توسط علیرضا روهنده | اسفند 7, 1400 | فروش, مارکتینگ
اداره یک مطب دندانپزشکی به دلایل متعددی کار پرمسئولیتی است. یکی از چالشبرانگیزترین آنها شامل این واقعیت است که شما باید یک تجارت موفق را مدیریت کنید و درعینحال مراقب سلامت دهان و دندان همه بیماران خود باشید. ایجاد تعادل در زمان رسیدگی به نیازهای کسبوکار میتواند چالشبرانگیز باشد. بهخصوص اینکه شما سالها صرف تلاش برای تبدیلشدن به یک متخصص دندانپزشکی کردهاید و زمان کمی برای تبدیلشدن به یک متخصص کسبوکار باقیمانده است. درحالیکه نگرانی اصلی هر دندانپزشکی سلامت دهان و دندان بیمارانش است، لازم است جریان نقدی را نیز در مطب خود حفظ کند. این برای اطمینان از ادامه رشد آن بسیار مهم است. به همین دلیل است که باید چند گزینه را برای افزایش توانایی خود در کسب درآمد در نظر بگیرید. با در نظر گرفتن این هدف، در اینجا ۵ مورد از بهترین راههایی که هر دندانپزشکی باید برای افزایش درآمد در نظر بگیرد، آورده شده است.
ظرفیت پذیرش بیمار خود را افزایش دهید
برای درک اینکه هر چه مشتریان بیشتری داشته باشید، درآمد بیشتری به دست خواهید آورد، نیازی به مدرک تحصیلات تکمیلی در تجارت نیست. هنگامیکه یک مطب دندانپزشکی را اداره میکنید، تنها راه برای پذیرش بیماران بیشتر، گسترش آن است. ممکن است نیاز به سرمایهگذاری اولیه داشته باشد؛ اما میتوانید گزینههای زیر را در نظر بگیرید:
- اضافه کردن اتاقهای درمان
- اضافه کردن اتاقهای بهداشتی
- استخدام کارکنان اداری بیشتر
- استخدام متخصص بهداشت و دندانپزشک اضافی
هنگامیکه ظرفیت خود را برای پذیرش بیماران افزایش دادید، بازگشت سرمایه را مشاهده خواهید کرد.
بیماران بیشتری را جذب کنید
اگر در حال حاضر بیماران کافی برای پر کردن تمام رزروهای موجود خود را جذب نمیکنید، یک مشکل محسوب میشود. اینها محتملترین مشکلاتی هستند که باید به آنها رسیدگی کنید:
- فقدان بازاریابی
- موقعیت مکانی ضعیف
از سوی دیگر، اگر اخیراً تعداد بیمارانی را که مطب شما میتواند اداره کند افزایش دادهاید و به دنبال افزایش محبوبیتتان هستید، ممکن است نیاز به سرمایهگذاری در بازاریابی داشته باشید.
فروش ضایعات دندان
هنگامیکه کار ترمیم را روی بیمارانی انجام میدهید که قبلاً روی آنها کارشده است، احتمال زیادی وجود دارد که مواد باقیمانده حاوی فلزات گرانبها باشد. شاید ندانید که اگر این فلزات برای خلوص جدا و تصفیه شوند، میتوانند ارزشمند باشند. آنها احتمالاً حاوی فلزات گرانبهایی مانند طلا، پالادیوم، آلومینیوم و نقره هستند. شما میتوانید ضایعات دندانی خود را با کمک شرکتی که چنین موادی را تصفیه میکند، بهصورت نقدی بفروشید.
اقدامات گرانقیمت را بیشتر انجام دهید
اگر بیشتر کاری که انجام میدهید شامل معاینات منظم باشد، حاشیه سود شما کمتر خواهد بود. بهخصوص، در مقایسه با اکثر کارهای شما که شامل کارهای مرمت پیچیدهتر و پرهزینهتر است. استخدام یک دندانپزشک جدید در مطب به شما این امکان را میدهد که تعداد روشهای پیچیدهتری را که میتوانید ارائه دهید دو برابر کنید.
هر متخصص مراقبتهای بهداشتی بهناچار مراقبت از بیماران خود را بهعنوان اولویت اصلی در نظر میگیرد؛ اما یک مطب خصوصی نیز یک تجارت است و برای ادامه فعالیت باید درآمد ایجاد کند. گزینههایی مانند فروش ضایعات دندان را برای افزایش درآمد در نظر بگیرید. این میتواند تضمین کند که در مطب دندانپزشکی خود با مشکلات مالی مواجه نشوید.
انتهای مطلب/
توسط علیرضا روهنده | بهمن 16, 1400 | مارکتینگ, مدیریت
صرفنظر از صنعتی که در آن هستید، اگر با این ایدئولوژیهای بسیار ساده زندگی کنید، میتوانید شاهد رشد موفقیتآمیز کسبوکار خود باشید:
۱. بدانید چهکاری انجام میدهید و چهکاری انجام نمیدهید.
