توسط علیرضا روهنده | اردیبهشت ۵, ۱۴۰۳ | تحلیل استراتژیک کسب و کار, مدیریت, مشاوره
مشاوره مدیریت فرآیند کسب و کار می تواند گامی متحول کننده برای سازمان شما باشد. در چشمانداز کسبوکار در حال تحول امروز، کسبوکارها دائماً به دنبال راههایی برای بهبود کارایی، افزایش سود و رقابتی ماندن هستند. اینجاست که یک مشاور مدیریت کسب و کار، متخصص در مشاوره مدیریت فرآیند کسب و کار، وارد میدان می شود. آنها فرآیندها را تجزیه و تحلیل و بهینه می کنند، گردش کار را بهبود می بخشند و استراتژی هایی را برای هدایت موفقیت سازمانی در محیط کسب و کار پویا پیاده سازی می کنند.
مشاوران مدیریت کسب و کار متخصصانی هستند که در تجزیه و تحلیل عملیات یک شرکت، شناسایی ناکارآمدی ها و توسعه استراتژی هایی برای بهبود تخصص دارند. آنها چشم انداز تازه، تخصص صنعت، و انبوهی از تجربه را به میز می آورند. چه یک استارتآپ کوچک یا یک شرکت بزرگ، یک مشاور میتواند بینشهای ارزشمندی را ارائه دهد تا به شما در رسیدن به اهدافتان کمک کند.
در این وبلاگ، ما به دنیای مشاوران مدیریت کسب و کار می پردازیم، نقش، مزایا، و نحوه انتخاب مشاور مناسب برای نیازهای خاص خود را بررسی می کنیم. در پایان این مقاله، درک بهتری از این که چگونه این متخصصان می توانند تأثیر قابل توجهی بر موفقیت کسب و کار شما داشته باشند، خواهید داشت.
مشاوره مدیریت کسب و کار چیست؟
مشاوره مدیریت یک سرویس حرفه ای است که به سازمان ها اعم از بزرگ و کوچک کمک می کند تا مشکلات پیچیده تجاری را حل کرده و عملکرد کلی خود را بهبود بخشند. این مشاوران که اغلب به عنوان مشاور مدیریت یا صرفاً «مشاور» نامیده میشوند، در زمینههای مختلف کسبوکار، مانند استراتژی، عملیات، فناوری و مالی، متخصص هستند.
مشاوران مدیریت برای تجزیه و تحلیل عملیات جاری، شناسایی ناکارآمدی ها و توصیه استراتژی هایی برای بهبود، با مشتریان همکاری نزدیک دارند. آنها بینش های ارزشمندی را ارائه می دهند، برنامه های عملیاتی را توسعه می دهند و راهنمایی هایی را برای کمک به شرکت ها برای دستیابی به اهداف خود و هدایت چالش ها ارائه می دهند. مشاوران را می توان برای طیف گسترده ای از پروژه ها، از افزایش کارایی عملیاتی گرفته تا توسعه استراتژی های رشد یا اجرای فناوری های جدید، استخدام کرد.
یکی از نقاط قوت کلیدی مشاوره مدیریت، دیدگاه بیرونی آن است. مشاوران ایدههای تازه و بهترین شیوهها را از صنایع مختلف به ارمغان میآورند و به سازمانها در سازگاری و نوآوری کمک میکنند. آنها به عنوان مشاوران قابل اعتماد عمل می کنند و با مشتریان خود برای ایجاد تغییرات مثبت و دستیابی به موفقیت پایدار همکاری می کنند. در یک چشم انداز تجاری که به سرعت در حال تحول است، مشاوره مدیریت یک منبع ارزشمند برای شرکت هایی است که به دنبال رشد و رقابت هستند.
مشاور مدیریت کسب و کار چه می کند؟
مشاور مدیریت نقشی اساسی در کمک به کسب و کارها در حل مشکلات پیچیده و بهبود عملکرد کلی ایفا می کند. این متخصصان برای ارائه مشاوره و توصیه های تخصصی به سازمان هایی که به دنبال افزایش کارایی، سودآوری و موقعیت استراتژیک خود هستند، استخدام می شوند.
مشاوران مدیریت پروژه های خود را با تجزیه و تحلیل کامل عملیات مشتری، از استراتژی سطح بالا تا فرآیندهای روزمره، آغاز می کنند. آنها ناکارآمدی ها، زمینه های بهبود و فرصت های رشد را شناسایی می کنند. این تجزیه و تحلیل با توسعه یک استراتژی یا برنامه اقدام مناسب دنبال می شود که می تواند شامل تغییرات در ساختار سازمانی، گردش کار، پذیرش فناوری یا تخصیص منابع باشد.
مشاوران همچنین از نزدیک با تیم های مشتری کار می کنند تا اطمینان حاصل کنند که تغییرات توصیه شده به طور موثر اجرا می شوند. آنها ممکن است آموزش ارائه دهند، کارگاه های آموزشی را تسهیل کنند، یا حمایت مستمری را ارائه دهند تا تضمین کنند که سازمان می تواند در طول زمان پیشرفت ها را حفظ کند و از آنها بهره مند شود.
در اصل، مشاوران مدیریت دیدگاههای تازه، تخصص صنعت و مهارتهای حل مسئله را برای کسبوکارها به ارمغان میآورند و آنها را چابکتر، رقابتیتر و مجهزتر میکنند تا چالشهای چشمانداز کسبوکار مدرن را پشت سر بگذارند.
مشاوران مدیریت کسب و کار و تحلیلگران کسب و کار چیست؟
تحلیلگران کسب و کار و مشاوران مدیریت حرفه ای هستند که نقش های مهمی در کمک به کسب و کارها برای بهبود عملیات، استراتژی ها و عملکرد کلی خود ایفا می کنند.
تحلیلگران کسب و کار متخصصی در تجزیه و تحلیل فرآیندها، سیستم ها و داده های یک سازمان برای شناسایی زمینه های بهبود هستند. آنها فاصله بین نیازهای تجاری یک شرکت و قابلیت های فناوری اطلاعات آن را پر می کنند. آنها داده ها را جمع آوری و تفسیر می کنند، گزارش های دقیق ایجاد می کنند و راه حل هایی را برای افزایش کارایی، کاهش هزینه ها و دستیابی به اهداف استراتژیک توصیه می کنند. تحلیلگران تجاری نیز در پیاده سازی و نظارت بر این پیشرفت ها کمک می کنند.
از سوی دیگر، مشاوران مدیریت، توصیه های استراتژیک را به مدیران ارشد ارائه می دهند. آنها با سازمان ها برای شناسایی مشکلات، فرصت ها و توسعه استراتژی هایی برای رسیدگی به آنها کار می کنند. مشاوران مدیریت اغلب یک چشم انداز تازه و خارجی ارائه می کنند که دانش و بهترین شیوه های صنعت را به همراه دارد. آنها بر تصمیم گیری در سطح بالا تمرکز می کنند، به سازمان ها کمک می کنند تا با بازارهای در حال تغییر سازگار شوند، فرآیندها را ساده کرده و مزیت رقابتی خود را افزایش دهند.
تحلیلگران کسب و کار بر بهبود فرآیندها و سیستم های داخلی تمرکز می کنند، در حالی که مشاوران مدیریت راهنمایی های استراتژیک را برای افزایش عملکرد و رقابت کلی سازمان ارائه می دهند. هر دو حرفه دارایی های ارزشمندی برای شرکت هایی هستند که به دنبال پیشرفت در چشم انداز تجاری پویای امروزی هستند.
ویژگی های بهترین شرکت های مشاور مدیریت کسب و کار
در اینجا ۳ ویژگی مهمی که یک شرکت مشاور مدیریت کسب و کار خوب باید داشته باشد آورده شده است.
- مقرون به صرفه بودن
هنگام استخدام یک مشاور مدیریت کسب و کار، مطمئن شوید که هزینه آن خیلی بالا نیست. درعوض، یک شرکت مقرون به صرفه که کمک مجازی اختصاصی و تمام وقت ارائه می دهد، باید مورد علاقه شما باشد.
- صنعت گرا
با توجه به انتظارات و الزامات شما، بهترین مشاور مدیریت کسب و کار خدمات صنعت محور را ارائه می دهد. شرکت یا فرد باید واقعاً دیپلماتیک باشد.
- نتیجه گرا
یک شرکت با تجربه همیشه نتیجه گرا است. اینها تضمین می کنند که زمان شما به طور مؤثر و مؤثر مدیریت می شود. بنابراین، می توانید بین زندگی شخصی و کاری خود تعادل برقرار کنید.
درآمد تحلیلگران کسب و کار و مشاوران مدیریت چقدر است؟
در دنیای کسب و کار، متخصصانی مانند تحلیلگران کسب و کار و مشاوران مدیریت نقش های حیاتی در کمک به سازمان ها در تصمیم گیری آگاهانه، ساده سازی عملیات و رشد را ایفا می کنند. در نتیجه، این موقعیت ها اغلب با بسته های جبرانی جذاب ارائه می شوند. با این حال، درآمد دقیق می تواند به طور قابل توجهی بر اساس عواملی مانند تجربه، مکان و صنعت خاص متفاوت باشد.
تحلیلگران کسب و کار
تحلیلگران تجاری معمولاً حقوق رقابتی دریافت می کنند. موقعیت های سطح ورودی ممکن است بسته به منطقه، حقوقی از ۵۰۰۰۰ دلار تا ۸۰۰۰۰ دلار در سال ارائه دهند. با چند سال تجربه، می توانید انتظار داشته باشید که حقوق به محدوده ۸۰۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰۰ دلار افزایش یابد. تحلیلگران ارشد کسب و کار با تجربه و تخصص گسترده می توانند سالانه بیش از ۱۲۰۰۰۰ دلار درآمد داشته باشند که برخی از آنها حتی به درآمد شش رقمی می رسند.
مشاوران مدیریت: مشاوران مدیریت، به ویژه آنهایی که برای شرکت های معتبر کار می کنند، اغلب غرامت قابل توجهی را دریافت می کنند. حقوق اولیه می تواند از ۷۰۰۰۰ دلار تا ۱۰۰۰۰۰ دلار متغیر باشد، اما مشاوران با تجربه می توانند به میزان قابل توجهی بیشتر درآمد داشته باشند. مشاوران ارشد یا متخصص به راحتی می توانند از ۱۵۰۰۰۰ دلار فراتر بروند و حتی ممکن است به شش رقم بالا یا بیشتر برسند. علاوه بر این، مشاوران ممکن است جوایز عملکرد، اشتراک در سود و سایر امتیازات را دریافت کنند.
توجه به این نکته مهم است که این ارقام تقریبی هستند و می توانند بر اساس عواملی مانند مکان، شرکت، صنعت و مجموعه مهارت ها و صلاحیت های فرد، بسیار متفاوت باشند. بنابراین، توصیه میشود در مورد دامنههای حقوق و دستمزد خاص با شرایط خود تحقیق کنید تا تصویر دقیقتری از درآمدهای بالقوه در این حرفهها به دست آورید.
