by علیرضا روهنده | آبان 20, 1402 | بازاریابی
دنیای کسب و کار به تجارت فروش مانند یک شبکه است. رشد فرصتهای بیشتر، سرعت فروش بالاتر و گسترش بخشهای بازار جایزه پیروزی است و تاکتیکهای موفقیت آمیز هک رشد شرکتهای کسب و کار به مصرفکننده در B2B محبوبتر میشوند. صرف نظر از اندازه، مرحله یا موقعیت فعلی سازمان شما در زمین بازی B2B، کلید پیروزی شناخت استراتژی شما است. هوش مصنوعی آخرین نوآوری فناوری است که به تیم شما برتری می دهد. در اینجا چهار راه برای هک کردن رشد B2B با هوش مصنوعی آورده شده است.
۱.یک مجموعه مشترک از حساب های هدف برای فروش و بازاریابی را شناسایی کنید
مطالعه تیم های بازاریابی با عملکرد بالا نشان می دهد که احتمال همکاری نزدیک آنها با همتایان فروش خود دو برابر بیشتر است. ایجاد یک محیط مشترک سودمند و مشارکتی برای این تیم ها چالش برانگیز است و برای بیش از نیمی از بازاریابان بزرگترین مانع این است که درک کنند دقیقاً مخاطب هدف آنها چه کسی است.
برای جلوگیری از اتلاف وقت برای اهدافی که مناسب نیستند، به بینشهای غنی، ظریف و بهروز نیاز دارید که عمیقتر از نمایههای معمولی کوه یخ باشد. شما باید به جامع ترین داده های سطح شرکت با ده ها هزار عنصر داده و ده ها میلیون سیگنال مشتق شده از هوش مصنوعی دسترسی داشته باشید. فقط این سطح از بینش می تواند اهداف خوب را از بد متمایز کند.
۲. زمان صرف شده برای تحقیق را کاهش دهید
مشتریان احتمالی انتظار دارند که تماس ها و ایمیل های سرد شخصی سازی شوند. اما کشف تمام اطلاعات مرتبط و جاری در مورد پشتههای فناوری، استراتژیها، درآمد و شتاب استخدام یک مشتری، خستهکننده و زمانبر است. یک فروشنده متوسط ۱۲۸ دقیقه طول می کشد تا بالقوه های احتمالی را قبل از اولین تماس پیدا کند و تحقیق کند.
این زمان فروش بسیار با ارزشی برای سرمایه گذاری بر روی تحقیق است. یک پلتفرم هوش مصنوعی که به طور خاص برای تیمهای فروش B2B ساخته شده است، نمایهها و بینشهای غنی شرکت را مستقیماً در جریان کار CRM موجود در اختیار آنها قرار میدهد. این امر باعث صرفهجویی در زمان تحقیقاتی قابل توجهی میشود و در عین حال امکان دسترسی بسیار شخصیسازی شده را فراهم میکند.
۳. اجازه دهید فروش به طور هوشمندانه چشم انداز شود
هنگامی که یک فروشنده یک معامله جدید بزرگ را می بندد، به ناچار آرزو می کند که بتواند ۱۰ مشتری بالقوه دیگر را درست مانند آن پیدا کند. شما میخواهید با کمی شکار، ایجاد حرکت مثبت موجود را برای او آسان کنید و در عین حال فعالیتهای خروجی را بر روی حسابهایی متمرکز کنید که بیشترین تناسب را با نمایه ایدهآل شما دارند. راهحلهای هوش مصنوعی کلید اصلی هستند، زیرا نمیتوانید فروشندگانی را داشته باشید که هفتهها یا بدتر از آن، ماهها منتظر بمانند تا مدل و لیست هدف جدید را تغییر دهند.
برای عملی بودن، هوش مصنوعی برای شناسایی حسابهای جدید خالص «درست مانند این» و امتیازدهی به آن بر اساس نمایه ایدهآل شما، باید با هوش فروش مورد نیاز هر زمان که مشکلی پیش بیاید، همراه باشد. روش دیگری که هوش مصنوعی به تیمهای فروش کمک میکند تا به صورت هوشمندانه چشماندازی داشته باشند، شناسایی این است که چه زمانی حسابهای هدف و شرکتهای جدید بالقوه ممکن است وارد چرخه خرید شوند، که به عنوان نشان دادن قصد نیز شناخته میشود.
۴. چابک بمانید
۹۲ درصد از بازاریابان می گویند که داده های کامل و دقیق کلید درک مخاطبان هدف آنها است، با این حال نیمی از آنها اذعان دارند که هنوز در دریافت داده های خوب مشکل دارند. یک فرآیند زمان بر جمع آوری و تأیید داده ها به تیم ها اجازه نمی دهد تا به تغییرات بازار یا فرصت های جدید واکنش سریع نشان دهند.
