۸ راه برای جلب احترام کارکنان

۸ راه برای جلب احترام کارکنان

همه مدیران می خواهند که کارکنانشان به آنها احترام بگذارند و آنها را تحسین کنند. اما امروزه با همه داستان‌هایی که در اطراف جریان دارند، جلب اعتماد کارمندان دشوار است. علاوه بر این، روسا هرگز به خود اعتراف نمی کنند یا متوجه نمی شوند که بد هستند. این ۸ راه به شما کمک می کند تا به رهبر کاملی تبدیل شوید که کارمند شما به آن احترام می گذارد:

۱. با کارکنان خود بدرفتاری نکنید

اگر سر کارمندان خود فریاد بزنید، در مقابل همسالان خود به آنها بی احترامی کنید، بلافاصله به عنوان یک “رئیس بد” شناخته می شوید. فقط به یاد داشته باشید که کارمندان شما گزینه هایی دارند و جایی برای کار پیدا می کنند که در آن هر روز تحقیر نشوند. شرکت هایی با نرخ گردش مالی بالا معمولا رهبری بدی دارند. این امر در صنعت فروش بسیار رایج است.

۲. به آنها اجازه دهید بدانند چه انتظاری دارند

یکی از مهمترین مسئولیت های شما این است که کارمندان شما را درک کنند. بنابراین، تا حد امکان واضح ارتباط برقرار کنید و به آنها بگویید که چه نوع رفتاری از آنها انتظار می رود. شما باید مهمترین قوانینی را که می خواهید در محل کارتان رعایت کنید، ارائه کنید. آن را به جای صد قانون به چند قانون واضح محدود کنید که هیچ کس حتی به خود زحمت خواندن آنها را نمی دهد.

۳. همیشه به قول خود عمل کنید

وقتی چیزی می گویید، آن را معنا کنید. یکی از مسئولیت هایی که با قدرت زیاد اقتدار همراه است، حفظ وجهه شماست. کارمندان به شما نگاه می کنند. بنابراین، اگر از آنها انتظار دارید، باید نمونه ای از کار سخت ارائه دهید. اگر ۳ بار در هفته دیر حاضر شوید، نمی توانید کارمندان خود را به دلیل تنبلی قضاوت کنید. همیشه به ضرب‌الاجل‌هایی که خودتان در نظر می‌گیرید متعهد باشید و همیشه اولین نفر در جلساتی باشید که برنامه‌ریزی می‌کنید.

۴. انتقاد سازنده

همیشه به کارمندان خود اطلاع دهید که در واقع کجا ایستاده اند. آنها قادر خواهند بود هر گونه ناسازگاری را بدون اطلاع از آن بهبود بخشند. با هر کارمندی در مورد اینکه کجا ایستاده‌اند، چه کارهایی را درست انجام می‌دهند و چه کارهایی را اشتباه انجام می‌دهند، شفاف باشید. آنها هرگز نباید در مورد آنچه شما در مورد آنها فکر می کنید گیج شوند. هیچ کس دوست ندارد در مورد اینکه چقدر در کارش بد است صحبت کند، اما باید در درازمدت پیشرفت کرد. اگر با کار یک کارمند مشکل دارید، او باید در مورد آن بداند. هر ماه بررسی عملکرد منظم داشته باشید.

۵. بازخورد و ارتباط کارکنان را تشویق کنید

برای همه چیز نظر بخواهید. اطمینان حاصل کنید که کارمندان شما می دانند که صدای خود را دارند. شنونده خوبی باشید، وقتی چیزی را که می شنوید دوست ندارید حالت تدافعی به خود نگیرید. فرهنگی ایجاد کنید که در آن کارکنان از به اشتراک گذاشتن چیزی نترسند. گاهی اوقات مسائل حساس تر از آن چیزی است که شما ممکن است پیش بینی کنید. بنابراین کارمند از افشای خود در مورد موضوع در چنین مواردی می ترسد. به آنها قدرت ناشناس بودن بدهید.

۶. آنچه را که کارکنان شما برای کارآمدی نیاز دارند، فراهم کنید

آموزش، تجهیزات بهتر و مشوق ها را ارائه دهید. همچنین، از شر تمام عوامل حواس پرتی در دفتر خود خلاص شوید. همه چیز را از دفتر خود حذف کنید، که ممکن است به عنوان یک حواس پرتی غیر ضروری برای کارمندان شما عمل کند. نحوه چیدمان فضای اداری خود را تجزیه و تحلیل کنید. حتی ممکن است مربوط به فناوری مورد استفاده آنها باشد. فقط در موارد شدید، حتی ممکن است ایده خوبی باشد که تمام وب سایت های رسانه های اجتماعی را مسدود کنید.

۷. با تصمیمات دشوار روبرو شوید

یک مدیر خوب مشکلات را حل می کند نه اینکه از آنها دوری کند. تصمیمات سخت را به تعویق نیندازید. این بخشی از کار شما است که مکالمات سختی داشته باشید، تصمیمات سخت بگیرید و با عواقب روبرو شوید. بسیاری از مدیرانی که از این چیزها اجتناب می کنند در واقع سعی می کنند کارکنان خود را ناراحت نکنند. اما به تعویق انداختن کارهایی که باید به طور مستقیم با آنها برخورد شود، فقط به آتش می افزاید.

۸. بازخورد مداوم کارکنان

مردم قدردانی از چهره های معتبر را دوست دارند. بازخورد عملکرد خوب به یکی از کارمندان شما بارها و بارها خوانده می شود. هر روز زمانی را از برنامه خود اختصاص دهید تا قدردانی خود را از اجرای خوب نشان دهید. کارمندان شما خوشحال خواهند شد که بدانند کار سخت آنها نادیده گرفته نمی شود. آنها حتی تلاش خواهند کرد تا بیشتر و بیشتر در کانون توجه قرار گیرند.

انتهای مطلب/

۶ ابزاری که هر مشاور تجاری باید بداند

۶ ابزاری که هر مشاور تجاری باید بداند

کارشناسان کسب و کار تعدادی ابزار برای تجزیه و تحلیل عملکرد شرکت در اختیار دارند. در اینجا شش چارچوبی وجود دارد که مشاوران و تحلیلگران کسب و کار از آنها استفاده می کنند و ممکن است به مجموعه ابزارهای خود اضافه کنید.

۱. محک زدن
بنچمارک فرآیند مقایسه معیارهای شرکت شما با معیارهای رقبای صنعت شما یا با معیارهای شرکت های نوآور خارج از صنعت است.
معیارهای رایج برای بنچمارک عبارتند از:
• درآمد
• هزینه های تولید
• جابجایی کارکنان
• زمان چرخه فرآیند

۲. کارت امتیازی متوازن
کارت امتیازی متوازن چارچوبی برای ردیابی جنبه های مهم استراتژی شرکت و تسهیل بهبود یا تغییر سازمانی است. این معیارها را فراتر از معیارهای مالی معمولی اندازه‌گیری می‌کند تا به شرکت‌ها کمک کند اهداف استراتژیک بلندمدت را در کانون توجه قرار دهند و قبل از اینکه در صورت‌های مالی ظاهر شوند، مشکلات را شناسایی کنند.
کارت امتیازی مجموعه ای جامع و کمی از اهداف است که در طول زمان قابل اندازه گیری است. اجزای مشترک عبارتند از:
• درآمد
• درآمد
• سهم بازار
• کیفیت
• روحیە کارکنان
• معیارهای رضایت مشتری

