همه مدیران می خواهند که کارکنانشان به آنها احترام بگذارند و آنها را تحسین کنند. اما امروزه با همه داستانهایی که در اطراف جریان دارند، جلب اعتماد کارمندان دشوار است. علاوه بر این، روسا هرگز به خود اعتراف نمی کنند یا متوجه نمی شوند که بد هستند. این ۸ راه به شما کمک می کند تا به رهبر کاملی تبدیل شوید که کارمند شما به آن احترام می گذارد:
۱. با کارکنان خود بدرفتاری نکنید
اگر سر کارمندان خود فریاد بزنید، در مقابل همسالان خود به آنها بی احترامی کنید، بلافاصله به عنوان یک “رئیس بد” شناخته می شوید. فقط به یاد داشته باشید که کارمندان شما گزینه هایی دارند و جایی برای کار پیدا می کنند که در آن هر روز تحقیر نشوند. شرکت هایی با نرخ گردش مالی بالا معمولا رهبری بدی دارند. این امر در صنعت فروش بسیار رایج است.
۲. به آنها اجازه دهید بدانند چه انتظاری دارند
یکی از مهمترین مسئولیت های شما این است که کارمندان شما را درک کنند. بنابراین، تا حد امکان واضح ارتباط برقرار کنید و به آنها بگویید که چه نوع رفتاری از آنها انتظار می رود. شما باید مهمترین قوانینی را که می خواهید در محل کارتان رعایت کنید، ارائه کنید. آن را به جای صد قانون به چند قانون واضح محدود کنید که هیچ کس حتی به خود زحمت خواندن آنها را نمی دهد.
۳. همیشه به قول خود عمل کنید
وقتی چیزی می گویید، آن را معنا کنید. یکی از مسئولیت هایی که با قدرت زیاد اقتدار همراه است، حفظ وجهه شماست. کارمندان به شما نگاه می کنند. بنابراین، اگر از آنها انتظار دارید، باید نمونه ای از کار سخت ارائه دهید. اگر ۳ بار در هفته دیر حاضر شوید، نمی توانید کارمندان خود را به دلیل تنبلی قضاوت کنید. همیشه به ضربالاجلهایی که خودتان در نظر میگیرید متعهد باشید و همیشه اولین نفر در جلساتی باشید که برنامهریزی میکنید.
۴. انتقاد سازنده
همیشه به کارمندان خود اطلاع دهید که در واقع کجا ایستاده اند. آنها قادر خواهند بود هر گونه ناسازگاری را بدون اطلاع از آن بهبود بخشند. با هر کارمندی در مورد اینکه کجا ایستادهاند، چه کارهایی را درست انجام میدهند و چه کارهایی را اشتباه انجام میدهند، شفاف باشید. آنها هرگز نباید در مورد آنچه شما در مورد آنها فکر می کنید گیج شوند. هیچ کس دوست ندارد در مورد اینکه چقدر در کارش بد است صحبت کند، اما باید در درازمدت پیشرفت کرد. اگر با کار یک کارمند مشکل دارید، او باید در مورد آن بداند. هر ماه بررسی عملکرد منظم داشته باشید.
۵. بازخورد و ارتباط کارکنان را تشویق کنید
برای همه چیز نظر بخواهید. اطمینان حاصل کنید که کارمندان شما می دانند که صدای خود را دارند. شنونده خوبی باشید، وقتی چیزی را که می شنوید دوست ندارید حالت تدافعی به خود نگیرید. فرهنگی ایجاد کنید که در آن کارکنان از به اشتراک گذاشتن چیزی نترسند. گاهی اوقات مسائل حساس تر از آن چیزی است که شما ممکن است پیش بینی کنید. بنابراین کارمند از افشای خود در مورد موضوع در چنین مواردی می ترسد. به آنها قدرت ناشناس بودن بدهید.
۶. آنچه را که کارکنان شما برای کارآمدی نیاز دارند، فراهم کنید
آموزش، تجهیزات بهتر و مشوق ها را ارائه دهید. همچنین، از شر تمام عوامل حواس پرتی در دفتر خود خلاص شوید. همه چیز را از دفتر خود حذف کنید، که ممکن است به عنوان یک حواس پرتی غیر ضروری برای کارمندان شما عمل کند. نحوه چیدمان فضای اداری خود را تجزیه و تحلیل کنید. حتی ممکن است مربوط به فناوری مورد استفاده آنها باشد. فقط در موارد شدید، حتی ممکن است ایده خوبی باشد که تمام وب سایت های رسانه های اجتماعی را مسدود کنید.
۷. با تصمیمات دشوار روبرو شوید
یک مدیر خوب مشکلات را حل می کند نه اینکه از آنها دوری کند. تصمیمات سخت را به تعویق نیندازید. این بخشی از کار شما است که مکالمات سختی داشته باشید، تصمیمات سخت بگیرید و با عواقب روبرو شوید. بسیاری از مدیرانی که از این چیزها اجتناب می کنند در واقع سعی می کنند کارکنان خود را ناراحت نکنند. اما به تعویق انداختن کارهایی که باید به طور مستقیم با آنها برخورد شود، فقط به آتش می افزاید.
۸. بازخورد مداوم کارکنان
مردم قدردانی از چهره های معتبر را دوست دارند. بازخورد عملکرد خوب به یکی از کارمندان شما بارها و بارها خوانده می شود. هر روز زمانی را از برنامه خود اختصاص دهید تا قدردانی خود را از اجرای خوب نشان دهید. کارمندان شما خوشحال خواهند شد که بدانند کار سخت آنها نادیده گرفته نمی شود. آنها حتی تلاش خواهند کرد تا بیشتر و بیشتر در کانون توجه قرار گیرند.
تایید در تبلیغات چیست؟ تشویق کسی به تبلیغ یک محصول یا خدمات به عنوان یک تایید در تبلیغات شناخته می شود. اظهارات کتبی یا شفاهی، پستها در رسانههای اجتماعی، محتوای وبسایت، و اطلاعات صوتی یا تصویری همگی میتوانند بهعنوان تأییدیه استفاده شوند. تأییدیه ها می توانند هر چیزی باشند، از امضاهایی که امکان انتقال قانونی بین طرفین را فراهم می کند تا اسنادی مانند بیمه نامه های عمر و گواهینامه های رانندگی، که هر دو نمونه ای از اسناد قابل مذاکره با تأییدیه هستند. وکالت، اصطلاحی است که برای توصیف عمل ابراز حمایت از دیگری در ملاء عام استفاده می شود. در برخی موارد، تاییدیه ممکن است از طرف شخص یا سازمان دیگری انجام شود. شخص با تأیید چیزی، مالکیت آن کالا را به شخص یا نهاد حقوقی دیگری منتقل می کند. هنگامی که یک ابزار مالی توسط شخص دیگری تأیید می شود، به آن ظهرنویس می گویند. ظهرنویس شخصی است که محصول را تأیید می کند. هنگامی که یک شخص یا گروه به طور عمومی حمایت خود را از کیفیت، مزایا و برند یک محصول در یک تبلیغات یا کمپین بازاریابی اعلام می کند، به عنوان تایید محصول شناخته می شود. دو راه برای دریافت یا عدم پرداخت برای تایید وجود دارد. بنابراین، تاییدیه ها ابزار قدرتمندی برای افزایش دید یک شرکت در بازار هستند. یک کمپین بازاریابی برای دستیابی به جمعیتشناختی هدف خود، ممکن است از انواع تأییدیهها استفاده کند که هر کدام دارای ویژگیهای منحصربه فردی هستند.
تاییدیه ها چگونه کار می کنند؟ برندسازی سلبریتی یا تایید افراد مشهور یک کمپین تبلیغاتی است که به موجب آن یک فرد مشهور برای افزایش آگاهی از یک کالا یا خدمات از طریق موقعیت اجتماعی خود در ازای پول و سایر قراردادها استفاده میشود. به عنوان مثال، یک بازیکن حرفه ای در هر ورزشی مانند فوتبال یا دو و میدانی، ممکن است مارک خاصی از کفش ورزشی را توصیه کند. سپس ورزشکار مورد نظر در تبلیغات تولید کننده کفش ظاهر می شود. آنها در تمام بازی های خود، از جمله تمرین ها و مسابقات، کفش های یکسانی می پوشیدند. سلبریتی ها و شخصیت های برجسته در تأیید استفاده می شوند، نوعی تبلیغات که هدف آن جلب اعتماد، احترام یا آگاهی عمومی است. افرادی که از نام یا عکس خود برای تبلیغ یک محصول یا خدمات استفاده می کنند به عنوان سفیران برند شناخته می شوند. چندین نوع تأیید وجود دارد: • تاییدیه های گواهینامه، اضافه کردن حقوق یا امتیازات به گواهینامه رانندگی به عنوان تایید شناخته می شود. رانندگی در جاده های عمومی با افزودن تاییدیه موتور سیکلت به گواهینامه رانندگی امکان پذیر است. تأییدیههای گواهینامه رانندگی همچنین ممکن است انواع اتومبیلها و محمولههایی را که وسیله نقلیه مجاز به حمل و نقل آنها هستند، مشخص کند. محدود کردن اعمال خاص در حین رانندگی نمونه ای از محدودیت گواهینامه است. • تایید بر اساس امضا، امضا به عنوان یک تایید عمل می کند. چک های حقوق و دستمزد، برای مثال، انتقال وجوه از یک حساب تجاری به حساب کارمند را تایید یا تایید می کند. هنگامی که چک امضا می شود، قصد پرداخت کننده برای ارسال پول به گیرنده تایید می شود. • در قالب اصلاحات یا الحاقیه ها، اصلاحیه های بیمه نامه اصلی، ظهرنویسی بیمه نامیده می شود. نمونه ای از تاییدیه یا سوار بند بیمه نامه ای است که پس از فوت بیمه شده، درآمد ماهانه مستمری را برای ذینفع فراهم می کند. با توجه به مزایای اضافی برای بیمهگذار و ذینفعان و ریسک بالاتر برای بیمهگر، این شکل از ظهرنویسی معمولاً حق بیمه را افزایش میدهد.
مزایا و معایب تاییدیه افراد مشهور سلبریتی ها همه جا هستند: در تلویزیون، مجلات، در رسانه های اجتماعی و تقریباً در هر نوع تبلیغات دیگری. سوال این است که آیا فروش محصول به دلیل این تاییدیه ها افزایش می یابد؟ به طور خلاصه، کاملاً. با این وجود، باید مزایا و معایب استفاده از یک سلبریتی برای تبلیغ یک محصول یا خدمات را سنجید. مزایا عبارتند از: • سلبریتی ها مورد اعتماد مخاطبان خود هستند که به ایجاد اعتبار آنها کمک می کند. آنها با استفاده از کالاهای یک شرکت به دنبال کنندگان خود نشان می دهند که کالایی با کیفیت است و برای شرکت اعتبار ایجاد می کنند. مصرف کنندگان وقتی می بینند که نام یک سلبریتی به آنها چسبانده شده است، از کیفیت آنها اطمینان بیشتری پیدا می کنند. • یک شخص شناخته شده می تواند به یک شرکت کمک کند تا از بقیه متمایز شود. همچنین میتوان یادآوری آگهی را افزایش داد و باعث میشود مردم یک آگهی تجاری و رابطه بین برند و سلبریتی مورد علاقهشان را به یاد بیاورند. • اگر یک شرکت سلبریتی مناسب را انتخاب کند، ممکن است بازارهای جدیدی را برای تجارت آنها باز کند. زمانی که یک شرکت بتواند فروش و سودآوری خود را با رشد شناخت برند افزایش دهد، قدرت برند خود را افزایش داده است. این منجر به ارزش ویژه برند قابل توجهی برای شرکت خواهد شد. برخی از نکات منفی حمایت ازسلبریتی ها عبارتند از: • هنگامی که شخصی یک سلبریتی را برای تبلیغ شرکت خود استخدام می کند، با تصویر خود و هر چیزی که همراه آن است موافقت می کند. از سوی دیگر، یک رسوایی ممکن است به دلیل از دست دادن احتمالی پایگاه طرفداران آن، فاجعه ای را برای شرکت به همراه داشته باشد. • برای اطمینان از تأیید یک سلبریتی، باید مقداری پول نقد جدی بخرید. • خطرات دیگری نیز به تأیید سلبریتی ها نسبت داده می شود، مانند کسوف شدن محصول و قرار گرفتن در معرض بیش از حد. دیدن چندین محصول از طرفداران یک سلبریتی می تواند منجر به قرار گرفتن در معرض بیش از حد شود که در آن افراد نسبت به اعتبار افراد مشهور به عنوان منبع تایید شک می کنند. • کسوف محصول نیز امکان پذیر است، جایی که مشتریان بیشتر به یک سلبریتی علاقه مند هستند تا چیزی که می خرند.
