توسط علیرضا روهنده | شهریور 22, 1402 | تحلیل استراتژیک کسب و کار
چندین مرحله در رشد شخصی وجود دارد که با رشد یک کسب و کار موفق همراه است. از خودآگاهی گرفته تا تحمل ریسک، بسیاری از کلمات رایج در کارآفرینی در واقع از روانشناسی رایج سرچشمه می گیرند. داشتن دانش کاری درباره نحوه پردازش اطلاعات توسط یک ذهن کارآفرین، شروع خوبی برای فهمیدن اینکه چگونه راه اندازی یک کسب و کار برای شما بهترین است. شاید بزرگترین قدم رفتن از کارمند شدن در کسب و کار دیگران، تا تصمیم گیری در مورد اینکه واقعاً می خواهید شغل خود را رهبری کنید، بروید.
خودت را بشناس
خودآگاهی اساسی ترین و ضروری ترین ویژگی برای یک کارآفرین است، به همین دلیل است که به یک کلمه تبلیغاتی کسب و کار تبدیل شده است. با کمال تعجب، مطالعه ای که در مجله کسب و کار هاروارد گزارش شده است ، نشان می دهد که «اگرچه بیشتر مردم معتقدند که خودآگاه هستند، خودآگاهی یک ویژگی واقعاً نادر است» و تخمین می زند که تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد از افراد مورد بررسی واقعاً این ویژگی را دارند.
برای به دست آوردن خودآگاهی و تعیین مسیری به سوی کارآفرینی موفق، نگاهی صادقانه به آینه بیندازید. نقاط قوت و ضعف شما چیست؟ چه چیزی به شما انگیزه می دهد؟ نگاه به درون منجر به تصمیم گیری در مورد اینکه آیا کارمند بودن بهترین گزینه است یا اینکه ذهنیت اصلی کارآفرین بودن را دارید و برای یک کارآفرین، خودآگاهی نیز قدرت پرورش یک تیم عالی است. ترک آسایش یک سازمان برای شروع یک سرمایه گذاری جدید مستلزم غلبه بر ترس، ایجاد استقامت و جهش ایمان است. رفتن از طرز فکر کارمندی به یک ذهنیت کارآفرینی ممکن است بزرگترین جهش احساسی باشد، اما اولین مورد از بسیاری خواهد بود.
ایجاد یک ذهنیت سازگار
داشتن یک ذهنیت سازگار یکی از عناصر کلیدی ایجاد و رشد یک کسب و کار است. ذهنیت سازگار چیست؟ این کاری است که مغز در پشت صحنه انجام می دهد تا به ما کمک کند از اشتباهات درس بگیریم و به جای پذیرش شکست، راه حل ها را پیدا کنیم و به جلو برویم. این انعطاف پذیری را نمی توان در کارآفرینی دست کم گرفت. بقای کسب و کار نه تنها به توانایی یادگیری و غلبه بر مشکلات بستگی دارد، بلکه به صاحب کسب و کار اجازه می دهد تا فرصت های جدید را جستجو کرده و از آنها استفاده کند.
کتابی پیشگامانه در مورد همین موضوع در سال ۲۰۰۶ توسط روانشناس کارول دویک با عنوان ذهنیت: روانشناسی جدید موفقیت منتشر شد که مفهوم رشد و ذهنیت های ثابت را بررسی می کند، اصطلاحاتی که نویسنده ابداع کرده است. تیم او با بررسی فعالیت پردازش مغز، فعالیت مغز را در حالی که دانش آموزان اشتباهات خود را در یک آزمون مرور می کردند، اندازه گیری کردند. آنها دریافتند که برخی از دانشآموزان دارای فعالیت مغزی بیشتری هستند و ذهنیت رشدی را نشان میدهند و برخی دیگر هیچ فعالیتی ندارند. او فرض کرد که یک طرز فکر ثابت مانع از یادگیری از اشتباهات شما می شود، در حالی که یک طرز فکر رشد می تواند شما را توانمند کند که اشتباهات را به عنوان فرصت های یادگیری درک کنید.
آیا می توان خود را برای ایجاد ذهنیت رشد تربیت کرد ؟ کاملا. این موضوع تبدیل تفکر از یک ذهنیت مناسب به یک ذهنیت سازگار است. اینجا نکاتی وجود دارد:
- انسان باشید: انسان ها ذاتاً ناقص هستند. نقص خود و اطرافیانتان را بپذیرید و منحصربهفردی را که شما را میسازد، بپذیرید .
- شجاع باشید: با دیدن چالش های جدید به عنوان فرصت، بر ترس غلبه کنید. ترس یک احساس طبیعی است، و داشتن توانایی پیشروی با نگرش می تواند شما را از بحران های زیادی عبور دهد و به شما امکان می دهد در یک محیط پر فشار کار کنید. کسب و کار را به عنوان یک ماجراجویی و رسیدن به موفقیت را مانند صعود در مسیری صخره ای و پر پیچ و خم به سمت قله کوه در نظر بگیرید.
- مراقب باشید: به آنچه فکر می کنید و می گویید توجه کنید. افکار منفی در سرتان را خودسانسور کنید و اجازه ندهید از دهانتان خارج شوند. هرچه بیشتر روی چیزهای خوب تمرکز کنید، بدی ها کمتر نگران شما خواهند بود و نتیجه آن احترام به خود، رفتار اخلاقی و توانایی رسیدن به اهداف عالی تر خواهد بود.
- خلاق باشید: اگر بتوانید رویاپردازی کنید، می توانید آن را انجام دهید. طوفان فکری شما به یک دید روشن در مورد آنچه که هست و نیازی که پر می کند نیاز دارد. تصور کنید که موفقیت چگونه خواهد بود و یک طرح کسب و کار دقیق برای دستیابی به آن ایجاد کنید.
- واقع بین باشید: به آنچه می خواهید در کسب و کار به دست آورید، عمیقاً غواصی کنید. شهرت است یا ثروت؟ آیا این مبلغ دلاری است؟ تعدادی مکان؟ اهداف ضروری هستند، اما یک برنامه واقع بینانه برای رسیدن به هر هدفی به همان اندازه مهم است. زمان، بودجه و دانش هر کدام به توانایی رسیدن به هر هدفی کمک می کنند.
