سیر تکاملی اثربخشی تیم بازاریابی

سیر تکاملی اثربخشی تیم بازاریابی

به دلیل اولویت ها و اهداف منحصر به فرد خود، تیم های فروش و بازاریابی اغلب با چالش هایی مواجه می شوند که به طور یکپارچه با یکدیگر کار می کنند. در حالی که تیم های بازاریابی بر ایجاد پیام کلی و اجرای یک برنامه جامع برای دستیابی به مشتریان هدف تمرکز می کنند، تیم های فروش ایجاد روابط و بستن معاملات را در اولویت قرار می دهند. تمرکز آنها بر مدیریت ارتباط با مشتری و تبدیل درآمد می تواند منجر به سوء تفاهم و درگیری بین دو تیم شود.

دستیابی به هم افزایی بین تیم های فروش و بازاریابی برای افزایش سودآوری و دستیابی به نتایج بالاتر از حد متوسط ​​حیاتی است. درک ماهیت در حال تحول این تیم ها، استراتژی های رفتاری آنها و تلاش های مشترک مورد نیاز برای موفقیت سازمانی بسیار مهم است. همکاری موثر شامل کانال های ارتباطی شفاف، صدای یکپارچه در تمام مراحل قیف فروش و وضوح در مورد واگذاری تیم است.

ماهیت در حال تکامل تیم های فروش و بازاریابی

تیم های فروش و بازاریابی باید خود را با چشم انداز فناوری دیجیتال در حال تغییر، شرایط اقتصادی در حال تحول، تغییر رفتارهای مصرف کننده و افزایش پیچیدگی های بازار وفق دهند تا به تقاضاهای در حال تغییر مشتریان پاسخ دهند و از فرصت های جدید استفاده کنند. رهبران باید فرهنگی را پرورش دهند که تیم هایشان را تشویق کند که تغییر را به عنوان یک فرصت ثابت و یک فرصت برای رشد ببینند. در بازار رقابتی امروز، تیم‌ها باید با هم کار کنند تا کمپین‌های یکپارچه‌ای را ایجاد و اجرا کنند که تجربه مشتری یکپارچه را ارائه دهد. همکاری نزدیک باید بر اساس ارتباطات باز و اعتماد ایجاد شود، زیرا تلاش مشترک تنها رویکرد پایدار برای موفقیت در این دنیای به سرعت در حال تغییر است.

جنبه رفتاری استراتژی

در دنیای پویای فروش و بازاریابی، موفقیت نه تنها به استراتژی و تاکتیک‌ها، بلکه به جنبه رفتاری اثربخشی تیم نیز بستگی دارد. رهبری با پرورش فرهنگ شمول که تنوع و تفاوت‌های فرهنگی را در بر می‌گیرد، نقش مهمی در هدایت عملکرد ایفا می‌کند. شیوه‌های فراگیر، تیم‌ها را قادر می‌سازد تا از دیدگاه‌های متنوع، پرورش خلاقیت، حل مسئله و درک عمیق‌تر از پایگاه مشتریان متنوع با ایجاد حس تعلق استفاده کنند. در سازمان‌هایی که فراگیری را در اولویت قرار می‌دهند، تیم‌ها شکوفا و شکوفا می‌شوند و نتایج فروش و بازاریابی را افزایش می‌دهند.

پرورش یک هدف متحد و فرهنگ تعلق

تیم‌های فروش و بازاریابی معمولاً معیارهای متفاوتی برای سنجش موفقیت دارند که باعث ایجاد شکاف بین دو تیم می‌شود زیرا معیارهای خود را اولویت‌بندی می‌کنند و نمی‌توانند سهم تلاش‌های خود را در راستای هدف کلی تبدیل مشتریان ببینند. بنابراین، رهبران باید یک هدف مشترک ایجاد کنند و فرهنگ تعلق را برای افزایش اثربخشی تیم پرورش دهند.

این احساس امنیت و ارتباط را در بین اعضای تیم ایجاد می کند، روحیه را تقویت می کند و نوآوری را تقویت می کند. چشم انداز قانع کننده، اهداف روشن و روحیه همکاری کلیدی برای پرورش یک هدف مشترک است. یک رویکرد کل نگر که اصول روانشناسی سازمانی را در بر می گیرد ضروری است. این شامل ایجاد یک هدف مشترک، تقویت حس مالکیت و همسو کردن اهداف فردی با اهداف گسترده تر است. این رویکرد انسجام، روحیه و سودآوری تیم را بهبود می بخشد.

