توسط علیرضا روهنده | آذر 11, 1402 | بازاریابی, فروش
بسیاری از کسبوکارهای الکترونیک، ازغولهایی مانند آمازون و والمارت گرفته تا فروشگاههای کوچک، بخش خوبی از سود خود را در طول فروش جمعه سیاه به دست میآورند. اگر صاحب کسب و کار الکترونیک هستید و می خواهید فروش خود را افزایش دهید، این راهنما برای شما مناسب است.
چگونه فروش جمعه سیاه خود را افزایش دهیم
آماده سازی اولین گام در ایجاد درآمد در طول فروش شما است. هرچه زودتر بتوانید شروع کنید، بهتر است. در نظر بگیرید که برای برنامه ریزی استراتژی بازاریابی، موجودی محصول، تخفیف های فروش و مواد تبلیغاتی چقدر زمان نیاز دارید تا برای فروش آماده شوید. اطمینان حاصل کنید که تیم های پشتیبانی و اعزام مشتری شما برای رسیدگی به حجم زیادی از سفارشات در زمان کوتاه مجهز هستند. آیا در فروش موجودی شما تمام می شود؟ آیا برنامه بازی برای آن سناریو دارید؟ از خود بپرسید که آیا شما و کارمندانتان برای مقابله با کسب و کار مجهز هستید، سپس با استفاده از این نکات برنامه ریزی کنید.
۱.فروش ساعتی را اجرا کنید
فروش ساعتی پتانسیل بسیار زیادی برای افزایش فروش شما دارد. اگر در جمعه سیاه تخفیف ۵۰ درصدی ارائه می دهید، تخفیف خود را به مدت یک ساعت به ۵۵ درصد افزایش دهید. از تایمرهای شمارش معکوس و پنجره های بازشو استفاده کنید تا بازدیدکنندگان وب سایت را از معاملات با زمان محدود خود آگاه کنید. شما می توانید فرصت پس انداز اضافی را با مشتریان و دنبال کنندگان فعلی خود از طریق ایمیل و بازاریابی رسانه های اجتماعی به اشتراک بگذارید . برای افزایش تعامل و کمک به پیگیری عملکرد فروش ساعتی خود از کدهای کوپن تخفیف مختلف برای هر فروش استفاده کنید.
۲. راهنماهای هدیه ارائه کنید
مردم اغلب در گوگل جستجو می کنند تا آیتم های مناسب برای دوستان، اقوام و دیگران را بیابند. می توانید راهنمای هدیه ایجاد کنید تا به آنها نشان دهید که کدام محصولات را برای افراد مختلف در زندگی آنها توصیه می کنید. در راهنما، محصولات خود را ذکر کنید و جزئیات و تخفیف ها را مشخص کنید. به آنها بگویید چرا محصول شما همان چیزی است که می خواهند بخرند. همچنین می توانید با سایر سایت ها تماس بگیرید تا محصولات خود را در راهنمای هدیه آنها ذکر کنید.
۳. به مشتریان چیزهای رایگان بدهید
مردم چیزهای رایگان را دوست دارند و شما می توانید از هدایا و خدمات رایگان به عنوان انگیزه ای برای مشتریان خود در طول فروش خود استفاده کنید. ارائه کارت هدیه، محصولات یا ارسال رایگان به مشتریان خود را در نظر بگیرید. اگر تخفیف های خوب یا مشوق های رایگان ارائه نمی کنید، می تواند بر فروش کلی شما تأثیر بگذارد. اگر نمی توانید محصولات، خدمات یا کارت های هدیه رایگان ارائه دهید، حداقل از تامین مالی بدون بهره برای محصولات خود استفاده کنید. اگر نمی توانید چیزی را به صورت رایگان ارائه دهید، مشتریان شما به سراغ رقبای شما خواهند رفت که این کار را انجام می دهند.
۴. زود شروع کنید، دیر پایان دهید
این یک استراتژی ساده و در عین حال موثر برای افزایش فروش شما است. مردم برای خرید محصولات مورد علاقه خود منتظر فروش بلک فرایدی هستند. بنابراین اگر فروش خود را زود شروع کنید، می توانید ابتدا مشتریان را جذب کنید، قبل از اینکه در جای دیگری خرید کنند. بستن فروش خود بعداً به افرادی که دیرتر وارد می شوند اجازه می دهد تا از معاملات شما نیز استفاده کنند.
