کسب و کار در مسیر صحیح و اساسی ...
۱۰ راز روانی برای موفقیت در بازاریابی

۱۰ راز روانی برای موفقیت در بازاریابی

برای تسلط بر هنر بازاریابی، باید روانشناسی انسان را در نظر گرفت. به طور مشخص تر «چرا» و «چگونه» افکار و رفتار انسان، به ویژه در مورد مصرف گرایی. بعلاوه، ایجاد محتوایی که به هیچ وجه شکلی را جذب یا علاقه مند به مخاطبین هدف شما نکند، منطقی نخواهد بود. در این راهنما، اصول روانشناسی برتر در بازاریابی را به اشتراک می گذاریم.

اثبات اجتماعی

اثبات اجتماعی اصطلاحی است که توسط روانشناس آمریکایی دکتر رابرت سیالدینی در دهه ۱۹۸۰ ابداع شد و پدیده ای را توصیف می کند که به موجب آن افراد اعمال را تقلید می کنند و باورهای دیگران را می پذیرند. اینجوری بهش فکر کن مردم اگر از قبل بدانند که دیگران آن را خریده اند و از آن راضی بوده اند، تمایل بیشتری به خرید محصول یا خدمات خاصی دارند. گاهی اوقات انتخاب عدم پیروی از روندهای خاص منجر به تجربه ناخوشایندی از آنچه به عنوان “FOMO” شناخته می شود، به نام ترس از دست دادن می شود.

بنابراین، چگونه از اثبات اجتماعی در مفهوم بازاریابی استفاده کنیم؟ یکی از راه‌هایی که می‌توان در مورد آن انجام داد، داشتن توصیفات، مطالعات موردی، بررسی‌ها و فریادها در سراسر اینترنت است. آن را در حساب رسانه های اجتماعی خود، از طریق ایمیل و در وب سایت خود به اشتراک بگذارید تا آن را حتی بهتر به صورت آنلاین پخش کنید.

اثر فریب

آیا می‌دانستید که وقتی گزینه سوم در بین دو گزینه قرار می‌گیرد، افراد مجبورند ترجیح خود را بین دو گزینه تغییر دهند؟ این تاکتیک معمولاً در مدل های قیمت گذاری یافت می شود. برای توضیح بیشتر، صاحبان کسب ‌و کار معمولاً یک امتیاز قیمت اضافی را در نظر می‌گیرند. کالای «فریب»، تا مشتریان را به خرید گزینه گران‌تر تشویق کنند.

کمبود

به نظر می رسد که هر چه یک محصول یا خدمات کمیاب تر باشد، ارزشمندتر می شود. این می تواند زمانی مشهود باشد که تبلیغات و اعلامیه های «فقط چند صندلی باقی مانده»، «فروخته شده»، و غیره را ببینیم. یک اتفاق ساده از عرضه و تقاضا.

لنگر انداختن

به جرات می توان گفت که مقاومت در برابر تخفیف و فروش فوق العاده دشوار است. دلیل این امر این است که افراد معمولاً تصمیمات نهایی خود را بر اساس بیت های اطلاعات اولیه ای که به دست می آورند استوار می کنند. ما به این می گوییم لنگر انداختن.

به عنوان مثال، اگر یک جفت کفش ورزشی مورد علاقه شما که در ابتدا صد دلار قیمت داشت، اکنون برای خرید با پنجاه دلار در دسترس است، پس شما فوراً بر روی ماه خواهید بود تا آنها را در دست بگیرید. در حالی که، اگر نمی دانستید که قیمت اولیه آنها صد دلار است، ممکن بود پنجاه دلار فقط برای یک جفت کفش ورزشی کمی زیاد به نظر برسد.  بنابراین، اگر تصمیم گرفتید محصولات یا خدمات خود را تخفیف دهید، حتما قیمت اولیه را نمایش دهید و درصد تخفیفی را که مشتریان شما می توانند از فروش دریافت کنند را برجسته کنید.

بیزاری از دست دادن

اصطلاح بیزاری از دست دادن کاملاً توضیحی است. به این اشاره دارد که چگونه یک نفر از دست دادن چیزی که دوست دارد می ترسد. به بیانی دیگر، ترس از دست دادن می‌تواند بر لذت سود غلبه کند و بازاریابان معمولاً از این مزیت استفاده می‌کنند و به مشتریان بالقوه رایگان در قالب دمو، تریلر، تیزر، آزمایش رایگان و غیره می‌دهند. برای مثال، بعید است یک مصرف کننده برای لغو اشتراک از طرح اشتراک پس از یک دوره آزمایشی رایگان، تا زمانی که از آن لذت می برد.

روانشناسی رنگ

در زندگی روزمره، ما به طور مرتب رنگ‌های اطراف خود را با احساسات، حالات، احساسات و برندهای مختلف مرتبط می‌کنیم. در واقع، روانشناسی رنگ ها حوزه مطالعاتی خود است، مطالعه چگونگی تأثیر رنگ ها بر رفتار و ادراک انسان.

اغلب اعتقاد بر این است که قرمز اشتها را تشویق می کند و به همین دلیل است که بسیاری از زنجیره های غذایی آن را به عنوان بخشی از رنگ برند خود می پذیرند. مک دونالد، برگر کینگ، کی اف سی و پیتزا هات تنها چند نمونه هستند. از سوی دیگر، رنگ بنفش اغلب با سلطنت و تجمل مرتبط است. در حالی که رنگ سبز با طبیعت، سلامتی، آرامش و آرامش همراه است.

