Refresh برند در مقابل Rebrand

Refresh برند در مقابل Rebrand

وقتی صحبت از موفقیت یک شرکت می شود، در اهمیت داشتن یک تصویر برند قوی شکی وجود ندارد. با افزایش پیشرفت‌های تکنولوژیکی و افزایش استفاده از رسانه‌های اجتماعی در دنیای کسب و کار، حفظ ارتباط برند مهم‌تر از همیشه است. بسیاری از اوقات، برندها برای همگام شدن با این دنیای در حال تغییر، نیاز به به روز رسانی های جزئی یا حتی تغییرات کامل دارند. اصطلاح “Rebranding”  اغلب برای این فرآیند استفاده می شود، اما در بسیاری از موارد “بازسازی نام کسب و کار” دقیق تر است. اکنون احتمالاً از خود می‌پرسید که این دو تا چه حد می‌توانند واقعاً متفاوت باشند، بنابراین ما شما را تحت پوشش قرار داده‌ایم:

تازه سازی برند

در بسیاری از موارد، تجدید نام کسب و کار بر تغییرات بصری متمرکز است. در حالی که پایه و اساس نام برند ثابت می ماند، ارائه بصری پیشرفت های سریع و مدرن ارائه می شود. این امر مستلزم آن است که شرکت به جای ایجاد یک برند از ابتدا، فقط یک مرحله از فرآیند برندسازی را دوباره کار کند. تازه کردن برند برای برندی ایده آل است که از قبل استراتژی، داستان و فلسفه نام کسب و کار محکمی دارد.

در تجدید برند، ایده پیام‌رسانی برند اصلی یک شرکت معمولاً کاملاً ثابت است. از آنجایی که حضور طولانی مدت شرکت در بازار قبلاً ارزش ویژه برند را ایجاد کرده است، مهم است که به روز رسانی بر اعتبار موجود برند و افزایش ارزش ویژه برند که در حال حاضر وجود دارد، انجام شود. چه از طریق یک لوگوی کمی تغییر یافته یا یک فونت جدید، تقریباً مانند تغییر ظاهری کوچک به نام کسب و کار خود است. تجدید نام برند می تواند به اشکال مختلف باشد:

لوگو کمی تغییر یافته است

پلتفرم ارتباطی جدید Slack اخیراً به‌روزرسانی نام برند خود را داشته است که بحث‌های زیادی را در دنیای تبلیغات ایجاد کرده است. در حالی که برخی آن را دوست دارند و برخی از آن متنفرند، این تازه سازی برند بی توجه نبود. با خداحافظی با “هشتگ” رایج و بیش از حد استفاده شده، تصمیم گرفت که لوگوی آنها دیگر منحصر به برند آنها نباشد. در عوض، آنها لوگوی جدید خود را طوری طراحی کردند که از حباب های مکالمه تقلید کند تا نشان دهند برنامه آنها واقعاً برای چه چیزی است.

فونت های جدید

تقریباً مانند مورد گوگل، حتی یک تغییر جزئی در فونت می تواند برای تازه کردن نام کسب و کار مفید باشد. اگرچه ممکن است بسیاری از شما حتی متوجه این تغییر فونت نشده باشید، این بهبود برند نمونه کاملی است از این که چگونه برندها تصویر خود را به روز می کنند تا با زمان همگام شوند و به برند خود ظاهر مدرن تری ببخشند.

پالت رنگی جدید

اینستاگرام نه تنها لوگوی خود را به طور کامل تغییر داد، بلکه حتی پالت رنگ خود را نیز تغییر داد. آنها به جای اینکه به ظاهر قدیمی تر خود بچسبند، تصمیم گرفتند از رنگ های روشن تر و پررنگ تر استفاده کنند. اکنون مطمئناً در فروشگاه برنامه ظاهر می شود.

تغییر نام کسب و کار

در حالی که تجدید برند هویت و استراتژی اصلی برند شرکت را دست نخورده نگه می‌دارد، تغییر نام کسب و کار به برند اجازه می‌دهد هویت فعلی خود را از بین ببرد و با یک صفحه جدید شروع کند. برندسازی مجدد یک استراتژی عالی برای شرکت هایی است که احساس می کنند استراتژی برندشان نامشخص یا ناکارآمد است. از آنجایی که این یک تغییر از بالا به پایین است، این رویکرد شامل ایجاد یک استراتژی برند جدید، تعریف مجدد ماموریت، ایجاد مجدد داستان برند، و کار مجدد در موقعیت و ارزش های برند برای مطابقت با مجموعه ای جدید و واضح از اهداف است. تغییر نام برند به شما این قدرت را می دهد که از ابتدا شروع کنید و دوباره با یک چشم انداز بازتعریف شده برای آینده، فرآیند برندسازی را طی کنید.

شرکتی که مایل به تغییر نام کسب و کار است، اساساً به این معنی است که به دنبال تغییر تصویر و تصور برند خود در بازار است.  اگرچه ممکن است برخی از جنبه‌های هویت برند قدیمی را حفظ کند، اما در بیشتر موارد، برند در مسیر جدیدی حرکت خواهد کرد. در بسیاری از موارد، زمانی که استراتژی برند یک شرکت دیگر برای بازار فعلی آن قابل اجرا نباشد، تغییر نام برند راه حل خوبی است. چه بازار هدف فعلی آن در حال تحول باشد و چه دیگر مخاطب عملی نباشد، برند مجدد به شرکت اجازه می دهد تا استراتژی برند خود را تغییر دهد تا با روندهای جدید در بازار همگام شود.

از آنجایی که برندسازی مجدد نیاز به شروع از صفر دارد، باید با ملاحظه و عمدی به آن نزدیک شد. یک شرکت تنها زمانی باید برندسازی مجدد را آغاز کند که استراتژی برند جدید از ابتدا تا انتها به دقت برنامه ریزی شده باشد. تغییر نام برند به جای راه حل کوتاه مدت باید یک استراتژی بلند مدت ایجاد کند.

تغییر نام کسب و کار واکنشی

در تغییر نام برند واکنشی، یک شرکت  به موقعیت فوری‌تری واکنش نشان می‌دهد که در آن می‌تواند از برندسازی مجدد منتفع شود. این نوع تغییر برند بیشتر یک پاسخ است تا یک ابتکار. یک تغییر نام کسب و کار واکنشی به احتمال زیاد زمانی رخ می دهد که:

  • شما به دنبال مبارزه با تبلیغات بد یا تصویر منفی برند هستید
  • شرکت شما در حال خریداری یا ادغام با دیگری است
  • رقابت شما مزیت قوی در بازار شما به دست آورده است
  • نام کسب و کار شما برخی از قوانین مربوط به علائم برند یا حق چاپ را نقض می کند

تغییر نام کسب و کار فعال

هنگامی که یک شرکت در حال آماده شدن برای تغییرات آتی در بازار یا درون خود شرکت است، به عنوان یک تغییر نام برند فعال در نظر گرفته می شود. این نوع تغییر برند زمانی اتفاق می‌افتد که یک شرکت در حال پیش‌بینی تغییرات در بازار یا کسب ‌و کار است و هدف آن تامین این تغییرات است. یک تغییر نام برند فعال یک تصمیم استراتژیک برای هدایت شرکت شما در مسیری جدید است. یک تغییر نام کسب و کار فعال به احتمال زیاد زمانی اتفاق می افتد که:

  • استراتژی برند شما با مخاطب هدف شما کار نمی کند
  • شما به دنبال دستیابی به مخاطبان متفاوت یا گسترش به بازارهای گسترده تر هستید
  • نام برند شما دیگر در بازار قابل دوام نیست
  • شما می خواهید محصولات یا خدمات شرکت خود را گسترش دهید
  • هویت برند شما با استراتژی برند شما منسجم نیست
  • داستان و فلسفه برند شما یا وجود ندارد یا بی اثر است

مک دونالد

برای سال‌ها، مک‌دونالدز با درک برندی دست و پنجه نرم می‌کرد که بهترین نبود. مک دونالد با داشتن شهرت بدنام به عنوان یک گزینه غذایی ناسالم با خدمات ضعیف به مشتریان، از آن زمان در تلاش است تا این تصور از برند را تغییر دهد. با گزینه‌های منوی سالم‌تر و تعهد جدید به منابع پایدار، این شرکت همچنان در تلاش است تا خود را به عنوان یک گزینه فست‌فود «معتمد و محترم» برای خانواده‌ها قرار دهد.

اپل

اگر به شما بگوییم که شرکتی که برای ارائه طیف وسیعی از محصولات تکنولوژیکی شناخته شده بود، زمانی به رایانه محدود می شد، چه؟ تغییر نام برند اپل نمونه بسیار خوبی از شرکتی است که تحت یک تغییر نام برند فعال قرار گرفت تا نام کسب و کار خود را گسترش دهد تا فقط با یک محصول شناخته شود. در حالی که قبلاً با نام «رایانه اپل» محدود می شد، تغییر نام شرکت این امکان را داد که به رهبر فناوری مدرن و آینده نگر تبدیل شود که امروز آن را می شناسیم.

