توسط علیرضا روهنده | بهمن ۱۶, ۱۴۰۰ | مارکتینگ, مدیریت
صرفنظر از صنعتی که در آن هستید، اگر با این ایدئولوژیهای بسیار ساده زندگی کنید، میتوانید شاهد رشد موفقیتآمیز کسبوکار خود باشید:
۱. بدانید چهکاری انجام میدهید و چهکاری انجام نمیدهید.
برخی از بهترین توصیههایی که یاد گرفتم این بود که سعی نکنید همهچیز را برای همه مردم داشته باشید، زیرا معمولاً به این معنی است که شما در هیچچیز خیلی خوب نیستید. بهاینترتیب، من معتقدم که این اشتباه است که پیشنهادات خدمات گستردهای را ارائه دهید، محصولاتی را خارج از منطقه راحتی خود توسعه دهید یا خارج از بازارهای هدف خود فعالیت کنید فقط برای کمی پول بیشتر.
وقتی این کار را انجام میدهید، قدرت واقعی خود را برای تمرکز بر روی چیزهایی که ممکن است در آن موفق نباشید به خطر میاندازید و فشارهایی را برای تیم، بودجه و کل شرکت خود ایجاد میکنید.
۲. روی جایزه متمرکز بمانید
ما همیشه سعی کردهایم در رویکرد خود به رشد بسیار استراتژیک باشیم. ما برنامههای تجاری سهساله تنظیم میکنیم، آن برنامهها را دنبال میکنیم و در صورت لزوم آنها را اصلاح میکنیم. من معتقدم که اگر اهدافی را تعیین نکنید، راهی برای سنجش خود، تیم و شرکتتان با برخی از اهداف از پیش تعیینشده ندارید.
هنگامیکه همه به روشی کاملاً شفاف درک میکنند که اهداف کلی سازمان چیست، این آگاهی به همه اجازه میدهد تا باهم متحد شوند و به انجام موفقیتآمیز آنها افتخار کنند.
۳. به یاد داشته باشید که مردم برای مردم کار میکنند، نه شرکتها
بهندرت اتفاق میافتد که یک کسبوکار بتواند بدون افراد بااستعداد، با موفقیت فعالیت کند و رشد کند. درواقع، ما اغلب در مورد افرادمان صحبت میکنیم که تنها داراییای هستند که باید بفروشیم و همیشه به دنبال راههایی برای بهبود فرهنگ، مزایا و دلایلی هستیم که چرا کارمندان میخواهند برای ما کار کنند.
من معتقدم که بسیاری از شرکتها فراموش میکنند که وفاداری واقعی زمانی حاصل میشود که کارمندان معتقد باشند که سازمان و تیم رهبری بهطور شخصی و حرفهای به آنها اهمیت میدهند. این درنهایت منجر به کارمندان طولانیمدت میشود که تأثیر بسیار واقعی و مستقیمی بر رشد شرکت دارد.
۴. خوب اداره کردن یک تجارت با خوب بودن در یک حرفه متفاوت است
من اغلب گفتهام که فقط به این دلیل که کسی در روابط عمومی خوب است، به این معنی نیست که در اداره یک آژانس روابط عمومی خوب خواهد بود. همین امر در مورد هر حرفهای صدق میکند. رشد یک کسبوکار موفق به داشتن یک ذهن تجاری خوب، همراه بامهارت قوی درزمینهٔ تخصصی خاص شما بستگی دارد.
جنبههای پشتصحنه کسبوکار – مانند فرآیند، مدیریت افراد، صورتحساب و عملیات – برای موفقیت کسبوکار بسیار مهم هستند. من تعدادی از افراد بسیار باهوش را دیدهام که فقط برای اینکه درنهایت شکست بخورند، وارد تجارت شدهاند، زیرا آنها به کسبوکار خود از دریچه موفقیت عملیاتی نگاه نکردهاند و در عوض صرفاً بر مهارت داشتن در حرفهشان تمرکز کردهاند.
۵. خودتان را به چالش بکشید تا همیشه در حال پیشرفت باشید.
زمان هرروز در حال تغییر دنیایی است که ما در آن زندگی میکنیم. برای اینکه بهروز بمانید، مهم است که بدون توجه به صنعت خود، نوآوری کنید و همچنین بهتر است حضورداشته باشید. این میتواند به معنای برنامههای جدید، تفکر جدید یا روندهای جدید باشد.
