راهنمای استخدام مشاور بازاریابی

راهنمای استخدام مشاور بازاریابی

جذب یک متخصص بازاریابی برای اداره بخش شما نیازمند سرمایه گذاری جدی است. شما می توانید از یک استراتژی کیفی با پشتوانه تخصص بهره های زیادی ببرید، اما مهم است که به یاد داشته باشید که حرفه ای های بازاریابی جادوگر نیستند. آنها باید در محدوده برند شما، تعهد تیم شما و عمق بودجه بازاریابی شما کار کنند. در اینجا پنج موردی که باید هنگام استخدام یک مشاور بازاریابی بدانید آورده شده است.

۱.چک لیست استخدام مشاور بازاریابی

شما باید مطمئن شوید که یک حرفه ای بازاریابی مناسب برای اجرای حساب شما انتخاب شده است. چه در حال استخدام داخلی باشید و چه برای استخدام یک  مشاور استراتژیک بازاریابی ، همچنان باید چک لیست مشابهی برای یافتن مناسب داشته باشید.

  • فرآیند مصاحبه کامل: با بررسی گزینه های برتر با فرآیند مصاحبه شروع کنید تا با آنها آشنا شوید. مشاور بازاریابی شما باید به شما گوش دهد و اهداف شما را به خوبی درک کند. شما می خواهید حرفه ای را انتخاب کنید که بداند در مورد چه چیزی صحبت می کنند و هنوز هم برای یادگیری کسب و کار و زوایای شما وقت صرف می کند.
  • ارتباط: مراقب باشید که آنها از طریق فرآیند مصاحبه و خطوط ارتباطی کتبی چگونه پاسخ می دهند. آیا آنها به موقع هستند؟ اگر مشکلی پیش بیاید با هم ارتباط برقرار می کنند؟ آیا آنها واضح و قابل درک هستند؟ یک مشاور بازاریابی باید در ارتباطات بسیار ماهر باشد.
  • ارجاعات: آیا چیزهای خوبی در مورد این حرفه ای از شرکت های دیگر شنیده اید؟ یکی از بهترین راه ها برای یافتن یک متخصص بازاریابی قابل اعتماد، صحبت با دیگرانی است که در گذشته با آنها کار کرده اند. آنها همچنین ممکن است ارجاعی ارائه دهند که به شما کمک می کند تا متوجه شوید که این شخص چقدر قابل اعتماد است.
  • نظرات: برای بررسی آنلاین کسب و کار مشاوره فرد تماشا کنید. مردم ممکن است در رسانه های اجتماعی یا گوگل به آنها امتیاز دهند. حتی ممکن است یک مقاله کامل در وبلاگ پیدا کنید که به خدمات خوب یا بد اختصاص داده شده است. فقط برای اینکه تجربیات قبلی مشتری را احساس کنید، کمی جستجو و شبکه سازی کنید.
  • پیشنهاد: اگر یک متخصص بازاریابی داخلی را استخدام می کنید، بسته حقوق و مزایا از انتهای شما خواهد آمد. اگر یک مشاور بازاریابی استراتژیک را برای کمک به برون سپاری استراتژی بازاریابی خود استخدام می کنید، این پیشنهاد از طرف آنها ارائه می شود. شما باید یک متخصص بازاریابی پیدا کنید که در حد بودجه شما باشد و ارزش آن را داشته باشد. در حالت ایده آل، در نهایت با افزایش فروش و رشد، بازگشت سرمایه (ROI) بسیار خوبی خواهید داشت.

۲. مزایای استخدام مشاور بازاریابی

مشاور بازاریابی شما جادو نخواهد کرد. آنها متخصصان بسیار آموزش دیده ای هستند که ابزارهای بازاریابی پیشرفته و نحوه کار از طریق الگوریتم ها را می دانند. آنها با بودجه، تیم و برند شما محدود خواهند شد. درک این موانع بالقوه برای تلاش های بازاریابی آنها کمک زیادی به حفظ رابطه سالم و سازنده برای یک برنامه بازاریابی قوی خواهد کرد.

شما باید با مشاور خود ارتباط برقرار کنید و تصور نکنید که او اهداف، چالش ها یا اهداف شما را درک می کند. هر مشتری مجموعه ای از ترجیحات خود را دارد. هرچه بیشتر بتوانید نمونه هایی از محتوای مورد علاقه خود و تفاوت شما با رقبا را ارائه دهید، مشاور بازاریابی بیشتر متوجه می شود که دنبال چه هستید. ممکن است کمی عقب و جلو طول بکشد تا در همان صفحه قرار بگیرید.

یک مشاور بازاریابی خوب:

  • بهبود سیستم ها و فرآیندهای بازاریابی
  • توسعه استراتژی بازاریابی پیچیده
  • به روشن شدن مسیر و پیام خود کمک کنید
  • تولید سرنخ و تبدیل را افزایش دهید
  • استراتژی بهینه سازی موتور جستجو (SEO) را ایجاد کنید
  • معیارهای کلیدی را برای سنجش موفقیت ارائه دهید

۳. هنگام اضافه کردن یک مشاور بازاریابی به تیم خود چه انتظاری دارید

حرفه ای مناسب قرار است کسب و کار شما را بشناسد و سپس به شما کمک کند تا بهترین شیوه های بازاریابی را به مخاطبان هدف خود در پلتفرم های مختلف هدایت کنید. دانستن اینکه چه چیزی از متخصص بازاریابی خود انتظار دارید می تواند به شما کمک کند تا مناسب تیم خود را پیدا کنید.

مهارت های مهم برای یک مشاور بازاریابی: بدون شک، مشاوره بازاریابی نیاز به رویکرد حل مسئله و قابلیت های برنامه ریزی سازمان یافته دارد. متخصص شما باید بتواند چالش های کسب و کار الکترونیک، کپی رایتینگ و بازاریابی محتوا را درک کند. به عنوان یک بازاریاب حرفه ای، مشاور باید درک خوبی از آنچه برای نوشتن یک استراتژی بازاریابی ورودی موثر، شخصیت های خریدار، و دستورالعمل های برندینگ برای پوشش نیازهای کسب و کار شما لازم است، داشته باشد.

استراتژی بازاریابی سطح بالا: مشاور شما هیچ یک از پیاده سازی ها را انجام نمی دهد، فقط خود استراتژی را ایجاد کنید. این استراتژی باید به شفاف سازی مشتری ایده آل شما کمک کند، انتظار داشته باشید برای خریدهای جدید چه چیزی بپردازید، کجا باید سرنخ ها را هدف قرار دهید و چگونه محصول یا خدمات خود را به عنوان یک راه حل قرار دهید. صاحبان مشاغل اغلب ایده خوبی برای آنچه انجام می دهند و به چه کسانی خدمات می دهند دارند، اما این استراتژی واقعاً جهت را روشن می کند و یک نقشه راه برای همه کمپین های بازاریابی آینده ارائه می دهد.

هزینه استخدام یک مشاور بازاریابی چقدر است: هنگام انتخاب مشاور، طیف گسترده ای از قیمت ها را پیدا خواهید کرد. فریلنسرها ممکن است با نرخ ساعتی کار کنند. آژانس ها و مشاوران استراتژی بازاریابی احتمالاً نرخ ثابتی را برای ممیزی یا نقشه استراتژی دریافت می کنند. همه اینها گزینه‌های ارزان‌تری نسبت به استخدام یک CMO تمام وقت هستند. یک آژانس بازاریابی تمایل دارد تا استراتژی هایی را بفروشد که با سایر خدماتی که ارائه می دهند مطابقت داشته باشد. با استخدام یک مشاور استراتژی بازاریابی مستقل، دیگر نیازی به تعجب نخواهید داشت که آیا استراتژی ای را دریافت می کنید که تا حدودی با قالب جهت گیری آژانس اصلی شکل گرفته است.

۴. چگونه مشاور بازاریابی خود را پیدا و جذب کنید

بخش سخت معمولاً یافتن مشاور بازاریابی ایده آل و جذب آنهاست. می‌توانید درخواست خود را به هیئت‌های شغلی ارسال کنید یا به دنبال مشاور بازاریابی باشید که بسیار توصیه می‌شود. در حالی که برخی از بازاریابان فقط به صورت تمام وقت کار می کنند، برخی دیگر مایل به کار پاره وقت یا برای قراردادهای کوتاه مدت هستند.

شما چیزهای زیادی در مورد نحوه ظاهر پروفایل شخصی و کپی وب سایت آنها خواهید آموخت. آیا آنها در کاری که انجام می دهند خوب هستند؟ محتوای شخصی آنها به شما نگاه بسیار خوبی به روش و تجربه آنها می دهد. این یک راه مطمئن برای گفتن نیست، اما نحوه برخورد آنها با سایت خود گویای چیزهای زیادی است.

مراقب باشید که یک مشاور بازاریابی را انتخاب کنید که به یک جنبه از استراتژی محدود نمی شود. یک مشاور خوب تمام جنبه های بازاریابی را درک می کند. آنها کسانی نخواهند بود که استراتژی را اجرا کنند، اما ممکن است بتوانند به شما کمک کنند تا شما را با تیم های بسیار ماهر یا متخصصان مرتبط کنید تا بتوانید جنبه های خاصی از بازاریابی خود را برون سپاری کنید.

وقتی مشاور ایده آل را پیدا کردید، کسب و کار خود را به آنها بفروشید. بهترین مشاوران به کسب و کار شما نیاز ندارند زیرا مشتریان دیگری خواهند داشت. به آنها بگویید که چقدر مشتری بزرگی هستید و در مورد آنچه که امیدوارید از رابطه به دست آورید، شفاف باشید. رابطه قرار است یک خیابان دو طرفه باشد. شما نمی توانید از یک حرفه ای بازاریابی انتظار داشته باشید که برای شما خم شود و افراد خوب ارزش خود را بدانند.

۵. مطمئن شوید که تیم شما برای یک مشاور بازاریابی آماده است

آیا تیم شما آماده اتخاذ استراتژی نوشته شده توسط شخص ثالث است؟ یک برنامه بازی عینی از یک مشاور بازاریابی گاهی اوقات می تواند شبیه حمله به تیم های خاص باشد. تیم خود را با کمک به آنها برای پذیرش تغییرات و خرید در فرآیند آماده کنید. تیم شما باید:

  • پذیرای انتقاد باشید
  • مایل به تغییر فرآیندها باشید
  • سوالات خوب بپرسید
  • مفروضات را به چالش بکشید
  • لذت ببرید و خلاق باشید
  • در یک محیط کاری شاد شرکت کنید

بدون تیم خود، نبرد سختی خواهید داشت. آنها باید آماده باشند تا به استراتژی جدید بپرند و آن را عملی کنند. اگر آنها کمتر از مشتاق باشند، استراتژی به راحتی کنار می رود. حضور اعضای کلیدی تیم بازاریابی شما در جلسات برای کمک به ارائه چالش‌ها و شنیدن راهنمایی مستقیم از مشاور بازاریابی می‌تواند به شما کمک کند.

استخدام مشاور بازاریابی برای استارتاپ یا کسب و کار کوچک خود؟

اگر گیر کرده اید و می خواهید بزرگتر شوید اما نمی دانید چه چیز دیگری را امتحان کنید، یک مشاور بازاریابی با تجربه حرکت درستی است. می‌توانید از یک دیدگاه بیرونی یک استراتژی برای کمک به گرفتن مشکلات و ضعف‌هایی که ممکن است نادیده گرفته‌اید، دریافت کنید. این استراتژی به روشن شدن مسیر بازاریابی شما کمک می کند و تیم شما را در همان جهت حرکت می دهد.

انتهای مطلب/ منبع

تکنیک های مشاوره فروش برای جذب مشتریان

تکنیک های مشاوره فروش برای جذب مشتریان

مطالعه نکات مشاوره فروش و آزمایش تکنیک های جدید می تواند تعداد مشتریان شما را افزایش دهد و میزان موفقیت شما را بهبود بخشد. یادگیری در مورد شیوه‌های فروش مشاوره جدید می‌تواند شما را با استراتژی‌های بیشتری آشنا کند، که ممکن است به شما در دستیابی به مشتریان در صنایع و شبکه‌های جدید کمک کند.

