کسب و کار در مسیر صحیح و اساسی ...

در این دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، مدل‌های کسب‌وکار و چرخه عمر محصول و خدمت کوتاه‌تر شده‌اند، انتظارات مشتری تغییر کرده است و فناوری نحوه زندگی و تصمیم‌گیری ما را برای خرید تغییر داده است. متداول‌ترین روش‌های برنامه‌ریزی، مدیریت عملیاتی و تصمیم‌گیری معمولاً ماهیت کوتاه‌مدت با تمرکز بر گزارش عملکرد کوتاه‌مدت دارند. این منجر به ذهنیت اتکا به استراتژی‌ها و تاکتیک‌های وضع موجود می‌شود که می‌تواند برای دستیابی به موقعیت بلندمدت بازار و رشد سودآور مضر باشد.

چند بار شاهد شکست کسب‌وکارها به دلیل عدم آمادگی برای رسیدگی به وقفه‌های بازار، چالش‌های رقابتی، پیشرفت‌های فناوری و سایر تغییرات صنعت بوده‌اید؟ حتی رهبران زمانی صنعت شکست خورده اند یا دچار رکود شده اند. سیرز، کداک و بلاک باستر امروز کجا هستند؟ مزیت های رقابتی آنها چرخه عمر محدودی داشت. آنها برنامه هایی را برای دستیابی به تداوم کوتاه مدت تا بلندمدت نادیده گرفتند.

پذیرش بازار و رهبری صنعت تضمین نمی شود. جهت استراتژیک باید به طور مستمر با برنامه های استراتژیک انتقالی معتبر و برنامه های تاکتیکی واقعی اجرا به روز و تقویت شود. برای تحقق این امر، ذهنیت نوآوری یک گزینه نیست، بلکه یک ضرورت است. یک نقطه قوت به خودی خود یک کسب و کار موفق درازمدت را ایجاد نمی کند. اجزای یکپارچه مرتبط و وابسته به هم و نگرش های مشارکتی که با هم کار می کنند، فرمول موفقیت یک کسب و کار است. برنامه‌ریزی مؤثر کسب‌وکار مستلزم مجموعه‌ای از مراحل برنامه‌ریزی و اقدامات اجرایی کاملاً مشخص است.

۱.ارائه راه حل های مستدل به مشتری

تنها مدل‌های کسب‌وکاری که با مشتری روبرو هستند و انعطاف‌پذیری لازم برای برآورده کردن الزامات زمان‌بندی بازار را دارند، طول عمر خواهند داشت. در این چشم‌انداز سریع، تحقیقات بازار در زمان واقعی لازم است تا مرتبط، انعطاف‌پذیر و بادوام باقی بماند.

۲. درآمد را به حداکثر برسانید

درآمد را می توان به روش های مختلف افزایش داد. برنامه‌های استراتژیک و تاکتیکی باید بر روی گزینه‌هایی برای رشد درآمد و دلایل دفاعی تمرکز کنند. برای مثال Apple  همیشه محصولات، عملکردها و ویژگی‌های جدیدی در دسترس دارد تا از منحنی رقابتی جلوتر بماند.

۳. ایجاد و حفظ رهبری بازار هدفمند و رشد سهم بازار

برنامه های رشد همیشه باید بخشی از برنامه ریزی دائمی و بهبود مستمر باشد تا مزیت رقابتی کسب و کار شما را افزایش دهد. آنها می توانند شامل استراتژی های ارگانیک باشند، اصلاحاتی برای به حداکثر رساندن مدل های کسب و کار موجود.

  • افزودن محصولات جدید، تغییر رویکردهای خدمات مشتری، توسعه برنامه های تبلیغاتی و ترویجی جایگزین یا اجرای استراتژی های غیر ارگانیک
  • ادغام و اکتساب، گسترش به مکان ها، قلمروهای جدید، سرمایه گذاری مشترک
  • افزودن منابع سرمایه انسانی و قابلیت های فناورانه برای افزایش هوش و درک بازار، یک نیاز مستمر خواهد بود. رهبری تحول آفرین محرک دوام خواهد بود.

