by علیرضا روهنده | اسفند 26, 1403 | بازاریابی, دیجیتال مارکتینگ, مارکتینگ
بازاریابی کمپین محور به عنوان یک روش نوین و کارآمد به کسب و کارها کمک میکند تا به طور مؤثری به اهداف خود دست یابند. تصور کنید که بتوانید هر کمپین تبلیغاتی را به گونهای طراحی کنید که دقیقا نیازها و خواستههای مشتریان را برآورده کند. اینجا است که بازاریابی کمپین محور وارد عمل میشود و با استفاده از تحلیل دادهها، بهینهسازی استراتژیها و شناسایی دقیق مخاطبان، نتایج شگفتانگیزی را رقم میزند. این نوع بازاریابی به کسب و کارها این امکان را میدهد که با یک دیدگاه داده محور، به تحلیل دقیق رفتار مشتریان بپردازند و به این ترتیب، کمپینهای خود را بر اساس نیازها و ترجیحات واقعی آنها طراحی کنند. در این راستا، ابزارهای تحلیل داده میتوانند به عنوان یک منبع ارزشمند برای شناسایی روندها و الگوهای رفتاری مشتریان عمل کنند و بدین ترتیب، کسب و کارها میتوانند استراتژیهای مؤثرتری را برای جذب و حفظ مشتریان به کار گیرند.
از سوی دیگر، در دنیای پررقابت، مشاوران کسب و کار نقشی کلیدی در موفقیت این کمپینها ایفا میکنند. آنها با تخصص و تجربیات خود میتوانند به کسب و کارها کمک کنند تا استراتژیهای موثرتری را برای جذب و حفظ مشتریان طراحی کنند. این مشاوران میتوانند با ارائه راهکارهای مبتنی بر داده، به بهبود عملکرد و رشد پایدار کسب و کارها کمک کنند. به همین دلیل، همکاری با مشاوران متخصص میتواند به کسب و کارها این امکان را بدهد که از تجربیات و دانش آنها بهرهمند شوند و به بهترین نحو از ابزارهای موجود استفاده کنند. این امر به ویژه در زمانهای بحرانی که نیاز به تغییرات سریع و مؤثر در استراتژیها وجود دارد، اهمیت بیشتری پیدا میکند و به کسب و کارها این امکان را میدهد که به سرعت به تغییرات بازار واکنش نشان دهند.
اگر به دنبال کشف استراتژیهای مؤثر بازاریابی کمپین محور و تاثیر آن بر رشد کسب و کارتان هستید، این مقاله به شما بینشهای ارزشمندی ارائه خواهد کرد. به خواندن ادامه دهید و با امکانات جدیدی که میتوانید برای کسب و کار خود ایجاد کنید، آشنا شوید. با درک بهتر از نحوه عملکرد کمپینهای محور و بررسی دقیق دادهها، کسب و کارها میتوانند به طراحی کمپینهایی بپردازند که نه تنها به اهداف مالی کمک میکنند، بلکه به ایجاد یک ارتباط مستحکم و پایدار با مشتریان نیز منجر میشوند. در این راستا، استفاده از تحلیلهای پیشرفته و ابزارهای دیجیتال میتواند به کسب و کارها کمک کند تا به نتایج مطلوبی دست یابند و به رشد پایدار خود ادامه دهند.
بازاریابی کمپین محور
بازاریابی کمپین محور یکی از استراتژیهای کلیدی در بازاریابی است که به کسب و کارها کمک میکند تا با تمرکز بر یک هدف مشخص، نتایج مؤثرتری را به دست بیاورند. این نوع بازاریابی به کسب و کارها امکان میدهد تا با استفاده از دادهها و تحلیل رفتار مشتریان، کمپینهای تبلیغاتی خود را بهینهسازی کنند و در نهایت به افزایش نرخ بازگشت سرمایه (ROI) دست یابند. کمپینهای محور به دلیل توانایی در هدفگذاری دقیق و ارتباط مؤثر با مشتریان، به یک ابزار ضروری برای رشد و توسعه کسب و کارها تبدیل شدهاند. با استفاده از این رویکرد، کسب و کارها میتوانند نه تنها به هدفگذاری دقیقتری دست یابند بلکه همچنین به شناسایی نیازهای واقعی مشتریان بپردازند و بر اساس آنها استراتژیهای مناسب را طراحی کنند.
در فرآیند بازاریابی کمپین محور، اولین قدم شناسایی هدف و نیازهای مشتریان است. با استخدام یک مشاور کسب و کار مجرب، کسب و کارها میتوانند از تجربیات و دانش او برای تعیین دقیق مخاطبان هدف استفاده کنند. این مشاور میتواند به تحلیل دادههای موجود بپردازد و به کسب و کارها کمک کند تا نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند. به این ترتیب، کسب و کارها میتوانند استراتژیهای بازاریابی موثرتری را طراحی کنند که به جذب و حفظ مشتریان کمک کند. بیتردید، این امر به کسب و کارها کمک میکند تا با یک رویکرد هدفمند، به بهبود عملکرد خود بپردازند و در نهایت به نتایج بهتری دست یابند.
یکی از مزایای اصلی بازاریابی کمپین محور این است که به کسب و کارها اجازه میدهد تا با استفاده از ابزارهای دیجیتال، نتایج کمپینهای خود را به صورت لحظهای ارزیابی کنند. این ارزیابی مستمر به کسب و کارها کمک میکند تا در صورت نیاز، تغییرات لازم را در استراتژیهای خود اعمال کنند و از هدر رفت منابع جلوگیری کنند. به عنوان مثال، اگر یک کمپین تبلیغاتی در شبکههای اجتماعی نتایج مطلوبی نداشته باشد، با تحلیل دادهها و بازخوردهای مشتریان، میتوان به راحتی بهبودهایی در محتوا یا روشهای تبلیغاتی ایجاد کرد. این انعطافپذیری به کسب و کارها این امکان را میدهد که به سرعت به تغییرات بازار پاسخ دهند و استراتژیهای خود را بر اساس دادههای واقعی تنظیم کنند، که در نهایت به افزایش موفقیت کمپینها کمک میکند.
نقش مشاوران در موفقیت کمپینهای بازاریابی
مشاوران در حوزه بازاریابی به عنوان یک منبع ارزشمند برای کسب و کارها عمل میکنند و میتوانند نقش بسیار مهمی در موفقیت کمپینهای بازاریابی ایفا کنند. مشاوران با داشتن دانش و تجربیات گسترده، میتوانند به کسب و کارها کمک کنند تا استراتژیهای مؤثری را برای رسیدن به اهداف خود طراحی کنند. مشاور مارکتینگ میتواند به تحلیل بازار، شناسایی رقبا و تعیین مزیتهای رقابتی کسب و کار بپردازد. با این رویکرد، کسب و کارها میتوانند به شناسایی نقاط قوت و ضعف خود پرداخته و بر اساس آنها استراتژیهای بهینهتری را برای جذب و حفظ مشتریان تدوین کنند.
