کاربردهای چت GPT برای ساده کردن کسب و کار

کاربردهای چت GPT برای ساده کردن کسب و کار

از زمانی که  چت GPT توسط OpenAI در نوامبر سال ۲۰۲۲ راه‌اندازی شد، سرفصل خبرها بوده است و دلیل خوبی هم دارد. در مقایسه با چت ربات های گذشته مانند Evie و Cleverbot،  چت GPT بسیار پیشرفته تر است. این زبان از خانواده مدل‌های زبان بزرگ GPT-3 OpenAI استفاده می‌کند و تا حدی در برقراری مکالمات نسبتاً هوشمندانه بسیار خوب است.

بنابراین، قابل درک است، برخلاف چت بات‌های معمولی، اکثر مردم اکنون چت GPT را به عنوان یک ابزار توانمند با موارد استفاده زیاد می‌دانند تا صرفاً یک منبع سرگرمی. بنابراین، قابل درک است، چت‌بات‌های معمولی، اکثر مردم اکنون چت GPT را به عنوان یک ابزار توانمند با استفاده از موارد استفاده می‌کنند تا صرفاً یک منبع سرگرمی را مصرف کنند.

۱.کاری کنید که به عنوان مصاحبه شونده، مشتری یا هر نقش دیگری «عمل کند»

یکی از نکات کلیدی در مورد چت GPT این است که قدرت در اعلان کاربر نهفته است. هرچه بیشتر با درخواست خود دقیق تر شوید، نتایج بهتری خواهید داشت. این بدان معناست که شما باید پارامترهای واضحی مانند تعداد کلمات مورد نظر و نوع لحن مورد نظر خود را تعیین کنید. راه دیگر برای دریافت پاسخ شخصی تر این است که از چت GPT بخواهید به عنوان یک شخصیت یا نقش خاص «عمل کند».

این بدان معنی است که می توانید از آنها بخواهید که به عنوان مصاحبه شونده با تجربیات یا مهارت های خاص به شما کمک کنند تا برای مصاحبه آماده شوید. یا اگر کارآفرین هستید، حتی می‌توانید آنها را وادار کنید تا به عنوان یک سرمایه‌گذار بالقوه عمل کنند تا به شما پاسخ دهند و به سؤالات سخت پاسخ دهند.

۲.از آن بخواهید خطوط کد را بنویسد و ویرایش کند

برای کسانی که کدنویسی نمی کنند اما به سرعت به چند خط کد ساده نیاز دارند، چت GPT نجات دهنده شما خواهد بود. به قول خود چت GPT، “به عنوان یک مدل زبان، من روی متن های متنوعی از جمله زبان های برنامه نویسی و کد آموزش دیده ام.” با این گفته، چت GPT همچنین سلب مسئولیت می کند که توانایی آن برای نوشتن کد به پیچیدگی و ویژگی های کار و زبان بستگی دارد. “این کار به کتابخانه یا چارچوب خاصی نیاز دارد، من ممکن است نتوانم کد را تولید کنم، اگر دستورالعمل ها و مثال های واضحی به من بدهید، می توانم به شما در نوشتن قطعه کد یا حتی کامل برنامه ها کمک کنم.”

از چت GPT خواسته شد برای صفحه فرود کدی بنویسد که به صفحه لینکدین پیوند دهد. اگرچه از آن خواسته شد از تصاویر گل ها به عنوان پس زمینه استفاده کند، اما به طور تصادفی تصویری از کارمندان اداری انتخاب کرد، اما می تواند آن را خودم تغییر دهد. محدودیت این بود که نمی‌توانست اطلاعات را از صفحه لینکدین استخراج کند، حتی اگر می‌تواند محتوای قابل خواندن را در یک صفحه وب خلاصه کند.

 درعوض، می‌توانست  اطلاعات را اضافه کند، به‌صورت دستی کپی کرده و در کد جای‌گذاری شود. این می تواند برای صاحبان مشاغلی که می خواهند یک نمونه اولیه صفحه وب ساده برای کسب و کار خود ایجاد کنند ایده آل باشد، اگرچه انتظار یک نتیجه بسیار حرفه ای را نداشته باشید که بخواهید واقعاً به مشتریان نشان دهید.

۳.ایده های طوفان فکری برای کمپین های بازاریابی و محتوای رسانه های اجتماعی

این ممکن است یکی از واضح ترین کاربردهای چتGPT  باشد، اما بسیار مفید است که به آن اشاره نکنیم. ایده های طوفان فکری می تواند یک کار بسیار چالش برانگیز و خسته کننده باشد. با گفتن چت GPT در مورد کسب و کار خود و آنچه می خواهید به دست آورید، می تواند با لیستی از پیشنهادات برای کمپین های بازاریابی پاسخ دهد.

اینها می‌توانند به کسب ‌و کارها کمک کنند تا بازاریابی خود را با یک رویکرد جدید جدید اجرا کنند، یا حداقل سرنخ‌هایی برای ایده‌های بالقوه فراهم کنند. همچنین می‌توانید از چت GPT بخواهید که به نوشتن شرح‌ها یا ایجاد ایده برای محتوای رسانه‌های اجتماعی به طور کلی کمک کند.

۴. الگوهایی برای شرایط و ضوابط، فاکتورها و موارد دیگر ایجاد کنید

 چت GPT  می‌تواند قالب‌های مختلفی را ارائه کند و همچنین تا زمانی که از آن بخواهید با تمام اطلاعات لازم، آن‌ها را برای شما پر کند. این شامل قالب هایی برای ایمیل ها، قراردادها و فاکتورها می شود. با این حال، توجه داشته باشید که اینها فقط به عنوان الگوهای شروع عمل می کنند و همچنان باید از متخصصان تأییدیه دریافت کنید. صاحبان مشاغلی که تا به حال با نوشتن شرایط و ضوابط برای وب سایت خود مشکل داشته اند نیز چت GPT را بسیار مفید می دانند. می‌توانید از آن بخواهید که الگوهایی برای شرایط خدمات، خط‌مشی‌های حفظ حریم خصوصی، خط‌مشی‌های کوکی، خط‌مشی‌های حق چاپ و موارد دیگر ارائه کند.

۵. سبک و لحن کپی نوشتاری خود را صیقل دهید

این عملکرد به ویژه برای کسانی مفید است که تسلط کافی به زبان انگلیسی ندارند یا فقط می‌خواهند یک جفت چشم دوم برای بررسی کار خود داشته باشند. از چت GPT خواسته شد چند پاراگراف از تجربه در Slow Dine را بازنویسی کند، یک رویداد غذاخوری پاپ آپ توسط UNPLUG. ترغیب آن به استفاده از زبان گلدار و توصیفی. نوشته این است:

با حضور در کافه Fittie Sense در بنگسر در یک عصر بارانی شنبه، نجمیا ذوالکارنیان، یکی از بنیانگذاران UNPLUG از ما استقبال کرد و نشست. منظره میز بلافاصله توجه من را به خود جلب کرد. میز با یک رومیزی سبز جنگلی با جزئیات مرجانی، با اجناس زیبایی چیده شده بود، از جمله کوزه مسی و زیر لیوانی. از یک جزوه متوجه شدیم که کوزه‌ها و زیر لیوانی‌های مسی متعلق به Meraki Copper هستند، یک برند بومی فروش لوازم خانگی مسی دست ساز در هند. رومیزی و دستمال‌ها پارچه‌های باتیک سنتی دست‌ساز از نیساکاپاس بود.

اکنون این بازنویسی چت GPT است، که بدون هیچ ویرایشی انجام شده است:

با ورود به کافه Fittie Sense در یک عصر غم انگیز شنبه در بنگسر، نجمیا ذوالکارنیان، یکی از بنیانگذاران کاریزماتیک UNPLUG، به گرمی از ما استقبال کرد و به سمت میزمان همراهی کرد. وقتی مستقر شدیم، نگاهم بلافاصله به منظره میز خیره کننده ای که جلوی من بود جلب شد. یک سفره سبز جنگلی غنی، که با جزئیات ظریف مرجانی تزئین شده بود، به عنوان بوم عالی برای اجناس زیبایی که آن را تزیین می کرد، عمل می کرد. قابل توجه کوزه و زیر لیوانی زیبای مسی بود که با درخشش درخشانشان نظر من را جلب کرد.

همانطور که جزوه روی میز را مطالعه می کردیم، متوجه شدیم که کوزه و زیر لیوانی مسی توسط Meraki Copper، یک برند محلی که در تولید لوازم خانگی مسی دست ساز در هند تخصص دارد، ساخته شده است. رومیزی و دستمال سفره نیز با دقت و توجه به جزئیات ساخته شده اند و از پارچه های باتیک سنتی بلوک شده توسط Nysakapas ساخته شده اند. هر قطعه انعکاسی منحصر به فرد و زیبا از هنر و مراقبتی بود که در خلق آن انجام شد.

آیا از پاسخ چت GPT تحت تأثیر قرار گرفته اید؟

۶. تقریباً تمام اطلاعات مبتنی بر متن را برای هضم آسان و سریع خلاصه کنید

همه ما افراد بسیار پرمشغله‌ای هستیم و احتمالاً چیزی وجود دارد که می‌خواستید آن را بخوانید، اما به دلیل کمبود وقت به تعویق انداخته‌اید. برای به‌روز ماندن از روندها و اخبار مرتبط با کسب‌وکارتان، می‌توانید برای چت GPT  پیوندی به یک مقاله یا سند ارسال کنید و از آن بخواهید آن را خلاصه کند. اگر تمایل دارید که نویسنده ای بسیار پرحرف باشید، می توانید از این عملکرد چت GPT برای کوتاه کردن متون خود نیز استفاده کنید. این می تواند به صاحبان کسب و کار کمک کند وقتی سعی می کنند کپی های کوتاه و مختصر برای معرفی خود یا مارک هایشان بنویسند.

