کسب و کار در مسیر صحیح و اساسی ...
۶ نکته برای مدیریت کسب‌وکارهای کوچک

۶ نکته برای مدیریت کسب‌وکارهای کوچک

وقتی یک کسب‌وکار کوچک را مدیریت می‌کنید، به‌راحتی می‌توانید احساس ناراحتی کنید. در اینجا راه‌هایی برای ساده کردن و آسان کردن مدیریت کسب‌وکار کوچک وجود دارد.

مدیریت یک کسب‌وکار کوچک کار سختی است. شما مسئول تمام جزئیات، از فروش گرفته تا بازاریابی، استخدام، اخراج، اجاره و موجودی هستید. وقتی به میلیون‌ها جزئیات مختلف توجه می‌کنید، به‌راحتی می‌توانید احساس ناراحتی ‌کنید. خبر خوب این است که راه‌هایی برای ساده‌سازی و تسهیل مدیریت کسب‌وکارهای کوچک وجود دارد.

۱. عملیات خود را خودکار کنید

ضرب‌المثل درست است – زمان پول است. این امر به‌ویژه زمانی صادق است که شما یک کسب‌وکار کوچک را اداره می‌کنید و زمان محدودی برای رسیدگی به تمام عملیات‌های روزانه دارید.

شما می‌توانید با استفاده از اتوماسیون برای افزایش کارایی خود، هر دقیقه را حساب کنید. می‌توانید از اپلیکیشن ها و برنامه‌ها برای ضبط جدول‌های زمانی، ردیابی موجودی، مدیریت پول و موارد دیگر استفاده کنید. برنامه‌های بهره‌وری می‌توانند فهرست کارهای شمارا خودکار کنند و پیگیری کارهای فوری و برنامه‌ریزی روزهای پرمشغله‌تان را آسان‌تر کنند. برنامه‌های زیادی وجود دارد که برای مدیریت کسب‌وکارهای کوچک طراحی‌شده‌اند، بنابراین می‌توانید آن‌هایی را که برای عملکردتان مناسب هستند انتخاب کنید. ردیابی تمام اطلاعاتی که باعث می‌شود کسب‌وکار شما به‌صورت دستی اداره شود، برای همیشه زمان می‌برد، اما اتوماسیون آن را سریع و آسان می‌کند و زمان شمارا برای کارهایی که نیاز به لمس انسانی دارند، آزاد می‌کند.

برخی از این اتوماسیون‌ها هزینه‌دارند، بنابراین باید هزینه را در مقابل مدت‌زمانی که انتظار دارید برای صرفه‌جویی در هزینه صرفه‌جویی کنید، بسنجید. سایر انواع اتوماسیون، مانند تنظیم پرداخت خودکار صورتحساب از طریق بانک شما، رایگان هستند.

۲. با فناوری مورد انتظار مشتریانتان همراه باشید

این روزها، مشتریان از همه کسب‌وکارها انتظار دارند که از فناوری فعلی استفاده کنند تا تجربه مصرف‌کننده خود را بهتر، سریع‌تر و ارزان‌تر کنند. همه ما گوشی‌های هوشمند حمل می‌کنیم و انتظار داریم بتوانیم با کسب‌وکارهایی که دوست داریم به‌صورت آنلاین و در برنامه‌ها ارتباط برقرار کنیم.

بخشی از مدیریت کسب‌وکارهای کوچک این است که مطمئن شوید برند شما برای مشتریان شما جذاب است. یک وب‌سایت باکیفیت بالا راه‌اندازی کنید و همان سطح فناوری را ارائه دهید که مشتریانتان را راضی می‌کند. راه‌اندازی وب‌سایت خود را به‌گونه‌ای در نظر بگیرید که مشتریان بتوانند به‌صورت آنلاین قرار ملاقات بگذارند – آنها از راحتی کار راضی خواهند بود و دفترچه قرار ملاقات شما پر می‌شود. یک‌راه آسان برای مدیریت این جنبه این است که با مشتریان خود صحبت کنید – از آنها بپرسید که آیا نیازهای آنها را برآورده می‌کنید و آیا چیز دیگری وجود دارد که آنها مایل باشند از کسب‌وکار شما ببینند.

