توسط علیرضا روهنده | اردیبهشت ۲۴, ۱۴۰۱ | بازاریابی, مشاوره
یک مشاور بازاریابی برای توسعه مواد تبلیغاتی، افزایش فروش و توسعه پایگاه مشتریان شرکت با مشتریان همکاری میکند. این حرفه به تخصص در زمینه بازاریابی نیاز دارد، بنابراین میتوانید به شرکتها و بخشهای بازاریابی آنها در مورد نحوه تعامل بهتر با مخاطبانشان مشاوره دهید. یادگیری مراحلی که میتوانید برای تبدیلشدن به یک مشاور بازاریابی بردارید ممکن است به شما کمک کند تعیین کنید که آیا این مسیر شغلی برای شما مناسب است یا خیر.
در این مقاله، با لیستی از مهارتها و نکاتی که به شما در موفقیت بیشتر کمک میکند، بحث میکنیم که کدام مشاوران بازاریابی، چقدر میتوانند درآمد داشته باشند و چگونه مشاور بازاریابی شوید.
چگونه یک مشاور بازاریابی شویم؟
از این مراحل برای هدایت مسیر شغلی خود استفاده کنید و یاد بگیرید که چگونه یک مشاور بازاریابی شوید:
۱. مدرک بازاریابی کسب کنید
اکثر مشاوران بازاریابی برای شروع نیاز به مدرک لیسانس در بازاریابی، تجارت یا ارتباطات دارند. درحالیکه گاهی اوقات میتوان بدون مدرک لیسانس بهعنوان مشاور بازاریابی کار کرد، اکثر شرکتها به متخصصان بازاریابی نیاز دارند که مدرک لیسانس داشته باشند. یک دوره آموزشی برای بازاریابی، تجارت یا ارتباطات میتواند اصول مهم فروش و تبلیغات و نحوه مدیریت بودجه را آموزش دهد. شما همچنین مهارتهای نرمی مانند ارتباط، حل مسئله و تجزیهوتحلیل را توسعه میدهید.
۲. تجربه کاری مرتبط به دست آورید
کارفرمایان اغلب مشاوران باتجربه کار در زمینه بازاریابی را ترجیح میدهند. پیگیری فرصتهای کارآموزی در حین کسب مدرک یا کار در یک موقعیت سطح ابتدایی در یک شرکت بازاریابی یا بخش بازاریابی یک شرکت مفید است. این نوع تجربه به فرد دانش بیشتری در مورد توسعه کمپینهای بازاریابی و محتوای بازاریابی میدهد.
۳. مهارتهای خود را توسعه دهید
هنگامی که مدرک و تجربه خود را به دست آوردید، تمام مهارتهای لازم را برای اینکه یک مشاور بازاریابی مؤثر باشید، یاد بگیرید. اکثر مشاوران بازاریابی تمرکز نسبتاً گستردهای دارند، بنابراین کسب مهارتهای مختلف بهجای تمرکز بر یک زمینه بسیار مفید است.
این مهارتها شامل همه چیز از کپیرایتینگ تا تسلط بر آخرین فناوریهای بازاریابی است. بااینحال، اگر در صنعت خاصی کار میکنید که میخواهید بهعنوان مشاور بازاریابی در آن بمانید، ممکن است تصمیم بگیرید مهارتهای مرتبط با آن را نیز در نظر بگیرید. بهعنوانمثال، اگر قصد دارید در بخش مراقبتهای بهداشتی کار کنید تا محصولات مرتبط با سلامت را به بازار عرضه کنید، ممکن است مهارتهایی مانند دانش اصطلاحات پزشکی را توسعه دهید.
۴. گواهینامه کسب کنید
میتوانید برای افزایش اعتبار و کسب تخصص بیشتر در زمینه بازاریابی، دریافت گواهینامهها را در نظر بگیرید. بهعنوانمثال، شما میتوانید گواهینامه در تجزیهوتحلیل یا برنامهریزی مالی کسب کنید. همچنین گواهینامههای خاصی وجود دارد که میتوانید برای نرمافزارهای بازاریابی کسب کنید. ازآنجاییکه اکثر کمپینهای بازاریابی بهصورت آنلاین فعالیت میکنند، کسب گواهی در بازاریابی دیجیتال عاقلانه است. شما میتوانید دورههای آنلاین را بگذرانید و برای بسیاری از این گواهینامهها واجد شرایط شوید.
۵. جستجو برای موقعیتهای مشاوره
متخصصان بازاریابی که آماده تبدیلشدن به مشاوران بازاریابی هستند باید تصمیم بگیرند که آیا میخواهند مستقل بهعنوان صاحب کسبوکار مشاوره خود کار کنند یا میخواهند برای یک شرکت مشاوره کار کنند. هر گزینه مزایا و معایبی دارد و پاسخ مناسب معمولاً بسته به حوزه تخصص و موقعیت شما، پاسخی شخصی است. شرکتهای مشاوره کمی ثبات بیشتری ارائه میدهند و برای شما کار پیدا میکنند. بااینحال، ممکن است در مورد نوع کاری که انجام میدهید بهاندازهای که صاحب کسبوکار خود هستید، انتخاب نداشته باشید.
مشاور بازاریابی چه میکند؟
یک مشاور بازاریابی بسته به نیاز مشتریان شما میتواند وظایف مختلفی داشته باشد و همچنین میتواند در زمینههای خاص بازاریابی مانند بازاریابی دیجیتال تخصص داشته باشد. یک مشاور بازاریابی ممکن است با بخش بازاریابی موجود در یک شرکت کار کند یا به آموزش متخصصان بازاریابی جدیدی که شرکت استخدام میکند کمک کند. بهعنوان یک مشاور بازاریابی، ممکن است توصیههایی را برای بهبود استراتژیهای بازاریابی فعلی، برنامهریزی و اجرای یک کمپین بازاریابی جدید ارائه دهید یا روشها و جریانهای کاری جدیدی را برای بهبود تلاشهای بازاریابی شرکت پیشنهاد دهید. سپس مشاوران بازاریابی از ابزارهای تحلیلی برای سنجش موفقیت ابتکارات شما استفاده میکنند.
