توسط علیرضا روهنده | فروردین 21, 1401 | مدیریت, مشاوره
مدیریت مؤثر کسبوکار به این معنی است که مدیران با ایجاد تیمی از کارکنان مولد که میتوانند به اهداف شرکت دست یابند، کارایی خود را بهبود میبخشند. همه کسبوکارها در عصر دیجیتال با کارمندان مستقل و تیمهای خودگردان که اعتمادبهنفس دارند و تشویق میشوند تا خودشان تصمیم بگیرند، بهترین کار رادارند.
- اطمینان حاصل کنید که کارکنان شما احساس ارزشمندی میکنند
مؤثرترین مدیران این را درک میکنند رهبری مربوط به مردم است. یک عنصر اساسی رهبری قوی این است که اطمینان حاصل کنید که کارکنان شما احساس میکنند برایشان ارزش قائل هستید. وقتی کارمندان شما احساس میکنند که مورد قدردانی قرارگرفتهاند، احساس غرور، وفاداری و مالکیت شخصی در موفقیت کسبوکار شما ایجاد میکنند. این بدان معنی است که آنها بهاحتمالزیاد در کنار شرکت شما باقی میمانند و رشد میکنند. کارمندان شما برای اینکه احساس ارزشمندی کنند نیازی به پاداشهای گرانقیمت ندارند. در عوض، ایجاد یک رابطه با کارمندانتان سرمایهگذاری بهتری است.
برای کارمندان خود وقت بگذارید: اختصاص زمانی برای یک کارمند نشان میدهد که نیازها و نگرانیهای آنها برای شما مهم است. علاوه بر پرداختن به نگرانیهای آنها، زمان منظم یکبهیک، فرصتی برای راهنمایی و بازخورد سازنده فراهم میکند. اکنونکه افراد بیشتری از خانه کار میکنند، تشخیص اینکه چه زمانی افراد روز بدی را سپری میکنند، سختتر است، بنابراین برخی از تماسهای بداهه با تیم میتواند مفید باشد، جایی که مسائل غیر کاری به شیوهای سادهتر موردبحث قرار میگیرد.
ارتباط دوطرفه: بسیاری از مدیران ارتباطات را بهعنوان یک برخورد یکطرفه میبینند، ابزاری برای بهروز نگهداشتن کارکنان در اطلاعات عملکردی. بااینحال، مدیران موفق این را درک میکنند ارتباط موثرشامل گوش دادن و تبادل بازخورد است. این مدیران کارکنان خود را تشویق میکنند تا ایدهها و نظرات خود را به اشتراک بگذارند، زیرا درک میکنند که وقتی مشارکت فعال در بحثها وجود داشته باشد، ایدههای عالی میتوانند ظاهر شوند.
کار سخت را بشناسید: مردم میخواهند خوب کار کنند؛ و هنگامیکه کارمندان یک کار خوب انجام میدهند، ارائه بازخورد مثبت مؤثرترین شکل تقویت است. بهعبارتدیگر، آنچه را آب میدهیم رشد میکند. هنگامیکه کارمندی سخت کار میکند یا بهنوعی برتری مییابد، با چند کلمه تائید به او پاداش دهید. این کار تا حد زیادی باعث میشود که کارکنان شما احساس کنند که عضوی ارزشمند از تیم هستند؛ و هنگامیکه به توجه کردن جلوی تیم خود به رسمیت شناخته میشوید، سختکوشی آنها نیز شناسایی خواهد شد.
مدیران مؤثر برای صرفهجویی در زمان و افزایش بهرهوری، شیوههای کارآمدی را توسعه میدهند. یک عنصر حیاتی برای هوشمندتر کار کردن، بهبود مهارتهای مدیریت زمان است. این میتواند برای مدیرانی که اغلب از طریق جلسات آنلاین به جهات مختلف کشیده میشوند دشوار باشد. هنگامیکه این اتفاق میافتد، برخی از وظایف ممکن است از بین بروند. برای جلوگیری از این امر، کارشناسان مدیریت زمان نکات زیر را برای کنترل برنامه خود پیشنهاد میکنند.