نیروی محرکه به هم پیوسته در فروش و بازاریابی

اثربخشی تیم برای موفقیت در فروش و بازاریابی بسیار مهم است و شامل حفظ عمدی یک تیم منسجم با نقش‌های کاملاً مشخص، ارتباطات کارآمد و اهداف مشترک است. ایجاد چارچوبی برای درک و بهینه سازی پویایی تیم باعث می شود اعضا احساس ارزشمندی، مشارکت و توانمندی کنند. رهبران با دید گسترده تر می توانند احساس مالکیت و تعهد جمعی ایجاد کنند که منجر به افزایش بهره وری و موفقیت می شود. نتیجه فرهنگ نوآوری و آزمایش است که منجر به توسعه استراتژی های جدید می شود.

جمع بندی

رابطه بین تیم های فروش و بازاریابی برای موفقیت سازمانی بسیار مهم است. رهبران باید فرهنگی را پرورش دهند که در برگیرنده درک اهداف واحد، تغییر و اهمیت اثربخشی تیم باشد. شیوه‌های فراگیر که تنوع را گرامی می‌دارند، با افزایش خلاقیت و درک مشتری، حس تعلق و انسجام را تقویت می‌کنند. این پایه ای از ایمنی، ارتباط و انگیزه ایجاد می کند. با ادغام اصول روانشناسی سازمانی در شیوه های رهبری، تیم ها می توانند از خرد جمعی استفاده کنند که منجر به استراتژی های نوآورانه، افزایش تجارب مشتری و افزایش سودآوری شود.

انتهای مطلب/ منبع

آیا این مقاله برای شما مفید بود؟

با تشکر از بازخورد شما!
راهنمای اینفلوئنسر مارکتینگ در سال ۲۰۲۴

راهنمای اینفلوئنسر مارکتینگ در سال ۲۰۲۴

آمارهای مربوط به اینفلوئنسرها نشان می دهد که اینفلوئنسر مارکتینگ دیگر نمی تواند از استراتژی های شرکت شما دور بماند. اگر هنوز با اینفلوئنسرها کار نکرده اید، وقت آن رسیده است که بفهمید چگونه این نوع مشارکت می تواند نتایج بازاریابی شما را افزایش دهد. چند سالی است که اینفلوئنسرها در بازاریابی دیجیتال مورد توجه قرار گرفته اند.

به جای افراد مشهور رسانه های سنتی، برندها شروع به سپردن کمپین های خود به شخصیت های اینترنتی با مخاطبان وفادار و درگیر کردند. اکنون آمارهای مربوط به اینفلوئنسرها نشان می دهد که اینفلوئنسر مارکتینگ قبلاً بخشی از استراتژی شرکت ها شده است و فقط در حال رشد است.  با این حال، مهم است که سیر تکامل اینفلوئنسرها را دنبال کنیم تا بفهمیم چگونه می‌توانند رفتار مصرف‌کننده را شکل دهند و بهترین راه‌های ارتباط با آن‌ها را دارند.

اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟

اینفلوئنسر مارکتینگ زمانی اتفاق می‌افتد که برندها با اینفلوئنسرهای دیجیتال مشارکت می‌کنند تا تصویر خود را با شخصیت‌هایی مرتبط کنند که محصولاتشان را تأیید می‌کنند و با مصرف‌کنندگانشان ارتباط برقرار می‌کنند. این استراتژی با ظهور وبلاگ ها و شبکه های اجتماعی در عصر وب ۲.۰ ارتباط پیدا کرد و هر کسی را قادر ساخت که محتوا را در اینترنت منتشر کند. اولین تأثیرگذاران، تا آن زمان ناشناخته‌ها، در وبلاگ‌ها و وبلاگ‌ها ظاهر شدند، با محتوای معتبر و سرگرم‌کننده که مخاطب را جذب می‌کرد.

بنابراین، برندها شروع به اتخاذ استراتژی‌های جدید، مرتبط‌تر و هیجان‌انگیزتر برای مصرف‌کنندگان، جستجوی توجه و اعتماد آنها کردند . سپس آن دسته از شخصیت‌های وب که اعتباری نزد پیروان خود داشتند، شروع به ارائه راه مؤثری برای ارتباط با مصرف‌کنندگان در عصر دیجیتال کردند .بنابراین، مشارکت بین برندها و اینفلوئنسرها، اینفلوئنسر مارکتینگ و بازاری از خدمات و ابزارها را تثبیت کرد که به پیشرفت این نوع مشارکت کمک می کند.

