۶ نکته برای رشد موفقیت‌آمیز کسب‌وکار شما

۶ نکته برای رشد موفقیت‌آمیز کسب‌وکار شما

صرف‌نظر از صنعتی که در آن هستید، اگر با این ایدئولوژی‌های بسیار ساده زندگی کنید، می‌توانید شاهد رشد موفقیت‌آمیز کسب‌وکار خود باشید:

۱. بدانید چه‌کاری انجام می‌دهید و چه‌کاری انجام نمی‌دهید.

برخی از بهترین توصیه‌هایی که یاد گرفتم این بود که سعی نکنید همه‌چیز را برای همه مردم داشته باشید، زیرا معمولاً به این معنی است که شما در هیچ‌چیز خیلی خوب نیستید. به‌این‌ترتیب، من معتقدم که این اشتباه است که پیشنهادات خدمات گسترده‌ای را ارائه دهید، محصولاتی را خارج از منطقه راحتی خود توسعه دهید یا خارج از بازارهای هدف خود فعالیت کنید فقط برای کمی پول بیشتر.

وقتی این کار را انجام می‌دهید، قدرت واقعی خود را برای تمرکز بر روی چیزهایی که ممکن است در آن موفق نباشید به خطر می‌اندازید و فشارهایی را برای تیم، بودجه و کل شرکت خود ایجاد می‌کنید.

۲. روی جایزه متمرکز بمانید

ما همیشه سعی کرده‌ایم در رویکرد خود به رشد بسیار استراتژیک باشیم. ما برنامه‌های تجاری سه‌ساله تنظیم می‌کنیم، آن برنامه‌ها را دنبال می‌کنیم و در صورت لزوم آنها را اصلاح می‌کنیم. من معتقدم که اگر اهدافی را تعیین نکنید، راهی برای سنجش خود، تیم و شرکتتان با برخی از اهداف از پیش تعیین‌شده ندارید.

هنگامی‌که همه به روشی کاملاً شفاف درک می‌کنند که اهداف کلی سازمان چیست، این آگاهی به همه اجازه می‌دهد تا باهم متحد شوند و به انجام موفقیت‌آمیز آنها افتخار کنند.

۳. به یاد داشته باشید که مردم برای مردم کار می‌کنند، نه شرکت‌ها

به‌ندرت اتفاق می‌افتد که یک کسب‌وکار بتواند بدون افراد بااستعداد، با موفقیت فعالیت کند و رشد کند. درواقع، ما اغلب در مورد افرادمان صحبت می‌کنیم که تنها دارایی‌ای هستند که باید بفروشیم و همیشه به دنبال راه‌هایی برای بهبود فرهنگ، مزایا و دلایلی هستیم که چرا کارمندان می‌خواهند برای ما کار کنند.

من معتقدم که بسیاری از شرکت‌ها فراموش می‌کنند که وفاداری واقعی زمانی حاصل می‌شود که کارمندان معتقد باشند که سازمان و تیم رهبری به‌طور شخصی و حرفه‌ای به آنها اهمیت می‌دهند. این درنهایت منجر به کارمندان طولانی‌مدت می‌شود که تأثیر بسیار واقعی و مستقیمی بر رشد شرکت دارد.

۴. خوب اداره کردن یک تجارت با خوب بودن در یک حرفه متفاوت است

من اغلب گفته‌ام که فقط به این دلیل که کسی در روابط عمومی خوب است، به این معنی نیست که در اداره یک آژانس روابط عمومی خوب خواهد بود. همین امر در مورد هر حرفه‌ای صدق می‌کند. رشد یک کسب‌وکار موفق به داشتن یک ذهن تجاری خوب، همراه بامهارت قوی درزمینهٔ تخصصی خاص شما بستگی دارد.

جنبه‌های پشت‌صحنه کسب‌وکار – مانند فرآیند، مدیریت افراد، صورتحساب و عملیات – برای موفقیت کسب‌وکار بسیار مهم هستند. من تعدادی از افراد بسیار باهوش را دیده‌ام که فقط برای اینکه درنهایت شکست بخورند، وارد تجارت شده‌اند، زیرا آنها به کسب‌وکار خود از دریچه موفقیت عملیاتی نگاه نکرده‌اند و در عوض صرفاً بر مهارت داشتن در حرفه‌شان تمرکز کرده‌اند.

۵. خودتان را به چالش بکشید تا همیشه در حال پیشرفت باشید.

زمان هرروز در حال تغییر دنیایی است که ما در آن زندگی می‌کنیم. برای اینکه به‌روز بمانید، مهم است که بدون توجه به صنعت خود، نوآوری کنید و همچنین بهتر است حضورداشته باشید. این می‌تواند به معنای برنامه‌های جدید، تفکر جدید یا روندهای جدید باشد.

من معتقدم که شما یا به جلو می‌روید یا در حال منسوخ شدن هستید. ما دائماً به دنبال روش‌های امتحان شده هستیم تا محصول نهایی را بهبود ببخشیم، با پیشرفت مهارت‌های ارتباطی با مشتری و کارآمدتر شدن در کاری هستیم که درنهایت منجر به سودآوری بیشتر می‌شود.

۶. ذهنیت «بسازید و آنها خواهند آمد» را فراموش کنید.