نحوه برخورد با لیست کارهای خود را تغییر دهید: یک متخصص میگوید مؤثرترین راه برای افزایش بهرهوری این است که تعداد موارد موجود در لیست کارهای خود را محدود کنید. او پیشنهاد میکند سه «مهمترین وظایف» یا MIT را که باید انجام شوند، انتخاب کنید و آنها را اول صبح انجام دهید. پس از تکمیل وظایف با اولویت بالا، میتوانید به کارهای کمتر حساس بروید.
فقط روی امروز تمرکز کنید: برای کاهش اضطراب در مورد لیست عظیم کارهای خود، یک لیست اصلی از همه کارهایی که باید انجام دهید ایجاد کنید. در پایان روز کاری خود، سه MIT برتر خود را به لیست روز بعد خود منتقل کنید. بهاینترتیب میتوانید بدون حواسپرتی از وظایف بیشمار فهرست اصلی خود، بر اولویتهای اصلی خود تمرکز کنید.
«نه» گفتن را بیاموزید: مدیران اغلب خیلی لاغر هستند زیرا احساس میکنند باید کنترل خود را حفظ کنند و بنابراین وظایفی را بر عهده میگیرند که آنها را از اهداف با اولویت بالا دور میکند. همه کارهای با اولویت پایین را در فهرست «به هر قیمتی اجتناب کنید» قرار دهید. بهعبارتدیگر، یاد بگیرید که به وظایف کم اولویت «نه» بگویید یا آنها را محول کنید.
تفویض اختیار: تفویض اختیار فقط تفویض مسئولیت برای تکمیل وظایف نیست، بلکه تفویض اختیار برای نظارت بر کل پروژه نیز میباشد. مؤثرترین مدیران نیازی به مدیریت خرد بر هر تصمیم و هر وظیفهای ندارند. آنها میدانند که باید کنترلی را رها کنند تا زمان خود را برای انجام مهمترین وظیفه رشد کسبوکارشان آزاد کنند.
- اطمینان حاصل کنید که نمایندگان فروش شما زمان و منابع خود را صرف مشتریان مناسب میکنند
ارزش طول عمر مشتری (CLV) معیاری است که کل سود خالص هر مشتری را نشان میدهد. این معیار میتواند به یک شرکت کمک کند تا تعیین کند که ازنظر فروش در آینده از مشتریان خاص چه انتظاراتی میتواند داشته باشد و چقدر پول برای جذب مشتری جدید سرمایهگذاری کند. با این اطلاعات، مدیر فروش میتواند زمان و منابع نمایندگان فروش خود را اولویتبندی کند. بهعنوانمثال، یک مشتری بالقوه که انتظار میرود CLV بالایی داشته باشد، ارزش زمان و هزینه ساعات کاری اضافی را دارد. در مقابل، یک مدیر ممکن است زمان و هزینه صرف شده برای مشتری بالقوه با CLV پایین را محدود کند. یک مدیر فروش ممکن است تصمیم بگیرد که یک برنامه تخفیف یا وفاداری به مشتریان با CLV بالا ارائه دهد تا رضایت و وفاداری کلی مشتری را افزایش دهد.
- از دید شرکتی از کسبوکار خود استفاده کنید
با دید ۳۶۰ درجهای از شرکت شما که توسط هوش تجاری (BI) ارائهشده است، مدیران این اختیار را پیدا میکنند که رشته فکری خود را دنبال کنند و فرصتهای جدید را کشف کنند، روندها را در زمان وقوع شناسایی کنند و مشکلات بالقوهای را که میتوانند به فرصت تبدیل شوند، شناسایی کنند.
انتهای مطلب/
توسط علیرضا روهنده | فروردین 14, 1401 | مدیریت, مشاوره
وقتی یک کسبوکار کوچک را مدیریت میکنید، بهراحتی میتوانید احساس ناراحتی کنید. در اینجا راههایی برای ساده کردن و آسان کردن مدیریت کسبوکار کوچک وجود دارد.