مشاوره فروش چیست؟

مشاوره فروش به نماینده فروش اشاره دارد که تخصص شرکت خود را به مشتریان بالقوه می فروشد. مشاوران شایستگی، دانش و توانایی تأثیرگذاری بر تصمیمات مشتریان خود در مورد موضوعات خاص و ارائه راه حل برای مسائل مختلفی که با آن مواجه هستند را دارند. نمایندگان فروش برای کسب و کارهای مشاوره به نشان دادن این موضوع به مشتریان بالقوه کمک می کنند. شیوه‌های مشاوره فروش روش‌هایی هستند که در آن مشاوران در زمینه‌های مختلف، مشتریان بالقوه را متقاعد می‌کنند تا خدمات خود را به جای رقابت انتخاب کنند. در اینجا نکاتی وجود دارد که می توانید هنگام تلاش برای بهبود مهارت های مشاوره فروش خود از آنها استفاده کنید:

۱.اهداف روشنی را تعیین کنید

قبل از تماس با مشتریان بالقوه و فروش خدمات خود، اهداف فروش خود را مشخص کنید. برای انجام این کار، مشخص کنید که هدف درآمد شما در یک دوره خاص چیست، به طور متوسط چند تعامل با یک مشتری بالقوه ممکن است طول بکشد تا آنها را به یک مشتری پرداخت کننده تبدیل کنید و چقدر زمان را برای هر مشتری پرداخت کننده صرف می کنید تا رضایت شما را جلب کند. نیازهای مشاوره ای آنها هنگامی که این اطلاعات را دارید، می توانید یک هدف فروش واقعی را تعیین کنید.

۲. تعیین کنید که مشتری ایده آل شما کیست

یک جنبه مهم مشاوره فروش، تماس با مشتریان بالقوه و تلاش برای متقاعد کردن آنها برای استفاده از خدمات شما است. این معمولاً یک کار مداوم برای یک مشاور فروش است و می تواند زمان بر باشد، بنابراین به شما کمک می کند تا با افراد مناسب تماس بگیرید. خدمات خود را تجزیه و تحلیل کنید و مشتری ایده آل خود را بر اساس ویژگی هایی مانند نوع صنعتی که در آن کار می کنند، مکان آنها و درآمد سازمان خود تعیین کنید. فقط تماس با سرنخ های با کیفیت بالا می تواند کل فرآیند فروش شما را بهینه کند.

۳. به طور مداوم پایگاه مشتریان خود را افزایش دهید

تعداد فروش هایی که به دست می آورید معمولاً متناسب با پایگاه مشتری شما است، به این معنی که به یافتن راه هایی برای گسترش شبکه شما کمک می کند. بخشی از برنامه روزانه خود را به شبکه سازی با افرادی که در بازار شما فعالیت می کنند، تماس با مشتریان احتمالی، درخواست از مشتریان فعلی برای ارجاع و استفاده از شبکه خود برای دسترسی به سهامداران کلیدی شرکت در صنایع مربوطه اختصاص دهید.

۴. به طور کامل به مشتریان خود گوش دهید

هنگام فروش خدمات خود، ضروری است که به طور کامل نیازهای مشتری خود را درک کنید. مؤثرترین راه برای انجام این کار معمولاً گوش دادن دقیق به نگرانی های آنها و پرسیدن سؤالات هدفمند برای دریافت اطلاعات بیشتر است. هنگامی که مطمئن شدید که نیاز را به طور کامل درک کرده اید، می توانید تخصص خود را ارتقا دهید و توضیح دهید که چگونه می توانید به آنها کمک کنید.

۵. ذهنیت فروش را در پیش بگیرید

داشتن یک طرز فکر مناسب معمولا بخش بسیار مهمی است. با ذهنیت فروش، هر اقدامی یک هدف مشخص دارد و هر هدف ثانویه به هدف اصلی شما، یعنی متقاعد کردن مشتریان بالقوه برای همکاری با شما منجر می شود. اتخاذ چنین ذهنیت متمرکزی می تواند به شما کمک کند از زمان خود به طور مؤثرتری استفاده کنید، زیرا هر کاری که انجام می دهید به سمت آن هدف اصلی همگرا می شود.

۶. میزان فروش خود را بر اساس ویژگی های مشتری ویرایش کنید

هنگام کار بر روی طرح فروش خود به یک مشتری بالقوه، از تمام اطلاعاتی که در مورد آنها دارید برای ایجاد یک طرح شخصی سازی شده استفاده کنید، زیرا این امر می تواند به طور قابل توجهی شانس شما را برای متقاعد کردن آنها برای همکاری با شما افزایش دهد. تطبیق ارائه خود با نیازهای خاص هر مشتری نشان می دهد که شما به طور کامل به آنها گوش می دهید و تخصص لازم برای ایجاد راه حل های شخصی برای مسائل آنها را دارید. یک راه مناسب برای انجام این کار این است که یک چارچوب فروش اولیه داشته باشید که توضیح دهد چه کاری انجام می‌دهید و سپس جزئیات سفارشی‌سازی شده را برای هر طرح جدید اضافه کنید.

۷. به وفاداری مشتری پاداش دهید

با توجه به ماهیت رقابتی بیشتر مشاغل، داشتن مشتریانی که به طور منظم از شما خرید می کنند، می تواند منبع مهمی از ثبات مالی باشد. مهم است که به راه‌هایی فکر کنید تا مشخص کنید آنها بیش از یک بار با شما کار می‌کنند. شما می توانید این کار را با ترویج و پاداش دادن به وفاداری مشتری به روش های مختلف، مانند تخفیف وفاداری یا خدمات اضافی رایگان برای مشتریان بازگشتی انجام دهید.

۸. به طور مداوم تخصص خود را ارتقا دهید

هنگام کار در مشاوره فروش، شهرت شرکت مهمترین نقطه فروش شماست. راه های جدیدی برای تبلیغ برند خود بیابید و خدمات خود را به همتایان و مشتریان بالقوه معرفی کنید. شما می توانید موقعیت شرکت را به عنوان یک متخصص در حوزه خود با پیوستن به تعاملات مختلف سخنرانی در صنعت، ارائه ارائه های به یاد ماندنی و سپس استفاده از آنها به صورت آنلاین برای افزایش حضور عمومی شرکت ایجاد کنید. مشاوران همچنین می‌توانند مقالات یا کتاب‌هایی در مورد موضوعات کسب و کار بنویسند تا بتوانید مشتریان را به این مطالب ارجاع دهید تا اعتبار بیشتری داشته باشید.

۹. به مشتریان بالقوه نشان دهید که مزایای آنها چیست

به‌جای ساختن زمینه‌های فروش حول محور چیزهایی که می‌توانید به مشتریان بالقوه خود ارائه دهید، سعی کنید به جای آن بر روی مزایای آن‌ها هنگام کار با شما تمرکز کنید. هدف مشاوران افزودن ارزش به کسب و کار مشتریان خود است، بنابراین تشریح اینکه چگونه خدمات شما ممکن است سود آنها را افزایش دهد، زیان آنها را به حداقل برساند و شیوه های آنها را بهینه کند ممکن است تاثیرگذار باشد. هنگامی که مطمئن شدید مشتری از کارهایی که می توانید برای او انجام دهید آگاه است، می توانید نحوه برنامه ریزی برای انجام آن را نیز مشخص کنید.

۱۰. چندین سرویس یا محصول را بسته بندی کنید

اگر طیف وسیعی از خدمات را ارائه می دهید که ممکن است برای یک مشتری مفید باشد، می توانید با ایجاد بسته ها یا بسته های جذاب، شانس خود را برای فروش بیش از یک سرویس افزایش دهید. این به طور معمول به این معنی است که شما یک بسته فروش ایجاد می کنید که برای موقعیت مشتری خاص منطقی است و آنها را متعهد می کند که برای مدت طولانی تری با شما کار کنند. بهترین راه برای انجام این کار معمولاً با ارائه مشوق های قیمتی مختلف، مانند هزینه تخفیف برای خدمات ترکیبی است.

۱۱. از مشتریان بخواهید که به شما توصیه کنند

بسیاری از مشتریان، صرف نظر از صنعتشان، شبکه های گسترده ای از همکاران و همتایان خود دارند که ممکن است به دنبال خدمات مشاوره ای مشابه باشند. با درخواست از مشتریانی که با آنها رابطه مثبتی دارید تا شما را به شبکه خود معرفی کنند، می توانید به مشتریان بالقوه جدیدی که به خدمات خود علاقه مند هستند دسترسی پیدا کنید. می‌توانید مشتریان فعلی را تعیین کنید که در آینده دوباره با شما کار کنند و با ارائه هزینه‌های تخفیفی برای همکاری‌های آتی برای هر توصیه مرتبط، شما را به شبکه آنها توصیه کنند.

انتهای مطلب/ منبع

۱۰ تکنیک برای مشاوران فروش

۱۰ تکنیک برای مشاوران فروش

فروش یک چالش بزرگ برای مشاوران است. بنابراین فهرستی از ۱۰ تکنیک برتر مشاوره فروش در زیر آورده شده است.  در پایان این راهنما، از فروش خدمات مشاوره خود به مشتریان احساس راحتی بیشتری خواهید کرد و کسب و کار مشاوره بیشتری را به دست خواهید آورد.

۱.شماره جادویی خود را بشناسید

مشاورانی که اهداف خود را یادداشت می کنند، احتمال دستیابی به آنها بسیار بیشتر است. این امر به ویژه در مورد مشاوره فروش صادق است. اگر می دانید:

  • هدف درآمد ماهانه شما
  • میانگین پروژه شما چقدر ارزش دارد
  • چقدر مکالمه با مشتریان ایده آل برای برنده شدن یک پروژه لازم است

شما می توانید در مورد اقدامات روزانه ای که برای رسیدن به اهداف ماهانه خود لازم است بسیار دقیق باشید.

۲. چشم انداز مناسب را انتخاب کنید

اگر به شما بگویم که در حال حاضر لیستی از ۱۰۰ مشتری ایده آل تهیه کنید، با چه سرعتی می توانید این کار را انجام دهید؟ اگر در حال حاضر ایجاد لیستی از ۱۰۰ مشتری ایده آل برای شما سخت است، احتمالاً یک متخصص عمومی هستید. شما یک “مشاور مدیریت” یا “مشاور بازاریابی” هستید که به انواع مشتریان خدمات ارائه می دهد . اگر به هر نوع مشتری خدمت می کنید، پس در مورد مشتری ایده آل خود شفافیتی ندارید. شما باید دقیق تر باشید. همه چیز در کسب و کار مشاوره شما با شفافیت در مورد اینکه مشتری ایده آل شما کیست شروع می شود. در اینجا ویژگی هایی وجود دارد که باید در مورد مشتری ایده آل خود بدانید:

  • مشتری ایده آل شما در چه صنعتی است؟
  • مشتری ایده آل شما چقدر درآمد دارد؟ تقریباً چند کارمند در شرکت آنها کار می کنند؟
  • مشتری ایده آل شما در کجای دنیا قرار دارد؟
  • مشتری ایده آل شما چه سطحی از ارشدیت دارد؟
  • عنوان شغلی مشتری ایده آل شما چیست؟

هر چه خاص تر، بهتر است. با شفافیت در مورد مشتری ایده آل خود، با مشتریانی که برای تخصص شما ارزش قائل هستند و به آنها نیاز دارند دسترسی خواهید داشت. هیچ چیز مشاوره فروش را آسان تر از داشتن وضوح مطلق مشتری ایده آل شما نمی کند. با داشتن طرز فکر صحیح، به جای «پیشنهاد» گفتگوهای معناداری خواهید داشت.

۳. ذهنیت مشاوره فروش را القا کنید

اگر برای فروش وارد گفتگو می شوید، این کار را اشتباه انجام می دهید. مشاوره فروش با فروش عادی متفاوت است، فروش مشورتی در مورد گفتگو بدون انتظار است. خودتان را به عنوان یک پزشک در نظر بگیرید. وقتی یک بیمار به شما مراجعه می کند، به دنبال آن نیستید که او را به سمت یک نسخه خاص هدایت کنید. به جای اینکه مشتری را به سمت خرید خدمات خود سوق دهید، سعی می کنید مشکل او را دقیقاً تشخیص دهید.

سپس، پس از آشنایی عمیق با کسب و کار و مشکل آنها، اگر فکر می کنید برای حل مشکل آنها مناسب است، می توانید پیشنهاد خود را معرفی کنید. ذهنیت فروش مشاوره در مورد ارائه ارزش اول و تصمیم گیری مشتریان است. این یک راه بسیار لذت بخش برای فروش است. و نتایج بسیار بیشتری را به همراه خواهد داشت.

۴. در جریان باشید

مشاوره یک کسب و کار ارتباطی است. هرچه شبکه شما بزرگتر باشد، مکالمات بیشتری با مشتریان ایده آل خود ایجاد خواهید کرد. اگر می خواهید تعداد مکالمات خود را با مشتریان ایده آل افزایش دهید، در جریان باشید.