چرا اینفلوئنسرها را برای استراتژی بازاریابی خود استخدام کنید؟

اینفلوئنسرهای دیجیتالی تولیدکنندگان محتوای وب هستند که مخاطبان درگیر و وفادار ایجاد می کنند . با استخدام اینفلوئنسرها برای استراتژی بازاریابی خود ، می‌توانید با اعتماد و تاییدی که به این مخاطبان منتقل می‌کنند، نزدیک شوید. در حالی که شناخته‌شده‌ترین اینفلوئنسرها میلیون‌ها فالوور دارند، اینفلوئنسر مارکتینگ به طور فزاینده‌ای به میکرو اینفلوئنسرها و نانو اینفلوئنسرها روی می‌آورد که به شما این امکان را می‌دهد تا دسترسی برند و تعامل را در جایگاه خود افزایش دهید. اعداد چشمگیر هستند، اما تعیین کننده نیستند. آنچه در اینفلوئنسر مارکتینگ اهمیت دارد، ارتباط اینفلوئنسرها با مخاطبان برند است.

 آنها از طریق محتوای معتبر، سبک زندگی خود را آشکار می کنند، نشان می دهند که افراد واقعی هستند و بر خلاف سلبریتی های رسانه های سنتی که از عموم مردم فاصله دارند، به دنبال کنندگان خود نزدیک می شوند.  اینفلوئنسرهای دیجیتال می توانند رفتارها و ترجیحات مخاطبان خود را شکل دهند. بنابراین، علاقه برندها این است که تصویر خود را با آن تأثیرگذاران مرتبط کنند و با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند. به این ترتیب، فالوورها به برندهایی که اینفلوئنسرها تایید می کنند نیز اعتماد می کنند.

چگونه اینفلوئنسرهای خوب را استخدام می کنید؟

اکنون باید بدانید که چگونه اینفلوئنسرهای خوب را برای کمپین های خود استخدام کنید.  بیایید به چند نکته برای ورود موفقیت آمیز برند شما به دنیای اینفلوئنسر مارکتینگ نگاه کنیم.

۱.روی تعداد فالوورها تمرکز نکنید

تعداد فالوورهای اینفلوئنسرها معمولاً توجه برندهایی را به خود جلب می کند که می خواهند از دامنه بالقوه کمپین های خود مطلع شوند.  با این حال، داشتن مخاطب زیاد به این معنی نیست که یک اینفلوئنسر نرخ تعامل و قدرت نفوذ واقعاً خوبی دارد. هنگامی که به دنبال اینفلوئنسرها در بازار هستید، مهم‌تر این است که بفهمید آیا آنها به دنبال کنندگان خود اعتماد دارند، چگونه با آنها ارتباط برقرار می‌کنند و آیا واقعاً الهام‌بخش مخاطبان خود هستند یا خیر.

۲. تأثیرگذارانی را پیدا کنید که با ارزش های برند شما همسو هستند

علاوه بر درک ارتباط اینفلوئنسرها با مخاطبان خود، ارزیابی عوامل ذهنی تری که در دسترس نیستند و تعداد تعامل نیز مهم است. به دنبال اینفلوئنسرهایی باشید که ارزش ها و اصولی با ارزش های برند شما همسو هستند. به یاد داشته باشید که وقتی با آنها شریک می شوید، تصویر آنها با برند شما مرتبط است. بنابراین، پیشینه و شهرت آنها را ارزیابی کنید تا متوجه شوید که آیا آنها با آنچه که نام تجاری شما نشان می دهد هماهنگ هستند یا خیر.

۳. تأثیرگذارانی را انتخاب کنید که برند و محصول شما را دوست دارند

ممکن است بدیهی به نظر برسد، اما توجه به این مهم است: با تأثیرگذارانی کار کنید که واقعاً برند و محصول شما را دوست دارند. مردم متوجه می شوند که یک توصیه برند واقعی است، زیرا اینفلوئنسر واقعاً آنچه را که مصرف می کند دوست داشته است.  از سوی دیگر، اگر هیچ ارتباطی با محصول وجود نداشته باشد، محتوا معتبر به نظر نمی رسد. در این سناریو، اینفلوئنسر ممکن است اعتبار خود را از دست بدهد و قادر به اعمال قدرت نفوذ خود نباشد.

۴. فراتر از حباب خود بروید

بسیاری از اینفلوئنسرها قدرت درون یک جایگاه دارند. حتی ممکن است آنها را نشناسید، هرگز نام آنها را نشنیده باشید، اما آنها پیروان وفاداری دارند که می توانند برای برند شما و خریداران بالقوه محصولات شما جالب باشند. بنابراین مراقب باشید که فقط در حباب اینترنت خود باقی نمانید. اینفلوئنسرها را از دیدگاه شخصیت خریدار خود تحلیل کنید و بفهمید کدام پروفایل برای آنها مهم است.  اسامی تاثیرگذارتر از آنچه فکر می کنید وجود دارد.