هوش مصنوعی یک تغییر دهنده بازی برای بازاریابی واقعاً چابک است. پلتفرمهای هوش مصنوعی به تیمها اجازه میدهد تا در عرض چند دقیقه مدل بسازند، نه اینکه هفتهها یا ماهها منتظر بمانند. مدلها و فهرستهای حسابهای هدف میتوانند بر اساس طیف گستردهای از ورودیهای داده به جای تکیه بر یک منبع واحد باشند.
جمع بندی
بازیگران فروش و بازاریابی امروزی باید برای هک کردن مزیت به هوش مصنوعی متکی باشند. پلتفرمهای فروش و بازاریابی با کمک هوش مصنوعی وظایف دادههای خستهکننده و زمانبر از جمله تجزیه و تحلیل کل بازار آدرسپذیر و برنامهریزی قلمرو، جستجوی روزانه و هوشمندی فروش را بر عهده میگیرند. کمک هوش مصنوعی برای این کارها باعث می شود که تیم های بازاریابی و فروش شما سریع تر و آسان تر با هدف گذاری هماهنگ شوند، ساعات تحقیق را کاهش دهند و زمان بیشتری را صرف جستجوی هوشمند و چابک کنند.
تا پایان سال ۲۰۱۷، تقریباً نیمی از سازمانهای B2B میگویند که از هوش مصنوعی برای کمک به تمرکز فروش بر روی بهترین مشتری، راندمان رانندگی و سرعت استفاده خواهند کرد. اگر کسبوکار شما هوش مصنوعی را برای هک کردن رشد شما در نظر نمیگیرد و مطمئن میشود که بازاریابی و فروش زمان کمتری را برای واجد شرایط بودن و زمان بیشتری را برای فروش صرف میکنند، بیشتر اوقات در زمین بازی B2B شکست خواهید خورد.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | آبان 13, 1402 | بازاریابی, مارکتینگ
هوش مصنوعی موج های بزرگی را در صنعت بازاریابی ایجاد کرده است. برنامه های هوش مصنوعی مانند GPT4 و Google Bard می توانند تیم بازاریابی شما را قدرتمند کرده و به شما در تولید محتوای بهتر کمک کنند. با این حال، ظهور سریع هوش مصنوعی سوالات جدی در مورد جایگاه انسان در بازاریابی مدرن ایجاد کرده است.
مانند بسیاری از چیزها، تعادل کلیدی است. هنگام استفاده از هوش مصنوعی، از وسوسه اینکه کل کمپین خود را به ChatGPT یا Jasper AI بسپارید اجتناب کنید. در عوض، سعی کنید تعادلی بین اتوماسیون و نبوغ انسانی ایجاد کنید. این به شما کمک می کند تا کنترل هویت برند خود را حفظ کنید.
۱.مواد شخصی سازی شده
شخصی سازی در بازی بازاریابی مدرن پادشاه است. مخاطبان خود را با نام مخاطبین خود و تنظیم مواد آنها مطابق با نیازهای آنها نشان می دهد که شما به مصرف کنندگان خود اهمیت می دهید. شخصی سازی به ویژه در بازاریابی B2B قدرتمند است ، زیرا می تواند به شما در ایجاد روابط و ایجاد نرخ بالاتری از وفاداری به برند کمک کند.
با این حال، شخصی سازی به صورت دستی دشوار است. شما نمی توانید وقت خود را با تایپ ایمیل های شخصی سازی شده برای هر مشتری تلف کنید و برای یافتن سرنخ های بسیار واجد شرایط، مجبور نیستید از طریق CRM خود بگردید. هوش مصنوعی میتواند با شناسایی خودکار سرنخهایی که نیاز به تماس دارند، فرآیند شخصیسازی را سادهتر کند. این باعث صرفه جویی در وقت شما می شود و می تواند منابعی را برای کارهای خلاقانه تر مانند نوشتن کپی برای ایمیل بعدی آزاد کند.
۲. ایجاد محتوا
برنامه های مولد هوش مصنوعی مانند ChatGPT به عنوان چیز بزرگ بعدی در تولید محتوا مورد استقبال قرار گرفته اند. یک اعلان سریع می تواند صفحاتی از محتوای مناسب تولید کند و طراحان گرافیک می توانند از خدماتی مانند Midjourney برای تولید تصاویر چشم نواز در زمان کمتری نسبت به زمانی که یک تصویرگر واقعی نیاز دارد استفاده کنند.
با این حال، نویسندگان واقعی هنوز در بازاریابی مدرن ضروری هستند. در حالی که هوش مصنوعی می تواند محتوا را به صورت انبوه تولید کند، در حال حاضر قادر به ایجاد محتوای کاملاً تحقیق شده و منحصر به فرد مورد علاقه خوانندگان و SERPS نیست. به جای جایگزینی نویسندگان با هوش مصنوعی، تیم خود را با پرداخت هزینه برنامه های هوش مصنوعی برای کمک به کارهایی مانند:
- ایده های وبلاگ ایجاد کنید
- طرح کلی مقاله ایجاد کنید
- ترجمه مقالات
- پیشنهاد ویرایش
۳. اخلاق
ایجاد تعادل بین بازاریابی هوش مصنوعی و نبوغ انسانی برای تولید محتوا خوب است. شکایت های نقض حق نسخه برداری قبلاً مطرح شده است زیرا بسیاری از نویسندگان می ترسند آثار آنها توسط برنامه هایی مانند ChatGPT سرقت ادبی شده باشد. با اطمینان از اینکه برنامه های تولیدی که استفاده می کنید مجوز استفاده از مواد از قبل موجود را دارند، از کسب و کار خود محافظت کنید. هر گرافیکی را که ایجاد میکنید، عکس را معکوس جستجو کنید و اطلاعاتی را که از یک منبع هوش مصنوعی میآید، بررسی کنید.