در طول یک اقتصاد چالش‌برانگیز، بسیاری از برندها به تبلیغات به‌عنوان یک هزینه نگاه می‌کنند و سعی می‌کنند سهم آن را از بودجه کاهش دهند بااینکه، بازار مملو از ایده‌های خوبی است که هرکسی برای جلب‌توجه نیاز به تلاش دارد؛ اما این شرکت‌ها با ایدئولوژی «محصول ما آن‌قدر عالی است که مصرف‌کنندگان را به آن سمت می‌آورد» محصول خود را عرضه می‌کنند.

مصرف‌کنندگان به طرز باورنکردنی در مورد پول خود هوشیار هستند. درنتیجه، عموماً محصولاتی را می‌خرند که یا نمونه‌برداری کرده‌اند یا به آنها ارجاع داده‌شده است؛ بنابراین، اطمینان حاصل کنید که کاملاً نوآوری و ارائه محصول هماهنگ است، توجه داشته باشید که چگونه محصول ارائه‌شده را انتخاب می‌کنید.

متأسفانه هیچ تضمینی برای موفقیت کسب‌وکار وجود ندارد. برای اطمینان از موفقیت یک برند یا کسب‌وکار، ترکیبی از منطق استراتژیک سمت راست مغز و تفکر خلاق چپ مغز لازم است. بااین‌حال، توصیه‌های فوق‌الذکر در کاهش برخی از دام‌های رایجی که بیشتر از کسب‌وکارها به دنبال جلب‌توجه و پذیرش در آن‌ها می‌افتند، می‌توانند کمک کنند.

انتهای مطلب/

نقش مشاوره در بهبود تجربه مشتری

نقش مشاوره در بهبود تجربه مشتری

روش‌های مختلفی برای اندازه‌گیری موفقیت تجربه مشتری وجود دارد. حتی هاروارد بیزینس ریویو اذعان می‌کند که اندازه‌گیری یک تعریف بر اساس یک مشخصه دشوار است. واقعیت این است که مشتریان امروز متفاوت از ۲۰-۳۰ سال پیش عمل می‌کنند. مردم تجربه مشتری را معادل صحبت با شخصی از طریق تلفن برای ارائه بازخورد در مورد یک محصول/خدمت خاص، بررسی یک مشکل معلق یا درخواست چیزی موقتی می‌دانستند.

امروزه، تجربه مشتری می‌تواند شامل صحبت مشتری با یک ربات، پاسخ به نظرسنجی آنلاین، انجام جستجوی Google یا خواندن مقالات پایگاه دانش در مورد یک موضوع خاص باشد. امروزه، زمانی که مشتری با یک انسان صحبت می‌کند، معمولاً آخرین قدمی است که برای دریافت پاسخ برای مشکل (های) خود برداشته است. آنها انتظار پاسخ‌های فوری دارند و کسب‌وکارها باید برای آن آماده شوند.

چرا از یک رویکرد مشاوره استفاده کنیم؟

کار در خدمات مشتری از دیدگاه مشتری مسئولیت سنگینی دارد. مشتریان سؤالاتی دارند که باید در یک بازه زمانی مشخص (معمولاً بلافاصله) به آنها رسیدگی شود. از دیدگاه تیم موفقیت مشتری، درک مشکل، جمع‌آوری اهداف مشتری، ارائه گزینه‌هایی برای مورد مصرف آن مشتری خاص و تعیین انتظارات ضروری است. ما این کار را انجام می‌دهیم تا مشتری ما نهایتاً یک تجربه باکیفیت بالا داشته باشد؛ صرف‌نظر از اینکه با پشتیبانی مشتری، مدیر موفقیت مشتری، مشاور یا سایر کارمندان صحبت می‌کند و یک حلقه بازخورد باز و صادقانه با مشتری حفظ می‌شود.

اولویت دادن به خدمات باکیفیت بالا برای مشتریان شما مزایایی دارد. همه ما این را می‌دانیم: به دست آوردن مشتری از همیشه دشوارتر است؛ بنابراین، مشتریان فعلی بهترین فرصت رشد ممکن را از طریق روش‌های مختلف (پشتیبانی مشتری، نظرسنجی NPS و بررسی‌های معمول با کارمند موفقیت مشتری) برای مدیریت انتظارات فراهم می‌کنند. کسب‌وکارهایی که از این مزیت استفاده می‌کنند، می‌توانند وفاداری مشتریان خود را افزایش دهند که درنهایت با ارجاع سایر افراد به برند شما، تشویق‌کننده شما می‌شوند.

بااین‌حال، حفظ خدمات مشتری باکیفیت بالا آسان نیست. چگونه می‌توانید با داشتن اطلاعات استنباطی لازم (چالش‌ها، اهداف، تقسیم‌کار و جدول زمانی) بر روی ارائه تعاملات باکیفیت بالا با مشتریان تمرکز کنید تا مجموعه‌ای از این تشویق‌کنندگان را ایجاد کنید؟

برای ارائه بیشترین ارزش به مشتریان، از رویکرد مشاوره‌ای استفاده کنید که بر رویکرد اول پاسخ، پرسش پرسیدن، گوش دادن فعال و اولویت دادن به نگرانی‌های بلندمدت مشتری تمرکز دارد. چنین روشی برای انجام یک کار و یک‌چیز است، فقط: حل کردن مسائل برای مشتری.

