by علیرضا روهنده | آبان 10, 1402 | تحلیل استراتژیک کسب و کار
در این دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، مدلهای کسبوکار و چرخه عمر محصول و خدمت کوتاهتر شدهاند، انتظارات مشتری تغییر کرده است و فناوری نحوه زندگی و تصمیمگیری ما را برای خرید تغییر داده است. متداولترین روشهای برنامهریزی، مدیریت عملیاتی و تصمیمگیری معمولاً ماهیت کوتاهمدت با تمرکز بر گزارش عملکرد کوتاهمدت دارند. این منجر به ذهنیت اتکا به استراتژیها و تاکتیکهای وضع موجود میشود که میتواند برای دستیابی به موقعیت بلندمدت بازار و رشد سودآور مضر باشد.
چند بار شاهد شکست کسبوکارها به دلیل عدم آمادگی برای رسیدگی به وقفههای بازار، چالشهای رقابتی، پیشرفتهای فناوری و سایر تغییرات صنعت بودهاید؟ حتی رهبران زمانی صنعت شکست خورده اند یا دچار رکود شده اند. سیرز، کداک و بلاک باستر امروز کجا هستند؟ مزیت های رقابتی آنها چرخه عمر محدودی داشت. آنها برنامه هایی را برای دستیابی به تداوم کوتاه مدت تا بلندمدت نادیده گرفتند.
پذیرش بازار و رهبری صنعت تضمین نمی شود. جهت استراتژیک باید به طور مستمر با برنامه های استراتژیک انتقالی معتبر و برنامه های تاکتیکی واقعی اجرا به روز و تقویت شود. برای تحقق این امر، ذهنیت نوآوری یک گزینه نیست، بلکه یک ضرورت است. یک نقطه قوت به خودی خود یک کسب و کار موفق درازمدت را ایجاد نمی کند. اجزای یکپارچه مرتبط و وابسته به هم و نگرش های مشارکتی که با هم کار می کنند، فرمول موفقیت یک کسب و کار است. برنامهریزی مؤثر کسبوکار مستلزم مجموعهای از مراحل برنامهریزی و اقدامات اجرایی کاملاً مشخص است.
۱.ارائه راه حل های مستدل به مشتری
تنها مدلهای کسبوکاری که با مشتری روبرو هستند و انعطافپذیری لازم برای برآورده کردن الزامات زمانبندی بازار را دارند، طول عمر خواهند داشت. در این چشمانداز سریع، تحقیقات بازار در زمان واقعی لازم است تا مرتبط، انعطافپذیر و بادوام باقی بماند.
۲. درآمد را به حداکثر برسانید
درآمد را می توان به روش های مختلف افزایش داد. برنامههای استراتژیک و تاکتیکی باید بر روی گزینههایی برای رشد درآمد و دلایل دفاعی تمرکز کنند. برای مثال Apple همیشه محصولات، عملکردها و ویژگیهای جدیدی در دسترس دارد تا از منحنی رقابتی جلوتر بماند.
۳. ایجاد و حفظ رهبری بازار هدفمند و رشد سهم بازار
برنامه های رشد همیشه باید بخشی از برنامه ریزی دائمی و بهبود مستمر باشد تا مزیت رقابتی کسب و کار شما را افزایش دهد. آنها می توانند شامل استراتژی های ارگانیک باشند، اصلاحاتی برای به حداکثر رساندن مدل های کسب و کار موجود.
- افزودن محصولات جدید، تغییر رویکردهای خدمات مشتری، توسعه برنامه های تبلیغاتی و ترویجی جایگزین یا اجرای استراتژی های غیر ارگانیک
- ادغام و اکتساب، گسترش به مکان ها، قلمروهای جدید، سرمایه گذاری مشترک
- افزودن منابع سرمایه انسانی و قابلیت های فناورانه برای افزایش هوش و درک بازار، یک نیاز مستمر خواهد بود. رهبری تحول آفرین محرک دوام خواهد بود.
۴. افزایش کارایی و هزینه کنترل
بهبود کارایی باید بخشی از دستور کار ابتکارات بهبود مستمر شما باشد. این باید شامل بهبود حاشیهها، سادهسازی گردش کار، افزایش فرآیند تعامل با مشتری، شیوههای تولید یا منبعیابی یا فقط به حداکثر رساندن استفاده از منابع ملموس و ناملموس کسبوکار شما باشد. کاهش هزینه ها باید چیزهای غیر ضروری را که با نیازهای برنامه های استراتژیک و تاکتیکی مطابقت ندارند حذف کند. قبل از حذف، همیشه به منظور استفاده مجدد از منابع یا جایگزینی منابع بین محصولات یا خدمات یا بین نهادهای کسب و کار فکر کنید.
۵. ایجاد و حفظ جریان نقدی مورد نیاز و سودآوری
تقاضاهای جریان نقدی اعداد واقعی را نشان می دهند و تأثیرگذاران مهمی هستند که اولویت بندی استراتژی کوتاه مدت و بلندمدت را هدایت می کنند. تدوین استراتژی باید فروش محصول یا خدمات، قیمتگذاری، پیشبینی پرداخت مشتری، شیوههای موجودی و شرایط و ضوابط قرارداد فروشنده را در نظر بگیرد. جریان نقدی مثبت به این معنی است که می توانید کسب و کار خود را راه اندازی کرده و رشد دهید.
هر سرمایهگذار بالقوه به جریانهای نقدی بهعنوان شاخصی از توانایی یک کسبوکار برای حفظ سطوح فعلی عملیات، تأمین مالی مطمئن، جذب سرمایهگذاری و بالقوه برای رشد نگاه میکند. صورتهای جریان نقدی را بهعنوان سند کلیدی در نظر بگیرید، بهویژه پیشبینیهای نرخ سوخت نقدی.
سودآوری از سوی دیگر، به عنوان یک شاخص عملکرد ارزشمند نیست، اما همچنان مورد نیاز اکثر ارزیاب های تجاری است. سودآوری شامل معاملات غیر نقدی است که بدهی های مالیاتی را کاهش می دهد. استهلاک چیزی نیست که بتوانید خرج کنید. محاسبات سودآوری همچنین می تواند شامل اقلام تعهدی و ورودی های پیش بینی شده در آینده باشد.
۶. برای تغییر، چالش ها، وقفه ها و فرصت ها آماده باشید
تمام مدل های کسب و کار دارای طول عمر محدودی هستند. تغییرات بازار، محصولات و خدمات مخرب، ترجیحات مشتری در حال تحول بر توانایی همه مشاغل برای حفظ سهم بازار و مزیت رقابتی بادوام تأثیر می گذارد. تنها از طریق تحقیقات بازار در زمان واقعی و ارزیابی های مداوم اکوسیستم، یک تجارت می تواند دوام سال به سال را حفظ کند.
مدلهای کسبوکار باید مرتبط، انعطافپذیر و به موقع باشند و در صورت لزوم تغییر کنند تا مؤثر باشند. کسب و کارهای موفق این واقعیت را می پذیرند که تغییر مدل کسب و کار اجتناب ناپذیر است و بازار ثابت نیست. آنها از رضایت، رکود و احتمالاً ورشکستگی اجتناب می کنند. چرخه عمر کسب و کار در سرتاسر جهان در حال کوتاهتر شدن است – در برخی صنایع سریعتر از سایرین. شیوههای میراث وضعیت موجود معمولاً کسبوکار شما را به جایگاهی نمیرسانند که یک موجودیت بادوام درازمدت باشد.
۷. از منابع همزمان بینش و دانش استفاده کنید
برای اینکه یک کسب و کار پیشرفته باشید، باید توانایی رشد مداوم، ایجاد ارزش و تطبیق سریع در صورت نیاز و برنامه ریزی را داشته باشید. برای دستیابی به این هدف، یک کسب و کار باید یک فرآیند برنامه ریزی دائمی روشنگر را دنبال کند، تا راه های جدید و بهبود یافته را برای ارضای نیازهای مشتری و تحریک رشد کسب و کار در حین سر و کار داشتن با فعالیت های روزانه کسب و کار و اجرای برنامه های بهبود مستمر به مرحله اجرا درآورد.