نکته مهم در اینجا این است که رنگی را انتخاب کنید که به بهترین وجه برای صنعت کسب و کار شما مناسب باشد و برند خود را حول آن ایجاد کنید.

قانون کمترین تلاش

به جرات می توان گفت که راحتی و سهولت ارائه شده توسط فناوری امروزی تنبلی را تشویق می کند و همه ما تا حدودی در این امر مقصریم. جای تعجب نیست که در هنگام تصمیم گیری، به احتمال زیاد راهی را انتخاب می کنیم که کمترین زمان و تلاش را می طلبد.  بازاریابان از این اصل استفاده می کنند تا فرآیند خرید و معامله را تا حد امکان آسان، سریع و ساده کنند. بنابراین، تا حد امکان روش‌های پرداخت را در حین پرداخت اضافه کنید، به پلتفرم‌ها اجازه دهید اطلاعات بانکی را ذخیره کنند تا مشتریان مجبور نباشند هر بار آن را پر کنند.

پارادوکس انتخاب

در اینجا یک واقعیت آماری جالب وجود دارد، هرچه انتخاب های بیشتری به یک فرد ارائه شود، احتمال خرید هر یک از آنها کمتر است. این به این دلیل است که انتخاب‌های بیش از حد می‌تواند باعث شود کسی احساس غرق شدن، استرس و سردرگمی کند و در نهایت فرآیند تصمیم‌گیری او را پیچیده کند. بنابراین، با هر بخش بازاریابی ایجاد شده، مطمئن شوید که کمترین تعداد ممکن را انتخاب می کنید.

ضرورت

فوریت یک تکنیک روان‌شناختی حیاتی است که افراد را وادار می‌کند سریع عمل کنند. بنابراین این یک مفهوم مبتنی بر زمان است که به نوعی باعث ایجاد نوعی هرج و مرج در ذهن یک فرد می شود. به عبارت ساده، وقتی چیزی فوری است، مردم تمام تلاش خود را می کنند تا در اسرع وقت به آن دست یابند.  برخی از عبارات بازاریابی الهام گرفته از فوریت که ممکن است شنیده باشید عبارتند از:

  • قبل از اینکه دیر شود سفارش دهید
  • چند ساعت مانده به پایان جمعه سیاه
  • عجله کن! فقط چند جا باقی مانده است
  • قیمت ها در ۷ ساعت و ۲۲ دقیقه و ۱۲ ثانیه افزایش می یابد

عمل متقابل

وقتی کسی کاری برای شما انجام می دهد، شما متمایل خواهید شد که عمل محبت آمیز را جبران کنید. انعام در اینجا مثال خوبی از عمل متقابل است. این اتفاق می‌افتد که اگر پیشخدمتی با ما بسیار مهربان باشد، ما خود را موظف می‌دانیم که بیش از حداقل مبلغ به او انعام بدهیم. یکی از راه هایی که بازاریابان می توانند از این اصل استفاده کنند، ارائه موارد رایگان مانند کتاب های الکترونیکی، راهنماها، هدایا و غیره است.

جمع بندی

تمام نکات ذکر شده در بالا تنها راه هایی هستند که بازاریابان می توانند کمپین ها و استراتژی های خود را با استفاده از اصول اولیه روانشناختی بهبود بخشند.

انتهای مطلب/ منبع

تفاوت میان مارکتینگ و توسعه کسب و کار

تفاوت میان مارکتینگ و توسعه کسب و کار

از مارکتینگ و توسعه کسب و کار در کنار هم استفاده می‌شود، با این ‌وجود یکسان نیستند. اغلب می‌شنویم که کلمات مارکتینگ و توسعه کسب و کار به‌جای یکدیگر مورداستفاده قرار می‌گیرند. اگر به دنبال کار بیشتری هستید، هر فعالیتی که برای رسیدن به این هدف انجام می‌دهید را می‌توان “توسعه کسب و کار” نامید. این طرز تفکر کمی گیج‌کننده است و به‌سرعت می‌تواند به انتظارات برآورده نشده‌ای منجر شود. اگر فکر می‌کنید که در مارکتینگ و توسعه کسب و کار به پشتیبانی نیاز دارید، ابتدا باید تفاوت‌ها و هم‌پوشانی‌های این دو را درک کنید؛

کار مارکتینگ چیست؟

کار مارکتینگ این است که عوامل اصلی که شمارا از دیگران متمایز می‌کنند را تشخیص بدهد، پیام شمارا توسعه داده و برای شما جایگاهی در بازار ایجاد کند. به این موارد فکر کنید: تبلیغات، ترویج در رویدادها، محتوای وب‌سایت و ایجاد رهبری فکری از طریق روابط عمومی؛ این‌ها همگی راهبردهای مارکتینگ هستند.

کار توسعه کسب و کار چیست؟

کار اصلی توسعه کسب و کار، ایجاد ارتباط است. توسعه کسب و کار، بر پایه برندی که از طریق فعالیت‌های مارکتینگ خود به وجود آورده‌اید، مخاطبان را به محصولات یا خدمات شما متصل می‌کند. توسعه کسب و کار به دنبال مشتریان احتمالی می‌رود (رویدادهای شبکه‌سازی را در نظر بگیرید)، مشتریان راغب (lead) را تعیین می‌کند و سپس آن‌ها را به مشتری تبدیل می‌کند. توسعه کسب و کار تماماً با ایجاد رابطه سروکار دارد.