یک رویکرد مشاوره، ارزش و تجربه کلی مشتری با نام تجاری شما را افزایش می‌دهد. اجرای موفقیت‌آمیز یک رویکرد مشاوره‌ای می‌تواند بر سلامت مشتری تأثیر بگذارد و درنهایت، تفاوت بزرگی در تمایل آنها برای تجدید محصولات/خدمات شما یا حتی ارتقاء ایجاد کند.

چنین رویکردی از چند جهت برای تیم نیز سودمند است:

مهارت‌های مشاوره به توسعه مشاوران مؤثر در تیم موفقیت مشتری شما کمک می‌کند. این به کارمندان سطح ارشد تعدادی از افراد را ارائه می‌دهد که در تقاطع ارزش مشتری و حل مشکل متمرکز هستند که یک تقویت‌کننده اعتمادبه‌نفس عالی است.

تیم‌های موفقیت مشتری که رویکرد مشاوره‌ای را اتخاذ می‌کنند، یک محیط کار مستقل‌تر را تقویت می‌کنند. این به وظایف ما تبدیل می‌شود و توانایی بیشتری برای دفاع از طرف مشتری در داخل داریم. درک کل داستان مشتری به تیم موفقیت مشتری اجازه می‌دهد تا موفقیت‌ها، نگرانی‌ها، چالش‌ها و امیدهای خود را با منابع داخلی کسب‌وکار شما بهتر در میان بگذارد.

ارائه منابع مناسب به مشتریان خود (اسناد، افراد، تبلیغات و/یا شرکا) درنهایت می‌تواند آنها را وادار کند تا حامیان برند شما شوند.

علیرغم اینکه چقدر این کار آسان به نظر می‌رسد و مزایای آن وسوسه کننده است، به‌کارگیری چنین رویکردی نیازمند چارچوبی است که برای انواع مشتریان قابل‌اجرا باشد، بدون اینکه خصوصیات شخصی که مشتریان را منحصربه‌فرد می‌کند، تضعیف کند. چگونه این رویکرد را ساختار می‌دهید تا اطمینان حاصل شود که تعاملات مشتری محور باقی می‌مانند؟

این رویکرد، همان‌طور که در زیر نشان داده‌شده است، به چهار بخش مجزا تقسیم می‌شود:

  • زمینه
  • اولویت‌ها
  • استراتژی
  • تاکتیک

۱. زمینه

مشتریان یک‌میلیون چیز در سرشان می‌گذرد. به‌عنوان‌مثال، مشتریان باید در مورد نفوذ خود در بازار، کسب‌وکار جدید، سربار عملیاتی و مدیریت فروشنده، در میان هزاران چیز دیگر فکر کنند. درک “چه چیزی ” و “چگونه ” از طریق سؤالات می‌تواند به سازمان‌دهی افکار مشتری شما کمک کند تا به نگرانی‌های آنها به بهترین شکل ممکن پاسخ دهد.

. تیم موفقیت مشتری ما از مشتریان ما جزئیات ازجمله:

  • از قول خودتان به من بگویید چگونه کسب درآمد می‌کنید یا کسب‌وکارتان چگونه کار می‌کند؟
  • بازیگران کلیدی در بازاریابی، فروش، موفقیت مشتری یا C-Suite چه کسانی هستند؟
  • چالش‌های فعلی شما در کسب‌وکارتان چیست؟

۲. اولویت‌ها

هر مشتری اولویت‌های متفاوتی دارد. بازاریابی می‌خواهد سرنخ ایجاد کند، فروش می‌خواهد معاملات را ببندد و موفقیت مشتری می‌خواهد سلامت مشتری را حفظ کند. در تمام این مدت، ما باید خواسته‌های یک کارمند VP یا C-suite را در نظر بگیریم که دیدگاه سطح بالایی نسبت به مأموریت و چشم‌انداز سازمانی خود دارد. با استفاده از قالب هدف SMART، تیم موفقیت مشتری شما می‌تواند زمینه مشتری و اولویت‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت را به چیزی قابل‌اندازه‌گیری تبدیل کند.

۳. استراتژی

درک زمینه و ایجاد فوریت در اولویت‌های مشتری می‌تواند به شما کمک کند پایه‌ای محکم از جایی که بتوانید بینش‌های ارزشمندی برای برآورده کردن این اولویت‌ها ارائه دهید، داشته باشید. هنگامی‌که اطلاعاتی در مورد اولویت‌های مشتری خود جمع‌آوری کردیم، باید یک استراتژی واقع‌بینانه برای برآوردن این اولویت‌ها طراحی کنیم. چند نمونه جفت بین اولویت‌ها و استراتژی در زیر آمده است.