  • با مشتریان احتمالی صحبت کنید
  • با افراد موجود در بازار خود شبکه کنید
  • از مشتریان قبلی درخواست معرفی کنید
  • با افراد در لینکدین تماس بگیرید و با آنها ارتباط برقرار کنید
  • از ارتباطات خود برای افراد کلیدی معرفی کنید

۵. از «پیش فروش» استفاده کنید

یکی از مشتریان احتمالی شما با شما تماس گرفته است. روند شما تا آن مرحله چیست؟ قبل از اینکه تماس برقرار شود، مشتری خود را آماده کنید. این را “فرایند پیش فروش” است.  مشتری بالقوه ای که می داند تماس برای چیست، می داند که شما چه کار می کنید و نتایج شما را دیده است، احتمال سرمایه گذاری در خدمات مشاوره شما بسیار بیشتر است. در اینجا یک چک لیست پیش فروش وجود دارد که به شما کمک می کند تا فرآیند خود را بهینه کنید:

  • مشتری می‌فهمد که این تماس برای چیست
  • مشتری می‌داند من چه می‌کنم (آنها از طریق وب‌سایت من، صفحات خدمات کاوش شده و غیره خوانده‌اند)
  • مشتری بالقوه قبل از تماس به یک پرسشنامه کوتاه پاسخ داده است (آنها جزئیات کلیدی در مورد کسب و کار خود را برای ایجاد یک بحث سازنده ارائه کرده اند)
  • مشتری صفحات معتبر من را دیده است (مطالعات موردی، توصیفات، و غیره)
  • مشتری داستان من را درک می کند و می داند که چرا من متفاوت هستم

اگر فرآیند پیش فروش شما تمام این نکات را بررسی کند، فروش مشاوره ای بیشتری ایجاد خواهید کرد.

۶. سوالات معنی دار بپرسید

چه نوع سؤالاتی از مشتری بالقوه خود در تماس فروش مشاوره می پرسید؟ کیفیت سوالاتی که می پرسید نتیجه تماس را تعیین می کند. مشاوران بی تجربه بیشتر از اینکه سوال بپرسند صحبت می کنند و ایده ارائه می دهند. مشاوران نخبگان بیشتر از اینکه ایده ای ارائه دهند، سؤالات عمیق و معناداری می پرسند. پرسیدن سوالات عالی:

  • تخصص و ارزشی را که می توانید به ارمغان بیاورید را نشان می دهد
  • به شما و مشتری کمک می کند تا ارزش تعامل را کشف کنید (و منجر به تعامل با قیمت بالاتر شود)
  • ایده ها و بینش های جدیدی را در ذهن خریدار ایجاد می کند

۷. با یک پیشنهاد کشف شروع کنید

به جای اینکه به مشتری احتمالی خود یک پروژه مشاوره با قیمت بالا و بسیار سفارشی ارائه دهید، با یک پیشنهاد کشف شروع کنید. پیشنهاد کشف یک سرویس مقدماتی با دامنه کوچکتر، قیمت پایین تر است. چرا فروش پیشنهادهای اکتشافی آسانتر است؟ زیرا به اعتماد کمتری نیاز دارند. پیشنهاد اکتشاف به شدت اعتماد مورد نیاز را کاهش می‌دهد و ریسک را کاهش می‌دهد، زیرا از نظر دامنه، قیمت کوچک‌تر است و مسیر پیش رو به سمت پروژه بزرگ‌تر را ایجاد می‌کند.

۸. پیشنهاد دادن ۳ مشارکت در مشاوره

اگر در پروپوزال خود فقط یک گزینه ارائه دهید ، مشتری به این فکر می کند که آیا باید از شما استفاده کند یا خیر. اما اگر در پروپوزال خود ۳ گزینه ارائه دهید، مشتری به این فکر می کند که چگونه از شما استفاده کند. بنابراین، در پیشنهادات مشاوره خود، همیشه ۳ تعهد به مشتری ارائه دهید.

۹. مسیر خود را دنبال کنید

به گفته استاد مدیریت، پیتر دراکر، “آنچه اندازه گیری می شود، مدیریت می شود.” راه مشاوره شما جریان کسب و کار ورودی است که دارید. اگر مسیر خود را ردیابی نکنید، مدیریت و سازماندهی سرنخ های خود برایتان دشوار خواهد بود. وقت شما را تلف می کند. مسیر خود را به ۶ مرحله متمایز تقسیم کنید:

  • مدیریت:  شما مشتری بالقوه را شناسایی کرده اید و شروع به تماس با آنها برای تنظیم یک مکالمه کرده اید.
  • مکالمه : شما یک گفتگوی فروش با مشتری احتمالی داشته اید.
  • پیشنهاد: شما پیشنهادی را برای مشتری احتمالی ارسال کرده اید.
  • برنده شوید: مشتری بالقوه پیشنهاد شما را پذیرفته است و شما برنده کسب و کار هستید.
  • از دست دادن : مشتری احتمالی پیشنهاد شما را رد کرده است و شما کسب و کار را از دست داده اید.
  • پرورش: اکثر افرادی که با آنها تماس می گیرید، آماده خرید یا تصمیم گیری فوری نیستند. حتی افرادی که اکنون به یک پیشنهاد “نه” می گویند، ممکن است بعداً از شما خرید کنند، به شرطی که در روند پرورش خود در ذهن خود باقی بمانید.

۱۰. پیگیری

آیا می دانستید که ۸۰ درصد از فروش ها بین تماس پنجم و دوازدهم ایجاد می شود ؟ با این حال، ۹۲ درصد از فروشندگان پس از عدم فروش در تماس چهارم، منصرف می شوند. این بدان معناست که بسیاری از شما قبل از اینکه مشتری احتمالی شما آماده خرید شود، تسلیم می شوید. اگر می خواهید فروش مشاوره ای بیشتری داشته باشید، جادو در پیگیری است. برای پیگیری هر یک از مشتریان احتمالی خود حداقل پنج بار برنامه ریزی کنید. به عنوان مثال، شما می توانید:

  • یک مطالعه موردی را به اشتراک بگذارید که نشان می دهد چگونه به مشتری بالقوه خود کمک کرده اید تا به مشتری در همان صنعت خود کمک کند
  • مقاله‌ای را به اشتراک بگذارید که مشکل یا مشکل مشتریان احتمالی شما را با دیدی جدید توضیح می‌دهد و بینش جدیدی به آنها ارائه می‌دهد
  • به آنها نشان دهید که واقعاً علاقه مند هستید و آماده گفتگو در مورد آنها و کسب و کارشان هستید

کلید موفقیت در پیگیری های شما است . این بدان معنا نیست که هر روز با مشتریان خود تماس بگیرید. اما در طی چند هفته یا چند ماه، از طریق ایمیل، تلفن یا پست مستقیم با مشتریان ایده‌آل خود ارتباط برقرار کنید و به زندگی آنها ارزش بیافزایید. آنها شما را دوست خواهند داشت و به شما اعتماد خواهند کرد. سپس، هنگامی که زمان مناسب است و نیاز به کمک شما احساس می شود، شما در ذهن خود خواهید بود. و این احتمال وجود دارد که آنها شما را به جای رقبای شما استخدام کنند.

انتهای مطلب/ منبع

۱۰ تکنیک برای بهبود مشاوره فروش

۱۰ تکنیک برای بهبود مشاوره فروش

مشاوره فروش به معنی تبیین و تدوین استراتژی های فروش و بازاریابی، مهندسی فروش، عارضه یابی فرآیند فروش، قیمت گذاری، تعیین اهداف و استراتژی ها، کشف بازارهای جدید، بررسی وضعیت رقبا، تدوین نقشه راه تیم فروش، آموزش تیکنیک های حرفه ای فروش، ارتباط موثر با مشتریان و ایجاد مشتریان وفادار و … است. کسب و کارهایی که در بخش فروش خود دچار بحران شده اند با بهره گیری از خدمات مشاوره فروش می توانند تاکتیک ها و استراتژی های مناسبی را در برخورد با بازار و مشتریان اتخاذ کنند. در اینجا ده نکته وجود دارد که در کسب و کار مشاوره بسیار ارزشمند است.

۱.به طور مرتب با مشتریان خود تماس بگیرید

تماس با مشتریان فعلی و پرسیدن وضعیت آنها  کار ساده ای است. فقط زمانی که کارهای عقب افتاده شما کم می شود با آنها تماس نگیرید، این کار را به طور منظم انجام دهید. تماس شما می تواند مشتری را فعال کند تا در مورد نیاز یا مشکلی فکر کند که شما می توانید راه حلی برای آن ارائه دهید.

۲. ایجاد اعتماد با بیش از یک نفر در سازمان مشتری

امروزه افراد به سرعت از یک موقعیت به موقعیت دیگر نقل مکان می کنند. شخصی که شما را انتخاب کرده، ممکن است سال آینده در سازمان مشتری نباشد. دایره افرادی را که شما را می شناسند و به شما اعتماد دارند گسترش دهید و در سال های آینده شانس بیشتری برای خدمت به مشتری خواهید داشت.

۳. در ابتدا چیزی کوچک بفروشید

هرچه خدمات حرفه ای پیچیده تر باشد، مشتری به زمان بیشتری برای تصمیم گیری در مورد پذیرش آن نیاز دارد. با فروش چیزی کوچک و آسان برای خرید، قبل از فروش چیزی گسترده تر، فرآیند اعتمادسازی را آغاز می کنید. با این حال، مهم است که حتی برای خدمات کوچک هزینه کنید. در غیر این صورت مشتری آن را بازاریابی می بیند و برای آن ارزش کمتری قائل است.

۴. به دنبال اختلال باشید

همه انواع اختلالات در سازمان های مشتریان فرصت هستند. تغییرات در تیم مدیریت، از دست دادن کسب و کار در برخی زمینه ها، ظهور یک رقیب جدید و غیره همه نمونه هایی از موقعیت هایی هستند که مشتریان به کمک نیاز دارند.

۵. ذهن تازه‌ای از صنایع دیگر را درگیر کنید

مشاورانی که در یک صنعت خاص تخصص دارند، در خطر تنگ نظر شدن هستند. بیرون بروید و با افراد مبتکر سایر صنایع معاشرت کنید. خدمات جدید و فراگیر را ارائه دهید که از رقبای سنتی شما متمایز است.

۶. زیاد بخوانید و ایده هایی برای کسب و کار خود انتخاب کنید

کتاب های کسب و کار خوب و مطالعات تحقیقاتی زیادی وجود دارد که می توانید از آنها به عنوان الهام بخش ایده های خدماتی جدید استفاده کنید. منابع معتبر می توانند ادعای ارزش و مزایایی که خدمات شما می تواند ارائه دهد را تأیید کنند.

۷. انجام و انتشار نظرسنجی در مورد موضوعات فعلی

ایجاد یک نظرسنجی آنلاین بسیار آسان است. از مشتریان یا لیست ایمیل خود در مورد چیزی که امروز جالب است یا در آینده نزدیک جالب خواهد بود، بپرسید. می توانید در مورد مطالعه خود به رسانه ها اطلاع دهید و مصاحبه یا مقاله ای را که توسط یک روزنامه نگار نوشته شده است دریافت کنید. علاوه بر این، می توانید مطالعه را به لیست ایمیل خود ارسال کنید، آن را در وب سایت خود ارسال کنید و از آن در بازاریابی خود استفاده کنید.

۸. خدمات خود را تولید کنید

تولید خدمات به معنای سیستماتیک کردن فرآیندهای بازاریابی و خدمات شما است. یک فرآیند سیستماتیک قابل تکرار است و هر بار کارآمدتر می شود. برقراری ارتباط و فروش یک سرویس تولید شده آسان تر است زیرا مشتری تصویر مشخصی از مزایا و نتایجی که شما می توانید ایجاد کنید به دست می آورد.

۹. ابتدا آموزش دهید

گاهی اوقات مشتری شما اعتماد به نفس لازم برای استفاده از خدمات شما را ندارد. آنها احساس می کنند که بینش یا دانشی برای قضاوت در مورد اینکه آیا آنچه شما پیشنهاد می کنید چیزی است که برای کسب و کار آنها ارزشمند است یا خیر ندارند. چرا ابتدا آنها را آموزش نمی دهید؟ یک روز آموزشی ویژه مشتری ارائه دهید که به آنها در مورد موضوع آموزش می دهد و به آنها نشان می دهد که چگونه از یک راه حل جدید سود می برند. پس از آن، آنها برای تصمیم گیری بسیار مجهزتر خواهند بود.

۱۰. آغازگر فعال باشید

سعی کنید نیازهای در حال ظهور را قبل از مشتریان یا رقبای خود آشکار کنید. شواهدی از نیاز و اینکه چگونه یک راه حل به مشتری شما سود می رساند جمع آوری کنید. سریع راه حلی ایجاد کنید که بتوانید آن را به اولین مشتریان مشتاق بازاریابی و فروش کنید.

انتهای مطلب/ منبع

مشاوره کسب و کار چیست؟

مشاوره کسب و کار چیست؟

راه اندازی یک کسب و کار کوچک یا متوسط ​​به دلیل تعداد زیاد وظایفی که برای موفقیت لازم است، چالش برانگیز است. از حسابداری گرفته تا منابع انسانی و پشتیبانی فنی، تقریباً غیرممکن است که صاحبان مشاغل بتوانند همه این کارها را خودشان انجام دهند. اما به لطف سهولت استخدام مشاوران، آنها مجبور نیستند همه چیز را خودشان بفهمند. ما بررسی خواهیم کرد که یک مشاور کسب و کار چه می کند و چگونه می تواند به پیشرفت کسب و کار شما کمک کند.

