ویژگی‌های مشاور کسب و کار خوب

ویژگی‌های مشاور کسب و کار خوب

مشاور کسب و کار یک متخصص با تجربه عملی موفق در حوزه کسب و کار است. درواقع مشاوره، یک روش برای حل مشکل است. بدیهی است که مشاور روی فرد مشاوره شونده کنترلی ندارد. او فقط پیشنهاد می‌کند و این فرد است که تصمیم می‌گیرد که چه استراتژِی را برای شرکت خود در پی بگیرد. مشاوره از نظر مدت معمولاً کوتاه‌مدت و پروژه‌ای هستند به همین دلیل مشاور می‌تواند هم‌زمان به افراد متعددی خدمات بدهد.

به گزارش هورموند، یک مشاور کسب و کار خوب باید زمان کافی به تحقیق تخصیص دهد تا بتواند در کمک کردن به دیگران مؤثر باشد. او باید روزبه‌روز به دانش و توانایی‌های خود بیفزاید. چنین مشاوری می‌تواند راه‌حل‌های مفید و سودمند ارائه دهد. شما باید به دنبال فردی باشید که علاقه‌مند‌است تجربیاتش را با دیگران به اشتراک بگذارد. این افراد از اینکه وقت و انرژی خود را صرف تعامل با دیگران کنند، لذت برده و همواره تلاش می‌کنند نقش مثبتی داشته و به دیگران کمک کنند. البته شما نیز باید با واقع‌بینی، انتظارات خود را تعدیل کرده و از هدر رفتن وقت مشاورتان بپرهیزید. در ادامه به بیان ویژگی‌های مشاور کسب و کار خوب می‌پردازیم؛

تجربه: توجه داشته باشید که مشاور کسب و کار موردنظر شما حتماً دارای تجربه کافی و کاربردی در حوزه خاص کسب و کار شما باشد. تجربه معمولاً باید از فعالیت‌های مشابه یا مرتبط با پروژه شما باشد و مهم‌ترین نکته در این رابطه مثال‌هایی است که مشاور موردنظر می‌تواند در این رابطه به شما ارائه کند. تجربه در تعامل و کار کردن با مشتریان هدف شما بسیار ایده آل است.

اعتماد: احساس اعتماد بین دو طرف در زمان عقد قرارداد، از مهم‌ترین موارد است، چراکه پروژه‌ها اغلب زمان‌بر بوده و اعتماد و صبر و حوصله شما دراین‌بین در دفعات مختلف محک زده می‌شود؛ بنابراین باید در جلسه اول برخورد حتماً به این نکته توجه داشته باشید که شما و مشاور دارای درک صحیح و مشابه از شرایط پروژه بوده و رویکرد یکسانی نسبت به اهمیت و… پروژه داشته باشید. ارتباطات در تمامی مراحل این فرآیند اهمیتی بسیار کلیدی دارد.

مهارت: نیازهای کسب و کار شما ممکن است بسیار خاص و ویژه باشد و درنتیجه به استفاده و همکاری با یک مشاور حرفه‌ای برای هدایت پروژه نیاز داشته باشید. ابزارهای فوق‌العاده برای چک کردن مهارت‌های مشاور موردنظر وب‌سایت شخصی مشاور کسب و کار، جستجوی گوگل و شبکه‌های اجتماعی و همچنین بررسی عملکرد وی در آخرین پروژه‌های انجام‌شده توسط وی نیز از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

نگرش: شما برای پروژه و فعالیت خود نیاز به مشاوری دارید که به پروژه موردنظر اعتقاد و اعتماد داشته و فعالیت خودش را صرفاً محدود به کارهای تئوری و نظری ندانسته و خودش را درگیر فعالیت اجرایی کند تا با داشتن باور مبنی بر داشتن توان اجرایی هم در زمان صرفه‌جویی کرده و هم نرخ بازده کلی را افزایش دهد. این رویکرد وی باید در گام اول موردبررسی قرارگرفته و مشخص شود که دو طرف دارای طرز فکر و اصول اخلاقی یکسان یا مشابهی همچون یک شریک تجاری باشند.