مدیریت یک کسبوکار کوچک کار سختی است. شما مسئول تمام جزئیات، از فروش گرفته تا بازاریابی، استخدام، اخراج، اجاره و موجودی هستید. وقتی به میلیونها جزئیات مختلف توجه میکنید، بهراحتی میتوانید احساس ناراحتی کنید. خبر خوب این است که راههایی برای سادهسازی و تسهیل مدیریت کسبوکارهای کوچک وجود دارد.
۱. عملیات خود را خودکار کنید
ضربالمثل درست است – زمان پول است. این امر بهویژه زمانی صادق است که شما یک کسبوکار کوچک را اداره میکنید و زمان محدودی برای رسیدگی به تمام عملیاتهای روزانه دارید.
شما میتوانید با استفاده از اتوماسیون برای افزایش کارایی خود، هر دقیقه را حساب کنید. میتوانید از اپلیکیشن ها و برنامهها برای ضبط جدولهای زمانی، ردیابی موجودی، مدیریت پول و موارد دیگر استفاده کنید. برنامههای بهرهوری میتوانند فهرست کارهای شمارا خودکار کنند و پیگیری کارهای فوری و برنامهریزی روزهای پرمشغلهتان را آسانتر کنند. برنامههای زیادی وجود دارد که برای مدیریت کسبوکارهای کوچک طراحیشدهاند، بنابراین میتوانید آنهایی را که برای عملکردتان مناسب هستند انتخاب کنید. ردیابی تمام اطلاعاتی که باعث میشود کسبوکار شما بهصورت دستی اداره شود، برای همیشه زمان میبرد، اما اتوماسیون آن را سریع و آسان میکند و زمان شمارا برای کارهایی که نیاز به لمس انسانی دارند، آزاد میکند.
برخی از این اتوماسیونها هزینهدارند، بنابراین باید هزینه را در مقابل مدتزمانی که انتظار دارید برای صرفهجویی در هزینه صرفهجویی کنید، بسنجید. سایر انواع اتوماسیون، مانند تنظیم پرداخت خودکار صورتحساب از طریق بانک شما، رایگان هستند.
۲. با فناوری مورد انتظار مشتریانتان همراه باشید
این روزها، مشتریان از همه کسبوکارها انتظار دارند که از فناوری فعلی استفاده کنند تا تجربه مصرفکننده خود را بهتر، سریعتر و ارزانتر کنند. همه ما گوشیهای هوشمند حمل میکنیم و انتظار داریم بتوانیم با کسبوکارهایی که دوست داریم بهصورت آنلاین و در برنامهها ارتباط برقرار کنیم.
بخشی از مدیریت کسبوکارهای کوچک این است که مطمئن شوید برند شما برای مشتریان شما جذاب است. یک وبسایت باکیفیت بالا راهاندازی کنید و همان سطح فناوری را ارائه دهید که مشتریانتان را راضی میکند. راهاندازی وبسایت خود را بهگونهای در نظر بگیرید که مشتریان بتوانند بهصورت آنلاین قرار ملاقات بگذارند – آنها از راحتی کار راضی خواهند بود و دفترچه قرار ملاقات شما پر میشود. یکراه آسان برای مدیریت این جنبه این است که با مشتریان خود صحبت کنید – از آنها بپرسید که آیا نیازهای آنها را برآورده میکنید و آیا چیز دیگری وجود دارد که آنها مایل باشند از کسبوکار شما ببینند.
شما همچنین باید پیشرفتهای تکنولوژیکی در صنعت خود را پیگیری کنید. آیا پیشرفتهای جدیدی وجود دارد که به شما کمک میکند بهتر از مشتریان خود مراقبت کنید؟ برای مثال، اگر یک استودیوی یوگا دارید، ممکن است بخواهید هنگام تمرین به مشتریان خود دستگاههای سنجش ضربان قلب را پیشنهاد دهید تا بتوانند وضعیت تناسباندام خود را بهتر پیگیری کنند.