۵. از کانال های بازاریابی مناسب استفاده کنید
کانال های بازاریابی نقش مهمی در ارتقای فروش دارند. کانال های مناسب می توانند فروش و درآمد شما را افزایش دهند، اما کانال های نادرست می توانند پول و تلاش شما را هدر دهند. کانال های بازاریابی خود را با دقت انتخاب کنید. همه پلتفرم ها یکسان نیستند. هر کدام مخاطبان متفاوتی دارند، بنابراین پلتفرمها را با توجه به پایگاه مشتریان هدف کسبوکار خود انتخاب کنید. نمی توانید تصمیم بگیرید که از کدام یک استفاده کنید؟ در اینجا برخی از رایج ترین کانال های بازاریابی برای کسب و کار شما وجود دارد که باید در نظر داشته باشد.
اینستاگرام یکی دیگر از کانال های فوق العاده برای جذب مشتریان جدید برای کسب و کار شما است. دسترسی ارگانیک اینستاگرام می تواند به شما در افزایش فروش در صورت استفاده صحیح از آن کمک کند. رسانه ها، هشتگ ها و CTA هایی که انتخاب می کنید می توانند به شما کمک کنند تا مخاطبان بیشتری را جذب کنید. از استوری های اینستاگرام، IGTV و تبلیغات برای افزایش دسترسی خود استفاده کنید.
سئو می تواند به شما کمک کند تا مشتریان جدیدی را از طریق جستجوهای ارگانیک بدون هیچ هزینه اضافی به دست آورید. مردم از عبارات جستجوی خاص مربوط به فروش استفاده می کنند، بنابراین محتوای خود را برای مطابقت بهینه کنید. اگر در حال حاضر وبلاگی برای فروشگاه خود دارید، محتوای جمعه سیاه خود را به پست های موجود خود پیوند دهید، به خصوص پست هایی که ترافیک زیادی دارند. SEO برای به دست آوردن نتایج زمان می برد، بنابراین محتوای خود را زودتر ایجاد کنید تا بتواند قبل از روز فروش در صدر SERP های گوگل قرار گیرد.
بازاریابی ایمیلی بهترین کانال برای هدف قرار دادن مجدد مشتریان فعلی شماست. برای به دست آوردن حداکثر نتایج با بازاریابی ایمیلی، به مشترکین خود تخفیف و تبلیغات بدهید. برای انجام این کار به ابزاری نیاز دارید و نرم افزار ایمیل مارکتینگ مکان خوبی برای شروع است. بسیاری از کانال های بازاریابی دیگر وجود دارند که باید با توجه به جایگاه کسب و کار خود آنها را جستجو کنید.
۶. ارائه تخفیف های ارجاع
برنامه های ارجاع یک استراتژی موثر برای تبلیغ فروش جمعه سیاه شما هستند. اگر به مشتریان خود محصولات شما را به شخص دیگری ارجاع دادند، تخفیف بدهید. شما می توانید از این استراتژی در کسب و کار معمولی خود استفاده کنید، اما در طول بلک فرایدی بسیار مفید است. این به شما کمک می کند تا پایگاه مشتری خود را با حداقل هزینه و تلاش رشد دهید، مشتریان تبلیغات را برای شما انجام می دهند.
۷. مطمئن شوید که فروشگاه شما آماده است
صفحات فرود کسب و کار الکترونیک شما باید هم دسکتاپ و هم سازگار با موبایل باشد و سیستم های فنی و ردیابی شما نیز باید برای فروش آماده باشند. تست هایی را اجرا کنید تا مطمئن شوید سایت شما می تواند در طول زمان فروش با افزایش ترافیک روبرو شود و می تواند به سرعت بارگذاری شود تا همه مشتریان بالقوه بتوانند به آن دسترسی داشته باشند. اگر فکر نمی کنید وب سایت شما از پس آن برآید، نرم افزار کسب و کار الکترونیک جدید را در نظر بگیرید.
جمع بندی
مردم انگیزه بالایی برای خرید در جمعه سیاه دارند، اما برای مشاهده نتایج باید یک برنامه فروش را اجرا کنید. تمام نکات ذکر شده در بالا را رعایت کنید و فراموش نکنید که فروش، درآمد و هزینه های خود را در حین فروش پیگیری کنید. این به شما کمک می کند از اشتباهات خود درس بگیرید. اگر شما می خواهید برنامه های بازاریابی و بودجه خود را برای فروش بهبود و تغییر دهید، می توانید یک مشاور یا شرکت متخصص را استخدام کنید که به شما کمک کند.