محیط کار
عموماً مشاوران بازاریابی در شرکتهای مشاوره کار میکنند البته ممکن است در تجارت خود مشغول باشند. هر دوی این گزینهها به شما این امکان را میدهند که در محیط داخلی یک محیط اداری کار کنید. مشاوران برای ملاقات با مشتریان سفر میکنند اما ممکن است بهصورت مجازی نیز جلساتی داشته باشند. این یک شغل بسیار اجتماعی و مشارکتی است. مشاوران بازاریابی با بخشهای بازاریابی و سایر مشتریان در مورد توسعه کمپینها، محتوا، استراتژیهای تعامل و کمک به نوشتن خط مشی ها صحبت میکنند.
مهارتهای مشاور بازاریابی
مشاوران بازاریابی باید در زمینه کاری خود متخصص باشند. توسعه دانش و مهارتهای مربوط به ایجاد تبلیغات و استراتژی برای کمپینهای بازاریابی بسیار مهم است. مشاوران بازاریابی همچنین مهارتهای نرمی برای تکمیل تواناییهای فنی خود دارند. در اینجا مهارتهای برتر شما بهعنوان یک مشاور بازاریابی به آن نیاز دارید آورده شده است:
مهارتهای خدمات مشتری شامل برقراری ارتباط با مصرفکنندگان و حل مشکلاتی است که ممکن است با محصولات یا خدمات داشته باشند. این مهارتها به اطلاعرسانی استراتژی برای ایجاد ارتباط با مصرفکنندگان و ارائه خدمات بهتر به آنها کمک میکند. مشاوران بازاریابی میتوانند به شرکتها کمک کنند تا این مهارتها را برای بهبود نام تجاری و شهرت خود توسعه دهند. خدمات عالی به مشتریان، مشتریان را تشویق میکند تا تجارت خود را با یک شرکت تکرار کنند.
کپیرایتینگ یک مهارت ضروری برای حرفهایها در بازاریابی است. توانایی نوشتن نسخههای جذاب برای تبلیغات به کمپین بازاریابی کمک میکند تا موفقتر شود. کپی هر پیام یا کلمهای است که در یک تبلیغ وجود دارد. این برای ایجاد انگیزه در مصرفکنندگان برای خرید محصولات و خدمات استفاده میشود. بهعنوان یک مشاور بازاریابی، مسئولیت اصلی شما کمک به شرکتها برای افزایش فروش است، بنابراین این توانایی سودمند است.
بازاریابی یک زمینه ارتباطی است. توانایی صحبتکردن و نوشتن بهاندازه کافی برای انتقال مؤثر معنا برای فروش محصولات ضروری است. مشاوران بازاریابی از مهارتهای ارتباطی برای صحبت با مشتریان و همکاران استفاده میکنند. با مهارتهای ارتباطی قوی، آنها همچنین میتوانند به مشتریان در توسعه این تواناییها کمک کنند.
- نرمافزار اتوماسیون بازاریابی
نرمافزار اتوماسیون بازاریابی با انجام کارهای معمولی مانند ردیابی فروش و فعالیت مشتری به بخش بازاریابی کمک میکند. این برای مشاوران بازاریابی مفید است که بدانند این نرمافزار چگونه کار میکند و چگونه از آن برای اطلاعرسانی استراتژیهای بازاریابی استفاده کنند. مشاوران بازاریابی همچنین ممکن است نرمافزار اتوماسیون را به مشتریان خود توصیه کنند، بنابراین مهم است که دانش این نرمافزار را بهروز نگه دارید.
مشاوران بازاریابی به مشتریان خود کمک میکنند تا مشکلات مربوط به تبلیغات و بازاریابی را حل کنند. بهعنوانمثال، درصورتیکه تبلیغات مشتری سرنخ به دست نیاورد، ممکن است یک مشاور بازاریابی به مشتری کمک کند تا مشکلی را حل کند. برای شناسایی و رفع این مشکل، یک مشاور ممکن است تحقیقات بازار را جمعآوری کند و درباره مخاطبان هدف بیاموزد تا توصیههایی برای بهبود محتوای بازاریابی و افزایش تولید سرنخ ارائه دهد. مهارتهای حل مسئله ضروری است زیرا مشتریان مشاورانی را برای کمک به آنها و حل مسائل خاص استخدام میکنند.
مدیریت رسانههای اجتماعی یک مهارت مفید برای کسانی است که در بازاریابی فعالیت میکنند، زیرا پلتفرمهای رسانههای اجتماعی ابزاری مؤثر و ارزان برای تبلیغ محصولات و خدمات هستند. توانایی ایجاد محتوا و زمانبندی پستها برای جذب مخاطب هدف به افزایش فروش کمک میکند. یک مشاور بازاریابی ممکن است از مهارتهای رسانههای اجتماعی برای توسعه کمپینها استفاده کند و به مشتریان بیاموزد که چگونه بهصورت آنلاین با مصرفکنندگان تعامل کنند تا پایگاه مشتری خود را افزایش دهند.
تحقیقات بازاریابی شامل جمعآوری دادهها در مورد بازار صنعت، فعالیت مشتری و تاریخچه فروش محصولات مشابه است. انجام تحقیقات بازار بسیار مهم است زیرا این دادهها به بخشهای بازاریابی کمک میکند بودجه تعیین کنند و کمپین ایجاد کنند. مشاوران بازاریابی اغلب قبل از مشاوره به یک شرکت تحقیقات بازار را انجام میدهند.