برخی از مدیران مارکتینگ از هر دو عنوان مارکتینگ و توسعه کسب و کار استفاده می‌کنند. یک فرد بااستعداد که در حوزه مارکتینگ اطلاعات عمومی بالایی دارد، می‌تواند با مقداری فراست در کار، در هر دو حوزه به ارائه آموزش و توصیه‌های راهبردی بپردازد؛ اما واقعیت این است که فعالیت‌هایی که باید انجام شود کاملاً متفاوت بوده و معمولاً نیاز به مجموعه متفاوتی از مهارت و تخصص دارد.

کارکنان شاغل در حوزه‌های مارکتینگ و روابط عمومی خلاق هستند. آن‌ها معمولاً داستان‌سرایان خوبی هستند و می‌دانند چگونه می‌شود یک پیام را از طریق ظاهر برند و پیام‌های مارکتینگ جذاب گسترش داد. آن‌ها روش‌هایی جدید و جالب برای ایجاد آگاهی نسبت به برند شما به وجود می‌آورند. آن‌ها همیشه به دنبال فرصت هستند و به ایده‌های تازه فکر می‌کنند. علاوه بر این، احتمالاً داستان‌های ترویج گری برای رسانه‌ها فراهم می‌کنند، محتوا می‌نویسند و رهنمودها و یا طرح‌های خلاقانه‌ای نیز ارائه می‌کنند.

کارکنان بخش توسعه کسب و کار عملاً به فروش می‌پردازند. آن‌ها بیرون می‌روند و گاهی بدون اینکه حتی خودشان متوجه باشند، کسب و کار را گسترش می‌دهند. توسعه کسب و کار برای بسیاری از افراد حرفه‌ای نیاز به کارآموزی، آموزش و برداشتن چند گام فراتر از دایره آسایش دارد. وکلا، حسابداران، مشاوران اقتصادی و سایر تأمین‌کنندگان کالا یا خدمات حرفه‌ای، خواه یا نا خواه توسعه‌دهندگان کسب و کار خود محسوب می‌شوند. ممکن است کارکنان بخش مارکتینگ در تدوین پیام، عملکرد بسیار خوبی داشته باشند، اما رابطه‌ای که مشتری شما به‌واسطه آن خرید می‌کند با آن‌ها برقرار نمی‌شود، بلکه این رابطه با مشاوری که آن اعتماد را پرورش داده تا مشتری کار خود را به عهده شما بگذارد برقرارشده است.

مارکتینگ و توسعه کسب و کار در کدام نقطه همپوشانی دارند؟

در اغلب خدمات حرفه‌ای، چرخه فروش نسبت به هر زمان دیگری طولانی‌تر شده است. زمانی که یک مشتری راغب معتبر را شناسایی کردید، فعالیت‌های مارکتینگ شما نباید متوقف شوند. برای حفظ برتری برند در ذهن مشتری، پرورش مشتریان راغب برای یک دوره زمانی بلندمدت ضروری است. گروه بازاریاب پرورش مشتری راغب می‌تواند از اشتراک‌گذاری محتوای برند دار و فرصت‌های آموزشی از طریق مارکتینگ ایمیلی، مارکتینگ در رویدادها و توسعه از طریق رسانه‌های اجتماعی استفاده کند. مارکتینگ باید ابزارهای فروشی که توسعه کسب و کار برای تبدیل یک مشتری راغب آماده به مشتری واقعی نیاز دارد را نیز تأمین کند (طرز بیان پیشنهاد‌های قابل‌ارائه، آموزش روش ارائه و پشتیبانی آن، دسته‌های اسلاید، مکمل‌های چاپ‌شده و حتی برگه‌های یادداشت و هدایای برند دار). گروه توسعه کسب و کار می‌تواند از ایمیل‌های شخصی، تماس‌های تلفنی متعاقب، قرار ملاقات حضوری نهار یا حتی ورزشی استفاده کند.

شما به کدام‌ یک نیاز دارید؟ مارکتینگ یا توسعه کسب و کار؟

هنگامی‌که نوبت به توسعه راهبرد کسب و کار برای شرکت یا کسب و کار می‌رسد، مارکتینگ یک بخش ضروری است. به همین ترتیب، راهبرد برند سازی و مارکتینگ نیز با توجه به اهداف توسعه کسب و کار شما باید ایجاد شود. این دو نه‌تنها مکمل یکدیگر هستند بلکه به هم وابسته نیز هستند، اما این آن‌ها را یکسان نمی‌سازد. هنگامی‌که اهداف مارکتینگ و توسعه کسب و کار خود را مدنظر قرار می‌دهید، به نقاط قوت و ضعف فعلی شرکت خود فکر کنید. ممکن است متوجه شوید که برای ایجاد مشتریان راغب به‌مواجهه (exposure) بیشتر و تاکتیک‌های مارکتینگ جدید نیاز دارید. شاید هم متوجه شوید که مشتریان راغب آماده‌ای دارید، اما برای تبدیل آن‌ها به مشتری، تنها نیازمند ارائه آموزش به بخش فروش خود هستید.

انتهای مطلب/ منبع

چگونه کسب و کار مشاوره خود را بازاریابی کنید

چگونه کسب و کار مشاوره خود را بازاریابی کنید

اگر به کار مشاوره مستقل فکر می‌کنید، اولین سوالی که از خود می‌پرسید این است: “چگونه کسب و کار خود را بازاریابی کنم؟” مهم نیست که مهارت های مشاوره شما چقدر خوب است، هیچ کس نمی تواند از آنها استفاده کند مگر اینکه بدانید چگونه کسب و کار  خود را به طور موثر بازاریابی کنید. سوال این است که آیا از این رشد و فرصت استفاده می کنید؟ آیا مشتریان بالقوه شما را می شناسند و می توانند شما را پیدا کنند؟ دانستن اینکه چگونه کسب و کار خود را بازاریابی کنید اولین گام حیاتی است.