نحوه ارزیابی کیفیت و تاثیر یک مشاور فرآیند کسب و کار
مشاور مدیریت فرآیند کسب و کار حرفه ای است که به سازمان ها کمک می کند تا کارایی، بهره وری و عملکرد خود را با تجزیه و تحلیل و طراحی مجدد فرآیندهای تجاری خود بهبود بخشند. کیفیت و تاثیر یک مشاور فرآیند کسب و کار را می توان با در نظر گرفتن معیارهای زیر ارزیابی کرد:
تجربه و تخصص: یک مشاوره مدیریت فرآیند کسب و کار خوب باید از یک روش سیستماتیک و ساختارمند برای انجام تجزیه و تحلیل، طراحی، اجرا و ارزیابی فرآیند کسب و کار استفاده کند. آنها همچنین باید یک رویکرد مشارکتی و انعطاف پذیر برای کار با مشتری و سایر ذینفعان در طول چرخه عمر پروژه اتخاذ کنند.
نتایج و نتایج: یک مشاوره مدیریت فرآیند کسب و کار خوب باید نتایج و نتایج ملموس و قابل اندازه گیری را ارائه دهد که با اهداف و انتظارات مشتری هماهنگ باشد. آنها همچنین باید اسناد و گزارش های واضح و مختصر را برای نشان دادن ارزش و تأثیر کار خود ارائه دهند.
روش شناسی و رویکرد: یک مشاوره مدیریت فرآیند کسب و کار خوب باید از یک روش سیستماتیک و ساختارمند برای انجام تجزیه و تحلیل، طراحی، اجرا و ارزیابی فرآیند کسب و کار استفاده کند. آنها همچنین باید یک رویکرد مشارکتی و انعطاف پذیر برای کار با مشتری و سایر ذینفعان در طول چرخه عمر پروژه اتخاذ کنند.
نقش و مسئولیت های یک مشاور فرآیند کسب و کار
تجزیه و تحلیل وضعیت فعلی فرآیندهای کسب و کار و شناسایی شکاف ها، ناکارآمدی ها و فرصت های بهبود. این شامل جمع آوری و بررسی داده ها، مصاحبه با سهامداران، نقشه برداری و مستندسازی فرآیندهای موجود، و ارزیابی عملکرد و کیفیت آنها است. برای طراحی وضعیت آینده فرآیندهای کسب و کار و پیشنهاد تغییرات، راه حل ها و توصیه هایی که عملکرد، کیفیت و رضایت مشتری را بهینه می کند. این شامل تعریف اهداف و مقاصد، طراحی فرآیندهای جدید، انتخاب بهترین شیوه ها و ابزارها، و ایجاد پرونده و طرح تجاری برای پروژه است.
برای اجرای تغییرات مشاوره مدیریت فرآیند کسب و کار و نظارت بر پیشرفت، نتایج و بازخورد پروژه. این شامل مدیریت مدیریت تغییر، ارتباطات و فعالیتهای آموزشی، اجرای فرآیندهای جدید، حل هر گونه مشکل یا خطر، و اطمینان از انطباق و همسویی پروژه با استراتژی و استانداردهای تجاری است. برای ارزیابی نتایج فرآیند کسب و کار و اندازه گیری تأثیر، مزایا و بازگشت سرمایه پروژه. این شامل جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها، انجام نظرسنجی و مصاحبه، مقایسه سناریوهای قبل و بعد، و گزارش و ارائه یافته ها و توصیه ها برای بهبود بیشتر است.
مهارت ها و صلاحیت های یک مشاور فرآیند کسب و کار
مشاور فرآیند کسب و کار حرفه ای است که جریان کار و عملیات یک سازمان را تجزیه و تحلیل، طراحی و بهبود می بخشد. مشاوره مدیریت فرآیند کسب و کار به مشتریان کمک می کند تا با بهینه سازی فرآیندها، کاهش هزینه ها، افزایش کارایی و افزایش رضایت مشتری به اهداف خود دست یابند.
برخی از مهارت ها و صلاحیت های مشاور فرآیند کسب و کار عبارتند از:
مدرک لیسانس یا بالاتر در مدیریت بازرگانی، مدیریت، مهندسی یا رشته های مرتبط.
گواهینامه یا آموزش در مشاوره مدیریت فرآیند کسب و کار، مانند Lean Six Sigma، BPMN، یا CBAP.
دانش قوی در مورد مدل سازی، تجزیه و تحلیل، بهبود و مستندسازی ابزارها و تکنیک های فرآیند کسب و کار.
سابقه اثبات شده از ارائه موفقیت آمیز پروژه های بهبود فرآیند کسب و کار برای مشتریان و صنایع مختلف.
ارتباطات عالی، ارائه، تسهیل و مهارت های بین فردی برای کار موثر با ذینفعان در تمام سطوح سازمان.
یک ذهنیت خلاق و نوآور برای پیشنهاد و اجرای راه حل های فرآیندی که نیازها و انتظارات مشتری را برآورده می کند
نگرش منعطف و سازگار برای مقابله با نیازها و محیط های در حال تغییر.
نتیجه
یک مشاور مدیریت کسب و کار می تواند کاتالیزور تغییر و رشد در سازمان شما باشد. آنها دارای تخصص برای بهینه سازی عملیات شما، بهبود نتیجه شما و حفظ کسب و کار شما در مسیر موفقیت هستند.
اگر به دنبال ارتقای عملکرد کسب و کار خود و ماندن در چشم انداز رقابتی امروز هستید، یک مشاور مدیریت کسب و کار را در نظر بگیرید. با راهنمایی آنها، نه تنها چالشها را بهطور مؤثرتری دنبال میکنید، بلکه شرکت خود را برای آیندهای روشنتر قرار میدهید. در برداشتن اولین گام برای تغییر کسب و کار خود تردید نکنید – با یک متخصص مشورت کنید که می تواند به شما در رسیدن به اهدافتان کمک کند.
سوالات متداول:
مشاوره مدیریت فرآیند کسب و کار چیست؟
مشاوره مدیریت فرآیند کسب و کار شامل راهنمایی متخصص برای بهینه سازی و ساده سازی فرآیندهای یک شرکت برای کارایی و اثربخشی است. مشاوران گردش کار را تجزیه و تحلیل می کنند، گلوگاه ها را شناسایی می کنند و راه حل ها را با استفاده از نرم افزار BPM پیاده سازی می کنند. هدف افزایش بهره وری، کاهش هزینه ها و بهبود عملکرد کلی کسب و کار از طریق بهبود فرآیندهای متناسب و برنامه ریزی استراتژیک است.
مشاور BPM چه می کند؟
مشاوره مدیریت فرآیند کسب و کار، گردش کار سازمانی را برای بهره وری بهینه می کند. آنها فرآیندهای جاری را تجزیه و تحلیل میکنند، گلوگاهها را شناسایی میکنند و راهحلهایی را برای عملیات کارآمد پیادهسازی میکنند. مشاوران BPM اغلب از فناوری برای خودکارسازی وظایف، تقویت همکاری و بهبود عملکرد کلی کسب و کار استفاده می کنند. تخصص آنها در همسویی فرآیندها با اهداف تجاری و تضمین بهبود مستمر برای موفقیت پایدار است.
مدل فرآیند کسب و کار مشاوره چیست؟
مدل فرآیند کسب و کار مشاوره شامل یک رویکرد سیستماتیک برای حل مسئله است. این شامل مراحلی مانند ارزیابی، تجزیه و تحلیل، طراحی راه حل، اجرا و ارزیابی است. مشاوران با مشتریان همکاری نزدیک دارند و از تخصص صنعت برای بهینه سازی گردش کار و دستیابی به اهداف سازمانی استفاده می کنند. این مدل یک تجربه مشاوره ساختاریافته و متناسب را تضمین می کند و کارایی و اثربخشی را در عملیات تجاری افزایش می دهد.
مشاوره مدیریت کسب و کار چه می کند؟
مشاوره مدیریت کسب و کار، راهنمایی های تخصصی را برای کسب و کارهایی که به دنبال بهبود عملیات، کارایی و عملکرد کلی هستند، ارائه می دهد. مشاوران فرآیندهای موجود را تجزیه و تحلیل می کنند، زمینه های بهبود را شناسایی می کنند و راه حل های استراتژیک را اجرا می کنند. آنها بینش هایی را در مورد ساختار سازمانی، استفاده از فناوری و شیوه های مدیریت ارائه می دهند و به کسب و کارها کمک می کنند تا منابع خود را برای رشد و موفقیت پایدار بهینه کنند.
تفاوت بین یک تحلیلگر کسب و کار و یک مشاور مدیریت چیست؟
یک تحلیلگر کسب و کار در درجه اول بر ارزیابی فرآیندها، سیستم ها و داده های یک سازمان برای شناسایی و رسیدگی به ناکارآمدی های عملیاتی تمرکز می کند. هدف آنها بهبود عملکردهای داخلی است. در مقابل، یک مشاور مدیریت توصیه های استراتژیک را برای بهبود عملکرد کلی سازمان ارائه می دهد/
توسط علیرضا روهنده | فروردین ۳, ۱۴۰۲ | مشاوره
راه اندازی یک کسب و کار کوچک یا متوسط به دلیل تعداد زیاد وظایفی که برای موفقیت لازم است، چالش برانگیز است. از حسابداری گرفته تا منابع انسانی و پشتیبانی فنی، تقریباً غیرممکن است که صاحبان مشاغل بتوانند همه این کارها را خودشان انجام دهند. اما به لطف سهولت استخدام مشاوران، آنها مجبور نیستند همه چیز را خودشان بفهمند. ما بررسی خواهیم کرد که یک مشاور کسب و کار چه می کند و چگونه می تواند به پیشرفت کسب و کار شما کمک کند.
مشاوره کسب و کار چیست؟
مشاوره کسب و کار حرفه ای با طیف گسترده ای از مهارت ها است که به صاحبان مشاغل در تلاش های خود کمک می کند. مشاوران به دلیل تحصیلات و تجربه قبلی آگاه هستند. علاوه بر این، مشاوران کسب و کار مشاوره مدیریتی را برای کمک به سازمانها برای بهبود عملکرد و کارایی خود ارائه میکنند. این متخصصان کسب و کارها را تجزیه و تحلیل می کنند و راه حل هایی را ایجاد می کنند و در عین حال به شرکت ها کمک می کنند تا به اهداف خود برسند. صاحبان مشاغل باید زمانی که به کمک یا دیدگاهی در مسیر انتخابی خود یا کاتالیزوری برای تغییر در شرکت خود نیاز دارند، مشاوران کسب و کار را استخدام کنند.
چرا یک مشاور کسب و کار استخدام کنیم؟
دلایل مختلفی وجود دارد که صاحبان مشاغل باید به استخدام مشاوران فکر کنند. مشاوران طیف گسترده ای از خدمات را ارائه می دهند که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- ارائه تخصص در یک بازار خاص
- شناسایی مشکلات
- تکمیل کادر موجود
- شروع تغییر
- ارائه عینیت
- آموزش و آموزش کارکنان
- انجام “کار نادرست”، مانند اخراج کارکنان
- احیای یک سازمان
- ایجاد یک کسب و کار جدید
- تأثیرگذاری بر افراد دیگر، مانند لابیگران
مشاور کسب و کار چه می کند؟
به طور کلی، سه مرحله از فرآیند یک مشاور کسب و کار وجود دارد: کشف، ارزیابی و اجرا.