جمع بندی

با چنین بازاری که به سرعت در حال توسعه است، اطمینان از به روز بودن برند شما برای موفقیت طولانی مدت ضروری است. چه به دنبال تکمیل یک به‌روزرسانی ساده برند یا یک تغییر برند پیچیده‌تر باشید، باید تغییراتی برای ارتقای برند خود ایجاد کنید.

انتهای مطلب/ منبع

۵ نشانه که هویت برند شما نیاز به تغییر دارد؟

۵ نشانه که هویت برند شما نیاز به تغییر دارد؟

تغییر نام کسب و کار زمانی است که شما ظاهر و احساس هویت خود را کاملاً تغییر می دهید. تازه سازی زمانی است که عناصر خاصی از طراحی موجود را تنظیم می کنید یا عناصر جدیدی را به طرح موجود معرفی می کنید تا هویت آن را بیشتر توسعه دهید. توجه به این نکته مهم است که فرآیند تغییر نام کسب و کار یا تازه سازی بدون ریسک نیست.

۵ نشانه آشکار هویت برند شما نیاز به تغییر دارد

اکنون که تفاوت بین برندسازی مجدد و به‌روزرسانی را می‌دانید، بیایید دریابیم که آیا نیاز به تغییر هویت برند خود دارید یا خیر. در اینجا ۵ نشانه وجود دارد که نشان می دهد تغییر ممکن است برای برند شما مفید باشد.

در حالت ایده‌آل، هویت برند خود را با یک لوگو در اینجا، یک عنصر گرافیکی در آنجا و چند رنگ در بین آن‌ها ترکیب نکنید. برای اینکه یک هویت به یاد ماندنی شود، همه عناصر باید به یک روش منسجم گرد هم آیند تا داستان برند شما را بیان کنند. اگر سبک فونت‌ها را آزمایش کرده‌اید، به‌طور تصادفی یک آبی «به اندازه کافی مشابه» را برای پس‌زمینه‌تان از چرخه رنگ انتخاب کرده‌اید یا تصمیم بگیرید که از کدام متن جدید «سرگرم‌کننده» استفاده کنید، می‌دانید که آیا برندتان این دستورالعمل‌ها را از دست داده است. برای ارتقاء

برند شما فاقد ظاهر و احساس منسجم است

به عنوان یک کسب و کار، نباید برند خود را مرتباً تغییر دهید. زیرا هدف شما ثابت ماندن است تا مخاطبان شما بتوانند به یک لوگو، عنصر گرافیکی یا هر بسط دیگر هویت برند شما در هر رسانه بازاریابی نگاه کنند و فوراً آن را با برند شما مرتبط کنند. مانند هر چیزی که ارزش تکرار دارد، این کار با پیروی از رویه‌ها و دستورالعمل‌ها انجام می‌شود، که همه آن‌ها باید در کتاب مقدس برند یافت شوند. با قوانین استفاده در تایپوگرافی، رنگ‌ها، آرم‌ها و غیره، به کسب ‌و کارتان اجازه می‌دهید ظاهری منسجم داشته باشد و به طور موثر ارزش ویژه برند را از طریق ثبات ایجاد کند.

هویت بصری شما با مخاطبانتان ارتباط برقرار نمی کند

هویت برند زمانی به خوبی کار می کند که همه عناصر با مخاطب هدف ارتباط برقرار کنند. هنگام بازسازی هویت برند، طراحان برای درک مخاطبان هدف، در مورد بازار تحقیق می کنند. عواملی مانند جنسیت، سن، جمعیت شناسی، نژاد، الگوهای خرید و موارد دیگر به شکل گیری هویت برند جدید کمک می کنند.

نام کسب و کار شما در حال رشد است

از محصولات جدید گرفته تا خدمات اضافی، برندها همیشه در حال تکامل هستند. در حالی که این افزوده‌های جدید شبکه مشتری گسترده‌تری را ایجاد می‌کنند و اغلب منجر به پروفایل‌های مشتریان جدید می‌شوند، شما نمی‌توانید هویت برند را برای تطبیق تغییر دهید. در واقع، این آخرین کاری است که می خواهید انجام دهید.

هویت برند شما باید بتواند با برند رشد کند

یک کارآفرین الهام گرفته را تصور کنید که با موفقیت مواد پروتئینی را به بازار عرضه کرد و برند خود را بر این اساس نامگذاری کرد. موفقیت این بار منجر به معرفی SKUهای جدید و تغییر استراتژی کسب و کار از یک شرکت تولید کننده مواد پروتئینی به یک شرکت ارائه دهنده سلامت کامل مبتنی بر گیاه شد. اغلب، کسب و کارهای کوچک در این نوع موقعیت ها قرار می گیرند. برای ارتباط بهتر با هدف و چشم انداز کسب و کار، برند از تغییراتی بهره می برد که مقیاس پذیری و رشد کسب و کار را فاکتور می کند.

نام کسب و کار شما در میان جمعیت گم می شود

با وجود رقابت زیاد در بازار، هویت برند شما یک مسئولیت بزرگ دارد: کمک به ایجاد تمایز. بدون آن، هرگز مورد توجه قرار نخواهید گرفت. در اینجا یک تمرین سرگرم کننده برای شما وجود دارد. به یک فروشگاه مواد غذایی بروید. یکی از محصولات خود را با خود به فروشگاه بیاورید و مکانی را در فروشگاهی که می خواهید پیدا شود پیدا کنید.

محصول خود را روی قفسه بگذارید و عکس بگیرید. آیا برند شما خود را از دسته بندی گسترده تر متمایز می کند؟ طراحی بسته بندی گسترش واضحی از توانایی هویت برند شما برای تمایز است . اگر با هم ترکیب می‌شوید، ممکن است وقت آن باشد که یک برند جدید یا تازه‌سازی کنید.

انتهای مطلب/ منبع

Brand Refresh در مقابل Rebrand: کدام یک برای شما بهترین است؟

Brand Refresh در مقابل Rebrand: کدام یک برای شما بهترین است؟

تیم بازاریابی تعیین می کند که آیا تجدید یا نام کسب و کار جدید برای شرکت بهترین است. به عنوان مثال، اپل یک نمونه عالی از تغییر نام کسب و کار موفق است. در اوایل دهه ۱۹۹۰، اپل به آرامی از بازار کامپیوتر خارج شد. اپل لوگوی نمادین خود را از رنگین کمان قدیمی به ظاهری شیک و تک رنگ به روز کرد تا نشان دهنده تغییر در تصویر برند خود باشد. البته این تنها تغییر نبود، اما آغاز عصر جدیدی برای اپل بود. امروزه آنها یکی از شناخته شده ترین برندها در جهان هستند.

رفرش برند چیست؟

تجدید نام کسب و کار مجموعه ای استراتژیک از تغییراتی است که در هویت یک برند ایجاد می شود تا با روندهای فعلی بازار مطابقت داشته باشد. راکد ماندن یک کسب و کار بیشتر از تلاش برای تغییر در هر بازار در حال توسعه یک خطر است. با آمدن و رفتن روندهای کسب و کار، کسب و کارهایی که به دنبال تجدید هویت خود هستند، عناصری مانند:

  • لوگو
  • فونت
  • پالت رنگ
  • شعار برند
  • سبک نوشتن

اما گاهی اوقات، خیلی بیشتر از به‌روزرسانی یک لوگو یا فونت صرف می‌شود، برخی از کسب ‌و کارها ممکن است نیاز به ایجاد تغییرات اساسی داشته باشند تا از خطر از دست دادن مزیت رقابتی جلوگیری کنند.

تجدید برند زمانی است که یک برند سعی می کند تصویر خود را مدرن کند و در عین حال هویت و استراتژی اصلی خود را حفظ کند. نام کسب و کار مجدد، بازنگری کامل هویت و استراتژی برند است که معمولاً زمانی اعمال می شود که استراتژی فعلی برند با شکست مواجه شود. تغییر نام کسب و کار را به عنوان مجموعه ای از تغییرات اساسی در نظر بگیرید که برای بازگرداندن زندگی به یک شرکت در حال مبارزه ایجاد شده است. این فرآیند عمیق تر است و می تواند عناصر کسب و کار را تغییر دهد از جمله:

  • موقعیت یابی برند
  • ارزش های برند
  • دستورالعمل های برند
  • بیانیه های ماموریت و چشم انداز

استراتژی تجدید نام کسب و کار

از مراحل زیر استفاده کنید تا مشتری خود را از طریق یک تازه سازی موفق راهنمایی کنید، اما آنها را تشویق کنید تا هر مرحله را متناسب با نیازها و مخاطبان شرکت خود تنظیم کنند.

۱.تعیین کنید که آیا به یک برند جدید یا تغییر نام کسب و کار نیاز دارید.

شاید مشتری شما تمایل خود را برای برندسازی مجدد به صورت شفاهی بیان کرده باشد، اما شما باید قبل از اینکه مستقیماً به تغییر برند بپردازید، هدف آن را کشف کنید.  چرا ابتدا باید این کار را انجام دهید؟ تغییر نام کسب و کار به این سادگی نیست که به یک لوگوی جدید ضربه بزنید یا نام خود را تغییر دهید. شرکت ها باید تمایل داشته باشند که کل چشم انداز شرکت خود، از جمله اهداف، پیام و فرهنگ شرکت را تغییر دهند.