۵. شهرت اینفلوئنسرها را تحقیق کنید

اینفلوئنسر بودن دیگر یک سرگرمی نیست. برای بسیاری از مردم، این یک حرفه است و به همین دلیل، نیاز به حرفه ای بودن دارد.  اینفلوئنسرهای مطرح حتی با شرکت های رسانه ای که نماینده آنها در مذاکرات هستند کار می کنند. بنابراین، برای استخدام اینفلوئنسرهای خوب، شهرت آنها را در کمپین های گذشته بررسی کنید. دریابید که آیا آنها دستورالعمل های قرارداد را دنبال می کنند، آیا برای گفتگو و مذاکره در دسترس هستند یا اینکه آیا با برندهای دیگر مشکل داشته اند. این می تواند به شما کمک کند تا از مشکلات زیادی جلوگیری کنید.

۶. بدانید کدام کانال ها برای مخاطبان شما مهم هستند

مهم‌تر از دانستن محبوب‌ترین کانال‌ها این است که بدانید کدام کانال‌ها برای مخاطبان شما جذاب‌تر هستند. همچنین توجه داشته باشید که اینفلوئنسرها در کدام کانال ها ارتباط بیشتری دارند. برای مثال ممکن است برخی در اینستاگرام به خوبی شناخته شوند. اما اگر نیاز دارید که دسترسی خود را در توییتر افزایش دهید زیرا مخاطبان شما در آنجا هستند، باید به دنبال تأثیرگذارهای مرتبط در این شبکه اجتماعی باشید.

۷. استراتژی و بودجه مشخصی برای اینفلوئنسر مارکتینگ داشته باشید

اگر می‌خواهید در مورد اینفلوئنسر مارکتینگ جدی باشید، باید یک استراتژی و بودجه اختصاصی برای اینفلوئنسرها در استراتژی کلی برند داشته باشید. معمولاً شرکت‌ها فقط از یک اینفلوئنسر دعوت می‌کنند تا در کمپین‌های یکباره بدون ارتباط با برند و مخاطبان شرکت کنند.

 با این حال، زمانی که نام کسب و کار با یک پیشنهاد قوی که دارای یک استراتژی است، به تأثیرگذار می رسد، مشارکت بسیار مهم تر می شود .بسیاری از اوقات، این نوع مشارکت منجر به تبدیل شدن افراد تأثیرگذار به سفیران برند می شود .  اساساً آنها چهره برند می شوند و رابطه طولانی تر و عمیق تری با آن ایجاد می کنند و ارتباط عاطفی قوی تری با مصرف کنندگان ایجاد می کنند.

۸. احتمالات مختلف را در نظر بگیرید

اینفلوئنسر مارکتینگ از آن دسته از اینفلوئنسرهایی سرچشمه گرفت که تولیدکنندگان محتوا در اینترنت هستند. با این حال، مفهوم اینفلوئنسرهای دیجیتال گسترده تر شده است و در حال حاضر بسیاری از شخصیت های دیگر را شامل می شود. در سال های اخیر، انواع جدیدی از اینفلوئنسرها ظهور کرده اند و می توانند بخشی از کمپین های شما باشند.

جمع بندی

اکنون برخی از آمارهای اصلی اینفلوئنسر مارکتینگ را می‌شناسید که قدرت این استراتژی را اثبات می‌کنند و می‌دانید که چگونه اینفلوئنسرهای خوبی را برای کمپین‌های خود استخدام کنید. به خاطر داشته باشید، این بازار به طور مداوم در حال تحول است و استراتژی‌ها، کانال‌ها و پروفایل‌های جدید به طور مرتب وارد صحنه می‌شوند. بنابراین، همیشه مراقب داده ها و آمار اینفلوئنسر مارکتینگ باشید تا سیر تحول این روند را دنبال کنید.

انتهای مطلب/ منبع

آیا این مقاله برای شما مفید بود؟

با تشکر از بازخورد شما!
۱۰ راز روانی برای موفقیت در بازاریابی

۱۰ راز روانی برای موفقیت در بازاریابی

برای تسلط بر هنر بازاریابی، باید روانشناسی انسان را در نظر گرفت. به طور مشخص تر «چرا» و «چگونه» افکار و رفتار انسان، به ویژه در مورد مصرف گرایی. بعلاوه، ایجاد محتوایی که به هیچ وجه شکلی را جذب یا علاقه مند به مخاطبین هدف شما نکند، منطقی نخواهد بود. در این راهنما، اصول روانشناسی برتر در بازاریابی را به اشتراک می گذاریم.