برخی از بهترین توصیههایی که یاد گرفتم این بود که سعی نکنید همهچیز را برای همه مردم داشته باشید، زیرا معمولاً به این معنی است که شما در هیچچیز خیلی خوب نیستید. بهاینترتیب، من معتقدم که این اشتباه است که پیشنهادات خدمات گستردهای را ارائه دهید، محصولاتی را خارج از منطقه راحتی خود توسعه دهید یا خارج از بازارهای هدف خود فعالیت کنید فقط برای کمی پول بیشتر.
وقتی این کار را انجام میدهید، قدرت واقعی خود را برای تمرکز بر روی چیزهایی که ممکن است در آن موفق نباشید به خطر میاندازید و فشارهایی را برای تیم، بودجه و کل شرکت خود ایجاد میکنید.
۲. روی جایزه متمرکز بمانید
ما همیشه سعی کردهایم در رویکرد خود به رشد بسیار استراتژیک باشیم. ما برنامههای تجاری سهساله تنظیم میکنیم، آن برنامهها را دنبال میکنیم و در صورت لزوم آنها را اصلاح میکنیم. من معتقدم که اگر اهدافی را تعیین نکنید، راهی برای سنجش خود، تیم و شرکتتان با برخی از اهداف از پیش تعیینشده ندارید.
هنگامیکه همه به روشی کاملاً شفاف درک میکنند که اهداف کلی سازمان چیست، این آگاهی به همه اجازه میدهد تا باهم متحد شوند و به انجام موفقیتآمیز آنها افتخار کنند.
۳. به یاد داشته باشید که مردم برای مردم کار میکنند، نه شرکتها
بهندرت اتفاق میافتد که یک کسبوکار بتواند بدون افراد بااستعداد، با موفقیت فعالیت کند و رشد کند. درواقع، ما اغلب در مورد افرادمان صحبت میکنیم که تنها داراییای هستند که باید بفروشیم و همیشه به دنبال راههایی برای بهبود فرهنگ، مزایا و دلایلی هستیم که چرا کارمندان میخواهند برای ما کار کنند.
من معتقدم که بسیاری از شرکتها فراموش میکنند که وفاداری واقعی زمانی حاصل میشود که کارمندان معتقد باشند که سازمان و تیم رهبری بهطور شخصی و حرفهای به آنها اهمیت میدهند. این درنهایت منجر به کارمندان طولانیمدت میشود که تأثیر بسیار واقعی و مستقیمی بر رشد شرکت دارد.
۴. خوب اداره کردن یک تجارت با خوب بودن در یک حرفه متفاوت است
من اغلب گفتهام که فقط به این دلیل که کسی در روابط عمومی خوب است، به این معنی نیست که در اداره یک آژانس روابط عمومی خوب خواهد بود. همین امر در مورد هر حرفهای صدق میکند. رشد یک کسبوکار موفق به داشتن یک ذهن تجاری خوب، همراه بامهارت قوی درزمینهٔ تخصصی خاص شما بستگی دارد.
جنبههای پشتصحنه کسبوکار – مانند فرآیند، مدیریت افراد، صورتحساب و عملیات – برای موفقیت کسبوکار بسیار مهم هستند. من تعدادی از افراد بسیار باهوش را دیدهام که فقط برای اینکه درنهایت شکست بخورند، وارد تجارت شدهاند، زیرا آنها به کسبوکار خود از دریچه موفقیت عملیاتی نگاه نکردهاند و در عوض صرفاً بر مهارت داشتن در حرفهشان تمرکز کردهاند.
۵. خودتان را به چالش بکشید تا همیشه در حال پیشرفت باشید.
زمان هرروز در حال تغییر دنیایی است که ما در آن زندگی میکنیم. برای اینکه بهروز بمانید، مهم است که بدون توجه به صنعت خود، نوآوری کنید و همچنین بهتر است حضورداشته باشید. این میتواند به معنای برنامههای جدید، تفکر جدید یا روندهای جدید باشد.
من معتقدم که شما یا به جلو میروید یا در حال منسوخ شدن هستید. ما دائماً به دنبال روشهای امتحان شده هستیم تا محصول نهایی را بهبود ببخشیم، با پیشرفت مهارتهای ارتباطی با مشتری و کارآمدتر شدن در کاری هستیم که درنهایت منجر به سودآوری بیشتر میشود.
۶. ذهنیت «بسازید و آنها خواهند آمد» را فراموش کنید.
در طول یک اقتصاد چالشبرانگیز، بسیاری از برندها به تبلیغات بهعنوان یک هزینه نگاه میکنند و سعی میکنند سهم آن را از بودجه کاهش دهند بااینکه، بازار مملو از ایدههای خوبی است که هرکسی برای جلبتوجه نیاز به تلاش دارد؛ اما این شرکتها با ایدئولوژی «محصول ما آنقدر عالی است که مصرفکنندگان را به آن سمت میآورد» محصول خود را عرضه میکنند.
مصرفکنندگان به طرز باورنکردنی در مورد پول خود هوشیار هستند. درنتیجه، عموماً محصولاتی را میخرند که یا نمونهبرداری کردهاند یا به آنها ارجاع دادهشده است؛ بنابراین، اطمینان حاصل کنید که کاملاً نوآوری و ارائه محصول هماهنگ است، توجه داشته باشید که چگونه محصول ارائهشده را انتخاب میکنید.
