کسب و کار در مسیر صحیح و اساسی ...
چطور مانند یک کارآفرین فکر کنیم؟

چطور مانند یک کارآفرین فکر کنیم؟

ذهنیت کارآفرینی مجموعه ای از باورها، فرآیندهای فکری و شیوه های نگرش به جهان است که رفتار کارآفرینانه را هدایت می کند. به طور معمول، کارآفرینان قاطعانه بر این باورند که می توان وضعیت زندگی خود را بهبود بخشید و زندگی را با شرایط خود زندگی کرد. آنها همچنین به توانایی خود در یادگیری، رشد، سازگاری و موفقیت ایمان دارند. طرز فکر کارآفرینان موفق از بسیاری جهات با طرز فکر کارگران سنتی متفاوت است.

به عنوان مثال، اگر یک کارگر سنتی نیاز به کسب درآمد بیشتر داشته باشد، اغلب رزومه خود را بررسی می کند و به دنبال شغلی با درآمد بهتر می گردد. با این حال، فردی با روحیه کارآفرینی به دنبال راه هایی برای کسب درآمد از طریق راه اندازی یا رشد یک کسب و کار است. نکته اینجاست: هر کسی می تواند طرز فکر یک کارآفرین موفق را توسعه دهد.

اهمیت ذهنیت کارآفرینی

قدرت ذهنیت کارآفرینی وقتی به آن فکر می کنید آشکار می شود. کارآفرینان مانند خودشان موفق می شوند، زیرا فکر می کنند، عمل می کنند و دنیا را متفاوت از اکثر مردم می بینند.  دلایل زیادی وجود دارد که چرا ذهنیت کارآفرینی اهمیت دارد. به عنوان مثال، ایجاد یک ذهنیت کارآفرینی می تواند به کاهش شک، ترس و اضطراب کمک کند. همچنین می تواند به حرکت، تمرکز و رشد کمک کند. ذهنیت کارآفرینی اساس موفقیت کسب و کار است. حال، بیایید بررسی کنیم که کارآفرینان چگونه فکر می کنند.

چگونه مانند یک کارآفرین فکر کنیم

اگر می خواهید یاد بگیرید که چگونه یک ذهنیت کارآفرینی ایجاد کنید، باید بدانید که کارآفرینان موفق چگونه فکر می کنند. بنابراین، بیایید نگاهی دقیق تر به ۲۰ ویژگی اساسی ذهنیت کارآفرینی بیندازیم.

۱.مستقل

این یکی از مهمترین جنبه های ذهنیت کارآفرینی است. کارآفرینان از جمعیت پیروی نمی کنند یا به دیگران نگاه نمی کنند تا به آنها دستور داده شود. در عوض، آنها به قلب خود گوش می دهند و مسیر خود را تراش می دهند. همانطور که استیو جابز، بنیانگذار اپل، گفت: “اجازه ندهید سر و صدای نظرات دیگران صدای درونی شما را خفه کند.”

۲. مسئولیت پذیر

ذهنیت مستقل کارآفرینان موفق از قبول مسئولیت کامل ناشی می شود. کارآفرینان دیگران را به خاطر وضعیت زندگی خود سرزنش نمی کنند – آنها با قبول مسئولیت بهبود آن، خود را توانمند می کنند. شکست، موفقیت، شرایط زندگی مهم نیست که چیست. حتی اگر چیزی تقصیر شما نباشد، با قبول مسئولیت آن، قدرت بهبود آن را پیدا می کنید.

۳. فراوانی

کلید موفقیت کارآفرینی فراوانی است. کارآفرینان موفق می دانند که می توانند وضعیت را بهبود بخشند، پول بیشتری به دست آورند و فرصت های جدیدی خلق کنند. در نتیجه، کارآفرینان پول یا دانش احتکار نمی کنند. آنها باز، سخاوتمند هستند و درک می کنند که “آنچه را که می دهید، دریافت می کنید.” نویسنده و کارآفرین، رابرت کیوساکی، زمانی نوشت: “من هرگز با یک فرد ثروتمند که هرگز پولی از دست نداده باشد، ملاقات نکرده ام. اما من با افراد فقیر زیادی ملاقات کرده ام که هرگز یک سکه از دست نداده اند.»

۴. هدف گرا

تفکر کارآفرینی هدف گرا است. به عبارت دیگر، کارآفرینان موفق آرزوها و رویاهایی ندارند، آنها اهداف و برنامه هایی دارند. بنابراین، هنگام ایجاد یک ذهنیت کارآفرینی، اهداف را تعیین کنید. اهدافی که عبارتند از:

  • خاص
  • قابل اندازه گیری
  • قابل دستیابی
  • مربوط
  • حساس به زمان

۵. از شکست نمی ترسیم

وقتی یاد می گیرید که چگونه مانند یک کارآفرین فکر کنید، باید به شکست متفاوت از اکثر مردم نگاه کنید. کارآفرینان از شکست نمی ترسند، آنها از آن قدردانی می کنند.  هر “شکست” به سادگی یک پله برای یادگیری است و به شما کمک می کند تا به موفقیت نزدیکتر شوید. همانطور که مخترع معروف توماس ادیسون گفت: “من شکست نخورده ام. من فقط ۱۰۰۰۰ راه را پیدا کردم که کار نمی کند. شکست در چیزی مطمئناً به این معنی نیست که شما یک شکست خورده هستید، فقط اینکه چیزی آنطور که انتظار داشتید پیش نرفت و باید دوباره تلاش کنید.

۶. رشد محور

دکتر کارول دوک، روانشناس دانشگاه استنفورد، شکست را مورد مطالعه قرار داد و گفت: “به مدت ۲۰ سال، تحقیقات من نشان داده است که دیدگاهی که شما نسبت به خود اتخاذ می کنید، عمیقاً بر نحوه زندگی شما تأثیر می گذارد.” به طور خاص، او دریافت که دو نوع ذهنیت اصلی وجود دارد: ثابت و رشد.

فردی با ذهنیت ثابت معتقد است که آنها نسبتاً دائمی هستند و نمی توانند خیلی تغییر کنند. ذهنیت کارآفرین رشد محور است. کارآفرینان بر این باورند که می توانند به عنوان یک انسان رشد کنند، چیزهای جدید یاد بگیرند و مهارت های جدید را توسعه دهند. آنها بر این باورند که با کمی تلاش مداوم می توانند خود را به هر کسی که می خواهند تبدیل کنند. هال الرود، نویسنده و کارآفرین پرفروش، گفت: «سطح موفقیت شما به ندرت از سطح پیشرفت شخصی شما فراتر می رود، زیرا موفقیت چیزی است که توسط شخصی که تبدیل می شوید جذب می کنید.» به عبارت دیگر، رشد شخصی تمایل به ایجاد موفقیت دارد. بنابراین، به تلاش برای بهبود خود ادامه دهید .

۷. بازخورد جویی

موفق ترین کارآفرینان نگران به نظر رسیدن جذاب نیستند، آنها فقط می خواهند موفق شوند و می دانند که یادگیری از بازخورد به سرعت بخشیدن به این روند کمک می کند.

۸. یادگیری محور

  • اکثر مردم اوقات فراغت خود را صرف جستجوی سرگرمی می کنند، چه از طریق رسانه های اجتماعی، نتفلیکس، بازی، خواندن رمان یا معاشرت با دوستان. با این حال، تفکر کارآفرینی بیشتر با یادگیری و توسعه سروکار دارد. مثلا:
  • کارآفرینان به جای تماشای تلویزیون، ممکن است در یک دوره آنلاین شرکت کنند تا به آنها کمک کند تا به سمت اهداف خود حرکت کنند.
  • به جای بازی، کارآفرینان اغلب ساعت‌ها را صرف اصلاح قیف فروش خود می‌کنند .
  • و به جای پیمایش در رسانه های اجتماعی، کارآفرینان بیشتر به پادکست های انگیزشی گوش می دهند یا کتاب های تجاری می خوانند .

۹. آینده نگر

اگر می خواهید یاد بگیرید که چگونه مانند یک کارآفرین فکر کنید، باید درازمدت فکر کنید. وارن بافت، سرمایه‌گذار میلیاردر معروف، می‌گوید: «یکی امروز در سایه نشسته است، زیرا کسی مدت‌ها پیش درختی کاشته است.» کارآفرینان موفق می دانند که رسیدن به اهداف بزرگ به زمان زیادی نیاز دارد. بنابراین، آنها با هدف خود شروع می کنند و به عقب کار می کنند و در هر مرحله از راه مهندسی معکوس می کنند.

۱۰. خودپذیر

بسیاری از مردم با پذیرش خود دست و پنجه نرم می کنند. وقتی چیزی را در مورد خود دوست ندارید، به راحتی می توانید ارزش خود را بی ارزش کنید یا حتی از خود متنفر شوید. اما اگر ذهنیت رشدی داشته باشید، می دانید که همیشه می توانید تغییر کنید و پیشرفت کنید. بنابراین، کارآفرینان موفق خود را همانگونه که هستند، می پذیرند. آن‌ها می‌دانند که چه کسی هستند، گذرا است، و در تلاش هستند تا به فردی که می‌خواهند تبدیل شوند.

۱۱. خودآگاهی

کارآفرینان می دانند که تنها چیزی که ما را عقب نگه می دارد خودمان هستیم. در نتیجه، آنها خودآگاهی را تمرین می کنند .  آنها به نقاط قوت و ضعف خود توجه زیادی دارند که به آنها امکان می دهد سریعتر پیشرفت کنند و به نقاط قوت خود بازی کنند.

۱۲. مشارکتی

کسب ‌و کارهای بزرگ نیاز به کار گروهی دارند. بنابراین، اگر می‌خواهید مانند یک کارآفرین فکر کنید، باید به جای «من» به «ما» فکر کنید. یک ضرب المثل آفریقایی وجود دارد که می گوید: اگر می خواهی سریع بروی، تنها برو. اگر می خواهید دور بروید، با هم بروید. در نتیجه، کارآفرینان موفق به طور مشترک فکر می کنند و مهارت های رهبری خود را تمرین می کنند.

۱۳. شجاع

کسب و کار آسانی نیست.  همانطور که پیتر دراکر مشاور معروف مدیریت می گوید: “هر وقت یک کسب و کار موفق می بینید، یک بار شخصی تصمیم شجاعانه ای گرفته است.” اما این بدان معنا نیست که کارآفرینان به خود شک ندارند. نلسون ماندلا، فعال و رئیس جمهور سابق آفریقای جنوبی، توضیح داد: “من فهمیدم که شجاعت نبود ترس نیست، بلکه پیروزی بر آن است.”

۱۴. راحت با ناراحتی

شجاعت منجر به یک ویژگی ذهنی کارآفرینی اساسی می شود: یادگیری راحت بودن با ناراحتی. رشد و گسترش شما را ملزم می کند که از منطقه راحتی خود فراتر بروید. بنابراین، هنگام ایجاد یک ذهنیت کارآفرینی، تمرین کنید که به موقعیت های ناراحت کننده مانند طرد شدن متمایل شوید.