۴. افزایش کارایی و هزینه کنترل

بهبود کارایی باید بخشی از دستور کار ابتکارات بهبود مستمر شما باشد. این باید شامل بهبود حاشیه‌ها، ساده‌سازی گردش کار، افزایش فرآیند تعامل با مشتری، شیوه‌های تولید یا منبع‌یابی یا فقط به حداکثر رساندن استفاده از منابع ملموس و ناملموس کسب‌وکار شما باشد. کاهش هزینه ها باید چیزهای غیر ضروری را که با نیازهای برنامه های استراتژیک و تاکتیکی مطابقت ندارند حذف کند. قبل از حذف، همیشه به منظور استفاده مجدد از منابع یا جایگزینی منابع بین محصولات یا خدمات یا بین نهادهای کسب و کار فکر کنید.

۵. ایجاد و حفظ جریان نقدی مورد نیاز و سودآوری

تقاضاهای جریان نقدی اعداد واقعی را نشان می دهند و تأثیرگذاران مهمی هستند که اولویت بندی استراتژی کوتاه مدت و بلندمدت را هدایت می کنند. تدوین استراتژی باید فروش محصول یا خدمات، قیمت‌گذاری، پیش‌بینی پرداخت مشتری، شیوه‌های موجودی و شرایط و ضوابط قرارداد فروشنده را در نظر بگیرد. جریان نقدی مثبت به این معنی است که می توانید کسب و کار خود را راه اندازی کرده و رشد دهید.

هر سرمایه‌گذار بالقوه به جریان‌های نقدی به‌عنوان شاخصی از توانایی یک کسب‌وکار برای حفظ سطوح فعلی عملیات، تأمین مالی مطمئن، جذب سرمایه‌گذاری و بالقوه برای رشد نگاه می‌کند. صورت‌های جریان نقدی را به‌عنوان سند کلیدی در نظر بگیرید، به‌ویژه پیش‌بینی‌های نرخ سوخت نقدی.

سودآوری از سوی دیگر، به عنوان یک شاخص عملکرد ارزشمند نیست، اما همچنان مورد نیاز اکثر ارزیاب های تجاری است. سودآوری شامل معاملات غیر نقدی است که بدهی های مالیاتی را کاهش می دهد. استهلاک چیزی نیست که بتوانید خرج کنید. محاسبات سودآوری همچنین می تواند شامل اقلام تعهدی و ورودی های پیش بینی شده در آینده باشد.

۶. برای تغییر، چالش ها، وقفه ها و فرصت ها آماده باشید

تمام مدل های کسب و کار دارای طول عمر محدودی هستند. تغییرات بازار، محصولات و خدمات مخرب، ترجیحات مشتری در حال تحول بر توانایی همه مشاغل برای حفظ سهم بازار و مزیت رقابتی بادوام تأثیر می گذارد. تنها از طریق تحقیقات بازار در زمان واقعی و ارزیابی های مداوم اکوسیستم، یک تجارت می تواند دوام سال به سال را حفظ کند.

مدل‌های کسب‌وکار باید مرتبط، انعطاف‌پذیر و به موقع باشند و در صورت لزوم تغییر کنند تا مؤثر باشند. کسب و کارهای موفق این واقعیت را می پذیرند که تغییر مدل کسب و کار اجتناب ناپذیر است و بازار ثابت نیست. آنها از رضایت، رکود و احتمالاً ورشکستگی اجتناب می کنند. چرخه عمر کسب و کار در سرتاسر جهان در حال کوتاه‌تر شدن است – در برخی صنایع سریع‌تر از سایرین. شیوه‌های میراث وضعیت موجود معمولاً کسب‌وکار شما را به جایگاهی نمی‌رسانند که یک موجودیت بادوام درازمدت باشد.

۷. از منابع همزمان بینش و دانش استفاده کنید

برای اینکه یک کسب و کار پیشرفته باشید، باید توانایی رشد مداوم، ایجاد ارزش و تطبیق سریع در صورت نیاز و برنامه ریزی را داشته باشید. برای دستیابی به این هدف، یک کسب و کار باید یک فرآیند برنامه ریزی دائمی روشنگر را دنبال کند، تا راه های جدید و بهبود یافته را برای ارضای نیازهای مشتری و تحریک رشد کسب و کار در حین سر و کار داشتن با فعالیت های روزانه کسب و کار و اجرای برنامه های بهبود مستمر به مرحله اجرا درآورد.

۸. اجتناب از ریسک به عنوان یک مزیت رقابتی

یک چیز مسلم است، در هر استراتژی که انتخاب می کنید درجاتی از ریسک وجود دارد. کاهش ریسک باید بخش عمده ای از طراحی مدل کسب و کار باشد. اختلالات ریسک می تواند از منابع مختلفی رخ دهد. این باید یک بررسی عمده و مداوم باشد.

انتهای مطلب/ منبع