نیاز به دانستن
ایجاد یک ذهنیت رشد سازگار و سازگار، عنصر اصلی کارآفرینی است. اما آنچه شما همان ذهن را با آن پر می کنید به همان اندازه ضروری است. آشنایی با زیر و بم کسب و کار و کسب مهارت های برتر رهبری اصول اولیه است. دانش کسب و کار به ایجاد یک محیط کارمند بهتر کمک می کند تا شانس بیشتری برای موفقیت در کسب و کار، توسعه شخصی بیشتر، سازگاری بیشتر و افزایش مهارت های ارتباطی در محل کار فراهم کند. تبدیل شدن از یک کارمند به یک کارفرما، غلبه بر ترس و کسب دانش، همگی به توسعه ذهنیت رشد کمک می کنند. با سازگاری و دیدگاه مثبت، هر چیزی امکان پذیر است، به ویژه رشد و موفقیت کسب و کار.
انتهای مطلب/ منبع
توسط علیرضا روهنده | شهریور 18, 1402 | بازاریابی, مارکتینگ
برای تسلط بر هنر بازاریابی، باید روانشناسی انسان را در نظر گرفت. به طور مشخص تر «چرا» و «چگونه» افکار و رفتار انسان، به ویژه در مورد مصرف گرایی. بعلاوه، ایجاد محتوایی که به هیچ وجه شکلی را جذب یا علاقه مند به مخاطبین هدف شما نکند، منطقی نخواهد بود. در این راهنما، اصول روانشناسی برتر در بازاریابی را به اشتراک می گذاریم.
اثبات اجتماعی
اثبات اجتماعی اصطلاحی است که توسط روانشناس آمریکایی دکتر رابرت سیالدینی در دهه ۱۹۸۰ ابداع شد و پدیده ای را توصیف می کند که به موجب آن افراد اعمال را تقلید می کنند و باورهای دیگران را می پذیرند. اینجوری بهش فکر کن مردم اگر از قبل بدانند که دیگران آن را خریده اند و از آن راضی بوده اند، تمایل بیشتری به خرید محصول یا خدمات خاصی دارند. گاهی اوقات انتخاب عدم پیروی از روندهای خاص منجر به تجربه ناخوشایندی از آنچه به عنوان “FOMO” شناخته می شود، به نام ترس از دست دادن می شود.
بنابراین، چگونه از اثبات اجتماعی در مفهوم بازاریابی استفاده کنیم؟ یکی از راههایی که میتوان در مورد آن انجام داد، داشتن توصیفات، مطالعات موردی، بررسیها و فریادها در سراسر اینترنت است. آن را در حساب رسانه های اجتماعی خود، از طریق ایمیل و در وب سایت خود به اشتراک بگذارید تا آن را حتی بهتر به صورت آنلاین پخش کنید.
اثر فریب
آیا میدانستید که وقتی گزینه سوم در بین دو گزینه قرار میگیرد، افراد مجبورند ترجیح خود را بین دو گزینه تغییر دهند؟ این تاکتیک معمولاً در مدل های قیمت گذاری یافت می شود. برای توضیح بیشتر، صاحبان کسب و کار معمولاً یک امتیاز قیمت اضافی را در نظر میگیرند. کالای «فریب»، تا مشتریان را به خرید گزینه گرانتر تشویق کنند.
کمبود
به نظر می رسد که هر چه یک محصول یا خدمات کمیاب تر باشد، ارزشمندتر می شود. این می تواند زمانی مشهود باشد که تبلیغات و اعلامیه های «فقط چند صندلی باقی مانده»، «فروخته شده»، و غیره را ببینیم. یک اتفاق ساده از عرضه و تقاضا.
لنگر انداختن
به جرات می توان گفت که مقاومت در برابر تخفیف و فروش فوق العاده دشوار است. دلیل این امر این است که افراد معمولاً تصمیمات نهایی خود را بر اساس بیت های اطلاعات اولیه ای که به دست می آورند استوار می کنند. ما به این می گوییم لنگر انداختن.
به عنوان مثال، اگر یک جفت کفش ورزشی مورد علاقه شما که در ابتدا صد دلار قیمت داشت، اکنون برای خرید با پنجاه دلار در دسترس است، پس شما فوراً بر روی ماه خواهید بود تا آنها را در دست بگیرید. در حالی که، اگر نمی دانستید که قیمت اولیه آنها صد دلار است، ممکن بود پنجاه دلار فقط برای یک جفت کفش ورزشی کمی زیاد به نظر برسد. بنابراین، اگر تصمیم گرفتید محصولات یا خدمات خود را تخفیف دهید، حتما قیمت اولیه را نمایش دهید و درصد تخفیفی را که مشتریان شما می توانند از فروش دریافت کنند را برجسته کنید.
بیزاری از دست دادن
اصطلاح بیزاری از دست دادن کاملاً توضیحی است. به این اشاره دارد که چگونه یک نفر از دست دادن چیزی که دوست دارد می ترسد. به بیانی دیگر، ترس از دست دادن میتواند بر لذت سود غلبه کند و بازاریابان معمولاً از این مزیت استفاده میکنند و به مشتریان بالقوه رایگان در قالب دمو، تریلر، تیزر، آزمایش رایگان و غیره میدهند. برای مثال، بعید است یک مصرف کننده برای لغو اشتراک از طرح اشتراک پس از یک دوره آزمایشی رایگان، تا زمانی که از آن لذت می برد.
روانشناسی رنگ
در زندگی روزمره، ما به طور مرتب رنگهای اطراف خود را با احساسات، حالات، احساسات و برندهای مختلف مرتبط میکنیم. در واقع، روانشناسی رنگ ها حوزه مطالعاتی خود است، مطالعه چگونگی تأثیر رنگ ها بر رفتار و ادراک انسان.
اغلب اعتقاد بر این است که قرمز اشتها را تشویق می کند و به همین دلیل است که بسیاری از زنجیره های غذایی آن را به عنوان بخشی از رنگ برند خود می پذیرند. مک دونالد، برگر کینگ، کی اف سی و پیتزا هات تنها چند نمونه هستند. از سوی دیگر، رنگ بنفش اغلب با سلطنت و تجمل مرتبط است. در حالی که رنگ سبز با طبیعت، سلامتی، آرامش و آرامش همراه است.
