توسط علیرضا روهنده | خرداد 13, 1402 | مشاوره
عوامل زیادی وجود دارد که صاحبان مشاغل کوچک هنگام استخدام مشاور کسب و کار خود در نظر می گیرند. ویژگی هایی مانند شخصیت، ارزش ها، سطح تجربه و موارد دیگر. در زیر چهار ویژگی کلیدی که صاحبان مشاغل در مشاوران کسب و کار کوچک خود به دنبال آن هستند را فهرست کرده ایم.
۱.ذهنیت بلند مدت
مشاوران کسب و کار با استعداد باید بتوانند نه تنها اهداف کسب و کار را شناسایی کنند، بلکه اهدافی را برای ادامه مسیر و رسیدن به آنها تعیین کنند. این از صحبت با مشتری بالقوه شما در مورد اینکه آنها خود را به کجا می بینند، نه تنها در کسب و کار بلکه در زندگی شخصی خود نیز می آید. کیفیت پیش بینی بسیار مهم است زیرا برنامه ریزی هوشمند می تواند به شما در رسیدن به فروش و کسب موفقیت کمک کند. این مهم است که این ذهنیت طولانی مدت را به مشتریان خود نشان دهید و به آنها نشان دهید که بهترین علاقه آنها را در ذهن دارید.
۲. ذهن باز
دومین ویژگی که یک مشاور کسب و کار کوچک باید داشته باشد، نگرش باز است. اگر در یک شرکت بزرگ مشاور هستید، ممکن است مجبور شوید با مشتریانی کار کنید که پذیرای ایده های مختلف نیستند. بسیاری از صاحبان مشاغل کوچک زندگی خود را به تعویق می اندازند تا حرفه ای رویایی را دنبال کنند، آنها ممکن است همیشه در مورد این رویا با مهربانی مشاوره ندهند. این مهم است که مطمئن شوید آنها درک می کنند که شما آماده شنیدن نگرانی های آنها هستید، اما همچنین از دیدگاه منطقی تری تجزیه و تحلیل می کنید.
۳. استعداد برای پرسیدن سوال
یک مشاور خوب کسب و کار کوچک نباید از پرسیدن سوال بترسد. از این طریق در مورد نیازها و نیازهای مشتریان خود مطلع می شوید. یک مشاور خوب باید به جای فرض و برقراری تماس با صاحب کسب و کار، سؤال بپرسد. سوالات باید به شیوه ای مفید پرسیده شوند و برای مشتریان خیلی شخصی نباشند. هنگام پرسیدن سؤالات دشوار یا شخصی تر، یک درخواست ساختاریافته ارسال کنید و به مشتری اجازه دهید پاسخ های واضحی ارائه دهد.
۴. ارتباط فعال
گاهی اوقات مجبور خواهید بود با مشتریان خود گفتگوهای سختی داشته باشید. بنابراین، مهم است که بدانید چگونه به طور موثر ارتباط برقرار کنید. صاحبان مشاغل کوچک باید مشاورانی با مهارت های ارتباطی قوی استخدام کنند که بتوانند اطلاعات لازم را به وضوح و به زبان روزمره ارائه دهند. نه تنها باید بتوانید ارتباط موثر برقرار کنید، بلکه باید بدانید که چگونه با مشتریان خود در ارتباط باشید، به گونه ای که برای آنها و برنامه و کسب و کارشان کارساز باشد. یک مشاور شایسته باید به مشتریانی که در تلاش برای برآوردن نیازهای آنها هستند پاسخ دهد. جدا از مهارت ها و عادات ارتباطی، یک مشاور کسب و کار خوب باید بداند چگونه خود را معرفی کند.
انتهای مطلب/ منبع
توسط علیرضا روهنده | بهمن 24, 1401 | مارکتینگ, مشاوره
یک مشاور بازاریابی می تواند به کسب و کارها در بهبود برندینگ و توسعه استراتژی هایی برای دستیابی بهتر به مشتریان کمک کند. تبدیل شدن به یک مشاور بازاریابی می تواند برای بازاریاب هایی که علاقه مند به راه اندازی کسب و کار خود هستند بسیار سودآور و بالقوه سودآور باشد.