جمع بندی

ایده های زیادی وجود دارد، اما همه خوب نیستند. روش هایی که می توانید از چت GPT  استفاده کنید بدون شک گسترده است. این آن را به ابزاری قدرتمند تبدیل می کند که ممکن است برای برخی ترسناک باشد. اما هنوز خیلی دور است، تا بتواند با دانش متنی، تجربیات زیسته، و احساسات مردم، چیزهایی را که مردم می توانند به میز بیاورند، بیاورند. اگرچه تلاش می‌کند تا به خوبی از موارد بالا تقلید کند تا به هر درخواست شما پاسخ دهد، اما هرچه بیشتر از آن استفاده کنید، آشکارتر می‌شود که پاسخ‌های آن از ارائه‌ای شبیه به الگو پیروی می‌کنند و آنها را کاملاً فرمولی می‌کند.

اگر به دنبال ایده‌های واقعاً نوآورانه هستید، آنها را از طریق چتGPT  پیدا نمی‌کنید، مگر اینکه در مورد چیزی اطلاعات کمی یا اصلاً نداشته باشید، در این مرحله هر چیز دیگری نوآورانه به نظر می‌رسد. با قابلیت‌های فعلی‌اش، همچنان می‌تواند به عنوان یک ابزار کمکی برای صیقل دادن ایده‌ها و اجرای آن‌ها عمل کند، اما شما به همان خوبی که می‌دهید، به دست خواهید آورد. چیزی که باید در مورد چت GPT  مراقب بود این است که همیشه دقیق نیست، که اغلب شکاف ها را با اطلاعات کاملا ساختگی در تلاش برای پاسخ به درخواست شما پر می کند. تا زمانی که از محدودیت‌های آن آگاه هستید، می‌توانید از چت GPT به بهترین شکل ممکن از آن استفاده کنید.

انتهای مطلب/ منبع

چت GPT چه معنایی برای کسب و کارها دارد؟

چت GPT چه معنایی برای کسب و کارها دارد؟

 چت GPT، یک چت ربات هوش مصنوعی جدید، اینترنت را تحت تاثیر قرار داده است. این ابزار جدیدترین نمونه از ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی است که نحوه انجام کسب و کار ما را تقویت می کند. بسیاری دیگر وجود دارند، اما ربات‌های پردازش زبان طبیعی و هوش مصنوعی بصری مولد سریع پیشرفت می‌کنند.

 چت GPT گونه‌ای از مدل زبان GPT است که به‌طور خاص برای تولید متنی شبیه انسان در یک زمینه مکالمه ایجاد شده است. این برنامه برای ایجاد پاسخ‌های زبان طبیعی در هنگام دریافت ورودی از یک کاربر طراحی شده است و آن را به طور بالقوه در انواع برنامه‌های کسب و کار، مفید می‌کند که در آن مکالمه انسان‌مانند با مشتریان است.

در پرتو این فناوری جدید، کسب ‌و کارها باید به این فکر کنند که چگونه کار خود را انجام می‌دهند، چه محصولات و خدماتی را ارائه می‌کنند و چگونه هوش مصنوعی مانند ChatGPT می‌تواند گردش کار را بهبود بخشد و تجربیات بهتری برای مشتری ارائه دهد. بیایید برخی از بزرگترین پیامدهای کسب و کار چت ربات های مجهز به هوش مصنوعی مانند چت GPT را بررسی کنیم.

فرصت های هوش مصنوعی مبتنی بر چت

ابزارهایی مانند چت GPT می‌توانند فرصت‌های عظیمی را برای شرکت‌هایی ایجاد کنند که از فناوری به صورت استراتژیک استفاده می‌کنند. هوش مصنوعی مبتنی بر چت می‌تواند نحوه کار انسان‌ها را با خودکارسازی کارهای تکراری و در عین حال تعامل جذاب‌تری با کاربران تقویت کند. در اینجا چند روش وجود دارد که شرکت ها می توانند از ابزارهایی مانند چت  GPT  استفاده کنند:

● تدوین تحقیق

● تهیه پیش نویس محتوای بازاریابی

● ایده های طوفان فکری

● نوشتن کد کامپیوتر

● اتوماسیون بخشی از فرآیند فروش

● ارائه خدمات مراقبت های بعدی هنگام خرید محصولات توسط مشتریان

● ارائه دستورالعمل های سفارشی

● ساده سازی و بهبود فرآیندها با استفاده از اتوماسیون

● ترجمه متن از یک زبان به زبان دیگر

● هموارسازی فرآیند پذیرش مشتری

● افزایش تعامل با مشتری، که منجر به بهبود وفاداری و حفظ آنها می شود

خدمات به مشتریان یک حوزه فرصت بزرگ برای بسیاری از شرکت ها است. کسب ‌و کارها می‌توانند از فناوری چت GPT برای تولید پاسخ‌ها برای چت ربات‌های خدمات مشتری خود استفاده کنند، بنابراین می‌توانند بسیاری از کارهایی که معمولاً توسط انسان‌ها انجام می‌شود را خودکار کنند و زمان پاسخ‌دهی را به شدت بهبود بخشند.

بر اساس گزارش Opus Research، سی و پنج درصد از مصرف‌کنندگان می‌خواهند شرکت‌های بیشتری را ببینند که از چت‌بات‌ها استفاده می‌کنند  و ۴۸ درصد از مصرف‌کنندگان اهمیتی نمی‌دهند که یک انسان یا یک ربات چت خودکار به آنها در درخواست خدمات مشتری کمک کند. به طور کلی، چت GPT می تواند برای هر موقعیتی که نیاز به تولید متنی با صدای طبیعی بر اساس داده های ورودی دارید مفید باشد. از سوی دیگر، فرصت‌های چت ربات‌های مبتنی بر هوش مصنوعی می‌تواند به تهدید تبدیل شود اگر رقبای شما با موفقیت از فناوری استفاده کنند و شرکت شما این کار را نکند.

فکر کردن از طریق خطرات احتمالی چت هوش مصنوعی

فرصت‌های بسیار زیادی برای کسب‌ وکارها وجود دارد تا از ابزارهایی مانند چت GPT برای بهبود نتایج خود و ایجاد تجربیات بهتر مشتری استفاده کنند، اما خطرات بالقوه‌ای نیز در این فناوری وجود دارد. OpenAI در نسخه بتا نرم افزار چت GPTخود، محدودیت های فعلی هوش مصنوعی، از جمله پتانسیل تولید گه گاه اطلاعات نادرست یا محتوای مغرضانه را تایید می کند. همچنین می گوید هوش مصنوعی ممکن است دانش محدودی از رویدادها یا دانش پس از سال ۲۰۲۱ داشته باشد، بر اساس زمانی که این مدل آموزش داده شده است.

مدل‌های هوش مصنوعی برای رسیدن به سطوح عملکرد ایده‌آل به آموزش و تنظیم دقیق زیادی نیاز دارند. همچنین نگرانی های بالقوه ای در مورد حفظ حریم خصوصی وجود دارد.چت  GPT می تواند در برابر حملات امنیت سایبری آسیب پذیر باشد، زیرا به اینترنت متصل است و به طور بالقوه می تواند برای انتشار محتوای مخرب یا ویروس ها استفاده شود. مجرمان سایبری مخرب همچنین می توانند افراد را برای افشای اطلاعات شخصی با استفاده از ربات چت دستکاری کنند، سپس از آن اطلاعات برای اهداف کلاهبرداری یا حملات فیشینگ هدفمند استفاده کنند.

آیا چت ربات های مبتنی بر هوش مصنوعی جایگزین مشاغل می شوند؟

همچنین برخی پیش‌بینی می‌کنند که ابزارهایی مانند چت GPT معیشت مردم را تهدید می‌کند، زیرا بسیاری از وظایفی را که در حال حاضر توسط انسان انجام می‌شود خودکار می‌کند. ربات‌های چت مبتنی بر هوش مصنوعی می‌توانند برای خودکار کردن برخی از کارها استفاده شوند، اما آنها قادر به مهارت‌های زیادی نیستند که افراد در آن عالی هستند، مانند تفکر انتقادی، خلاقیت یا تصمیم‌گیری استراتژیک. در عوض، چت ‌بات‌ها را می‌توان برای تکمیل کارکنان خدمات مشتری استفاده کرد و به افراد اجازه می‌دهد روی وظایف پیچیده‌تر و «انسانی‌تر» تمرکز کنند.

شرکت‌ها می‌توانند از ابزارهایی مانند چت GPT برای کاهش هزینه‌های مرتبط با آموزش و استخدام کارکنان خدمات مشتری استفاده کنند و به آن‌ها در صرفه‌جویی در هزینه و ماندن در رقابت کمک کنند.