انتهای مطلب/

سودآوری مشتری در مدیریت ارتباط با مشتریان

سودآوری مشتری در مدیریت ارتباط با مشتریان

تقسیم بازار و توسعه دیدگاهی که ارزش مطلوب‌ترین بخش‌های مشتری و ارزش طول عمر مربوط که این گروه‌های مشتری برای شرکت ایجاد می‌کنند، در قلب فرایند ایجاد ارزش قرار دارد. شرکت‌ها نیاز دارند میزان سودآوری موجود بخش‌های کلیدی مشتری (و در شرکت‌های مطمئن، سودآوری مشتریان انفرادی) را درک کنند و در آغاز برای تحقق سودآوری بالقوه این بخش‌ها و درنتیجه بهبود ارزش طول عمر مشتری اقدامی نمایند.

به گزارش باشگاه مشتریان لویالت، تا حدی تعجب‌آور است که اغلب شرکت‌ها به شناسایی سودآوری محصولات توجه دارند نه مشتری‌ها، درحالی‌که این مشتریان هستند که سود را ایجاد می‌کنند، نه محصولات. محصولات هزینه‌ایجاد می‌کنند؛ ولی مشتریان سود ایجاد می‌کنند. این تمایز فقط معنایی نیست. ما دریافتیم که بین سود و زیان، پس از ساخت محصول تعیین می‌شود. هزینه‌های انبار کردن، انتقال و نگهداری محصولات مهم هستند. مشتریان ازنظر نیازها برای تحویل خدمات در الگوهای سفارش و درواقع در محصولاتی که می‌خرند، تفاوتی گسترده دارند.

هر محصول سود منحصربه‌فرد، ارزش / تراکم، حجم و نیازهای جابجایی خودش را دارد. به همین ترتیب مشتریان آمیزه‌های محصول متفاوتی را سفارش خواهند داد، نیازهای منحصربه‌فرد خودشان را در مورد تعدادی از نقاط تحویل و البته تعداد دفعاتی که سفارش می‌دهند، دارند و پیچیدگی سفارش هایشان فرق خواهد کرد. کنار هم گذاشتن تمامی این عوامل می‌تواند الزامات هزینه‌ای بسیار متفاوتی را برای تأمین‌کننده ایجاد کند.

قانون ۲۰/۸۰ یا “قانون پرتا” می‌گوید که ۸۰ درصد از کل حجم فروش شرکت با فقط ۲۰ درصد از مشتریانش ایجاد می‌شود و ۸۰ درصد از کل هزینه‌های خدمات به‌کل مشتریان فقط به ۲۰ درصد از مشتریان مربوط می‌شود (ولی نه همان ۲۰ درصد).

هدف کلیدی مدیریت ارتباط با مشتری توسعه روابط نزدیک با مشتریان در بخش‌هایی است که بسیار سودمند هستند یا استعداد سودمند شدن رادارند؛ بنابراین توانایی ایجاد سودبخش مشتریان و از دست دادن مشتری در سطحی مناسب، بخش کوچک یا مشتری انفرادی، برای راهبرد مدیریت ارتباط با مشتری موفقیت‌آمیز و حیاتی است.

مشکل این است که نظام‌های حسابداری معمولی شناسایی هزینه‌های درست خدمات به مشتریان انفرادی را، حتی اگر غیرممکن نسازند، مشکل می‌سازند. شرکت‌ها اغلب فرض می‌کنند که هزینه‌های میانگین خدمات به مشتری وجود دارد؛ بنابراین فرصت‌ها را برای هدف قرار دادن آن مشتریان یا بخش‌هایی که پتانسیل واقعی برای تغییر حد سودشان رادارند مغتنم نمی‌شمارند.

انتهای مطلب/

روابط عمومی در بازاریابی خدمات

روابط عمومی در بازاریابی خدمات

روابط عمومی ایجاد ذهنیتی خوب از موسسه‌ای در میان افراد و گروه‌های مربوط است. در روابط عمومی فرض بر این است که اساس کار، مردم و روابط با آن‌هاست. کارشناسان روابط عمومی به‌خوبی به این امر واقف هستند که توجه و هواداری از هر کاری مستلزم تقویت و مراقبت از روابط است.

