by علیرضا روهنده | اسفند 12, 1402 | دیجیتال مارکتینگ
در چشم انداز دیجیتالی همیشه در حال تحول، کسب مزیت رقابتی برای کسب و کارها در هر اندازه و نوع بسیار مهم است. چه صاحب نمایندگی، مدیر بازاریابی، یا رئیس شرکت باشید، درک نحوه حرکت در عرصه رقابت بازاریابی دیجیتال برای دستیابی به موفقیت ضروری است. در این راهنما، مفهوم بینش رقابتی و اینکه چگونه می تواند شما را برای پیشرفت در دنیای رقابت بازاریابی دیجیتال توانمند کند را بررسی خواهیم کرد.
آشنایی با رقابت بازاریابی دیجیتال
قبل از اینکه به درک هوش رقابتی بپردازیم، اجازه دهید ابتدا قلمرو رقابت بازاریابی دیجیتال را درک کنیم. در عصر دیجیتال امروزی، کسبوکارها دائماً برای جلب توجه مخاطبان هدف خود به صورت آنلاین رقابت میکنند. چه از طریق بهینه سازی موتور جستجو (SEO) ، تبلیغات آنلاین، ایجاد محتوا یا طراحی وب باشد ، رقابت شدید است. رقابت دیجیتال مارکتینگ شدیدتر از همیشه است. با میلیاردها وب سایت و کسب و کار آنلاین، برجسته شدن می تواند چالشی دلهره آور باشد. این فقط در مورد حضور نیست. این در مورد قابل مشاهده بودن و مرتبط بودن در یک فضای دیجیتال شلوغ است. هر کلیک، برداشت و تعامل در این عرصه بسیار رقابتی مهم است. برای موفقیت، کسبوکارها نه تنها باید استراتژیهای دیجیتالی خود را درک کنند، بلکه باید بینشهای ارزشمندی در مورد آنچه رقبای خود انجام میدهند نیز به دست آورند.
قدرت هوش رقابتی
هوش رقابتی سلاح مخفی شما در عرصه رقابت بازاریابی دیجیتال است. این شامل جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها در مورد استراتژی ها، عملکرد و حضور آنلاین رقبای شما است. با به دست آوردن درک عمیق از آنچه رقبای خود انجام می دهند، می توانید تصمیمات آگاهانه ای بگیرید تا از آنها بهتر عمل کنید. بینش رقابتی فقط به این معنی نیست که رقبای خود را زیر نظر داشته باشید. این در مورد تبدیل آن اطلاعات به یک مزیت استراتژیک است . زمانی که بدانید رقبای شما در حال انجام چه کاری هستند، میتوانید شکافهای موجود در بازار را شناسایی کنید، روندها را زود تشخیص دهید و تلاشهای بازاریابی دیجیتال خود را بر این اساس تطبیق دهید. مانند داشتن یک نقشه گنج است که شما را از طریق چشم انداز دیجیتال در حال تغییر راهنمایی می کند و به شما کمک می کند تا با ارزش ترین فرصت ها را پیدا کنید. در اینجا نحوه استفاده از قدرت بینش رقابتی آورده شده است:
۱. رقبای خود را شناسایی کنید
با شناسایی رقبای اصلی خود در فضای دیجیتال شروع کنید. به دنبال کسب و کارهایی باشید که در همان صنعت فعالیت می کنند، مخاطبان مشابهی را هدف قرار می دهند یا محصولات یا خدمات مشابهی را ارائه می دهند. هنگامی که آنها را شناسایی کردید، می توانید تلاش خود را بر نظارت و تجزیه و تحلیل فعالیت های بازاریابی دیجیتال آنها متمرکز کنید. شناسایی رقبای خود اولین قدم برای به دست آوردن مزیت رقابتی است. این به شما امکان می دهد روی بازیکنانی که بیشترین اهمیت را در جایگاه شما دارند بزرگنمایی کنید. دانستن اینکه رقبای شما چه کسانی هستند، شما را قادر می سازد تا عملکرد خود را با عملکرد آنها مقایسه کنید و مناطقی را که می توانید در آنها برتری داشته باشید را مشخص کنید. علاوه بر این، به شما کمک می کند تا مخاطبان هدف خود را بهتر درک کنید و مشاهده کنید که با چه کسانی در حوزه دیجیتال درگیر هستند.
حضور آنلاین آنها را تجزیه و تحلیل کنید
وب سایت های رقبا، پروفایل های رسانه های اجتماعی و محتوای آنلاین خود را بررسی کنید. به طراحی، تجربه کاربری و کیفیت محتوای آنها توجه کنید . آیا آنها به طور موثر مخاطب خود را درگیر می کنند؟ چه کلمات کلیدی را هدف قرار می دهند؟ آیا آنها از محتوای چند رسانه ای به طور موثر استفاده می کنند؟ تجزیه و تحلیل حضور آنلاین رقبا مانند تشریح DNA دیجیتال آنهاست. این به شما امکان می دهد عناصری را که در موفقیت آنها نقش دارند، کشف کنید. با مطالعه وبسایتهای آنها، میتوانید بینشهایی در مورد طراحی کاربرپسند، ناوبری یکپارچه، و فراخوانی متقاعدکنندهای که باعث ایجاد تبدیل میشود، به دست آورید. این اطلاعات میتواند تلاشهای توسعه وبسایت و ایجاد محتوا را برای ارائه یک تجربه کاربری برتر راهنمایی کند.