فناوری با پتانسیل عظیم

به طور کلی، ابزارهایی مانند چت GPT این پتانسیل را دارند که کارایی و بهره‌وری را در زمینه‌های مختلف کسب ‌و کار با خودکارسازی وظایفی که معمولاً توسط انسان‌ها انجام می‌شوند، بهبود بخشند. با این حال، چت GPT هنوز یک فناوری نسبتاً جدید است و قابلیت‌های آن احتمالاً در طول زمان به تکامل و بهبود ادامه خواهد داد.

انتهای مطلب/ منبع

استراتژی های بازاریابی املاک برای گسترش کسب و کار

استراتژی های بازاریابی املاک برای گسترش کسب و کار

بازار املاک و مستغلات فراز و نشیب های زیادی را طی می کند و به عوامل متعددی مانند نرخ بهره، شرایط اقتصادی و رشد شغل وابسته است. صرف نظر از اینکه بازار در حال حاضر چگونه رفتار می کند، هم تازه کارها و هم حرفه ای ها می توانند استراتژی های زیادی را اعمال کنند که می تواند تجارت را به جلو سوق دهد.

۱. بازار هدف را شناسایی کنید

این احتمالاً استراتژی شماره یک است که می توانید برای موفقیت واقعی به عنوان یک مشاور املاک استفاده کنید. بسیاری از دلالان املاک و مشاغل بر روی یک بازار خاص تمرکز می کنند و در آن بازار متخصص می شوند. این به شما ایده می‌دهد که در حال حاضر چه چیزی بازار هدف را هدایت می‌کند، چه ریسک‌هایی در آن وجود دارد و مهم‌تر از همه اینکه بازار در کوتاه‌ مدت و بلندمدت به کجا می‌رود.

به عنوان مثال، یک دلال املاک که از جزئیات یک پروژه حمل و نقل یا مدرسه جدید که به صورت محلی می آید می داند، می تواند استراتژی های بازاریابی خود را بر این اساس تغییر دهد.

۲. بودجه برای هزینه های بازاریابی

یکی دیگر از عوامل مهم در گسترش موفقیت آمیز کسب و کار املاک و مستغلات، ایجاد یک بودجه بازاریابی و پایبندی به آن است. به معنای واقعی کلمه صدها راه برای خرج کردن دلارهای بازاریابی شما وجود دارد، مانند وب سایت های املاک، بازاریابی ایمیلی، بازاریابی رسانه های اجتماعی و بازاریابی پستی. هزینه شما باید بر اساس مخاطب هدف شما باشد. به عنوان مثال، مشتریان در منطقه خلیج سانفرانسیسکو ممکن است به بازاریابی مبتنی بر اینترنت نیاز داشته باشند، در حالی که مشتریان در یک منطقه روستایی ممکن است به رویکرد متفاوتی نیاز داشته باشند.

۳. یک وب سایت ایجاد کنید و از رسانه های اجتماعی استفاده کنید

صرف نظر از بازار، شما باید با کمک یک وب سایت حرفه ای و همچنین حساب های اختصاصی در سایت های رسانه های اجتماعی مانند فیس بوک، توییتر و لینکدین حضور خود را در اینترنت ثابت کنید. اینها نسبتاً ارزان هستند، با پتانسیل برای گسترش گسترده. همچنین می توانید با پرداخت هزینه کمپین های تبلیغاتی، کسب و کار خود را در موتورهای جستجو مانند گوگل و بینگ بازاریابی کنید.

۴. ارجاع و شفاهی را تشویق کنید

اکثر مشاوران املاک موفق چندین معامله را از طریق ارجاع مشتریان قبلی انجام می دهند. ارجاع مشتری توسط خریدار یا فروشنده جدید بیشترین ارزش را دارد. به عنوان مثال، مشتریان جدید هنگامی که توسط یک دوست، همکار یا خویشاوند ارجاع می‌شوند، راحت‌تر می‌توانند یک مشاور املاک را انتخاب کنند. همیشه می‌توانید این رویکرد را با ارائه پاداش‌های ارجاع به شخصی که مشتری جدید را معرفی می‌کند، تقویت کنید.

۵. به سرعت پاسخ دهید

ما در دنیایی زندگی می کنیم که با سرعتی بسیار سریعتر از همیشه پیش می رود. بسیار مهم است که به سوالات مشتریان پاسخ دهید وگرنه در خطر از دست دادن کسب و کار جدید خواهید بود. شما باید همیشه از طریق تلفن هوشمند به ایمیل دسترسی داشته باشید و اطمینان حاصل کنید که در اسرع وقت به درخواست مشتری پاسخ می دهید. در این کسب و کار نمی توانید تا روز بعد برای پاسخگویی صبر کنید. اگر در پاسخگویی سریع عمل کنید، به اعتبار و شهرت شما می افزاید.

۶. یک خبرنامه املاک و مستغلات منتشر کنید

اگر در مورد موفقیت بلندمدت خود جدی هستید، ممکن است به انتشار یک خبرنامه هفتگی یا ماهانه با به روز رسانی در مورد نرخ های وام مسکن فعلی، تغییرات در قوانین املاک، مزایای مالکیت خانه، نحوه توسعه سبد سرمایه گذاری املاک، بررسی های بهداشتی فکر کنید. همه مشتریان فعلی و آینده نگر از بینش چنین خبرنامه ای قدردانی می کنند، زیرا دانش و تعهد شما را به کسب و کار نشان می دهد.

۷. سوالات مربوط به نیاز به مشاور املاک را برطرف کنید

عدم واسطه گری به ذهنیتی اشاره دارد که در آن مشتریان تعجب می کنند که آیا واقعاً به یک مشاور املاک نیاز دارند یا خیر. بازاریابی بی واسطه چنین مشتریانی را هدف قرار می دهد تا آنها را در مورد ارزش ارائه شده توسط یک متخصص املاک و مستغلات متقاعد کند. شما می توانید از طریق وب سایت یا کانال های بازاریابی خود در مورد نیاز به مشاور املاک و وکیل در هنگام خرید و فروش خانه یا زمین به مشتریان خود آموزش دهید.

۸. برای موفقیت برنامه ریزی کنید

صرف نظر از اینکه شما یک مشاور املاک هستید یا یک توسعه دهنده املاک، به یک طرح تجاری توسعه املاک و مستغلات نیاز دارید. این شما را برای موفقیت آماده می کند. شما می توانید با کمک یک طرح تجاری توسعه املاک و مستغلات، هزینه ها، موارد احتمالی و سایر خطرات خود را برنامه ریزی کنید. بسیاری از افراد وقتی بدون چنین برنامه ریزی در خلاء کار می کنند شکست می خورند. برای مثال، می‌توانید بودجه خود را برای استراتژی‌های بازاریابی املاک و مستغلات سال آینده با کمک یک طرح کسب و کار مستند برنامه‌ریزی کنید.

۹. آگاهی از برند را توسعه دهید

درست مانند کسب و کارهای تجاری بزرگ، کسب و کار املاک و مستغلات شما نیز باید برای توسعه یک برند خاص خود تلاش کند. ممکن است تحت نام شما یا نام کسب و کار شما باشد. هر استراتژی فروش املاک و مستغلات که اعمال می کنید باید این مفهوم را در ذهن داشته باشید. مردم اغلب از خود می پرسند که چگونه می توان وارد فروش املاک و مستغلات شد و چگونه می توان یک کسب و کار را با موفقیت ایجاد کرد. پاسخ در برنامه ریزی برای توسعه یک نام تجاری و استفاده از آن برای بازاریابی کسب و کار در سال های آینده نهفته است.

جمع بندی

توسعه یک کسب و کار موفق املاک مستلزم تلاش و زمان است. استراتژی های ذکر شده  را اگر با دقت و پشتکار دنبال کنید، ارزش تلاش شما را دارد. موفقیت از کارهای تصادفی و بدون برنامه ریزی به دست نمی آید. در عوض، از توسعه و پیروی از یک برنامه ناشی می شود.

انتهای مطلب/ منبع

چرا شما به یک مشاور کسب و کار نیاز دارید؟

چرا شما به یک مشاور کسب و کار نیاز دارید؟

مشاور کسب و کار تقریباً هرگز از کلمه “مشکل ” استفاده نمی‌کند. در عوض، آنها در مورد فرصت‌هایی برای افزایش ارزش، صحبت می‌کنند. علیرغم انتقاداتی که گاهی به مشاوران کسب و کار وارد می‌شود، آنها واقعاً می‌توانند ارزش‌افزوده داشته باشند، اما شما باید بدانید که چه موقع و چرا از آنها استفاده کنید. طیف وسیعی از مسائل کسب و کار وجود دارد که مشاوران می‌توانند برای آنها راه‌حل ارائه دهند و انواع مختلف مشاوران ایده‌های متفاوتی را به میز ارائه می‌دهند.

مشاوران کسب و کار به‌طورکلی می‌توانند در پنج زمینه اصلی تجارت متوسط ​​شما ایجاد ارزش‌افزوده کنند:

مدیریت و استراتژی: مشاوران واجد شرایط باید درک عمیقی از بازار خاص شما داشته باشند و بهترین شیوه‌ها را از صنعت شما (یا حتی صنایع دیگر) به شرکت شما بیاورند. اگر به دنبال گسترش بازارهای خود ازلحاظ جغرافیایی هستید، سبد محصولات خود را گسترش دهید، شرکت‌های واسطه خود را برای ارتقاء کارایی و مقرون‌به‌صرفه سازمان‌دهی مجدد کنید، توانایی‌های کلی خود را افزایش دهید، سپس استخدام یک مشاور مدیریت/استراتژی باتجربه می‌تواند کاملاً منطقی باشد.