مشاوره کسب و کار چیست؟

مشاوره کسب و کار حرفه ای با طیف گسترده ای از مهارت ها است که به صاحبان مشاغل در تلاش های خود کمک می کند. مشاوران به دلیل تحصیلات و تجربه قبلی آگاه هستند. علاوه بر این، مشاوران کسب و کار مشاوره مدیریتی را برای کمک به سازمان‌ها برای بهبود عملکرد و کارایی خود ارائه می‌کنند. این متخصصان کسب و کارها را تجزیه و تحلیل می کنند و راه حل هایی را ایجاد می کنند و در عین حال به شرکت ها کمک می کنند تا به اهداف خود برسند.  صاحبان مشاغل باید زمانی که به کمک یا دیدگاهی در مسیر انتخابی خود یا کاتالیزوری برای تغییر در شرکت خود نیاز دارند، مشاوران کسب و کار را استخدام کنند.

چرا یک مشاور کسب و کار استخدام کنیم؟

دلایل مختلفی وجود دارد که صاحبان مشاغل باید به استخدام مشاوران فکر کنند. مشاوران طیف گسترده ای از خدمات را ارائه می دهند که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • ارائه تخصص در یک بازار خاص
  • شناسایی مشکلات
  • تکمیل کادر موجود
  • شروع تغییر
  • ارائه عینیت
  • آموزش و آموزش کارکنان
  • انجام “کار نادرست”، مانند اخراج کارکنان
  • احیای یک سازمان
  • ایجاد یک کسب و کار جدید
  • تأثیرگذاری بر افراد دیگر، مانند لابی‌گران

مشاور کسب و کار چه می کند؟

به طور کلی، سه مرحله از فرآیند یک مشاور کسب و کار وجود دارد: کشف، ارزیابی و اجرا.

۱. کشف

اولین قدم برای هر مشاور کسب و کار، مرحله کشف است، جایی که هدف کسب و کار شما است. یک مشاور کسب و کار خوب برای یادگیری هر چه بیشتر یک کسب و کار از صاحب و کارمندان وقت می گذارد. مشاور کارهای زیر را انجام خواهد داد:

  • از امکانات خود بازدید کنید
  • با هیئت مدیره و کارکنان دیدار کنید.
  • امور مالی شرکت خود را تجزیه و تحلیل کنید.
  • تمام مطالب شرکت را بخوانید.
  • در طول مرحله کشف، مشاور کسب و کار جزئیات ماموریت شرکت و عملیات فعلی شما را کشف خواهد کرد.

۲. ارزیابی

هنگامی که مشاور کسب و کار درک عمیقی از شرکت شما ایجاد کرد، با هدف شناسایی جایی که نیاز به تغییر است، وارد مرحله ارزیابی می شود. این مرحله شامل شناسایی نقاط قوت و ضعف شرکت شما و همچنین مشکلات فعلی و قابل پیش بینی است.

  • بررسی مشکلات ایجاد شده و شناسایی مشکلات جدید: مشاور باید مشکلاتی را که مالکان و مدیریت قبلاً شناسایی کرده اند، مطالعه کند. به دلیل عینی بودن، مشاوران می توانند مسائل جدید یا پیش بینی نشده را نیز مشخص کنند.
  • یافتن راه‌حل: یک مشاور کسب‌وکار باید راه‌حل‌هایی را برای مشکلاتی که شناسایی می‌کند، استراتژی‌بندی کند و راه‌هایی را برای سرمایه‌گذاری از فرصت‌ها برای رشد کسب‌وکار، افزایش سود و افزایش کارایی ترسیم کند. به عنوان مثال، فرض کنید شرکت شما دارای بخش فروش به خصوص قوی است اما بخش بازاریابی ضعیفی دارد. این فرصتی است تا منابع بازاریابی خود را افزایش دهید و از کارکنان فروش خود سرمایه گذاری کنید.

دو عنصر حیاتی برای تمرکز بر روی این فرآیند وجود دارد: ارتباط و بازخورد.

ارتباط: در طول مرحله ارزیابی، کل تیم شما باید ارتباط شفاف و باز را با مشاور حفظ کند.

بازخورد: شما و اعضای تیمتان باید توصیه های مشاور کسب و کار را به عنوان انتقاد سازنده در نظر بگیرید. قرار نیست بازخورد مشاور شخصی باشد. در حالی که شما و کارمندانتان شخصاً به کسب و کار نزدیک هستید، این فقدان دیدگاه گسترده تر می تواند مانع تغییر و رشد مثبت شود. مشاور عینیت و دیدگاه تازه ای به ارمغان می آورد. البته، شما باید بازخورد و نظرات خود را به مشاور کسب و کار ارائه دهید، اما ذهن خود را برای ایده های جدید باز نگه دارید.

۳. اجرا

هنگامی که شرکت شما و مشاور در مورد یک برنامه به توافق رسیدند، مشاور باید وارد فاز سوم شود: مرحله بازسازی یا اجرای طرح. در این مرحله، مشاور بر روی دارایی های شما کار می کند و بدهی ها را حذف می کند. آنها همچنین پیشرفت طرح را زیر نظر دارند و در صورت نیاز آن را تنظیم می کنند.

انواع مشاوران کسب و کار

انواع مختلفی از مشاوران کسب و کار متخصص در جنبه های مختلف تجاری وجود دارد.

مشاوران استراتژی و مدیریت

مشاوران کسب و کار استراتژی و مدیریت می‌توانند تخصص صنعت را به کسب‌ و کار شما بیاورند تا به شما در مقیاس‌بندی، به دست آوردن فرصت‌های جدید و افزایش درآمد کمک کنند.

مشاوران با تمرکز بر استراتژی و مدیریت می توانند به کسب و کار شما در انجام کارهای زیر کمک کنند:

  • به بازارهای جدید گسترش دهید یا آگاهی را در بازار فعلی خود افزایش دهید.
  • مدل کسب و کار خود را مجددا سازماندهی کنید تا یک استراتژی مقرون به صرفه ایجاد کنید.
  • قابلیت های کسب و کار خود را افزایش دهید.
  • یک سرمایه گذاری تجاری جدید به دست آورید.
  • با کسب و کار دیگری ادغام شوید یا ساختار کسب و کار خود را تغییر دهید.
  • در دوران گذار به عنوان مدیریت میانی بایستید.

مشاوران عملیات

مشاوران تجاری که در عملیات تخصص دارند می توانند به شما در بهبود فرآیندهای روزمره کمک کنند. این مشاوران کسب و کار موجودی مدل کسب و کار فعلی شما را تهیه می کنند و بهترین راه را برای تولید همان نتایج با کیفیت بالا در کسری از هزینه و زمان پیدا می کنند. این مشاوران همچنین از طریق کنترل کیفیت و درک نحوه تنظیم و بهینه سازی تولید خود برای نتایج بهتر کمک می کنند.

مشاوران مالی

یک مشاور مالی می تواند دامنه وسیع تری از سلامت مالی کسب و کارتان را به شما نشان دهد . آنها عمدتاً در تصمیم گیری های سرمایه گذاری کمک می کنند و به شما کمک می کنند تا بهترین راه را برای رسیدگی به دارایی ها و بدهی های کسب و کار خود بیابید. مشاوران مالی ممکن است حتی تخصص های بیشتری از جمله برنامه ریزی مالی و مشاوره کسب و کار شما در مورد مالیات، هزینه های روزانه و بهترین برنامه های بازنشستگی داشته باشند.

مشاوران منابع انسانی

بهترین شرکت های برون سپاری منابع انسانی و پیمانکاران مستقل منابع انسانی می توانند به شما در انجام وظایف منابع انسانی کمک کنند. این مشاوران می توانند وظایف روزانه منابع انسانی شما را بر عهده بگیرند، مانند جذب و حفظ کارمندان، پردازش حقوق و دستمزد ، انجام وظایف اداری و مدیریت عملکرد کارکنان.

مشاوران بازاریابی

مشاوران بازاریابی به کسب‌وکارها کمک می‌کنند تا نقاط قوت خود را به‌عنوان یک برند شناسایی کنند و آن‌ها را برای ایجاد آگاهی و در معرض دید برند گسترش دهند. چه کسب و کار شما به یک لوگوی جدید یا یک استراتژی رسانه اجتماعی نیاز داشته باشد، یک مشاور بازاریابی می تواند یک دارایی در گسترش دامنه کسب و کار شما باشد.

برخی از مزایای یک شرکت مشاوره عبارتند از:

  • منابع گسترده
  • تخصص چند حرفه ای
  • یک برند معتبر با صدها مرجع

برخی از مزایای مشاوران فردی به شرح زیر است:

  • توان مالی
  • انعطاف پذیری در زمان بندی و مکان
  • توانایی اختصاص کامل توجه آنها به پرونده شما
  • اینکه آیا باید یک شرکت مشاوره یا فردی را انتخاب کنید بستگی به نیازهای تجاری و سبک کاری شما دارد.

نحوه انتخاب مشاور کسب و کار

انتخاب یک مشاور کسب و کار که متناسب با نیازهای کسب و کار شما باشد، می تواند تجربه دلهره آور باشد. چه به دنبال شخصی برای کمک به نیازهای استراتژی سطح بالا خود باشید یا به دنبال یک متخصص راه حل محور برای بهبود سئو یا فرآیندهای منبع یابی محصول خود باشید، ضروری است بدانید از کجا شروع کنید و آن را یک قدم بردارید.

۱. مشاور کسب و کار مناسب را پیدا کنید.

پیدا کردن مشاور تجاری مناسب ممکن است چالش برانگیزترین بخش برای مالک یا مدیریت باشد. مشاور باید به کار خود اشتیاق داشته باشد، میل به تعالی داشته باشد و به سازماندهی و جزئیات توجه داشته باشد. یافتن مشاوری ضروری است که در صنعت شما تخصص داشته باشد یا در مورد انواع مشکلاتی که کسب و کار شما با آن مواجه است، تجربه داشته باشد.

از شبکه موجود خود استفاده کنید. جستجوی خود را برای مشاور کسب و کار با استفاده از شبکه موجود خود شروع کنید. توصیه یک همکار، شریک یا صاحب کسب‌وکار دیگری که در موقعیت مشابهی بوده است، اغلب قابل اعتمادتر از بررسی‌ها یا تمجیدهای عمومی است. از مخاطبین خود بپرسید که آیا کارشناسانی را در این زمینه می شناسند که می توانند به مشکل خاص شما کمک کنند. 

بازارهای اختصاصی را کاوش کنید. بازارهای اختصاصی را کاوش کنید که می توانند به شما در یافتن مشاور بر اساس موضوع، بودجه و مکان کمک کنند. سایت های معروف عبارتند از Catalant، Graphite و Business Talent Group. در استفاده از پلتفرم های اجتماعی مانند لینکدین نیز تردید نکنید. توصیه های متعدد معمولاً نشانگر خوبی از تخصص یک مشاور بالقوه است.

۲. پتانسیل مشاور کسب و کار خود را بررسی کنید

سوال بپرس. اگر به یک توصیه شخصی تکیه می کنید، سؤالات مفصلی در مورد تجربه همکارتان، فرآیند مشاور و مهمتر از همه، نتایج کار مشاوره آنها بپرسید. همکاران شما می‌توانند بینش منحصربه‌فردی از تأثیر بلندمدت پیروی از توصیه‌های مشاور به‌جای دستاوردهای کوتاه‌مدت آن‌ها به شما بدهند.

با سوابق و صلاحیت های مشاور آشنا شوید. به رزومه مشاور، سوابق تحصیلی و گواهینامه های مرتبط با صنعت خود نگاه کنید. اگر به نظر می رسد که آنها مایل به کشف فرصت های یادگیری جدید و به روز نگه داشتن مهارت های خود هستند، نشانه خوبی است.

از مشاور در مورد تجربه عملی آنها بپرسید. تجربه عملی در دنیای تجارت قابل توجه است. اگر کسی مستقیماً از کالج خارج شد و به خود برچسب مشاور داد، آیا چیزی بیشتر از شما می داند؟ به دنبال مشاورانی باشید که با موفقیت کسب و کارهای کوچک، سازمان‌های سازمانی یا بخش‌های خاص را مالک یا اداره می‌کنند.

اطمینان حاصل کنید که تجربه آنها در تجارت شما صدق می کند. یک مدیر عامل سابق بانک ممکن است چشمگیر به نظر برسد، اما آیا آنها دانش و تجربه لازم برای تبدیل کیک شیرینی شما را به یک تجارت کوچک سودآور دارند؟ آنها ممکن است، اما اگر شما همچنین به یک صاحب رستوران سابق فکر می کنید که اکنون با موفقیت به رشد غذاخوری های کوچک کمک می کند، این مشاور ممکن است بهترین گزینه برای کسب و کار شما باشد. به دنبال مشاورانی باشید که در صنعت شما و با مشاغلی کار کرده اند که از نظر سبک، اندازه، نیازها و اهداف با شما مطابقت دارند.