اثبات اجتماعی

اثبات اجتماعی اصطلاحی است که توسط روانشناس آمریکایی دکتر رابرت سیالدینی در دهه ۱۹۸۰ ابداع شد و پدیده ای را توصیف می کند که به موجب آن افراد اعمال را تقلید می کنند و باورهای دیگران را می پذیرند. اینجوری بهش فکر کن مردم اگر از قبل بدانند که دیگران آن را خریده اند و از آن راضی بوده اند، تمایل بیشتری به خرید محصول یا خدمات خاصی دارند. گاهی اوقات انتخاب عدم پیروی از روندهای خاص منجر به تجربه ناخوشایندی از آنچه به عنوان “FOMO” شناخته می شود، به نام ترس از دست دادن می شود.

بنابراین، چگونه از اثبات اجتماعی در مفهوم بازاریابی استفاده کنیم؟ یکی از راه‌هایی که می‌توان در مورد آن انجام داد، داشتن توصیفات، مطالعات موردی، بررسی‌ها و فریادها در سراسر اینترنت است. آن را در حساب رسانه های اجتماعی خود، از طریق ایمیل و در وب سایت خود به اشتراک بگذارید تا آن را حتی بهتر به صورت آنلاین پخش کنید.

اثر فریب

آیا می‌دانستید که وقتی گزینه سوم در بین دو گزینه قرار می‌گیرد، افراد مجبورند ترجیح خود را بین دو گزینه تغییر دهند؟ این تاکتیک معمولاً در مدل های قیمت گذاری یافت می شود. برای توضیح بیشتر، صاحبان کسب ‌و کار معمولاً یک امتیاز قیمت اضافی را در نظر می‌گیرند. کالای «فریب»، تا مشتریان را به خرید گزینه گران‌تر تشویق کنند.

کمبود

به نظر می رسد که هر چه یک محصول یا خدمات کمیاب تر باشد، ارزشمندتر می شود. این می تواند زمانی مشهود باشد که تبلیغات و اعلامیه های «فقط چند صندلی باقی مانده»، «فروخته شده»، و غیره را ببینیم. یک اتفاق ساده از عرضه و تقاضا.

لنگر انداختن

به جرات می توان گفت که مقاومت در برابر تخفیف و فروش فوق العاده دشوار است. دلیل این امر این است که افراد معمولاً تصمیمات نهایی خود را بر اساس بیت های اطلاعات اولیه ای که به دست می آورند استوار می کنند. ما به این می گوییم لنگر انداختن.

به عنوان مثال، اگر یک جفت کفش ورزشی مورد علاقه شما که در ابتدا صد دلار قیمت داشت، اکنون برای خرید با پنجاه دلار در دسترس است، پس شما فوراً بر روی ماه خواهید بود تا آنها را در دست بگیرید. در حالی که، اگر نمی دانستید که قیمت اولیه آنها صد دلار است، ممکن بود پنجاه دلار فقط برای یک جفت کفش ورزشی کمی زیاد به نظر برسد.  بنابراین، اگر تصمیم گرفتید محصولات یا خدمات خود را تخفیف دهید، حتما قیمت اولیه را نمایش دهید و درصد تخفیفی را که مشتریان شما می توانند از فروش دریافت کنند را برجسته کنید.

بیزاری از دست دادن

اصطلاح بیزاری از دست دادن کاملاً توضیحی است. به این اشاره دارد که چگونه یک نفر از دست دادن چیزی که دوست دارد می ترسد. به بیانی دیگر، ترس از دست دادن می‌تواند بر لذت سود غلبه کند و بازاریابان معمولاً از این مزیت استفاده می‌کنند و به مشتریان بالقوه رایگان در قالب دمو، تریلر، تیزر، آزمایش رایگان و غیره می‌دهند. برای مثال، بعید است یک مصرف کننده برای لغو اشتراک از طرح اشتراک پس از یک دوره آزمایشی رایگان، تا زمانی که از آن لذت می برد.

روانشناسی رنگ

در زندگی روزمره، ما به طور مرتب رنگ‌های اطراف خود را با احساسات، حالات، احساسات و برندهای مختلف مرتبط می‌کنیم. در واقع، روانشناسی رنگ ها حوزه مطالعاتی خود است، مطالعه چگونگی تأثیر رنگ ها بر رفتار و ادراک انسان.