عملیات: آیا می‌خواهید کیفیت و کارایی فرایندهای تولید خود را ارتقا دهید؟ یک مشاور می‌تواند به شما در ایجاد و پیاده‌سازی روش جدیدی برای انجام این کار کمک کند. برخی از مشاوران در مهندسی مجدد فرایندهای کسب‌ و کار تخصص دارند، به این معنی که آنها وارد می‌شوند و فرایندهای موجود شمارا ترسیم می‌کنند، فرصت‌های کاهش تعداد مراحل در آن فرآیند را با حفظ کیفیت تجزیه‌وتحلیل می‌کنند و فرایندهای شمارا به‌گونه‌ای مهندسی می‌کنند که مراحل را کاهش دهد. مشاوران دیگر در سیستم‌های کنترل کیفیت متخصص هستند و می‌توانند به شما در ایجاد تغییراتی که نقص را کاهش می‌دهد، کمک کنند.

آی تی: تقاضاهای فناوری جدید هرروز بر سهام شرکت‌ها ​​تأثیر می‌گذارد. این مهم است که آیا شما نیاز به توسعه یک سیستم جدید دارید یا سیستم‌های قدیمی خود را به‌گونه‌ای ادغام می‌کنید که باهم کار کنند، یک مشاور فناوری اطلاعات می‌تواند به شما کمک کند. مشاوران فناوری اطلاعات مانند IBM قابلیت‌های شمارا افزایش داده و همچنین فناوری اطلاعات شمارا در برآوردن نیازهای پویای مشتریان داخلی و خارجی منعطف می‌کند.

منابع انسانی: آیا نیاز دارید رضایت کلی کارکنان خود را افزایش دهید، استعدادهای برتر را استخدام کنید و کارمندان برتر خود را حفظ کنید؟ مشاوران منابع انسانی مانند Hay Group در توسعه استراتژی‌های جبران خسارت که با اهداف کلی کسب‌وکار شما هماهنگ است، آموزش می‌دهند. آنها می‌توانند به شما در بهبود بازخورد و ارزیابی عملکرد مربوط به تیم کمک کنند.

بازاریابی: این‌که آیا شما نیاز به یک لوگوی جدید برای شرکت خود دارید یا نه یک موقعیت جدید در بازار برای یکی از برندهای شما یا یک استراتژی جدید در رسانه‌های اجتماعی برای تعامل با مشتریان خود، مشاوران بازاریابی می‌توانند به شما کمک کنند. مشاورانی مانند گروه مشاوره بوستون می‌توانند جرقه‌ای خلاقانه به شما ارائه دهند وقتی ایده‌های افراد شما تمام‌شده است، به شما این امکان را می‌دهد که ببینید شرکت‌های دیگر برای جذب مشتری بیشتر چه کرده‌اند.

اکنون‌که انواع اصلی مشاوران را می‌شناسید، چرا باید یک نفر را استخدام کنید؟ در اینجا پنج دلیل رایج آورده شده است:

تغییر را مدیریت کنید: مشاوران کسب و کار، متخصص در ایجاد تغییرات در سازمان‌ها هستند، بنابراین اگر شرکت متوسط ​​شما مملو از مشاجره داخلی در مورد تغییرات قریب‌الوقوع است، آوردن مشاور می‌تواند مشکل را از بین ببرد. مشاوران می‌دانند که آنها اغلب برای پوشش سیاسی به خدمت گرفته می‌شوند و مسئول تغییرات نامطلوب مانند کاهش تعداد سر و سایر اقدامات کاهش هزینه هستند.

آموزش و پیاده‌سازی بهترین شیوه‌ها: مشاوران اغلب متخصصان برجسته‌ای درزمینهٔ هایی هستند که در آنها کار می‌کنند. اگر می‌خواهید بهترین شیوه‌ها را درزمینهٔ هایی مانند فناوری اطلاعات و مدیریت داشته باشید، مشاوران بهترین منبع در دسترس هستند. چرا سعی می‌کنیم بهترین روش را اختراع کنیم درصورتی‌که مشاوران قبلاً برخی از آنها را با چندین مشتری پیاده‌سازی کرده‌اند؟

خلاقیت را تزریق کنید: مشاوران کسب و کار دیدگاه جدیدی در مورد تجارت شما دارند، بنابراین داشتن یک فرد خارجی و ارائه ایده می‌تواند بسیار مفید باشد. گاهی اوقات افراد داخلی شما بیش‌ازحد به شرکت شما نزدیک هستند و چشم‌اندازی برای بررسی تصویر بزرگ‌تر در بازار شما ندارند، اما مشاوران می‌توانند بینش‌های ارزشمندی را به اشتراک بگذارند که تفکر خلاق داخلی شمارا تقویت می‌کند.

ارائه آموزش: می‌توانید یک مشاور استخدام کنید تا تقریباً در مورد هر چیزی اطلاعات خود را به اشتراک بگذارد. مشاوران مربیان متولدشده هستند، بنابراین آنها یک انتخاب طبیعی برای انجام یک دوره آموزشی یا ارائه یک‌روزه برای شرکت شما تقریباً در هر زمینه‌ای هستند. یک مشاور خوب نظریه و عمل را ترکیب می‌کند و این می‌تواند ارزش بالایی را برای ارزش بورس ​​شما به ارمغان بیاورد.

بدیهی است که مشاوران می‌توانند گران باشند و شما باید هزینه‌ها و مزایا را با دقت بسنجید. فقط شما نیازهای خاص شرکت ​​خود را می‌دانید، اما به‌احتمال‌زیاد یک مشاور می‌تواند این نیازها را با راه‌حل‌های سودمند پاسخ بدهد.

انتهای مطلب/

تاثیر سلبریتی ها، اینفلوئنسرها و سازندگان محتوا در بازاریابی درونگرا

تاثیر سلبریتی ها، اینفلوئنسرها و سازندگان محتوا در بازاریابی درونگرا

تفکیک آنها می تواند دشوار باشد، اما دانستن تفاوت می تواند برای موفقیت کمپین بعدی شما بسیار مهم باشد.

امسال، لیزا کوشی میزبان مصاحبه‌های فرش قرمز Met Gala Vogue بود. در واقع، این دومین سالی بود که او این کار را انجام می داد. در ظاهر، شرکت کوشی در مهم ترین شب مد سال ممکن است چندان مهم به نظر نرسد. از این گذشته، او یک کمدین با استعداد است و بیشتر هزاره ها و ژنرال زرز او را می شناسند.

اما کوشی یک سلبریتی به معنای سنتی نیست. او با حضور در یک برنامه تلویزیونی یا انتشار یک برنامه کمدی به شهرت نرسید. در عوض، او مسیر خود را با ارسال قطعات کمدی و طرح‌هایی در Vine و YouTube ایجاد کرد. در نهایت، او تعداد فالوورهای یوتیوب خود را به بیش از ۱۶ میلیون مشترک افزایش داد، و امروز او یکی از استعدادهای جوان مورد جستجو است.

گسترش اینترنت و ظهور رسانه های اجتماعی منجر به ظهور اینفلوئنسرها و تولیدکنندگان محتوا مانند کوشی شده است. از آنجایی که شرکت‌ها شروع به تمرکز کمتر روی اشکال سنتی تبلیغات می‌کنند و هزینه تبلیغات خود را به فضای دیجیتال می‌برند، به دنبال تأثیرگذاران و تولیدکنندگان محتوا هستند تا به آنها کمک کنند تا با مخاطبان مرتبط ارتباط برقرار کنند . در واقع، اینفلوئنسر مارکتینگ قرار است امسال به یک صنعت ۶.۵ میلیارد دلاری تبدیل شود.

در حالی که سلبریتی ها، اینفلوئنسرها و تولیدکنندگان محتوا می‌توانند تأثیر عمده‌ای بر کمپین‌های بازاریابی درون‌گرای آینده شرکت شما داشته باشند، برخی از تمایزات مهم وجود دارد که قبل از انتخاب یکی از دیگری باید بدانید. برای کمک به درک بهتر نقش‌های هر کدام، شباهت‌ها و تفاوت‌های آن‌ها را بررسی می‌کنیم.

سلبریتی ها در مقابل اینفلوئنسرها

در حالی که سلبریتی ها و اینفلوئنسرها به روش های خاص خود مشهور هستند، آنها نفوذ خود را متفاوت می سازند. SmallBizTrends برای توضیح تفاوت اصلی بین سلبریتی ها و اینفلوئنسرها به دو مثال واقعی اشاره می کند، Selena Gomez و PewDiePie.

گومز حضور گسترده ای در اینستاگرام داشته است (او بیش از ۱۵۰ میلیون دنبال کننده دارد)، اما طرفدارانش تا حد زیادی او را از طریق نقش های تلویزیونی و آهنگ های موفقش در رادیو می شناسند. به عبارت دیگر شهرت خود را از طریق رسانه های سنتی به دست آورد. از سوی دیگر، گیمر PewDiePie از طریق یوتیوب که ۹۶ میلیون مشترک دارد، نفوذ پیدا کرده است. اگرچه گومز ممکن است در رسانه‌های سنتی قابل تشخیص‌تر باشد، PewDiePie مخاطبان ویژه‌ای دارد: گیمرها و علاقه‌مندان به بازی. طرفداران گومز به غیر از لذت بردن از کار او، ممکن است آنچنان اشتراک نداشته باشند.