۳. پنج نیروی پورتر
نیروهای پنج گانه پورتر که توسط مایکل ای. پورتر، استاد دانشگاه ویلیام لارنس در مدرسه بازرگانی هاروارد توسعه یافته است، چارچوبی برای تحلیل صنعت است که به عنوان ورودی برای یک برنامه استراتژیک استفاده می شود.
پنج نیروی رقابتی که بر سودآوری در هر صنعتی تأثیر می‌گذارند در مدل پورتر بیان شده‌اند:
• رقابت رقیب
• قدرت چانه زنی خریداران
• قدرت چانه زنی تامین کنندگان
• تهدید ورود تازه واردان
• تهدید پیشنهادات جایگزین

۴. ماتریس نه جعبه GE-McKinsey
این ماتریس توسط McKinsey & Company در دهه ۱۹۷۰ برای کمک به جنرال الکتریک در اولویت بندی سرمایه گذاری های خود در واحدهای تجاری متعدد خود ایجاد شد. به طور گسترده ای برای کمک به شرکت ها در ارزیابی مزایای نسبی فرصت های مختلف استفاده می شود.
واحدها یا فرصت‌های تجاری در دو محور ماتریس، که عبارتند از «جذابیت صنعت» و «قدرت رقابتی واحد تجاری» به‌عنوان «بالا»، «متوسط» یا «کم» طبقه‌بندی می‌شوند.

۵. ماتریس رشد-سهم BCG
این ماتریس ربع که توسط گروه مشاوره بوستون (BCG) ایجاد شده است، ابزاری است که شرکت‌ها برای ارزیابی قدرت نسبی خطوط تولید در مجموعه‌های خود استفاده می‌کنند.
خطوط تولید به یکی از چهار ربع اختصاص داده شده است:
• گاوهای نقدی
• ستاره ها
• علامت سوال
• سگ ها

۶. شایستگی های اصلی
فرآیند شناسایی شایستگی های اصلی شرکت به شما کمک می کند تا موقعیت و مزیت رقابتی شرکت خود را مشخص کنید. شایستگی اصلی، مهارت در زمینه ای است که به راحتی توسط رقبا قابل تکرار نیست. این به شرکت شما اجازه می دهد تا ارزش منحصر به فردی را به مشتریان ارائه دهد، در نتیجه به شرکت یک “پا” در رقابت می دهد. یک مثال این است که چگونه کارمندان و فرهنگ منحصر به فرد خطوط هوایی Southwest به آنها اجازه می دهد تا خدمات بهتری به مشتریان و زمان تحویل سریع تر هواپیماها ارائه دهند.

انتهای مطلب/

یک رویکرد استراتژیک برای مدیریت خود و دیگران

یک رویکرد استراتژیک برای مدیریت خود و دیگران

آلبرت انیشتین زمانی گفت: «سیاست از فیزیک دشوارتر است». همین امر را می توان در مورد عملکرد مدیریت نیز گفت.

مدیریت دیگران ممکن است پیچیده نباشد، اما مطمئناً آسان نیست. آنچه اغلب به نظر می رسد اصول ساده و سرراست است، می تواند به طرز فریبنده ای برای اجرای آن دشوار باشد.

با شناخت خود شروع می شود، چه چیزی واقعاً به شما انگیزه می دهد: نقاط قوت و نقاط کور شما. درک واقعی خود می تواند یک فرآیند دشوار و روشنگر باشد. هر چه درک شما از خود دقیق تر و دقیق تر باشد، شانس بیشتری برای قرار دادن خود در محیط ها و موقعیت هایی که با نقاط قوت شما سازگار است، بیشتر می شود.

با مسلح شدن به این بینش درونی، می توانید فرهنگ سازمانی و چگونگی بقا و شکوفایی در فرهنگ های مختلف را درک کنید. مثلاً هنجارها چیست؟ چه چیزی قابل قبول است؟ چه چیزی مورد انتظار است؟ چه چیزی تابو است؟ از طریق مشاهده و ارتباط هدفمند می توانید این دانش مهم را جمع آوری کنید. سپس مکث کنید تا ببینید آیا بین انگیزه ها، نقاط قوت و اهداف شما و فرهنگی که شما بخشی از آن هستید مطابقت دارد یا خیر. اگر تطابقی وجود نداشته باشد، می‌تواند به معنای موانع بیشتری در تلاش شما برای یک تجربه پربار باشد.

در مرحله بعد، می‌توانید به درک بهترین رویکرد برای به دست آوردن نتایج بپردازید. در حالی که این در سازمان متفاوت است و اغلب بر حسب بخش در سازمان متفاوت است، روش‌های مختلفی برای به حداکثر رساندن توانایی شما برای موفقیت در کار وجود دارد. این یادگیری نحوه تأثیرگذاری بر دیگران در این محیط است، چگونه تیم خود را مدیریت کنید، چگونه رئیس خود را مدیریت کنید و چگونه با همسالان خود کار کنید. این در مورد نفوذ و متقاعد کردن است. همچنین در مورد ترسیم نقاط قوت و ضعف خود با اطرافیان و درک اینکه چگونه اعمال شما بر توانایی شما برای انجام کارها تأثیر می گذارد.

این شما را به مدیریت خود برای مدیریت حرفه خود بازمی گرداند. چقدر در درک و مدیریت دیگران مهارت دارید؟ چه نقاط قوتی را باید بازی کنید؟ برای رسیدن به سطح بعدی در حرفه خود ، یا شاید برای یک حرفه جدید چه کاری باید انجام دهید؟ این یک چرخه تکراری، جالب و مهم است که به طور مداوم نحوه عملکرد خود را در این ابعاد مختلف ارزیابی کنید.

همانطور که یک دایره “پایانی” ندارد، روند مدیریت خود و دیگران نیز ندارد. و این چیزی است که آن را جالب می کند.

انتهای مطلب/

چگونه یک کسب و کار مشاوره، راه اندازی کنیم

چگونه یک کسب و کار مشاوره، راه اندازی کنیم

این فرهنگ لغت که، مشاور را به عنوان “یک متخصص در یک زمینه خاص که به عنوان مشاور یک شرکت یا شخص دیگری کار می کند” تعریف می کند. خیلی مبهم به نظر می رسد، اینطور نیست؟

کار مشاور، مشاوره است. نه کمتر نه بیشتر. ساده است. هیچ فرمول یا رازی جادویی وجود ندارد که یک مشاور را نسبت به دیگری موفق تر کند. اما چیزی که یک مشاور خوب را از یک مشاور بد جدا می کند، اشتیاق و انگیزه برای تعالی است. یک مشاور خوب باید در مورد موضوعی که در آن مشاوره می کند آگاه باشد، و این تفاوت ایجاد می کند.

ببینید در این روزگار هرکسی می تواند مشاور باشد. تنها چیزی که باید کشف کنید این است که هدیه خاص شما چیست. به عنوان مثال، آیا شما خیلی راحت در اطراف کامپیوتر کار می کنید؟ آیا از آخرین اطلاعات نرم افزاری و سخت افزاری که به نظر می رسد تقریباً هر روز در حال تغییر است، مطلع هستید؟ و آیا می توانید دانشی را که به دست آورده اید بردارید و آن را به منبعی تبدیل کنید که کسی حاضر باشد برای آن پول بپردازد؟ در این صورت هیچ مشکلی برای کار کردن به عنوان مشاور کامپیوتر نخواهید داشت.