متأسفانه هیچ تضمینی برای موفقیت کسبوکار وجود ندارد. برای اطمینان از موفقیت یک برند یا کسبوکار، ترکیبی از منطق استراتژیک سمت راست مغز و تفکر خلاق چپ مغز لازم است. بااینحال، توصیههای فوقالذکر در کاهش برخی از دامهای رایجی که بیشتر از کسبوکارها به دنبال جلبتوجه و پذیرش در آنها میافتند، میتوانند کمک کنند.
انتهای مطلب/
توسط علیرضا روهنده | دی 27, 1400 | مشاوره
آیا تابهحال به این فکر کردهاید که چگونه یک مشاور باشید؟ مشاور چه میکند؟ خوب، پاسخ ساده است – یک مشاور مشاوره میدهد. پاسخ، اگرچه به معنای اصلی آن درست است، اما بسیار مبهم است. اگر میخواهید یک مشاور خود اشتغال شوید، باید ایده بهتری در مورد کسبوکار و روش راهاندازی آن داشته باشید. بیایید سعی کنیم نقش مشاور را تعریف کنیم.
وظیفه یک مشاور ارائه مشاوره به یک فرد یا سازمان در مورد موضوعات در یک جایگاه خاص است. هنوز مبهم به نظر میرسد. درست است؟ قبل از اینکه بخواهید بهعنوان مشاور، کسبوکار خود را راهاندازی کنید، باید کمی عمیقتر درباره این موضوع فکر کنید.
در ادامه یک راهنمای گامبهگام برای کمک به شما برای شروع بهعنوان یک مشاور خود اشتغال آورده شده است.
چگونه یک مشاور باشیم: ۱۰ گام برای خوداشتغالی
مرحله ۱: جایگاهی را که در آن دانش و تجربهدارید، شناسایی کنید
ممکن است به کامپیوتر علاقه داشته باشید. بااینحال، این بدان معنا نیست که شما میتوانید یک مشاور کامپیوتر مستقل شوید (اگرچه میتواند به شما در شروع کمک کند). دانش و تجربه همراه باعلاقه تنها راه شروع است. اگر اطلاعاتی در مورد کامپیوتر (سختافزار یا نرمافزار) دارید، مدتزمان قابلتوجهی با آنها کارکردهاید و آخرین اطلاعات دقیق را در مورد آنها رادارید، میتوانید برای راهاندازی یک کسبوکار مشاوره کامپیوتری برنامهریزی کنید.
مرحله ۲: گواهینامهها و مجوزها را دریافت کنید
برخی از مشاغل مشاوره به آموزش و گواهینامههای رسمی نیاز ندارند (مثلاً مشاوره باغبانی). بااینحال، اگر قصد دارید بهعنوان مشاور حسابداری کارکنید، باید گواهینامههای حرفهای را از مؤسسات حسابداری معتبر دریافت کنید. همچنین الزامات مجوز برای راهاندازی یک کسبوکار مشاوره را در نظر بگیرید. دستورالعملهای قانونی ممکن است از شما بخواهد که مجوز خاصی برای کار بهعنوان مشاور مستقل در تخصصهای خاص دریافت کنید.
مرحله ۳: اهداف کوتاهمدت و بلندمدت خود را تعیین کنید
اگر در حوزهای که چشمانداز خوبی دارد، مانند مشاوره کسبوکار، مشاوره رایانه، مشاوره شغلی و غیره، سرآمد هستید، ممکن است تصویری زیبا از مشتریانی که در عرض یک هفته پس از شروع کسبوکار مشاورهتان منتظر مشاوره شما هستند، ترسیم کنید. این جادو نیست. اگر چنین انتظارات غیرواقعی دارید، مطمئناً ناامید خواهید شد. هر کسبوکاری برای رشد و شناخته شدن و تثبیت زمان نیاز دارد. اگر زمان و تلاش کافی برای شروع و ایجاد یک کسبوکار ندارید، ممکن است به سمت شکست پیش بروید.
مرحله ۴: بازار هدف خود را انتخاب کنید
اگر کسی برای ایدهها و توصیههای شما هزینهای نپردازد، کسبوکار شما با شکست مواجه خواهد شد. همچنین اگر گیرندگان ایدههای شما پولی برای پرداخت به شما نداشته باشند باهمین نتیجه روبرو خواهید شد. اولین کاری که باید انجام دهید این است که تصمیم بگیرید که به کدام افراد یا شرکتها مشاوره میدهید.
هر جایگاهی در کسبوکار مشاوره این گزینهها را فراهم میکند. بهعنوانمثال، اگر شما بهعنوان یک مشاور شغلی کار میکنید، ممکن است به افراد در برنامهریزی شغلی خود کمک کنید. همچنین میتوانید با یک شرکت بزرگ کارکنید تا به کارمندان در زمینهٔ های انتخابیشان کمک کنید.