نکته مهم در اینجا این است که رنگی را انتخاب کنید که به بهترین وجه برای صنعت کسب و کار شما مناسب باشد و برند خود را حول آن ایجاد کنید.
قانون کمترین تلاش
به جرات می توان گفت که راحتی و سهولت ارائه شده توسط فناوری امروزی تنبلی را تشویق می کند و همه ما تا حدودی در این امر مقصریم. جای تعجب نیست که در هنگام تصمیم گیری، به احتمال زیاد راهی را انتخاب می کنیم که کمترین زمان و تلاش را می طلبد. بازاریابان از این اصل استفاده می کنند تا فرآیند خرید و معامله را تا حد امکان آسان، سریع و ساده کنند. بنابراین، تا حد امکان روشهای پرداخت را در حین پرداخت اضافه کنید، به پلتفرمها اجازه دهید اطلاعات بانکی را ذخیره کنند تا مشتریان مجبور نباشند هر بار آن را پر کنند.
پارادوکس انتخاب
در اینجا یک واقعیت آماری جالب وجود دارد، هرچه انتخاب های بیشتری به یک فرد ارائه شود، احتمال خرید هر یک از آنها کمتر است. این به این دلیل است که انتخابهای بیش از حد میتواند باعث شود کسی احساس غرق شدن، استرس و سردرگمی کند و در نهایت فرآیند تصمیمگیری او را پیچیده کند. بنابراین، با هر بخش بازاریابی ایجاد شده، مطمئن شوید که کمترین تعداد ممکن را انتخاب می کنید.
ضرورت
فوریت یک تکنیک روانشناختی حیاتی است که افراد را وادار میکند سریع عمل کنند. بنابراین این یک مفهوم مبتنی بر زمان است که به نوعی باعث ایجاد نوعی هرج و مرج در ذهن یک فرد می شود. به عبارت ساده، وقتی چیزی فوری است، مردم تمام تلاش خود را می کنند تا در اسرع وقت به آن دست یابند. برخی از عبارات بازاریابی الهام گرفته از فوریت که ممکن است شنیده باشید عبارتند از:
- قبل از اینکه دیر شود سفارش دهید
- چند ساعت مانده به پایان جمعه سیاه
- عجله کن! فقط چند جا باقی مانده است
- قیمت ها در ۷ ساعت و ۲۲ دقیقه و ۱۲ ثانیه افزایش می یابد
عمل متقابل
وقتی کسی کاری برای شما انجام می دهد، شما متمایل خواهید شد که عمل محبت آمیز را جبران کنید. انعام در اینجا مثال خوبی از عمل متقابل است. این اتفاق میافتد که اگر پیشخدمتی با ما بسیار مهربان باشد، ما خود را موظف میدانیم که بیش از حداقل مبلغ به او انعام بدهیم. یکی از راه هایی که بازاریابان می توانند از این اصل استفاده کنند، ارائه موارد رایگان مانند کتاب های الکترونیکی، راهنماها، هدایا و غیره است.
جمع بندی
تمام نکات ذکر شده در بالا تنها راه هایی هستند که بازاریابان می توانند کمپین ها و استراتژی های خود را با استفاده از اصول اولیه روانشناختی بهبود بخشند.
انتهای مطلب/ منبع
توسط علیرضا روهنده | شهریور 8, 1402 | بازاریابی
یک آژانس بازاریابی پویا کمی شبیه یک ارکستر سمفونیک است. پتانسیل عملکرد فوق العاده وجود دارد. با این حال، به جهت روشن نیاز دارد، در غیر این صورت سر و صدای زیادی خواهید داشت. هر آژانس متفاوت است. اهداف، مخاطبان، اندازه و سایر عوامل شما بهترین راه را برای مقیاس تعیین می کنند. با این حال، نکات آزمایش شده و اثبات شده زیر می تواند شما را در مسیر درست شروع کند. در این راهنما، شما یاد خواهید گرفت که چگونه آژانس بازاریابی خود را به طور موثر مقیاس دهید تا رشد مستمر و پایدار را هدایت کنید.
۸ گام برای افزایش مقیاس آژانس و دستیابی به رشد پایدار
۱. بر فرآیندهای گردش کار خود مسلط شوید
تسلط بر گردش کار اولین قدم به سوی موفقیت است. این به شما کمک می کند از سناریوهای آتش نشانی و نارضایتی مشتری جلوگیری کنید. وقتی احساس می کنید که دائماً در حال رسیدن به ضرب الاجل هستید، ممکن است ایده وقت گذاشتن برای بررسی فرآیندها غیر منطقی به نظر برسد. با این حال، این فرآیندهای شما هستند که در نهایت شما را از آتش نشانی و از دست دادن مشتریان باز می دارند.
مراحل عمل:
- فرآیندهای فعلی را به طور انتقادی ارزیابی کنید و زمینه های بهبود را مشخص کنید.
- یک لیست اولویتی از فرآیندهایی که نیاز به توجه فوری دارند ایجاد کنید و در مورد بهبودها استراتژی ایجاد کنید.
- تیم های خود را در فرآیند بهبود درگیر کنید و به آنها مالکیت تحول را بدهید.
۲. تجربه مشتری و سفر فروش را بهینه کنید
جوهر موفقیت یک آژانس بازاریابی به جذب یکپارچه مشتری و فرآیند فروش ساده بستگی دارد. با نگاه کردن به اینکه مشتریان شما چگونه به شما مراجعه می کنند و بعد از امضای یک مشتری جدید چه اتفاقی می افتد، شروع کنید. آیا فرآیند روانی وجود دارد تا مشتری جدید شما هر آنچه را که نیاز دارد به سرعت دریافت کند؟
شما باید اطمینان حاصل کنید که مشتریان جدید شما به محض اینکه با شما امضا می کنند احساس استقبال و اهمیت می کنند. مهم این است که تضمین کنیم که آنها نمی خواهند بدانند که بعدا چه اتفاقی می افتد. مواردی که باید در فرآیند پذیرش مشتری خود لحاظ کنید:
- نامه خوش آمدگویی
- اطلاعات در مورد آنچه در آینده اتفاق می افتد.