اولویت: در مدت یک سال ۱۰۰ سرنخ ایجاد کنید

استراتژی: با بهینه‌سازی مسیر تبدیل، یک کمپین پرورش lead ایجاد کنید

اولویت: افزایش جذب مشتری تا ۲۰ درصد در مدت یک سال

استراتژی: بهبود استراتژی پرورش فروش

اولویت: حفظ مشتری را تا ۵۰ درصد در مدت یک سال افزایش دهید

استراتژی: ایجاد کمپین‌های ارجاع مشتری و افزایش فروش/فروش متقابل

۴. تاکتیک

شما زمینه مشتری را درک کرده‌اید، در اولویت‌های آن‌ها فوریت را برانگیخته‌اید و در حین بحث درباره یک استراتژی، خرید ایجاد کرده‌اید. خوب، اکنون باید مشتری خود را با منابع هدایت کنید تا درواقع این کار را به سرانجام برسانید و شاهد بازگشت باشید!

ما به‌عنوان کارمندان موفقیت مشتری، ابزارهای موردنیاز برای اجرای استراتژی موردبحث با مشتری و بازیگران کلیدی که درگیر خواهند شد را توصیه می‌کنیم و توضیح می‌دهیم. در تمام این مدت، ما منابعی را برای کمک به مشتری در این زمینه فراهم می‌کنیم، سطح راحتی آنها را روی ابزارها را می‌سنجیم و به موانعی که می‌تواند بر سر راه انجام این کار وجود داشته باشد، اشاره می‌کنیم.

فرآیند ما به‌منظور ایجاد ارتباط با مشتریان خود است که بر نیازهای آنها تأکید می‌کند، به نگرانی‌های آنها رسیدگی می‌کند، خود را به‌عنوان منبعی برای آنها قرار می‌دهد و به‌عنوان یک منبع استراتژیک برای رشد بلندمدت آنها عمل می‌کند. گردآوری زمینه و اولویت‌ها می‌تواند در طول مکالمه و/یا جلسه صورت گیرد. متعاقباً، ابداع یک استراتژی و تاکتیک‌ها نیز می‌تواند از طریق همین مکالمه برای پرداختن به اولویت‌های مشتری با توجه به زمینه آنها انجام شود.

کارکنان خدمات مشتری باید از رویکرد مشاوره در کار خود استفاده کنند. استفاده از چنین روشی (زمینه، اولویت‌ها، استراتژی و تاکتیک‌ها) می‌تواند سؤالات مشتریان را حل کند، ارزش آنها را به حداکثر برساند و تجربه استثنایی ایجاد کند. سرمایه‌گذاری مقدار انرژی که معمولاً برای جذب مشتری صرف می‌کنید، می‌تواند با گروهی از مشتریان وفادار که می‌توانید در درازمدت به آنها تکیه کنید جبران شود.

انتهای مطلب/

مشاوره مدیریت: چیست و چگونه می‌توان در آن موفق شد؟

مشاوره مدیریت: چیست و چگونه می‌توان در آن موفق شد؟

اگر شما یک حلال مشکل مؤثر هستید و شیفته نحوه عملکرد کسب‌وکارها، بهبود فرآیندها و مقیاس آنها، مشاوره مدیریت ممکن است شغلی مناسب برای شما باشد. مشاوره مدیریت مجموعه‌ای از راه‌حل‌ها را برای کمک به عملکرد سازمان‌ها در بالاترین سطح خود ارائه می‌دهد. مشاوران مدیریت برای حل مشکلات پیچیده‌ای که می‌تواند منجر به رشد تجاری و مالی شود، با شرکت‌ها همکاری می‌کنند.

برخی از مشاوران مدیریت در صنایع خاصی مانند مراقبت‌های بهداشتی یا بخش غیرانتفاعی تخصص دارند. همچنین مشاوران مدیریتی وجود دارند که رویکردی کلی دارند و تجربه حمایت از سازمان‌ها در صنایع مختلف رادارند. بسته به سطح نیاز، مشاوران مدیریت می‌توانند مشتریان خود را به‌صورت مستمر یا پروژه‌ای پشتیبانی کنند.

وظایف شغلی معمول یک مشاور مدیریت عبارت‌اند از:

  • داشتن درک روشنی از مشکلی که مشتری شما به دنبال حل آن است.
  • تجزیه‌وتحلیل داده‌های مرتبط برای حمایت و درک بهتر مشتریان، ازجمله اطلاعات مالی و سوابق شغلی.
  • توسعه و نظارت بر اجرای راه‌حل‌های خلاقانه برای بهبود عملکرد تجاری مشتری.
  • ارائه توصیه‌های درست برای بهبود سیستم‌ها، فرآیندها و تغییرات سازمانی.
  • پیگیری نتیجه‌ی راه‌حل‌های ارائه‌شده.

چرا مشاوره مدیریت؟

مشاوره مدیریت می‌تواند یک زمینه پرارزش باشد. نه‌تنها می‌توانید مشتریان خود را برای غلبه بر موانع و رشد کسب‌وکارشان توانمند کنید، بلکه می‌توانید با زمینه‌های مختلف تحصیلی آشنا شوید.

حوزه مشاوره مدیریت نیز فرصت‌های رشد عمده‌ای دارد. انتظار می‌رود از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۸، استخدام مشاوران مدیریت (که به‌عنوان تحلیلگران مدیریت نیز شناخته می‌شوند) ۱۴ درصد رشد کند – سریع‌تر از میانگین نرخ رشد برای همه مشاغل- همان‌طور که بازارها به‌طور فزاینده‌ای رقابتی می‌شوند، بسیاری از شرکت‌ها به مشاوران برای حفظ عملکرد خود در بهترین حالت متکی خواهند بود. زمینه‌هایی که انتظار می‌رود بیشترین تکیه‌بر مشاوران مدیریت داشته باشند، مراقبت‌های بهداشتی و فناوری اطلاعات (IT) هستند.

