by علیرضا روهنده | اردیبهشت 16, 1401 | بازاریابی, مارکتینگ, مشاوره
از آنجایی که مدیران صنعت مد در نظر دارند که چگونه منابع فناوری خود را به حداکثر برسانند، مککینزی و کسب و کار مد پنج موضوع کلیدی را شناسایی کردهاند که میتواند به صنعت کمک کند تا برخی از چالشهای مبرم را برطرف کند، و همچنین فرصتهای بالقوه را باز کند: بررسی واقعیت متاورز، فراشخصیسازی، فروشگاههای متصل، پایان ارتقاء به انتها و ابتدا، و قابلیت ردیابی .
بررسی واقعیت متاورس: (Metaverse reality check) ارزش بازاریابی مد دیجیتال و توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) ممکن است اکنون واضح باشد، اما برندهای مد باید فرصتهای عینی را از تبلیغات تبلیغاتی جدا کنند تا جریانهای درآمدی پایدار ایجاد کنند که از طریق تعامل رو به رشد مصرفکننده با متاورس ارائه میشود.
فراشخصی سازی: (Hyperpersonalization) برندها به زرادخانه رو به رشدی از ابزارها و فناوریهای شخصیسازی دسترسی دارند تا نحوه سفارشیسازی و شخصیسازی روابط با مشتری خود را ارتقا دهند. اکنون فرصتی برای مدیران این است که از داده های بزرگ و هوش مصنوعی برای ارائه تجربیاتی که وفاداری طولانی مدت ایجاد می کند، استفاده کنند.
فروشگاه های متصل: (Connected stores) افزایش بیوقفه تجارت الکترونیک بازیگران مد را وادار کرده است که در مورد نقش فروشگاههای فیزیکی تجدید نظر کنند. مدیران مد میتوانند با استفاده از برنامههای تلفن همراه درون فروشگاهی برای بهبود تجربه درون فروشگاهی و فنآوریهای micro fulfillment (تحقق خرد یک مدل توزیع است که تسهیلات تحقق را در پایگاه مشتری محلی می کند تا زمان تحویل را به یک روز یا کمتر کاهش دهد.) برای استفاده از فروشگاه برای عصر تجارت سریع، به مشکلات مصرفکننده بپردازند.
ارتقاء انتها به انتها: (End-to-end upgrade) ابزارهای دیجیتال و تجزیه و تحلیل بخشهای کلیدی زنجیره ارزش مد را تغییر دادهاند، اما این بهینهسازیها اغلب در سازمانها حذف میشوند و پتانسیل پیشرفتهای متقابل عملکردی را محدود میکنند. برندها باید ادغام زنجیره ارزش سرتاسری را برای ایجاد راههای کارآمدتر و سودآورتر آغاز کنند.
ابتدا قابلیت ردیابی: (Traceability first) سیستمهای ردیابی با نرمافزار ردیابی و کلان داده به برندهای مد کمک میکنند تا به زنجیرههای تامین خود دسترسی پیدا کنند تا کل چرخه عمر محصولات خود را درک کنند، این یک عامل کلیدی برای نقشههای راه پایداری است.
از میان تمام تحولات مبتنی بر فناوری که بر صنعت مد تأثیر میگذارد، یکی از جذابیتهای خاص جهانهای مجازی است که به عنوان متاورز نیز شناخته میشود. هزینه های جهانی برای کالاهای مجازی در سال ۲۰۲۱ به بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار رسید که در سال ۲۰۱۵ بیش از دو برابر شد. با حدود ۳۰ درصد از درآمدهای مربوط به دارایی های مد مجازی. در میان تقاضا برای محصولاتی مانند مد مجازی و NFT، شرکتهای مد با تمرکز بر نوآوری و تجاریسازی متاورس میتوانند بیش از ۵ درصد از درآمد حاصل از فعالیتهای مجازی را طی دو تا پنج سال آینده ایجاد کنند. اما وظیفه تصمیم گیرندگان تمرکز بر فرصت های خاص خواهد بود.
برای بسیاری از برندهای مد، تجربیات مشتری بسیار شخصی سازی شده، سنگ بنای کسب و کار دیجیتالی آنهاست. مشتریان آنها کمتر از این انتظار ندارند. پیشرفت در هوش مصنوعی، تجزیه و تحلیل، و محاسبات ابری به این معنی است که کسب و کارها ابزارهایی برای کار با انواع داده ها در کانال ها در زمان واقعی دارند. این می تواند از حرکت به سمت فراشخصی سازی حمایت کند، که در آن فناوری می تواند به تجارت الکترونیک مبتنی بر جستجو کمک کند تا به کشف فردی محصولات و سبک ها تبدیل شود. این ممکن است مشتریان را قادر می سازد تا به طور معمول به وب سایت ها و بازارهای مدیریت شده، از صفحات فرود گرفته تا پرداخت، دسترسی داشته باشند.برای تحقق بخشیدن به این چشم انداز، ممکن است تصمیم گیرندگان نیاز داشته باشند که داده ها و قابلیت های تجزیه و تحلیل خود را بهینه کنند و آنها را در مقیاس گسترده ارائه دهند.
انتهای مطلب/
by علیرضا روهنده | اردیبهشت 3, 1401 | بازاریابی, مارکتینگ, مشاوره
هنگامی که یک شرکت نیاز به برونسپاری تلاشهای بازاریابی دارد، اغلب وقت آن است که به دنبال مشاوران بازاریابی بگردد.
مشاور بازاریابی یک مشاور خارجی است که با شرکتها برای ایجاد و اجرای استراتژیهای بازاریابی کار میکند.
یک مشاور به ایجاد یک برنامه بازاریابی دقیق، تعیین پیام بازاریابی یک کسبوکار و شناسایی ترکیب بازاریابی مناسب برای رساندن پیام به بازار هدف کمک میکند. اکثر مشاوران نیز در اجرای استراتژی بازاریابی مشارکت دارند. آنها اغلب به نظارت بر نتایج و تنظیم کمپینها کمک میکنند تا اطمینان حاصل شود که شرکتها بهترین نتایج را از تلاشهای بازاریابی خود دریافت میکنند.
چه زمانی یک مشاور بازاریابی استخدام کنیم؟
هم مشاغل کوچک بدون کارشناس بازاریابی و هم شرکتهای بزرگ با بخش بازاریابی اختصاصی میتوانند از مشاوره یک مشاور استفاده کنند. استخدام مشاور بازاریابی میتواند موارد زیر را ممکن کند:
- ارائه مهارتها و تخصصهایی که یک شرکت فاقد آن است.
- ارائه دیدگاه بیرونی به چالشهای داخلی.
- دیدگاه جدیدی در مورد مشتریان یا استراتژیهای بازاریابی.
- تمرکز بر توسعه محصول و عملیات کلی.
مشاوران بازاریابی چه مهارتهایی باید داشته باشند؟
مشاوران بازاریابی برای کار مؤثر با مشتریان خود به ترکیبی از مهارتهای فنی و نرم نیاز دارند. این مشاوران در بازاریابی، تجارت، ارتباطات و روانشناسی مهارت دارند. بسیاری نیز در زمینههای خاصی از فرایند بازاریابی، مانند:
- بازاریابی آنلاین
- بازاریابی از طریق رسانههای اجتماعی
- بازاریابی غیرانتفاعی
- کپیرایتینگ
- تبلیغات چاپی یا تلویزیونی
- روابطعمومی
- بازاریابی پاسخ مستقیم
اگر کسبوکار شما در نظر دارد مشاور بازاریابی استخدام کند، به دنبال مشاوری باشید که بتواند هم تفکر خلاق و هم تحلیل عملی و مبتنی بر نتایج را نشان دهد. هر فردی را که استخدام میکنید باید با رفتار مصرفکننده مخاطبان هدف خود آشنا باشد و مایل به همکاری برای دستیابی به بهترین نتایج ممکن باشد، نه فقط برای سبد سهام خود بلکه برای اهداف کسبوکار شما.
