید، به اطلاعات بینش برای پست های فید و استوری دسترسی خواهید داشت. شما می توانید از طریق مدیریت کسب و کار فیس بوک به این موارد دسترسی داشته باشید . همچنین میتوانید از اینفلوئنسرها درخواست کنید که گزارشهای دقیقی در مورد میزان دسترسی و میزان تعامل پستهایشان برای شما ارسال کنند.
ابزارهای اینفلوئنسر مارکتینگ
اکنون که آماده شروع کار با اینفلوئنسر مارکتینگ هستید، در اینجا چند ابزار برای آسانتر کردن آن وجود دارد.
Hootsuite
جریانهای جستجوی Hootsuite میتوانند با نظارت بر مکالمات مرتبط با صنعت خود در کانالهای متعدد، به شما در کشف تأثیرگذاران کمک کنند .
هنگامی که مجموعه اولیه ای از اینفلوئنسرها را در ذهن دارید، آنها را به یک جریان اضافه کنید تا آنچه را که به اشتراک می گذارند و با چه کسانی درگیر هستند را دنبال کنید. این به شما کمک می کند تا ارتباط آنها را با مخاطبان خود درک کنید و در عین حال سایر تأثیرگذاران بالقوه را برای کار با آنها برجسته کنید.
Collabstr
Collabstr یک بازار آزاد است که در آن برندها می توانند بر اساس پلتفرم، جایگاه، مکان و موارد دیگر به جستجوی تأثیرگذار بپردازند. از آنجا، میتوانید با اینفلوئنسرها سفارش دهید و مستقیماً از طریق پلتفرم با آنها ارتباط برقرار کنید تا موارد تحویلی ارسال شود.
Right Relevance Pro
این برنامه میتواند محتوای برتر به اشتراک گذاشته شده توسط اینفلوئنسرها را بر اساس موضوع و مکان جستجو کند. از آن برای شناسایی رهبران فکری و کشف مشارکت های تأثیرگذار بالقوه بر اساس کیفیت محتوایی که به اشتراک می گذارند استفاده کنید.
Fourstarzz Influencer Recommendation Engine
این برنامه توصیه های اینفلوئنسر سفارشی را ارائه می دهد. این به پیش بینی دسترسی تخمینی، تعاملات و سایر نتایج کمپین کمک می کند و شما را در ایجاد پیشنهادهای کمپین تأثیرگذار راهنمایی می کند.
Insense
Insense برندها را با شبکه ای متشکل از ۳۵۰۰۰ تولید کننده محتوا برای تولید محتوای برند سفارشی متصل می کند. سپس می توانید محتوا را از طریق تبلیغات در فیس بوک و اینستاگرام تبلیغ کنید، محتوا را برای استوری اینستاگرام بهینه کنید و از ویرایشگر ویدیوی هوش مصنوعی برای تقسیم محتوا به چندین ویدیو استفاده کنید.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | آذر 15, 1401 | بازاریابی, مارکتینگ
برای چندین دهه، افراد مشهور محصولات را تأیید می کنند و بر تصمیمات خرید توده ها تأثیر می گذارند. اما در چند سال گذشته، بسیاری از برندها به سمت اینفلوئنسر مارکتینگ روی آورده اند. در واقع، اینفلوئنسر مارکتینگ آنقدر محبوب شده است که در سال ۲۰۲۱ یک صنعت ۱۳.۸ میلیارد دلاری بود .اما دقیقاً چه تفاوتی بین جذب افراد مشهور برای تبلیغ محصول شما و همکاری با اینفلوئنسرها در رسانه های اجتماعی وجود دارد؟ و چرا اینفلوئنسر مارکتینگ در رسانه های اجتماعی بسیار بهتر از تایید افراد مشهور در نظر گرفته می شود؟
تفاوت اینفلوئنسرها در مقابل سلبریتی ها
ابتدا، بیایید سعی کنیم تفاوت های اصلی بین اینفلوئنسر مارکتینگ و تایید افراد مشهور را درک کنیم. به راحتی می توان این دو را با هم اشتباه گرفت، زیرا هر دو شامل بازاریابی یک محصول، خدمات یا نام تجاری از طریق یک فرد مشهور و بسیار با نفوذ هستند. برخی از بزرگترین تفاوت های بین اینفلوئنسر مارکتینگ و تایید افراد مشهور عبارتند از:
۱.تخصص
سلبریتی ها لزوماً نباید در نوع محصولاتی که تبلیغ می کنند متخصص باشند. ممکن است ستاره های پاپ مانند جاستین بیبر را ببینید که لباس زیر کالوین کلاین را تبلیغ می کنند یا سلنا گومز در حال تبلیغ آدیداس نئو است.
آنها طراح مد نیستند و هیچ دخالتی در توسعه آن محصولات ندارند.
پس، چرا تایید یک سلبریتی از سوی آنها هنوز نتایج خوبی برای برندها ایجاد می کند؟
چون جذابیت توده ای دارند. میلیونها طرفدار به آنها نگاه میکنند و شاید مایل باشند هر چیزی را که تایید میکنند امتحان کنند.
از سوی دیگر:
اینفلوئنسر مارکتینگ عمدتاً به این دلیل کار می کند که اینفلوئنسر رسانه های اجتماعی در نوع محصولاتی که تبلیغ می کنند تخصص دارد. مثلا: به عنوان مثال، ممکن است بلاگرهای زیبایی مانند میشل فان را ببینید که خط جدیدی از محصولات زیبایی را تبلیغ می کنند، یا بلاگرهای مد مانند Aimee Song ( Song of Style ) خط مد جدیدی را تبلیغ می کنند. تأییدیه های آنها، برخلاف تأییدیه افراد مشهور، قابل اعتماد و مرتبط تلقی میشوند، زیرا آنها در جایگاههای مربوطه خود متخصص در نظر گرفته میشوند.
۲. درگیر کردن مخاطب
یکی دیگر از تفاوت های مهم بین تایید افراد مشهور و اینفلوئنسر مارکتینگ این است که تایید افراد مشهور به احتمال زیاد ارتباط یک طرفه است.از سوی دیگر، اینفلوئنسرها تمایل دارند تا در بین مخاطبان رسانه های اجتماعی و بازار هدف خود الهام بخش تعامل باشند. یک سلبریتی ممکن است محصولی را در یک تبلیغ تلویزیونی یا تبلیغات رسانه های اجتماعی تأیید کند. در حالی که این تبلیغات برای دیده شدن و شنیدن است، طرفداران واقعا نمی توانند با آنها تعامل داشته باشند.
هنگامی که یک تأثیرگذار رسانه اجتماعی محصولی را از طریق محتوای حمایت شده یا یک ویژگی محصول تبلیغ می کند، می تواند منجر به ارتباط دو طرفه در رسانه های اجتماعی شود. اینفلوئنسرها این توانایی را دارند که با فالوورهای شبکه های اجتماعی خود گفتگو را آغاز کنند. ممکن است همه آنها در نظرات به تعامل با طرفداران خود ادامه ندهند. اما آنها به طور کلی موفق می شوند مخاطبان خود را به اندازه کافی درگیر کنند تا آنها را در مورد محصول تبلیغ شده در رسانه های اجتماعی صحبت کنند.
۳. ایجاد محتوا
یک تفاوت عمده بین افراد مشهور و اینفلوئنسرها این است که اکثر اینفلوئنسرها تولیدکنندگان محتوای فوق العاده ای هستند. به خصوص، در شبکه های اجتماعی.
- در مورد تایید افراد مشهور، برند یا آژانس بازاریابی ایده و خط داستانی برای تبلیغ محصول ارائه می دهد.
- افراد مشهور فقط نقش خود را ایفا می کنند و نفوذ خود را در کمپین سهیم می کنند.
- به عبارت دیگر، تایید یک سلبریتی ممکن است چهره کمپین باشد، اما نه مغز پشت آن.
از سوی دیگر:
- اکثر اینفلوئنسرها در زمینه های مربوطه خود متخصص هستند. آنها در ایجاد محتوای تبلیغاتی شرکت می کنند و گاهی اوقات حتی پیام را کنترل می کنند.
- برندها ممکن است دستورالعملهای کمی در مورد نیازهای کمپین به آنها بدهند، اما اینفلوئنسر مسئول صدا و لحن محتوای حمایتشده است.