۳. بر استراتژی های سئو آنها نظارت کنید
بهینه سازی موتورهای جستجو یک جزء حیاتی در بازاریابی دیجیتال است. استراتژی های سئوی رقبای خود را تجزیه و تحلیل کنید تا بفهمید کدام کلمات کلیدی را هدف قرار می دهند، پروفایل های بک لینک آنها و تکنیک های بهینه سازی در صفحه آنها. در رقابت دیجیتال مارکتینگ، دیده شدن در موتورهای جستجو بسیار مهم است. درک استراتژی های سئوی رقبا به شما کمک می کند کلمات کلیدی را شناسایی کنید که باعث ترافیک و تبدیل در صنعت شما می شوند. این به شما این امکان را می دهد تا تلاش های سئوی خود را اصلاح کنید، وب سایت خود را برای کلمات کلیدی مرتبط بهینه کنید، و یک پروفایل بک لینک قوی بسازید که رتبه موتور جستجوی شما را افزایش می دهد.
تلاش های بازاریابی محتوای آنها را مطالعه کنید
محتوا در بازاریابی دیجیتال پادشاه است. به تلاش های بازاریابی محتوای رقبای خود نگاهی دقیق بیندازید. چه نوع محتوایی تولید میکنند و چند بار منتشر میکنند؟ آیا آنها به نقاط دردناک مخاطبان هدف خود می پردازند؟ آیا آنها از ویدئو، اینفوگرافیک یا سایر فرمت های چند رسانه ای به طور موثر استفاده می کنند؟ بازاریابی محتوا ضربان قلب کمپین های دیجیتال موفق است. با بررسی استراتژی های محتوای رقبای خود، می توانید کشف کنید که کدام موضوعات با مخاطبان مشترک شما طنین انداز می شوند. آیا آنها پست های وبلاگ جذاب، ویدیوهای آموزنده یا اینفوگرافیک های قابل اشتراک گذاری ایجاد می کنند؟ این بینش به شما این امکان را میدهد تا تلاشهای خود را برای تولید محتوا متناسب با خواستههای مخاطبان هدف خود انجام دهید و یک قدم جلوتر از رقبای خود بمانید.
تبلیغات آنلاین آنها را ارزیابی کنید
اگر رقبای شما در حال اجرای کمپین های تبلیغاتی آنلاین هستند، درک رویکرد آنها بسیار مهم است. خلاقیت های تبلیغاتی، قرار دادن تبلیغات و استراتژی های هدف گیری آنها را بررسی کنید. ابزارهایی مانند کتابخانه تبلیغات Google Ads می توانند بینش ارزشمندی را در مورد فعالیت های تبلیغاتی خود ارائه دهند. تبلیغات آنلاین می تواند محرک قابل توجهی برای ترافیک وب و تبدیل باشد. تجزیه و تحلیل کمپینهای تبلیغاتی رقبا به شما کمک میکند پیامها، تصاویر و پلتفرمهایی را شناسایی کنید که با مخاطبان مشترک شما طنینانداز میشوند. با مطلع ماندن از تاکتیک های تبلیغاتی آنها، می توانید کمپین های خود را تنظیم کنید، بودجه خود را به طور موثر تخصیص دهید و اطمینان حاصل کنید که تبلیغات شما در فضای رقابتی دیجیتال قانع کننده و مرتبط هستند.
در مورد روندهای صنعت به روز باشید
بازاریابی دیجیتال یک زمینه پویا است و به روز ماندن در روندهای صنعت ضروری است. برای شناسایی روندها و فرصت های نوظهور، به نشریات صنعتی، وبلاگ ها و منابع خبری توجه داشته باشید. با فعال بودن، می توانید جلوتر از منحنی باشید. در دنیای پرشتاب دیجیتال مارکتینگ، به روز بودن غیرقابل مذاکره است. روندها در فناوری، رفتار مصرف کننده و الگوریتم های موتورهای جستجو می توانند به سرعت تغییر کنند. با نظارت بر روندهای صنعت، میتوانید تغییرات را پیشبینی کنید، استراتژیهای خود را تطبیق دهید و از فرصتهای نوظهور قبل از رقبای خود سرمایهگذاری کنید. یادگیری مداوم و سازگاری کلید حفظ مزیت رقابتی شماست.
جمع بندی
کسب هوش رقابتی در عرصه رقابت بازاریابی دیجیتال، کلید موفقیت است. با درک استراتژیهای رقبا و استفاده از آن دانش برای افزایش تلاشهای بازاریابی دیجیتال خود، میتوانید یک حضور آنلاین قوی ایجاد کنید، ترافیک وب را افزایش دهید و در نهایت درآمد خود را افزایش دهید. بینش رقابتی یک تلاش یکباره نیست. این یک فرآیند مداوم است که با چشم انداز دیجیتال تکامل می یابد. برای پیشرفت در عرصه رقابت دیجیتال مارکتینگ، کسب و کارها باید متعهد به بهبود مستمر و سازگاری باشند. با گنجاندن بینش رقابتی در استراتژی بازاریابی دیجیتال خود، می توانید نام کسب و کار خود را به عنوان یک بازیکن قدرتمند در عرصه آنلاین قرار دهید.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | آذر 15, 1402 | بازاریابی, مارکتینگ
به دلیل اولویت ها و اهداف منحصر به فرد خود، تیم های فروش و بازاریابی اغلب با چالش هایی مواجه می شوند که به طور یکپارچه با یکدیگر کار می کنند. در حالی که تیم های بازاریابی بر ایجاد پیام کلی و اجرای یک برنامه جامع برای دستیابی به مشتریان هدف تمرکز می کنند، تیم های فروش ایجاد روابط و بستن معاملات را در اولویت قرار می دهند. تمرکز آنها بر مدیریت ارتباط با مشتری و تبدیل درآمد می تواند منجر به سوء تفاهم و درگیری بین دو تیم شود.