مشاور کسب و کار میتواند با ارائه راهکارهای نوین و مبتنی بر داده، به کسب و کارها کمک کند تا بهبودهای لازم را در فرآیندهای بازاریابی خود ایجاد کنند. این مشاوران با بررسی دقیق شرایط داخلی و خارجی کسب و کار، میتوانند نقاط قوت و ضعف را شناسایی کرده و ایدههای تازهای برای بهبود عملکرد ارائه دهند. همچنین، آنها میتوانند به کسب و کارها در انتخاب ابزارهای مناسب برای جمعآوری داده و تحلیل رفتار مشتریان کمک کنند. این امر به کسب و کارها این امکان را میدهد که از دادههای جمعآوری شده به بهترین نحو استفاده کنند و به نتایج مطلوبتری دست یابند.
مشاوران همچنین میتوانند در تعیین بودجه بازاریابی و تخصیص منابع بهینه برای کمپینها نقش موثری ایفا کنند. با داشتن تجربه در زمینههای مختلف بازاریابی، مشاوران میتوانند به کسب و کارها کمک کنند تا از منابع خود به بهترین نحو استفاده کنند و به نتایج مطلوبی دست یابند. به علاوه، مشاوران میتوانند به کسب و کارها در ایجاد یک استراتژی بازاریابی یکپارچه کمک کنند که در آن تمام جنبههای بازاریابی به صورت هماهنگ عمل کنند. این همافزایی در استراتژیهای بازاریابی، کسب و کارها را قادر میسازد تا به یک تصویر کلی و جامع از بازار و مشتریان دست یابند و به این ترتیب، به بهبود عملکرد خود بپردازند.
استراتژیهای مؤثر در بازاریابی کمپین محور
برای موفقیت در بازاریابی کمپین محور، انتخاب استراتژیهای مؤثر یکی از عوامل کلیدی است. یکی از استراتژیهای موثر برای جذب مشتریان، استفاده از محتوا و داستانسرایی است. با ایجاد محتوای جذاب و مرتبط با نیازهای مشتریان، کسب و کارها میتوانند ارتباط عمیقتری با مخاطبان خود برقرار کنند و توجه آنها را جلب نمایند. این نوع محتوای جذاب میتواند شامل مقالات، ویدیوها، وبینارها و محتوای تعاملی باشد که به مشتریان اطلاعات مفیدی ارائه دهد و آنها را به سمت خرید هدایت کند. داستانسرایی یکی از ابزارهای قدرتمند در جذب مخاطب است و میتواند به کسب و کارها کمک کند تا ارتباط عاطفی و پایدار با مشتریان خود برقرار کنند.
یکی دیگر از استراتژیهای مؤثر، استفاده از شبکههای اجتماعی است. در حال حاضر، شبکههای اجتماعی به عنوان یک ابزار قدرتمند برای تبلیغات و ارتباط با مشتریان شناخته میشوند. کسب و کارها میتوانند با ایجاد کمپینهای هدفمند در این شبکهها، به جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان قبلی بپردازند. مشاوران بازاریابی میتوانند به کسب و کارها کمک کنند تا استراتژیهای مناسب برای حضور در شبکههای اجتماعی را طراحی کنند و از این طریق به رشد کسب و کار کمک کنند. این حضور فعال در شبکههای اجتماعی میتواند به کسب و کارها این امکان را بدهد که به طور مستقیم با مشتریان خود در ارتباط باشند و به این ترتیب، نیازها و نظرات آنها را به سرعت دریافت و پاسخ دهند.
تحلیل دادهها و ارزیابی عملکرد کمپینها نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. با استفاده از ابزارهای تحلیل داده، کسب و کارها میتوانند نتایج کمپینهای خود را بررسی کنند و به شناسایی نقاط قوت و ضعف بپردازند. این اطلاعات به کسب و کارها کمک میکند تا استراتژیهای خود را بهینهسازی کرده و در نهایت به رشد و موفقیت بیشتری دست یابند. با تحلیل دادهها، کسب و کارها قادر خواهند بود تا به شناسایی الگوهای رفتاری و نیازهای مشتریان بپردازند و بر اساس آنها، استراتژیهای بهینهتری را طراحی کنند. این بهبود مستمر در فرآیندها و استراتژیها به کسب و کارها کمک خواهد کرد تا در بازار رقابتی به خوبی ایستادگی کنند و به رشد پایدار دست یابند.
چالشها و فرصتهای بازاریابی کمپین محور
بازاریابی کمپین محور همراه با چالشها و فرصتهای خاص خود است. یکی از چالشهای اصلی در این نوع بازاریابی، جمعآوری و تحلیل دادههاست. بسیاری از کسب و کارها ممکن است با کمبود دادههای دقیق یا نارسایی در تحلیل این دادهها مواجه شوند. به همین دلیل، استفاده از یک مشاور کسب و کار میتواند به آنها کمک کند تا به بهترین نحو این چالشها را مدیریت کنند و از دادهها به عنوان یک ابزار قوی برای بهبود عملکرد استفاده نمایند. این مشاوران میتوانند به کسب و کارها کمک کنند تا به شناسایی ابزارهای مناسب برای جمعآوری و تحلیل دادهها بپردازند و به این ترتیب، به کسب و کارها در بهبود فرآیندهای خود کمک کنند.
فرصتهای موجود در بازاریابی کمپین محور نیز بسیار زیاد است. با توجه به رشد روزافزون تکنولوژی و ابزارهای دیجیتال، کسب و کارها میتوانند به راحتی به مخاطبان خود دسترسی پیدا کنند و با استفاده از کمپینهای هدفمند، نتایج مطلوبی کسب کنند. این فرصتها به کسب و کارها این امکان را میدهد که با تحلیل نیازها و رفتارهای مشتریان، استراتژیهای بازاریابی خود را بهینهسازی کنند و به رشد بیشتری دست یابند. با استفاده از ابزارهای دیجیتال و پلتفرمهای مختلف، کسب و کارها میتوانند به راحتی به جمعآوری دادهها بپردازند و با تحلیل آنها به شناسایی نقاط قوت و ضعف خود پرداخته و به بهبود عملکرد خود بپردازند.
همچنین، با توجه به رقابت شدید در بازار، کسب و کارها باید بتوانند به سرعت به تغییرات بازار واکنش نشان دهند و استراتژیهای خود را بر اساس این تغییرات تنظیم کنند. این موضوع نیاز به یک رویکرد منعطف و مبتنی بر داده دارد که مشاوران کسب و کار میتوانند در این زمینه به خوبی کمک کنند. با استفاده از تجزیه و تحلیل دادهها و بررسی روندهای جدید در بازار، کسب و کارها میتوانند به شناسایی فرصتهای جدید و بهینهسازی فرآیندهای خود بپردازند و در نهایت به رشد و موفقیت بیشتری دست یابند.
تأثیر بازاریابی کمپین محور بر رشد کسب و کار
بازاریابی کمپین محور به طور مستقیم بر رشد کسب و کار تأثیر میگذارد. با استفاده از استراتژیهای هدفمند و تحلیل دادهها، کسب و کارها میتوانند به جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان قبلی بپردازند. این موضوع به افزایش درآمد و سودآوری کسب و کار کمک میکند و در نهایت به رشد پایدار منجر میشود. با ایجاد کمپینهای مؤثر و جذاب، کسب و کارها میتوانند تصویر مثبتی از خود در ذهن مشتریان ایجاد کنند و به این ترتیب، وفاداری مشتریان را افزایش دهند. این امر به کسب و کارها این امکان را میدهد که در بازار رقابتی به خوبی ایستادگی کنند و به ایجاد یک پایگاه مشتریان وفادار دست یابند.