یک مشاور بازاریابی درک عمیقی از انگیزه مشتری دارد و میتواند استراتژیهایی را برای کمک به کسب و کارها در بهبود برندینگ و دستیابی بهتر به مشتریان ایجاد کند. اگر به نظر شما شبیه به نظر می رسد، ممکن است زمان آن رسیده باشد که گزینه های خود را بررسی کنید. از این لیست برای یادگیری نحوه تبدیل شدن به یک مشاور بازاریابی دیجیتال، رشد موفقیت آمیز کسب و کار خود و محافظت از خود با بیمه مشاور بازاریابی مناسب استفاده کنید.
۱. جایگاه خود را مشخص کنید
وقتی برای اولین بار شروع به کار می کنید، وسوسه انگیز است که سعی کنید همه چیز برای همه باشد، اما به سرعت متوجه خواهید شد که انجام این کار یک اشتباه است. برای متمایز شدن از رقبا، باید نقاط قوت و مجموعه مهارت های بازاریابی خود را برجسته کنید .قبل از جستجوی مشتریان جدید، باید جایگاه خود را مشخص کنید. آیا می خواهید در اتوماسیون بازاریابی، بهینه سازی تبدیل، بازاریابی برند یا رسانه تخصص داشته باشید؟ با کمی تحقیق می توانید مشتریان هدف خود و مهارت هایی که در یک مشاور به دنبال آن هستند را درک کنید.
۲. بهترین شیوه های بازاریابی را بیاموزید
بازاریابی دیجیتال به طور مداوم در حال پیشرفت است. در حالی که ماندن در بالای هر روند غیرممکن است، شما باید از استراتژی هایی که به بهترین وجه برند مشتری شما را می سازد، درک داشته باشید. این ممکن است به معنای هر چیزی از یادگیری اصول بهینه سازی موتور جستجو (SEO) تا درک آخرین فناوری های مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) باشد. بهترین مشاوران بازاریابی به طور مداوم در حال تحقیق و یادگیری مهارت های جدید هستند تا بتوانند به مشتریان خود کمک کنند تا از آخرین روندها مطلع شوند.
۳. نمونه کارهای خود را بسازید
قبل از اینکه مشتریان بالقوه تصمیم بگیرند شما را استخدام کنند، می خواهند نمونه هایی از کارهای گذشته شما را ببینند. اگر شغل خود را شروع می کنید، ممکن است نمونه های رسمی و پولی زیادی نداشته باشید. اگر چنین است، نمونههایی از کارهای بازاریابی را که به صورت داوطلبانه یا برای دوستان و خانواده انجام دادهاید، وارد کنید. اگر هیچ نمونه ای ندارید، ماکت بسازید. به عنوان مثال، می توانید یک کمپین بازاریابی برای یک کسب و کار خیالی طراحی کنید که به مشتریان واقعی که دنبال می کنید مربوط باشد.
۴. نرخ خود را تعیین کنید
حقوق تمام وقت و نرخ پروژه ساعتی یا قراردادی بسیار متفاوت است. هنگامی که نرخ خود را تعیین می کنید، باید هزینه های اداره یک کسب و کار، از جمله مالیات، بیمه و هزینه های مراقبت های بهداشتی خود را در نظر بگیرید. شما همچنین می خواهید حاشیه خطا را در نظر بگیرید که به شما کمک می کند به اهداف حقوقی خود برسید. به یاد داشته باشید، دریافت قیمت های بالاتر معمولاً مشتریان با کیفیت بالاتری را به همراه خواهد داشت، در حالی که قیمت پایین کار شما می تواند در دراز مدت به شما آسیب برساند.
۵. پایگاه مشتریان خود را افزایش دهید
این یک چیز است که کسب و کار مشاوره بازاریابی خود را راه اندازی کنید، اما اگر می خواهید کسب و کار شما در طولانی مدت موفق شود، باید شبکه خود را ایجاد کنید. شبکه را می توان هم به صورت آنلاین و هم به صورت حضوری انجام داد. بهترین رویکرد از هر دو روش استفاده می کند.
حضور قوی آنلاین کلید رشد کسب و کار شما است. از پلتفرم های رسانه های اجتماعی مانند لینکدین، توییتر و فیس بوک برای تبلیغ خدمات خود و به دست آوردن بینش مشتری استفاده کنید. پست های وبلاگی بنویسید که به حساب های رسانه های اجتماعی شما پیوند می خورند تا نمایه شما را افزایش داده و با مشتریان بالقوه ارتباط برقرار کنید.