یا در زمینه جمع آوری سرمایه متخصص هستید؟ شاید برای آژانس‌های غیرانتفاعی در زمینه جمع‌آوری سرمایه، بازاریابی ، روابط عمومی یا فروش کار کرده باشید و در طول سال‌ها نحوه جمع‌آوری پول را کشف کرده باشید. به عنوان فردی که یک دهه از موفقیت های جمع آوری سرمایه را به یک تجارت مشاوره پرسود تبدیل کرده است، می توانم به شما بگویم که مشاوره جمع آوری سرمایه در واقع یک صنعت در حال رشد است.

نکاتی که باید قبل از تبدیل شدن به یک مشاور در نظر بگیرید

به چه گواهینامه ها و مجوزهای خاصی نیاز دارم؟ بسته به حرفه خود، ممکن است قبل از شروع به کار به عنوان مشاور ، به گواهینامه یا مجوز ویژه نیاز داشته باشید. آیا من واجد شرایط مشاور شدن هستم؟ قبل از اینکه امیدوار باشید که مشتریان برای استخدام شما اقدام کنند، مطمئن شوید که شرایط لازم برای انجام کار را دارید. اگر می خواهید برای مثال یک مشاور کامپیوتر باشید، مطمئن شوید که در بخش دانش با تمام گرایش ها و تغییرات در صنعت کامپیوتر به روز هستید.

آیا به اندازه کافی سازماندهی شده ام که مشاور شوم؟ آیا دوست دارم روزم را برنامه ریزی کنم؟ آیا من در مدیریت زمان متخصص هستم ؟ شما باید به هر سه سوال پاسخ “بله” می دادید! آیا من دوست دارم شبکه کنم؟ امروزه شبکه سازی برای موفقیت هر نوع مشاوری حیاتی است. بلافاصله شروع به ساخت شبکه مخاطبین خود کنید. آیا اهداف بلند مدت و کوتاه مدت تعیین کرده ام؟ و آیا اجازه می دهند من مشاور شوم؟ اگر اهداف شما با زمان و انرژی لازم برای افتتاح و ایجاد موفقیت آمیز یک کسب و کار مشاوره مطابقت ندارد، قبل از هر حرکتی در این مسیر تجدید نظر کنید!

۲۰ کسب و کار مشاوره برتر که امروزه پر رونق هستند

اگرچه این روزها می توانید تقریباً در هر زمینه ای مشاور باشید، ۲۰ تجارت برتر مشاوره فعلی عبارتند از:

۱. حسابداری: حسابداری چیزی است که هر کسب و کاری چه بزرگ و چه کوچک به آن نیاز دارد. مشاوران حسابداری می توانند با تمام نیازهای مالی به کسب و کار کمک کنند.

۲. تبلیغات: این نوع مشاور معمولاً توسط یک تجارت استخدام می شود تا یک کمپین تبلیغاتی استراتژیک خوب ایجاد کند.

۳. حسابرسی: مشاوران حسابرسی از ثمره کار خود از مشاورانی که صورت‌حساب‌های آب و برق کسب‌وکارهای کوچک را حسابرسی می‌کنند تا مشاورانی که کارهای عمده شرکت‌های مخابراتی را انجام می‌دهند، انجام می‌دهند.

۴. کسب و کار: می دانید چگونه به یک کسب و کار کمک کنید تا سود کند؟ اگر حس تجاری خوبی دارید، به عنوان یک مشاور کسب و کار خوب عمل خواهید کرد. پس از مشاوره کامپیوتری، افرادی که در این زمینه هستند در رتبه بعدی قرار دارند.

۵. نوشتن کسب و کار: همه می‌دانند که اکثر تاجران هنگام نوشتن گزارش مشکل دارند، یا حتی یک یادداشت ساده. وارد مشاور نویسندگی کسب و کار شوید و همه خوشحال می شوند!

۶. مشاوره شغلی: با افزایش روزافزون افرادی که خود را قربانی کوچک سازی شرکت می دانند، مشاوران شغلی همیشه مورد تقاضا خواهند بود. مشاوران شغلی مشتریان خود را به سمت حرفه یا شغلی راهنمایی می‌کنند که به آنها کمک می‌کند به عنوان یک کارمند هم شاد و هم سازنده باشند.

۷. ارتباطات: مشاوران ارتباطات در کمک به کارکنان در کسب و کارهای بزرگ و کوچک برای برقراری ارتباط بهتر با یکدیگر تخصص دارند که در نهایت باعث کارآمدتر شدن کسب و کار و عملکرد روان می شود.

۸. برنامه نویس کامپیوتر: از نرم افزار گرفته تا سخت افزار و همه چیز در این بین، اگر کامپیوتر بلد باشید، بزرگترین مشکل شما نداشتن ساعات کافی در روز برای پاسخگویی به خواسته های مشتریانتان خواهد بود!

۹. خدمات تحریریه: از تولید خبرنامه تا گزارش های سالانه شرکت ها، مشاورانی که در زمینه تحریریه خبره هستند همیشه مورد قدردانی قرار خواهند گرفت.

۱۰. شرکت‌های جستجوگر: در حالی که این برای همه مناسب نیست، افرادی هستند که از یافتن استعداد برای کارفرمایان لذت می‌برند.

۱۱. باغبانی: در دهه گذشته تقاضا برای مشاوران باغبانی به یک تجارت ۱ میلیون دلاری در سال تبدیل شده است. نه تنها کسب و کارها مشاوران باغبانی استخدام می کنند. افرادی که بیش از حد مشغول هستند و نمی توانند از باغ های خود در خانه مراقبت کنند نیز همینطور هستند.

۱۲. کمک هزینه: هنگامی که نحوه نوشتن یک پیشنهاد کمک هزینه را یاد گرفتید، می توانید قیمت خود را نام ببرید.

۱۳. منابع انسانی: تا زمانی که کسب و کارها با مردم مشکل دارند (و آنها همیشه خواهند داشت)، مشاوران در این زمینه از عرضه بی پایان مشتریان شرکتی اعم از بزرگ و کوچک برخوردار خواهند بود. (برنامه های پیشگیری از مشکلات مردم می تواند شامل آموزش کارمندان برای کنار آمدن با دیگران، احترام و حتی پیشگیری از خشونت در محیط کار باشد.)

۱۴. بیمه: همه به بیمه نیاز دارند و همه به یک مشاور بیمه نیاز دارند تا به آنها کمک کند تا بهترین طرح و قیمت را برای خود پیدا کنند.

۱۵. بازاریابی: آیا می توانید به یک کسب و کار کمک کنید تا یک برنامه بازاریابی بنویسد؟ یا ایده هایی دارید که فکر می کنید به ارتقای یک تجارت کمک می کند؟ اگر چنین است، چرا دست خود را به عنوان یک مشاور بازاریابی امتحان نمی کنید؟

۱۶. مدیریت حقوق و دستمزد: همه باید حقوق بگیرند. با استفاده از دانش و تخصص خود در مدیریت حقوق و دستمزد می توانید این خدمات را به بسیاری از کسب و کارهای بزرگ و کوچک ارائه دهید.

۱۷. روابط عمومی: دریافت پوشش مطبوعاتی خوب برای هر سازمانی یک هنر واقعی است. وقتی یک سازمان یک مشاور روابط عمومی خوب پیدا می کند، مادام العمر به او می چسبد!

۱۸. انتشارات: اگر به حوزه نشر علاقه دارید، پس هر آنچه را که می توانید بیاموزید و شما نیز می توانید یک مشاور نشر باشید. مشاور انتشاراتی معمولاً زمانی که برای راه‌اندازی روزنامه، مجله، خبرنامه و حتی وب‌سایت‌ها و خبرنامه‌های الکترونیکی آماده هستند، به سرمایه‌گذاری‌های جدید کمک می‌کند.