نمونه های تایید نمونههای تأیید بیشماری از شرکتها و سلبریتی ها وجود دارد که با یکدیگر برای تبلیغ محصولات خود همکاری میکنند. با ورود تراویس اسکات خواننده رپ آمریکایی در سپتامبر ۲۰۲۰، آنها کاملاً آماده نبودند. شام «تراویس اسکات» در هر جایی که فروخته میشد، به دلیل محبوبیتش کم بود. تراویس اسکات همچنین فرصتی برای بهره مندی از پرفروش ترین آیتم منوی زنجیره ای دید. زمانی که اسنوپ داگ، خواننده مشهور رپ، در آگوست ۲۰۲۰ با Corona همکاری کرد، یا بزرگ شد یا به خانه رفت. به عنوان بخشی از گلدن گلوب، اسنوپ داگ و هنرمند پورتوریکویی Bad Bunny در یک تبلیغ ظاهر شدند. این خواننده رپ با لباسهای پر زرق و برق و یک گوشی بینظیر وضعیت خود را به عنوان یک اسطوره ملی حفظ کرد. همچنین زمانی که رایان رینولدز و Mint Mobile با هم همکاری کردند، همه رسانه ها را فرا گرفت. هنگامی که او برای اولین بار با Mint Mobile شروع به کار کرد، در نوامبر ۲۰۱۹ به خرید کل شرکت پرداخت.
اگر شما یک برند رو به رشد هستید که برای مخاطبان زیادی جذابیت دارد، تأیید سلبریتی ها، ممکن است مکمل خوبی برای استراتژی بازاریابی تأثیرگذار شما باشد.
اینفلوئنسر سلبریتی چیست؟ اینفلوئنسر سلبریتی، هر فرد شناخته شده ای است. سلبریتیها معمولاً میلیونها فالوور رسانههای اجتماعی دارند و همچنین ممکن است به عنوان تأثیرگذاران مگا یا کلان طبقهبندی شوند. برخی از افراد مشهور برجسته عبارتند از: • ورزشکاران حرفه ای • نوازندگان معروف • ستاره های سینما یا تلویزیون • نویسندگان پرفروش • رهبران کسب و کار دنیای سلبریتی گرایی در چند سال اخیر، تا حد زیادی به لطف ظهور رسانه های اجتماعی، گسترده شده است. بسیاری از سازندگان دیجیتال از استعدادهای منحصربهفرد خود برای به دست آوردن میلیونها فالوور متعهد در کانالهای اجتماعی پیشرو مانند اینستاگرام ، TikTok و YouTube استفاده کردهاند .
تاریخچه تایید سلبریتی ها در تاریخ غرب، تایید افراد مشهور پیش از قرن بیستم است، زمانی که “اینفلوئنسرها” اغلب اعضای خانواده سلطنتی بودند. بازرگانان اروپایی رده بالای خود به پادشاهان، ملکه ها، شاهزادگان و شاهزاده خانم ها برای علامت تاییدشان نگاه می کردند و هنگامی که به آن دست یافتند، آن خرده فروش مورد توجه (کیف پول) خریداران قرار گرفت. تاییدیه های سلطنتی با بالاترین کیفیت برابری می کردند. کسانی که پولی برای خرج کردن در بهترین محصولات داشتند، این تاییدیه ها را جدی گرفتند و برندها از این ترتیب سود بردند. حق امتیاز در اکثر اقتصادهای مصرف کننده پیشرو امروزی وجود ندارد، اما تأییدیه های ثروتمندان و مشهور زنده و سالم هستند. میزان و موفقیت حمایت های افراد مشهور در ۵۰۰ سال گذشته افزایش یافته و به صنعت بازاریابی تأثیرگذار گسترده تر تبدیل شده است.
تاییدیه سلبریتی ها امروز چگونه به نظر می رسد؟ امروزه مصرف کنندگان به مشارکت برند و سلبریتی عادت کرده اند. تا همین اواخر، اکثر حمایت های افراد مشهور در تبلیغات تلویزیونی و تبلیغات چاپی (روزنامه ها، مجلات، بیلبوردها و غیره) صورت می گرفت. رسانه های اجتماعی و پخش آنلاین بر مصرف رسانه ها در ۲۰ سال گذشته غالب بوده اند. در نتیجه، اکثر تأییدیه های افراد مشهور اکنون در مکان هایی مانند اینستاگرام، فیس بوک، توییتر و یوتیوب ظاهر می شوند. در پنج سال گذشته، به دلیل افزایش سلبریتی ها در اقتصاد خالق ، مشارکت افراد مشهور با نام تجاری پر جنب و جوش تر شده است.
آیا تاییدیه سلبریتی ها کار می کند؟ پاسخ کوتاه بله است.” به همین دلیل است که امروزه بسیاری از برندها با سلبریتی ها همکاری می کنند. “امضا انواع تایید کننده هایی که در این مطالعه نشان داده شده اند به طور متوسط باعث افزایش ۴ درصدی در فروش می شود، که با حدود ۱۰ میلیون دلار فروش اضافی در سال مطابقت دارد و تقریباً ۰.۲۵٪ افزایش در بازده سهام.” برای برندی که ۱ میلیون دلار فروش ماهانه دارد، ۴ درصد به معنای ۴۸۰۰۰۰ دلار اضافی در سال است، بدون ذکر ارزش سهام. اما مانند هر رویکرد بازاریابی، همه چیز به مخاطبان و اهداف شما بستگی دارد. همچنین، برخی از برندها در ایجاد روابط مستحکم با شرکای برند خود بهتر از دیگران هستند و اعتبار کمپین را در چشم مصرف کنندگان بیشتر می کنند. طرفداران به سلبریتی های مورد علاقه خود به عنوان فردی آشنا و قابل اعتماد نگاه می کنند. این امر به ویژه در صورتی صادق است که فرد برندی مرتبط با هنر خود را تأیید کند، مانند مدلی که با یک برند لوازم آرایشی شراکت میکند یا ورزشکاری که لباسهای عملکردی را تبلیغ میکند.
سلبریتی ها در مقابل خالقان ، کدام تاییدیه ها برای برند شما بهتر است؟ معروف بودن یعنی چی؟ شهرت تا حدودی در یک طیف نهفته است. اینفلوئنسرهای میکرو در میان مخاطبان خاص با ۵۰۰۰۰۰ فالوور یا کمتر مشهور هستند. اما ممکن است آنها را به همان شکلی که تام برادی یا شکیرا می نامیم، سلبریتی خطاب نکنیم. و در حالی که ممکن است سازندگان به سلبریتی ها تبدیل شوند و برخی از افراد مشهور به خالق تبدیل شوند، این دو کاملاً یکسان نیستند. در اینفلوئنسر مارکتینگ، افراد مشهور معمولا ۱ میلیون یا بیشتر دنبال کننده دارند. قدرت آنها توسط توده ها شناخته شده و مورد تحسین قرار گرفته است و صدای آنها بیش از اکثریت مردم جهان مورد توجه قرار می گیرد. سازندگان معمولاً جوامع آنلاین بسیار کوچکتری را نسبت به بسیاری از افراد مشهور پرورش می دهند . اما این جوامع تمایل بیشتری به مشارکت دارند. سازندگان اغلب کار بهتری را در ترغیب مخاطبان خود به انجام یک پیشنهاد یا پیشنهاد با زمان محدود انجام می دهند. سازندگان و افراد مشهور هر کدام نقاط قوت خود را دارند. انتخاب فرد مناسب برای برند شما به عوامل خاصی بستگی دارد: • مخاطبان شما • جایی که مخاطب شما دوست دارد درگیر شود • بودجه ی شما • اهداف شما مخاطب شما کیست؟ بسته به شخصیت خریدار یا نمایه مشتری ایدهآل، مخاطبان شما به احتمال زیاد به تأیید افراد مشهور یا سازنده پاسخ مثبت خواهند داد. انجام برخی تحقیقات در مورد مخاطبان یک فرد، راهی عالی برای یافتن اینکه کدام یک برای برند شما عملکرد بهتری دارد. مشتریان بالقوه شما دوست دارند کجا درگیر شوند؟ اگر متوجه شدید که درصد زیادی از مخاطبان شما به سریالهای اخیر نتفلیکس علاقه دارند، ممکن است همکاری با یک بازیگر مشهور سریال را در نظر بگیرید. اگر شما یک برند در فضای باز هستید و اکثر فالوورهای شما نیز تعداد انگشت شماری از سلبریتی های محبوب فضای باز را در اینستاگرام دنبال می کنند، همین امر صادق است. هرچه اطلاعات بیشتری در مورد جایی که خریداران وقت خود را آنلاین می گذرانند به دست آورید، تصمیم گیری در مورد اینکه افراد مشهور یا سازندگان مناسب تر هستند آسان تر خواهد بود. بودجه شما چقدر است؟ سلبریتی ها ارزان نیستند، اما بازده می تواند برای برندهایی که از آنها استفاده می کنند، مهم باشد. و در حالی که سازندگان مقرون به صرفهتر هستند، ممکن است این شهرت را نداشته باشند که به اندازه کافی برای برند شما سر و صدا ایجاد کنند. این مهم است که بدانید چه چیزی را می توانید به طور منطقی خرج کنید و نوع بازدهی که امیدوارید از آن سرمایه گذاری به دست آورید. برندهای کوچکتر معمولاً در ابتدا قبل از آزمایش آب با افراد مشهور، روی اینفلوئنسرهای نانو و میکرو سرمایه گذاری می کنند. مارکهای بزرگتر با بودجههای بازاریابی بزرگ اغلب میتوانند در یک تأیید سلبریتی بسیار بیشتر از ۱۰۰ خالق کمتر شناختهشده به انجام برسانند.
میخواهید سلبریتی ها یا خالق شما چه کاری برای برند شما انجام دهد؟ هرچه این نام بزرگتر باشد، اهداف بازاریابی برتر (آگاهی از برند) آن فرد به شما کمک می کند تا به آن برسید. برای اهداف پایین قیف (تبدیل)، سازندگان با مخاطبان کوچکتر و درگیرتر معمولا عملکرد بسیار بهتری دارند.
برندها چگونه از استفاده از سلبریتی ها به عنوان بخشی از کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ سود می برند؟ هیجان و شهرت یک سلبریتی می تواند بر روی برندهایی که آنها تبلیغ می کنند سرریز شود. این به عنوان اثر هالو شناخته می شود. هنگامی که یک تأثیرگذار از محصول یا خدمات یک برند استفاده می کند، هاله ای از اعتماد به همراه دارد. تعامل یک به یک رسانههای اجتماعی با فردی که او را تحسین میکنند یا آرزوی او را دارند، باعث میشود مصرفکنندگان احساس کنند دیده شده و شنیده میشوند و رابطه آنها با اینفلوئنسر را عمیقتر میکند. به همین ترتیب، افراد مشهوری که با همکاری برند موافق هستند، متوجه می شوند که از اعتبار خود برای حمایت از یک محصول خاص استفاده می کنند. در نهایت، کیفیت رابطهای که بین برند و سلبریتی ایجاد میشود، به مؤلفهای تبدیل میشود که برند را در بازار ارتقا میدهد . مزایای کار با سلبریتی ها نام تجاری مثبت توسط یک سلبریتی به معنای شناسایی فوری است. این نوع آگاهی از برند می تواند ترافیک وب، فالوورهای شبکه های اجتماعی، فروش و موارد دیگر را افزایش دهد. این سطح از شناخت بهعنوان موارد زیر برای برندها شناخته شده است: • یک برند در حال مبارزه را به صدر صنعت خود بکشانید • دستیابی به بازارهای جدید، چه در سطح ملی و چه بین المللی • الهام بخش اصلاحات برای یک هدف خاص • بین برند و رقبای آن فاصله بیندازید • فروش را برای خطوط تولید جدید افزایش دهید معایب کار با سلبریتی ها «کمپین های تبلیغاتی باید به طرز ماهرانه ای توسعه داده شوند، در غیر این صورت این خطر وجود دارد که بیننده سلبریتی ها را به خاطر بیاورد، نه محصول را. بدتر از آن، این خطر وجود دارد که ویژگیهای منفی یک سلبریتی یا نامناسب بودن برند را از بین ببرد. تأیید غیر معتبر بدتر از عدم تأیید است.» برخی از بازاریابان گزارش می دهند که تأیید افراد مشهور ممکن است، فقط به برند شخصی فرد نسبت به نام تجاری تجاری سود برساند . این مشکل به راحتی از طریق روابط قوی و مشترک برطرف می شود که در آن افراد مشهور عشق واقعی به برند و محصولات شما دارند. دوم، تأییدیه افراد مشهور ارزان نیست. اکثر شراکت ها از ۵۰۰۰ دلار شروع می شوند و می توانند به بیش از ۵۰۰۰۰۰ دلار برسند. قبل از جستجو از استخر افراد مشهور، مطمئن شوید که بودجه ای در اختیار دارید تا خود را برای موفقیت آماده کنید. مهمتر از همه، به یاد داشته باشید که سلبریتی ها افرادی هستند که قادر به ایجاد روابط پررونق هستند که الهام بخش مخاطبان برای تبدیل شدن به طرفداران واقعی برند هستند.