مهارتهای خلاقانه میتواند به مشاور بازاریابی کمک کند تا استراتژیها و کمپینهای منحصربهفردی برای مشتریان طراحی کند که ممکن است به دستیابی به نتایج موفقتری برای مشتریانشان کمک کند. داشتن مهارتهای خلاقانه برای حرفهایها در بازاریابی ضروری است زیرا آنها محتوا تولید میکنند یا در فرایند ایجاد مشارکت دارند. اغلب محتوای زیبا و منحصربهفرد با مخاطب بهتر ارتباط برقرار میکند و میتواند در ایجاد انگیزه در آنها برای انجام کاری مانند خرید موفقتر باشد.
انتهای مطلب/
توسط علیرضا روهنده | اردیبهشت ۱۷, ۱۴۰۱ | بازاریابی, مارکتینگ, مشاوره
مشاور بازاریابی یک متخصص بازاریابی است که در استراتژیهای جذب مشتریان و بهبود فرصتهای تجاری، هم از طریق حفظ مشتریان فعلی و هم از طریق جذب مشتریان جدید، تخصص دارد. از طریق یک کمپین خوب توسعهیافته و هدفمند، یک استراتژی و برنامه بازاریابی موفق به شرکتها کمک میکند تا به اهداف تعریف شده و قابلاندازهگیری دست یابند. این موارد از طریق تحلیل دقیق و کامل موقعیت و وضعیت فعلی شرکت باتوجهبه موقعیت آن در صنعت یا خدمات و ارزیابی موفقیتها، چالشها و منابع موجود مشخص میشود.
کار یک مشاور بازاریابی ماهر، ترکیبی دقیق از نقشهای رهبری و مشاوره است، با توانایی بسیار تحلیلی و خلاق به طور همزمان. یک مشاور بازاریابی توانایی ارزیابی سریع و دقیق عناصر داخلی و خارجی منحصربهفرد مؤثر بر کسبوکار، از رضایت و نیاز مشتری گرفته تا رقبا، روندهای بازار، نوآوریهای تکنولوژیکی و عوامل محیطی را دارد. مشاور بازاریابی در حین تعیین استراتژیهای کوتاهمدت و بلندمدت برای رسیدن به اهداف بازاریابی، باید اطمینان حاصل کند که اهداف برآورده شدهاند و بیانیه مأموریت شرکت در این فرایند گم نمیشود.
اجرای استراتژی بازاریابی یک عملیات ظریف است و نیاز به فردی دارد که بتواند بر پیشرفت نظارت کند و برنامه را تطبیق دهد و در صورت لزوم نوآوری کند. بازهم، تقریباً به طرز متناقضی، یک مشاور بازاریابی ترکیبی از سازمانیافتهترین و جزئیات محور ترین برنامهریز است که میتواند به اصطلاح از روی نقشه حرکت کند و تغییراتی را بر اساس شهود تخصصی و تصمیمگیریهای مبتنی بر تحقیق آغاز کند. این مانند استخدام یک محقق علمی است که می داند چه زمانی به احساسات درونی خود اعتماد کند.
استخدام یک مشاور بازاریابی به کسبوکارها با هزینه بسیار کمتری نسبت به حفظ یک متخصص بازاریابی در کارکنان، امکان دسترسی به یک مجموعه مهارت و اعتماد مغزی باورنکردنی را میدهد. قرارداد با یک مشاور بازاریابی برای کار بر روی پروژههای منتخب بهصورت مستقل یا با همکاری کارکنان داخلی برای شرکتهای کوچک و بزرگ بسیار خوب است.
در یک مشاور بازاریابی به دنبال چه چیزی باشیم؟
مشاوران بازاریابی باید با مردم بسیار خوب باشند و بتوانند دانش عمیقی در مورد رفتارهای مصرفکننده، ارتباطات و فرایندهای بازاریابی نشان دهند. آنها معمولاً مصاحبهکنندگان خبرهای هستند که میتوانند با زیرکی نهتنها موقعیت یک شرکت را در جایگاه خود، بلکه همچنین آنچه مصرفکنندگان را به سمت خرید محصولات یا خدمات سوق میدهد، تحلیل کنند. یک مشاور بازاریابی خوب ایدههایی در مورد چگونگی گسترش کسبوکار در عین حفظ بودجه و کار خوب با مدیریت و کارکنان موجود خواهد داشت.
بهترین مشاوران بازاریابی در تجارت در زمینه ارتباطات، روانشناسی و تجارت مهارت بالایی دارند. آنها مبتکران و شخصیتهای خلاقی هستند که مرعوب فناوریهای جدید نیستند و رویکردهای متفاوتی را برای رسیدن به اهداف موردنظر امتحان میکنند. ناگفته نماند که مشاوران بازاریابی موفق، آغازگرهایی هستند که فرایند را برای دستیابی به نتایج قابلاندازهگیری هدایت میکنند. طبق تعریف، مشاور بازاریابی باید در استراتژی و فرایند بازاریابی تخصص داشته باشد.
وجود متخصصان و مشاوران بازاریابی در زمینهها یا صنایع خاصی مانند مسافرت، املاک، سرگرمی و…غیرعادی نیست. در اینجا برخی از انواع رایج مشاوران بازاریابی آورده شده است:
مشاوران کسبوکارهای کوچک – با کار با مشاغل کوچک خانوادگی یا خصوصی مانند اسپا یا رستوران، این مشاوران بازاریابی به برنامهریزی برای افزایش فروش با بودجه محدود کمک میکنند. آنها به دنبال فرصتهایی برای کار با منابع موجود برای ایجاد کسبوکار و حفظ وفاداری مشتری خواهند بود.