- به عبارت دیگر، در هنگام تبلیغ محصول یا خدمات برند، آزادی خلاقانه دارند.
نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که برخی از برندها هنوز هم اشتباه می کنند که با اینفلوئنسرها مانند افراد مشهور رفتار می کنند. منظور من از این چیست؟ آنها سعی می کنند آنچه را که اینفلوئنسر می گوید و اینکه چگونه محصول را تبلیغ می کنند کنترل کنند. این می تواند به رابطه آنها با اینفلوئنسر آسیب برسان. و حتی ممکن است بر کیفیت محتوای تولید شده برای استراتژی بازاریابی شما تأثیر بگذارد.
۴. رسیدن
همانطور که قبلاً ذکر شد، تأیید افراد مشهور تأثیر زیادی بر تصمیمات خرید تودهها دارد. دامنه دسترسی آنها در جمعیتهای مختلف و شخصیتهای مشتری گسترش مییابد، زیرا آنها دنبالکنندگان خود را از طریق مشاغل آفلاین ایجاد کردهاند. به طور معمول، یک بازیگر، مدل، نوازنده یا ورزشکار مشهور یک سلبریتی سنتی در نظر گرفته می شود.
با این حال، در مورد تأثیرگذاران رسانه های اجتماعی:
اکثر آنها در رسانه های اجتماعی و سایر کانال های آنلاین طرفداران خود را ایجاد کرده اند. دسترسی آنها معمولاً روی یک مخاطب خاص در پلتفرم های رسانه های اجتماعی متمرکز است.
مثلا:
یک یوتیوببر بازی با نفوذ معمولاً یک خط مد یا مارک زیبایی را تأیید نمیکند، اما از محصولات بازی و فناوری یا شاید حتی کالاهای گیکی طرفدار حمایت میکند. در برخی موارد، ممکن است یک منطقه خاکستری وجود داشته باشد که برخی از عناصر این دو استراتژی را با هم مخلوط می کند.
چرا اینفلوئنسر مارکتینگ را به جای تایید افراد مشهور انتخاب کنید؟
چند سال پیش، مدیریت تبلیغات و بازاریابی عمدتاً شامل یک سلبریتی مشهور بود که محصولی را در تلویزیون، بیلبوردها یا مجلات تأیید می کرد. اما امروزه صنعت تبلیغات توسط اینفلوئنسرهای دیجیتالی مانند وبلاگ نویسان و یوتیوبرها و دیگر پلتفرم های رسانه های اجتماعی پیشی گرفته است. اینفلوئنسر مارکتینگ برای اکثر برندها سودمندتر از تایید افراد مشهور است. برخی از دلایل اصلی بهتر بودن اینفلوئنسر مارکتینگ از تایید افراد مشهور عبارتند از:
۱. مقرون به صرفه بودن و انعطاف پذیری هزینه
شاید شنیده باشید که سلبریتی های A-list میلیون ها دلار دستمزد می گیرند تا سفیران برند شوند. برای مثال بیانسه در سال ۲۰۱۲ ۵۰ میلیون دلار برای تبلیغ پپسی به دست آورد. بسیاری از برندها ممکن است نتوانند میلیون ها دلار مورد نیاز برای کار با یک سلبریتی برتر را جمع آوری کنند. با این حال، آنها ممکن است بودجه ای برای تبلیغ محصولات یا خدمات خود از طریق یک شخصیت مشهور تلویزیونی داشته باشند.
با این حال، کار با افراد مشهور هنوز بسیار گران تر از کار با تأثیرگذاران رسانه های اجتماعی است. بر اساس گزارش اکونومیست ، افراد مشهور با بیش از ۷ میلیون فالوور اینستاگرام ممکن است برای یک پست حمایت شده در شبکه های اجتماعی مبلغی معادل ۱۵۰ هزار دلار دریافت کنند. با افزایش تعداد فالوورهای آنها در رسانه های اجتماعی، هزینه پست های حمایت شده در رسانه های اجتماعی نیز افزایش می یابد.
در حالی که اینفلوئنسرهای رسانههای اجتماعی با میلیونها فالوور نیز ممکن است گران باشد، اما معمولاً به اندازه افراد مشهور هزینه نمیگیرند. برندهایی با بودجه محدود نیز می توانند از میان اینفلوئنسرهای سطح متوسط و میکرو اینفلوئنسرها انتخاب کنند. این دقیقاً جایی است که بازاریابی تأثیرگذار بر تأیید افراد مشهور غلبه می کند. هنگام کار با اینفلوئنسرهای رسانههای اجتماعی، انعطافپذیری از نظر هزینه وجود دارد، اما این همیشه در مورد تأییدیههای افراد مشهور صادق نیست.
برای یک پست حمایتشده در اینستاگرام، میتوانید اینفلوئنسرهای رسانههای اجتماعی را بیابید که برای یک پست برند در رسانههای اجتماعی کمتر از ۲۵۰ دلار دریافت میکنند. در واقع، ۹۷ درصد از میکرو اینفلوئنسرها تنها ۵۰۰ دلار یا کمتر بر اساس We are Social Media دریافت می کنند. و اگر به دنبال همکاری با وبلاگ نویسان بسیار تاثیرگذار برای کمپین بازاریابی خود هستید، اکثر آنها برای یک پست حمایت شده ۱۰۰۰ دلار یا کمتر از شما دریافت می کنند.
۲. قابلیت اطمینان
یکی از ویژگی های کار با اینفلوئنسرها این است که آنها به طور کلی در زمینه های مربوطه خود متخصص هستند. و این همان جایی است که آنها با سلبریتی های جریان اصلی تفاوت دارند. در همین حال، افراد مشهور معمولاً هیچ دانش عمیقی در مورد محصولاتی که تأیید می کنند ندارند. این ویژگی همچنین یکی از مزایای اصلی اینفلوئنسر مارکتینگ است. مردم برای مشاوره، راهنمایی و توصیه در مورد محصولات مصرفی به این افراد مراجعه می کنند.
اگر قصد خرید یک محصول را داشتید، به چه چیزی بیشتر اعتماد می کردید؟
توصیه ها و توصیه های شخصی که در مورد محصولات گفته شده متخصص است یا شخصی که به سادگی مشهور است؟
مطالعه ای که توسط Collective Bias انجام شد نشان داد که تنها ۳٪ از مصرف کنندگان به خرید یک محصول مورد تایید افراد مشهور فکر می کنند، در حالی که ۳۰٪ محصولی را خریداری می کنند که توسط یک تأثیرگذار غیر سلبریتی تایید شده است.
علاوه بر این:
- یک مطالعه توییتر و آنالکت نشان داد که مردم تقریباً به اندازه دوستان خود به اینفلوئنسرها اعتماد دارند.
- با توجه به این سطح اعتماد بالا، اینفلوئنسرها توانایی هدایت خرید و تاثیرگذاری بر تصمیمات افراد را دارند.
فرض کنید شما به تازگی یک خط آرایش جدید راه اندازی کرده اید. شما می خواهید آگاهی خود را در مورد محصول در بازار هدف خود افزایش دهید. و همچنین می خواهید اعتماد مخاطب را جلب کنید تا آنها با خرید محصول احساس راحتی کنند. دوست دارید با چه کسی شریک شوید؟ سلبریتی یا اینفلوئنسر؟
شما می توانید یک تاییدیه افراد مشهور از محصول دریافت کنید. اما این فقط برای شما قرار گرفتن در معرض نام تجاری را به ارمغان می آورد، که ممکن است برای افزایش خرید کافی نباشد. با این حال، اگر بخواهید محصول را از طریق شخصی تبلیغ کنید.
یک متخصص آرایشی با نفوذ می تواند نحوه عملکرد محصول را نشان دهد. یا می توانند نظر صادقانه خود را در مورد محصول بیان کنند. آنچه آنها در مورد محصول می گویند به عنوان یک نظر متخصص در نظر گرفته می شود و ممکن است منجر به تبدیل بیشتر شود.
۳. درگیر کردن مخاطب
همانطور که قبلا ذکر شد، اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی، تولیدکنندگان محتوا عالی هستند. آنها موقعیت تأثیرگذار خود را به دلیل توانایی خود در ایجاد محتوایی که برای مخاطبان خود جذاب و جذب می کند به دست آوردند. بنابراین وقتی محتوای حمایت شده ایجاد می کنند، می توانند تعاملات زیادی را برای برند در رسانه های اجتماعی ایجاد کنند.