چگونه کسب و کار مشاوره خود را بازاریابی کنید

مایکل گربر، نویسنده  E-Myth Revisited، به کارآفرینان توصیه می کند که «روی» کسب و کار خود کار کنند، نه فقط «در» آنها. این بدان معنی است که شما نمی توانید فقط روی تحویل به مشتریان متمرکز شوید. همچنین باید به رشد کسب و کار خود، یافتن مشتریان جدید و متمایز شدن از رقبا توجه کنید. عقل متعارف این است که شما باید ۵۰ درصد از زمان خود را صرف بازاریابی کنید.

بازاریابی در مورد فروش است، شما در حال تلاش برای یافتن خریداران برای خدمات خود هستید. با درک بازار و مشخص کردن واضح اینکه چگونه خدمات شما یک مشکل را حل می کند یا نیازهای یک مشتری بالقوه را برآورده می کند، شروع می شود. این شامل قیمت گذاری می شود. آنچه شما هزینه می کنید، با میزان تمایل مشتری به پرداخت متعادل می شود. بازاریابی همچنین شامل درک تکنیک های بازاریابی است. این ممکن است شامل بازاریابی محتوا، بازاریابی رسانه های اجتماعی و ایمیل، ارجاعات، تبلیغات، حمایت مالی از رویدادها، برنامه های وفاداری و موارد مشابه باشد.

داشتن یک استراتژی بازاریابی معمولاً شامل چهار مرحله است:

  1. ایجاد آگاهی:

این در مورد شناسایی مشخصات افرادی است که می خواهید جذب کنید و آنها را از برند خود آگاه کنید.

  • ایجاد علاقه:

لازم است مردم را به آنچه ارائه می دهید علاقه مند کنید و خود را از رقبا متمایز کنید.

  • ایجاد تقاضا:

در اینجا، شما در حال تلاش برای ایجاد یک ارتباط عاطفی هستید، جایی که مردم مزایایی را در آنچه ارائه می دهید می بینند.

  • حرکت به سمت عمل:

ارتباط مشتریان بالقوه با شما، محصول و خدمات شما را آسان کنید.

شما باید اطمینان حاصل کنید که یک خط  فروش از مشتریان احتمالی دارید که از معرفی به بسته شدن منتقل می شوند تا یک جریان کار مداوم داشته باشید. علاوه بر این، قیف فروش خود را تجزیه و تحلیل کنید. نرخ تبدیل مشتریان بالقوه که از طریق خط فروش حرکت می‌کنند تا پیشنهادات شما را سخت‌تر کرده و مهارت‌های ارتباطی شما را در صورت لزوم بهبود بخشد.

چگونه یک کسب و کار کوچک را بازاریابی کنیم

این اشتباه را مرتکب شوید که فکر کنید باید مشاغل کوچک را هدف قرار دهید زیرا یک کسب و کار کوچک دارید. مشکل این است که شما درآمد خود را محدود خواهید کرد و برای همیشه به دنبال مشتریان جدید خواهید بود. اگر مشتریان بزرگ‌تری را هدف قرار دهید، خدمات خوبی ارائه دهید و روابط خوبی با مشتری ایجاد کنید، احتمالاً کسب ‌و کارهای تکراری خواهید داشت و همچنین می‌توانید هزینه بیشتری نیز دریافت کنید. حقیقت این است که در اقتصاد، اندازه و موقعیت جغرافیایی اغلب مهم نیست. توانایی شما در پاسخگویی سریع به نیازهای مشتری، شما را از فرآیندهای اغلب پرمشغله شرکت های مشاوره بزرگ متمایز می کند. هنگامی که شما پیشنهادات را می نویسید، این به یک نقطه فروش قابل توجه تبدیل می شود.

فرصت های کسب و کارهای کوچک هرگز بهتر نبوده است. تحقیقات نشان می‌دهد که شرکت‌های کوچک مشاوره‌ای در حال رشد بیشتر از شرکت‌های متوسط تا بزرگ هستند. این تا حدی به این دلیل است که شرکت‌ها به دنبال پیشنهادات تخصصی‌تر و روابط صمیمی‌تر مشتری و مشاور هستند و تا حدودی به این دلیل است که آنها نیازها را به بخش‌های تخصصی تقسیم می‌کنند و به دنبال مشاورانی با تجربه خاص هستند. علاوه بر این، با دیجیتالی شدن جهان، مشاغل کوچکتر و خانوادگی نیز برای کمک به مشاوران مستقل روی می آورند.

نحوه بازاریابی آنلاین کسب و کار

شما می توانید این کار را به تنهایی انجام دهید و یک وب سایت مشاوره مستقل راه اندازی کنید. این به معنای توسعه یک استراتژی محتوا، راه اندازی کانال های رسانه های اجتماعی و ایجاد یک جامعه است. نام بازی امروز در مورد ایجاد فضایی است که افراد بتوانند با شما و یکدیگر صحبت کنند. این می تواند از طریق گروه های YouTube، Facebook و LinkedIn، جلسات حضوری یا وبینارها باشد.