مشاوران بازاریابی آنلاین – این متخصصان بازاریابی بر روی استفاده از اینترنت برای بازاریابی آنلاین یک تجارت متمرکز هستند. اغلب آنها در تبلیغات پرداخت بهازای کلیک (PPC) یا بهینهسازی موتور جستجو (SEO) تخصص دارند تا مصرفکنندگان را به سمت سایتهای مشتری خود سوق دهند. مشتریان این مشاوران از مشاغل کوچک تا شرکتهای بزرگ را شامل میشود.
مشاوران برندسازی شرکتی – زمانی که شرکتها میخواهند یک ظاهر حرفهای، یا نام تجاری و مأموریتی را تعریف کنند، مشاور برندسازی فردی است که برای انجام درست این کار، موردنیاز است. این مشاور بازاریابی در حصول اطمینان از حضور منحصربهفرد و مشخص یک شرکت در بازار، از لوگو و مواد چاپی گرفته تا سربرگ، وبسایت و تابلوهای تبلیغاتی، تجربه دارد.
مشاوران رسانههای اجتماعی – این مرز جدید برای مشاوران بازاریابی به راهاندازی و مدیریت رسانههای اجتماعی کمک میکند – همه چیز از فیسبوک و توییتر گرفته تا HootSuite و Pinterest. آنها در طراحی صفحات و ثبتنام دامنه برای وبسایتها و نوشتن وبلاگها، پستهای فیسبوک و توییتهایی که ترافیک را به وبسایتها هدایت میکنند، کمک خواهند کرد. این مشاوران هم توسط همه استخدام میشوند، از مادرانی که کسبوکارهای کوچک را راهاندازی میکنند تا شرکتهای بزرگ.
مشاوران جذب مشتری – اگر کسبوکارها برای ایجاد درآمد به مشتریان جدید متکی هستند، مشاورانی را استخدام میکنند که در طراحی کسبوکار جدید تخصص دارند. این متخصصان بازاریابی که معمولاً توسط استارتاپها، آژانسهای مسافرتی، هتلها و استراحتگاهها، وکلا، متخصصان امور مالی یا آژانسهای املاک استخدام میشوند، میدانند چگونه سرنخهای تازه جذب کنند.
هنگام استخدام یک مشاور بازاریابی، تصمیم بگیرید که به چه چیزی نیاز دارید و سپس فردی را بیابید که در آن زمینه تجربه و مهارت داشته باشد و ترجیحاً برای صنعت یا خدمات تخصصی شما باشد. درخواست کنید که نمونه کار مشاور را ببینید و از میزان رضایت مشتریان اخیرشان از کاری که انجام شده است مطلع شوید.
انتهای مطلب/
توسط علیرضا روهنده | اردیبهشت ۱۶, ۱۴۰۱ | بازاریابی, مارکتینگ, مشاوره
از آنجایی که مدیران صنعت مد در نظر دارند که چگونه منابع فناوری خود را به حداکثر برسانند، مککینزی و کسب و کار مد پنج موضوع کلیدی را شناسایی کردهاند که میتواند به صنعت کمک کند تا برخی از چالشهای مبرم را برطرف کند، و همچنین فرصتهای بالقوه را باز کند: بررسی واقعیت متاورز، فراشخصیسازی، فروشگاههای متصل، پایان ارتقاء به انتها و ابتدا، و قابلیت ردیابی .
بررسی واقعیت متاورس: (Metaverse reality check) ارزش بازاریابی مد دیجیتال و توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) ممکن است اکنون واضح باشد، اما برندهای مد باید فرصتهای عینی را از تبلیغات تبلیغاتی جدا کنند تا جریانهای درآمدی پایدار ایجاد کنند که از طریق تعامل رو به رشد مصرفکننده با متاورس ارائه میشود.
فراشخصی سازی: (Hyperpersonalization) برندها به زرادخانه رو به رشدی از ابزارها و فناوریهای شخصیسازی دسترسی دارند تا نحوه سفارشیسازی و شخصیسازی روابط با مشتری خود را ارتقا دهند. اکنون فرصتی برای مدیران این است که از داده های بزرگ و هوش مصنوعی برای ارائه تجربیاتی که وفاداری طولانی مدت ایجاد می کند، استفاده کنند.
فروشگاه های متصل: (Connected stores) افزایش بیوقفه تجارت الکترونیک بازیگران مد را وادار کرده است که در مورد نقش فروشگاههای فیزیکی تجدید نظر کنند. مدیران مد میتوانند با استفاده از برنامههای تلفن همراه درون فروشگاهی برای بهبود تجربه درون فروشگاهی و فنآوریهای micro fulfillment (تحقق خرد یک مدل توزیع است که تسهیلات تحقق را در پایگاه مشتری محلی می کند تا زمان تحویل را به یک روز یا کمتر کاهش دهد.) برای استفاده از فروشگاه برای عصر تجارت سریع، به مشکلات مصرفکننده بپردازند.
ارتقاء انتها به انتها: (End-to-end upgrade) ابزارهای دیجیتال و تجزیه و تحلیل بخشهای کلیدی زنجیره ارزش مد را تغییر دادهاند، اما این بهینهسازیها اغلب در سازمانها حذف میشوند و پتانسیل پیشرفتهای متقابل عملکردی را محدود میکنند. برندها باید ادغام زنجیره ارزش سرتاسری را برای ایجاد راههای کارآمدتر و سودآورتر آغاز کنند.
ابتدا قابلیت ردیابی: (Traceability first) سیستمهای ردیابی با نرمافزار ردیابی و کلان داده به برندهای مد کمک میکنند تا به زنجیرههای تامین خود دسترسی پیدا کنند تا کل چرخه عمر محصولات خود را درک کنند، این یک عامل کلیدی برای نقشههای راه پایداری است.