این می تواند از بروز مشکلات قانونی جلوگیری کند و تضمین می کند که محتوای شما از نظر کیفیت و قابلیت اطمینان بالا باقی می ماند. اگر تصمیم به استفاده از هوش مصنوعی دارید، تا حد امکان شفاف باشید. خوانندگان ممکن است از این که بدانند محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی را می خوانند، نگران شوند، در حالی که دیگران ترس موجهی در مورد تأیید برنامه های هوش مصنوعی دارند. این نگرانی ها را با به اشتراک گذاشتن عمومی خط مشی هوش مصنوعی فعلی خود و جزئیات مراحلی که برای اطمینان از اینکه تیم شما به طور مسئولانه از هوش مصنوعی استفاده می کند انجام می دهید، کاهش دهید.
۴. تحلیل داده ها
بازاریابان انسانی چندین دهه است که از داده ها استفاده می کنند. یک استراتژی تجزیه و تحلیل داده قوی می تواند تصمیم گیری شما را ساده کند و تصویر واضح تری از روند بازار به شما ارائه دهد. با این حال، بسیاری از بازاریابان انسانی متوجه می شوند که قادر به پردازش و جمع آوری تمام داده هایی که یک کسب و کار جمع آوری می کند، نیستند. شما می توانید با استفاده از تجزیه و تحلیل هوش مصنوعی، تیم بازاریابی خود را قدرتمند کنید.
ابزارهای تحلیلی هوش مصنوعی را می توان با رشد شرکت شما افزایش داد و به طور خودکار تست های مقایسه ای را در برابر رقبا انجام داد. سرعت و دقت تجزیه و تحلیل هوش مصنوعی را نیز نمی توان نادیده گرفت، زیرا ابزارهای هوش مصنوعی از سوگیری تایید رنج نمی برند و می توانند الگوهایی را کشف کنند که ممکن است توسط بازاریابان انسانی نادیده گرفته شده باشد. تجزیه و تحلیل هوش مصنوعی می تواند مجموعه داده های عظیمی را برای تجزیه و تحلیل الگوهای رفتار مصرف کننده جمع آوری کند.
با این حال، برای نتیجه گیری از داده ها نمی توانید به برنامه های یادگیری ماشین اعتماد کنید. نرم افزار یادگیری ماشین پارامترهای مشخصی دارد و ممکن است به اشتباه عوامل زمینه ای کلیدی را نادیده بگیرد. به جای اینکه هوش مصنوعی را جایگزینی برای بینش های انسانی بدانید، از برنامه ها به عنوان ابزاری برای کمک به تیم خود در تصمیم گیری سریعتر و دقیق تر استفاده کنید.
جمع بندی
هنگامی که هوش مصنوعی به درستی استفاده شود، می تواند تصمیم گیری شما را ساده کند و استراتژی تولید محتوای شما را تقویت کند. برنامههایی مانند ChatGPT و Google Bard میتوانند به نویسندگان کمک کنند تا پستهای وبلاگ خود را برنامهریزی کنند. با ایجاد یک خط مشی واضح هوش مصنوعی از اتکای بیش از حد محافظت کنید، این کار از کسب و کار شما در برابر چالشهای قانونی نیز محافظت میکند.
by علیرضا روهنده | آبان 10, 1402 | تحلیل استراتژیک کسب و کار
در این دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، مدلهای کسبوکار و چرخه عمر محصول و خدمت کوتاهتر شدهاند، انتظارات مشتری تغییر کرده است و فناوری نحوه زندگی و تصمیمگیری ما را برای خرید تغییر داده است. متداولترین روشهای برنامهریزی، مدیریت عملیاتی و تصمیمگیری معمولاً ماهیت کوتاهمدت با تمرکز بر گزارش عملکرد کوتاهمدت دارند. این منجر به ذهنیت اتکا به استراتژیها و تاکتیکهای وضع موجود میشود که میتواند برای دستیابی به موقعیت بلندمدت بازار و رشد سودآور مضر باشد.
چند بار شاهد شکست کسبوکارها به دلیل عدم آمادگی برای رسیدگی به وقفههای بازار، چالشهای رقابتی، پیشرفتهای فناوری و سایر تغییرات صنعت بودهاید؟ حتی رهبران زمانی صنعت شکست خورده اند یا دچار رکود شده اند. سیرز، کداک و بلاک باستر امروز کجا هستند؟ مزیت های رقابتی آنها چرخه عمر محدودی داشت. آنها برنامه هایی را برای دستیابی به تداوم کوتاه مدت تا بلندمدت نادیده گرفتند.