به زمان، پول و تلاش زیادی نیاز است تا برندسازی مجدد با موفقیت انجام شود و آنهایی که به طور کامل متعهد نیستند، با نام کسب و کار ضعیفی که در بازار رقابتی امروز متمایز نیست، گیر می‌کنند. بنابراین چگونه می دانید که آیا باید مشتری خود را تشویق کنید تا این جهش بزرگ را برای برندسازی مجدد انجام دهد؟ در اینجا چند نشانه عالی وجود دارد:

  • این برند برنامه هایی برای گسترش شرکت در سطح ملی یا بین المللی دارد.
  • برند فعلی آن رشد آن را به بازارهای دیگر محدود می کند.
  • مشتریان آن ارتباط منفی با شرکت دارند.
  • این شرکت در حال ادغام یا تملک شرکت های دیگر است.

اگر اینطور است، به راهنمای ما برای یک برندسازی مجدد موفق مراجعه کنید تا نیازهای آنها را بهتر برآورده کند. و اگر نیاز مبرمی وجود ندارد که نیاز به تغییر نام کسب و کار داشته باشد، با انجام یک به‌روزرسانی پیش بروید.

۲. با تیم خود طوفان فکری کنید تا تصور کنید که آنها می خواهند شرکت به چه چیزی تبدیل شود.

مسئولیت تجدید یک برند نباید بر دوش عده معدودی باشد، بلکه باید شامل تیم شما باشد تا ایده های جدیدی برای آینده برند ارائه دهند. شما باید تصمیم بگیرید که کدام عناصر می توانند فرصتی برای جلب توجه بیشتر داشته باشند.

  • لوگو : لوگوی خود را مدرن کنید تا منحصر به فردتر باشد و در مقابل رقبا متمایز شود.
  • فونت : فونت انتخابی خود را در دسترس، حرفه ای و متمایز کنید.
  • پالت رنگی : اجازه دهید پالت رنگ شما با تئوری رنگ ها برای برند شما صحبت کند.
  • شعار برند : شعارهای برند جدید باید به نیازهای مربوطه اشاره کنند.
  • سبک نوشتن : سبک نوشتن خود را طوری تنظیم کنید که سازگارتر باشد و با شخصیت های خریدار که به دنبال محصول یا خدمات شرکت هستند صحبت کنید.

و اگر روی یک کسب و کار برای مشتری کار می کنید، از او و تیمش سوالاتی مانند:

  • آیا آنها برای رشد به سطح ملی یا بین المللی برنامه ریزی می کنند؟
  • آنها می خواهند در چه بازارهای دیگری گسترش یابند؟

پاسخ‌های آن‌ها را در تصویر برند خود بگنجانید تا نیازی به تجدید در آینده نباشد.

۳. از شبکه های اجتماعی برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود استفاده کنید.

Soft  به روز رسانی خود را با وثیقه به روز یا UI/UX راه اندازی کنید. برای صاحبان مشاغل امروزی، استفاده از سایت هایی مانند لینکدین، توییتر و فیس بوک از محبوب ترین ها برای دستیابی به مخاطبان هدف هستند. از بازاریابی رسانه های اجتماعی برای اطلاع رسانی به مخاطبان خود از تغییرات آتی و نظرسنجی غیررسمی از آنها در مورد افکارشان در مورد تجدید نظر استفاده کنید . شما می توانید با درگیر شدن در گوش دادن اجتماعی و در نظر گرفتن بازخورد مخاطبان خود و گنجاندن آنها در ظاهر جدید خود، تحقیق را از این طریق جمع آوری کنید.

۴. در استراتژی خود احساسات یا خواسته های مخاطبان خود را در نظر بگیرید.

موفق ترین برندها نوعی احساسات را از مخاطبان هدف خود برمی انگیزند. مستقیماً با آنها صحبت کنید و بازخورد بگیرید. ببینید چگونه می توانید تصویر خود را بهبود بخشید. مردم می‌خواهند احساس کنند که در حال ایجاد تفاوت هستند، و انجام این کار رو در رو، یا تشویق از طریق نظرسنجی ، راه‌های عالی برای افزایش وفاداری مشتری است.

۵. تغییرات را به آرامی اجرا کنید.

با چیزی کوچک شروع کنید، مانند تغییر فونت مورد استفاده در اسناد، و از آنجا کار کنید. واکنش ها را اندازه گیری کنید و در صورت امکان تنظیم کنید. اگر بازخورد منفی بیش از حد وجود دارد، به مخاطبان خود نزدیک شوید تا موضوع را درک کنند و ببینید آیا تغییر برخی چیزها بر برندسازی مجدد شما تأثیر می گذارد یا خیر. بنابراین اگر برای برداشتن گام بعدی و انجام یک به‌روزرسانی برند آماده هستید، می‌توانید از چک لیستی بهره ببرید تا مطمئن شوید که برند خود را با هدف انجام می‌دهید.

چک لیست بازخوانی برند

با تحقیقات بازار و تحلیل رقابتی شروع کنید.

به‌روزرسانی خود را بر اساس تغییراتی که در بازار دیده‌اید، قرار دهید. این می تواند شامل کشف و تحقیقی باشد که به صورت داخلی یا از طریق اشخاص ثالث انجام می شود و باید تغییرات در نیازهای مشتری و عوامل خارجی مانند اقتصاد و سایر اخبار پرطرفدار را در نظر بگیرد. تجزیه و تحلیل رقابتی همچنین به شما این امکان را می دهد که از موفقیت ها و شکست های رقبای خود الهام بگیرید زیرا آنها سعی می کنند ارتباط را نیز حفظ کنند.

هویت بصری خود را تقویت کنید نه یک ظاهر کاملاً جدید.

چه لوگو، شعار، یا پالت رنگی شما باشد، می‌خواهید در یک تازه‌سازی قابل تشخیص باشید. اگر در حال حاضر قدیمی، بی‌صدا یا شلوغ است، سعی کنید با رنگ، هندسه یا انتخاب قلم شیک‌تر آن را از نظر بصری جذاب‌تر کنید.

با جذابیت احساسی به پیام های برند خود نزدیک شوید.

پیام شما باید برای شخصیت های خریدار شما ساخته شود و از نظر کیفیت محتوا و احساسات ارزشی را نشان دهد. یک تجدید موفقیت آمیز با پیام های صادقانه و قابل اعتماد، هوش هیجانی شرکت شما را منعکس می کند و آن را از رقبا متمایز می کند.

قبل از عرضه، محتوای مهم را حسابرسی کنید.

هنگام برنامه ریزی برای انجام به روز رسانی، کاری که نباید فراموش کنید اجرای ممیزی محتوا است . در اغلب موارد، خلاص شدن از شر پست‌ها، وب‌سایت یا سایر عناصر برند از قبل موجود یا ویرایش آن می‌تواند ردپای دیجیتالی شما را بهبود بخشد.

با یک برنامه اجرایی، به روز رسانی برند خود را اجرا کنید.

پس از اینکه تیم شما تصمیم گرفت که چه چیزی در به روز رسانی برند باید تغییر کند، باید اجرای این تغییرات به درستی اطلاع رسانی شود و در داخل و خارج از کشور با یک برنامه اجرایی مناسب عمل شود .

جمع بندی

هویت برند خود را تازه نگه دارید. یک شرکت موفق یک هدف کلی برای تیم شما است. و با یک تغییر نام کسب و کار یا تازه سازی به خوبی اجرا شده، می توانید برند خود را در موقعیتی قرار دهید که در آزمون زمان مقاومت کند. تغییر خوب است و اگرچه ممکن است برای دیدن نتایج زمان ببرد، اما سازگاری برند شما پاداش خواهد گرفت.

انتهای مطلب/ منبع

چگونه آگاهی آنلاین از برند خود را افزایش دهیم

چگونه آگاهی آنلاین از برند خود را افزایش دهیم

آگاهی از برند یک عنصر حیاتی برای موفقیت بلندمدت کسب و کار است. برای شروع، شرکت هایی که روی آگاهی از برند سرمایه گذاری می کنند، می توانند شاهد افزایش فروش باشند. طبق مطالعه‌ای، ۷۱ درصد از خریداران گفتند که مهم است قبل از خرید، یک برند را بشناسند. علاوه بر این، شرکت هایی که فاقد آگاهی از نام کسب و کار هستند، در معرض خطر دفن شدن توسط رقبای خود هستند. این امر به ویژه برای کسب و کارهای کوچک و استارت آپ ها صادق است. خبر خوب این است که دستیابی به آگاهی از برند لزوماً دشوار نیست. در این مقاله، چندین استراتژی برای افزایش آگاهی کلی از برند شما به صورت آنلاین را پوشش خواهیم داد.

چرا آگاهی از برند آنلاین مهم است

آگاهی از برند حیاتی است، زیرا ارتباط مستقیم با مشتریان فعلی و بالقوه شماست. افزایش آگاهی از برند به این معنی است که برند شما برای مصرف کنندگان شما آشناتر است و می تواند اعتماد مصرف کننده را افزایش دهد. از آنجایی که مشتریان تمایل بیشتری به خرج کردن پول با سازمان هایی دارند که می شناسند و به آنها اعتماد دارند، این می تواند منجر به فروش بالاتر شود.