۱. کشف
اولین قدم برای هر مشاور کسب و کار، مرحله کشف است، جایی که هدف کسب و کار شما است. یک مشاور کسب و کار خوب برای یادگیری هر چه بیشتر یک کسب و کار از صاحب و کارمندان وقت می گذارد. مشاور کارهای زیر را انجام خواهد داد:
- از امکانات خود بازدید کنید
- با هیئت مدیره و کارکنان دیدار کنید.
- امور مالی شرکت خود را تجزیه و تحلیل کنید.
- تمام مطالب شرکت را بخوانید.
- در طول مرحله کشف، مشاور کسب و کار جزئیات ماموریت شرکت و عملیات فعلی شما را کشف خواهد کرد.
۲. ارزیابی
هنگامی که مشاور کسب و کار درک عمیقی از شرکت شما ایجاد کرد، با هدف شناسایی جایی که نیاز به تغییر است، وارد مرحله ارزیابی می شود. این مرحله شامل شناسایی نقاط قوت و ضعف شرکت شما و همچنین مشکلات فعلی و قابل پیش بینی است.
- بررسی مشکلات ایجاد شده و شناسایی مشکلات جدید: مشاور باید مشکلاتی را که مالکان و مدیریت قبلاً شناسایی کرده اند، مطالعه کند. به دلیل عینی بودن، مشاوران می توانند مسائل جدید یا پیش بینی نشده را نیز مشخص کنند.
- یافتن راهحل: یک مشاور کسبوکار باید راهحلهایی را برای مشکلاتی که شناسایی میکند، استراتژیبندی کند و راههایی را برای سرمایهگذاری از فرصتها برای رشد کسبوکار، افزایش سود و افزایش کارایی ترسیم کند. به عنوان مثال، فرض کنید شرکت شما دارای بخش فروش به خصوص قوی است اما بخش بازاریابی ضعیفی دارد. این فرصتی است تا منابع بازاریابی خود را افزایش دهید و از کارکنان فروش خود سرمایه گذاری کنید.
دو عنصر حیاتی برای تمرکز بر روی این فرآیند وجود دارد: ارتباط و بازخورد.
ارتباط: در طول مرحله ارزیابی، کل تیم شما باید ارتباط شفاف و باز را با مشاور حفظ کند.
بازخورد: شما و اعضای تیمتان باید توصیه های مشاور کسب و کار را به عنوان انتقاد سازنده در نظر بگیرید. قرار نیست بازخورد مشاور شخصی باشد. در حالی که شما و کارمندانتان شخصاً به کسب و کار نزدیک هستید، این فقدان دیدگاه گسترده تر می تواند مانع تغییر و رشد مثبت شود. مشاور عینیت و دیدگاه تازه ای به ارمغان می آورد. البته، شما باید بازخورد و نظرات خود را به مشاور کسب و کار ارائه دهید، اما ذهن خود را برای ایده های جدید باز نگه دارید.
۳. اجرا
هنگامی که شرکت شما و مشاور در مورد یک برنامه به توافق رسیدند، مشاور باید وارد فاز سوم شود: مرحله بازسازی یا اجرای طرح. در این مرحله، مشاور بر روی دارایی های شما کار می کند و بدهی ها را حذف می کند. آنها همچنین پیشرفت طرح را زیر نظر دارند و در صورت نیاز آن را تنظیم می کنند.
انواع مشاوران کسب و کار
انواع مختلفی از مشاوران کسب و کار متخصص در جنبه های مختلف تجاری وجود دارد.
مشاوران استراتژی و مدیریت
مشاوران کسب و کار استراتژی و مدیریت میتوانند تخصص صنعت را به کسب و کار شما بیاورند تا به شما در مقیاسبندی، به دست آوردن فرصتهای جدید و افزایش درآمد کمک کنند.
مشاوران با تمرکز بر استراتژی و مدیریت می توانند به کسب و کار شما در انجام کارهای زیر کمک کنند:
- به بازارهای جدید گسترش دهید یا آگاهی را در بازار فعلی خود افزایش دهید.
- مدل کسب و کار خود را مجددا سازماندهی کنید تا یک استراتژی مقرون به صرفه ایجاد کنید.
- قابلیت های کسب و کار خود را افزایش دهید.
- یک سرمایه گذاری تجاری جدید به دست آورید.
- با کسب و کار دیگری ادغام شوید یا ساختار کسب و کار خود را تغییر دهید.
- در دوران گذار به عنوان مدیریت میانی بایستید.
مشاوران عملیات
مشاوران تجاری که در عملیات تخصص دارند می توانند به شما در بهبود فرآیندهای روزمره کمک کنند. این مشاوران کسب و کار موجودی مدل کسب و کار فعلی شما را تهیه می کنند و بهترین راه را برای تولید همان نتایج با کیفیت بالا در کسری از هزینه و زمان پیدا می کنند. این مشاوران همچنین از طریق کنترل کیفیت و درک نحوه تنظیم و بهینه سازی تولید خود برای نتایج بهتر کمک می کنند.
مشاوران مالی
یک مشاور مالی می تواند دامنه وسیع تری از سلامت مالی کسب و کارتان را به شما نشان دهد . آنها عمدتاً در تصمیم گیری های سرمایه گذاری کمک می کنند و به شما کمک می کنند تا بهترین راه را برای رسیدگی به دارایی ها و بدهی های کسب و کار خود بیابید. مشاوران مالی ممکن است حتی تخصص های بیشتری از جمله برنامه ریزی مالی و مشاوره کسب و کار شما در مورد مالیات، هزینه های روزانه و بهترین برنامه های بازنشستگی داشته باشند.
مشاوران منابع انسانی
بهترین شرکت های برون سپاری منابع انسانی و پیمانکاران مستقل منابع انسانی می توانند به شما در انجام وظایف منابع انسانی کمک کنند. این مشاوران می توانند وظایف روزانه منابع انسانی شما را بر عهده بگیرند، مانند جذب و حفظ کارمندان، پردازش حقوق و دستمزد ، انجام وظایف اداری و مدیریت عملکرد کارکنان.
مشاوران بازاریابی
مشاوران بازاریابی به کسبوکارها کمک میکنند تا نقاط قوت خود را بهعنوان یک برند شناسایی کنند و آنها را برای ایجاد آگاهی و در معرض دید برند گسترش دهند. چه کسب و کار شما به یک لوگوی جدید یا یک استراتژی رسانه اجتماعی نیاز داشته باشد، یک مشاور بازاریابی می تواند یک دارایی در گسترش دامنه کسب و کار شما باشد.
برخی از مزایای یک شرکت مشاوره عبارتند از:
- منابع گسترده
- تخصص چند حرفه ای
- یک برند معتبر با صدها مرجع
برخی از مزایای مشاوران فردی به شرح زیر است:
- توان مالی
- انعطاف پذیری در زمان بندی و مکان
- توانایی اختصاص کامل توجه آنها به پرونده شما
- اینکه آیا باید یک شرکت مشاوره یا فردی را انتخاب کنید بستگی به نیازهای تجاری و سبک کاری شما دارد.
نحوه انتخاب مشاور کسب و کار
انتخاب یک مشاور کسب و کار که متناسب با نیازهای کسب و کار شما باشد، می تواند تجربه دلهره آور باشد. چه به دنبال شخصی برای کمک به نیازهای استراتژی سطح بالا خود باشید یا به دنبال یک متخصص راه حل محور برای بهبود سئو یا فرآیندهای منبع یابی محصول خود باشید، ضروری است بدانید از کجا شروع کنید و آن را یک قدم بردارید.
۱. مشاور کسب و کار مناسب را پیدا کنید.
پیدا کردن مشاور تجاری مناسب ممکن است چالش برانگیزترین بخش برای مالک یا مدیریت باشد. مشاور باید به کار خود اشتیاق داشته باشد، میل به تعالی داشته باشد و به سازماندهی و جزئیات توجه داشته باشد. یافتن مشاوری ضروری است که در صنعت شما تخصص داشته باشد یا در مورد انواع مشکلاتی که کسب و کار شما با آن مواجه است، تجربه داشته باشد.
از شبکه موجود خود استفاده کنید. جستجوی خود را برای مشاور کسب و کار با استفاده از شبکه موجود خود شروع کنید. توصیه یک همکار، شریک یا صاحب کسبوکار دیگری که در موقعیت مشابهی بوده است، اغلب قابل اعتمادتر از بررسیها یا تمجیدهای عمومی است. از مخاطبین خود بپرسید که آیا کارشناسانی را در این زمینه می شناسند که می توانند به مشکل خاص شما کمک کنند.
بازارهای اختصاصی را کاوش کنید. بازارهای اختصاصی را کاوش کنید که می توانند به شما در یافتن مشاور بر اساس موضوع، بودجه و مکان کمک کنند. سایت های معروف عبارتند از Catalant، Graphite و Business Talent Group. در استفاده از پلتفرم های اجتماعی مانند لینکدین نیز تردید نکنید. توصیه های متعدد معمولاً نشانگر خوبی از تخصص یک مشاور بالقوه است.
۲. پتانسیل مشاور کسب و کار خود را بررسی کنید
سوال بپرس. اگر به یک توصیه شخصی تکیه می کنید، سؤالات مفصلی در مورد تجربه همکارتان، فرآیند مشاور و مهمتر از همه، نتایج کار مشاوره آنها بپرسید. همکاران شما میتوانند بینش منحصربهفردی از تأثیر بلندمدت پیروی از توصیههای مشاور بهجای دستاوردهای کوتاهمدت آنها به شما بدهند.
با سوابق و صلاحیت های مشاور آشنا شوید. به رزومه مشاور، سوابق تحصیلی و گواهینامه های مرتبط با صنعت خود نگاه کنید. اگر به نظر می رسد که آنها مایل به کشف فرصت های یادگیری جدید و به روز نگه داشتن مهارت های خود هستند، نشانه خوبی است.
از مشاور در مورد تجربه عملی آنها بپرسید. تجربه عملی در دنیای تجارت قابل توجه است. اگر کسی مستقیماً از کالج خارج شد و به خود برچسب مشاور داد، آیا چیزی بیشتر از شما می داند؟ به دنبال مشاورانی باشید که با موفقیت کسب و کارهای کوچک، سازمانهای سازمانی یا بخشهای خاص را مالک یا اداره میکنند.
اطمینان حاصل کنید که تجربه آنها در تجارت شما صدق می کند. یک مدیر عامل سابق بانک ممکن است چشمگیر به نظر برسد، اما آیا آنها دانش و تجربه لازم برای تبدیل کیک شیرینی شما را به یک تجارت کوچک سودآور دارند؟ آنها ممکن است، اما اگر شما همچنین به یک صاحب رستوران سابق فکر می کنید که اکنون با موفقیت به رشد غذاخوری های کوچک کمک می کند، این مشاور ممکن است بهترین گزینه برای کسب و کار شما باشد. به دنبال مشاورانی باشید که در صنعت شما و با مشاغلی کار کرده اند که از نظر سبک، اندازه، نیازها و اهداف با شما مطابقت دارند.
وب سایت آنها را بررسی کنید. شما همچنین باید مشاور را از طریق وب سایت و مطالب آنها بررسی کنید. به دنبال تصاویر حرفه ای و اطلاعات مستند در مورد خدمات آنها باشید و قراردادها و هزینه های مشاوره را به طور کامل بررسی کنید.