این یکی دیگر از دلایلی است که نشان می دهد بازاریابی تأثیرگذار در مورد استراتژی بازاریابی بسیار بهتر از تأیید افراد مشهور است. وقتی یک اینفلوئنسر محتوای حمایت شده را برای تبلیغ یک محصول یا خدمات ایجاد میکند، محتوا اغلب با پستهای معمول آنها همسو میشود (اگر برند آزادی خلاقیت به آنها بدهد).
برای توضیح بیشتر در این مورد:
اینها افرادی هستند که از قبل می دانند چه نوع محتوایی مخاطبان خود را جذب می کند. بنابراین آنها می توانند محتوای حمایت شده را ایجاد کنند که ویژگی محصول را داشته باشد اما همچنان جذاب و معتبر باشد. اما در مورد افراد مشهور، آنها معمولاً فقط چهره یک کمپین تبلیغاتی هستند که توسط یک برند ایجاد شده است. بنابراین تأیید افراد مشهور آنها کمتر معتبر به نظر می رسد.
شاید به همین دلیل است که در سطح تعامل بین اینفلوئنسر مارکتینگ و تاییدیه افراد مشهور تفاوت زیادی وجود دارد. مطالعه دیگری با عنوان Collective Bias نشان داد که افراد به طور متوسط ۲ دقیقه و ۲۱ ثانیه را صرف محتوای تأثیرگذار می کنند. این یک تفاوت بزرگ است با توجه به اینکه مردم فقط حدود ۹ ثانیه را صرف مشاهده تبلیغات آنلاین می کنند.
بیایید مقایسه کنیم:
برای درک بهتر این موضوع، بیایید میزان تعامل پستهای اینستاگرام را از یک سلبریتی اصلی و یک تأثیرگذار مقایسه کنیم. ابتدا اجازه دهید نگاهی به پست زیر از اولیویا وایلد بیندازیم . او تصویری از چند صفحه وینیل از Vinyl Me, Please به اشتراک گذاشت و در مورد اینکه چقدر این شرکت را دوست دارد صحبت کرد.
این ممکن است لزوماً محتوای حمایت شده نباشد، اما فقط ببینید که پست رسانه اجتماعی چگونه مخاطبان او را درگیر کرده است. بهتر از تأیید افراد مشهور این پست بیش از ۹۶۰۰ لایک و ۹۷ نظر دریافت کرد. با توجه به اینکه وایلد بیش از ۲ میلیون دنبال کننده دارد، چندان چشمگیر نیست.
از سوی دیگر:
پست حمایت شده توسط اینفلوئنسر زیبایی بانی مایر در مورد خزنده های جدید پوما بیش از ۴۳۰۰۰ لایک و ۱۰۰۰ نظر دریافت کرد. او نیز بیش از ۲ میلیون دنبال کننده در رسانه های اجتماعی دارد، اما تفاوت زیادی بین میزان جذب فالوورهای خود وجود دارد.
اینفلوئنسر مارکتینگ در مقابل تایید افراد مشهور: کدام بهتر است؟
اکنون برخی از بزرگترین دلایلی را که چرا بازاریابی تأثیرگذار بسیار بهتر از تأیید افراد مشهور عمل می کند، درک می کنید. آیا این بدان معناست که شما باید به طور کلی از افراد مشهور برای کمپین های تبلیغاتی خود دوری کنید؟ سلبریتیها با دسترسی گسترده و میلیونها فالوور، هنوز هم قدرت افزایش آگاهی در مورد برند شما را دارند. همه چیز به اهداف کمپین و بودجه بازاریابی شما بستگی دارد.
اگر بودجه دارید، می توانید هر دو بازاریابی تأثیرگذار و تأیید افراد مشهور را با هم ترکیب کنید. به عنوان مثال، یک سلبریتی بزرگ چهره برند شما باشد. آنها می توانند به شما کمک کنند تا آگاهی مردم را در مورد برند خود افزایش دهید.سپس، میتوانید با چندین تأثیرگذار رسانههای اجتماعی مرتبط شریک شوید تا به یک مخاطب خاص برسید.
نمی توان انکار کرد که تأییدیه افراد مشهور مزایای خود را دارد. مردم اعتماد خود را به تبلیغات از دست می دهند و تبلیغات بنری آنلاین را در مرورگرهای خود مسدود می کنند. بنابراین عاقلانه است که رویکردی شخصی تر و قابل اعتمادتر برای دستیابی به مخاطبان هدف خود از طریق بازاریابی دیجیتال داشته باشید.
انتهای مطلب/
by علیرضا روهنده | آذر 12, 1401 | بازاریابی, مارکتینگ
جهان تغییر کرده است. خریداران راه های جدیدی برای یافتن آنچه به دنبال آن هستند دارند. تمام بازار جهان اکنون در کف دستان آنهاست. ترفند این است که اطلاعات درست را به مصرف کنندگان درست قبل از اینکه بدانند به آن نیاز دارند، دریافت کنید.
امروزه بازاریابی ترکیبی پیچیده از پیام ها است. مردم پیامهای زیادی را دریافت میکنند، از اعلامیه نوزاد در فیسبوک یا موضوعی پرطرفدار در توییتر، تا ایمیلهای رئیسهایشان برای پروژههای پیچیده. هنگامی که در طول روز با پیام هایی از طریق ایمیل، رسانه های اجتماعی، تلویزیون و گوشی های هوشمند بمباران می شود، برقراری ارتباط با مخاطبان گیج کننده و گاهی طاقت فرسا می شود.
وارد بازاریابی محتوا شوید
بازاریابی محتوا یک رویکرد بازاریابی استراتژیک است که بر ایجاد و توزیع محتوای ارزشمند، مرتبط و سازگار برای جذب و حفظ یک مخاطب کاملاً تعریف شده متمرکز شده است و در نهایت، برای انجام اقدامات سودآور مشتری. در اصل، فقط یک روش فانتزی برای گفتن داستان سرایی! داستان سرایی از زمانی که ما شروع به برقراری ارتباط کردیم وجود داشته است، و اگرچه ممکن است رسانه ها تغییر کرده باشند، داستان گفتن هنوز یک راه قدرتمند برای برقراری ارتباط است.
محتوا و برند شما
اولین نکته شما قبل از شروع هر استراتژی بازاریابی محتوا این است که صادقانه قدرت برند خود را با مخاطبان خود ارزیابی کنید. آنها به مارک های معتبر و معتبر توجه می کنند، روش های کرکی بدون پایه محکم صراحتاً اتلاف وقت است. این اعتماد ارز شما با مخاطبان است، و اگر وجود نداشته باشد، باید یک گام به عقب بردارید و در نظر بگیرید که بازاریابی محتوا چگونه با سایر تلاشهای برندسازی همخوانی دارد. اعتماد از طریق داستانهای تکراری و مداوم ایجاد میشود، اما بازاریابی محتوا تنها راه شما برای ایجاد پایهای از اعتماد نیست که از برند شما پشتیبانی میکند. میانبری وجود ندارد؛ لازم است هر روز حاضر شوید و روی آن پایه کار کنید.
بازاریابی مشارکتی
با اتصال به اینترنت در همه جا و میلیاردها نفر که قدرت ایجاد و انتشار آنلاین را دارند، رقابت بازاریابی دیجیتال بیشتر از همیشه شده است. شرکت ها به طور فزاینده ای برای ایجاد محتوای باکیفیت که برای جذب و جذب مشتریان جدید متمایز باشد، به چالش کشیده می شوند. راه حل؟ بازاریابی مشارکتی با تأثیرگذاران صنعت.
در طول سال گذشته، اصطلاح “اینفلوئنسر مارکتینگ” محبوبیت زیادی پیدا کرده است و بسیاری از متخصصان ارتباطات بازاریابی همچنان به دیدن اینفلوئنسرها در پرتو “تأییدات افراد مشهور” ادامه می دهند. بر اساس نظرسنجی Offerpop، ۷۶ درصد از بازاریابان قصد دارند استفاده خود از محتوای تولید شده توسط کاربر را به عنوان یک تاکتیک بازاریابی تنها در سال جاری افزایش دهند.
اما اینفلوئنسر مارکتینگ بیشتر از حمایت است و همه اینفلوئنسرها یکسان خلق نمی شوند. با بازاریابی مشارکتی، شرکتها میتوانند به کار با اینفلوئنسرها از انواع مختلف برای تولید مزایای گوناگون همه از طریق محتوا نگاه کنند.