کار با یک مدیر مشهور چگونه است؟ افراد مشهور همیشه پیشنهادهای مشارکت برند را دریافت می کنند. به همین دلیل است که بیشتر آنها یک مدیر استعداد یا آژانس استخدام می کنند تا به آنها در مدیریت روابط، مشارکت کمک کند. مدیران مشهور وجود دارند تا مطمئن شوند که مشتری آنها بهترین معامله ممکن را دریافت می کند. وظیفه شما به عنوان یک بازاریاب این است که از ابتدا یک رابطه قوی با آن مدیر ایجاد کنید .گاهی اوقات افراد مشهور یک وب سایت رسمی دارند که اطلاعات تماس نماینده یا مدیر آنها برای عموم قابل مشاهده است. در مواقع دیگر، باید از طریق یک سازمان صنعتی مانند اتحادیه بازیگران، لیگ ملی فوتبال یا بخش ورزش دانشگاه بروید تا فرد مناسبی را برای صحبت با او پیدا کنید. با یک ایمیل حرفه ای و مختصر در مورد اینکه چه کسی هستید، برند چیست و نوع معامله تاییدیه ای که به دنبال آن هستید، شروع کنید. اگر بعد از چند روز کاری پاسخی دریافت نکردید، یک یا دو مورد پیگیری ارسال کنید. با تأیید افراد مشهور، رابطه ای که با نماینده آن شخص دارید، لحن رابطه شما با آن فرد مشهور را تعیین می کند. تمام تلاش خود را بکنید تا پیام های اولیه را تا زمان مذاکره دلپذیر و کوتاه نگه دارید. برش مدیر عامل/مدیر استعداد بودن کار سختی است، زیرا آنها باید تمام درخواستهای تایید را بررسی کنند و برنامه مشتری خود را برای مطابقت با مشاغل روزانه و معاملات برند افراد مشهور حفظ کنند. نمایندگان معمولاً بین ۱۰ تا ۲۰ درصد از آنچه مشتری آنها از یک معامله تأیید دریافت می کند، دریافت می کنند. این یک روش تجاری استاندارد است و در هزینه های اینفلوئنسر افراد مشهور شما نقش خواهد داشت. دسترسی به سلبریتی های بیشتر هرچه رابطه شما با عوامل مشهور بهتر باشد، دسترسی بیشتری به سلبریتی ها دیگر برای معاملات آینده خواهید داشت. به همین دلیل، در صورتی که تایید افراد مشهور بخش کلیدی استراتژی بازاریابی شما باشد ، ایجاد مشارکت های بلندمدت با نمایندگان مناسب برای برند شما حیاتی است.
نحوه دریافت تاییدیه سلبریتی ها:
۱- مخاطبان خود را در نظر بگیرید. سلبریتی که انتخاب می کنید باید برای افرادی که می خواهید به آنها دسترسی پیدا کنید مهم باشد. استفاده از پلتفرم مدیریت سازندگان برای اجرای گزارش های بینش مخاطبان یکی از بهترین راه ها برای اطمینان از همسویی مخاطب است.
۲- بودجه خود را مشخص کنید. آنچه شما می توانید از عهده آن برآیید تا حد زیادی به افرادی بستگی دارد که می توانید برای کار با برند خود روی آنها حساب کنید. از قربانی کردن چند هزار فالوور برای یک مشارکت مشترک که متناسب با بودجه شما باشد نترسید.
۳- برای کار از طریق یک نماینده یا مدیر استعداد برنامه ریزی کنید. تلاش برای تماس مستقیم با یک سلبریتی فایده ای ندارد. حتی اگر به اندازه کافی خوش شانس باشید که ایمیل یا تلفن شخصی آن شخص را دریافت کنید، ارسال یک پیام تبلیغاتی سرد توسط اکثر سلبریتی ها بسیار نامناسب تلقی می شود. معاملات بزرگ تایید سلبریتی ها از طریق نمایندگان یا مدیران مشهور انجام می شود. در مراحل اولیه استخدام، کار با یک نماینده به همان اندازه نزدیک به کار مستقیم با افراد مشهور است، و این اشکالی ندارد. مهم است که بین نمایندگان، مدیران استعدادها و بازارهای تأثیرگذار تمایز قائل شوید. بازارهای اینفلوئنسر برای سلبریتی ها کار نمی کنند، آنها فقط معاملات بین برندها و اینفلوئنسرها را تسهیل می کنند . در مقابل، نمایندگان به طور انحصاری از مشتریان خود نمایندگی می کنند، زیرا سلبریتی ها وقت کافی برای پاسخگویی به هر پیشنهاد برند را ندارند.
۴- سلبریتی را پیدا کنید که برای برند شما مناسب هستند. ماموریت، چشم انداز و ارزش های برند شما باید در ابتدا در هنگام جستجو برای مشارکت سلبریتی ها باشد. کار با افراد همفکر تضمین می کند که مخاطبان شما دقیقاً می دانند شما چه کسی هستید و برای چه چیزی دفاع می کنید.
۵- پرسش خود را کاملاً واضح بیان کنید. برای ایجاد یک رابطه خوب، باید بدانید که میخواهید آن شخص چه کاری انجام دهد، این مشارکت چقدر طول میکشد، محصولاتی را که میخواهید به نمایش بگذارید و بسته جبرانی چیست.
۶- ارتباط شفاف با نقطه تماس خود را حفظ کنید. خواه نقطه تماس اصلی شما با یک نماینده باشد یا با سلبریتی ها باید ارتباط خود را حفظ کنید و ارتباط باز را حفظ کنید. در پایان روز، کمپین حمایت از سلبریتی ها شما به اندازه رابطه ای که با آن فرد دارید قوی است.
برندهایی که کمپین های خود را با حمایت سلبریتی ها در رسانه های اجتماعی ارتقا دادند یکی از نمادینترین مشارکتهای برند مشهور در سالهای اخیر، دواین «راک» جانسون و آندر آرمور است. جانسون در هر آگهی و پستی، برند پوشاک را به عنوان لباس رسمی مردمی که محدودیتهای فیزیکی خود را پشت سر میگذارند، برجسته میکند. مشارکت جانسون-آندر آرمور فقط شامل یک کشتیگیر تبدیلشده به هنرپیشه با ماهیچههای موجدار در لوازم جانبی UA نمیشود. برای کسانی که دارای معلولیت های اساسی هستند که انتخاب می کنند زندگی را به طور کامل تجربه کنند، مایل بیشتری می رود. آنها با هم کار کرده اند تا UA را به برندی برای کسانی تبدیل کنند که مصمم هستند همیشه «راهی بیابند». تایید سلبریتی ها امروزه یکی از سودآورترین انواع کمپین های اینفلوئنسر مارکتینگ است. اما مانند هر استراتژی، اصالت کلیدی است. شما میتوانید با شرکای مشهور به موفقیت دست پیدا کنید تا زمانی که مخاطبان خود را بشناسید و در کمپینهای خود کاملاً مشخص باشید.
کارشناسان کسب و کار تعدادی ابزار برای تجزیه و تحلیل عملکرد شرکت در اختیار دارند. در اینجا شش چارچوبی وجود دارد که مشاوران و تحلیلگران کسب و کار از آنها استفاده می کنند و ممکن است به مجموعه ابزارهای خود اضافه کنید.
۱. محک زدن بنچمارک فرآیند مقایسه معیارهای شرکت شما با معیارهای رقبای صنعت شما یا با معیارهای شرکت های نوآور خارج از صنعت است. معیارهای رایج برای بنچمارک عبارتند از: • درآمد • هزینه های تولید • جابجایی کارکنان • زمان چرخه فرآیند
۲. کارت امتیازی متوازن کارت امتیازی متوازن چارچوبی برای ردیابی جنبه های مهم استراتژی شرکت و تسهیل بهبود یا تغییر سازمانی است. این معیارها را فراتر از معیارهای مالی معمولی اندازهگیری میکند تا به شرکتها کمک کند اهداف استراتژیک بلندمدت را در کانون توجه قرار دهند و قبل از اینکه در صورتهای مالی ظاهر شوند، مشکلات را شناسایی کنند. کارت امتیازی مجموعه ای جامع و کمی از اهداف است که در طول زمان قابل اندازه گیری است. اجزای مشترک عبارتند از: • درآمد • درآمد • سهم بازار • کیفیت • روحیە کارکنان • معیارهای رضایت مشتری
۳. پنج نیروی پورتر نیروهای پنج گانه پورتر که توسط مایکل ای. پورتر، استاد دانشگاه ویلیام لارنس در مدرسه بازرگانی هاروارد توسعه یافته است، چارچوبی برای تحلیل صنعت است که به عنوان ورودی برای یک برنامه استراتژیک استفاده می شود. پنج نیروی رقابتی که بر سودآوری در هر صنعتی تأثیر میگذارند در مدل پورتر بیان شدهاند: • رقابت رقیب • قدرت چانه زنی خریداران • قدرت چانه زنی تامین کنندگان • تهدید ورود تازه واردان • تهدید پیشنهادات جایگزین
۴. ماتریس نه جعبه GE-McKinsey این ماتریس توسط McKinsey & Company در دهه ۱۹۷۰ برای کمک به جنرال الکتریک در اولویت بندی سرمایه گذاری های خود در واحدهای تجاری متعدد خود ایجاد شد. به طور گسترده ای برای کمک به شرکت ها در ارزیابی مزایای نسبی فرصت های مختلف استفاده می شود. واحدها یا فرصتهای تجاری در دو محور ماتریس، که عبارتند از «جذابیت صنعت» و «قدرت رقابتی واحد تجاری» بهعنوان «بالا»، «متوسط» یا «کم» طبقهبندی میشوند.
۵. ماتریس رشد-سهم BCG این ماتریس ربع که توسط گروه مشاوره بوستون (BCG) ایجاد شده است، ابزاری است که شرکتها برای ارزیابی قدرت نسبی خطوط تولید در مجموعههای خود استفاده میکنند. خطوط تولید به یکی از چهار ربع اختصاص داده شده است: • گاوهای نقدی • ستاره ها • علامت سوال • سگ ها
۶. شایستگی های اصلی فرآیند شناسایی شایستگی های اصلی شرکت به شما کمک می کند تا موقعیت و مزیت رقابتی شرکت خود را مشخص کنید. شایستگی اصلی، مهارت در زمینه ای است که به راحتی توسط رقبا قابل تکرار نیست. این به شرکت شما اجازه می دهد تا ارزش منحصر به فردی را به مشتریان ارائه دهد، در نتیجه به شرکت یک “پا” در رقابت می دهد. یک مثال این است که چگونه کارمندان و فرهنگ منحصر به فرد خطوط هوایی Southwest به آنها اجازه می دهد تا خدمات بهتری به مشتریان و زمان تحویل سریع تر هواپیماها ارائه دهند.
آلبرت انیشتین زمانی گفت: «سیاست از فیزیک دشوارتر است». همین امر را می توان در مورد عملکرد مدیریت نیز گفت.
مدیریت دیگران ممکن است پیچیده نباشد، اما مطمئناً آسان نیست. آنچه اغلب به نظر می رسد اصول ساده و سرراست است، می تواند به طرز فریبنده ای برای اجرای آن دشوار باشد.
با شناخت خود شروع می شود، چه چیزی واقعاً به شما انگیزه می دهد: نقاط قوت و نقاط کور شما. درک واقعی خود می تواند یک فرآیند دشوار و روشنگر باشد. هر چه درک شما از خود دقیق تر و دقیق تر باشد، شانس بیشتری برای قرار دادن خود در محیط ها و موقعیت هایی که با نقاط قوت شما سازگار است، بیشتر می شود.
با مسلح شدن به این بینش درونی، می توانید فرهنگ سازمانی و چگونگی بقا و شکوفایی در فرهنگ های مختلف را درک کنید. مثلاً هنجارها چیست؟ چه چیزی قابل قبول است؟ چه چیزی مورد انتظار است؟ چه چیزی تابو است؟ از طریق مشاهده و ارتباط هدفمند می توانید این دانش مهم را جمع آوری کنید. سپس مکث کنید تا ببینید آیا بین انگیزه ها، نقاط قوت و اهداف شما و فرهنگی که شما بخشی از آن هستید مطابقت دارد یا خیر. اگر تطابقی وجود نداشته باشد، میتواند به معنای موانع بیشتری در تلاش شما برای یک تجربه پربار باشد.
در مرحله بعد، میتوانید به درک بهترین رویکرد برای به دست آوردن نتایج بپردازید. در حالی که این در سازمان متفاوت است و اغلب بر حسب بخش در سازمان متفاوت است، روشهای مختلفی برای به حداکثر رساندن توانایی شما برای موفقیت در کار وجود دارد. این یادگیری نحوه تأثیرگذاری بر دیگران در این محیط است، چگونه تیم خود را مدیریت کنید، چگونه رئیس خود را مدیریت کنید و چگونه با همسالان خود کار کنید. این در مورد نفوذ و متقاعد کردن است. همچنین در مورد ترسیم نقاط قوت و ضعف خود با اطرافیان و درک اینکه چگونه اعمال شما بر توانایی شما برای انجام کارها تأثیر می گذارد.
این شما را به مدیریت خود برای مدیریت حرفه خود بازمی گرداند. چقدر در درک و مدیریت دیگران مهارت دارید؟ چه نقاط قوتی را باید بازی کنید؟ برای رسیدن به سطح بعدی در حرفه خود ، یا شاید برای یک حرفه جدید چه کاری باید انجام دهید؟ این یک چرخه تکراری، جالب و مهم است که به طور مداوم نحوه عملکرد خود را در این ابعاد مختلف ارزیابی کنید.