بازاریابی مشاوره

بخش اساسی هر استراتژی بازاریابی کسب و کار، بازخورد صادقانه مشتری و ارجاعات ناشی از آن است. یادگیری درخواست بازخورد کتبی از مشتریان به تنهایی یک مهارت است و می تواند به طور قابل توجهی به برند شما کمک کند.

بازاریابی محتوا

ارائه محتوای با کیفیت بالا به یک عنصر حیاتی در توسعه اعتبار تبدیل شده است. این می تواند یک وبلاگ، مطالعات موردی یا سابقه ای از آموخته های شخصی باشد. پادکست ها و ویدیوها به طور فزاینده ای محبوب هستند.

بازاریابی ویدیویی

بازاریابی ویدئویی بسیار موثر است. تحقیقات انجام شده توسط Wyzowl در دسامبر ۲۰۲۰ پاسخ های زیر را از سوی کسانی که از ویدئو برای بازاریابی یا توضیح محصولات خود استفاده کرده بودند نشان داد:

  • ۸۳%: ویدئو میانگین زمانی را که بازدیدکنندگان در وب سایت خود می گذرانند افزایش داده است
  • ۹۴٪: به افزایش درک کاربر از محصول یا خدمات خود کمک کرد
  • ۸۴٪: ویدئو به تولید سرنخ کمک کرد

از دیدگاه مشتری، این تحقیق نشان داد که ۶۹٪ گفتند که ترجیح می دهند یک ویدیوی کوتاه تماشا کنند، در مقایسه با ۱۸٪ مایل به مقاله مبتنی بر متن و ۲٪ مایل به تماس فروش یا نسخه نمایشی. همچنین احتمال اشتراک‌گذاری محتوای ویدیویی با دیگران دو برابر بیشتر از هر نوع محتوای دیگری است.

جالب اینجاست که وبینارها داستان موفقیت ویدیو در سال ۲۰۲۰ بودند، به طوری که ۶۲ درصد از بازاریابان گفتند که از آن ها در سال ۲۰۲۰ استفاده کرده اند و ۹۱ درصد از کسانی که از آنها استفاده کرده اند، گفته اند که موثر بوده اند. ایجاد ویدیوها آسان تر و مقرون به صرفه تر شده است. چندین سایت «چگونگی»، ابزار ویرایش و حتی فناوری‌های رایگان برای کمک وجود دارد. در اینجا برخی از قوانین اساسی وجود دارد که باید به خاطر بسپارید:

  • خدمات خود را به وضوح توضیح دهید و چرا به نفع مشتری است.
  • یک سری ویدیوی کوتاه داشته باشید که جنبه‌های مختلف پیشنهادتان را توضیح می‌دهد نه یک ویدیوی طولانی.
  • ظاهر و احساس حرفه ای ایجاد کنید. این شامل نورپردازی و پس‌زمینه صحیح، دوربین‌های دیجیتال یا گوشی‌های هوشمندی است که تصاویر واضح و وضوح بالا ارائه می‌دهند، سه‌پایه‌ها برای از بین بردن لرزش، و ابزارهای ویرایش ویدیو

بازار مشاوره آنلاین

امروزه لازم نیست مشاوران آزاد به تنهایی این کار را انجام دهند. بازار مشاوره آنلاین به طور چشمگیری چشم انداز کار مشاوره مستقل را تغییر داده است. همچنین طرز فکر مشتریان در مورد کارمندان و شیوه های استخدام آنها را تغییر داده است. نیروی کار مایع، ترکیبی از کارگران تمام وقت، پاره وقت، آزاد و از راه دور، به امری عادی تبدیل شده است.

برخی از پلتفرم‌های شناخته شده‌تر عبارتند از Upwork، Fiverr و Freelancer که میلیون‌ها کاربر و مشاغل پست شده را گزارش می‌کنند. با این حال، سازمان‌های کوچک‌تر، مانند Consultport، پلتفرم‌هایی را نیز فراهم می‌کنند که در آن مشاوران مستقل می‌توانند فرصت‌های عالی را با مشتریان مطلوب بیابند و مشتریان می‌توانند بلافاصله از نیروی کار جهانی با استعدادهای بسیار ماهر بهره ببرند.

این خدمات بسیار فراتر از آژانس کاریابی به سبک قدیمی حرکت کرده است و جویندگان کار را با موقعیت های باز در شرکت ها مطابقت می دهد. تمرکز بر روی تطبیق مشاوران با پروژه هایی است که بهترین استفاده را از مهارت های آنها می کنند. به طور همزمان، به مشتریان لیست کوتاهی از مناسب ترین مشاوران برای پروژه های خود ارائه می شود که همه آنها از قبل بررسی شده اند، بنابراین هرگونه حدس و گمان در مورد مهارت هایی که دارند حذف می شود.

این پلتفرم ها مزایای بسیار زیادی را برای مشاوران مستقل فراهم می کنند. از دیدگاه فروش، احتمال اینکه مشتری شما را پیدا کند بسیار بیشتر است. پلتفرم‌ها بازاریابی را انجام می‌دهند، ابزارهای سئو و کانال‌های رسانه‌های اجتماعی را ارائه می‌کنند و برای پست‌های وبلاگ حرفه‌ای هزینه می‌کنند. جزئیات شما به عنوان بخشی از یک گروه بزرگتر از کارشناسان نمایه می شود. این پلت فرم موفقیت های پروژه قبلی شما و بازخورد مشتریان شما را به نمایش می گذارد. خط فروش شما کم و بیش تضمین شده است.