مرحله ۵: درباره بازار هدف خود تحقیق کنید
افراد و سازمانها به دلایلی به مشاور نیاز دارند. یک مشاور مالیاتی میتواند به یک میلیونر کمک کند تا مالیات خود را برنامهریزی کند. یک مشاور کامپیوتر میتواند به کارکنان یک شرکت بزرگ کمک کند تا اصول اولیه نرمافزار را بیاموزند. یک مشاور منابع انسانی میتواند به یک کسبوکار بزرگ کمک کند تا تغییری در یک سیاست ایجاد کند.
پس از تعیین بازار هدفی که شمارا برای تخصص خود استخدام میکند، باید راههای مختلفی را که میتوانید به آنها کمک کنید، بیابید. این به شما کمک میکند تا کسبوکار مشاوره خود را بازاریابی کنید. شما باید به مشتریان خود بگویید که چرا به شما نیاز دارند.
مرحله ۶: یک مکان را در نظر بگیرید
اگر قوانین محلی شما این اجازه را میدهد، میتواند از یکراه به نفع شما باشد. شما هیچ پولی برای خرید یا اجاره یک فضای اداری برای راهاندازی کسبوکار خود بهعنوان یک مشاور خود اشتغال خرج نمیکنید. شما نیازی به پرداخت جداگانه برای خدمات آب و برق ندارید. برای رفتوآمد معمولی نیازی به پرداخت هزینه ندارید.
علاوه بر پول، در زمان و انرژی نیز هنگام کار خارج از خانه صرفهجویی میکنید. شما میتوانید پس از تأسیس کسبوکار خود و بهکارگیری همکاران، محل جدیدی را خریداری کنید.
مرحله ۷: شبکه خود را بسازید
اگر هیچکس شمارا نشناسد و کسی را درزمینهٔ کاری خود نشناسید، ممکن است بهزودی خود را در میان یک فاجعه بیابید. مهم است که بهمحض اینکه تصمیم گرفتید مشاور باشید، ساخت شبکه خود را شروع کنید. یک پایگاه تماس قوی تضمین میکند که شما منابعی برای یافتن کاردارید.
یک شبکه حرفهای، همراه با یک شبکه اجتماعی، میتواند به شما در بازاریابی و تبلیغ کسبوکارتان کمک کند. مراجع نیز راههای مهمی برای یافتن کار هستند. برای ایجاد شبکه خود به پایگاه تماس اولیه خود تکیه کنید.
مرحله ۸: هزینههای خود و راه پرداخت صورتحساب مشتریان را اصلاح کنید
بهعنوان یک مبتدی، ممکن است بهعنوان یک مشاور هزینههای بالایی دریافت نکنید. با شناخته شدن شما بهعنوان مشاور، هزینههای شما افزایش مییابد. اعتبار و تجربه خود و همچنین شرایط بازار، گروه هدف و رقبای خود را هنگام تعیین هزینههای خود در نظر داشته باشید.
همچنین تصمیم بگیرید که چگونه به مشتریان صورتحساب میدهید. صورتحساب ساعتی ممکن است روش مناسبی به نظر برسد. مشکل این است که بسیاری از مشتریان فکر میکنند که شما برای زمان خود هزینه زیادی دریافت میکنید. زمانی که کسبوکار مشاوره خود را راهاندازی کردید بهتر است از روش صورتحساب پروژه محور استفاده کنید.
مرحله ۹: برای تبلیغات و بازاریابی برنامهریزی کنید
بسیاری از مشتریان شما ممکن است حتی ندانند که به ایدهها و مشاوره شما نیاز دارند. چگونه چیزی به این سختی را بازاریابی و تبلیغ میکنید؟ باور کنید یا نه شما انتخابهای زیادی دارید – رسانههای چاپی، تماسهای سرد، تبلیغات آنلاین و بسیاری دیگر.
قبل از اینکه هر راهی را برای تبلیغات انتخاب کنید، بودجه خود را تعیین کنید. اگر هزینهها از کنترل خارج شود، شانس موفقیت کسبوکار شما بهشدت کاهش مییابد. خبرنامهها و بروشورها، تبلیغات در مجلات خاص، وبسایتها و وبلاگها بهترین گزینهها را ارائه میدهند.
مرحله ۱۰: تعیین کنید که آیا نیاز به برونسپاری برخی از وظایف دارید یا خیر
ممکن است هنگام شروع کار، انجام تمام وظایف کسبوکارتان بهتنهایی آسانتر باشد؛ اما پس از راهاندازی کسبوکار مشاوره شما، ممکن است به کمک دیگران نیاز داشته باشید و ممکن است تصمیم به استخدام افراد بگیرید. قبل از انجام این کار، جزئیات قانونی و مالیاتی را بررسی کنید.
همچنین ممکن است برخی از وظایف را که نیازی به توجه فوری شما ندارند، برونسپاری کنید. اطمینان حاصل کنید که وظایف به کسبوکار مشاوره شما مرتبط نیست. بهعنوانمثال، شما میتوانید حسابرسی را برای یک کسبوکار مشاوره شغلی برونسپاری کنید، اما نه زمانی که در تخصص شماست.