همانطور که یک دایره “پایانی” ندارد، روند مدیریت خود و دیگران نیز ندارد. و این چیزی است که آن را جالب می کند.
این فرهنگ لغت که، مشاور را به عنوان “یک متخصص در یک زمینه خاص که به عنوان مشاور یک شرکت یا شخص دیگری کار می کند” تعریف می کند. خیلی مبهم به نظر می رسد، اینطور نیست؟
کار مشاور، مشاوره است. نه کمتر نه بیشتر. ساده است. هیچ فرمول یا رازی جادویی وجود ندارد که یک مشاور را نسبت به دیگری موفق تر کند. اما چیزی که یک مشاور خوب را از یک مشاور بد جدا می کند، اشتیاق و انگیزه برای تعالی است. یک مشاور خوب باید در مورد موضوعی که در آن مشاوره می کند آگاه باشد، و این تفاوت ایجاد می کند.
ببینید در این روزگار هرکسی می تواند مشاور باشد. تنها چیزی که باید کشف کنید این است که هدیه خاص شما چیست. به عنوان مثال، آیا شما خیلی راحت در اطراف کامپیوتر کار می کنید؟ آیا از آخرین اطلاعات نرم افزاری و سخت افزاری که به نظر می رسد تقریباً هر روز در حال تغییر است، مطلع هستید؟ و آیا می توانید دانشی را که به دست آورده اید بردارید و آن را به منبعی تبدیل کنید که کسی حاضر باشد برای آن پول بپردازد؟ در این صورت هیچ مشکلی برای کار کردن به عنوان مشاور کامپیوتر نخواهید داشت.
یا در زمینه جمع آوری سرمایه متخصص هستید؟ شاید برای آژانسهای غیرانتفاعی در زمینه جمعآوری سرمایه، بازاریابی ، روابط عمومی یا فروش کار کرده باشید و در طول سالها نحوه جمعآوری پول را کشف کرده باشید. به عنوان فردی که یک دهه از موفقیت های جمع آوری سرمایه را به یک تجارت مشاوره پرسود تبدیل کرده است، می توانم به شما بگویم که مشاوره جمع آوری سرمایه در واقع یک صنعت در حال رشد است.
نکاتی که باید قبل از تبدیل شدن به یک مشاور در نظر بگیرید
به چه گواهینامه ها و مجوزهای خاصی نیاز دارم؟ بسته به حرفه خود، ممکن است قبل از شروع به کار به عنوان مشاور ، به گواهینامه یا مجوز ویژه نیاز داشته باشید. آیا من واجد شرایط مشاور شدن هستم؟ قبل از اینکه امیدوار باشید که مشتریان برای استخدام شما اقدام کنند، مطمئن شوید که شرایط لازم برای انجام کار را دارید. اگر می خواهید برای مثال یک مشاور کامپیوتر باشید، مطمئن شوید که در بخش دانش با تمام گرایش ها و تغییرات در صنعت کامپیوتر به روز هستید.
آیا به اندازه کافی سازماندهی شده ام که مشاور شوم؟ آیا دوست دارم روزم را برنامه ریزی کنم؟ آیا من در مدیریت زمان متخصص هستم ؟ شما باید به هر سه سوال پاسخ “بله” می دادید! آیا من دوست دارم شبکه کنم؟ امروزه شبکه سازی برای موفقیت هر نوع مشاوری حیاتی است. بلافاصله شروع به ساخت شبکه مخاطبین خود کنید. آیا اهداف بلند مدت و کوتاه مدت تعیین کرده ام؟ و آیا اجازه می دهند من مشاور شوم؟ اگر اهداف شما با زمان و انرژی لازم برای افتتاح و ایجاد موفقیت آمیز یک کسب و کار مشاوره مطابقت ندارد، قبل از هر حرکتی در این مسیر تجدید نظر کنید!
۲۰ کسب و کار مشاوره برتر که امروزه پر رونق هستند
اگرچه این روزها می توانید تقریباً در هر زمینه ای مشاور باشید، ۲۰ تجارت برتر مشاوره فعلی عبارتند از:
۱. حسابداری: حسابداری چیزی است که هر کسب و کاری چه بزرگ و چه کوچک به آن نیاز دارد. مشاوران حسابداری می توانند با تمام نیازهای مالی به کسب و کار کمک کنند.
۲. تبلیغات: این نوع مشاور معمولاً توسط یک تجارت استخدام می شود تا یک کمپین تبلیغاتی استراتژیک خوب ایجاد کند.
۳. حسابرسی: مشاوران حسابرسی از ثمره کار خود از مشاورانی که صورتحسابهای آب و برق کسبوکارهای کوچک را حسابرسی میکنند تا مشاورانی که کارهای عمده شرکتهای مخابراتی را انجام میدهند، انجام میدهند.
۴. کسب و کار: می دانید چگونه به یک کسب و کار کمک کنید تا سود کند؟ اگر حس تجاری خوبی دارید، به عنوان یک مشاور کسب و کار خوب عمل خواهید کرد. پس از مشاوره کامپیوتری، افرادی که در این زمینه هستند در رتبه بعدی قرار دارند.
۵. نوشتن کسب و کار: همه میدانند که اکثر تاجران هنگام نوشتن گزارش مشکل دارند، یا حتی یک یادداشت ساده. وارد مشاور نویسندگی کسب و کار شوید و همه خوشحال می شوند!
۶. مشاوره شغلی: با افزایش روزافزون افرادی که خود را قربانی کوچک سازی شرکت می دانند، مشاوران شغلی همیشه مورد تقاضا خواهند بود. مشاوران شغلی مشتریان خود را به سمت حرفه یا شغلی راهنمایی میکنند که به آنها کمک میکند به عنوان یک کارمند هم شاد و هم سازنده باشند.
۷. ارتباطات: مشاوران ارتباطات در کمک به کارکنان در کسب و کارهای بزرگ و کوچک برای برقراری ارتباط بهتر با یکدیگر تخصص دارند که در نهایت باعث کارآمدتر شدن کسب و کار و عملکرد روان می شود.
۸. برنامه نویس کامپیوتر: از نرم افزار گرفته تا سخت افزار و همه چیز در این بین، اگر کامپیوتر بلد باشید، بزرگترین مشکل شما نداشتن ساعات کافی در روز برای پاسخگویی به خواسته های مشتریانتان خواهد بود!
۹. خدمات تحریریه: از تولید خبرنامه تا گزارش های سالانه شرکت ها، مشاورانی که در زمینه تحریریه خبره هستند همیشه مورد قدردانی قرار خواهند گرفت.
۱۰. شرکتهای جستجوگر: در حالی که این برای همه مناسب نیست، افرادی هستند که از یافتن استعداد برای کارفرمایان لذت میبرند.
۱۱. باغبانی: در دهه گذشته تقاضا برای مشاوران باغبانی به یک تجارت ۱ میلیون دلاری در سال تبدیل شده است. نه تنها کسب و کارها مشاوران باغبانی استخدام می کنند. افرادی که بیش از حد مشغول هستند و نمی توانند از باغ های خود در خانه مراقبت کنند نیز همینطور هستند.
۱۲. کمک هزینه: هنگامی که نحوه نوشتن یک پیشنهاد کمک هزینه را یاد گرفتید، می توانید قیمت خود را نام ببرید.
۱۳. منابع انسانی: تا زمانی که کسب و کارها با مردم مشکل دارند (و آنها همیشه خواهند داشت)، مشاوران در این زمینه از عرضه بی پایان مشتریان شرکتی اعم از بزرگ و کوچک برخوردار خواهند بود. (برنامه های پیشگیری از مشکلات مردم می تواند شامل آموزش کارمندان برای کنار آمدن با دیگران، احترام و حتی پیشگیری از خشونت در محیط کار باشد.)
۱۴. بیمه: همه به بیمه نیاز دارند و همه به یک مشاور بیمه نیاز دارند تا به آنها کمک کند تا بهترین طرح و قیمت را برای خود پیدا کنند.
۱۵. بازاریابی: آیا می توانید به یک کسب و کار کمک کنید تا یک برنامه بازاریابی بنویسد؟ یا ایده هایی دارید که فکر می کنید به ارتقای یک تجارت کمک می کند؟ اگر چنین است، چرا دست خود را به عنوان یک مشاور بازاریابی امتحان نمی کنید؟
۱۶. مدیریت حقوق و دستمزد: همه باید حقوق بگیرند. با استفاده از دانش و تخصص خود در مدیریت حقوق و دستمزد می توانید این خدمات را به بسیاری از کسب و کارهای بزرگ و کوچک ارائه دهید.
۱۷. روابط عمومی: دریافت پوشش مطبوعاتی خوب برای هر سازمانی یک هنر واقعی است. وقتی یک سازمان یک مشاور روابط عمومی خوب پیدا می کند، مادام العمر به او می چسبد!
۱۸. انتشارات: اگر به حوزه نشر علاقه دارید، پس هر آنچه را که می توانید بیاموزید و شما نیز می توانید یک مشاور نشر باشید. مشاور انتشاراتی معمولاً زمانی که برای راهاندازی روزنامه، مجله، خبرنامه و حتی وبسایتها و خبرنامههای الکترونیکی آماده هستند، به سرمایهگذاریهای جدید کمک میکند.
۱۹. مالیات: با یک برنامه بازاریابی و کسب و کار مناسب (و علاقه صادقانه به مالیات)، شغل شما به عنوان مشاور مالیاتی می تواند بسیار سودآور باشد. یک مشاور مالیاتی روش های قانونی را برای پرداخت کمترین مالیات ممکن به مشاغل توصیه می کند.
۲۰. خدمات نوشتاری: هر چیزی که مربوط به نوشتار باشد همیشه مورد تقاضا خواهد بود. تخصص خود را در زمینه نویسندگی بیابید، و آسمان محدودیت خواهد بود!
بازار هدف
ایده شما ممکن است بهترین ایده ای باشد که تا به حال به آن فکر کرده اید، اما باید بازاری برای ایده های شما وجود داشته باشد. کسی باید بخواهد و بتواند برای مشاوره تخصصی شما به شما پول بدهد.
به عبارت دیگر، مشتریان بالقوه شما چه کسانی هستند؟ آیا خدمات مشاوره ای خود را برای شرکت های بزرگ بازاریابی خواهید کرد؟ یا تخصصی را ارائه می دهید که فقط برای مشاغل کوچکتر مورد علاقه باشد؟ شاید خدمات شما مورد توجه سازمان های غیرانتفاعی باشد. در هر صورت، قبل از اینکه به جلو بروید، مطمئن شوید که برای تهیه یک طرح تجاری و یک برنامه بازاریابی، زمان صرف کرده اید. شما از نتایج ناامید نخواهید شد – به خصوص زمانی که مشتریان شروع به پرداخت به شما می کنند!
چرا یک سازمان می خواهد شما را استخدام کند؟
در اینجا ۱۰ دلیل اصلی استخدام مشاور توسط سازمان ها آورده شده است:
۱. ممکن است مشاور به دلیل تخصص او استخدام شود. اینجاست که نه تنها در زمینهای که برای مشاوره انتخاب کردهاید واقعاً خوب باشید، بلکه باید سابقهای داشته باشید که خود گویای آن باشد. به عنوان مثال، وقتی قبلاً اشاره کردم که به عنوان یک مشاور جمعآوری سرمایه به یک متخصص تبدیل شدهام، میدانستم که هر مشتری که من را استخدام میکند تا حدی بر اساس سابقه من این کار را انجام میدهد. از این گذشته، اگر یک سازمان غیرانتفاعی هستید که نیاز به جمع آوری ۱ میلیون دلار دارید، منطقی است که فردی را استخدام کنید که قبلاً میلیون ها دلار برای سازمان های دیگر جمع آوری کرده است.
۲. ممکن است یک مشاور برای شناسایی مشکلات استخدام شود. گاهی اوقات کارمندان آنقدر به مشکلی در سازمان نزدیک می شوند که نمی توانند آن را شناسایی کنند. آن وقت است که یک مشاور سوار بر اسب سفید خود می رود تا روز را نجات دهد.
۳. ممکن است یک مشاور برای تکمیل کادر استخدام شود. گاهی اوقات یک کسب و کار متوجه می شود که می تواند هزاران دلار در هفته با استخدام مشاوران در صورت نیاز به جای استخدام کارمندان تمام وقت صرفه جویی کند. کسبوکارها متوجه میشوند که با عدم پرداخت مزایا برای مشاورانی که استخدام میکنند، پول بیشتری صرفهجویی میکنند. حتی اگر دستمزد یک مشاور به طور کلی بیشتر از حقوق یک کارمند است، در طولانی مدت، استخدام یک مشاور صرفاً منطقی اقتصادی است.
۴. ممکن است یک مشاور برای ایفای نقش کاتالیزور استخدام شود. بیا با آن روبرو شویم. هیچ کس تغییر را دوست ندارد، اما گاهی اوقات نیاز به تغییر است و ممکن است مشاوری برای “تصویر کردن توپ” وارد شود. به عبارت دیگر، مشاور میتواند کارها را بدون نگرانی در مورد فرهنگ سازمانی، روحیه کارکنان یا سایر مسائلی که در زمانی که سازمان تلاش میکند تا تغییر ایجاد کند، انجام دهد.