سابقه مشاوره آنها را بررسی کنید. شما فقط یک مشاور با تجربه مناسب نمی خواهید. شما مشاوری می خواهید که با شرکت هایی مانند شما موفقیت نشان داده باشد. نمونه کارها یا لیستی از برندهایی را که مشاور برای آنها کار کرده است بخواهید و درخواست مراجع کنید. به دنبال مشاوری باشید که به کسبوکارها کمک کرده است تا بر انواع چالشهایی که با آنها روبهرو هستید غلبه کنند یا کسبوکارهایی بسیار شبیه به شما ایجاد کرده است، و با آن شرکتها تماس بگیرید تا بفهمید آیا از خدمات راضی هستند یا خیر.
۳. تصمیم بگیرید که آیا آنها مشاور مناسبی برای کار هستند یا خیر؟
اگر مراجع بالقوه مشاور شما عالی است و معتبر و موثر بودن آنها ثابت شده است، با آنها ملاقات کنید تا مطمئن شوید که آنها فرد مناسبی برای این کار هستند. نقاط درد و انتظارات خود را به وضوح بیان کنید و ببینید آیا با سبک و شخصیت آنها راحت هستید یا خیر. اگر مشاور تمام کادرهای شما را بررسی کند، ممکن است زمان آن رسیده باشد که به جلو بروید.
طراحی قرارداد یا قرارداد مشاور کسب و کار
هنگامی که یک مشاور عالی پیدا کردید، بررسیها و بررسیهای خود را انجام دادید، مراجع رضایتبخش و قابل تأیید دریافت کردید، نقاط درد و انتظارات خود را به وضوح بیان کردید، و مطمئن شدید که با سبک و شخصیت او راحت هستید، وقت آن است که ترتیب را تأیید کنید.
قراردادها یا قراردادهای مشاور معمولاً برای سه تا شش ماه با امکان تمدید بسته می شوند. قراردادها معمولاً شامل جزئیاتی مانند نام طرفهای مسئول، پارامترهای مشاوره، ساختار هزینهها، برنامههای پرداخت، تحویلهای مشخص شده و مهلتهای تعیینشده است. یک مهلت تعیین شده و تایید شده تضمین می کند که مشاور شما زمان کافی برای ارائه نتایج وعده داده شده و در عین حال پیشرفت به موقع دارد.
چگونه موفقیت یک مشاور کسب و کار را اندازه گیری می کنید؟
بر خلاف بررسی عملکرد کارکنان ، هیچ روش پذیرفته شده و عینی برای اندازه گیری عملکرد مشاوره وجود ندارد، اما تعیین اهداف و اندازه گیری قابل تحویل منطقی است. این فرآیند از نظر اهداف و اصول SMART برای مدیریت کارکنان مشابه مدیریت پیتر دراکر است .
- اهداف واضح و قابل اندازه گیری تعیین کنید. در ابتدای کار، اطمینان حاصل کنید که شما و مشاورتان اهداف روشنی را تعیین می کنید که تا حد امکان خاص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و زمان گرا (SMART) هستند. نتایج ملموسی را که می خواهید ایجاد کنید.
- نتایج مالی و سایر نتایج قابل اندازه گیری مورد نظر خود را ایجاد کنید، مانند افزایش درآمد، پس انداز سالانه یا کاهش گردش کارمندان .
- نتایج نامشهود مورد نظر خود را تعیین کنید. اطمینان حاصل کنید که مشاور شما از نتایج ناملموسی که میخواهید ببینید، از جمله بهبود روحیه، اجرای قوی ارزشهای تجاری و افزایش رضایت مشتری را میداند.
- پیشرفت را در هر مرحله اندازه گیری کنید. پیشرفت اهداف خود را در هر مرحله از همکاری خود اندازه گیری کنید.
- شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) را در پایان کار مشاور خود ارزیابی کنید .
- از پرسشنامه مشاور استفاده کنید. یک مشاور می تواند پرسشنامه جامعی ارائه دهد که کل اکوسیستم کسب و کار و زمینه های مورد نظر برای بهبود را در شروع پروژه پوشش دهد و سپس می تواند همان مجموعه سوالات را در پایان ارائه دهد. به این ترتیب، بهراحتی میتوانید نتایج را مقایسه کنید، مخصوصاً وقتی صحبت از موارد نامشهود باشد.
برای ارزیابی عملکرد مشاور، پاسخ به سوالات زیر می تواند مفید باشد:
- آیا شاخص های کلیدی عملکرد به موقع برآورده شدند و تحویل داده شدند؟
- آیا روند همکاری روان بود، و آیا مشاور پاسخگو و مفید بود؟
- آیا آنها مهارت ها و منابع لازم را برای بهبود کسب و کارتان در اختیار شما قرار دادند؟
- آثار کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت کار آنها چیست؟
- بازگشت سرمایه شما در خدمات مشاوره چقدر بود؟
- سوالات متداول مشاور کسب و کار
- هزینه مشاوران تجاری چقدر است؟
طبق دفتر آمار کار ، متوسط دستمزد سالانه برای یک مشاور مدیریت ۸۷۶۶۰ دلار یا ۴۲.۱۴ دلار در ساعت در سال ۲۰۲۰ بود. اما هزینه های مشاوره معمولاً برای پوشش هزینه های تجاری بالاتر است.
مشاوران همیشه ساعتی هزینه نمی گیرند. طبق یک مطالعه هزینه مشاور توسط Consulting Success، اینها برخی از ترتیبات رایج هزینه و درصد مشاورانی هستند که از آنها حمایت می کنند:
- هر پروژه – ۳۱%
- ساعتی – ۲۴٪
- نگهدارنده ماهانه – ۱۵٪
- نرخ روزانه – ۱۳٪
- مبتنی بر ارزش و بازگشت سرمایه – ۱۷٪
بر اساس این مطالعه، ۴۰.۵ درصد از مشاوران تا ۵۰۰۰ دلار در هر پروژه درآمد دارند، اگرچه برخی از آنها بیش از ۱۰۰۰۰۰ دلار در هر پروژه درآمد دارند. اندازه، محدوده و طول پروژه هزینه را تعیین می کند.
مشاوران کسب و کار هزینه قابل توجهی هستند، اما بازخورد و برنامه ریزی آنها می تواند به شما در افزایش کسب و کار و افزایش سود کمک کند و در عین حال مشکلات را از بین ببرید و فرصت ها را برای اطمینان از موفقیت آینده شناسایی کنید.
ROI یک مشاور کسب و کار را چگونه اندازه گیری می کنید؟
شما ROI را با بررسی معیارهای کلیدی خاص برای تعیین کار مشاور اندازه گیری می کنید. اکثر شرکت ها قبل از استخدام مشاور کسب و کار به سود خالص خود در سه ماهه نگاه می کنند و سپس پس از اجرای توصیه های مشاور، سود خالص خود را در یکی دو سه ماهه بعدی ارزیابی می کنند. قبل از محاسبه ROI باید هزینه مشاوره را کسر کنید.
در نظر گرفتن ROI بخش مهمی از استخدام یک مشاور تجاری است. اگر بیش از ۵۰۰۰ دلار به یک مشاور کسب و کار پرداخت می کنید، می خواهید پس از اتمام پروژه، بازگشت سرمایه ثابت شده را مشاهده کنید. مشاوران تجاری معتبر باید بتوانند داده های بازگشت سرمایه قبلی خود را به مشتریان احتمالی نشان دهند.
۲۷٪ از مشاغل مورد بررسی تصمیم گرفتند مشاور استخدام نکنند زیرا مشاور نمی توانست ROI را نشان دهد. این شایعترین دلیلی است که شرکتها از خدمات مشاوره استفاده نمیکنند، و این بر عهده مشاور است که از دادههای بزرگ برای نشان دادن بازگشت سرمایه (ROI) گذشته استفاده کند.
چگونه بودجه یک مشاور کسب و کار را تعیین می کنید؟
استخدام مشاور می تواند هزینه قابل توجهی داشته باشد. با توجه به اینکه هزینه ها متفاوت است، ایجاد یک بودجه واقعی و معقول ضروری است. هزینه مشاور را به عنوان درصد ثابتی از کل فروش خود در نظر بگیرید.
اگر مراحل مشخصی را برای پروژه مشاوره خود تعیین کنید، می توانید با ارزیابی پیشرفت در هر مرحله، هزینه ها و ریسک ها را کاهش دهید. به عنوان مثال، اگر از تخصص بازاریابی مشاور برای ارائه طیف وسیعی از محصولات به بازار استفاده میکنید، تلاشهای آنها را پس از اولین راهاندازی ارزیابی کنید و به طور بالقوه همان استراتژی را برای بقیه خط محصول خود بدون نیاز به خدمات مستمر اعمال کنید.
بسیاری از مشاوران می توانند به عنوان بخشی از یک مشاوره رایگان به شما در تعیین محدوده و بودجه پروژه کمک کنند. این تعامل همچنین میتواند به شما کمک کند آبها را آزمایش کنید و تعیین کنید که آیا مشاور برای نیازهای کسب و کار شما مناسب است یا خیر.
آیا باید مشاور مجازی استخدام کرد؟
هنگام تعیین نیازهای پروژه مشاوره و KPI خود، تعیین کنید که آیا کار باید در محل انجام شود یا می توان آن را از راه دور انجام داد. انتخاب یک مشاور مجازی می تواند استعداد بالقوه را گسترش دهد، زیرا شما به بازار محلی خود گره نخواهید خورد. علاوه بر این، می تواند هزینه مشاور را کاهش دهد و انعطاف پذیری را تضمین کند.
هنگامی که صحبت از متخصصان خاص به میان می آید، به ویژه در فضای دیجیتال، ترتیبات از راه دور، اگر به وضوح تعریف شوند، می توانند برای دو طرف سودمند باشند. در عین حال، برخی از کارهای مشاوره شامل کار عملی با تیم شما است و برای همکاری حضوری مناسب تر است.
اشتباهات رایجی که باید هنگام کار با یک مشاور کسب و کار اجتناب کنید چیست؟
چندین اشتباه رایج می تواند مانع از موفقیت شما در کار با مشاور کسب و کار شود.
استخدام خودکار معتبرترین یا تحسینشدهترین مشاور: در حالی که سوابق اثبات شده، بررسیهای درخشان و گواهینامهها همگی هنگام انتخاب مشاور ضروری هستند، اطمینان از مرتبط بودن تجربه آنها با صنعت و مورد تجاری شما بسیار مهمتر است. اطمینان حاصل کنید که مشاور منتخب شما با گرایشها، فناوری و روشهای مربوطه آشنا است یا بهتر است پیش از آن باشد.
استخدام یک شرکت حرفهای: مشاور یا شرکت مشاوری که ادعا میکند «همه چیز را میداند» ممکن است فاقد تجربه یا مهارتهای مورد نیاز شما باشد. مشاوری با تخصص متمرکز پیدا کنید که تجربه زیادی داشته باشد و بتواند به شما در رفع نیازهای خاص شما کمک کند.