در ایالات‌متحده، مشاوران مدیریت می‌توانند برای شرکت‌هایی که از آنها پشتیبانی می‌کنند به‌عنوان کارمند، شرکت‌های مشاوره یا به‌طور مستقل بر اساس قرارداد کار کنند. حقوق و دستمزد سالانه متوسط برای مشاوران مدیریت ۸۳۶۱۰ $ می‌باشد. در این نقش، مشاوران می‌توانند انتظار داشته باشند که مدتی را صرف سفر به دفاتر و محل کار مشتری خود کنند.

مسیر شغلی مشاوره مدیریت

برای مشاوران مدیریت، هیچ مسیر واحدی برای دریافت نقش وجود ندارد. بسیاری از مشاوران مدیریت دارای مدرک لیسانس در رشته‌های تحصیلی مانند مدیریت بازرگانی، امور مالی، اقتصاد یا ارتباطات هستند. برخی از کارفرمایان ترجیح می‌دهند داوطلبانی را استخدام کنند که دارای مدرک کارشناسی ارشد در مدیریت بازرگانی (MBA) هستند. علاوه بر مدرک، برخی از مشاوران مدیریت بالقوه مدرک مشاور مدیریت خبره (CMC) را برای افزایش مهارت و رقابتی بودن کسب می‌کنند.

بسیاری از داوطلبانی که وارد حوزه مشاوره مدیریت می‌شوند، تجربه کاری مرتبط در نقش‌هایی مانند حسابداری، حسابرسی و تحلیل مالی دارند.

چگونه وارد مشاوره مدیریت شویم؟

برای افزایش مزیت رقابتی خود در حین جستجوی نقش‌های مشاوره مدیریت، مهارت‌ها و شایستگی‌های زیر را در نظر بگیرید.

۱. مهارت حل مسئله.

به‌عنوان یک مشاور مدیریت، هدف اصلی شما ارائه راه‌حل‌های خلاقانه برای کمک به مشتریان در حل چالش‌های سازمانی است. درحالی‌که ممکن است در بین مشتریانی که با آنها کار می‌کنید، موضوعات مشترکی را مشاهده کنید، هر کسب‌وکاری احتمالاً مجموعه‌ای از چالش‌های منحصربه‌فرد خود را خواهد داشت. شما باید بتوانید راه‌حل‌های مؤثری برای کمک به مشتریان خود در دستیابی به رشد کسب‌وکار ارائه دهید.

۲. مهارت‌های تحلیلی.

مشاوران مدیریت اغلب با مجموعه‌های پیچیده‌ای از داده‌ها کار می‌کنند. در این نقش، شما باید بتوانید اطلاعات ارائه‌شده را درک کرده و داده‌ها را برای ایجاد توصیه‌های محکم به مشتریان خود تفسیر کنید.

۳. مهارت‌های ارتباطی و بین فردی.

در این نقش، شما باید بتوانید به‌صورت شفاهی و نوشتاری به‌وضوح ارتباط برقرار کنید. زمانی که به‌عنوان مشاور مدیریت مشغول به کار هستید، احتمالاً باید با رهبری شرکت، کارمندان سطح ابتدایی و هر کس دراین‌بین ارتباط داشته باشید. ازآنجایی‌که شما با افراد با پیشینه‌های مختلف کارخواهید کرد، سبک ارتباطی شما باید بسته به اینکه با چه کسی ارتباط برقرار می‌کنید، سازگار باشد. سطح درک موردنیاز برای ارائه‌ی راه‌حل‌های کارآمد به مهارت‌های گوش دادن قوی نیاز دارد.

۴. مهارت‌های مدیریت زمان.

چه مشاور مستقلی باشید که به‌صورت قراردادی کار می‌کند، یا یک کارمند تمام‌وقت که برای یک شرکت مشاوره کار می‌کند، باید در حین کار با مشتریان برای اطمینان از صورت‌حساب مناسب و جلوگیری از خزش دامنه، مراقب زمان باشید.

بسیاری از قراردادهای مشاوره به‌صورت پروژه‌ای یا برای مدت‌زمان مشخصی هستند و شما باید بتوانید در چارچوب این محدودیت‌ها کارکنید تا کالاهای موردتوافق را ارائه دهید. مهارت‌های مدیریت زمان به‌ویژه هنگام کمک به مشتریان در پروژه‌ای حساس به زمان بسیار مهم است.

۵. خود انگیزی

علاوه بر کار به‌موقع، بسیاری از مشاوران مدیریت اغلب دوشادوش با مشتریان کار می‌کنند و دسترسی مستقیم به مدیران یا رهبری ندارند. ازآنجایی‌که نقش‌های مشاوره اغلب نیاز دارد که مستقل کارکنید، باید به‌اندازه کافی انگیزه داشته باشید که بدون نظارت اندک و بدون نظارت، نتایجی را ارائه دهید.