۵. ممکن است یک مشاور برای ارائه عینیت بسیار مورد نیاز استخدام شود. چه کسی جز یک مشاور صلاحیت بیشتری برای شناسایی مشکل دارد؟ یک مشاور خوب یک دیدگاه عینی و تازه ارائه می کند – بدون نگرانی در مورد اینکه افراد در سازمان ممکن است در مورد نتایج و نحوه دستیابی به آنها فکر کنند.
۶. ممکن است مشاوری برای تدریس استخدام شود. این روزها اگر مشاور کامپیوتری هستید که میتوانید به کارمندان نشان دهید چگونه بر یک برنامه جدید مسلط شوند، احتمالاً برای مدتی زنگ تلفن شما متوقف نشده است. ممکن است از مشاور خواسته شود تا مهارت های مختلف را به کارکنان آموزش دهد. با این حال، یک مشاور باید مایل باشد که با اکتشافات جدید در زمینه تخصص خود همگام باشد – و آماده باشد تا به مشتریان جدید آنچه را که برای رقابتی ماندن نیاز دارند آموزش دهد.
۷. ممکن است یک مشاور برای انجام «کار کثیف» استخدام شود. بیایید با آن روبرو شویم: هیچکس نمیخواهد فردی باشد که باید در کارکنان کاهش یابد یا یک بخش کامل را حذف کند.
۸. ممکن است مشاوری استخدام شود تا جان تازه ای به سازمان بدهد. اگر در ارائه ایدههای جدید موفق هستید، در یافتن مشتری مشکلی نخواهید داشت. در یک زمان، اکثر کسب و کارها به کسی نیاز دارند که «کمکهای اولیه» را انجام دهد تا کارها دوباره شروع شود.
۹. ممکن است یک مشاور برای ایجاد یک کسب و کار جدید استخدام شود. مشاورانی هستند که در این زمینه متخصص شده اند. با این حال، هرکسی توانایی ایجاد یک ایده و توسعه یک برنامه بازی را ندارد.
۱۰. ممکن است مشاوری برای تأثیرگذاری بر افراد دیگر استخدام شود. آیا دوست دارید با افراد ثروتمند و مشهور شهر خود معاشرت کنید؟ اگر چنین است، ممکن است برای انجام یک کار مشاوره صرفاً بر اساس افرادی که می شناسید استخدام شوید. اگرچه اکثر مشاوران در این زمینه به عنوان لابی گر فعالیت می کنند، اما تعداد افرادی که وارد تجارت مشاوره سرگرمی می شوند افزایش یافته است.
مکان و کارمندان
کسب و کار مشاوره شما احتمالاً در ابتدا نیازی به سرمایه گذاری زیادی ندارد. در واقع، اگر قادر به انجام این کار هستید، باید به فکر انجام عملیات خارج از منزل باشید.
داشتن یک دفتر کار خانگی مزایای زیادی دارد. از جمله آنها عبارتند از:
هزینه های سربار کم: شما لازم نیست نگران پرداخت اجاره یا خدمات آب و برق برای یک دفتر باشید. تا زمانی که یک پایگاه مشتری منظم ایجاد نکنید، از این ویژگی قدردانی خواهید کرد.
انعطاف پذیری: شکی نیست که کار کردن به عنوان مشاور در خانه به شما انعطاف زیادی می دهد. می توانید ساعات کاری خود را تنظیم کنید و در صورت نیاز مرخصی بگیرید.
بدون کابوس ساعات شلوغی: برای هر کسی که مجبور شده است در ساعات شلوغی به یک شغل رفت و آمد کند، این یک تغییر سرعت خواهد بود.
فضای اداری خانه شما به احتمال زیاد مشمول معافیت مالیاتی خواهد بود: IRS قوانین را برای افرادی که در خانه کار می کنند کاهش داده است، اما با حساب خود یا تهیه کننده مالیات بر درآمد چک کنید تا ببینید آیا واجد شرایط این کسر هستید یا خیر.
کارمندان
هنگامی که برای اولین بار درهای عمل مشاوره خود را باز می کنید، ممکن است بتوانید تمام عملیات را به تنهایی انجام دهید. اما همانطور که تجارت مشاوره شما شروع به رشد می کند، ممکن است برای رسیدگی به جزئیات اداری یا کمک برای تکمیل تکالیف مشاوره واقعی نیاز داشته باشید. شما باید چند تصمیم مهم بگیرید.
با این حال، زمانی فرا می رسد که ممکن است استخدام فردی برای کار در دفتر با شما مقرون به صرفه تر باشد. استخدام یک پشتیبان اداری خوب گاهی اوقات می تواند به معنای تفاوت بین موفقیت و شکست باشد، بین به دست آوردن مشتریان بیشتر یا از دست دادن مداوم مشتریان. داشتن یک نفر در دفتر با شما مزایایی دارد.شما کسی را دارید که دیدگاه دیگری ارائه دهد. گاهی اوقات تلاش برای انجام همه کارها توسط خودتان ممکن است بسیار تنها باشد. داشتن فردی در اطراف دفتر در طول روز که بتواند دیدگاه دیگری ارائه دهد می تواند ارزشمند باشد.
شما نگران خارج از دفتر نباشید. اگر شما یک شرکت تک نفره هستید، اگر نگران تماس مشتریان هستید و فقط دستگاه منشی تلفنی خود را دریافت می کنید، بازاریابی خدمات خود در جاده ها سخت است.
درآمد و صورتحساب
اکنون که تصمیم به راه اندازی کسب و کار مشاوره خود گرفته اید، باید در مورد میزان پولی که از مشتریان خود دریافت خواهید کرد، جدی بگیرید. اگر خیلی کم هزینه کنید، در تجارت موفق نخواهید شد. اگر بیش از حد شارژ کنید، هیچ مشتری نخواهید داشت. بنابراین چگونه می توانید آن حد وسط را پیدا کنید که برای همه افراد درگیر منصفانه به نظر می رسد؟ یکی از راههایی که به شما کمک میکند تصمیم بگیرید چقدر هزینه کنید، این است که بدانید نرخهای رقابت چقدر است. سپس نرخ های خود را طوری تنظیم کنید که با سایر افراد جامعه رقابت کنید.
قبل از تعیین هزینه های خود، مطمئن شوید که تمام هزینه های خود را فهرست کرده اید. هیچ چیز بدتر از این نیست که نرخ های خود را تعیین کنید، اینکه مشتری شما به موقع به شما پرداخت کند و سپس متوجه شود که شما چندین هزینه را که محقق شده اند شامل نمی شوید. این یک نکته مهم را در هر شغلی که از مشتری می گیرید به یاد می آورد: یک آیتم خط “متفرقه” را در پیشنهاد هزینه خود بگنجانید. اما برای کسب درآمد اضافی، رقم متفرقه را اضافه نکنید. اکثر مشتریان متوجه خواهند شد که در هر پروژه، بدون شک هزینه های اضافی وجود خواهد داشت. فقط مطمئن شوید که همه از قبل رقم تقریبی این هزینه ها را می دانند.
قبل از اینکه نرخ های خود را تعیین کنید، دریابید که مشاوران دیگر در جامعه شما چه هزینه ای برای خدمات خود دریافت می کنند. گاهی اوقات یک تماس تلفنی ساده با دفتر مشاور دیگر و پرسیدن هزینه آنها به شما پاسخ های لازم را می دهد. یا ممکن است مجبور شوید با یک دوست تماس بگیرید و بروشور آنها یا هر گونه اطلاعات اضافی را که می توانند در مورد هزینه ها و قیمت جمع آوری کنند بخواهید. اگر در شهر کوچکی زندگی می کنید و هیچ مشاور دیگری در زمینه کاری شما وجود ندارد، خوشحال باشید و خوشحال باشید، اما هزینه های خود را در سطح معقولی تنظیم کنید!
هنگام تنظیم نرخ های خود، چندین گزینه از جمله نرخ ساعتی، هزینه پروژه و کار بر اساس نگهدارنده دارید. بیایید هر یک را از نزدیک بررسی کنیم.
هزینه های ساعتی:
هنگام تعیین هزینه های ساعتی باید با دقت قدم بردارید، زیرا دو اتفاق می تواند رخ دهد: الف) نرخ ساعتی شما به قدری بالا است که هیچ کس نمی تواند هزینه شما را بپردازد (بنابراین هیچ مشتری هرگز در خانه شما را نخواهد زد). ب) نرخ ساعتی شما آنقدر پایین است که هیچکس شما را جدی نمی گیرد.
یک قانون مهم را هنگام تعیین هزینه خود در نظر داشته باشید، صرف نظر از ساختاری که در مورد آن تصمیم می گیرید: هر چه مردم پول بیشتری برای یک محصول یا خدمات بپردازند، انتظار بیشتری برای دریافت پول خود دارند.
نرخ پروژه:
هنگامی که یک مشاور بر اساس نرخ پروژه کار می کند، معمولاً مبلغ ثابتی پول برای مدت زمان از پیش تعیین شده دریافت می کند. تعداد کمی از مشتریان که سرمایه جمع آوری می کنند ترجیح می دهند از این طریق هزینه دریافت کنند. اکثر آژانسها ترجیح میدهند که صورتحساب به صورت ماهانه دریافت شود.
پایه نگهدارنده:
کار بر اساس نگهدارنده به شما یک دستمزد ماهانه می دهد که در آن شما موافقت می کنید که برای تعداد ساعات توافق شده برای مشتری خود برای کار در دسترس باشید. در حالی که در دنیای ایدهآل، دهها مشتری دارید که شما را استخدام میکنند و هر ماه مبلغ گزافی به شما میپردازند (و در واقع هرگز به جز چند ساعت اینجا و آنجا با شما تماس نمیگیرند)، امیدتان را بالا نبرید. اکثر شرکت هایی که یک مشاور را به صورت نگهدارنده استخدام می کنند، در قرارداد خود بندی دارند که شما را از کار برای رقبای خود منع می کند.
کار کردن و دستمزد گرفتن در این روش مطمئناً مزایای خود را دارد. شما هر ماه درآمد تضمینی دارید، و زمانی که کسب و کار مشاوره خود را شروع می کنید، جریان نقدینگی می تواند مشکل ساز شود.
بازار یابی:
اگر کسب و کار مشاوره شما مشتری ندارد، پس هیچ کسب و کار مشاوره ای ندارید. اما باید به خاطر داشته باشید که فروش خدمات مشاوره شما با فروش خودرو یا خانه یکسان نیست. در مورد ماشین یا خانه، مشتری احتمالاً در حال حاضر در بازار یک یا هر دوی آن محصولات است. بنابراین، کار شما سختتر میشود، زیرا خدمات خود را برای افرادی بازاریابی میکنید که ممکن است حتی از نیازشان به آن خدمات آگاه نباشند.
روشهای مختلفی وجود دارد که برای شروع جذب و حفظ مشتریان باید با آنها آشنا و راحت شوید. بیایید به برخی از موارد معمولی که امروزه توسط بسیاری از مشاوران استفاده می شود نگاه کنیم.
۱. بروشور
پنج موضوع وجود دارد که بروشور شما باید به آن بپردازد. آن ها هستند:
۱.باید به وضوح نشان دهد که خدمات شما چیست.
۲.باید به مشتریان بگوید که چرا شما بهترین هستید.
۳.باید چند دلیل برای استخدام شما ارائه دهد.
۴.باید حاوی اطلاعات مختصری از زندگینامه باشد.
۵.باید حاوی اطلاعاتی در مورد سایر مشتریان شما باشد.
آن را ساده نگه دارید، اما آن را درست انجام دهید. به یاد داشته باشید، بروشور شما نماینده شما در بازار است، بنابراین قبل از اینکه آن را وارد عمل کنید، مطمئن شوید که آن را صیقل داده اید. کل حرفه مشاوره شما به آن بستگی دارد!
۲. تماس سرد:
شما باید هر کاری که لازم است انجام دهید تا کار خود را ساده تر کنید. چند ترفند وجود دارد که می توانید از آنها استفاده کنید تا تماس سرد را کمی برای خود آسان کنید:
کلمه به کلمه آنچه را که انتظار دارید وقتی کسی را با تلفن تماس میگیرید بگویید، بیان کنید. با این حال، به یاد داشته باشید که هدف شما گرفتن یک مصاحبه حضوری و در نهایت، یک مشتری جدید است. بنابراین قبل از اینکه در مورد ارائه فروش خود (چه به صورت حضوری یا تلفنی) به اشتباه برسید، فیلمنامه خود را بنویسید و بارها و بارها آن را تمرین کنید.
در تلاش برای رسیدن به تصمیم گیرنده خلاق باشید. اغلب اوقات با منشی یا دستیار اداری مواجه می شوید که سال ها تجربه در دور زدن تماس گیرندگان سردی مثل شما دارد. اما تسلیم نشو! اجازه ندهید هیچ مانعی بر سر راه شما قرار بگیرد! برای جلوگیری از معاینه شدن توسط منشی، سعی کنید قبل از شروع کار با او تماس بگیرید. بله، ممکن است مجبور شوید قبل از ساعت ۸ صبح یا بعد از ساعت ۵ بعدازظهر تماس بگیرید، اما در این زمان ها، به احتمال زیاد تصمیم گیرنده ای که می خواهید با آن تماس بگیرید، تلفن خود را پاسخ خواهد داد.