- مخاطبین مهم در آژانس شما
- مدیر حسابشون کیه
- شرایط استفاده از خدمات
در مرحله بعد، به فرآیند فروش خود بپردازید و اطمینان حاصل کنید که سفر مشتری واضحی دارید . بررسی کنید که همه متوجه شوند مشتریان شما از کجا آمده اند و چگونه آنها را وادار می کنید که به شما “بله” بگویند. به دنبال شکاف هایی در فرآیند فروش خود باشید که در آن مشتریان ممکن است از رقابت دور شوند. این شکاف ها را پر کنید تا مشتریان بالقوه به راحتی در قیف فروش خود حرکت کنند .
مراحل عمل:
- یک بسته جامع مشتری جدید ایجاد کنید تا اطمینان حاصل شود که مشتریان احساس ارزشمندی و آگاهی دارند.
- فرآیند فروش خود را با یک سفر شفاف مشتری تقویت کنید، شکاف ها و تنگناهای احتمالی را برطرف کنید.
۳.شخصیت های خریدار خود را احیا کنید
در یک چشم انداز به سرعت در حال تحول، شخصیت های خریدار شما باید به روز بمانند تا به طور موثر مخاطبان خود را هدف قرار دهند. اگر شخصیتهای خریدار شما قدیمی باشند، نمیتوانید تلاشهای بازاریابی خود را بهدقت تنظیم و هدف قرار دهید. ارزش این را دارد که وقت بگذارید و تحقیقات مشتری خود را دوباره انجام دهید و شخصیت های خریدار جدید ایجاد کنید. سپس می توانید مطمئن باشید که با پیشرفت های خود و بازاریابی خود در مسیر درستی حرکت می کنید.
مراحل عمل:
- شخصیت های خریدار خود را پس از همه گیری مجدد ارزیابی کنید، نیازها و رفتارهای در حال تغییر را ثبت کنید.
- تحقیقات تازه ای در مورد مشتری انجام دهید تا بازاریابی خود را با واقعیت جدید هماهنگ کنید.
- خریدار نهایی مولد شخصیت
۴. کارایی ابزار خود را بالا ببرید
کارایی در ابزارهایی است که به کار می گیرید. ابزارهای اضافی را حذف کنید و یک سیستم مدیریت یکپارچه راه اندازی کنید. انجام این کار باعث صرفه جویی در زمان و منابع شما می شود. به دنبال استفاده از یک سیستم مدیریت واحد برای آژانس بازاریابی خود باشید. ممکن است متوجه شوید که برای یک سیستم ساده که همه کارها را انجام می دهد، کمتر از مقداری که برای بسیاری از نرم افزارها پرداخت می کنید، هزینه می کنید.
مراحل عمل:
- نرم افزار فعلی خود را ارزیابی کنید و ابزارهای اضافی را حذف کنید.
- برای متمرکز کردن عملیات خود، صرفه جویی در زمان و منابع، یک سیستم مدیریت یکپارچه را انتخاب کنید.
۵. فرآیند استخدام خود را کامل کنید
رشد مستلزم کارکنان مناسب برای ادامه پروژه ها است. علاوه بر بررسی فرآیندهای دیگر در کسب و کار خود، باید فرآیند استخدام خود را نیز اصلاح کنید. فرآیند استخدام می تواند طولانی باشد و زمان زیادی را به خود اختصاص دهد. ساده کردن فرآیند می تواند این زمان را کاهش دهد و در هزینه شما صرفه جویی کند. در مورد آنچه می توانید به کارمندان ارائه دهید فکر کنید.
آیا می توانید کار منعطف را ارائه دهید و اجازه کار از راه دور را بدهید؟ چه مزایایی ارائه میدهید که میتواند کارمندان با کیفیت را از آژانسهای دیگر جذب کند؟ یکی دیگر از گزینه ها استفاده از آژانس استخدامی است که در کاندیداهای بازاریابی تخصص دارد. به جای اینکه خودتان همه چیز را مدیریت کنید، می توانید همه چیز را به آنها بسپارید، در حالی که روی چیزهای دیگر تمرکز می کنید.
مراحل عمل:
- مشوق های جذابی مانند گزینه های کار منعطف و از راه دور ارائه دهید.
- استفاده از آژانسهای استخدام تخصصی را برای سادهسازی فرآیند استخدام در نظر بگیرید.
۶.برون سپاری استراتژیک برای بهره وری
اذعان به محدودیت های خود و پذیرش برون سپاری می تواند اثربخشی آژانس شما را افزایش دهد. برون سپاری یک راه عالی برای واگذاری وظایفی است که فراتر از مهارت شما هستند یا نمی خواهید آنها را در خانه انجام دهید. نمونه های اصلی عبارتند از سیستم های فناوری اطلاعات، حسابداری و نوشتن محتوا. این به شما این امکان را می دهد که به جای اینکه روی کسب و کار خود کار کنید، روی آن تمرکز کنید. شما زمان و فضا دارید تا به تصویر بزرگ فکر کنید و برای آینده برنامه ریزی کنید.
مراحل عمل:
- وظایفی را که می توان به متخصصان برون سپاری کرد، شناسایی کنید تا بتوانید روی جنبه های اصلی تمرکز کنید.
- انعطاف پذیری پشتیبانی برون سپاری برای اوج تقاضاها و بینش های متخصص را در آغوش بگیرید.
۷. مدل های قیمت گذاری را دوباره ارزیابی کنید
آیا قیمت های شما با میانگین صنعت مطابقت دارد؟ در غیر این صورت، ممکن است خود را کوتاه بفروشید یا بیش از حد قیمت گذاری کنید. تحقیقات دقیقی انجام دهید تا مطمئن شوید که قیمت های شما مشتریان را بدون به خطر انداختن سود جذب می کند. اگر نیاز به افزایش قیمت دارید، به مشتریان فعلی اطلاع رسانی کنید و توضیح واضحی بدهید. ممکن است در کوتاه مدت برخی از مشتریان خود را از دست بدهید، اما این حرکت به رشد کسب و کار شما در بلندمدت کمک می کند.