اغلب اعتقاد بر این است که قرمز اشتها را تشویق می کند و به همین دلیل است که بسیاری از زنجیره های غذایی آن را به عنوان بخشی از رنگ برند خود می پذیرند. مک دونالد، برگر کینگ، کی اف سی و پیتزا هات تنها چند نمونه هستند. از سوی دیگر، رنگ بنفش اغلب با سلطنت و تجمل مرتبط است. در حالی که رنگ سبز با طبیعت، سلامتی، آرامش و آرامش همراه است.

نکته مهم در اینجا این است که رنگی را انتخاب کنید که به بهترین وجه برای صنعت کسب و کار شما مناسب باشد و برند خود را حول آن ایجاد کنید.

قانون کمترین تلاش

به جرات می توان گفت که راحتی و سهولت ارائه شده توسط فناوری امروزی تنبلی را تشویق می کند و همه ما تا حدودی در این امر مقصریم. جای تعجب نیست که در هنگام تصمیم گیری، به احتمال زیاد راهی را انتخاب می کنیم که کمترین زمان و تلاش را می طلبد.  بازاریابان از این اصل استفاده می کنند تا فرآیند خرید و معامله را تا حد امکان آسان، سریع و ساده کنند. بنابراین، تا حد امکان روش‌های پرداخت را در حین پرداخت اضافه کنید، به پلتفرم‌ها اجازه دهید اطلاعات بانکی را ذخیره کنند تا مشتریان مجبور نباشند هر بار آن را پر کنند.

پارادوکس انتخاب

در اینجا یک واقعیت آماری جالب وجود دارد، هرچه انتخاب های بیشتری به یک فرد ارائه شود، احتمال خرید هر یک از آنها کمتر است. این به این دلیل است که انتخاب‌های بیش از حد می‌تواند باعث شود کسی احساس غرق شدن، استرس و سردرگمی کند و در نهایت فرآیند تصمیم‌گیری او را پیچیده کند. بنابراین، با هر بخش بازاریابی ایجاد شده، مطمئن شوید که کمترین تعداد ممکن را انتخاب می کنید.

ضرورت

فوریت یک تکنیک روان‌شناختی حیاتی است که افراد را وادار می‌کند سریع عمل کنند. بنابراین این یک مفهوم مبتنی بر زمان است که به نوعی باعث ایجاد نوعی هرج و مرج در ذهن یک فرد می شود. به عبارت ساده، وقتی چیزی فوری است، مردم تمام تلاش خود را می کنند تا در اسرع وقت به آن دست یابند.  برخی از عبارات بازاریابی الهام گرفته از فوریت که ممکن است شنیده باشید عبارتند از:

  • قبل از اینکه دیر شود سفارش دهید
  • چند ساعت مانده به پایان جمعه سیاه
  • عجله کن! فقط چند جا باقی مانده است
  • قیمت ها در ۷ ساعت و ۲۲ دقیقه و ۱۲ ثانیه افزایش می یابد

عمل متقابل

وقتی کسی کاری برای شما انجام می دهد، شما متمایل خواهید شد که عمل محبت آمیز را جبران کنید. انعام در اینجا مثال خوبی از عمل متقابل است. این اتفاق می‌افتد که اگر پیشخدمتی با ما بسیار مهربان باشد، ما خود را موظف می‌دانیم که بیش از حداقل مبلغ به او انعام بدهیم. یکی از راه هایی که بازاریابان می توانند از این اصل استفاده کنند، ارائه موارد رایگان مانند کتاب های الکترونیکی، راهنماها، هدایا و غیره است.

جمع بندی

تمام نکات ذکر شده در بالا تنها راه هایی هستند که بازاریابان می توانند کمپین ها و استراتژی های خود را با استفاده از اصول اولیه روانشناختی بهبود بخشند.

انتهای مطلب/ منبع

آیا این مقاله برای شما مفید بود؟

با تشکر از بازخورد شما!
استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ

استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ

شما به کسی نیاز دارید که محصولات و خدمات شما را درک کند. شما فردی را می خواهید که بتواند بر دیگران برای خرید محصولات و خدمات شما تأثیر بگذارد. هر کسب و کاری، خواه کاملاً آنلاین باشد یا دارای موقعیت فیزیکی باشد، باید بتواند خود را به مخاطبان هدف خود بشناساند.