۱۹. مالیات: با یک برنامه بازاریابی و کسب و کار مناسب (و علاقه صادقانه به مالیات)، شغل شما به عنوان مشاور مالیاتی می تواند بسیار سودآور باشد. یک مشاور مالیاتی روش های قانونی را برای پرداخت کمترین مالیات ممکن به مشاغل توصیه می کند.

۲۰. خدمات نوشتاری: هر چیزی که مربوط به نوشتار باشد همیشه مورد تقاضا خواهد بود. تخصص خود را در زمینه نویسندگی بیابید، و آسمان محدودیت خواهد بود!

بازار هدف

ایده شما ممکن است بهترین ایده ای باشد که تا به حال به آن فکر کرده اید، اما باید بازاری برای ایده های شما وجود داشته باشد. کسی باید بخواهد و بتواند برای مشاوره تخصصی شما به شما پول بدهد.

به عبارت دیگر، مشتریان بالقوه شما چه کسانی هستند؟ آیا خدمات مشاوره ای خود را برای شرکت های بزرگ بازاریابی خواهید کرد؟ یا تخصصی را ارائه می دهید که فقط برای مشاغل کوچکتر مورد علاقه باشد؟ شاید خدمات شما مورد توجه سازمان های غیرانتفاعی باشد. در هر صورت، قبل از اینکه به جلو بروید، مطمئن شوید که برای تهیه یک طرح تجاری و یک برنامه بازاریابی، زمان صرف کرده اید. شما از نتایج ناامید نخواهید شد – به خصوص زمانی که مشتریان شروع به پرداخت به شما می کنند!

چرا یک سازمان می خواهد شما را استخدام کند؟

در اینجا ۱۰ دلیل اصلی استخدام مشاور توسط سازمان ها آورده شده است:

۱. ممکن است مشاور به دلیل تخصص او استخدام شود. اینجاست که نه تنها در زمینه‌ای که برای مشاوره انتخاب کرده‌اید واقعاً خوب باشید، بلکه باید سابقه‌ای داشته باشید که خود گویای آن باشد. به عنوان مثال، وقتی قبلاً اشاره کردم که به عنوان یک مشاور جمع‌آوری سرمایه به یک متخصص تبدیل شده‌ام، می‌دانستم که هر مشتری که من را استخدام می‌کند تا حدی بر اساس سابقه من این کار را انجام می‌دهد. از این گذشته، اگر یک سازمان غیرانتفاعی هستید که نیاز به جمع آوری ۱ میلیون دلار دارید، منطقی است که فردی را استخدام کنید که قبلاً میلیون ها دلار برای سازمان های دیگر جمع آوری کرده است.

۲. ممکن است یک مشاور برای شناسایی مشکلات استخدام شود. گاهی اوقات کارمندان آنقدر به مشکلی در سازمان نزدیک می شوند که نمی توانند آن را شناسایی کنند. آن وقت است که یک مشاور سوار بر اسب سفید خود می رود تا روز را نجات دهد.

۳. ممکن است یک مشاور برای تکمیل کادر استخدام شود. گاهی اوقات یک کسب و کار متوجه می شود که می تواند هزاران دلار در هفته با استخدام مشاوران در صورت نیاز به جای استخدام کارمندان تمام وقت صرفه جویی کند. کسب‌وکارها متوجه می‌شوند که با عدم پرداخت مزایا برای مشاورانی که استخدام می‌کنند، پول بیشتری صرفه‌جویی می‌کنند. حتی اگر دستمزد یک مشاور به طور کلی بیشتر از حقوق یک کارمند است، در طولانی مدت، استخدام یک مشاور صرفاً منطقی اقتصادی است.

۴. ممکن است یک مشاور برای ایفای نقش کاتالیزور استخدام شود. بیا با آن روبرو شویم. هیچ کس تغییر را دوست ندارد، اما گاهی اوقات نیاز به تغییر است و ممکن است مشاوری برای “تصویر کردن توپ” وارد شود. به عبارت دیگر، مشاور می‌تواند کارها را بدون نگرانی در مورد فرهنگ سازمانی، روحیه کارکنان یا سایر مسائلی که در زمانی که سازمان تلاش می‌کند تا تغییر ایجاد کند، انجام دهد.

۵. ممکن است یک مشاور برای ارائه عینیت بسیار مورد نیاز استخدام شود. چه کسی جز یک مشاور صلاحیت بیشتری برای شناسایی مشکل دارد؟ یک مشاور خوب یک دیدگاه عینی و تازه ارائه می کند – بدون نگرانی در مورد اینکه افراد در سازمان ممکن است در مورد نتایج و نحوه دستیابی به آنها فکر کنند.

۶. ممکن است مشاوری برای تدریس استخدام شود. این روزها اگر مشاور کامپیوتری هستید که می‌توانید به کارمندان نشان دهید چگونه بر یک برنامه جدید مسلط شوند، احتمالاً برای مدتی زنگ تلفن شما متوقف نشده است. ممکن است از مشاور خواسته شود تا مهارت های مختلف را به کارکنان آموزش دهد. با این حال، یک مشاور باید مایل باشد که با اکتشافات جدید در زمینه تخصص خود همگام باشد – و آماده باشد تا به مشتریان جدید آنچه را که برای رقابتی ماندن نیاز دارند آموزش دهد.

۷. ممکن است یک مشاور برای انجام «کار کثیف» استخدام شود. بیایید با آن روبرو شویم: هیچ‌کس نمی‌خواهد فردی باشد که باید در کارکنان کاهش یابد یا یک بخش کامل را حذف کند.

۸. ممکن است مشاوری استخدام شود تا جان تازه ای به سازمان بدهد. اگر در ارائه ایده‌های جدید موفق هستید، در یافتن مشتری مشکلی نخواهید داشت. در یک زمان، اکثر کسب و کارها به کسی نیاز دارند که «کمک‌های اولیه» را انجام دهد تا کارها دوباره شروع شود.

۹. ممکن است یک مشاور برای ایجاد یک کسب و کار جدید استخدام شود. مشاورانی هستند که در این زمینه متخصص شده اند. با این حال، هرکسی توانایی ایجاد یک ایده و توسعه یک برنامه بازی را ندارد.

۱۰. ممکن است مشاوری برای تأثیرگذاری بر افراد دیگر استخدام شود. آیا دوست دارید با افراد ثروتمند و مشهور شهر خود معاشرت کنید؟ اگر چنین است، ممکن است برای انجام یک کار مشاوره صرفاً بر اساس افرادی که می شناسید استخدام شوید. اگرچه اکثر مشاوران در این زمینه به عنوان لابی گر فعالیت می کنند، اما تعداد افرادی که وارد تجارت مشاوره سرگرمی می شوند افزایش یافته است.

مکان و کارمندان

کسب و کار مشاوره شما احتمالاً در ابتدا نیازی به سرمایه گذاری زیادی ندارد. در واقع، اگر قادر به انجام این کار هستید، باید به فکر انجام عملیات خارج از منزل باشید.

داشتن یک دفتر کار خانگی مزایای زیادی دارد. از جمله آنها عبارتند از:

هزینه های سربار کم: شما لازم نیست نگران پرداخت اجاره یا خدمات آب و برق برای یک دفتر باشید. تا زمانی که یک پایگاه مشتری منظم ایجاد نکنید، از این ویژگی قدردانی خواهید کرد.

