توسط علیرضا روهنده | مرداد 12, 1395 | تبلیغات سیاسی, بازاریابی, بازاریابی سیاسی, تبلیغات
تبلیغات سیاسی نوعی از ایدئولوژی است که شکلهای مختلفی به خود میگیرد. تبلیغات سیاسی بر اساس نوع تحریک به دو دسته تبلیغ هیجان زا و تبلیغ وحدتبخش تقسیم میگردد؛
- تبلیغ هیجانزا یا آشوب آفرین: در این نوع از تبلیغ سیاسی تلاش برای هدایت مخاطب معین صورت میپذیرد. تبلیغات سیاسی هیجانی به دنبال انگیزش افراد برای شرکت یا حمایت از یک مورد خاص است. این نوع تبلیغات سیاسی میکوشد تا با ارائه اعمال امکانپذیر، افراد را از حالت بیتفاوتی خارج کند.
- تبلیغ سیاسی وحدتبخش: تلاش مبلغ برای منفعل ساختن مخاطب و جلوگیری از ورود آن به میدان نبرد میباشد.
از سوی دیگر تبلیغات سیاسی بر اساس منابع اطلاعاتی به سه نوع تبلیغ سیاسی سفید، تبلیغات سیاسی خاکستری و تبلیغات سیاسی سیاه تفکیک میشود؛
- تبلیغات سیاسی سفید: این نوع از تبلیغات هنگامیکه منبع بهدرستی شناختهشده باشد و اطلاعات و پیام صحیح و درست باشد انجام میشود. آنچه مخاطب میشنود منطقاً به حقیقت نزدیک است و پیام بهگونهای فرستاده میشود که فرستنده انسان خوبی است و با بهترین تفکرات و آرمان ها و ایدئولوژیهای سیاسی وارد میدان شده است. هدف تبلیغ سفید این است که خود را نزد مخاطب بااعتبار جلوه دهد و از این اعتبار در آینده به نحوی استفاده نماید.
- تبلیغ سیاسی خاکستری: تبلیغ خاکستری زمانی مورداستفاده قرار میگیرد که منبع و درستی اطلاعات مورداطمینان نباشد، خواه منبع دارای هویت شناختهشده باشد یا نباشد. تبلیغات خاکستری برای توجیه اقدامات یک کشور یا برای پریشان کردن دشمن به کار میرود.
- تبلیغات سیاسی سیاه: تبلیغات سیاه زمانی است که منبع آن دروغین و مطالب انتشاریافته نادرست، ساختگی و بر مبنای نیرنگ باشد. تبلیغ سیاه دروغ بزرگی است بهعلاوه انواعی از فریبهای آفریدهشده. برای تبلیغ سیاه اصطلاح سوء اطلاع نیز به کار میرود زیرا مبهم است و اطلاعات تقلبی را مورداستفاده قرار میدهد. سوء اطلاع از خبرها، داستانهای ساختهشده و مطالب خبری طراحیشده و باهدف تضعیف تبلیغات مخالفان سرهمبندی میشود. مطالب خبری به دست روزنامهنگارانی که درواقع عوامل مخفی یک کشور خارجی هستند، در روزنامه جا داده میشوند.