دستیابی به هم افزایی بین تیم های فروش و بازاریابی برای افزایش سودآوری و دستیابی به نتایج بالاتر از حد متوسط حیاتی است. درک ماهیت در حال تحول این تیم ها، استراتژی های رفتاری آنها و تلاش های مشترک مورد نیاز برای موفقیت سازمانی بسیار مهم است. همکاری موثر شامل کانال های ارتباطی شفاف، صدای یکپارچه در تمام مراحل قیف فروش و وضوح در مورد واگذاری تیم است.
ماهیت در حال تکامل تیم های فروش و بازاریابی
تیم های فروش و بازاریابی باید خود را با چشم انداز فناوری دیجیتال در حال تغییر، شرایط اقتصادی در حال تحول، تغییر رفتارهای مصرف کننده و افزایش پیچیدگی های بازار وفق دهند تا به تقاضاهای در حال تغییر مشتریان پاسخ دهند و از فرصت های جدید استفاده کنند. رهبران باید فرهنگی را پرورش دهند که تیم هایشان را تشویق کند که تغییر را به عنوان یک فرصت ثابت و یک فرصت برای رشد ببینند. در بازار رقابتی امروز، تیمها باید با هم کار کنند تا کمپینهای یکپارچهای را ایجاد و اجرا کنند که تجربه مشتری یکپارچه را ارائه دهد. همکاری نزدیک باید بر اساس ارتباطات باز و اعتماد ایجاد شود، زیرا تلاش مشترک تنها رویکرد پایدار برای موفقیت در این دنیای به سرعت در حال تغییر است.
جنبه رفتاری استراتژی
در دنیای پویای فروش و بازاریابی، موفقیت نه تنها به استراتژی و تاکتیکها، بلکه به جنبه رفتاری اثربخشی تیم نیز بستگی دارد. رهبری با پرورش فرهنگ شمول که تنوع و تفاوتهای فرهنگی را در بر میگیرد، نقش مهمی در هدایت عملکرد ایفا میکند. شیوههای فراگیر، تیمها را قادر میسازد تا از دیدگاههای متنوع، پرورش خلاقیت، حل مسئله و درک عمیقتر از پایگاه مشتریان متنوع با ایجاد حس تعلق استفاده کنند. در سازمانهایی که فراگیری را در اولویت قرار میدهند، تیمها شکوفا و شکوفا میشوند و نتایج فروش و بازاریابی را افزایش میدهند.
پرورش یک هدف متحد و فرهنگ تعلق
تیمهای فروش و بازاریابی معمولاً معیارهای متفاوتی برای سنجش موفقیت دارند که باعث ایجاد شکاف بین دو تیم میشود زیرا معیارهای خود را اولویتبندی میکنند و نمیتوانند سهم تلاشهای خود را در راستای هدف کلی تبدیل مشتریان ببینند. بنابراین، رهبران باید یک هدف مشترک ایجاد کنند و فرهنگ تعلق را برای افزایش اثربخشی تیم پرورش دهند.
این احساس امنیت و ارتباط را در بین اعضای تیم ایجاد می کند، روحیه را تقویت می کند و نوآوری را تقویت می کند. چشم انداز قانع کننده، اهداف روشن و روحیه همکاری کلیدی برای پرورش یک هدف مشترک است. یک رویکرد کل نگر که اصول روانشناسی سازمانی را در بر می گیرد ضروری است. این شامل ایجاد یک هدف مشترک، تقویت حس مالکیت و همسو کردن اهداف فردی با اهداف گسترده تر است. این رویکرد انسجام، روحیه و سودآوری تیم را بهبود می بخشد.
نیروی محرکه به هم پیوسته در فروش و بازاریابی
اثربخشی تیم برای موفقیت در فروش و بازاریابی بسیار مهم است و شامل حفظ عمدی یک تیم منسجم با نقشهای کاملاً مشخص، ارتباطات کارآمد و اهداف مشترک است. ایجاد چارچوبی برای درک و بهینه سازی پویایی تیم باعث می شود اعضا احساس ارزشمندی، مشارکت و توانمندی کنند. رهبران با دید گسترده تر می توانند احساس مالکیت و تعهد جمعی ایجاد کنند که منجر به افزایش بهره وری و موفقیت می شود. نتیجه فرهنگ نوآوری و آزمایش است که منجر به توسعه استراتژی های جدید می شود.