انتهای مطلب/

تفاوت مشاوره کسب و کار و مشاوره مدیریت چیست؟

تفاوت مشاوره کسب و کار و مشاوره مدیریت چیست؟

مشاوره کسب و کار یک گزینه محبوب برای مشاغل است تا بتوانند از تخصص کوتاه‌مدت در یک زمینه خاص استفاده کنند، بدون اینکه بخواهند تعهد یک کارمند اضافی را به عهده بگیرند. مشاوره راهی مقرون‌به‌صرفه برای بهره‌مندی از تخصص سطح بالا باقیمت رقابتی ارائه می‌دهد. انعطاف‌پذیر و همه‌کاره، مهم نیست که موضوع از چه قرار است، یک مشاور می‌تواند به‌طور مکرر فردی باشد که راه‌حل پیدا کند!

یک سؤال متداول که مشتریان هنگام در نظر گرفتن استخدام مشاوره دارند این است که مشاوره کسب و کار یا مشاوره مدیریت را انتخاب کنند. اگرچه شباهت‌ها و همپوشانی‌هایی بین این دو نقش وجود دارد، اما آنها متفاوت هستند.

اگرچه برخی از افراد از اصطلاحات “مشاغل تجاری ” و “مشاوره مدیریت ” به‌طور متناوب استفاده می‌کنند، اما مشاغل تجاری به فرایندهای کسب و کار (که ممکن است شامل تولید، منابع انسانی، امور مالی یا نگهداری ساختمان‌ها باشد) مربوط می‌شود، درحالی‌که مشاوره مدیریت به افراد و بخش‌های کمتر قابل‌اندازه‌گیری کسب‌وکار (به‌عنوان‌مثال، فرهنگ، چشم‌انداز، اهداف استراتژیک، ایجاد تغییرات، برنامه‌ریزی آینده، مدیریت توسعه و رشد) ارتباط پیدا می‌کند.

برخی از ویژگی‌های کلیدی مشاوره کسب و کار عبارت‌اند از:

مشاوره کسب و کار اغلب در مراحل اولیه راه‌اندازی یک کسب‌وکار یا زمانی که دوره‌ای از رشد برنامه‌ریزی‌شده است استفاده می‌شود. یک مشاور تجاری می‌تواند اطمینان حاصل کند که فرایندهای درستی وجود دارد تا شرکت بتواند به‌طور مؤثر، قانونی و سازمان‌دهی شده کار کند. هنگامی‌که رشد در حال وقوع است، یک مشاور تجاری می‌تواند به سازمان در توسعه ظرفیت موردنیاز برای ارائه مؤثر آن کمک کند.

مشاورانی که مشاوره کسب و کار ارائه می‌دهند اغلب دارای تخصص خاصی در سطح عملیاتی و همچنین درجه قابل‌توجهی از دانش فنی هستند. این بدان معناست که کمک‌هایی که آنها ارائه می‌دهند متناسب با نیازهای هر کسب‌وکار است.

مشاوران کسب و کار می‌توانند یک ارزیابی عینی از سیستم‌های فعلی ارائه دهند، سپس راه‌هایی را برای بهبود آنها پیشنهاد کنند، اغلب بدون هزینه بیشتری. اگر به فردی احتیاج دارید که رعایت بهداشت و ایمنی شمارا بررسی کند، لازم است اطمینان حاصل کنید که سیستم‌های شما قادر به مدیریت صحیح حفاظت از داده‌ها هستند یا بازاریابی شما تا آنجا که ممکن است خوب است، یک مشاور تجاری می‌تواند این امر را محقق کند.

مشاوران کسب و کار همچنین ممکن است تمایل داشته باشند با صاحبان مشاغل کار کنند تا مدیران ارشد. آنها یک دید وسیع و آگاهانه از بازار و متغیرهای خارجی به دست می‌آورند که آنها را قادر می‌سازد تا به صاحبان توصیه کنند که بیشترین سود را در چه جهتی ممکن است به دست آورد.

مشاوره دهی در امر مدیریت

مشاوران مدیریت اغلب با تیم مدیریت ارشد همکاری می‌کنند و به آنها کمک می‌کند تا آینده سازمان را برنامه‌ریزی کرده و چگونگی حفظ ارزش‌های اصلی را علیرغم گسترش و تغییر، بیاموزند. غالباً یک عنصر برنامه‌ریزی استراتژیک قابل‌توجه در کار مشاوران مدیریت وجود دارد. آنها ممکن است در تدوین استراتژی در سطح شرکتی یا ایجاد یک استراتژی برای تحویل یک پروژه خاص کمک کنند.

برخی از ویژگی‌های کلیدی مشاوران مدیریت عبارت‌اند از:

آنها اغلب نقش مهمی در مدیریت ریسک ایفا می‌کنند. درحالی‌که نیاز به کاهش ریسک در سطح عملیاتی وجود دارد، مشاوران مدیریت تمایل دارند تمرکز خود را بر خطرات احتمالی یک کسب‌وکار در سطح شرکت بگذارند. آنها به مدیران ارشد در شناسایی و مدیریت ریسک کمک می‌کنند و به تجهیز کسب‌وکار با انعطاف‌پذیری موردنیاز برای بقا کمک می‌کنند.