۸. اجتناب از ریسک به عنوان یک مزیت رقابتی
یک چیز مسلم است، در هر استراتژی که انتخاب می کنید درجاتی از ریسک وجود دارد. کاهش ریسک باید بخش عمده ای از طراحی مدل کسب و کار باشد. اختلالات ریسک می تواند از منابع مختلفی رخ دهد. این باید یک بررسی عمده و مداوم باشد.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | اسفند 15, 1401 | مشاوره
صاحبان مشاغل و رؤسای شرکت ها بار سنگینی را به دوش می کشند، مسئولیت اصلی برای موفقیت یا شکست یک شرکت. به همین دلیل است که بسیاری از رهبران اجرایی می گویند که می تواند در راس آن احساس تنهایی کند. اما چیزی که بسیاری از رهبران متوجه نمی شوند این است که مجبور نیستند جاده را به تنهایی طی کنند. اکثر مردم بدون داشتن یک برنامه محکم سفری طولانی را آغاز نمی کنند. آنها همچنین نباید تصمیمات تجاری مهم و گسترده ای را بدون دریافت مشاوره خوب از قبل اتخاذ کنند.
دقیقاً به همین دلیل است که بسیاری از مدیران عامل، رؤسای جمهور و رهبران شرکتهای باهوش از یک منبع قابل اعتماد، یک مشاور کسب و کار (یا هیئت مشاوره) مشاوره میگیرند. در حالی که این مشاوران هیچ صلاحیتی برای رای دادن در مورد موضوعات (مانند هیئت مدیره) ندارند و هیچ مسئولیت قانونی یا امانی ندارند، تخصص و تجربه آنها می تواند بینش ارزشمندی را در فرآیند تصمیم گیری به ارمغان بیاورد و به رهبران شرکت مشاوره درستی ارائه دهد. برای حل چالش های تجاری یا رسیدن به اهداف جدید.
چرا رهبران به مشاور نیاز دارند
اگر شرکتی را رهبری میکنید، از قبل میدانید که چالشهای زیادی را به همراه دارد. می تواند در اوج تنها باشد. در بسیاری از مواقع، هیچ همتای اجرایی در شرکت ندارید که بتوانید با آنها درباره ایده ها بحث کنید، برنامه ها را استراتژی کنید و تصمیمات مهم تجاری بگیرید. و با این حال، در سطح خود، بیش از هر زمان دیگری موضوعات تجاری برای بحث دارید.
داشتن همه پاسخ ها سخت است. شما سؤالات مهمی در مورد استراتژی کسب و کار، فرصت های بازار، چالش های عملیاتی، چشم انداز رقابتی، تصمیمات پرسنل و موارد دیگر دارید که در طول یک بیماری همه گیر جهانی حتی دشوارتر شده است. زمان شما محدود است اداره سازمان شما در حال حاضر یک شغل تمام وقت است و زمان کمی برای تحقیق سختگیرانه در مورد تصمیمات استراتژیک باقی مانده است، همان چیزهایی که بیشترین اهمیت را دارند.
بهترین رؤسای جمهور و مدیران عامل اغلب به کمک یک مشاور کسب و کار متکی هستند. این کارشناسان موضوعی می توانند به عنوان یک تابلوی صدا عمل کنند، شکاف های دانش را پر کنند، و توصیه های درستی در مورد حل چالش ها و دستیابی به اهداف تجاری فعلی ارائه دهند.
اگر با ایده یک مشاور کسب و کار آشنا نیستید، در اینجا ۱۰ نمونه از آنچه یک مشاور خوب می تواند ارائه دهد آورده شده است:
۱. بینش برای برنامه ریزی استراتژیک
کریستن مکآلیستر، رئیسجمهور، میگوید: چه سازمان شما با تنگناهای عملیاتی دست و پنجه نرم کند، چه به دنبال سرمایهگذاری از فرصتهای بازار باشد یا فقط به دنبال سودآوری بیشتر باشد، یک مشاور کسب و کار عاقل میتواند به شما کمک کند تا استراتژی خود را برنامهریزی کنید و در مورد جزئیات بیشمار فکر کنید. ، مدیران سریس. آنها همچنین می توانند به سازمان شما تخصص بیاورند تا به شما در جلوگیری از خطرات و مشکلات ناشی از مانور از طریق یک محور تجاری یا تغییرات در تولید و ساخت کمک کنند.
یک مشاور متخصص همچنین میتواند به شما در تعیین فرصتهای بازار، تصمیمگیری در مورد بهترین مسیر اقدام برای چالشهای فردی کمک کند و به ایجاد یک نقشه راه برای کمک به دستیابی به برنامههای رشد شما کمک کند.
۲. به اصلاح ایده محصول یا طرح کسب و کار کمک کنید
شاید شما موسس شرکت یا رئیس یک استارتاپ باشید. شما یک ایده، برنامه فروش یا استراتژی بازاریابی عالی دارید. فرصت فراوان است. اما چه کسی وجود دارد که ایده شما را تیز کند، شور و شوق شما را کاهش دهد یا مقداری از واقعیت را به ارمغان بیاورد؟ یک مشاور خوب می تواند این نقش را ایفا کند.
۳. بازخورد و توصیه های ارزشمند
تجربه صنعت خاص یک مشاور می تواند بینش اساسی را در زمانی که به دنبال رشد، ورود به بازارهای جدید، ایجاد برنامه های فروش و بازاریابی جدید و استعدادهای مناسب برای موفقیت هستید، ارائه دهد. اگر شرکت شما در طول همهگیری دچار مشکل شد، یک مشاور باهوش میتواند در مورد بهترین راهها برای پیشبرد بهبودی شما با کمترین خطرات مشاوره دهد.
۴. حقیقت بدون رنگ
مک آلیستر گفت: «مشاور یک مرد بله یا زن در لباس مبدل نیست. از آنجایی که یک مشاور زندگی خود را با کار برای شرکت تامین نمی کند، از مخالفت با رهبری، پرسیدن سوالات مهم، به چالش کشیدن مدل کسب و کار یا ایجاد سوراخ در استراتژی بازاریابی شما نمی ترسد. آنها بهترین منافع شرکت را در ذهن دارند. بنابراین، اولویت اصلی آنها ارائه پاسخ های صادقانه است، حتی اگر ممکن است آن چیزی نباشد که رهبر می خواهد بشنود. در نهایت، آنها می توانند به جلوگیری از گام های اشتباه دردناک و پرهزینه کمک کنند.»
۵. مهارت های مالی و دسترسی به سرمایه
جنبه های زیادی برای تامین مالی وجود دارد، از مدیریت جریان نقدینگی گرفته تا افزایش سرمایه تا تامین امنیت روابط بانکی. اگرچه یک مشاور از طرف شما درخواست سرمایه گذاری نمی کند، آنها اغلب می دانند که سرمایه گذاران به دنبال چه چیزی هستند و چگونه می توانند به بهترین شکل برای گفتگوهای موفق آماده شوند. آنها می دانند چگونه پول جمع کنند، چگونه با سرمایه گذاران و بانکداران صحبت کنند، یا منابع مالی را می دانند که ممکن است قبلاً به آنها فکر نکرده باشید.
۶. بینش رقابتی
اگر در صنعتی هستید یا وارد بازار جدیدی میشوید که با آن آشنایی ندارید، میتوانید یک مشاور کسب و کار که چشمانداز، روندها و رقابت را میشناسد، استخدام کنید. دانش صنعت خاص آنها میتواند بینش ضروری را هنگام رشد، به دست آوردن سهم بازار و حرکت در زمینهای ناآشنا به شما ارائه دهد. تجربه آنها همچنین می تواند به شما کمک کند تا یک برنامه فروش و بازاریابی قوی ایجاد کنید، ساختارهای قیمت گذاری را تعیین کنید و استعدادهای مناسب را برای موفقیت در اختیار بگیرید. آنها حتی چند نامزد قوی را می شناسند که به دنبال تغییر هستند.
شناخت رقبای خود یکی دیگر از جنبه های حیاتی برای هر کسب و کاری است. مشاوران می توانند به شما کمک کنند دید بهتری از بازار داشته باشید و نقاط کور احتمالی را روشن کنید.
۷. مشارکت های کلیدی
یک مشاور که به خوبی متصل است، در حال حاضر یک شبکه قوی دارد. اغلب، آنها میتوانند به ارائهدهندگان خدمات کلیدی، کارشناسان و مشتریان اصلی معرفی کنند. احتمالاً اگر تصمیم بگیرید که می خواهید یک سرمایه گذاری مشترک را سرگرم کنید یا کسب و کار را بفروشید، این تماس ها ممکن است مفید واقع شوند.
۸. اعتبار
اگر شرکت شما یک استارتآپ است، یک مشاور با تجربه در بازار شما میتواند اعتباری را به شما بدهد، که میتواند به شما در جذب سرمایه خارجی، مشارکتهای مشترک و مشتریان جدید کمک کند.
