کسب و کار در مسیر صحیح و اساسی ...
آینده پژوهی: انواع، رویکردها و روش ها

آینده پژوهی: انواع، رویکردها و روش ها

آینده پژوهی که به عنوان آینده نگری یا آینده اندیشی نیز شناخته می شود، حوزه ای میان رشته ای است که به دنبال درک و پیش بینی تحولات احتمالی آینده در جنبه های مختلف جامعه انسانی و محیط است. این رشته از طیفی از رشته ها، از جمله جامعه شناسی ، اقتصاد ، علوم سیاسی ، روانشناسی ، و مطالعات فناوری، از جمله، برای شناسایی و تجزیه و تحلیل روندهای نوظهور، الگوها و محرک های تغییراتی که ممکن است آینده را شکل دهند، استفاده می کند.

انواع آینده پژوهی

آینده پژوهی اکتشافی

مطالعات آتی اکتشافی بر شناسایی و کاوش طیف وسیعی از سناریوهای بالقوه آینده و پیامدهای آنها متمرکز است. این مطالعات اغلب شامل برنامه ریزی سناریو، اسکن افق، و تجزیه و تحلیل روند برای شناسایی عوامل بالقوه تغییر و نتایج احتمالی آینده است. آنها برای ایجاد درک گسترده ای از آینده های احتمالی و عوامل کلیدی که می توانند آنها را شکل دهند مفید هستند.

آینده پژوهی هنجاری

مطالعات آتی هنجاری بر شناسایی مطلوب ترین یا مطلوب ترین آینده و توسعه راهبردهایی برای دستیابی به آن متمرکز است. این مطالعات اغلب بر اساس ارزش ها و ملاحظات اخلاقی انجام می شود و شامل توسعه چشم اندازها یا اهدافی برای آینده است. آنها برای هدایت توسعه سیاست و تصمیم گیری و برای الهام بخشیدن به اقدام به سمت آینده مطلوب مفید هستند.

آینده پژوهی پیش بینی

مطالعات آینده پیش بینی بر پیش بینی یا پیش بینی آینده بر اساس روندها و داده های فعلی متمرکز است. این مطالعات اغلب شامل تجزیه و تحلیل و مدل سازی کمی برای پیش بینی نتایج آینده است. آنها برای ارائه بینش در مورد سناریوهای بالقوه آینده و برای اطلاع رسانی برنامه ریزی و تصمیم گیری مفید هستند.

آینده پژوهی مشارکتی

مطالعات آینده مشارکتی شامل درگیر کردن ذینفعان در فرآیند تجسم و شکل دادن به آینده است. این مطالعات اغلب بر توسعه یک چشم انداز یا اهداف مشترک برای آینده متمرکز هستند و شامل رویکردهای مشارکتی و مشارکتی برای تصمیم گیری است. آنها برای ایجاد اجماع و توسعه استراتژی هایی که با ارزش ها و اولویت های ذینفعان مختلف همسو باشد مفید هستند.

رویکردهای آینده پژوهی

پیش بینی

پیش‌بینی رویکرد رایجی است که در مطالعات آتی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این شامل استفاده از داده ها و روش های آماری برای پیش بینی روندها و رویدادهای آینده است. این رویکرد اغلب در کسب و کار و اقتصاد برای پیش‌بینی روند بازار و عملکرد مالی استفاده می‌شود. پیش‌بینی می‌تواند در زمینه‌های دیگر مانند پیش‌بینی آب و هوا، پیش‌بینی جمعیت‌شناسی و پیش‌بینی فناوری نیز مورد استفاده قرار گیرد.

روش‌های مختلفی برای پیش‌بینی وجود دارد، از جمله برون‌یابی روند، مدل‌های شبیه‌سازی و نظر کارشناسان. برون یابی روند شامل استفاده از داده های تاریخی برای پیش بینی روندهای آینده است. مدل های شبیه سازی از مدل های ریاضی برای شبیه سازی رفتار سیستم های پیچیده مانند اقتصاد استفاده می کنند. نظر کارشناس شامل استفاده از نظرات کارشناسان موضوع برای پیش بینی رویدادهای آینده است.

برنامه ریزی سناریو

برنامه ریزی سناریو روش دیگری است که در مطالعات آتی مورد استفاده قرار می گیرد. این شامل ایجاد سناریوهای متعدد یا آینده های احتمالی بر اساس مفروضات و عوامل مختلف است. برنامه ریزی سناریو اغلب در برنامه ریزی استراتژیک و مدیریت ریسک استفاده می شود. این به سازمان ها کمک می کند تا برای آینده های مختلف آماده شوند و در محیط های نامشخص تصمیمات بهتری بگیرند.

برنامه ریزی سناریو شامل شناسایی محرک های کلیدی تغییر، مانند فناوری، جمعیت شناسی و عوامل محیطی است. این محرک ها برای ایجاد سناریوهای مختلف، هر کدام با مجموعه ای از فرضیات و نتایج متفاوت استفاده می شوند. سپس از سناریوها برای بررسی احتمالات مختلف و شناسایی ریسک ها و فرصت های بالقوه استفاده می شود.

چشم انداز

چشم انداز یک رویکرد خلاقانه تر است که در مطالعات آینده استفاده می شود. این شامل تصور آینده ای مطلوب و تلاش برای رسیدن به آن است. چشم انداز اغلب در برنامه ریزی جامعه و نوآوری اجتماعی استفاده می شود. این به افراد و سازمان ها کمک می کند تا چشم انداز مشترکی از آینده ایجاد کنند و در جهت یک هدف مشترک تلاش کنند.

چشم انداز شامل درگیر کردن ذینفعان و استفاده از روش های مشارکتی برای ایجاد یک چشم انداز مشترک است. همچنین شامل شناسایی موانع و فرصت های کلیدی و توسعه استراتژی هایی برای دستیابی به چشم انداز است. چشم انداز ابزاری قدرتمند برای الهام بخشیدن به تغییر و ایجاد آینده ای مثبت تر است.

روش های آینده پژوهی

روش های مختلفی وجود دارد که می توان در مطالعات آتی از آنها استفاده کرد که برخی از آنها عبارتند از:

  • تحلیل روند: این شامل بررسی روندهای گذشته و حال برای پیش بینی تحولات آینده است. این روش می تواند برای تجزیه و تحلیل روندهای جمعیت شناختی، اقتصادی، تکنولوژیکی و سایر روندهایی که ممکن است آینده را تحت تاثیر قرار دهد، مورد استفاده قرار گیرد.
  • برنامه ریزی سناریو: این شامل ایجاد سناریوها یا داستان های متعدد در مورد آینده های احتمالی، بر اساس مفروضات و عوامل مختلف است. می تواند به شناسایی ریسک ها و فرصت های بالقوه کمک کند و به تصمیم گیری کمک کند.
  • بازگشت به عقب : این شامل شروع از یک نتیجه مطلوب در آینده و کار به عقب برای شناسایی مراحل مورد نیاز برای رسیدن به آن نتیجه است. می تواند به شناسایی مسیرها و اقدامات جایگزین مورد نیاز برای رسیدن به یک هدف خاص کمک کند.
  • شبیه سازی و مدل سازی : این شامل استفاده از مدل های کامپیوتری برای شبیه سازی و آزمایش سناریوها و نتایج مختلف است. می تواند به پیش بینی نتایج احتمالی تصمیمات و سیاست های مختلف و شناسایی ریسک ها و فرصت های بالقوه کمک کند.

نمونه ای از مطالعات آینده

در اینجا چند نمونه از مطالعات آینده آورده شده است:

  • آینده نگری فناوری: این شامل تجزیه و تحلیل فناوری های نوظهور و تأثیرات بالقوه آنها بر جامعه و اقتصاد است. این می تواند شامل توسعه هوش مصنوعی، محاسبات کوانتومی، نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی باشد.
  • آینده نگری زیست محیطی : این بر اثرات بالقوه تغییرات آب و هوایی، کاهش منابع و تخریب محیط زیست بر جوامع انسانی و سیاره زمین تمرکز دارد. این شامل بررسی راه حل ها و استراتژی های ممکن برای توسعه پایدار است.
  • آینده نگری اجتماعی: این شامل مطالعه روندهای اجتماعی و فرهنگی، از جمله تغییر جمعیت، شهرنشینی و جهانی شدن است. تأثیرات بالقوه این روندها بر جامعه و چگونگی شکل دادن آنها به آینده را بررسی می کند.
  • آینده نگری اقتصادی: این شامل تحلیل روندها و تحولات اقتصادی از جمله جهانی شدن، تجارت و ظهور صنایع جدید است. اثرات بالقوه این روندها بر اقتصاد و جامعه را بررسی می کند.
  • آینده نگری سیاسی: این شامل مطالعه روندها و تحولات سیاسی، از جمله تغییرات در ساختارهای حکمرانی، تغییرات ژئوپلیتیکی، و ظهور جنبش های سیاسی جدید است. اثرات بالقوه این روندها بر جامعه و نظم جهانی را بررسی می کند.

کاربردهای مطالعات آینده

در اینجا برخی از کاربردهای مطالعات آینده آورده شده است:

  • کسب و کار: مطالعات آینده می تواند به شرکت ها کمک کند تا روندهای بازار را پیش بینی کنند، فناوری های نوظهور را شناسایی کنند و استراتژی هایی را برای جلوتر از رقبا توسعه دهند. همچنین می تواند به آنها کمک کند تا ریسک ها و فرصت های بالقوه را شناسایی کرده و برای رشد بلندمدت برنامه ریزی کنند.
  • خط مشی عمومی: مطالعات آینده می تواند با شناسایی مشکلات و فرصت های بالقوه ای که ممکن است در آینده به وجود بیاید، تصمیمات مربوط به سیاست ها را مشخص کند. این می تواند شامل تجزیه و تحلیل روندهای جمعیتی، فناوری های نوظهور و تغییرات در اقتصاد جهانی باشد.
  • آموزش : مطالعات آینده می تواند به مربیان کمک کند تا با شناسایی مهارت ها و دانشی که برای موفقیت در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، دانش آموزان را برای آینده آماده کنند. همچنین می تواند به آنها کمک کند تا روندهای نوظهور در آموزش را شناسایی کنند، مانند یادگیری آنلاین، یادگیری شخصی، و روش های جدید تدریس.
  • محیط زیست : مطالعات آینده می تواند به دولت ها و سازمان ها کمک کند تا تغییرات محیطی مانند تغییرات آب و هوا و بلایای طبیعی را پیش بینی کرده و برای آن آماده شوند. همچنین می تواند به آنها در شناسایی راه حل هایی برای مشکلات زیست محیطی و ارتقای پایداری کمک کند.
  • مراقبت های بهداشتی : مطالعات آینده می تواند به ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی کمک کند تا تغییرات در ارائه مراقبت های بهداشتی مانند فن آوری ها و درمان های جدید را پیش بینی کرده و برای آن آماده شوند. همچنین می تواند به آنها در شناسایی خطرات بالقوه سلامتی و ایجاد اقدامات پیشگیرانه کمک کند.
  • فناوری : مطالعات آینده می تواند به شرکت ها و دولت ها کمک کند تا پیشرفت های فناوری جدید مانند هوش مصنوعی، محاسبات کوانتومی و بیوتکنولوژی را پیش بینی کرده و برای آن آماده شوند. همچنین می تواند به آنها کمک کند تا خطرات بالقوه و نگرانی های اخلاقی مرتبط با این فناوری ها را شناسایی کنند.