یکی از عمده وظایف روابط عمومی تهیه گزارش‌های خبری و توزیع عکس و فیلم‌هایی است که حاوی داستان‌هایی درباره شرکت و محصولات و کارکنان آن باشد. مدیران روابط عمومی همایش‌های خبری برگزار می‌کنند و اگر احساس کنند داستانی ارزش انتشار دارد آن را منتشر می‌کنند. هرچند که برخلاف تبلیغات پرهزینه‌ی آن‌ها، هیچ تضمینی برای انعکاس این داستان‌ها در وسایل ارتباط‌جمعی وجود ندارد، گاه این داستان‌ها انعکاس پیدا می‌کنند، لیکن انعکاس آن‌ها به شکلی است که مطلوب دایره روابط عمومی شرکت (روابط عمومی دیگر که برای شرکت کار می‌کند) نیست.

به گزارش هورموند، روابط خوب با اربابان جراید و سایر وسایل ارتباط‌جمعی برای ایجاد فضای مطلوب خبرسازی از اهمیت خاصی برخوردار است. هنگام بروز وقایع ناگوار، ازجمله تصادف با جراحت مشتریان یا کارکنان و یا پذیرش نداشتن خدمات جدیدی از ناحیه بازار، شهرت داشتن درزمینهٔ صداقت و درستکاری بسیار لازم و حیاتی است.

برگزاری مراسم تقدیر و اعطای جایزه و پاداش، تأییدیه گرفتن از شخصیت‌های برجسته اجتماعی، مشارکت داشتن در مسائل جامعه و پشتیبانی از آن‌ها، جمع‌آوری وجوه نقدی و کسب شهرت و اعتبار برای موسسه با برگزاری برنامه‌های خاص و کارهای دیگر ازجمله روش‌های روابط عمومی بسیار متداول دیگر است. مؤسسات همچنین با حمایت از بعضی از رویدادهای ورزشی و سایر فعالیت‌های برجسته می‌توانند خود را مطرح کنند. در مقیاس جهانی، انتخاب سیدنی، به‌عنوان میزبان بازی‌های المپیک سال ۲۰۰۰ برای شرکت‌های جهانی فرصت زیادی فراهم آورد تا حمایت فعالیت‌های مختلف و تیم‌های ملی بعضی از رشته‌ای ورزشی خاص را بر عهده گیرند.

انتهای مطلب/

برندسازی برای شرکت های خدمات مالی

برندسازی برای شرکت های خدمات مالی

در مورد خدمات، به علت ناملموس بودن که مشخصه خدمات است، برند حتی با اهمیت تر از کالا می باشد. یکی از مشکل آفرین ترین ابعاد مرتبط با برند خدمات این است که مشتریان باید با محصولات خدماتی غیر ملموس سر و کار داشته باشند. ارائه کنندگان خدمات مالی باید درک کنند که برای شرکت های خدماتی در قیاس با کالاهای مشهود، برندها از اهمیت بالاتری برخوردارند. از آنجا که مشتریان هیچ ویژگی مشهودی ندارند تا به وسیله آن برند را ارزیابی کنند، مخابره کردن ارزش های برندهای خدماتی دشوارتر است.

برندسازی همچنین به طور فزاینده ای در صنعت خدمات مالی بریتانیا اهمیت پیدا کرده است. شرکت های فعال در این صنعت از موقعیت قدرت نسبی، توانایی در هدف قرار دادن بازار به نسبت کوچک بودن و در عین حال کسب سودهای قابل توجه برخوردار هستند. به هرحال فشار اخیر از طرف دولت و حامیان مصرف کننده نتیجه بخش بوده و باعث شده تا شرکت های خدمات مالی نگاه دقیق تری به نوع کسب و کار خود و حاشیه سود مرتبط با آن داشته باشند. دلیل دیگر این است که متمایز کردن محصولات مالی بسیار دشوار است، بنابراین برندسازی شیوه ای جهت متمایز کردن و ایجاد مزیتی رقابتی برای شرکت محسوب می شود.