انعطاف پذیری: شکی نیست که کار کردن به عنوان مشاور در خانه به شما انعطاف زیادی می دهد. می توانید ساعات کاری خود را تنظیم کنید و در صورت نیاز مرخصی بگیرید.

بدون کابوس ساعات شلوغی: برای هر کسی که مجبور شده است در ساعات شلوغی به یک شغل رفت و آمد کند، این یک تغییر سرعت خواهد بود.

فضای اداری خانه شما به احتمال زیاد مشمول معافیت مالیاتی خواهد بود: IRS قوانین را برای افرادی که در خانه کار می کنند کاهش داده است، اما با حساب خود یا تهیه کننده مالیات بر درآمد چک کنید تا ببینید آیا واجد شرایط این کسر هستید یا خیر.

کارمندان

هنگامی که برای اولین بار درهای عمل مشاوره خود را باز می کنید، ممکن است بتوانید تمام عملیات را به تنهایی انجام دهید. اما همانطور که تجارت مشاوره شما شروع به رشد می کند، ممکن است برای رسیدگی به جزئیات اداری یا کمک برای تکمیل تکالیف مشاوره واقعی نیاز داشته باشید. شما باید چند تصمیم مهم بگیرید.

با این حال، زمانی فرا می رسد که ممکن است استخدام فردی برای کار در دفتر با شما مقرون به صرفه تر باشد. استخدام یک پشتیبان اداری خوب گاهی اوقات می تواند به معنای تفاوت بین موفقیت و شکست باشد، بین به دست آوردن مشتریان بیشتر یا از دست دادن مداوم مشتریان. داشتن یک نفر در دفتر با شما مزایایی دارد.شما کسی را دارید که دیدگاه دیگری ارائه دهد. گاهی اوقات تلاش برای انجام همه کارها توسط خودتان ممکن است بسیار تنها باشد. داشتن فردی در اطراف دفتر در طول روز که بتواند دیدگاه دیگری ارائه دهد می تواند ارزشمند باشد.

شما نگران خارج از دفتر نباشید. اگر شما یک شرکت تک نفره هستید، اگر نگران تماس مشتریان هستید و فقط دستگاه منشی تلفنی خود را دریافت می کنید، بازاریابی خدمات خود در جاده ها سخت است.

درآمد و صورتحساب

اکنون که تصمیم به راه اندازی کسب و کار مشاوره خود گرفته اید، باید در مورد میزان پولی که از مشتریان خود دریافت خواهید کرد، جدی بگیرید. اگر خیلی کم هزینه کنید، در تجارت موفق نخواهید شد. اگر بیش از حد شارژ کنید، هیچ مشتری نخواهید داشت. بنابراین چگونه می توانید آن حد وسط را پیدا کنید که برای همه افراد درگیر منصفانه به نظر می رسد؟ یکی از راه‌هایی که به شما کمک می‌کند تصمیم بگیرید چقدر هزینه کنید، این است که بدانید نرخ‌های رقابت چقدر است. سپس نرخ های خود را طوری تنظیم کنید که با سایر افراد جامعه رقابت کنید.

قبل از تعیین هزینه های خود، مطمئن شوید که تمام هزینه های خود را فهرست کرده اید. هیچ چیز بدتر از این نیست که نرخ های خود را تعیین کنید، اینکه مشتری شما به موقع به شما پرداخت کند و سپس متوجه شود که شما چندین هزینه را که محقق شده اند شامل نمی شوید. این یک نکته مهم را در هر شغلی که از مشتری می گیرید به یاد می آورد: یک آیتم خط “متفرقه” را در پیشنهاد هزینه خود بگنجانید. اما برای کسب درآمد اضافی، رقم متفرقه را اضافه نکنید. اکثر مشتریان متوجه خواهند شد که در هر پروژه، بدون شک هزینه های اضافی وجود خواهد داشت. فقط مطمئن شوید که همه از قبل رقم تقریبی این هزینه ها را می دانند.

قبل از اینکه نرخ های خود را تعیین کنید، دریابید که مشاوران دیگر در جامعه شما چه هزینه ای برای خدمات خود دریافت می کنند. گاهی اوقات یک تماس تلفنی ساده با دفتر مشاور دیگر و پرسیدن هزینه آنها به شما پاسخ های لازم را می دهد. یا ممکن است مجبور شوید با یک دوست تماس بگیرید و بروشور آنها یا هر گونه اطلاعات اضافی را که می توانند در مورد هزینه ها و قیمت جمع آوری کنند بخواهید. اگر در شهر کوچکی زندگی می کنید و هیچ مشاور دیگری در زمینه کاری شما وجود ندارد، خوشحال باشید و خوشحال باشید، اما هزینه های خود را در سطح معقولی تنظیم کنید!

هنگام تنظیم نرخ های خود، چندین گزینه از جمله نرخ ساعتی، هزینه پروژه و کار بر اساس نگهدارنده دارید. بیایید هر یک را از نزدیک بررسی کنیم.

هزینه های ساعتی:

هنگام تعیین هزینه های ساعتی باید با دقت قدم بردارید، زیرا دو اتفاق می تواند رخ دهد: الف) نرخ ساعتی شما به قدری بالا است که هیچ کس نمی تواند هزینه شما را بپردازد (بنابراین هیچ مشتری هرگز در خانه شما را نخواهد زد). ب) نرخ ساعتی شما آنقدر پایین است که هیچکس شما را جدی نمی گیرد.

یک قانون مهم را هنگام تعیین هزینه خود در نظر داشته باشید، صرف نظر از ساختاری که در مورد آن تصمیم می گیرید: هر چه مردم پول بیشتری برای یک محصول یا خدمات بپردازند، انتظار بیشتری برای دریافت پول خود دارند.

نرخ پروژه:

هنگامی که یک مشاور بر اساس نرخ پروژه کار می کند، معمولاً مبلغ ثابتی پول برای مدت زمان از پیش تعیین شده دریافت می کند. تعداد کمی از مشتریان که سرمایه جمع آوری می کنند ترجیح می دهند از این طریق هزینه دریافت کنند. اکثر آژانس‌ها ترجیح می‌دهند که صورت‌حساب به صورت ماهانه دریافت شود.

پایه نگهدارنده:

کار بر اساس نگهدارنده به شما یک دستمزد ماهانه می دهد که در آن شما موافقت می کنید که برای تعداد ساعات توافق شده برای مشتری خود برای کار در دسترس باشید. در حالی که در دنیای ایده‌آل، ده‌ها مشتری دارید که شما را استخدام می‌کنند و هر ماه مبلغ گزافی به شما می‌پردازند (و در واقع هرگز به جز چند ساعت اینجا و آنجا با شما تماس نمی‌گیرند)، امیدتان را بالا نبرید. اکثر شرکت هایی که یک مشاور را به صورت نگهدارنده استخدام می کنند، در قرارداد خود بندی دارند که شما را از کار برای رقبای خود منع می کند.

کار کردن و دستمزد گرفتن در این روش مطمئناً مزایای خود را دارد. شما هر ماه درآمد تضمینی دارید، و زمانی که کسب و کار مشاوره خود را شروع می کنید، جریان نقدینگی می تواند مشکل ساز شود.

بازار یابی:

اگر کسب و کار مشاوره شما مشتری ندارد، پس هیچ کسب و کار مشاوره ای ندارید. اما باید به خاطر داشته باشید که فروش خدمات مشاوره شما با فروش خودرو یا خانه یکسان نیست. در مورد ماشین یا خانه، مشتری احتمالاً در حال حاضر در بازار یک یا هر دوی آن محصولات است. بنابراین، کار شما سخت‌تر می‌شود، زیرا خدمات خود را برای افرادی بازاریابی می‌کنید که ممکن است حتی از نیازشان به آن خدمات آگاه نباشند.