رفتار با مشاور به عنوان یک کارمند: بسیار ضروری است که با مشاوران خود به عنوان یک کارمند رفتار کنید و به سبک کاری، حجم کاری موجود و برنامه زمانی آنها احترام بگذارید. آنها ممکن است در کوتاه مدت در دسترس نباشند یا به یک کار خارج از محدوده تعریف شده بپرند. آنها همه چیز را در مورد عملیات شرکت شما نمی دانند و ممکن است اضافه کاری را انتخاب نکنند. آنها آنجا هستند تا به شما مشاوره دهند و عملیات کسب و کار شما را بهبود بخشند، نه اینکه عضو تیم دیگری شوند. در واقع، دیدگاه بیرونی آنها چیزی است که مشاوران را بسیار ارزشمند می کند.
نادیده گرفتن برنامه اقدام مشخص شده: وظیفه مشاور تهیه نقشه و تنظیم شما برای موفقیت است، اما شما و تیمتان مسئول ایجاد تغییر و اجرای توصیه ها هستید. اگر مایل نیستید که پس از پایان پروژه مشاوره “راه بروید”، ارزش جذب یک مشاور تجاری را نخواهید دید.
در نظر گرفتن پیشنهادات مشاور به عنوان حقیقت مطلق: در حالی که شما برای تخصص مشاور خود پول می پردازید و به آن تکیه می کنید، ضروری است که در تجربه خود فکر کنید، عقل سلیم را به کار بگیرید و توصیه های آنها را به عنوان دستورالعمل های مفید به جای مجموعه ای از قوانین سخت تلقی کنید. از زیر سوال بردن پیشنهادات آنها نترسید. شما به بهترین وجه از زیر و بم کسب و کار خود آگاه هستید و با پیامدهای بلندمدت توصیه های مشاور سروکار خواهید داشت.
چگونه می دانید چه زمانی یک مشاور کسب و کار استخدام کنید؟
استخدام یک مشاور کسب و کار یک راه حل مناسب برای همه نیست. شما باید شرکت خود را در این زمینه های کلیدی ارزیابی کنید:
- منابع انسانی
- استراتژی کسب و کار
- عملیات
- انطباق و مقررات
- برنامه ریزی مالی
اگر کسب و کار شما در هر یک از این زمینه ها مشکل دارد، ایده خوبی است که به دنبال یک مشاور کسب و کار باشید که یک متخصص تایید شده باشد. اگر متوجه کاهش سودی شدهاید که نمیتوانید توضیح دهید، این میتواند نشانه دیگری از این باشد که وقت آن رسیده است که یک مشاور کسب و کار استخدام کنید که بتواند دلایل بالقوه این کاهش را مشخص کند و راههایی برای رفع آنها پیشنهاد کند.
انتهای مطلب/ منبع
ارسال نظر
توسط علیرضا روهنده | فروردین ۲, ۱۴۰۲ | مشاوره
سلسله مراتبی از اهداف
مشاوره مدیریت شامل طیف گسترده ای از فعالیت ها است و بسیاری از شرکت ها و اعضای آنها اغلب این شیوه ها را کاملاً متفاوت تعریف می کنند. یکی از راههای دستهبندی فعالیتها بر حسب حوزه تخصص حرفهای (مانند تحلیل رقابتی، استراتژی شرکت، مدیریت عملیات یا منابع انسانی) است. اما در عمل، به همان اندازه که بین این دسته بندی ها تفاوت وجود دارد.
رویکرد دیگر این است که فرآیند را به عنوان دنباله ای از مراحل مشاهده کنیم؛ ورود، قرارداد، تشخیص، جمع آوری داده ها، بازخورد، اجرا و غیره. با این حال، این مراحل معمولاً کمتر از آن چیزی که اکثر مشاوران اذعان میکنند مجزا هستند. شاید یک راه مفیدتر برای تجزیه و تحلیل فرآیند، در نظر گرفتن اهداف آن باشد. وضوح در مورد اهداف مطمئناً بر موفقیت یک تعامل تأثیر می گذارد. در اینجا هشت هدف اساسی مشاوره وجود دارد که به صورت سلسله مراتبی مرتب شده اند:
- ارائه اطلاعات به مشتری
- حل مشکلات مشتری
- ایجاد یک تشخیص، که ممکن است نیاز به تعریف مجدد مشکل داشته باشد
- ارائه توصیه هایی بر اساس تشخیص
- کمک به اجرای راهکارهای پیشنهادی
- ایجاد اجماع و تعهد پیرامون اقدام اصلاحی
- تسهیل یادگیری مشتری، یعنی آموزش دادن به مراجعین برای حل مشکلات مشابه در آینده
- بهبود دائمی اثربخشی سازمانی
اهداف با تعداد کمتر بهتر درک و اجرا می شوند و همچنین بیشتر توسط مشتریان درخواست می شوند. با این حال، بسیاری از مشاوران آرزوی رسیدن به مرحله بالاتری را در هرم از آنچه اکثر مشارکتهایشان به دست میآورند، دارند.
اهداف ۱ تا ۵ عموماً کارکردهای مشروع در نظر گرفته می شوند، اگرچه برخی اختلاف نظرها هدف ۵ را احاطه می کند. مشاوران مدیریت کمتر به اهداف ۶ تا ۸ به صراحت اشاره می کنند و مشتریان آنها به احتمال زیاد آنها را درخواست نمی کنند. اما شرکتهای پیشرو و مشتریانشان شروع به نزدیک شدن به اهداف کمتر به روشهایی کردهاند که سایر اهداف را نیز در بر میگیرد. اهداف ۶ تا ۸ به بهترین وجه محصول جانبی اهداف قبلی در نظر گرفته می شوند، نه اهداف اضافی که تنها زمانی مرتبط می شوند که اهداف دیگر محقق شوند. آنها برای مشاوره مؤثر ضروری هستند حتی اگر در زمان شروع تعامل به عنوان اهداف صریح شناخته نشوند.
حرکت به سمت هرم به سمت اهداف بلند پروازانه تر، مستلزم افزایش پیچیدگی و مهارت در فرآیندهای مشاوره و مدیریت رابطه مشاور و مشتری است. گاهی اوقات یک حرفه ای سعی می کند هدف یک نامزدی را تغییر دهد، حتی اگر تغییری برای آن لازم نباشد. شرکت ممکن است خط بین آنچه برای مشتری بهترین است و آنچه برای تجارت مشاور بهترین است را گم کرده باشد. اما مشاوران معتبر معمولاً سعی نمیکنند قراردادها را طولانیتر کنند یا دامنه آنها را بزرگتر کنند. هر کجای هرم که رابطه شروع می شود، اولین کار بیرونی رسیدگی به هدفی است که مشتری درخواست می کند. در صورت نیاز، هر دو طرف ممکن است توافق کنند که به سمت اهداف دیگر حرکت کنند.
۱- ارائه اطلاعات
شاید رایج ترین دلیل برای کمک گرفتن، کسب اطلاعات باشد. تدوین آن ممکن است شامل بررسی نگرش، مطالعات هزینه، مطالعات امکان سنجی، بررسی بازار، یا تجزیه و تحلیل ساختار رقابتی یک صنعت یا تجارت باشد. شرکت ممکن است به تخصص ویژه مشاور یا اطلاعات دقیق تر و به روزتری که شرکت می تواند ارائه دهد بخواهد. یا ممکن است شرکت نتواند از زمان و منابع برای توسعه داخلی داده ها صرفه جویی کند.
اغلب اطلاعات تمام چیزی است که مشتری می خواهد. اما اطلاعاتی که یک مشتری نیاز دارد گاهی با آنچه از مشاور خواسته می شود متفاوت است. یکی از مدیران اجرایی درخواست مطالعه در مورد اینکه آیا هر معاون به اندازه کافی کار می کند تا منشی خود را داشته باشد یا خیر. افرادی که با او تماس گرفتند، پروژه را رد کردند، زیرا به گفته آنها، او از قبل پاسخ را می دانست و به هر حال یک مطالعه گران قیمت معاونان رئیس جمهور را قانع نمی کرد.
بعداً، شریک شرکت مشاوره گفت: «من اغلب میپرسم: وقتی اطلاعات را دریافت کردید با آن چه خواهید کرد؟ بسیاری از مشتریان هرگز به این موضوع فکر نکرده اند.» اغلب مشتری فقط نیاز به استفاده بهتر از داده های موجود دارد. در هر صورت، هیچ خارجی نمیتواند یافتههای مفیدی را ارائه کند، مگر اینکه بفهمد چرا به دنبال اطلاعات است و چگونه از آن استفاده میشود. مشاوران همچنین باید تعیین کنند که چه اطلاعات مرتبطی در حال حاضر در دسترس است.
سؤالات به ظاهر گستاخانه از هر دو طرف نباید دلیلی برای توهین باشد، آنها می توانند بسیار سازنده باشند. علاوه بر این، متخصصان وظیفه دارند نیازهای اساسی مشتریان خود را کشف کنند. آنها باید به درخواستهای داده به گونهای پاسخ دهند که به آنها اجازه دهد تا نیازهای دیگر را بهعنوان بخشی پذیرفتهشده از دستور کار تعامل رمزگشایی کرده و به آنها رسیدگی کنند.
۲- حل مشکلات
مدیران اغلب مسائل دشواری را به مشاوران می دهند تا حل شوند. به عنوان مثال، یک مشتری ممکن است بخواهد بداند که آیا یک جزء را بسازد یا بخرد، یک خط کسب و کار را خریداری یا واگذار کند یا یک استراتژی بازاریابی را تغییر دهد . یا ممکن است مدیریت بپرسد که چگونه سازمان را بازسازی کند تا بتواند راحت تر با تغییرات سازگار شود. کدام سیاست های مالی اتخاذ شود. یا عملی ترین راه حل برای مشکل در جبران خسارت، روحیه، کارایی، ارتباطات داخلی، کنترل، جانشینی مدیریت یا هر چیز دیگری چیست.
جستوجوی راهحلهایی برای مشکلاتی از این دست مطمئناً کارکردی مشروع است. اما مشاور همچنین مسئولیت حرفه ای دارد که بپرسد آیا مشکلی که مطرح شده است چیزی است که بیشتر به حل آن نیاز دارد یا خیر. اغلب مشتری در تعریف موضوع واقعی به کمک نیاز دارد. در واقع، برخی از مقامات استدلال می کنند که مدیرانی که می توانند به درستی ریشه مشکلات خود را تعیین کنند، به هیچ وجه به مشاوران مدیریت نیاز ندارند. بنابراین اولین کار مشاور کشف زمینه مشکل است. برای انجام این کار، او ممکن است بپرسد:
- کدام راه حل ها در گذشته تلاش شده است، با چه نتایجی؟
- مشتری چه گام های امتحان نشده ای را برای راه حل در نظر دارد؟
- کدام جنبه های مرتبط از تجارت مشتری به خوبی پیش نمی رود؟
- اگر مشکل “حل شده” باشد، راه حل چگونه اعمال خواهد شد؟
- چه کاری می توان انجام داد تا اطمینان حاصل شود که راه حل مورد استقبال گسترده قرار می گیرد؟
یک مشاور مدیریت نباید توضیحات اولیه مشتری را خیلی راحت رد کند یا بپذیرد. فرض کنید مشکل به عنوان روحیه پایین و عملکرد ضعیف در نیروی کار ساعتی ارائه شده است. مشاوری که این تعریف را در مورد ایمان میخرد، ممکن است زمان زیادی را صرف مطالعه علائم بدون کشف علل کند. از سوی دیگر، مشاوری که خیلی سریع این روش توصیف مشکل را رد می کند، قبل از شروع یک فرآیند مشاوره مفید بالقوه پایان می دهد.