برند خدمات مالی به طور کامل بر فرهنگ  شرکت و شیوه ای که شرکت کارها را انجام می دهد، مبتنی است و بدین معنی است که کل شرکت به ایجاد برندی شرکتی کمک می کند. این امر به خاطر تجزیه ناپذیری است که مشخصه خدمات می باشد. بدین صورت که ارائه دهنده خدمات به طور اساسی بر تعاملات فردی با نیروی انسانی شرکت متکی می باشد، پس لازم است تا از هماهنگی در کیفیت خدمات ارائه شده اطمینان حاصل شود. در اصل، لازم است تا برند خدمات بر اساس موقعیت رقابتی واضح و آشکاری بنا شود که به نوبه خود باید به استراتژی شرکت مرتبط و پیوند خورده باشد. این آن چیزی است که صنعت بانکداری خرد بریتانیا در نلاش است تا با راه اندازی برنامه IM در سراسر شبکه های شعب خود انجام دهد.

لینک به منبع/

مراحل و فرآیند تحقیق بازار

مراحل و فرآیند تحقیق بازار

  1. فرصت بازار که روی آن تمرکز خواهید کرد را مشخص کنید: درباره یک فرصت بازار که می‌خواهید به بررسی آن بپردازید یک سؤال طرح کنید.
  2. در بررسی فرصتی که شناسایی کرده‌اید اهداف تحقیقتان را تعیین کنید: مشخص کنید که برای ارزیابی فرصت بازار چه نوع اطلاعاتی نیاز پیدا خواهید کرد. باز هم پرسیدن سؤالات درست شما را به درک روشن‌تری از اهداف تحقیقتان رهنمون خواهد کرد.
  3. طرح تحقیقاتی خود را درباره بازار تهیه کنید: درباره جنبه‌های تحقیقاتی درباره بازار تصمیم بگیرید:
  • منابع اطلاعات: شما می‌توانید اطلاعات دست اول (که برای یک هدف یا یک فرآیند خاص جمع‌آوری‌شده است) یا اطلاعات دست‌دوم (که برای یک هدف دیگر نظیر پایگاه داده مشتری جمع‌آوری‌شده است) را گردآوری کنید.
  • طبقات و روش‌های تحقیق: شما می‌توانید از بین روش‌های متنوع تحقیق یکی را انتخاب کنید اما مراقب باشید که برای رسیدن به اهدافتان مؤثرترین روش را انتخاب کنید.
  • تحقیق کیفی: نظیر گروه‌های تمرکز که برای گفت‌وگو درباره این مفهوم، مشتریان احتمالی را گرد هم می‌آورند.
  • تحقیق کمی: نظیر مطالعات مکاتبه‌ای، تلفنی، آنلاین و غیره برای شمارش یا اندازه‌گیری.
  • تحقیق غیررسمی: نظیر مارکتینگ آزمایشی یک دستگاه در قیمت‌های مختلف.
  • وسایل تحقیق: این وسایل را از بین پرسشنامه‌ها یا دستگاه‌های مکانیکی انتخاب کنید.
  • طرح نمونه‌برداری: تصمیم‌گیری درباره اینکه با چه کسانی به‌عنوان پاسخ‌دهندگان در تحقیق تماس خواهید گرفت، چه تعداد پاسخ‌دهنده را انتخاب خواهید کرد و نحوه انتخابتان چگونه خواهد بود؟
  • روش برقراری تماس با مشتری: روش شامل مکاتبه، تلفن، تماس شخصی یا مصاحبه‌های آنلاین می‌شوند. هر روش مزایا و معایب خود را دارد. برای مثال؛ پرسشنامه‌های مکاتبه‌ای به‌طورمعمول پاسخ‌های کندی به همراه دارند، اما ممکن است به شما کمک کنند به افرادی برسید که به‌طورمعمول با مصاحبه‌های شخصی احساس راحتی نمی‌کنند.
  1. طرح تحقیقاتی خود را درباره بازار اجرا کنید: جمع‌آوری اطلاعات می‌تواند هم پرفایده و هم خسته‌کننده باشد. برای رویارویی با برخی از مشکلاتی که در اینجا آورده‌ایم، آمادگی داشته باشید:
  • با افراد پاسخگویی که خانه نیستند باید دوباره تماس گرفته شود و یا افراد دیگری جایگزین شوند.
  • برخی از افراد پاسخگو آن‌طور که شما انتظار دارید همکاری نخواهند کرد.
  • ممکن است برخی از افراد پاسخگو پاسخ‌هایی از روی غرض‌ورزی یا غیر صادقانه بدهند؛ زیرا اگر عقاید یا نقطه نظراتی را مطرح کنند که فکر می‌کنند شما خواهید دریافت کنید، احساس فشار می‌کنند.
  • ممکن است برخی مصاحبه‌کنندگان در ارائه سؤالات به افراد پاسخگو غرض‌ورزی کنند یا صادق نباشند؛ زیرا امید دارند از مشتریان احتمالی عقاید یا نقطه نظرات خاصی را دریافت کنند.
  1. اطلاعات را تحلیل کنید: اطلاعات جمع‌آوری‌شده را به‌صورت جدول درآورید سپس روش‌های آماری و مدل‌های تصمیم‌گیری مختلف را برای تحلیل نتایج به کار ببرید. سیستم‌های پشتیبانی تصمیم‌گیری مارکتینگ شامل؛ جمع‌آوری هماهنگ اطلاعات، سیستم‌ها، ابزارها، روش‌ها و نرم‌افزار می‌شوند که می‌توانند کمک‌کننده باشند. ممکن است این منابع شامل ابزارهای آماری نظیر؛ تحلیل یکپارچه، نظریه بازی و روش اکتشافی باشند.
  2. یافته‌های خود را ارائه کنید: یافته‌های بزرگ خود را که با تصمیم‌گیری‌های کلیدی مارکتینگ پیش روی شما هستند یا با شرکتتان مرتبط هستند ارائه دهید.