انتهای مطلب/
توسط علیرضا روهنده | آذر 7, 1400 | بازاریابی, فروش, مارکتینگ, مدیریت
روشهای مختلفی برای اندازهگیری موفقیت تجربه مشتری وجود دارد. حتی هاروارد بیزینس ریویو اذعان میکند که اندازهگیری یک تعریف بر اساس یک مشخصه دشوار است. واقعیت این است که مشتریان امروز متفاوت از ۲۰-۳۰ سال پیش عمل میکنند. مردم تجربه مشتری را معادل صحبت با شخصی از طریق تلفن برای ارائه بازخورد در مورد یک محصول/خدمت خاص، بررسی یک مشکل معلق یا درخواست چیزی موقتی میدانستند.
امروزه، تجربه مشتری میتواند شامل صحبت مشتری با یک ربات، پاسخ به نظرسنجی آنلاین، انجام جستجوی Google یا خواندن مقالات پایگاه دانش در مورد یک موضوع خاص باشد. امروزه، زمانی که مشتری با یک انسان صحبت میکند، معمولاً آخرین قدمی است که برای دریافت پاسخ برای مشکل (های) خود برداشته است. آنها انتظار پاسخهای فوری دارند و کسبوکارها باید برای آن آماده شوند.
چرا از یک رویکرد مشاوره استفاده کنیم؟
کار در خدمات مشتری از دیدگاه مشتری مسئولیت سنگینی دارد. مشتریان سؤالاتی دارند که باید در یک بازه زمانی مشخص (معمولاً بلافاصله) به آنها رسیدگی شود. از دیدگاه تیم موفقیت مشتری، درک مشکل، جمعآوری اهداف مشتری، ارائه گزینههایی برای مورد مصرف آن مشتری خاص و تعیین انتظارات ضروری است. ما این کار را انجام میدهیم تا مشتری ما نهایتاً یک تجربه باکیفیت بالا داشته باشد؛ صرفنظر از اینکه با پشتیبانی مشتری، مدیر موفقیت مشتری، مشاور یا سایر کارمندان صحبت میکند و یک حلقه بازخورد باز و صادقانه با مشتری حفظ میشود.
اولویت دادن به خدمات باکیفیت بالا برای مشتریان شما مزایایی دارد. همه ما این را میدانیم: به دست آوردن مشتری از همیشه دشوارتر است؛ بنابراین، مشتریان فعلی بهترین فرصت رشد ممکن را از طریق روشهای مختلف (پشتیبانی مشتری، نظرسنجی NPS و بررسیهای معمول با کارمند موفقیت مشتری) برای مدیریت انتظارات فراهم میکنند. کسبوکارهایی که از این مزیت استفاده میکنند، میتوانند وفاداری مشتریان خود را افزایش دهند که درنهایت با ارجاع سایر افراد به برند شما، تشویقکننده شما میشوند.
بااینحال، حفظ خدمات مشتری باکیفیت بالا آسان نیست. چگونه میتوانید با داشتن اطلاعات استنباطی لازم (چالشها، اهداف، تقسیمکار و جدول زمانی) بر روی ارائه تعاملات باکیفیت بالا با مشتریان تمرکز کنید تا مجموعهای از این تشویقکنندگان را ایجاد کنید؟
برای ارائه بیشترین ارزش به مشتریان، از رویکرد مشاورهای استفاده کنید که بر رویکرد اول پاسخ، پرسش پرسیدن، گوش دادن فعال و اولویت دادن به نگرانیهای بلندمدت مشتری تمرکز دارد. چنین روشی برای انجام یک کار و یکچیز است، فقط: حل کردن مسائل برای مشتری.
یک رویکرد مشاوره، ارزش و تجربه کلی مشتری با نام تجاری شما را افزایش میدهد. اجرای موفقیتآمیز یک رویکرد مشاورهای میتواند بر سلامت مشتری تأثیر بگذارد و درنهایت، تفاوت بزرگی در تمایل آنها برای تجدید محصولات/خدمات شما یا حتی ارتقاء ایجاد کند.
چنین رویکردی از چند جهت برای تیم نیز سودمند است:
مهارتهای مشاوره به توسعه مشاوران مؤثر در تیم موفقیت مشتری شما کمک میکند. این به کارمندان سطح ارشد تعدادی از افراد را ارائه میدهد که در تقاطع ارزش مشتری و حل مشکل متمرکز هستند که یک تقویتکننده اعتمادبهنفس عالی است.
تیمهای موفقیت مشتری که رویکرد مشاورهای را اتخاذ میکنند، یک محیط کار مستقلتر را تقویت میکنند. این به وظایف ما تبدیل میشود و توانایی بیشتری برای دفاع از طرف مشتری در داخل داریم. درک کل داستان مشتری به تیم موفقیت مشتری اجازه میدهد تا موفقیتها، نگرانیها، چالشها و امیدهای خود را با منابع داخلی کسبوکار شما بهتر در میان بگذارد.
ارائه منابع مناسب به مشتریان خود (اسناد، افراد، تبلیغات و/یا شرکا) درنهایت میتواند آنها را وادار کند تا حامیان برند شما شوند.