وب سایت آنها را بررسی کنید. شما همچنین باید مشاور را از طریق وب سایت و مطالب آنها بررسی کنید. به دنبال تصاویر حرفه ای و اطلاعات مستند در مورد خدمات آنها باشید و قراردادها و هزینه های مشاوره را به طور کامل بررسی کنید.

سابقه مشاوره آنها را بررسی کنید. شما فقط یک مشاور با تجربه مناسب نمی خواهید. شما مشاوری می خواهید که با شرکت هایی مانند شما موفقیت نشان داده باشد. نمونه کارها یا لیستی از برندهایی را که مشاور برای آنها کار کرده است بخواهید و درخواست مراجع کنید. به دنبال مشاوری باشید که به کسب‌وکارها کمک کرده است تا بر انواع چالش‌هایی که با آن‌ها روبه‌رو هستید غلبه کنند یا کسب‌وکارهایی بسیار شبیه به شما ایجاد کرده است، و با آن شرکت‌ها تماس بگیرید تا بفهمید آیا از خدمات راضی هستند یا خیر.

۳. تصمیم بگیرید که آیا آنها مشاور مناسبی برای کار هستند یا خیر؟

اگر مراجع بالقوه مشاور شما عالی است و معتبر و موثر بودن آنها ثابت شده است، با آنها ملاقات کنید تا مطمئن شوید که آنها فرد مناسبی برای این کار هستند. نقاط درد و انتظارات خود را به وضوح بیان کنید و ببینید آیا با سبک و شخصیت آنها راحت هستید یا خیر. اگر مشاور تمام کادرهای شما را بررسی کند، ممکن است زمان آن رسیده باشد که به جلو بروید.

طراحی قرارداد یا قرارداد مشاور کسب و کار

هنگامی که یک مشاور عالی پیدا کردید، بررسی‌ها و بررسی‌های خود را انجام دادید، مراجع رضایت‌بخش و قابل تأیید دریافت کردید، نقاط درد و انتظارات خود را به وضوح بیان کردید، و مطمئن شدید که با سبک و شخصیت او راحت هستید، وقت آن است که ترتیب را تأیید کنید.

قراردادها یا قراردادهای مشاور معمولاً برای سه تا شش ماه با امکان تمدید بسته می شوند. قراردادها معمولاً شامل جزئیاتی مانند نام طرف‌های مسئول، پارامترهای مشاوره، ساختار هزینه‌ها، برنامه‌های پرداخت، تحویل‌های مشخص شده و مهلت‌های تعیین‌شده است. یک مهلت تعیین شده و تایید شده تضمین می کند که مشاور شما زمان کافی برای ارائه نتایج وعده داده شده و در عین حال پیشرفت به موقع دارد.

چگونه موفقیت یک مشاور کسب و کار را اندازه گیری می کنید؟

بر خلاف بررسی عملکرد کارکنان ، هیچ روش پذیرفته شده و عینی برای اندازه گیری عملکرد مشاوره وجود ندارد، اما تعیین اهداف و اندازه گیری قابل تحویل منطقی است. این فرآیند از نظر اهداف و اصول SMART برای مدیریت کارکنان  مشابه مدیریت پیتر دراکر است .

  1. اهداف واضح و قابل اندازه گیری تعیین کنید. در ابتدای کار، اطمینان حاصل کنید که شما و مشاورتان اهداف روشنی را تعیین می کنید که تا حد امکان خاص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و زمان گرا (SMART) هستند. نتایج ملموسی را که می خواهید ایجاد کنید.
  2. نتایج مالی و سایر نتایج قابل اندازه گیری مورد نظر خود را ایجاد کنید، مانند افزایش درآمد، پس انداز سالانه یا کاهش گردش کارمندان .
  3. نتایج نامشهود مورد نظر خود را تعیین کنید. اطمینان حاصل کنید که مشاور شما از نتایج ناملموسی که می‌خواهید ببینید، از جمله بهبود روحیه، اجرای قوی ارزش‌های تجاری و افزایش رضایت مشتری را می‌داند.
  4. پیشرفت را در هر مرحله اندازه گیری کنید. پیشرفت اهداف خود را در هر مرحله از همکاری خود اندازه گیری کنید.
  5.  شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) را در پایان کار مشاور خود ارزیابی کنید .
  6. از پرسشنامه مشاور استفاده کنید. یک مشاور می تواند پرسشنامه جامعی ارائه دهد که کل اکوسیستم کسب و کار و زمینه های مورد نظر برای بهبود را در شروع پروژه پوشش دهد و سپس می تواند همان مجموعه سوالات را در پایان ارائه دهد. به این ترتیب، به‌راحتی می‌توانید نتایج را مقایسه کنید، مخصوصاً وقتی صحبت از موارد نامشهود باشد.

برای ارزیابی عملکرد مشاور، پاسخ به سوالات زیر می تواند مفید باشد:

  • آیا شاخص های کلیدی عملکرد به موقع برآورده شدند و تحویل داده شدند؟
  • آیا روند همکاری روان بود، و آیا مشاور پاسخگو و مفید بود؟
  • آیا آنها مهارت ها و منابع لازم را برای بهبود کسب و کارتان در اختیار شما قرار دادند؟
  • آثار کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت کار آنها چیست؟
  • بازگشت سرمایه شما در خدمات مشاوره چقدر بود؟
  • سوالات متداول مشاور کسب و کار
  • هزینه مشاوران تجاری چقدر است؟

طبق دفتر آمار کار ، متوسط ​​دستمزد سالانه برای یک مشاور مدیریت ۸۷۶۶۰ دلار یا ۴۲.۱۴ دلار در ساعت در سال ۲۰۲۰ بود. اما هزینه های مشاوره معمولاً برای پوشش هزینه های تجاری بالاتر است.

مشاوران همیشه ساعتی هزینه نمی گیرند. طبق یک مطالعه هزینه مشاور توسط Consulting Success، اینها برخی از ترتیبات رایج هزینه و درصد مشاورانی هستند که از آنها حمایت می کنند:

  • هر پروژه – ۳۱%
  • ساعتی – ۲۴٪
  • نگهدارنده ماهانه – ۱۵٪
  • نرخ روزانه – ۱۳٪
  • مبتنی بر ارزش و بازگشت سرمایه – ۱۷٪

بر اساس این مطالعه، ۴۰.۵ درصد از مشاوران تا ۵۰۰۰ دلار در هر پروژه درآمد دارند، اگرچه برخی از آنها بیش از ۱۰۰۰۰۰ دلار در هر پروژه درآمد دارند. اندازه، محدوده و طول پروژه هزینه را تعیین می کند.

مشاوران کسب و کار هزینه قابل توجهی هستند، اما بازخورد و برنامه ریزی آنها می تواند به شما در افزایش کسب و کار و افزایش سود کمک کند و در عین حال مشکلات را از بین ببرید و فرصت ها را برای اطمینان از موفقیت آینده شناسایی کنید.

 ROI یک مشاور کسب و کار را چگونه اندازه گیری می کنید؟

شما ROI را با بررسی معیارهای کلیدی خاص برای تعیین کار مشاور اندازه گیری می کنید. اکثر شرکت ها قبل از استخدام مشاور کسب و کار به سود خالص خود در سه ماهه نگاه می کنند و سپس پس از اجرای توصیه های مشاور، سود خالص خود را در یکی دو سه ماهه بعدی ارزیابی می کنند. قبل از محاسبه ROI باید هزینه مشاوره را کسر کنید.

در نظر گرفتن ROI بخش مهمی از استخدام یک مشاور تجاری است. اگر بیش از ۵۰۰۰ دلار به یک مشاور کسب و کار پرداخت می کنید، می خواهید پس از اتمام پروژه، بازگشت سرمایه ثابت شده را مشاهده کنید. مشاوران تجاری معتبر باید بتوانند داده های بازگشت سرمایه قبلی خود را به مشتریان احتمالی نشان دهند.

۲۷٪ از مشاغل مورد بررسی تصمیم گرفتند مشاور استخدام نکنند زیرا مشاور نمی توانست ROI را نشان دهد. این شایع‌ترین دلیلی است که شرکت‌ها از خدمات مشاوره استفاده نمی‌کنند، و این بر عهده مشاور است که از داده‌های بزرگ برای نشان دادن بازگشت سرمایه (ROI) گذشته استفاده کند.

چگونه بودجه یک مشاور کسب و کار را تعیین می کنید؟

استخدام مشاور می تواند هزینه قابل توجهی داشته باشد. با توجه به اینکه هزینه ها متفاوت است، ایجاد یک بودجه واقعی و معقول ضروری است. هزینه مشاور را به عنوان درصد ثابتی از کل فروش خود در نظر بگیرید.

اگر مراحل مشخصی را برای پروژه مشاوره خود تعیین کنید، می توانید با ارزیابی پیشرفت در هر مرحله، هزینه ها و ریسک ها را کاهش دهید. به عنوان مثال، اگر از تخصص بازاریابی مشاور برای ارائه طیف وسیعی از محصولات به بازار استفاده می‌کنید، تلاش‌های آن‌ها را پس از اولین راه‌اندازی ارزیابی کنید و به طور بالقوه همان استراتژی را برای بقیه خط محصول خود بدون نیاز به خدمات مستمر اعمال کنید.

بسیاری از مشاوران می توانند به عنوان بخشی از یک مشاوره رایگان به شما در تعیین محدوده و بودجه پروژه کمک کنند. این تعامل همچنین می‌تواند به شما کمک کند آب‌ها را آزمایش کنید و تعیین کنید که آیا مشاور برای نیازهای کسب و کار شما مناسب است یا خیر.

آیا باید مشاور مجازی استخدام کرد؟

هنگام تعیین نیازهای پروژه مشاوره و KPI خود، تعیین کنید که آیا کار باید در محل انجام شود یا می توان آن را از راه دور انجام داد. انتخاب یک مشاور مجازی می تواند استعداد بالقوه را گسترش دهد، زیرا شما به بازار محلی خود گره نخواهید خورد. علاوه بر این، می تواند هزینه مشاور را کاهش دهد و انعطاف پذیری را تضمین کند.

هنگامی که صحبت از متخصصان خاص به میان می آید، به ویژه در فضای دیجیتال، ترتیبات از راه دور، اگر به وضوح تعریف شوند، می توانند برای دو طرف سودمند باشند. در عین حال، برخی از کارهای مشاوره شامل کار عملی با تیم شما است و برای همکاری حضوری مناسب تر است.

اشتباهات رایجی که باید هنگام کار با یک مشاور کسب و کار اجتناب کنید چیست؟

چندین اشتباه رایج می تواند مانع از موفقیت شما در کار با مشاور کسب و کار شود.

استخدام خودکار معتبرترین یا تحسین‌شده‌ترین مشاور: در حالی که سوابق اثبات شده، بررسی‌های درخشان و گواهی‌نامه‌ها همگی هنگام انتخاب مشاور ضروری هستند، اطمینان از مرتبط بودن تجربه آنها با صنعت و مورد تجاری شما بسیار مهم‌تر است. اطمینان حاصل کنید که مشاور منتخب شما با گرایش‌ها، فناوری و روش‌های مربوطه آشنا است یا بهتر است پیش از آن باشد. 

استخدام یک شرکت حرفه‌ای: مشاور یا شرکت مشاوری که ادعا می‌کند «همه چیز را می‌داند» ممکن است فاقد تجربه یا مهارت‌های مورد نیاز شما باشد. مشاوری با تخصص متمرکز پیدا کنید که تجربه زیادی داشته باشد و بتواند به شما در رفع نیازهای خاص شما کمک کند.

رفتار با مشاور به عنوان یک کارمند: بسیار ضروری است که با مشاوران خود به عنوان یک کارمند رفتار کنید و به سبک کاری، حجم کاری موجود و برنامه زمانی آنها احترام بگذارید. آنها ممکن است در کوتاه مدت در دسترس نباشند یا به یک کار خارج از محدوده تعریف شده بپرند. آنها همه چیز را در مورد عملیات شرکت شما نمی دانند و ممکن است اضافه کاری را انتخاب نکنند. آنها آنجا هستند تا به شما مشاوره دهند و عملیات کسب و کار شما را بهبود بخشند، نه اینکه عضو تیم دیگری شوند. در واقع، دیدگاه بیرونی آنها چیزی است که مشاوران را بسیار ارزشمند می کند.

نادیده گرفتن برنامه اقدام مشخص شده: وظیفه مشاور تهیه نقشه و تنظیم شما برای موفقیت است، اما شما و تیمتان مسئول ایجاد تغییر و اجرای توصیه ها هستید. اگر مایل نیستید که پس از پایان پروژه مشاوره “راه بروید”، ارزش جذب یک مشاور تجاری را نخواهید دید.