مراحل عمل:
- ارزش پیشنهادی خود را ارزیابی کنید و همانطور که قیمت گذاری را تنظیم می کنید، آن را به طور واضح با مشتریان در میان بگذارید.
- بپذیرید که از دست دادن برخی از مشتریان به دلیل تعدیل قیمت ممکن است منجر به نتیجه سالم تری شود.
۸. ایجاد مشارکت های سودمند متقابل
همکاری با مشاغل سازگار می تواند خدمات و مشتریان شما را گسترش دهد. بررسی کنید که چگونه می توانید روابط خوب و در نهایت شراکت با سایر مشاغل ایجاد کنید که به نفع هر دوی شما باشد. هر چه بیشتر شبکه سازی کنید و بخاطر بازاریابی با کیفیت خود شناخته شوید ، روابط بهتری ایجاد خواهید کرد.
مراحل عمل:
- ایجاد روابط با شرکت های همفکر برای ایجاد شبکه ای از خدمات مکمل.
- از شهرت خود برای جذب مشتریان باکیفیت که از خدمات ممتاز شما قدردانی می کنند، استفاده کنید.
در تعقیب رشد نمایندگی، گسترش فروش نقشی محوری ایفا می کند و یک راه بسیار موثر برای دستیابی به این امر، ارائه بسته های محتوا است. این بستهها خدمات محبوب را با هزینهای با تخفیف ارائه میکنند .مشتریان معامله ای دریافت می کنند که تمام نیازهای آنها را برآورده می کند و آژانس های بازاریابی شاهد افزایش درآمد هستند. مشتریان شما همچنین از درک شفافی از گنجاندن بستهها و هزینههای مرتبط بهره میبرند، که شگفتیها، سردرگمی یا خزش ناموجه در محدوده را از بین میبرد.
قبل از ایجاد بسته های محتوا، تحقیقات گسترده ای انجام دهید. مطمئن شوید که می دانید مشتریان شما به چه چیزی نیاز دارند و می خواهند. اطمینان حاصل کنید که شرایط و ضوابط بسته روشن است تا سوء تفاهم وجود نداشته باشد. برای اطمینان از ایجاد پیشنهادهایی که طنین انداز می شوند و نتایج را به ارمغان می آورند، این عوامل ضروری را در هنگام ساخت بسته ها در نظر بگیرید:
- در مورد بسته هایی که قصد معرفی آنها را دارید و آنچه که آژانس شما را به بهترین وجه مناسب می کند فکر کنید.
- تخصص خود را مشخص کنید و مخاطبانی که هر بسته به آن آدرس می دهد را شناسایی کنید.
- بسته هایی را ایجاد کنید که متداول ترین و پرطرفدارترین خدمات مشتریان شما را تامین کند.
- برای تشخیص ترجیحات مشتری، حتی زمانی که نیازهای متفاوتی را بیان می کنند، عمیق تر کاوش کنید.
- مشتریان ایده آل را برای هر بسته تعریف کنید و در مورد موارد شامل و استثناء صحبت کنید.
- به نمایههای مشتری مناسب و نامناسب، اجزای بسته، قیمتگذاری و افزونههای بالقوه اشاره کنید.
توسعه ساختارهای بسته
وقتی نوبت به ساختار بسته های محتوای شما می رسد، گزینه های شما همه کاره هستند. در مورد رویکرد خود مطمئن نیستید؟ در نظر بگیرید که ساختار خود را بر روی یک موضوع اصلی یا تمرکز اصلی قرار دهید. بستههایی را که حول یک موضوع خاص متمرکز شدهاند کاوش کنید، مانند:
انواع دارایی
شامل طیف وسیعی از محتوای کوتاه و بلند، مانند پست های وبلاگ، محتوای رسانه های اجتماعی، مقالات سفید و کتاب های الکترونیکی. به عنوان مثال، یک بسته پست وبلاگ می تواند ترکیبی از پست های کوتاه و بلند باشد، در حالی که یک بسته رسانه های اجتماعی ممکن است دارای تعداد مشخصی از پست ها باشد.
تخصص صنعت
بسته های خود را برای صنایع خاص، مانند مطب دندانپزشکی یا محل آموزش سگ، تنظیم کنید. به مشتریان اجازه دهید تا از فهرستی از موضوعات انتخاب کنند، با فضایی برای افزایش فروش در صورت تجاوز به موضوعات درج شده.
کالاهای تحویلی ماهانه
استاندارد در بازاریابی محتوا، این مدل بسته شامل مجموعه ای از دارایی ها و خدمات ارائه شده به صورت ماهانه است که معمولاً شامل محتوای وبلاگ و رسانه های اجتماعی است. این ساختار را به بستههای سه ماهه یا سالانه، با گنجاندن داراییهایی مانند کاغذهای سفید و کتابهای الکترونیکی گسترش دهید.
تمرکز اصلی
از طرف دیگر، میتوانید بستهها را بر اساس تمرکز اصلی سازماندهی کنید و گزینههایی را برای محدود، عمیق یا وسیع ارائه دهید.
- این بسته با تمرکز بر یک سرویس واحد، تمام اجزای لازم برای ارائه یک راه حل جامع را در بر می گیرد.
- این بسته با تمرکز بر یک نتیجه اصلی، به وظایف و عناصر مختلف مورد نیاز برای تحقق آن نتیجه می پردازد.
- روی یک قطعه خاص از یک پازل بزرگتر زوم کنید، و خدمات را از جنبه های مختلف یکپارچه کنید تا عملکرد مشتری خود را ارتقا دهید.
- محتوا را طوری تنظیم کنید که با هویت برند، سبک نوشتن و مخاطب هدف هر مشتری طنین انداز شود.
- برای جلوگیری از تکرار و حفظ منحصر به فرد بودن، از تولید محتوای عمومی و یکسان خودداری کنید.