۳. وظایف را تفویض کنید
مدیریت کسبوکارهای کوچک فقط به شما و کسبوکار مربوط نمیشود، بلکه به مدیریت مؤثر کارمندان نیز میپردازد. این کسبوکار شماست و ممکن است از اینکه به دیگران اجازه مدیریت هیچ بخشی از آن را بر عهده نگیرید بیمیل باشید، اما دانستن زمان واگذاری میتواند باعث صرفهجویی در وقت و سردرد نوبت.
اگر کارمندان منظمی دارید، میتوانید آنها را آموزش دهید تا کارها را به روش شما انجام دهند تا زمانی که آماده باشند مسئولیت بخشهایی از کسبوکار را بر عهده بگیرند. در غیر این صورت، استخدام یک مترجم آزاد یا کارگر قراردادی برای پروژههایی که نیاز به زمان، کار یا تخصص دارند، ممکن است بهتر باشد.
۴. هرگز بودجه خود را فراموش نکنید
بودجه ابزار ضروری برای تعیین هزینههای پیشبینیشده، آماده شدن برای روزهای مبادای اجتنابناپذیر و حفظ سلامت مالی شما است. مهم نیست که چقدر کارهای روزانه شلوغ میشوند، همیشه باید به وضعیت مالی کسبوکار خود توجه داشته باشید تا مطمئن شوید که در یک موقعیت امن و باثبات هستید.
به یاد داشته باشید که بودجه شما یک سند پویا است. همانطور که نیازهای کسبوکار شما رشد میکند و تغییر میکند، باید بودجه خود را مجدداً ارزیابی کنید و هرگونه تنظیمات لازم را انجام دهید. کارشناسان توصیه میکنند همه هزینههای بودجهای خود را بهصورت ماهانه بررسی کنید تا در مسیر خود باقی بمانید.
۵. موجودی خود را مدیریت کنید
وقتی محصولی را میفروشید، بخشی از نقش مدیریتی شما مدیریت موجودی شما خواهد بود. اینجایی است که میتوانید از اتوماسیون برای ردیابی نیازهای موجودی خود استفاده کنید.
همچنین در صورت ارائه خدمات، باید موجودی خود را مدیریت کنید – نیروی انسانی و منابع محدودی برای کار با آنها دارید و باید مطمئن شوید که هر دو در زمانهای مناسب کافی هستند تا مشتریان خود را راضی نگهدارید.
۶. اهداف مشخصی را تعیین کنید
بیشتر مدیریت کسبوکارهای کوچک بر روی کارهای روزمره متمرکز است – اطمینان از داشتن موجودی مناسب، راضی نگهداشتن مشتریان، توجه به امور مالی و موارد دیگر. بااینحال، مراقب باشید که اجازه ندهید این کار روزانه اهداف بلندمدت شمارا برای رشد تحتالشعاع قرار دهد.
بهترین راه برای زیر نظر گرفتن تصویر کلان این است که اهداف مشخص و قابلاندازهگیری تعیین کنید و مرتباً بررسی کنید تا مطمئن شوید که در مسیر درست حرکت میکنید. اهداف شما ممکن است منعکسکننده تعداد معینی از مشتریان ارائهشده، تعداد معینی از محصولات فروختهشده یا معیارهای دیگری از موفقیت باشد. شاید بخواهید به شعبه دومتان را افتتاح کنید- این هم هدف دیگری است که میتوانید آن را دنبال کنید.
اهداف خود را بنویسید و مرتباً آنها را مرور کنید تا کسبوکارتان در مسیر درست حرکت کند.
انتهای مطلب/
توسط علیرضا روهنده | فروردین 7, 1401 | مدیریت, مشاوره
سال نو، اگرچه همیشه زمانی برای نگاه کردن به جلو و برنامهریزی از قبل است، اما فرصتی برای نگاه کردن به گذشته و تفکر فراهم میکند. زمان آن فرارسیده است که به رشد شخصی و رهبری خود فکر کنید و از افرادی که در سفرتان از شما حمایت کردند تشکر کنید.
حتی اگر این حمایت بهسادگی یک نصیحت باشد.
چیزی که امروز در اینجا میخوانید بهترین توصیههای چهار مدیر اجرایی برای رشد و ارتقای شماست.