در صورت امکان، دوره عاقلانه تر این است که پروپوزالی را ساختاردهی کنید که بر نگرانی اظهار شده مشتری در یک سطح تمرکز کند در حالی که عوامل مرتبط را بررسی می کند – گاهی اوقات موضوعات حساسی که مشتری به خوبی از آنها آگاه است اما در بحث با یک خارجی مشکل دارد. همانطور که دو طرف با هم کار می کنند، ممکن است مشکل دوباره تعریف شود. ممکن است این سوال از حالتی تغییر کند که مثلاً «چرا ما نگرش ها و عملکرد ساعتی ضعیفی داریم؟» به «چرا سیستم زمانبندی فرآیند ضعیف و سطح اعتماد پایینی در تیم مدیریت داریم؟»
بنابراین، یک فرآیند مشاوره مفید شامل کار با مشکلی است که توسط مشتری تعریف شده است به گونه ای که تعاریف مفیدتر به طور طبیعی با ادامه تعامل ظاهر شوند. از آنجایی که اکثر مشتریان – مانند مردم به طور کلی – در مورد نیاز خود به کمک برای مهم ترین مشکلات خود دوسوگرا هستند، مشاور باید به طور ماهرانه به نیازهای ضمنی مشتری پاسخ دهد. مدیران مشتری باید نیاز مشاور به بررسی یک مشکل را قبل از شروع حل آن درک کنند و باید بدانند که تعریف مهمترین مشکل ممکن است با ادامه مطالعه تغییر کند. حتی بی حوصله ترین مشتری نیز احتمالاً موافق است که نه راه حلی برای مشکل اشتباه و نه راه حلی که اجرا نمی شود مفید نیست.
۳- تشخیص موثر
بیشتر ارزش مشاوران مدیریت در تخصص آنها به عنوان متخصص تشخیص است. با این وجود، فرآیندی که طی آن تشخیص دقیق شکل میگیرد، گاهی اوقات رابطه مشاور و مشتری را تحت فشار قرار میدهد ، زیرا مدیران اغلب از کشف موقعیتهای دشواری که ممکن است به خاطر آنها سرزنش شوند، هراس دارند. تشخیص شایسته بیش از بررسی محیط خارجی، فناوری و اقتصاد کسب و کار و رفتار اعضای غیر مدیریتی سازمان نیاز دارد. مشاور همچنین باید بپرسد که چرا مدیران انتخاب های خاصی را انجام دادند که اکنون اشتباه به نظر می رسد یا عوامل خاصی را که اکنون مهم به نظر می رسد نادیده گرفته اند.
اگرچه نیاز به تشخیص مستقل اغلب به عنوان دلیلی برای استفاده از افراد خارجی ذکر می شود، جذب اعضای سازمان مشتری به فرآیند تشخیص منطقی است. یکی از مشاوران توضیح می دهد: ما معمولا اصرار داریم که اعضای تیم مشتری به پروژه اختصاص داده شوند. آنها، نه ما، باید کار جزئیات را انجام دهیم. ما کمک خواهیم کرد، ما فشار خواهیم آورد – اما آنها این کار را انجام خواهند داد. در حالی که این موضوع ادامه دارد، ما هر روز یکی دو ساعت در مورد مسائلی که مطرح می شود با مدیرعامل صحبت می کنیم و هفته ای یک بار با رئیس هیئت مدیره ملاقات می کنیم.
به این ترتیب مشکلات استراتژیک در ارتباط با مسائل سازمانی را تشخیص می دهیم. ما تا حدودی از مهارتهای افراد کلیدی درک میکنیم، اینکه چه کاری میتوانند انجام دهند و چگونه کار میکنند. هنگامی که با توصیه های استراتژیک و سازمانی ظاهر می شویم، معمولاً به خوبی پذیرفته می شوند زیرا کاملاً آزمایش شده اند.
بدیهی است که وقتی مشتریان در فرآیند تشخیص شرکت می کنند، احتمال بیشتری دارد که نقش خود را در مشکلات تصدیق کنند و بازتعریف وظیفه مشاور را بپذیرند. بنابراین، شرکتهای برتر، مکانیسمهایی را بهعنوان گروههای کاری مشترک مشاور و مشتری ایجاد میکنند تا روی تجزیه و تحلیل دادهها و سایر بخشهای فرآیند تشخیص کار کنند. با ادامه روند، مدیران به طور طبیعی شروع به اجرای اقدامات اصلاحی بدون نیاز به انتظار برای توصیه های رسمی می کنند.
۴- توصیه اقدامات
تعامل به طور مشخص با یک گزارش کتبی یا ارائه شفاهی پایان مییابد که خلاصهای از آنچه مشاور آموخته است و با جزئیاتی توصیه میکند که مشتری چه کاری باید انجام دهد. شرکتها تلاش زیادی را صرف طراحی گزارشهای خود میکنند تا اطلاعات و تحلیلها به وضوح ارائه شوند و توصیهها به طور قانعکنندهای با تشخیصی که بر اساس آن است، مرتبط باشد. بسیاری از مردم احتمالاً می گویند که هدف از تعامل زمانی برآورده می شود که متخصص یک برنامه اقدام منطقی و منسجم از مراحل طراحی شده برای بهبود مشکل تشخیص داده شده ارائه دهد. مشاور توصیه می کند و مشتری تصمیم می گیرد که آیا و چگونه اجرا شود.
اگرچه ممکن است به نظر یک تقسیم کار معقول به نظر برسد، این تنظیم از بسیاری جهات ساده و رضایت بخش نیست. تعداد بیشماری از گزارشهای به ظاهر قانعکننده، که با هزینههای گزاف ارائه شدهاند، هیچ تاثیر واقعی ندارند، زیرا به دلیل محدودیتهای خارج از ضوابط مفروض مشاور – این رابطه در فرمولبندی توصیههای از لحاظ نظری صحیح که قابل اجرا نیستند متوقف میشود.
به عنوان مثال، یک شرکت خدمات عمومی ملی در یک کشور در حال توسعه سالها تلاش کرد تا کارایی خود را از طریق کنترل مالی شدیدتر عملیات غیرمتمرکز بهبود بخشد. اخیراً استادی از دانشکده مدیریت پیشرو کشور مطالعه گسترده ای در مورد این ابزار انجام داده و ۱۰۰ صفحه توصیه ارائه کرده است. به گفته مدیرعامل، این توصیه موانع بزرگ را نادیده می گیرد، مقررات خدمات کشوری، شرایط استخدام، و روابط با دولت های ایالتی و محلی. بنابراین گزارش در قفسه کتاب های مشتری در کنار دو گزارش گران قیمت و اجرا نشده دیگر توسط شرکت های مشاوره بین المللی معروف به پایان رسید. این نوع چیزها بیشتر از آنچه مشاوران مدیریت دوست دارند اعتراف کنند اتفاق می افتد، و نه تنها در کشورهای در حال توسعه.
در مواردی از این دست، هر یک از طرفین، دیگری را مقصر می دانند. دلایلی مانند “مشکل من توانایی یا شجاعت لازم برای انجام اقدامات لازم را ندارد” یا “این مشاور کمکی به تبدیل اهداف به اقدامات نکرده است.” تقریباً با تمام مدیرانی که با آنها مصاحبه کردم در مورد تجربیاتشان به عنوان مشتریان از توصیه های غیرعملی شکایت داشتند. و مشاوران اغلب مشتریان را به دلیل نداشتن عقل کافی برای انجام آنچه آشکارا مورد نیاز است سرزنش می کنند. متأسفانه، این تفکر ممکن است باعث شود مشتری به دنبال نامزد دیگری باشد تا یک بار دیگر بازی را انجام دهد. در موفق ترین روابط، تمایز سفت و سختی بین نقش ها وجود ندارد. اگر مشتری به توسعه آنها کمک کند و مشاور به اجرای آنها توجه داشته باشد، توصیه های رسمی نباید حاوی شگفتی باشد.
۵- اجرای تغییرات
نقش مناسب مشاور در اجرا موضوع بحث قابل توجهی در این حرفه است. برخی استدلال میکنند که کسی که به اجرای توصیهها کمک میکند، نقش مدیر را بر عهده میگیرد و بنابراین از مرزهای قانونی مشاوره فراتر میرود. برخی دیگر معتقدند کسانی که اجرا را صرفاً به عنوان مسئولیت مشتری میدانند فاقد نگرش حرفهای هستند، زیرا توصیههایی که اجرا نمیشوند (یا بد اجرا میشوند) اتلاف پول و زمان هستند. و همانطور که مشتری ممکن است در تشخیص شرکت کند بدون اینکه از ارزش نقش مشاور کاسته شود، راههای زیادی وجود دارد که مشاور میتواند بدون غصب شغل مدیر به اجرا کمک کند.
یک مشاور اغلب برای کمک به نصب یک سیستم جدید توصیه شده، برای همکاری دوم درخواست می کند. با این حال، اگر فرآیند تا این مرحله مشارکتی نبوده باشد، مشتری ممکن است درخواست کمک در اجرای آن را رد کند، زیرا نشان دهنده چنین تغییر ناگهانی در ماهیت رابطه است. کار مؤثر بر روی مشکلات اجرا مستلزم سطحی از اعتماد و همکاری است که به تدریج در طول تعامل ایجاد می شود.
در هر تعامل موفق، مشاور به طور مستمر تلاش می کند تا بفهمد کدام اقدامات، در صورت توصیه، احتمالاً اجرا می شوند و افراد در کجا آماده هستند تا کارها را متفاوت انجام دهند. توصیه ها ممکن است محدود به مراحلی باشد که مشاور معتقد است به خوبی اجرا می شود. برخی ممکن است فکر کنند که چنین حساسیتی به معنای گفتن به مشتری تنها چیزی است که او می خواهد بشنود. در واقع، یک معضل مکرر برای مشاوران با تجربه این است که آیا باید آنچه را که میدانند درست است توصیه کنند یا آنچه را که میدانند پذیرفته میشود. اما اگر اهداف تکلیف شامل ایجاد تعهد، تشویق به یادگیری و توسعه اثربخشی سازمانی باشد، توصیه به اقداماتی که انجام نخواهند شد، فایده چندانی ندارد.
مشاهده اجرا به عنوان یک دغدغه اصلی بر رفتار حرفه ای در تمام مراحل تعامل تأثیر می گذارد. هنگامی که مشتری اطلاعاتی را درخواست می کند، مشاور می پرسد که چگونه از آن استفاده می شود و چه اقداماتی قبلاً برای به دست آوردن آن انجام شده است. سپس او به همراه اعضای سازمان مشتری، تصمیم میگیرد که شرکت چه مراحلی را دنبال کند و چگونه اقدامات بعدی را آغاز کند. یک مشاور به طور مستمر با پرسیدن سوالات متمرکز بر اقدام، بحث مکرر در مورد پیشرفت انجام شده و شامل کردن اعضای سازمان در تیم، از مرحله اجرا پشتیبانی می کند.