هدف از آینده پژوهی

اهداف مطالعات آتی را می توان به طور کلی به صورت زیر دسته بندی کرد:

  • پیش بینی : هدف مطالعات آینده شناسایی و پیش بینی روندها، تحولات و سناریوهای بالقوه آینده است. با مطالعه روندهای گذشته و حال، تجزیه و تحلیل داده ها و نظرات کارشناسان و استفاده از روش های مختلف پیش بینی، مطالعات آینده می تواند به افراد، سازمان ها و جوامع کمک کند تا برای آینده آماده شوند و اقدامات پیشگیرانه ای برای شکل دادن به آن انجام دهند.
  • نوآوری : مطالعات آینده می تواند با شناسایی فرصت ها، چالش ها و شکاف های در حال ظهور در دانش یا فناوری به تحریک نوآوری کمک کند. با بررسی آینده های جایگزین و به چالش کشیدن مفروضات فعلی، مطالعات آینده می تواند تفکر و خلاقیت جدیدی را القا کند که می تواند به راه حل های پیشرفت منجر شود.
  • استراتژی : مطالعات آتی می‌تواند با کمک به افراد و سازمان‌ها در شناسایی و ارزیابی سناریوهای مختلف آینده و پیامدهای بالقوه آنها، تصمیم‌گیری استراتژیک را آگاه کند. با در نظر گرفتن آینده‌های احتمالی متعدد، مطالعات آینده می‌تواند به افراد و سازمان‌ها کمک کند تا استراتژی‌های قوی‌تر و سازگارتری را توسعه دهند که بتواند طیفی از چالش‌ها و عدم قطعیت‌های آینده را تحمل کند.
  • خط مشی : مطالعات آتی می تواند با ارائه بینش در مورد تأثیرات بلندمدت بالقوه گزینه های مختلف سیاست، توسعه و اجرای سیاست ها را آگاه کند. با تجزیه و تحلیل پیامدهای احتمالی سیاست های مختلف تحت سناریوهای مختلف آینده، مطالعات آینده می تواند به سیاست گذاران کمک کند تا تصمیمات آگاهانه و پایدارتری بگیرند.
  • آموزش : مطالعات آینده می تواند به آموزش افراد و جوامع در مورد چالش ها و فرصت های بالقوه آینده کمک کند. با افزایش آگاهی در مورد پیامدهای بالقوه اقدامات یا عدم اقدامات مختلف، مطالعات آینده می تواند افراد و جوامع را برای انجام اقدامات پیشگیرانه برای شکل دادن به آینده خود توانمند کند.

مزایای آینده پژوهی

در اینجا برخی از مزایای مطالعات آینده وجود دارد:

  • تصمیم گیری بهتر : با تجزیه و تحلیل سناریوها و روندهای بالقوه آینده، سازمان ها و افراد می توانند تصمیمات آگاهانه تری در مورد سرمایه گذاری ها، استراتژی ها و عملیات بگیرند. مطالعات آینده می تواند به تصمیم گیرندگان کمک کند تا خطرات و فرصت های بالقوه مسیرهای مختلف را درک کنند و آنها را قادر می سازد تا انتخاب های آگاهانه تری داشته باشند.
  • پیش‌بینی تغییر: مطالعات آینده می‌تواند به افراد و سازمان‌ها کمک کند تا تغییرات در محیط خود را پیش‌بینی کنند و به آن‌ها این امکان را می‌دهد تا برای تغییرات به‌طور مؤثرتری آماده شوند و با آن سازگار شوند. این می تواند به پیشگیری یا کاهش پیامدهای منفی و استفاده از فرصت های جدید کمک کند.
  • نوآوری و خلاقیت : مطالعات آینده می تواند با ارائه دیدگاه ها و ایده های جدید به تحریک نوآوری و خلاقیت کمک کند. افراد و سازمان ها با تفکر در مورد آینده های احتمالی می توانند محصولات، خدمات و فرآیندهای جدیدی را توسعه دهند که بهتر با محیط در حال تغییر سازگار شوند.
  • تاب‌آوری بهبود یافته: مطالعات آینده می‌تواند به افراد و سازمان‌ها کمک کند تا با شناسایی خطرات بالقوه و توسعه استراتژی‌هایی برای کاهش آنها، تاب‌آوری ایجاد کنند. با پیش‌بینی تهدیدها و چالش‌های بالقوه، سازمان‌ها می‌توانند برنامه‌های احتمالی را تهیه کنند و سریع‌تر با شرایط متغیر سازگار شوند.
  • افزایش رقابت پذیری: مطالعات آینده می تواند به سازمان ها کمک کند تا با شناسایی روندها و فرصت های نوظهور قبل از رقبا، مزیت رقابتی کسب کنند. با درک سناریوهای بالقوه آینده، سازمان ها می توانند سرمایه گذاری های استراتژیک انجام دهند و خود را برای موفقیت در آینده قرار دهند.

انتهای مطلب/ منبع

چگونه یک کسب و کار Dropshipping در سال ۲۰۲۳ راه اندازی کنیم

چگونه یک کسب و کار Dropshipping در سال ۲۰۲۳ راه اندازی کنیم

راه اندازی یک کسب و کار dropshipping اولین قدم عالی برای کارآفرینی است. شما می توانید محصولات را به مشتریان بفروشید، قیمت محصول خود را تعیین کنید و برند خود را بازاریابی کنید. شما حتی نیازی به پرداخت برای موجودی تا زمانی که به یک مشتری واقعی فروخته نشده است. اگر مایل به انجام کار هستید، می توانید یک برند موفق بسازید.

اگر هنوز در راه راه اندازی کسب و کار آنلاین خود هستید، شاید بدانید که فروش کسب و کار الکترونیک در سال ۲۰۲۲ به ۵.۲ تریلیون دلار در سراسر جهان رسیده است. بنابراین، اگر آمار جهانی در مورد کسب و کار الکترونیک نشانه ای باشد، راه اندازی یک کسب و کار آنلاین در حال حاضر یک گزینه سودآور است.

کسب و کار Dropshipping چیست؟

Dropshipping  یک مدل کسب و کار است که می توانید از آن برای راه اندازی فروشگاه خود بدون داشتن موجودی استفاده کنید. هنگامی که یک فروش انجام دادید، تامین کننده شما محصولات شما را از انبار خود، مستقیماً به درب منزل مشتری ارسال می کند. شما هرگز نیازی به نگرانی در مورد ذخیره، بسته بندی یا ارسال محصولات خود نخواهید داشت.

مدل کسب و کار Dropshipping چگونه کار می کند؟

سه نقش کلیدی در مدل کسب و کار dropshipping وجود دارد: سازنده، خرده فروش (شما) و مشتری.

نقش سازنده در مدل کسب و کار dropshipping شامل ایجاد محصولات، حمل موجودی، ارسال محصولات به مشتریان از طرف خرده‌فروش، جایگزینی محصولات معیوب و ذخیره مجدد آنها است. آنها محصولات را با در نظر گرفتن ریسک موجودی فروخته نشده به خرده فروش با قیمت عمده فروشی می فروشند .

در مدل کسب و کار dropshipping، خرده فروش، محصولات سازنده را در وب سایت خود با نام کسب و کار خود می فروشید. شما مسئول انتخاب و بازاریابی آن محصولات خواهید بود. به علاوه، شما مسئول هزینه‌های حمل و نقل و تعیین قیمت‌هایی هستید که برای شما سود ایجاد می‌کند. در نهایت، در مدل کسب و کار  dropshipping، مشتری محصولات را مستقیماً از شما، خرده‌فروش، خریداری می‌کند.

دراپشیپینگ چقدر سودآور است؟

این سؤال متداول است که ما اغلب می شنویم. Dropshipping می تواند سودآورترین مدل کسب و کار از همه باشد، زیرا شما مسئول هزینه های حمل و نقل و ساخت نیستید. به همین دلیل زمانی که تامین کنندگان مناسب را پیدا کردید، می توانید به سرعت سود به دست آورید. با استفاده از ابزار حاشیه سود اختصاصی ما می توانید سود خود را محاسبه کنید تا مطمئن شوید که در مسیر درست موفقیت قرار دارید .

چرا راه اندازی یک کسب و کار Dropshipping ایده خوبی است؟

کسب و کار dropshipping یک مدل کسب و کار کم خطر است. وقتی نوبت به هزینه‌های راه‌اندازی می‌رسد، شما فقط برای محصولاتی که به مشتریان پولی می‌فروشید، پرداخت می‌کنید. شما با هزینه های ایجاد محصولات، حمل موجودی، هزینه های نگهداری موجودی فروخته نشده و هزینه های کارمندان برای بسته بندی و حمل و نقل محصولات سنگین نمی شوید. این یک ورود عالی به کارآفرینی است زیرا می‌توانید کسب‌ و کار دراپ شیپینگ خود را خودتان در طول عصرها و آخر هفته‌ها راه‌اندازی کنید. برای پردازش سفارشات به کار روزانه نیاز دارد. با این حال، بسیاری از مراحل پردازش سفارش خودکار هستند و نیاز به کلیک یک دکمه دارند. فرصت های کسب و کار dropshipping بی پایان هستند، فقط باید اولین قدم را بردارید.

آیا می توانید از Dropshipping درآمد کسب کنید؟

Dropshipping  به شما این امکان را می دهد که محصولاتی با پتانسیل سود زیاد پیدا کنید و یک کسب و کار برای فروش آنها راه اندازی کنید. وقتی برای فروش محصولات انگیزه دارید، به احتمال زیاد زمان بیشتری را برای تبلیغات و بازاریابی سرمایه گذاری می کنید که منجر به سود بیشتر از تلاش های شما می شود.

تبادل بازار  dropshipping

هنگام انتخاب برای خرید فروشگاه، هزینه، طراحی، قدمت وب سایت، میزان درآمد آن، محبوبیت جایگاه، جریمه ها و نوع کسب و کار را در نظر بگیرید.