ایجاد محتوای شخصی سازی شده بسیار مهم است. این راهحلهای متناسب با کارایی ساده را هماهنگ میکند و تضمین میکند که نویسندگان آزاد و تولیدکنندگان محتوا دارید که میتوانند کار مورد نیاز شما را ارائه دهند. هر گزینه بسته محتوا چیزهای زیادی برای ارائه دارد. انتخاب های خود را در نظر بگیرید تا ببینید کدام راه حل برای مشتریان شما بهتر عمل می کند. حتی ممکن است بخواهید از مشتریان فعلی خود نظرات و نظرات آنها را در مورد این موضوع بپرسید.
از یک مدیر محتوای خبره استفاده کنید
صرف نظر از تعداد نویسندگان، ویراستاران، طراحان، یا سایر اعضای تیمی که در تولید محتوای مشتریان خود درگیر هستید، یک شخصیت محوری باید در راس کار باشد تا آژانس شما شکوفا شود. مدیر محتوا را به عنوان یک رهبر ارکستر بزرگ مجسم کنید که یک سمفونی را تنظیم می کند. یک مدعی واجد شرایط باید توانایی ارائه پاسخ زیرکانه به سوالاتی مانند:
- مزایای عمده ای که شرکت ها از ایجاد محتوای استثنایی به دست می آورند چیست؟
- جوهر «محتوای عالی» را چگونه تعریف می کنید و چه چیزی محتوای خوب را از بد متمایز می کند؟
- آیا می توانید کلمه مورد علاقه خود را به اشتراک بگذارید و اهمیت آن را روشن کنید؟
- چگونه موفقیت محتوا را ارزیابی می کنید؟
- آیا می توانید برندهایی را که در بازاریابی محتوا برتر هستند را شناسایی کنید و دلیل انتخاب های خود را توضیح دهید؟
- آیا می توانید نمونه ای از یک اشتباه بزرگ بازاریابی محتوا را که شاهد آن بوده اید یا بخشی از آن بوده اید به اشتراک بگذارید؟
- برعکس، آیا می توانید یک موفقیت قابل توجه در بازاریابی محتوا را که مشاهده کرده اید یا در آن مشارکت داشته اید، بازگو کنید؟
یک مدیر محتوای خوب باید:
- بتوانید بین محتوای بد، خوب و عالی تمایز قائل شوید
- قادر به سنجش موفقیت محتوا باشید
- قادر به شناسایی برتری در بازاریابی محتوا باشید
- بدانید که چگونه اشتباهات را بپذیرید و چگونه آنها را اصلاح کنید
- مایل باشید در جریان پیشرفت ها و روش های فعلی باشید.
ایجاد نقش مدیر محتوا
در حالی که مسئولیت های دقیق یک مدیر محتوا بر اساس نیازهای منحصر به فرد آژانس شما و مشتریان شما متفاوت است، مسئولیت اصلی آنها هماهنگ کردن سفر بازاریابی محتوای هر مشتری است. برای شرکت های نوپا، این می تواند مستلزم ایجاد یک نام کسب و کار از ابتدا باشد. از طرف دیگر، شرکتهای مستقر ممکن است برای یک جریان مستمر محتوای تاثیرگذار، نیاز به مدیریت ماهرانه ایجاد و ارتقای محتوا داشته باشند.
تسهیل راه اندازی سفارش
پیمایش در مرحله شروع سفارش به یک تلاش ساده تبدیل می شود زیرا شما به طور ماهرانه اسناد مربوطه را از قبل تولید می کنید. با استفاده از اسناد از پیش ذخیره شده، نویسندگان فوراً به اطلاعات لازم برای اجرای بی عیب و نقص دسترسی پیدا می کنند.
یک تجربه حضور گرم و دعوت کننده از مشتری ایجاد کنید
در حالی که تماس اولیه معمولاً شروع فرآیند ورود آژانس را نشان می دهد، پایه و اساس فضای خوشایند فراتر از آن است. از لحظه ای که با یک عضو بالقوه تیم، مشتری، یا فریلنسر روبرو می شوید، با ارائه توجه بی نظیر و لمس شخصی به آنها شروع می شود. این مستلزم این است:
- گوش دادن فعال: به نیازهای آنها توجه کنید.
- رسیدگی به نگرانی ها: هر گونه نگرانی، پرس و جو یا عدم قطعیت را تایید کنید.
- موفقیت متقابل: در مورد دیدگاه آنها از یک همکاری موفق جویا شوید.
در اینجا، اهداف شما شامل موارد زیر است:
- جمع آوری اطلاعات: اطلاعات مرتبط را جمع آوری کنید.
- تنظیم انتظارات: انتظارات متقابل را تعریف کنید.
- تعریف هدف: اهداف مشترک را مشخص کنید.
- امضای قرارداد: قراردادها را رسمی کنید.
- بسته خوشامدگویی: به آنها یک بسته خوشامدگویی جامع شامل تمام منابعی که برای موفقیت نیاز دارند ارائه دهید.
ورود اعضای تیم و فریلنسرها از مسیر مشابهی پیروی می کند و به آموزش منجر می شود. تجهیز آنها به دستورالعملهای آماده برای استفاده، آموزشهای ویدیویی و سایر مواد برای هدایت سیستمهای مختلف بسیار مهم است.
جمع بندی
مقیاس گذاری آژانس بازاریابی شما به این معنی نیست که سعی کنید همه چیز را خودتان مدیریت کنید. در عوض، این در مورد پرورش یک محیط کارآمدی، همکاری و نوآوری است. با بهینه سازی فرآیندها، پرورش تیم های خود و پذیرش تغییرات استراتژیک، راه را برای یک آژانس شکوفا و رشد محور هموار خواهید کرد.
انتهای مطلب/ منبع
توسط علیرضا روهنده | شهریور 6, 1402 | تحلیل استراتژیک کسب و کار
برای اینکه یک کسب و کار بادوام در نظر گرفته شود، دو مرحله مهم وجود دارد: مرتبط بودن و انعطاف پذیری. بیایید این دو عامل حیاتی را بررسی کنیم. مرتبط بودن و انعطافپذیری با هم، قابلیتهای کلیدی برای تولید یک کسب و کار با دوام قابل پیشبینی هستند.