۱. از زمان همه بهترین استفاده را ببرید.
یک مسئولیت بزرگ برای هر مدیری تفویض وظایف است. موفقیت در این کار نهتنها به مهارت و سازماندهی بالایی نیاز دارد، بلکه نیاز به قضاوت و دیدگاه دارد.
اکثر مدیران کار خود را در بالاترین سطح شروع نمیکنند و در نقشهای قبلی در هیئتهای نمایندگی حضورداشتهاند. وقتی به سمت بالا حرکت میکنید، داشتن این چشمانداز بودن در سمت کارمند ارزشمند است.
به همین دلیل، یکی از توصیههای تینا بیکن دیفریس، رئیس و مدیرعامل Big Frog Custom T-Shirts & More این است که هرگز از کسی نخواهید کارهایی را انجام دهد که خودتان انجام نمیدهید.
او میگوید: افزایش ارزش مهمترین کاری است که میتوانید هنگام عضویت در یک تیم انجام دهید، بنابراین مطمئن شوید که هر مسئولیتی که به من محول میکنم ارزشافزودهای دارد.
۲. شفاف بمانید.
بانی میشلی و تریسی رومر، بنیانگذاران و مدیران عامل Shred415، میگویند: یکی از چیزهایی که هنگام پرورش فرهنگ شرکتی مثبت هرگز نباید دستکم بگیرید، قدرت صداقت و شفافیت است.
مدیران اجرایی میگویند: بزرگترین توصیهای که به ما داده شد این است که در همه جنبههای برندمان معتبر و شفاف باقی بمانیم: از جنبه داخلی، تجارت و در جنبه خارجی، مشتری روبهرو.
آنها به اشتراک گذاشتند که شفاف بودن به کارمندانشان این امکان را میدهد تا بفهمند چرا تصمیمهای خاصی میگیرند و این کار باعث میشود در عین اینکه احتراممان را به تیم و معیشت آنها نشان میدهیم، مشارکت افزایش یابد.
این نوع شفافیت به برند عمومی شما نیز منتقل میشود، زیرا فرهنگ القاشده در داخل بر نحوه درک و تجربه شرکت شما توسط افرادی که میخواهید به آنها دسترسی پیدا کنید تأثیر میگذارد.
۳. برای پیشرفت از قانون ۸۰/۲۰ پیروی کنید.
پیشرفت فوری و هوشمندانه به سمت نتایج برتر اغلب توسط رهبران اولویتبندی میشود زیرا بسیاری از آنها با این تصور عمل میکنند که گاهی اوقات نمیتوانید منتظر همه اطلاعات یا دادهها باشید مگر اینکه بخواهید در بلاتکلیفی فلج شوید.
جف ملنیک، رئیس رستوران و بار ورزشی پیتزا بوستون، این اصل را که به استیو کارلی، مدیرعامل سابق Red Robin نسبت میدهند، رعایت میکند. به گفته ملنیک، “کارلی یک رهبر قابلتوجه بود که با پیروی از قانون ۲۰/۸۰ رهبری کرد. اگر ۸۰ درصد اطلاعات را در اختیار داشته باشید و به آن اعتقاد داشته باشید، بهاندازه کافی برای تصمیمگیری و حرکت روبهجلو دارید.”
۴. اگر شکسته نیست آن را بشکنید.
جیسون لورانت، رئیس و مدیر ارشد اجرایی AtWork Group میگوید: من معتقدم تأثیرگذارترین توصیهای که دریافت کردهام از سوی بنیانگذار AtWork، جان دی هال جونیور بوده است. “در یکی از مکالمات ما در مقطعی از من خواست تا تنظیماتی را انجام دهم که لازم نیست. من این اشتباه را کردم که به او گفتم “اگر خراب نیست، آن را تعمیر نکن.” که او پاسخ داد، “جیسون، متوجه نیستی. اگر شکسته نیست، آن را بشکنید!”