روش‌های مختلفی وجود دارد که برای شروع جذب و حفظ مشتریان باید با آنها آشنا و راحت شوید. بیایید به برخی از موارد معمولی که امروزه توسط بسیاری از مشاوران استفاده می شود نگاه کنیم.

۱. بروشور

پنج موضوع وجود دارد که بروشور شما باید به آن بپردازد. آن ها هستند:

۱.باید به وضوح نشان دهد که خدمات شما چیست.

۲.باید به مشتریان بگوید که چرا شما بهترین هستید.

۳.باید چند دلیل برای استخدام شما ارائه دهد.

۴.باید حاوی اطلاعات مختصری از زندگینامه باشد.

۵.باید حاوی اطلاعاتی در مورد سایر مشتریان شما باشد.

آن را ساده نگه دارید، اما آن را درست انجام دهید. به یاد داشته باشید، بروشور شما نماینده شما در بازار است، بنابراین قبل از اینکه آن را وارد عمل کنید، مطمئن شوید که آن را صیقل داده اید. کل حرفه مشاوره شما به آن بستگی دارد!

۲. تماس سرد:

شما باید هر کاری که لازم است انجام دهید تا کار خود را ساده تر کنید. چند ترفند وجود دارد که می توانید از آنها استفاده کنید تا تماس سرد را کمی برای خود آسان کنید:

کلمه به کلمه آنچه را که انتظار دارید وقتی کسی را با تلفن تماس می‌گیرید بگویید، بیان کنید. با این حال، به یاد داشته باشید که هدف شما گرفتن یک مصاحبه حضوری و در نهایت، یک مشتری جدید است. بنابراین قبل از اینکه در مورد ارائه فروش خود (چه به صورت حضوری یا تلفنی) به اشتباه برسید، فیلمنامه خود را بنویسید و بارها و بارها آن را تمرین کنید.

در تلاش برای رسیدن به تصمیم گیرنده خلاق باشید. اغلب اوقات با منشی یا دستیار اداری مواجه می شوید که سال ها تجربه در دور زدن تماس گیرندگان سردی مثل شما دارد. اما تسلیم نشو! اجازه ندهید هیچ مانعی بر سر راه شما قرار بگیرد! برای جلوگیری از معاینه شدن توسط منشی، سعی کنید قبل از شروع کار با او تماس بگیرید. بله، ممکن است مجبور شوید قبل از ساعت ۸ صبح یا بعد از ساعت ۵ بعدازظهر تماس بگیرید، اما در این زمان ها، به احتمال زیاد تصمیم گیرنده ای که می خواهید با آن تماس بگیرید، تلفن خود را پاسخ خواهد داد.

تماس های سرد خود را فقط به چند روز در ماه محدود کنید. و مشتاقانه منتظر آن روزها باشید، مطمئن شوید که بهترین تلاش خود را در این فرآیند به کار می برید. به این ترتیب، نه تنها برقراری آن تماس‌های سرد آسان‌تر می‌شود، بلکه خود را در واقع مشتاق برقراری آن‌ها خواهید دید!

۳. تبلیغات:

محدودیت هایی که برای تبلیغات خدمات مشاوره خود قائل می شوید، مستقیماً با بودجه تبلیغاتی شما مرتبط خواهد بود. تبلیغات می تواند بسیار گران باشد. بسته به نوع خدماتی که ارائه می کنید، ممکن است لازم باشد در مجلات یا مجلات تخصصی تجاری تبلیغ کنید. قبل از اینکه پول خرج کنید، شروع به جستجوی حرفه ای نسبت به زمینه هایی که در آنها تخصص دارید، کنید. کمی وقت بگذارید و آگهی هایی را که توسط مشاوران دیگر گذاشته شده است را بررسی کنید و سپس به دقت تعیین کنید که فکر می کنید تبلیغات آنها چقدر می تواند موثر باشد. سپس یکی را طراحی کنید که مناسب شما باشد.

۴. خبرنامه ها:

حوزه مشاوره شما هر چه باشد، باید اطلاعات کافی برای تولید یک خبرنامه به عنوان ابزاری برای جذب مشتریان بالقوه داشته باشید. اگر وقت ندارید، یا احساس راحتی نمی کنید که خبرنامه خود را منتشر کنید، یک نویسنده و طراح گرافیک را استخدام کنید تا این کار را برای شما انجام دهد. باز هم لازم نیست آن را به یک نشریه گران قیمت، چهار رنگ و براق تبدیل کنید. هر چه آن را ساده تر نگه دارید، بهتر است. یک خبرنامه خوب بر اساس محتوا به جای طراحی پرشور، خود را به فروش می رساند. خبرنامه ها وسیله ارتباطی موثری هستند و بهترین رسانه تبلیغاتی برای مشاور برای فروش خدماتش هستند.

۵. سخنرانی عمومی:

سخنرانی در جمع یکی دیگر از راه های عالی برای جذب مشتریان جدید و کسب شهرت برای برتری در جامعه شما است. علاوه بر استفاده از فهرست تلفن، ببینید آیا کسی فهرستی از سازمان های خدماتی در جامعه شما منتشر کرده است یا خیر. مرور کنید و فهرستی از سازمان هایی که جلسات ماهانه برگزار می کنند و ممکن است از سخنرانان مهمان استفاده کنند تهیه کنید. با هر گروه تماس بگیرید و خدمات سخنرانی عمومی خود را ارائه دهید.

۶. ارجاعات را بخواهید:

این روش که اغلب نادیده گرفته می شود برای یافتن مشتریان جدید، ابزار بازاریابی آسانی است، به همین دلیل است که معمولاً به آن فکر نمی شود. هنگامی که کار مشاوره خود را به پایان رساندید، زمان بسیار خوبی برای درخواست ارجاع است! به سادگی یک یادداشت یا نامه کوتاه بفرستید و نام همکاران، دوستان یا همکاران تجاری را که فکر می کنند ممکن است چشم اندازهای خوبی برای خدمات مشاوره شما باشد بپرسید. هنگامی که به افرادی که نام آنها را برای شما ارسال می کنند نامه می نویسید، از آنها اجازه بگیرید تا نام آنها را ذکر کنند. گاهی اوقات تنها چیزی که لازم است داشتن یک دوست مشترک یا همکار تجاری محترم است تا توجه مشتری بالقوه را جلب کند.

انتهای مطلب/

چرا باید مشاوری برای رشد کسب‌وکار استخدام کنیم؟

چرا باید مشاوری برای رشد کسب‌وکار استخدام کنیم؟

راه‌اندازی کسب‌وکار شخصیتان می تواند دلهره آور و همچنین هیجان انگیز باشد – عالی بودن در پخت کیک های کوچک لزوما به این معنی نیست که بهترین راه برای فروش آنها را می شناسید. و با این حال تعداد بی سابقه ای از ما این کار را انجام می دهیم.

اما صحبت از تبدیل ایده عالی شما به موفقیت مالی آسان‌تر از انجام آن است و اغلب نه به آنچه می‌دانید، بلکه به کسانی که می‌شناسید مربوط می‌شود. به همین دلیل است که بسیاری از صاحبان مشاغل جدید تصمیم می گیرند یک مشاور استخدام کنند تا به آنها کمک کند از زمین بلند شوند. اما آیا این ایده خوبی است که برای شخص دیگری هزینه کنید تا به شما بگوید چگونه کارها را اداره کنید یا هدر دادن پول است؟

اما جونز، از Enterprise Nation، معتقد است که یک استدلال قوی برای کار با یک مشاور در مراحل اولیه کسب‌وکار شما وجود دارد، زیرا آنها می‌توانند درها را به روی شما باز کنند و به شما کمک کنند تا یک طرح کسب‌وکار ساختاریافته ایجاد کنید.