انتهای مطلب/ منبع
توسط علیرضا روهنده | آذر 4, 1402 | دیجیتال مارکتینگ
آمارهای مربوط به اینفلوئنسرها نشان می دهد که اینفلوئنسر مارکتینگ دیگر نمی تواند از استراتژی های شرکت شما دور بماند. اگر هنوز با اینفلوئنسرها کار نکرده اید، وقت آن رسیده است که بفهمید چگونه این نوع مشارکت می تواند نتایج بازاریابی شما را افزایش دهد. چند سالی است که اینفلوئنسرها در بازاریابی دیجیتال مورد توجه قرار گرفته اند.
به جای افراد مشهور رسانه های سنتی، برندها شروع به سپردن کمپین های خود به شخصیت های اینترنتی با مخاطبان وفادار و درگیر کردند. اکنون آمارهای مربوط به اینفلوئنسرها نشان می دهد که اینفلوئنسر مارکتینگ قبلاً بخشی از استراتژی شرکت ها شده است و فقط در حال رشد است. با این حال، مهم است که سیر تکامل اینفلوئنسرها را دنبال کنیم تا بفهمیم چگونه میتوانند رفتار مصرفکننده را شکل دهند و بهترین راههای ارتباط با آنها را دارند.
اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟
اینفلوئنسر مارکتینگ زمانی اتفاق میافتد که برندها با اینفلوئنسرهای دیجیتال مشارکت میکنند تا تصویر خود را با شخصیتهایی مرتبط کنند که محصولاتشان را تأیید میکنند و با مصرفکنندگانشان ارتباط برقرار میکنند. این استراتژی با ظهور وبلاگ ها و شبکه های اجتماعی در عصر وب ۲.۰ ارتباط پیدا کرد و هر کسی را قادر ساخت که محتوا را در اینترنت منتشر کند. اولین تأثیرگذاران، تا آن زمان ناشناختهها، در وبلاگها و وبلاگها ظاهر شدند، با محتوای معتبر و سرگرمکننده که مخاطب را جذب میکرد.
بنابراین، برندها شروع به اتخاذ استراتژیهای جدید، مرتبطتر و هیجانانگیزتر برای مصرفکنندگان، جستجوی توجه و اعتماد آنها کردند . سپس آن دسته از شخصیتهای وب که اعتباری نزد پیروان خود داشتند، شروع به ارائه راه مؤثری برای ارتباط با مصرفکنندگان در عصر دیجیتال کردند .بنابراین، مشارکت بین برندها و اینفلوئنسرها، اینفلوئنسر مارکتینگ و بازاری از خدمات و ابزارها را تثبیت کرد که به پیشرفت این نوع مشارکت کمک می کند.
چرا اینفلوئنسرها را برای استراتژی بازاریابی خود استخدام کنید؟
اینفلوئنسرهای دیجیتالی تولیدکنندگان محتوای وب هستند که مخاطبان درگیر و وفادار ایجاد می کنند . با استخدام اینفلوئنسرها برای استراتژی بازاریابی خود ، میتوانید با اعتماد و تاییدی که به این مخاطبان منتقل میکنند، نزدیک شوید. در حالی که شناختهشدهترین اینفلوئنسرها میلیونها فالوور دارند، اینفلوئنسر مارکتینگ به طور فزایندهای به میکرو اینفلوئنسرها و نانو اینفلوئنسرها روی میآورد که به شما این امکان را میدهد تا دسترسی برند و تعامل را در جایگاه خود افزایش دهید. اعداد چشمگیر هستند، اما تعیین کننده نیستند. آنچه در اینفلوئنسر مارکتینگ اهمیت دارد، ارتباط اینفلوئنسرها با مخاطبان برند است.
آنها از طریق محتوای معتبر، سبک زندگی خود را آشکار می کنند، نشان می دهند که افراد واقعی هستند و بر خلاف سلبریتی های رسانه های سنتی که از عموم مردم فاصله دارند، به دنبال کنندگان خود نزدیک می شوند. اینفلوئنسرهای دیجیتال می توانند رفتارها و ترجیحات مخاطبان خود را شکل دهند. بنابراین، علاقه برندها این است که تصویر خود را با آن تأثیرگذاران مرتبط کنند و با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند. به این ترتیب، فالوورها به برندهایی که اینفلوئنسرها تایید می کنند نیز اعتماد می کنند.
چگونه اینفلوئنسرهای خوب را استخدام می کنید؟
اکنون باید بدانید که چگونه اینفلوئنسرهای خوب را برای کمپین های خود استخدام کنید. بیایید به چند نکته برای ورود موفقیت آمیز برند شما به دنیای اینفلوئنسر مارکتینگ نگاه کنیم.