تماس های سرد خود را فقط به چند روز در ماه محدود کنید. و مشتاقانه منتظر آن روزها باشید، مطمئن شوید که بهترین تلاش خود را در این فرآیند به کار می برید. به این ترتیب، نه تنها برقراری آن تماسهای سرد آسانتر میشود، بلکه خود را در واقع مشتاق برقراری آنها خواهید دید!
۳. تبلیغات:
محدودیت هایی که برای تبلیغات خدمات مشاوره خود قائل می شوید، مستقیماً با بودجه تبلیغاتی شما مرتبط خواهد بود. تبلیغات می تواند بسیار گران باشد. بسته به نوع خدماتی که ارائه می کنید، ممکن است لازم باشد در مجلات یا مجلات تخصصی تجاری تبلیغ کنید. قبل از اینکه پول خرج کنید، شروع به جستجوی حرفه ای نسبت به زمینه هایی که در آنها تخصص دارید، کنید. کمی وقت بگذارید و آگهی هایی را که توسط مشاوران دیگر گذاشته شده است را بررسی کنید و سپس به دقت تعیین کنید که فکر می کنید تبلیغات آنها چقدر می تواند موثر باشد. سپس یکی را طراحی کنید که مناسب شما باشد.
۴. خبرنامه ها:
حوزه مشاوره شما هر چه باشد، باید اطلاعات کافی برای تولید یک خبرنامه به عنوان ابزاری برای جذب مشتریان بالقوه داشته باشید. اگر وقت ندارید، یا احساس راحتی نمی کنید که خبرنامه خود را منتشر کنید، یک نویسنده و طراح گرافیک را استخدام کنید تا این کار را برای شما انجام دهد. باز هم لازم نیست آن را به یک نشریه گران قیمت، چهار رنگ و براق تبدیل کنید. هر چه آن را ساده تر نگه دارید، بهتر است. یک خبرنامه خوب بر اساس محتوا به جای طراحی پرشور، خود را به فروش می رساند. خبرنامه ها وسیله ارتباطی موثری هستند و بهترین رسانه تبلیغاتی برای مشاور برای فروش خدماتش هستند.
۵. سخنرانی عمومی:
سخنرانی در جمع یکی دیگر از راه های عالی برای جذب مشتریان جدید و کسب شهرت برای برتری در جامعه شما است. علاوه بر استفاده از فهرست تلفن، ببینید آیا کسی فهرستی از سازمان های خدماتی در جامعه شما منتشر کرده است یا خیر. مرور کنید و فهرستی از سازمان هایی که جلسات ماهانه برگزار می کنند و ممکن است از سخنرانان مهمان استفاده کنند تهیه کنید. با هر گروه تماس بگیرید و خدمات سخنرانی عمومی خود را ارائه دهید.
۶. ارجاعات را بخواهید:
این روش که اغلب نادیده گرفته می شود برای یافتن مشتریان جدید، ابزار بازاریابی آسانی است، به همین دلیل است که معمولاً به آن فکر نمی شود. هنگامی که کار مشاوره خود را به پایان رساندید، زمان بسیار خوبی برای درخواست ارجاع است! به سادگی یک یادداشت یا نامه کوتاه بفرستید و نام همکاران، دوستان یا همکاران تجاری را که فکر می کنند ممکن است چشم اندازهای خوبی برای خدمات مشاوره شما باشد بپرسید. هنگامی که به افرادی که نام آنها را برای شما ارسال می کنند نامه می نویسید، از آنها اجازه بگیرید تا نام آنها را ذکر کنند. گاهی اوقات تنها چیزی که لازم است داشتن یک دوست مشترک یا همکار تجاری محترم است تا توجه مشتری بالقوه را جلب کند.
برندهای موفق پیامهای قدرتمند، معنادار و الهامبخش به روشهایی را که مخاطبانشان را تحت تأثیر قرار دهد ارائه می دهند، با محصولات و خدمات عالی که مطابق انتظارات عمل میکنند، معتبر و قابل اعتماد هستند، ترکیب میکنند. کمپین های تبلیغاتی موفق اغلب بر اساس بینش های روانشناختی عمیق بنا شده اند. پیامهایی که به روشهای بدیع و قابل تأمل ارائه میشوند، احتمال اشتراکگذاری آنها بهصورت ویروسی توسط طرفداران برند را افزایش میدهند که اعتبار و آگاهی را بیشتر میکنند. کمپین های تبلیغاتی موفق به برندها کمک می کند تا از کالایی شدن خودداری کنند و فقط بر سر قیمت رقابت کنند. آنها وفاداری را افزایش می دهند و می توانند خرید کالاهای بیشتری را در چتر برند تشویق کنند. در ادامه ۷ راز کمپین های تبلیغاتی موفق را بررسی خواهیم کرد؛
کمپین عظمت خود را پیدا کن کمپانی نایک همه ما را تحت تأثیر قرار می دهد زیرا دارای پیامی فراگیر بسیار مثبت است. نایک می گوید که ما نیازی نداریم که از نظر فنی شگفت انگیز باشیم، تا زمانی که سعی کنیم بهترین های شخصی خود را انجام دهیم. پیامی الهام بخش برای همه. این پیام از پیام قبلی نایک در مورد Just Do It! پیروی میکند: همچنین به طور گسترده معنیدار است زیرا میگوید “اقدام بهتر از عدم اقدام است” و به این دلیل که افراد را وادار میکند تا ریسک کنند، چیز جدیدی را امتحان کنند، کاری را انجام دهند که همیشه میخواستند. مفهوم این است که محصولات نایک برای حمایت از ما و کمک به شما در دستیابی به اهداف شخصی ما وجود دارد.
کمپین تبلیغاتی ردبول به شما بال می دهد کمپانی ردبول، که از طریق بازاریابی رویدادها پشتیبانی می شود، نیز بسیار الهام بخش است. این محصول باعث می شود کاربران تمرکز بهتری داشته باشند، هوشیارتر و بیدارتر باشند، به آنها کمک می کند کارهای خود را بهتر انجام دهند (رانندگان کامیون و کارکنان اداری)، بهتر مطالعه کنند (دانش آموزان)، انرژی لازم برای مهمانی طولانی تر داشته باشند و به طور کلی بهترین احساس را داشته باشند. این کمپین هیجان بالا رفتن از نظر عاطفی و احساس توانایی بیشتر را منتقل می کند. این یک مفهوم بسیار قدرتمند است که طیف وسیعی از مخاطبان می توانند با آن ارتباط برقرار کند.
کمپین تبلیغاتی آنچه را که می خواهید بشنوید کمپانی بیتس (The Beats by Dr. Dre) با قدرت درونی و اعتقاد به باور به خود سروکار دارد. این کمپین مبتکرانه ورزشکار کوین گارنت را نشان می دهد که با کمک هدست خود اظهارات طرفداران رقیب را که می تواند او را پایین بیاورد، تنظیم می کند. بیت ها به کوین کمک می کنند تا روی افکار مثبت خود و موسیقی ای که دوست دارد تمرکز کند. این کمپین با فردیت و قدرتی که همه ما برای گوش دادن به موسیقی و افکاری داریم که ما را خوشحال می کنند و به ما الهام می بخشد، سر و کار دارد. این پیامی است که همه میتوانند با آن آشنا شوند: غلبه بر منتقدان و شک به خود برای پیشرفت و موفقیت، یا استفاده از هدستهای Dr. Dre در محل کار یا محیطهای شلوغ برای تمرکز بهتر و بهترین عملکرد.
کمپین «برچسبهای سن» بیمه محتاطانه با رویکردی بدیع در فروش بیمه که از اکثر آگهیهای این دسته، تفکر برانگیزتر است، میگذرد: این کمپین باعث میشود مردم متوجه شوند که میتوانند چندین دهه تا زمان بازنشستگی زندگی کنند و این به پسانداز و بیمه عمر قابل توجهی نیاز دارد. این تفکری است که تقریباً به همه بزرگسالان مربوط می شود، اما بسیاری ممکن است به طور کامل به آن فکر نکرده باشند. با توجه به دورنمای بازنشستگی طولانی، برای شروع پس انداز هرگز زود نیست. این پیام به مشتریان جوانتری میرسد که ممکن است در مورد شروع ارائه خدمات بازنشستگی فکر نکرده باشند.
کمپین تبلیغلتی زیبایی واقعی کمپانی داو (Dove’s For Real Beauty) و به دنبال آن کمپین Sketches برای تشویق به بحث در مورد تعریف زیبایی و اینکه زنان چگونه خود را می بینند طراحی شدند. Unilever یک گفتگوی عمومی درباره پیامی عمیقا مهم ایجاد کرد که دیدگاه های کلیشه ای زیبایی را به چالش می کشید. هدف آنها این بود که زنان بیشتری احساس زیبایی کنند، از خود بیشتر قدردانی کنند و اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند. مانند پیام نایک، این پیام قدرتمند، فراگیر و به طور گسترده قابل ارتباط است. کمپین چتر از خط تولید بسیار گسترده ای پشتیبانی می کند. یونیلور روانشناسان را برای کشف و کشف عمق و وسعت بینش درگیر کرد.
وب کروم گوگل همان چیزی است که شما از آن میسازید، کمپین سوفی عزیز یک تبلیغ بسیار احساسی است که بینندگان را متوجه میکند که چگونه مجموعه محصولات Google جنبههای بسیاری از زندگی آنها را در طی مراحل مختلف بهبود میبخشد. این امر آگاهی از همه پیشنهادات Google را افزایش میدهد و به طور بالقوه باعث استفاده بیشتر و در نتیجه درآمد بیشتر تبلیغات میشود.
کمپین زندگی شما، نهایت تجربه کمپانی گوپرو (Go Pro’s Your Life, The Ultimate Experience) بسیار امیدوارانه است. این زندگی را با تجربه رویاهای شما به حداکثر می رساند. تلاشهای کمپین، وبسایت و بازاریابی، کاربران را تشویق میکند تا بیرون بروند و رویاهای خود را زندگی کنند و تجربیات هیجانانگیز و انگیزشی را با دیگران به اشتراک بگذارند. این در مورد این است که اجازه ندهید زندگی از کنار شما بگذرد، بلکه بخشی از آن باشید و دیگران را برای تحقق رویاهای فردی خود الهام بخشید.
پیام همه برندها این است که سعی کنند ارزش هایی را بیابند تا به طور منحصر به فردی با ویژگی ها و ویژگی های محصول فراتر روند. در حالت ایدهآل، ارزشها باید به طور گسترده باشند و با اهداف شخصی و/یا حرفهای کاربران مرتبط باشند. برندها باید با تداعی، به کاربران در دستیابی به آنها کمک کنند. یافتن این پیام های طنین انداز و تازه و زنده نگه داشتن آنها در طول زمان آسان نیست، اما بهترین امید یک برند برای ایجاد وفاداری، مرتبط بودن و فروش سودآور است. روانشناسان می توانند به شناسایی و توسعه مضامین عمیق و معنادار که می توانند از راه های مهمی با برند مرتبط باشند، کمک کنند.
تبلیغات موثر یا Effective advertising در بازارهای شلوغ مشخص میشوند. اثربخشی و موثر بودن تبلیغات ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. درحالیکه شما اغلب اهداف متفاوتی از تبلیغات دارید، هدف کلی هرکدام این است که مشتریان را متقاعد کنید که به روشی خاص نسبت به برند شما فکر، احساس یا عمل کنند. با درنظرگرفتن این موضوع، تبلیغات موثر و موثر چندین ویژگی مشترک دارند.
توسل به احساسات
متقاعدسازی معمولاً مستلزم این است که در موقعیت خرید باانگیزههای منطقی یا احساسی یک نفر ارتباط برقرار کنید. در بسیاری از موارد، استفاده از جذابیتهای عاطفی تأثیر بیشتری دارد. تبلیغات موثر معمولاً بر تحقیقات بازار قوی تکیه میکنند تا بفهمند چه چیزی باعث میشود مشتریان هدف تیک بزنند، یا چه مزایا و محتوای پیامی موردنظر آنها است. تأکید بر مزایایی که بیشتر برای مخاطب هدف جذاب است، بهنحویکه تأثیر احساسی داشته باشد، یک عنصر کلیدی است. بهعنوانمثال، مرتبط ساختن یک عطر با یک احساس خاص میتواند برای یک مشتری بالقوه جذاب باشد.
استفاده از ظرافت
بهیادماندنیترین تبلیغات معمولاً مرز باریکی بین وضوح و ظرافت را طی میکنند. شما میخواهید مشتریان پیام شما را دریافت کنند، اما همچنین میخواهید که آنها کمی فکر کنند تا بتوانید مقداری باقیمانده شناختی یا تأثیر ماندگار ایجاد کنید. اینجاست که نقش خلاقیت مهم میشود. شرکتها اغلب از استعارهها برای نشاندادن مزایای نام تجاری خود در یک موقعیت پیام کمی منحصربهفرد یا متفاوت استفاده میکنند. این امر مشتریان را مجبور میکند تا نقاط را به نقطهای که شما میزنید متصل کنند، بدون اینکه کاملاً آنها را در مورد برند شما گیج کنند. برای مثال، تبلیغ تلویزیونی یک سازنده آدامس ممکن است طعم نعناع خنک را با یک روز زمستانی سرد مرتبط کند و با انتشار آگهی نشان دهد که فردی آدامس را در دهانش میریزد و سپس یک جلوه صوتی زمستانی دوردست را در پسزمینه پخش میشود.