اینفلوئنسرها نیز نسبت به سلبریتی ها ارتباط بیشتری دارند. آنها نفوذ خود را با واقعی بودن و به اشتراک گذاشتن آشکار زندگی خود ایجاد می کنند. هنگامی که آنها محصول، خدمات یا مقصدی را توصیه می کنند، دنبال کنندگان آنها به قضاوت آنها اعتماد می کنند زیرا آنها یک رابطه را از طریق یک رسانه مشترک چه اینستاگرام، چه یوتیوب، یا پلتفرم دیگر پرورش داده اند.

این بدان معنا نیست که همه برندها باید اینفلوئنسرها را به جای افراد مشهور برای کمپین های بازاریابی ورودی خود انتخاب کنند. سلبریتی ها می توانند به شرکت ها در معرض دید گسترده ای قرار دهند. آنها همچنین معمولاً به طیف گسترده‌تری از جمعیت‌شناسی علاقه دارند، در حالی که نان و کره اینفلوئنسرها توانایی آنها برای دستیابی به مخاطبان خاص و جمعیت‌شناسی خاص است.

پس تولیدکنندگان محتوا چه کسانی هستند؟

ما تفاوت‌های بین اینفلوئنسرها و سلبریتی ها را بررسی کرده‌ایم، اما تولیدکنندگان محتوا هم نژاد خودشان هستند.

به گفته جسی اینگالز خالق محتوا ، «سازندگان محتوا هنرمندان هستند». اصطلاح «هنرمندان» بسیار گسترده است، بنابراین Ingalls تفاوت‌های بین تأثیرگذاران و تولیدکنندگان محتوا را تجزیه می‌کند . او می‌گوید شرکت‌ها باید یک تولیدکننده محتوا را به‌عنوان یک «آژانس تبلیغاتی بوتیک با تخصص خاص که با یک هشتم قیمت آژانس تبلیغاتی سنتی کار می‌کند» در نظر بگیرند. وقتی تولیدکنندگان محتوا را استخدام می کنید، آنها را بر اساس استعداد خلاق و توانایی آنها برای تحقق بخشیدن به پروژه شما استخدام می کنید. آنها می توانند خلاصه ای را بخوانند و نتیجه نهایی را مطابق با چشم انداز و اهداف شرکت شما تولید کنند.

تفاوت اینفلوئنسرها با تولیدکنندگان محتوا در این است که آنها به عنوان شرکای رسانه ای عمل می کنند. آنها لزوما محتوا تولید نمی کنند. بلکه وسیله ای هستند که از طریق آن محتوا یا پیام به اشتراک گذاشته می شود. به عنوان مثال، یک سازنده محتوا ممکن است یک ویدیوی با کیفیت بالا را هدایت کند و تولید کند که دارای یک محصول خاص است، در حالی که یک تأثیرگذار ممکن است یک بررسی کوتاه محصول را در IGTV ارسال کند. هیچ یک از محتواها لزوما بهتر از دیگری نیست. آنها فقط متفاوت هستند گاهی اوقات تولیدکنندگان محتوا و اینفلوئنسرها می توانند با هم در یک کمپین همکاری کنند.

یکی از قابل توجه‌ترین همکاری‌ها بین یک سازنده محتوا و یک برند بین کیسی نیستات و سامسونگ رخ داد. Neistat در سال ۲۰۱۷ ویدیوی کوتاه ” آنچه را که نمی توانید انجام دهید ” را در کانال یوتیوب خود منتشر کرد. این ویدئو که توسط Neistat روایت و خلق شده است، بخشی از یک کمپین بسیار بزرگتر سامسونگ بود. به جای قرار دادن Neistat در یک ویدیو، آنها به مهارت و دیدگاه منحصر به فرد او اعتماد کردند تا پیامی الهام بخش را زنده کند.

چگونه انتخاب می کنید؟

اکنون که تفاوت بینسلبریتی ها، اینفلوئنسرها و تولیدکنندگان محتوا را می دانید، احتمالاً از خود می پرسید: کدام یک را برای کمپین بازاریابی ورودی خود انتخاب کنم؟ پاسخ تا حد زیادی به نوع کمپینی که می خواهید ایجاد کنید، کانال و البته بودجه شما بستگی دارد. از لحاظ تاریخی، استخدام سلبریتی ها گران است. آنها ممکن است برای ارسال یک توییت، ده ها هزار دلار درخواست کنند. با این حال، اگر به دنبال دستیابی به توده ها و جمعیت های مختلف هستید، کار با یک سلبریتی می تواند انتخاب مناسبی باشد.

برای قیمت تبلیغ محصول افراد مشهور، می‌توانید چند اینفلوئنسر را استخدام کنید تا یک توییت یا نقد ویدیویی مشابه را به اشتراک بگذارند. مطالعات نشان می‌دهد که اینفلوئنسرها معمولاً تعامل بیشتری نسبت به سلبریتی ها در دنیای مجازی به دست می‌آورند، بنابراین اگر به دنبال بازگشت سرمایه قابل توجهی هستید، اینفلوئنسر می‌تواند بهترین گزینه برای شما باشد.

انتهای مطلب/ منبع

اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟

اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟

اینفلوئنسر مارکتینگ  در حال حاضر شکل اصلی بازاریابی آنلاین است. مدتی است که این یک کلمه رایج بوده است و رسانه های اصلی مرتباً به آن اشاره می کنند. با این حال، هنوز افرادی هستند که واقعاً نمی دانند بازاریابی تأثیرگذار چیست. در واقع، برخی از افراد برای اولین بار با این عبارت مواجه می شوند و فوراً به این فکر می کنند که “اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟”

اینفلوئنسر مارکتینگ ترکیبی از ابزارهای بازاریابی قدیمی و جدید است. ایده تایید افراد مشهور را می گیرد و آن را در یک کمپین بازاریابی محتوا محور مدرن قرار می دهد. وجه تمایز اصلی در مورد بازاریابی تأثیرگذار این است که نتایج کمپین، همکاری بین برندها و تأثیرگذاران است. اما اینفلوئنسر مارکتینگ فقط شامل افراد مشهور نمی شود. در عوض، حول محور اینفلوئنسرها می چرخد، بسیاری از آنها هرگز خود را در یک محیط آفلاین مشهور نمی دانند.

ما اینفلوئنسر را به عنوان فردی که دارای موارد زیر است تعریف کردیم:

  1. قدرت تأثیرگذاری بر تصمیمات خرید دیگران به دلیل اقتدار، دانش، موقعیت یا رابطه او با مخاطبانش.
  2. یک پیروان در یک جایگاه مشخص، که او به طور فعال با آنها درگیر است. اندازه موارد زیر به اندازه موضوع طاقچه او بستگی دارد.

یکی از بزرگ‌ترین اشتباهاتی که رسانه‌های سنتی مرتکب می‌شوند، عدم درک تفاوت بین سلبریتی ها و اینفلوئنسرهای آنلاین است. همچنین مهم است که بدانیم اکثر اینفلوئنسرها به طور سیستماتیک مخاطبانی مشتاق و مشتاق ایجاد کرده اند. تصادفی نیست که این افراد به جای یک برند از اینفلوئنسرها پیروی می کنند. مخاطب واقعاً به برند شما اهمیت نمی دهد. آنها فقط به نظرات تأثیرگذاران اهمیت می دهند. سعی نکنید قوانین و شیوه های تجاری را به افراد تأثیرگذار خود تحمیل کنید. مخاطب مال آنهاست و آنها می توانند به سادگی از آنجا دور شوند و فالوورهای خود را با خود ببرند.

اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟

اینفلوئنسر مارکتینگ شامل همکاری یک برند با اینفلوئنسر آنلاین برای بازاریابی یکی از محصولات یا خدماتش است. برخی از همکاری‌های اینفلوئنسر مارکتینگ کمتر از آن ملموس هستند، برندها به سادگی با اینفلوئنسرها کار می‌کنند تا شناخت برند را بهبود بخشند.

نمونه اولیه اینفلوئنسر مارکتینگ شامل PewDiePie مشهور YouTube بود . او با سازندگان یک فیلم ترسناک که در دخمه‌های فرانسه در زیر پاریس اتفاق می‌افتد همکاری کرد و  مجموعه‌ای از ویدیوها را ساخت که در آن چالش‌هایی را در دخمه‌ها تجربه کرد. برای ۱۱۱ میلیون مشترک PewDiePie محتوایی عالی بود و تقریباً دو برابر تریلر فیلم بازدید شد.

این یک مثال ساده است. تصور اینکه یک سلبریتی با یک شرکت برای ارائه یک محصول همکاری می کند، آسان است، حتی اگر به جای یک تبلیغ تلویزیونی ۳۰ ثانیه ای، یک سری ویدیوهای ۱۰ دقیقه ای باشد.  اما مردم در مورد اینفلوئنسر مارکتینگ صحبت نمی‌کردند، اگر مجموعه‌ای از برنامه‌های کاربردی گسترده‌تر نداشت، در وب‌سایتی به نام Influencer Marketing Hub نیز در مورد آن مطالعه نمی‌کردید. و کلید در این کلمه است،  تأثیرگذار .