من معتقدم که شما یا به جلو میروید یا در حال منسوخ شدن هستید. ما دائماً به دنبال روشهای امتحان شده هستیم تا محصول نهایی را بهبود ببخشیم، با پیشرفت مهارتهای ارتباطی با مشتری و کارآمدتر شدن در کاری هستیم که درنهایت منجر به سودآوری بیشتر میشود.
۶. ذهنیت «بسازید و آنها خواهند آمد» را فراموش کنید.
در طول یک اقتصاد چالشبرانگیز، بسیاری از برندها به تبلیغات بهعنوان یک هزینه نگاه میکنند و سعی میکنند سهم آن را از بودجه کاهش دهند بااینکه، بازار مملو از ایدههای خوبی است که هرکسی برای جلبتوجه نیاز به تلاش دارد؛ اما این شرکتها با ایدئولوژی «محصول ما آنقدر عالی است که مصرفکنندگان را به آن سمت میآورد» محصول خود را عرضه میکنند.
مصرفکنندگان به طرز باورنکردنی در مورد پول خود هوشیار هستند. درنتیجه، عموماً محصولاتی را میخرند که یا نمونهبرداری کردهاند یا به آنها ارجاع دادهشده است؛ بنابراین، اطمینان حاصل کنید که کاملاً نوآوری و ارائه محصول هماهنگ است، توجه داشته باشید که چگونه محصول ارائهشده را انتخاب میکنید.
متأسفانه هیچ تضمینی برای موفقیت کسبوکار وجود ندارد. برای اطمینان از موفقیت یک برند یا کسبوکار، ترکیبی از منطق استراتژیک سمت راست مغز و تفکر خلاق چپ مغز لازم است. بااینحال، توصیههای فوقالذکر در کاهش برخی از دامهای رایجی که بیشتر از کسبوکارها به دنبال جلبتوجه و پذیرش در آنها میافتند، میتوانند کمک کنند.
انتهای مطلب/
توسط علیرضا روهنده | خرداد ۸, ۱۴۰۰ | مشاوره
با پایان یافتن دوره فارغالتحصیلی دانشگاه، تعداد زیادی از فارغالتحصیلان وارد بازار کار میشوند که از مسیر شغلی آینده خود مطمئن نیستند. با داشتن تنوع در مسئولیتها و پروژههای روزمره، حقوق جذاب و یادگیری مداوم، حرفه مشاوره مطمئناً میتواند جذاب باشد. اما چه چیزی لازم است؟ ابتدا در نظر بگیرید که تعریف مشاور چیست. طبق دیکشنری آنلاین مریون وبستر، مشاور شخصی است که با پرداخت هزینهای به شرکتها مشاوره یا خدمات حرفهای میدهد. به نظر میرسد یک تعریف کاملاً ساده است. بااینحال، استفاده از این تعریف برای جستجوی کار میتواند تعریف ساده را به یک موضوع بسیار پیچیده تبدیل کند.
برای شروع، انواع مختلفی از مشاوره وجود دارد، ازجمله، مشاوره مدیریت، مشاور فناوری اطلاعات و مشاوره امور مالی و خرید. علاوه بر انواع بیشماری از مشاوره، نیاز به در نظر گرفتن اندازه شرکت مشاور برای عضویت نیز وجود دارد. دامنه آنها از شرکتهای کوچک با کمتر از ۵۰ نفر تا بزرگ که هزاران نفر کار میکنند، متفاوت است. بازهم، انتخاب در اینجا ناشی از آن چیزی است که متقاضی بهترین گزینه برای خود میداند. بااینحال، مهم نیست که یک شخص میخواهد به چه منطقه مشاورهای وارد شود یا میخواهد در چه شرکتی کار کند، چندین ویژگی اصلی وجود دارد که هر مشاور موفق باید داشته باشد: داشتن اعتمادبهنفس، شنونده خوب، تیم بودن بازیکن، بهراحتی اعتماد مشتری را کسب کنید، فروتنی از خود نشان دهید، مهارتهای ارتباطی خوبی داشته باشید و دانش تخصصی را به نمایش بگذارید.