شما همچنین باید پیشرفت‌های تکنولوژیکی در صنعت خود را پیگیری کنید. آیا پیشرفت‌های جدیدی وجود دارد که به شما کمک می‌کند بهتر از مشتریان خود مراقبت کنید؟ برای مثال، اگر یک استودیوی یوگا دارید، ممکن است بخواهید هنگام تمرین به مشتریان خود دستگاه‌های سنجش ضربان قلب را پیشنهاد دهید تا بتوانند وضعیت تناسب‌اندام خود را بهتر پیگیری کنند.

۳. وظایف را تفویض کنید

مدیریت کسب‌وکارهای کوچک فقط به شما و کسب‌وکار مربوط نمی‌شود، بلکه به مدیریت مؤثر کارمندان نیز می‌پردازد. این کسب‌وکار شماست و ممکن است از اینکه به دیگران اجازه مدیریت هیچ بخشی از آن را بر عهده نگیرید بی‌میل باشید، اما دانستن زمان واگذاری می‌تواند باعث صرفه‌جویی در وقت و سردرد نوبت.

اگر کارمندان منظمی دارید، می‌توانید آن‌ها را آموزش دهید تا کارها را به روش شما انجام دهند تا زمانی که آماده باشند مسئولیت بخش‌هایی از کسب‌وکار را بر عهده بگیرند. در غیر این صورت، استخدام یک مترجم آزاد یا کارگر قراردادی برای پروژه‌هایی که نیاز به زمان، کار یا تخصص دارند، ممکن است بهتر باشد.

۴. هرگز بودجه خود را فراموش نکنید

بودجه ابزار ضروری برای تعیین هزینه‌های پیش‌بینی‌شده، آماده شدن برای روزهای مبادای اجتناب‌ناپذیر و حفظ سلامت مالی شما است. مهم نیست که چقدر کارهای روزانه شلوغ می‌شوند، همیشه باید به وضعیت مالی کسب‌وکار خود توجه داشته باشید تا مطمئن شوید که در یک موقعیت امن و باثبات هستید.

به یاد داشته باشید که بودجه شما یک سند پویا است. همان‌طور که نیازهای کسب‌وکار شما رشد می‌کند و تغییر می‌کند، باید بودجه خود را مجدداً ارزیابی کنید و هرگونه تنظیمات لازم را انجام دهید. کارشناسان توصیه می‌کنند همه هزینه‌های بودجه‌ای خود را به‌صورت ماهانه بررسی کنید تا در مسیر خود باقی بمانید.

۵. موجودی خود را مدیریت کنید

وقتی محصولی را می‌فروشید، بخشی از نقش مدیریتی شما مدیریت موجودی شما خواهد بود. این‌جایی است که می‌توانید از اتوماسیون برای ردیابی نیازهای موجودی خود استفاده کنید.

همچنین در صورت ارائه خدمات، باید موجودی خود را مدیریت کنید – نیروی انسانی و منابع محدودی برای کار با آنها دارید و باید مطمئن شوید که هر دو در زمان‌های مناسب کافی هستند تا مشتریان خود را راضی نگه‌دارید.

۶. اهداف مشخصی را تعیین کنید

بیشتر مدیریت کسب‌وکارهای کوچک بر روی کارهای روزمره متمرکز است – اطمینان از داشتن موجودی مناسب، راضی نگه‌داشتن مشتریان، توجه به امور مالی و موارد دیگر. بااین‌حال، مراقب باشید که اجازه ندهید این کار روزانه اهداف بلندمدت شمارا برای رشد تحت‌الشعاع قرار دهد.

بهترین راه برای زیر نظر گرفتن تصویر کلان این است که اهداف مشخص و قابل‌اندازه‌گیری تعیین کنید و مرتباً بررسی کنید تا مطمئن شوید که در مسیر درست حرکت می‌کنید. اهداف شما ممکن است منعکس‌کننده تعداد معینی از مشتریان ارائه‌شده، تعداد معینی از محصولات فروخته‌شده یا معیارهای دیگری از موفقیت باشد. شاید بخواهید به شعبه دومتان را افتتاح کنید- این هم هدف دیگری است که می‌توانید آن را دنبال کنید.