جمع بندی
رابطه بین تیم های فروش و بازاریابی برای موفقیت سازمانی بسیار مهم است. رهبران باید فرهنگی را پرورش دهند که در برگیرنده درک اهداف واحد، تغییر و اهمیت اثربخشی تیم باشد. شیوههای فراگیر که تنوع را گرامی میدارند، با افزایش خلاقیت و درک مشتری، حس تعلق و انسجام را تقویت میکنند. این پایه ای از ایمنی، ارتباط و انگیزه ایجاد می کند. با ادغام اصول روانشناسی سازمانی در شیوه های رهبری، تیم ها می توانند از خرد جمعی استفاده کنند که منجر به استراتژی های نوآورانه، افزایش تجارب مشتری و افزایش سودآوری شود.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | آذر 4, 1402 | دیجیتال مارکتینگ
آمارهای مربوط به اینفلوئنسرها نشان می دهد که اینفلوئنسر مارکتینگ دیگر نمی تواند از استراتژی های شرکت شما دور بماند. اگر هنوز با اینفلوئنسرها کار نکرده اید، وقت آن رسیده است که بفهمید چگونه این نوع مشارکت می تواند نتایج بازاریابی شما را افزایش دهد. چند سالی است که اینفلوئنسرها در بازاریابی دیجیتال مورد توجه قرار گرفته اند.
به جای افراد مشهور رسانه های سنتی، برندها شروع به سپردن کمپین های خود به شخصیت های اینترنتی با مخاطبان وفادار و درگیر کردند. اکنون آمارهای مربوط به اینفلوئنسرها نشان می دهد که اینفلوئنسر مارکتینگ قبلاً بخشی از استراتژی شرکت ها شده است و فقط در حال رشد است. با این حال، مهم است که سیر تکامل اینفلوئنسرها را دنبال کنیم تا بفهمیم چگونه میتوانند رفتار مصرفکننده را شکل دهند و بهترین راههای ارتباط با آنها را دارند.
اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟
اینفلوئنسر مارکتینگ زمانی اتفاق میافتد که برندها با اینفلوئنسرهای دیجیتال مشارکت میکنند تا تصویر خود را با شخصیتهایی مرتبط کنند که محصولاتشان را تأیید میکنند و با مصرفکنندگانشان ارتباط برقرار میکنند. این استراتژی با ظهور وبلاگ ها و شبکه های اجتماعی در عصر وب ۲.۰ ارتباط پیدا کرد و هر کسی را قادر ساخت که محتوا را در اینترنت منتشر کند. اولین تأثیرگذاران، تا آن زمان ناشناختهها، در وبلاگها و وبلاگها ظاهر شدند، با محتوای معتبر و سرگرمکننده که مخاطب را جذب میکرد.
بنابراین، برندها شروع به اتخاذ استراتژیهای جدید، مرتبطتر و هیجانانگیزتر برای مصرفکنندگان، جستجوی توجه و اعتماد آنها کردند . سپس آن دسته از شخصیتهای وب که اعتباری نزد پیروان خود داشتند، شروع به ارائه راه مؤثری برای ارتباط با مصرفکنندگان در عصر دیجیتال کردند .بنابراین، مشارکت بین برندها و اینفلوئنسرها، اینفلوئنسر مارکتینگ و بازاری از خدمات و ابزارها را تثبیت کرد که به پیشرفت این نوع مشارکت کمک می کند.
چرا اینفلوئنسرها را برای استراتژی بازاریابی خود استخدام کنید؟
اینفلوئنسرهای دیجیتالی تولیدکنندگان محتوای وب هستند که مخاطبان درگیر و وفادار ایجاد می کنند . با استخدام اینفلوئنسرها برای استراتژی بازاریابی خود ، میتوانید با اعتماد و تاییدی که به این مخاطبان منتقل میکنند، نزدیک شوید. در حالی که شناختهشدهترین اینفلوئنسرها میلیونها فالوور دارند، اینفلوئنسر مارکتینگ به طور فزایندهای به میکرو اینفلوئنسرها و نانو اینفلوئنسرها روی میآورد که به شما این امکان را میدهد تا دسترسی برند و تعامل را در جایگاه خود افزایش دهید. اعداد چشمگیر هستند، اما تعیین کننده نیستند. آنچه در اینفلوئنسر مارکتینگ اهمیت دارد، ارتباط اینفلوئنسرها با مخاطبان برند است.
آنها از طریق محتوای معتبر، سبک زندگی خود را آشکار می کنند، نشان می دهند که افراد واقعی هستند و بر خلاف سلبریتی های رسانه های سنتی که از عموم مردم فاصله دارند، به دنبال کنندگان خود نزدیک می شوند. اینفلوئنسرهای دیجیتال می توانند رفتارها و ترجیحات مخاطبان خود را شکل دهند. بنابراین، علاقه برندها این است که تصویر خود را با آن تأثیرگذاران مرتبط کنند و با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند. به این ترتیب، فالوورها به برندهایی که اینفلوئنسرها تایید می کنند نیز اعتماد می کنند.
چگونه اینفلوئنسرهای خوب را استخدام می کنید؟
اکنون باید بدانید که چگونه اینفلوئنسرهای خوب را برای کمپین های خود استخدام کنید. بیایید به چند نکته برای ورود موفقیت آمیز برند شما به دنیای اینفلوئنسر مارکتینگ نگاه کنیم.
۱.روی تعداد فالوورها تمرکز نکنید
تعداد فالوورهای اینفلوئنسرها معمولاً توجه برندهایی را به خود جلب می کند که می خواهند از دامنه بالقوه کمپین های خود مطلع شوند. با این حال، داشتن مخاطب زیاد به این معنی نیست که یک اینفلوئنسر نرخ تعامل و قدرت نفوذ واقعاً خوبی دارد. هنگامی که به دنبال اینفلوئنسرها در بازار هستید، مهمتر این است که بفهمید آیا آنها به دنبال کنندگان خود اعتماد دارند، چگونه با آنها ارتباط برقرار میکنند و آیا واقعاً الهامبخش مخاطبان خود هستند یا خیر.