۱۵. سازگار

کارآفرینان اهداف بزرگی دارند و می دانند که دیدن کل پلکان قبل از بالا رفتن غیرممکن است. اما به هر حال صعود می کنند، با این آگاهی که همیشه می توانند خود را با تحولات جدید وفق دهند. برای مثال، اگر اولین محصول شما شکست خورد ، یکی دیگر را امتحان کنید. و اگر تبلیغات فیسبوک شما هنوز باعث فروش نمی شود، مهارت های خود را تقویت کنید.

۱۶. حل مسئله

کارآفرینان تفکر انتقادی را توسعه می دهند و سعی می کنند مشکلات را حل کنند.  اگر در مورد آن فکر کنید، این جوهر هر کسب و کاری است. برای مثال، لوله‌کش‌ها لوله‌های شکسته را تعمیر می‌کنند، نت‌فلیکس خستگی را درمان می‌کند، و تولیدکنندگان خودرو به مردم کمک می‌کنند تا در اطراف خود حرکت کنند. برایان چسکی، یکی از بنیانگذاران Airbnb، می‌گوید: «اگر سعی می‌کردیم به یک ایده خوب فکر کنیم، نمی‌توانستیم به ایده خوبی فکر کنیم. شما فقط باید راه حل یک مشکل را در زندگی خود پیدا کنید.”

۱۷. رانده و سرسخت

انگیزه بخشی ضروری از ذهن کارآفرینی است. کارآفرینان برای رسیدن به اهداف خود انگیزه و انگیزه دارند. آن‌ها سخت کار می‌کنند و از سواری لذت می‌برند، زیرا می‌دانند که از این راه سود خواهند برد. مارک کوبان، کارآفرین گفت: «این در مورد پول یا ارتباطات نیست. این تمایل به کار کردن و یادگیری بیشتر از همه در مورد کسب و کار شما است. به طور مشابه، کارآفرینان برای دستیابی به اهداف خود به جهنم یا آب بالا دست می یابند. وقتی شرایط سخت می‌شود، به آن پایبند می‌مانند تسلیم نمی‌شوند. همانطور که هنری فورد گفت: “وقتی به نظر می رسد همه چیز بر علیه شما پیش می رود، به یاد داشته باشید که هواپیما برخلاف باد بلند می شود، نه با آن.”

۱۸. متمرکز

کارآفرینان موفق روی دستیابی به اهداف خود متمرکز هستند، هرگز تعلل نمی کنند و همیشه مهمترین وظایف را در اولویت قرار می دهند. برای انجام این کار، از خود بپرسید: “آیا این به من کمک می کند تا به اهداف بلندمدت خود برسم؟” اگر پاسخ مثبت است، بپرسید: “آیا این مهمترین کاری است که در حال حاضر انجام می شود؟”

۱۹. عمل گرا

کارآفرینان دوست دارند کتاب بخوانند، ویدیو تماشا کنند و برنامه ریزی کنند، اما در واقع هرگز به کسب و کار نمی پردازند . کارآفرینان مشتاق تمایل به عمل دارند. آنها می دانند که علم بدون عمل بی معنی است. همانطور که والت دیزنی، انیماتور و کارآفرین گفت: “راه شروع این است که حرف زدن را کنار بگذارید و شروع به انجام دادن کنید.”

۲۰. تعیین کننده

ذهن کارآفرین تعیین کننده است. کارآفرینان باید با مشکلات روبرو شوند و هر روز تصمیمات زیادی بگیرند، اغلب با اطلاعات ناکافی برای کمک.  کارآفرینان موفق تصمیم می گیرند و سپس به سر کار باز می گردند. آنها می دانند که «شما همیشه می توانید یک صفحه بد را ویرایش کنید. شما نمی توانید یک صفحه خالی را ویرایش کنید، همانطور که نویسنده جودی پیکول گفت: بنابراین قاطعیت را تمرین کنید. برای مثال، دفعه بعد که در یک رستوران هستید، یک بار به منو نگاه کنید، تصمیم بگیرید و با اطمینان سفارش دهید.

جمع بندی

داشتن یک ذهنیت کارآفرینی به شما این امکان را می‌دهد که متفاوت از یک کارگر معمولی فکر کنید، عمل کنید و دنیا را درک کنید و پایه و اساس موفقیت را ایجاد کنید . اکنون، شما نمی توانید یک شبه ذهنیت کارآفرینی ایجاد کنید. اما، با درک برخی از مهارت‌ها و ویژگی‌های کلیدی کارآفرینی، می‌توانید مراقب رفتار خود باشید و یاد بگیرید که چگونه مانند یک کارآفرین فکر کنید.

انتهای مطلب/ منبع

چگونه بدون سرمایه یا تجربه به یک کارآفرین تبدیل شویم؟

چگونه بدون سرمایه یا تجربه به یک کارآفرین تبدیل شویم؟

رئیس خود بودن، تلاش برای رسیدن به اهدافتان برای بسیاری از مردم، کارآفرینی هدف نهایی شغلی است. اما به همان اندازه که اداره کسب و کار خودتان عالی به نظر می رسد، بسیار دشوار است. همچنین کارآفرینان بیش از سایر افراد مضطرب هستند و استرس روزانه بیشتری را تجربه می کنند. به هر حال، وقتی شما مسئول نتیجه نهایی هستید، هر شکست شخصاً متوجه شما می شود.

چگونه یک کارآفرین شویم

۱.ایده های راه اندازی سودآور را شناسایی کنید

یک استارتاپ موفق با یک ایده شروع می شود. بدون کسب و کار نمی توانید کسب و کار بسازید. در اینجا چند تکنیک خلاقانه برای فکر کردن به یک محصول یا خدمات آورده شده است:

از دوستان خود بپرسید که چه چیزی آنها را ناامید می کند. چه چیزی یک محصول یا خدمات را سودآور می کند؟

راه حلی برای مشکل یا ناامیدی ارائه می دهد که مردم حاضرند برای رفع آن هزینه کنند. بنیانگذاران همیشه از ناامیدی های خود الهام می گیرند.  در حین طوفان فکری، از دوستان خود بخواهید تا چیزهای روزمره را که آنها را آزار می دهد، پیگیری کنند. سپس لیست آنها را مرور کنید و به دنبال مشکلاتی باشید که ممکن است بتوانید آنها را حل کنید.

از دیگر استارت آپ های نوظهور الهام بگیرید

بررسی آنچه دیگران به ذهنشان خطور کرده‌اند می‌تواند راهی عالی برای تسریع روند فکر شما باشد. برای الهام گرفتن دیجیتال، به Product Hunt بروید ، مجموعه‌ای که دائماً به‌روزرسانی می‌شود از جدیدترین برنامه‌ها، وب‌سایت‌ها و بازی‌ها. در همین حال، Kickstarter  برای محصولات فیزیکی عالی است. همچنین تعداد زیادی سایت بررسی محصول وجود دارد که ممکن است خلاقیت شما را جرقه بزند. Uncrate ، Werd و Wirecutter را امتحان کنید .

روندهایی را برای اثبات آینده ایده خود شناسایی کنید

با تغییر جهان، مردم به محصولات متفاوتی نیاز دارند. به عنوان مثال، ظهور Uber، Lyft و سایر برنامه‌های اشتراک‌گذاری سواری، تقاضای یک برنامه شخص ثالث را ایجاد کرد که ارزان‌ترین کرایه‌ها را در آن لحظه به شما می‌گوید. شما می خواهید جلوتر از منحنی شوید. پیش‌بینی‌های روند صنعت یا بازار خود را بخوانید یا نشریات پیش‌بینی روند جهانی مانند Trend Hunter و Springwise  را بررسی کنید . سپس از خود بپرسید: “اگر این پیش بینی ها محقق شود، کدام ابزار لازم خواهد بود؟”

۲. یک دسته بندی در حال رشد را شناسایی و روی آن تمرکز کنید

استفن کی ، متخصص صدور مجوز و استراتژیست مالکیت معنوی ، انتخاب دسته‌ای را توصیه می‌کند که شما را مجذوب خود می‌کند اما بیش از حد رقابتی نیست. او توضیح می دهد: “من از صنایعی که به شدت چالش برانگیز هستند، مانند صنعت اسباب بازی اجتناب می کنم. افراد زیادی در آن فضا ایجاد می کنند.” اگر روی دسته‌بندی محصولاتی تمرکز کنید که در حال رشد هستند و همچنین پذیرای نوآوری‌های باز هستند، زمان آسان‌تری برای صدور مجوز ایده‌های خود خواهید داشت. بعد از اینکه یک دسته را انتخاب کردید، Key می گوید باید همه محصولات آن دسته را مطالعه کنید.

  • مزایای هر محصول چیست و چگونه متفاوت است؟
  • استراتژی بسته بندی و بازاریابی آنها چیست؟
  • داوران چه می گویند؟
  • پیشرفت های بالقوه چیست؟
  • هنگامی که محصولی را انتخاب کردید، سؤالاتی مانند زیر را در نظر بگیرید:
  • برای بهبود آن چه می توان کرد؟
  • آیا می توانم یک ویژگی جدید اضافه کنم؟
  • در مورد مواد مختلف چطور؟
  • آیا می توانم آن را شخصی سازی کنم؟

۳. یک تقاضای کم خدمت را پر کنید

اگر چرخ های کافی وجود نداشته باشد، نیازی به اختراع مجدد چرخ ندارید. بسیاری از افراد پس از مشاهده شکاف در بازار، کسب و کارهای موفقی را شروع می کنند. برای مثال، شاید متوجه شده باشید که کمبود برون سپاری فروش با کیفیت بالا وجود دارد. از آنجایی که تجربه توسعه فروش و مدیریت حساب در شرکت‌های فروش در مراحل اولیه را دارید، ممکن است تصمیم بگیرید این خدمات را به استارت‌آپ‌های فناوری ارائه دهید.

۴. چیزی بهتر (یا ارزان تر) از آنچه در خارج وجود دارد بسازید

شما همیشه نیازی به توسعه چیزی کاملاً جدید ندارید. اگر بتوانید محصول موجود را با قیمت پایین تر، کیفیت بهتر یا در حالت ایده آل هر دو ارائه دهید، مشتریان زیادی خواهید داشت. بهتر از آن، به وضوح یک تقاضای موجود وجود دارد. در طول روز، فهرستی از هر چیزی که استفاده می کنید تهیه کنید. سپس فهرست را برای چیزی که می توانید بهبود بخشید مرور کنید.