اینفلوئنسرها، بر خلاف سلبریتی ها، می توانند در هر جایی باشند. آنها می توانند هر کسی باشند. چیزی که آنها را تأثیرگذار می‌کند، فالوورهای زیاد آنها در وب و رسانه‌های اجتماعی است. یک اینفلوئنسر می‌تواند یک عکاس مد محبوب در اینستاگرام، یا یک وبلاگ‌نویس امنیت سایبری که توییت می‌کند، یا یک مدیر بازاریابی معتبر در لینکدین باشد. در هر صنعتی، افراد با نفوذی وجود دارند، فقط باید آنها را پیدا کنید.

برخی از آنها صدها هزار (اگر نه میلیون ها) دنبال کننده خواهند داشت. اما بسیاری از آنها بیشتر شبیه مردم عادی به نظر می رسند. آنها ممکن است فقط ۱۰۰۰۰ دنبال کننده داشته باشند، در برخی موارد کمتر. با این حال، آنها به دلیل متخصص بودن در زمینه خود شهرت خواهند داشت. آنها افرادی هستند که به سؤالات مردم پاسخ می دهند. بسته به حوزه تخصصی خود، آنها افرادی هستند که جذاب ترین پست های اجتماعی را در مورد موضوعات تخصصی خود ایجاد می کنند.

آمار اینفلوئنسر مارکتینگ

  1. اینفلوئنسر مارکتینگ در سال ۲۰۲۲ به ۱۶.۴ میلیارد دلار افزایش یافته است .
  2. کسب‌وکارها به ازای هر ۱ دلاری که برای بازاریابی تأثیرگذار خرج می‌شود، ۵.۲ دلار بازگشت سرمایه به دست می‌آورند .
  3. از سال ۲۰۱۶ تاکنون ۴۶۵ درصد افزایش جستجو برای عبارت “اینفلوئنسر مارکتینگ” در گوگل وجود داشته است .
  4. ۹۰ درصد از پاسخ دهندگان به این نظرسنجی معتقدند بازاریابی تأثیرگذار نوعی بازاریابی موثر است.
  5. ۶۷ درصد از برندها از اینستاگرام برای اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده می کنند.
  6. پلتفرم ها و آژانس های متمرکز بازاریابی اینفلوئنسر ۱۳۶۰ تنها در ۵ سال گذشته وارد بازار شدند.

آنچه در اینفلوئنسر مارکتینگ کار می کند

رویکرد خود را در بازاریابی تأثیرگذار به دقت در نظر بگیرید:

  • سازماندهی کنید، یک استراتژی، برنامه و بودجه جمع کنید، وقت خود را صرف تحقیق کنید
  • در مورد رویکرد خود برای یافتن اینفلوئنسرها تصمیم بگیرید، آنها را به صورت ارگانیک پیدا کنید، در یک پلتفرم مشترک شوید یا از طریق یک آژانس کار کنید.
  • صبور باشید و انسان باشید، افرادی که با مردم صحبت می کنند، نه شرکت ها که با شرکت ها صحبت می کنند.

برنامه زمانبندی تهیه کنید

  1. آیا اینفلوئنسر تماس های ماهانه / سه ماهه / دوسالانه یا خبرنامه ها را ترجیح می دهد؟
  2. با برنامه روابط عمومی، برنامه انتشار محصول و غیره خود یکپارچه شوید.
  3. از طرف مدیران کلیدی ایمیل ارسال کنید. برنامه ریزی سفر برای مدیران اجرایی و ترتیب جلسات حضوری

اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟

اینفلوئنسر مارکتینگ فقط به این معنا نیست که فردی را با مخاطب پیدا کنید و به او پول بدهید یا در معرض دید قرار دهید تا بتواند چیزهای خوبی در مورد شما بگوید. این چیزی است که افراد مشهور ویروسی برای آن هستند. اینفلوئنسرها افرادی هستند که زمانی را صرف ساختن برند خود و پرورش مخاطبان خود کرده اند. آنها به طور طبیعی از اعتبار خود و افرادی که به آنها اعتماد دارند محافظت خواهند کرد. آنها افرادی هستند که برای موفقیت در رسانه های اجتماعی صبر و تمرکز دارند، یک دنبال کننده ارگانیک در هر زمان – افرادی مانند این علاقه ای به انجام اینفلوئنسر مارکتینگ صرفا برای پول ندارند.

اینفلوئنسر مارکتینگ نیز در مورد نتایج سریع نیست. این همان رویکرد آهسته و پیوسته مانند رسانه های اجتماعی و بازاریابی محتوا است، که در آن کمپین شما فروش مستقیم کالاهای شما نیست. در عوض، این در مورد نشان دادن اقتدار، اعتبار و رهبری فکری شما در صنعت شما است. این به معنای مترادف شدن با هر چیزی است که ارائه می‌دهید، مانند زمانی که مردم می‌گویند به جای اینکه یک سند را کپی کنند، به زیراکس می‌روند، یا به جای جاروبرقی، آن را روی زمین هوور می‌کنند.

با بازاریابی رسانه های اجتماعی، این یک بازی کند برای به دست آوردن دنبال کنندگانی است که وفادار و درگیر هستند. بنابراین وسوسه انگیز است که فکر کنیم پیوستن به نیروها با اینفلوئنسر راهی آسان برای ورود به قلب و ذهن پیروان او خواهد بود، هرچند به این سادگی هم نیست. زیرا برای متحد شدن با اینفلوئنسرها، باید اعتماد و احترام آنها را جلب کنید. اما چگونه؟

آنچه در اینفلوئنسر مارکتینگ کار نمی کند

تعمیم رویکرد خود برای یافتن و استفاده از اینفلوئنسرهای مختلف. یک اندازه برای همه اینفلوئنسرها مناسب نیست : رویکرد خود را متناسب با اینفلوئنسر خاص تنظیم کنید

به سادگی به محبوبیت اینفلوئنسر نگاه کنید . نفوذ تنها به معنای محبوبیت نیست. به یاد داشته باشید که هدف شما این است که یک اقدام خاص را از مشتریان خود استخراج کنید. به طور خودکار تصور نکنید که افرادی که بیشترین فالوور را دارند، تأثیرگذاران یک جایگاه هستند.

یک قانون ساده: اینفلوئنسر مارکتینگ بازاریابی برای اینفلوئنسرها است

با بازاریابی سنتی رسانه‌های اجتماعی، یک برند می‌تواند هویت خود را بر روی هر پلتفرمی که انتخاب می‌کند تنظیم کند، و با گذشت زمان و افزایش تعداد فالوورهایش، می‌تواند ببیند قهرمانان برندش چه کسانی هستند. اینها مشتریانی هستند که محتوا را لایک کرده و به اشتراک می گذارند یا خود برند را در یک پست ذکر می کنند. دنبال‌کنندگانی از این دست می‌توانند از طریق توجه شخصی و به عنوان بخشی از یک گروه کاملاً تقسیم‌بندی شده از همه قهرمانان برند پرورش داده شوند. تلاش‌ها برای بازاریابی برای این گروه بر روی راه‌هایی متمرکز می‌شود که آنها را در انتشار این خبر نگه دارد.

یکی از مشکلات این رویکرد این است که برخی از فالوورهای یک برند، خودشان به اندازه کافی فالوور ندارند تا تأثیر زیادی داشته باشند. در واقع، اکثر مردم عادی در شبکه های اجتماعی این کار را نمی کنند. اکثر مردم یک شبکه کوچک از شاید چند صد دوست و همکار دارند که نشان دهنده انواع سلیقه ها و ترجیحات هستند. در همین حال، برندها برای مدیریت و ایجاد محتوایی تلاش می‌کنند که امیدوارند در تعاملات روزمره با دنبال‌کنندگانشان طنین‌انداز شود.

این رویکرد پراکنده به بازاریابی اجتماعی نتایج قابل پیش بینی نامنظمی را به همراه دارد. اینفلوئنسر مارکتینگ به ما می گوید که به جای اینکه کورکورانه تلاش کنیم لایک ها و فالوورها را جذب کنیم یا محتوای مختلفی را بیرون بیاوریم تا ببینیم چه چیزی به آن می چسبد، اینفلوئنسر مارکتینگ به ما می گوید که زمان ما بهتر است صرف بازاریابی مستقیم برای افراد با نفوذی شود که علاقه ها و علاقه هایشان را قبلاً می دانیم، آنها به خوبی با ما هماهنگ هستند. . این به معنای تعامل با این افراد در سراسر حساب های اجتماعی است – نه فقط دنبال کردن و لایک کردن، بلکه اظهار نظر و نشان دادن دانش و شخصیت. همچنین می‌تواند به معنای مدیریت یا ایجاد محتوایی باشد که برای جلب توجه تأثیرگذاران انتخاب شده است. بنابراین، در حالی که این مخاطبان اینفلوئنسر هستند که جایزه نهایی را به خود اختصاص می دهند، بازار هدف برندها شامل خود اینفلوئنسرها نیز می شود.