از میان تمام تحولات مبتنی بر فناوری که بر صنعت مد تأثیر میگذارد، یکی از جذابیتهای خاص جهانهای مجازی است که به عنوان متاورز نیز شناخته میشود. هزینه های جهانی برای کالاهای مجازی در سال ۲۰۲۱ به بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار رسید که در سال ۲۰۱۵ بیش از دو برابر شد. با حدود ۳۰ درصد از درآمدهای مربوط به دارایی های مد مجازی. در میان تقاضا برای محصولاتی مانند مد مجازی و NFT، شرکتهای مد با تمرکز بر نوآوری و تجاریسازی متاورس میتوانند بیش از ۵ درصد از درآمد حاصل از فعالیتهای مجازی را طی دو تا پنج سال آینده ایجاد کنند. اما وظیفه تصمیم گیرندگان تمرکز بر فرصت های خاص خواهد بود.
برای بسیاری از برندهای مد، تجربیات مشتری بسیار شخصی سازی شده، سنگ بنای کسب و کار دیجیتالی آنهاست. مشتریان آنها کمتر از این انتظار ندارند. پیشرفت در هوش مصنوعی، تجزیه و تحلیل، و محاسبات ابری به این معنی است که کسب و کارها ابزارهایی برای کار با انواع داده ها در کانال ها در زمان واقعی دارند. این می تواند از حرکت به سمت فراشخصی سازی حمایت کند، که در آن فناوری می تواند به تجارت الکترونیک مبتنی بر جستجو کمک کند تا به کشف فردی محصولات و سبک ها تبدیل شود. این ممکن است مشتریان را قادر می سازد تا به طور معمول به وب سایت ها و بازارهای مدیریت شده، از صفحات فرود گرفته تا پرداخت، دسترسی داشته باشند.برای تحقق بخشیدن به این چشم انداز، ممکن است تصمیم گیرندگان نیاز داشته باشند که داده ها و قابلیت های تجزیه و تحلیل خود را بهینه کنند و آنها را در مقیاس گسترده ارائه دهند.
انتهای مطلب/
توسط علیرضا روهنده | اردیبهشت ۳, ۱۴۰۱ | بازاریابی, مارکتینگ, مشاوره
هنگامی که یک شرکت نیاز به برونسپاری تلاشهای بازاریابی دارد، اغلب وقت آن است که به دنبال مشاوران بازاریابی بگردد.
مشاور بازاریابی یک مشاور خارجی است که با شرکتها برای ایجاد و اجرای استراتژیهای بازاریابی کار میکند.
یک مشاور به ایجاد یک برنامه بازاریابی دقیق، تعیین پیام بازاریابی یک کسبوکار و شناسایی ترکیب بازاریابی مناسب برای رساندن پیام به بازار هدف کمک میکند. اکثر مشاوران نیز در اجرای استراتژی بازاریابی مشارکت دارند. آنها اغلب به نظارت بر نتایج و تنظیم کمپینها کمک میکنند تا اطمینان حاصل شود که شرکتها بهترین نتایج را از تلاشهای بازاریابی خود دریافت میکنند.
چه زمانی یک مشاور بازاریابی استخدام کنیم؟
هم مشاغل کوچک بدون کارشناس بازاریابی و هم شرکتهای بزرگ با بخش بازاریابی اختصاصی میتوانند از مشاوره یک مشاور استفاده کنند. استخدام مشاور بازاریابی میتواند موارد زیر را ممکن کند:
- ارائه مهارتها و تخصصهایی که یک شرکت فاقد آن است.
- ارائه دیدگاه بیرونی به چالشهای داخلی.
- دیدگاه جدیدی در مورد مشتریان یا استراتژیهای بازاریابی.
- تمرکز بر توسعه محصول و عملیات کلی.
مشاوران بازاریابی چه مهارتهایی باید داشته باشند؟
مشاوران بازاریابی برای کار مؤثر با مشتریان خود به ترکیبی از مهارتهای فنی و نرم نیاز دارند. این مشاوران در بازاریابی، تجارت، ارتباطات و روانشناسی مهارت دارند. بسیاری نیز در زمینههای خاصی از فرایند بازاریابی، مانند:
- بازاریابی آنلاین
- بازاریابی از طریق رسانههای اجتماعی
- بازاریابی غیرانتفاعی
- کپیرایتینگ
- تبلیغات چاپی یا تلویزیونی
- روابطعمومی
- بازاریابی پاسخ مستقیم
اگر کسبوکار شما در نظر دارد مشاور بازاریابی استخدام کند، به دنبال مشاوری باشید که بتواند هم تفکر خلاق و هم تحلیل عملی و مبتنی بر نتایج را نشان دهد. هر فردی را که استخدام میکنید باید با رفتار مصرفکننده مخاطبان هدف خود آشنا باشد و مایل به همکاری برای دستیابی به بهترین نتایج ممکن باشد، نه فقط برای سبد سهام خود بلکه برای اهداف کسبوکار شما.
شغل مشاوره بازاریابی چگونه است؟
اگر سابقهای در زمینه بازاریابی، کپیرایتینگ یا تبلیغات دارید، ممکن است بهعنوان مشاور بازاریابی مشغول به کار شوید.
یک مشاور بازاریابی میتواند بهعنوان یک پیمانکار مستقل یا در یک شرکت بازاریابی کار کند. بسیاری از مشاوران کارآفرینانی هستند که کسبوکار خود را راهاندازی کردهاند.