همه اش را بگذار کنار هم
سرمایه گذاری در ایجاد مشترک محتوا بین برندها و تأثیرگذاران، محتوای با کیفیت را در مقیاس ممکن می کند. با همکاری برندها و اینفلوئنسرها، محتوای ایجاد شده مشترک می تواند اقتدار متقابل را برای همه درگیرها تقویت کند. در چنین سناریویی مشارکتی، اینفلوئنسرها میتوانند در معرض دید قرار بگیرند، برندها میتوانند به مخاطبان جدیدی دست یابند و مشتریان «اطلاعات دارند» و برای تعامل الهام گرفته میشوند. همه برنده می شوند.
جیک کلمنتز معاون بازاریابی و تبلیغات برای Crosswind Media & Relations، یک شرکت روابط عمومی و بازاریابی مستقر در آستین است که در ۱۰۰ شرکت برتر روابط عمومی در سطح ملی رتبه بندی شده است. او برای ارتقای علایق مشتریان از طریق استراتژی های بازاریابی یکپارچه، کمک به ایجاد کمپین های بازاریابی قدرتمند و موثر برای مشتریان در بخش های مختلف صنعت از جمله فناوری، مراقبت های بهداشتی و آموزش کار می کند.
انتهای مطلب/
by علیرضا روهنده | آذر 8, 1401 | برند
وقتی به “هیاهوی جانبی” فکر می کنید، آیا به فکر ساختن یک برند چند میلیون دلاری یا ایجاد تغییرات اضافی بعد از کار و تبدیل شدن به یک راننده اشتراکی هستید؟ خوب، برای ما مردم عادی، به احتمال زیاد دومی است، اما برای سلبریتی ها، ساختن یک برند چند میلیون دلاری یک امر عادی به نظر می رسد. فعالیتهای کارآفرینانه افراد مشهوری مانند جسیکا آلبا، سلنا گومز، جنیفر لوپز و کایلی جنر، صنایع را در سراسر جهان اشباع کرده است و امروزه این نوار برای موفقیت یک برند مشهور بالاتر از همیشه است.
پنج سال پیش، یک سلبریتی میتوانست نام و چهرهاش را روی هر چیزی که میخورد، اعم از عطر، مراقبت از مو، یا خط زیبایی، بگذارد و کمی پول نقد و در معرض دید قرار بگیرد. اما اکنون، ریسکها بیشتر شده و مصرفکنندههای معمولی به طور فزایندهای به بررسی دقیق برندهای مشهور وارد بازار میشوند، نام و چهره شناختهشده دیگر به اندازه کافی خوب نیست.
برای اینکه امروزه به عنوان یک برند با پشتوانه سلبریتی ها برجسته شوید، باید هدفی با اصالت وجود داشته باشد. یک برند مشهور باید با هر چیزی که به بازار می آورد ارزش بیافزاید، نمونه ای از کیفیت و حل یک مشکل یا نیاز مهم موجود در بازار. موفق ترین برندهایی که توسط سلبریتی ها حمایت می شوند، آنهایی هستند که به دلیل استراتژی موقعیت یابی خاص یا نیازهای مشتری که برآورده می کنند و برآورده می کنند، بر رشد بلندمدت تمرکز می کنند.
مشارکت سلبریتی ها نباید تنها عامل متمایز کننده برای این نوع برندها باشد، کیفیت و ارزش افزوده و همچنین جامعه ای که ایجاد می کنند باید باشد. یک برند باید منحصر به فرد باشد و شخصیت خاص خود را داشته باشد تا اینکه بر شخصیت و مهارت سلبریتی ها تکیه کند.
انجام دهید: هدف و اشتیاق پشت برند داشته باشید
شروع به ساختن برندی که از اشتیاق به جای جاه طلبی سودجویی ناشی می شود، مورد توجه و ارزش گذاری مصرف کننده عادی قرار می گیرد. برای متمایز شدن، سلبریتی ها باید درگیر باشند و در صندلی راننده با جهت گیری برای برند و پشت سر آن با اشتیاق حضور داشته باشند. اگر این وجود نداشته باشد، مصرف کنندگان می توانند از طریق عمل ببینند.
برخی از سوالاتی که ارزش بررسی دارند عبارتند از:
آیا نیازی در بازار وجود دارد؟
آیا مصرف کنندگان برای محصولی که من عرضه می کنم ارزش قائل هستند؟
آیا من بهعنوان یک سلبریتی تثبیتشده، مایل هستم که تیم مناسب را برای موفقیت این برند دور هم جمع کنم؟
بیایید به عنوان مثال به شرکت تکیلا جورج کلونی و رانده گربر،Casamigos نگاه کنیم.
اولین عناصری که این برند را در موقعیت موفقیت قرار می دهد، خودانگیختگی سلبریتی ها در ایجاد برند است. هر دو مرد که به روش های خاص خود در هالیوود تأسیس شده بودند، خانه های مجاوری در مکزیک داشتند که در آنجا شروع به توسعه تکیلاهای خود برای سرگرمی و بیشتر برای استفاده شخصی کردند. آنها در نهایت تصمیم گرفتند آن را در سال ۲۰۱۳ به عموم بفروشند.
رانده گربر گفت که وقتی تصمیم گرفتند این تکیلا را به یک برند تبدیل کنند و تکیلا را به صورت عمومی بفروشند، برای آنها مهم این بود که ما بهترین تکیلا را داریم، اما آن را برای همه مقرون به صرفه می کنیم. جورج به پول نیاز ندارد، من به آن نیاز نداشتم… این دلیل راه اندازی یک تکیلا نبود. ما می خواستیم همه بتوانند آن را بنوشند و منحصر به فرد نباشند .
هر دوی این مردها فرصتی را دیدند تا چیزی را که به آن علاقه داشتند با جهان به اشتراک بگذارند و همین باعث شد. اشتیاق بر جاه طلبی سودجویی که برای یک برند مشهور مهم است، غلبه کرد. آموزش خود در مورد نیازهای مصرف کننده و همچنین جایی که نام تجاری آنها در بازار جا می گیرد و واقعاً برای انجام این کار تلاش می کنند این نکته کلیدی است.
انجام دهید: یک محصول با کیفیت داشته باشید
تنها مهم ترین جنبه یک برند مشهور به خصوص اگر بخواهیم (به طور فرضی) جنبه سلبریتی را از بین ببریم، کیفیت محصول است. مهم نیست که راه اندازی چقدر عالی باشد، مهم نیست که یک سلبریتی چند میلیون دنبال کننده داشته باشد، برای اطمینان از تمایز قوی، مقاومت در برابر آزمون زمان و حفظ مصرف کنندگان در بازار، باید یک محصول عالی و موقعیت نام تجاری فکر شده وجود داشته باشد. دراز مدت. انجام این کار مستلزم ترکیبی بین علاقه سلبریتی ها و مشارکت شخصی با همکاری کارشناسان صنعت و هیئت های مشاوره است. باید اولویت بندی زیادی برای یافتن بهترین مواد تشکیل دهنده و ایجاد محصولی وجود داشته باشد که مصرف کنندگان به خاطر منافع واقعی آن ارزش قائل شوند تا نام سلبریتی ها پشت آن.
شای میچل یک سلبریتی است که برای متمایز کردن ستاره خود از برندهایش تلاش بیشتری می کند، به طوری که بسیاری از مصرف کنندگان مارک هایی را که او تأسیس کرده و به طور مداوم روی آنها کار می کند، نمی شناسند. برند مسافرتی BEIS تنها توسط Shay که در حال حاضر به عنوان مدیرعامل فعالیت می کند، تاسیس شد و برند تکیلا سلتزر Onda توسط Shay تاسیس شد. این برندها میتوانند بدون نام و چهره سلبریتی ها در هر کاری که برند انجام میدهد به تنهایی بایستند، کیفیتی که امروزه در بسیاری از برندهای مشهور موفق یافت میشود.
در مورد Casamigos، رند می گوید که “وقتی یک دسته جدید بیرون می آید، او یک بطری می فرستد، و جورج و من آن را می چشیم”. این امر درگیری آنها را با نام تجاری و محصول، که مصرف کنندگان متوجه می شوند و دوست دارند ببینند، تقویت می کند. نه تنها این، بلکه داشتن محصولی که کیفیت را نشان میدهد برای ماندگاری بالا و حفظ طولانی مدت مشتری بسیار مهم است.