شغل مشاوره بازاریابی چگونه است؟
اگر سابقهای در زمینه بازاریابی، کپیرایتینگ یا تبلیغات دارید، ممکن است بهعنوان مشاور بازاریابی مشغول به کار شوید.
یک مشاور بازاریابی میتواند بهعنوان یک پیمانکار مستقل یا در یک شرکت بازاریابی کار کند. بسیاری از مشاوران کارآفرینانی هستند که کسبوکار خود را راهاندازی کردهاند.
برای موفقیت بهعنوان یک مشاور، باید تحصیلات و تجربه عملی در بازاریابی و هم سابقه کار مستقل و مشارکتی داشته باشید. شما همچنین باید مطالعه کنید:
- بازاریابی رسانههای اجتماعی و پلتفرمهای محبوب رسانههای اجتماعی
- بازاریابی موتورهای جستجو و بهینهسازی موتورهای جستجو
- مدیریت شهرت
- مدیریت تصویر و برند
- رفتار مصرفکننده و روانشناسی مشتری
مشاوران بازاریابی برای توسعه آگاهی از برند یا ترویج یک محصول یا خدمات واحد، با مشاغل نزدیک همکاری میکنند. این شغلی است که مستلزم کار تیمی و مشارکت و همچنین توانایی کار در محیطهای تجاری مختلف در پروژههایی با اهداف و استراتژیهای مختلف است.
چه به دنبال استخدام یک مشاور بازاریابی باشید و چه خودتان به یک مشاور بازاریابی تبدیل شوید، انعطافپذیری، انرژی مشارکتی و تفکر خلاق همه برای یک رابطه موفق بین مشاوران بازاریابی و مشاغلی که با آنها کار میکنند ضروری است.
انتهای مطلب/
by علیرضا روهنده | فروردین 28, 1401 | مدیریت, مشاوره
اگر در طول ساختن شرکت و سرمایهگذاری در آینده فناوری، قرار باشد یکچیز یاد بگیرید، این است که هیچ نظری درباره کاری که باید انجام دهید کم نیست؛ اما مهم است به چه کسی نگاه کنیم و مشاوره ارائهشده را چگونه ارزیابی کنیم. برای یک مدیرعامل، یادگیری اینکه با چه کسی مشورت کند و از او مشاوره بگیرد یک مهارت حیاتی است و میتواند تفاوت بین موفقیت و شکست باشد.
در اینجا یک مثال آورده شده است: در سال ۲۰۱۱، ران جانسون بهعنوان مدیرعامل JC Penney استخدام شد. جانسون بهعنوان رئیس سابق خردهفروشی اپل، از استانداردهای بالایی برخوردار بود. بااینحال، مدت کوتاهی پس از به عهده گرفتن مسئولیت در JC Penney، جانسون تعدادی تصمیمات تجاری بد گرفت، ازجمله اخراج ۱۰٪ از کارکنان، اخراج آژانس تبلیغاتی قدیمی JC Penney و خلاص شدن از تخفیف و فروش. سهماهه چهارم ۲۰۱۲ او را میتوان بدترین عملکرد سهماهه در تاریخ خردهفروشیهای عمده در نظر گرفت. در اواخر فوریه، سهام شاهد کاهش ۴۶ درصدی قیمت بود. اندکی پسازاین، جانسون رها شد.
بهاحتمالزیاد، اگر جانسون از تیم خود مشاوره مناسبی دریافت کرده بود، میتوانست از مجموعه تصمیمگیریهای ضعیف اجتناب شود، یا به حداقل برسد. متأسفانه جانسون تنها مدیر اجرایی در تاریخ نیست که تصمیمات ضعیفی اتخاذ میکند و در درازمدت بر یک شرکت تأثیر میگذارد. فکر کنید Blockbuster فرصت خرید Netflix را رد میکند.
پس برای جلوگیری از چنین اشتباهاتی چه باید کرد؟ در اینجا چهار مرحله حیاتی وجود دارد:
- شناخت انواع مختلف مشاوران و بدانید چه زمانی باید از آنها مشاوره بگیرید.
سه سطح از مشاوران وجود دارند و هر یک انواع مختلفی از افکار و نظرات را ارائه میدهند:
- مشاوران برونسپاری رسمی، مانند وکلا، مشاوران تجاری یا حسابداران: این افراد برای کمک به موفقیت شما دستمزد میگیرند. بااینحال، این بدان معنا نیست که نصیحت آنها یک امر تمام و کمال است.
- همکارانی که از نزدیک با آنها کار میکنید و لزوماً بهعنوان مشاور در نظر گرفته نمیشوند: این گروه شامل کارمندان، همکاران، سرمایهگذاران، مشتریان و تأمینکنندگان است. همکاران شما احتمالاً هنگام ارائه مشاوره، شرکت را در ذهن دارند، اما ممکن است انگیزههای شخصی نیز داشته باشند.
- افرادی در زندگی شخصیتان که با آنها روابط کاری ندارید، مانند همسر، دوستان و اعضای خانواده: این افراد معمولاً وقتی به شما توصیه میکنند، رفاه شمارا در ذهن دارند. آنها کمتر درگیر امور روزمره شرکت شما هستند و بیشتر درگیر شما بهعنوان یک فرد هستند.
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که مدیران عامل در فرآیند تصمیمگیری مرتکب میشوند این است که نمیدانند مشاورانشان چه کسانی هستند و تأثیری که میتوانند بر فرآیند تصمیمگیری داشته باشند را درک نکرهاند. استفاده از مشاوره از همه منابع و تفکر در مورد موضوع و مشارکت هر یک میتواند احتمال تصمیمگیری بد را کاهش دهد.
۲. بدانید که مشاوران شما شخصاً چه کسانی هستند و آنها را یادداشت کنید.
هنگامیکه سطوح مختلف مشاوران در اختیارتان را درک کردید، به همان اندازه مهم است که به درون خود نگاه کنید تا بفهمید چرا ممکن است یکی شمارا بیشتر از دیگری تحت تأثیر قرار دهد و چه سوگیریهایی ممکن است برای پذیرش یکراهحل نسبت به راهحل دیگر داشته باشید. همچنین باید بپرسید که آیا به سمت یکراهحل احساسی یا عملی گرایش دارید؟ این بازتابها به حذف تصمیمگیریهای نا بهینه کمک میکند. در یک صفحه گسترده، افرادی را که بهعنوان مشاور در نظر میگیرید یادداشت کنید. اطلاعات زیر را در کنار نام هر فرد درج کنید:
- رابطه شما با آنها چیست؟
- چگونه با آنها آشنا شدید؟
- انگیزه یا علاقه آنها هنگام مشاوره دادن به شما چیست؟ اگر این معامله موفق شود یا شکست بخورد، چه چیزی به دست خواهند آورد؟
- دانش آنها در این زمینه خاص چیست؟
- چرا از آنها راهنمایی میخواهید؟ (در این مورد با خودتان صادق باشید – از مشاوره گرفتن از افراد صرفاً به این دلیل که فکر میکنید آنها با افکار شما موافق هستند خودداری کنید. انتخاب کنید که از افرادی که با شما صادق هستند مشاوره بگیرید.)