این توصیه به Leverant کمک کرد تا به نحوه عملکرد AtWork بهعنوان یک سازمان پرسنل حق رأی نگاه کند. Leverant خاطرنشان میکند: “من همیشه به دنبال راههایی برای بهبود کاری هستم که انجام میدهیم. “فقط خوب ” برای من بهاندازه کافی خوب نیست و این طرز فکر کمک کرد AtWork به سطح دیگری از موفقیت برود.”
با شروع سال جدید مدتی در روز خود را به تأمل در مورد توصیههایی که مربیان باتجربه به شما دادهاند اختصاص دهید. مشخص کنید که کدام آموزهها را به ساختار ارزش حرفهای خود نزدیک خواهید کرد و از آنها برای شروع سال با یک نکته مثبت استفاده کنید.
انتهای مطلب/
توسط علیرضا روهنده | اسفند 7, 1400 | فروش, مارکتینگ
اداره یک مطب دندانپزشکی به دلایل متعددی کار پرمسئولیتی است. یکی از چالشبرانگیزترین آنها شامل این واقعیت است که شما باید یک تجارت موفق را مدیریت کنید و درعینحال مراقب سلامت دهان و دندان همه بیماران خود باشید. ایجاد تعادل در زمان رسیدگی به نیازهای کسبوکار میتواند چالشبرانگیز باشد. بهخصوص اینکه شما سالها صرف تلاش برای تبدیلشدن به یک متخصص دندانپزشکی کردهاید و زمان کمی برای تبدیلشدن به یک متخصص کسبوکار باقیمانده است. درحالیکه نگرانی اصلی هر دندانپزشکی سلامت دهان و دندان بیمارانش است، لازم است جریان نقدی را نیز در مطب خود حفظ کند. این برای اطمینان از ادامه رشد آن بسیار مهم است. به همین دلیل است که باید چند گزینه را برای افزایش توانایی خود در کسب درآمد در نظر بگیرید. با در نظر گرفتن این هدف، در اینجا ۵ مورد از بهترین راههایی که هر دندانپزشکی باید برای افزایش درآمد در نظر بگیرد، آورده شده است.
ظرفیت پذیرش بیمار خود را افزایش دهید
برای درک اینکه هر چه مشتریان بیشتری داشته باشید، درآمد بیشتری به دست خواهید آورد، نیازی به مدرک تحصیلات تکمیلی در تجارت نیست. هنگامیکه یک مطب دندانپزشکی را اداره میکنید، تنها راه برای پذیرش بیماران بیشتر، گسترش آن است. ممکن است نیاز به سرمایهگذاری اولیه داشته باشد؛ اما میتوانید گزینههای زیر را در نظر بگیرید:
- اضافه کردن اتاقهای درمان
- اضافه کردن اتاقهای بهداشتی
- استخدام کارکنان اداری بیشتر
- استخدام متخصص بهداشت و دندانپزشک اضافی
هنگامیکه ظرفیت خود را برای پذیرش بیماران افزایش دادید، بازگشت سرمایه را مشاهده خواهید کرد.
بیماران بیشتری را جذب کنید
اگر در حال حاضر بیماران کافی برای پر کردن تمام رزروهای موجود خود را جذب نمیکنید، یک مشکل محسوب میشود. اینها محتملترین مشکلاتی هستند که باید به آنها رسیدگی کنید:
- فقدان بازاریابی
- موقعیت مکانی ضعیف
از سوی دیگر، اگر اخیراً تعداد بیمارانی را که مطب شما میتواند اداره کند افزایش دادهاید و به دنبال افزایش محبوبیتتان هستید، ممکن است نیاز به سرمایهگذاری در بازاریابی داشته باشید.
فروش ضایعات دندان
هنگامیکه کار ترمیم را روی بیمارانی انجام میدهید که قبلاً روی آنها کارشده است، احتمال زیادی وجود دارد که مواد باقیمانده حاوی فلزات گرانبها باشد. شاید ندانید که اگر این فلزات برای خلوص جدا و تصفیه شوند، میتوانند ارزشمند باشند. آنها احتمالاً حاوی فلزات گرانبهایی مانند طلا، پالادیوم، آلومینیوم و نقره هستند. شما میتوانید ضایعات دندانی خود را با کمک شرکتی که چنین موادی را تصفیه میکند، بهصورت نقدی بفروشید.