این رویکرد پراکنده به بازاریابی اجتماعی نتایج قابل پیش بینی نامنظمی را به همراه دارد. اینفلوئنسر مارکتینگ به ما می گوید که به جای اینکه کورکورانه تلاش کنیم لایک ها و فالوورها را جذب کنیم یا محتوای مختلفی را بیرون بیاوریم تا ببینیم چه چیزی به آن می چسبد، اینفلوئنسر مارکتینگ به ما می گوید که زمان ما بهتر است صرف بازاریابی مستقیم برای افراد با نفوذی شود که علاقه ها و علاقه هایشان را قبلاً می دانیم، آنها به خوبی با ما هماهنگ هستند. . این به معنای تعامل با این افراد در سراسر حساب های اجتماعی است – نه فقط دنبال کردن و لایک کردن، بلکه اظهار نظر و نشان دادن دانش و شخصیت. همچنین می‌تواند به معنای مدیریت یا ایجاد محتوایی باشد که برای جلب توجه تأثیرگذاران انتخاب شده است. بنابراین، در حالی که این مخاطبان اینفلوئنسر هستند که جایزه نهایی را به خود اختصاص می دهند، بازار هدف برندها شامل خود اینفلوئنسرها نیز می شود.

با ایجاد این زمینه، می توانید به عنوان یک برند به دو چیز دست یابید:

اولین مورد این است که صرفاً با تعامل مثبت و سازنده در صفحات اجتماعی اینفلوئنسرها، دسترسی زودهنگام به دنبال کنندگان آنها را به دست می آورید. شما چیزی برای آنها تبلیغ نمی کنید. شما چهره خود را به عنوان عضوی از جامعه آنها نشان می دهید، و اعتبار خود را در نهایت افزایش می دهید.

دستاورد دوم این است که، در نهایت، زمانی که شما نوعی همکاری بازاریابی تاثیرگذار را پیشنهاد می کنید، آنها شما را از قبل می شناسند. اینفلوئنسرها به خودی خود سلبریتی نیستند، اما زندگی آنلاین آنها می تواند تا حد زیادی شبیه زندگی واقعی یک سلبریتی باشد: وقفه های زیادی از سوی افرادی که نمی شناسند، که خواهان بخشی از وقت خود هستند، یا برای تمجید از آنها یا برای ستایش آنها. آنها را به زمین بزن شما باید بتوانید از سر و صدای توجهی که آنها در قالب ایمیل ها و توییت ها می گیرند متمایز شوید. این بدان معناست که وقتی در نهایت با آنها تماس بگیرید، آنها از قبل می دانند که شما در مورد چه چیزی هستید، و می دانند که آیا شما برای مخاطبانشان مناسب هستید یا خیر.

ظهور چشمگیر اینفلوئنسر مارکتینگ

هر سال یک نظرسنجی آنلاین انجام می دهیم تا به ما کمک کند درک کنیم که شرکت ها وضعیت بازاریابی تأثیرگذار را چگونه می بینند. نتایج قطعاً خوش بینانه است، و نشان می دهد که بازاریابی تأثیرگذار در حال حاضر واقعاً جریان اصلی است و به عنوان یک روش بازاریابی ترجیحی در یک مسیر صعودی قرار دارد.

۱. افزایش قابل توجه در جستجوهای “اینفلوئنسر مارکتینگ”

از سال ۲۰۱۶، ۴۶۵ درصد افزایش جستجو برای عبارت “اینفلوئنسر مارکتینگ” تنها در گوگل وجود داشته است. واضح است که اکنون این یک موضوع داغ است و باعث می شود افراد بیشتری بخواهند خود را در مورد بازاریابی تاثیرگذار آموزش دهند و پلتفرم ها و آژانس های بازاریابی اینفلوئنسر را پیدا کنند. دوره منتهی به سال ۲۰۱۹ به‌ویژه دیوانه‌وار بود، با افزایش ۱۵۰۰ درصدی جستجوها برای «اینفلوئنسر مارکتینگ» بین سال‌های ۲۰۱۶ و ۲۰۱۹. با این حال، از آن زمان به بعد، جستجوها اندکی کاهش یافته است، با این‌که بازاریابی تأثیرگذار در حال حاضر برای بسیاری رایج شده است.

۲. اینفلوئنسر مارکتینگ در سال ۲۰۲۲ به ۱۶.۴ میلیارد دلار می رسد

ویروس کرونا رشد اینفلوئنسر مارکتینگ را در سال ۲۰۲۰ تسریع کرد و تخمین زده می‌شود که این رشد در سال ۲۰۲۳ ادامه یابد. از ۱.۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶، اینفلوئنسر مارکتینگ تخمین زده می‌شود که در سال ۲۰۲۰ به اندازه بازار ۹.۷ میلیارد دلار رسیده باشد و انتظار می‌رود این رشد بیشتر به ۱۶.۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲.

۳. پلتفرم ها و آژانس های متمرکز بر اینفلوئنسر مارکتینگ در دو سال بیش از دو برابر شده اند

اینفلوئنسر مارکتینگ به اندازه کافی جریان اصلی شده است که شرکت ها به طور مداوم پلتفرم هایی را برای کمک به فرآیند جستجو و انتخاب اینفلوئنسرها راه اندازی می کنند و همچنین سیستم را برای برندها و اینفلوئنسرها شفاف تر و آسان تر می کنند. تعداد کمی از آژانس ها در حال حاضر افتتاح شده اند که در ارائه خدمات اینفلوئنسر مارکتینگ تخصص دارند. بسیاری از آژانس های سنتی که نمی خواهند مشتریان خود را از دست بدهند، بازاریابی تأثیرگذار را به خدماتی که ارائه می دهند اضافه کرده اند. ۲۴۰ پلتفرم و آژانس جدید متمرکز بر اینفلوئنسر مارکتینگ در ۱۲ ماه گذشته وارد بازار شده اند که بیش از ۳۸۰ پلتفرم در سال گذشته بوده است.

۴. متوسط ​​ارزش رسانه ای به دست آمده به ازای هر ۱ دلار هزینه شده در بازاریابی تأثیرگذار

در حالی که در گزارش معیار اینفلوئنسر مارکتینگ ۲۰۲۲، ارقام به‌روزرسانی شده‌ای درباره ارزش رسانه‌ای کسب‌شده (EMV) نداشتیم، اما در سال ۲۰۲۰ ارقام جدیدی داشتیم. کسب‌وکارها به ازای هر ۱ دلاری که برای بازاریابی تأثیرگذار خرج می‌کنند، به‌طور میانگین ۵.۷۸ دلار تبلیغات تبلیغاتی کسب می‌کنند. برخی از شرکت‌ها به ازای هر دلار اینفلوئنسر خرج شده تا ۱۸ دلار EMV به دست می‌آورند، اگرچه ۲۵ درصد آنها یا ضرر می‌کنند یا فقط به قیمت پایین می‌آیند.

۵. اکنون بسیاری از شرکت ها برای اینفلوئنسر مارکتینگ و بازاریابی محتوا بودجه دارند

بازاریابی محتوا در حال حاضر آنقدر قوی است که ۵۹ درصد از بازاریابان بودجه جداگانه ای برای آن دارند. این رقم از جهاتی کمتر از حد انتظار است، زیرا HubSpot گزارش می دهد که ۷۰٪ از پاسخ دهندگان آنها از بازاریابی محتوا استفاده می کنند. برخی از شرکت هایی که از بازار محتوا استفاده می کنند، به وضوح آن را از بودجه بازاریابی متمرکز تأمین می کنند.

اینفلوئنسر مارکتینگ به اندازه کافی جریان اصلی است که ۷۵ درصد از پاسخ دهندگان نظرسنجی ما نشان دادند که بودجه ای را در سال ۲۰۲۳ به بازاریابی تأثیرگذار اختصاص می دهند. این میزان نسبت به ۳۷ درصدی که ادعا می کردند در سال ۲۰۱۷ بودجه ای را به آن اختصاص می دهند به طور قابل توجهی افزایش یافته است.

۶. اکثریت شرکت ها قصد دارند بودجه بازاریابی اینفلوئنسر خود را افزایش دهند

شرکت‌ها به وضوح اینفلوئنسر مارکتینگ را مسیری می‌دانند که قصد دارند به آنجا بروند، به طوری که ۶۲ درصد از پاسخ‌دهندگان قبلاً برای افزایش بودجه بازاریابی تأثیرگذار خود در سال ۲۰۲۳ برنامه‌ریزی کرده‌اند. تنها ۷ درصد از شرکت‌ها اعلام کردند که بودجه بازاریابی اینفلوئنسر خود را کاهش می‌دهند یا حرکت می‌کنند.

۷. اکثر بازاریابان بازاریابی تأثیرگذار را مؤثر ارزیابی می کنند

بازاریابان و برندها به وضوح به اثربخشی اینفلوئنسر مارکتینگ اعتقاد دارند و این منجر به انفجار محتوای جدید ایجاد شده در سال گذشته شده است. ۹۰ درصد از پاسخ دهندگان نظرسنجی ما معتقدند که بازاریابی تأثیرگذار نوعی بازاریابی موثر است. این آمار از سال ۲۰۱۷ نسبتا ثابت مانده است و نشانه‌ها مشخص است که این مثبت بودن نسبت به اینفلوئنسر مارکتینگ در آینده نیز ادامه خواهد داشت.

بینش اینستاگرام

۱. تعداد زیادی عکس، ویدیو، و لایک در اینستاگرام هر روز

اینستاگرام طی چند سال اخیر شاهد افزایش استفاده از آن بوده است. این ایده که کاربران آن روزانه ۹۵ میلیون عکس و ویدیو ارسال می‌کنند و ۴.۲ میلیارد پست را لایک می‌کنند، حیرت‌انگیز است. پست های عکس اکنون ۶۴.۴ درصد از پست های اصلی فید اینستاگرام را تشکیل می دهند و پس از آن پست های چرخ و فلک (۱۸.۸ درصد) و پست های ویدیویی (۱۶.۸ درصد) قرار دارند.