رویکرد جدید برای بازاریابی موثر کسب و کار مشاوره شما

عقل مرسوم این است که مشاوران مستقل باید نیمی از زمان خود را صرف بازاریابی کنند. این شامل شبکه سازی، فراخوانی مشتریان بالقوه، ارائه پیشنهادات و پیشنهادات، حفظ حضور آنلاین، و توسعه سیستمی برای جذب و تبدیل مشتریان است. این می تواند یک چشم انداز دلهره آور برای صاحبان مشاغل کوچک باشد.

بازاریابی کسب و کار شما بسیار ساده تر و موثرتر شده است. رشد پلتفرم‌های آنلاین زمان و هزینه‌های بازاریابی را کاهش داده و کار مشاوره مستقل، مهارت‌های مشاوره آزاد و کسب ‌و کارهای کوچک مشاوره را رقابتی و قابل مشاهده کرده است. مشتریان به راحتی می توانند شما را پیدا کنند و خدمات شما را درگیر کنند. شما یک برنامه از کارهای آینده نگر دارید و زمانی برای تمرکز روی پروژه های فعلی به جای یافتن پروژه های جدید دارید.

انتهای مطلب/ منبع

استراتژی های بازاریابی موثر برای مشاوران

استراتژی های بازاریابی موثر برای مشاوران

بازاریابی موثر یک کسب و کار مشاوره چالشی است که می توان با اجرای استراتژی های خاصی که دید و اعتبار شما را افزایش می دهد بر آن غلبه کرد. با کمی فکر، تلاش و فداکاری در مسیر ایجاد یک برند متمایز و قابل احترام خواهید بو د.  در اینجا هشت راه موثر برای بازاریابی یک کسب و کار مشاوره آورده شده است:

۱.نام تجاری شخصی خود را توسعه دهید

هنگامی که به عنوان یک مشاور مستقل شروع به کار می کنید، مهم است که به یاد داشته باشید که اکنون برند خود هستید. راه‌های جدید و نوظهوری زیادی برای بازاریابی وجود دارد تا اطمینان حاصل شود که کسب ‌و کار کوچک شما نه تنها در اینترنت، بلکه در جامعه و در بین همکارانتان قابل مشاهده است. به یاد داشته باشید، هر کاری که انجام می دهید، می گویید، یا منتشر می کنید بر روی کسب و کار شما منعکس می شود. لحظه ای را برای ارزیابی نحوه نمایش آنلاین خود و تنظیم یا تطبیق در صورت نیاز صرف کنید.

۲. یک طرح فروش موثر بنویسید

اگر درباره راه اندازی یک کسب و کار تحقیقی انجام داده اید، احتمالاً با طرح آسانسور آشنا هستید: بیانیه ای مختصر و متقاعد کننده که کسب و کار شما را توصیف می کند. شما باید بتوانید در کمتر از ۳۰ ثانیه در آسانسور به مشتری بالقوه سخنرانی کنید. اگرچه این تکنیک ممکن است در تجارت سنتی رایج تر باشد، اما به برجسته کردن آنچه در مورد برند شخصی شما اهمیت دارد و به اشتراک گذاری سریع اطلاعات با دیگران کمک می کند.

۳. یک وب سایت حرفه ای ایجاد کنید

یک وب سایت معتبر ستون فقرات یک برند خوب است. وب سایت شما احتمالاً اولین جایی است که مشتریان بالقوه هنگام تحقیق در مورد اعتبار شما به آن نگاه می کنند، بنابراین مطمئن شوید که به خوبی نوشته شده، به روز و حرفه ای است. کیفیت وب سایت شما اغلب نشان دهنده کیفیت کار شما است، بنابراین مطمئن شوید که در صورت نیاز از کمک طراحی حرفه ای استفاده کنید و از دوستان و همکاران بازخورد صادقانه بخواهید.

۴. ثابت کنید که یک رهبر فکری هستید

تثبیت خود به عنوان یک رهبر فکری یکی از مؤثرترین ابزارهای بازاریابی برای پیمانکاران مستقل است. وبلاگ نویسی از طریق وب سایت خود یا از طریق کانالی مانند لینکدین یک خروجی خلاقانه است که به شما امکان می دهد تخصص خود را به اشتراک بگذارید و به مخاطبانی دسترسی پیدا کنید که ممکن است از طریق روش های بازاریابی سنتی با آنها ارتباط برقرار نکنید. فرصت های صحبت راه دیگری برای تبلیغ نام و صدای شماست. با سازمان‌های حرفه‌ای، کنفرانس‌ها و رسانه‌های محلی تماس بگیرید و پیشنهاد دهید تخصص خود را به اشتراک بگذارید.

۵. شبکه اجتماعی خود را رشد دهید

شبکه های اجتماعی به یک نیروی بازاریابی تبدیل شده است. چه راه بهتری برای صحبت مستقیم با افراد دارای علایق مشابه و استفاده از ارجاعات دهان به دهان برای جذب مشتریان جدید چیست؟ برای برندسازی آنلاین کسب و کار خود، با حساب های LinkedIn و Twitter شروع کنید. نمایه های حرفه ای شما باید حاوی اطلاعات مهمی باشد که مشتریان ممکن است به آن نیاز داشته باشند و باید با محتوای فعلی به روز شوند. برای حفظ حرفه ای بودن، مخاطبین شبکه اجتماعی خود را در هر فرصتی اسپم نکنید. برای یافتن تعادل بین به اشتراک گذاشتن آنچه برای شما جالب است و آنچه به کسب و کار شما مرتبط است، تلاش کنید.