علیرغم اینکه چقدر این کار آسان به نظر میرسد و مزایای آن وسوسه کننده است، بهکارگیری چنین رویکردی نیازمند چارچوبی است که برای انواع مشتریان قابلاجرا باشد، بدون اینکه خصوصیات شخصی که مشتریان را منحصربهفرد میکند، تضعیف کند. چگونه این رویکرد را ساختار میدهید تا اطمینان حاصل شود که تعاملات مشتری محور باقی میمانند؟
این رویکرد، همانطور که در زیر نشان دادهشده است، به چهار بخش مجزا تقسیم میشود:
- زمینه
- اولویتها
- استراتژی
- تاکتیک
۱. زمینه
مشتریان یکمیلیون چیز در سرشان میگذرد. بهعنوانمثال، مشتریان باید در مورد نفوذ خود در بازار، کسبوکار جدید، سربار عملیاتی و مدیریت فروشنده، در میان هزاران چیز دیگر فکر کنند. درک “چه چیزی ” و “چگونه ” از طریق سؤالات میتواند به سازماندهی افکار مشتری شما کمک کند تا به نگرانیهای آنها به بهترین شکل ممکن پاسخ دهد.
. تیم موفقیت مشتری ما از مشتریان ما جزئیات ازجمله:
- از قول خودتان به من بگویید چگونه کسب درآمد میکنید یا کسبوکارتان چگونه کار میکند؟
- بازیگران کلیدی در بازاریابی، فروش، موفقیت مشتری یا C-Suite چه کسانی هستند؟
- چالشهای فعلی شما در کسبوکارتان چیست؟
۲. اولویتها
هر مشتری اولویتهای متفاوتی دارد. بازاریابی میخواهد سرنخ ایجاد کند، فروش میخواهد معاملات را ببندد و موفقیت مشتری میخواهد سلامت مشتری را حفظ کند. در تمام این مدت، ما باید خواستههای یک کارمند VP یا C-suite را در نظر بگیریم که دیدگاه سطح بالایی نسبت به مأموریت و چشمانداز سازمانی خود دارد. با استفاده از قالب هدف SMART، تیم موفقیت مشتری شما میتواند زمینه مشتری و اولویتهای کوتاهمدت و بلندمدت را به چیزی قابلاندازهگیری تبدیل کند.
۳. استراتژی
درک زمینه و ایجاد فوریت در اولویتهای مشتری میتواند به شما کمک کند پایهای محکم از جایی که بتوانید بینشهای ارزشمندی برای برآورده کردن این اولویتها ارائه دهید، داشته باشید. هنگامیکه اطلاعاتی در مورد اولویتهای مشتری خود جمعآوری کردیم، باید یک استراتژی واقعبینانه برای برآوردن این اولویتها طراحی کنیم. چند نمونه جفت بین اولویتها و استراتژی در زیر آمده است.
اولویت: در مدت یک سال ۱۰۰ سرنخ ایجاد کنید
استراتژی: با بهینهسازی مسیر تبدیل، یک کمپین پرورش lead ایجاد کنید
اولویت: افزایش جذب مشتری تا ۲۰ درصد در مدت یک سال
استراتژی: بهبود استراتژی پرورش فروش
اولویت: حفظ مشتری را تا ۵۰ درصد در مدت یک سال افزایش دهید
استراتژی: ایجاد کمپینهای ارجاع مشتری و افزایش فروش/فروش متقابل
۴. تاکتیک
شما زمینه مشتری را درک کردهاید، در اولویتهای آنها فوریت را برانگیختهاید و در حین بحث درباره یک استراتژی، خرید ایجاد کردهاید. خوب، اکنون باید مشتری خود را با منابع هدایت کنید تا درواقع این کار را به سرانجام برسانید و شاهد بازگشت باشید!
ما بهعنوان کارمندان موفقیت مشتری، ابزارهای موردنیاز برای اجرای استراتژی موردبحث با مشتری و بازیگران کلیدی که درگیر خواهند شد را توصیه میکنیم و توضیح میدهیم. در تمام این مدت، ما منابعی را برای کمک به مشتری در این زمینه فراهم میکنیم، سطح راحتی آنها را روی ابزارها را میسنجیم و به موانعی که میتواند بر سر راه انجام این کار وجود داشته باشد، اشاره میکنیم.
فرآیند ما بهمنظور ایجاد ارتباط با مشتریان خود است که بر نیازهای آنها تأکید میکند، به نگرانیهای آنها رسیدگی میکند، خود را بهعنوان منبعی برای آنها قرار میدهد و بهعنوان یک منبع استراتژیک برای رشد بلندمدت آنها عمل میکند. گردآوری زمینه و اولویتها میتواند در طول مکالمه و/یا جلسه صورت گیرد. متعاقباً، ابداع یک استراتژی و تاکتیکها نیز میتواند از طریق همین مکالمه برای پرداختن به اولویتهای مشتری با توجه به زمینه آنها انجام شود.
کارکنان خدمات مشتری باید از رویکرد مشاوره در کار خود استفاده کنند. استفاده از چنین روشی (زمینه، اولویتها، استراتژی و تاکتیکها) میتواند سؤالات مشتریان را حل کند، ارزش آنها را به حداکثر برساند و تجربه استثنایی ایجاد کند. سرمایهگذاری مقدار انرژی که معمولاً برای جذب مشتری صرف میکنید، میتواند با گروهی از مشتریان وفادار که میتوانید در درازمدت به آنها تکیه کنید جبران شود.