ارتباط
ارتباط توانایی ارتباط با نیازها و خواسته های مشتری و بازار و هدف یک کسب و کار است. مرتبط بودن را به عنوان داشتن یک مدل کسب و کار متمرکز بر مشتری قوی در نظر بگیرید که در یک برند قوی منعکس شده و فروش جدید و تکراری ایجاد می کند. مرتبط بودن عامل اصلی تمایز است که باعث می شود یک مدل کسب و کار کار کند. تابآوری را توانایی واکنش مداوم به تغییرات، چالشها، شکستها و فرصتهای جدید بهموقع در نظر بگیرید. این نشان دهنده داشتن توانایی بی وقفه برای محافظت از مدل های کسب و کار فعلی و برنامه ریزی شده و رشد بر اساس برنامه است.
مرحله اول: یک کسب و کار باید مرتبط باشد و مرتبط بماند
ما میتوانیم این را با میزان دنبالکردن مشتری از شهرت برند یک کسب و کار اندازهگیری کنیم. کلید رشد یک کسب و کار، نیاز به مرتبط بودن آن است دانستن آن است. در این دنیای به سرعت در حال تغییر، کسب و کار مرتبط بودن به معنای تنظیم مداوم و یا تأثیرگذاری بر تغییرات با محصولات یا خدمات مخرب است. مرتبط بودن حالتی از وجود است که می تواند یک چرخه عمر کوتاه مدت داشته باشد، یا زمانی که مدیریت شود و تأثیرگذار مهمی بر دوام در نظر گرفته شود، می تواند ارزش پایدار داشته باشد .
مرحله دوم: یک کسب و کار باید انعطاف پذیر باشد برای داشتن قدرت ماندگاری در طول سال
این امر مستلزم توانایی پاسخگویی سریع به تغییرات، چالش ها و فرصت ها با استراتژی ها و تاکتیک های معتبر و به موقع است. یک سازمان ستارهای آگاه که به صورت گروهی کار میکند، فرمول لازم برای ایجاد و حفظ ظرفیت برای تغییرات متحولکننده است.
عامل مهم شماره ۲: تاب آوری
تاب آوری توانایی درک، انطباق و پاسخ استراتژیک و تاکتیکی به جهان در حال تغییر و گسترش در طول زمان است. بیایید تابآوری را بهعنوان آمادهسازی برای تداوم هدف، چشمانداز، مأموریت و اهداف کسب و کار در سال به سال تعریف کنیم. تاب آوری نتیجه عملکرد برنامه ریزی شده برای دستیابی به هدف در آینده است. این مستلزم داشتن اجزای عملیاتی به طور مداوم برای دستیابی و یا فراتر از برنامه ها و انتظارات عملکرد است. توسعه کسب و کار که با این تعریف انعطافپذیری مطابقت دارد، تداوم استراتژیک سال به سال و توانایی تغییر سازنده در جهت استراتژیک را ایجاد میکند که معمولاً محوری نامیده میشود.
انعطاف پذیری مستلزم توانایی تنظیم مجدد جهت کسب و کار بدون توجه به منبع تغییر یا اختلال است.
انعطافپذیری فقط تولید مدلهای کسب و کار قابل دوام در سال نیست. تاب آوری همچنین یک قابلیت ضروری برای مدیریت ریسک است، یک قابلیت ضروری برای اطمینان از تداوم کسب و کار است. انعطافپذیری کسب و کار شامل قابلیتهای بازیابی از مواردی مانند بلایای طبیعی، تغییر مقررات دولتی، ناآرامیهای اجتماعی، رکود شدید اقتصادی و بیماریهای همهگیر میشود که باعث اختلال در کسب و کار خدمات میشود که نیاز به حفظ و بازسازی دارند.
یکی از معیارهای ارزیابی قدرت طرح کسب و کار، میزان انعطاف پذیری تداوم کسب و کار است که در برنامه گنجانده شده است. آماده سازی مدیریت ریسک (RMP) برای محافظت از منافع ذینفعان، شهرت برند و سایر عواملی که بر ارزش کسب و کار و تکمیل ماموریت یک کسب و کار تأثیر می گذارد، ضروری است. انعطافپذیری را میتوان با طراحی برنامههای استراتژیک به طرق مختلف حفظ کرد که برای هر صنعتی که کسب و کار شما قصد فعالیت دارد مناسب باشد.
- کسب و کار مخابراتی بر افزونگی قابلیت های مخابراتی تاکید دارد.
- شرکت ها اغلب مسیرهای زنجیره تامین جایگزین را برای اطمینان از خطوط لوله کافی توسعه می دهند. سرمایه گذاران بالقوه می خواهند این احتمال را ببینند.
- شرکت های نرم افزاری قابلیت تکثیر داده ها را به عنوان قابلیت پشتیبان ارائه می دهند.
انعطافپذیری زمانی اتفاق میافتد که برنامهریزی دائمی را دنبال کنید و ابتکارات بهبود مستمر و همچنین شیوههای کارآمد عملیاتی کسب و کار را دنبال کنید. تاب آوری استراتژیک به بهترین وجه با آمادگی برای کار با قابلیت تنظیم مجدد دائمی انعطاف پذیر برای مواجهه با تغییرات، چالش ها و فرصت ها به موقع حفظ می شود.
جمع بندی
اصول و اقدامات برنامه ریزی دائمی و بهبود مستمر نشان دهنده “چسب” مورد نیاز یک کسب و کار مرتبط و انعطاف پذیر و بنابراین در نهایت در مسیر دوام قابل توجیه است. این امکان را برای داشتن برنامههای مهاجرت موجه فراهم میکند تا بهطور ایمن از مدلهای کسب و کار معمولی یا با طراحی یا به دلیل نیاز رقابتی عبور کنند.