اقدامات گرانقیمت را بیشتر انجام دهید
اگر بیشتر کاری که انجام میدهید شامل معاینات منظم باشد، حاشیه سود شما کمتر خواهد بود. بهخصوص، در مقایسه با اکثر کارهای شما که شامل کارهای مرمت پیچیدهتر و پرهزینهتر است. استخدام یک دندانپزشک جدید در مطب به شما این امکان را میدهد که تعداد روشهای پیچیدهتری را که میتوانید ارائه دهید دو برابر کنید.
هر متخصص مراقبتهای بهداشتی بهناچار مراقبت از بیماران خود را بهعنوان اولویت اصلی در نظر میگیرد؛ اما یک مطب خصوصی نیز یک تجارت است و برای ادامه فعالیت باید درآمد ایجاد کند. گزینههایی مانند فروش ضایعات دندان را برای افزایش درآمد در نظر بگیرید. این میتواند تضمین کند که در مطب دندانپزشکی خود با مشکلات مالی مواجه نشوید.
انتهای مطلب/
توسط علیرضا روهنده | بهمن 9, 1400 | بازاریابی
دادهها ابزار قدرتمندی در بازاریابی محتوا هستند، اما درک آن برای خوانندگان ممکن است سخت باشد مگر اینکه بهخوبی ارائه شوند. یکی از راهحلها، ارائه یک تفکیک بصری از دادهها درزمینهٔ ای است که خواندن یا اسکن آن برای کاربر عادی وب آسانتر است.
بیایید نگاهی بیندازیم که چگونه بازاریابی محتوای تجسم داده میتواند برای کسبوکار شما کار کند.
ارزش دادهها در بازاریابی محتوا
ازآنجاییکه روشهای مرسوم تبلیغات اعتبار خود را از دست میدهند، شرکتها نقش خود را بهعنوان تولیدکننده محتوا پذیرفتهاند؛ اما همانطور که مشخص است، دادهها در تولید محتوا بهشدت کم استفاده میشوند. در نگاه اول، ممکن است دادهها آنقدرها قانعکننده به نظر نرسند. بالاخره این فقط مجموعهای از اعداد است، درست است؟
بیایید آن را تجزیه کنیم. کاربر عادی وب احتمالاً فقط حدود ۲۰ درصد از کلمات یک صفحه را میخواند، اما اگر بهصورت کوتاه و بصری ارائه شود، بلافاصله همان اطلاعات را درونی میکند. دلیلی وجود دارد که محتوای بصری در اینترنت امروزی بسیار محبوب است. ما بهعنوان کاربران وب، پنج برابر بیشتر از سال ۱۹۸۶ با اطلاعات بیش از ۱۰۰۰۰۰ کلمه در روز غرقشدهایم.
در حقیقت، دادهها ارزش بسیار زیادی دارند. میتوانند داستان بگویند و به یک روایت اعتبار بی افزاید و میتوانند این کار را به شیوهای مختصر و ازنظر بصری جذاب انجام دهند. روزنامههای بزرگ زمان و پول قابلتوجهی را در روزنامهنگاری داده سرمایهگذاری کردهاند، با این درک که دادهها میتوانند کاری را انجام دهند که متن نوشتهشده نمیتواند. با تجسم خوب دادهها، خواننده میتواند اطلاعات را در کمتر از ۱/۱۰ ثانیه درک کند.
تجسم دادهها را در استراتژی بازاریابی محتوایی خود بگنجانید
به بیان ساده، دادهها نمیتوانند بهتنهایی بایستند. همچنین اگر میخواهید داستانی قانعکننده بگویید، باید به روشی مؤثر از آن استفاده کنید. طراحی بصری یکی از بخشهای مهم پازل است، اما اگر چیزی برای گفتن ندارید، تجسمهای فانتزی برای شما مفید نخواهد بود. برای بیان یک داستان متقاعدکننده و مبتنی برداده، مراحل زیر را در نظر بگیرید.