۱.روی تعداد فالوورها تمرکز نکنید
تعداد فالوورهای اینفلوئنسرها معمولاً توجه برندهایی را به خود جلب می کند که می خواهند از دامنه بالقوه کمپین های خود مطلع شوند. با این حال، داشتن مخاطب زیاد به این معنی نیست که یک اینفلوئنسر نرخ تعامل و قدرت نفوذ واقعاً خوبی دارد. هنگامی که به دنبال اینفلوئنسرها در بازار هستید، مهمتر این است که بفهمید آیا آنها به دنبال کنندگان خود اعتماد دارند، چگونه با آنها ارتباط برقرار میکنند و آیا واقعاً الهامبخش مخاطبان خود هستند یا خیر.
۲. تأثیرگذارانی را پیدا کنید که با ارزش های برند شما همسو هستند
علاوه بر درک ارتباط اینفلوئنسرها با مخاطبان خود، ارزیابی عوامل ذهنی تری که در دسترس نیستند و تعداد تعامل نیز مهم است. به دنبال اینفلوئنسرهایی باشید که ارزش ها و اصولی با ارزش های برند شما همسو هستند. به یاد داشته باشید که وقتی با آنها شریک می شوید، تصویر آنها با برند شما مرتبط است. بنابراین، پیشینه و شهرت آنها را ارزیابی کنید تا متوجه شوید که آیا آنها با آنچه که نام تجاری شما نشان می دهد هماهنگ هستند یا خیر.
۳. تأثیرگذارانی را انتخاب کنید که برند و محصول شما را دوست دارند
ممکن است بدیهی به نظر برسد، اما توجه به این مهم است: با تأثیرگذارانی کار کنید که واقعاً برند و محصول شما را دوست دارند. مردم متوجه می شوند که یک توصیه برند واقعی است، زیرا اینفلوئنسر واقعاً آنچه را که مصرف می کند دوست داشته است. از سوی دیگر، اگر هیچ ارتباطی با محصول وجود نداشته باشد، محتوا معتبر به نظر نمی رسد. در این سناریو، اینفلوئنسر ممکن است اعتبار خود را از دست بدهد و قادر به اعمال قدرت نفوذ خود نباشد.
۴. فراتر از حباب خود بروید
بسیاری از اینفلوئنسرها قدرت درون یک جایگاه دارند. حتی ممکن است آنها را نشناسید، هرگز نام آنها را نشنیده باشید، اما آنها پیروان وفاداری دارند که می توانند برای برند شما و خریداران بالقوه محصولات شما جالب باشند. بنابراین مراقب باشید که فقط در حباب اینترنت خود باقی نمانید. اینفلوئنسرها را از دیدگاه شخصیت خریدار خود تحلیل کنید و بفهمید کدام پروفایل برای آنها مهم است. اسامی تاثیرگذارتر از آنچه فکر می کنید وجود دارد.
۵. شهرت اینفلوئنسرها را تحقیق کنید
اینفلوئنسر بودن دیگر یک سرگرمی نیست. برای بسیاری از مردم، این یک حرفه است و به همین دلیل، نیاز به حرفه ای بودن دارد. اینفلوئنسرهای مطرح حتی با شرکت های رسانه ای که نماینده آنها در مذاکرات هستند کار می کنند. بنابراین، برای استخدام اینفلوئنسرهای خوب، شهرت آنها را در کمپین های گذشته بررسی کنید. دریابید که آیا آنها دستورالعمل های قرارداد را دنبال می کنند، آیا برای گفتگو و مذاکره در دسترس هستند یا اینکه آیا با برندهای دیگر مشکل داشته اند. این می تواند به شما کمک کند تا از مشکلات زیادی جلوگیری کنید.
۶. بدانید کدام کانال ها برای مخاطبان شما مهم هستند
مهمتر از دانستن محبوبترین کانالها این است که بدانید کدام کانالها برای مخاطبان شما جذابتر هستند. همچنین توجه داشته باشید که اینفلوئنسرها در کدام کانال ها ارتباط بیشتری دارند. برای مثال ممکن است برخی در اینستاگرام به خوبی شناخته شوند. اما اگر نیاز دارید که دسترسی خود را در توییتر افزایش دهید زیرا مخاطبان شما در آنجا هستند، باید به دنبال تأثیرگذارهای مرتبط در این شبکه اجتماعی باشید.
۷. استراتژی و بودجه مشخصی برای اینفلوئنسر مارکتینگ داشته باشید
اگر میخواهید در مورد اینفلوئنسر مارکتینگ جدی باشید، باید یک استراتژی و بودجه اختصاصی برای اینفلوئنسرها در استراتژی کلی برند داشته باشید. معمولاً شرکتها فقط از یک اینفلوئنسر دعوت میکنند تا در کمپینهای یکباره بدون ارتباط با برند و مخاطبان شرکت کنند.