انجام دهید: متخصصان صنعت را بیاورید
جذب افراد مناسب برای مشارکت در برند شما، کلید خط تولید با کیفیت و ایجاد اعتبار فوری است. در پشت بهترین برندهای مشهور، کارشناسان صنعت هستند که با اشتیاق افراد مشهور مطابقت دارند.
مانند هر برند مشهور دیگری، ایجاد تیمی از متخصصان که تخصص و تجربه صنعتی را برای محصولات به ارمغان می آورند، مهم است. با هر برند مشهور موفق، تیمی باورنکردنی پشت درهای بسته می آید. به عنوان مثال، کیم کارداشیان خط جدید مراقبت از پوست خود، SKKN را امسال منتشر کرد، جایی که از جوانا چک، متخصص پوست و کارآفرین مشهور مراقبت از پوست، برای کمک به فرمولاسیون خود کمک گرفت. هیلی بیبر با مایکل دی. رتنر شریک شد تا رود را از ابتدا بسازد و تیمی تمام وقت متشکل از شش زن را استخدام کرد تا پیام او در مورد توانمندسازی زنان را تقویت کند، و این فهرست ادامه دارد.
در مورد Casamigos، جورج و رانده از تخصص بازاریابی مایک ملدمن، که بنیانگذار و مدیر عامل دیسکاوری لند است، استفاده کردند تا به عنوان سومین یکی از بنیانگذاران برند مشروب الکلی خود وارد شوند. آنها می دانستند که به جای سوار شدن بر شهرت خود، به تجربه کارآفرینی او برای موفقیت نیاز دارند. علاوه بر این، Casamigos دارای یک تقطیر کننده اصلی است که مسئول اطمینان از کیفیت و قوام هر دسته تکیلا است.
- آماده شدن برای برخاستن: فرود پرتاب
انجام دهید: یک راه اندازی خوب فکر شده داشته باشید.
استراتژیک باشید و یک برنامه مدون داشته باشید تا در معرض دید قرار بگیرید و به مصرف کننده هدف خود برسید. یک راه اندازی خوب فکر شده و وقت گیر چیزی است که امروزه برای برجسته شدن به عنوان یک برند مشهور مورد نیاز است. Rhode by Hailey Beiber در ماه ژوئن راه اندازی شد و هیلی و تیمش استراتژی پرتابی را تنظیم کردند که دقیق، خوب فکر شده و به موقع بود، همانطور که لازم بود. بیایید به عنوان مثال به رود نگاهی بیندازیم و ببینیم چه چیزی برای هیلی هنگام راهاندازی خط مراقبت از پوستش مفید بوده است.
انجام دهید: رابطه شخصی خود را با علت مشخص کنید.
اطمینان از همسویی برند با ارزش ها و علایق سلبریتی ها بسیار مهم است. هیلی بیبر سالهاست که علاقه زیادی به پوست خود دارد و گونههای براق خود را در سراسر رسانههای اجتماعی و روزنامهها به نمایش گذاشته است. بنابراین، هنگامی که او Rhode، یک برند مراقبت از پوست را معرفی کرد، به نظر نمیرسید که او در دستهای قرار میگیرد که به آن تعلق ندارد، که اولین شرط اصلی موفقیت برند مشهور است.
انجام دهید: کانال های اجتماعی خود را با لحن و جهت برند هماهنگ کنید.
مشارکت های فکر شده را تنظیم کنید و یک مدار روابط عمومی کامل را برنامه ریزی کنید. اینها برخی از محرکهای اصلی ایجاد پیشبینی و جلب توجه برای برند قبل از راهاندازی اولیه هستند.
هیلی میزبان هایروم، خالق محصولات مراقبت از پوست بود که به خاطر آموزش به مخاطبانش در مورد مواد مراقبت از پوست، در کانال یوتیوب خود، جایی که آنها به صراحت محصولات را امتحان کردند و درباره همه چیزهای مراقبت از پوست بحث کردند، میزبانی کرد. مشارکت سلبریتیها با سازندگان محبوب و مرتبط، راهی است که نه تنها در معرض دید قرار میگیرند، بلکه برای جذب مخاطبانی که ممکن است از قبل طرفدار سلبریتی ها نباشند، اما مایلند محصولاتی را که توسط خالق مورد علاقهشان توصیه میشود، امتحان کنند. سازندگان همچنین در میان تودهها شهرت معتبرتر و سادهتری نسبت به سلبریتی ها در فهرست A دارند.
برندسازی مشترک و همکاری های اندیشیده شده راه دیگری برای جلب توجه و جلب توجه قبل از راه اندازی یک برند جدید است. هیلی با بوتیک فروشگاه مواد غذایی Erewhon مستقر در لس آنجلس شریک شد تا اسموتی پوستی با نسخه محدود تهیه کند. در حالی که Erewhon یک نام تجاری نسبتا کوچک است و ممکن است یک مشارکت تصادفی به نظر برسد، سر و صدا و توجه آن در رسانه های اجتماعی شگفت انگیز است. همه اینفلوئنسرهای “it” و سلبریتی ها آرزو دارند اسموتی با Erewon بخورند زیرا نه تنها گرانترین فروشگاه مواد غذایی است که در رسانههای اجتماعی بیشتر درباره آن صحبت میشود، بلکه به طور طبیعی UGC ارگانیک تولید میکند که منجر به قرار گرفتن در معرض بسیاری میشود. اسموتی ۱۷ دلاری کاربران TikTok را بر آن داشت تا از خود در حال امتحان نوشیدنی گران قیمت فیلم بگیرند تا ببینند آیا ارزش پول را دارد یا خیر و تجزیه و تحلیل کنند که آیا مواد تشکیل دهنده واقعاً باعث درخشندگی پوست می شوند یا خیر.
هیلی همچنین جشن پر ستاره ای را برای راه اندازی Rhode برگزار کرد. نه تنها همه پرطرفدارترین سلبریتی ها در لیست مهمانان حضور داشتند، بلکه با دقت خالقان و تأثیرگذاران را انتخاب کردند. دلیل اهمیت این رویدادها و مهمانی های برند به دلیل محتوای ارگانیک است که از آنها می آید. وجه مشترک این استراتژی های راه اندازی: تقویت آگاهی از برند به روشی ارگانیک تر
- استراتژی رسانه های اجتماعی
انجام دهید: از محتوای تولید شده توسط کاربر برای نمایش صحت و اثبات اجتماعی استفاده کنید.
محتوای تولید شده توسط کاربر (UGC) نام است، اصالت بازی است. برانگیختن سر و صدا در مورد نام تجاری شما به نوبه خود، به نوبه خود، UGC ارگانیک برای یک نام تجاری از جهات مختلف مفید است. نه تنها میتوانید این محتوا را در کانالهای اجتماعی ارگانیک خود بازنشر دهید، بلکه میتوانید از آنها بهعنوان خلاقیت تبلیغاتی استفاده کنید که معتبرتر به نظر میرسد، و میتوان آنها را در وبسایت برند بهعنوان گواهیهایی به اشتراک گذاشت که منجر به اثبات اجتماعی بیشتر میشود.
برای افزایش مشارکت جامعه و استفاده از قدرت UGC، مهم است که یک فرد یا تیم داخلی بر شناسایی اعضای جامعه که با برند همسو هستند، ارسال محصولات و سپس دریافت نظرات صادقانه آنها در قالب محتوا متمرکز باشد. داشتن این فرآیند در بکاند کنترل بیشتری بر محتوای ارگانیکی که منتشر میشود به برند میدهد و در عین حال به گفتگو و جامعه پیرامون محصولات برند کمک میکند.
انجام دهید: با سازندگان و تأثیرگذارانی که با برند شما همسو هستند همکاری کنید
استفاده از قدرت تأثیرگذاران و سازندگان، اعم از خرد و کلان، به عنوان یک برند مشهور مهم است. از آنجایی که برخی از اینفلوئنسرها شروع به افزایش سطح شهرت برخی افراد مشهور کردهاند، طرفداران و مصرفکنندگان همچنان این شخصیتهای اینترنتی را معتبرتر و معتبرتر میدانند. سازندگان و اینفلوئنسرها به طور یکسان مانند یک دوست احساس میکنند و دنبال کنندگانشان واقعاً میتوانند به کسی اعتماد کنند. مشارکت با این تأثیرگذاران و سازندگان در هنگام ساختن یک نام تجاری مهم است زیرا به مخاطبان و جایگاه های مختلف آنها کمک می کند. اساساً افزایش دسترسی برند و دوباره ارائه اثبات اجتماعی که مسلماً برای مارک های مشهور در مقایسه با مارک های سنتی مهم تر است.