گفتن یک داستان
تبلیغات موثر میتوانند داستانهایی را برای ارتباط با مشتریان تعریف کنند، اغلب تنظیماتی را باشخصیتهایی ایجاد میکنند که باعث میشود بیننده یا شنونده با وضعیت اسفناک یک شخصیت در تبلیغ آشنا شود. بهعنوانمثال، آگهی بیمه خودرو ممکن است رانندهای را به تصویر بکشد که وارد گلگیر شده و از نداشتن پوشش کافی خودرو احساس ناامیدی میکند. مشتریان بالقوه ممکن است با هم ارتباط برقرار کنند، یا به این دلیل که در این وضعیت قرار داشتهاند یا میتوانند استرسی را که اگر بودند، احساس کنند.
رسانه و پیام
تبلیغات موثر و موثر به روشی درست از طریق رسانه مناسب ارائه میشود. در یک تبلیغ تلویزیونی، تنظیمات، نور، صدا، بیان شخصیتها و دیالوگها همه به حال و هوای پیام کمک میکنند. در تبلیغات چاپی، طراحی، استفاده از رنگ و لحن تأثیر کپی. در رادیو، ترکیب صدا و کپی آهنگ را تنظیم میکند. رسانه و پیام باید برای وضوح و تأثیرگذاری با هم کار کنند. آگهیهای بازرگانی ادکلن یا عطر اغلب از موسیقی حسی، نور و حرکات شخصیتی برای انتقال پیامهایی استفاده میکنند که برند بوی جذاب و جذابی ارائه میدهد.
آیا تبلیغات بر مدیریت برند تأثیر میگذارد؟
مؤلفه تبلیغاتی بازاریابی شامل تلاشهای شما برای انتقال ارزش برندتان به مشتریان هدف است. ازآنجاییکه بیشتر بودجه بازاریابی یک شرکت معمولی صرف تبلیغات میشود، بهویژه مهم است که ارزش شرکت، محصولات و خدمات خود را از طریق تبلیغات به نمایش بگذارید. برنامهریزی استراتژیک موثر و تاکتیکهای پیام بسیار مهم هستند.
آن را با محصول خود ثابت کنید
شما هیچ ابزاری بهتر از خود محصول برای نشاندادن ارزش در اختیار ندارید، با این فرض که کیفیت برای برند شما اولویت مرکزی است. در تبلیغات تلویزیونی، نمایش محصول راهی عالی برای نشاندادن ارزش است. بهعنوانمثال، برای پاککننده خانگی، میتوانید کسی را نشان دهید که از محصول استفاده میکند تا بر سهولت استفاده و نتایج باکیفیت تأکید کنید. با یک راهحل مبتنی بر خدمات، میتوانید به کسی نشان دهید که خدمات را به مشتریان ارائه میدهد و از نظرات مثبت مشتری استفاده میکند.
تأثیرگذاری تصاویر
تصاویر و عکسها یکی از دو عنصر اصلی یک تبلیغ را تشکیل میدهند. تصاویر شما برای جلبتوجه مشتری، ارائه یک تصویر و انتقال ارزش خدمت میکنند. یک طرح رنگ خاص به مصرفکنندگان کمک میکند تا بهراحتی برند شما و معنای آن را تشخیص دهند. نمادهای دیگر مانند خرسهای قطبی کوکاکولا نیز به یادآوری برند کمک میکنند. تأثیرگذاری تصاویر محصولات شما در یک آگهی چاپی همچنین میتواند ویژگیهای متمایز محصول را نشان دهد که بر مزایای دریافتی مشتری تأثیر میگذارد.
تخفیفها و تبلیغات
ارزش دارای اجزایی است – مزایا و قیمت. درحالیکه طراحی تبلیغات و پیامهای شما بر جنبههای مزیت معادله ارزش تمرکز دارد، میتوانید تخفیفها و نسخهای از پاسخ مستقیم را برای انتقال ارزش در قالب قیمت کاهشیافته نیز معرفی کنید. بهعنوانمثال، “با این کوپن تا ۳۰ شهریور ۱۰۰ تومان پسانداز کنید”، ممکن است خریداران را در حصار درحالیکه معامله معتبر است ترغیب کند تا خرید کنند.
تکنیکهای تبلیغات تجاری
تبلیغات ایجاد ارتباطات موثرای است که توسط شرکتهایی که سعی در فروش محصولات یا خدمات به مشتریان دارند ارسال میشود. بااینحال، تبلیغکنندگان از همان ابتدا در یک نقطهضعف قرار دارند. شرکت گزارش میدهد که ۹۶ درصد از مصرفکنندگان به تبلیغات اعتماد ندارند، و میزان تصاعدی تبلیغاتی که مصرفکنندگان هر روز میبینند، آنها را تهدید میکند که بهطورکلی تبلیغات را تحریم کنند.
برای تبلیغ کسبوکار کوچک خود، باید پیام برند خود را بهوضوح درک کنید و استراتژی ای طراحی کنید که روشهای ارتباط مستقیم و غیرمستقیم را متعادل کند.
پیام تبلیغات چیست؟
همه تبلیغها سعی میکنند یک پیام اساسی را منتقل کنند: محصول ما را بخرید. اما بیشتر مصرفکنندگان قبل از جداشدن از پولی که بهسختی به دست آوردهاند، به کمی متقاعدکردن نیاز دارند، بنابراین پیام اینگونه میشود: محصول ما را بخرید؛ زیرا به شما احساس خوبی میدهد.
برخی از تبلیغات مستقیماً این را میگویند، درحالیکه برخی دیگر با برانگیختن احساسات مثبت در مخاطبان خود بر رویکرد روانشناختی بیشتری تمرکز میکنند که میتواند به وفاداری به برند منجر شود. هنگامی که این کار بهخوبی انجام شود، بینندگان هر بار که تبلیغات تجاری را میبینند احساس خوشحالی میکنند. وقتی این کار ضعیف انجام میشود، بینندگان سر خود را می خارانند و به این فکر میکنند که چگونه نقطهها را بین برند شما و چیزی که اخیراً دیدهاند وصل کنند.
ارتباط مستقیم همیشه کار نمیکند
قبل از اینکه مصرفکنندگان هر روز کاملاً با تبلیغات بمباران شوند (پدیدهای که بهعنوان بههمریختگی تبلیغات شناخته میشود)، رویکرد ارتباط مستقیم کمی بهتر از اکنون کار میکرد. تبلیغکنندگان میتوانستند بهصراحت بگویند: «محصول ما را بخرید؛ زیرا احساس خوبی به شما میدهد» و مصرفکنندگان دلیل زیادی برای شک به آنها نداشتند.
برای مثال، Business Insider آگهیهای تنباکوی قدیمی را گردآوری کرد که از این ادعا که سیگارشان چگونه میتواند زندگی را تغییر دهد، خجالتی نباشد. در یکی از تبلیغات سیگارهای Lucky Strike از شعار “شادباش، خوششانس باش! ” استفاده شد، البته برندهای دیگر رویکرد کمی ظریفتر را در پیش گرفتند تا بدانید که کشیدن سیگار شما را جذابتر یا پرانرژیتر میکند.
شاید همین توانایی تبلیغکنندگان برای متقاعدکردن مردم برای خرید یک محصول وحشتناک ناسالم بود که منجر به بیاعتمادی امروزی بیشتر مردم نسبت به تبلیغات شد. در حال حاضر، بازاریابان بهشدت به روشهای ارتباط ضمنی یا غیرمستقیم برای فراخوانی احساسات خاص در بینندگان در حین ارائه اطلاعات در مورد برند خود متکی هستند.
ارتباط ضمنی یا غیرمستقیم در تبلیغات
برخی از روشهای ارتباط ضمنی یا غیرمستقیم مورد استفاده در تبلیغات شامل عناصری هستند که احتمالاً متوجه آنها نمیشوید، اما با این وجود پیامهایی را به مغز شما ارسال میکنند. برای مثال، برندها با دقت طرحهای رنگی خود را بر اساس انواع احساسات یا حالتهایی که میخواهند با آنها مرتبط باشند، انتخاب میکنند. Color Matters اشاره میکند که رنگ نارنجی با انرژی بالا مرتبط است، که به شرکتهایی مانند FedEx کمک میکند تا احساس خدمات سریع را منتقل کنند. موسیقی به همین صورت عمل میکند، با تمپوها یا ملودی های مختلف انرژی، شادی، مدرنیته یا آرامش را منتقل میکند.
همچنین ممکن است متوجه شده باشید که اکثر تبلیغات افراد شادی را نشان میدهند، معمولاً لبخند میزنند، میخندند، میرقصند، وقت خود را با خانواده میگذرانند یا بهطورکلی به نظر میرسند که بهترین زندگی خود را دارند.
در نهایت، تبلیغات همین پیامهای ظریف را از طریق استفاده از طنز منتقل میکنند. آگهیهای تبلیغاتی خندهدار بهسهولت ضربه میزنند: آنها بهیادماندنی هستند، به مصرفکنندگان کمک میکنند تا ارتباط مثبتی با برند ایجاد کنند و با به اشتراک گذاشتن تبلیغ یا صحبت در مورد آن با دوستان، مردم را وادار میکنند تا با نام تجاری درگیر شوند.
چگونه از طریق تبلیغات با مشتری خود رابطه برقرار کنم؟
اگر فقط یک بو کافیست تا مردانی را که برای خرید ادکلن شرکت شما به قفسههای فروشگاهها هجوم میآورند، بیاورید. اما با وجود بسیاری از انواع ادکلنهای موجود، بوی واقعی یک ادکلن تنها یکی از جنبههای اجرای استراتژیهای تبلیغاتی است که به افزایش فروش کمک میکند. امروزه بازاریابی ادکلن بهندرت بر روی یک رایحه غیرمعمول یا استفاده از مواد جالب تمرکز میکند. در عوض، برای فروش عطر بهعنوان لوازم جانبی بر تبلیغات متکی است.
خریداران را شناسایی کنید
کشف بهترین استراتژیهای تبلیغاتی برای ادکلن شما مستلزم دانستن همه چیز ممکن در مورد بازار هدف شما است، چه مردان جوان در دهه ۲۰ سالگی یا مردان مسنتر با پول. ترجیح جنسی نیز ممکن است در نوع تبلیغی که ایجاد میکنید نقش داشته باشد. ممکن است نیاز باشد که ادکلن شما به بازار هدف دیگری غیر از بازاری که در نهایت آن را میپوشد – زنانه جذب کند. ازآنجاییکه زنان اغلب ادکلنی را میخرند که مردانشان استفاده میکنند، تبلیغات شما باید توجه آنها را جلب کند و آنها را وادار کند که آن را برای مرد زندگی خود بخرند.
پیامها
پیامی که ایجاد میکنید به بازار هدف شما بستگی دارد. بهعنوانمثال، اگر قصد دارید برای مردان جوان جذاب باشید، احتمالاً میخواهید روی پیامها و تصاویری تمرکز کنید که جذابیت جنسی را نشان میدهد. اگر ادکلن شما بیشتر بوی تمیز و تازهای دارد، پیام شما باید برای علاقهمندان به ورزش و مردان خانواده جذاب باشد. پیامهای پیچیدهتر برای مردانی ارسال میشود که موفق هستند و پول خرید هر ادکلنی را که ترجیح میدهند، صرفنظر از قیمت، دارند.
تعیین سطح
ایمنسازی فضای تبلیغاتی در نشریات لوکس، مانند گزارش راب یاکابویهاا و هندیها، یا استفاده از تبلیغات تلویزیونی در کانال Wealth به شما کمک میکند تا برای افرادی که مایلاند هر مبلغی را برای خرید ادکلن خود خرج کنند، جذاب باشید. تبلیغاتی را اجرا کنید که عطرهای تمیز و تازه را در نشریات ورزشی، مجلات مردانه و در طول برنامههای ورزشی تبلیغ میکنند. مجلات مد زنانه و برنامههای تلویزیونی برای بازارهایی که خریداران زن تمایل دارند دوست دختر یا همسر آن مرد باشند، یا زمانی که تعطیلات عاشقانه در راه است، مانند روز ولنتاین یا شب کریسمس، بهخوبی کار میکنند.
نمونههای پیشنهادی
تشویق مردان به امتحان ادکلن شما ممکن است نیاز به ارائه نمونه داشته باشد. نشریات اغلب اجازه میدهند درجهای ویژهای حاوی نمونههای عطر تعبیهشده باشد که خریداران بالقوه میتوانند آن را استشمام کنند یا روی پوست خود بمالند تا عطر را آزمایش کنند. همچنین میتوانید ترتیبی دهید که بستههای نمونه در مراکز خرید و مغازهها به همراه کوپن تخفیف تحویل داده شود تا مردم را تشویق به خرید کنید. فروشگاههای آنلاین عطر، مانند My Perfume Samples، نمونههایی را برای فروش آنلاین میپذیرند. این میتواند راه دیگری را برای آگاهی بیشتر مردان از برند خود به شما بدهد.