  • هزینه: آیا در حال حاضر بودجه ای دارید که نه تنها برای یک فروشگاه پیش ساخته پرداخت کنید، بلکه برای رشد آن نیز سرمایه گذاری کنید؟ اگر چنین است، باید بررسی کنید که بودجه شما چگونه است. چه قیمتی برای یک کسب و کار حاضرید بپردازید؟ آیا جایی برای مذاکره برای یک معامله بهتر وجود دارد؟
  • طراحی: آیا فروشگاه به نظر می رسد که توسط یک حرفه ای طراحی شده است یا توسط یک کارآفرین جدید که به دنبال فروش سریع است؟ اگر طراحی فروشگاه حرفه ای، تمیز و آسان به نظر می رسد، ممکن است ارزش پیگیری را داشته باشد.
  • عصر وب‌سایت: در Exchange ، می‌توانید یک کسب‌وکار dropshipping را بر اساس سن آن انتخاب کنید. یک وب سایت قدیمی معمولاً شانس بیشتری برای رتبه بندی آنلاین نسبت به وب سایت های جدیدتر دارد.
  • چقدر درآمد داشته است: گاهی اوقات می بینید که یک فروشگاه پول زیادی به دست آورده است. با این حال، سوالی که باید بپرسید این است که “در اوج خود چقدر درآمد داشت و اکنون چقدر درآمد دارد؟” این به شما کمک می کند بفهمید که آیا کسب و کار dropshipping در حال رشد است یا در حال از بین رفتن است.
  • جریمه ها: قبل از خرید یک کسب و کار dropshipping، باید دوباره بررسی کنید که وب سایت جریمه نشده است. شما می توانید از ابزاری مانند Is My Website Penalized برای تعیین اینکه آیا یک وب سایت توسط گوگل جریمه شده است یا خیر استفاده کنید. اگر فروشگاهی جریمه شده باشد ممکن است رتبه بندی در موتورهای جستجو برای شما سخت تر باشد. همچنین می خواهید بپرسید که آیا تبلیغات فیس بوک آنها ممنوع شده است؟
  • نوع کسب و کار: اگر قصد خرید یک کسب و کار dropshipping را دارید، باید dropshipping را در Exchange انتخاب کنید . گزینه‌های دیگر ممکن است از شما بخواهد که موجودی را بخرید و نگه دارید که می‌تواند در درازمدت هزینه بیشتری داشته باشد، به خصوص در موجودی فروخته نشده.

چگونه یک کسب و کار Dropshipping راه اندازی کنیم:

مرحله ۱: انتخاب یک ایده کسب و کار  Dropshipping

حقیقت این است که آنچه می فروشید مهم است. برای یافتن بهترین ایده های کسب و کار dropshipping باید کمی زمان بگذارید. اکثر مردم به شما می گویند که جایگاهی را انتخاب کنید که به آن علاقه دارید. اما این فقط نیمی از حقیقت است. این در مورد ترکیبی از سود و اشتیاق است که به سمت سود منحرف شده است. واقعیت این است که بهترین ایده های کسب و کار dropshipping معمولاً سودآور هستند. وقتی واقعاً در حال کسب درآمد هستید، خیلی راحت‌تر است که پرشور باشید. اگر می خواهید به جای بررسی لیست های ما، ایده های کسب و کار dropshipping خود را ارائه دهید، در اینجا چند نکته وجود دارد که باید در نظر داشته باشید:

وب‌سایت‌های محبوب را در جایگاه خود مرور کنید. به عنوان مثال، اگر یک وب سایت خرده فروشان مد را بررسی کنید، آنها اغلب فروشگاه خود را در دسته بندی های روند سازماندهی می کنند. این به شما کمک می کند تا متوجه شوید که در حال حاضر چه روندهایی را باید به فروشگاه خود اضافه کنید. همچنین می‌توانید پرفروش‌ترین محصولات فروشگاه را مرور کنید تا به شما در یافتن بهترین محصولات برای فروش کمک کند .

حجم سفارش محصولات را بررسی کنید. همچنین باید محصولات را بر اساس حجم سفارش آنها مرور کنید تا به شما در درک میزان محبوبیت یک محصول کمک کند. اگر ایده های کسب و کار dropshipping به اندازه سایر محصولات نیستند را رد نکنید، زیرا این محصولات می توانند جدیدتر باشند.

مرحله ۲: تجزیه و تحلیل رقبا

گوگل به تجزیه و تحلیل رقبا هشدار می دهدهنگامی که تصمیم گرفتید چه چیزی بفروشید، اکنون باید خود را در مورد اینکه رقبای شما چه کسانی هستند، چه چیزی می فروشند و چگونه محصولات خود را می فروشند، آموزش دهید. خیلی راه ها برای انجام دادن این وجود دارد.

نام یکی از محصولاتی را که می خواهید بفروشید در گوگل وارد کنید و یک جستجوی سریع انجام دهید تا ببینید چه کسی در بالای صفحه نمایش داده می شود. ده نتیجه برتر در گوگل یا هر موتور جستجوی دیگری به شما نشان خوبی از رقابت شما در یک مکان خاص می دهد. اگر محصولات را در مکانی متفاوت از محل اقامت خود می فروشید، می توانید از ابزارهای شخص ثالث برای جمع آوری داده ها استفاده کنید.

از طریق Alexa یا SimilarWeb جستجو کنید تا رقبای ویژه ای را پیدا کنید که ممکن است در نتایج جستجوی عمومی بالا ظاهر نشوند. این وب‌سایت‌ها خلاصه‌ای از وب‌سایت‌هایی را که جستجو می‌کنید شامل نمایه‌های رسانه‌های اجتماعی، تبلیغاتی که انجام می‌دهند، اطلاعات مخاطبان و ترافیک وب‌سایتشان و فهرستی از رقبای آن کسب‌وکار را ارائه می‌دهند.

با استفاده از BuzzSumo محتوای رقبای خود را بشناسید و بدانید چه چیزی برای آنها بهتر است تا بتوانید آن را تکرار کنید. این ابزار به شما بینشی می دهد که چه محتوایی بیشترین اشتراک گذاری اجتماعی را دارد تا بتوانید برای ایده های جدید وبلاگ الهام بگیرید. ثبت‌نام در خبرنامه‌های رقیب نیز می‌تواند شما را در جریان محتوای آن‌ها قرار دهد، اگر آنها محتوای وبلاگ خود را به این روش به اشتراک بگذارند.

مرحله ۳: یک تامین کننده پیدا کنید

پیدا کردن یک تامین کننده خوب در AliExpress آسان است. هنگامی که در پلتفرم قرار گرفتید، می توانید محصولات را جستجو کنید و تامین کنندگان را از لیست نتایج انتخاب کنید. در پلتفرم می‌توانید بررسی‌ها، رتبه‌بندی‌ها و مدت زمانی که تامین‌کننده در پلتفرم بوده است را برای هر تامین‌کننده ببینید و این باید بر تصمیم شما در مورد انتخاب تامین‌کننده تاثیر بگذارد.

هنگامی که لیستی از پنج یا شش تامین کننده بالقوه برای انتخاب دارید، می توانید به مرحله بعدی بروید که تماس با این تامین کنندگان برای پرسیدن سوالات مهم مانند حداقل مقادیر سفارش و زمان ارسال است.

تا به حال احتمالاً تامین کنندگان احتمالی را از لیست ۵ تامین کننده به ۲-۳ کاهش داده اید. بهترین راه برای تصمیم گیری در حال حاضر این است که یک سفارش نمونه برای یک محصول با آنها ثبت کنید و نتایج را با هم مقایسه کنید. زمان‌های حمل و نقل تجارت الکترونیک ، کیفیت محصول و بسته‌بندی را در حین تصمیم‌گیری مقایسه کنید، مشتری خود را در ذهن داشته باشید و در هنگام سفارش چه انتظاراتی از شما دارند.

مرحله ۴: ایجاد یک فروشگاه کسب و کار Dropshipping

چند مؤلفه برای ایجاد یک کسب و کار کسب و کار الکترونیک dropshipping به روش صحیح وجود دارد:

نام دامنه: نام دامنه شما مهم است، به خصوص اگر یک نام کسب و کار بلند مدت ایجاد کنید. می توانید از مولد نام برند رایگان استفاده کنید تا به شما در ساده سازی فرآیند کمک کند. همیشه یک دامنه .com دریافت کنید ، مهم نیست که چه باشد. اگر می‌خواهید جایگاه خود را به‌عنوان یک کلمه کلیدی در دامنه جدید انتخاب کنید، مطمئن شوید که به‌جای اینکه خیلی خاص باشد، مانند زیبایی، جواهرات، مد گسترده باشد، بنابراین نیازی به تغییر نام دامنه خود در ادامه راه ندارید. همچنین از استفاده از نام خود به عنوان دامنه فروشگاه خود خودداری کنید. اگر زمانی کسب و کار خود را بفروشید، می توانید به طور قانونی از حقوق نام خود استفاده کنید.

مرحله ۵: بازاریابی کسب و کار Dropshipping خود با هر چیزی که دارید

بنابراین در این مرحله، شما محصول خود را پیدا کرده اید و فروشگاه خود را ساخته اید، اکنون زمان آن است که کسب و کار dropshipping  خود را طوری بازاریابی کنید که فردایی وجود ندارد. این یک گام مهم در طرح کسب و کار dropshipping شما است. بنابراین به ایجاد تغییراتی در طراحی فروشگاه خود ادامه ندهید و وانمود نکنید که در حال بهبود هستید. نیازی نیست از اینکه خودتان را بیرون بگذارید بترسید. اولین فروش شما یکی از بهترین احساسات است.

مرحله ۶: بهینه سازی

زمانی که برای ساختن وب سایت، برند و بازاریابی خود وقت گذاشتید، می توانید شروع به تجزیه و تحلیل نتایج کار سخت خود کنید. ممکن است متوجه شوید که برخی از فعالیت های بازاریابی بسیار موفق هستند در حالی که برخی دیگر چندان موفق نیستند. یا می توانید به قیمت گذاری خود در برابر رقبا نگاه کنید و ببینید آیا می توانید شرایط را کمی تغییر دهید تا شرایط رقابتی تر شود.

می توانید از ابزارهایی مانند کنسول جستجوی گوگل یا آنالیتیکس برای ارزیابی ترافیک آنلاین خود استفاده کنید تا مطمئن شوید که ترافیک در حال افزایش است نه کاهش. اگر از ابزارهای شخص ثالث برای بازاریابی ایمیلی یا گزارش رسانه های اجتماعی استفاده می کنید، گزارش های خودکار هفتگی یا ماهانه را تنظیم کنید تا به شما یادآوری شود که به طور منظم این اطلاعات را تجزیه و تحلیل کنید. حتی یک عکس فوری سریع از داده ها از یک ابزار می تواند برای تصمیم گیری در مورد اینکه یک کمپین کار می کند یا نه کافی باشد.

به طور کلی مهمترین بخش یک فروشگاه اینترنتی موفق، آزمایش و بهینه سازی برای افزایش درآمدی است که به صورت آنلاین ایجاد می کنید . این باعث می شود که وب سایت شما از بهترین شیوه ها عقب بماند و شما را نیز از رقبای خود جلوتر نگه می دارد.