۶. مخاطب هدف خود را مشخص کنید

مخاطبان هدف شما افرادی هستند که بیشترین بهره را از خدماتی که ارائه می دهید دارند. برای تعریف مخاطبان هدف خود و درک نیازهای خاص آنها، جایی که وقت خود را به صورت آنلاین می گذرانند و بهترین راه ها برای برقراری ارتباط با آنها، وقت بگذارید. این تحقیق به شما کمک می‌کند تا تلاش‌های بازاریابی خود را به سمت افرادی متمرکز کنید که احتمال بیشتری برای پاسخ مثبت دارند.

۷. از ویدیو به نفع خود استفاده کنید

به شنوندگان و بینندگان این احساس را بدهید که به عنوان یک متخصص و حرفه ای با محتوای ویدیویی چه کسی هستید. با دنبال کنندگان در اینستاگرام درگیر شوید یا وبلاگ های ویدیویی ایجاد کنید. با به اشتراک گذاشتن شخصیت خود، می توانید شروع به ایجاد یک دایره اعتماد کنید و مشتریان جدیدی را به سمت کسب و کار خود هدایت کنید. برای بهترین نتیجه، از یک دوست یا همکار برای تنظیم نور و ویرایش مقدمه ها و عنوان ها کمک بگیرید.

۸. برای شبکه کردن وقت بگذارید

یکی از بزرگترین رازهای موفقیت در مشاوره ایجاد یک شبکه قوی است. راه‌های زیادی برای ایجاد شبکه وجود دارد، خواه شرکت در کنفرانس‌های مربوطه، جلسات محلی، و رویدادهای تبلیغاتی برای برقراری ارتباط آنلاین با مردم و راه‌اندازی جلسات مجازی. صرف نظر از اینکه چگونه شبکه را انتخاب می کنید، حتما با افرادی ارتباط برقرار کنید که علایق و سطوح تخصص متفاوتی دارند. ایجاد یک شبکه متنوع به شما کمک می کند تا نوآوری، همکاری و خلاقیت را ایجاد کنید.

انتهای مطلب/ منبع

مراحل استراتژیک توسعه کسب و کار

مراحل استراتژیک توسعه کسب و کار

برنامه های توسعه کسب و کار برای موفقیت یک شرکت حیاتی است. انتخاب روش مناسب و مقیاس بندی سریع جنبه های حیاتی در استراتژی توسعه کسب و کار است. نتایج مثبت زمانی حاصل می شود که استراتژی توسعه کسب و کار به خوبی ایجاد شود. با این حال، اگر رویکرد نادرستی استفاده شود، رقابت شما ممکن است به شدت کاهش یابد.

توسعه کسب و کار چیست؟

توسعه کسب و کار به عنوان “فرآیند شناخت فرصت ها” برای افزایش رشد و سودآوری تعریف می شود. در این فرآیند:

  • کاهش هزینه ها
  • افزایش درآمد
  • تنظیم بهره وری
  • به دست آوردن مشتریان جدید
  • هدف آن باید افزایش سود حاصل از مشتریان فعلی باشد.

اگرچه اهداف فوق در اکثر مشاغل مشترک است، روش های دستیابی به آنها تغییر خواهد کرد. به عنوان مثال، یک کسب و کار محلی و کوچک مجموعه ای متفاوت از سیاست ها را نسبت به یک شرکت جهانی و چند ملیتی دارد.

بخش های آمیخته با توسعه کسب و کار و تفاوت های آنها

توسعه کسب و کار باید بخش کنترل تعیین اهداف شرکت و اطمینان از برآورده شدن آنها باشد. با این حال، در بسیاری از شرکت ها، این بخش با فروش و بازاریابی اشتباه گرفته می شود. بیایید به این بخش ها نگاه کنیم و ببینیم چه چیزی آنها را از توسعه کسب و کار متفاوت می کند.

بازاریابی

اصطلاح “بازاریابی” به روشی اطلاق می شود که از طریق آن کالاها و خدمات خاصی انتخاب، قیمت گذاری و برای مشتریان هدف بازاریابی می شوند. علاوه بر این روش، چگونگی موقعیت و ارتقای شرکت و پیشنهادات آن را در بازار رقابتی نیز بررسی می کند. همه این تلاش‌ها باید در قالب تعداد بالاتری از مشتریان واجد شرایط و بالقوه، و همچنین نمایه بالاتر شرکت در میان جمعیت‌شناسی مورد نظر به ثمر برسد. بازاریابی نقش مهمی در فرآیندهایی دارد که همراه با ورود محصول به مصرف کننده است:

  • قیمت گذاری
  • تعیین بازار
  • تولید
  • آماده سازی تبلیغات و تبلیغات در “مرحله مدیریت بازاریابی” صورت می گیرد.

فرآیند قبل از بازاریابی توسعه کسب و کار است (بخش هایی به نام تشخیص و استراتژی را می توان بررسی کرد). فرآیند توسعه کسب و کار برای یک محصول تازه عرضه شده با تحقیقات بازار آغاز می شود و با توسعه استراتژی ها با تعیین اهداف (ورود به بازار، محل حضور در بازار، افزایش درآمد و غیره) ادامه می یابد. از سوی دیگر، توسعه یک استراتژی برای دستیابی به بازارهای جدید، افزایش فروش و کاهش هزینه های محصولی که هنوز فروخته می شود، همیشه ادامه دارد.