پیشنهادات دیگر

  • شبکه با کارآفرینان دیگر: از Meetup یا Eventbrite برای یافتن رویدادها در جامعه استارت آپی محلی استفاده کنید. نه تنها شبکه سازی با دیگر کارآفرینان به شما کمک می کند تا روابط ارزشمندی ایجاد کنید، بلکه ایده های زیادی نیز به شما می دهد.
  • درخواست های پتنت تحقیقاتی: درخواست های ثبت اختراع معمولاً ۱۸ ماه پس از ثبت عمومی منتشر می شوند. اگرچه ما کپی مستقیم هیچ اختراعی را توصیه نمی‌کنیم، اما مرور این اسناد می‌تواند به شما احساس خوبی از اینکه یک فضای خاص به کجا می‌رود  بدهد.
  • یک جلسه طوفان فکری داشته باشید: اگر می خواهید خلاقیت خود را به جریان بیندازید، سه تا پنج نفر دیگر را که دارای تفکرات کارآفرینی هستند به یک جلسه طوفان فکری دعوت کنید. از همه بخواهید برای بحث در مورد یک دسته محصول خاص یا سؤالی آماده بیایند، مانند “نوع X مورد علاقه شما چیست و چرا؟” یا “آیا از چیزی برای انجام Y استفاده می کنید؟ چرا یا چرا نه؟” پاسخ ها ممکن است به ایده های عالی منجر شوند.

۵. ایده استارتاپ خود را با تحقیقات شخصیت خریدار تأیید کنید

شما یک ایده دارید. اما هنوز کار روزانه خود را رها نکنید. قبل از اینکه همه چیز را وارد کنید، باید بدانید که افراد دیگر واقعاً محصول شما را می خواهند. برای ارزیابی ایمن ماندگاری محصول خود در بازار، با درک شخصیت خریدار خود ، یعنی افرادی واقعی که قصد دارید به آنها بفروشید، شروع کنید. اگر محصول شما نیازی را برآورده نکند، صرف نظر از اینکه چقدر نوآورانه یا جالب باشد، علاقه ای به آنها نخواهند داشت. به همین دلیل است که شخصیت خریدار و تحقیقات بازار بسیار مهم است.

هنگامی که مشتری ایده‌آل خود را شناسایی کردید، مصاحبه با افرادی که با این شرایط مطابقت دارند باید جزء مهمی از تحقیقات شما باشد. یک نسخه نمایشی فعال از محصول خود را به آنها نشان دهید، از آنها بپرسید که چه چیزی را دوست دارند و چه چیزی را دوست ندارند، چقدر برای آن هزینه می کنند، چند بار از آن استفاده می کنند و غیره.

اگر می خواهید قبل از ساختن هر چیزی علاقه بازار را آزمایش کنید، یک صفحه فرود بسازید که محصول یا خدمات شما را توصیف کند. از مردم بخواهید در ازای دسترسی زودهنگام، آدرس ایمیل خود را ارسال کنند. اشتراک، عضویت یا محصول رایگان؛ تخفیف، به روز رسانی محصول، یا پیشنهاد قانع کننده دیگر. سپس ویدیو را در جستجوی اجتماعی، پولی و غیره تبلیغ کنید و ببینید چه تعداد از بازدیدکنندگان به ثبت نام تبدیل می شوند.

۶. با حداقل محصول قابل دوام (MVP) شروع کنید

MVP  ساده ترین و ابتدایی ترین نسخه ابزار یا سرویس ممکن است. این به اندازه کافی کاربردی است تا مشتریان اولیه را راضی کند و درک کند که چه چیزی باید بهبود یابد.

فرض کنید می‌خواهید اپلیکیشنی بسازید که دانشجویان را با معلمان مجازی مرتبط کند. شما ممکن است یک نسخه بدون استخوان ایجاد کنید، به صورت دستی از ۱۵۰ معلمی که آنلاین پیدا کرده اید دعوت کنید تا به آن بپیوندند و سپس پیوند برنامه را در صفحه فیس بوک دانشگاه محلی ارسال کنید. اگر تعداد مناسبی از ثبت نام دریافت کردید، این نشانه ای است که باید به جلو حرکت کنید. اگر به ندرت چیزی به دست می آورید، باید یا در مورد ایده تجدید نظر کنید یا تازه شروع کنید. شروع کوچک با یک MVP هزینه های شما را برای شروع پایین نگه می دارد، اما با ادامه اعتبارسنجی محصول، فضایی را برای رشد فراهم می کند.

۷. یک طرح کسب و کار ایجاد کنید

طرح کسب و کار یک سند رسمی است که جزئیات اهداف کسب و کار شما و مراحلی را که برای دستیابی به آنها انجام خواهید داد. این ممکن است شامل استراتژی بازاریابی، بودجه و پیش بینی ها و نقاط عطف مالی باشد. به عنوان یک کارآفرین، وظیفه شما تعیین ماموریت، چشم انداز و اهداف بلند مدت و کوتاه مدت شرکت است. همانطور که شما این نوع برنامه ریزی استراتژیک را برای سرمایه گذاری خود انجام می دهید، طرح کسب و کار خروجی کار شما است و به رشد استارتاپ شما کمک می کند.

۸. بر اساس بازخورد به تکرار ادامه دهید

به خاطر داشته باشید که MVP شما احتمالا برای رقابتی ماندن در دسته بندی های بازاری که انتخاب می کنید کافی نخواهد بود، به خصوص اگر رویاهای بزرگی برای استارتاپ خود دارید. اکنون چرخه فرا می رسد، ایجاد علاقه و تقاضا (بازاریابی محصول)، تضمین مشتریان (فروش محصول)، سنجش رضایت، بهبود محصول بر اساس بازخورد… و تکرار. بهینه‌سازی تمام قسمت‌های این چرخ فلایویل، درآمد مورد نیاز برای سرمایه‌گذاری در محصول را ایجاد می‌کند و سرمایه‌گذاری در محصول باعث ایجاد علاقه اضافی از موارد زیر می‌شود:

  • مشتریان راضی در ایجاد ارجاعات دهان به دهان
  • پیشنهادات رقابتی تر که مشتریان جدید را جذب می کند

۹. یک بنیانگذار پیدا کنید

خرد متعارف می گوید که هنگام شروع یک کسب و کار جدید باید به دنبال یک بنیانگذار باشید. سه مزیت اصلی برای داشتن یک بنیانگذار وجود دارد.

۱. دریافت بودجه آسان تر است. صرف نظر از اینکه چند بنیانگذار واقعاً در موفقیت یک شرکت نقش دارند یا نه، بسیاری از سرمایه گذاران سرمایه گذار معتقدند که این کار را انجام می دهد. آنها تمایلی به حمایت از بنیانگذاران انفرادی ندارند.

۲. از حمایت عاطفی برخوردار هستید. اداره یک شرکت یک تجربه استرس زا، هیجان انگیز و منحصر به فرد است. اگر به تنهایی سوار ترن هوایی احساسی هستید، در طول فراز و نشیب، کسی را نخواهید داشت که با او جشن بگیرید – یا از سقوط ها جان سالم به در ببرید. یکی از بنیانگذاران دقیقاً درک می کند که شما چه چیزی را تجربه می کنید و باعث می شود کمتر احساس تنهایی کنید.

۳. آنها می توانند مهارت ها، دانش و ارتباطات متفاوتی را ارائه دهند. شاید شما در فروش عالی باشید، در حالی که هم بنیانگذار شما فنی تر است. شما ارتباطات زیادی دارید، و آنها قبلاً یک تجارت راه اندازی کرده اند. انتخاب یکی از بنیانگذاران با رزومه رایگان راهی عالی برای افزایش شانس موفقیت شما است.

اما داشتن یک بنیانگذار اشکالاتی نیز دارد:

۱. ممکن است درگیری وجود داشته باشد. شما و شریک زندگی تان به ناچار اختلاف نظر خواهید داشت. کمی اختلاف نظر سالم سازنده است، اما اگر راه حلی نسبتاً سریع پیدا نکنید، زمان و انرژی ارزشمندی را هدر خواهید داد. به علاوه، ممکن است به روحیه تیم خود آسیب برسانید.

۲. شما باید سهام را تقسیم کنید. اگر شما تنها مالک شرکت خود هستید، با ۱۰۰٪ سهام شروع می کنید. همانطور که زمان می گذرد و افراد بیشتری را استخدام می کنید و یا بودجه دریافت می کنید، آن سهام را توزیع می کنید. اما احتمالاً بسته به اینکه چه کسی هستند، ۰.۰۰۵٪ تا ۳۵٪ را به یک نهاد اختصاص دهید. اگر یک موسس داشته باشید، به طور خودکار ۴۰ تا ۶۰ درصد از شرکت خود را در یک لحظه کنار می گذارید.

۳. پیدا کردن یکی می تواند دشوار باشد. پیدا کردن فردی با اخلاق کاری مشابه، عادات کاری و شخصیت مکمل می تواند واقعا سخت باشد. علاوه بر این، آنها باید به دیدگاه شما ایمان داشته باشند، مهارت های مناسب را در اختیار داشته باشند و در وهله اول تمایل داشته باشند که هم بنیانگذار شما باشند. این یک دستور بلند است. شایان ذکر است که نمونه‌های زیادی از استارت‌آپ‌های موفق با بنیان‌گذاران ناموفق وجود دارد که به دلیل اختلافات بین بنیان‌گذاران شکست خورده‌اند. بر اساس موقعیت خود تصمیم بگیرید، نه توصیه های سنتی.

کجا یک بنیانگذار پیدا کنیم

اگر تصمیم دارید که یک بنیانگذار می خواهید، قدم بعدی پیدا کردن یکی از بنیانگذاران است. ابتدا به شبکه خود نگاه کنید. انتخاب فردی که از قبل می‌شناسید، یا او را که ارتباطات شما می‌تواند تضمین کند، بسیار کمتر از یک غریبه است. این مفهوم به طور معکوس نیز کار می کند: شما همچنین می توانید آنها را متقاعد کنید که اگر یک ارتباط درجه یک یا دوم هستند به شما بپیوندند.

کسب تجربه به عنوان یک کارآفرین

دو راه اصلی برای نزدیک شدن به کسب تجربه به عنوان یک کارآفرین وجود دارد: انجام کار خودتان یا استخدام برای آن.

کسب تجربه خودتان

با توسعه کسب و کار جدید خود می توانید تجربه کسب کنید. راه هایی که می توانید خودتان تجربه کسب کنید عبارتند از:

شبکه با دیگر متخصصان

شبکه های حرفه ای شما را در معرض افراد حرفه ای بیشتری قرار می دهد که می توانید از آنها بیاموزید یا حتی یک مربی مشتاق پیدا کنید. می‌توانید به شبکه‌های حرفه‌ای آنلاین مانند LinkedIn بپیوندید تا از رویدادهای شبکه مجازی یا حضوری برای ارتباط و ملاقات با کارآفرینان دیگر مطلع شوید.