۲. تأثیرگذارانی را پیدا کنید که با ارزش های برند شما همسو هستند
علاوه بر درک ارتباط اینفلوئنسرها با مخاطبان خود، ارزیابی عوامل ذهنی تری که در دسترس نیستند و تعداد تعامل نیز مهم است. به دنبال اینفلوئنسرهایی باشید که ارزش ها و اصولی با ارزش های برند شما همسو هستند. به یاد داشته باشید که وقتی با آنها شریک می شوید، تصویر آنها با برند شما مرتبط است. بنابراین، پیشینه و شهرت آنها را ارزیابی کنید تا متوجه شوید که آیا آنها با آنچه که نام تجاری شما نشان می دهد هماهنگ هستند یا خیر.
۳. تأثیرگذارانی را انتخاب کنید که برند و محصول شما را دوست دارند
ممکن است بدیهی به نظر برسد، اما توجه به این مهم است: با تأثیرگذارانی کار کنید که واقعاً برند و محصول شما را دوست دارند. مردم متوجه می شوند که یک توصیه برند واقعی است، زیرا اینفلوئنسر واقعاً آنچه را که مصرف می کند دوست داشته است. از سوی دیگر، اگر هیچ ارتباطی با محصول وجود نداشته باشد، محتوا معتبر به نظر نمی رسد. در این سناریو، اینفلوئنسر ممکن است اعتبار خود را از دست بدهد و قادر به اعمال قدرت نفوذ خود نباشد.
۴. فراتر از حباب خود بروید
بسیاری از اینفلوئنسرها قدرت درون یک جایگاه دارند. حتی ممکن است آنها را نشناسید، هرگز نام آنها را نشنیده باشید، اما آنها پیروان وفاداری دارند که می توانند برای برند شما و خریداران بالقوه محصولات شما جالب باشند. بنابراین مراقب باشید که فقط در حباب اینترنت خود باقی نمانید. اینفلوئنسرها را از دیدگاه شخصیت خریدار خود تحلیل کنید و بفهمید کدام پروفایل برای آنها مهم است. اسامی تاثیرگذارتر از آنچه فکر می کنید وجود دارد.
۵. شهرت اینفلوئنسرها را تحقیق کنید
اینفلوئنسر بودن دیگر یک سرگرمی نیست. برای بسیاری از مردم، این یک حرفه است و به همین دلیل، نیاز به حرفه ای بودن دارد. اینفلوئنسرهای مطرح حتی با شرکت های رسانه ای که نماینده آنها در مذاکرات هستند کار می کنند. بنابراین، برای استخدام اینفلوئنسرهای خوب، شهرت آنها را در کمپین های گذشته بررسی کنید. دریابید که آیا آنها دستورالعمل های قرارداد را دنبال می کنند، آیا برای گفتگو و مذاکره در دسترس هستند یا اینکه آیا با برندهای دیگر مشکل داشته اند. این می تواند به شما کمک کند تا از مشکلات زیادی جلوگیری کنید.
۶. بدانید کدام کانال ها برای مخاطبان شما مهم هستند
مهمتر از دانستن محبوبترین کانالها این است که بدانید کدام کانالها برای مخاطبان شما جذابتر هستند. همچنین توجه داشته باشید که اینفلوئنسرها در کدام کانال ها ارتباط بیشتری دارند. برای مثال ممکن است برخی در اینستاگرام به خوبی شناخته شوند. اما اگر نیاز دارید که دسترسی خود را در توییتر افزایش دهید زیرا مخاطبان شما در آنجا هستند، باید به دنبال تأثیرگذارهای مرتبط در این شبکه اجتماعی باشید.
۷. استراتژی و بودجه مشخصی برای اینفلوئنسر مارکتینگ داشته باشید
اگر میخواهید در مورد اینفلوئنسر مارکتینگ جدی باشید، باید یک استراتژی و بودجه اختصاصی برای اینفلوئنسرها در استراتژی کلی برند داشته باشید. معمولاً شرکتها فقط از یک اینفلوئنسر دعوت میکنند تا در کمپینهای یکباره بدون ارتباط با برند و مخاطبان شرکت کنند.
با این حال، زمانی که نام کسب و کار با یک پیشنهاد قوی که دارای یک استراتژی است، به تأثیرگذار می رسد، مشارکت بسیار مهم تر می شود .بسیاری از اوقات، این نوع مشارکت منجر به تبدیل شدن افراد تأثیرگذار به سفیران برند می شود . اساساً آنها چهره برند می شوند و رابطه طولانی تر و عمیق تری با آن ایجاد می کنند و ارتباط عاطفی قوی تری با مصرف کنندگان ایجاد می کنند.
۸. احتمالات مختلف را در نظر بگیرید
اینفلوئنسر مارکتینگ از آن دسته از اینفلوئنسرهایی سرچشمه گرفت که تولیدکنندگان محتوا در اینترنت هستند. با این حال، مفهوم اینفلوئنسرهای دیجیتال گسترده تر شده است و در حال حاضر بسیاری از شخصیت های دیگر را شامل می شود. در سال های اخیر، انواع جدیدی از اینفلوئنسرها ظهور کرده اند و می توانند بخشی از کمپین های شما باشند.