او می‌گوید: از زمان مشارکت ما در برنامه کوپن‌های رشد دولتی در سال ۲۰۱۴، شاهد بوده‌ایم که کسب‌وکارهایی که در مراحل اولیه از مشاوره استفاده می‌کنند سریع‌تر از کسانی که این کار را نمی‌کنند رشد می‌کنند.

بنابراین، ما به ارزش یافتن مشاوران و کارشناسان در زمینه‌هایی که مناسب شما نیست و سررشته‌ای در آن ندارید، اعتقاد زیادی داریم.

موارد معمولی که یک مشاور می‌تواند در آنها به کسب‌وکار شما کمک کند چیست؟

یک مشاور یا کارشناس می‌تواند در بسیاری از زمینه‌ها کمک کند. بنیان‌گذاران با مشاوران در هفت دسته کلیدی مشاوره مرتبط می‌شوند که عبارت‌اند از فروش و بازاریابی، منابع انسانی، رهبری و مدیریت، فناوری اطلاعات و وب، حسابداری و دسترسی به امور مالی، راه‌حل‌های قانونی و مشاوره املاک. به‌عنوان بنیان‌گذار یک کسب‌وکار، احتمالاً نمی‌توانید در همه این زمینه‌ها متخصص باشید، بنابراین بهتر است روی کاری که بهتر انجام می‌دهید تمرکز کنید و بقیه را برون‌سپاری کنید.

آیا بهترین کار این است که وقتی شروع به کار می‌کنید یکی را استخدام کنید یا چیزهایی وجود دارد که بعداً می‌توانید به آنها رسیدگی کنید؟

زمانی که شروع به کار می‌کنید، انجام تمام این وظایف در کسب‌وکارتان مفید است زیرا زمینه‌ای قوی در نحوه عملکرد کسب‌وکار می‌دهد. همان‌طور که تجارت شروع به رشد می‌کند، متوجه می‌شوید که به‌عنوان یک مؤسس، به‌سادگی نمی‌توانید همه کارها را انجام دهید، بنابراین باید محاسبه کنید که زمان خود را چگونه به بهترین شکل صرف می‌کنید. اگر واقعاً در بیرون رفتن با مشتریان و فروش خوب هستید، ممکن است بخواهید به دنبال یک متخصص یا مشاور باشید که بتواند در عملیات و/یا حسابداری کمک کند. با بودجه کم شروع کنید و خودتان کارها را بیاموزید و سپس در زمانی که پول نقد در کسب‌وکار وجود دارد و زمانی در دستتان نیست، کمک استخدام کنید.

آیا مشاوران انواع مختلفی دارند؟

مشاوران انواع مختلفی دارد. کسانی هستند که وارد کسب‌وکار می‌شوند و به شما در انجام کار کمک می‌کنند و دیگرانی هستند که استراتژیک‌تر هستند و با ظرفیت مربیگری بیشتری عمل می‌کنند تا به بنیان‌گذار کمک کنند تا از جزئیات کسب‌وکار خارج شود و روی مسیر تمرکز کند. کسب‌وکارها در زمان‌های مختلف به انواع مختلفی از مشاوران نیاز دارند. آنچه مهم است این است که بخشی از یک جامعه متصل باشید تا بتوانید به‌سرعت تخصص موردنظر خود را انتخاب کنید.

جونز می‌گوید: رتبه‌بندی همتا اعتمادبه‌نفس را به‌شدت افزایش می‌دهد. این توصیه ما به کارآفرینان است: به محتوای مشاور نگاه کنید – پست‌های وبلاگ، نکات مربوط به رسانه‌های اجتماعی، رویدادهایی که آنها میزبانی می‌کنند و غیره – و به آنچه مشتریان دیگر درباره آنها گفته‌اند نگاه کنید. این کمک خواهد کرد که مشخص کنید آیا مشاور برای شما مناسب است یا خیر.

او گرایشی به سمت کسب‌وکارهای کوچک‌تر را شناسایی می‌کند که به‌جای استخدام نیروی کار بزرگ، از طریق برون‌سپاری رشد کنند.  مزیت این کار این است که شرکت شما به تجربه، ارتباطات و مهارت‌ها دسترسی پیدا می‌کند – اغلب با کسری از هزینه استخدام یک فرد ارشد تمام‌وقت.  این در مراحل اولیه کار می‌کند، اما زمانی که کسب‌وکار به طور محکم ایجاد می‌شود و کار در حال انجام است، صاحبان کسب‌وکار بیشتری تصمیم می‌گیرند به سمت سیستم PAYE حرکت کنند.

جونز توصیه می‌کند: «از نظر بیان اینکه آیا مشاوران ارزش‌افزوده‌ای دارند یا خیر، با یک خلاصه واضح از آنچه می‌خواهید مشاور به آن دست یابد شروع کنید و در مقابل آن در نهایت اندازه‌گیری کنید».

“مشاوران همیشه به ما می‌گویند، هرچه در ابتدا خلاصه بهتر باشد، به‌احتمال زیاد ارزش بیشتری اضافه خواهد شد زیرا همه نقش و انتظارات خود را درک می‌کنند.”

آیا استفاده از مشاور ایرادی دارد؟

جونز تأکید می‌کند: نه! ما به کسب‌وکارهای کوچک معتقدیم که با مشاوران و کارشناسان برای کمک به کسب‌وکار در زمینه‌هایی که مناسب بنیان‌گذار نیستند، تماس می‌گیرند.

توصیه ما این است که از مراجع استفاده کنید و به دنبال رتبه‌بندی و بررسی مشاور باشید. به‌عبارت‌دیگر، بررسی کنید که قبلاً چگونه به مشاغلی که شبیه شما هستند کمک کرده‌اند. برای تهیه یک بریف وقت بگذارید – ما همیشه از مشاوران می‌شنویم که هر چه خلاصه بهتر باشد، نتیجه نهایی بهتر است.

انتهای مطلب/

چهار نکته حیاتی برای مدیران اجرایی

چهار نکته حیاتی برای مدیران اجرایی

اگر در طول ساختن شرکت و سرمایه‌گذاری در آینده فناوری، قرار باشد یک‌چیز یاد بگیرید، این است که هیچ نظری درباره کاری که باید انجام دهید کم نیست؛ اما مهم است به چه کسی نگاه کنیم و مشاوره ارائه‌شده را چگونه ارزیابی کنیم. برای یک مدیرعامل، یادگیری اینکه با چه کسی مشورت کند و از او مشاوره بگیرد یک مهارت حیاتی است و می‌تواند تفاوت بین موفقیت و شکست باشد.

در اینجا یک مثال آورده شده است: در سال ۲۰۱۱، ران جانسون به‌عنوان مدیرعامل JC Penney استخدام شد. جانسون به‌عنوان رئیس سابق خرده‌فروشی اپل، از استانداردهای بالایی برخوردار بود. بااین‌حال، مدت کوتاهی پس از به عهده گرفتن مسئولیت در JC Penney، جانسون تعدادی تصمیمات تجاری بد گرفت، ازجمله اخراج ۱۰٪ از کارکنان، اخراج آژانس تبلیغاتی قدیمی JC Penney و خلاص شدن از تخفیف و فروش. سه‌ماهه چهارم ۲۰۱۲ او را می‌توان بدترین عملکرد سه‌ماهه در تاریخ خرده‌فروشی‌های عمده در نظر گرفت. در اواخر فوریه، سهام شاهد کاهش ۴۶ درصدی قیمت بود. اندکی پس‌ازاین، جانسون رها شد.