علاوه بر این، بازاریابی کمپین محور میتواند به بهبود شناخت کمک کند. با ایجاد کمپینهای مؤثر و جذاب، کسب و کارها میتوانند تصویر مثبتی از خود در ذهن مشتریان ایجاد کنند و به این ترتیب، وفاداری مشتریان را افزایش دهند. این امر به کسب و کارها این امکان را میدهد که در بازار رقابتی به خوبی ایستادگی کنند و به ایجاد یک پایگاه مشتریان وفادار دست یابند. با توجه به این که وفاداری مشتریان یکی از عوامل کلیدی در موفقیت کسب و کارها است، بازاریابی کمپین محور میتواند به عنوان یک ابزار مؤثر در این زمینه عمل کند.
در نهایت، بازاریابی کمپین محور به کسب و کارها این امکان را میدهد که به صورت مستمر به تحلیل و بهبود فرآیندهای خود بپردازند. با استفاده از دادهها و تحلیلهای دقیق، کسب و کارها میتوانند به بهینهسازی عملکرد خود بپردازند و به این ترتیب، به رشد و توسعه بیشتری دست یابند. در این زمینه، همکاری با مشاوران متخصص میتواند به کسب و کارها در دستیابی به این اهداف کمک شایانی کند. این همکاری میتواند به کسب و کارها این امکان را بدهد که استراتژیهای بازاریابی خود را به بهترین نحو طراحی کرده و به این ترتیب، به نتایج مطلوبی دست یابند.
تحول در مسیر رشد کسب و کار
در دنیای پرشتاب و رقابتی، بازاریابی کمپین محور به عنوان یک راهکار کارآمد و نوآورانه، توانسته است به کسب و کارها در دستیابی به اهداف خود کمک شایانی کند. این نوع بازاریابی با تحلیل دقیق دادهها و شناسایی نیازهای مشتریان، به کسب و کارها این امکان را میدهد که کمپینهای خود را بهینهسازی کنند و به نتایج مطلوبی دست یابند. از سوی دیگر، نقش مشاوران در این فرآیند غیرقابل انکار است؛ آنها با تجربیات و تخصص خود، میتوانند به کسب و کارها در طراحی استراتژیهای مؤثر و بهینهسازی منابع کمک کنند. این همکاری میتواند به کسب و کارها این امکان را بدهد که از تجربیات و دانش مشاوران بهرهمند شوند و به این ترتیب، به تحلیل دقیقتری از بازار و مشتریان دست یابند.
با استفاده از استراتژیهای مؤثر نظیر محتوا و داستانسرایی، و همچنین بهرهگیری از قدرت شبکههای اجتماعی، کسب و کارها قادر خواهند بود ارتباط عمیقتری با مخاطبان برقرار کنند و با ایجاد کمپینهای هدفمند، به جذب و حفظ مشتریان بپردازند. به این ترتیب، نه تنها درآمد و سودآوری افزایش مییابد، بلکه شناخت نیز بهبود مییابد و وفاداری مشتریان تقویت میشود. این امر به کسب و کارها این امکان را میدهد که در بازار رقابتی به خوبی ایستادگی کنند و به ایجاد یک پایگاه مشتریان وفادار دست یابند. در این مسیر، استفاده از تحلیل دادهها و ابزارهای دیجیتال میتواند به کسب و کارها کمک کند تا به نتایج مطلوبتری دست یابند و به رشد پایدار ادامه دهند.
در نهایت، با توجه به چالشها و فرصتهای موجود، کسب و کارها باید همواره آمادهی تطبیق و بهینهسازی استراتژیهای خود باشند. این توانایی به آنها این امکان را میدهد که در مسیر رشد و توسعه پایدار باقی بمانند. از این رو، همکاری با مشاوران متخصص، مانند علیرضا روهنده، میتواند به عنوان یک مزیت رقابتی برای کسب و کارها تلقی شود و به آنها کمک کند تا به بهترین شکل ممکن از این روش نوین بهرهبرداری کنند. این همکاری میتواند به کسب و کارها این امکان را بدهد که با بهرهگیری از تجربیات و دانش مشاوران، به بهبود عملکرد خود بپردازند و به نتایج مطلوبی دست یابند. در نتیجه، کسب و کارها میتوانند با استفاده از بازاریابی کمپین محور، به رشد و موفقیت بیشتری دست یابند و در بازار رقابتی به خوبی ایستادگی کنند.
by علیرضا روهنده | اسفند 16, 1402 | بازاریابی, مارکتینگ
تسلط بر رقابت برند، توانایی یک کسب و کار برای اثبات برجستگی و نفوذ خود در صنعت خود را با عملکرد بهتر از رقبا، جذب مصرف کنندگان و حفظ رهبری بازار در بر می گیرد. این شامل ایجاد یک هویت برند متقاعد کننده است که با مخاطبان هدف طنین انداز می شود، ارائه محصولات یا خدمات استثنایی که انتظارات مشتری را برآورده می کند و فراتر می رود و به طور مداوم نوآوری می کند تا جلوتر از منحنی ها بماند.
تسلط بر برند مستلزم شکلدهی فعالانه روندهای بازار، تعیین استانداردهای صنعت و دفع مؤثر تهدیدهای رقابتی است. در نهایت دستیابی به حضور قدرتمند در بازار، جلب اعتماد و وفاداری مصرفکننده و تثبیت موقعیت خود به عنوان یک رقیب برتر در صنعت است. از تعریف هویت برند قانعکننده تا ارائه تجربیات استثنایی به مشتری و چابک ماندن در مواجهه با تغییرات، ما بینشهای عملی و توصیههای عملی ارائه میکنیم تا به شما کمک کنیم در پیچیدگیهای رقابت برند پیمایش کنید و در عصر دیجیتال پیروز ظاهر شوید.
درک رقابت برند
رقابت برند به رقابت بین مشاغل در یک صنعت برای جذب و حفظ مشتریان از طریق ایجاد هویت های متمایز برند، ارائه پیشنهادهای ارزش منحصر به فرد و ارائه تجربیات قانع کننده اشاره دارد. در اصل، متقابل پویا نیروهای بازار، ترجیحات مصرف کننده و استراتژی های رقیب را در بر می گیرد که چشم انداز رقابتی را شکل می دهد. در بازار به هم پیوسته و مبتنی بر مصرفکننده امروز، رقابت برند فراتر از مفاهیم سنتی کیفیت و قیمت محصول است. این مجموعه طیف وسیعی از عوامل، از جمله شهرت نام کسب و کار، درک مشتری، و طنین احساسی را در بر می گیرد.
به این ترتیب، برندها باید دائماً نوآوری کنند و خود را متمایز کنند تا در میان سر و صدا برجسته شوند و توجه مخاطبان هدف خود را به خود جلب کنند. با توجه به اینکه ۹۰ درصد از مصرف کنندگان انتظار دارند که برندها فعالانه محتوا را به صورت آنلاین درگیر کنند و به اشتراک بگذارند، عرصه دیجیتال به میدان جنگ تبدیل شده است که در آن برندها برای اشتراک ذهنی و اولویت مصرف کنندگان رقابت می کنند. ایجاد یک حضور دیجیتالی قوی دیگر تنها یک گزینه نیست، بلکه یک ضرورت برای برندهایی است که به دنبال حفظ مرتبط و رقابتی در چشم انداز امروزی هستند. درک چشم انداز رقابتی فراتر از تحلیل سطحی است.