انتهای مطلب/ منبع

چگونه کسب و کار خود را رقابتی نگه دارید؟

چگونه کسب و کار خود را رقابتی نگه دارید؟

رقابتی نگه داشتن کسب و کارتان همیشه آسان نیست، اما این چهار استراتژی هنوز هم در دنیای کسب و کار بی‌نظیر امروزی کمک می‌کنند. به روز نگه داشتن کسب و کار خود با روندهای بازار و رقابت شدید امروزی یک چالش است مهم نیست که چگونه آن را برش دهید. اما کسب و کارها هرگز نباید قدرت حفظ مشتریان خود را هنگام تعیین حرکت بعدی خود در بازار دست کم بگیرند. در اینجا ۴ راه برای متمایز کردن محصول و رقابتی نگه داشتن کسب و کار شما وجود دارد تا بتوانید از انتظارات فراتر بروید.

۱.مشتریان جدید را جذب کنید

سخت کار کردن و کارآفرین بودن به قدری در هم تنیده هستند که احتمالاً هر از گاهی فکر می کنید که آیا بهتر نیست در یک شغل شرکتی کار کنید. تفاوت در راه اندازی کسب و کار خود این است که شما هستید که موتور اقتصادی را تامین می کنید. شما راننده پشت فرمان هستید و تصمیمات شما تصمیماتی است که شرکت شما بر اساس آن زندگی می کند یا از بین می رود.

اما یک مشکل قدیمی برای مشاغل کوچک وجود دارد. شما بیش از حد کار دارید و آنقدر سفارش دارید که تمام شب بیدار هستید و شبانه روز کار می کنید تا نیازهای آنها را برآورده کنید. در واقع، شما باید افراد بیشتری را استخدام کنید تا به رشد شرکتتان کمک کنند. پس چرا باید به جذب مشتریان جدید فکر کنید؟ با فکر کردن به راه‌های ساده برای ایجاد دسترسی و راحتی برای مشتریان خود شروع کنید. به عنوان مثال، از خاموش شدن یا غرق شدن مشتریان خود در فرآیند پرداخت جلوگیری کنید . فرآیند را سریع و آسان انجام دهید تا آنها در مورد خرید خود احساس هیجان و اطمینان کنند و زمانی برای پشیمانی از تصمیم خود نداشته باشند.

اجازه دادن به برنامه‌های پرداخت شما برای تکمیل اطلاعات مشتریان بازگشتی، مانند آدرس آنها، زمانی که کد پستی خود را تایپ می‌کنند، گزینه بسیار خوبی برای ارائه به مشتریان است. در دنیای مدرن و سفارشات تحویل برق آسا هیچ چیز برای مشتریان سریع و آسان نیست. هر چه زودتر بتوانند خرید کنند، زودتر می توانند دریافت کنند. این امر مشتریان شادتری را ایجاد می کند که تجربیات مثبت خود را به صورت آنلاین و حضوری با دوستان و غریبه ها به اشتراک می گذارند.

۲. آینده را پیش بینی کنید

برای پیش‌بینی آینده، نیاز به تفکر خارج از چارچوب دارید. داشتن یک چشم انداز بلند مدت به سختی بزرگترین راز است. یک چشم انداز بلند مدت برای کسب و کار شما حیاتی است. بیشتر اوقات، شما باید نوآوری کنید و بفهمید که چه روندهایی در بازار ممکن است قبل از ظهور پیدا شوند. به گفته استیو جابز، “بسیاری از اوقات، مردم نمی‌دانند چه می‌خواهند، مگر اینکه آن را به آنها نشان دهید.” اگر بتوانید خود را مطلع، به روز و جلوتر از منحنی ها نگه دارید، کسب و کار شما برای رقابت در سطح جهانی موقعیت بهتری پیدا می کند.

۳. به بازارهای در حال تغییر پاسخ دهید

بازار می تواند غیرقابل پیش بینی باشد و به طور مداوم در طول زمان در حال تغییر است، بنابراین به آنچه که مشتریان شما می خرند توجه کنید و به طور فعال اعلام کنید که به آنها نیاز دارند، علی رغم آنچه که شرکت شما در حال حاضر ارائه می دهد.  در صورت شک، ابتدا از مشتریان خود بازخورد دریافت کنید و به آنچه در مورد مشکلاتی که با آن روبرو هستند یا راه حل هایی که آرزو می کنند در دسترس بودند گوش دهید. شناخت مشتریان بهترین مزیت را به شرکت شما می دهد و در مقابل رقبا اعتماد به نفس ایجاد می کند. شما هرگز نمی دانید چه زمانی ممکن است به آن نیاز داشته باشید. پذیرای انتقاد باشید و با مشتریان خود مانند اولویت اول خود رفتار کنید.

۴. برای فرصت های جدید باز باشید

ممکن است شرکت خود را برای یک هدف راه اندازی کرده باشید، برای پر کردن شکاف در بازار، وسایل سرگرمی دستی پرقدرت یا اسباب بازی های کودکان. اما این بدان معنا نیست که کسب و کار شما نباید یا نمی تواند برای ارائه محصولات و خدمات دیگر نیز تکامل یابد.

موفق ترین کسب و کارها به طور مستمر برای پاسخگویی به تقاضاهای در حال تغییر بازار توسعه می یابند و بنابراین برای فرصت های جدید باز هستند. همیشه آسان نیست که کسب و کار خود را در دنیایی پرمخاطب رقابتی نگه دارید. اما اگر روی باز کردن بازارهای جدید، تطبیق محصول یا خدمات خود برای مطابقت با سلیقه های در حال تغییر و آگاهی از فرصت های جدید تمرکز کنید، احتمال کمتری وجود دارد که با تغییرات پارادایم ناگهانی یا خرابی های یک شبه چشم پوشی کنید، و به احتمال زیاد موفق خواهید شد.

حتی اگر شرکت شما فقط برای یک چیز شناخته شده است، از شاخه شدن و ایجاد یک بازار خاص به سود کسب و کار خود نترسید. این یک فرصت عالی برای ترویج تغییر و متمایز کردن نام کسب و کار خود از رقبا است. از مشتریان خود انتقاد کنید، پاسخگویی کامل را بپذیرید و آن مشکلات را در جایگاه جدید خود به عنوان راه حل هدف قرار دهید.

چگونه رقابت خود را رصد کنید

۱.از ابزارهای اتوماسیون استفاده کنید

اگر می خواهید با روندها همگام شوید یا حتی فقط از اشتباهات رقبای خود درس بگیرید، ابزارهای نظارت خودکار رسانه های برتر در وقت و هزینه شما صرفه جویی می کنند. کلیدواژه‌های صحیح را برای ردیابی وصل کنید و سیستم در عرض چند ثانیه مکان‌هایی که برندها در سایت‌های شرکت، قطعات وبلاگ، حساب‌های رسانه‌های اجتماعی و سایر صفحات وب ذکر شده‌اند را پیدا می‌کند.

۲. ردیابی و تجزیه و تحلیل محتوای رقبا

یکی از بهترین راه‌ها برای نظارت بر عملکرد رقبا، توجه دقیق به محتوای آنها و رتبه‌بندی آن در موتورهای جستجو است. این مشخص می کند که وب سایت آنها چقدر در صفحات نتایج جستجوی موتورهای جستجوی مرتبط مانند Google یا Yahoo قابل مشاهده است. به سئوی رقبای خود توجه کنید تا ببینید آنها چگونه ترافیک وب ایجاد می کنند و چه استراتژی هایی به شما کمک می کند تا به نتایج بهتری دست یابید، مانند استفاده از کلمات کلیدی مشابه برای محتوا و پست های رسانه های اجتماعی.

۳. به طور منظم وب سایت های خود را گسترش دهید

وب سایت های رقبای خود را بررسی کنید تا خود را از آخرین رویدادها یا محصولاتی که ارائه می دهند و اینکه سایت آنها برای مشتریان کارآمد یا کاربر پسند است مطلع کنید. با مطالعه سایت آن‌ها، می‌توانید نحوه مقایسه خودتان را از نظر کپی، توضیحات محصول، پست‌های وبلاگ، تصاویر، اطلاعات تماس، قابلیت استفاده، فرآیندهای پرداخت و غیره تعیین کنید.

۴. قیمت رقبای خود را ارزیابی کنید

قیمت‌های رقبای شما تعیین می‌کند که آیا شرکت شما هزینه‌های زیادی یا خیلی کم دارد یا خیر. اگر قیمت‌های شما گران‌تر باشد، مشتریان ممکن است خاموش شوند، اما اگر خیلی ارزان باشند، مشتریان ممکن است تصور کنند محصولات یا خدمات شما کیفیت پایینی دارند. سعی کنید یک معیار متوسط ​​در قیمت گذاری برای جذب مشتری پیدا کنید. بررسی قیمت های رقبا می تواند به شما در تعیین روش های قیمت گذاری مناسب کمک کند.

انتهای مطلب/ منبع

چرا کسب و کار شما باید شراکت استراتژیک داشته باشد؟

چرا کسب و کار شما باید شراکت استراتژیک داشته باشد؟

مشارکت های استراتژیک چیز جدیدی نیست. برای دهه‌ها، شرکت‌ها با هم کار می‌کنند و کسب ‌و کارهایی مانند استارباکس و گوگل، اسپاتیفای و اوبر، مک‌دونالدز و کوکاکولا برای منافع متقابل خود با یکدیگر همکاری می‌کنند. برخی از این شرکت‌ها ممکن است شباهت زیادی با هم نداشته باشند، اما بهترین شراکت‌های استراتژیک راه‌های خلاقانه‌ای برای گسترش مخاطبان و ورود به بازارهای جدید پیدا می‌کنند. وقتی نیروها را ترکیب می کنید، می توانید آگاهی از برند ایجاد کنید و آینده سودآوری را برای هر دو سازمان تضمین کنید.

مشارکت های استراتژیک چیست؟

مشارکت استراتژیک، همکاری بین دو یا چند نهاد است که منابع، فناوری و یا منابع مالی را برای دستیابی به موفقیت متقابل جمع می‌کنند. به طور کلی، کسب ‌و کارهای غیررقابتی برای کاهش ریسک‌هایی مانند گسترش تلاش‌های بازاریابی در قلمرو ناآشنا، که می‌تواند تلاشی پرهزینه و بدون تضمین موفقیت باشد، با یکدیگر همکاری می‌کنند. در این سناریو، کار با یک شریک بازاریابی استراتژیک یک راه عالی برای یک کسب و کار برای بهبود بازگشت سرمایه است زیرا این امکان را به آن می دهد تا به سرعت پایگاه مشتریان خود را با هزینه کم گسترش دهد.  

یک مشارکت استراتژیک گاهی اوقات به عنوان نام کسب و کار مشترک نیز شناخته می شود. این به کسب و کارها اجازه می دهد تا اطلاعات، خدمات و سایر منابعی را که ممکن است در غیر این صورت به آنها دسترسی نداشته باشند به اشتراک بگذارند. سپس هر کسب و کاری می تواند با هزینه های کمتر رشد کند.