- سابقه آنها چیست؟
- اگر این فرد با اعمال شما مخالف باشد برای شما چه معنایی دارد؟
همچنین از خود بپرسید که چگونه تصمیمگیری میتواند بر شما بهعنوان یک فرد تأثیر بگذارد و آیا این شمارا به سمت تصمیم نادرست سوق میدهد؟ اگر تصمیم گرفتید از مشاوره ارائهشده توسط یک فرد خاص استفاده کنید، پیشنهادات او را یادداشت کنید و پاسخهای خود را به سؤالات بالا مرور کنید.
۳. به یاد داشته باشید که بهعنوان مدیرعامل، شما در مورد اکثر تصمیمات حرف آخر را میزنید.
مشاور شما ممکن است اطلاعات زیادی در مورد موضوع موردنظر داشته باشد. این عالی است و بهاحتمالزیاد مفید خواهد بود زیرا شما در مورد مسائل و موضوعات خاص از آنها مشاوره میگیرید. بااینحال، در پایان روز، شما حرف آخر را در مورد چگونگی ادامه در فرآیند تصمیمگیری میزنید. شاید مشاور شما در این موضوع تخصص یا تجربه بسیار بیشتری نسبت به شما داشته باشد. این لزوماً به این معنا نیست که آنها درست میگویند و شما اشتباه میکنید. بخشی از فرآیند تصمیمگیری همچنین شامل اعتماد به قلب شما و گرفتن بهترین تصمیم کلی بر اساس احساس شما خواهد بود.
۴. همیشه برای بررسی تصمیمی که گرفتهاید وقت بگذارید.
پس از مشورت با مشاوران خود در مورد تصمیم، مطمئن شوید که بهترین کار ممکن را انجام میدهید. افکار خود را در یک مجله تصمیم بنویسید یا گزینههای خود را بر روی درخت احتمال ترسیم کنید. هر روشی را که انتخاب میکنید، زمانی را برای بازنگری در نظر بگیرید و مطمئن شوید که آنچه به شما توصیهشده است بهترین تصمیم برای حرکت به جلو است. اگر نسبت به آن اطمینان دارید، وقت آن است که برنامه خود را اجرا کنید.
درک انواع مختلف مشاوران، دانستن اینکه شما چه کسی هستید، به یاد داشته باشید که در مورد اکثر تصمیمات شما حرف آخر را میزنید و وقت گذاشتن برای بررسی تصمیماتتان، احتمال اشتباهات بزرگ را کاهش میدهد. بهعنوان یک مدیرعامل، شما اغلب چندین پروژه را همزمان انجام میدهید. یادگیری تکیهبر مشاوران مورد اعتماد به کاهش احتمال اشتباه در شرکت شما کمک میکند و مقداری از بار تصمیمگیری را از دوش شما کاهش میدهد.
انتهای مطلب/
by علیرضا روهنده | فروردین 21, 1401 | مدیریت, مشاوره
مدیریت مؤثر کسبوکار به این معنی است که مدیران با ایجاد تیمی از کارکنان مولد که میتوانند به اهداف شرکت دست یابند، کارایی خود را بهبود میبخشند. همه کسبوکارها در عصر دیجیتال با کارمندان مستقل و تیمهای خودگردان که اعتمادبهنفس دارند و تشویق میشوند تا خودشان تصمیم بگیرند، بهترین کار رادارند.
- اطمینان حاصل کنید که کارکنان شما احساس ارزشمندی میکنند
مؤثرترین مدیران این را درک میکنند رهبری مربوط به مردم است. یک عنصر اساسی رهبری قوی این است که اطمینان حاصل کنید که کارکنان شما احساس میکنند برایشان ارزش قائل هستید. وقتی کارمندان شما احساس میکنند که مورد قدردانی قرارگرفتهاند، احساس غرور، وفاداری و مالکیت شخصی در موفقیت کسبوکار شما ایجاد میکنند. این بدان معنی است که آنها بهاحتمالزیاد در کنار شرکت شما باقی میمانند و رشد میکنند. کارمندان شما برای اینکه احساس ارزشمندی کنند نیازی به پاداشهای گرانقیمت ندارند. در عوض، ایجاد یک رابطه با کارمندانتان سرمایهگذاری بهتری است.
برای کارمندان خود وقت بگذارید: اختصاص زمانی برای یک کارمند نشان میدهد که نیازها و نگرانیهای آنها برای شما مهم است. علاوه بر پرداختن به نگرانیهای آنها، زمان منظم یکبهیک، فرصتی برای راهنمایی و بازخورد سازنده فراهم میکند. اکنونکه افراد بیشتری از خانه کار میکنند، تشخیص اینکه چه زمانی افراد روز بدی را سپری میکنند، سختتر است، بنابراین برخی از تماسهای بداهه با تیم میتواند مفید باشد، جایی که مسائل غیر کاری به شیوهای سادهتر موردبحث قرار میگیرد.
ارتباط دوطرفه: بسیاری از مدیران ارتباطات را بهعنوان یک برخورد یکطرفه میبینند، ابزاری برای بهروز نگهداشتن کارکنان در اطلاعات عملکردی. بااینحال، مدیران موفق این را درک میکنند ارتباط موثرشامل گوش دادن و تبادل بازخورد است. این مدیران کارکنان خود را تشویق میکنند تا ایدهها و نظرات خود را به اشتراک بگذارند، زیرا درک میکنند که وقتی مشارکت فعال در بحثها وجود داشته باشد، ایدههای عالی میتوانند ظاهر شوند.
کار سخت را بشناسید: مردم میخواهند خوب کار کنند؛ و هنگامیکه کارمندان یک کار خوب انجام میدهند، ارائه بازخورد مثبت مؤثرترین شکل تقویت است. بهعبارتدیگر، آنچه را آب میدهیم رشد میکند. هنگامیکه کارمندی سخت کار میکند یا بهنوعی برتری مییابد، با چند کلمه تائید به او پاداش دهید. این کار تا حد زیادی باعث میشود که کارکنان شما احساس کنند که عضوی ارزشمند از تیم هستند؛ و هنگامیکه به توجه کردن جلوی تیم خود به رسمیت شناخته میشوید، سختکوشی آنها نیز شناسایی خواهد شد.
مدیران مؤثر برای صرفهجویی در زمان و افزایش بهرهوری، شیوههای کارآمدی را توسعه میدهند. یک عنصر حیاتی برای هوشمندتر کار کردن، بهبود مهارتهای مدیریت زمان است. این میتواند برای مدیرانی که اغلب از طریق جلسات آنلاین به جهات مختلف کشیده میشوند دشوار باشد. هنگامیکه این اتفاق میافتد، برخی از وظایف ممکن است از بین بروند. برای جلوگیری از این امر، کارشناسان مدیریت زمان نکات زیر را برای کنترل برنامه خود پیشنهاد میکنند.
نحوه برخورد با لیست کارهای خود را تغییر دهید: یک متخصص میگوید مؤثرترین راه برای افزایش بهرهوری این است که تعداد موارد موجود در لیست کارهای خود را محدود کنید. او پیشنهاد میکند سه «مهمترین وظایف» یا MIT را که باید انجام شوند، انتخاب کنید و آنها را اول صبح انجام دهید. پس از تکمیل وظایف با اولویت بالا، میتوانید به کارهای کمتر حساس بروید.
فقط روی امروز تمرکز کنید: برای کاهش اضطراب در مورد لیست عظیم کارهای خود، یک لیست اصلی از همه کارهایی که باید انجام دهید ایجاد کنید. در پایان روز کاری خود، سه MIT برتر خود را به لیست روز بعد خود منتقل کنید. بهاینترتیب میتوانید بدون حواسپرتی از وظایف بیشمار فهرست اصلی خود، بر اولویتهای اصلی خود تمرکز کنید.