۹. بینش عملیاتی
مک آلیستر گفت: “اگر شرکت شما به سرعت رشد کرده است، پیگیری تمام قطعات متحرک از طراحی محصول، تولید، تضمین کیفیت، حذف ضایعات فرآیند واستخدام و حفظ افراد ممکن است سخت باشد.” “کسی که در گذشته عملیاتی را انجام داده است، می تواند در ایجاد یک برنامه محکم ارزشمند باشد.”
۱۰. مدیریت بحران
در زمان عرضه ناموفق محصول، فراخوانی یا خدماتی که جواب نداد، داشتن فردی که می داند چگونه با رسانه ها برخورد کند یا چگونه جلوی بزرگ شدن یک بحران را بگیرد، مفید است.
محیط اقتصادی فعلی باعث می شود شرکت ها در همه جا چشم انداز و نقشه راه استراتژیک خود را ارزیابی کنند. با این حال، وقتی یک شرکت را رهبری می کنید، همیشه چیزهایی را که نمی دانید نمی دانید. هر رهبر مهارت، تجربه یا اعتماد به نفسی ندارد که بتواند تصمیمات درست را در زمان مناسب اتخاذ کند.
با وجود تمام خوبی هایی که یک مشاور کسب و کار باهوش می تواند به همراه داشته باشد، واقعاً هیچ جنبه منفی وجود ندارد. آنها به شما کمک می کنند تصمیم بگیرید و از اشتباهات پرهزینه جلوگیری کنید. آنها بینش مورد نیاز شما را در زمانی که به آن نیاز دارید به ارمغان می آورند و هیچ تعهد بلندمدتی برای نگه داشتن مشاور شما برای همیشه وجود ندارد. میتوانید در طول فصلهای کلیدی یا نقاط انتقال، یک مشاور کسب و کار بیاورید، سپس از تیم داخلی خود برای اجرای استراتژی خود استفاده کنید.
با هر چالش تجاری که ممکن است با آن روبرو باشید، یک مشاور کسب و کار با تجربه ممکن است ثابت کند که یکی از ارزشمندترین منابع در تیم شما و یک مدافع ضروری برای موفقیت شما است.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | اسفند 6, 1401 | مشاوره
مشاوران شرکت های کوچک به مالکان در مورد استراتژی، حل مسئله و توسعه مهارت توصیه می کنند. آنها همچنین منابعی را ابداع کرده و یک استراتژی برای بهبود عملکرد سازمان ایجاد می کنند. مشاوران کسبوکارهای کوچک کارکنان قراردادی هستند که مشکلات را شناسایی میکنند، راهحلها را توسعه میدهند و به کسبوکارها در رسیدن به اهدافشان کمک میکنند.
شرکتهای کوچکی که نمیتوانند در تمام طول سال کارمندان تمام وقت خود را بپردازند، به شخص ثالثی برای حل مشکل نیاز دارند یا میخواهند حرفهای را راهنمایی کنند، و تاکتیکها ممکن است از مشاوران سود ببرند.
مشاور کسب و کارهای کوچک چه می کند؟
مشاوران کسب و کارهای کوچک به کارآفرینان در مورد استراتژی، راه حل های مشکل و توسعه مهارت ها مشاوره می دهند. آنها همچنین منابع را شناسایی کرده و یک استراتژی برای بهبود عملکرد سازمان توسعه می دهند. یک مشاور کسب و کار کوچک ممکن است به شما در تهیه یک طرح تجاری، استراتژی بازاریابی یا کمپین روابط عمومی کمک کند. آنها ممکن است در زمینه هایی مانند حسابداری، عملیات، منابع انسانی، مدیریت، بازاریابی و روابط عمومی تخصص داشته باشند.
حسابداری
مشاور کسب و کار فقط یک متخصص خارجی است که برای کمک به شما در حل مشکل شرکتتان استخدام شده است. یک مشاور خوب ممکن است دانش تخصصی فراوانی را در اختیار شما قرار دهد. یک مشاور موثر دانش، مهارت، تخصص و تکنیکی برای بهبود موقعیت مشتری می دهد.
مشاوران، بر خلاف کارگران داخلی، برنامه زمانی خاص خود را دارند، ممکن است برای بسیاری از مشتریان کار کنند، و بر اساس قرارداد یا پروژه درگیر هستند. مشاوران ممکن است به تنهایی یا با تیم خود که اغلب متشکل از یک مدیر پروژه و دو تحلیلگر است، بسته به سازمان مشاور، فعالیت کنند.
چرا مردم مشاوران مشاغل کوچک استخدام می کنند؟
شرکت های کوچک و بزرگ اغلب مشاوران تجاری را به دلایل مختلف جذب می کنند. برای مثال، مشاوران کسب و کار ممکن است برای رسیدگی به مزایای کارکنان مانند مراقبت های بهداشتی یا صرفاً برای استخدام کارکنان جدید به کار گرفته شوند. ارائه برنامه های آموزشی مناسب و دارایی ها برای افزایش بهره وری کارکنان یکی از بهترین پول سازها برای کسب و کارهای مشاوره است. یک صنعت جداگانه برای بلندگوها هزینه می پردازد که وارد شوند و به کارکنان شما انگیزه دهند.
صاحبان مشاغل کوچک از مشاوران به عنوان یک راه حل مقرون به صرفه برای پر کردن شکاف در دانش و توانایی های شرکت خود یا ارائه دیدگاهی جدید، عینی و حرفه ای استفاده می کنند. موارد زیر رایج ترین دلایلی است که مشتریان ما از مشاوران کمک می گیرند:
در زمان و هزینه صرفه جویی کنید
آیا هنوز مالیات شرکت خود را ثبت می کنید ؟ اگر چنین است، آیا منطقی است که وقت ارزشمند خود را به کاری اختصاص دهید که هم پیچیده و هم شاید خارج از تخصص شما باشد؟
در مورد سایر نگرانیهای مالی که شرکتهای کوچک با آنها مواجه هستند، مانند مهار هزینه و افزایش کارایی، چطور؟ یک مشاور کسب و کار کوچک می تواند به شما کمک کند تا راه هایی برای تقویت شرکت خود در هر دو جبهه ایجاد کنید. اگر کسبوکار شما در مسیر سریع موفقیت قرار دارد، یک مشاور آگاه میتواند به شما کمک کند تا فرصتهای تازه را درک کنید و در عین حال از تلههای مکرری که ممکن است پیشرفت شما را از مسیر خارج کند اجتناب کنید.
یافتن مشکل
اغلب، یک شرکت “علائم” نگران کننده ای مانند کاهش فروش یا مشکلات جریان نقدی را نشان می دهد و مدیریت داخلی ریشه مشکل را تعیین نمی کند. در این شرایط، ممکن است مشاوری وارد شود و علائم عمل شما را بررسی کند، آزمایشها و مطالعهای انجام دهد و بفهمد چه مشکلی دارد.
ایجاد راه حل
ممکن است هدفی داشته باشید که نتوانید آن را در داخل انجام دهید، چه به دلیل شکاف مهارتی یا به دلیل خارج از قدرت اصلی شرکت شما. استخدام یک مشاور واجد شرایط ممکن است به شما کمک کند در زمان و هزینه صرفه جویی کنید و در عین حال نتیجه بهتری نیز داشته باشید.
بهینه سازی
در شرایط خاص، شرکت شما ممکن است به سرعت توسعه یافته باشد، و شما متوجه شده اید که چندین زمینه وجود دارد که ممکن است آنها را بهبود ببخشید، اما نمی دانید از کجا شروع کنید. یک مشاور ممکن است وارد شود و دیدگاه جدیدی ارائه دهد، یک یا همه جنبههای سازمان شما را بررسی کند و در مورد فرآیندها و رویههایی تصمیم بگیرد که به شما در افزایش تولید کمک میکند.
در زمان مناسب به تخصص ضربه بزنید
حتی اگر ترجیح می دهید همه امور تجاری را خودتان مدیریت کنید، استخدام یک متخصص خارجی در زمانی که مسائل دشوار یا حساس رخ می دهد ممکن است یک اقدام احتیاطی اضافی برای اطمینان از اینکه مشکلات به درستی مورد توجه قرار گرفته و حل شده اند. همچنین داشتن دیدگاه شخص ثالث در مورد چیزهایی که نیاز به عینیت دارند یا “مجموعه چشم های اضافی” برای اطمینان از اینکه هیچ خطایی در طول یک روش کلیدی رخ نداده است، می تواند مفید باشد.