انجام دهید: حمایت ایجاد کنید و حلقه های رشد را با UGC ترویج دهید
SKIM، خط تولید لباسهای شکل کیم کارداشیان با استفاده از قدرت رسانههای اجتماعی و تأثیرگذاران برای ایجاد آگاهی و حمایت از برند، موفقیت بزرگی داشته است. با انتخاب دقیق مشارکت اینفلوئنسرها و خالقان، برند میتواند باعث ایجاد UGC بدون پرداخت توسط بینندگان و طرفداران برای استفاده از SKIMS شود.
وقتی بینندگان اینفلوئنسرهای مورد علاقه خود را میبینند که لباسهای بدن SKIMS را در استوری اینستاگرام خود میپوشند، بستهبندی روابط عمومی SKIMS را در TikTok باز میکنند، یا یک ویدیوی YouTube «Get Ready With Me» که شامل لباس معروف SKIMS است – بینندگان و طرفداران تحت تأثیر خرید قرار میگیرند. اگر محصول مطابق با انتظارات باشد یا فراتر از آن باشد، هدف این است که این مشتریان برای تولید محتوا در مورد آن خرید و محصول الهام بگیرند. این یک مثال عالی از یک حلقه رشد است – چیزی که همه برندها باید پیاده سازی کنند. محتوای UGC ایجاد میشود، سپس برند را برای مخاطبان جدید اعتبار میبخشد، سپس مخاطبان جدید از برند خرید میکنند و به نوبه خود آن مخاطب جدید UGC ایجاد میکند.
انجام دهید: برند خود را با دلیلی هماهنگ کنید که به ارزش های شما و خود برند معتبر است
به عنوان یک برند مشهور، مهم است که از آن صدای تقویت شده و دستیابی به هدف حمایت از یک هدف خوب که برای افراد مشهور و همچنین معتبر است، استفاده کنید. شراکت با یک مؤسسه خیریه یا متعهد شدن عواید خود به چیزی که با افراد مشهور و به طور کلی آنچه شما طرفدار آن هستید همخوانی ندارد، به نظر واقعی می رسد. بهعنوان یک سلبریتی، معمولاً، این برندها بیشتر یک پروژه پرشور هستند تا تلاشی برای قرار دادن غذا روی میز، بنابراین، این کار فضای بیشتری برای بازپرداخت و تقویت یک هدف بزرگ به عنوان بخشی از برند میدهد. برای اطمینان از اینکه علت با مخاطبان و اعضای جامعه شما طنین انداز می شود، انجام تحقیقات بازار قبل از راه اندازی برند مهم است. اگرچه ممکن است برای افراد مشهور مهم باشد، اما باید برای مصرف کنندگان بالقوه نیز تاثیرگذار باشد.
به عنوان مثال برند سلنا گومز Rare Beauty را در نظر بگیرید. از همان روز اول، سلنا “تأثیر نادری” بر بخش بزرگی از نام تجاری خود و آنچه که نشان می دهد گذاشت. ثبات در اینجا کلیدی است، یک ماموریت داشته باشید و به آن ماموریت پایبند باشید. هدف تاثیر نادر افزایش دسترسی به حمایت از سلامت روان در محیطهای آموزشی است، اما سلنا به داشتن یک برگه ساده «اهدا» در وبسایت خود بسنده نمیکند. سایت زیبایی نادر دارای یک وبلاگ با مقالات مختلف در رابطه با سلامت روان و همچنین صفحه ای است که منابع در دسترس و پشتیبانی برای کسانی که با سلامت روان دست و پنجه نرم می کنند را فهرست می کند. زیبایی نادر این ماموریت را به طور گسترده و واقعی به برند خود پیوند میدهد. سلنا خودش میگوید که فهمیدن نحوه مدیریت «سلامت روان» خودش همیشه آسان نبوده است.
انجام دهید: یک استراتژی دم بلند را اجرا کنید
برای برندهای مشهور، با هر کمپینی، مهم است که استراتژی دم بلند را در نظر بگیرید، به خصوص وقتی صحبت از تلاش های بشردوستانه یا فراگیر شدن باشد. استراتژی دم دراز اساساً بهجای فروش تعداد زیادی از اقلام محبوبتر و آسانتر، کسب سود حاصل از فروش حجم زیادی از محصولات خاص است SKIMS توسط کیم کارداشیان اخیراً خط تطبیقی خود را منتشر کرده است. برای مشتریانی با تحرک محدود. طرح های لباس زیر کارایی و سهولت را در اولویت قرار می دهند. این نسخه جدید کاملاً غیرمعمول نیست SKIMS با تأکید و اولویت بندی جامع بودن با اندازه، رنگ ها و اکنون دسترسی آنها تأسیس شده است.
نبایدها
- خستگی برند مشهور
با هر سلبریتی، معمولاً برندی وجود دارد که مدت کوتاهی پس از انفجار شهرت دنبال میشود. سلبریتی بودن با یک نام تجاری جدید، مبتکرانه یا چیزی نیست که مصرف کنندگان از دیدن آن هیجان زده باشند. کیفیت واقعی محصول و دقت پشت یک نام تجاری چیزی است که آن را متمایز می کند. نام و چهره افراد مشهور را از برند دور کنید، باید بتواند به همان اندازه موفق باشد. آنقدر خستگی در این بازار وجود دارد که افراد مشهور برای غلبه بر شک و تردید باید اضافه کاری کنند. تعداد فالوورهای زیاد را باور نکنید، و شناخت خانواده برای موفقیت امروز یک برند مشهور کافی است.
همانطور که قبلا ذکر شد، این به اصالت بازمی گردد، شک و تردید در این صنعت گسترده است، با نام تجاری مشهور غیر معتبر دیگری مطابقت ندارد. نیویورک تایمز نظرات طیف گسترده ای از مصرف کنندگان و کارشناسان را گردآوری کرد، در اینجا چیزی است که آنها درباره موضوع اشباع برند مشهور می گویند :
مبادا: معامله گر باشید
مصرف کنندگان از نحوه معامله برندهای مشهور اغلب آگاه هستند. به جای ایجاد یک نام تجاری بر اساس اشتیاق و علاقه، یک محصول را بفروشید تا مقداری پول نقد دریافت کنید. باز هم، به همین دلیل است که بسیار مهم است که یک برند را فقط بر اساس اشتیاق بسازید تا جاه طلبی سودجویی. یکی از رایج ترین اشتباهات جستجوی مداوم مشتریان جدید در حالی که تمرکز خود را بر حفظ و اجتماع از دست می دهد، است. رشد پایدار ریشه در روابط معنادار دارد و ایجاد این روابط یک شبه یا صرفاً با هدف فروش اتفاق نمی افتد.
حمایت و ارجاعات از سوی مصرف کننده ای انجام می شود که احساس می کند با نام تجاری مرتبط است، که در نهایت دامنه دسترسی شما را افزایش می دهد. اعتبار اجتماعی مکانیسم جدیدی برای رشد و اثبات اجتماعی است که زمانی که برند متعهد به ایجاد جامعه به جای تبدیل مداوم مشتریان جدید شود، به وجود می آید.
در نهایت، به جای افراد مشهور، با محصول پیش بروید. مصرفکنندگان احساس میکنند که برند و محصولات به جای اینکه با استراتژی محصول محور پیشروی کنند، باید به چهره افراد مشهور برای فروش تکیه کنند. به عنوان مثال برند گوئینت پالترو را در نظر بگیرید. او محصولات بسیار زیادی دارد و خطوط تولید متفاوتی از مراقبت از پوست گرفته تا جواهرات و لباس دارد. تلاش برای اینکه همه چیز برای همه باشد، بهسرعت بهعنوان سودجویانه به نظر میرسد تا جامعهسازی و مشتق از اشتیاق.