«نه» گفتن را بیاموزید: مدیران اغلب خیلی لاغر هستند زیرا احساس میکنند باید کنترل خود را حفظ کنند و بنابراین وظایفی را بر عهده میگیرند که آنها را از اهداف با اولویت بالا دور میکند. همه کارهای با اولویت پایین را در فهرست «به هر قیمتی اجتناب کنید» قرار دهید. بهعبارتدیگر، یاد بگیرید که به وظایف کم اولویت «نه» بگویید یا آنها را محول کنید.
تفویض اختیار: تفویض اختیار فقط تفویض مسئولیت برای تکمیل وظایف نیست، بلکه تفویض اختیار برای نظارت بر کل پروژه نیز میباشد. مؤثرترین مدیران نیازی به مدیریت خرد بر هر تصمیم و هر وظیفهای ندارند. آنها میدانند که باید کنترلی را رها کنند تا زمان خود را برای انجام مهمترین وظیفه رشد کسبوکارشان آزاد کنند.
- اطمینان حاصل کنید که نمایندگان فروش شما زمان و منابع خود را صرف مشتریان مناسب میکنند
ارزش طول عمر مشتری (CLV) معیاری است که کل سود خالص هر مشتری را نشان میدهد. این معیار میتواند به یک شرکت کمک کند تا تعیین کند که ازنظر فروش در آینده از مشتریان خاص چه انتظاراتی میتواند داشته باشد و چقدر پول برای جذب مشتری جدید سرمایهگذاری کند. با این اطلاعات، مدیر فروش میتواند زمان و منابع نمایندگان فروش خود را اولویتبندی کند. بهعنوانمثال، یک مشتری بالقوه که انتظار میرود CLV بالایی داشته باشد، ارزش زمان و هزینه ساعات کاری اضافی را دارد. در مقابل، یک مدیر ممکن است زمان و هزینه صرف شده برای مشتری بالقوه با CLV پایین را محدود کند. یک مدیر فروش ممکن است تصمیم بگیرد که یک برنامه تخفیف یا وفاداری به مشتریان با CLV بالا ارائه دهد تا رضایت و وفاداری کلی مشتری را افزایش دهد.
- از دید شرکتی از کسبوکار خود استفاده کنید
با دید ۳۶۰ درجهای از شرکت شما که توسط هوش تجاری (BI) ارائهشده است، مدیران این اختیار را پیدا میکنند که رشته فکری خود را دنبال کنند و فرصتهای جدید را کشف کنند، روندها را در زمان وقوع شناسایی کنند و مشکلات بالقوهای را که میتوانند به فرصت تبدیل شوند، شناسایی کنند.
انتهای مطلب/
by علیرضا روهنده | فروردین 14, 1401 | مدیریت, مشاوره
وقتی یک کسبوکار کوچک را مدیریت میکنید، بهراحتی میتوانید احساس ناراحتی کنید. در اینجا راههایی برای ساده کردن و آسان کردن مدیریت کسبوکار کوچک وجود دارد.
مدیریت یک کسبوکار کوچک کار سختی است. شما مسئول تمام جزئیات، از فروش گرفته تا بازاریابی، استخدام، اخراج، اجاره و موجودی هستید. وقتی به میلیونها جزئیات مختلف توجه میکنید، بهراحتی میتوانید احساس ناراحتی کنید. خبر خوب این است که راههایی برای سادهسازی و تسهیل مدیریت کسبوکارهای کوچک وجود دارد.
۱. عملیات خود را خودکار کنید
ضربالمثل درست است – زمان پول است. این امر بهویژه زمانی صادق است که شما یک کسبوکار کوچک را اداره میکنید و زمان محدودی برای رسیدگی به تمام عملیاتهای روزانه دارید.
شما میتوانید با استفاده از اتوماسیون برای افزایش کارایی خود، هر دقیقه را حساب کنید. میتوانید از اپلیکیشن ها و برنامهها برای ضبط جدولهای زمانی، ردیابی موجودی، مدیریت پول و موارد دیگر استفاده کنید. برنامههای بهرهوری میتوانند فهرست کارهای شمارا خودکار کنند و پیگیری کارهای فوری و برنامهریزی روزهای پرمشغلهتان را آسانتر کنند. برنامههای زیادی وجود دارد که برای مدیریت کسبوکارهای کوچک طراحیشدهاند، بنابراین میتوانید آنهایی را که برای عملکردتان مناسب هستند انتخاب کنید. ردیابی تمام اطلاعاتی که باعث میشود کسبوکار شما بهصورت دستی اداره شود، برای همیشه زمان میبرد، اما اتوماسیون آن را سریع و آسان میکند و زمان شمارا برای کارهایی که نیاز به لمس انسانی دارند، آزاد میکند.
برخی از این اتوماسیونها هزینهدارند، بنابراین باید هزینه را در مقابل مدتزمانی که انتظار دارید برای صرفهجویی در هزینه صرفهجویی کنید، بسنجید. سایر انواع اتوماسیون، مانند تنظیم پرداخت خودکار صورتحساب از طریق بانک شما، رایگان هستند.
۲. با فناوری مورد انتظار مشتریانتان همراه باشید
این روزها، مشتریان از همه کسبوکارها انتظار دارند که از فناوری فعلی استفاده کنند تا تجربه مصرفکننده خود را بهتر، سریعتر و ارزانتر کنند. همه ما گوشیهای هوشمند حمل میکنیم و انتظار داریم بتوانیم با کسبوکارهایی که دوست داریم بهصورت آنلاین و در برنامهها ارتباط برقرار کنیم.
بخشی از مدیریت کسبوکارهای کوچک این است که مطمئن شوید برند شما برای مشتریان شما جذاب است. یک وبسایت باکیفیت بالا راهاندازی کنید و همان سطح فناوری را ارائه دهید که مشتریانتان را راضی میکند. راهاندازی وبسایت خود را بهگونهای در نظر بگیرید که مشتریان بتوانند بهصورت آنلاین قرار ملاقات بگذارند – آنها از راحتی کار راضی خواهند بود و دفترچه قرار ملاقات شما پر میشود. یکراه آسان برای مدیریت این جنبه این است که با مشتریان خود صحبت کنید – از آنها بپرسید که آیا نیازهای آنها را برآورده میکنید و آیا چیز دیگری وجود دارد که آنها مایل باشند از کسبوکار شما ببینند.
شما همچنین باید پیشرفتهای تکنولوژیکی در صنعت خود را پیگیری کنید. آیا پیشرفتهای جدیدی وجود دارد که به شما کمک میکند بهتر از مشتریان خود مراقبت کنید؟ برای مثال، اگر یک استودیوی یوگا دارید، ممکن است بخواهید هنگام تمرین به مشتریان خود دستگاههای سنجش ضربان قلب را پیشنهاد دهید تا بتوانند وضعیت تناسباندام خود را بهتر پیگیری کنند.
۳. وظایف را تفویض کنید
مدیریت کسبوکارهای کوچک فقط به شما و کسبوکار مربوط نمیشود، بلکه به مدیریت مؤثر کارمندان نیز میپردازد. این کسبوکار شماست و ممکن است از اینکه به دیگران اجازه مدیریت هیچ بخشی از آن را بر عهده نگیرید بیمیل باشید، اما دانستن زمان واگذاری میتواند باعث صرفهجویی در وقت و سردرد نوبت.
اگر کارمندان منظمی دارید، میتوانید آنها را آموزش دهید تا کارها را به روش شما انجام دهند تا زمانی که آماده باشند مسئولیت بخشهایی از کسبوکار را بر عهده بگیرند. در غیر این صورت، استخدام یک مترجم آزاد یا کارگر قراردادی برای پروژههایی که نیاز به زمان، کار یا تخصص دارند، ممکن است بهتر باشد.