این شامل یک بررسی جامع از روند بازار، ترجیحات مصرف کننده، و استراتژی های رقبا است. با کنکاش در پیچیدگیهای بازار، کسبوکارها میتوانند بینشهای ارزشمندی را کشف کنند که به تصمیمات استراتژیک آنها کمک میکند و رویکرد بازاریابی آنها را شکل میدهد. تجزیه و تحلیل روند بازار به کسب و کارها این امکان را می دهد تا تغییرات در رفتار مصرف کننده را پیش بینی کرده و پیشنهادات خود را بر این اساس تطبیق دهند. خواه شناسایی ترجیحات نوظهور یا پیشبینی تغییرات در تقاضا باشد، هماهنگی با پویایی بازار به برندها این امکان را میدهد تا به طور فعال به نیازها و ترجیحات مصرفکننده پاسخ دهند.
ترجیحات مصرف کننده نقشی اساسی در شکل گیری ادراک و وفاداری برند دارد. با به دست آوردن بینش در مورد رفتار مصرف کننده، کسب و کارها می توانند پیام ها و پیشنهادات بازاریابی خود را طوری تنظیم کنند که به طور مؤثر با مخاطبان هدف خود طنین انداز شوند. درک آنچه که تصمیمات مصرف کننده را هدایت می کند و بر رفتار خرید تأثیر می گذارد، برندها را قادر می سازد تا روایت ها و تجربیات قانع کننده ای ایجاد کنند که در سطح عمیق تری با مخاطبان آنها طنین انداز شود. تجزیه و تحلیل رقبا سنگ بنای برنامه ریزی استراتژیک است که بینش ارزشمندی را در مورد استراتژی ها و تاکتیک های به کار گرفته شده توسط رقبا به کسب و کارها ارائه می دهد.
کسبوکارها میتوانند با معیار در برابر رقبا و شناسایی شکافهای موجود در بازار، فرصتهایی را برای تمایز و نوآوری کشف کنند. خواه ارائه پیشنهادهای ارزش منحصر به فرد یا ارائه تجربیات برتر مشتری باشد، استفاده از بینش رقبا به برندها اجازه می دهد تا موقعیت استراتژیک خود را داشته باشند و مزیت رقابتی به دست آورند. درک رقابت برند چیزی فراتر از همگامی با رقبا است. این در مورد استفاده از بینش برای ایجاد یک هویت متمایز و ارتباط واقعی با مصرف کنندگان است. با پذیرش درک دقیق از چشمانداز رقابتی، کسبوکارها میتوانند چالشها را پشت سر بگذارند، از فرصتها سرمایهگذاری کنند و در نهایت به عنوان رهبران در صنایع مربوطه ظاهر شوند.
استراتژی های بازاریابی رقابتی
۱.از بینش های داده محور استقبال کنید
بازاریابی مبتنی بر داده به کسبوکارها قدرت میدهد تا بر اساس بینشهای عملی بهدستآمده از تجزیه و تحلیل و دادههای مصرفکننده، تصمیمات آگاهانه بگیرند. با استفاده از ابزارهای تحلیلی مانند Google Analytics و Adobe Analytics، کسب و کارها می توانند معیارهای کلیدی را ردیابی کنند، رفتار مشتری را درک کنند و استراتژی های بازاریابی خود را بر این اساس بهینه کنند. به عنوان مثال، غول کسب و کار الکترونیک آمازون، ۳۵ درصد از درآمد خود را به توصیه های شخصی سازی شده محصول که توسط تجزیه و تحلیل داده ها هدایت می شود، نسبت می دهد، که تأثیر بازاریابی مبتنی بر داده را بر رشد درآمد برجسته می کند.
۲. یک حضور آنلاین قوی ایجاد کنید
حضور قوی آنلاین برای جذب و تعامل با مشتریان بالقوه در عصر دیجیتال ضروری است. بر اساس تحقیقات، ۹۷٪ از مصرف کنندگان به دنبال کسب و کارهای محلی به صورت آنلاین هستند و بر اهمیت حفظ حضور بهینه آنلاین تأکید دارند. سرمایه گذاری در طراحی حرفه ای وب و بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO) به کسب و کارها این امکان را می دهد تا وب سایت های کاربر پسند ایجاد کنند که در نتایج موتورهای جستجو رتبه برجسته ای داشته باشند. با پرورش یک حضور آنلاین قوی، کسب و کارها می توانند دیده شدن برند را افزایش دهند، سرنخ های واجد شرایط را جذب کنند و رشد فروش را به طور موثر پیش ببرند.
۳. از قدرت بازاریابی محتوا استفاده کنید
بازاریابی محتوا به کسب و کارها این امکان را می دهد که از طریق محتوای ارزشمند و مرتبط با مخاطبان هدف خود آموزش، سرگرمی و تعامل داشته باشند. طبق گزارش موسسه بازاریابی محتوا، ۸۶ درصد از بازاریابان B2B و ۸۱ درصد از بازاریابان B2C از بازاریابی محتوا برای جذب و حفظ مشتریان استفاده می کنند. با ایجاد پستهای وبلاگ آموزنده، ویدیوهای جذاب و اینفوگرافیکهای تعاملی، کسبوکارها میتوانند خود را به عنوان رهبران فکری صنعت معرفی کنند و اعتبار خود را نزد مخاطبان خود ایجاد کنند. با استفاده از قدرت بازاریابی محتوا، کسبوکارها میتوانند ترافیک ارگانیک را هدایت کنند، سرنخ ایجاد کنند و روابط معناداری را با مخاطبان خود تقویت کنند.
۴. اهرم بازاریابی رسانه های اجتماعی
پلتفرمهای رسانههای اجتماعی ابزارهای قدرتمندی برای ارتباط با مخاطبان، ایجاد آگاهی از برند و ایجاد تعامل در اختیار کسبوکارها قرار میدهند. طبق تحقیقات، ۷۳ درصد از بازاریابان معتقدند که تلاشهای بازاریابی رسانههای اجتماعی آنها تا حدودی یا بسیار برای کسبوکارشان مؤثر بوده است. با ایجاد محتوای قانعکننده، تعامل با فالوورها و اجرای کمپینهای تبلیغاتی هدفمند، کسبوکارها میتوانند از رسانههای اجتماعی برای تقویت پیام برند خود و دستیابی به مخاطبان گستردهتری استفاده کنند. با استفاده مؤثر از بازاریابی رسانه های اجتماعی، کسب و کارها می توانند وفاداری به برند را تقویت کنند، ترافیک وب سایت را افزایش دهند و برای محصولات یا خدمات خود سرنخ ایجاد کنند.