اهداف خود را بنویسید و مرتباً آنها را مرور کنید تا کسب‌وکارتان در مسیر درست حرکت کند.

انتهای مطلب/

سودآوری مشتری در مدیریت ارتباط با مشتریان

سودآوری مشتری در مدیریت ارتباط با مشتریان

تقسیم بازار و توسعه دیدگاهی که ارزش مطلوب‌ترین بخش‌های مشتری و ارزش طول عمر مربوط که این گروه‌های مشتری برای شرکت ایجاد می‌کنند، در قلب فرایند ایجاد ارزش قرار دارد. شرکت‌ها نیاز دارند میزان سودآوری موجود بخش‌های کلیدی مشتری (و در شرکت‌های مطمئن، سودآوری مشتریان انفرادی) را درک کنند و در آغاز برای تحقق سودآوری بالقوه این بخش‌ها و درنتیجه بهبود ارزش طول عمر مشتری اقدامی نمایند.

به گزارش باشگاه مشتریان لویالت، تا حدی تعجب‌آور است که اغلب شرکت‌ها به شناسایی سودآوری محصولات توجه دارند نه مشتری‌ها، درحالی‌که این مشتریان هستند که سود را ایجاد می‌کنند، نه محصولات. محصولات هزینه‌ایجاد می‌کنند؛ ولی مشتریان سود ایجاد می‌کنند. این تمایز فقط معنایی نیست. ما دریافتیم که بین سود و زیان، پس از ساخت محصول تعیین می‌شود. هزینه‌های انبار کردن، انتقال و نگهداری محصولات مهم هستند. مشتریان ازنظر نیازها برای تحویل خدمات در الگوهای سفارش و درواقع در محصولاتی که می‌خرند، تفاوتی گسترده دارند.

هر محصول سود منحصربه‌فرد، ارزش / تراکم، حجم و نیازهای جابجایی خودش را دارد. به همین ترتیب مشتریان آمیزه‌های محصول متفاوتی را سفارش خواهند داد، نیازهای منحصربه‌فرد خودشان را در مورد تعدادی از نقاط تحویل و البته تعداد دفعاتی که سفارش می‌دهند، دارند و پیچیدگی سفارش هایشان فرق خواهد کرد. کنار هم گذاشتن تمامی این عوامل می‌تواند الزامات هزینه‌ای بسیار متفاوتی را برای تأمین‌کننده ایجاد کند.

قانون ۲۰/۸۰ یا “قانون پرتا” می‌گوید که ۸۰ درصد از کل حجم فروش شرکت با فقط ۲۰ درصد از مشتریانش ایجاد می‌شود و ۸۰ درصد از کل هزینه‌های خدمات به‌کل مشتریان فقط به ۲۰ درصد از مشتریان مربوط می‌شود (ولی نه همان ۲۰ درصد).

هدف کلیدی مدیریت ارتباط با مشتری توسعه روابط نزدیک با مشتریان در بخش‌هایی است که بسیار سودمند هستند یا استعداد سودمند شدن رادارند؛ بنابراین توانایی ایجاد سودبخش مشتریان و از دست دادن مشتری در سطحی مناسب، بخش کوچک یا مشتری انفرادی، برای راهبرد مدیریت ارتباط با مشتری موفقیت‌آمیز و حیاتی است.

مشکل این است که نظام‌های حسابداری معمولی شناسایی هزینه‌های درست خدمات به مشتریان انفرادی را، حتی اگر غیرممکن نسازند، مشکل می‌سازند. شرکت‌ها اغلب فرض می‌کنند که هزینه‌های میانگین خدمات به مشتری وجود دارد؛ بنابراین فرصت‌ها را برای هدف قرار دادن آن مشتریان یا بخش‌هایی که پتانسیل واقعی برای تغییر حد سودشان رادارند مغتنم نمی‌شمارند.

انتهای مطلب/