۴. هرگز بودجه خود را فراموش نکنید
بودجه ابزار ضروری برای تعیین هزینههای پیشبینیشده، آماده شدن برای روزهای مبادای اجتنابناپذیر و حفظ سلامت مالی شما است. مهم نیست که چقدر کارهای روزانه شلوغ میشوند، همیشه باید به وضعیت مالی کسبوکار خود توجه داشته باشید تا مطمئن شوید که در یک موقعیت امن و باثبات هستید.
به یاد داشته باشید که بودجه شما یک سند پویا است. همانطور که نیازهای کسبوکار شما رشد میکند و تغییر میکند، باید بودجه خود را مجدداً ارزیابی کنید و هرگونه تنظیمات لازم را انجام دهید. کارشناسان توصیه میکنند همه هزینههای بودجهای خود را بهصورت ماهانه بررسی کنید تا در مسیر خود باقی بمانید.
۵. موجودی خود را مدیریت کنید
وقتی محصولی را میفروشید، بخشی از نقش مدیریتی شما مدیریت موجودی شما خواهد بود. اینجایی است که میتوانید از اتوماسیون برای ردیابی نیازهای موجودی خود استفاده کنید.
همچنین در صورت ارائه خدمات، باید موجودی خود را مدیریت کنید – نیروی انسانی و منابع محدودی برای کار با آنها دارید و باید مطمئن شوید که هر دو در زمانهای مناسب کافی هستند تا مشتریان خود را راضی نگهدارید.
۶. اهداف مشخصی را تعیین کنید
بیشتر مدیریت کسبوکارهای کوچک بر روی کارهای روزمره متمرکز است – اطمینان از داشتن موجودی مناسب، راضی نگهداشتن مشتریان، توجه به امور مالی و موارد دیگر. بااینحال، مراقب باشید که اجازه ندهید این کار روزانه اهداف بلندمدت شمارا برای رشد تحتالشعاع قرار دهد.
بهترین راه برای زیر نظر گرفتن تصویر کلان این است که اهداف مشخص و قابلاندازهگیری تعیین کنید و مرتباً بررسی کنید تا مطمئن شوید که در مسیر درست حرکت میکنید. اهداف شما ممکن است منعکسکننده تعداد معینی از مشتریان ارائهشده، تعداد معینی از محصولات فروختهشده یا معیارهای دیگری از موفقیت باشد. شاید بخواهید به شعبه دومتان را افتتاح کنید- این هم هدف دیگری است که میتوانید آن را دنبال کنید.
اهداف خود را بنویسید و مرتباً آنها را مرور کنید تا کسبوکارتان در مسیر درست حرکت کند.
انتهای مطلب/
by علیرضا روهنده | فروردین 7, 1401 | مدیریت, مشاوره
سال نو، اگرچه همیشه زمانی برای نگاه کردن به جلو و برنامهریزی از قبل است، اما فرصتی برای نگاه کردن به گذشته و تفکر فراهم میکند. زمان آن فرارسیده است که به رشد شخصی و رهبری خود فکر کنید و از افرادی که در سفرتان از شما حمایت کردند تشکر کنید.
حتی اگر این حمایت بهسادگی یک نصیحت باشد.
چیزی که امروز در اینجا میخوانید بهترین توصیههای چهار مدیر اجرایی برای رشد و ارتقای شماست.
۱. از زمان همه بهترین استفاده را ببرید.
یک مسئولیت بزرگ برای هر مدیری تفویض وظایف است. موفقیت در این کار نهتنها به مهارت و سازماندهی بالایی نیاز دارد، بلکه نیاز به قضاوت و دیدگاه دارد.
اکثر مدیران کار خود را در بالاترین سطح شروع نمیکنند و در نقشهای قبلی در هیئتهای نمایندگی حضورداشتهاند. وقتی به سمت بالا حرکت میکنید، داشتن این چشمانداز بودن در سمت کارمند ارزشمند است.
به همین دلیل، یکی از توصیههای تینا بیکن دیفریس، رئیس و مدیرعامل Big Frog Custom T-Shirts & More این است که هرگز از کسی نخواهید کارهایی را انجام دهد که خودتان انجام نمیدهید.
او میگوید: افزایش ارزش مهمترین کاری است که میتوانید هنگام عضویت در یک تیم انجام دهید، بنابراین مطمئن شوید که هر مسئولیتی که به من محول میکنم ارزشافزودهای دارد.
۲. شفاف بمانید.
بانی میشلی و تریسی رومر، بنیانگذاران و مدیران عامل Shred415، میگویند: یکی از چیزهایی که هنگام پرورش فرهنگ شرکتی مثبت هرگز نباید دستکم بگیرید، قدرت صداقت و شفافیت است.
مدیران اجرایی میگویند: بزرگترین توصیهای که به ما داده شد این است که در همه جنبههای برندمان معتبر و شفاف باقی بمانیم: از جنبه داخلی، تجارت و در جنبه خارجی، مشتری روبهرو.
آنها به اشتراک گذاشتند که شفاف بودن به کارمندانشان این امکان را میدهد تا بفهمند چرا تصمیمهای خاصی میگیرند و این کار باعث میشود در عین اینکه احتراممان را به تیم و معیشت آنها نشان میدهیم، مشارکت افزایش یابد.
این نوع شفافیت به برند عمومی شما نیز منتقل میشود، زیرا فرهنگ القاشده در داخل بر نحوه درک و تجربه شرکت شما توسط افرادی که میخواهید به آنها دسترسی پیدا کنید تأثیر میگذارد.
۳. برای پیشرفت از قانون ۸۰/۲۰ پیروی کنید.
پیشرفت فوری و هوشمندانه به سمت نتایج برتر اغلب توسط رهبران اولویتبندی میشود زیرا بسیاری از آنها با این تصور عمل میکنند که گاهی اوقات نمیتوانید منتظر همه اطلاعات یا دادهها باشید مگر اینکه بخواهید در بلاتکلیفی فلج شوید.
جف ملنیک، رئیس رستوران و بار ورزشی پیتزا بوستون، این اصل را که به استیو کارلی، مدیرعامل سابق Red Robin نسبت میدهند، رعایت میکند. به گفته ملنیک، “کارلی یک رهبر قابلتوجه بود که با پیروی از قانون ۲۰/۸۰ رهبری کرد. اگر ۸۰ درصد اطلاعات را در اختیار داشته باشید و به آن اعتقاد داشته باشید، بهاندازه کافی برای تصمیمگیری و حرکت روبهجلو دارید.”
۴. اگر شکسته نیست آن را بشکنید.
جیسون لورانت، رئیس و مدیر ارشد اجرایی AtWork Group میگوید: من معتقدم تأثیرگذارترین توصیهای که دریافت کردهام از سوی بنیانگذار AtWork، جان دی هال جونیور بوده است. “در یکی از مکالمات ما در مقطعی از من خواست تا تنظیماتی را انجام دهم که لازم نیست. من این اشتباه را کردم که به او گفتم “اگر خراب نیست، آن را تعمیر نکن.” که او پاسخ داد، “جیسون، متوجه نیستی. اگر شکسته نیست، آن را بشکنید!”
این توصیه به Leverant کمک کرد تا به نحوه عملکرد AtWork بهعنوان یک سازمان پرسنل حق رأی نگاه کند. Leverant خاطرنشان میکند: “من همیشه به دنبال راههایی برای بهبود کاری هستم که انجام میدهیم. “فقط خوب ” برای من بهاندازه کافی خوب نیست و این طرز فکر کمک کرد AtWork به سطح دیگری از موفقیت برود.”