انتهای مطلب/
توسط علیرضا روهنده | آبان 29, 1400 | مشاوره
طبق نظرسنجی جهانی نوآوری مک کینزی، اگرچه ۸۶ درصد از مدیران معتقدند که نوآوری کلیدی برای استراتژی رشد است، اما تنها ۶ درصد آنها از تلاشهای نوآورانه شرکت خود راضی هستند. بهعبارتدیگر، شرکتها به استراتژیهای نوآورانه نیاز دارند اما برای ایجاد و اجرای آنها دچار مشکل هستند.
مشاوره نوآوری عبارت است از ارائه مشاوره و راهنمایی برای کسبوکارها و سازمانهایی که به دنبال اجرای استراتژیهای رشد و کسبوکار جدید هستند. نوآوری شامل روشهای جدیدی برای ایجاد ارزش برای مشتریان است. اگرچه مشاوران نوآوری معمولاً با فناوری مرتبط هستند، اما میتوانند فرصتهای تجاری جدیدی را برای همه بخشهای شرکت باز کنند. در این نقش، مشاوران نوآوری از سازمانها در ایجاد و اجرای استراتژیهای خلاقانه برای حمایت از اهداف تجاری به روشی جدید حمایت میکنند.
اگر به حرفهای درزمینهٔ مشاوره نوآوری علاقهمند هستید، بیایید کمی عمیقتر غواصی کنیم تا ارزشی را که در این نقش به مشتریان خود ارائه میدهید، درک کنیم.
مشاور نوآوری چه میکند؟
نقش یک مشاور نوآوری بسته به صنعتی که از آن پشتیبانی میکند و نیازهای منحصربهفرد مشتری میتواند متفاوت باشد. برخی از حوزههای مشترکی که یک مشاور نوآوری پشتیبانی میکند میتواند شامل موارد زیر باشد.
۱. فرآیندهای شکسته را آشکار و اصلاح کنید.
وقتی سازمانها به پیروی از فرآیندهای یکسانی ادامه میدهند فقط به این دلیل که این همان کاری است که همیشه انجام دادهاند، به خودشان آسیب بزرگی میزنند. نهتنها پیروی مکرر فرآیندهای مشابه فضای کمی برای نوآوری باقی میگذارد، بلکه میتواند ناکارآمدیها و عادتهای بدی را که میتواند از رشد کسبوکار جلوگیری کند، تداوم ببخشد.
بهعنوان یک مشاور نوآوری، میتوانید سؤالات کلیدی در مورد فرآیندهایی را که مشتریانتان دارند بپرسید و جایگزینها و راهحلهای بهتری را پیشنهاد کنید که میتواند تفاوت بزرگی درنتیجه آنها ایجاد کند.
۲. دیدگاهی تازه ارائه دهید.
گاهی اوقات داشتن دیدگاه متفاوت میتواند همهچیز را تغییر دهد. بهعنوان یک مشاور نوآوری، میتوانید دیدگاه تازهای را با هر مشتری که با آن کار میکنید، ارائه دهید.
با اجرای توصیههای شما، مشتریان میتوانند قفل راههای جدید کار را باز کنند. بهعنوان مشاوری که در استراتژی نوآوری بهخوبی مسلط است، میتوانید بینش معنیداری ارائه دهید که تیمهایی که با آنها کار میکنید ممکن است آنها را نبینند، زیرا آنها بیشازحد مشغول کار در تجارت خود هستند و نمیتوانند ببینند چه پیشرفتهایی میتواند انجام شود.
۳. دیدگاه مشتری خود را روشن کنید.
آیا مشتریان شما چشمانداز روشنی برای اینکه میخواهند شرکتهایشان به کجا برسند، دارند اما در بیان و اجرای آن چشمانداز مشکل دارند؟ اگر چنین است، میتوانید به آنها کمک کنید تا افکارشان را روی کاغذ بیاورند و عملی کنند.
بهعنوان یک مشاور نوآوری، شما این فرصت را دارید که استراتژیهایی را ترسیم کنید که میتواند دیدگاههای مشتری شما را زنده کند.
۴. روشهای جدید کسبوکار را کاوش کنید.
در مشاوره، بهاحتمالزیاد تجربه کار با سازمانهای مختلف را دارید. از سوی دیگر، مشتریان شما ممکن است پیشینههای متنوعی نداشته باشند تا در فضای تجاری فعلی خود از آنها استفاده کنند. میتوانید بهترین شیوهها و درسهای آموختهشده از تجربه کار با مشتریان دیگر را برای حمایت از کسانی که در حال حاضر با آنها کار میکنید، به اشتراک بگذارید و راههای جدید انجام کسبوکار را به آنها آموزش دهید.
۵. استراتژیهای رشد جدید را شناسایی کنید.