آگاهی از برند نیز می تواند تداعی ایجاد کند. به عنوان مثال، Band-Aid، Q-Tip  و Kleenex همگی برندهای قدرتمندی را ایجاد کرده اند که مردم معمولاً به جای اشیاء مربوطه خود به نام کسب و کار آنها اشاره می کنند. اگرچه دستیابی به این سطح از آگاهی از برند می تواند دشوار باشد، اما شما می خواهید که مصرف کنندگان شما زمانی که به محصول یا خدمات شما نیاز دارند ابتدا به برند شما فکر کنند. این باعث می شود که آنها به جای رقبای شما به سمت شما بیایند.

چگونه آگاهی از برند را به صورت آنلاین افزایش دهیم

در اینجا هشت راه برای افزایش آگاهی از برند خود به صورت آنلاین آورده شده است. برای بهترین نتیجه، از ترکیبی از این استراتژی ها استفاده کنید.

۱.یک لوگوی منحصر به فرد و قابل تشخیص ایجاد کنید

برند شما ابتدا با لوگوی آن شناخته می شود. بدون یک لوگوی قوی که نشان دهد کسب و کار شما چیست، مشتریان شما به طور کامل با کسب و کار شما درگیر نمی شوند. هنگامی که به برخی از موفق ترین شرکت های جهان مانند آمازون، گوگل یا فیس بوک فکر می کنید، اولین چیزی که احتمالاً به ذهن می رسد لوگو است. لوگو یک ابزار قدرتمند بازاریابی و برندسازی است که برند شما را از رقبا متمایز می کند .

ما لوگوهای درهم ریخته و نامشخص زیادی دیده ایم. لوگوی شما باید پیامی واضح داشته باشد و به مشتریان شما مرتبط باشد. لوگو را ساده و تمیز نگه دارید. یک یا دو رنگ را انتخاب کنید که نشان دهنده برند شما باشد. موفق ترین لوگوها اغلب ساده ترین هستند. لوگو نام کسب و کار شما نیست، اما قابل مشاهده ترین جزء آن است.

۲. یک وب سایت کاربر پسند بسازید

وب سایت شما باید از نظر بصری جذاب باشد و به راحتی قابل پیمایش باشد. اگر اطلاعات مهمی ندارید که بینندگان خود را در صفحه اصلی خود جذب کند، آنها برای مدت طولانی در آن جا نمی مانند. کاربران وب زمان کمی برای دریافت تمام اطلاعات سایت شما دارند. فهرست ها و عناوین پررنگ که اطلاعات شما را خلاصه می کنند می توانند به سرعت نظر شما را به بینندگانتان برسانند. قرار دادن استراتژیک پیشنهادات، تصاویر و جزئیات محصول که به آسانی قابل خواندن و درک سریع است نیز می تواند بینندگان شما را در سایت شما نگه دارد و ارزش کسب و کار شما را به فروش برساند.

۳. وبلاگ بنویسید

یک وبلاگ می تواند برای آگاهی از برند معجزه کند. وبلاگ شما می تواند به تنهایی باقی بماند یا در صورت داشتن وب سایت شما وارد آن شود. اگر در مورد کیفیت و نوع محتوایی که تولید می‌کنید دقیق باشید، خوانندگان مکرر به دست خواهید آورد. با ایجاد محتوای وبلاگ معنی دار که آموزنده یا سرگرم کننده است، ارزشی برای خوانندگان خود فراهم کنید. همچنین مهم است که به طور مداوم پست کنید. یک وبلاگ راکد یا قدیمی ممکن است برای برند شما بدتر از بی وبلاگی به نظر برسد.

۴. در شبکه های اجتماعی فعال بمانید

اگر از رسانه های اجتماعی برای کسب و کار خود استفاده نمی کنید، فرصت بزرگی را برای افزایش آگاهی از برند خود از دست می دهید. رسانه‌های اجتماعی به شما امکان دسترسی مستقیم به مشتریانتان را می‌دهند و به شما اجازه می‌دهند تا آنها را در گفتگوی معنادار مشارکت دهید.

افزایش فعالیت شما در حساب های رسانه های اجتماعی به معنای تعامل بیشتر با پایگاه مشتری شماست. طبق آمار Statista ، نزدیک به ۳ میلیارد کاربر فعال در فیس بوک، ۲.۳ میلیارد کاربر در یوتیوب، ۱.۴ میلیارد در اینستاگرام و یک میلیارد کاربر در TikTok وجود دارد. اگر کسب و کار شما حداقل در یکی از این پلتفرم ها نباشد، مشتریانی را در مقیاس جهانی از دست داده اید. هر پلتفرم رسانه‌های اجتماعی جمعیت‌شناسی متفاوتی را به خود جلب می‌کند، بنابراین شما می‌خواهید بفهمید که کدام یک برای کسب‌ و کار شما بهتر عمل می‌کنند.

به طور منظم پست کنید و با مخاطبان خود وارد گفتگو شوید. مطمئن شوید که صدای برند رسانه اجتماعی شما در همه کانال ها منسجم است. هنگامی که شروع به گسترش فعالیت رسانه های اجتماعی خود کردید، در بازاریابی رسانه های اجتماعی سرمایه گذاری کنید تا برند خود را در مقابل مخاطبان هدف خود قرار دهید.

۵. از اینفلوئنسرها برای بازاریابی برند خود استفاده کنید

اینفلوئنسر مارکتینگ محبوبیت خود را افزایش داده است و دلیل خوبی دارد. در یک نظرسنجی، تقریباً ۹۰ درصد از بازاریابان گفتند که بازده سرمایه گذاری اینفلوئنسر مارکتینگ قابل مقایسه یا بهتر از سایر کانال های بازاریابی است که استفاده کرده اند.

اگر برای برند شما مناسب است، همکاری با اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی را در نظر بگیرید که می توانند برند شما را در کانال های خود تبلیغ کنند. البته، شما فقط باید با اینفلوئنسرهایی که با تصویر برند شما هماهنگ هستند و مخاطبان هدف شما را به اشتراک می گذارند، شریک شوید. آنها را تشویق کنید که در نحوه تبلیغ برند شما خلاق و معتبر باشند تا دنبال کنندگان آنها بیشتر از شما حمایت کنند.

۶. از رسانه های مختلف مانند ویدئو و پادکست استفاده کنید

حضور پررنگ در رسانه ها و پلتفرم های مختلف می تواند دید برند شما را افزایش دهد. ایجاد محتوای بصری، به ویژه برندسازی ویدیو را در نظر بگیرید . چه ویدیوهای آموزشی طولانی ارسال کنید و چه کلیپ های ۳۰ ثانیه ای، جریان ویدئویی را پیدا کنید که برای شما و مخاطبان شما مفید باشد و به طور منظم پست کنید.

راه دیگر پادکست است که به یک رسانه محبوب تبدیل شده است. اگرچه شروع کار سختی نیست، اما ایجاد یک پادکست موفق به زمان و تلاش نیاز دارد. موضوع و قالب قسمتی را انتخاب کنید که با مخاطب شما طنین انداز شود. همچنین ممکن است در نظر داشته باشید که با مهمانان مرتبط یا با مشخصات بالا در پادکست خود مصاحبه کنید تا طرفداران بیشتری جذب کنید.

۷. در مدیریت شهرت آنلاین سرمایه گذاری کنید

مدیریت شهرت آنلاین دقیقاً همان چیزی است که به نظر می رسد. هر برند معتبری دارای شهرت آنلاین است و مشتریان می توانند تأثیر منفی بر این شهرت داشته باشند. همه ما پست هایی از مشتریان ناراضی را دیده ایم که از شرکت ها یا خدمات شکایت دارند. وقت گذاشتن برای درک نحوه عملکرد مرورها و نحوه پاسخ دادن به نظرات آنلاین می تواند به شما کمک کند تا نحوه مشاهده آنلاین کسب و کار و نام تجاری خود را کنترل کنید.

یکی از بهترین راه‌ها برای بهبود شهرت آنلاین خود، تعامل فعال با مشتریان خود در رسانه‌های اجتماعی است، به خصوص اگر نظرات و نظرات منفی خود را از خود به جای بگذارند. تماس عمومی با آنها برای اصلاح یک مشکل، نه تنها مشکل آن مشتری را برطرف می کند، بلکه آگاهی از برند شما را نیز افزایش می دهد.

۸. تقویت تمام محتوا از طریق بهینه سازی موتور جستجو

سئو یک استراتژی برای افزایش رتبه وب سایت شما در موتورهای جستجوی اصلی است. بر اساس تحقیقات، قرار گرفتن در صفحه اول گوگل به طور چشمگیری نرخ کلیک شما را افزایش می دهد، به طوری که رتبه اول در صفحه جستجوی گوگل ۲۸.۵٪ از کل کلیک ها را به خود اختصاص می دهد. زمانی که به جایگاه دهم رسیدید، میانگین نرخ کلیک تا ۲.۵ درصد کاهش می یابد. ایجاد محتوای بهینه و با کیفیت بالا که باعث ایجاد تعامل در سایت شما می شود، ساده ترین راه برای افزایش رتبه موتور جستجو است که به معنی بازدیدکنندگان بیشتر سایت شما است.