یک مشاور شرکت کوچک همچنین ممکن است به شما در بررسی و ارزیابی استراتژی کسب و کار ، رویه ها، مدیریت عملیات، تدارکات زنجیره تامین، قرار گرفتن در معرض خطر و سایر عوامل کمک کند. علاوه بر این، از آنجایی که ممکن است فقط برای مدت محدودی به این تجربه تخصصی نیاز داشته باشید، استخدام یک منبع مشاوره می تواند روشی مقرون به صرفه برای به دست آوردن دانش حرفه ای مورد نیاز کسب و کار کوچک خود در لحظه مناسب و تنها برای زمانی که به آن نیاز دارید باشد.
بارهای کاری در حال تغییر را پیمایش کنید
در اینجا یک سوال حیاتی برای هر صاحب کسب و کار کوچک وجود دارد که باید در نظر داشته باشد: اگر شرکت شما نیاز به رشد سریع و قابل توجهی داشت، آیا می توانید آن را ارائه دهید؟
اگر منابع لازم برای برآورده کردن افزایش تقاضا برای محصولات یا خدمات خود یا تولید گزینه های جدید را نداشته باشید، خطر شکست مشتریان خود را دارید و شاید اعتبار شرکت خود را از بین ببرید. همچنین ممکن است به تیم اصلی خود فشار بیاورید و رضایت شغلی آنها را به خطر بیندازید. با این حال، شما باید از استخدام پرسنل جدید خودداری کنید تا زمانی که متقاعد شوید که بار کاری می تواند پایدار باشد.
برای آینده رشد کنید
البته، شما می خواهید که شرکت شما در بلندمدت رشد کند و پیشرفت کند. اما آیا می دانید رشد آینده خود را از کجا خواهید داشت؟ جذب یک مشاور مدیریت موقت با دانش مناسب صنعت برای کمک به کسب و کار کوچک شما به شما کمک می کند راه حل را پیدا کنید و شما را به راه درست هدایت کنید.
همانطور که کسب و کار کوچک شما توسعه می یابد و تکامل می یابد، ممکن است به طرق مختلف با مشاوران همکاری کنید. اما، شاید مهمتر از همه، این منابع میتوانند زمانی را برای شما آزاد کنند تا روی کاری که به بهترین شکل انجام میدهید تمرکز کنید: رشد کسبوکار کوچک خود و تبدیل شدن به یک متخصص در هر چیزی که در وهله اول شما را به راهاندازی کسبوکار خود تشویق کرده است.
خدماتی که ممکن است یک مشاور کسب و کار کوچک انجام دهد
مشاوران ممکن است نتایج سریعی به دست آورند و مزایای فوری را برای یک شرکت کوچک تأسیس شده فراهم کنند. خدمات مشاوره شرکت های کوچک به شرکت ها در توسعه استراتژی ها، اجرای تغییرات و مدیریت موثرتر عملیات خود کمک می کند. یک شرکت مستقیماً از تجربیات، مهارت ها و اطلاعات مشاوران استفاده می کند.
کار با یک مشاور به عنوان یک تجارت کوچک ممکن است زندگی را ساده کند. توانایی تکیه بر مشاور با تجربه به عنوان یک صاحب کسب و کار کوچک بسیار مهم است. علاوه بر این، خدمات مشاوره شرکت های کوچک باعث افزایش کارایی و اثربخشی می شود.
مشاوره فروش و بازاریابی
اگر متخصص هستید یا در زمینه فروش و بازاریابی کار کرده اید، می توانید به سادگی دانش خود را به عنوان یک مشاور شرکت کوچک انتقال دهید. جذب و حفظ مشتریان مهم ترین هدف اکثر سازمان ها، به ویژه استارتاپ ها است.
متأسفانه، بازاریابی به یک حوزه تخصصی مهم تبدیل شده است، و اگرچه بسیاری از صاحبان مشاغل کوچک در عرضه محصولات و یا خدمات به مشتریان خود مهارت دارند، آنها معمولاً نمی توانند تجارت خود را به طور مؤثر بازاریابی کنند و منابع مالی لازم برای استخدام را ندارند.
مشاور بازاریابی ایده آل برای کسب و کار شما دانش گسترده ای در مورد صنعت شما خواهد داشت و می تواند پیشنهادات نوآورانه و همچنین آزمایش شده و واقعی را برای نحوه تنظیم برنامه ها و کمپین های بازاریابی ارائه دهد.
مشاوران بازاریابی ممکن است به شرکت شما کمک کنند تا برنامه هایی را بر اساس اهداف کلی سازمان، کالاها یا خدمات، کاربران یا مشتریان هدف و موقعیت در بازار توسعه دهد و اجرا کند.
مشاوران همچنین ممکن است به شما در ایجاد و اجرای استراتژیهای بازاریابی منحصربفرد کمک کنند، و همچنین توصیههای کلی در مورد نحوه تبلیغ شرکت خود از طریق فعالیتهایی مانند:
کمپین ها در شبکه های اجتماعی (فیس بوک، توییتر و غیره)
بلایتس از ایمیل
تبلیغات در وب سایت و یا وبلاگ
تبلیغات رادیویی یا روزنامه
انتشارات
بروشور، سمینار
حمایت مالی برای رویدادهای خیریه
تبلیغات متقابل با سایر شرکت ها از طریق بازاریابی دوستانه
به طرق مختلف، یک مشاور شرکت کوچک ممکن است به تیم های فروش و بازاریابی کمک کند. آنها ممکن است، برای مثال، یک استراتژی دیجیتال طراحی کنند، یک کمپین بازاریابی راه اندازی کنند، یا روی توسعه یا آموزش وب کار کنند.
بیایید تصور کنیم یک شرکت به دنبال کمک مشاور است زیرا کارکنان فروش آنها عملکرد ضعیفی داشته اند. یک مشاور شرکت کوچک وارد می شود، مشاهده می کند، مسائل (اعم از عملیاتی یا آموزشی) را شناسایی می کند، راه حلی را استراتژی می کند و سپس آن را عملی می کند.
منابع انسانی
رسیدگی به مسائل کارکنان می تواند چالش برانگیز و زمان بر باشد، اما بسیاری از شرکت های کوچک فاقد منابع مالی لازم برای استخدام یک متخصص یا بخش منابع انسانی هستند .
از سوی دیگر، شیوه های موثر منابع انسانی به بهبود شرایط کاری و روحیه بالاتر کمک می کند، که هر دو منجر به افزایش حفظ کارکنان و کاهش هزینه های مرتبط با گردش مالی می شود. در نتیجه مستقیم این، تعداد فزاینده ای از کسب و کارهای کوچک تصمیم می گیرند مدیریت بخش منابع انسانی خود را برون سپاری کنند.
مشاوران منابع انسانی در تمام جنبه های روابط کارکنان آموزش می بینند و ممکن است بر استخدام کارمندان جدید یا کارگران قراردادی نظارت کنند. برخی از وظایفی که در اختیار آنها قرار می گیرد عبارتند از تبلیغات برای موقعیت های باز، انجام مصاحبه، انجام بررسی پیشینه و مرجع و غیره.
مسئولیت خاتمه کارکنان، نگرانی های انضباطی، و همچنین جهت گیری و برنامه های آموزشی را بر عهده بگیرید.
اطمینان حاصل کنید که هر گونه شکایت یا اختلاف نظری که توسط کارمندان مطرح می شود به موقع و مناسب حل شود تا احتمال چالش قانونی کاهش یابد. توجه به نگرانی های ایمنی و رفاه کارگران؛ ارائه مشاوره به کارمندان؛ شما را در مورد مقررات کارمندان ایالتی و فدرال، از جمله قوانین حقوق و دستمزد، ساعات کار، برنامه تعطیلات، و سیاستهای مرخصی، غرامت کارگران، مزایای اجباری و گزارشدهی، اما نه محدود، مطلع میسازد.
شما را از الزامات کارمندان استانی، فدرال و ایالتی، مانند قانون پرداخت، آگاه نگه دارید، و مزایای اختیاری را برای کارگران و خانوادههایشان، از جمله بیمه پزشکی، دندانپزشکی، نوری و بیمه برای افراد دارای معلولیت ترتیب دهید یا ارائه دهید. به منظور ارائه بسته های مقرون به صرفه مزایای کارکنان، مشاغل منابع انسانی اغلب از ارتباطات خود با تامین کنندگان مزایا استفاده می کنند.