انجام تحقیقات مستقل

انجام تحقیقات شخصی از منابع معتبر و کارآفرینان سابق به شما در درک بهتر مسئولیت های خود کمک می کند. نه تنها تحقیقات رفتاری مفید خواهد بود، بلکه یافتن منابعی برای ساده‌سازی عملیات کسب ‌و کارتان به شما کمک می‌کند تا کسب ‌و کارتان را با مقیاس‌بندی توسعه دهید.

دوره های کارآفرینی را بگذرانید

کاوش در مطالعات کارآفرینی از طریق یک موسسه کالج یا دوره صدور گواهینامه می تواند نسبت به منابع اینترنتی معمولی دانش عمیق تری در مورد ورود به صنعت ارائه دهد.

استخدام برای تجربه

اغلب اوقات، کارآفرینی که کسب و کاری را شروع می کند، برای کسب تجربه استخدام می کند تا آنها را در مسیر درست راهنمایی کند.

۱. با یک مربی کسب و کار کار کنید

یک گزینه پولی برای کسب تجربه، کار با یک مربی یا مشاور کسب و کار است. آنها می توانند راه حل های بسیار متفاوتی را به شرح زیر به شما ارائه دهند:

  • مربی کسب و کار: این مربی یک کارآفرین را به سمت راه حل ها هدایت می کند. این بدان معنی است که کارآفرین در واقع شایستگی خود را بهبود می بخشد.
  • مشاور کسب و کار: یک مشاور به عنوان یک پیمانکار مشکلات کارآفرین را حل می کند.

توسعه مهارت های انتقادی، وضوح مراحل مورد نیاز برای موفقیت و سایر دانش های خاص برای رشد به عنوان یک کارآفرین حیاتی است. با گذشت زمان، این مهارت ها را می توان از طریق ایجاد رابطه نزدیک با آنها در حین انجام کسب و کار به دست آورد.

۲. افراد با تجربه را به تیم خود اضافه کنید

از همان افرادی که به تیم خود می آورید بیاموزید. شما می توانید از استعدادهای با تجربه درس بگیرید و با گذشت زمان، شکاف های دانش خود را پر کنید. این می تواند شامل استخدام یک افسر مالی با سال ها تجربه برای نظارت بر مسائل مالی که با آنها ناآشنا هستید یا سایر اعضای مهم تیم برای کمک به عملیات کسب و کار شما باشد.

هنگام استخدام، یک کارآفرین باید به کاری که خودش انجام می دهد و کاری که باید به شخص دیگری اعتماد کند فکر کند. کسی را برای انجام کارهایی که در آن مهارت دارید استخدام نکنید، این پول را برای استعدادهای مورد نیاز برای پر کردن شکاف های موجود در استراتژی خود یا زمانی که مقیاس می کنید و به اعضای تیم بیشتری برای اجرای استراتژی نیاز دارید، پس انداز کنید.

شما دانش و ابزار لازم برای تبدیل شدن به یک کارآفرین را دارید، اما راه اندازی کسب و کار شما هزینه دارد. در زیر روش‌های متعددی را برای تامین مالی کسب‌وکارتان از پایه مورد بحث قرار می‌دهیم. برای پول درآوردن باید پول خرج کنی. برای تامین مالی استارتاپ خود، گزینه های زیر را در نظر بگیرید:

۱.از خانواده و دوستان خود بخواهید در کسب و کار شما سرمایه گذاری کنند

بسیاری از کارآفرینان برای سرمایه گذاری اولیه به دوستان و خانواده خود تکیه می کنند. شما می توانید بودجه را با سهامی در استارتاپ خود مبادله کنید.

۲. درخواست کمک هزینه کسب و کار کوچک

دولت‌ها برای کمک به کسب ‌و کارهای کوچک از جمله وام‌های کم بهره ، سرمایه‌های مخاطره‌آمیز و کمک‌های بلاعوض دارند.

۳. درخواست سرمایه خطرپذیر

شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر به دنبال شرکت های جوان و خصوصی هستند. بازدهی که آنها انتظار دارند بستگی به این دارد که استارتاپ شما چقدر بالغ است. اگر آنها درست قبل از اینکه شرکت شما سهامی عام شود یا خریداری شود سرمایه گذاری کنند، بازدهی ۳ برابری خوب است.

۴. وام بگیرید

شما نمی توانید در سال اول شرکت خود برای وام درخواست دهید، زیرا وام دهندگان تمایلی به انجام چنین سرمایه گذاری پرریسکی ندارند. با این حال، می توانید از برنامه وام خرد اداره مشاغل کوچک استفاده کنید.

جمع بندی

به کارآفرینی تبدیل شوید که باید باشید سفر به سمت کارآفرینی طولانی است، اما می تواند بسیار مفید باشد. در حالی که ممکن است یک شبه اتفاق نیفتد، اما می دانید برای تبدیل شدن به یک کارآفرین، کسب تجربه و تامین مالی یک کسب و کار چه چیزی لازم است.

انتهای مطلب/ منبع

اهمیت کارآفرینی؛ انواع، مزایا و سبک ها

اهمیت کارآفرینی؛ انواع، مزایا و سبک ها

اقتصادها با نوآوری نیرو می گیرند. بسیاری از این نوآوری از افراد آینده نگر ناشی می شود که دارای انگیزه، مهارت ها و پیشینه برای تبدیل یک چشم انداز کسب و کار به واقعیت هستند. با این حال، اهمیت کارآفرینان فراتر از تأثیری است که آن افراد بر شرکت های خود دارند. آنها بر جوامع گسترده تر خود و در برخی موارد حتی بر جهان تأثیر می گذارند. کارآفرینان تحولات صنعت را تحریک می کنند، بازارهای کاملاً جدیدی ایجاد می کنند و به ایجاد جوامع انعطاف پذیر کمک می کنند. چهار روش که کارآفرینان به جامعه منتفع می‌شوند:

  • رشد اقتصادی : موفقیت محصولات و خدمات ایجاد شده و فروخته شده توسط کارآفرینان به سایر مشاغل و بازارها می رسد.
  • تولید ثروت : کارآفرینان غالباً بازارهای جدید را هدف قرار می دهند و مخاطبانی را خارج از تمرکز شرکت های مستقر می گیرند. این باعث ایجاد منابع جدید درآمد و سود می شود.
  • تغییرات اجتماعی : کالاها و خدمات نوآورانه ای که کارآفرینان ارائه می دهند وابستگی به فرآیندها و فناوری های قدیمی را کاهش می دهد. یکی از نمونه‌ها روشی است که تلفن‌های هوشمند بر نحوه برقراری ارتباط کسب‌وکارها با مشتریان، کارمندان و شرکا تأثیر گذاشته‌اند.
  • توسعه جامعه : کارآفرینان حس اجتماع را در میان افراد با اهداف و علایق مشترک، چه در یک محله و چه در سراسر قاره ها، پرورش می دهند. محصولات و خدمات آنها به رفاه اجتماعی و اقتصادی جوامع کمک می کند.

شرکت هایی که کارآفرینان پیدا کردند تمایل دارند شخصیت بنیانگذارانشان را منعکس کنند. کارآفرینان از هر زمینه اقتصادی و اجتماعی می آیند. کارآفرینان برای آماده شدن برای چالش‌های تبدیل نوآوری به سرمایه‌گذاری‌های تجاری با ارزش، به آموزش و تجربه‌ای که از برنامه‌هایی مانند مدرک کارشناسی ارشد هنر در مدیریت و رهبری دریافت می‌کنند، تکیه می‌کنند .

کارآفرینان موفق رویاهای خود و دیگران را محقق می کنند. آنها می توانند شخصیت، مهارت ها و خلاقیت خود را با نیازهای مشتری و فرصت های بازار مطابقت دهند. این راهنما اهمیت کارآفرینی را توضیح می‌دهد، انواع و سبک‌های مختلف کارآفرینی را ارائه می‌دهد و مهارت‌هایی را که برای رسیدن به اهداف کارآفرینی شما ضروری هستند، توصیف می‌کند.

انواع کارآفرینی

بیشتر مردم یک کارآفرین را فردی می دانند که رویاهای تبدیل شدن به یک غول صنعت را دارد. در حالی که بسیاری از کارآفرینان بالقوه اهداف بلندی دارند، اکثر آنها فقط امیدوارند که یک کسب و کار موفق ایجاد کنند، چه این موفقیت در سراسر جهان باشد و چه فراتر از جامعه محلی آنها نباشد. انواع کارآفرینی از مشاغل ویترینی شهر تا نوآوری‌های تکنولوژیکی که می‌توانند دنیا را تغییر دهند، متفاوت است.

کارآفرینان کسب و کارهای کوچک

کارآفرینان کسب و کارهای کوچک در وضعیت حقوقی شرکت خود با دیگر صاحبان مشاغل کوچک متفاوت هستند. کارآفرینان عموماً مشاغل خود را ترکیب می کنند، در حالی که مالکان به عنوان مالکان انحصاری، مشارکت یا سایر نهادهای غیرشرکتی فعالیت می کنند. کارآفرینان کسب‌وکارهای کوچک ریسک‌های بیشتری را نسبت به صاحبان کسب‌وکار کوچک معمولی متحمل می‌شوند و تمایل دارند به مجموعه‌ای از مهارت‌ها متکی باشند که شامل تفکر سطح بالا، استدلال تحلیلی و ارتباطات پیچیده بین‌فردی است.

سرمایه گذاران کارآفرین

نقش سرمایه گذاران و کارآفرینان معمولاً مکمل اما متمایز دیده می شود. کارآفرینان به دنبال سرمایه گذارانی هستند تا شرکت های جدید خود را سرمایه گذاری کنند. با این حال، برخی از کارآفرینان تنها بر روی ارائه پشتوانه مالی به واحدهای تجاری جدید تمرکز می کنند. کارآفرینان سرمایه گذار ممکن است حرفه خود را در یکی از این دو نقش آغاز کنند و به ترکیبی از هر دو بپیوندند تا از نقاط قوت هر کدام بهره ببرند.

به عنوان مثال، کارآفرینان ممکن است احساس کنند نیاز به تغییر مداوم عملیات خود دارند، که می تواند از استقرار محکم فرآیندهای تجاری جلوگیری کند. کارآفرینان با در نظر گرفتن نقش سرمایه‌گذار و خرید سهم مالکیت در یک کسب‌ و کار، احتمالاً فرصت‌های تجاری را به صورت استراتژیک‌تر برای سرمایه‌گذاری بر عملکرد کوتاه‌مدت و همچنین اهداف بلندمدت بررسی می‌کنند.

کارآفرینان فناوری

از آنجایی که فناوری‌های جدید در انواع صنایع نفوذ می‌کند، می‌توان گفت که همه کارآفرینان از جهاتی کارآفرینان فناوری هستند. با این حال، در طول ۴۰ سال گذشته، تصویر کارآفرینان فناوری توسط میلیاردرهایی مانند بیل گیتس، جف بزوس و مارک زاکربرگ تسلط داشته است. آنچه این نوع کارآفرینان را متمایز می کند، استفاده عملی آنها از نوآوری های علمی برای حل مشکلات تجاری است.