در نظر گرفتن پیشنهادات مشاور به عنوان حقیقت مطلق: در حالی که شما برای تخصص مشاور خود پول می پردازید و به آن تکیه می کنید، ضروری است که در تجربه خود فکر کنید، عقل سلیم را به کار بگیرید و توصیه های آنها را به عنوان دستورالعمل های مفید به جای مجموعه ای از قوانین سخت تلقی کنید. از زیر سوال بردن پیشنهادات آنها نترسید. شما به بهترین وجه از زیر و بم کسب و کار خود آگاه هستید و با پیامدهای بلندمدت توصیه های مشاور سروکار خواهید داشت.  

چگونه می دانید چه زمانی یک مشاور کسب و کار استخدام کنید؟

استخدام یک مشاور کسب و کار یک راه حل مناسب برای همه نیست. شما باید شرکت خود را در این زمینه های کلیدی ارزیابی کنید:

  • منابع انسانی
  • استراتژی کسب و کار
  • عملیات
  • انطباق و مقررات
  • برنامه ریزی مالی

اگر کسب و کار شما در هر یک از این زمینه ها مشکل دارد، ایده خوبی است که به دنبال یک مشاور کسب و کار باشید که یک متخصص تایید شده باشد. اگر متوجه کاهش سودی شده‌اید که نمی‌توانید توضیح دهید، این می‌تواند نشانه دیگری از این باشد که وقت آن رسیده است که یک مشاور کسب و کار استخدام کنید که بتواند دلایل بالقوه این کاهش را مشخص کند و راه‌هایی برای رفع آنها پیشنهاد کند.

انتهای مطلب/ منبع

ارسال نظر

مشاوره چیزی فراتر از مشاوره دادن است!

مشاوره چیزی فراتر از مشاوره دادن است!

سلسله مراتبی از اهداف

مشاوره مدیریت شامل طیف گسترده ای از فعالیت ها است و بسیاری از شرکت ها و اعضای آنها اغلب این شیوه ها را کاملاً متفاوت تعریف می کنند. یکی از راه‌های دسته‌بندی فعالیت‌ها بر حسب حوزه تخصص حرفه‌ای (مانند تحلیل رقابتی، استراتژی شرکت، مدیریت عملیات یا منابع انسانی) است. اما در عمل، به همان اندازه که بین این دسته بندی ها تفاوت وجود دارد.

رویکرد دیگر این است که فرآیند را به عنوان دنباله ای از مراحل مشاهده کنیم؛ ورود، قرارداد، تشخیص، جمع آوری داده ها، بازخورد، اجرا و غیره. با این حال، این مراحل معمولاً کمتر از آن چیزی که اکثر مشاوران اذعان می‌کنند مجزا هستند. شاید یک راه مفیدتر برای تجزیه و تحلیل فرآیند، در نظر گرفتن اهداف آن باشد. وضوح در مورد اهداف مطمئناً بر موفقیت یک تعامل تأثیر می گذارد. در اینجا هشت هدف اساسی مشاوره وجود دارد که به صورت سلسله مراتبی مرتب شده اند:

  • ارائه اطلاعات به مشتری
  • حل مشکلات مشتری
  • ایجاد یک تشخیص، که ممکن است نیاز به تعریف مجدد مشکل داشته باشد
  • ارائه توصیه هایی بر اساس تشخیص
  • کمک به اجرای راهکارهای پیشنهادی
  • ایجاد اجماع و تعهد پیرامون اقدام اصلاحی
  • تسهیل یادگیری مشتری، یعنی آموزش دادن به مراجعین برای حل مشکلات مشابه در آینده
  • بهبود دائمی اثربخشی سازمانی

اهداف با تعداد کمتر بهتر درک و اجرا می شوند و همچنین بیشتر توسط مشتریان درخواست می شوند. با این حال، بسیاری از مشاوران آرزوی رسیدن به مرحله بالاتری را در هرم از آنچه اکثر مشارکت‌هایشان به دست می‌آورند، دارند.

اهداف ۱ تا ۵ عموماً کارکردهای مشروع در نظر گرفته می شوند، اگرچه برخی اختلاف نظرها هدف ۵ را احاطه می کند. مشاوران مدیریت کمتر به اهداف ۶ تا ۸ به صراحت اشاره می کنند و مشتریان آنها به احتمال زیاد آنها را درخواست نمی کنند. اما شرکت‌های پیشرو و مشتریانشان شروع به نزدیک شدن به اهداف کم‌تر به روش‌هایی کرده‌اند که سایر اهداف را نیز در بر می‌گیرد. اهداف ۶ تا ۸ به بهترین وجه محصول جانبی اهداف قبلی در نظر گرفته می شوند، نه اهداف اضافی که تنها زمانی مرتبط می شوند که اهداف دیگر محقق شوند. آنها برای مشاوره مؤثر ضروری هستند حتی اگر در زمان شروع تعامل به عنوان اهداف صریح شناخته نشوند.

حرکت به سمت هرم به سمت اهداف بلند پروازانه تر، مستلزم افزایش پیچیدگی و مهارت در فرآیندهای مشاوره و مدیریت رابطه مشاور و مشتری است. گاهی اوقات یک حرفه ای سعی می کند هدف یک نامزدی را تغییر دهد، حتی اگر تغییری برای آن لازم نباشد. شرکت ممکن است خط بین آنچه برای مشتری بهترین است و آنچه برای تجارت مشاور بهترین است را گم کرده باشد. اما مشاوران معتبر معمولاً سعی نمی‌کنند قراردادها را طولانی‌تر کنند یا دامنه آنها را بزرگتر کنند. هر کجای هرم که رابطه شروع می شود، اولین کار بیرونی رسیدگی به هدفی است که مشتری درخواست می کند. در صورت نیاز، هر دو طرف ممکن است توافق کنند که به سمت اهداف دیگر حرکت کنند.

۱- ارائه اطلاعات

شاید رایج ترین دلیل برای کمک گرفتن، کسب اطلاعات باشد. تدوین آن ممکن است شامل بررسی نگرش، مطالعات هزینه، مطالعات امکان سنجی، بررسی بازار، یا تجزیه و تحلیل ساختار رقابتی یک صنعت یا تجارت باشد. شرکت ممکن است به تخصص ویژه مشاور یا اطلاعات دقیق تر و به روزتری که شرکت می تواند ارائه دهد بخواهد. یا ممکن است شرکت نتواند از زمان و منابع برای توسعه داخلی داده ها صرفه جویی کند.

اغلب اطلاعات تمام چیزی است که مشتری می خواهد. اما اطلاعاتی که یک مشتری نیاز دارد گاهی با آنچه از مشاور خواسته می شود متفاوت است. یکی از مدیران اجرایی درخواست مطالعه در مورد اینکه آیا هر معاون به اندازه کافی کار می کند تا منشی خود را داشته باشد یا خیر. افرادی که با او تماس گرفتند، پروژه را رد کردند، زیرا به گفته آنها، او از قبل پاسخ را می دانست و به هر حال یک مطالعه گران قیمت معاونان رئیس جمهور را قانع نمی کرد.

بعداً، شریک شرکت مشاوره گفت: «من اغلب می‌پرسم: وقتی اطلاعات را دریافت کردید با آن چه خواهید کرد؟ بسیاری از مشتریان هرگز به این موضوع فکر نکرده اند.» اغلب مشتری فقط نیاز به استفاده بهتر از داده های موجود دارد. در هر صورت، هیچ خارجی نمی‌تواند یافته‌های مفیدی را ارائه کند، مگر اینکه بفهمد چرا به دنبال اطلاعات است و چگونه از آن استفاده می‌شود. مشاوران همچنین باید تعیین کنند که چه اطلاعات مرتبطی در حال حاضر در دسترس است.

سؤالات به ظاهر گستاخانه از هر دو طرف نباید دلیلی برای توهین باشد، آنها می توانند بسیار سازنده باشند. علاوه بر این، متخصصان وظیفه دارند نیازهای اساسی مشتریان خود را کشف کنند. آن‌ها باید به درخواست‌های داده به گونه‌ای پاسخ دهند که به آن‌ها اجازه دهد تا نیازهای دیگر را به‌عنوان بخشی پذیرفته‌شده از دستور کار تعامل رمزگشایی کرده و به آنها رسیدگی کنند.

۲- حل مشکلات

مدیران اغلب مسائل دشواری را به مشاوران می دهند تا حل شوند. به عنوان مثال، یک مشتری ممکن است بخواهد بداند که آیا یک جزء را بسازد یا بخرد، یک خط کسب و کار را خریداری یا واگذار کند یا یک استراتژی بازاریابی را تغییر دهد . یا ممکن است مدیریت بپرسد که چگونه سازمان را بازسازی کند تا بتواند راحت تر با تغییرات سازگار شود. کدام سیاست های مالی اتخاذ شود. یا عملی ترین راه حل برای مشکل در جبران خسارت، روحیه، کارایی، ارتباطات داخلی، کنترل، جانشینی مدیریت یا هر چیز دیگری چیست.

جست‌وجوی راه‌حل‌هایی برای مشکلاتی از این دست مطمئناً کارکردی مشروع است. اما مشاور همچنین مسئولیت حرفه ای دارد که بپرسد آیا مشکلی که مطرح شده است چیزی است که بیشتر به حل آن نیاز دارد یا خیر. اغلب مشتری در تعریف موضوع واقعی به کمک نیاز دارد. در واقع، برخی از مقامات استدلال می کنند که مدیرانی که می توانند به درستی ریشه مشکلات خود را تعیین کنند، به هیچ وجه به مشاوران مدیریت نیاز ندارند. بنابراین اولین کار مشاور کشف زمینه مشکل است. برای انجام این کار، او ممکن است بپرسد:

  • کدام راه حل ها در گذشته تلاش شده است، با چه نتایجی؟
  • مشتری چه گام های امتحان نشده ای را برای راه حل در نظر دارد؟
  • کدام جنبه های مرتبط از تجارت مشتری به خوبی پیش نمی رود؟
  • اگر مشکل “حل شده” باشد، راه حل چگونه اعمال خواهد شد؟
  • چه کاری می توان انجام داد تا اطمینان حاصل شود که راه حل مورد استقبال گسترده قرار می گیرد؟

یک مشاور مدیریت نباید توضیحات اولیه مشتری را خیلی راحت رد کند یا بپذیرد. فرض کنید مشکل به عنوان روحیه پایین و عملکرد ضعیف در نیروی کار ساعتی ارائه شده است. مشاوری که این تعریف را در مورد ایمان می‌خرد، ممکن است زمان زیادی را صرف مطالعه علائم بدون کشف علل کند. از سوی دیگر، مشاوری که خیلی سریع این روش توصیف مشکل را رد می کند، قبل از شروع یک فرآیند مشاوره مفید بالقوه پایان می دهد.

در صورت امکان، دوره عاقلانه تر این است که پروپوزالی را ساختاردهی کنید که بر نگرانی اظهار شده مشتری در یک سطح تمرکز کند در حالی که عوامل مرتبط را بررسی می کند – گاهی اوقات موضوعات حساسی که مشتری به خوبی از آنها آگاه است اما در بحث با یک خارجی مشکل دارد. همانطور که دو طرف با هم کار می کنند، ممکن است مشکل دوباره تعریف شود. ممکن است این سوال از حالتی تغییر کند که مثلاً «چرا ما نگرش ها و عملکرد ساعتی ضعیفی داریم؟» به «چرا سیستم زمان‌بندی فرآیند ضعیف و سطح اعتماد پایینی در تیم مدیریت داریم؟»

بنابراین، یک فرآیند مشاوره مفید شامل کار با مشکلی است که توسط مشتری تعریف شده است به گونه ای که تعاریف مفیدتر به طور طبیعی با ادامه تعامل ظاهر شوند. از آنجایی که اکثر مشتریان – مانند مردم به طور کلی – در مورد نیاز خود به کمک برای مهم ترین مشکلات خود دوسوگرا هستند، مشاور باید به طور ماهرانه به نیازهای ضمنی مشتری پاسخ دهد. مدیران مشتری باید نیاز مشاور به بررسی یک مشکل را قبل از شروع حل آن درک کنند و باید بدانند که تعریف مهم‌ترین مشکل ممکن است با ادامه مطالعه تغییر کند. حتی بی حوصله ترین مشتری نیز احتمالاً موافق است که نه راه حلی برای مشکل اشتباه و نه راه حلی که اجرا نمی شود مفید نیست.

۳- تشخیص موثر

بیشتر ارزش مشاوران مدیریت در تخصص آنها به عنوان متخصص تشخیص است. با این وجود، فرآیندی که طی آن تشخیص دقیق شکل می‌گیرد، گاهی اوقات رابطه مشاور و مشتری را تحت فشار قرار می‌دهد ، زیرا مدیران اغلب از کشف موقعیت‌های دشواری که ممکن است به خاطر آنها سرزنش شوند، هراس دارند. تشخیص شایسته بیش از بررسی محیط خارجی، فناوری و اقتصاد کسب و کار و رفتار اعضای غیر مدیریتی سازمان نیاز دارد. مشاور همچنین باید بپرسد که چرا مدیران انتخاب های خاصی را انجام دادند که اکنون اشتباه به نظر می رسد یا عوامل خاصی را که اکنون مهم به نظر می رسد نادیده گرفته اند.