شش نوع مختلف مشارکت استراتژیک وجود دارد:

مشارکت یکپارچه: این نوع شامل یکپارچه کردن عملیات یا خدمات جداگانه برای آسان کردن زندگی مشتریان است. مشارکت‌های یکپارچه‌سازی در میان شرکت‌های فروش به‌عنوان یک سرویس که  APIهایی را برای ادغام با سایر خدمات ایجاد می‌کنند، رایج است. به عنوان مثال، یکی از بهترین خدمات بازاریابی ایمیلی ممکن است با چندین فروشنده سیستم مدیریت محتوا شریک شود تا مشتریان بتوانند به طور یکپارچه داده ها را از یک برنامه به برنامه دیگر متصل، تغییر دهند یا منتقل کنند.

مشارکت فناوری: این ترتیب مستلزم استخدام یک کسب ‌و کار دیگری برای کمک به خدمات فناوری خود است. این می تواند به سادگی دو کسب و کار باشد که در یک ساختمان اداری کار می کنند و هزینه یک تجهیزات گران قیمت مانند یک چاپگر با فرمت بزرگ را تقسیم می کنند.

مشارکت مالی: این مشارکت مشترک معمولاً شامل یک کسب و کار است که با یک شرکت مالی یا حسابداری شخص ثالث کار می کند تا با بررسی مجموعه داده ها برای سازمان خود ارزش ایجاد کند. شرکت مالی شریک عموماً امور مالی کسب و کار را حسابرسی می کند، تجزیه و تحلیل بازار را تکمیل می کند و پیش بینی و بینش هایی را برای کمک به رهبران کسب و کار در تصمیم گیری ایجاد می کند.

مشارکت بازاریابی: این مشارکت نیز بسیار رایج است و می تواند به همان اندازه ساده باشد که دو کسب و کار محصولات یا خدمات یکدیگر را برای گسترش دامنه بازاریابی خود بازاریابی می کنند. بهترین شراکت های بازاریابی در زمینه های مشابه، مانند شراکت یک پیمانکار عمومی محلی با یک طراح داخلی، فعالیت می کنند.

مشارکت در تامین: این نوع مشارکت شامل همکاری یک تولید کننده با یک فروشنده برای ذخیره سازی قفسه های خود با یک محصول خاص است. به عنوان مثال، یک فروشگاه لوازم الکترونیکی ممکن است با یک تولید کننده صدا شریک شود تا به طور انحصاری هدفون های خود را به فروش برساند. مثال دیگر یک ساختمان اداری است که به طور انحصاری با یک سازنده برای ذخیره لوازم نظافت کار می کند.

مشارکت زنجیره تامین: این ترتیب در بین مشاغل بزرگتر معمول است و شامل شرکت های متعددی است که برای ایجاد یک محصول با هم همکاری می کنند. به عنوان مثال، شرکتی که تلویزیون می فروشد ممکن است با چندین شرکت دیگر برای تولید محصول خود همکاری کند. یک شرکت صفحه نمایش را توسعه می دهد، شرکت دوم قطعات الکترونیکی را تولید می کند و شرکت سوم محفظه پلاستیکی یا فلزی را ایجاد می کند.

مزایای مشارکت استراتژیک چیست؟

مشارکت های استراتژیک اساساً روابط همزیستی هستند. هر شریک چیزی برای به دست آوردن با همکاری با یکدیگر دارد، خواه از طریق کاهش هزینه ها و یا به اشتراک گذاری منابع. در زیر، با جزئیات به برخی از مزایای کمتر ملموس می پردازیم.

۱.دسترسی به مشتریان جدید

یکی از مهم ترین بخش های توسعه یک کسب و کار، گسترش دامنه دسترسی شماست. یک مشارکت استراتژیک می تواند به معنای دسترسی به مشتریان جدید باشد و همچنین به معنای فرصتی برای تبلیغات رایگان است. وقتی با کسب و کار دیگری شریک می شوید، ممکن است بتوانید به مشتریان آنها نیز دسترسی پیدا کنید. این یک استراتژی بازاریابی فوق‌العاده مؤثر را ایجاد می‌کند، شما در حال گسترش دامنه دسترسی خود هستید تا مشتریان را دو برابر کنید.

۲. فرصت دستیابی به بازارهای جدید

همراه با دسترسی به مشتریان جدید، اگر شریک استراتژیک مناسبی پیدا کنید، نام کسب و کار شما به طور بالقوه می تواند به بازارهای جدید گسترش یابد. گوگل و استارباکس را به عنوان نمونه در نظر بگیرید. اگر بخواهید شرکتی را با قهوه مرتبط کنید، احتمالا گوگل اولین کسی نخواهد بود که به ذهنتان خطور می کند. اما وقتی این دو برند بزرگ با هم کار می کنند، می توانند وارد بازارهای یکدیگر شوند.

۳. ارزش افزوده برای مشتریان فعلی

یکی دیگر از مزایای مشارکت استراتژیک، ارزشی است که برای مشتریان فعلی شما می افزاید و به نوبه خود، این ارزش برای کسب و کار شما ایجاد می کند. اگر رابطه شریک شما برای مشتریان فعلی شما مزایایی داشته باشد، احتمالاً وفاداری آنها به برند شما افزایش خواهد یافت. ایجاد وفاداری به برند بسیار مهم است زیرا یکی از قدرتمندترین ابزارهای بازاریابی را تشویق می کند: تبلیغات دهان به دهان. مشتریانی که نظرات مثبتی در مورد کسب و کار شما می شنوند، در مورد آن به دوستان خود می گویند، به این معنی که کسب و کار شما رشد خواهد کرد.

۴. آگاهی بهتر از برند

یکی دیگر از نتایج مهم یک مشارکت استراتژیک ایجاد و افزایش آگاهی از برند است . یکی از مهم‌ترین کارهایی که می‌توانید برای کسب ‌و کار کوچک خود انجام دهید، این است که به آن‌جا بروید و به مردم بگویید که شما چه کسی هستید. وقتی با سایر سازمان‌ها یا اینفلوئنسرها شریک می‌شوید، فرصت‌های بیشتری را در اختیار افراد قرار می‌دهید تا در معرض لوگو و سایر برندهای شما قرار بگیرند، که باعث ایجاد کنجکاوی ارگانیک می‌شود.

شناخت برند اولین قدم ضروری برای تبدیل شدن به یک نام خانوادگی است. از نظر شراکت های استراتژیک، می توانید با یک کسب و کار از قبل تأسیس شده که دارای پایگاه مشتری بزرگی است، کار کنید. اگر آن کسب و کار شروع به تبلیغ عمومی شرکت شما کند، نه تنها توجه بیشتری را به خود جلب خواهید کرد، بلکه ممکن است سازمان های دیگر را نیز برای همکاری جذب کنید.

۵. ایجاد اعتماد به برند

اعتماد به برند به طور طبیعی از یک شراکت کسب و کار خوب ناشی می شود. وقتی شرکت‌ها می‌بینند که شما با دیگران خوب کار می‌کنید و از آن سود کسب می‌کنید، تمایل بیشتری به کمک و حمایت از کسب ‌و کار شما خواهند داشت. همه اینها بخشی از ایجاد یک شبکه کسب و کاری سالم، پایدار و سازنده است. شما می خواهید روابط مثبتی با همه ایجاد کنید، و شراکت به شما کمک می کند تا با افراد جدیدی آشنا شوید و با آنها کار کنید که به طور بالقوه می توانند به شما در رشد کسب و کارتان در زمانی که بیشتر به آن نیاز دارید کمک کنند. علاوه بر این، اگر با شرکتی که قبلاً به آن اعتماد دارند، مشارکت می‌کنید، ممکن است مشتریان به برند شما بیشتر اعتماد کنند.

نمونه هایی از مشارکت استراتژیک چیست؟

بسیاری از شرکت های برتر به طور منظم در شراکت استراتژیک شرکت می کنند. در حالی که کسب و کار شما بدون شک کوچکتر از موارد ذکر شده در زیر است، این نمونه ها برای الهام گرفتن عالی هستند. در نظر بگیرید که چگونه می توانید ترتیبات مشابهی را در شرکت خود اعمال کنید.

اسپاتیفای و اوبر

اگرچه به نظر می رسد که سرویس پخش موسیقی شباهت زیادی با برنامه اشتراک گذاری سواری ندارد، اما این دو شرکت با یکدیگر همکاری کردند تا به سواران اوبر فرصتی برای کنترل موسیقی هر سواری با Spotify بدهند. چرا این ترتیب منطقی است؟ Spotify خدمات منحصر به فردی را در بازار شلوغ ارائه می دهد، در حالی که اوبر به سوارکاران این فرصت را می دهد تا به لیست های پخش خود گوش دهند.

فورد و ادی بائر

این سازنده خودرو با این غول پوشاک همکاری کرد تا فرصت های تبلیغاتی منحصر به فردی را برای هر دو شرکت ایجاد کند. خودروهای منتخب فورد با ویژگی‌های ممتاز Eddie Bauer مانند صندلی‌های چرمی تجهیز شدند، در حالی که لوازم جانبی Eddie Bauer مانند چمدان با آرم فورد چاپ شده بودند. هر دو شرکت توانستند از این طریق آگاهی برند خود را افزایش دهند.

مشارکت های فوق همه ترتیبات رسمی تحت کنترل قراردادها بودند. برای محافظت از کسب و کار خود، باید یک توافق نامه قانونی داشته باشید. این به ویژه در صورت نیاز به انحلال شراکت مفید خواهد بود ، که بسته به میزان در هم تنیده شدن دو شرکت می تواند پیچیده باشد.

انتهای مطلب/ منبع

تعریف کارآفرینی؛ کارآفرین بودن به چه معناست؟

تعریف کارآفرینی؛ کارآفرین بودن به چه معناست؟

کارآفرینی چیزی بیش از یک صاحب کسب و کار است. این یک دیدگاه و یک سبک زندگی است. مسیر کارآفرینی اغلب جاده‌ای است که پر از انحرافات غیرمنتظره، موانع و بن‌بست‌ها است. شب‌های بی‌خوابی زیادی وجود دارد، برنامه‌هایی که به نتیجه نمی‌رسند، بودجه‌ای که به نتیجه نمی‌رسد و مشتریانی که هرگز محقق نمی‌شوند. راه اندازی یک کسب و کار می تواند آنقدر چالش برانگیز باشد که ممکن است شما را متعجب کند که چرا کسی با میل و رغبت در چنین مسیری قدم گذاشته است.

علیرغم آن سختی ها، هر ساله هزاران نفر با مصمم به تحقق چشم انداز خود و رفع نیازی که در جامعه می بینند، سفری کارآفرینانه را آغاز می کنند. آن‌ها کسب ‌و کارهایی را باز می‌کنند، استارت‌آپ‌های فناوری راه‌اندازی می‌کنند یا یک ایده را به محصول یا خدمات جدید تبدیل می‌کنند. با انگیزه، الهام و برنامه بازی مناسب، می توانید یک کارآفرین موفق نیز باشید.