با شروع سال جدید مدتی در روز خود را به تأمل در مورد توصیههایی که مربیان باتجربه به شما دادهاند اختصاص دهید. مشخص کنید که کدام آموزهها را به ساختار ارزش حرفهای خود نزدیک خواهید کرد و از آنها برای شروع سال با یک نکته مثبت استفاده کنید.
انتهای مطلب/
by علیرضا روهنده | اسفند 29, 1400 | بازاریابی, فروش, مارکتینگ
بر اساس تحقیقات گارتنر، ۸۰ درصد از تعاملات فروش بین مشتریان و تأمینکنندگان از طریق کانالهای دیجیتال تا سال ۲۰۲۵ رخ خواهد داد. همهگیری کووید-۱۹ روندی را تسریع بخشید که مدتهاست، تجارت به تجارت ریشه دوانده است. فروش و بازاریابی مشتری. هرروزه مشتریان و تأمینکنندگان بیشتر و بیشتری از کانالهای دیجیتالی مانند ایمیل، لینکدین و پیامهای چت برای ارتباط از طریق فروش استفاده میکنند.
مدلهای فروش هیبریدی این روند را به تصویر میکشند و به شرکتها کمک میکنند ترکیب کاملی از فروش دیجیتال و حضوری پیدا کنند. در اینجا نحوه عملکرد فروش هیبریدی و نحوه ایجاد این مدل برای کسبوکار شما آمده است.
مدل فروش هیبریدی چیست؟
یک مدل فروش ترکیبی است که اساساً با تعامل دیجیتال و حضوری برای فروش B2B کار میکند. مدلهای فروش ترکیبی ترجیحات مشتری را برای تعامل دیجیتالی برآورده میکنند و از ارتباط همه کانالی برای تعامل با سرنخهای فروش و ارائه اطلاعات در مورد یک محصول یا خدمات استفاده میکنند. یک تیم فروش، مشتری بالقوه را شخصاً، از طریق کانالهای دیجیتال (مانند ایمیل) یا از طریق تلفن یا با استفاده از ترکیبی از هر سه، پیگیری میکند.
برای شروع آمادهاید؟
«بهسادگی، ارتباط دیجیتال باید در خط مقدم هر تعامل با مشتری باشد. فروشندگان باید راهحلهای تجارت الکترونیک جذاب و شهودی را در کل تجربه مشتری، از تحقیقات اولیه گرفته تا معامله تا خدمات پس از فروش، به خریداران ارائه دهند.» در سرتاسر بازار، رهبران فروش و بازاریابی باید از دنیای دیجیتال استفاده کنند تا عملکرد تیمهای خود را بهتر درک کنند و تصمیمات هوشمندانهتر و مبتنی بر دادهها را با توجه به بهبود اجرا و مدیریت افراد اتخاذ کنند.»
درنهایت، هدف یک مدل فروش ترکیبی ایجاد رویکردی برای پیشروی است که بهطور یکپارچه اشکال ارتباط دیجیتالی را با لمس شخصی یک تیم فروش حضوری ترکیب میکند.
چگونه یک مدل فروش هیبریدی ایجاد کنیم؟
اولین قدم بهسوی توسعه مدل فروشتان این است که تیم فروش خود را تشویق کنید تا در کانالهای رسانههای اجتماعی فعالتر باشند. اطمینان حاصل کنید که صفحه شرکت شما باکیفیت است، محتوای مرتبط را به اشتراک میگذارد و به وبسایت شما پیوند میدهد. از تیم فروش خود بخواهید که در گروههای مختلف صنعتی شرکت کنند و برای حمایت از مشتریان در رسانههای اجتماعی به رهبران فکری تبدیل شوند.
در مرحله بعد، تیم فروش خود را آموزش دهید تا از اطلاعات نمایههای شبکههای اجتماعی و حضور آنلاین مشتریان احتمالی برای درک مشتری، شناسایی نقاط درد آنها و ایجاد یک پیشبینی فروش بر اساس آن استفاده کنند. استفاده از ابزار مدیریت ارتباط با مشتری میتواند به تیم شما کمک کند تا اطلاعات خریدار احتمالی را جذب و به اشتراک بگذارد و همچنین تعاملات را در رسانههای اجتماعی، ایمیل و سایر کانالهای فروش ثبت کند.
جمعآوری دادهها بخش مهم دیگری از مدل فروش هیبریدی است. گارتنر نوشت: سرمایهگذاری در جمعآوری دادهها و هوش مصنوعی به تیم فروش شما کمک میکند تا با افزایش نقاط تماس و اطلاعات موردنیاز برای ارائه یک پیشرفت مؤثر در کانالهای دیجیتال سازگار شود. از ابزارهایی مانند Google Analytics و Salesforce استفاده کنید تا به تیم خود کمک کنید، بفهمند مشتری ممکن است در کجای قیف فروش باشد و چگونه معامله را ببندند.
درنهایت، فرآیندی ایجاد کنید که در آن فروش اولیه دقیقاً همان بخش اول ارتباط با مشتری است: بسته شدن معامله باید اولین بخش ایجاد یک رابطه بلندمدت با مشتری باشد. درحالیکه دنیای دیجیتال ابزار و دادههایی را برای ارتباط با مشتریان فراهم میکنند، ادامه این رابطه بر عهده تیم فروش است. یک تماس تلفنی یا تماس شخصی هرچند وقت یکبار میتواند مشتری را درگیر نگه دارد – و ارزش طول عمر آنها را افزایش دهد.
بستن قرارداد
یکی از مهارتهایی که میتواند یک فروشنده را موفق کند، دانستن شهودی زمان بستن معامله است. بااینحال، زمانی که بسیاری از تعاملات به سمت دیجیتالی شدن حرکت میکنند، پیشبینی اینکه چه زمانی ممکن است کسی برای مرحله نهایی آماده باشد دشوار است. برخی KPI های دیجیتالی وجود دارند که میتوانند قصد خریدار را نشان دهند، مانند:
- بازدیدهای اخیر وبسایت
- دفعات بازدید از وبسایت
- انواع محتوای مصرفی
- حضور در رویداد یا وبینار (مجازی یا حضوری).
- تعامل با نمایندگان فروش (مجازی یا حضوری).
ردیابی این معیارها و به اشتراکگذاری آنها در کل تیم فروش برای ارائه یک تجربه ثابت و شخصی به هر خریدار احتمالی مهم است.
بااینحال، قبل از هر تصمیم تجاری، باید با یک متخصص مشورت کنید که میتواند بر اساس شرایط فردی شما به شما مشاوره دهد.
انتهای مطلب/
by علیرضا روهنده | اسفند 14, 1400 | مارکتینگ, مدیریت
گسترش کسبوکار شما گام مهمی در موفقیت شما است، اما همچنین مهم است که آن را بهدرستی انجام دهید. خیلی اوقات، شرکتها سعی میکنند بدون ایجاد پایه اولیه رشد کنند، یا پایهای دارند، اما هنوز خیلی سریع حرکت میکنند و بیشتر از چیزی که بتوانند بجوند، گاز میگیرند. نکات زیر را در نظر داشته باشید تا در حین رشد کسبوکار خود از برخی مشکلات رایج جلوگیری کنید.