انتهای مطلب/ منبع

بایدها و نبایدهای برندهای مشهور در عصر تولیدکنندگان

بایدها و نبایدهای برندهای مشهور در عصر تولیدکنندگان

وقتی به “هیاهوی جانبی” فکر می کنید، آیا به فکر ساختن یک برند چند میلیون دلاری یا ایجاد تغییرات اضافی بعد از کار و تبدیل شدن به یک راننده اشتراکی هستید؟ خوب، برای ما مردم عادی، به احتمال زیاد دومی است، اما برای سلبریتی ها، ساختن یک برند چند میلیون دلاری یک امر عادی به نظر می رسد. فعالیت‌های کارآفرینانه افراد مشهوری مانند جسیکا آلبا، سلنا گومز، جنیفر لوپز و کایلی جنر، صنایع را در سراسر جهان اشباع کرده است و امروزه این نوار برای موفقیت یک برند مشهور بالاتر از همیشه است.

پنج سال پیش، یک سلبریتی می‌توانست نام و چهره‌اش را روی هر چیزی که می‌خورد، اعم از عطر، مراقبت از مو، یا خط زیبایی، بگذارد و کمی پول نقد و در معرض دید قرار بگیرد. اما اکنون، ریسک‌ها بیشتر شده و مصرف‌کننده‌های معمولی به طور فزاینده‌ای به بررسی دقیق برندهای مشهور وارد بازار می‌شوند، نام و چهره شناخته‌شده دیگر به اندازه کافی خوب نیست.

برای اینکه امروزه به عنوان یک برند با پشتوانه سلبریتی ها برجسته شوید، باید هدفی با اصالت وجود داشته باشد. یک برند مشهور باید با هر چیزی که به بازار می آورد ارزش بیافزاید، نمونه ای از کیفیت و حل یک مشکل یا نیاز مهم موجود در بازار. موفق ترین برندهایی که توسط سلبریتی ها حمایت می شوند، آنهایی هستند که به دلیل استراتژی موقعیت یابی خاص یا نیازهای مشتری که برآورده می کنند و برآورده می کنند، بر رشد بلندمدت تمرکز می کنند.

مشارکت سلبریتی ها نباید تنها عامل متمایز کننده برای این نوع برندها باشد، کیفیت و ارزش افزوده و همچنین جامعه ای که ایجاد می کنند باید باشد. یک برند باید منحصر به فرد باشد و شخصیت خاص خود را داشته باشد تا اینکه بر شخصیت و مهارت سلبریتی ها تکیه کند. 

  • اثبات در پودینگ است

انجام دهید: هدف و اشتیاق پشت برند داشته باشید

شروع به ساختن برندی که از اشتیاق به جای جاه طلبی سودجویی ناشی می شود، مورد توجه و ارزش گذاری مصرف کننده عادی قرار می گیرد. برای متمایز شدن، سلبریتی ها باید درگیر باشند و در صندلی راننده با جهت گیری برای برند و پشت سر آن با اشتیاق حضور داشته باشند. اگر این وجود نداشته باشد، مصرف کنندگان می توانند از طریق عمل ببینند.

برخی از سوالاتی که ارزش بررسی دارند عبارتند از:

آیا نیازی در بازار وجود دارد؟

آیا مصرف کنندگان برای محصولی که من عرضه می کنم ارزش قائل هستند؟

آیا من به‌عنوان یک سلبریتی تثبیت‌شده، مایل هستم که تیم مناسب را برای موفقیت این برند دور هم جمع کنم؟

بیایید به عنوان مثال به شرکت تکیلا جورج کلونی و رانده گربر،Casamigos نگاه کنیم.

اولین عناصری که این برند را در موقعیت موفقیت قرار می دهد، خودانگیختگی سلبریتی ها در ایجاد برند است. هر دو مرد که به روش های خاص خود در هالیوود تأسیس شده بودند، خانه های مجاوری در مکزیک داشتند که در آنجا شروع به توسعه تکیلاهای خود برای سرگرمی و بیشتر برای استفاده شخصی کردند. آنها در نهایت تصمیم گرفتند آن را در سال ۲۰۱۳ به عموم بفروشند.

رانده گربر گفت که وقتی تصمیم گرفتند این تکیلا را به یک برند تبدیل کنند و تکیلا را به صورت عمومی بفروشند، برای آنها مهم این بود که ما بهترین تکیلا را داریم، اما آن را برای همه مقرون به صرفه می کنیم. جورج به پول نیاز ندارد، من به آن نیاز نداشتم… این دلیل راه اندازی یک تکیلا نبود. ما می خواستیم همه بتوانند آن را بنوشند و منحصر به فرد نباشند .

هر دوی این مردها فرصتی را دیدند تا چیزی را که به آن علاقه داشتند با جهان به اشتراک بگذارند و همین باعث شد. اشتیاق بر جاه طلبی سودجویی که برای یک برند مشهور مهم است، غلبه کرد. آموزش خود در مورد نیازهای مصرف کننده و همچنین جایی که نام تجاری آنها در بازار جا می گیرد و واقعاً برای انجام این کار تلاش می کنند این نکته کلیدی است.

انجام دهید: یک محصول با کیفیت داشته باشید

تنها مهم ترین جنبه یک برند مشهور به خصوص اگر بخواهیم (به طور فرضی) جنبه سلبریتی را از بین ببریم، کیفیت محصول است. مهم نیست که راه اندازی چقدر عالی باشد، مهم نیست که یک سلبریتی چند میلیون دنبال کننده داشته باشد، برای اطمینان از تمایز قوی، مقاومت در برابر آزمون زمان و حفظ مصرف کنندگان در بازار، باید یک محصول عالی و موقعیت نام تجاری فکر شده وجود داشته باشد. دراز مدت. انجام این کار مستلزم ترکیبی بین علاقه سلبریتی ها و مشارکت شخصی با همکاری کارشناسان صنعت و هیئت های مشاوره است. باید اولویت بندی زیادی برای یافتن بهترین مواد تشکیل دهنده و ایجاد محصولی وجود داشته باشد که مصرف کنندگان به خاطر منافع واقعی آن ارزش قائل شوند تا نام سلبریتی ها پشت آن.

شای میچل یک سلبریتی است که برای متمایز کردن ستاره خود از برندهایش تلاش بیشتری می کند، به طوری که بسیاری از مصرف کنندگان مارک هایی را که او تأسیس کرده و به طور مداوم روی آنها کار می کند، نمی شناسند. برند مسافرتی BEIS تنها توسط Shay که در حال حاضر به عنوان مدیرعامل فعالیت می کند، تاسیس شد و برند تکیلا سلتزر Onda توسط Shay تاسیس شد. این برندها می‌توانند بدون نام و چهره سلبریتی ها در هر کاری که برند انجام می‌دهد به تنهایی بایستند، کیفیتی که امروزه در بسیاری از برندهای مشهور موفق یافت می‌شود.

در مورد Casamigos، رند می گوید که “وقتی یک دسته جدید بیرون می آید، او یک بطری می فرستد، و جورج و من آن را می چشیم”. این امر درگیری آنها را با نام تجاری و محصول، که مصرف کنندگان متوجه می شوند و دوست دارند ببینند، تقویت می کند. نه تنها این، بلکه داشتن محصولی که کیفیت را نشان می‌دهد برای ماندگاری بالا و حفظ طولانی مدت مشتری بسیار مهم است. 

انجام دهید: متخصصان صنعت را بیاورید

جذب افراد مناسب برای مشارکت در برند شما، کلید خط تولید با کیفیت و ایجاد اعتبار فوری است. در پشت بهترین برندهای مشهور، کارشناسان صنعت هستند که با اشتیاق افراد مشهور مطابقت دارند.

مانند هر برند مشهور دیگری، ایجاد تیمی از متخصصان که تخصص و تجربه صنعتی را برای محصولات به ارمغان می آورند، مهم است. با هر برند مشهور موفق، تیمی باورنکردنی پشت درهای بسته می آید. به عنوان مثال، کیم کارداشیان خط جدید مراقبت از پوست خود، SKKN را امسال منتشر کرد، جایی که از جوانا چک، متخصص پوست و کارآفرین مشهور مراقبت از پوست، برای کمک به فرمولاسیون خود کمک گرفت. هیلی بیبر با مایکل دی. رتنر شریک شد تا رود را از ابتدا بسازد و تیمی تمام وقت متشکل از شش زن را استخدام کرد تا پیام او در مورد توانمندسازی زنان را تقویت کند، و این فهرست ادامه دارد.

در مورد Casamigos، جورج و رانده از تخصص بازاریابی مایک ملدمن، که بنیانگذار و مدیر عامل دیسکاوری لند است، استفاده کردند تا به عنوان سومین یکی از بنیانگذاران برند مشروب الکلی خود وارد شوند. آنها می دانستند که به جای سوار شدن بر شهرت خود، به تجربه کارآفرینی او برای موفقیت نیاز دارند. علاوه بر این، Casamigos دارای یک تقطیر کننده اصلی است که مسئول اطمینان از کیفیت و قوام هر دسته تکیلا است.