۵. اجرای تحلیل رقابتی
تجزیه و تحلیل رقابتی جزء مهمی از برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی است که به کسب و کارها امکان می دهد نقاط قوت، ضعف و فرصت ها را در بازار شناسایی کنند. با تجزیه و تحلیل استراتژیهای رقبا، قیمتگذاری و پیامرسانی، کسبوکارها میتوانند بینشهایی را برای اطلاعرسانی به تلاشهای بازاریابی خود و کسب مزیت رقابتی کشف کنند. ابزارها، دادههای ارزشمندی را در مورد کلمات کلیدی رقبا، هزینههای تبلیغاتی و رتبهبندی موتورهای جستجو در اختیار کسبوکارها قرار میدهند و به آنها اجازه میدهند عملکرد را محک بزنند و زمینههای بهبود را شناسایی کنند. با پیادهسازی تحلیل رقابتی، کسبوکارها میتوانند جلوتر از رقبا باقی بمانند، روندهای نوظهور را شناسایی کنند و از فرصتهای استفاده نشده در بازار سرمایهگذاری کنند.
۶. تعامل و وفاداری مشتری را تقویت کنید
ایجاد روابط پایدار با مشتریان برای موفقیت و سودآوری بلندمدت ضروری است. طبق تحقیقات، ۷۶٪ از مصرف کنندگان انتظار دارند که شرکت ها نیازها و انتظارات آنها را درک کنند. با اجرای استراتژی های تعامل با مشتری مانند ارتباطات شخصی، برنامه های وفاداری، و پشتیبانی پاسخگو از مشتری، کسب و کارها می توانند تجربیات به یاد ماندنی ایجاد کنند که وفاداری و حمایت را تقویت می کند. کسبوکارها با ایجاد ارتباطات معنادار با مخاطبان خود، میتوانند خریدهای تکراری را انجام دهند، ارزش طول عمر مشتری را افزایش دهند و خود را در یک بازار شلوغ متمایز کنند.
۷. سازگار بمانید
در چشم انداز کسب و کار امروزی که به سرعت در حال تحول است، چابکی برای جلوتر ماندن از رقبا و استفاده از فرصت های نوظهور ضروری است. با نظارت بر روند بازار، ترجیحات مصرف کننده و فعالیت های رقبا، کسب و کارها می توانند تغییرات در بازار را شناسایی کرده و استراتژی های خود را بر این اساس تطبیق دهند. با پذیرش نوآوری، آزمایش و بهبود مستمر، کسبوکارها میتوانند از عدم قطعیت عبور کنند، از فرصتها استفاده کنند و مزیت رقابتی را در بازار حفظ کنند.
جمع بندی
تسلط بر رقابت برند مستلزم یک رویکرد استراتژیک و تمایل به انطباق با پویایی بازار در حال تغییر است. با پذیرش استراتژی های بازاریابی رقابتی مانند بینش های مبتنی بر داده، حضور آنلاین قوی، بازاریابی محتوا، بازاریابی رسانه های اجتماعی، تجزیه و تحلیل رقابتی، تعامل با مشتری و چابکی، کسب و کارها می توانند خود را برای موفقیت در عصر دیجیتال قرار دهند. چه شما یک استارتاپ هستید که به دنبال تثبیت حضور خود هستید یا یک برند تثبیت شده با هدف حفظ رهبری بازار، سرمایه گذاری در تاکتیک های بازاریابی موثر برای پیشبرد رشد و عملکرد بهتر از رقبا ضروری است.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | آبان 24, 1402 | بازاریابی, مارکتینگ
بازاریابی محتوای موثر راز جذب و جذب مخاطبان بیشتر است. در واقع این استراتژی بازاریابی که به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد، چیزی بیش از سرنخ است. این می تواند به شما کمک کند با برندهای دیگر ارتباط برقرار کنید، اعتماد ایجاد کنید و فروش بیشتری را افزایش دهید.
اما اینکه آیا از مزایای فوق العاده بازاریابی محتوا لذت می برید به استراتژی بازاریابی محتوای شما خلاصه می شود. استفاده از هوش مصنوعی یک مکان عالی برای شروع است. در اینجا چهار راه عملی برای مهار قدرت استراتژی بازاریابی محتوا با هوش مصنوعی آورده شده است.
۱. ایجاد محتوا را خودکار کنید
تولید محتوای هوش مصنوعی در زمان و منابع شما صرفه جویی می کند و به شما کمک می کند تا برای اجرای استراتژی بازاریابی محتوای خود بر روی کارهای با ارزش تر تمرکز کنید. نمونههایی از محتوایی که میتوانید با هوش مصنوعی بسازید شامل وبلاگها، مقالات، بررسیهای محصول، پستهای رسانههای اجتماعی و ایمیلها است. در عصر حاضر ابزارهای نوشتن هوش مصنوعی به فرآیند تولید محتوا کمک می کنند.
ظاهراً اکثر بازاریابان به قدرت استفاده از هوش مصنوعی برای تولید محتوا پی برده اند. به یاد داشته باشید که قبل از استفاده محتوای بازاریابی تولید شده توسط هوش مصنوعی خود را ویرایش کنید. ویرایش محتوای هوش مصنوعی به شما امکان می دهد واقعیت را بررسی کنید و تأیید کنید که کیفیت آن درجه یک است. این به شما امکان می دهد اعتبار خود را حفظ کنید و وفاداری مخاطبان هدف خود را به دست آورید.
۲. تصمیمات بازاریابی محتوای آگاهانه بگیرید
می توانید از الگوریتم های هوش مصنوعی برای به دست آوردن بینش در مورد نیازهای متنوع مشتریان خود استفاده کنید و استراتژی بازاریابی محتوای خود را برای برآورده کردن آنها تنظیم کنید. نرم افزار مجهز به هوش مصنوعی از یادگیری ماشینی برای کشف الگوهایی استفاده می کند که ترجیحات مصرف کنندگان هدف شما را آشکار می کند. این به شما امکان می دهد از نوع محتوایی که از آن لذت می برند و پلتفرم هایی که برای مصرف آن بازدید می کنند مطلع شوید.
به عبارت دیگر، شما از محتوایی که برای بازاریابان دیگر در صنعت خود کار می کند آگاه خواهید بود. در نتیجه میتوانید روی ایجاد و توزیع چنین محتوایی از طریق وبسایت خود و سایر پلتفرمهایی که بازار هدف شما اغلب در آن حضور دارند، تمرکز کنید. در حین کار، یک ممیزی CRO را در نظر بگیرید تا اشتباهاتی را شناسایی کنید که می تواند به استراتژی بازاریابی محتوای هوش مصنوعی شما آسیب برساند.
۳. استراتژی های بازاریابی محتوا را خودکار کنید
استفاده از هوش مصنوعی برای خودکارسازی وظایف بازاریابی محتوا به شما این امکان را می دهد که نقاط تماس بازاریابی مختلف را امتحان کنید و موثرترین آنها را شناسایی کنید. این باعث افزایش دسترسی و رضایت مشتری شما می شود، به این معنی که استراتژی بازاریابی محتوای شما ممکن است نتایج بهتری به همراه داشته باشد.
یکی از فرآیندهایی که می توانید برای استفاده حداکثری از استراتژی بازاریابی محتوای خود به صورت خودکار انجام دهید، تولید سرنخ است. هر بازاریاب با تجربه می تواند تأیید کند که یافتن سرنخ ها به صورت دستی زمان بر است. ممکن است لازم باشد ساعت های بی شماری برای تحقیق و پیگیری سرمایه گذاری کنید. اما با اتوماسیون، تیم شما زمان زیادی برای کار روی سایر جنبه های استراتژی بازاریابی محتوای شما خواهد داشت.