پذیرش بازار و رهبری صنعت تضمین نمی شود. جهت استراتژیک باید به طور مستمر با برنامه های استراتژیک انتقالی معتبر و برنامه های تاکتیکی واقعی اجرا به روز و تقویت شود. برای تحقق این امر، ذهنیت نوآوری یک گزینه نیست، بلکه یک ضرورت است. یک نقطه قوت به خودی خود یک کسب و کار موفق درازمدت را ایجاد نمی کند. اجزای یکپارچه مرتبط و وابسته به هم و نگرش های مشارکتی که با هم کار می کنند، فرمول موفقیت یک کسب و کار است. برنامهریزی مؤثر کسبوکار مستلزم مجموعهای از مراحل برنامهریزی و اقدامات اجرایی کاملاً مشخص است.
۱.ارائه راه حل های مستدل به مشتری
تنها مدلهای کسبوکاری که با مشتری روبرو هستند و انعطافپذیری لازم برای برآورده کردن الزامات زمانبندی بازار را دارند، طول عمر خواهند داشت. در این چشمانداز سریع، تحقیقات بازار در زمان واقعی لازم است تا مرتبط، انعطافپذیر و بادوام باقی بماند.
۲. درآمد را به حداکثر برسانید
درآمد را می توان به روش های مختلف افزایش داد. برنامههای استراتژیک و تاکتیکی باید بر روی گزینههایی برای رشد درآمد و دلایل دفاعی تمرکز کنند. برای مثال Apple همیشه محصولات، عملکردها و ویژگیهای جدیدی در دسترس دارد تا از منحنی رقابتی جلوتر بماند.
۳. ایجاد و حفظ رهبری بازار هدفمند و رشد سهم بازار
برنامه های رشد همیشه باید بخشی از برنامه ریزی دائمی و بهبود مستمر باشد تا مزیت رقابتی کسب و کار شما را افزایش دهد. آنها می توانند شامل استراتژی های ارگانیک باشند، اصلاحاتی برای به حداکثر رساندن مدل های کسب و کار موجود.
- افزودن محصولات جدید، تغییر رویکردهای خدمات مشتری، توسعه برنامه های تبلیغاتی و ترویجی جایگزین یا اجرای استراتژی های غیر ارگانیک
- ادغام و اکتساب، گسترش به مکان ها، قلمروهای جدید، سرمایه گذاری مشترک
- افزودن منابع سرمایه انسانی و قابلیت های فناورانه برای افزایش هوش و درک بازار، یک نیاز مستمر خواهد بود. رهبری تحول آفرین محرک دوام خواهد بود.
۴. افزایش کارایی و هزینه کنترل
بهبود کارایی باید بخشی از دستور کار ابتکارات بهبود مستمر شما باشد. این باید شامل بهبود حاشیهها، سادهسازی گردش کار، افزایش فرآیند تعامل با مشتری، شیوههای تولید یا منبعیابی یا فقط به حداکثر رساندن استفاده از منابع ملموس و ناملموس کسبوکار شما باشد. کاهش هزینه ها باید چیزهای غیر ضروری را که با نیازهای برنامه های استراتژیک و تاکتیکی مطابقت ندارند حذف کند. قبل از حذف، همیشه به منظور استفاده مجدد از منابع یا جایگزینی منابع بین محصولات یا خدمات یا بین نهادهای کسب و کار فکر کنید.
۵. ایجاد و حفظ جریان نقدی مورد نیاز و سودآوری
تقاضاهای جریان نقدی اعداد واقعی را نشان می دهند و تأثیرگذاران مهمی هستند که اولویت بندی استراتژی کوتاه مدت و بلندمدت را هدایت می کنند. تدوین استراتژی باید فروش محصول یا خدمات، قیمتگذاری، پیشبینی پرداخت مشتری، شیوههای موجودی و شرایط و ضوابط قرارداد فروشنده را در نظر بگیرد. جریان نقدی مثبت به این معنی است که می توانید کسب و کار خود را راه اندازی کرده و رشد دهید.
هر سرمایهگذار بالقوه به جریانهای نقدی بهعنوان شاخصی از توانایی یک کسبوکار برای حفظ سطوح فعلی عملیات، تأمین مالی مطمئن، جذب سرمایهگذاری و بالقوه برای رشد نگاه میکند. صورتهای جریان نقدی را بهعنوان سند کلیدی در نظر بگیرید، بهویژه پیشبینیهای نرخ سوخت نقدی.
سودآوری از سوی دیگر، به عنوان یک شاخص عملکرد ارزشمند نیست، اما همچنان مورد نیاز اکثر ارزیاب های تجاری است. سودآوری شامل معاملات غیر نقدی است که بدهی های مالیاتی را کاهش می دهد. استهلاک چیزی نیست که بتوانید خرج کنید. محاسبات سودآوری همچنین می تواند شامل اقلام تعهدی و ورودی های پیش بینی شده در آینده باشد.