در هنگام ملاقات با مشتری اعتمادبهنفس داشته باشید ، بااقتدار صحبت کنید. بهطور خاص، هنگام بحث در مورد موضوعات حساس مشتری، خود را تا آنجا که ممکن است با اطمینان نشان دهید و از اینکه در پاسخ خود نامشخص یا مطمئن باشید، خودداری کنید.
فروتنی را به نمایش بگذارید هنگام کار با ذینفعان، خودستایی و غرور نکنید. به یاد داشته باشید، افرادی که با آنها کار میکنید ممکن است وظیفهای را انجام داده باشند که اکنون وظیفه اصلاح یا بهبود آنها رادارید. همیشه به خاطر داشته باشید مشتری در این معادله ستاره است و وظیفه شما بهعنوان مشاور کمک به درخشش مشتری است.
شنونده خوبی باشید گوش دادن به آنچه مشتری بیان میکند و اینکه نیازها و مشکلاتش چیست، مفیدترین راه برای اطمینان از این است که شما قادر خواهید بود مشکل او را بهراحتی و یا در اسرع وقت حل کنید. تصور نکنید که حتی بعد از تحقیق یا اینکه قبلاً با همین مشکل برخورد کردهاید، همهچیز راجع به چالشها یا تجارت آنها میدانید. علاوه بر شنونده خوب، سؤالات مرتبط و باز را بپرسید. این به مشتری این امکان را میدهد تا متوجه شود شما به آنها گوش میدهید و در حال درک وضعیت فعلی آنها هستید.
یک تیم باشید ایجاد یک همکاری مشترک با همسالان و مشتریان برای ارائه یک مشاوره عالی ضروری است. همکاری خوب با دیگران نهتنها مهارتهای شمارا تقویت میکند، بلکه میتواند باعث رشد مشاوره شما شود.
مهارتهای ارتباطی خوبی داشته باشید مهارتهای ارتباطی هم شفاهی و هم کتبی است. توانایی سخنران خوب بودن به همان اندازه توانایی نوشتن ایمیل و سخنرانیهای واضح مهم است. ازآنجاکه مشاوران غالباً بهعنوان خبرگان موضوع در نظر گرفته میشوند، توانایی ارائه پیام بهصورت مکتوب یا بلند برای یک مشاور موفق بسیار مهم است.
توانایی نمایش دانش تخصصی را داشته باشید بازهم ایده یک متخصص موضوع (SME) مطرح میشود. مشتری شما (شرکت شما) را به استخدام خود درآورده است زیرا از شما انتظار دارند از تخصص بیشتری نسبت به تیمهای داخلی شرکتشان برخوردار باشید یا اینکه پهنای باند منابع یا زمان لازم برای حل مشکلات موجود را ندارند. در تمام تعاملات با مشتری خود اطمینان حاصل کنید که دانش تخصصی خود را به نمایش میگذارید. آموزش مداوم نیز برای حفظ جایگاه رقابتی ضروری است. شما همیشه باید مقالهها، وبلاگها، مقالههای سفید و غیره را بخوانید و با سایر متخصصان صنعت ارتباط برقرار کنید تا دانش مورد انتظار مشتری را یاد بگیرید و آن را حفظ کنید. علاوه بر این، مشاوران باید بتوانند از تئوری به تحقق برسند و به مشتریان خود نشان دهند که چگونه این راهحل را در محیط خود تکمیل و نگهداری کنند.
بهراحتی پرورش دهید و اعتماد مشتری را به دست آورید همه این مهارتها درنهایت منجر به این ویژگی نهایی در جلب اعتماد مشتری شما میشوند. اگر مشتری احساس اعتماد از شما بهعنوان مشاور نداشته باشد، تعامل شما موفقیتآمیز نخواهد بود. توانایی آرام کردن نگرانیها و نشان دادن ارزش برای پولی که مشتری میپردازد برای موفقیت در امر نامزدی و توانایی کسب درآمد آینده از این مشتری ضروری است. اگر مشاور حوزهای هستید که به آن علاقه دارید، به خاطر داشته باشید، صرفنظر از این رشته، اینیک کار مردم محور است و با داشتن و توسعه ویژگیهای کلیدی، میتوانید یک حرفه موفق، طولانی، پاداش و موفق داشته باشید.
انتهای مطلب/