برای شرکتهایی که به دنبال توسعه و فروش محصولات و خدمات جدید هستند، داشتن یک استراتژی رشد واضح و قابلدوام بسیار مهم است. بهعنوان یک مشاور نوآوری، میتوانید در کنار سازمانها کارکنید تا جهتگیری ارزشمندی را برای تقاضا و توسعه پیشنهادات جدید و راههای رشد کسبوکارشان ارائه دهید.
۶. تیم مشتری را پشتیبانی کنید و توسعه دهید.
داشتن یک تیم قوی برای هر سازمانی که بر نوآوری متمرکز است مهم است. بهعنوان یک مشاور نوآوری، میتوانید راهنماییهای موردنیاز ارتقا تیم مشتری را برای سازمانهای درحالتوسعه ارائه دهید.
برخی از وظایف مهم مربوط به حمایت و توسعه اعضای تیم در اوج نوآوری میتواند شامل موارد زیر باشد:
سیستمهایی برای امکانپذیر ساختن نوآوری
تشخیص نقاط ضعف برخی از سیستمهای سازمانی و جلوگیری از هدر رفت ایدههای خلاقانه و حل مسئله. اگر تیم سازمانی وقت گرانبهایی را صرف یافتن راهحلهایی برای سیستمهای خراب میکند، ظرفیت کمتری برای نوآوری واقعی به روشهایی که میتواند فرصتهای رشد برای شرکتشان ایجاد کند، دارند.
برنامههای آموزشی برای بستن شکافهای مهارتی
یک مشاور نوآوری میتواند به ایجاد برنامههای ملموس برای کمک به اعضای تیم کمک کند تا شکافهای مهارتی لازم را ببندند تا به اهداف محل کار خود برسند.
اگرچه بهعنوان مشاور لزوماً مسئول اجرای این وظایف نیستید، اما میتوانید چارچوبی را ایجاد کنید که مشتریان خود را قادر میسازد تا شکاف بین جایی که نیروی کار آنها در حال حاضر کار میکنند و نحوه عملکرد آنها در آینده برای هدایت نوآوری را پر کنند.
۷. کشف فرصتها برای ایجاد کسبوکار جدید.
برای بسیاری از شرکتهایی که به دنبال رشد هستند، کسبوکار جدید ضروری است. مشاوران نوآوری با مشتریان خود برای شناسایی فرصتها و بازارهای جدید کار میکنند که برای ترسیم رشد آینده ضروری هستند. علاوه بر این، مشاوران نوآوری میتوانند بینشی از فرصتهای مدل کسبوکار جدید برای سازمانهایی که با آنها کار میکنند، ارائه دهند.
علاوه بر این، شرکتهایی که به دنبال راهاندازی سرمایهگذاریهای کاملاً جدید هستند، میتوانند با دریافت حمایت استراتژیک از مشاوران نوآوری ارزش پیدا کنند.
۸. نمونههای اولیه محصول جدید و آزمایش.
بسته به مشتری و نوع محصولی که به دنبال عرضه آن هستند، مشاوران نوآوری نیز ممکن است برای اطمینان از آماده بودن محصول برای عرضه به بازار، پشتیبانی ارائه دهند. یک مشاور باسابقه طراحی محصول میتواند به تسهیل تست محصولات جدید برای رعایت استانداردهای کیفیت کمک کند و همچنین میتواند طراحی و عملکردی برای پیشنهادات جدید ارائه دهد.
چگونه به یک مشاور نوآوری تبدیل شویم؟
هیچ مسیر خطی برای تبدیلشدن به یک مشاور نوآوری وجود ندارد، بااینحال، تجربه درزمینهٔ های زیر میتواند به شما برای واجد شرایط این نقش بودن کمک کند:
استراتژی رفتن به بازار
بهعنوان یک مشاور نوآوری، احتمالاً موظف خواهید بود از مشتریان خود در هنگام عرضه محصول یا پیشنهاد جدید پشتیبانی کنید. داشتن تجربه کار بر روی تیمهایی که با موفقیت با یک محصول جدید وارد بازار شدهاند، میتواند بینش ارزشمندی را برای کار مشاوره شما فراهم کند.
توسعه کارکنان
ما قبلاً بحث کردیم که چگونه توسعه اعضای تیم جنبه مهمی از نوآوری است. داشتن تجربه و حمایت از کارمندان در حین ایجاد مهارتهای جدید میتواند به شما مزیت رقابتی بدهد.
تحلیل دادهها
درحالیکه مشاوره نوآوری میتواند در یک زمینه خلاق باشد، همچنین به توانایی خواندن و تفسیر دادهها برای ارائه توصیههای صحیح نیاز دارد.
پیگیری رکورد نتایج
حتی اگر تجربه مشاوره گستردهای ندارید، از تجربیات خود در کار بر روی پروژهها یا تیمهایی استفاده کنید که نتایج مثبت ملموسی داشتهاند. نزدیک شدن به این تجربیات با نوآوری بالای ذهن و تأثیر قابلاندازهگیری برای نشان دادن آن، کلیدی است.
یک حرفه در مشاوره میتواند فرصتهای متنوعی را ارائه دهد، زیرا جهان و چشمانداز کسبوکار ما همچنان در حال تکامل هستند.
انتهای مطلب/