۶. برای تغییر، چالش ها، وقفه ها و فرصت ها آماده باشید
تمام مدل های کسب و کار دارای طول عمر محدودی هستند. تغییرات بازار، محصولات و خدمات مخرب، ترجیحات مشتری در حال تحول بر توانایی همه مشاغل برای حفظ سهم بازار و مزیت رقابتی بادوام تأثیر می گذارد. تنها از طریق تحقیقات بازار در زمان واقعی و ارزیابی های مداوم اکوسیستم، یک تجارت می تواند دوام سال به سال را حفظ کند.
مدلهای کسبوکار باید مرتبط، انعطافپذیر و به موقع باشند و در صورت لزوم تغییر کنند تا مؤثر باشند. کسب و کارهای موفق این واقعیت را می پذیرند که تغییر مدل کسب و کار اجتناب ناپذیر است و بازار ثابت نیست. آنها از رضایت، رکود و احتمالاً ورشکستگی اجتناب می کنند. چرخه عمر کسب و کار در سرتاسر جهان در حال کوتاهتر شدن است – در برخی صنایع سریعتر از سایرین. شیوههای میراث وضعیت موجود معمولاً کسبوکار شما را به جایگاهی نمیرسانند که یک موجودیت بادوام درازمدت باشد.
۷. از منابع همزمان بینش و دانش استفاده کنید
برای اینکه یک کسب و کار پیشرفته باشید، باید توانایی رشد مداوم، ایجاد ارزش و تطبیق سریع در صورت نیاز و برنامه ریزی را داشته باشید. برای دستیابی به این هدف، یک کسب و کار باید یک فرآیند برنامه ریزی دائمی روشنگر را دنبال کند، تا راه های جدید و بهبود یافته را برای ارضای نیازهای مشتری و تحریک رشد کسب و کار در حین سر و کار داشتن با فعالیت های روزانه کسب و کار و اجرای برنامه های بهبود مستمر به مرحله اجرا درآورد.
۸. اجتناب از ریسک به عنوان یک مزیت رقابتی
یک چیز مسلم است، در هر استراتژی که انتخاب می کنید درجاتی از ریسک وجود دارد. کاهش ریسک باید بخش عمده ای از طراحی مدل کسب و کار باشد. اختلالات ریسک می تواند از منابع مختلفی رخ دهد. این باید یک بررسی عمده و مداوم باشد.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | مهر 29, 1402 | تحلیل استراتژیک کسب و کار
از زمان بحران مالی سال ۲۰۰۸، اکثر مشاغل کوچک و افرادی که به دنبال راه اندازی استارت آپ خود هستند، گزینه های محدودی برای تامین بودجه داشته اند. آنچه زمانی به عنوان لنگر اقتصادی ایالات متحده در نظر گرفته می شد، اکنون کسب و کارهای کوچک کمتر از ۵۰ درصد تولید ناخالص داخلی را تشکیل می دهند. در مقابل، سرمایهگذاریهای کسب و کار از زمان همهگیری تنها رشد اندکی داشته است.
روشهای سنتی تأمین مالی مانند برنامههای وام کسب و کارهای کوچک، فرصتهای سرمایهگذاری خطرپذیر و کمکهای مالی دولتی یا خصوصی هنوز گزینههای امیدوارکنندهای هستند. با این حال در اقتصاد کنونی، تامین مالی شرکت از سوی سرمایه گذاران و بانک ها به طور فزاینده ای دشوار است. این به ویژه شامل کسانی می شود که صرفاً به دنبال فرصت های سرمایه گذاری سودآور و پایدار هستند. در نتیجه، برخی از کارآفرینان و مشاغل کوچک ممکن است برای استفاده از منابع مالی جایگزین برای رشد مناسب تر باشند. یعنی حداقل در زمانی که استقراض کسب و کارهای کوچک از تأثیر سالهای گذشته بهبود مییابد.
زمانی که روشهای سنتی تأمین مالی از قبل دستیابی به آن را دلسرد میکنند، از کجا میتوانید جستجوی خود را برای فرصتهای جایگزین تأمین مالی کسب و کارهای کوچک آغاز کنید؟ در اینجا، چهار دلیل قانعکننده را ارائه میکنیم که چرا در نظر گرفتن منابع مالی جایگزین برای مشاغل کوچک در چشمانداز پویای امروزی ضروری است. به دلیل افزایش غیرقابل پیش بینی بودن بازار و نوسان ترجیحات سرمایه گذاران، کسب و کارهای کوچک و استارت آپ ها اغلب با منابع محدود باید خود را تطبیق دهند. آنها می توانند این کار را با در نظر گرفتن روش های تامین مالی جایگزین برای رشد و در عین حال انعطاف پذیری در مواجهه با عدم قطعیت های اقتصادی انجام دهند.