علاوه بر این، شما می خواهید یک وب سایت بسازید که نمونه کارهای شما را به نمایش بگذارد. برای افزایش شانس خود برای به دست آوردن مشتریان جدید، توصیه های مثبت مشتری را در نظر بگیرید. کنفرانس ها و رویدادهای راه اندازی فرصت های بیشتری برای گسترش شبکه شما فراهم می کنند. داوطلب شدن به عنوان سخنران در یک رویداد صنعتی می تواند دید شما را در بین مشتریان بالقوه افزایش دهد.
۶. از کسب و کار خود با بیمه محافظت کنید
قبل از اینکه اولین قرارداد خود را با مشتری امضا کنید، مطمئن شوید که بیمه کافی برای محافظت از کسب و کار خود دارید. برای مشاوران بازاریابی، چندین گزینه وجود دارد که باید در نظر بگیرند:
1_ بیمه مسئولیت عمومی معمولا اولین بیمه نامه ای است که مشاوران بازاریابی خریداری می کنند. چه در خانه کار کنید و چه فضای اداری اجاره کنید، این بیمه صدمات یا آسیب های وارده به اموال مشتری در کسب و کار شما را پوشش می دهد. بسیاری از اجاره های کسب و کار به این سیاست نیاز دارند.
2_ بیمه مسئولیت حرفه ای که به آن بیمه خطا و نقص (E&O) نیز می گویند، مشاوران بازاریابی را از دعاوی حقوقی مربوط به اشتباهات کاری، از جمله خطاهای غیرعمدی محافظت می کند. مشتریان تجاری برجستهتر احتمالاً از شما میخواهند که قبل از امضای قرارداد، این سیاست را داشته باشید.
3_ اگر به دنبال صرفه جویی در هزینه بیمه مشاور بازاریابی خود هستید، سیاست مالک یک کسب و کار (BOP) بیمه مسئولیت عمومی را با بیمه دارایی تجاری ترکیب می کند، معمولاً با نرخ ارزان تر از زمانی که می خواهید بیمه نامه ها را جداگانه خریداری کنید. این سیاست از شما در برابر ادعاهای مسئولیت شخص ثالث و همچنین در برابر خسارات غیرمنتظره به اموال تجاری شما محافظت می کند.
انتهای مطلب/ منبع
توسط علیرضا روهنده | بهمن 16, 1400 | مارکتینگ, مدیریت
صرفنظر از صنعتی که در آن هستید، اگر با این ایدئولوژیهای بسیار ساده زندگی کنید، میتوانید شاهد رشد موفقیتآمیز کسبوکار خود باشید:
۱. بدانید چهکاری انجام میدهید و چهکاری انجام نمیدهید.
برخی از بهترین توصیههایی که یاد گرفتم این بود که سعی نکنید همهچیز را برای همه مردم داشته باشید، زیرا معمولاً به این معنی است که شما در هیچچیز خیلی خوب نیستید. بهاینترتیب، من معتقدم که این اشتباه است که پیشنهادات خدمات گستردهای را ارائه دهید، محصولاتی را خارج از منطقه راحتی خود توسعه دهید یا خارج از بازارهای هدف خود فعالیت کنید فقط برای کمی پول بیشتر.
وقتی این کار را انجام میدهید، قدرت واقعی خود را برای تمرکز بر روی چیزهایی که ممکن است در آن موفق نباشید به خطر میاندازید و فشارهایی را برای تیم، بودجه و کل شرکت خود ایجاد میکنید.
۲. روی جایزه متمرکز بمانید
ما همیشه سعی کردهایم در رویکرد خود به رشد بسیار استراتژیک باشیم. ما برنامههای تجاری سهساله تنظیم میکنیم، آن برنامهها را دنبال میکنیم و در صورت لزوم آنها را اصلاح میکنیم. من معتقدم که اگر اهدافی را تعیین نکنید، راهی برای سنجش خود، تیم و شرکتتان با برخی از اهداف از پیش تعیینشده ندارید.
هنگامیکه همه به روشی کاملاً شفاف درک میکنند که اهداف کلی سازمان چیست، این آگاهی به همه اجازه میدهد تا باهم متحد شوند و به انجام موفقیتآمیز آنها افتخار کنند.