نتیجه آن این است که مدیران باید مایل به آزمایش رویههای جدید در طول یک تعهد باشند – و قبل از شروع تغییرات منتظر پایان پروژه نباشند. زمانی که نوآوریها موفقیتآمیز هستند، به طور مؤثرتری نسبت به زمانی که به سادگی بدون نشان دادن ارزششان توصیه میشود، نهادینه میشوند. برای اینکه پیاده سازی واقعاً مؤثر باشد، باید آمادگی و تعهد به تغییر ایجاد شود و اعضای مشتری باید راه های جدیدی برای حل مشکلات برای بهبود عملکرد سازمانی بیاموزند. اینکه این اهداف چقدر خوب به دست میآیند بستگی به این دارد که هر دو طرف تا چه اندازه فرآیند کل تعامل را درک و مدیریت کنند.
احتمال استفاده و نهادینه کردن نوآوریهایی که موفقیتآمیز بوده است، بیشتر از توصیههایی است که صرفاً روی کاغذ بیان شدهاند. آزمایشهای مربوط به اجرای رویهها در طول یک پروژه به جای پس از اتمام تکلیف، نتایج بسیار خوبی داشته است. در مجموع، اجرای مؤثر مستلزم اجماع، تعهد، و تکنیکهای جدید حل مسئله و روشهای مدیریتی است.
۶- ایجاد اجماع و تعهد
سودمندی هر تعامل برای سازمان به میزان توافق اعضا در مورد ماهیت مشکلات و فرصت ها و اقدامات اصلاحی مناسب بستگی دارد. در غیر این صورت، تشخیص پذیرفته نمیشود، توصیهها اجرا نمیشوند و ممکن است دادههای معتبر پنهان بماند. برای ارائه توصیه های صحیح و قانع کننده، یک مشاور باید متقاعد کننده باشد و مهارت های تحلیلی دقیقی داشته باشد. اما مهم تر، توانایی طراحی و اجرای فرآیندی برای ۱. ایجاد توافق در مورد مراحل ضروری ۲. ایجاد حرکت برای انجام این مراحل است. مشاهدات یک مشاور این را به خوبی خلاصه می کند:
مشاوره موثر به معنای متقاعد کردن مشتری برای انجام برخی اقدامات است. اما این نوک کوه یخ است. آنچه از آن حمایت می کند، ایجاد توافق کافی در سازمان است که عمل منطقی باشد. به عبارت دیگر، نه تنها جذب مشتری برای حرکت، بلکه دریافت حمایت کافی برای موفقیت جنبش. برای انجام این کار، یک مشاور به تکنیک های عالی حل مسئله و توانایی متقاعد کردن مشتری از طریق منطق تحلیل خود نیاز دارد. علاوه بر این، بازیکنان کلیدی کافی باید در هیئت حضور داشته باشند که هر کدام سهمی در راه حل داشته باشند تا موفق شود. بنابراین مشاور باید فرآیندی را ایجاد کند که از طریق آن بتواند تشخیص دهد که چه کسانی را درگیر کند و چگونه آنها را علاقه مند کند.
مشاوران می توانند با در نظر گرفتن سوالات زیر آمادگی و تعهد مشتری را برای تغییر بسنجند و توسعه دهند:
- مشتری به راحتی چه اطلاعاتی را می پذیرد یا در برابر آن مقاومت می کند؟
- چه انگیزه های بیان نشده ای ممکن است برای کمک گرفتن از ما وجود داشته باشد؟
- این مشتری در برابر ارائه چه نوع داده هایی مقاومت می کند؟ چرا؟
- اعضای سازمان به صورت فردی و مشترک چقدر مایلند تا با ما در حل این مشکلات و تشخیص این وضعیت همکاری کنند؟
- چگونه میتوانیم فرآیند را شکل دهیم و بر روابط تأثیر بگذاریم تا آمادگی مشتری برای اقدامات اصلاحی مورد نیاز افزایش یابد؟
- آیا این مدیران مایل به یادگیری روش ها و شیوه های جدید مدیریت هستند؟
- آیا کسانی که در سطوح بالاتر هستند گوش می دهند؟ آیا آنها تحت تأثیر پیشنهادات افراد پایین تر قرار خواهند گرفت؟ اگر پروژه ارتباطات رو به بالا را افزایش دهد، سطوح بالای مدیریت چگونه پاسخ خواهند داد؟
- این مشتری تا چه اندازه سهمی در اثربخشی و سازگاری کلی سازمان را به عنوان یک هدف مشروع و مطلوب در نظر می گیرد؟
مدیران لزوماً نباید انتظار داشته باشند که مشاورانشان این سؤالات را بپرسند. اما آنها باید انتظار داشته باشند که مشاوران در طول هر مرحله از تعامل به مسائلی از این دست توجه کنند.
علاوه بر افزایش تعهد از طریق مشارکت مشتری در هر مرحله، مشاور ممکن است با کمک یکی از متحدان سازمان (نه لزوماً مسئول ترین فرد برای تعامل) شور و شوق را برانگیزد. جایگاه متحد در سازمان هر چه باشد، او باید اهداف و مشکلات مشاور را درک کند. چنین حامی می تواند در ارائه بینش در مورد عملکرد شرکت، منابع جدید اطلاعات یا نقاط مشکل احتمالی ارزشمند باشد.
اگر به صورت ماهرانه انجام شود، مصاحبه برای جمع آوری اطلاعات می تواند در عین حال اعتماد و آمادگی برای پذیرش نیاز به تغییر در سراسر سازمان را ایجاد کند. رویکرد مشاور باید نشان دهد که دلیل مصاحبهها کشف اشتباه برای سرزنش نیست، بلکه تشویق ایدههای سازنده برای بهبود است. سپس اعضای تمام سطوح سازمان میآیند که پروژه را مفید میبینند، نه به عنوان یک تحقیق ناخواسته. با تعیین مقاومت یا پذیرش بالقوه، مصاحبهها به مشاور کمک میکند تا بیاموزد که کدام اقدامات اصلاحی مؤثر خواهد بود و تقریباً همیشه راهحلهای صحیحتر و تمایل بیشتری برای رویارویی با دشواریها نسبت به آنچه مدیریت ارشد انتظار داشت، نشان میدهد. و همچنین ممکن است نشان دهند که مقاومتکنندگان بالقوه دادهها و دیدگاههای معتبری دارند.
رابطه با مشتری اصلی در ایجاد توافق و تعهد بسیار مهم است. از ابتدا، یک رابطه موثر به جستجوی مشارکتی برای پاسخ های قابل قبول برای نگرانی های واقعی مشتری تبدیل می شود. در حالت ایده آل، هر جلسه شامل گزارش دو طرفه در مورد آنچه از آخرین تماس انجام شده است و بحث در مورد آنچه که هر دو طرف باید در آینده انجام دهند، است. به این ترتیب، فرآیند تأثیر متقابل، با تغییرات طبیعی در دستور کار و تمرکز با ادامه پروژه، توسعه می یابد.
مشاوره مدیریت مؤثر دشوار است، مگر اینکه این رابطه در جهت مشارکتی فراتر از آنچه اکثر مشتریان انتظار دارند پیش برود. مشاوره موفق گران است نه تنها به این دلیل که دستمزد مشاوران خوب بالاست، بلکه به این دلیل است که مدیران ارشد باید در طول فرآیند مشارکت داشته باشند.
۷- تسهیل یادگیری مشتری
مشاوران مدیریت دوست دارند چیزی با ارزش ماندگار را پشت سر بگذارند. این نه تنها به معنای افزایش توانایی مشتریان برای مقابله با مسائل فوری است، بلکه به آنها کمک می کند تا روش های مورد نیاز برای مقابله با چالش های آینده را بیاموزند. این به این معنی نیست که متخصصان مؤثر خودشان را بدون شغل انجام می دهند. مشتریان راضی آنها را به دیگران توصیه می کنند و دفعه بعد که نیاز باشد از آنها دعوت می کنند.
مشاوران با گنجاندن اعضای سازمان در فرآیندهای تکلیف، یادگیری را تسهیل می کنند. به عنوان مثال، نشان دادن یک تکنیک مناسب یا توصیه یک کتاب مرتبط اغلب بیش از انجام بی سر و صدا یک تجزیه و تحلیل مورد نیاز را انجام می دهد. هنگامی که این کار به روشی خارج از حوزه تخصص حرفه ای نیاز دارد، او ممکن است مشاوران یا برنامه های آموزشی دیگری را توصیه کند. با این حال، برخی از اعضای مدیریت ممکن است نیاز به کسب مهارتهای پیچیده داشته باشند که فقط از طریق تجربه هدایتشده در طول زمان میتوانند یاد بگیرند.
با مشارکت قوی مشتری در کل فرآیند، فرصت های زیادی برای کمک به اعضا در شناسایی نیازهای یادگیری وجود خواهد داشت. اغلب یک مشاور میتواند فرصتهایی را برای یادگیری در مورد روشهای برنامهریزی کار، تکالیف کارگروه، فرآیندهای تعیین هدف و غیره پیشنهاد دهد یا به طراحی آن کمک کند. اگرچه یک حرفه ای موثر در طول کار به یادگیری اجرایی توجه می کند، ممکن است عاقلانه باشد که این را به عنوان یک هدف صریح ذکر نکنیم. مدیران ممکن است از ایده “آموزش مدیریت” خوششان نیاید. صحبت بیش از حد در مورد یادگیری مشتری، خودپسندانه به نظر می رسد و اینطور است.
یادگیری در طول پروژه ها یک خیابان دو طرفه است. در هر تعامل، مشاوران باید بیاموزند که چگونه در طراحی و اجرای پروژه ها موثرتر باشند. علاوه بر این، تمایل حرفه ای برای یادگیری می تواند مسری باشد. در بهترین روابط، هر یک از طرفین تجربه را با دیگری بررسی می کند تا از آن چیزهای بیشتری بیاموزد.
۸- اثربخشی سازمانی
گاهی اوقات اجرای موفقیت آمیز نه تنها به مفاهیم و تکنیک های مدیریتی جدید نیاز دارد، بلکه نیاز به نگرش های متفاوت در مورد وظایف و اختیارات مدیریتی یا حتی تغییر در نحوه تعریف و اجرای هدف اساسی سازمان دارد. واژه اثربخشی سازمانی به معنای توانایی تطبیق استراتژی و رفتار آینده با تغییرات محیطی و بهینه سازی سهم منابع انسانی سازمان است.
مشاورانی که این هدف را در عمل خود لحاظ میکنند، به مهمترین وظیفه مدیریت ارشد یعنی حفظ بقای آینده سازمان در دنیای در حال تغییر کمک میکنند. ممکن است برای بسیاری از تعاملات، این هدف بسیار بزرگ به نظر برسد. اما درست همانطور که پزشکی که تلاش می کند عملکرد یک اندام را بهبود بخشد ممکن است به سلامت کل ارگانیسم کمک کند، متخصص با شرکت به عنوان یک کل نگران است حتی زمانی که وظیفه فوری محدود است.
بسیاری از پروژهها تغییراتی را در یکی از جنبههای عملکرد سازمان ایجاد میکنند که دوام نمیآورد یا به دلیل عدم تطابق با سایر جنبههای سیستم نتیجه معکوس دارد. اگر کارمندان سطح پایین در یک بخش مسئولیت های جدیدی را بر عهده بگیرند، ممکن است اصطکاک به بخش دیگری منجر شود. یا یک استراتژی بازاریابی جدید که به دلیل تغییرات در محیط بسیار منطقی است، ممکن است به دلیل تأثیر پیشبینی نشده آن بر تولید و برنامهریزی دچار مشکل شود. از آنجایی که چنین عواقبی محتمل است، مشتریان باید بدانند که مگر اینکه توصیهها کل تصویر را در نظر بگیرند، ممکن است اجرای آنها غیرممکن باشد یا ممکن است مشکلات آینده را در جای دیگری در شرکت ایجاد کند.