این مشاوران اغلب در طول مدت حضور خود در یک سازمان دارای نقش آموزش و یا مربیگری هستند. این ممکن است شامل کار با مدیران فردی یا کل تیم‌های محل کار باشد. به‌ویژه هنگامی‌که یک سازمان در تلاش است تا فرهنگ یا شیوه کار جدیدی را وارد کند، مشاوران مدیریت اغلب برنامه آموزشی مناسب را برای اطمینان از اینکه همه در یک صفحه قرار می‌گیرند، تسهیل می‌کنند.

اگرچه این امر مطلق نیست، مشاوران مدیریت تمایل دارند با سازمان‌های بزرگ‌تر کار کنند. این معمولاً به این دلیل است که هدایت یک شرکت بزرگ‌تر یک کار پیچیده‌تر و چندوجهی است تا مدیریت یک تجارت کوچک. همچنین ممکن است سازمان‌های بزرگ‌تر احساس کنند که برای تعبیه سیستمها و فرایندهای جدید به کمک بیشتری نیاز دارند. این‌ها ممکن است به سرمایه‌گذاری قابل‌توجهی نیاز داشته باشند، بنابراین اطمینان از این‌که برای هدف مناسب هستند در اولویت است!

اگرچه تفاوت‌هایی بین مشاوره کسب و کار و مشاوره مدیریت وجود دارد، اما این امکان وجود دارد که یک کسب‌وکار در کار موردنیاز خود به عناصر هر دو نقش نیاز داشته باشد.

انتهای مطلب/

منبع

چهار عملکرد مشاور مدیریتی

چهار عملکرد مشاور مدیریتی

 از روزهای اولیه مشاوره مدیریت، شرکت‌های مشاوره سعی کرده‌اند با انجام کارهای بیشتر برای مشتریان خود، خود را متمایز کنند. در برخی موارد، آنها حتی خود را طوری تعبیه کرده‌اند که گویی بخشی از تیم مشتری هستند. این همیشه چیز خوبی نیست. عادت “بخشی از تیم “، مک کینزی و بین را در معاملات داخلی و دیگر رسوایی‌ها در طول سال‌ها در آب داغ قرار داده است. هرچند که در بیشتر موارد، دلیل موفقیت این شرکت‌ها را توضیح می‌دهد.

مشاوره مجموعه‌ای از انواع خدمات و عملکردها است که در یک بسته معتبر و گران‌قیمت قرارگرفته است. سازمان‌هایی که با شرکت‌هایی مانند مک کینزی، بی سی جی و بین کار می‌کنند انتظار بسیاری از این روابط را دارند و سود بسیاری هم می‌برند.

هنگامی‌که رابطه مشتری و مشاور در بهترین حالت خود عمل می‌کند، مشاور به مشتری خدماتی می‌دهد از قبیل:

اطلاعات: داده‌ها و تجزیه‌وتحلیل‌هایی که جهان مشتری، صنعت و موقعیت بازار را دربرمی گیرد و آن را معنی می‌کند.

تخصص: دیدگاه اپراتور مجرب در مورد یک مشکل و راه‌های مختلف حل آن.

بینش: کاربرد دقیق و تحلیلی تخصص برای ارائه بینش‌هایی که به موفقیت شرکت کمک می‌کند.

اجرا: نقشه راه انتخاب‌ها و اجرای تغییرات ایجادشده.

هنگامی‌که مشتری و مشاور باهم کار می‌کنند، همان‌طور که در ابتدا تصور می‌شد، این چهار ارزش – اطلاعات، تخصص، بینش و اجرا – “بسته ” ای است که مشاوران ارائه می‌دهند و هر یک از این ارزش‌ها به شکل بزرگ و کوچک مختل شده است.

در طی چند سال گذشته اطلاعات مربوط به مشتریان و رقبا بیش از هر زمان دیگری در دسترس است. تخصص تفکیک‌شده است. بینش تولیدشده است (و در برخی موارد کالایی شده است)؛ و اجرای دستورات، در بسیاری از موارد، به‌صورت داخلی انجام‌شده یا به کارگران آزاد برون‌سپاری شده است.

همان‌طور که سورن کاپلان در Inc اشاره‌کرده است، موارد زیادی در مورد نحوه عملکرد مشاوره مدیریت وجود دارد که می‌تواند آسیب‌پذیری را کاهش دهد:

  • این بسیار وابسته به مقررات (محاسباتی) انسان است – کاری که رایانه‌ها بیشتر و بیشتر انجام می‌دهند.
  • انجام کارها به‌صورت سنتی دردسر زیادی دارد (و بر اساس نتایج و زمان صرف شده استفاده از آن صرفه ندارد).
  • ارزش تا حد زیادی محدود به زمان است، به این معنا که توصیه‌ها اغلب به‌سرعت قدیمی می‌شوند.
  • ارزش تا حد زیادی ناشی از عدم تقارن اطلاعاتی است (دانستن مواردی که سایر مشاوران یا شرکت‌ها نمی‌دانند) که حفظ آن در عصر اینترنت دشوار و تا حدی غیرممکن است.