چت ربات ها و برنامه های مجهز به هوش مصنوعی
میتوانید برخی از تلاشهای بازاریابی محتوای خود را با چتباتها و برنامههای مبتنی بر هوش مصنوعی خودکار کنید تا چندین مشکل مشتری را به طور همزمان حل کنید. چت بات ها مانند دستیارهای مجازی هستند که ۲۴ ساعته بدون توجه به زمان و زبان در دسترس هستند. آنها می توانند در هنگام خواب به سؤالات مشتریان بالقوه شما پاسخ دهند یا فعالیت های دیگری را برای رشد برند شما انجام دهند. این ابزارها همچنین می توانند:
- مشتریان را در مورد نحوه سفارش محصولات یا لذت بردن از خدمات شما راهنمایی کنید.
- پیشنهادات محصول شخصی سازی شده را ارائه دهید.
- پیوندهایی به مکان کسب و کار خود ارائه دهید.
- به مشتریان کمک کنید تا بازخورد خود را ارائه دهند و شما را قادر می سازد تا تجربه مشتری خود را کامل کنید.
۴. عملکرد محتوای خود را ردیابی و نظارت کنید
ردیابی و نظارت بر محتوای شما بخش مهمی از استراتژی بازاریابی محتوای شما است. میتوانید از ابزارهای دیجیتال مارکتینگ استفاده کنید تا بدانید که آیا محتوای شما به درستی ایندکس میشود و عملکرد خوبی دارد. شما باید عملکرد محتوای خود را پیگیری کنید و اقدامات مناسب را برای جلوگیری از هرگونه تأثیر نامطلوب بر استراتژی بازاریابی محتوای خود انجام دهید.
جمع بندی
برای بازاریابی محتوای تاثیرگذار، هوش مصنوعی را در آغوش بگیرید. شکی نیست که هوش مصنوعی در دنیای بازاریابی محتوا یک تغییر دهنده بازی است. با استفاده از آن، می توانید یک استراتژی بازاریابی محتوای قدرتمند برای جذب مشتریان خود ایجاد کنید. با شناسایی بهترین ابزارهای موجود در بازار بر اساس صنعت خود، استراتژی بازاریابی محتوای خود را با هوش مصنوعی بهبود بخشید.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | آبان 10, 1402 | تحلیل استراتژیک کسب و کار
در این دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، مدلهای کسبوکار و چرخه عمر محصول و خدمت کوتاهتر شدهاند، انتظارات مشتری تغییر کرده است و فناوری نحوه زندگی و تصمیمگیری ما را برای خرید تغییر داده است. متداولترین روشهای برنامهریزی، مدیریت عملیاتی و تصمیمگیری معمولاً ماهیت کوتاهمدت با تمرکز بر گزارش عملکرد کوتاهمدت دارند. این منجر به ذهنیت اتکا به استراتژیها و تاکتیکهای وضع موجود میشود که میتواند برای دستیابی به موقعیت بلندمدت بازار و رشد سودآور مضر باشد.
چند بار شاهد شکست کسبوکارها به دلیل عدم آمادگی برای رسیدگی به وقفههای بازار، چالشهای رقابتی، پیشرفتهای فناوری و سایر تغییرات صنعت بودهاید؟ حتی رهبران زمانی صنعت شکست خورده اند یا دچار رکود شده اند. سیرز، کداک و بلاک باستر امروز کجا هستند؟ مزیت های رقابتی آنها چرخه عمر محدودی داشت. آنها برنامه هایی را برای دستیابی به تداوم کوتاه مدت تا بلندمدت نادیده گرفتند.
پذیرش بازار و رهبری صنعت تضمین نمی شود. جهت استراتژیک باید به طور مستمر با برنامه های استراتژیک انتقالی معتبر و برنامه های تاکتیکی واقعی اجرا به روز و تقویت شود. برای تحقق این امر، ذهنیت نوآوری یک گزینه نیست، بلکه یک ضرورت است. یک نقطه قوت به خودی خود یک کسب و کار موفق درازمدت را ایجاد نمی کند. اجزای یکپارچه مرتبط و وابسته به هم و نگرش های مشارکتی که با هم کار می کنند، فرمول موفقیت یک کسب و کار است. برنامهریزی مؤثر کسبوکار مستلزم مجموعهای از مراحل برنامهریزی و اقدامات اجرایی کاملاً مشخص است.
۱.ارائه راه حل های مستدل به مشتری
تنها مدلهای کسبوکاری که با مشتری روبرو هستند و انعطافپذیری لازم برای برآورده کردن الزامات زمانبندی بازار را دارند، طول عمر خواهند داشت. در این چشمانداز سریع، تحقیقات بازار در زمان واقعی لازم است تا مرتبط، انعطافپذیر و بادوام باقی بماند.
۲. درآمد را به حداکثر برسانید
درآمد را می توان به روش های مختلف افزایش داد. برنامههای استراتژیک و تاکتیکی باید بر روی گزینههایی برای رشد درآمد و دلایل دفاعی تمرکز کنند. برای مثال Apple همیشه محصولات، عملکردها و ویژگیهای جدیدی در دسترس دارد تا از منحنی رقابتی جلوتر بماند.
۳. ایجاد و حفظ رهبری بازار هدفمند و رشد سهم بازار
برنامه های رشد همیشه باید بخشی از برنامه ریزی دائمی و بهبود مستمر باشد تا مزیت رقابتی کسب و کار شما را افزایش دهد. آنها می توانند شامل استراتژی های ارگانیک باشند، اصلاحاتی برای به حداکثر رساندن مدل های کسب و کار موجود.
- افزودن محصولات جدید، تغییر رویکردهای خدمات مشتری، توسعه برنامه های تبلیغاتی و ترویجی جایگزین یا اجرای استراتژی های غیر ارگانیک
- ادغام و اکتساب، گسترش به مکان ها، قلمروهای جدید، سرمایه گذاری مشترک
- افزودن منابع سرمایه انسانی و قابلیت های فناورانه برای افزایش هوش و درک بازار، یک نیاز مستمر خواهد بود. رهبری تحول آفرین محرک دوام خواهد بود.
۴. افزایش کارایی و هزینه کنترل
بهبود کارایی باید بخشی از دستور کار ابتکارات بهبود مستمر شما باشد. این باید شامل بهبود حاشیهها، سادهسازی گردش کار، افزایش فرآیند تعامل با مشتری، شیوههای تولید یا منبعیابی یا فقط به حداکثر رساندن استفاده از منابع ملموس و ناملموس کسبوکار شما باشد. کاهش هزینه ها باید چیزهای غیر ضروری را که با نیازهای برنامه های استراتژیک و تاکتیکی مطابقت ندارند حذف کند. قبل از حذف، همیشه به منظور استفاده مجدد از منابع یا جایگزینی منابع بین محصولات یا خدمات یا بین نهادهای کسب و کار فکر کنید.