به‌احتمال‌زیاد، اگر جانسون از تیم خود مشاوره مناسبی دریافت کرده بود، می‌توانست از مجموعه تصمیم‌گیری‌های ضعیف اجتناب شود، یا به حداقل برسد. متأسفانه جانسون تنها مدیر اجرایی در تاریخ نیست که تصمیمات ضعیفی اتخاذ می‌کند و در درازمدت بر یک شرکت تأثیر می‌گذارد. فکر کنید Blockbuster فرصت خرید Netflix را رد می‌کند.

پس برای جلوگیری از چنین اشتباهاتی چه باید کرد؟ در اینجا چهار مرحله حیاتی وجود دارد:

  1. شناخت انواع مختلف مشاوران و بدانید چه زمانی باید از آنها مشاوره بگیرید.

سه سطح از مشاوران وجود دارند و هر یک انواع مختلفی از افکار و نظرات را ارائه می‌دهند:

  • مشاوران برون‌سپاری رسمی، مانند وکلا، مشاوران تجاری یا حسابداران: این افراد برای کمک به موفقیت شما دستمزد می‌گیرند. بااین‌حال، این بدان معنا نیست که نصیحت آنها یک امر تمام و کمال است.
  • همکارانی که از نزدیک با آنها کار می‌کنید و لزوماً به‌عنوان مشاور در نظر گرفته نمی‌شوند: این گروه شامل کارمندان، همکاران، سرمایه‌گذاران، مشتریان و تأمین‌کنندگان است. همکاران شما احتمالاً هنگام ارائه مشاوره، شرکت را در ذهن دارند، اما ممکن است انگیزه‌های شخصی نیز داشته باشند.
  • افرادی در زندگی شخصی‌تان که با آنها روابط کاری ندارید، مانند همسر، دوستان و اعضای خانواده: این افراد معمولاً وقتی به شما توصیه می‌کنند، رفاه شمارا در ذهن دارند. آنها کمتر درگیر امور روزمره شرکت شما هستند و بیشتر درگیر شما به‌عنوان یک فرد هستند.

یکی از بزرگ‌ترین اشتباهاتی که مدیران عامل در فرآیند تصمیم‌گیری مرتکب می‌شوند این است که نمی‌دانند مشاورانشان چه کسانی هستند و تأثیری که می‌توانند بر فرآیند تصمیم‌گیری داشته باشند را درک نکره‌اند. استفاده از مشاوره از همه منابع و تفکر در مورد موضوع و مشارکت هر یک می‌تواند احتمال تصمیم‌گیری بد را کاهش دهد.

۲. بدانید که مشاوران شما شخصاً چه کسانی هستند و آنها را یادداشت کنید.

هنگامی‌که سطوح مختلف مشاوران در اختیارتان را درک کردید، به همان اندازه مهم است که به درون خود نگاه کنید تا بفهمید چرا ممکن است یکی شمارا بیشتر از دیگری تحت تأثیر قرار دهد و چه سوگیری‌هایی ممکن است برای پذیرش یک‌راه‌حل نسبت به راه‌حل دیگر داشته باشید. همچنین باید بپرسید که آیا به سمت یک‌راه‌حل احساسی یا عملی گرایش دارید؟ این بازتاب‌ها به حذف تصمیم‌گیری‌های نا بهینه کمک می‌کند. در یک صفحه گسترده، افرادی را که به‌عنوان مشاور در نظر می‌گیرید یادداشت کنید. اطلاعات زیر را در کنار نام هر فرد درج کنید:

  • رابطه شما با آنها چیست؟
  • چگونه با آنها آشنا شدید؟
  • انگیزه یا علاقه آنها هنگام مشاوره دادن به شما چیست؟ اگر این معامله موفق شود یا شکست بخورد، چه چیزی به دست خواهند آورد؟
  • دانش آنها در این زمینه خاص چیست؟
  • چرا از آنها راهنمایی می‌خواهید؟ (در این مورد با خودتان صادق باشید – از مشاوره گرفتن از افراد صرفاً به این دلیل که فکر می‌کنید آنها با افکار شما موافق هستند خودداری کنید. انتخاب کنید که از افرادی که با شما صادق هستند مشاوره بگیرید.)
  • سابقه آنها چیست؟
  • اگر این فرد با اعمال شما مخالف باشد برای شما چه معنایی دارد؟

همچنین از خود بپرسید که چگونه تصمیم‌گیری می‌تواند بر شما به‌عنوان یک فرد تأثیر بگذارد و آیا این شمارا به سمت تصمیم نادرست سوق می‌دهد؟ اگر تصمیم گرفتید از مشاوره ارائه‌شده توسط یک فرد خاص استفاده کنید، پیشنهادات او را یادداشت کنید و پاسخ‌های خود را به سؤالات بالا مرور کنید.

۳. به یاد داشته باشید که به‌عنوان مدیرعامل، شما در مورد اکثر تصمیمات حرف آخر را می‌زنید.

مشاور شما ممکن است اطلاعات زیادی در مورد موضوع موردنظر داشته باشد. این عالی است و به‌احتمال‌زیاد مفید خواهد بود زیرا شما در مورد مسائل و موضوعات خاص از آنها مشاوره می‌گیرید. بااین‌حال، در پایان روز، شما حرف آخر را در مورد چگونگی ادامه در فرآیند تصمیم‌گیری می‌زنید. شاید مشاور شما در این موضوع تخصص یا تجربه بسیار بیشتری نسبت به شما داشته باشد. این لزوماً به این معنا نیست که آنها درست می‌گویند و شما اشتباه می‌کنید. بخشی از فرآیند تصمیم‌گیری همچنین شامل اعتماد به قلب شما و گرفتن بهترین تصمیم کلی بر اساس احساس شما خواهد بود.

۴. همیشه برای بررسی تصمیمی که گرفته‌اید وقت بگذارید.

پس از مشورت با مشاوران خود در مورد تصمیم، مطمئن شوید که بهترین کار ممکن را انجام می‌دهید. افکار خود را در یک مجله تصمیم بنویسید یا گزینه‌های خود را بر روی درخت احتمال ترسیم کنید. هر روشی را که انتخاب می‌کنید، زمانی را برای بازنگری در نظر بگیرید و مطمئن شوید که آنچه به شما توصیه‌شده است بهترین تصمیم برای حرکت به جلو است. اگر نسبت به آن اطمینان دارید، وقت آن است که برنامه خود را اجرا کنید.

درک انواع مختلف مشاوران، دانستن اینکه شما چه کسی هستید، به یاد داشته باشید که در مورد اکثر تصمیمات شما حرف آخر را می‌زنید و وقت گذاشتن برای بررسی تصمیماتتان، احتمال اشتباهات بزرگ را کاهش می‌دهد. به‌عنوان یک مدیرعامل، شما اغلب چندین پروژه را هم‌زمان انجام می‌دهید. یادگیری تکیه‌بر مشاوران مورد اعتماد به کاهش احتمال اشتباه در شرکت شما کمک می‌کند و مقداری از بار تصمیم‌گیری را از دوش شما کاهش می‌دهد.

انتهای مطلب/