خدمات حقوقی
هنگامی که با شرایط پیچیده تری مواجه می شوید، نگرانی های حقوقی یا ممکن است شامل مسئولیت قانونی باشد، مانند مشارکت های پیچیده مشترک یا تخصیص سهم؛ پرونده های دادگاهی شامل شرکا، مشتریان، سهامداران یا کارمندان؛ اقدامات قانونی علیه کسب و کار شما توسط سازمان های دولتی برای مسائلی مانند صدور مجوز، اختلافات مالیاتی، یا عدم رعایت مقررات؛ سرمایه گذاری در املاک و مستغلات یا قراردادهای اجاره، داشتن یک وکیل تجاری خوب در صورت نیاز می تواند بسیار مفید باشد.
یک وکیل معمولی برای یک کسب و کار کوچک یک متخصص عمومی است که می تواند پرونده شما را ارزیابی کند، توصیه های شایسته ای به شما ارائه دهد و در صورت لزوم شما را به یک وکیل متخصص در زمینه خاصی از حقوق معرفی کند.
مشاوره مدیریت پروژه
مدیریت پروژه یکی از رایج ترین دلایلی است که سازمان ها از مشاوران شرکت های کوچک استفاده می کنند. بیایید تصور کنیم یک شرکت در حال آماده شدن برای معرفی یک محصول جدید است، اما آنها نمی دانند چگونه برای آن برنامه ریزی کنند، زیرا فقط پنج نفر دارند که هیچ کدام در مدیریت پروژه کار نمی کنند.
سپس ممکن است یک مشاور وارد شود و به پرسنل شما آموزش دهد یا به عنوان مدیر پروژه قرارداد خدمت کند. علاوه بر این، اگر یک شرکت ناکارآمدی عملیاتی بلندمدت داشته باشد، ممکن است مشاوری را برای شناسایی ناکارآمدیها و طراحی برنامهای برای ارتقای مدیریت پروژه سازمان استخدام کند.
گزارش نویسی
یک مشاور ممکن است از دو طریق به یک شرکت در ارائه گزارش کمک کند: جمع آوری تجزیه و تحلیل و گزارش ها و تجزیه و تحلیل گزارش های دریافت شده. یک شرکت می تواند مشاوری را برای این خدمات به صورت طولانی مدت استخدام کند. یک مشاور کسبوکار کوچک میتواند به یک شرکت در جمعآوری و درک تحلیلها یا گزارشها برای انتخاب کسبوکار مبتنی بر داده کمک کند. اگر یک شرکت یا مالک بخواهد به تنهایی این کار را انجام دهد، ممکن است داده ها به اشتباه تفسیر شوند یا آمار در زمینه درک نشود.
پیش بینی
برآوردها و پیشبینیها برای آینده نزدیک و دور زمانی ضروری است که یک شرکت کوچک به تازگی شروع به کار کند. از سوی دیگر، زمانی که پول، زمان یا کارمندانی برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها ندارید، پیش بینی دشوار است. با این حال، یک مشاور شرکت کوچک می تواند در این مرحله کمک کند. آنها برای درک و ایجاد برآوردهای دقیق با سازمان همکاری خواهند کرد.
مشاوره فناوری اطلاعات
برای یک شرکت کوچک، انتخاب فناوری صحیح و راهاندازی کارآمد سیستم دشوار است. به همین دلیل شرکت ها از مشاوران برای خدمات فناوری اطلاعات استفاده می کنند. یک مشاور ممکن است در انتخاب تکنولوژی مناسب و همچنین راه اندازی صحیح و موثر سیستم های تکنولوژیک کمک کند.
از آنجایی که فناوری جدید بر دستگاه ها یا سیستم های نرم افزاری روزانه تأثیر می گذارد، فناوری اطلاعات یکی از صنایعی است که به سرعت در حال تغییر در تجارت است.
کامپیوترهای شخصی
تلفن همراه “لپ تاپ، تلفن همراه، تبلت و …”
خدمات رایانش ابری
سیستم ها POS نقطه فروش
شبکه های رسانه های اجتماعی و وب سایت های تجاری
صفحات گسترده، پردازش کلمه، و غیره.
نرم افزار مالیاتی نرم افزار حسابداری
نرم افزار CAD طراحی به کمک کامپیوتر
مشاور فناوری اطلاعات توصیه می شود مگر اینکه شرکت شما در حوزه فناوری اطلاعات باشد یا توانایی مدیریت دستگاه های فیزیکی و رفع مشکلات نرم افزاری را داشته باشید.
علاوه بر تعمیر سخت افزار و سیستم عامل، یک مشاور فناوری اطلاعات می تواند در مورد ارتقاء فناوری و روش های استفاده از فناوری برای ساده سازی کسب و کار شما و بهبود بهره وری مشاوره دهد. راه اندازی خدمات رایانش ابری؛ نصب سیستم های نرم افزاری؛ ارائه آموزش سیستم های سخت افزاری و نرم افزاری؛ مشاوره در مورد ارتقاء فناوری و روش های استفاده از فناوری برای ساده سازی کسب و کار و بهبود بهره وری
یک مشاور کسب و کار کوچک میتواند به کشف ناکارآمدیهای فنی کمک کند و سپس راهی برای بهبود سیستم و رویههای یک شرکت در صورتی که برای مدتی فعال و فعال بوده است، بیابد.
حسابداری و حسابداری
ما فکر می کنیم که آموزش باید برای همه، صرف نظر از موقعیت یا شغلشان، قابل دسترسی باشد. به همین دلیل است که ما دوره های خود را برای یادگیری آنلاین در دسترس قرار می دهیم تا بتوانید با سرعت خود و در محیط خود یاد بگیرید.
مربیان شما به ارائه کمک کامل ادامه خواهند داد و شما از طریق ایمیل، انجمن ها، گروه های چت و مطالب آموزشی با همکلاسی های خود ارتباط برقرار خواهید کرد. انتخاب کنید که مدارک خود را به صورت آنلاین تکمیل کنید تا به دلیل مشغله کاری یا یک مکان دور از تعلیق تحصیل خود جلوگیری کنید.
حسابداری و حسابداری دو مورد از خدمات مشاوره ای هستند که اغلب توسط مشاغل کوچک درخواست می شود. از خود بپرسید: “وقت من چقدر ارزش دارد؟” در حالی که در نظر دارید که آیا یک یا همه کارهای حسابداری یا حسابداری خود را برون سپاری کنید یا خیر .
آیا این امکان وجود دارد که من در این زمینه به خوبی یک حرفه ای عمل کنم؟
اگر انگیزه و استعداد دارید، ممکن است بتوانید امور حسابداری و حسابداری خاصی را برای یک کسب و کار یا یک شرکت کوچک در مرحله شروع مدیریت کنید. با این حال، با گسترش شرکت شما، برون سپاری برخی از این وظایف به متخصصان ممکن است منطقی تر باشد. علاوه بر این، بسیاری از صاحبان مشاغل، حسابداری و حسابداری را کاری پر زحمت می دانند، به خصوص اگر شرکت آنها حجم قابل توجهی از معاملات داشته باشد.
یک حسابدار حرفه ای می تواند بسیاری از سوابق شما را در چند ساعت در هر ماه انجام دهد، از جمله ارسال صورتحساب، پرداخت صورت حساب، پردازش حقوق و دستمزد، و آماده کردن حساب های شرکت برای فصل مالیات .
یک حسابدار واجد شرایط می تواند به شما در موارد بسیار بیشتر از پیگیری تغییرات مالیاتی و ثبت مالیات کمک کند. او می تواند: در پیچ و خم قوانین مالیاتی حرکت کند و توصیه های مالی مورد نیاز برای مدیریت و رشد کسب و کار خود را ارائه دهد. توصیه هایی در مورد چگونگی کاهش مالیات خود ارائه دهید، از جمله اینکه آیا فضای تجاری را اجاره یا خریداری کنید یا خیر. و ارائه مشاوره در مورد راه های کاهش هزینه های کسب و کار.
حسابداری یکی دیگر از خدمات بلند مدتی است که یک شرکت کوچک می تواند از آن استفاده کند. داشتن یک بخش حسابداری ممکن است برای یک تیم کوچک از نظر مالی امکان پذیر نباشد. با این حال، هر کسب و کاری به یک متخصص برای نظارت و مدیریت پول خود نیاز دارد.
یک مشاور کسب و کار کوچک که در مدیریت مالی متخصص است ممکن است وارد شود و به شناسایی مناطقی که یک شرکت نیاز به کاهش هزینه ها، تنظیم لیست حقوق و دستمزد و کمک به مالیات دارد کمک کند. امور مالی و حسابداری یکی از سختترین جنبههای اداره یک کسبوکار کوچک است، اما همچنین یکی از حیاتیترین زمینهها برای درست کردن آن است.