۵. ایجاد و حفظ جریان نقدی مورد نیاز و سودآوری
تقاضاهای جریان نقدی اعداد واقعی را نشان می دهند و تأثیرگذاران مهمی هستند که اولویت بندی استراتژی کوتاه مدت و بلندمدت را هدایت می کنند. تدوین استراتژی باید فروش محصول یا خدمات، قیمتگذاری، پیشبینی پرداخت مشتری، شیوههای موجودی و شرایط و ضوابط قرارداد فروشنده را در نظر بگیرد. جریان نقدی مثبت به این معنی است که می توانید کسب و کار خود را راه اندازی کرده و رشد دهید.
هر سرمایهگذار بالقوه به جریانهای نقدی بهعنوان شاخصی از توانایی یک کسبوکار برای حفظ سطوح فعلی عملیات، تأمین مالی مطمئن، جذب سرمایهگذاری و بالقوه برای رشد نگاه میکند. صورتهای جریان نقدی را بهعنوان سند کلیدی در نظر بگیرید، بهویژه پیشبینیهای نرخ سوخت نقدی.
سودآوری از سوی دیگر، به عنوان یک شاخص عملکرد ارزشمند نیست، اما همچنان مورد نیاز اکثر ارزیاب های تجاری است. سودآوری شامل معاملات غیر نقدی است که بدهی های مالیاتی را کاهش می دهد. استهلاک چیزی نیست که بتوانید خرج کنید. محاسبات سودآوری همچنین می تواند شامل اقلام تعهدی و ورودی های پیش بینی شده در آینده باشد.
۶. برای تغییر، چالش ها، وقفه ها و فرصت ها آماده باشید
تمام مدل های کسب و کار دارای طول عمر محدودی هستند. تغییرات بازار، محصولات و خدمات مخرب، ترجیحات مشتری در حال تحول بر توانایی همه مشاغل برای حفظ سهم بازار و مزیت رقابتی بادوام تأثیر می گذارد. تنها از طریق تحقیقات بازار در زمان واقعی و ارزیابی های مداوم اکوسیستم، یک تجارت می تواند دوام سال به سال را حفظ کند.
مدلهای کسبوکار باید مرتبط، انعطافپذیر و به موقع باشند و در صورت لزوم تغییر کنند تا مؤثر باشند. کسب و کارهای موفق این واقعیت را می پذیرند که تغییر مدل کسب و کار اجتناب ناپذیر است و بازار ثابت نیست. آنها از رضایت، رکود و احتمالاً ورشکستگی اجتناب می کنند. چرخه عمر کسب و کار در سرتاسر جهان در حال کوتاهتر شدن است – در برخی صنایع سریعتر از سایرین. شیوههای میراث وضعیت موجود معمولاً کسبوکار شما را به جایگاهی نمیرسانند که یک موجودیت بادوام درازمدت باشد.
۷. از منابع همزمان بینش و دانش استفاده کنید
برای اینکه یک کسب و کار پیشرفته باشید، باید توانایی رشد مداوم، ایجاد ارزش و تطبیق سریع در صورت نیاز و برنامه ریزی را داشته باشید. برای دستیابی به این هدف، یک کسب و کار باید یک فرآیند برنامه ریزی دائمی روشنگر را دنبال کند، تا راه های جدید و بهبود یافته را برای ارضای نیازهای مشتری و تحریک رشد کسب و کار در حین سر و کار داشتن با فعالیت های روزانه کسب و کار و اجرای برنامه های بهبود مستمر به مرحله اجرا درآورد.
۸. اجتناب از ریسک به عنوان یک مزیت رقابتی
یک چیز مسلم است، در هر استراتژی که انتخاب می کنید درجاتی از ریسک وجود دارد. کاهش ریسک باید بخش عمده ای از طراحی مدل کسب و کار باشد. اختلالات ریسک می تواند از منابع مختلفی رخ دهد. این باید یک بررسی عمده و مداوم باشد.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | مهر 29, 1402 | تحلیل استراتژیک کسب و کار
از زمان بحران مالی سال ۲۰۰۸، اکثر مشاغل کوچک و افرادی که به دنبال راه اندازی استارت آپ خود هستند، گزینه های محدودی برای تامین بودجه داشته اند. آنچه زمانی به عنوان لنگر اقتصادی ایالات متحده در نظر گرفته می شد، اکنون کسب و کارهای کوچک کمتر از ۵۰ درصد تولید ناخالص داخلی را تشکیل می دهند. در مقابل، سرمایهگذاریهای کسب و کار از زمان همهگیری تنها رشد اندکی داشته است.
روشهای سنتی تأمین مالی مانند برنامههای وام کسب و کارهای کوچک، فرصتهای سرمایهگذاری خطرپذیر و کمکهای مالی دولتی یا خصوصی هنوز گزینههای امیدوارکنندهای هستند. با این حال در اقتصاد کنونی، تامین مالی شرکت از سوی سرمایه گذاران و بانک ها به طور فزاینده ای دشوار است. این به ویژه شامل کسانی می شود که صرفاً به دنبال فرصت های سرمایه گذاری سودآور و پایدار هستند. در نتیجه، برخی از کارآفرینان و مشاغل کوچک ممکن است برای استفاده از منابع مالی جایگزین برای رشد مناسب تر باشند. یعنی حداقل در زمانی که استقراض کسب و کارهای کوچک از تأثیر سالهای گذشته بهبود مییابد.
زمانی که روشهای سنتی تأمین مالی از قبل دستیابی به آن را دلسرد میکنند، از کجا میتوانید جستجوی خود را برای فرصتهای جایگزین تأمین مالی کسب و کارهای کوچک آغاز کنید؟ در اینجا، چهار دلیل قانعکننده را ارائه میکنیم که چرا در نظر گرفتن منابع مالی جایگزین برای مشاغل کوچک در چشمانداز پویای امروزی ضروری است. به دلیل افزایش غیرقابل پیش بینی بودن بازار و نوسان ترجیحات سرمایه گذاران، کسب و کارهای کوچک و استارت آپ ها اغلب با منابع محدود باید خود را تطبیق دهند. آنها می توانند این کار را با در نظر گرفتن روش های تامین مالی جایگزین برای رشد و در عین حال انعطاف پذیری در مواجهه با عدم قطعیت های اقتصادی انجام دهند.
۱. اقتصاد جهانی هنوز در حال بهبود است
با وجود چالشهای اقتصادی دهه گذشته و تأثیر همهگیری، مشاغل کوچک بهبود قابل توجهی را تجربه کردهاند. با این حال، بر اساس گزارش چشم انداز اقتصاد جهانی صندوق بین المللی پول برای آوریل ۲۰۲۳، انتظار می رود اقتصاد جهان حداقل تا پنج سال آینده کند باقی بماند.
برای ایجاد بهبود و رشد اقتصادی قوی در دهه آینده، ما باید همچنان شاهد ایجاد محیط و ساختاری از سوی دولت خود باشیم که به کسب و کارها در هر اندازه امکان شکوفایی می دهد. در مقیاس ملی، این به معنای هدایت سرمایه گذاری ها به سمت تزریق مستقیم سرمایه و افزایش فعالیت از طریق ساختارهای مشارکت دولتی و خصوصی است. با این حال، برای مشاغل کوچک، این ممکن است کمتر امیدوار کننده باشد.