انتهای مطلب/ منبع
توسط علیرضا روهنده | خرداد 24, 1402 | مارکتینگ
از مارکتینگ و توسعه کسب و کار در کنار هم استفاده میشود، با این وجود یکسان نیستند. اغلب میشنویم که کلمات مارکتینگ و توسعه کسب و کار بهجای یکدیگر مورداستفاده قرار میگیرند. اگر به دنبال کار بیشتری هستید، هر فعالیتی که برای رسیدن به این هدف انجام میدهید را میتوان “توسعه کسب و کار” نامید. این طرز تفکر کمی گیجکننده است و بهسرعت میتواند به انتظارات برآورده نشدهای منجر شود. اگر فکر میکنید که در مارکتینگ و توسعه کسب و کار به پشتیبانی نیاز دارید، ابتدا باید تفاوتها و همپوشانیهای این دو را درک کنید؛
کار مارکتینگ چیست؟
کار مارکتینگ این است که عوامل اصلی که شمارا از دیگران متمایز میکنند را تشخیص بدهد، پیام شمارا توسعه داده و برای شما جایگاهی در بازار ایجاد کند. به این موارد فکر کنید: تبلیغات، ترویج در رویدادها، محتوای وبسایت و ایجاد رهبری فکری از طریق روابط عمومی؛ اینها همگی راهبردهای مارکتینگ هستند.
کار توسعه کسب و کار چیست؟
کار اصلی توسعه کسب و کار، ایجاد ارتباط است. توسعه کسب و کار، بر پایه برندی که از طریق فعالیتهای مارکتینگ خود به وجود آوردهاید، مخاطبان را به محصولات یا خدمات شما متصل میکند. توسعه کسب و کار به دنبال مشتریان احتمالی میرود (رویدادهای شبکهسازی را در نظر بگیرید)، مشتریان راغب (lead) را تعیین میکند و سپس آنها را به مشتری تبدیل میکند. توسعه کسب و کار تماماً با ایجاد رابطه سروکار دارد.
برخی از مدیران مارکتینگ از هر دو عنوان مارکتینگ و توسعه کسب و کار استفاده میکنند. یک فرد بااستعداد که در حوزه مارکتینگ اطلاعات عمومی بالایی دارد، میتواند با مقداری فراست در کار، در هر دو حوزه به ارائه آموزش و توصیههای راهبردی بپردازد؛ اما واقعیت این است که فعالیتهایی که باید انجام شود کاملاً متفاوت بوده و معمولاً نیاز به مجموعه متفاوتی از مهارت و تخصص دارد.
کارکنان شاغل در حوزههای مارکتینگ و روابط عمومی خلاق هستند. آنها معمولاً داستانسرایان خوبی هستند و میدانند چگونه میشود یک پیام را از طریق ظاهر برند و پیامهای مارکتینگ جذاب گسترش داد. آنها روشهایی جدید و جالب برای ایجاد آگاهی نسبت به برند شما به وجود میآورند. آنها همیشه به دنبال فرصت هستند و به ایدههای تازه فکر میکنند. علاوه بر این، احتمالاً داستانهای ترویج گری برای رسانهها فراهم میکنند، محتوا مینویسند و رهنمودها و یا طرحهای خلاقانهای نیز ارائه میکنند.
کارکنان بخش توسعه کسب و کار عملاً به فروش میپردازند. آنها بیرون میروند و گاهی بدون اینکه حتی خودشان متوجه باشند، کسب و کار را گسترش میدهند. توسعه کسب و کار برای بسیاری از افراد حرفهای نیاز به کارآموزی، آموزش و برداشتن چند گام فراتر از دایره آسایش دارد. وکلا، حسابداران، مشاوران اقتصادی و سایر تأمینکنندگان کالا یا خدمات حرفهای، خواه یا نا خواه توسعهدهندگان کسب و کار خود محسوب میشوند. ممکن است کارکنان بخش مارکتینگ در تدوین پیام، عملکرد بسیار خوبی داشته باشند، اما رابطهای که مشتری شما بهواسطه آن خرید میکند با آنها برقرار نمیشود، بلکه این رابطه با مشاوری که آن اعتماد را پرورش داده تا مشتری کار خود را به عهده شما بگذارد برقرارشده است.
مارکتینگ و توسعه کسب و کار در کدام نقطه همپوشانی دارند؟
در اغلب خدمات حرفهای، چرخه فروش نسبت به هر زمان دیگری طولانیتر شده است. زمانی که یک مشتری راغب معتبر را شناسایی کردید، فعالیتهای مارکتینگ شما نباید متوقف شوند. برای حفظ برتری برند در ذهن مشتری، پرورش مشتریان راغب برای یک دوره زمانی بلندمدت ضروری است. گروه بازاریاب پرورش مشتری راغب میتواند از اشتراکگذاری محتوای برند دار و فرصتهای آموزشی از طریق مارکتینگ ایمیلی، مارکتینگ در رویدادها و توسعه از طریق رسانههای اجتماعی استفاده کند. مارکتینگ باید ابزارهای فروشی که توسعه کسب و کار برای تبدیل یک مشتری راغب آماده به مشتری واقعی نیاز دارد را نیز تأمین کند (طرز بیان پیشنهادهای قابلارائه، آموزش روش ارائه و پشتیبانی آن، دستههای اسلاید، مکملهای چاپشده و حتی برگههای یادداشت و هدایای برند دار). گروه توسعه کسب و کار میتواند از ایمیلهای شخصی، تماسهای تلفنی متعاقب، قرار ملاقات حضوری نهار یا حتی ورزشی استفاده کند.
شما به کدام یک نیاز دارید؟ مارکتینگ یا توسعه کسب و کار؟
هنگامیکه نوبت به توسعه راهبرد کسب و کار برای شرکت یا کسب و کار میرسد، مارکتینگ یک بخش ضروری است. به همین ترتیب، راهبرد برند سازی و مارکتینگ نیز با توجه به اهداف توسعه کسب و کار شما باید ایجاد شود. این دو نهتنها مکمل یکدیگر هستند بلکه به هم وابسته نیز هستند، اما این آنها را یکسان نمیسازد. هنگامیکه اهداف مارکتینگ و توسعه کسب و کار خود را مدنظر قرار میدهید، به نقاط قوت و ضعف فعلی شرکت خود فکر کنید. ممکن است متوجه شوید که برای ایجاد مشتریان راغب بهمواجهه (exposure) بیشتر و تاکتیکهای مارکتینگ جدید نیاز دارید. شاید هم متوجه شوید که مشتریان راغب آمادهای دارید، اما برای تبدیل آنها به مشتری، تنها نیازمند ارائه آموزش به بخش فروش خود هستید.
انتهای مطلب/ منبع