این جایی است که استراتژی بازاریابی تأثیرگذار وارد می شود. این نوع استراتژی بازاریابی از کارشناسانی استفاده می کند که می توانند محصولات و خدمات شما را تبلیغ کنند و به سؤالات پاسخ دهند. اینفلوئنسرها عمدتاً از گروه های هدفمندی می آیند که از محصولات و خدمات شما استفاده می کنند یا می خواهند از آنها استفاده کنند. مهم است که ابتدا مخاطبان هدف خود را قبل از درخواست تأثیرگذاران مشخص کنید. ناگفته نماند که بیشتر اینفلوئنسرها از طریق گروه هایی که دنبال می کنند و مخاطبانی که جذب می کنند کشف می شوند. یک اینفلوئنسر خوب، افرادی را جذب می کند که همفکری و همفکری دارند. به عبارت دیگر، اینفلوئنسرها یک مخاطب آماده برای مخاطبان هدف شما فراهم می کنند.

مرحله اول: پیدا کردن سخنگوی خود

می دانید که یکی از اولین کارهای یک استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ خوب، یافتن آن سخنگوی است. سخنگوی محصول شما می تواند هرکسی باشد، از یک سلبریتی مشهور گرفته تا یک متخصص در این زمینه. شما باید تعیین کنید که سخنگوی شما چگونه از کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ حمایت می کند. یک سخنگوی تنها زمانی می تواند موثر باشد که چیزی را تبلیغ کند که به آن اعتقاد دارد. قرار دادن سخنگوی اشتباه در پلتفرم اینفلوئنسر مارکتینگ، کمپین شما را خراب می کند. سخنگوی شما باید:

  • بتوانید محصول یا خدمات را برای مخاطبان خود بیان و توضیح دهید.
  • مخاطبان فعالی داشته باشید که به محصول یا خدمات شما علاقه دارند.
  • راه حل هایی را که محصول یا خدمات شما برطرف می کند را درک کنید.
  • برای گفتگو در مورد محصول یا خدمات باز باشید.

مرحله دوم: نظارت و ارزیابی عملکرد سخنگوی خود

اینفلوئنسر مارکتینگ یک فرآیند مداوم است. وقتی سخنگوی خود را انتخاب کردید کار متوقف نمی شود. این زمانی است که سایت های رسانه های اجتماعی را رصد می کنید و احساس می کنید بازار هدف چگونه به عملکرد سخنگوی واکنش نشان می دهد. شما باید بر اساس عملکرد سخنگو ارزیابی کنید که مخاطب چگونه محصول و خدمات شما را درک می کند. نظارت باید در طول چرخه حیات کمپین انجام شود. با این حال، در این مرحله از برنامه استراتژی بازاریابی تأثیرگذار شما بسیار مهم است. ارزیابی خوب کمپین شما نیز در اینجا گامی محتاطانه است. شما باید:

  • بررسی کنید که چه تعداد “بازدید” در وب سایت خود دریافت می کنید
  • چند سوال درباره محصول یا خدمات خود دریافت می کنید
  • بر اساس کمپین چند خرید انجام شده است

این زمانی است که می توانید میزان دسترسی سخنگوی خود را با مخاطبان مورد نظر ارزیابی کنید. همچنین این زمان برای اطمینان از رسیدگی به مطبوعات منفی است. شما می خواهید به عنوان فردی درک شوید که به راحتی به مسائل پاسخ می دهد.

مرحله سوم: ایجاد رابطه با سخنگوی خود

عاقلانه است که در اوایل ارتباط خوبی با سخنگوی خود ایجاد کنید. شما به او نیاز دارید که دیگران را برای خرید محصولات و خدمات شما تحت تأثیر قرار دهد. شما همچنین می خواهید با برقراری ارتباط با سخنگوی خود از هرگونه مطبوعات بد جلوگیری کنید. شما نمی خواهید که سخنگوی شما با نگرش شما “خاموش” شود. در عین حال باید انتظار داشته باشید که سخنگویتان با شما صادق باشد.

هر چه بیشتر بتوانید با او به اشتراک بگذارید، رابطه بهتری خواهید داشت. این بدان معنی است که سخنگوی شما باید محصول و خدمات را به طور کامل درک کند. هیچ کس دوست ندارد در تاریکی رها شود. این باعث می شود که سخنگوی شما بد به نظر برسد و اعتبار شرکت شما را از بین ببرد. یک استراتژی خوب اینفلوئنسر مارکتینگ این نکته را در نظر می‌گیرد که همه طرف‌ها باید قبل از تبلیغ محصول و خدمات آن را بدانند. همچنین در نظر می گیرد که این می تواند یک رابطه طولانی مدت باشد. وقتی شروع به ایجاد یک رابطه اینفلوئنسر می کنید، باید درک کنید که او نیازهایی دارد.