کارآفرینان فناوری با اشتیاق و باور تزلزل ناپذیرشان به ارزش ذاتی محصولات یا خدماتی که ایجاد می کنند مشخص می شوند. تبدیل شدن به یک کارآفرین فناوری معمولا مستلزم کار کردن ساعات طولانی و فداکاری های مالی در کوتاه مدت برای چشم انداز سود بلند مدت است. کارآفرینان فناوری همچنین باید این توانایی را داشته باشند که ایده های خود را بفروشند، در روزهای سخت استقامت کنند و دیگران را به همان اندازه که آنها نسبت به ایده هایشان مشتاق می کنند، احساس کنند.

کارآفرینان داخلی

کارآفرینان داخلی اصول کارآفرینی را در پروژه‌های یک شرکت یا سازمان موجود اعمال می‌کنند. یکی از تمایزهای مهم بین کارآفرینان و کارآفرینان داخلی، عدم سرمایه گذاری شخصی آنهاست که تأثیر شکست احتمالی را بر هر فردی کاهش می دهد.

کارآفرینان داخلی تمایل دارند کارکنانی با انگیزه، فعال و نوآور باشند که روحیه کارآفرینی را در تیم خود ایجاد می کنند. وقتی شرکت ها به کارکنان آزادی آزمایش و رشد در یک سازمان را می دهند، می توانند از موفقیت پروژه های داخلی کارکنان خود بهره مند شوند. با این حال، شرکت هایی که نتوانند شخصاً کار کارآفرینان درون سازمانی را تشخیص دهند، این خطر را دارند که شاهد خروج آنها برای تبدیل شدن به کارآفرینان مستقل واقعی باشند.

کارآفرینان آنلاین

کسب ‌و کارهای مبتنی بر اینترنت مزایای بسیاری را برای کارآفرینان ارائه می‌کنند، از جمله هزینه‌های راه‌اندازی کم و توانایی ایجاد سریع حضور آنلاین برای استفاده از سرعت سریع بازارها. با این حال، محدودیت کم برای ورود می تواند توهم خطرناکی برای کارآفرینان آنلاین باشد که از تلاش و پشتکار لازم برای دستیابی به اهداف تجاری خود ناتوان هستند.

شرکت‌های آنلاین به تعهد زمان و تلاش مشابه سایر اشکال کارآفرینی نیاز دارند و در معرض چالش‌های خاص خود هستند که بسیاری از آنها مربوط به فناوری است. به عنوان مثال، یک کسب و کار آنلاین احتمالاً به مشارکت با بسیاری از ارائه دهندگان خدمات مختلف متکی است، که قطعی در هر یک از آنها می تواند کسب و کار را آفلاین کند.

سبک های کارآفرینی

همانطور که هیچ دو شرکتی یکسان نیستند، هر تلاش کارآفرینی به اندازه فردی که پشت آن قرار دارد منحصر به فرد است. سبک های کارآفرینی به اندازه ایده هایی که کارآفرینان را به عمل ترغیب می کند متنوع است. یکی از کلیدهای موفقیت کارآفرینی، ایجاد شرکتی است که نقاط قوت آن با ویژگی های برجسته موسس آن مطابقت داشته باشد.

تطبیق رویکرد کارآفرینی با شخصیت

شخصیت، سابقه و تجربه یک کارآفرین بر رویکرد آنها برای راه اندازی یک کسب و کار تأثیر می گذارد. اینها از رایج ترین سبک های کارآفرینی هستند، نوآوران این پتانسیل را دارند که کل صنایع را با ایده های جدید متحول کنند. مخترع توماس ادیسون نمونه اولیه کارآفرین نوآور مدرن بود. این کارآفرینان دانش گسترده ای از صنعت خود، از جمله نیازهای مشتریان خود دارند. آنها همچنین می دانند که چگونه محصولات نوآورانه خود را توسعه و بازاریابی کنند.

مدیران اغلب نقطه مقابل کارآفرینان در نظر گرفته می شوند، اما مهارت های مدیریتی در به ثمر رساندن یک ایده عالی به عنوان یک محصول یا خدمات تجاری بسیار مهم است. کارآفرینان مدیر اهمیت انتخاب و پرورش یک تیم خوب از کارگران و اطمینان از داشتن ابزار و منابع برای موفقیت را درک می کنند

فرصت طلبان یک کسب و کار مشکل فنی مهم را شناسایی می کنند، راه حلی برنده برای مشکل ابداع می کنند و مسیری را برای ارائه آن راه حل در قالب یک محصول تجاری به بازار می کشند. کارآفرینان فرصت گرایش دارند به جای سابقه فنی، پیشینه تجاری داشته باشند، بنابراین ممکن است بیش از حد روی اهداف کوتاه مدت تمرکز کنند و چشم انداز بزرگتر را از دست بدهند.

انقلابیون از بسیاری جهات نقطه مقابل مدیران و کارآفرینان فرصت هستند زیرا آنها معمولاً دارای پیشینه فنی هستند و ممکن است نسبت به شیوه های تجاری تثبیت شده بیزاری نشان دهند. در حالی که کارآفرینان انقلابی مانند استیو جابز، بنیانگذار اپل، میراثی گسترده و عمیق به جا می گذارند، آنها اغلب به کمک افراد تجاری غیر فنی برای تحقق چشم انداز تغییر جهان خود نیاز دارند.

کارآفرینانی که کسب و کارشان با شخصیت آنها مطابقت دارد

درست همانطور که شخصیت بزرگتر استیو جابز برای رویای او برای ساختن رایانه “برای بقیه ما” مناسب بود، همانطور که شعار بازاریابی اپل اعلام می کرد، دیگر کارآفرینان مهم با به کارگیری سبک منحصر به فرد و تکرار نشدنی خود در این کار موفق می شوند. ابداع راه حل های کاملاً جدید برای مشکلات دنیای واقعی.

جان دی. راکفلر پس از تأسیس استاندارد اویل در اواخر قرن نوزدهم، “ثروتمندترین مرد تاریخ” بود. ثروت راکفلر تا حد زیادی به دلیل تمرکز او بر اداره شرکت تا حد امکان کارآمد با ایجاد یکپارچگی عمودی و افقی برای عملیات آن بود. با این حال، تلاش بی‌رحمانه راکفلر برای کارآمدی با شیوه‌های کسب و کار غیراخلاقی محدود می‌شد. واکنش اجتماعی به انحصار استاندارد اویل در نهایت منجر به فروپاشی این شرکت شد.

والت دیزنی به عنوان یک انیماتور پیشگام و غول سرگرمی مشهور است، اما بزرگترین نوآوری او ممکن است در شناخت پتانسیل تجاری سازی خلاقیت هایش در قالب اسباب بازی، لباس و سایر اقلام باشد. شرکت دیزنی همچنان یکی از بزرگترین و موفق ترین شرکت های سرگرمی در جهان است.

جف بزوس آمازون را در گاراژی در سیاتل در دهه ۱۹۹۰ تأسیس کرد. کمتر از ۲۵ سال بعد، این شرکت یکی از با ارزش ترین شرکت ها در جهان است و بزوس چندین برابر میلیاردر است. بزوس از دوران مدرسه‌اش چشم‌اندازی فراتر از سیاره ما داشته است، اما جنبه عملی هم دارد که مدت‌ها قبل از بقیه دنیا به پتانسیل اینترنت پی برده است. از آنجایی که آمازون در اوایل این قرن به رشد بی سابقه ای دست یافت، بزوس به طور همزمان در تلاش های مختلفی خارج از خرده فروشی آنلاین، از جمله پروژه فضای کسب و کار Blue Origin، سرمایه گذاری کرد.

کارآفرینان از پیشینه‌های گوناگون به وجود می‌آیند

هر زمینه ای می تواند به عنوان سکوی پرشی برای یک کسب و کار جدید موفق عمل کند. کارآفرینان از طیف وسیعی از تجربیات آموزشی، فنی و تجاری ناشی می‌شوند که شامل مدیریت، فناوری، فروش و بازاریابی و تحقیقات علمی می‌شود. کارآفرینان علاوه بر اشتیاق همیشگی برای تحقق نوآوری‌هایشان، ویژگی‌های خاصی دارند:

  • آنها متفکران مستقلی هستند.
  • آنها نسبت به شانس موفقیت خود خوشبین و مطمئن هستند.
  • آنها حل کننده خلاق مشکلات هستند.
  • آنها سرسخت، رویا و متمرکز هستند.
  • آنها بیشتر احتمال دارد که عمل کنند تا اینکه منتظر بمانند، و به جای اجتناب از آنها به چالش ها حمله می کنند.

مهارت های کارآفرینی

رشد یک کسب‌ و کار نیازمند مجموعه‌ای از مهارت‌ها است، اما یکی از ویژگی‌هایی که همه آنها را به هم مرتبط می‌کند، رهبری است. کارآفرینان یک ایده را به محصول یا خدماتی تبدیل می کنند که برای مشتریان ارزش دارد. هر مرحله از فرآیند از ایجاد طرح کسب و کار تا رسیدن به سودآوری مستلزم مجموعه ای از مهارت های سازمانی و بین فردی است که همه آنها به رهبری بستگی دارد.

مهارت‌های مهم کارآفرینی از درک ریسک‌ها در مقابل پاداش‌های سرمایه‌گذاری کسب و کار گرفته تا داشتن برنامه‌ای برای پاسخگویی با تغییر شرایط را شامل می‌شود. اینها قابلیت هایی هستند که کارآفرینان برای رونق دادن به کسب و کار خود به آنها نیاز دارند:

  • رهبری : کارآفرینان در تمام تعاملات خود با سرمایه گذاران، کارمندان و طرف های خارجی، غیرت خود را برای شرکت نشان می دهند. آنها به خود و تجارت اطمینان دارند و قاطع و در عین حال سازگار هستند. آنها به نظرات دیگران گوش می دهند و به آنها احترام می گذارند و همیشه از فرصت ها برای مطالعه و یادگیری استفاده می کنند.
  • ارتباطات بین فردی : کارآفرینان می دانند که خطوط ارتباطی در یک سازمان باید به هر دو صورت اجرا شود. ارتباط به ویژه برای کارآفرینان مهم است زیرا همه مهارت های دیگر آنها را موثرتر می کند. مهارت های ارتباطی برای بستن فروش، تقویت روحیه کارکنان، حل تعارضات و مذاکره در قراردادها استفاده می شود.
  • رفتار سازمانی : فناوری بخش حیاتی هر سرمایه گذاری تجاری جدید است، اما توانایی مدیریت افراد در نهایت موفقیت یک شرکت را تعیین می کند. مدیریت افراد اشکال مختلفی دارد، اما نکته کلیدی تطبیق رویکرد سازمانی با ویژگی های کسب و کار و کارکنان آن است.
  • استراتژی کسب ‌و کار : اهمیت تمرکز تجاری واضح و خوش‌بین بودن و تلاش برای دستیابی به اهداف شرکت با نیاز به سازگاری و پذیرش زمانی که صنایع، بازارها و ترجیحات مشتری تغییر می‌کنند متعادل می‌شود. کارآفرینان قاطع و پرشور هستند، اما همچنین آماده و مایل به ایجاد تغییرات در مواقع ضروری هستند تا شرکت را در مسیری رو به جلو نگه دارند.
  • همکاری و مدیریت پروژه : کارآفرینان اهمیت یک عضو خوب تیم بودن و همچنین خدمت به عنوان رهبر تیم را درک می کنند. آنها با مدیران، سرمایه گذاران، شرکا و ذینفعان به عنوان همتایان که همگی نقش های مهمی را به جای سلسله مراتب دارند، روابط برقرار می کنند.

