تبلیغات سیاسی

تبلیغات سیاسی

تبلیغات سیاسی نوعی از ایدئولوژی است که شکل‌های مختلفی به خود می‌گیرد. تبلیغات سیاسی بر اساس نوع تحریک به دو دسته تبلیغ هیجان زا و تبلیغ وحدت‌بخش تقسیم می‌گردد؛

  1. تبلیغ هیجان‌زا یا آشوب آفرین: در این نوع از تبلیغ سیاسی تلاش برای هدایت مخاطب معین صورت می‌پذیرد. تبلیغات سیاسی هیجانی به دنبال انگیزش افراد برای شرکت یا حمایت از یک مورد خاص است. این نوع تبلیغات سیاسی می‌کوشد تا با ارائه اعمال امکان‌پذیر، افراد را از حالت بی‌تفاوتی خارج کند.
  2. تبلیغ سیاسی وحدت‌بخش: تلاش مبلغ برای منفعل ساختن مخاطب و جلوگیری از ورود آن به میدان نبرد می‌باشد.

از سوی دیگر تبلیغات سیاسی بر اساس منابع اطلاعاتی به سه نوع تبلیغ سیاسی سفید، تبلیغات سیاسی خاکستری و تبلیغات سیاسی سیاه تفکیک می‌شود؛

  1. تبلیغات سیاسی سفید: این نوع از تبلیغات هنگامی‌که منبع به‌درستی شناخته‌شده باشد و اطلاعات و پیام صحیح و درست باشد انجام می‌شود. آنچه مخاطب می‌شنود منطقاً به حقیقت نزدیک است و پیام به‌گونه‌ای فرستاده می‌شود که فرستنده انسان خوبی است و با بهترین تفکرات و آرمان ها و ایدئولوژی‌های سیاسی وارد میدان شده است. هدف تبلیغ سفید این است که خود را نزد مخاطب بااعتبار جلوه دهد و از این اعتبار در آینده به نحوی استفاده نماید.
  2. تبلیغ سیاسی خاکستری: تبلیغ خاکستری زمانی مورداستفاده قرار می‌گیرد که منبع و درستی اطلاعات مورداطمینان نباشد، خواه منبع دارای هویت شناخته‌شده باشد یا نباشد. تبلیغات خاکستری برای توجیه اقدامات یک کشور یا برای پریشان کردن دشمن به کار می‌رود.
  3. تبلیغات سیاسی سیاه: تبلیغات سیاه زمانی است که منبع آن دروغین و مطالب انتشاریافته نادرست، ساختگی و بر مبنای نیرنگ باشد. تبلیغ سیاه دروغ بزرگی است به‌علاوه انواعی از فریب‌های آفریده‌شده. برای تبلیغ سیاه اصطلاح سوء اطلاع نیز به کار می‌رود زیرا مبهم است و اطلاعات تقلبی را مورداستفاده قرار می‌دهد. سوء اطلاع از خبرها، داستان‌های ساخته‌شده و مطالب خبری طراحی‌شده و باهدف تضعیف تبلیغات مخالفان سرهم‌بندی می‌شود. مطالب خبری به دست روزنامه‌نگارانی که درواقع عوامل مخفی یک کشور خارجی هستند، در روزنامه جا داده می‌شوند.

انتهای مطلب/ نشر همزمان در هورموند/ لینک محتوا

شعار در بازاریابی و برندسازی

شعار در بازاریابی و برندسازی

شعار (Slogan) عبارت کوتاهی است که اطلاعات تشریحی و یا ترغیبی در مورد برند به مشتریان منتقل می‌کند. شعارها اغلب در تبلیغات شرکت‌ها استفاده می‌شوند. همچنین نقش مهمی در بسته بندی و سایر جنبه‌های برنامه بازاریابی شرکت ایفا می‌کنند. شعارها ابزارهای قدرتمندی در برندسازی به شمار می‌آیند، چراکه همانند نام برند از اثربخشی چشمگیری برخوردارند و در ارتقای ارزش ویژه برند نقش مؤثری دارند.

به بیان ساده‌تر شعار در نقش یک بازوی قوی است که در درک بهتر مفهوم برند به یاری مصرف‌کنندگان شتافته و آنان را از ویژگی‌های منحصربه‌فرد برند آگاه می‌سازد. شعارها شیوه‌های پابرجایی برای تلخیص و ترجمه محتوای برنامه بازاریابی شرکت در قالب چند کلمه و یا یک عبارت ساده هستند. برای مثال شعار شرکت خدمات بیمه‌ای State Farm “استیت فارم مانند یک همسایه خوب در کنار شماست” چندین دهه است که برای نشان دادن قابلیت اطمینان برند و صمیمیت با مشتری مورداستفاده قرار می‌گیرد.