برنامه ریزی استراتژیک
مشاوره شرکت های کوچک در واقع در مورد برنامه ریزی استراتژیک است. یک مشاور شرکت کوچک ممکن است در پیامرسانی استراتژیک و برنامهریزی راهاندازی کمک کند. کار یک مشاور شرکت کوچک شناسایی مشکلات و توسعه راه حل های استراتژیک است. در اصل، آنها حلکنندههای مشکل هستند که ممکن است در هر زمینهای از کسبوکار تخصص داشته باشند و به کسبوکارهای کوچک کمک کنند تا کارآمدتر شوند.
یک مشاور کسب و کار کوچک ممکن است با طراحی و در شرایط خاص، استراتژی کسب و کار شما را در اداره شرکتتان کمک کند.
با این حال، همه مشاوران برابر نیستند، همانطور که همه شرکت ها یا ابتکارات تجاری چنین نیستند. ابتدا باید به این فکر کنید که چرا به استخدام یک مشاور فکر می کنید، چه مدت می خواهید برای نتایج صبر کنید و واقعاً چقدر می توانید برای مشاوره او هزینه کنید. سپس باید مشاوری را انتخاب کنید که با او رابطه قوی دارید. وقتی همه اینها جمع شوند، خود را برای موفقیت آماده کرده اید.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | اسفند 2, 1401 | مدیریت
نقش کارآفرین در جامعه چیست؟ نقش کارآفرینی را چگونه تعریف کنیم ؟
واژه کارآفرینی به یک اصطلاح چتر برای طیف وسیعی از حرفهها تبدیل شده است که به طور سنتی جدا از یکدیگر انجام میشدهاند. در ابتدایی ترین تعریف خود، به فرآیندی اشاره دارد که شامل ریسک پذیری و ایجاد یک شرکت استارتاپ یا سرمایه گذاری تجاری جدید است. نقش کارآفرینی در جامعه ما بسیار مهم است. کارآفرینان نه تنها شغل ایجاد می کنند، بلکه ستون فقرات توسعه اقتصادی، ارتقای اجتماعی هستند و راه را برای نوآوری هموار می کنند.
نقش کارآفرین در جامعه این است که با ارائه راه حلی برای مشکلات جامعه، از شانس خود استفاده کند و نوآور باشد. وقتی صحبت از آناتومی یک کارآفرین می شود، آنها را می توان به دو نوع مختلف تقسیم کرد – بنیانگذار رویایی و مدیر عملی. بنیانگذار رویایی مسئول چشم انداز یا ایده ای است که استارتاپ آنها در آینده چگونه خواهد بود. آنها همچنین مسئول پیشبرد کسب و کار و اطمینان از اجرای روان آن هستند. از سوی دیگر، مدیر عملی، مسئول نظارت بر عملیات روزانه است تا اطمینان حاصل کند که شرکت آنها پول خود را از دست نمی دهد و به طور موثر کار می کند.
کارآفرینان نقش ها و مسئولیت های زیادی دارند ، اما در نهایت، آنها یک هدف اصلی دارند و آن سودآوری است تا بتوانند ایده یا استارتاپ خود را تا ابد ادامه دهند. کارآفرینان کسانی هستند که قادر به ایجاد و مدیریت کسب و کار خود در همه جنبه ها هستند. آنها باید همه چیز را از تولید ایده، فروش، بازاریابی و مدیریت مالی انجام دهند. با این حال، آنها همچنین نشان دهنده برند شرکت های خود هستند، در حالی که تصمیم می گیرند در مورد محصولات و خدمات ارائه شده به بازار.
در حال حاضر، بسیاری از کسب و کارهای کوچک بیشتر بهجای شرکتهای مستقر، استارتآپ هستند. این نتیجه افزایش فعالیتهای کارآفرینی در سراسر جهان است و افراد بیشتری علاقه مند به ایفای نقش کارآفرینی و راهاندازی کسب و کارهای جدید هستند. کسب سود از طریق فرصت های سرمایه گذاری به جای فرصت های شغلی.
کارآفرینان نقش ها و مسئولیت های متنوعی دارند که باید از آنها مراقبت کنند. هر چه یک کارآفرین زمان و انرژی بیشتری را صرف یک پروژه کند، شانس موفقیت آن بیشتر است. در اینجا نقش کارآفرینی در توسعه اقتصادی ، نقش سرمایه گذاری خطرپذیر در ارتقای کارآفرینی را مورد بحث قرار خواهیم داد و نقش کارآفرین را نسبت به کسب و کار خود تعریف خواهیم کرد.
۱. کسب و کار را ایجاد و مدیریت می کند
نقش یک کارآفرین چیست؟ بیایید نقش کارآفرین را تعریف کنیم. اگر نقش کارآفرین را توصیف کنیم، در راس آن مدیریت موثر کسب و کار اوست. نقش اصلی کارآفرینی ایجاد و مدیریت یک کسب و کار است. آنها مسئول مکان یابی و ارزیابی فرصت های بازار، طراحی یک طرح تجاری، تامین منابع مالی، تاسیس کسب و کار یا شرکت و نظارت بر عملیات آن هستند.
کارآفرین محصولات یا خدمات کسب و کار را می فروشد تا از زحمات خود پول دربیاورد. آنها همچنین در فرآیند تولید و همچنین بازاریابی محصولات خود مشارکت دارند. کارآفرین باید برای تبدیل شدن به یک رهبر در صنعت یا حوزه خود قدم بردارد. آنها از شکست نمی ترسند، اما به پشتکار اعتقاد دارند، زیرا می دانند که موفقیت اغلب پس از شکست های زیادی به دست می آید.
مسئولیتهای یک کارآفرین در یک شرکت نوپا یا کسب و کار کوچک شامل یافتن تناسب محصول با بازار، برنامهریزی برای آینده، ایجاد روابط با مشتریان، مدیریت امور مالی و اطمینان از اینکه همه چیز به خوبی پیش میرود. بنابراین نقش یک کارآفرین در کسب و کار، به ویژه در مراحل اولیه، از اهمیت بالایی برخوردار است.
کارآفرینی مسیر شغلی جالبی است که باید طی کرد، زیرا اغلب فقط ایجاد یک محصول یا خدماتی نیست که مردم به آن نیاز دارند – بلکه توانایی شناسایی فرصتها در بازار قبل از هر کس دیگری است.
برای اینکه یک کارآفرین باشید، باید اعتماد به نفس، اخلاق کاری قوی، جاه طلبی برای موفقیت و همچنین هوش تجاری برای تحقق آن داشته باشید. کارآفرینی به ترکیبی از مهارت ها نیاز دارد که شامل خلاقیت، انعطاف پذیری و توانایی حل مسئله است. با این حال، کارآفرینان باید در مدیریت امور مالی و توسعه محصولات یا خدمات جدید نیز خوب باشند.
یک کارآفرین موفق کسی است که بتواند بین کار خود و زندگی شخصی خود تعادل برقرار کند. آنها می توانند تعادل کار و زندگی سالم را حفظ کنند و در عین حال بر روی چیزهایی که می خواهند به دست آورند تمرکز کنند. یک کارآفرین میتواند از هر یک از چهار مدل اصلی برای راهاندازی یک شرکت جدید پیروی کند: تولید، خردهفروشی، فرانشیز، یا صدور مجوز. اینگونه است که یک کارآفرین می تواند برای خود کسب و کاری ایجاد کند.
۲. استخدام و استخدام کارمندان
سالهاست که کارآفرینی یک موضوع داغ در بازار بوده است و با تغییر جهان با گذشت زمان، نقش یک کارآفرین نیز تغییر میکند. آنها دیگر فقط به دنبال پول درآوردن نیستند، آنها همچنین به دنبال ایجاد تغییر در جامعه هستند.
همانطور که شرکت ها رشد می کنند، باید بتوانند افراد بیشتری را مدیریت کنند و کارمندان بیشتری جذب کنند. آنها باید کسب و کار خود را متحول کنند و کارآمدتر شوند، جایی که نقش “HR” یک کارآفرین مطرح می شود. این بدان معنی است که او باید بتواند بفهمد چه چیزی یک کسب و کار را هدایت می کند و چگونه بر تعداد کارمندان آنها تأثیر می گذارد. تامین نیروی انسانی موثر برای کسب و کار
نقش یک کارآفرین همچنین اطمینان از عدم ارتباط نادرست بین مدیران یک شرکت و تیم منابع انسانی آن است. باید فرآیندهای ارتباطی روشنی وجود داشته باشد تا همه بدانند چه اتفاقی در حال وقوع است. به عنوان یک کارآفرین، باید بدانید که چگونه بهترین افراد را برای شرکت خود جذب و استخدام کنید. اینجاست که نقش مدیر منابع انسانی به عنوان یک کارآفرین مشخص می شود.