۱. اقتصاد جهانی هنوز در حال بهبود است
با وجود چالشهای اقتصادی دهه گذشته و تأثیر همهگیری، مشاغل کوچک بهبود قابل توجهی را تجربه کردهاند. با این حال، بر اساس گزارش چشم انداز اقتصاد جهانی صندوق بین المللی پول برای آوریل ۲۰۲۳، انتظار می رود اقتصاد جهان حداقل تا پنج سال آینده کند باقی بماند.
برای ایجاد بهبود و رشد اقتصادی قوی در دهه آینده، ما باید همچنان شاهد ایجاد محیط و ساختاری از سوی دولت خود باشیم که به کسب و کارها در هر اندازه امکان شکوفایی می دهد. در مقیاس ملی، این به معنای هدایت سرمایه گذاری ها به سمت تزریق مستقیم سرمایه و افزایش فعالیت از طریق ساختارهای مشارکت دولتی و خصوصی است. با این حال، برای مشاغل کوچک، این ممکن است کمتر امیدوار کننده باشد.
با چنین رشد میانمدتی که انتظار میرود، کارآفرینان استارتآپ، کسبوکارهای کوچک و آنهایی که بر حفظ امور مالی شخصی و صندوقهای بازنشستگی خود متمرکز هستند، باید فرصتهای مالی غیرسنتی را باز کنند. به عنوان مثال، موری نیولندز، کارآفرین و مشاور سرمایه گذاری برای صندوق شبکه اشیا، خاطرنشان می کند که برای دریافت بودجه برای کسب و کار کوچک خود ، باید در مورد این واقعیت که روش های سنتی تامین مالی در حال از بین رفتن هستند، واقع بین باشید. درعوض، کارآفرینان باید هنگام جستجوی حمایت سرمایه خلاق تر و انعطاف پذیرتر شوند.
۲. چشم انداز تامین مالی تغییر کرده است
در چند سال گذشته، تامین مالی سنتی برای کسب و کارهای کوچک در چشم انداز اقتصادی که به سرعت در حال تغییر است، به طور فزاینده ای چالش برانگیز شده است. بر اساس شاخص سه ماهه دوم کسب و کار کوچک، کسب و کارهای کوچک باید به طور مستمر خود را با تأثیر گزینه های اعتباری محدودتر و نرخ های بهره بالاتر در مقایسه با رقبای کسب و کار بزرگتر سازگار کنند. نرخ های بهره بالا توانایی ۵۰ درصد از کسب و کارهای کوچک را برای گسترش فعالیت های خود به تاخیر انداخته است و در تمام این مدت، دیگران وام های بیشتری برای پوشش هزینه های اضافی دریافت کرده اند.
در نتیجه، بسیاری از کسب و کارها به گزینههای تأمین مالی جایگزین مانند وامدهی، تأمین مالی جمعی، تأمین مالی شخصی و پیشفروش محصول روی میآورند. در بسیاری از موارد، این می تواند یک گزینه قابل اجرا باشد، اما بدون خطر نیست. آمار شکست کسبوکارهای کوچک در پنج سال اول فعالیت، تصویری بد از چالشهای کارآفرینان در شرایط اقتصادی کنونی را ترسیم میکند.
۳. اعتبار کسب و کار کوچک پایین باقی می ماند
برای کسب و کارها یا افراد با سابقه اعتباری ضعیف غیرعادی نیست که در تأمین وام و سایر گزینه های اعتباری مشکل داشته باشند. اما در زمان آشفتگی اقتصادی، خط پایان ایجاد شده توسط بانک ها و سایر وام دهندگان برای استارت آپ ها و کسب و کارهای کوچک دشوارتر می شود.
به گفته Bankrate ، این امر به ویژه برای شرکتهایی که در صنایع خاصی فعالیت میکنند و آنهایی که وثیقه کسب و کار یا بدهی زیادی ندارند، صادق است. حتی کسبوکارهایی که امتیاز اعتباری پایین اما تا حدودی قابل قبولی دارند، ممکن است در تامین منابع مالی از وامدهنده مشکل داشته باشند. این ممکن است اتفاق بیفتد اگر آنها برای نوع یا مقدار نامناسبی از بودجه درخواست دهند یا هنوز یک طرح کسب و کار مناسب ایجاد نکرده باشند.
برخی هستند که نمی توانند خط اعتباری، وام یا کارت اعتباری را به عنوان صاحب یک کسب و کار کوچک دریافت کنند یا فقط نرخ های بهره بالا به آنها پیشنهاد می شود. در مواردی از این قبیل، منابع مالی جایگزین می تواند منبع دیگری برای تامین مالی استارتاپی باشد که به دست آوردن آن آسان تر است. کارآفرینانی که به منابع مالی سنتی دسترسی ندارند می توانند به سرمایه گذارانی مراجعه کنند که به متقاضیان کمک می کنند تا امتیازات اعتباری خود را بهبود بخشند. سپس، آنها می توانند بعداً برای فرصت های مالی متعارف درخواست دهند.