بعضی از شعارها با به بازی کشاندن نام برند به شیوه‌ای خلاقانه به ایجاد آگاهی از برند کمک می‌کنند. “Citi هرگز به خواب نمی‌رود” ازاین‌دست شعارها هست. بعضی دیگر از شعارها با ایجاد روابط ضمنی قدرتمند میان برند و رده محصولات و خدمات ارائه‌شده، نقش تأثیرگذاری در افزایش آگاهی از برند دارند. شعار “Life Time شبکه تلویزیونی بانوان” از این نوع شعار هست.

مهم‌ترین نقش شعار تقویت جایگاه برند و توسعه نقاط متمایز مطلوب در میان مشتری‌های هدف است. به این شعارها توجه کنید: “با سامسونگ هیچ‌چیز آن‌قدر که فکر می‌کنید دشوار نیست!” و یا “زندگی نیازمند Visa است.”

این‌ها مثال‌هایی برای شعار در جایگاه سازی برند هستند. برای رهبران بازار شعارها می‌توانند نقش تبلیغاتی و جنجالی داشته باشند که در آن برتری‌های برند با اندکی اغراق به رخ رقبا کشیده می‌شود. به این مثال توجه کنید: “این تلویزیون نیست، HBO است” و یا “ژیلت بهترین همراه برای یک مرد”.

شعارها معمولاً با فعالیت‌های تبلیغاتی شرکت‌ها رابطه تنگاتنگی داشته و با ارائه اطلاعات تشریحی و یا ترغیبی، خلاصه‌ای ازآنچه در تمام تبلیغات گفته‌شده به مخاطب ارائه می‌کنند. در شعار برند DeBeer “الماس همیشه می‌ماند” الماس به‌عنوان هدیه‌ای برای نشان دادن عشق ابدی معرفی می‌شود.

برخی شرکت‌ها در کنار شعار اصلی خود از شعارهای مکمل در دوره‌های زمانی مشخصی استفاده می‌کنند، همان‌طور که می‌دانید شعار اصلی شرکت NIKE “just do it ” هست اما این کمپانی در کمپین های تبلیغاتی خود از “چرا ورزش؟” و یا ” من می‌توانم” استفاده کرده است. استفاده از شعارهای جایگزین موجب استراحت به شعار اصلی برند شده و عبارت جدید و تازه‌تری را برخلاف عبارت‌های تکراری به مشتری‌ها در بازه‌های زمانی برنامه‌ریزی‌شده معرفی می‌کند.

انتهای مطلب/ لینک محتوا

از بازاریابی ویروسی بیشتر بدانیم

از بازاریابی ویروسی بیشتر بدانیم

در شرایطی که تقاضا برای تولید وجود داشته باشد، بازاریابی ویروسی (Viral Marketing) به موضوعی جذاب تبدیل می‌شود. مقاله‌ای راجع به چهره در حال تغییر بازاریابی و اینکه چگونه اینترنت و عوامل ویروسی، بازاریابی را دگرگون کرده‌اند در وال‌استریت ژورنال به چاپ رسید. با هورموند همراه شوید؛

بازاریابی ویروسی، بازاریابی از طریق موتور جستجو، ایمیل و یا وبلاگ‌ها، شبکه‌های اجتماعی و فروم ها و … است. در حقیقت نسخه آنلاین روش قدیمی انتقال دهان‌به‌دهان (WOM) می‌باشد. تفاوتی که وجود دارد این است که اکنون فقط چند ثانیه طول می‌کشد تا یک ایده که درگذشته روزها، هفته‌ها و یا ماه‌ها طول می‌کشید تا از طریق افراد انتقال پیدا کند، انتقال یابد.

هدف بازاریابی ویروسی انتشار ایده یا پیام با استفاده از عوامل تأثیرگذار کلیدی در محیط‌های آنلاین است با این امید که این پیام‌ها حرف‌های خوبی برای گفتن درباره کالا، خدمات، شرکت شما و غیره داشته باشند و امیدواری اینکه اخبار خوب را برای شما پخش کنند همانند یک ویروس!

امروزه خریداران، اطلاعات شخصی خود را در مورد محصولات و یا خدمات ما منتشر می‌کنند. اطلاعات ایجادشده از سوی کاربران، شبکه‌های اجتماعی و جوامع آنلاین همه‌چیز را تغییر داده است. پیام‌هایتان دیگر تحت کنترل شما نیستند. می‌توانید پیامتان را منتشر کنید ولی به‌محض انتشار خریدار راجع به شما صحبت می‌کند و اینجاست که موضوع تأثیرگذاری مطرح می‌شود نه کنترل.