انجام ندهید: انتظارات غیرواقع بینانه داشته باشید
سلبریتی هایی که یک برند میسازند، میتوانند از طریق تحقیقات، کارشناسان صنعت، و تلاش کلی، خط محصولی باکیفیت بسازند. اما، حتی اگر یک خط محصول باکیفیت باشد، گاهی اوقات میتوان از طریق تاییدسلبریتی ها برند یا محصول را زیر سوال برد. ایجاد انتظارات غیر واقعی در مورد آن.
وعده دادن فواید آن به عنوان یک سلبریتی که هر هفته بوتاکس، پرکنندهها و صورت انجام میدهد، انتظاری واقعبینانه برای مصرفکنندگان در مورد محصولات شما ایجاد نمیکند و آنها را به این سوال میاندازد که آیا این محصول محصول است یا صرفاً پوست یک سلبریتی خوش مانیکور. به دلیل رسانه های اجتماعی و انتظار مصرف کنندگان از اعتبار اجتماعی، برندها نمی توانند انتظارات غیر واقعی را از بین ببرند.
از طریق UGC یک نام تجاری به سرعت شناسایی می شود و کیفیت و نتایج را در اولویت قرار می دهد یا خیر. SKKN توسط کیم کارداشیان ممکن است محصولی با کیفیت داشته باشد و ممکن است نتایج عالی پوست را برای کاربران به همراه داشته باشد، اما UGC اگر محصول مراقبت از پوستی باشد که ادعا میکند پوستش را شبیه آن میکند یا فیلر و فیشیالهایی باشد که اغلب میکند، به سرعت از بین میرود.
انجام ندهید: تلاش مورد نیاز را دست کم بگیرید
ساختن یک برند با کیفیت با ارزش پیشنهادی قوی کار آسانی نیست. سلبریتی ها باید همان جاه طلبی و اشتیاق را داشته باشند که کسی که قبلاً دنبال کننده ای ندارد. اگر تلاش وجود نداشته باشد و شفاف نباشد، نمیتواند در درازمدت زنده بماند یا شکوفا شود. فاجعه جشنواره Fyre در سال ۲۰۱۷ در مورد تلاش مورد نیاز برای راه اندازی برند و اجرای موفقیت آمیز به عنوان یک داستان هشدار دهنده عمل می کند. فستیوال موسیقی در باهاما وعده داده شده بود که یک تجربه لوکس باشد که توسط ستاره هایی مانند بلا حدید و کندال جنر تبلیغ می شود. نتایج فاجعهبار این تلاش نشان میدهد که برای تحقق بخشیدن به یک ایده، باید بیش از یک استراتژی بازاریابی زیبا وجود داشته باشد. اجرا و تلاش را نباید ساده انگاشت. آنها به اشتباه فکر کردند که آیا می توانند فروش داشته باشند و جشنواره را خوب جلوه دهند.
۲. تأثیر کنگلومراها بر موج برند مشهور:
انجام ندهید: نام تجاری خود را رقیق کنید
برندهای مشهور به طور فزاینده ای عادی شده اند، مانع ورود کم است و ما آنها را در همه جا می بینیم. در اینجا دلیل آن است:
نامهای مشهوری مانند مرلین مونرو، شکیل اونیل، کاترین زتا جونز ، و بیش از آنچه تصور میکنید برای صدور مجوز در دسترس هستند. اساساً، یک تولیدکننده میتواند تصمیم بگیرد که یکی از این نامهای مشهور را روی چیزی که میفروشد، با قیمتی قرار دهد. پس از آن مصرفکننده تحت این تصور قرار میگیرد که آن محصول افراد مشهور را دریافت میکند، در حالی که در واقعیت، این محصول به احتمال زیاد یک محصول عمومی است که از کارخانه آنها تهیه شده و با چهره و نام سلبریتی ها به فروش میرسد. محصولات لایسنس به سرعت در بازار بیش از حد اشباع شدند.
یکی دیگر از دلایلی که برندهای مشهور برای برجسته شدن در بازار امروز اضافه کار می کنند، کاهش مجوزها و کوچک شدن شرکت های هلدینگ بزرگ در چند سال گذشته است. برندهای مشهور و قدیمی به طور یکسان به شدت منابع این شرکت ها را برای تولید محصولات خود تامین می کردند، که منجر به گل آلود شدن آب در مورد اینکه دقیقاً محصولات این برندها از کجا می آیند، به دلیل شفافیت بیشتر در بین مصرف کنندگان آگاه، می شود. نام تجاری خود را با فروش نام خود و گسترش به دسته های بیش از حد رقیق نکنید.
این دیگر چندان رایج نیست، اما جایی است که نام تجاری مشهور ابتدا نام بد خود را به دست آورد و اکنون کارآفرینان مشهور نوظهور بهای آن را می پردازند و اضافه کاری می کنند تا یک برند قانونی و با کیفیت ایجاد کنند، که با یا بدون نام آنها موفق شود.
انجام ندهید: کار سخت را برون سپاری کنید
یکی دیگر از دلایلی که برندهای مشهور شروع به اشباع بازار به این سرعت کرده اند، به دلیل تعداد منتخبی از شرکت ها است که اساساً به عنوان “انکوباتور” برای تعداد زیادی از برندهای مشهور عمل می کنند. گروه بیچ هاوس نمونه ای از این شرکت هاست. آنها مسئول Moon Orcal Care از Kendall Jenner، Florence توسط Mills Millie Bobbie Brown و غیره هستند.
شرکتهایی مانند اینها یا با سلبریتی ها کار میکنند یا ابتدا نام تجاری را ایجاد میکنند و سپس یک فرد مشهور را معرفی میکنند. در هر صورت، هدف این است که این برندها را به سرعت بسازید و آنها را در سریع ترین زمان ممکن به سمت مصرف کننده سوق دهید، که این سناریوی ایده آل برای یک برند مشهور نیست.
راه های صدور مجوز برای برندهای مشهور هنوز طعم بدی را در دهان بسیاری از شرکت های موفق به جا گذاشته است. چه تردید در کار کردن با برندهای مشهور در هر ظرفیتی باشد و چه انتخابی بیشتر در هنگام خرید یک برند مشهور. به عنوان مثال، شرکتهای Estee lauder (صاحبان برندهایی مانند Clinique و MAC لوازم آرایشی) به طور کلی از برندهای مشهور دوری میکنند. جان دمسی، رئیس گروه اجرایی شرکت های Estée Lauder، می گوید که “با صدها نفر از سلبریتی ها کار کرده است، اما برندی وجود نخواهد داشت که کاملاً بر اساس آن باشد”. این یکی دیگر از دلایلی است که چرا سلبریتی ها باید برای ایجاد یک نام تجاری حول اصالت، اشتیاق و کیفیت تلاش کنند، زیرا نه تنها شک مصرف کنندگان بلکه به دلیل تردیدهای صنعت نیز هستند.
به طور خلاصه…
تراکم مارکهای مشهور در بازار بهشدت نوارهای ظهور برندهای جدید را افزایش داده است. این مسئولیت وجود دارد که ثابت کنیم این برند چیزی بیش از یک خرچنگ نقدی است و همچنین اشتیاق واقعی پشت ساختمان سلبریتی ها این برند است. با یک استراتژی راه اندازی طولانی و خوب فکر شده شروع می شود که مصرف کننده را از ارائه محصول مطلع می کند، با استفاده از اینفلوئنسرها و سازندگان به جایگاهی می رسد، همکاری هایی که با برند نوظهور برای قرار گرفتن در معرض همسو هستند، و یک مهمانی پر ستاره راه اندازی نمی شود.
پس از راهاندازی برند، محتوای تولید شده توسط کاربر برای اثبات اجتماعی و گواهینامهها برای استفاده در همه پلتفرمهای برند کلیدی است. محصولات باید بتوانند به تنهایی بدون نام سلبریتی ها پشت سرشان بایستند، بنابراین هنگام بازاریابی محصولات برای مصرف کنندگان، آنها باید از خود بپرسند: چگونه این محصول بدون قرار گرفتن در معرض افراد مشهور به فروش می رسد؟
اطمینان از کیفیت کلیدی است. انجام این کار با حمایت یک هیئت مشاور با تجربه و همکاری با یک متخصص صنعت منجر به تولید یک خط محصول با کیفیت خواهد شد. در بازار امروز، نام سلبریتی ها برای جذب خریدار کافی نیست. در واقع، بسیاری از مصرف کنندگان به دلیل اشباع در بازار و نگرانی های کیفیت، به طور کلی از برندهای مشهور دوری می کنند. برای غلبه بر این موضوع، برند باید به خوبی فکر کند، با تصویر و ارزشهای سلبریتی ها هماهنگ باشد و ویژگیهایی داشته باشد که بتواند به تنهایی و بدون نام سلبریتی موفق شود. نام سلبریتی ها برای جذب خریدار کافی نیست.