۴. فناوری های دیجیتال بر بازار تأثیر می گذارند
کسب و کارها تحت تأثیر محیط اقتصادی و تغییرات مرتبط با نرخ اعتبار فعلی هستند. در عین حال، فناوری های دیجیتال نیز به طور قابل توجهی بر بازار کسب و کار فعلی تأثیر گذاشته است. همانطور که توسط فوربس به رسمیت شناخته شده است ، بازار وام کسب و کار تا حد زیادی به پلت فرم های دیجیتال در هر صنعت تغییر کرده است. در نتیجه، کارآفرینان می توانند درخواست های وام و اسناد پشتیبانی را در حوزه مجازی با دسترسی و کارایی بیشتر ارائه دهند. این همچنین پایه ای برای ارتباطات بهتر وام گیرنده و وام دهنده گذاشته است. در نتیجه، این روند کلی را ساده کرده و تجربه وام گیرنده را تقویت کرده است.
علاوه بر این، یکپارچه سازی اتوماسیون و دیجیتالی کردن هزینه های عملیاتی را برای وام دهندگان مالی کاهش داده و داده های اضافی را برای کسب و کارهای کوچک فراهم کرده است. گزارش اخیر بانک جهانی نشان داد که «استفاده از منابع داده جایگزین و تجزیه و تحلیل کلان داده، منابع اطلاعاتی بیشتری را برای فرآیند ارزیابی ریسک اعتباری فراهم میکند و به شرکتهای کوچک و متوسطی که زمانی قادر به کسب منابع مالی نبودند، اجازه میدهد دسترسی داشته باشند.»
تامین مالی جایگزین گزینه های بیشتری را به کسب و کارها می دهد
به دلیل افزایش نوسانات بازار و تغییر ترجیحات سرمایهگذاران، کسب و کارهای کوچک و استارتآپهای با منابع محدود باید خود را تطبیق دهند. آنها همچنین باید رویکردهای تامین مالی جایگزین را در نظر بگیرند تا در مواجهه با ابهامات اقتصادی رشد کنند و انعطاف پذیر باقی بمانند. این می تواند شامل یافتن یک گزینه تامین مالی جایگزین باشد که طیف گسترده ای از مزایای را ارائه می دهد.
مزایا باید شامل شرایط اعتباری سادهتر، حداقل الزامات وثیقه، شرایط بازپرداخت انعطافپذیر، وجوه بدون تضمین و دسترسی زودهنگام به سرمایه باشد. برای بسیاری از SMEها و استارت آپ ها در اقتصاد کنونی، فرصت های جدیدی با فناوری های دیجیتال وجود دارد. در عین حال، دیگران به دنبال ایجاد رشد پایدار با ایجاد کانالهای مالکیتی و به حداکثر رساندن سود کوتاهمدت تا بلندمدت هستند.
این گزینه های تامین مالی جایگزین انعطاف پذیر و پایدار به صاحبان کسب و کار اجازه می دهد تا شاهد رشد باشند. علاوه بر این، این گزینه ها حتی در یک چشم انداز اقتصادی نامشخص و به شدت رقابتی امکان پذیر است. حتی در این صورت، رهبران کسب و کار باید به خاطر داشته باشند که موفقیت صرفاً به میزان سرمایه در دسترس نیست. این همچنین در مورد طرز فکر مثبتی است که روی سکو آورده شده است و توانایی ذاتی آنها برای حفظ خود در زمان های غیر قابل اعتماد.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | مهر 22, 1402 | بازاریابی, مارکتینگ
در عصر حاضر، اگر می خواهید برند خود را ایجاد کنید، رسانه های اجتماعی دیگر اختیاری نیستند. این یک الزام مطلق و یک راه ضروری است که نه تنها به مخاطبان هدف خود، بدون توجه به جمعیت شناسی که به آن تعلق دارند، دست یابید، بلکه از هر کجا و در هر زمان با آنها ارتباط برقرار کنید. به علاوه، شرکتهای بزرگ فناوری با ارتقاء و بهروزرسانی مداوم خود، استفاده از ابزار، منابع و ویژگیهای مورد نیاز برای ایجاد محتوا و حفظ حضور خوب در رسانههای اجتماعی را برای ما آسانتر از همیشه میکنند.
قبل از اینکه عمیق تر به موضوع بپردازیم، ابتدا آن را تعریف می کنیم. به بیان ساده، استراتژی رسانه های اجتماعی اساساً خلاصه ای از هر کاری است که قصد دارید انجام دهید و در حساب های رسانه های اجتماعی خود به دست آورید. به عبارت دیگر، اهدافی که می خواهید در پلت فرم به آنها برسید و اینکه چگونه برای انجام آن برنامه ریزی می کنید.
۱.اهداف خود را مشخص کنید
ابتدا از خود بپرسید “چرا؟” این به اهداف شما چه در کوتاه مدت و چه در بلندمدت اشاره دارد. چرا در شبکه های اجتماعی حضور دارید؟ در زیر متداول ترین اهداف آمده است:
- تولید سرنخ
- افزایش درآمد
- افزایش آگاهی از برند
- تقویت مشارکت جامعه
- بهبود روابط عمومی
- ارائه پشتیبانی
توجه داشته باشید که می توانید بیش از یک هدف داشته باشید و این کاملاً خوب است. با توجه به آنچه گفته شد، توصیه می شود برای به دست آوردن نتایج بهتر روی مقدار واقعی تمرکز کنید. این بدان معناست که هر چه تیم شما کوچکتر باشد، می توانید اهداف کمتری را به طور همزمان به بشقاب خود اضافه کنید.