دلیل عملکرد موفق بازاریابی ویروسی، احساسات و هیجانات انسانی است. احساساتی که به طرز غم‌انگیزی ناراحت‌کننده و یا به‌صورت خنده‌داری خوشحال‌کننده هستند، چیزهایی که به‌طور خاص و یک‌باره پدید می‌آیند!

سال ۲۰۰۶ سایت کوچک بامزه‌ای بانام Elf yourself (خودتان را به شکل جن دربیاورید) شروع به کار کرد. شما می‌توانستید با آپلود کردن عکسی خودتان را به شکل جن دربیاورید، پیام کوتاهی را روی آن ضبط کنید، برقصید و خودنمایی کنید.

در اواسط دسامبر ۲۰۰۶ این سایت به‌طور متوسط ثانیه‌ای ۲۰۰ بازدیدکننده داشت. این جن‌ها قطعاً باعث تغییر جهان نشده‌اند ولی ایده‌ای که در پس آن نهفته بود چیزهای جدیدی را بیان نمود.

این سایت محصول شرکت Office depot بود و به‌عنوان بخشی از عملیات بازاریابی ویروسی چندمرحله‌ای به وجود آمده بود که در ژانویه ۲۰۰۷ با انتشار مقاله‌ای تمام صفحه در وال‌استریت ژورنال به کارآفرین پایان داده شد. آفیس دیپات به خاطر این ترفند کوچک که موجب افت تولیدشده بود و نیز به دلیل دعوت از مشاغل گوناگون برای حضور در این سایت و تدارک اجناس سودآور، عذرخواهی کرد.

انتهای مطلب/ لینک محتوا

آمیخته تبلیغات یا آمیخته پیشبرد

آمیخته تبلیغات یا آمیخته پیشبرد

آمیخته تبلیغات (Promotional Mix) یا آمیخته پیشبرد به معنی مجموعه روش‌هایی است که می‌تواند در تعقیب هدف‌های ارتباطی و هدف‌های فروش، مشتری احتمالی را نسبت به کالا یا خدمت یا بنگاه اقتصادی آگاه نموده، در او تمایل به مصرف ایجاد کرده و درنهایت با تمرکز بر تمایزها و ایجاد ترجیح در مصرف‌کننده، موجب انتخاب و خرید شود.

آمیخته تبلیغات شامل موارد زیر است:
۱- تبلیغات رسانه‌ای (Media Advertising):
ارائه غیرشخصی و معرفی محصولات و خدمات و ایده‌ها به‌وسیله یک عامل شناخته‌شده و مسئول مانند آژانس یا مجری تبلیغات در قبال پرداخت هزینه آن.

۲- پیشبرد و ترویج فروش (Sales Promotion):
ترویج و توسعه فروش از طریق ایجاد محرک‌ها و انگیزه‌ها در کوتاه‌مدت برای فروش محصولات

۳- روابط عمومی (Public Relations):
هر عملی که با ایجاد تقاضا به کمک ارائه و انتشار اخبار مناسب و شایان توجه یا دست‌کاری در روحیات و عواطف مخاطب و با کمترین هزینه نظر مثبت او را نسبت به کالا یا خدمات یا بنگاه جلب نماید.

۴- فروش حضوری (Personal Selling):
فروش شخصی یا فروش حضوری به معنی ارائه اطلاعات و معرفی و نشان دادن کالا در نمایشگاه‌ها و فروشگاه‌ها به‌وسیله فروشندگان متخصص یا ایجاد جلسات فروش و مصاحبه‌ها به‌گونه‌ای زنده و رودررو و تعاملی است.

۵- بازاریابی مستقیم (Direct Marketing):
مجموعه عملیات فروش پستی، فروش تلفنی، فروش اینترنتی و فروش از طریق SMS است.

نکته مهمی که باید توجه داشت: اجرای همزمان و هماهنگ پنج عامل فوق در ترکیب متناسب با آمیخته بازاریابی ۴Ps، ارتباطات یکپارچه بازاریابی IMC نامیده می‌شود. درصورتی‌که IMC به‌درستی برنامه‌ریزی و اجرا شود، ایجاد سینرژی و هم‌افزایی خواهد نمود.