انتهای مطلب/ نشر همزمان در هورموند/ لینک محتوا
توسط علیرضا روهنده | مرداد 11, 1395 | بازاریابی, بازاریابی سیاسی
طبق مدل بازاریابی سیاسی (David Reid)، رأیدهی را بهعنوان یک فرآیند خرید تلقی میشود. دیوید رید اعتقاد دارد با نگریستن به مشکلات از دیدگاه مشتری، میتوان به یک رویکرد گستردهتر بازاریابی و درنتیجه شناخت بهتری از فرآیند تصمیمات رأیدهی دستیافت. رویکرد چندمرحلهای رید به فرآیند تصمیمگیری رأیدهندگان، دریچهای به فرآیند کلاسیک تصمیمگیری مصرفکننده است که توسط فیلیپ کاتلر و آرمسترانگ میباشد. رویکرد رید به بازاریابی سیاسی تطابق بسیار زیادی با مفهوم بازاریابی دارد که آخرین مرحله آن، فرآیند ارزیابی است و نامزدهای ریاست جمهوری باید از ستادهای انتخاباتی خود که توسط روسای احزاب اداره میشود خارج شده و به سوی سازمانهایی رهسپار شوند که توسط متخصصان بازاریابی –مارکتینگ- هدایت میگردد. تحلیل این رویکرد بهخوبی بیانگر مفاهیم ایجادشده توسط بازاریابی تجاری میباشد که مورداستفاده بازاریابی سیاسی قرار میگیرد. این فرآیند شامل مراحل زیر میباشد؛
- شناخت مسئله: این مرحله به انگیزهای مربوط میشود که محرک تلاش برای شناسایی مشکل است. از این نگاه فرآیند فروش شامل پرسش “من میخواهم به چه کسی رأی دهم؟” میباشد. شناسایی مشکل به وسیله نیازهای مشتری هدایت میشود و این نیازها بیانگر مسائل موردنظر کاندیدا میباشد. بهطور مثال اگر رأیدهنده در پیدا کردن شغل مشکل داشته باشد، نسبت به صحبتهای کاندیدایی که هدف خود را کاهش بیکاری عنوان میکند حساستر خواهد بود.
- جستجو: در این مرحله، رأیدهنده در پی منابع متعدد اطلاعاتی مانند رادیو، تلویزیون، مجله و روزنامهها میباشد که موجب شناخت یک مشکل میشوند. بهطور طبیعی هر منبع ممکن است اثر مختلفی بر عقاید رأیدهندگان داشته باشد.
- ارزیابی گزینهها: رأیدهنده باید به وزن دهی اطلاعات گردآوریشده بر مبنی مجموعهای از معیارها بپردازد. این معیارها با انگیزش رأیدهنده در ارتباط هستند که به مرحله اول فرآیند تصمیمگیری یعنی شناخت مسئله برمیگردد. اگر معیارهای موردنظر رأیدهنده باانگیزه مطابقت داشته باشد، ایجاد هرگونه تغییر در رفتار رأیدهی او بسیار دشوار خواهد بود. بهطور مثال یک تاجر به نرخ مالیات پایینتر علاقهمند است چراکه شرایط فعلی مانع رشد و توسعه شرکت او خواهد شد. این تاجر کاندیدا را بر اساس سیاستهای مالیاتیاش ارزیابی خواهد نمود. این مرحله از بازاریابی سیاسی با بخشبندی بازار رأیدهی در ارتباط میباشد.
- انتخاب: این عنصر در فرآیند تصمیمگیری بسیار مهم است. انتخاب باید بهطور منطقی با ارزیابی گزینهها در ارتباط باشد. بههرحال ممکن است رأیدهنده گزینه انتخابی خود را در یکلحظه و بهطور آنی تغییر دهد چراکه در آخرین دقیقه نظر او به دلیل مطالعه یک متن، مشاهده یک خبر و یا بحث با دوستان عوضشده است. این عوامل موقعیتی غیرمنتظره ارتباط خاصی با رأیدهندگان دقیقه نود و این بخش که فاقد تصمیم و رأیدهندگان شناور دارد.
- نتایج: نتایج دقیقاً با رفتار پس از خرید در رفتار مصرفکننده مطابقت دارد. یک سیاستمدار باید رضایت رأیدهندگان را حداکثر سازد. این امر شامل آن دسته از افرادی نیز میشود که به آن کاندیدا رأی ندادهاند. فعالیت دائمی در زمینهٔ روابط عمومی و جلب حمایت سیاسی گروههای بانفوذ میتواند موجب دستیابی به این هدف گردد.
انتهای مطلب/ نشر همزمان در هورموند/ لینک محتوا