مزایای کارآفرینی

مزایای کارآفرینی فراتر از کسب و کارهایی است که ایجاد می کنند. کارآفرینان زندگی افراد و جوامع و همچنین اقتصاد کلی را بهبود می بخشند. کارآفرینان در ایجاد تغییرات اجتماعی و بهبود شیوه زندگی و کار مردم نقش اساسی داشته اند. آنها با ایجاد شغل و ایجاد محصولات ایمن تر، ارزان تر و کاربردی تر به بالا بردن استاندارد زندگی برای همه کمک می کنند. مزایای کارآفرینان برای قبول خطرات ناشی از تبدیل ایده به یک کسب و کار شامل درآمدهایی است که سرمایه‌گذاری آنها ایجاد می‌کند و همچنین توانایی تنظیم برنامه خود را دارد. با این حال، کارآفرینان از اینکه می بینند ایده آنها به یک شرکت پر رونق تبدیل شده است، و دانستن مهارت ها و رهبری آنها به تحقق آن کمک کرده است، احساس رضایت می کنند.

جوامع از مزایای کارآفرینی بهره مند می شوند زیرا کسب و کارها به تقویت نوآوری، ترویج توسعه اقتصادی و ایجاد شغل کمک می کنند. یک شرکت موفق به احتمال زیاد توسعه پیدا می کند، که مالیات، شغل و سایر مزایا را برای منطقه ایجاد می کند. کسب و کارهای پر رونق تمایل به جذب سرمایه گذاری های دیگر در زمینه های مشابه یا مرتبط دارند و اغلب در پروژه های اجتماعی سرمایه گذاری می کنند و از خیریه های محلی حمایت می کنند.

با وجود مزایای فراوان کارآفرینی، خطرات ذاتی دارد. فقدان نظارت مناسب دولت می تواند منجر به اعمال ناعادلانه کار، فساد و فعالیت های مجرمانه شود. همچنین، سرمایه‌گذاری‌های کسب و کار جدید نرخ شکست بالایی دارند. مزایای کارآفرینی تنها پس از آمادگی زیاد، برنامه ریزی و تلاش زیاد محقق می شود.

انتهای مطلب/ منبع

شرح وظایف کارآفرینان

شرح وظایف کارآفرینان

کارآفرین، حرفه ای است که کسب و کاری را برای رفع نیازهای بازار ایجاد می کند.

مسئولیت های کارآفرین عبارتند از:

  • تعیین جهت و ایجاد تصویر مورد نظر برای کسب و کار
  • جست‌وجوی جهت‌ها و راه‌های جدید برای بهبود و رشد شرکت
  • نظارت بر سوابق مالی و انجام اقداماتی مانند تأمین اعتبار جدید برای رسیدگی به رویدادهای پیش بینی نشده

مسئولیت ها

  • برنامه بازاریابی کلی برای کسب و کار را ایجاد و حفظ کنید
  • تماس ها، ایمیل ها، بازدیدکنندگان و سوالات دریافتی شرکت را مدیریت کنید
  • تماس‌های خروجی برقرار کنید، به ایمیل‌ها پاسخ دهید و در صورت نیاز قرار ملاقات‌ها را دوباره برنامه‌ریزی کنید
  • با ارائه تنظیماتی در محصولات و خدمات، به مشتریان توجه کنید و رضایت مشتری را تضمین کنید
  • عملکرد منابع انسانی را برای کسب و کار انجام دهید
  • انجام کلیه وظایف دیگر که سازمان برای دستیابی به اهدافش ضروری است

الزامات و مهارت ها

  • تجربه کاری ثابت شده به عنوان یک کارآفرین یا نقش مشابه
  • دانش ساخت طرح بازاریابی
  • درک سیستم ها و فرآیندها برای اطمینان از رشد بخش طبق پیش بینی
  • آموزش ویا گواهینامه های مرتبط به عنوان یک کارآفرین

سوالات متداول

۱.یک کارآفرین چه می کند؟

کارآفرینان افرادی هستند که خطرات و لذت‌های راه‌اندازی کسب‌وکار خود را بر عهده می‌گیرند.

۲. وظایف و مسئولیت های یک کارآفرین چیست؟

یک کارآفرین مسئولیت های زیادی دارد، مانند راه اندازی و رهبری فعالیت های تجاری. آنها همچنین فرصت های صنعتی را برای کمک به رشد کسب و کار شناسایی می کنند.

۳. چه چیزی یک کارآفرین خوب را می سازد؟

یک کارآفرین خوب باید مهارت های ارتباطی عالی داشته باشد زیرا با کارمندان و سایر رهبران کار می کند تا از رشد کسب و کار خود اطمینان حاصل کند.

۴. یک کارآفرین با چه کسی کار می کند؟

یک کارآفرین با بسیاری از افراد حرفه ای مانند یک حسابدار کار می کند تا مطمئن شود که حساب های مالی کسب و کار مرتب است.

انتهای مطلب/ منبع

مسیر ایجاد استراتژی کسب‌ و کار

مسیر ایجاد استراتژی کسب‌ و کار

قبل از اینکه بروس دولین هندرسون در ۱ ژوئیه ۱۹۶۳ درهای گروه مشاوره بوستون را باز کند، مفهوم رقابت به‌ندرت در فرهنگ کسب و کار آمریکا وجود داشت، چه برسد به استراتژی. شرکت‌های بزرگ و موفقی حضور داشتند اما بااین‌حال، این شرکت‌ها در مورد سه دستورالعمل کلاسیک استراتژی: مشتریان، هزینه‌ها و رقبای خود، در سطح بالا و به‌صورت تحلیلی و دقیق فکر نمی‌کردند.

قبل از BCG، مک کینزی و بین، کسانی که صاحب مشاغل در آمریکا بودند عموماً “استراتژی” را به‌عنوان چیزی مختص به ژنرال‌ها و کمپین‌های سیاسی نادیده می‌گرفتند. اولین مشاوران مدیریت آن را تغییر دادند. با پیچیده‌تر شدن و جهانی‌شدن تجارت در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، مشاوره‌ها روش‌های پیشرفته تحقیقات بازار و تجزیه‌وتحلیل داده ها و همچنین دسترسی به متخصصان دانشگاهی و صنعتی را بر چالش‌های اصلی تجارت تحمیل کردند. آنها به شرکت‌ها کمک کردند تا زنجیره‌های تأمین کارآمدتری بسازند، موقعیت محصولات خود را بهبود بخشند، مشخص کنند که از کدام بازارها خارج شوند و کدام وارد شوند و…

این مشاوره‌ها پیشگام بسیاری از ابزارها و چارچوب‌های اصلی هستند که امروزه نیز برای توسعه استراتژی شرکت استفاده می‌شود: ماتریس ۲ × ۲، منحنی تجربه، نمودارهای SWOT (نقاط قوت، ضعف‌ها، فرصت‌ها، تهدیدها)، پنج نیروی پورتر و…

با موفقیت، BCG، مک کینزی و بین شروع به استخدام درخشان‌ترین و فنی‌ترین دانش آموزان مدرسه تجاری کردند؛ و MBA، برای اولین بار، یک انتخاب شغلی واقعاً قابل‌احترام شد. بین سال‌های ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۵، تعداد MBA های اعطاشده در سال از ۲۵،۰۰۰ به ۹۰،۰۰۰ افزایش یافت.

امروزه تقریباً ۲۰۰،۰۰۰ دانشجو هرسال در ایالات‌متحده از MBA فارغ‌التحصیل می‌شوند. ارزش استراتژی اکنون برای هر شرکتی آشکار است. مک کینزی در سال ۲۰۱۸ حدود ۱۰ میلیارد دلار، BCG حدود ۷.۵ میلیارد دلار و بین حدود ۴.۵ میلیارد دلار درآمد داشته است و هرکدام هنوز در حال رشد هستند.

از یک منظر، موقعیت مشاوره مدیریت به‌عنوان یک صنعت هرگز از امنیت زیادی برخوردار نبوده است؛ اما همان‌طور که مشتریان آنها همیشه در معرض تهدید بازیکنان و فناوری‌های جدید هستند، مشاوران نیز از نیروهای اختلال مصون نیستند.

انتهای مطلب/

نحوه برنامه ریزی، شروع و رشد کسب و کار املاک

نحوه برنامه ریزی، شروع و رشد کسب و کار املاک

راه اندازی یک کسب و کار املاک و مستغلات برای افراد ضعیف نیست. کدام صنعت دیگر شما را ملزم می‌کند که هر روز با ده‌ها مورد تماس بگیرید، اما فقط پنج معامله را در سال اول خود ببندید. این یک مثال رایج است که از هر ۴ مشاور املاک ۳ نفر در پنج سال اول شکست می خورند. اما برای کسانی که آنچه لازم است را دارند، راه اندازی کسب و کار املاک و مستغلات خود می تواند شغل رویاهایتان را به شما بدهد. در اینجا نگاهی ساده به نحوه راه اندازی کسب و کار املاک و مستغلات، به علاوه توصیه هایی برای جلوگیری از اشتباهاتی که با رشد شما شتاب می گیرند، آورده شده است.

برای بسیاری از نمایندگان جدید، املاک و مستغلات دومین، سومین یا حتی چهارمین شغل آنهاست. شما ایده «رئیس خود بودن» را دوست داشتید و در عین حال بیشتر از شغل قبلی تان درآمد داشتید، اما آزادی برای یک کارمند در مقابل یک صاحب کسب و کار معنای بسیار متفاوتی دارد.

چگونه یک کسب و کار املاک و مستغلات راه اندازی کنیم

۱.CRM دریافت کنید

CRM  یک سیستم مدیریت ارتباط با مشتری است که به شما کمک می کند تا مخاطبین خود را سازماندهی کنید و به بینش های عملی دست پیدا کنید . با آن، می‌توانید سرنخ‌ها را از طریق کمپین‌های مربوطه بر اساس منبع سرنخ دنبال کنید یا کل فرآیند تراکنش را خودکار کنید. این در املاک و مستغلات فوق العاده مفید است، زیرا فرآیند خرید خانه بسیار طولانی با مراحل مختلف است که در بسیاری از نمایندگان و حتی مشتریان و مشتریان بیشتر افزایش می یابد.