انتهای مطلب/ لینک محتوا

تبلیغات تلویزیونی TVC

تبلیغات تلویزیونی TVC

تبلیغات تلویزیونیمردم روزانه چندین ساعت را به تماشای تلویزیون اختصاص می دهند. کمتر رسانه ای در حال حاضر وجود دارد که این گونه تاثیرگذار باشد، کم نیستند افرادی که همه چیز را از این پنجره می بینند و با آن بزرگ شده اند، اگرچه این رسانه به علت ضریب نفوذ بالا، پوشش وسیع و حصول نتیجه سریع به عنوان پادشاه تبلیغات معروف شده نباید فراموش کرد که از بابت هزینه های بسیار گران نیز این مقام را حفظ نموده است.

تلویزیون وسیله ای است که شما را با افرادی که خارج از خانه هستند، در همان اتاق نشیمنتان سرگرم می کند. دیوید فراست

در ادامه همراه شوید تا مزایا و معایب استفاده از آگهی تلویزیونی یا TVC را در این رسانه بررسی نماییم.

محاسن تبلیغات با استفاده از آگهی تلویزیونی TVC:

  • اثرگذاری: تبلیغات تلویزیونی بخاطر بهره برداری از ترکیب صدا، تصویر، حرکت، نور و نشان دادن محصول و ویژگی های آن بیشترین اثر را بر مخاطب و مشتری احتمالی خواهد گذاشت.
  • پوشش وسیع: هر خانواده ایرانی بطور متوسط روزی ۶ ساعت تلویزیون نگاه می کند.
  • هزینه پایین پیام رسانی به ازای هر نفر CPM: با پوشش وسیع و ملی شبکه تلویزیون هزینه پیام رسانی به ازای هر نفر در مقایسه با سایر رسانه ها و ابزار ها کمتر است.
  • تفاوت در مخاطبان: با توجه به نوع برنامه ها در ساعات و روزهای هفته، صاحبان آگهی می توانند با تغییر در برنامه، کانال تلویزیونی و ساعت و روزهای پخش به مخاطب مورد نظر خود دست یابند.
  • خلاقیت: با استفاده مناسب از عناصر یک آگهی تلویزیونی مانند صدا، تصویر، حرکت، نور، رنگ و جلوه های ویژه میتوان به ارائه ای جذاب و خلاقانه دست یافت.
  • پرستیژ: شرکت های مطرح با حمایت و اسپانسری از برنامه های تلویزیونی به شهرت و پرستیژ رسیده اند و اکثریت مردم تلویزیون را به عنوان یک رسانه اثرگذار و قوی می شناند
  • تسلط اجتماعی: کم نیستند افرادی که با تلویزیون بزرگ شده اند، آنها هر چیزی را از دریچه تلویزیون می بینند؛ اماکن مناسب برای مسافرت، رویدادهای ورزشی، فعالیت های انتخاباتی و ..

 

معایب تبلیغات با استفاده از آگهی تلویزیونی TVC:

  • مخاطب هدف گیری نشده: در تبلیغات تلویزیونی مخاطبان مرتبا در حال جابجایی و تغییر فرستنده و تغییر کانال هستند، پس نمی توان برای عده مشخص و محدودی پیام فرستاد. عدم امکان انتخاب و وجود مخاطب هدفگیری نشده یکی از دلایل گرانی هزینه در تلویزیون است.
  • هزینه تولید بالا: هزینه تولید یک آگهی تلویزیونی با کیفیت با توجه به تعداد سکانس ها، فیلم برداری در خارج از استودیو، فیلم های آرشیوی و.. گزاف و متغیر خواهد بود.
  • هزینه بالای پخش: هزینه پخش یک آگهی تلویزیونی بر حسب نوع کانال، ساعت پخش، قبل از برنامه های پربیننده متفاوت و گران خواهد بود.
  • ازدهام و شلوغی در پخش آگهی ها: پخش ۷ الی ۸ آگهی مختلف و پشت سر هم موجب سردرگمی و اشتباه مخاطب شده و امکان اشتباه گرفتن محصولات یا نام ها و تولیدکنندگان با یگدیگر وجود دارد.
  • کوتاهی زمان آگهی های تلویزیونی: بسیاری از بنگاه های اقتصادی و آژانس های تبلیغاتی ترجیح می دهند زمان آگهی های تلویزیونی را کوتاهتر و تعداد دفعات پخش آن را بیشتر کنند. مطالعات نشان داده اغلب بینندگان تلویزیونی نمی توانند مشخصات کالای تبلیغ شده در تلویزیون در روزهای نزدیک را به یاد آورند. بهترین روش برای رفع این مشکل طولانی کردن زمان آگهی ها می باشد.
  • اعتراض بینندگان: بینندگان معمولا در هنگام پخش آگهی ها به کار دیگری مشغول می شوند، کانال تلویزیون را عوض می کنند و بعد از زمان قابل پیشبینی به کانال اویه باز می گردند.

نویسنده: علیرضا روهنده