زمان مناسب را انتخاب کنید
اولین چیزی که باید از خود بپرسید این است که آیا زمان مناسبی است یا خیر. جاهطلب بودن عالی است، اما نباید قبل از اینکه تقاضا برای محصول یا خدماتتان وجود داشته باشد یا زمانی که منابع لازم برای مدیریت توسعه را ندارید کاری کنید. بهعنوانمثال، فرض کنید شما یک رستوراندار هستید. اگر با فضای بسیار کمی برای تطبیق با محبوبیت مکان خود دستوپنجه نرم میکنید، ممکن است توسعه به نظر بیهوده باشد. از سوی دیگر، شما نمیخواهید این کار را بدون کارکنان و سیستم برای رسیدگی به مشتریان بیشتر انجام دهید. اگر مطمئن نیستید که زمان آن فرارسیده است یا نه سعی کنید تحقیقات بازار انجام دهید، از مشتریان خود در مورد خواستهها و نیازهای آنها نظرسنجی کنید. شما همچنین باید به رقبای خود و آنچه آنها انجام میدهند نگاهی بیندازید. اگر اکنون گسترش دهید، آیا میتوانید به رقابت با آنها ادامه دهید؟
امور مالی خود را مرتب کنید
مهم است که امور مالی خود را مرتب کنید. رشد در درازمدت میتواند پول زیادی برای شما به ارمغان بیاورد، اما در کوتاهمدت میتواند گران باشد. شما همچنین باید امور مالی خود را بهخوبی سازماندهی کنید تا بتوانید پیشرفت خود را پیگیری کنید و مطمئن شوید که رشد شما بر اساس پیشبینیهای شما در مسیر خود باقی میماند. ممکن است بخواهید راههایی را برای کاهش هزینههای شخصی خود درصورتیکه نیاز به جبران شکافهای موقت در امور مالی شرکت داشته باشید، بررسی کنید.
همچنین بهطورکلی ایده خوبی است که قبل از اینکه ریسک تجاری را بپذیرید، امور مالی خود را مرتب کنید. شما باید هزینههای خود را پیگیری کنید، بودجهای ایجاد کنید و به دنبال راههایی برای کاهش هزینههای خود باشید. جدا از روشهای معمول، مانند کمتر غذا خوردن، میتوانید به دنبال راههای خلاقانهتر برای صرفهجویی در هزینه باشید.
متمرکز بمانید
اشتباه رایجی که افراد هنگام شروع توسعه کسبوکار خود مرتکب میشوند این است که تمرکز خود را از دست میدهند. این میتواند به طرق مختلف ظاهر شود، بنابراین باید مراقب باشید. شاید شما تقاضا، منابع و پول لازم برای توسعه را داشته باشید، اما سعی میکنید خود را در خطوط تولید یا خدمات بسیار زیادی گسترش دهید. نباید اهداف خود را از دست بدهید.
یکی دیگر از مشکلات رایج، ناتوانی در تمرکز بر یک ایده است و هر بار که ایده جدیدی مطرح میشود، حواسپرت میشوید. بهطور مشابه، ممکن است سعی کنید کارهای زیادی را بهتنهایی انجام دهید. تلاش برای انجام وظایف همه بهجای تفویض اختیار، باعث میشود نتوانید وظایف سطح بالایی را که باید تمرکز اصلی شما باشد، انجام دهید. قبل از توسعه کسبوکارتان، بنشینید و در مورد اهداف خود فکر کنید، چگونه گسترش به شما کمک میکند تا آنها را به انجام برسانید و چهکارهایی را شما و دیگران برای موفقیت باید انجام دهید. بهصورت دورهای، به عقب برگردید و این مطلب را مرور کنید تا مطمئن شوید که در مسیر خود باقی میمانید.
تیم خود را آماده کنید
یکی از مؤثرترین ویژگیهای رهبری برای رشد کسبوکارتان، برقراری ارتباط با تیمتان است، زیرا آنها افرادی هستند که کسبوکار شمارا بهطور روزانه درحرکت نگه میدارند. اگر کارکنان شما برای آماده شدن برای مرحله بعدی به آموزش اضافی نیاز دارند، مطمئن شوید که آنچه را که نیاز دارند و همچنین هر ابزاری را در اختیار آنها قرار میدهید. حتماً از آنها نیز نظر بگیرید. آنها ممکن است بتوانند دیدگاههایی را ارائه دهند که شما بهسادگی به دلیل کاری که هرروز انجام میدهند به آنها دسترسی ندارید. همچنین باید با کارکنان خود در مورد اینکه چرا میخواهید توسعه دهید صحبت کنید. این به آنها کمک میکند تا با تغییرات کنار بیایند، اما مطمئن شوید که توضیحات را بهگونهای تنظیم کنید که نشان دهد چقدر برایشان مفید است. بهعنوانمثال، اگر قصد دارید درآمد بیشتری کسب کنید، مطمئن شوید بدانند که چگونه این سود را به آنها منتقل میکنید.
انتهای پیام/
by علیرضا روهنده | اسفند 7, 1400 | فروش, مارکتینگ
اداره یک مطب دندانپزشکی به دلایل متعددی کار پرمسئولیتی است. یکی از چالشبرانگیزترین آنها شامل این واقعیت است که شما باید یک تجارت موفق را مدیریت کنید و درعینحال مراقب سلامت دهان و دندان همه بیماران خود باشید. ایجاد تعادل در زمان رسیدگی به نیازهای کسبوکار میتواند چالشبرانگیز باشد. بهخصوص اینکه شما سالها صرف تلاش برای تبدیلشدن به یک متخصص دندانپزشکی کردهاید و زمان کمی برای تبدیلشدن به یک متخصص کسبوکار باقیمانده است. درحالیکه نگرانی اصلی هر دندانپزشکی سلامت دهان و دندان بیمارانش است، لازم است جریان نقدی را نیز در مطب خود حفظ کند. این برای اطمینان از ادامه رشد آن بسیار مهم است. به همین دلیل است که باید چند گزینه را برای افزایش توانایی خود در کسب درآمد در نظر بگیرید. با در نظر گرفتن این هدف، در اینجا ۵ مورد از بهترین راههایی که هر دندانپزشکی باید برای افزایش درآمد در نظر بگیرد، آورده شده است.
ظرفیت پذیرش بیمار خود را افزایش دهید
برای درک اینکه هر چه مشتریان بیشتری داشته باشید، درآمد بیشتری به دست خواهید آورد، نیازی به مدرک تحصیلات تکمیلی در تجارت نیست. هنگامیکه یک مطب دندانپزشکی را اداره میکنید، تنها راه برای پذیرش بیماران بیشتر، گسترش آن است. ممکن است نیاز به سرمایهگذاری اولیه داشته باشد؛ اما میتوانید گزینههای زیر را در نظر بگیرید:
- اضافه کردن اتاقهای درمان
- اضافه کردن اتاقهای بهداشتی
- استخدام کارکنان اداری بیشتر
- استخدام متخصص بهداشت و دندانپزشک اضافی
هنگامیکه ظرفیت خود را برای پذیرش بیماران افزایش دادید، بازگشت سرمایه را مشاهده خواهید کرد.
بیماران بیشتری را جذب کنید
اگر در حال حاضر بیماران کافی برای پر کردن تمام رزروهای موجود خود را جذب نمیکنید، یک مشکل محسوب میشود. اینها محتملترین مشکلاتی هستند که باید به آنها رسیدگی کنید:
- فقدان بازاریابی
- موقعیت مکانی ضعیف
از سوی دیگر، اگر اخیراً تعداد بیمارانی را که مطب شما میتواند اداره کند افزایش دادهاید و به دنبال افزایش محبوبیتتان هستید، ممکن است نیاز به سرمایهگذاری در بازاریابی داشته باشید.