  • آماده شدن برای برخاستن: فرود پرتاب

انجام دهید: یک راه اندازی خوب فکر شده داشته باشید.

استراتژیک باشید و یک برنامه مدون داشته باشید تا در معرض دید قرار بگیرید و به مصرف کننده هدف خود برسید. یک راه اندازی خوب فکر شده و وقت گیر چیزی است که امروزه برای برجسته شدن به عنوان یک برند مشهور مورد نیاز است. Rhode by Hailey Beiber در ماه ژوئن راه اندازی شد و هیلی و تیمش استراتژی پرتابی را تنظیم کردند که دقیق، خوب فکر شده و به موقع بود، همانطور که لازم بود. بیایید به عنوان مثال به رود نگاهی بیندازیم و ببینیم چه چیزی برای هیلی هنگام راه‌اندازی خط مراقبت از پوستش مفید بوده است.  

انجام دهید: رابطه شخصی خود را با علت مشخص کنید.

اطمینان از همسویی برند با ارزش ها و علایق سلبریتی ها بسیار مهم است. هیلی بیبر سال‌هاست که علاقه زیادی به پوست خود دارد و گونه‌های براق خود را در سراسر رسانه‌های اجتماعی و روزنامه‌ها به نمایش گذاشته است. بنابراین، هنگامی که او Rhode، یک برند مراقبت از پوست را معرفی کرد، به نظر نمی‌رسید که او در دسته‌ای قرار می‌گیرد که به آن تعلق ندارد، که اولین شرط اصلی موفقیت برند مشهور است.

انجام دهید: کانال های اجتماعی خود را با لحن و جهت برند هماهنگ کنید.

مشارکت های فکر شده را تنظیم کنید و یک مدار روابط عمومی کامل را برنامه ریزی کنید. اینها برخی از محرک‌های اصلی ایجاد پیش‌بینی و جلب توجه برای برند قبل از راه‌اندازی اولیه هستند.

هیلی میزبان هایروم، خالق محصولات مراقبت از پوست بود که به خاطر آموزش به مخاطبانش در مورد مواد مراقبت از پوست، در کانال یوتیوب خود، جایی که آنها به صراحت محصولات را امتحان کردند و درباره همه چیزهای مراقبت از پوست بحث کردند، میزبانی کرد. مشارکت سلبریتی‌ها با سازندگان محبوب و مرتبط، راهی است که نه تنها در معرض دید قرار می‌گیرند، بلکه برای جذب مخاطبانی که ممکن است از قبل طرفدار سلبریتی ها نباشند، اما مایلند محصولاتی را که توسط خالق مورد علاقه‌شان توصیه می‌شود، امتحان کنند. سازندگان همچنین در میان توده‌ها شهرت معتبرتر و ساده‌تری نسبت به سلبریتی ها در فهرست A دارند.

برندسازی مشترک و همکاری های اندیشیده شده راه دیگری برای جلب توجه و جلب توجه قبل از راه اندازی یک برند جدید است. هیلی با بوتیک فروشگاه مواد غذایی Erewhon مستقر در لس آنجلس شریک شد تا اسموتی پوستی با نسخه محدود تهیه کند. در حالی که Erewhon یک نام تجاری نسبتا کوچک است و ممکن است یک مشارکت تصادفی به نظر برسد، سر و صدا و توجه آن در رسانه های اجتماعی شگفت انگیز است. همه اینفلوئنسرهای “it” و سلبریتی ها آرزو دارند اسموتی با Erewon بخورند زیرا نه تنها گران‌ترین فروشگاه مواد غذایی است که در رسانه‌های اجتماعی بیشتر درباره آن صحبت می‌شود، بلکه به طور طبیعی UGC ارگانیک تولید می‌کند که منجر به قرار گرفتن در معرض بسیاری می‌شود. اسموتی ۱۷ دلاری کاربران TikTok را بر آن داشت تا از خود در حال امتحان نوشیدنی گران قیمت فیلم بگیرند تا ببینند آیا ارزش پول را دارد یا خیر و تجزیه و تحلیل کنند که آیا مواد تشکیل دهنده واقعاً باعث درخشندگی پوست می شوند یا خیر.

هیلی همچنین جشن پر ستاره ای را برای راه اندازی Rhode برگزار کرد. نه تنها همه پرطرفدارترین سلبریتی ها در لیست مهمانان حضور داشتند، بلکه با دقت خالقان و تأثیرگذاران را انتخاب کردند. دلیل اهمیت این رویدادها و مهمانی های برند به دلیل محتوای ارگانیک است که از آنها می آید. وجه مشترک این استراتژی های راه اندازی: تقویت آگاهی از برند به روشی ارگانیک تر

  • استراتژی رسانه های اجتماعی

انجام دهید: از محتوای تولید شده توسط کاربر برای نمایش صحت و اثبات اجتماعی استفاده کنید.

محتوای تولید شده توسط کاربر (UGC) نام است، اصالت بازی است. برانگیختن سر و صدا در مورد نام تجاری شما به نوبه خود، به نوبه خود، UGC ارگانیک برای یک نام تجاری از جهات مختلف مفید است. نه تنها می‌توانید این محتوا را در کانال‌های اجتماعی ارگانیک خود بازنشر دهید، بلکه می‌توانید از آن‌ها به‌عنوان خلاقیت تبلیغاتی استفاده کنید که معتبرتر به نظر می‌رسد، و می‌توان آن‌ها را در وب‌سایت برند به‌عنوان گواهی‌هایی به اشتراک گذاشت که منجر به اثبات اجتماعی بیشتر می‌شود.

برای افزایش مشارکت جامعه و استفاده از قدرت UGC، مهم است که یک فرد یا تیم داخلی بر شناسایی اعضای جامعه که با برند همسو هستند، ارسال محصولات و سپس دریافت نظرات صادقانه آنها در قالب محتوا متمرکز باشد. داشتن این فرآیند در بک‌اند کنترل بیشتری بر محتوای ارگانیکی که منتشر می‌شود به برند می‌دهد و در عین حال به گفتگو و جامعه پیرامون محصولات برند کمک می‌کند.

انجام دهید: با سازندگان و تأثیرگذارانی که با برند شما همسو هستند همکاری کنید

استفاده از قدرت تأثیرگذاران و سازندگان، اعم از خرد و کلان، به عنوان یک برند مشهور مهم است. از آنجایی که برخی از اینفلوئنسرها شروع به افزایش سطح شهرت برخی افراد مشهور کرده‌اند، طرفداران و مصرف‌کنندگان همچنان این شخصیت‌های اینترنتی را معتبرتر و معتبرتر می‌دانند. سازندگان و اینفلوئنسرها به طور یکسان مانند یک دوست احساس می‌کنند و دنبال کنندگانشان واقعاً می‌توانند به کسی اعتماد کنند. مشارکت با این تأثیرگذاران و سازندگان در هنگام ساختن یک نام تجاری مهم است زیرا به مخاطبان و جایگاه های مختلف آنها کمک می کند. اساساً افزایش دسترسی برند و دوباره ارائه اثبات اجتماعی که مسلماً برای مارک های مشهور در مقایسه با مارک های سنتی مهم تر است.

انجام دهید: حمایت ایجاد کنید و حلقه های رشد را با UGC ترویج دهید

SKIM، خط تولید لباس‌های شکل کیم کارداشیان با استفاده از قدرت رسانه‌های اجتماعی و تأثیرگذاران برای ایجاد آگاهی و حمایت از برند، موفقیت بزرگی داشته است. با انتخاب دقیق مشارکت اینفلوئنسرها و خالقان، برند می‌تواند باعث ایجاد UGC بدون پرداخت توسط بینندگان و طرفداران برای استفاده از SKIMS شود.

وقتی بینندگان اینفلوئنسرهای مورد علاقه خود را می‌بینند که لباس‌های بدن SKIMS را در استوری اینستاگرام خود می‌پوشند، بسته‌بندی روابط عمومی SKIMS را در TikTok باز می‌کنند، یا یک ویدیوی YouTube «Get Ready With Me» که شامل لباس معروف SKIMS است – بینندگان و طرفداران تحت تأثیر خرید قرار می‌گیرند. اگر محصول مطابق با انتظارات باشد یا فراتر از آن باشد، هدف این است که این مشتریان برای تولید محتوا در مورد آن خرید و محصول الهام بگیرند. این یک مثال عالی از یک حلقه رشد است – چیزی که همه برندها باید پیاده سازی کنند. محتوای UGC ایجاد می‌شود، سپس برند را برای مخاطبان جدید اعتبار می‌بخشد، سپس مخاطبان جدید از برند خرید می‌کنند و به نوبه خود آن مخاطب جدید UGC ایجاد می‌کند.