کاری که کارآفرینان انجام می دهند

یک کارآفرین نیازی را شناسایی می کند که هیچ کسب و کاری موجود به آن توجه نمی کند و راه حلی برای آن نیاز تعیین می کند. فعالیت کارآفرینی شامل توسعه و شروع یک کسب و کار جدید و اجرای یک طرح بازاریابی کسب و کار است که اغلب با هدف نهایی فروش شرکت برای کسب سود است.

کارآفرینی که به طور مرتب کسب و کارهای جدیدی راه اندازی می کند، آنها را می فروشد و سپس شرکت های جدیدی راه اندازی می کند، یک کارآفرین سریالی است. اینکه آیا یک صاحب کسب و کار باید به عنوان یک کارآفرین در نظر گرفته شود ، اغلب به ایجاد کسب و کار و سایر موارد قانونی بستگی دارد. با این حال، هر بنیانگذار یک کسب و کار موفق با نام خانوادگی به عنوان یک کارآفرین شروع کرد.

اگر می‌خواهید خودتان یک کارآفرین شوید، اما نگران هستید که پول آن را ندارید، نیازی نیست که مسائل مالی شما را از دستیابی به اهداف شغلی‌تان باز دارد . بسیاری از کارآفرینان به دنبال گزینه‌های تامین مالی هستند که بانک‌های سنتی را دور می‌زنند، مانند تامین مالی از سوی سرمایه‌گذاران، که سرمایه‌ای را برای پوشش هزینه‌های راه‌اندازی (یا بعداً هزینه‌های توسعه) در اختیار کارآفرینان قرار می‌دهند. اگر می توانید پتانسیل رشد بالایی را برای کسب و کار خود نشان دهید، می توانید به یک سرمایه گذار خطرپذیر نیز مراجعه کنید که در ازای دریافت سهام در شرکت شما سرمایه ارائه می دهد.

نمونه هایی از کارآفرینان موفق

بسیاری از افرادی که ده ها سال پیش هیچ کس نام آنها را نمی دانست، نمونه ای از موفقیت کارآفرینی امروز هستند. در اینجا فقط چند نمونه آورده شده است:

  1. استیو جابز: رهبر فقید فناوری اپل را راه اندازی کرد و آن را به شرکت غالب امروزی تبدیل کرد. جابز حتی تا حدودی در طول حرفه خود دچار لغزش شد و اپل را برای بیش از یک دهه ترک کرد و سپس به این شرکت بازگشت و آن را به ارتفاعات جدید رساند.
  2. ایلان ماسک: او اسپیس ایکس را تاسیس کرد و از آن زمان به دلیل سرمایه گذاری میلیاردها دلاری که شرکتش برای او در پروژه های خیرخواهانه به دست آورده است، از جمله تامین آب تمیز برای فلینت، میشیگان و اهدای دستگاه تنفس مصنوعی مورد تایید FDA به بیمارستان های مبارزه با کووید ۱۹، شهرت یافت.
  3. بیل گیتس: یکی از بنیانگذاران مایکروسافت اغلب به عنوان ثروتمندترین فرد جهان معرفی شده است و به یک رهبر مشهور بین المللی در زمینه بیماری های همه گیر و نحوه مدیریت آنها تبدیل شده است. بنیاد بیل و ملیندا گیتس، مشترک با همسر سابقش، بر مبارزه با فقر، نابرابری و بیماری در سطح جهانی تمرکز دارد.
  4. جف بزوس: بنیانگذار و خالق Amazon.com در ابتدا این شرکت را به عنوان یک خرده فروش آنلاین کتاب راه اندازی کرد. بازار اینترنتی از آن زمان به یکی از با ارزش ترین شرکت ها در جهان تبدیل شده است و تقریباً هر محصولی را که می توان تصور کرد را به فروش می رساند.
  5. مارک زاکربرگ: به عنوان یک دانشجوی کالج، او با تأسیس پلت فرم شبکه اجتماعی فیس بوک به شکل دادن به آینده رسانه های اجتماعی کمک کرد. این سرویس که در ابتدا فقط برای پردیس‌های کالج منتخب راه‌اندازی شد، به سرعت به عموم مردم گسترش یافت. موفقیت آن زاکربرگ را به یکی از جوانترین میلیاردرهای خودساخته آمریکا تبدیل کرد.
  6. سارا بلیکلی: او ۵۰۰۰ دلار گرفت و با اختراعی که امروزه به نام Spanx شناخته می شود، آن را به یک شرکت ۱ میلیارد دلاری تبدیل کرد. این ایده ناشی از ناامیدی بلیکلی از جوراب شلواری بود که مجبور بود برای کارهای قبلی بپوشد. او تجربه مد نداشت اما در مورد همه چیز از پتنت گرفته تا پارچه تحقیق کرد.

انگیزه های کارآفرینان موفق

وقتی تعداد زیادی از کارآفرینان در جهت مخالف فعالیت می‌کنند، چه انگیزه‌ای باعث می‌شود کارآفرینان سرمایه‌گذاری کنند؟ اگرچه الهام هر فرد متفاوت و منحصر به فرد است، بسیاری از کارآفرینان توسط یک یا چند مورد از انگیزه های زیر تحریک می شوند:

  • خودمختاری: کارآفرینان افرادی هستند که می خواهند رئیس خود باشند، اهداف خود را تعیین کنند، پیشرفت خود را کنترل کنند و کسب و کار خود را هر طور که می خواهند اداره کنند. آنها می دانند که موفقیت یا شکست کسب و کارشان به آنها بستگی دارد، اما این مسئولیت را به عنوان یک بار نمی بینند. در عوض، این نشانگر آزادی آنهاست.
  • هدف: بسیاری از کارآفرینان چشم انداز روشنی از آنچه می خواهند به انجام برسانند دارند و خستگی ناپذیر برای تحقق آن تلاش خواهند کرد. آنها واقعاً بر این باورند که محصول یا خدماتی دارند که خلاء را پر می کند و با یک تعهد یک جانبه مجبور به ادامه دادن به جلو هستند. آنها از رکود متنفرند و ترجیح می دهند در حین حرکت رو به جلو شکست بخورند تا اینکه در بی تحرکی دچار ضعف شوند.
  • انعطاف پذیری: همه افراد با سفتی فرهنگ سنتی سازمانی سازگار نیستند. کارآفرینان اغلب به دنبال این هستند که خود را از این محدودیت‌ها رها کنند، تعادل بین کار و زندگی بهتری پیدا کنند ، یا در زمان‌ها و به روش‌هایی کار کنند که ممکن است غیر متعارف باشد. این بدان معنا نیست که آنها ساعت های کمتری کار می کنند. اغلب، به ویژه در مراحل اولیه رشد یک کسب و کار ، طولانی تر و سخت تر کار می کنند. بلکه، آنها به گونه ای کار می کنند که برای آنها غریزی است.
  • موفقیت مالی: بیشتر کارآفرینان متوجه می‌شوند که یک شبه میلیاردر نمی‌شوند، اما این بدان معنا نیست که آنها علاقه‌ای به پتانسیل کسب درآمد از یک کسب ‌و کار بسیار موفق که کنترل کامل آن را دارند، ندارند. برخی می خواهند یک شبکه ایمنی مالی برای خود و خانواده خود ایجاد کنند، در حالی که برخی دیگر به دنبال کسب سود هنگفت با ایجاد چیز بزرگ بعدی هستند.
  • میراث: کارآفرینان اغلب با تمایل به ایجاد چیزی که از آنها بیشتر است هدایت می شوند. برخی دیگر می خواهند برندی را توسعه دهند که عمر طولانی داشته باشد و به یک موسسه تبدیل شود. برخی می خواهند منبع درآمد و امنیت را به ورثه خود منتقل کنند. همچنین کارآفرینانی وجود دارند که امیدوارند تأثیری ماندگار در جهان بگذارند و نوآوری را پشت سر بگذارند که زندگی مردم را به نحوی ملموس بهبود بخشد.

توصیه های کارآفرینان موفق

اگر به این فکر می کنید که آیا کارآفرین شوید، ابتدا مشخص کنید که کدام یک از محرک های فوق به عنوان نیروهای هدایت کننده شما عمل می کنند. سپس، در نظر بگیرید که آیا ویژگی‌ها و ویژگی‌های شخصیتی خاصی دارید که به شما امکان می‌دهد به عنوان یک کارآفرین پیشرفت کنید. در اینجا آنچه بنیانگذاران شرکت و رهبر کسب و کار در مورد آنچه که فکر می کنند یک کارآفرین واقعا موفق را می سازد آمده است:

  1. کارآفرینی هسته اصلی رویای آمریکایی است. این در مورد ایجاد مسیرهای جدید ، در مورد ایمان به خود، مأموریت خود و الهام بخشیدن به دیگران برای پیوستن به شما در سفر است. چیزی که کارآفرینان را متمایز می کند اراده، شجاعت و گاهی اوقات بی پروایی برای انجام آن است.  درک هاتسون، شریک مدیریت  Morgan Creek Strategies
  2. کارآفرینی به دنبال یک راه حل است ، تمرکز بی وقفه بر حل یک مشکل یا انجام کاری به شدت متفاوت از روشی که امروز انجام می شود. با هدف انجام کاری بهتر از آنچه قبلاً انجام شده است و دائماً به دنبال بهبود است. بلیک هاچیسون، مدیرعامل فلیپا
  3. کارآفرینی… گرسنگی مداوم برای بهتر کردن اوضاع و این ایده است که شما هرگز از وضعیت موجود راضی نیستید. دبی رکسرزاده، بنیانگذار و مدیر عامل  Rachel’s Kitchen
  4. در هسته خود، یک طرز فکر است. یک روش تفکر و عمل. این در مورد تصور راه های جدید برای حل مشکلات و ایجاد ارزش است . اساساً، کارآفرینی در مورد … توانایی تشخیص و تجزیه و تحلیل روشمند یک فرصت و در نهایت، به دست آوردن ارزش است. بروس باخنهایمر، استاد بالینی مدیریت و مدیر اجرایی آزمایشگاه کارآفرینی در دانشگاه پیس
  5. موفق ترین کارآفرینان آنهایی هستند که دارای قدرت هستند . سخاوت از پشتکار، اشتیاق و انعطاف تشکیل شده است. این اشتیاق برای دستیابی به اهداف بلندمدت، شجاعت تلاش مجدد در مواجهه با طرد شدن، و اراده برای انجام کاری بهتر از آنچه قبلا انجام شده است است. موفق‌ترین کارآفرینان معمولاً کارآفرینانی هستند. آنها تا زمانی که از اهداف خود فراتر نرسند تسلیم نمی‌شوند. وقتی شرایط سخت می‌شود و آن‌ها زمین می‌خورند، کارآفرینان سخت‌گیر بلافاصله به عقب برمی‌گردند و دوباره تلاش می‌کنند.»  دبورا سوینی، معاون و مدیر کل شرکت  Deluxe Corp.
  6. توانایی گوش دادن ، چه به نظرات مشتریان و چه کارمندان، نیز جزء لاینفک موفقیت است. در حالی که شما باید اعتماد به نفس داشته باشید تا انتخاب های خود را انجام دهید، هنوز هم بسیار مهم است که از افرادی که می خواهید نیازهای آنها را برآورده کنید، جدا نشوید. تیرات کامدار، مدیر کل لوکس در  eBay
  7. کارآفرین بودن مانند رفتن به سرزمینی ناشناخته است. به ندرت مشخص است که چه کاری باید انجام دهید، و زمانی که با مشکل مواجه می شوید باید خیلی به خودتان تکیه کنید. روزهای زیادی وجود دارد که احساس می کنید همه چیز هرگز درست نمی شود و ماه های بی پایان با ضرر کار می کنید. شما باید بتوانید احساساتی را که به تنهایی به وجود می‌آیند، تحمل کنید. آماندا آستین، بنیانگذار و رئیس فروشگاه کوچک مینیاتورها
  8. برای اینکه یک کارآفرین موفق باشید، باید اشتیاق به یادگیری داشته باشید از مشتریان، کارمندان و حتی رقبا. جیمز بدال، رئیس و مدیر عامل شرکت بره متال استاندارد
  9. کارآفرینی اساساً هنر و علم ساختن سیستم‌های سودآور برای کمک به مردم به شیوه‌هایی است که سایر سیستم‌ها این کار را نمی‌کنند. شایستگی اصلی کارآفرین، هوش تجاری یا توانایی بازاریابی نیست، بلکه همدلی است – توانایی درک احساسات و نیازهای دیگران . لوگان آلک، CPA  و مالک  Money Done Right
  10. کارآفرین موفق بودن به معنای رهبر خوب بودن نیز هست . رهبری توانایی رساندن افراد به جایی است که می خواهند شما را دنبال کنند، نه اینکه احساس کنند مجبور هستند شما را دنبال کنند. این نیاز به سرمایه گذاری شخصی روی تیم شما دارد. آنها باید بدانند که شما نه تنها آنها را مسئول می‌خواهید و آنها را به سمت بهتر شدن سوق می‌دهید، بلکه در مواقعی که در حال تلاش هستند مراقب آنها نیز باشید. معامله ای نیست. این یک رابطه است. استیو شواب، بنیانگذار و مدیر عامل کاساگو

چگونه یک کارآفرین شویم

  • هیچ راه واحدی برای تبدیل شدن به یک کارآفرین موفق وجود ندارد. بسیاری از آن‌ها می‌توانند به داشتن مهارت‌ها، طرز فکر و ایده‌های مناسب در زمان مناسب برای طنین‌اندازی با عموم برگردد. با این حال، چند کار وجود دارد که می توانید انجام دهید تا شانس خود را برای شروع یک کسب و کار پر رونق افزایش دهید.
  • ایده مناسب را پیدا کنید. کارآفرینی فقط یافتن یک ایده سودآور نیست. این در مورد یافتن کسی است که به دنبال آن اشتیاق دارید. تقریباً هر صنعتی جایی برای کارآفرینان جدید دارد و شناسایی موضوعی که بیشتر به آن اهمیت می‌دهید می‌تواند شما را برای ادامه مسیر تشویق کند.
  • برای کسب و کار خود برنامه ای تهیه کنید. گفتن اینکه می خواهید یک کسب و کار راه اندازی کنید کافی نیست. شما همچنین نیاز به یک برنامه محکم برای چگونگی انجام این کار دارید. یک طرح تجاری می تواند به تقویت اهداف مالی که می خواهید برسید کمک کند. همچنین می‌تواند به شما بگوید که چگونه به آنها دسترسی پیدا کنید و در عین حال سرمایه‌گذاران بالقوه را برای تامین مالی سرمایه‌گذاری خود ترغیب کنید.
  • مشتریان خود را مشخص کنید. بسیاری از کسب و کارها بدون ارائه خدمات به مشتریان یا مشتریان موفق نمی شوند. بیشتر سرمایه‌گذاری‌ها برای همه افراد به یک اندازه جذاب نیستند، اما می‌توانید قبل از باز کردن درهای خود، علاقه به ایده خود را بسنجید. اطلاعات جمعیتی افرادی که بیشتر به کسب و کار شما علاقه مند هستند می تواند به شما در تصمیم گیری های دیگری مانند مکان فروشگاه و خرید آگهی کمک کند.
  • ایده خود را بفروشید حتی اگر محصول یا خدمات شما در میان دوستان، خانواده یا انجمن های آنلاین مورد توجه قرار گرفته باشد، این حجم نمونه کوچکی است. شما باید درک درستی از افکار عمومی داشته باشید. بازاریابی ایده خود در مکان های مناسب و برجسته کردن آنچه آن را از رقبا متمایز می کند می تواند به جذب افراد به سمت کسب و کار شما کمک کند.
  • با دیگران در زمینه کاری خود آشنا شوید. به احتمال زیاد افرادی در صنعت شما وجود دارند که تخصص آنها در زمینه های خاص می تواند برای کسب و کار نوپا شما مفید باشد. شبکه‌سازی مناسب می‌تواند شما را به افرادی متصل کند که می‌توانید از آن‌ها دانش ارزشمندی کسب کنید یا حمایت پولی به دست آورید.

جمع بندی

یک کارآفرین موفق راه آسانی نیست. اغلب ممکن است کار سخت، نبوغ و پشتکار بسیار بیشتری نسبت به کار معمولی ۹ به ۵ نیاز داشته باشد و در عین حال در درازمدت به نتیجه نرسد. با این حال، موفقیت به عنوان یک کارآفرین می‌تواند یکی از ارزشمندترین تجربیات باشد، زیرا شما این کار را طبق شرایط خودتان انجام می‌دهید و در عین حال بر جامعه تأثیر می‌گذارید. برای بسیاری، این پاداش ها بسیار ارزشمند است. هرگز تضمینی وجود ندارد که یک ایده موفق شود، اما همچنان افراد زیادی را خواهید دید که کسب و کار خود را راه اندازی می کنند. از این گذشته، شکست به همان اندازه نامشخص است.

انتهای مطلب/ منبع

چطور مانند یک کارآفرین فکر کنیم؟

چطور مانند یک کارآفرین فکر کنیم؟

ذهنیت کارآفرینی مجموعه ای از باورها، فرآیندهای فکری و شیوه های نگرش به جهان است که رفتار کارآفرینانه را هدایت می کند. به طور معمول، کارآفرینان قاطعانه بر این باورند که می توان وضعیت زندگی خود را بهبود بخشید و زندگی را با شرایط خود زندگی کرد. آنها همچنین به توانایی خود در یادگیری، رشد، سازگاری و موفقیت ایمان دارند. طرز فکر کارآفرینان موفق از بسیاری جهات با طرز فکر کارگران سنتی متفاوت است.

به عنوان مثال، اگر یک کارگر سنتی نیاز به کسب درآمد بیشتر داشته باشد، اغلب رزومه خود را بررسی می کند و به دنبال شغلی با درآمد بهتر می گردد. با این حال، فردی با روحیه کارآفرینی به دنبال راه هایی برای کسب درآمد از طریق راه اندازی یا رشد یک کسب و کار است. نکته اینجاست: هر کسی می تواند طرز فکر یک کارآفرین موفق را توسعه دهد.

اهمیت ذهنیت کارآفرینی

قدرت ذهنیت کارآفرینی وقتی به آن فکر می کنید آشکار می شود. کارآفرینان مانند خودشان موفق می شوند، زیرا فکر می کنند، عمل می کنند و دنیا را متفاوت از اکثر مردم می بینند.  دلایل زیادی وجود دارد که چرا ذهنیت کارآفرینی اهمیت دارد. به عنوان مثال، ایجاد یک ذهنیت کارآفرینی می تواند به کاهش شک، ترس و اضطراب کمک کند. همچنین می تواند به حرکت، تمرکز و رشد کمک کند. ذهنیت کارآفرینی اساس موفقیت کسب و کار است. حال، بیایید بررسی کنیم که کارآفرینان چگونه فکر می کنند.

چگونه مانند یک کارآفرین فکر کنیم

اگر می خواهید یاد بگیرید که چگونه یک ذهنیت کارآفرینی ایجاد کنید، باید بدانید که کارآفرینان موفق چگونه فکر می کنند. بنابراین، بیایید نگاهی دقیق تر به ۲۰ ویژگی اساسی ذهنیت کارآفرینی بیندازیم.

۱.مستقل

این یکی از مهمترین جنبه های ذهنیت کارآفرینی است. کارآفرینان از جمعیت پیروی نمی کنند یا به دیگران نگاه نمی کنند تا به آنها دستور داده شود. در عوض، آنها به قلب خود گوش می دهند و مسیر خود را تراش می دهند. همانطور که استیو جابز، بنیانگذار اپل، گفت: “اجازه ندهید سر و صدای نظرات دیگران صدای درونی شما را خفه کند.”

۲. مسئولیت پذیر

ذهنیت مستقل کارآفرینان موفق از قبول مسئولیت کامل ناشی می شود. کارآفرینان دیگران را به خاطر وضعیت زندگی خود سرزنش نمی کنند – آنها با قبول مسئولیت بهبود آن، خود را توانمند می کنند. شکست، موفقیت، شرایط زندگی مهم نیست که چیست. حتی اگر چیزی تقصیر شما نباشد، با قبول مسئولیت آن، قدرت بهبود آن را پیدا می کنید.

۳. فراوانی

کلید موفقیت کارآفرینی فراوانی است. کارآفرینان موفق می دانند که می توانند وضعیت را بهبود بخشند، پول بیشتری به دست آورند و فرصت های جدیدی خلق کنند. در نتیجه، کارآفرینان پول یا دانش احتکار نمی کنند. آنها باز، سخاوتمند هستند و درک می کنند که “آنچه را که می دهید، دریافت می کنید.” نویسنده و کارآفرین، رابرت کیوساکی، زمانی نوشت: “من هرگز با یک فرد ثروتمند که هرگز پولی از دست نداده باشد، ملاقات نکرده ام. اما من با افراد فقیر زیادی ملاقات کرده ام که هرگز یک سکه از دست نداده اند.»