با این حال، زمانی که نام کسب و کار با یک پیشنهاد قوی که دارای یک استراتژی است، به تأثیرگذار می رسد، مشارکت بسیار مهم تر می شود .بسیاری از اوقات، این نوع مشارکت منجر به تبدیل شدن افراد تأثیرگذار به سفیران برند می شود . اساساً آنها چهره برند می شوند و رابطه طولانی تر و عمیق تری با آن ایجاد می کنند و ارتباط عاطفی قوی تری با مصرف کنندگان ایجاد می کنند.
۸. احتمالات مختلف را در نظر بگیرید
اینفلوئنسر مارکتینگ از آن دسته از اینفلوئنسرهایی سرچشمه گرفت که تولیدکنندگان محتوا در اینترنت هستند. با این حال، مفهوم اینفلوئنسرهای دیجیتال گسترده تر شده است و در حال حاضر بسیاری از شخصیت های دیگر را شامل می شود. در سال های اخیر، انواع جدیدی از اینفلوئنسرها ظهور کرده اند و می توانند بخشی از کمپین های شما باشند.
جمع بندی
اکنون برخی از آمارهای اصلی اینفلوئنسر مارکتینگ را میشناسید که قدرت این استراتژی را اثبات میکنند و میدانید که چگونه اینفلوئنسرهای خوبی را برای کمپینهای خود استخدام کنید. به خاطر داشته باشید، این بازار به طور مداوم در حال تحول است و استراتژیها، کانالها و پروفایلهای جدید به طور مرتب وارد صحنه میشوند. بنابراین، همیشه مراقب داده ها و آمار اینفلوئنسر مارکتینگ باشید تا سیر تحول این روند را دنبال کنید.
انتهای مطلب/ منبع
توسط علیرضا روهنده | شهریور 6, 1402 | تحلیل استراتژیک کسب و کار
برای اینکه یک کسب و کار بادوام در نظر گرفته شود، دو مرحله مهم وجود دارد: مرتبط بودن و انعطاف پذیری. بیایید این دو عامل حیاتی را بررسی کنیم. مرتبط بودن و انعطافپذیری با هم، قابلیتهای کلیدی برای تولید یک کسب و کار با دوام قابل پیشبینی هستند.
ارتباط
ارتباط توانایی ارتباط با نیازها و خواسته های مشتری و بازار و هدف یک کسب و کار است. مرتبط بودن را به عنوان داشتن یک مدل کسب و کار متمرکز بر مشتری قوی در نظر بگیرید که در یک برند قوی منعکس شده و فروش جدید و تکراری ایجاد می کند. مرتبط بودن عامل اصلی تمایز است که باعث می شود یک مدل کسب و کار کار کند. تابآوری را توانایی واکنش مداوم به تغییرات، چالشها، شکستها و فرصتهای جدید بهموقع در نظر بگیرید. این نشان دهنده داشتن توانایی بی وقفه برای محافظت از مدل های کسب و کار فعلی و برنامه ریزی شده و رشد بر اساس برنامه است.
مرحله اول: یک کسب و کار باید مرتبط باشد و مرتبط بماند
ما میتوانیم این را با میزان دنبالکردن مشتری از شهرت برند یک کسب و کار اندازهگیری کنیم. کلید رشد یک کسب و کار، نیاز به مرتبط بودن آن است دانستن آن است. در این دنیای به سرعت در حال تغییر، کسب و کار مرتبط بودن به معنای تنظیم مداوم و یا تأثیرگذاری بر تغییرات با محصولات یا خدمات مخرب است. مرتبط بودن حالتی از وجود است که می تواند یک چرخه عمر کوتاه مدت داشته باشد، یا زمانی که مدیریت شود و تأثیرگذار مهمی بر دوام در نظر گرفته شود، می تواند ارزش پایدار داشته باشد .
مرحله دوم: یک کسب و کار باید انعطاف پذیر باشد برای داشتن قدرت ماندگاری در طول سال
این امر مستلزم توانایی پاسخگویی سریع به تغییرات، چالش ها و فرصت ها با استراتژی ها و تاکتیک های معتبر و به موقع است. یک سازمان ستارهای آگاه که به صورت گروهی کار میکند، فرمول لازم برای ایجاد و حفظ ظرفیت برای تغییرات متحولکننده است.