اگرچه نیاز به تشخیص مستقل اغلب به عنوان دلیلی برای استفاده از افراد خارجی ذکر می شود، جذب اعضای سازمان مشتری به فرآیند تشخیص منطقی است. یکی از مشاوران توضیح می دهد: ما معمولا اصرار داریم که اعضای تیم مشتری به پروژه اختصاص داده شوند. آنها، نه ما، باید کار جزئیات را انجام دهیم. ما کمک خواهیم کرد، ما فشار خواهیم آورد – اما آنها این کار را انجام خواهند داد. در حالی که این موضوع ادامه دارد، ما هر روز یکی دو ساعت در مورد مسائلی که مطرح می شود با مدیرعامل صحبت می کنیم و هفته ای یک بار با رئیس هیئت مدیره ملاقات می کنیم.

به این ترتیب مشکلات استراتژیک در ارتباط با مسائل سازمانی را تشخیص می دهیم. ما تا حدودی از مهارت‌های افراد کلیدی درک می‌کنیم، اینکه چه کاری می‌توانند انجام دهند و چگونه کار می‌کنند. هنگامی که با توصیه های استراتژیک و سازمانی ظاهر می شویم، معمولاً به خوبی پذیرفته می شوند زیرا کاملاً آزمایش شده اند.

بدیهی است که وقتی مشتریان در فرآیند تشخیص شرکت می کنند، احتمال بیشتری دارد که نقش خود را در مشکلات تصدیق کنند و بازتعریف وظیفه مشاور را بپذیرند. بنابراین، شرکت‌های برتر، مکانیسم‌هایی را به‌عنوان گروه‌های کاری مشترک مشاور و مشتری ایجاد می‌کنند تا روی تجزیه و تحلیل داده‌ها و سایر بخش‌های فرآیند تشخیص کار کنند. با ادامه روند، مدیران به طور طبیعی شروع به اجرای اقدامات اصلاحی بدون نیاز به انتظار برای توصیه های رسمی می کنند.

۴- توصیه اقدامات

تعامل به طور مشخص با یک گزارش کتبی یا ارائه شفاهی پایان می‌یابد که خلاصه‌ای از آنچه مشاور آموخته است و با جزئیاتی توصیه می‌کند که مشتری چه کاری باید انجام دهد. شرکت‌ها تلاش زیادی را صرف طراحی گزارش‌های خود می‌کنند تا اطلاعات و تحلیل‌ها به وضوح ارائه شوند و توصیه‌ها به طور قانع‌کننده‌ای با تشخیصی که بر اساس آن است، مرتبط باشد. بسیاری از مردم احتمالاً می گویند که هدف از تعامل زمانی برآورده می شود که متخصص یک برنامه اقدام منطقی و منسجم از مراحل طراحی شده برای بهبود مشکل تشخیص داده شده ارائه دهد. مشاور توصیه می کند و مشتری تصمیم می گیرد که آیا و چگونه اجرا شود.

اگرچه ممکن است به نظر یک تقسیم کار معقول به نظر برسد، این تنظیم از بسیاری جهات ساده و رضایت بخش نیست. تعداد بی‌شماری از گزارش‌های به ظاهر قانع‌کننده، که با هزینه‌های گزاف ارائه شده‌اند، هیچ تاثیر واقعی ندارند، زیرا به دلیل محدودیت‌های خارج از ضوابط مفروض مشاور – این رابطه در فرمول‌بندی توصیه‌های از لحاظ نظری صحیح که قابل اجرا نیستند متوقف می‌شود.

به عنوان مثال، یک شرکت خدمات عمومی ملی در یک کشور در حال توسعه سال‌ها تلاش کرد تا کارایی خود را از طریق کنترل مالی شدیدتر عملیات غیرمتمرکز بهبود بخشد. اخیراً استادی از دانشکده مدیریت پیشرو کشور مطالعه گسترده ای در مورد این ابزار انجام داده و ۱۰۰ صفحه توصیه ارائه کرده است. به گفته مدیرعامل، این توصیه موانع بزرگ را نادیده می گیرد، مقررات خدمات کشوری، شرایط استخدام، و روابط با دولت های ایالتی و محلی. بنابراین گزارش در قفسه کتاب های مشتری در کنار دو گزارش گران قیمت و اجرا نشده دیگر توسط شرکت های مشاوره بین المللی معروف به پایان رسید. این نوع چیزها بیشتر از آنچه مشاوران مدیریت دوست دارند اعتراف کنند اتفاق می افتد، و نه تنها در کشورهای در حال توسعه.

در مواردی از این دست، هر یک از طرفین، دیگری را مقصر می دانند. دلایلی مانند “مشکل من توانایی یا شجاعت لازم برای انجام اقدامات لازم را ندارد” یا “این مشاور کمکی به تبدیل اهداف به اقدامات نکرده است.” تقریباً با تمام مدیرانی که با آنها مصاحبه کردم در مورد تجربیاتشان به عنوان مشتریان از توصیه های غیرعملی شکایت داشتند. و مشاوران اغلب مشتریان را به دلیل نداشتن عقل کافی برای انجام آنچه آشکارا مورد نیاز است سرزنش می کنند. متأسفانه، این تفکر ممکن است باعث شود مشتری به دنبال نامزد دیگری باشد تا یک بار دیگر بازی را انجام دهد. در موفق ترین روابط، تمایز سفت و سختی بین نقش ها وجود ندارد. اگر مشتری به توسعه آنها کمک کند و مشاور به اجرای آنها توجه داشته باشد، توصیه های رسمی نباید حاوی شگفتی باشد.

۵- اجرای تغییرات

نقش مناسب مشاور در اجرا موضوع بحث قابل توجهی در این حرفه است. برخی استدلال می‌کنند که کسی که به اجرای توصیه‌ها کمک می‌کند، نقش مدیر را بر عهده می‌گیرد و بنابراین از مرزهای قانونی مشاوره فراتر می‌رود. برخی دیگر معتقدند کسانی که اجرا را صرفاً به عنوان مسئولیت مشتری می‌دانند فاقد نگرش حرفه‌ای هستند، زیرا توصیه‌هایی که اجرا نمی‌شوند (یا بد اجرا می‌شوند) اتلاف پول و زمان هستند. و همانطور که مشتری ممکن است در تشخیص شرکت کند بدون اینکه از ارزش نقش مشاور کاسته شود، راه‌های زیادی وجود دارد که مشاور می‌تواند بدون غصب شغل مدیر به اجرا کمک کند.

یک مشاور اغلب برای کمک به نصب یک سیستم جدید توصیه شده، برای همکاری دوم درخواست می کند. با این حال، اگر فرآیند تا این مرحله مشارکتی نبوده باشد، مشتری ممکن است درخواست کمک در اجرای آن را رد کند، زیرا نشان دهنده چنین تغییر ناگهانی در ماهیت رابطه است. کار مؤثر بر روی مشکلات اجرا مستلزم سطحی از اعتماد و همکاری است که به تدریج در طول تعامل ایجاد می شود.

در هر تعامل موفق، مشاور به طور مستمر تلاش می کند تا بفهمد کدام اقدامات، در صورت توصیه، احتمالاً اجرا می شوند و افراد در کجا آماده هستند تا کارها را متفاوت انجام دهند. توصیه ها ممکن است محدود به مراحلی باشد که مشاور معتقد است به خوبی اجرا می شود. برخی ممکن است فکر کنند که چنین حساسیتی به معنای گفتن به مشتری تنها چیزی است که او می خواهد بشنود. در واقع، یک معضل مکرر برای مشاوران با تجربه این است که آیا باید آنچه را که می‌دانند درست است توصیه کنند یا آنچه را که می‌دانند پذیرفته می‌شود. اما اگر اهداف تکلیف شامل ایجاد تعهد، تشویق به یادگیری و توسعه اثربخشی سازمانی باشد، توصیه به اقداماتی که انجام نخواهند شد، فایده چندانی ندارد.

مشاهده اجرا به عنوان یک دغدغه اصلی بر رفتار حرفه ای در تمام مراحل تعامل تأثیر می گذارد. هنگامی که مشتری اطلاعاتی را درخواست می کند، مشاور می پرسد که چگونه از آن استفاده می شود و چه اقداماتی قبلاً برای به دست آوردن آن انجام شده است. سپس او به همراه اعضای سازمان مشتری، تصمیم می‌گیرد که شرکت چه مراحلی را دنبال کند و چگونه اقدامات بعدی را آغاز کند. یک مشاور به طور مستمر با پرسیدن سوالات متمرکز بر اقدام، بحث مکرر در مورد پیشرفت انجام شده و شامل کردن اعضای سازمان در تیم، از مرحله اجرا پشتیبانی می کند.

نتیجه آن این است که مدیران باید مایل به آزمایش رویه‌های جدید در طول یک تعهد باشند – و قبل از شروع تغییرات منتظر پایان پروژه نباشند. زمانی که نوآوری‌ها موفقیت‌آمیز هستند، به طور مؤثرتری نسبت به زمانی که به سادگی بدون نشان دادن ارزش‌شان توصیه می‌شود، نهادینه می‌شوند. برای اینکه پیاده سازی واقعاً مؤثر باشد، باید آمادگی و تعهد به تغییر ایجاد شود و اعضای مشتری باید راه های جدیدی برای حل مشکلات برای بهبود عملکرد سازمانی بیاموزند. اینکه این اهداف چقدر خوب به دست می‌آیند بستگی به این دارد که هر دو طرف تا چه اندازه فرآیند کل تعامل را درک و مدیریت کنند.

احتمال استفاده و نهادینه کردن نوآوری‌هایی که موفقیت‌آمیز بوده است، بیشتر از توصیه‌هایی است که صرفاً روی کاغذ بیان شده‌اند. آزمایش‌های مربوط به اجرای رویه‌ها در طول یک پروژه به جای پس از اتمام تکلیف، نتایج بسیار خوبی داشته است. در مجموع، اجرای مؤثر مستلزم اجماع، تعهد، و تکنیک‌های جدید حل مسئله و روش‌های مدیریتی است.

۶- ایجاد اجماع و تعهد

سودمندی هر تعامل برای سازمان به میزان توافق اعضا در مورد ماهیت مشکلات و فرصت ها و اقدامات اصلاحی مناسب بستگی دارد. در غیر این صورت، تشخیص پذیرفته نمی‌شود، توصیه‌ها اجرا نمی‌شوند و ممکن است داده‌های معتبر پنهان بماند. برای ارائه توصیه های صحیح و قانع کننده، یک مشاور باید متقاعد کننده باشد و مهارت های تحلیلی دقیقی داشته باشد. اما مهم تر، توانایی طراحی و اجرای فرآیندی برای ۱. ایجاد توافق در مورد مراحل ضروری ۲. ایجاد حرکت برای انجام این مراحل است. مشاهدات یک مشاور این را به خوبی خلاصه می کند:

مشاوره موثر به معنای متقاعد کردن مشتری برای انجام برخی اقدامات است. اما این نوک کوه یخ است. آنچه از آن حمایت می کند، ایجاد توافق کافی در سازمان است که عمل منطقی باشد. به عبارت دیگر، نه تنها جذب مشتری برای حرکت، بلکه دریافت حمایت کافی برای موفقیت جنبش. برای انجام این کار، یک مشاور به تکنیک های عالی حل مسئله و توانایی متقاعد کردن مشتری از طریق منطق تحلیل خود نیاز دارد. علاوه بر این، بازیکنان کلیدی کافی باید در هیئت حضور داشته باشند که هر کدام سهمی در راه حل داشته باشند تا موفق شود. بنابراین مشاور باید فرآیندی را ایجاد کند که از طریق آن بتواند تشخیص دهد که چه کسانی را درگیر کند و چگونه آنها را علاقه مند کند.

مشاوران می توانند با در نظر گرفتن سوالات زیر آمادگی و تعهد مشتری را برای تغییر بسنجند و توسعه دهند:

  • مشتری به راحتی چه اطلاعاتی را می پذیرد یا در برابر آن مقاومت می کند؟
  • چه انگیزه های بیان نشده ای ممکن است برای کمک گرفتن از ما وجود داشته باشد؟
  • این مشتری در برابر ارائه چه نوع داده هایی مقاومت می کند؟ چرا؟
  • اعضای سازمان به صورت فردی و مشترک چقدر مایلند تا با ما در حل این مشکلات و تشخیص این وضعیت همکاری کنند؟
  • چگونه می‌توانیم فرآیند را شکل دهیم و بر روابط تأثیر بگذاریم تا آمادگی مشتری برای اقدامات اصلاحی مورد نیاز افزایش یابد؟
  • آیا این مدیران مایل به یادگیری روش ها و شیوه های جدید مدیریت هستند؟
  • آیا کسانی که در سطوح بالاتر هستند گوش می دهند؟ آیا آنها تحت تأثیر پیشنهادات افراد پایین تر قرار خواهند گرفت؟ اگر پروژه ارتباطات رو به بالا را افزایش دهد، سطوح بالای مدیریت چگونه پاسخ خواهند داد؟
  • این مشتری تا چه اندازه سهمی در اثربخشی و سازگاری کلی سازمان را به عنوان یک هدف مشروع و مطلوب در نظر می گیرد؟

مدیران لزوماً نباید انتظار داشته باشند که مشاورانشان این سؤالات را بپرسند. اما آنها باید انتظار داشته باشند که مشاوران در طول هر مرحله از تعامل به مسائلی از این دست توجه کنند.