۳. به یاد داشته باشید که مردم برای مردم کار میکنند، نه شرکتها
بهندرت اتفاق میافتد که یک کسبوکار بتواند بدون افراد بااستعداد، با موفقیت فعالیت کند و رشد کند. درواقع، ما اغلب در مورد افرادمان صحبت میکنیم که تنها داراییای هستند که باید بفروشیم و همیشه به دنبال راههایی برای بهبود فرهنگ، مزایا و دلایلی هستیم که چرا کارمندان میخواهند برای ما کار کنند.
من معتقدم که بسیاری از شرکتها فراموش میکنند که وفاداری واقعی زمانی حاصل میشود که کارمندان معتقد باشند که سازمان و تیم رهبری بهطور شخصی و حرفهای به آنها اهمیت میدهند. این درنهایت منجر به کارمندان طولانیمدت میشود که تأثیر بسیار واقعی و مستقیمی بر رشد شرکت دارد.
۴. خوب اداره کردن یک تجارت با خوب بودن در یک حرفه متفاوت است
من اغلب گفتهام که فقط به این دلیل که کسی در روابط عمومی خوب است، به این معنی نیست که در اداره یک آژانس روابط عمومی خوب خواهد بود. همین امر در مورد هر حرفهای صدق میکند. رشد یک کسبوکار موفق به داشتن یک ذهن تجاری خوب، همراه بامهارت قوی درزمینهٔ تخصصی خاص شما بستگی دارد.
جنبههای پشتصحنه کسبوکار – مانند فرآیند، مدیریت افراد، صورتحساب و عملیات – برای موفقیت کسبوکار بسیار مهم هستند. من تعدادی از افراد بسیار باهوش را دیدهام که فقط برای اینکه درنهایت شکست بخورند، وارد تجارت شدهاند، زیرا آنها به کسبوکار خود از دریچه موفقیت عملیاتی نگاه نکردهاند و در عوض صرفاً بر مهارت داشتن در حرفهشان تمرکز کردهاند.
۵. خودتان را به چالش بکشید تا همیشه در حال پیشرفت باشید.
زمان هرروز در حال تغییر دنیایی است که ما در آن زندگی میکنیم. برای اینکه بهروز بمانید، مهم است که بدون توجه به صنعت خود، نوآوری کنید و همچنین بهتر است حضورداشته باشید. این میتواند به معنای برنامههای جدید، تفکر جدید یا روندهای جدید باشد.
من معتقدم که شما یا به جلو میروید یا در حال منسوخ شدن هستید. ما دائماً به دنبال روشهای امتحان شده هستیم تا محصول نهایی را بهبود ببخشیم، با پیشرفت مهارتهای ارتباطی با مشتری و کارآمدتر شدن در کاری هستیم که درنهایت منجر به سودآوری بیشتر میشود.
۶. ذهنیت «بسازید و آنها خواهند آمد» را فراموش کنید.
در طول یک اقتصاد چالشبرانگیز، بسیاری از برندها به تبلیغات بهعنوان یک هزینه نگاه میکنند و سعی میکنند سهم آن را از بودجه کاهش دهند بااینکه، بازار مملو از ایدههای خوبی است که هرکسی برای جلبتوجه نیاز به تلاش دارد؛ اما این شرکتها با ایدئولوژی «محصول ما آنقدر عالی است که مصرفکنندگان را به آن سمت میآورد» محصول خود را عرضه میکنند.
مصرفکنندگان به طرز باورنکردنی در مورد پول خود هوشیار هستند. درنتیجه، عموماً محصولاتی را میخرند که یا نمونهبرداری کردهاند یا به آنها ارجاع دادهشده است؛ بنابراین، اطمینان حاصل کنید که کاملاً نوآوری و ارائه محصول هماهنگ است، توجه داشته باشید که چگونه محصول ارائهشده را انتخاب میکنید.
متأسفانه هیچ تضمینی برای موفقیت کسبوکار وجود ندارد. برای اطمینان از موفقیت یک برند یا کسبوکار، ترکیبی از منطق استراتژیک سمت راست مغز و تفکر خلاق چپ مغز لازم است. بااینحال، توصیههای فوقالذکر در کاهش برخی از دامهای رایجی که بیشتر از کسبوکارها به دنبال جلبتوجه و پذیرش در آنها میافتند، میتوانند کمک کنند.
انتهای مطلب/