جمع بندی
اکنون برخی از آمارهای اصلی اینفلوئنسر مارکتینگ را میشناسید که قدرت این استراتژی را اثبات میکنند و میدانید که چگونه اینفلوئنسرهای خوبی را برای کمپینهای خود استخدام کنید. به خاطر داشته باشید، این بازار به طور مداوم در حال تحول است و استراتژیها، کانالها و پروفایلهای جدید به طور مرتب وارد صحنه میشوند. بنابراین، همیشه مراقب داده ها و آمار اینفلوئنسر مارکتینگ باشید تا سیر تحول این روند را دنبال کنید.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | شهریور 18, 1402 | بازاریابی, مارکتینگ
برای تسلط بر هنر بازاریابی، باید روانشناسی انسان را در نظر گرفت. به طور مشخص تر «چرا» و «چگونه» افکار و رفتار انسان، به ویژه در مورد مصرف گرایی. بعلاوه، ایجاد محتوایی که به هیچ وجه شکلی را جذب یا علاقه مند به مخاطبین هدف شما نکند، منطقی نخواهد بود. در این راهنما، اصول روانشناسی برتر در بازاریابی را به اشتراک می گذاریم.
اثبات اجتماعی
اثبات اجتماعی اصطلاحی است که توسط روانشناس آمریکایی دکتر رابرت سیالدینی در دهه ۱۹۸۰ ابداع شد و پدیده ای را توصیف می کند که به موجب آن افراد اعمال را تقلید می کنند و باورهای دیگران را می پذیرند. اینجوری بهش فکر کن مردم اگر از قبل بدانند که دیگران آن را خریده اند و از آن راضی بوده اند، تمایل بیشتری به خرید محصول یا خدمات خاصی دارند. گاهی اوقات انتخاب عدم پیروی از روندهای خاص منجر به تجربه ناخوشایندی از آنچه به عنوان “FOMO” شناخته می شود، به نام ترس از دست دادن می شود.
بنابراین، چگونه از اثبات اجتماعی در مفهوم بازاریابی استفاده کنیم؟ یکی از راههایی که میتوان در مورد آن انجام داد، داشتن توصیفات، مطالعات موردی، بررسیها و فریادها در سراسر اینترنت است. آن را در حساب رسانه های اجتماعی خود، از طریق ایمیل و در وب سایت خود به اشتراک بگذارید تا آن را حتی بهتر به صورت آنلاین پخش کنید.
اثر فریب
آیا میدانستید که وقتی گزینه سوم در بین دو گزینه قرار میگیرد، افراد مجبورند ترجیح خود را بین دو گزینه تغییر دهند؟ این تاکتیک معمولاً در مدل های قیمت گذاری یافت می شود. برای توضیح بیشتر، صاحبان کسب و کار معمولاً یک امتیاز قیمت اضافی را در نظر میگیرند. کالای «فریب»، تا مشتریان را به خرید گزینه گرانتر تشویق کنند.
کمبود
به نظر می رسد که هر چه یک محصول یا خدمات کمیاب تر باشد، ارزشمندتر می شود. این می تواند زمانی مشهود باشد که تبلیغات و اعلامیه های «فقط چند صندلی باقی مانده»، «فروخته شده»، و غیره را ببینیم. یک اتفاق ساده از عرضه و تقاضا.
لنگر انداختن
به جرات می توان گفت که مقاومت در برابر تخفیف و فروش فوق العاده دشوار است. دلیل این امر این است که افراد معمولاً تصمیمات نهایی خود را بر اساس بیت های اطلاعات اولیه ای که به دست می آورند استوار می کنند. ما به این می گوییم لنگر انداختن.
به عنوان مثال، اگر یک جفت کفش ورزشی مورد علاقه شما که در ابتدا صد دلار قیمت داشت، اکنون برای خرید با پنجاه دلار در دسترس است، پس شما فوراً بر روی ماه خواهید بود تا آنها را در دست بگیرید. در حالی که، اگر نمی دانستید که قیمت اولیه آنها صد دلار است، ممکن بود پنجاه دلار فقط برای یک جفت کفش ورزشی کمی زیاد به نظر برسد. بنابراین، اگر تصمیم گرفتید محصولات یا خدمات خود را تخفیف دهید، حتما قیمت اولیه را نمایش دهید و درصد تخفیفی را که مشتریان شما می توانند از فروش دریافت کنند را برجسته کنید.
بیزاری از دست دادن
اصطلاح بیزاری از دست دادن کاملاً توضیحی است. به این اشاره دارد که چگونه یک نفر از دست دادن چیزی که دوست دارد می ترسد. به بیانی دیگر، ترس از دست دادن میتواند بر لذت سود غلبه کند و بازاریابان معمولاً از این مزیت استفاده میکنند و به مشتریان بالقوه رایگان در قالب دمو، تریلر، تیزر، آزمایش رایگان و غیره میدهند. برای مثال، بعید است یک مصرف کننده برای لغو اشتراک از طرح اشتراک پس از یک دوره آزمایشی رایگان، تا زمانی که از آن لذت می برد.
روانشناسی رنگ
در زندگی روزمره، ما به طور مرتب رنگهای اطراف خود را با احساسات، حالات، احساسات و برندهای مختلف مرتبط میکنیم. در واقع، روانشناسی رنگ ها حوزه مطالعاتی خود است، مطالعه چگونگی تأثیر رنگ ها بر رفتار و ادراک انسان.