برای موفقیت بهعنوان یک مشاور، باید تحصیلات و تجربه عملی در بازاریابی و هم سابقه کار مستقل و مشارکتی داشته باشید. شما همچنین باید مطالعه کنید:
- بازاریابی رسانههای اجتماعی و پلتفرمهای محبوب رسانههای اجتماعی
- بازاریابی موتورهای جستجو و بهینهسازی موتورهای جستجو
- مدیریت شهرت
- مدیریت تصویر و برند
- رفتار مصرفکننده و روانشناسی مشتری
مشاوران بازاریابی برای توسعه آگاهی از برند یا ترویج یک محصول یا خدمات واحد، با مشاغل نزدیک همکاری میکنند. این شغلی است که مستلزم کار تیمی و مشارکت و همچنین توانایی کار در محیطهای تجاری مختلف در پروژههایی با اهداف و استراتژیهای مختلف است.
چه به دنبال استخدام یک مشاور بازاریابی باشید و چه خودتان به یک مشاور بازاریابی تبدیل شوید، انعطافپذیری، انرژی مشارکتی و تفکر خلاق همه برای یک رابطه موفق بین مشاوران بازاریابی و مشاغلی که با آنها کار میکنند ضروری است.
انتهای مطلب/
توسط علیرضا روهنده | فروردین ۲۸, ۱۴۰۱ | مدیریت, مشاوره
اگر در طول ساختن شرکت و سرمایهگذاری در آینده فناوری، قرار باشد یکچیز یاد بگیرید، این است که هیچ نظری درباره کاری که باید انجام دهید کم نیست؛ اما مهم است به چه کسی نگاه کنیم و مشاوره ارائهشده را چگونه ارزیابی کنیم. برای یک مدیرعامل، یادگیری اینکه با چه کسی مشورت کند و از او مشاوره بگیرد یک مهارت حیاتی است و میتواند تفاوت بین موفقیت و شکست باشد.
در اینجا یک مثال آورده شده است: در سال ۲۰۱۱، ران جانسون بهعنوان مدیرعامل JC Penney استخدام شد. جانسون بهعنوان رئیس سابق خردهفروشی اپل، از استانداردهای بالایی برخوردار بود. بااینحال، مدت کوتاهی پس از به عهده گرفتن مسئولیت در JC Penney، جانسون تعدادی تصمیمات تجاری بد گرفت، ازجمله اخراج ۱۰٪ از کارکنان، اخراج آژانس تبلیغاتی قدیمی JC Penney و خلاص شدن از تخفیف و فروش. سهماهه چهارم ۲۰۱۲ او را میتوان بدترین عملکرد سهماهه در تاریخ خردهفروشیهای عمده در نظر گرفت. در اواخر فوریه، سهام شاهد کاهش ۴۶ درصدی قیمت بود. اندکی پسازاین، جانسون رها شد.
بهاحتمالزیاد، اگر جانسون از تیم خود مشاوره مناسبی دریافت کرده بود، میتوانست از مجموعه تصمیمگیریهای ضعیف اجتناب شود، یا به حداقل برسد. متأسفانه جانسون تنها مدیر اجرایی در تاریخ نیست که تصمیمات ضعیفی اتخاذ میکند و در درازمدت بر یک شرکت تأثیر میگذارد. فکر کنید Blockbuster فرصت خرید Netflix را رد میکند.
پس برای جلوگیری از چنین اشتباهاتی چه باید کرد؟ در اینجا چهار مرحله حیاتی وجود دارد:
- شناخت انواع مختلف مشاوران و بدانید چه زمانی باید از آنها مشاوره بگیرید.
سه سطح از مشاوران وجود دارند و هر یک انواع مختلفی از افکار و نظرات را ارائه میدهند:
- مشاوران برونسپاری رسمی، مانند وکلا، مشاوران تجاری یا حسابداران: این افراد برای کمک به موفقیت شما دستمزد میگیرند. بااینحال، این بدان معنا نیست که نصیحت آنها یک امر تمام و کمال است.
- همکارانی که از نزدیک با آنها کار میکنید و لزوماً بهعنوان مشاور در نظر گرفته نمیشوند: این گروه شامل کارمندان، همکاران، سرمایهگذاران، مشتریان و تأمینکنندگان است. همکاران شما احتمالاً هنگام ارائه مشاوره، شرکت را در ذهن دارند، اما ممکن است انگیزههای شخصی نیز داشته باشند.
- افرادی در زندگی شخصیتان که با آنها روابط کاری ندارید، مانند همسر، دوستان و اعضای خانواده: این افراد معمولاً وقتی به شما توصیه میکنند، رفاه شمارا در ذهن دارند. آنها کمتر درگیر امور روزمره شرکت شما هستند و بیشتر درگیر شما بهعنوان یک فرد هستند.
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که مدیران عامل در فرآیند تصمیمگیری مرتکب میشوند این است که نمیدانند مشاورانشان چه کسانی هستند و تأثیری که میتوانند بر فرآیند تصمیمگیری داشته باشند را درک نکرهاند. استفاده از مشاوره از همه منابع و تفکر در مورد موضوع و مشارکت هر یک میتواند احتمال تصمیمگیری بد را کاهش دهد.
۲. بدانید که مشاوران شما شخصاً چه کسانی هستند و آنها را یادداشت کنید.