شما باید مهارت های ارتباطی و استعداد عالی در استخدام داشته باشید و همچنین باید بتوانید حجم زیادی از داده ها را مدیریت کنید و نتایج کارمندان را ردیابی کنید. به عنوان یک کارآفرین، باید در مورد نحوه انجام مصاحبه های موثر و ارزیابی مهارت های کارکنان آموزش دیده باشید. همچنین باید بر علاقه به فرهنگ شرکت و همچنین محیط آن تاکید کنید. مدیریت منابع انسانی یک نقش کلیدی برای هر کارآفرین در مراحل ابتدایی یک شرکت است . شما باید انواع مختلف نقش های کارآفرین را درک کنید و مطمئن شوید که کارکنان درگیر، با انگیزه و احساس قدردانی هستند.
یک کارآفرین باید بتواند هم روابط مدیریت و هم با کارکنان را اداره کند. او می تواند یک فرهنگ مبتنی بر عملکرد را تنظیم کند و مطمئن شود که کارکنان انگیزه های مناسبی دارند تا برای کار سخت خود پاداش بگیرند. برای مدیریت منابع انسانی به عنوان یک کارآفرین، فرد باید توانایی ایجاد اعتماد، ایجاد روابط و تشکیل یک تیم کارآمد را داشته باشد.
۳. استراتژی شرکت را برنامه ریزی کنید
نقش یک کارآفرین در یک شرکت چیست؟ پاسخ به این سوال بسته به نوع کسب و کار و استراتژی آن می تواند بسیار متفاوت باشد. “استراتژی کسب و کار” به فرآیند برنامه ریزی، سازماندهی و اجرای فعالیت های تجاری یک سازمان به منظور دستیابی به اهداف آن در محیط صنعت یا بازار آن اشاره دارد.
نقش یک کارآفرین در ایجاد یک استراتژی تجاری موفق اغلب دست کم گرفته می شود، زیرا مردم فقط چیزی را می خواهند که فوراً برای آنها پول درآورد، اما چیزهای بسیار بیشتری از دانستن چگونگی کسب درآمد در کوتاه مدت در آن وجود دارد.
کارآفرینی یک اصطلاح گسترده است که تعاریف مختلفی را در بر می گیرد. با این حال، یک تعریف اصلی از کارآفرینی چیزی است که زمانی اتفاق میافتد که افراد برای تولید محصولات یا خدمات جدید ریسک میکنند، نه اینکه به چیزی که در حال حاضر وجود دارد بدون اینکه خطری را به خطر بیندازند، تکیه کنند. استراتژی شرکت به منظور حفظ مرتبط بودن در بازار اهمیت فزاینده ای پیدا می کند. مهم است که آنها هنر خود را به روز نگه دارند و در عین حال بر روی نقاط قوت خود نیز بازی کنند.
کارآفرینان سازندگان تغییر هستند و چشم انداز آنها استراتژی شرکت را هدایت می کند. اما کارآفرینان همچنین باید موانعی مانند سیاستهای شرکتی که برای رسیدن به هدفشان مناسب نیستند یا یافتن بودجه برای یک پروژه جدید کار کنند.
یک استراتژی خوب تضمین می کند که یک کارآفرین می تواند بودجه پیدا کند، موفقیت اولیه را تجربه کند، برای مشتریان و کارمندان ارزش ایجاد کند، یک مدل کسب و کار پایدار ایجاد کند و در طول زمان رشد کند. استراتژی کسب و کار موفق همه چیز در مورد انتخاب بازار مناسب و یافتن مشتریان مناسب است و نقش یک کارآفرین این است که به هر دو فکر کند.
کارآفرینان نقش اساسی در استراتژی کسب و کار موفق دارند. راه های زیادی برای اندیشیدن به موفقیت وجود دارد که از نظر چارچوب زمانی و نتایج متفاوت است. اما کسبوکارهای موفق آنهایی هستند که چشمانداز روشنی دارند و به آن وفادار میمانند در حالی که مشتریان خود را در طول زمان افزایش میدهند.
۴. اهداف شرکت را توسعه دهید
کارآفرینی یک شغل نیست، یک روش زندگی است. و برای بسیاری از مردم، این به معنای آن است که تجملات خود را در معرض خطر قرار دهند تا برای یک زندگی موفق سخت تلاش کنند. مسئولیت اصلی کارآفرین در قبال کسب و کار خود تعیین اهداف بلند مدت و کوتاه مدت است. اما گفتن هدف گذاری آسان تر از انجام آن است. ایجاد یک برنامه اقدام می تواند دشوار باشد و پیدا کردن برنامه مناسب می تواند حتی سخت تر باشد. چه چیزی شما را از همه کسانی که گیر کرده اند جدا می کند؟
برخی از افراد با ذهنیت کارآفرینی به دنیا می آیند در حالی که برخی دیگر به کمک نیاز دارند تا بفهمند چه می خواهند و چگونه به آن دست یابند. کوچ های کارآفرینی در بازار موجود هستند تا با ایجاد برنامه های عملیاتی و توسعه مهارت های هوش هیجانی به افراد کمک کنند تا اهداف خود را تعیین کرده و به آنها دست یابند .
نقش کارآفرین شامل آوردن چیزی جدید و تازه به جهان است که یک مشکل را حل می کند یا بر یک چالش غلبه می کند. هدف کارآفرین ایجاد شرکتی است که بتواند به رشد خود ادامه دهد و در نهایت خود را به عنوان یک رهبر صنعت معرفی کند. به عنوان یک کارآفرین، هدف شما ایجاد شرکتی است که دارای یک مدل تجاری پایدار و مقیاس پذیر باشد. یک کارآفرین موفق باید بر پتانسیل بازار، تنوع محصول یا خدمات و پتانسیل رشد خود تمرکز کند.
یکی از راه هایی که می توانید مطمئن شوید که شرکت شما با اهداف مقیاس پذیر ساخته شده است، صحبت با یک مربی است. او به شما کمک می کند تا دریابید که گام های بعدی شما برای ایجاد یک مدل کسب و کار پایدارتر چه باید باشد. همچنین میتوانید از نرمافزار برای نظارت بر اهداف خود و جایگاهی که در مقابل اهداف خود دارید استفاده کنید.
وقتی یک کارآفرین هدفی روشن و بلندپروازانه داشته باشد، میتواند به او کمک کند تا روی کاری که به بهترین شکل انجام میدهد تمرکز کند – خلاق بودن و ارائه ایدههای جدید. هنگامی که هدف نهایی مشخص نیست، شرکت می تواند تمرکز نداشته باشد که می تواند منجر به از دست دادن سود و کارمندان کلیدی شود.
۵. ریسک های حساب شده برای رسیدن به هدف
ایده ریسکهای حساب شده برای کارآفرینان جدید نیست، اما همچنان نقش مهمی در زندگی کارآفرینان دارد زیرا به رشد سریعتر از سایر افراد کمک میکند. کارآفرینان اهمیت ریسک های حساب شده را درک می کنند زیرا می دانند که شکست به این معنا نیست که هیچ امیدی برای کسب و کار آنها وجود ندارد.
همچنین برای شما مهم است که قبل از هر نوع ریسکی از هزینه های فرصت به عنوان بخشی از محاسبه ریسک و پاداش آگاه باشید. هزینه های فرصت اغلب در زمینه کسب و کار و سرمایه گذاری مورد بحث قرار می گیرد. با این حال، کارآفرینان در هنگام تصمیم گیری در مورد نحوه تخصیص زمان و منابع خود باید هزینه های فرصت را نیز در نظر بگیرند.
هزینههای فرصت با توجه به اینکه از انجام یک اقدام خاص چه چیزی به دست میآورید محاسبه میشود و اگر آن اقدام انجام نمیشد چقدر ضرر میکردید. وقتی کارآفرینان به کسب و کار خود به عنوان یک دارایی فکر می کنند، باید هزینه های فرصت هر تصمیمی را که می گیرند همراه با ریسک هر تصمیم در نظر بگیرند.