۴. هدف گرا

تفکر کارآفرینی هدف گرا است. به عبارت دیگر، کارآفرینان موفق آرزوها و رویاهایی ندارند، آنها اهداف و برنامه هایی دارند. بنابراین، هنگام ایجاد یک ذهنیت کارآفرینی، اهداف را تعیین کنید. اهدافی که عبارتند از:

  • خاص
  • قابل اندازه گیری
  • قابل دستیابی
  • مربوط
  • حساس به زمان

۵. از شکست نمی ترسیم

وقتی یاد می گیرید که چگونه مانند یک کارآفرین فکر کنید، باید به شکست متفاوت از اکثر مردم نگاه کنید. کارآفرینان از شکست نمی ترسند، آنها از آن قدردانی می کنند.  هر “شکست” به سادگی یک پله برای یادگیری است و به شما کمک می کند تا به موفقیت نزدیکتر شوید. همانطور که مخترع معروف توماس ادیسون گفت: “من شکست نخورده ام. من فقط ۱۰۰۰۰ راه را پیدا کردم که کار نمی کند. شکست در چیزی مطمئناً به این معنی نیست که شما یک شکست خورده هستید، فقط اینکه چیزی آنطور که انتظار داشتید پیش نرفت و باید دوباره تلاش کنید.

۶. رشد محور

دکتر کارول دوک، روانشناس دانشگاه استنفورد، شکست را مورد مطالعه قرار داد و گفت: “به مدت ۲۰ سال، تحقیقات من نشان داده است که دیدگاهی که شما نسبت به خود اتخاذ می کنید، عمیقاً بر نحوه زندگی شما تأثیر می گذارد.” به طور خاص، او دریافت که دو نوع ذهنیت اصلی وجود دارد: ثابت و رشد.

فردی با ذهنیت ثابت معتقد است که آنها نسبتاً دائمی هستند و نمی توانند خیلی تغییر کنند. ذهنیت کارآفرین رشد محور است. کارآفرینان بر این باورند که می توانند به عنوان یک انسان رشد کنند، چیزهای جدید یاد بگیرند و مهارت های جدید را توسعه دهند. آنها بر این باورند که با کمی تلاش مداوم می توانند خود را به هر کسی که می خواهند تبدیل کنند. هال الرود، نویسنده و کارآفرین پرفروش، گفت: «سطح موفقیت شما به ندرت از سطح پیشرفت شخصی شما فراتر می رود، زیرا موفقیت چیزی است که توسط شخصی که تبدیل می شوید جذب می کنید.» به عبارت دیگر، رشد شخصی تمایل به ایجاد موفقیت دارد. بنابراین، به تلاش برای بهبود خود ادامه دهید .

۷. بازخورد جویی

موفق ترین کارآفرینان نگران به نظر رسیدن جذاب نیستند، آنها فقط می خواهند موفق شوند و می دانند که یادگیری از بازخورد به سرعت بخشیدن به این روند کمک می کند.

۸. یادگیری محور

  • اکثر مردم اوقات فراغت خود را صرف جستجوی سرگرمی می کنند، چه از طریق رسانه های اجتماعی، نتفلیکس، بازی، خواندن رمان یا معاشرت با دوستان. با این حال، تفکر کارآفرینی بیشتر با یادگیری و توسعه سروکار دارد. مثلا:
  • کارآفرینان به جای تماشای تلویزیون، ممکن است در یک دوره آنلاین شرکت کنند تا به آنها کمک کند تا به سمت اهداف خود حرکت کنند.
  • به جای بازی، کارآفرینان اغلب ساعت‌ها را صرف اصلاح قیف فروش خود می‌کنند .
  • و به جای پیمایش در رسانه های اجتماعی، کارآفرینان بیشتر به پادکست های انگیزشی گوش می دهند یا کتاب های تجاری می خوانند .

۹. آینده نگر

اگر می خواهید یاد بگیرید که چگونه مانند یک کارآفرین فکر کنید، باید درازمدت فکر کنید. وارن بافت، سرمایه‌گذار میلیاردر معروف، می‌گوید: «یکی امروز در سایه نشسته است، زیرا کسی مدت‌ها پیش درختی کاشته است.» کارآفرینان موفق می دانند که رسیدن به اهداف بزرگ به زمان زیادی نیاز دارد. بنابراین، آنها با هدف خود شروع می کنند و به عقب کار می کنند و در هر مرحله از راه مهندسی معکوس می کنند.

۱۰. خودپذیر

بسیاری از مردم با پذیرش خود دست و پنجه نرم می کنند. وقتی چیزی را در مورد خود دوست ندارید، به راحتی می توانید ارزش خود را بی ارزش کنید یا حتی از خود متنفر شوید. اما اگر ذهنیت رشدی داشته باشید، می دانید که همیشه می توانید تغییر کنید و پیشرفت کنید. بنابراین، کارآفرینان موفق خود را همانگونه که هستند، می پذیرند. آن‌ها می‌دانند که چه کسی هستند، گذرا است، و در تلاش هستند تا به فردی که می‌خواهند تبدیل شوند.

۱۱. خودآگاهی

کارآفرینان می دانند که تنها چیزی که ما را عقب نگه می دارد خودمان هستیم. در نتیجه، آنها خودآگاهی را تمرین می کنند .  آنها به نقاط قوت و ضعف خود توجه زیادی دارند که به آنها امکان می دهد سریعتر پیشرفت کنند و به نقاط قوت خود بازی کنند.

۱۲. مشارکتی

کسب ‌و کارهای بزرگ نیاز به کار گروهی دارند. بنابراین، اگر می‌خواهید مانند یک کارآفرین فکر کنید، باید به جای «من» به «ما» فکر کنید. یک ضرب المثل آفریقایی وجود دارد که می گوید: اگر می خواهی سریع بروی، تنها برو. اگر می خواهید دور بروید، با هم بروید. در نتیجه، کارآفرینان موفق به طور مشترک فکر می کنند و مهارت های رهبری خود را تمرین می کنند.

۱۳. شجاع

کسب و کار آسانی نیست.  همانطور که پیتر دراکر مشاور معروف مدیریت می گوید: “هر وقت یک کسب و کار موفق می بینید، یک بار شخصی تصمیم شجاعانه ای گرفته است.” اما این بدان معنا نیست که کارآفرینان به خود شک ندارند. نلسون ماندلا، فعال و رئیس جمهور سابق آفریقای جنوبی، توضیح داد: “من فهمیدم که شجاعت نبود ترس نیست، بلکه پیروزی بر آن است.”

۱۴. راحت با ناراحتی

شجاعت منجر به یک ویژگی ذهنی کارآفرینی اساسی می شود: یادگیری راحت بودن با ناراحتی. رشد و گسترش شما را ملزم می کند که از منطقه راحتی خود فراتر بروید. بنابراین، هنگام ایجاد یک ذهنیت کارآفرینی، تمرین کنید که به موقعیت های ناراحت کننده مانند طرد شدن متمایل شوید.

۱۵. سازگار

کارآفرینان اهداف بزرگی دارند و می دانند که دیدن کل پلکان قبل از بالا رفتن غیرممکن است. اما به هر حال صعود می کنند، با این آگاهی که همیشه می توانند خود را با تحولات جدید وفق دهند. برای مثال، اگر اولین محصول شما شکست خورد ، یکی دیگر را امتحان کنید. و اگر تبلیغات فیسبوک شما هنوز باعث فروش نمی شود، مهارت های خود را تقویت کنید.

۱۶. حل مسئله

کارآفرینان تفکر انتقادی را توسعه می دهند و سعی می کنند مشکلات را حل کنند.  اگر در مورد آن فکر کنید، این جوهر هر کسب و کاری است. برای مثال، لوله‌کش‌ها لوله‌های شکسته را تعمیر می‌کنند، نت‌فلیکس خستگی را درمان می‌کند، و تولیدکنندگان خودرو به مردم کمک می‌کنند تا در اطراف خود حرکت کنند. برایان چسکی، یکی از بنیانگذاران Airbnb، می‌گوید: «اگر سعی می‌کردیم به یک ایده خوب فکر کنیم، نمی‌توانستیم به ایده خوبی فکر کنیم. شما فقط باید راه حل یک مشکل را در زندگی خود پیدا کنید.”

۱۷. رانده و سرسخت

انگیزه بخشی ضروری از ذهن کارآفرینی است. کارآفرینان برای رسیدن به اهداف خود انگیزه و انگیزه دارند. آن‌ها سخت کار می‌کنند و از سواری لذت می‌برند، زیرا می‌دانند که از این راه سود خواهند برد. مارک کوبان، کارآفرین گفت: «این در مورد پول یا ارتباطات نیست. این تمایل به کار کردن و یادگیری بیشتر از همه در مورد کسب و کار شما است. به طور مشابه، کارآفرینان برای دستیابی به اهداف خود به جهنم یا آب بالا دست می یابند. وقتی شرایط سخت می‌شود، به آن پایبند می‌مانند تسلیم نمی‌شوند. همانطور که هنری فورد گفت: “وقتی به نظر می رسد همه چیز بر علیه شما پیش می رود، به یاد داشته باشید که هواپیما برخلاف باد بلند می شود، نه با آن.”

۱۸. متمرکز

کارآفرینان موفق روی دستیابی به اهداف خود متمرکز هستند، هرگز تعلل نمی کنند و همیشه مهمترین وظایف را در اولویت قرار می دهند. برای انجام این کار، از خود بپرسید: “آیا این به من کمک می کند تا به اهداف بلندمدت خود برسم؟” اگر پاسخ مثبت است، بپرسید: “آیا این مهمترین کاری است که در حال حاضر انجام می شود؟”

۱۹. عمل گرا

کارآفرینان دوست دارند کتاب بخوانند، ویدیو تماشا کنند و برنامه ریزی کنند، اما در واقع هرگز به کسب و کار نمی پردازند . کارآفرینان مشتاق تمایل به عمل دارند. آنها می دانند که علم بدون عمل بی معنی است. همانطور که والت دیزنی، انیماتور و کارآفرین گفت: “راه شروع این است که حرف زدن را کنار بگذارید و شروع به انجام دادن کنید.”

۲۰. تعیین کننده

ذهن کارآفرین تعیین کننده است. کارآفرینان باید با مشکلات روبرو شوند و هر روز تصمیمات زیادی بگیرند، اغلب با اطلاعات ناکافی برای کمک.  کارآفرینان موفق تصمیم می گیرند و سپس به سر کار باز می گردند. آنها می دانند که «شما همیشه می توانید یک صفحه بد را ویرایش کنید. شما نمی توانید یک صفحه خالی را ویرایش کنید، همانطور که نویسنده جودی پیکول گفت: بنابراین قاطعیت را تمرین کنید. برای مثال، دفعه بعد که در یک رستوران هستید، یک بار به منو نگاه کنید، تصمیم بگیرید و با اطمینان سفارش دهید.

جمع بندی

داشتن یک ذهنیت کارآفرینی به شما این امکان را می‌دهد که متفاوت از یک کارگر معمولی فکر کنید، عمل کنید و دنیا را درک کنید و پایه و اساس موفقیت را ایجاد کنید . اکنون، شما نمی توانید یک شبه ذهنیت کارآفرینی ایجاد کنید. اما، با درک برخی از مهارت‌ها و ویژگی‌های کلیدی کارآفرینی، می‌توانید مراقب رفتار خود باشید و یاد بگیرید که چگونه مانند یک کارآفرین فکر کنید.

انتهای مطلب/ منبع