۱. جمعآوری دادهها
روشهای مختلفی برای جمعآوری دادهها در مورد موضوع شما وجود دارد و یکی از این راهها استفاده از ابزارهای هوش تجاری است. کسبوکارها نهتنها برای رشد و بهبود، بلکه برای مدیریت عملیات روزانه خود از دادهها استفاده میکنند. نرمافزار هوش تجاری را وارد کارکنید چراکه اطلاعاتی در مورد عملکرد گذشته تولید میکند و به پیش بینی رویدادهای آینده در مورد شرکت شما کمک میکند.
نرمافزار هوش تجاری برای تولید دادههای داخلی عالی است که بسیاری از آنها میتوانند در بازاریابی محتوا مفید باشند. بااینحال، برای دادههای خارجی، شما باید کارهایی را انجام دهید. بسته به صنعت خود، ممکن است بخواهید یک پرسشنامه را مدیریت کنید، یک نظرسنجی انجام دهید یا بهسادگی اطلاعات خام را جمعآوری کنید.
۲. اطلاعات خود را درک کنید
انسانها عاشق مصرف دادههای بصری خوب هستند. درعینحال، نرمافزار خوب، تجسمهای دادهای کاملاً قابلدرک را ایجاد میکند البته اینها فقط نباید در مورد هوش تجاری باشد. بهعنوانمثال، یک برنامه اساساً برای همهچیز وجود دارد. ما از تجسم دادهها برای نشان دادن الگوهای خواب، کالری دریافتی، تعداد قدمهایی که پیادهروی میکنیم و موارد دیگر استفاده میکنیم.
نگاهی دقیقتر به دادههای کسبوکار خود بیندازید و بپرسید که از کجا آمده است. چرا جمعشان کردهاید؟ برای چه مخاطبانی جمع شده بودند؟ در مورد دادههای هوش تجاری، شما احتمالاً اطلاعات را برای استفاده داخلی جمعآوری کردهاید.
اما بیایید یک دقیقه خارج از چارچوب فکر کنیم. اینفوگرافیک های شرکتی تمایل دارند از تحقیقات سایر نهادها استفاده کنند یا بهسادگی تصاویری از پستهای وبلاگ نوشتهشده ایجاد کنند. از سوی دیگر، دادههای اصلی شما میتوانند بیش از هدایت تصمیمات بازاریابی انجام دهند. همچنین میتوانند یک نقطه پرش برای محتوای شگفتانگیز باشند.
۳. یک روایت برای دادههای خود ایجاد کنید
وقتی حقایق سخت را در اختیار دارید، باید بفهمید که با آنها چه کارکنید. دادههای شما ممکن است به شما نشان دهد که دهها یا حتی صدها خریدار منحصربهفرد را تأمین میکنید، بنابراین خلاق باشید. اطلاعاتی مانند الگوهای خرید را علاوه بر سن، جنسیت و گروه درآمد ارزیابی کنید.
صرفنظر از نوع دادهای که برای استفاده در محتوای خود انتخاب میکنید، آنقدر داده محور نباشید که عنصر انسانی را از دست بدهید. اگر نتوانید بینش خود را به یک داستان معنادار تبدیل کنید که با پایگاه خوانندگان شما صحبت میکند، دادههای شما پای خود را از دست خواهند داد.
غذای آماده: داستان کلید اصلی است
ناشران محتوا میخواهند اطلاعات کاملاً تحقیقشده و دیدگاههای تازه را ببینند – زیرا این همان چیزی است که پایگاه خوانندگان آنها میخواهد. بهعنوان یک تولیدکننده محتوا، وظیفه شما این است که آمار مناسب را با محتوای خود جفت کنید تا داستان خود را بهصورت بصری بیان کنید. با جمعآوری دادهها و گنجاندن آنها بهطور هوشمندانه در محتوای خود، مبنایی برای یک داستان بصری عالی خواهید داشت که مخاطب را به روشهایی که هرگز فکرش را نمیکردید درگیر میکند.
انتهای مطلب/