در واقع، بسیاری از مصرف کنندگان به دلیل اشباع در بازار و نگرانی های کیفیت، به طور کلی از برندهای مشهور دوری می کنند. برای غلبه بر این موضوع، برند باید به خوبی فکر کند، با تصویر و ارزشهای سلبریتی ها هماهنگ باشد و ویژگیهایی داشته باشد که بتواند به تنهایی و بدون نام سلبریتی موفق شود. نام سلبریتی ها برای جذب خریدار کافی نیست. در واقع، بسیاری از مصرف کنندگان به دلیل اشباع در بازار و نگرانی های کیفیت، به طور کلی از برندهای مشهور دوری می کنند. برای غلبه بر این موضوع، برند باید به خوبی فکر کند، با تصویر و ارزشهای سلبریتی ها هماهنگ باشد و ویژگیهایی داشته باشد که بتواند به تنهایی و بدون نام سلبریتی موفق شود.
انتهای مطلب/
by علیرضا روهنده | آذر 5, 1401 | تبلیغات
تبلیغ نویسی یا کپی رایتینگ در ویکی پدیا بدین گونه تعریف می شود: فرایند نوشتاری کلماتی که یک شخص، کسب و کار، نظریه یا ایده ای را تبلیغ می کند. تبلیغ نویسی می تواند به صورت پیام ساده یا به صورت تبلیغات رادیویی یا تلویزیونی، یا در تنوعی از رسانه های دیگر استفاده شود. هدف اصلی نوشته های این بازاریابی، کپی یا متن تبلیغاتی، ترغیب کردن شنونده یا خواننده به مثلا عمل خریدن محصول یا مشارکت از یک لحاظ خاص است. متناوبا، یک کپی می تواند برآن باشد که خواننده را از یک عمل یا باور خاصی منصرف کند.
تبلیغ نویسی می تواند موارد زیر را در بربگیرد: متن تبلیغ، شعارهای تبلیغاتی، هدلاین ها «برچسب یک موضوع خاص یا همان سر صفحه»، تکه های ایمیل مستقیم، تگ لاین ها «برچسب مربوط به یک برند»، جینگل لیریکس ها «متن نام آوا یا تکرار اطلاعات درباره شرکت یا محصولی از طریق موسیقی و شعر»، کانستنت کانتکت، متن های تجاری تلویزیونی یا رادیویی، انتشار نشریت، مقالات سفید و انواع نوشتاری دیگری که با رسانه های تبلیغات ترکیب شده اند. کپی رایترها می توانند در موارد زیر همکاری کنن: چاپ افزونه ها، کاتولوگ های مکاتبه ای پستی، بیلبوردها، تجارت ها، جزوه ها، کارت پستال ها، سایت های آنلاین، ایمیل ها، نامه ها و رسانه های تبلیغاتی دیگر.
هنر تبلیغ نویسی
هنر نوشته های کپی تبلیغاتی مبتنی بر این فرضیه است که کلمات می توانند تفکر، نگرش، باورها، رفتار مخاطب را تغییر دهند. اگر نوشته های یک کپی دربرانگیختن توجه، علاقه، میل، اعتقاد راسخ و عمل شکست بخورد، در تکلیف و هدفش شکست خورده است.
یکی از قدیمی ترین فرمول های تبلیغ نویسی تبلیغاتی AIDA است که حروف ابتدایی این کلمات است: توجه، علاقه، میل و عمل. افزونه ای که توجه خواننده را جلب نمی کند، هیچ کار دیگری نمی تواند انجام دهد. یک افزونه فقط بعد از جلب توجه می تواند علاقه مشتری را برانگیزد و میل به محصول، خدمت، یا ایده ارائه شده را به وجود آورد. سرانجام، افزونه باید برخی عمل ها را در مشتری برانگیزد؛ وگرنه در رسیدن به هدفش شکست خورده است.
روش های تبلیغ نویسی
چندتا از روش های کپی رایتر که می توانند در نوشتن کپی های افزونه متقاعد کننده استفاده شوند، این ها هستند:
• کلمات کلیشه ای یا کلمات نامفهوم، مانند: اکنون، جدید، اینجا، سرانجام، امروز.
• کلمات عملی، مانند: خریدن، سعی کردن، پرسیدن، گرفتن، ارسال کردن، چشیدن، تماشا کردن، مراقب بودن، آمدن و خیلی بیشتر.
• کلمات احساسی یا مهیج، استفاده از صفاتی که حقایق را بزرگ می کند، مانند: با شکوه، حیرت آور، لذت بخش، زیبا و شگفت انگیز.
• واج آرایی یا فرمی از اصوات تکراری خوشایند گوش؛ به طوری که تکرارشان آشکار و زیادی و محرک نباشد، مانند:
• “go well go shell”
• عبارات مصطلح یا نوشته های پیروی گفتار غیر رسمی، مانند: pick, choose ,fish و استفاده از کلماتی مانند don’t, wouldn’t و اختصارهای دیگر.
• نشانه گذاری ها و گرامر، مانند: مراقب بچه ها باش. حالا. نامش را طلایی بنویس. Remy martin.
• متن پنهان یا گذاشتن یک متن در متن ها یا علائم دیگر، مانند: استفاده از کلمه قفل که با امنیت همراه است، یا استفاده از وضعیت، اصطلاح یا علامتی از فیلم یا رسانه ای دیگر.
در نوشتن عنوان برای افزونه چاپ، راهبردهای زیر را در نظر بگیرید:
• عنوان را به بخش متقاعد کننده اصلی افزونه تبدیل کنید؛
• با متوسل شدن به علاقه شخصی خواننده، مزایایی را نوید دهید؛
• اطلاعات را طوری تزریق کنید که سنگین و پرلغت نباشد؛
• عنوان ها را به حدود پنج تا هشت کلمه محدود کنید؛
• نام برند را در عنوان بگنجانید؛
• خواننده را به خواندن متن تبلیغ ترغیب کنید؛
• خواننده را به دیدن تصویری در افزونه ترغیب کنید؛
• طرح حروف درعنوان را هرگز تغییر ندهید؛
• از کلمات ساده و عمومی و آشنا استفاده کنید.
هنگام نوشتن عنوان فرعی موارد زیر را در نظر بگیرید:
• عنوان فرعی باید عنوان را تقویت کند؛
• عنوان فرعی باید خواندن کامل تر کل افزونه را برانگیزد؛
• هرچه متن تبلیغ طولانی تر باشد، استفاده از عناوین فرعی شایسته تر است؛
• استفاده از عناوین فرعی را به حداقل برسانید، زیرا می تواند افزونه را شلوغ و نامنظم کنند؛
در هنگام نوشتن متن تبلیغ موارد زیر را در نظر بگیرید:
• تا جای ممکن از زمان حال استفاده کنید؛
• از اسم ها و فعل های مفرد استفاده کنید؛
• از افعال معلوم استفاده کنید؛
• ازکلمات و عبارات آشنا استفاده کنید؛
• به طول جملات و پاراگراف ها تنوع دهید؛
• خواننده را درگیر کنید؛
• پشتیبانی چشمگیری پیشنهاد دهید؛
• ازا کلمات مبتذل و مبالغه آمیز اجتناب کنید.
چند اشتباه رایج که در متن تبلیغاتی باید از آن ها اجتناب شود:
• مبهم گویی که پیامد تعمیم کلمات و معناهای غیرصریح است.
• پرلفظی، جایی که صرفه جویی در کلمات، حاکم است. زیرا یک تبلیغ در فضا و زمان محدودی گنجانده می شود، قبل از اینکه مخاطب را خسته کند.
• اصالت نداشتن، جایی که استفاده از کلمات کلیشه ای و مبالغه های کهنه می تواند تصویری بی معنی و قدیمی از برند یا موسسه بسازد
• پا را فراتر از قدرت خلاقانه گذاشتن، جایی که خلاقیت به خاطر خلاقیت داشتن رخ می دهد. یک تبلیغ باید در مسئولیت اولیه اش درست و حقیقی بماند، در مخابره کردن پیام فروش.
انتهای مطلب/