ریسکهای محاسبهشده شامل یک ایده روشن از اتفاقی است که اگر رویداد رخ ندهد. به عنوان مثال، اگر شما یک کسب و کار را اداره می کردید، می توانید بر اساس میزان عملکرد بازار در آن زمان، احتمال موفقیت یا عدم موفقیت کسب و کار خود را محاسبه کنید. اگر شانس موفقیت زیادی وجود دارد، پس میخواهید حرکت کنید و پول خود را وارد کنید. با این حال، اگرچه محاسبه ریسکها برای برنامهریزی استراتژیک و تصمیمگیری عالی است، ممکن است همیشه به نفع شما نباشد. به یاد داشته باشید، “بدون ریسک هیچ پاداشی وجود ندارد” و ریسک های حساب شده برای رشد، نقش مهمی برای کارآفرین است.
۶. یادگیری در مورد تجارت، صنعت و رقابت
برای موفقیت در کسب و کار، یکی از نقش های اصلی یک کارآفرین این است که در مورد صنعت خود بیاموزد تا بتواند به طور کلی در مورد کسب و کار دانش کسب کند. آنها باید از اتفاقاتی که در بازار می افتد آگاه باشند و قبل از اینکه همه چیز را با نام تجاری، بازاریابی و فروش انجام دهند، مشخص کنند که چه چیزی شرکت شما را متمایز می کند.
یک کارآفرین همچنین باید در مورد نحوه عملکرد صنعت خود به طور کلی بداند. آنها باید بدانند روندها و فرصت ها چیست تا بتوانند از رقبا جلوتر بمانند. علاوه بر این، برای یک کارآفرین مهم است که در مورد بازار و فرهنگ جایی که در آن فعالیت می کند، بیاموزد. این را می توان با شرکت در رویدادها، پیوستن به انجمن ها و گوش دادن به پادکست ها انجام داد. به عنوان یک کارآفرین، باید در مورد رقابتی که در آن حضور دارید نیز یاد بگیرید. به عنوان مثال، اگر رستورانی را در یک منطقه رقابتی مانند نیویورک یا لندن اداره می کنید، باید بدانید چه کسی صاحب رستوران در همان فضا است. USP آنها چیست
۷. بازاریابی و فروش را بیاموزید
نقش یک کارآفرین اغلب به اشتباه درک می شود. نقش اصلی یک کارآفرین تنها در مورد ایده کسب و کار آنها نیست، بلکه بازاریابی است که باید انجام شود تا آنها موفق شوند.
کارآفرین کسی است که خالق یک کسب و کار جدید است، عملیات و امور مالی آن را مدیریت میکند و تمام ریسکهای مرتبط با آن را به عهده میگیرد. کارآفرین کسب و کار را با یک ایده شروع می کند، ماموریتی برای ارائه خدمات یا محصولات ارزشمند به مشتریان، و اغلب اشتیاق زیادی برای محصول یا خدمات خود دارد. از آنجایی که کارآفرینان معمولاً در زمینه تخصص خود متخصص نیستند یا به یک صنعت خاص متعهد نیستند، باید در مورد فروش و بازاریابی بیاموزند تا سهم بازار را به دست آورند و در طول زمان رقابتی باقی بمانند.
با درک نحوه تفکر مصرفکنندگان، کارآفرینان میتوانند پیامهای قانعکنندهای ایجاد کنند که از طریق پلتفرمهای رسانههای اجتماعی و کمپینهای بازاریابی دهان به دهان مانند آتش پخش میشوند. شما به عنوان یک کارآفرین باید در فروش مهارت داشته باشید تا در کسب و کار درآمد کسب کنید. کارآفرینان به دانش تاکتیکهای فروش و بازاریابی نیاز دارند که بتواند به رشد سریعتر کسبوکارشان کمک کند. شما همچنین باید بتوانید نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کنید تا بتوانید پیشرفت کنید و بهترین تلاش خود را انجام دهید.
در حالی که یک کارآفرین ممکن است سابقه ای در فروش یا بازاریابی نداشته باشد، باید این مهارت ها را بیاموزد تا در بازار رقابتی بماند. بازاریابی، شامل تبلیغات، برندسازی و بهینه سازی محتوا است. مرحله بعدی فروش است. وقتی نوبت به فروش می رسد، باید تیمی از افراد بسازید که فرآیند را از جستجو یا تماس سرد تا بسته شدن معاملات هدایت کنند.
۸. بودجه و مالی
برخی از مهم ترین نقش های یک کارآفرین شامل خرید تجهیزات، بازاریابی، توسعه یک طرح کسب و کار و ایجاد بودجه مالی است. بودجه مالی یک کارآفرین جایی است که او تصمیم میگیرد چه مقدار پول باید برای هزینههای مختلف مانند اجاره، حقوق و سایر هزینههای مرتبط با کسبوکار خود خرج کند.
گسترش کسب و کار شما می تواند یک کار دلهره آور باشد، به خصوص اگر تازه شروع کرده اید. برای رشد موفقیت آمیز کسب و کار خود و رسیدن به سطح بعدی، باید بفهمید که از نظر پول و منابع به چه چیزی نیاز دارید. به عنوان یک صاحب کسب و کار، باید پول خود را بودجه بندی کنید و بدانید که برای چه چیزی خرج می کنید. همچنین باید مطمئن شوید که میدانید پول به کجا میرود، بدون اینکه از اشخاص ثالثی کمک بگیرید که ممکن است اطلاعات نادرستی در مورد جریان نقدی شرکت و سرمایه در گردش مورد نیاز شرکت ارائه دهند.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | بهمن 29, 1401 | تحلیل استراتژیک کسب و کار, مارکتینگ
قبل از اینکه بروس دولین هندرسون در ۱ ژوئیه ۱۹۶۳ درهای گروه مشاوره بوستون را باز کند، مفهوم رقابت بهندرت در فرهنگ کسب و کار آمریکا وجود داشت، چه برسد به استراتژی. شرکتهای بزرگ و موفقی حضور داشتند اما بااینحال، این شرکتها در مورد سه دستورالعمل کلاسیک استراتژی: مشتریان، هزینهها و رقبای خود، در سطح بالا و بهصورت تحلیلی و دقیق فکر نمیکردند.
قبل از BCG، مک کینزی و بین، کسانی که صاحب مشاغل در آمریکا بودند عموماً “استراتژی” را بهعنوان چیزی مختص به ژنرالها و کمپینهای سیاسی نادیده میگرفتند. اولین مشاوران مدیریت آن را تغییر دادند. با پیچیدهتر شدن و جهانیشدن تجارت در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، مشاورهها روشهای پیشرفته تحقیقات بازار و تجزیهوتحلیل داده ها و همچنین دسترسی به متخصصان دانشگاهی و صنعتی را بر چالشهای اصلی تجارت تحمیل کردند. آنها به شرکتها کمک کردند تا زنجیرههای تأمین کارآمدتری بسازند، موقعیت محصولات خود را بهبود بخشند، مشخص کنند که از کدام بازارها خارج شوند و کدام وارد شوند و…
این مشاورهها پیشگام بسیاری از ابزارها و چارچوبهای اصلی هستند که امروزه نیز برای توسعه استراتژی شرکت استفاده میشود: ماتریس ۲ × ۲، منحنی تجربه، نمودارهای SWOT (نقاط قوت، ضعفها، فرصتها، تهدیدها)، پنج نیروی پورتر و…
با موفقیت، BCG، مک کینزی و بین شروع به استخدام درخشانترین و فنیترین دانش آموزان مدرسه تجاری کردند؛ و MBA، برای اولین بار، یک انتخاب شغلی واقعاً قابلاحترام شد. بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۵، تعداد MBA های اعطاشده در سال از ۲۵،۰۰۰ به ۹۰،۰۰۰ افزایش یافت.
امروزه تقریباً ۲۰۰،۰۰۰ دانشجو هرسال در ایالاتمتحده از MBA فارغالتحصیل میشوند. ارزش استراتژی اکنون برای هر شرکتی آشکار است. مک کینزی در سال ۲۰۱۸ حدود ۱۰ میلیارد دلار، BCG حدود ۷.۵ میلیارد دلار و بین حدود ۴.۵ میلیارد دلار درآمد داشته است و هرکدام هنوز در حال رشد هستند.
از یک منظر، موقعیت مشاوره مدیریت بهعنوان یک صنعت هرگز از امنیت زیادی برخوردار نبوده است؛ اما همانطور که مشتریان آنها همیشه در معرض تهدید بازیکنان و فناوریهای جدید هستند، مشاوران نیز از نیروهای اختلال مصون نیستند.
انتهای مطلب/