عامل مهم شماره ۲: تاب آوری
تاب آوری توانایی درک، انطباق و پاسخ استراتژیک و تاکتیکی به جهان در حال تغییر و گسترش در طول زمان است. بیایید تابآوری را بهعنوان آمادهسازی برای تداوم هدف، چشمانداز، مأموریت و اهداف کسب و کار در سال به سال تعریف کنیم. تاب آوری نتیجه عملکرد برنامه ریزی شده برای دستیابی به هدف در آینده است. این مستلزم داشتن اجزای عملیاتی به طور مداوم برای دستیابی و یا فراتر از برنامه ها و انتظارات عملکرد است. توسعه کسب و کار که با این تعریف انعطافپذیری مطابقت دارد، تداوم استراتژیک سال به سال و توانایی تغییر سازنده در جهت استراتژیک را ایجاد میکند که معمولاً محوری نامیده میشود.
انعطاف پذیری مستلزم توانایی تنظیم مجدد جهت کسب و کار بدون توجه به منبع تغییر یا اختلال است.
انعطافپذیری فقط تولید مدلهای کسب و کار قابل دوام در سال نیست. تاب آوری همچنین یک قابلیت ضروری برای مدیریت ریسک است، یک قابلیت ضروری برای اطمینان از تداوم کسب و کار است. انعطافپذیری کسب و کار شامل قابلیتهای بازیابی از مواردی مانند بلایای طبیعی، تغییر مقررات دولتی، ناآرامیهای اجتماعی، رکود شدید اقتصادی و بیماریهای همهگیر میشود که باعث اختلال در کسب و کار خدمات میشود که نیاز به حفظ و بازسازی دارند.
یکی از معیارهای ارزیابی قدرت طرح کسب و کار، میزان انعطاف پذیری تداوم کسب و کار است که در برنامه گنجانده شده است. آماده سازی مدیریت ریسک (RMP) برای محافظت از منافع ذینفعان، شهرت برند و سایر عواملی که بر ارزش کسب و کار و تکمیل ماموریت یک کسب و کار تأثیر می گذارد، ضروری است. انعطافپذیری را میتوان با طراحی برنامههای استراتژیک به طرق مختلف حفظ کرد که برای هر صنعتی که کسب و کار شما قصد فعالیت دارد مناسب باشد.
- کسب و کار مخابراتی بر افزونگی قابلیت های مخابراتی تاکید دارد.
- شرکت ها اغلب مسیرهای زنجیره تامین جایگزین را برای اطمینان از خطوط لوله کافی توسعه می دهند. سرمایه گذاران بالقوه می خواهند این احتمال را ببینند.
- شرکت های نرم افزاری قابلیت تکثیر داده ها را به عنوان قابلیت پشتیبان ارائه می دهند.
انعطافپذیری زمانی اتفاق میافتد که برنامهریزی دائمی را دنبال کنید و ابتکارات بهبود مستمر و همچنین شیوههای کارآمد عملیاتی کسب و کار را دنبال کنید. تاب آوری استراتژیک به بهترین وجه با آمادگی برای کار با قابلیت تنظیم مجدد دائمی انعطاف پذیر برای مواجهه با تغییرات، چالش ها و فرصت ها به موقع حفظ می شود.
جمع بندی
اصول و اقدامات برنامه ریزی دائمی و بهبود مستمر نشان دهنده “چسب” مورد نیاز یک کسب و کار مرتبط و انعطاف پذیر و بنابراین در نهایت در مسیر دوام قابل توجیه است. این امکان را برای داشتن برنامههای مهاجرت موجه فراهم میکند تا بهطور ایمن از مدلهای کسب و کار معمولی یا با طراحی یا به دلیل نیاز رقابتی عبور کنند.
انتهای مطلب/ منبع
توسط علیرضا روهنده | مرداد 14, 1402 | تحلیل استراتژیک کسب و کار
یوگی برا یک بار گفت: “آینده آن چیزی نیست که قبلا بود.” اگرچه این نقل قول ساده تر از همیشه به نظر می رسد. بسیاری از ufs احساس می کنند که آینده سریعتر از گذشته به اینجا می رسد. این روزها، به دلیل فناوریهای جدید، طرحهای کسب و کار نوآورانه، ادغامها و غیره، بازارها تقریباً یک شبه میتوانند متحول شوند.
همانطور که مدیریت ریویو اخیرا گزارش داده است، “هیچ شرکتی نمی تواند خود را از نیاز به رویارویی با اساسی ترین چالش های استراتژی امروزی تلقیح کند: چگونگی پیش بینی و تفسیر تغییر در بازار و اطراف آن، و چگونگی استفاده از آن تغییر به سمت استراتژی های برنده.” به نظر می رسد که تعداد فزاینده ای از شرکت ها برای کمک به آنها به آینده پژوهان روی می آورند.