  • ایستادن برای یک علت

انجام دهید: برند خود را با دلیلی هماهنگ کنید که به ارزش های شما و خود برند معتبر است

به عنوان یک برند مشهور، مهم است که از آن صدای تقویت شده و دستیابی به هدف حمایت از یک هدف خوب که برای افراد مشهور و همچنین معتبر است، استفاده کنید. شراکت با یک مؤسسه خیریه یا متعهد شدن عواید خود به چیزی که با افراد مشهور و به طور کلی آنچه شما طرفدار آن هستید همخوانی ندارد، به نظر واقعی می رسد. به‌عنوان یک سلبریتی، معمولاً، این برندها بیشتر یک پروژه پرشور هستند تا تلاشی برای قرار دادن غذا روی میز، بنابراین، این کار فضای بیشتری برای بازپرداخت و تقویت یک هدف بزرگ به عنوان بخشی از برند می‌دهد. برای اطمینان از اینکه علت با مخاطبان و اعضای جامعه شما طنین انداز می شود، انجام تحقیقات بازار قبل از راه اندازی برند مهم است. اگرچه ممکن است برای افراد مشهور مهم باشد، اما باید برای مصرف کنندگان بالقوه نیز تاثیرگذار باشد.

به عنوان مثال برند سلنا گومز Rare Beauty را در نظر بگیرید. از همان روز اول، سلنا “تأثیر نادری” بر بخش بزرگی از نام تجاری خود و آنچه که نشان می دهد گذاشت. ثبات در اینجا کلیدی است، یک ماموریت داشته باشید و به آن ماموریت پایبند باشید. هدف تاثیر نادر افزایش دسترسی به حمایت از سلامت روان در محیط‌های آموزشی است، اما سلنا به داشتن یک برگه ساده «اهدا» در وب‌سایت خود بسنده نمی‌کند. سایت زیبایی نادر دارای یک وبلاگ با مقالات مختلف در رابطه با سلامت روان و همچنین صفحه ای است که منابع در دسترس و پشتیبانی برای کسانی که با سلامت روان دست و پنجه نرم می کنند را فهرست می کند. زیبایی نادر این ماموریت را به طور گسترده و واقعی به برند خود پیوند می‌دهد. سلنا خودش می‌گوید که فهمیدن نحوه مدیریت «سلامت روان» خودش همیشه آسان نبوده است.

انجام دهید: یک استراتژی دم بلند را اجرا کنید

برای برندهای مشهور، با هر کمپینی، مهم است که استراتژی دم بلند را در نظر بگیرید، به خصوص وقتی صحبت از تلاش های بشردوستانه یا فراگیر شدن باشد. استراتژی دم دراز اساساً به‌جای فروش تعداد زیادی از اقلام محبوب‌تر و آسان‌تر، کسب سود حاصل از فروش حجم زیادی از محصولات خاص است SKIMS توسط کیم کارداشیان اخیراً خط تطبیقی ​​خود را منتشر کرده است. برای مشتریانی با تحرک محدود. طرح های لباس زیر کارایی و سهولت را در اولویت قرار می دهند. این نسخه جدید کاملاً غیرمعمول نیست  SKIMS با تأکید و اولویت بندی جامع بودن با اندازه، رنگ ها و اکنون دسترسی آنها تأسیس شده است.

نبایدها

  1. خستگی برند مشهور

با هر سلبریتی، معمولاً برندی وجود دارد که مدت کوتاهی پس از انفجار شهرت دنبال می‌شود. سلبریتی بودن با یک نام تجاری جدید، مبتکرانه یا چیزی نیست که مصرف کنندگان از دیدن آن هیجان زده باشند. کیفیت واقعی محصول و دقت پشت یک نام تجاری چیزی است که آن را متمایز می کند. نام و چهره افراد مشهور را از برند دور کنید، باید بتواند به همان اندازه موفق باشد. آنقدر خستگی در این بازار وجود دارد که افراد مشهور برای غلبه بر شک و تردید باید اضافه کاری کنند. تعداد فالوورهای زیاد را باور نکنید، و شناخت خانواده برای موفقیت امروز یک برند مشهور کافی است.

همانطور که قبلا ذکر شد، این به اصالت بازمی گردد، شک و تردید در این صنعت گسترده است، با نام تجاری مشهور غیر معتبر دیگری مطابقت ندارد. نیویورک تایمز نظرات طیف گسترده ای از مصرف کنندگان و کارشناسان را گردآوری کرد، در اینجا چیزی است که آنها درباره موضوع اشباع برند مشهور می گویند :

مبادا: معامله گر باشید

مصرف کنندگان از نحوه معامله برندهای مشهور اغلب آگاه هستند. به جای ایجاد یک نام تجاری بر اساس اشتیاق و علاقه، یک محصول را بفروشید تا مقداری پول نقد دریافت کنید. باز هم، به همین دلیل است که بسیار مهم است که یک برند را فقط بر اساس اشتیاق بسازید تا جاه طلبی سودجویی. یکی از رایج ترین اشتباهات جستجوی مداوم مشتریان جدید در حالی که تمرکز خود را بر حفظ و اجتماع از دست می دهد، است. رشد پایدار ریشه در روابط معنادار دارد و ایجاد این روابط یک شبه یا صرفاً با هدف فروش اتفاق نمی افتد.

حمایت و ارجاعات از سوی مصرف کننده ای انجام می شود که احساس می کند با نام تجاری مرتبط است، که در نهایت دامنه دسترسی شما را افزایش می دهد. اعتبار اجتماعی مکانیسم جدیدی برای رشد و اثبات اجتماعی است که زمانی که برند متعهد به ایجاد جامعه به جای تبدیل مداوم مشتریان جدید شود، به وجود می آید.

در نهایت، به جای افراد مشهور، با محصول پیش بروید. مصرف‌کنندگان احساس می‌کنند که برند و محصولات به جای اینکه با استراتژی محصول محور پیشروی کنند، باید به چهره افراد مشهور برای فروش تکیه کنند. به عنوان مثال برند گوئینت پالترو را در نظر بگیرید. او محصولات بسیار زیادی دارد و خطوط تولید متفاوتی از مراقبت از پوست گرفته تا جواهرات و لباس دارد. تلاش برای اینکه همه چیز برای همه باشد، به‌سرعت به‌عنوان سودجویانه به نظر می‌رسد تا جامعه‌سازی و مشتق از اشتیاق.

انجام ندهید: انتظارات غیرواقع بینانه داشته باشید

سلبریتی هایی که یک برند می‌سازند، می‌توانند از طریق تحقیقات، کارشناسان صنعت، و تلاش کلی، خط محصولی باکیفیت بسازند. اما، حتی اگر یک خط محصول باکیفیت باشد، گاهی اوقات می‌توان از طریق تاییدسلبریتی ها برند یا محصول را زیر سوال برد. ایجاد انتظارات غیر واقعی در مورد آن.

وعده دادن فواید آن به عنوان یک سلبریتی که هر هفته بوتاکس، پرکننده‌ها و صورت انجام می‌دهد، انتظاری واقع‌بینانه برای مصرف‌کنندگان در مورد محصولات شما ایجاد نمی‌کند و آنها را به این سوال می‌اندازد که آیا این محصول محصول است یا صرفاً پوست یک سلبریتی خوش مانیکور. به دلیل رسانه های اجتماعی و انتظار مصرف کنندگان از اعتبار اجتماعی، برندها نمی توانند انتظارات غیر واقعی را از بین ببرند.

از طریق UGC یک نام تجاری به سرعت شناسایی می شود و کیفیت و نتایج را در اولویت قرار می دهد یا خیر. SKKN توسط کیم کارداشیان ممکن است محصولی با کیفیت داشته باشد و ممکن است نتایج عالی پوست را برای کاربران به همراه داشته باشد، اما UGC اگر محصول مراقبت از پوستی باشد که ادعا می‌کند پوستش را شبیه آن می‌کند یا فیلر و فیشیال‌هایی باشد که اغلب می‌کند، به سرعت از بین می‌رود.

انجام ندهید: تلاش مورد نیاز را دست کم بگیرید

ساختن یک برند با کیفیت با ارزش پیشنهادی قوی کار آسانی نیست. سلبریتی ها باید همان جاه طلبی و اشتیاق را داشته باشند که کسی که قبلاً دنبال کننده ای ندارد. اگر تلاش وجود نداشته باشد و شفاف نباشد، نمی‌تواند در درازمدت زنده بماند یا شکوفا شود. فاجعه جشنواره Fyre در سال ۲۰۱۷ در مورد تلاش مورد نیاز برای راه اندازی برند و اجرای موفقیت آمیز به عنوان یک داستان هشدار دهنده عمل می کند. فستیوال موسیقی در باهاما وعده داده شده بود که یک تجربه لوکس باشد که توسط ستاره هایی مانند بلا حدید و کندال جنر تبلیغ می شود. نتایج فاجعه‌بار این تلاش نشان می‌دهد که برای تحقق بخشیدن به یک ایده، باید بیش از یک استراتژی بازاریابی زیبا وجود داشته باشد. اجرا و تلاش را نباید ساده انگاشت. آنها به اشتباه فکر کردند که آیا می توانند فروش داشته باشند و جشنواره را خوب جلوه دهند. 