۲. طرح شخصی ایده آل خود را بسازید

قبل از تعیین اهداف مالی مناسب برای کسب و کار خود، به اهداف مالی روشنی برای زندگی خود نیاز دارید. کمیسیون ها عالی هستند اما اجازه دهید با آن روبرو شویم، همه ما وارد این کسب و کار شدیم که چیزی بزرگتر و بهتر از آنچه داشتیم می خواستیم.

سوالات زیر را در نظر بگیرید:

  • چه ساعتی می خواهید کار را شروع کنید؟
  • چه ساعتی می خواهید تمام کنید؟
  • می خواهید هر روز چه احساسی داشته باشید؟
  • چقدر می خواهید پول دربیاورید؟
  • آیا می خواهید در ۶۵ سالگی بازنشسته شوید؟

۳. یک طرح کسب و کار املاک و مستغلات بنویسید

اکنون که قلم روی کاغذ گذاشته اید تا بفهمید که بزرگترین و غیرقابل پرداخت ترین زندگی شما چگونه به نظر می رسد، وقت آن است که در مورد کسب و کار صحبت کنید. نوشتن طرح کسب و کار املاک و مستغلات خود را شروع کنید و به چیزهایی که شما را از سایر مشاغل در منطقه خود متمایز می کند توجه ویژه ای داشته باشید. کمی به آن فکر کنید. اینجاست که هویت شخصی و تجاری شما واقعاً می‌تواند با هم ترکیب شود تا جادوی سودآور ایجاد کند.

با این سوالات شروع کنید:

  • چگونه فروش املاک و مستغلات تفاوت معنی داری برای شما، چشم انداز شما و حتی جهان ایجاد می کند؟
  • ارزش ها و اصولی که کسب و کار املاک و مستغلات شما را هدایت می کند چیست؟
  • سه تا پنج چیزی که قرار است به طور کامل در کسب و کار داشته باشید چیست؟

۴.  یک برنامه بازاریابی ثابت بسازید

در ابتدا، همه چیز در مورد قبولی در آزمون صدور مجوز، انتخاب بهترین کارگزاری و ایجاد پایگاه داده خود بدون اینکه برای دوستان و خانواده در حوزه نفوذ شما (SOI) ” فروشنده ” باشد، بود. با این حال، به محض اینکه ارجاع‌ها شروع می‌شوند، عقب‌نشینی و تسلیم شدن یکی از بزرگ‌ترین اشتباهاتی است که عوامل در حال رشد مرتکب می‌شوند. اجازه دهید این سوالات برنامه بازاریابی شما را راهنمایی کنند:

  • رویکرد و شخصیت منحصر به فرد شما چه چیزی را برای مشتریان بالقوه شما به ارمغان می آورد؟
  • چه چیزی می توانید ارائه دهید که هیچ کس دیگری نمی تواند؟
  • آخرین روند خرید، فروش و قیمت در بازار شما چیست؟
  • چند راه خلاقانه برای بحث در مورد این روندها با افراد بالقوه چیست؟

ابتدا، پیشنهاد ارزش منحصر به فرد خود را مشخص کنید. این همه بازاریابی آینده شما را هدایت می کند.

۵. یک وب سایت بسازید

اکنون ۹۷ درصد از خریداران از اینترنت به عنوان بخشی از جستجوی خانه خود استفاده می کنند. این بدان معنی است که مهم نیست که چقدر بازاریابی محلی انجام می دهید، برای جذب و جذب مشتریان آنلاین به حضور در وب نیاز دارید. ممکن است هزینه کمی از قبل داشته باشد، اما یک وب سایت محکم و متمرکز بر سئو برای موفقیت ضروری است.

سایت شما باید به شما اجازه دهد لیست های تبادل داده های اینترنتی (IDX) را ادغام کنید و آن سرنخ ها را مستقیماً در CRM خود وارد کنید. هنگامی که این دارایی را در اختیار دارید، می توانید به سمت یک استراتژی وبلاگ نویسی و رسانه های اجتماعی ثابت حرکت کنید تا سرنخ های بیشتری ایجاد کنید.

۶. چشم انداز مداوم

ثابت ترین نماینده همیشه برنده است، بنابراین سیستم جستجوی خود را انتخاب کنید و به آن پایبند باشید. در روزهای اولیه، بهینه سازی SOI هرگز ایده بدی نیست. در واقع، گروه گراهام سیبی مستقر در آتلانتا ، با بازاریابی مداوم برای مشتریان و حوزه قبلی خود ، فهرستی از تنها ۲۷۹ مخاطب را به ۹۰ میلیون دلار فروش خانه در تنها چهار سال تبدیل کرد.

جاستین سیبی، یکی از بنیانگذاران، اینگونه می گوید:

ما روی “mets” در پایگاه داده خود تمرکز کردیم و حجم تراکنش هایی که شروع به انجام مستقیم از دروازه کردیم شگفت انگیز بود. به عنوان مثال، ما از یک زوج که ۱۳ سال بود با آنها صحبت نکرده بودم، ۲ میلیون دلار فروش داشتیم. برایشان کارت پستال فرستادم، چون می‌ترسیدم تلفن را بردارم و به آنها زنگ بزنم. نمیدونستم میدونن من کی هستم یا نه وقتی کارت پستال را گرفتند با من تماس گرفتند. آنها در نهایت ۱.۲ میلیون دلار برای یک خانه جدید هزینه کردند و یک خانه ۸۰۰۰۰۰ دلاری را فروختند.

استراتژی جستجوی جاستین بر اساس یک برنامه ساده از ایمیل‌ها، ایمیل‌ها و تماس‌های تلفنی بود. یک سیستم برنده نباید پیچیده باشد، اما باید کاملاً سازگار باشد.

۷. سرنخ ها را پرورش دهید

Mike Pannell  یک تولید کننده و پیشرو در Nu Home Source Realty است . به گفته مایک، یک سیستم پیگیری برای تبدیل طولانی مدت سرنخ بسیار مهم است.  من به نمایندگانم می گویم که ۷۰ درصد مردم برای ۱۸۰.۵ روز خرید نمی کنند. اگر منتظر آن سرنخ های جدید برای خرید هستید، فقط ۳ درصد را می بندید.» او می گوید. این باعث می شود که شما پول کافی برای زنده ماندن داشته باشید، اما هدف شما شش ماه و بیشتر است. شما باید پیگیری کنید تا به آنها برسید. شما باید آن خط لوله را بسازید تا به آن مردم برسید.”

۸. مدیریت زمان خوبی داشته باشید

اگر شما هم مانند بسیاری از ما هستید، بخش بزرگی از رویا این است که زمان و انرژی بیشتری برای چیزهایی داشته باشید که واقعاً شما را روشن می کنند. اما اکثر نمایندگانی که برای ایجاد یک کسب و کار املاک و مستغلات اقدام می کنند، آن را در برنامه گنجانده اند. آنها در نهایت با یک درب گردان از اعضای تیم مواجه می شوند و باید از مشکل کسب و کار پیشی بگیرند. اما لازم نیست اینطور باشد.

برای متخصصان اتوماسیون، یک عامل انگیزشی صرفه جویی در زمان است. با حذف کار دستی از طریق اتوماسیون، می‌توانید زمان را برای تمرکز بر فعالیت‌هایی که در واقع درآمد ایجاد می‌کنند، آزاد کنید.  توانایی انجام اتوماسیون بازاریابی بیشتر بر نیاز شما به CRM تاکید می کند، که در نهایت به عنوان موتوری عمل می کند که از تلاش های شما پشتیبانی می کند.

هنگامی که چشم انداز شخصی، طرح کسب و کار و تکیه گاه ارزش منحصر به فرد خود را ایجاد کردید، زمان آن فرا رسیده است که به کارهای برند خود بپردازید. چگونه وارد عرصه املاک و مستغلات می شوید و به عنوان یک حرفه ای املاک و مستغلات پیشرفت می کنید؟ در اینجا کاری است که شما باید انجام دهید.

۱.مجوز ملکی بگیرید

اخذ مجوز املاک اولین قدم مهم در حرفه املاک و مستغلات شماست. جدول زمانی، صلاحیت ها و هزینه های دریافت مجوز املاک شما از ایالتی به ایالت دیگر متفاوت است، بنابراین برای درک آنچه مورد نیاز است، با دفتر املاک و مستغلات محلی خود مشورت کنید.

بسیاری از کشورها به دوره های پیش مجوز و تمدید نیز نیاز دارند. با این حال، هنگامی که مجوز خود را دریافت کردید، می توانید به طور قانونی املاک و مستغلات را در کشوری که مجوز خود را دریافت کرده اید، بفروشید، دلالی کنید یا اجاره کنید.

۲. یک کارگزاری پیدا کنید

کارگزاری املاک آژانسی است که در آن کارگزاران املاک کار می کنند. همچنین کارگزاری های مجازی در سرتاسر اینترنت ظاهر می شوند، بنابراین کمی جستجو کنید و دریابید که کدام گزینه با اهداف شما مطابقت دارد. هنگام انتخاب کارگزاری، فرهنگ شرکت، ساختار کمیسیون و راهنمایی های احتمالی را در نظر بگیرید. جایی را انتخاب کنید که احساس می کنید پیشرفت می کنید و می توانید از افراد ماهر یاد بگیرید.

۳. به انجمن ملی مشاوران املاک بپیوندید

تا زمانی که به انجمن ملی مشاوران املاک نپیوندید ، نمی توانید خود را یک مسکن صدا کنید.

۴. حقوق خود را بپردازید

انتظار نداشته باشید مجوز خود را بگیرید، به یک کارگزاری بپیوندید و شروع به فروش خانه های میلیون دلاری کنید.

هیلاری رابرت ، استراتژیست بازاریابی دیجیتال ، می گوید : نمایندگان املاک جدید باید بدانند که ایجاد یک کسب و کار نیازمند زمان، کار سخت و تلاش است. برای ایجاد یک شغل پایدار در املاک و مستغلات، آنها باید مایل باشند که برای ایجاد یک مخاطب و پایگاه داده از مخاطبین، استفاده کنند. سپس آنها باید یاد بگیرند که چگونه این کار را انجام دهند، ارزش ارائه دهند و سازگار باشند.

آماده شوید تا آستین‌های خود را بالا بزنید، کارهای سخت شبکه‌سازی و حمایت از مشاوران املاک کارکشته‌تر را برای چند سال انجام دهید، و انتظار نداشته باشید که فوراً درآمدهای کلانی داشته باشید.