البته، تلاش برای پیشبینی وقایع در دنیای پرتلاطم امروزی، مملو از دشواری است و اگر شرطبندیهای کسب و کار بیش از حد روی یک پیشبینی قرار بگیرند، به خطر میافتد. نمونههای زیادی از پیشبینیها وجود دارد که در نگاهی به گذشته، کاملاً احمقانه به نظر میرسند. به گفته مجله فوربس ، با این وجود، برخی از آینده پژوهان مهارت های پیش بینی خود را ثابت کرده اند . گزارش می دهد که در سال ۱۹۸۰، ادوارد کورنیش، رئیس انجمن جهانی آینده، ۲۹ پیش بینی برای ۲۰ سال آینده منتشر کرد. یازده مورد از پیشبینیهای او به حقیقت پیوست و هشت مورد دیگر بهطور بحثبرانگیزی نزدیک شدند.
برخی از استراتژیست های کسب و کار، از جمله متخصصان منابع انسانی، اخیراً شروع به کمک گرفتن از آینده پژوهان کرده اند. به عنوان مدیر منابع انسانیمجله گزارش می دهد، “آینده پژوهان اهداف مدیر تنوع را روشن می کنند، در دسترس بودن آینده مهارت های مورد نیاز را ارزیابی می کنند، رهبران کسب و کار را پشت چشم انداز مشترک همسو می کنند و مسیر جدیدی را برای بخش منابع انسانی تعیین می کنند، در حالی که مدیران منابع انسانی را در لبه های پیشرفته رها می کنند. چه چیزی در آینده نهفته است.”
سایر گروه های منابع انسانی نیز بر آینده تمرکز می کنند. یکی از آنها انجمن آتی منابع انسانی است که هدف مشخص شده آن مطالعه روندها و موضوعاتی است که می تواند بر ۲۰ شرکت عضو تأثیر منابع انسانی داشته باشد. انجمن با کارشناسان منتخب قرارداد می بندد و عضویتی دارد که فقط با دعوت است.
شرکت بین المللی راکول کمیته خود را برای بررسی محیط برای روندهایی که می تواند بر تجارت آن تأثیر بگذارد ایجاد کرده است. این کمیته با آینده پژوهان حرفه ای کار می کند که چکیده های دوره ای و سایر مطالب را با اعضای کمیته به اشتراک می گذارند. سپس گروه در مورد اهمیت برخی روندها، چگونگی توسعه آنها، چگونگی تأثیرپذیری شرکت و نحوه آماده سازی خود وارد گفتگو می شود. نکته این است که روی آینده های جایگزین مختلف نظارت داشته باشیم.
احتمالاً شناخته شده ترین و سریع ترین تکنیک آینده پژوهان برنامه ریزی سناریو است. مدیریت ریویو گزارش میدهد، «با قضاوت بر اساس تعداد و تنوع شرکتهایی که مایل به ارائه کار سناریویی خود در کنفرانسهای عمومی هستند. از جمله شرکتهایی مانند Dow Corning، Shell Oil، زیراکس، AT&T، Baxter Healthcare، Sprint، Motorola و غیره به نظر میرسد. می توان گفت که سناریوها به سرعت در حال تبدیل شدن به بخشی از ابزار استاندارد استراتژی در بسیاری از شرکت های پیشرو هستند.
پیر واک، یکی از پیشگامان این حوزه که در سال ۱۹۹۷ درگذشت، برنامهریزی سناریو را به عنوان “رشتهای برای کشف مجدد قدرت کارآفرینی اولیه آیندهنگری خلاق در زمینههای تغییرات شتابان، پیچیدگی بیشتر و عدم اطمینان واقعی” تعریف کرد. در اصل، سناریوها داستان هایی درباره آینده های احتمالی هستند. بر خلاف پیشبینی سنتی، برنامهریزی سناریو بر پیشبینی خطی زمان حال برای پیشبینی آینده تکیه نمیکند. احتمال ناپیوستگیهای شدید مانند فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را در نظر میگیرد و مجموعهای از داستانهای جایگزین در مورد اینکه آینده چگونه خواهد بود را ایجاد میکند. هدف پیشبینی آینده نیست، بلکه این است که مدیران را وادار کنیم تا مفروضات خود را در مورد استراتژی شرکت به چالش بکشند. وقتی خوب انجام شود، به آنها کمک می کند تا احتمالاتی را پیش بینی کنند که در غیر این صورت ممکن است نادیده بگیرند.