۲. تأثیر کنگلومراها بر موج برند مشهور:

انجام ندهید: نام تجاری خود را رقیق کنید

برندهای مشهور به طور فزاینده ای عادی شده اند، مانع ورود کم است و ما آنها را در همه جا می بینیم. در اینجا دلیل آن است:

نام‌های مشهوری مانند مرلین مونرو، شکیل اونیل، کاترین زتا جونز ، و بیش از آنچه تصور می‌کنید برای صدور مجوز در دسترس هستند. اساساً، یک تولیدکننده می‌تواند تصمیم بگیرد که یکی از این نام‌های مشهور را روی چیزی که می‌فروشد، با قیمتی قرار دهد. پس از آن مصرف‌کننده تحت این تصور قرار می‌گیرد که آن محصول افراد مشهور را دریافت می‌کند، در حالی که در واقعیت، این محصول به احتمال زیاد یک محصول عمومی است که از کارخانه آنها تهیه شده و با چهره و نام سلبریتی ها به فروش می‌رسد. محصولات لایسنس به سرعت در بازار بیش از حد اشباع شدند.

یکی دیگر از دلایلی که برندهای مشهور برای برجسته شدن در بازار امروز اضافه کار می کنند، کاهش مجوزها و کوچک شدن شرکت های هلدینگ بزرگ در چند سال گذشته است. برندهای مشهور و قدیمی به طور یکسان به شدت منابع این شرکت ها را برای تولید محصولات خود تامین می کردند، که منجر به گل آلود شدن آب در مورد اینکه دقیقاً محصولات این برندها از کجا می آیند، به دلیل شفافیت بیشتر در بین مصرف کنندگان آگاه، می شود. نام تجاری خود را با فروش نام خود و گسترش به دسته های بیش از حد رقیق نکنید.

این دیگر چندان رایج نیست، اما جایی است که نام تجاری مشهور ابتدا نام بد خود را به دست آورد و اکنون کارآفرینان مشهور نوظهور بهای آن را می پردازند و اضافه کاری می کنند تا یک برند قانونی و با کیفیت ایجاد کنند، که با یا بدون نام آنها موفق شود.

انجام ندهید: کار سخت را برون سپاری کنید

یکی دیگر از دلایلی که برندهای مشهور شروع به اشباع بازار به این سرعت کرده اند، به دلیل تعداد منتخبی از شرکت ها است که اساساً به عنوان “انکوباتور” برای تعداد زیادی از برندهای مشهور عمل می کنند. گروه بیچ هاوس نمونه ای از این شرکت هاست. آنها مسئول Moon Orcal Care از Kendall Jenner، Florence  توسط Mills Millie Bobbie Brown و غیره هستند.

شرکت‌هایی مانند اینها یا با سلبریتی ها کار می‌کنند یا ابتدا نام تجاری را ایجاد می‌کنند و سپس یک فرد مشهور را معرفی می‌کنند. در هر صورت، هدف این است که این برندها را به سرعت بسازید و آنها را در سریع ترین زمان ممکن به سمت مصرف کننده سوق دهید، که این سناریوی ایده آل برای یک برند مشهور نیست. 

راه های صدور مجوز برای برندهای مشهور هنوز طعم بدی را در دهان بسیاری از شرکت های موفق به جا گذاشته است. چه تردید در کار کردن با برندهای مشهور در هر ظرفیتی باشد و چه انتخابی بیشتر در هنگام خرید یک برند مشهور. به عنوان مثال، شرکت‌های Estee lauder (صاحبان برندهایی مانند Clinique و MAC لوازم آرایشی) به طور کلی از برندهای مشهور دوری می‌کنند. جان دمسی، رئیس گروه اجرایی شرکت های Estée Lauder، می گوید که “با صدها نفر از سلبریتی ها کار کرده است، اما برندی وجود نخواهد داشت که کاملاً بر اساس آن باشد”. این یکی دیگر از دلایلی است که چرا سلبریتی ها باید برای ایجاد یک نام تجاری حول اصالت، اشتیاق و کیفیت تلاش کنند، زیرا نه تنها شک مصرف کنندگان بلکه به دلیل تردیدهای صنعت نیز هستند.

به طور خلاصه…

تراکم مارک‌های مشهور در بازار به‌شدت نوارهای ظهور برندهای جدید را افزایش داده است. این مسئولیت وجود دارد که ثابت کنیم این برند چیزی بیش از یک خرچنگ نقدی است و همچنین اشتیاق واقعی پشت ساختمان سلبریتی ها این برند است. با یک استراتژی راه اندازی طولانی و خوب فکر شده شروع می شود که مصرف کننده را از ارائه محصول مطلع می کند، با استفاده از اینفلوئنسرها و سازندگان به جایگاهی می رسد، همکاری هایی که با برند نوظهور برای قرار گرفتن در معرض همسو هستند، و یک مهمانی پر ستاره راه اندازی نمی شود.

پس از راه‌اندازی برند، محتوای تولید شده توسط کاربر برای اثبات اجتماعی و گواهی‌نامه‌ها برای استفاده در همه پلتفرم‌های برند کلیدی است. محصولات باید بتوانند به تنهایی بدون نام سلبریتی ها پشت سرشان بایستند، بنابراین هنگام بازاریابی محصولات برای مصرف کنندگان، آنها باید از خود بپرسند: چگونه این محصول بدون قرار گرفتن در معرض افراد مشهور به فروش می رسد؟

اطمینان از کیفیت کلیدی است. انجام این کار با حمایت یک هیئت مشاور با تجربه و همکاری با یک متخصص صنعت منجر به تولید یک خط محصول با کیفیت خواهد شد. در بازار امروز، نام سلبریتی ها برای جذب خریدار کافی نیست. در واقع، بسیاری از مصرف کنندگان به دلیل اشباع در بازار و نگرانی های کیفیت، به طور کلی از برندهای مشهور دوری می کنند. برای غلبه بر این موضوع، برند باید به خوبی فکر کند، با تصویر و ارزش‌های سلبریتی ها هماهنگ باشد و ویژگی‌هایی داشته باشد که بتواند به تنهایی و بدون نام سلبریتی موفق شود. نام سلبریتی ها برای جذب خریدار کافی نیست.

در واقع، بسیاری از مصرف کنندگان به دلیل اشباع در بازار و نگرانی های کیفیت، به طور کلی از برندهای مشهور دوری می کنند. برای غلبه بر این موضوع، برند باید به خوبی فکر کند، با تصویر و ارزش‌های سلبریتی ها هماهنگ باشد و ویژگی‌هایی داشته باشد که بتواند به تنهایی و بدون نام سلبریتی موفق شود. نام سلبریتی ها برای جذب خریدار کافی نیست. در واقع، بسیاری از مصرف کنندگان به دلیل اشباع در بازار و نگرانی های کیفیت، به طور کلی از برندهای مشهور دوری می کنند. برای غلبه بر این موضوع، برند باید به خوبی فکر کند، با تصویر و ارزش‌های سلبریتی ها هماهنگ باشد و ویژگی‌هایی داشته باشد که بتواند به تنهایی و بدون نام سلبریتی موفق شود.

انتهای مطلب/

برندسازی برای شرکت های خدمات مالی

برندسازی برای شرکت های خدمات مالی

در مورد خدمات، به علت ناملموس بودن که مشخصه خدمات است، برند حتی با اهمیت تر از کالا می باشد. یکی از مشکل آفرین ترین ابعاد مرتبط با برند خدمات این است که مشتریان باید با محصولات خدماتی غیر ملموس سر و کار داشته باشند. ارائه کنندگان خدمات مالی باید درک کنند که برای شرکت های خدماتی در قیاس با کالاهای مشهود، برندها از اهمیت بالاتری برخوردارند. از آنجا که مشتریان هیچ ویژگی مشهودی ندارند تا به وسیله آن برند را ارزیابی کنند، مخابره کردن ارزش های برندهای خدماتی دشوارتر است.

برندسازی همچنین به طور فزاینده ای در صنعت خدمات مالی بریتانیا اهمیت پیدا کرده است. شرکت های فعال در این صنعت از موقعیت قدرت نسبی، توانایی در هدف قرار دادن بازار به نسبت کوچک بودن و در عین حال کسب سودهای قابل توجه برخوردار هستند. به هرحال فشار اخیر از طرف دولت و حامیان مصرف کننده نتیجه بخش بوده و باعث شده تا شرکت های خدمات مالی نگاه دقیق تری به نوع کسب و کار خود و حاشیه سود مرتبط با آن داشته باشند. دلیل دیگر این است که متمایز کردن محصولات مالی بسیار دشوار است، بنابراین برندسازی شیوه ای جهت متمایز کردن و ایجاد مزیتی رقابتی برای شرکت محسوب می شود.

برند خدمات مالی به طور کامل بر فرهنگ  شرکت و شیوه ای که شرکت کارها را انجام می دهد، مبتنی است و بدین معنی است که کل شرکت به ایجاد برندی شرکتی کمک می کند. این امر به خاطر تجزیه ناپذیری است که مشخصه خدمات می باشد. بدین صورت که ارائه دهنده خدمات به طور اساسی بر تعاملات فردی با نیروی انسانی شرکت متکی می باشد، پس لازم است تا از هماهنگی در کیفیت خدمات ارائه شده اطمینان حاصل شود. در اصل، لازم است تا برند خدمات بر اساس موقعیت رقابتی واضح و آشکاری بنا شود که به نوبه خود باید به استراتژی شرکت مرتبط و پیوند خورده باشد. این آن چیزی است که صنعت بانکداری خرد بریتانیا در نلاش است تا با راه اندازی برنامه IM در سراسر شبکه های شعب خود انجام دهد.

لینک به منبع/