اغلب اعتقاد بر این است که قرمز اشتها را تشویق می کند و به همین دلیل است که بسیاری از زنجیره های غذایی آن را به عنوان بخشی از رنگ برند خود می پذیرند. مک دونالد، برگر کینگ، کی اف سی و پیتزا هات تنها چند نمونه هستند. از سوی دیگر، رنگ بنفش اغلب با سلطنت و تجمل مرتبط است. در حالی که رنگ سبز با طبیعت، سلامتی، آرامش و آرامش همراه است.
نکته مهم در اینجا این است که رنگی را انتخاب کنید که به بهترین وجه برای صنعت کسب و کار شما مناسب باشد و برند خود را حول آن ایجاد کنید.
قانون کمترین تلاش
به جرات می توان گفت که راحتی و سهولت ارائه شده توسط فناوری امروزی تنبلی را تشویق می کند و همه ما تا حدودی در این امر مقصریم. جای تعجب نیست که در هنگام تصمیم گیری، به احتمال زیاد راهی را انتخاب می کنیم که کمترین زمان و تلاش را می طلبد. بازاریابان از این اصل استفاده می کنند تا فرآیند خرید و معامله را تا حد امکان آسان، سریع و ساده کنند. بنابراین، تا حد امکان روشهای پرداخت را در حین پرداخت اضافه کنید، به پلتفرمها اجازه دهید اطلاعات بانکی را ذخیره کنند تا مشتریان مجبور نباشند هر بار آن را پر کنند.
پارادوکس انتخاب
در اینجا یک واقعیت آماری جالب وجود دارد، هرچه انتخاب های بیشتری به یک فرد ارائه شود، احتمال خرید هر یک از آنها کمتر است. این به این دلیل است که انتخابهای بیش از حد میتواند باعث شود کسی احساس غرق شدن، استرس و سردرگمی کند و در نهایت فرآیند تصمیمگیری او را پیچیده کند. بنابراین، با هر بخش بازاریابی ایجاد شده، مطمئن شوید که کمترین تعداد ممکن را انتخاب می کنید.
ضرورت
فوریت یک تکنیک روانشناختی حیاتی است که افراد را وادار میکند سریع عمل کنند. بنابراین این یک مفهوم مبتنی بر زمان است که به نوعی باعث ایجاد نوعی هرج و مرج در ذهن یک فرد می شود. به عبارت ساده، وقتی چیزی فوری است، مردم تمام تلاش خود را می کنند تا در اسرع وقت به آن دست یابند. برخی از عبارات بازاریابی الهام گرفته از فوریت که ممکن است شنیده باشید عبارتند از:
- قبل از اینکه دیر شود سفارش دهید
- چند ساعت مانده به پایان جمعه سیاه
- عجله کن! فقط چند جا باقی مانده است
- قیمت ها در ۷ ساعت و ۲۲ دقیقه و ۱۲ ثانیه افزایش می یابد
عمل متقابل
وقتی کسی کاری برای شما انجام می دهد، شما متمایل خواهید شد که عمل محبت آمیز را جبران کنید. انعام در اینجا مثال خوبی از عمل متقابل است. این اتفاق میافتد که اگر پیشخدمتی با ما بسیار مهربان باشد، ما خود را موظف میدانیم که بیش از حداقل مبلغ به او انعام بدهیم. یکی از راه هایی که بازاریابان می توانند از این اصل استفاده کنند، ارائه موارد رایگان مانند کتاب های الکترونیکی، راهنماها، هدایا و غیره است.
جمع بندی
تمام نکات ذکر شده در بالا تنها راه هایی هستند که بازاریابان می توانند کمپین ها و استراتژی های خود را با استفاده از اصول اولیه روانشناختی بهبود بخشند.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | شهریور 11, 1402 | بازاریابی, مارکتینگ
شما به کسی نیاز دارید که محصولات و خدمات شما را درک کند. شما فردی را می خواهید که بتواند بر دیگران برای خرید محصولات و خدمات شما تأثیر بگذارد. هر کسب و کاری، خواه کاملاً آنلاین باشد یا دارای موقعیت فیزیکی باشد، باید بتواند خود را به مخاطبان هدف خود بشناساند.
این جایی است که استراتژی بازاریابی تأثیرگذار وارد می شود. این نوع استراتژی بازاریابی از کارشناسانی استفاده می کند که می توانند محصولات و خدمات شما را تبلیغ کنند و به سؤالات پاسخ دهند. اینفلوئنسرها عمدتاً از گروه های هدفمندی می آیند که از محصولات و خدمات شما استفاده می کنند یا می خواهند از آنها استفاده کنند. مهم است که ابتدا مخاطبان هدف خود را قبل از درخواست تأثیرگذاران مشخص کنید. ناگفته نماند که بیشتر اینفلوئنسرها از طریق گروه هایی که دنبال می کنند و مخاطبانی که جذب می کنند کشف می شوند. یک اینفلوئنسر خوب، افرادی را جذب می کند که همفکری و همفکری دارند. به عبارت دیگر، اینفلوئنسرها یک مخاطب آماده برای مخاطبان هدف شما فراهم می کنند.