با چنین رشد میانمدتی که انتظار میرود، کارآفرینان استارتآپ، کسبوکارهای کوچک و آنهایی که بر حفظ امور مالی شخصی و صندوقهای بازنشستگی خود متمرکز هستند، باید فرصتهای مالی غیرسنتی را باز کنند. به عنوان مثال، موری نیولندز، کارآفرین و مشاور سرمایه گذاری برای صندوق شبکه اشیا، خاطرنشان می کند که برای دریافت بودجه برای کسب و کار کوچک خود ، باید در مورد این واقعیت که روش های سنتی تامین مالی در حال از بین رفتن هستند، واقع بین باشید. درعوض، کارآفرینان باید هنگام جستجوی حمایت سرمایه خلاق تر و انعطاف پذیرتر شوند.
۲. چشم انداز تامین مالی تغییر کرده است
در چند سال گذشته، تامین مالی سنتی برای کسب و کارهای کوچک در چشم انداز اقتصادی که به سرعت در حال تغییر است، به طور فزاینده ای چالش برانگیز شده است. بر اساس شاخص سه ماهه دوم کسب و کار کوچک، کسب و کارهای کوچک باید به طور مستمر خود را با تأثیر گزینه های اعتباری محدودتر و نرخ های بهره بالاتر در مقایسه با رقبای کسب و کار بزرگتر سازگار کنند. نرخ های بهره بالا توانایی ۵۰ درصد از کسب و کارهای کوچک را برای گسترش فعالیت های خود به تاخیر انداخته است و در تمام این مدت، دیگران وام های بیشتری برای پوشش هزینه های اضافی دریافت کرده اند.
در نتیجه، بسیاری از کسب و کارها به گزینههای تأمین مالی جایگزین مانند وامدهی، تأمین مالی جمعی، تأمین مالی شخصی و پیشفروش محصول روی میآورند. در بسیاری از موارد، این می تواند یک گزینه قابل اجرا باشد، اما بدون خطر نیست. آمار شکست کسبوکارهای کوچک در پنج سال اول فعالیت، تصویری بد از چالشهای کارآفرینان در شرایط اقتصادی کنونی را ترسیم میکند.
۳. اعتبار کسب و کار کوچک پایین باقی می ماند
برای کسب و کارها یا افراد با سابقه اعتباری ضعیف غیرعادی نیست که در تأمین وام و سایر گزینه های اعتباری مشکل داشته باشند. اما در زمان آشفتگی اقتصادی، خط پایان ایجاد شده توسط بانک ها و سایر وام دهندگان برای استارت آپ ها و کسب و کارهای کوچک دشوارتر می شود.
به گفته Bankrate ، این امر به ویژه برای شرکتهایی که در صنایع خاصی فعالیت میکنند و آنهایی که وثیقه کسب و کار یا بدهی زیادی ندارند، صادق است. حتی کسبوکارهایی که امتیاز اعتباری پایین اما تا حدودی قابل قبولی دارند، ممکن است در تامین منابع مالی از وامدهنده مشکل داشته باشند. این ممکن است اتفاق بیفتد اگر آنها برای نوع یا مقدار نامناسبی از بودجه درخواست دهند یا هنوز یک طرح کسب و کار مناسب ایجاد نکرده باشند.
برخی هستند که نمی توانند خط اعتباری، وام یا کارت اعتباری را به عنوان صاحب یک کسب و کار کوچک دریافت کنند یا فقط نرخ های بهره بالا به آنها پیشنهاد می شود. در مواردی از این قبیل، منابع مالی جایگزین می تواند منبع دیگری برای تامین مالی استارتاپی باشد که به دست آوردن آن آسان تر است. کارآفرینانی که به منابع مالی سنتی دسترسی ندارند می توانند به سرمایه گذارانی مراجعه کنند که به متقاضیان کمک می کنند تا امتیازات اعتباری خود را بهبود بخشند. سپس، آنها می توانند بعداً برای فرصت های مالی متعارف درخواست دهند.
۴. فناوری های دیجیتال بر بازار تأثیر می گذارند
کسب و کارها تحت تأثیر محیط اقتصادی و تغییرات مرتبط با نرخ اعتبار فعلی هستند. در عین حال، فناوری های دیجیتال نیز به طور قابل توجهی بر بازار کسب و کار فعلی تأثیر گذاشته است. همانطور که توسط فوربس به رسمیت شناخته شده است ، بازار وام کسب و کار تا حد زیادی به پلت فرم های دیجیتال در هر صنعت تغییر کرده است. در نتیجه، کارآفرینان می توانند درخواست های وام و اسناد پشتیبانی را در حوزه مجازی با دسترسی و کارایی بیشتر ارائه دهند. این همچنین پایه ای برای ارتباطات بهتر وام گیرنده و وام دهنده گذاشته است. در نتیجه، این روند کلی را ساده کرده و تجربه وام گیرنده را تقویت کرده است.
علاوه بر این، یکپارچه سازی اتوماسیون و دیجیتالی کردن هزینه های عملیاتی را برای وام دهندگان مالی کاهش داده و داده های اضافی را برای کسب و کارهای کوچک فراهم کرده است. گزارش اخیر بانک جهانی نشان داد که «استفاده از منابع داده جایگزین و تجزیه و تحلیل کلان داده، منابع اطلاعاتی بیشتری را برای فرآیند ارزیابی ریسک اعتباری فراهم میکند و به شرکتهای کوچک و متوسطی که زمانی قادر به کسب منابع مالی نبودند، اجازه میدهد دسترسی داشته باشند.»
تامین مالی جایگزین گزینه های بیشتری را به کسب و کارها می دهد
به دلیل افزایش نوسانات بازار و تغییر ترجیحات سرمایهگذاران، کسب و کارهای کوچک و استارتآپهای با منابع محدود باید خود را تطبیق دهند. آنها همچنین باید رویکردهای تامین مالی جایگزین را در نظر بگیرند تا در مواجهه با ابهامات اقتصادی رشد کنند و انعطاف پذیر باقی بمانند. این می تواند شامل یافتن یک گزینه تامین مالی جایگزین باشد که طیف گسترده ای از مزایای را ارائه می دهد.
مزایا باید شامل شرایط اعتباری سادهتر، حداقل الزامات وثیقه، شرایط بازپرداخت انعطافپذیر، وجوه بدون تضمین و دسترسی زودهنگام به سرمایه باشد. برای بسیاری از SMEها و استارت آپ ها در اقتصاد کنونی، فرصت های جدیدی با فناوری های دیجیتال وجود دارد. در عین حال، دیگران به دنبال ایجاد رشد پایدار با ایجاد کانالهای مالکیتی و به حداکثر رساندن سود کوتاهمدت تا بلندمدت هستند.
این گزینه های تامین مالی جایگزین انعطاف پذیر و پایدار به صاحبان کسب و کار اجازه می دهد تا شاهد رشد باشند. علاوه بر این، این گزینه ها حتی در یک چشم انداز اقتصادی نامشخص و به شدت رقابتی امکان پذیر است. حتی در این صورت، رهبران کسب و کار باید به خاطر داشته باشند که موفقیت صرفاً به میزان سرمایه در دسترس نیست. این همچنین در مورد طرز فکر مثبتی است که روی سکو آورده شده است و توانایی ذاتی آنها برای حفظ خود در زمان های غیر قابل اعتماد.
انتهای مطلب/ منبع