۲. اینستاگرام در چهار سال گذشته رشد زیادی در پشتیبانی داشته است

اینستاگرام مطمئناً از خرید فیسبوک آسیبی ندیده است. در طول دوره فیس بوک، تعداد کاربران اینستاگرام با بیش از ۱.۰۷۴ میلیارد کاربر فعال در حال حاضر افزایش چشمگیری داشته است. استوری ها نیز بسیار محبوب هستند، به طوری که روزانه ۵۰۰ میلیون نفر از استوری اینستاگرام استفاده می کنند.

۳. اینفلوئنسر #فالوورها توسط Niche در اینستاگرام بسیار متفاوت هستند

تعداد فالوورهایی که اینفلوئنسرهای اینستاگرام دارند، تنوع شگفت انگیزی دارد. چند جایگاه مانند مدلینگ و زیبایی، دارای تأثیرگذاران بسیار محبوبی هستند که هر کدام ۲۰ میلیون دنبال کننده دارند. سایر بخش‌ها، مانند سبک زندگی و موسیقی، «سوپراستارهای» کمتری دارند که منجر به کاهش میانگین افراد اینفلوئنسر می‌شود.

۴. هزینه های بازاریابی اینفلوئنسر اینستاگرام با سرعتی سریع در حال رشد است

افزایش کلی اینفلوئنسر مارکتینگ و اهمیت فزاینده اینستاگرام به عنوان یک کانال رسانه اجتماعی بسیار قابل مشاهده، منجر به افزایش قابل توجهی در هزینه برندها برای اینفلوئنسرهای فعال در آنجا شده است. ۵۵ درصد از بازاریابان قصد داشتند در سال ۲۰۲۲ از اینستاگرام برای بازاریابی اینفلوئنسر استفاده کنند و بعد از یوتیوب در رتبه دوم قرار دارند. در مقایسه، ۴۳٪ با استفاده از تبلیغات آنلاین، ۳۵٪ TikTok، ۲۹٪ تبلیغات تلویزیونی، ۲۰٪ تبلیغات OOH و ۲۰٪ Twitch علامت گذاری کردند. بازاریابان انتظار دارند این روند تا سال ۲۰۲۳ ادامه یابد.

۵. تعداد پست های اینفلوئنسر حمایت شده از برند تقریباً به طور تصاعدی در حال رشد است

با افزایش آگاهی برند از اینفلوئنسر مارکتینگ و قوانین سختگیرانه تر در مورد شفافیت تبلیغات، شاهد رشد فوق العاده ای در پست های اینفلوئنسرهای حمایت شده بوده ایم. این پست ها بین سال های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۷ سه برابر شده و به ۲.۶۸ میلیون پست رسیده است. پیش‌بینی می‌شود که این تعداد پست در سال ۲۰۲۳ به ۶.۱۲ میلیون پست حمایت‌شده افزایش یابد. با افزایش بازاریابی تأثیرگذار از زمان ظهور COVID-19، این رقم بدون شک اکنون بالاتر است.

۶. نرخ تعامل اینستاگرام بسیار بالاتر از توییتر، اما کمتر از نرخ تعامل در TikTok

احتمالاً به این دلیل که یک پست اینستاگرام برای مدتی باقی می ماند، اما یک توییت می تواند به سرعت در فید کاربر محو شود، پست های اینستاگرام نسبت به توییت ها نرخ تعامل بالاتری دارند. با هر دو کانال رسانه‌های اجتماعی، اینفلوئنسرهایی که فالوورهای کمتری دارند، نسبت به کسانی که فالوورهای بیشتری دارند، راحت‌تر می‌توانند نرخ تعامل بالایی داشته باشند. اینفلوئنسرهایی با کمتر از ۱۰۰۰ فالوور به طور متوسط ​​۷.۲ درصد در اینستاگرام، ۱.۴ درصد در توییتر و ۹.۳۸ درصد در TikTok مشارکت دارند. برای مگا اینفلوئنسرها با بیش از ۱۰۰۰۰۰ فالوور، میانگین نرخ تعامل ۱.۱ درصد در اینستاگرام، ۰.۳ درصد در توییتر و ۵.۳ درصد در TikTok است.

یک کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ:

مثال PewDiePie که قبلاً ذکر شد ممکن است به شما ایده دهد که یک کمپین بازاریابی تأثیرگذار چگونه می تواند باشد. با این حال، احتمالاً دشوار است که ببینیم چگونه این نوع استراتژی می تواند راه خود را در برخی از مناطق کمتر جذاب دنیای تجارت ایجاد کند. با در نظر گرفتن این معیار، بیایید به یک  مثال نگاه کنیم، کمپینی برای افزایش حضور و آگاهی از کنفرانس جهانی بازاریابی محتوا. یک رویکرد سنتی تر ممکن است فقط بر SEO و تبلیغات گوگل و همچنین برخی از محتوای تبلیغ شده در توییتر و لینکدین متمرکز باشد. شاید یک قطعه وبلاگ نوشته می شد، چیزی قابل اشتراک گذاری که آموزنده باشد و کلمه را به زبان بیاورد.

در عوض،  موسسه بازاریابی محتوا (CMI) با  بازاریابی رتبه برتر کار کرد یک کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ برای انتشار پیام خود ایجاد کند. اگر بخواهیم منصف باشیم، موسسه بازاریابی محتوا در حال حاضر شبکه گسترده ای از اینفلوئنسرها دارد که با آنها کار می کنند. شناسایی همکاران بالقوه به آسانی بررسی افرادی بود که در کنفرانسی که آنها تبلیغ می کردند صحبت می کردند. این دقیقاً همان کاری است که آنها انجام دادند و از سخنرانان خواستند تا نظرات یا توصیه‌هایی در مورد بازاریابی محتوا ارائه دهند.

بازخورد، همراه با سایر مطالب آموزشی، در چهار کتاب الکترونیکی مجزا، که هرکدام موضوع منحصر به فرد خود را در ارتباط با برنامه نویسی در کنفرانس CMI دارد، گردآوری شد. آنها هر کتاب الکترونیکی را برای مشاهده در SlideShare، یا به صورت PDF قابل دانلود، با پیوندهایی که توسط CMI، Top Rank و خود اینفلوئنسرها در سراسر رسانه های اجتماعی منتشر می شوند، در دسترس قرار دادند. کل ابتکار عمل توسط کوراتا نوشته شده بود، یک توسعه‌دهنده نرم‌افزار متخصص در پلت‌فرم‌های مدیریت و مدیریت محتوا. این تعداد زیادی از بازیکنان در یک کمپین هستند، اما ببینید که چگونه همه از آن چیزی می‌برند:

مخاطبان هدف، کسانی که برای شرکت در کنفرانس استخدام می‌شوند، اطلاعات رایگان، سرگرم‌کننده و ارزشمندی را که برایشان مرتبط است، دریافت کردند. بیش از ۲۳۰۰۰۰ نفر کتاب های الکترونیکی را در SlideShare مشاهده کردند، در حالی که ۴۰۰۰ نفر دیگر فایل های PDF را دانلود کردند.

اینفلوئنسرهایی که شرکت کردند از این پلتفرم برای هدایت حضور در جلسات خود در کنفرانس استفاده کردند. اشتراک‌گذاری کتاب‌های الکترونیکی به آن‌ها فرصت‌های بیشتری داد تا مردم را آگاه کنند که دارند صحبت می‌کنند، که همگی به شخصیت‌های آن‌ها به‌عنوان افرادی معتبر و محترم در حوزه کاری خود افزودند.

CMI با برگزاری (و کنار گذاشتن) یک کنفرانس بزرگ دیگر که در مرکز همه چیز بود، حضوری را که به دنبال آن بودند و شکاف دیگری در کمربند خود به دست آورد. کوراتا، که برای تحقق این همه هزینه پرداخت کرد، بیش از ۱۰۰۰ سرنخ جدید به دست آورد که می توانستند برای آنها بازاریابی کنند. این موقعیت برد/ برد بخشی از چیزی است که IM را به یک استراتژی قانع کننده تبدیل می کند.

هیچ ترفند تبلیغاتی در این کمپین‌ها استفاده نمی‌شود، هیچ سلبریتی‌های نامحسوسی که روی محصولی که می‌دانید هرگز استفاده نکرده‌اند لبخند می‌زنند. اینگونه در مورد آن فکر کنید: کمپین کنفرانس CMI یک بازی بازاریابی محتوای مستقیم بود که به سفارش افرادی که کتاب بازاریابی محتوا را نوشتند و سایر بازاریابان کمپین را هدف قرار دادند. اینها همه افرادی هستند که “ترفندهای تجارت” را می دانند، اما این کمپین جواب داد. و این به این دلیل است که، در این مورد، ترفند این است که هیچ ترفندی وجود ندارد.

  • بهترین بازاریابی اجتماعی کار می کند زیرا چیزی بیش از یک تعامل اجتماعی طبیعی نیست.
  • بهترین بازاریابی محتوا کار می کند زیرا اطلاعات واقعاً مفید است.
  • و بهترین اینفلوئنسر مارکتینگ کار می کند زیرا بر هر دو ابزار بازاریابی اجتماعی و محتوا متکی است، جایی که اعتبار و اقتدار واقعی از قبل در ذهن مخاطب ایجاد شده است.

انتهای مطلب/ منبع