انتهای مطلب/ آژانس مارکتینگ

مراحل خرید سازمانی

مراحل خرید سازمانی

سازمان‌ها، در فرآیند خریدشان هم با مصرف‌کنندگان متفاوت هستند. برای مثال؛ آن‌ها برای خرید الگوهای متفاوتی دارند. در این مطلب به نقل از آژانس مارکتینگ هورموند به بررسی برخی از این الگوها می‌پردازیم:

  • خرید مجدد مستقیم: سازمان به‌طور منظم و مرتب؛ تجهیزات اداری، مواد شیمیایی عمده یا مواد دیگر را سفارش مجدد می‌دهد. اگر این سازمان از شرکت شما خرید می‌کند، ممکن است شما برای حفظ کیفیت محصول خود احساس فشار کنید.
  • خرید مجدد تغییریافته: هنگامی است که سازمان می‌خواهد شرایط خرید نظیر ویژگی‌های محصول، قیمت یا شرایط تحویل را تغییر دهد. اگر این سازمان از شرکت شما خرید کند، ممکن است برای اینکه از تجاوز رقبا به حریم تجارت خود جلوگیری کنید، قدری احساس فشار کنید.
  • خرید جدید: سازمان یک محصول را برای بار اول خریداری می‌کند که ممکن است به یک فرآیند طولانی و پیچیده بین شرکت شما و این سازمان نیاز داشته باشد. از سوی دیگر، سازمان‌ها هنگام تصمیم‌گیری برای خرید همان فرآیندی را بررسی می‌کنند که مصرف‌کنندگان شخصی بررسی می‌کنند:
  1. یک نیاز یا مشکل را شناسایی کنید. برای مثال، “سیستم کامپیوتری شرکت از رده خارج است.”
  2. ویژگی‌های عمومی و مقدار اقلام موردنیاز را تعیین کنید. “ما نیاز داریم که با تمامی دفاتر شرکت ارتباط برقرار کنیم.”
  3. ویژگی فنی اقلام موردنیاز را تعیین کنید.
  4. به دنبال تأمین‌کنندگان احتمالی بگردید.
  5. قیمت‌های پیشنهادی یا پیشنهادهای دیگر را از تأمین‌کنندگان بخواهید.
  6. یک تأمین‌کننده انتخاب کنید.
  7. در مورد سفارش نهایی که شامل مشخص کردن برنامه تحویل، نصب، تعداد نهایی، شرایط پرداخت و دیگر جزئیات می‌شود گفت‌وگو کنید.
  8. عملکرد تأمین‌کننده انتخابی را ارزیابی کنید و در مورد نگه‌داشتن این رابطه تجاری تصمیم بگیرید.

انتهای مطلب/