باوجود همه این موارد، BCG، Bain و McKinsey هنوز در حال رشد هستند. از سوی دیگر، وقتی به هر قسمت از زنجیره ارزش مشاوره با نگاهی انتقادی نگاه می‌کنیم، می‌توانیم آسیب‌پذیری‌ها را ببینیم. برخی از تهدیدهای صنعت مشاوره ناشی از انتقاد از شیوه‌های تجاری مشاوران بوده است. در چند سال گذشته، مک کینزی متهم به تضاد منافع، ارتباط با فساد و کار برای دولت‌های سرکوبگر در سراسر جهان شده است.

در میان گزارش پژمرده وزارت دادگستری در مورد “عدم صراحت ” مک کینزی و “افشای ناکافی ” در برخورد با مشتریان، شرکت موافقت کرد ۱۵ میلیون دلار تسویه‌حساب بپردازد.

در سال ۲۰۱۹، این انتقادات باعث شد تا شرکت به‌صورت عمومی پاسخ دهد و به کارکنان قول داد که شفافیت را افزایش داده و در مورد نوع مشتریانی که با آنها کار می‌کند بیشتر فکر کند.

انتهای مطلب/

منبع

ویژگی‌های مشاور کسب و کار خوب

ویژگی‌های مشاور کسب و کار خوب

مشاور کسب و کار یک متخصص با تجربه عملی موفق در حوزه کسب و کار است. درواقع مشاوره، یک روش برای حل مشکل است. بدیهی است که مشاور روی فرد مشاوره شونده کنترلی ندارد. او فقط پیشنهاد می‌کند و این فرد است که تصمیم می‌گیرد که چه استراتژِی را برای شرکت خود در پی بگیرد. مشاوره از نظر مدت معمولاً کوتاه‌مدت و پروژه‌ای هستند به همین دلیل مشاور می‌تواند هم‌زمان به افراد متعددی خدمات بدهد.

به گزارش هورموند، یک مشاور کسب و کار خوب باید زمان کافی به تحقیق تخصیص دهد تا بتواند در کمک کردن به دیگران مؤثر باشد. او باید روزبه‌روز به دانش و توانایی‌های خود بیفزاید. چنین مشاوری می‌تواند راه‌حل‌های مفید و سودمند ارائه دهد. شما باید به دنبال فردی باشید که علاقه‌مند‌است تجربیاتش را با دیگران به اشتراک بگذارد. این افراد از اینکه وقت و انرژی خود را صرف تعامل با دیگران کنند، لذت برده و همواره تلاش می‌کنند نقش مثبتی داشته و به دیگران کمک کنند. البته شما نیز باید با واقع‌بینی، انتظارات خود را تعدیل کرده و از هدر رفتن وقت مشاورتان بپرهیزید. در ادامه به بیان ویژگی‌های مشاور کسب و کار خوب می‌پردازیم؛

تجربه: توجه داشته باشید که مشاور کسب و کار موردنظر شما حتماً دارای تجربه کافی و کاربردی در حوزه خاص کسب و کار شما باشد. تجربه معمولاً باید از فعالیت‌های مشابه یا مرتبط با پروژه شما باشد و مهم‌ترین نکته در این رابطه مثال‌هایی است که مشاور موردنظر می‌تواند در این رابطه به شما ارائه کند. تجربه در تعامل و کار کردن با مشتریان هدف شما بسیار ایده آل است.

اعتماد: احساس اعتماد بین دو طرف در زمان عقد قرارداد، از مهم‌ترین موارد است، چراکه پروژه‌ها اغلب زمان‌بر بوده و اعتماد و صبر و حوصله شما دراین‌بین در دفعات مختلف محک زده می‌شود؛ بنابراین باید در جلسه اول برخورد حتماً به این نکته توجه داشته باشید که شما و مشاور دارای درک صحیح و مشابه از شرایط پروژه بوده و رویکرد یکسانی نسبت به اهمیت و… پروژه داشته باشید. ارتباطات در تمامی مراحل این فرآیند اهمیتی بسیار کلیدی دارد.

مهارت: نیازهای کسب و کار شما ممکن است بسیار خاص و ویژه باشد و درنتیجه به استفاده و همکاری با یک مشاور حرفه‌ای برای هدایت پروژه نیاز داشته باشید. ابزارهای فوق‌العاده برای چک کردن مهارت‌های مشاور موردنظر وب‌سایت شخصی مشاور کسب و کار، جستجوی گوگل و شبکه‌های اجتماعی و همچنین بررسی عملکرد وی در آخرین پروژه‌های انجام‌شده توسط وی نیز از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

نگرش: شما برای پروژه و فعالیت خود نیاز به مشاوری دارید که به پروژه موردنظر اعتقاد و اعتماد داشته و فعالیت خودش را صرفاً محدود به کارهای تئوری و نظری ندانسته و خودش را درگیر فعالیت اجرایی کند تا با داشتن باور مبنی بر داشتن توان اجرایی هم در زمان صرفه‌جویی کرده و هم نرخ بازده کلی را افزایش دهد. این رویکرد وی باید در گام اول موردبررسی قرارگرفته و مشخص شود که دو طرف دارای طرز فکر و اصول اخلاقی یکسان یا مشابهی همچون یک شریک تجاری باشند.

انتهای مطلب/