هنگامیکه سطوح مختلف مشاوران در اختیارتان را درک کردید، به همان اندازه مهم است که به درون خود نگاه کنید تا بفهمید چرا ممکن است یکی شمارا بیشتر از دیگری تحت تأثیر قرار دهد و چه سوگیریهایی ممکن است برای پذیرش یکراهحل نسبت به راهحل دیگر داشته باشید. همچنین باید بپرسید که آیا به سمت یکراهحل احساسی یا عملی گرایش دارید؟ این بازتابها به حذف تصمیمگیریهای نا بهینه کمک میکند. در یک صفحه گسترده، افرادی را که بهعنوان مشاور در نظر میگیرید یادداشت کنید. اطلاعات زیر را در کنار نام هر فرد درج کنید:
- رابطه شما با آنها چیست؟
- چگونه با آنها آشنا شدید؟
- انگیزه یا علاقه آنها هنگام مشاوره دادن به شما چیست؟ اگر این معامله موفق شود یا شکست بخورد، چه چیزی به دست خواهند آورد؟
- دانش آنها در این زمینه خاص چیست؟
- چرا از آنها راهنمایی میخواهید؟ (در این مورد با خودتان صادق باشید – از مشاوره گرفتن از افراد صرفاً به این دلیل که فکر میکنید آنها با افکار شما موافق هستند خودداری کنید. انتخاب کنید که از افرادی که با شما صادق هستند مشاوره بگیرید.)
- سابقه آنها چیست؟
- اگر این فرد با اعمال شما مخالف باشد برای شما چه معنایی دارد؟
همچنین از خود بپرسید که چگونه تصمیمگیری میتواند بر شما بهعنوان یک فرد تأثیر بگذارد و آیا این شمارا به سمت تصمیم نادرست سوق میدهد؟ اگر تصمیم گرفتید از مشاوره ارائهشده توسط یک فرد خاص استفاده کنید، پیشنهادات او را یادداشت کنید و پاسخهای خود را به سؤالات بالا مرور کنید.
۳. به یاد داشته باشید که بهعنوان مدیرعامل، شما در مورد اکثر تصمیمات حرف آخر را میزنید.
مشاور شما ممکن است اطلاعات زیادی در مورد موضوع موردنظر داشته باشد. این عالی است و بهاحتمالزیاد مفید خواهد بود زیرا شما در مورد مسائل و موضوعات خاص از آنها مشاوره میگیرید. بااینحال، در پایان روز، شما حرف آخر را در مورد چگونگی ادامه در فرآیند تصمیمگیری میزنید. شاید مشاور شما در این موضوع تخصص یا تجربه بسیار بیشتری نسبت به شما داشته باشد. این لزوماً به این معنا نیست که آنها درست میگویند و شما اشتباه میکنید. بخشی از فرآیند تصمیمگیری همچنین شامل اعتماد به قلب شما و گرفتن بهترین تصمیم کلی بر اساس احساس شما خواهد بود.
۴. همیشه برای بررسی تصمیمی که گرفتهاید وقت بگذارید.
پس از مشورت با مشاوران خود در مورد تصمیم، مطمئن شوید که بهترین کار ممکن را انجام میدهید. افکار خود را در یک مجله تصمیم بنویسید یا گزینههای خود را بر روی درخت احتمال ترسیم کنید. هر روشی را که انتخاب میکنید، زمانی را برای بازنگری در نظر بگیرید و مطمئن شوید که آنچه به شما توصیهشده است بهترین تصمیم برای حرکت به جلو است. اگر نسبت به آن اطمینان دارید، وقت آن است که برنامه خود را اجرا کنید.
درک انواع مختلف مشاوران، دانستن اینکه شما چه کسی هستید، به یاد داشته باشید که در مورد اکثر تصمیمات شما حرف آخر را میزنید و وقت گذاشتن برای بررسی تصمیماتتان، احتمال اشتباهات بزرگ را کاهش میدهد. بهعنوان یک مدیرعامل، شما اغلب چندین پروژه را همزمان انجام میدهید. یادگیری تکیهبر مشاوران مورد اعتماد به کاهش احتمال اشتباه در شرکت شما کمک میکند و مقداری از بار تصمیمگیری را از دوش شما کاهش میدهد.
انتهای مطلب/
توسط علیرضا روهنده | فروردین ۲۱, ۱۴۰۱ | مدیریت, مشاوره
مدیریت مؤثر کسبوکار به این معنی است که مدیران با ایجاد تیمی از کارکنان مولد که میتوانند به اهداف شرکت دست یابند، کارایی خود را بهبود میبخشند. همه کسبوکارها در عصر دیجیتال با کارمندان مستقل و تیمهای خودگردان که اعتمادبهنفس دارند و تشویق میشوند تا خودشان تصمیم بگیرند، بهترین کار رادارند.
- اطمینان حاصل کنید که کارکنان شما احساس ارزشمندی میکنند
مؤثرترین مدیران این را درک میکنند رهبری مربوط به مردم است. یک عنصر اساسی رهبری قوی این است که اطمینان حاصل کنید که کارکنان شما احساس میکنند برایشان ارزش قائل هستید. وقتی کارمندان شما احساس میکنند که مورد قدردانی قرارگرفتهاند، احساس غرور، وفاداری و مالکیت شخصی در موفقیت کسبوکار شما ایجاد میکنند. این بدان معنی است که آنها بهاحتمالزیاد در کنار شرکت شما باقی میمانند و رشد میکنند. کارمندان شما برای اینکه احساس ارزشمندی کنند نیازی به پاداشهای گرانقیمت ندارند. در عوض، ایجاد یک رابطه با کارمندانتان سرمایهگذاری بهتری است.
برای کارمندان خود وقت بگذارید: اختصاص زمانی برای یک کارمند نشان میدهد که نیازها و نگرانیهای آنها برای شما مهم است. علاوه بر پرداختن به نگرانیهای آنها، زمان منظم یکبهیک، فرصتی برای راهنمایی و بازخورد سازنده فراهم میکند. اکنونکه افراد بیشتری از خانه کار میکنند، تشخیص اینکه چه زمانی افراد روز بدی را سپری میکنند، سختتر است، بنابراین برخی از تماسهای بداهه با تیم میتواند مفید باشد، جایی که مسائل غیر کاری به شیوهای سادهتر موردبحث قرار میگیرد.