فروش ضایعات دندان
هنگامیکه کار ترمیم را روی بیمارانی انجام میدهید که قبلاً روی آنها کارشده است، احتمال زیادی وجود دارد که مواد باقیمانده حاوی فلزات گرانبها باشد. شاید ندانید که اگر این فلزات برای خلوص جدا و تصفیه شوند، میتوانند ارزشمند باشند. آنها احتمالاً حاوی فلزات گرانبهایی مانند طلا، پالادیوم، آلومینیوم و نقره هستند. شما میتوانید ضایعات دندانی خود را با کمک شرکتی که چنین موادی را تصفیه میکند، بهصورت نقدی بفروشید.
اقدامات گرانقیمت را بیشتر انجام دهید
اگر بیشتر کاری که انجام میدهید شامل معاینات منظم باشد، حاشیه سود شما کمتر خواهد بود. بهخصوص، در مقایسه با اکثر کارهای شما که شامل کارهای مرمت پیچیدهتر و پرهزینهتر است. استخدام یک دندانپزشک جدید در مطب به شما این امکان را میدهد که تعداد روشهای پیچیدهتری را که میتوانید ارائه دهید دو برابر کنید.
هر متخصص مراقبتهای بهداشتی بهناچار مراقبت از بیماران خود را بهعنوان اولویت اصلی در نظر میگیرد؛ اما یک مطب خصوصی نیز یک تجارت است و برای ادامه فعالیت باید درآمد ایجاد کند. گزینههایی مانند فروش ضایعات دندان را برای افزایش درآمد در نظر بگیرید. این میتواند تضمین کند که در مطب دندانپزشکی خود با مشکلات مالی مواجه نشوید.
انتهای مطلب/
by علیرضا روهنده | اسفند 1, 1400 | مارکتینگ, مدیریت, مشاوره
تبلیغ کسبوکار، خود یک چالش واقعی است و اغلب به صبر، کار سخت و زمان زیادی نیاز دارد، بهخصوص این روزها که رقابت شدید است و بازار پر از تبلیغات است؛ اما دچار پریشانی نشوید زیرا راهها و دستورالعملهایی وجود دارد که میتوانید برای تبلیغ کسبوکار خود دنبال کنید.
آنلاین شوید
امروزه بدون نیاز به گفتن، ایجاد یک وبسایت یک امر ضروری است. برای تبلیغ مؤثر و موفقیتآمیز کسبوکار خود، اولین قدم یک وبسایت است. شاید بپرسید چرا؟ پاسخ این است که افراد زیادی خرید آنلاین را آسانتر از اینکه مجبور باشند خانهشان را ترک کنند و به فروشگاه بروند، میدانند. یک وبسایت امکان نمایش بهتر و سازماندهی شده تری از اقلامی که میفروشید، ارائه میدهید و تبلیغ میکنید، میدهد. شما بهراحتی میتوانید آن را سفارشی کنید، بهروز کنید و در کل شفافیت بهتری داشته باشید. تنها نقطهضعف ممکن است بازپرداخت و شکایات زیادی باشد که هنگام فروش لباسها دریافت میکنید، زیرا انتخاب سایز مناسب برای یک نفر بهاندازه امتحان کردن آن آسان نیست؛ اما بهغیراز آن، در استخدام یک نفر و ایجاد کسبوکار آنلاین خود تردید نکنید.
گوشبهزنگ باشید
اولاً، در دسترس بودن یک فضیلت بزرگ برای هر کارآفرینی است، به این معنی که شما باید در تمام پلتفرمهای رسانههای اجتماعی که در حال حاضر بهعنوان راهی برای تبلیغ کسبوکارتان استفاده میشوند فعالتر شوید. اینستاگرام، فیسبوک و حتی تیکتاک که اکنون با میلیاردها فالوور در سرتاسر جهان به یک هیجان جهانی تبدیلشدهاند.
علاوه بر این، فعال بودن در رسانههای اجتماعی به شما این امکان را میدهد که محصولات خاصی را بسته به تقاضا یا محبوبیت عمومی آنها در بازار هدف قرار دهید. شما فقط جوانان را جذب نمیکنید، بلکه تقریباً همه را جذب میکنید. اگر در مسیریابی در این اقیانوس وسیع از اطلاعات و تأثیرگذاری و نمایهها مشکلدارید، شخص دیگری میتواند این کار را برای شما انجام دهد. بله حتی این انتخاب هم وجود دارد و خدمات مدیریت رسانههای اجتماعی در حال تبدیلشدن به یک حرفه پرطرفدار است. بهسادگی، افرادی هستند که در ارائه توضیحات شوخ، همیشه در جریان و آنلاین بودن، ردیابی موارد داغ و پرطرفدار استعداد دارند. آنها دنبال کنندهها، جریانها و بررسی وضعیت شمارا پیگیری میکنند. علاوه بر این، بهجای این کار که زمان و تلاش زیادی برای دستان شما میطلبد، میتوانید بر جنبههای دیگر کسبوکارتان تمرکز کنید.
ترویج دهید، تبلیغ کنید و بفروشید
تبلیغات لزوماً نباید گران باشد. وقتی یک یا دو تبلیغ در یوتیوب یا سایر پلتفرمهای پربازدید قرار داده میشود، میتواند شمارا به هدفتان برساند. حتی بیلبوردها، کلیپهای روزنامه و ایمیلهایی که در آنها بهطور منظم به مشتریان بالقوه و فعلی از تخفیفها و هدایای زیادی که دارید اطلاع میدهید، میتوانند مفید باشند.
تبلیغ را همیشه ساده نگهدارید، نه خیلی طولانی و جنبههای اصلی کسبوکار خود یا آنچه را که میفروشید برجسته کنید. خواه خدماتی باشد که ارائه میدهید یا چیزی که میفروشید، مهم نیست، زیرا نکته این است که بهسادگی به هرکسی اطلاع دهید وجود دارید. هدف این است که بهسادگی از کسبوکار خود آگاهی ایجاد کنید و از نام خود برندی بسازید.
یکی دیگر از مواردی که باید در نظر بگیرید این است که یک برنامه تلفن ایجاد کنید و سیستم حملونقل را در دسترس قرار دهید زیرا ممکن است تعداد زیادی از مشتریان شما حتی در کشور شما زندگی نکنند.
سرمایهگذاری کنید تا باعث رشدتان شود
به نظر میرسد گفتن این کار آسانتر از انجام آن است. اگر سود آشکاری وجود نداشته باشد، ممکن است مانند یک مأموریت انتحاری به نظر برسد که در تجارت خود سرمایهگذاری کنید. بهخصوص اگر مقدار کافی از منابع موجود را سرمایهگذاری کرده باشید ولی پیشرفتی احساس نکنید. بااینحال، به خاطر داشته باشید که بسیاری از شرکتهای بزرگ فراز و نشیبهای خود را داشتند. آنها حداقل در آغاز هر سودی را در گسترش تجارت، تبلیغات و کالاهای بهتر سرمایهگذاری کردند. به این فکر کنید که روزی یک فروشگاه یا یک دفتر بازکنید. اولین سودی را که به دست میآورید برای یک ماشین جدید یا آن جفت کفشی که همیشه میخواستید خرج نکنید. خارج از چارچوب فکر کنید و باانگیزه بمانید. هر چه بیشتر روی ایدهها و زمان خود سرمایهگذاری کنید، پاداش بیشتری خواهید داشت. بسیار مهم است که دیدگاه درازمدت داشته باشید و در مورد راههای کارآمد برای ارتقای کسبوکار خود فکر کنید.
زیان، حتی ورشکستگی، هرگز نباید بازدارنده باشد. درحالیکه تسلا رو به افول بود توسط ایلان ماسک خریداری شد و از آن زمان به یک غول بزرگ و یکی از رهبران فناوری تبدیلشده است. موفقیت مطمئناً زمان و تمام منابع شمارا میطلبد و هیچکس قول نداده که ساده باشد.
انتهای مطلب/