ارتقای اثربخشی کلی بخشی از هر مرحله است. مشاور در حین گوش دادن به نگرانی های مشتری در مورد یک بخش، باید آنها را با آنچه در جاهای دیگر اتفاق می افتد مرتبط کند. در حین کار روی مسائل جاری، باید به نیازهای آینده نیز فکر کند. هنگام جذب توضیحات مدیران در مورد اینکه چرا پیشرفت دشوار است، مشاور باید سایر موانع احتمالی را نیز در نظر بگیرد. در این راهها، حرفهای با پرداختن به مسائل فوری با حساسیت به زمینههای بزرگتر، به اثربخشی کلی کمک میکند. و مشتریان نباید به طور خودکار تصور کنند که مشاورانی که سؤالات گستردهتری را مطرح میکنند، فقط سعی میکنند کار بیشتری را برای خود به دام بیاندازند. بررسی اینکه چگونه نگرانی فوری مشتری در کل تصویر قرار می گیرد، در نهایت، مسئولیت حرفه ای است.
تغییر مهم در استفاده از نیروی انسانیبه ندرت اتفاق می افتد فقط به این دلیل که یک مشاور آن را توصیه می کند. افراد حرفه ای می توانند از طریق روش هایی که در انجام خود فرآیند مشاوره نشان می دهند تأثیر بیشتری داشته باشند. برای مثال، اگر مشاوران بر این باورند که بخشهایی از یک سازمان نیاز به برقراری ارتباط بهتر دارند، میتوانند دائماً نظرات دیگران را در مورد آنچه در حال بحث است بخواهند یا گروههای کاری پروژه را از افراد از سطوح یا بخشهای مختلف پیشنهاد کنند. هنگامی که یک مدیر متوجه می شود که سلاح مخفی یک مشاور در حل برخی از مشکلات، تجزیه و تحلیل پیچیده نیست، بلکه صرفاً (و ماهرانه) از افرادی که بیشترین مشارکت را در این زمینه دارند، پیشنهادات آنها را می پرسد، مدیر ارزش ارتباطات رو به بالا را بهتر می آموزد.
افزایش اجماع، تعهد، یادگیری و اثربخشی آینده به عنوان جایگزینی برای اهداف مرسوم مشاوره مدیریت پیشنهاد نمی شود.اما به عنوان نتایج مطلوب هر فرآیند مشاوره واقعاً مؤثر. اینکه تا چه حد میتوان آنها را در روشهای دستیابی به اهداف سنتیتر گنجاند، به درک و مهارتی بستگی دارد که کل رابطه مشاوره با آن مدیریت میشود. این اهداف در ادبیات توسعه سازمان و در نوشته های مشاوران رفتاری بیش از حوزه مشاوره مدیریت مورد توجه قرار گرفته است. اما اهداف رفتاری زمانی که با رویکردهای سنتیتر ادغام شوند، به بهترین وجه قابل دستیابی هستند. و مشتریان حق دارند انتظار داشته باشند که همه مشاوران مدیریت، صرف نظر از تخصصشان، نسبت به روابط و فرآیندهای انسانی حساس بوده و در بهبود توانایی سازمان برای حل مشکلات آینده و همچنین فعلی مهارت داشته باشند.
این ایده که موفقیت مشاوره صرفاً به تخصص تحلیلی و توانایی ارائه گزارشهای متقاعدکننده بستگی دارد، جایگاه خود را از دست میدهد، تا حدی به این دلیل که در حال حاضر افراد بیشتری در سازمانها با تکنیکهای تحلیلی مورد نیاز نسبت به سالهای رونق «مشاوره استراتژی» وجود دارد. به طور فزاینده ای، بهترین مشاوران مدیریت هدف خود را نه تنها توصیه راه حل ها، بلکه کمک به نهادینه کردن فرآیندهای مدیریت موثرتر تعریف می کنند.
این روند برای شرکتهای مشاوره حائز اهمیت است زیرا نیازمند مهارتهای فرآیندی است که نیاز به تاکید بیشتر در سیاستهای استخدام و توسعه کارکنان شرکتها دارد. برای مدیرانی که نه تنها به مشاوره تخصصی، بلکه به کمک عملی در بهبود عملکرد آینده سازمان نیز نیاز دارند، به همان اندازه اهمیت دارد.
از آنجایی که مدیران طیف وسیع تری از اهدافی را که مشاوره عالی می تواند به آنها کمک کند را درک می کنند، مشاوران را عاقلانه تر انتخاب می کنند و از آنها انتظار ارزش بیشتری دارند. و همانطور که مشتریان یاد می گیرند که چگونه نیازهای جدید را بیان کنند، مشاوران خوب یاد می گیرند که چگونه به آنها رسیدگی کنند.
انتهای مطلب/ منبع
توسط علیرضا روهنده | فروردین ۱, ۱۴۰۲ | مدیریت, مشاوره
مشاوره کسب و کار یک گزینه محبوب برای مشاغل است تا بتوانند از تخصص کوتاهمدت در یک زمینه خاص استفاده کنند، بدون اینکه بخواهند تعهد یک کارمند اضافی را به عهده بگیرند. مشاوره راهی مقرونبهصرفه برای بهرهمندی از تخصص سطح بالا باقیمت رقابتی ارائه میدهد. انعطافپذیر و همهکاره، مهم نیست که موضوع از چه قرار است، یک مشاور میتواند بهطور مکرر فردی باشد که راهحل پیدا کند.
یک سؤال متداول که مشتریان هنگام در نظر گرفتن استخدام مشاوره دارند این است که مشاوره کسب و کار یا مشاوره مدیریت را انتخاب کنند. اگرچه شباهتها و همپوشانیهایی بین این دو نقش وجود دارد، اما آنها متفاوت هستند.
اگرچه برخی از افراد از اصطلاحات “مشاغل تجاری ” و “مشاوره مدیریت ” بهطور متناوب استفاده میکنند، اما مشاغل تجاری به فرایندهای کسب و کار (که ممکن است شامل تولید، منابع انسانی، امور مالی یا نگهداری ساختمانها باشد) مربوط میشود، درحالیکه مشاوره مدیریت به افراد و بخشهای کمتر قابلاندازهگیری کسبوکار (بهعنوانمثال، فرهنگ، چشمانداز، اهداف استراتژیک، ایجاد تغییرات، برنامهریزی آینده، مدیریت توسعه و رشد) ارتباط پیدا میکند.
برخی از ویژگیهای کلیدی مشاوره کسب و کار عبارتاند از:
مشاوره کسب و کار اغلب در مراحل اولیه راهاندازی یک کسبوکار یا زمانی که دورهای از رشد برنامهریزیشده است استفاده میشود. یک مشاور تجاری میتواند اطمینان حاصل کند که فرایندهای درستی وجود دارد تا شرکت بتواند بهطور مؤثر، قانونی و سازماندهی شده کار کند. هنگامیکه رشد در حال وقوع است، یک مشاور تجاری میتواند به سازمان در توسعه ظرفیت موردنیاز برای ارائه مؤثر آن کمک کند.
مشاورانی که مشاوره کسب و کار ارائه میدهند اغلب دارای تخصص خاصی در سطح عملیاتی و همچنین درجه قابلتوجهی از دانش فنی هستند. این بدان معناست که کمکهایی که آنها ارائه میدهند متناسب با نیازهای هر کسب و کار است.
مشاوران کسب و کار میتوانند یک ارزیابی عینی از سیستمهای فعلی ارائه دهند، سپس راههایی را برای بهبود آنها پیشنهاد کنند، اغلب بدون هزینه بیشتری. اگر به فردی احتیاج دارید که رعایت بهداشت و ایمنی شمارا بررسی کند، لازم است اطمینان حاصل کنید که سیستمهای شما قادر به مدیریت صحیح حفاظت از دادهها هستند یا بازاریابی شما تا آنجا که ممکن است خوب است، یک مشاور تجاری میتواند این امر را محقق کند.
مشاوران کسب و کار همچنین ممکن است تمایل داشته باشند با صاحبان مشاغل کار کنند تا مدیران ارشد. آنها یک دید وسیع و آگاهانه از بازار و متغیرهای خارجی به دست میآورند که آنها را قادر میسازد تا به صاحبان توصیه کنند که بیشترین سود را در چه جهتی ممکن است به دست آورد.
مشاوره دهی در امر مدیریت
مشاوران مدیریت اغلب با تیم مدیریت ارشد همکاری میکنند و به آنها کمک میکند تا آینده سازمان را برنامهریزی کرده و چگونگی حفظ ارزشهای اصلی را علیرغم گسترش و تغییر، بیاموزند. غالباً یک عنصر برنامهریزی استراتژیک قابلتوجه در کار مشاوران مدیریت وجود دارد. آنها ممکن است در تدوین استراتژی در سطح شرکتی یا ایجاد یک استراتژی برای تحویل یک پروژه خاص کمک کنند.
برخی از ویژگیهای کلیدی مشاوران مدیریت عبارتاند از:
آنها اغلب نقش مهمی در مدیریت ریسک ایفا میکنند. درحالیکه نیاز به کاهش ریسک در سطح عملیاتی وجود دارد، مشاوران مدیریت تمایل دارند تمرکز خود را بر خطرات احتمالی یک کسبوکار در سطح شرکت بگذارند. آنها به مدیران ارشد در شناسایی و مدیریت ریسک کمک میکنند و به تجهیز کسبوکار با انعطافپذیری موردنیاز برای بقا کمک میکنند.
این مشاوران اغلب در طول مدت حضور خود در یک سازمان دارای نقش آموزش و یا مربیگری هستند. این ممکن است شامل کار با مدیران فردی یا کل تیمهای محل کار باشد. بهویژه هنگامیکه یک سازمان در تلاش است تا فرهنگ یا شیوه کار جدیدی را وارد کند، مشاوران مدیریت اغلب برنامه آموزشی مناسب را برای اطمینان از اینکه همه در یک صفحه قرار میگیرند، تسهیل میکنند.
اگرچه این امر مطلق نیست، مشاوران مدیریت تمایل دارند با سازمانهای بزرگتر کار کنند. این معمولاً به این دلیل است که هدایت یک شرکت بزرگتر یک کار پیچیدهتر و چندوجهی است تا مدیریت یک تجارت کوچک. همچنین ممکن است سازمانهای بزرگتر احساس کنند که برای تعبیه سیستمها و فرایندهای جدید به کمک بیشتری نیاز دارند. اینها ممکن است به سرمایهگذاری قابلتوجهی نیاز داشته باشند، بنابراین اطمینان از اینکه برای هدف مناسب هستند در اولویت است!
اگرچه تفاوتهایی بین مشاوره کسب و کار و مشاوره مدیریت وجود دارد، اما این امکان وجود دارد که یک کسب و کار در کار موردنیاز خود به عناصر هر دو نقش نیاز داشته باشد.
انتهای مطلب/