علاوه بر افزایش تعهد از طریق مشارکت مشتری در هر مرحله، مشاور ممکن است با کمک یکی از متحدان سازمان (نه لزوماً مسئول ترین فرد برای تعامل) شور و شوق را برانگیزد. جایگاه متحد در سازمان هر چه باشد، او باید اهداف و مشکلات مشاور را درک کند. چنین حامی می تواند در ارائه بینش در مورد عملکرد شرکت، منابع جدید اطلاعات یا نقاط مشکل احتمالی ارزشمند باشد.

اگر به صورت ماهرانه انجام شود، مصاحبه برای جمع آوری اطلاعات می تواند در عین حال اعتماد و آمادگی برای پذیرش نیاز به تغییر در سراسر سازمان را ایجاد کند. رویکرد مشاور باید نشان دهد که دلیل مصاحبه‌ها کشف اشتباه برای سرزنش نیست، بلکه تشویق ایده‌های سازنده برای بهبود است. سپس اعضای تمام سطوح سازمان می‌آیند که پروژه را مفید می‌بینند، نه به عنوان یک تحقیق ناخواسته. با تعیین مقاومت یا پذیرش بالقوه، مصاحبه‌ها به مشاور کمک می‌کند تا بیاموزد که کدام اقدامات اصلاحی مؤثر خواهد بود و تقریباً همیشه راه‌حل‌های صحیح‌تر و تمایل بیشتری برای رویارویی با دشواری‌ها نسبت به آنچه مدیریت ارشد انتظار داشت، نشان می‌دهد. و همچنین ممکن است نشان دهند که مقاومت‌کنندگان بالقوه داده‌ها و دیدگاه‌های معتبری دارند.

رابطه با مشتری اصلی در ایجاد توافق و تعهد بسیار مهم است. از ابتدا، یک رابطه موثر به جستجوی مشارکتی برای پاسخ های قابل قبول برای نگرانی های واقعی مشتری تبدیل می شود. در حالت ایده آل، هر جلسه شامل گزارش دو طرفه در مورد آنچه از آخرین تماس انجام شده است و بحث در مورد آنچه که هر دو طرف باید در آینده انجام دهند، است. به این ترتیب، فرآیند تأثیر متقابل، با تغییرات طبیعی در دستور کار و تمرکز با ادامه پروژه، توسعه می یابد.

مشاوره مدیریت مؤثر دشوار است، مگر اینکه این رابطه در جهت مشارکتی فراتر از آنچه اکثر مشتریان انتظار دارند پیش برود. مشاوره موفق گران است نه تنها به این دلیل که دستمزد مشاوران خوب بالاست، بلکه به این دلیل است که مدیران ارشد باید در طول فرآیند مشارکت داشته باشند.

۷- تسهیل یادگیری مشتری

مشاوران مدیریت دوست دارند چیزی با ارزش ماندگار را پشت سر بگذارند. این نه تنها به معنای افزایش توانایی مشتریان برای مقابله با مسائل فوری است، بلکه به آنها کمک می کند تا روش های مورد نیاز برای مقابله با چالش های آینده را بیاموزند. این به این معنی نیست که متخصصان مؤثر خودشان را بدون شغل انجام می دهند. مشتریان راضی آنها را به دیگران توصیه می کنند و دفعه بعد که نیاز باشد از آنها دعوت می کنند.

مشاوران با گنجاندن اعضای سازمان در فرآیندهای تکلیف، یادگیری را تسهیل می کنند. به عنوان مثال، نشان دادن یک تکنیک مناسب یا توصیه یک کتاب مرتبط اغلب بیش از انجام بی سر و صدا یک تجزیه و تحلیل مورد نیاز را انجام می دهد. هنگامی که این کار به روشی خارج از حوزه تخصص حرفه ای نیاز دارد، او ممکن است مشاوران یا برنامه های آموزشی دیگری را توصیه کند. با این حال، برخی از اعضای مدیریت ممکن است نیاز به کسب مهارت‌های پیچیده داشته باشند که فقط از طریق تجربه هدایت‌شده در طول زمان می‌توانند یاد بگیرند.

با مشارکت قوی مشتری در کل فرآیند، فرصت های زیادی برای کمک به اعضا در شناسایی نیازهای یادگیری وجود خواهد داشت. اغلب یک مشاور می‌تواند فرصت‌هایی را برای یادگیری در مورد روش‌های برنامه‌ریزی کار، تکالیف کارگروه، فرآیندهای تعیین هدف و غیره پیشنهاد دهد یا به طراحی آن کمک کند. اگرچه یک حرفه ای موثر در طول کار به یادگیری اجرایی توجه می کند، ممکن است عاقلانه باشد که این را به عنوان یک هدف صریح ذکر نکنیم. مدیران ممکن است از ایده “آموزش مدیریت” خوششان نیاید. صحبت بیش از حد در مورد یادگیری مشتری، خودپسندانه به نظر می رسد و اینطور است.

یادگیری در طول پروژه ها یک خیابان دو طرفه است. در هر تعامل، مشاوران باید بیاموزند که چگونه در طراحی و اجرای پروژه ها موثرتر باشند. علاوه بر این، تمایل حرفه ای برای یادگیری می تواند مسری باشد. در بهترین روابط، هر یک از طرفین تجربه را با دیگری بررسی می کند تا از آن چیزهای بیشتری بیاموزد.

۸- اثربخشی سازمانی

گاهی اوقات اجرای موفقیت آمیز نه تنها به مفاهیم و تکنیک های مدیریتی جدید نیاز دارد، بلکه نیاز به نگرش های متفاوت در مورد وظایف و اختیارات مدیریتی یا حتی تغییر در نحوه تعریف و اجرای هدف اساسی سازمان دارد. واژه اثربخشی سازمانی به معنای توانایی تطبیق استراتژی و رفتار آینده با تغییرات محیطی و بهینه سازی سهم منابع انسانی سازمان است.

مشاورانی که این هدف را در عمل خود لحاظ می‌کنند، به مهم‌ترین وظیفه مدیریت ارشد یعنی حفظ بقای آینده سازمان در دنیای در حال تغییر کمک می‌کنند. ممکن است برای بسیاری از تعاملات، این هدف بسیار بزرگ به نظر برسد. اما درست همانطور که پزشکی که تلاش می کند عملکرد یک اندام را بهبود بخشد ممکن است به سلامت کل ارگانیسم کمک کند، متخصص با شرکت به عنوان یک کل نگران است حتی زمانی که وظیفه فوری محدود است.

بسیاری از پروژه‌ها تغییراتی را در یکی از جنبه‌های عملکرد سازمان ایجاد می‌کنند که دوام نمی‌آورد یا به دلیل عدم تطابق با سایر جنبه‌های سیستم نتیجه معکوس دارد. اگر کارمندان سطح پایین در یک بخش مسئولیت های جدیدی را بر عهده بگیرند، ممکن است اصطکاک به بخش دیگری منجر شود. یا یک استراتژی بازاریابی جدید که به دلیل تغییرات در محیط بسیار منطقی است، ممکن است به دلیل تأثیر پیش‌بینی نشده آن بر تولید و برنامه‌ریزی دچار مشکل شود. از آنجایی که چنین عواقبی محتمل است، مشتریان باید بدانند که مگر اینکه توصیه‌ها کل تصویر را در نظر بگیرند، ممکن است اجرای آنها غیرممکن باشد یا ممکن است مشکلات آینده را در جای دیگری در شرکت ایجاد کند.

ارتقای اثربخشی کلی بخشی از هر مرحله است. مشاور در حین گوش دادن به نگرانی های مشتری در مورد یک بخش، باید آنها را با آنچه در جاهای دیگر اتفاق می افتد مرتبط کند. در حین کار روی مسائل جاری، باید به نیازهای آینده نیز فکر کند. هنگام جذب توضیحات مدیران در مورد اینکه چرا پیشرفت دشوار است، مشاور باید سایر موانع احتمالی را نیز در نظر بگیرد. در این راه‌ها، حرفه‌ای با پرداختن به مسائل فوری با حساسیت به زمینه‌های بزرگ‌تر، به اثربخشی کلی کمک می‌کند. و مشتریان نباید به طور خودکار تصور کنند که مشاورانی که سؤالات گسترده‌تری را مطرح می‌کنند، فقط سعی می‌کنند کار بیشتری را برای خود به دام بیاندازند. بررسی اینکه چگونه نگرانی فوری مشتری در کل تصویر قرار می گیرد، در نهایت، مسئولیت حرفه ای است.

تغییر مهم در استفاده از نیروی انسانیبه ندرت اتفاق می افتد فقط به این دلیل که یک مشاور آن را توصیه می کند. افراد حرفه ای می توانند از طریق روش هایی که در انجام خود فرآیند مشاوره نشان می دهند تأثیر بیشتری داشته باشند. برای مثال، اگر مشاوران بر این باورند که بخش‌هایی از یک سازمان نیاز به برقراری ارتباط بهتر دارند، می‌توانند دائماً نظرات دیگران را در مورد آنچه در حال بحث است بخواهند یا گروه‌های کاری پروژه را از افراد از سطوح یا بخش‌های مختلف پیشنهاد کنند. هنگامی که یک مدیر متوجه می شود که سلاح مخفی یک مشاور در حل برخی از مشکلات، تجزیه و تحلیل پیچیده نیست، بلکه صرفاً (و ماهرانه) از افرادی که بیشترین مشارکت را در این زمینه دارند، پیشنهادات آنها را می پرسد، مدیر ارزش ارتباطات رو به بالا را بهتر می آموزد.

افزایش اجماع، تعهد، یادگیری و اثربخشی آینده به عنوان جایگزینی برای اهداف مرسوم مشاوره مدیریت پیشنهاد نمی شود.اما به عنوان نتایج مطلوب هر فرآیند مشاوره واقعاً مؤثر. اینکه تا چه حد می‌توان آنها را در روش‌های دستیابی به اهداف سنتی‌تر گنجاند، به درک و مهارتی بستگی دارد که کل رابطه مشاوره با آن مدیریت می‌شود. این اهداف در ادبیات توسعه سازمان و در نوشته های مشاوران رفتاری بیش از حوزه مشاوره مدیریت مورد توجه قرار گرفته است. اما اهداف رفتاری زمانی که با رویکردهای سنتی‌تر ادغام شوند، به بهترین وجه قابل دستیابی هستند. و مشتریان حق دارند انتظار داشته باشند که همه مشاوران مدیریت، صرف نظر از تخصصشان، نسبت به روابط و فرآیندهای انسانی حساس بوده و در بهبود توانایی سازمان برای حل مشکلات آینده و همچنین فعلی مهارت داشته باشند.

این ایده که موفقیت مشاوره صرفاً به تخصص تحلیلی و توانایی ارائه گزارش‌های متقاعدکننده بستگی دارد، جایگاه خود را از دست می‌دهد، تا حدی به این دلیل که در حال حاضر افراد بیشتری در سازمان‌ها با تکنیک‌های تحلیلی مورد نیاز نسبت به سال‌های رونق «مشاوره استراتژی» وجود دارد. به طور فزاینده ای، بهترین مشاوران مدیریت هدف خود را نه تنها توصیه راه حل ها، بلکه کمک به نهادینه کردن فرآیندهای مدیریت موثرتر تعریف می کنند.

این روند برای شرکت‌های مشاوره حائز اهمیت است زیرا نیازمند مهارت‌های فرآیندی است که نیاز به تاکید بیشتر در سیاست‌های استخدام و توسعه کارکنان شرکت‌ها دارد. برای مدیرانی که نه تنها به مشاوره تخصصی، بلکه به کمک عملی در بهبود عملکرد آینده سازمان نیز نیاز دارند، به همان اندازه اهمیت دارد.

از آنجایی که مدیران طیف وسیع تری از اهدافی را که مشاوره عالی می تواند به آنها کمک کند را درک می کنند، مشاوران را عاقلانه تر انتخاب می کنند و از آنها انتظار ارزش بیشتری دارند. و همانطور که مشتریان یاد می گیرند که چگونه نیازهای جدید را بیان کنند، مشاوران خوب یاد می گیرند که چگونه به آنها رسیدگی کنند.

انتهای مطلب/ منبع