۵. یک مربی پیدا کنید

از اطرافیان خود بیاموزید. آیا کسی در کارگزاری شما وجود دارد که در فروش ملک، تخصص داشته باشد یا در اجرای تبلیغات مهارت داشته باشد؟  زمانی را برنامه ریزی کنید تا یک بار در ماه با آنها قهوه بخورید، ببینید آیا می توانید یک روز آنها را تحت الشعاع قرار دهید یا به پروژه ای که آنها پیشرو هستند کمک کنید. زمان بگذرانید و با افرادی روابط برقرار کنید که در کارهایی که شما دوست دارید در آنها خوب باشید خوب هستند.

۶ .به وضوح متوجه شوید که مشتری ایده آل شما چه کسی است

کار با خریدارانی که برای اولین بار خانه خریداری می کنند بسیار متفاوت از کار با بازنشستگانی است که در حال کوچک شدن به یک جامعه بزرگسال فعال هستند. هر دوی این گروه ها با خریداران خانه های شانس دوم که پس از بهبودی پس از توقیف مجدد وارد بازار می شوند متفاوت هستند.  نه تنها هر یک از این زیر مجموعه ها به ملاحظات و دانش متفاوتی نیاز دارند، بلکه مخاطبان متفاوتی نیز هستند.

 این بدان معناست که آنها نیازها، نگرانی ها یا اهداف یکسانی ندارند.  اگر می‌خواهید با افراد بالقوه طنین‌انداز شوید، باید دردها، مشکلات، خواسته‌ها و پیروزی‌های آنها را درک کنید. اولین قدم برای انجام این کار، ایجاد شخصیت خریدار است .  این تمرین می‌تواند به اطلاعات و دیدگاه‌هایی منجر شود که به تلاش‌های بازاریابی، پیام‌رسانی‌تان و حتی نحوه ارائه برند شخصی‌تان کمک می‌کند.

۷. برند شخصی خود را بسازید

یکی از چیزهایی که مشاوران املاک باتجربه می دانند درست است این است که املاک و مستغلات یک کسب و کار نسل پیشرو است. همیشه باید برند شخصی خود را بسازید و شبکه خود را گسترش دهید. شما می توانید این کار را با ایجاد یک وب سایت املاک شخصی خارج از وب سایتی که در سایت کارگزاری خود دارید انجام دهید. برای برند حرفه ای خود یک حضور در رسانه های اجتماعی ایجاد کنید. میزبان ساعات شاد و رویدادهای شبکه ای باشید که نام شما را در جامعه آشکار کند.

چگونه کسب و کار املاک و مستغلات خود را رشد دهید

۱. از حوزه نفوذ خود استفاده کنید

هنگامی که تازه شروع به کار می کنید، سرنخ زیادی در خارج از SOI خود نخواهید داشت، بنابراین مطمئن شوید که حوزه شما می داند که در صورت نیاز به چیزی در صنعت هستید.  بسیاری از مشاوران املاک نگران این هستند که بیش از حد با خانواده، دوستان و آشنایان سختگیر باشند، اما اگر فقط حرفه خود را به صورت ارگانیک وارد مکالمات کنید، مشکلی نخواهید داشت. این بخش بزرگی از زندگی شماست و آنها باید در مورد آن بدانند.

۲. شروع به شبکه سازی کنید

یکی از راه‌های گسترش  SOI، رفتن به رویدادهای شبکه و تعامل با دیگر صاحبان مشاغل در جامعه است. آنها همچنین ممکن است خریداران بالقوه خانه باشند. فقط قانون رفتار متقابل را در نظر داشته باشید، مطمئن شوید که در این مواقع به همان اندازه که می گیرید، تسلیم شوید. هرچه بیشتر تعامل داشته باشید، نام شما بیشتر در ذهن آنها خواهد ماند. شما قطعاً آن را می خواهید در صورتی که در آینده به شما نیاز پیدا کنند.

۳. یاد بگیرید که چگونه از سایت ها به نفع خود استفاده کنید

سایت ها دارای اعتبار و مخاطبان بیشتری نسبت به شما هستند، بنابراین استفاده از آنها به عنوان ابزاری برای رشد کسب و کار خود منطقی است.  بسیاری از این سایت‌ها به شما امکان می‌دهند یک حساب کاربری ایجاد کنید، لیست‌های خود را به هم متصل کنید، اطلاعات تماس را اضافه کنید و موارد دیگر. اگر شخصی به یکی از لیست‌های شما یا نمایه شما برخورد کند، می‌تواند با شما ارتباط برقرار کند.

۴. هزینه تبلیغات گوگل در منطقه خود را بررسی کنید

از آنجایی که املاک و مستغلات یک صنعت رقابتی است، تبلیغات گوگل ممکن است یک استراتژی مقرون به صرفه نباشد. با این حال، بررسی هزینه برای تبلیغات گوگل ضرری ندارد. به یاد داشته باشید که مردم در ابتدای خرید خانه خود به Google مراجعه می کنند. تبلیغات گوگل یکی از سریع ترین راه ها برای هدایت ترافیک به وب سایت شما است، بنابراین اگر هزینه هر کلیک برای کلمات کلیدی مورد نظر شما خیلی زیاد نیست، گزینه مناسبی است.

۵. تبلیغات اینستاگرام را اجرا کنید

به احتمال زیاد مخاطبان شما در این پلتفرم هستند. با اجرای تبلیغات مبتنی بر مکان، می توانید آگاهی از برند خود را در منطقه خود افزایش دهید و بازدیدهای بسیار هدفمندی از تبلیغات خود داشته باشید.

۶. وب سایت خود را برای جستجوی ارگانیک بهینه کنید

بهینه سازی موتورهای جستجو مدتی طول می کشد تا کار کند، به خصوص در صنایع رقابتی، اما اگر قصد دارید یک وب سایت داشته باشید، باید برای جستجو بهینه شود. اطمینان حاصل کنید که هر صفحه هدفی دارد، توسط Google قابل خزیدن است و حاوی کلمات کلیدی است که می خواهید برای آنها پیدا شوید.

۷. وبلاگ نویسی را شروع کنید

از آنجایی که گوگل صفحات را رتبه بندی می کند نه وب سایت ها، یکی از راه های مشاهده بیشتر موتور جستجو، وبلاگ نویسی است. موضوعاتی را انتخاب کنید که مخاطبان هدف شما می خواهند بخوانند و حتماً هر پست را در رسانه های اجتماعی تبلیغ کنید.

مشکلات رایج حرفه ای و نحوه اجتناب از آنها

۱. از دست دادن جریان فروش

شما در کار قرار دارید. صبح‌های زود و آخر شب در حال پیگیری، نتیجه مطلوب را به همراه داشته است: فروش مداوم.

مشکل: برای بسیاری از نمایندگانی که تازه کار خود را شروع کرده‌اند، آسان است که در این موفقیت گرفتار شوند و به جای پیشروی، به موفقیت‌های خود تکیه کنند. در حالی که این ممکن است برای چند ماه یا حتی یک سال کار کند. از دست دادن حرکت می تواند در طول زمان ویرانگر باشد. برای حفظ جریان فروش، بسیار مهم است که پای خود را روی گاز نگه دارید و به دنبال سرنخ های جدید باشید.

۲. اشتباهات شبکه های اجتماعی

ارتباط با مشتریان احتمالی به معنای استفاده از رسانه های اجتماعی است. اما مقیاس و وسعت این پلتفرم به این معنی است که هر تقلبی مهم نیست چقدر کوچک، می تواند بر شهرت و کسب و کار شما تأثیر منفی بگذارد. برای کمک به کاهش خطر اشتباه، این سه قانون را دنبال کنید.

  • ابتدا واضح و مختصر باشید. از ۵۰ کلمه استفاده نکنید در حالی که ۱۰ کلمه درست است. این احتمال گاف رسانه های اجتماعی را محدود می کند.
  • بعد، فقط در مورد آنچه می دانید صحبت کنید . این بدان معنی است که اگر ملکی دارید که به طور بالقوه برای فروش قرار دارد، تا زمانی که مطمئن نشدید در مورد آن پست ندهید. این به جلب اعتماد مشتری و بهبود شهرت آنلاین شما کمک می کند.
  • اشتباه متوجه شدید عذرخواهی کنید. علیرغم تمام تلاش شما، همه در نهایت در شبکه های اجتماعی اشتباه می کنند. وقتی اتفاق می افتد، آن را کوچک نسازید یا وانمود نکنید که هرگز اتفاق نیفتاده است. در عوض مالک آن باشید، عذرخواهی کنید و ادامه دهید.

۳. تلاش برای انجام این کار به تنهایی

وقتی کسب و کار خود را راه اندازی می کنید، این احتمال وجود دارد که بتوانید بار کاری را به تنهایی مدیریت کنید. با این حال، همانطور که شروع به دیدن موفقیت می کنید، می خواهید مقیاس را افزایش دهید و این به معنای کمک است. در ابتدا، این می تواند کسی باشد که در اسناد خرید و فروش کمک کند یا برای یافتن و تماس سرنخ ها کمک کند. در نهایت، ممکن است منجر به استخدام یک مشاور املاک دیگر به همراه تعداد بیشتری از کارکنان اداری شود.

۴. اولویت بندی کاغذ

با وجود پیشرفت های دیجیتال، بسیاری از فرآیندهای املاک و مستغلات همچنان مبتنی بر کاغذ هستند. اما این به این معنی نیست که کسب و کار شما باید از همین روش پیروی کند. در اینجا، ابزارهای قوی CRM راهی عالی برای اطمینان از دسترسی شما به داده‌های مورد نیاز در زمان نیاز است. در حالی که هنوز باید گزارش های کاغذی را مدیریت کنید، می توانید با دیجیتالی کردن این اسناد و افزودن آنها به پایگاه داده خود، خطر گم شدن یا تکرار داده ها را کاهش دهید.

۵. تفکر کوتاه مدت

موفقیت در املاک و مستغلات به این معنی است که به آنچه در آینده می آید فکر کنید. مشتری بعدی، فروش بعدی یا خرید بعدی.

مشکل: این می‌تواند منجر به تفکر کوتاه‌مدت شود که در وهله اول چیزی که باعث موفقیت شما شده است را نادیده می‌گیرد، مشتریان شما. در نتیجه، ایجاد رابطه با مشتریانی که در گذشته به آنها کمک کرده اید بسیار مهم است. این نه تنها شانس بازگشت آنها به شما را در صورت فروش خانه فعلی یا خرید خانه جدید افزایش می دهد، بلکه ممکن است شما را به دوستان و خانواده خود ارجاع دهد.

جمع بندی

موفقیت در املاک و مستغلات ساده یا آسان نیست. با این حال، با رویکرد صحیح برای برنامه‌ریزی کسب ‌و کار، بازاریابی خدمات و تولید سرنخ، می‌توان یک کسب ‌و کار املاک و مستغلات ایجاد کرد که به شما در دستیابی به اهداف زندگی و ایجاد یک آینده مالی محکم کمک می‌کند. بدانید چرا وارد این صنعت می شوید، آماده باشید که کار کنید و از اشتباهات خود درس بگیرید.

انتهای مطلب/ منبع