فروش

تیم فروش گروهی است که محصول را می فروشد و هدف آن به دست آوردن مشتریان جدید است. تیم‌های فروش می‌توانند با تماس با شماره‌های تلفن تصادفی از دفترچه تلفن، ارسال ایمیل یا صحبت با افراد دیگر، فروش خود را انجام دهند. عملکرد تیم فروش را می توان بر اساس میزان خوب مذاکره و میزان فروش آنها قضاوت کرد.

اگرچه جذب مشتری یک هدف مکرر است، توسعه کسب و کار کلمه گسترده تری است که وظایف مختلفی خارج از عملکرد فروش را در بر می گیرد. به عنوان مثال، برنامه های رشد کسب و کار به گونه ای ایجاد می شود که بازده محصولی که قرار است فروخته شود از هزینه آن بیشتر باشد.

توانایی لازم برای یک توسعه دهنده کسب و کار

بخش های زیادی برای کار در توسعه کسب و کار وجود دارد. با این حال، برخی از مهارت های اساسی که برای موفقیت در این زمینه باید داشته باشد به شرح زیر است:

۱.توانایی یادگیری سریع

اگر می‌خواهید یک توسعه‌دهنده کسب‌وکار موفق باشید، باید تصمیم‌هایی بگیرید که سود را افزایش داده و به شرکت در توسعه کمک کند. برای انجام این کار، باید به سرعت درک کنید که یک تجارت چگونه کار می کند. سوجان پاتل، صاحب کسب و کار موفق، می گوید که توانایی تجزیه و تحلیل سریع اطلاعات و تصمیم گیری، بخش مهمی از موفقیت در کسب و کار است. در نتیجه، درک زودهنگام در تغییر نتیجه بسیار مفید است، حتی اگر اقدامات بدی انجام شود.

۲. تفکر تحلیلی

همچنین این بخش مسئولیت دارد که مشکلاتی را که خارج از توسعه کسب و کار با آن مواجه می شود در نظر گرفته و راه حل های عملی ارائه دهد. توانایی های تحلیلی برای تکمیل این کار به موثرترین روش مورد نیاز است. تصور کنید در یک کسب و کار مشکل دار استخدام شده اید که پنجاه درصد از فروش خود را از دست داده است. چه کاری باید انجام دهید؟ پاسخ ساده و واضح است: شما باید منبع این کاهش فروش را مشخص کنید و یک استراتژی توسعه کسب و کار برای افزایش درآمد ایجاد کنید. برای تصمیم گیری در مورد اقدامات لازم، باید حجم زیادی از اطلاعات را ارزیابی کنید و مزیت رقابتی خود را در نظر بگیرید. به عبارت دیگر، تنها پس از تفکر تحلیلی و بررسی، می توان یک برنامه موثر تدوین کرد.

۳. فکر کنید

به عنوان یک توسعه دهنده کسب و کار، ایجاد پاسخ های کارآمد برای هر گونه مشکل بالقوه حیاتی است. به عنوان مثال، علاوه بر به دست آوردن و حفظ مصرف کنندگان جدید، آمادگی برای هر گونه مشکلی که ممکن است برای آنها پیش بیاید ضروری است. برای ایجاد فرآیند فروش کارآمدتر و جلوگیری از اتلاف سرمایه سازمان، تفکر و پیش‌بینی خلاقانه ضروری است.

۴.  سازماندهی کنید و سازماندهی کنید

باید با یک برنامه عمل کرد، وظایف متعددی را به عهده گرفت، استراتژی را تدوین کرد و استراتژی را به طور مؤثر اجرا کرد. در نتیجه، مهارت های برنامه ریزی و سازماندهی در این زمینه مورد نیاز است. علاوه بر این، فردی با برنامه می‌تواند به سادگی تیم‌هایی تشکیل دهد، اهداف را روشن کند و تضمین کند که همه در جهت یک هدف توسعه شرکتی مشابه کار می‌کنند.

۵. ارتباطات

صرف نظر از اندازه کسب و کار، ما با بسیاری از سهامداران کار می کنیم. در این شرایط، برای توسعه کسب و کار بسیار مهم است که فردی باشید که بتواند به خوبی با دیگران ارتباط برقرار کند، به نظرات آنها گوش دهد و پیشنهادات را دریافت کند. این مهارت ها که جایگاه بسیار ارزشمندی در زمینه ارتباطات دارند، به پیشرو بودن در زمینه توسعه کسب و کار کمک می کنند، زیرا متقاعدسازی و اعتماد به نفس را به همراه خواهند داشت.

در نتیجه، توسعه کسب و کار به دنبال افزایش اثربخشی سازمانی در عین به حداکثر رساندن درآمد و مشتریان است. فعالیت در این موضوع با بخش فروش و بازاریابی ترکیب شده است. با این حال، بر خلاف بازاریابی، توسعه کسب و کار نقشی در ارتقا و قیمت گذاری محصول ندارد. علاوه بر این، متخصصان توسعه کسب و کار در جلسه با مصرف کننده محصولی که تیم فروش پاسخگوی آن است، شرکت نمی کنند. توسعه کسب و کار حوزه بسیار گسترده تری است. برای موفقیت در زمینه توسعه کسب و کار، متخصصان باید قادر به یادگیری سریع، قدرت تفکر تحلیلی، ظرفیت کاری برنامه ریزی شده و منظم و مهارت های ارتباطی عالی باشند.

انتهای مطلب/ منبع