ارتباط دوطرفه: بسیاری از مدیران ارتباطات را بهعنوان یک برخورد یکطرفه میبینند، ابزاری برای بهروز نگهداشتن کارکنان در اطلاعات عملکردی. بااینحال، مدیران موفق این را درک میکنند ارتباط موثرشامل گوش دادن و تبادل بازخورد است. این مدیران کارکنان خود را تشویق میکنند تا ایدهها و نظرات خود را به اشتراک بگذارند، زیرا درک میکنند که وقتی مشارکت فعال در بحثها وجود داشته باشد، ایدههای عالی میتوانند ظاهر شوند.
کار سخت را بشناسید: مردم میخواهند خوب کار کنند؛ و هنگامیکه کارمندان یک کار خوب انجام میدهند، ارائه بازخورد مثبت مؤثرترین شکل تقویت است. بهعبارتدیگر، آنچه را آب میدهیم رشد میکند. هنگامیکه کارمندی سخت کار میکند یا بهنوعی برتری مییابد، با چند کلمه تائید به او پاداش دهید. این کار تا حد زیادی باعث میشود که کارکنان شما احساس کنند که عضوی ارزشمند از تیم هستند؛ و هنگامیکه به توجه کردن جلوی تیم خود به رسمیت شناخته میشوید، سختکوشی آنها نیز شناسایی خواهد شد.
مدیران مؤثر برای صرفهجویی در زمان و افزایش بهرهوری، شیوههای کارآمدی را توسعه میدهند. یک عنصر حیاتی برای هوشمندتر کار کردن، بهبود مهارتهای مدیریت زمان است. این میتواند برای مدیرانی که اغلب از طریق جلسات آنلاین به جهات مختلف کشیده میشوند دشوار باشد. هنگامیکه این اتفاق میافتد، برخی از وظایف ممکن است از بین بروند. برای جلوگیری از این امر، کارشناسان مدیریت زمان نکات زیر را برای کنترل برنامه خود پیشنهاد میکنند.
نحوه برخورد با لیست کارهای خود را تغییر دهید: یک متخصص میگوید مؤثرترین راه برای افزایش بهرهوری این است که تعداد موارد موجود در لیست کارهای خود را محدود کنید. او پیشنهاد میکند سه «مهمترین وظایف» یا MIT را که باید انجام شوند، انتخاب کنید و آنها را اول صبح انجام دهید. پس از تکمیل وظایف با اولویت بالا، میتوانید به کارهای کمتر حساس بروید.
فقط روی امروز تمرکز کنید: برای کاهش اضطراب در مورد لیست عظیم کارهای خود، یک لیست اصلی از همه کارهایی که باید انجام دهید ایجاد کنید. در پایان روز کاری خود، سه MIT برتر خود را به لیست روز بعد خود منتقل کنید. بهاینترتیب میتوانید بدون حواسپرتی از وظایف بیشمار فهرست اصلی خود، بر اولویتهای اصلی خود تمرکز کنید.
«نه» گفتن را بیاموزید: مدیران اغلب خیلی لاغر هستند زیرا احساس میکنند باید کنترل خود را حفظ کنند و بنابراین وظایفی را بر عهده میگیرند که آنها را از اهداف با اولویت بالا دور میکند. همه کارهای با اولویت پایین را در فهرست «به هر قیمتی اجتناب کنید» قرار دهید. بهعبارتدیگر، یاد بگیرید که به وظایف کم اولویت «نه» بگویید یا آنها را محول کنید.
تفویض اختیار: تفویض اختیار فقط تفویض مسئولیت برای تکمیل وظایف نیست، بلکه تفویض اختیار برای نظارت بر کل پروژه نیز میباشد. مؤثرترین مدیران نیازی به مدیریت خرد بر هر تصمیم و هر وظیفهای ندارند. آنها میدانند که باید کنترلی را رها کنند تا زمان خود را برای انجام مهمترین وظیفه رشد کسبوکارشان آزاد کنند.
- اطمینان حاصل کنید که نمایندگان فروش شما زمان و منابع خود را صرف مشتریان مناسب میکنند
ارزش طول عمر مشتری (CLV) معیاری است که کل سود خالص هر مشتری را نشان میدهد. این معیار میتواند به یک شرکت کمک کند تا تعیین کند که ازنظر فروش در آینده از مشتریان خاص چه انتظاراتی میتواند داشته باشد و چقدر پول برای جذب مشتری جدید سرمایهگذاری کند. با این اطلاعات، مدیر فروش میتواند زمان و منابع نمایندگان فروش خود را اولویتبندی کند. بهعنوانمثال، یک مشتری بالقوه که انتظار میرود CLV بالایی داشته باشد، ارزش زمان و هزینه ساعات کاری اضافی را دارد. در مقابل، یک مدیر ممکن است زمان و هزینه صرف شده برای مشتری بالقوه با CLV پایین را محدود کند. یک مدیر فروش ممکن است تصمیم بگیرد که یک برنامه تخفیف یا وفاداری به مشتریان با CLV بالا ارائه دهد تا رضایت و وفاداری کلی مشتری را افزایش دهد.
- از دید شرکتی از کسبوکار خود استفاده کنید
با دید ۳۶۰ درجهای از شرکت شما که توسط هوش تجاری (BI) ارائهشده است، مدیران این اختیار را پیدا میکنند که رشته فکری خود را دنبال کنند و فرصتهای جدید را کشف کنند، روندها را در زمان وقوع شناسایی کنند و مشکلات بالقوهای را که میتوانند به فرصت تبدیل شوند، شناسایی کنند.
انتهای مطلب/