بازاریابی یک بازی رقابتی است که برای موفقیت نیاز به تاکتیکهایی با برنامهریزی دقیق و بهخوبی اجرا شده دارد. تصمیمات نادرست اغلب منجر به هدررفتن زمان، منابع و انرژی میشود، چیزی که کسبوکارها در شرایط فعلی قادر به پرداخت آن نیستند. یک مشاور بازاریابی این توانایی را دارد که به کسبوکار شما نگاه کند و تشخیص دهد که مشکلات در کجا نهفته است، بفهمد فرصتها کجا هستند و چگونه بازاریابی ایجاد کند که مشتری ایدئال شما به آن پاسخ دهد.
انتخاب مشاور مناسب برای کسبوکار شما میتواند چالشبرانگیز باشد، بنابراین زمانی را صرف کنید و در نظر بگیرید که واقعاً چه چیزی یک مشاور بازاریابی خوب را میسازد.
برای کمک به شما و کسبوکارتان در تصمیمگیری درست در اینجا ۱۰ ویژگی یک مشاور بازاریابی خوب آورده شده است.
۱. تعهد به گوش دادن و توجه
مشاوره بسیار بیشتر از فرایند ساده کسب مشاوره از یک مشاور است. یک مشاور خوب وقت صرف میکند تا همه چیز را در مورد مشتریان خود بیاموزد، بادقت گوش کند و در حین گوشدادن به مسائل، الزامات و اهداف صبور بماند.
تنها پس از گوشدادن به مشتری خود، هر مشاور بازاریابی موفقی تغییرات موثری را در عملیات یک کسبوکار توصیه میکند. یک مشاور بازاریابی که به مشتری خود توجه میکند نهتنها دیدگاه آنها را درک میکند بلکه روابط مبتنی بر اعتماد را ایجاد میکند.
۲. تمایل به یادگیری و رشد
یک مشاور بازاریابی خوب در طیف گستردهای از تخصصهای بازاریابی تخصص ارائه میدهد. بهترین مشاوران به طور مداوم تواناییهای خود را در حوزههای جدید بازاریابی دیجیتال گسترش میدهند تا استراتژیهای بازاریابی مؤثرتری را به مشتریان ارائه دهند. آنها محیطی که بهسرعت در حال تغییر است را درک میکنند و هرگز نیاز به تکامل را از دست نمیدهند.
۳. ارزش را درک میکند
یک مشاور بازاریابی خوب ارزش محتوای عالی را تشخیص میدهد و میداند که چگونه از بازاریابی محتوا برای رشد کسبوکار خود استفاده کند. تولید محتوای مرتبط برای مخاطبان هدف شما در واقع یک تاکتیک قابلاعتماد، مقرونبهصرفه و موفق برای افزایش ترافیک شما و افزایش تبدیل است. برای یک استراتژی بازاریابی محتوای موفق، باید بدانید که مخاطبان شما چه کسانی هستند.
مشاوران خوب میتوانند بهوضوح مخاطبان هدف شما را تعریف کنند که این به شما کمک میکند محتوای شخصیسازیشدهتری ایجاد کنید که مرتبط باشد.
۴. قابلاعتماد
یکی از بزرگترین اولویتهای هر مشاور بازاریابی که با مشتری جدید کار میکند، ایجاد اعتماد است. اعتماد زمانی ایجاد میشود که کسی بداند هر بار آنچه را که انتظار دارد به دست میآورد.
ایجاد اعتماد با مشتریان شما میتواند دشوار باشد زیرا اکثر مشتریان نتیجه محور هستند و باید قبل از تشخیص هرگونه پیامد مثبت، نتیجه نهایی را ببینند؛ بنابراین، مهم است که مشاوران بازاریابی ثابت کنند ارزش مشارکت آنها بیشتر از هزینه استخدام است.
یک مشاور بازاریابی خوب شبکهای از ارتباطات خواهد داشت که فعالیتها و دستاوردهای حرفهای آنها را ارتقا میدهد. کسبوکارها باید برای تجزیهوتحلیل ادای احترامات مشتریان قبلی مشاوران، توصیههای وبسایت و تأییدیههای لینکدین وقت بگذارند تا بیشتر بفهمند چه چیزی میتوانند ارائه دهند.
۵. یک متفکر خلاق
مشاوران بازاریابی خوب مهارتهای خلاقانهای دارند تا کمپینها و تاکتیکهای نوآورانهای را ارائه کنند که مخاطبان را به روشی جدید جذب کند. آنها با کارکنان کار میکنند تا ابتدا تجارت را درک کنند و سپس یک استراتژی بازاریابی ایجاد کنند که توجه را به خود جلب کند.
وقتی هر روز یک کار را انجام میدهید، خلاق بودن سخت است، به همین دلیل است که یک مشاور بازاریابی مستقل میتواند ایدههای جدیدی تولید کند که ممکن است قبلاً به آن فکر نکرده باشید. یک مشاور بازاریابی خوب کار خواهد کرد تا داستانهای برند کسبوکارها را بهگونهای ببافد که بازار را جذب کند و نسبت به رقبا در همان صنعت برتری دهد.
۶. سازگار با شرایط همیشه در حال تغییر
یک مشاور بازاریابی خوب باید بتواند اطلاعات جدید را ادغام کند و از آن نتیجهگیری کند و از جزئیات به یک تصویر بزرگ برسد. توانایی پاسخگویی به تغییرات با نگرش مثبت و تمایل به یادگیری راههای جدید برای دستیابی به اهداف، یک شایستگی کلیدی است. یادگیری پذیرش فناوری و زندگی با ابهام و عدم اطمینان لازمه هر مشاور بازاریابی است.
۷. بهخوبی ارائه شده است
یک مشاور بازاریابی خوب خود را با احترام و وقار نشان میدهد و ذهنیتی سختکوش را به مشتری نشان میدهد.
مشاوری که بهخوبی ارائه میشود، تأثیر خوبی بر دیگران میگذارد که مورد قدردانی همه است. آنها هر روز با ظاهری زیبا به نظر میرسند که به نشاندادن تفاوت قابلتوجهی در اعتمادبهنفس آنها کمک میکند.
علاوه بر این، یک مشاور بازاریابی که بهخوبی ارائه شده است، به چالش با هیجان و نه دلهره نگاه میکند و به مشتریان جدول زمانی واقعبینانه برای تکمیل کار ارائه میدهد، حتی زمانی که این جدول زمانی برخلاف آنچه مشتری میخواهد بشنود، باشد.
۸. همیشه مایل به رفتن راه اضافی
اغلب کسبوکارها بدون داشتن تصویر واضحی از افرادی که قصد هدف قراردادن آنها را دارند، محتوا تولید میکنند. یک مشاور بازاریابی خوب برای تحقیق در مورد بازار مربوطه شما و ایجاد محتوای ارزشمند بر اساس جمعیتشناسی و روندهای بازار وقت میگذارد. آنها شکافهای موجود در بازار را دنبال میکنند تا فرصتهایی را برای محصول یا خدمات شما ایجاد کنند تا نیازهای خاص آن شکافها را برآورده کند.
۹. هدف گرا
شاخص عملکرد کلیدی یک مقدار قابلاندازهگیری است که نشان میدهد یک کسبوکار چقدر به طور مؤثر به اهداف کلیدی تجاری دست مییابد. یک مشاور بازاریابی خوب، KPIهای مناسب را برای کسبوکار شما درک کرده و به کار میبرد که به آنها اجازه میدهد عملکرد استراتژیهای بازاریابی کلیدی را اندازهگیری کنند و در صورت لزوم آنها را تنظیم کنند.
۱۰. اخلاق کاری قوی
بخشی از یک اخلاق کاری خوب، تعهد و تعهد به کار است. یک مشاور بازاریابی خوب میداند که چگونه بدون حواسپرتی بر روی کار خود تمرکز کند و معمولاً تا زمانی که با موفقیت به هدف مشتری دست یابد، کار میکند. آنها با اتخاذ رویکردی دقیق به اخلاق کاری خود، قابلاعتماد، حرفهای، انعطافپذیر هستند و مهمتر از همه بر کیفیت تأکید دارند.
مشاوران بازاریابی زیادی در بازار وجود دارند که ادعا میکنند روش، ابزار و استراتژی را برای بهبود برنامه بازاریابی فعلی کسبوکار شما دارند. اما با وجود بسیاری از مشاوران در دسترس، تفکیک خوب و بد میتواند طاقتفرسا و دلهرهآور باشد.
اگر در نظر دارید با یک مشاور بازاریابی کار کنید، آنها باید اکثریت، اگرنه همه ده ویژگی فوق را داشته باشند. اساساً یک مشاور بازاریابی خوب برای کسبوکار، زمان و دیدگاه شما احترام قائل است.
یک مشاور تبلیغاتی میتواند توسط یک شرکت مشاوره استخدام شود و یا ممکن است بهعنوان یک فریلنسر بهصورت آزادکار کند.
برای اینکه یک مشاور تبلیغاتی موفق باشید معمولاً نیاز به فردی با تخصص بازاریابی یا برندینگ، ذهنیت خلاق و مهارتهای بینفردی عالی است. اساساً، این افراد به کسبوکارها کمک میکنند تا یک استراتژی تبلیغاتی مؤثر برای تبلیغ کالا یا خدمات ایجاد کنند. یک مشاور تبلیغاتی میتواند توسط یک شرکت مشاوره استخدام شود و یا ممکن است بهعنوان یک فریلنسر بهصورت آزادکار کند. درحالیکه انواع مشاغلی که یک فرد برای آن کار میکند میتواند متفاوت باشد، وظایف اصلی شغلی او معمولاً یکسان است. اینها شامل ملاقات با مشتریان، انجام تحقیقات بازار، انتخاب رسانه تبلیغاتی مناسب، ایجاد نمونه تبلیغات و ارائه به مشتریان است.
یک مشاور تبلیغاتی ممکن است روی پوسترها و نمایشگرهایی کار کند که میتوانند در خردهفروشان محلی نمایش داده شوند.
ملاقات با مشتری معمولاً اولین قدمی است که یک مشاور تبلیغاتی باید برای هر پروژه انجام دهد. در طول این مشاوره اولیه، او اطلاعاتی مانند محصولات یا خدمات مشتری، اهداف تبلیغاتی و بودجه خود را موردبحث قرار خواهد داد. برای مشاور مهم است که درک روشنی از این جزئیات داشته باشد تا بتواند استراتژی بازاریابی بهینهای به مشتری خود ارائه دهد. این میتواند شامل ملاقات با یک فرد واحد برای شرکتهای کوچک یا یک تیم از افراد برای شرکتهای بزرگتر باشد.
مشاوران تبلیغاتی ممکن است به مشتریان در توسعه حضور در رسانههای اجتماعی کمک کنند.
زمانی که مشاور با مشتری خود ملاقات کرد، معمولاً برخی تحقیقات پیشینه بازار را در مورد مخاطبان موردنظر مشتری انجام میدهد. بهعنوانمثال، اگر مشتری یک تجارت جواهرسازی داشته باشد، یک مشاور تبلیغاتی ممکن است در مورد روشهای مختلف تبلیغ جواهرات و چگونگی دستیابی مؤثر به مصرفکنندگان بالقوه تحقیق کند. هر دوی این عوامل در نهایت استراتژی بازاریابی را که مشاور به کار میگیرد تعیین میکنند.
مشاوران تبلیغاتی میتوانند به شرکتها کمک کنند تا بهترین رسانه را برای تبلیغ محصولات خود تعیین کنند.
شاید مهمترین بخش این شغل انتخاب رسانه تبلیغاتی مناسب برای مشتری باشد. مقدار خاص و انواع رسانهها بین مشتریان متفاوت است، اما ممکن است مواردی مانند رسانههای اجتماعی، تبلیغات آنلاین، فروشهای تبلیغاتی، تبلیغات تلویزیونی و تبلیغات مجلات را شامل شود. انتخاب رسانه مؤثر برای تبلیغات اغلب مستلزم طوفان فکری قابلتوجه و آزمایش احتمالات مختلف قبل از تصمیمگیری در مورد یک کمپین تبلیغاتی است.
مشاوران تبلیغاتی ممکن است بتوانند محصولات را برای مخاطبان خاص مانند افراد مسن بازاریابی کنند.
یک مشاور تبلیغاتی پس از اینکه ایدههای واقعی بازاریابی را ابداع کرد، اغلب نمونههایی از تبلیغات را برای مشتری خود ایجاد میکند. بهعنوانمثال، او ممکن است یک پیشنویس تقریبی برای یک آگهی مجله ایجاد کند که محصولات مشتری را نشان میدهد. در موارد دیگر، او ممکن است یک صفحه فرود وبسایت ایجاد کند که آن محصولات را به نمایش بگذارد.
یک مشاور تبلیغاتی به مشتری خود پیشنویس تبلیغات و ایدهها را ارائه میدهد. این ارائه معمولاً شامل توضیح یافتههای تحقیقات بازار و استراتژی تبلیغاتی پیشنهادی او میشود. در کنار این، او احتمالاً نمونه تبلیغات خود را به مشتری نشان میدهد تا ایده بهتری از آنچه در ذهن دارد به دست آورد.