مرحله اول: پیدا کردن سخنگوی خود
می دانید که یکی از اولین کارهای یک استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ خوب، یافتن آن سخنگوی است. سخنگوی محصول شما می تواند هرکسی باشد، از یک سلبریتی مشهور گرفته تا یک متخصص در این زمینه. شما باید تعیین کنید که سخنگوی شما چگونه از کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ حمایت می کند. یک سخنگوی تنها زمانی می تواند موثر باشد که چیزی را تبلیغ کند که به آن اعتقاد دارد. قرار دادن سخنگوی اشتباه در پلتفرم اینفلوئنسر مارکتینگ، کمپین شما را خراب می کند. سخنگوی شما باید:
- بتوانید محصول یا خدمات را برای مخاطبان خود بیان و توضیح دهید.
- مخاطبان فعالی داشته باشید که به محصول یا خدمات شما علاقه دارند.
- راه حل هایی را که محصول یا خدمات شما برطرف می کند را درک کنید.
- برای گفتگو در مورد محصول یا خدمات باز باشید.
مرحله دوم: نظارت و ارزیابی عملکرد سخنگوی خود
اینفلوئنسر مارکتینگ یک فرآیند مداوم است. وقتی سخنگوی خود را انتخاب کردید کار متوقف نمی شود. این زمانی است که سایت های رسانه های اجتماعی را رصد می کنید و احساس می کنید بازار هدف چگونه به عملکرد سخنگوی واکنش نشان می دهد. شما باید بر اساس عملکرد سخنگو ارزیابی کنید که مخاطب چگونه محصول و خدمات شما را درک می کند. نظارت باید در طول چرخه حیات کمپین انجام شود. با این حال، در این مرحله از برنامه استراتژی بازاریابی تأثیرگذار شما بسیار مهم است. ارزیابی خوب کمپین شما نیز در اینجا گامی محتاطانه است. شما باید:
- بررسی کنید که چه تعداد “بازدید” در وب سایت خود دریافت می کنید
- چند سوال درباره محصول یا خدمات خود دریافت می کنید
- بر اساس کمپین چند خرید انجام شده است
این زمانی است که می توانید میزان دسترسی سخنگوی خود را با مخاطبان مورد نظر ارزیابی کنید. همچنین این زمان برای اطمینان از رسیدگی به مطبوعات منفی است. شما می خواهید به عنوان فردی درک شوید که به راحتی به مسائل پاسخ می دهد.
مرحله سوم: ایجاد رابطه با سخنگوی خود
عاقلانه است که در اوایل ارتباط خوبی با سخنگوی خود ایجاد کنید. شما به او نیاز دارید که دیگران را برای خرید محصولات و خدمات شما تحت تأثیر قرار دهد. شما همچنین می خواهید با برقراری ارتباط با سخنگوی خود از هرگونه مطبوعات بد جلوگیری کنید. شما نمی خواهید که سخنگوی شما با نگرش شما “خاموش” شود. در عین حال باید انتظار داشته باشید که سخنگویتان با شما صادق باشد.
هر چه بیشتر بتوانید با او به اشتراک بگذارید، رابطه بهتری خواهید داشت. این بدان معنی است که سخنگوی شما باید محصول و خدمات را به طور کامل درک کند. هیچ کس دوست ندارد در تاریکی رها شود. این باعث می شود که سخنگوی شما بد به نظر برسد و اعتبار شرکت شما را از بین ببرد. یک استراتژی خوب اینفلوئنسر مارکتینگ این نکته را در نظر میگیرد که همه طرفها باید قبل از تبلیغ محصول و خدمات آن را بدانند. همچنین در نظر می گیرد که این می تواند یک رابطه طولانی مدت باشد. وقتی شروع به ایجاد یک رابطه اینفلوئنسر می کنید، باید درک کنید که او نیازهایی دارد.
گام چهارم: اهداف و نیازهای بلند مدت که باید برآورده شوند
وقتی برای اولین بار یک کمپین بازاریابی را شروع می کنید، ممکن است معنای زیادی نداشته باشد. حتی ممکن است با خود فکر کنید که این فقط یک پروژه کوتاه مدت خواهد بود. با این حال، مهم است که برخی از اهداف بلند مدت را در نظر بگیرید. اینفلوئنسر شما احتمالاً تأثیر زیادی بر کسب و کار شما خواهد داشت. او حتی ممکن است به نمادی برای شرکت تبدیل شود.
اینفلوئنسر شما نیازهایی خواهد داشت که باید برآورده شوند. شما باید بفهمید که کمپین چگونه به پایان خواهد رسید. نحوه محاسبه نتایج شما و پایان بازی. هنگامی که از اینفلوئنسرها استفاده می کنید مهم است که در نظر بگیرید که چگونه کارشان را جبران می کنند. همچنین برای رسیدن به اهداف بلندمدت خود باید جدول زمانی و اهداف را در نظر بگیرید. هر کمپین باید یک نتیجه نهایی داشته باشد که تاثیر محصول شما بر بازار را نشان دهد.
مرحله پنجم: ایجاد تجربه کامل مشتری
هدف نهایی شما در این نوع استراتژی، ایجاد تجربه کامل برای مشتری است. اینفلوئنسرها می توانند افراد را به سمت این تجربیات هدایت کنند و می توانند به شرکت شما کمک کنند تا محصولاتی را که به آنها اعتقاد دارند، ارتقا دهد. شما باید یک تجربه خوب برای اینفلوئنسر خود ایجاد کنید.
انتهای مطلب/ منبع