سناریوها همچنین می توانند ابزاری برای کمک به متخصصان منابع انسانی در پیش بینی تغییرات در حوزه خود باشند. برای مثال، مجله Training & Development ، دسامبر گذشته مقالهای منتشر کرد که در آن چهار سناریو از چگونگی پیشرفت حرفه توسعه منابع انسانی (HRD) در طول پنج تا هفت سال آینده را به تفصیل شرح داد. در یک سناریو، اکثر سازمانها مدل سازمانی شبدری چارلز هندی را تطبیق میدهند، که در آن هسته کوچکی از کارکنان ضروری توسط کارگران موقت و قراردادی احاطه شدهاند. سناریوی دیگری وضعیت HRD را در صورت انجام کارهای بیشتر از راه دور، با استفاده از فناوریهای جدید برای تعامل در محیطهای مجازی، تصور میکند.
این امکان وجود دارد که برنامه ریزی سناریو روزی جایگزین استراتژی های دیگر برای تصور آینده، مانند شبیه سازی های کامپیوتری، شود یا حداقل به طور موثر تکمیل شود. با این حال، تا زمانی که افراد کسب و کارها مجبور به رقابت با یکدیگر در یک بازار پویا باشند، بعید است که تمایل اساسی برای پیشبینی رویدادهای آینده از بین برود.
انتهای مطلب/ منبع
توسط علیرضا روهنده | بهمن 29, 1401 | تحلیل استراتژیک کسب و کار, مارکتینگ
قبل از اینکه بروس دولین هندرسون در ۱ ژوئیه ۱۹۶۳ درهای گروه مشاوره بوستون را باز کند، مفهوم رقابت بهندرت در فرهنگ کسب و کار آمریکا وجود داشت، چه برسد به استراتژی. شرکتهای بزرگ و موفقی حضور داشتند اما بااینحال، این شرکتها در مورد سه دستورالعمل کلاسیک استراتژی: مشتریان، هزینهها و رقبای خود، در سطح بالا و بهصورت تحلیلی و دقیق فکر نمیکردند.
قبل از BCG، مک کینزی و بین، کسانی که صاحب مشاغل در آمریکا بودند عموماً “استراتژی” را بهعنوان چیزی مختص به ژنرالها و کمپینهای سیاسی نادیده میگرفتند. اولین مشاوران مدیریت آن را تغییر دادند. با پیچیدهتر شدن و جهانیشدن تجارت در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، مشاورهها روشهای پیشرفته تحقیقات بازار و تجزیهوتحلیل داده ها و همچنین دسترسی به متخصصان دانشگاهی و صنعتی را بر چالشهای اصلی تجارت تحمیل کردند. آنها به شرکتها کمک کردند تا زنجیرههای تأمین کارآمدتری بسازند، موقعیت محصولات خود را بهبود بخشند، مشخص کنند که از کدام بازارها خارج شوند و کدام وارد شوند و…
این مشاورهها پیشگام بسیاری از ابزارها و چارچوبهای اصلی هستند که امروزه نیز برای توسعه استراتژی شرکت استفاده میشود: ماتریس ۲ × ۲، منحنی تجربه، نمودارهای SWOT (نقاط قوت، ضعفها، فرصتها، تهدیدها)، پنج نیروی پورتر و…
با موفقیت، BCG، مک کینزی و بین شروع به استخدام درخشانترین و فنیترین دانش آموزان مدرسه تجاری کردند؛ و MBA، برای اولین بار، یک انتخاب شغلی واقعاً قابلاحترام شد. بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۵، تعداد MBA های اعطاشده در سال از ۲۵،۰۰۰ به ۹۰،۰۰۰ افزایش یافت.
امروزه تقریباً ۲۰۰،۰۰۰ دانشجو هرسال در ایالاتمتحده از MBA فارغالتحصیل میشوند. ارزش استراتژی اکنون برای هر شرکتی آشکار است. مک کینزی در سال ۲۰۱۸ حدود ۱۰ میلیارد دلار، BCG حدود ۷.۵ میلیارد دلار و بین حدود ۴.۵ میلیارد دلار درآمد داشته است و هرکدام هنوز در حال رشد هستند.
از یک منظر، موقعیت مشاوره مدیریت بهعنوان یک صنعت هرگز از امنیت زیادی برخوردار نبوده است؛ اما همانطور که مشتریان آنها همیشه در معرض تهدید بازیکنان و فناوریهای جدید هستند، مشاوران نیز از نیروهای اختلال مصون نیستند.
انتهای مطلب/