به خاطر داشته باشید که این گام اول برای آنچه در مرحله بعدی خواهد آمد بسیار مهم است. به عنوان مثال، اگر هدف شما این است که ترافیک بیشتری را به وب سایت خود هدایت کنید، پس باید روی ایجاد وب سایت خود تا حد امکان کاربر پسند کار کنید. اما، اگر هدف شما افزایش تعامل است، باید تمرکز خود را به محتوای خلاقانه تغییر دهید.
۲. مخاطب هدف خود را شناسایی کنید
ضرب المثل معروفی وجود دارد که می گوید: “اگر می خواهی همه را راضی کنی، در نهایت هیچ کس را راضی نمی کنی.” نکته مهم در اینجا این است که شما نمی توانید محتوایی ایجاد کنید که همه دوست داشته باشند. شما باید جایگاه خود را بسازید. بنابراین، دانستن اینکه مخاطبان شما چه کسانی هستند و وقت گذاشتن برای درک بهتر آنها بسیار مهم است. به این ترتیب، میتوانید تضمین کنید که محتوایی ایجاد میکنید که به احتمال زیاد آنها به طور مثبت با آن درگیر میشوند و همچنین شانس بازدیدکنندگان صفحه شما را برای تبدیل شدن به فالوور و در نهایت مشتری افزایش میدهد.
ابزارهای زیادی وجود دارد، چه پولی و چه رایگان، که میتوانید به صورت آنلاین پیدا کنید و به جمعآوری دادهها و تجزیه و تحلیل آنها کمک کنید. اصلی ترین ویژگی هایی که باید در نظر بگیرید سن، جنسیت و مکان است. اگرچه، شما نباید در اینجا متوقف شوید. توصیه می شود مواردی مانند پیشینه اقتصادی، منافع، متوسط درآمد و غیره را نیز در نظر بگیرید. یک قانون کلی دیگر که باید رعایت کنید این است که هرگز در مورد مخاطبان خود فرضیات را به کار نبرید، حقیقت در دادههایی است که در اختیار شماست.
۳. KPI های خود را تعریف کنید
بسیار مهم است که رسانه های اجتماعی شما مبتنی بر داده باشند. این مستلزم آن است که شما بر روی معیاری که واقعا مهم است تمرکز کنید. ما به اعدادی اشاره می کنیم که با استفاده از آنها می توانید موفقیت خود را ردیابی کنید و بازگشت سرمایه (ROI) خود را اندازه گیری کنید، یعنی اینکه چقدر به اهداف تعریف شده قبلی خود نزدیک شده اید. شاخص های کلیدی عملکرد یا به اختصار KPI، همانطور که از نام آن پیداست، به شما می گوید که استراتژی رسانه های اجتماعی شما در این پلتفرم ها چقدر خوب عمل می کند. در زیر، متداول ترین KPI آمده است:
- تعامل: تعداد کل تعاملات اجتماعی تقسیم بر تعداد کل برداشت ها
- بازدید: تعداد بازدید از نمایه شما
- بازدیدها: تعداد کل بازدیدهای یک پست
- لایک ها: تعداد کل لایک ها
۴. محتوای خود را متنوع کنید
یکی از فرمولهایی که میتوان از آن برای تنوع محتوا استفاده کرد، ایجاد تعادل بین اطلاعرسانی، سرگرمی و فروش است. نیازی به گفتن نیست که تولید محتوا یک فرآیند کامل است که به طیف گسترده ای از مهارت های فنی و نرم نیاز دارد. در حالت ایده آل، شما به اعضای تیم با زمینه های مختلف مانند طراحی، نویسندگی، بازاریابی و غیره نیاز دارید تا محتوای رسانه های اجتماعی خود را با دقت ایجاد کنید.
علاوه بر این، تقویم محتوا ممکن است مفید باشد. آنها به صورت رایگان در دسترس هستند و می توان به صورت آفلاین و آنلاین به آنها دسترسی داشت. آنها به شما کمک می کنند تا محتوای خود را از قبل آماده کنید، آنها را برنامه ریزی کنید و در نهایت آنها را در زمان مقرر منتشر کنید.
جمع بندی
درست است که سخت کوشی نتیجه می دهد، اما سخت کوشی بدون حضور مناسب در شبکه های اجتماعی نیز نتیجه نخواهد داد. از این رو، ارزش آن را دارد که پول، زمان و تلاش خود را صرف کنید و یک استراتژی دقیق رسانه اجتماعی را که برای برند خاص شما بهترین است، برنامه ریزی کنید. این سرمایه گذاری است که مطمئناً در نهایت نتیجه خواهد داد.
انتهای مطلب/ منبع