گام چهارم: اهداف و نیازهای بلند مدت که باید برآورده شوند

وقتی برای اولین بار یک کمپین بازاریابی را شروع می کنید، ممکن است معنای زیادی نداشته باشد. حتی ممکن است با خود فکر کنید که این فقط یک پروژه کوتاه مدت خواهد بود. با این حال، مهم است که برخی از اهداف بلند مدت را در نظر بگیرید. اینفلوئنسر شما احتمالاً تأثیر زیادی بر کسب و کار شما خواهد داشت. او حتی ممکن است به نمادی برای شرکت تبدیل شود.

اینفلوئنسر شما نیازهایی خواهد داشت که باید برآورده شوند. شما باید بفهمید که کمپین چگونه به پایان خواهد رسید. نحوه محاسبه نتایج شما و پایان بازی. هنگامی که از اینفلوئنسرها استفاده می کنید مهم است که در نظر بگیرید که چگونه کارشان را جبران می کنند. همچنین برای رسیدن به اهداف بلندمدت خود باید جدول زمانی و اهداف را در نظر بگیرید. هر کمپین باید یک نتیجه نهایی داشته باشد که تاثیر محصول شما بر بازار را نشان دهد.

مرحله پنجم: ایجاد تجربه کامل مشتری

هدف نهایی شما در این نوع استراتژی، ایجاد تجربه کامل برای مشتری است. اینفلوئنسرها می توانند افراد را به سمت این تجربیات هدایت کنند و می توانند به شرکت شما کمک کنند تا محصولاتی را که به آنها اعتقاد دارند، ارتقا دهد. شما باید یک تجربه خوب برای اینفلوئنسر خود ایجاد کنید.

انتهای مطلب/ منبع

آیا این مقاله برای شما مفید بود؟

با تشکر از بازخورد شما!
چرا اینفلوئنسر مارکتینگ بهتر از تایید افراد مشهور است؟

چرا اینفلوئنسر مارکتینگ بهتر از تایید افراد مشهور است؟

برای چندین دهه، افراد مشهور محصولات را تأیید می کنند و بر تصمیمات خرید توده ها تأثیر می گذارند. اما در چند سال گذشته، بسیاری از برندها به سمت اینفلوئنسر مارکتینگ روی آورده اند. در واقع، اینفلوئنسر مارکتینگ آنقدر محبوب شده است که در سال ۲۰۲۱ یک صنعت ۱۳.۸ میلیارد دلاری بود .اما دقیقاً چه تفاوتی بین جذب افراد مشهور برای تبلیغ محصول شما و همکاری با اینفلوئنسرها در رسانه های اجتماعی وجود دارد؟ و چرا اینفلوئنسر مارکتینگ در رسانه های اجتماعی بسیار بهتر از تایید افراد مشهور در نظر گرفته می شود؟

تفاوت اینفلوئنسرها در مقابل سلبریتی ها

ابتدا، بیایید سعی کنیم تفاوت های اصلی بین اینفلوئنسر مارکتینگ و تایید افراد مشهور را درک کنیم. به راحتی می توان این دو را با هم اشتباه گرفت، زیرا هر دو شامل بازاریابی یک محصول، خدمات یا نام تجاری از طریق یک فرد مشهور و بسیار با نفوذ هستند. برخی از بزرگترین تفاوت های بین اینفلوئنسر مارکتینگ و تایید افراد مشهور عبارتند از:

۱.تخصص

سلبریتی ها لزوماً نباید در نوع محصولاتی که تبلیغ می کنند متخصص باشند. ممکن است ستاره های پاپ مانند جاستین بیبر را ببینید که لباس زیر کالوین کلاین را تبلیغ می کنند یا سلنا گومز در حال تبلیغ آدیداس نئو است.

آنها طراح مد نیستند و هیچ دخالتی در توسعه آن محصولات ندارند.

پس، چرا تایید یک سلبریتی از سوی آنها هنوز نتایج خوبی برای برندها ایجاد می کند؟

چون جذابیت توده ای دارند. میلیون‌ها طرفدار به آن‌ها نگاه می‌کنند و شاید مایل باشند هر چیزی را که تایید می‌کنند امتحان کنند.

از سوی دیگر:

اینفلوئنسر مارکتینگ عمدتاً به این دلیل کار می کند که اینفلوئنسر رسانه های اجتماعی در نوع محصولاتی که تبلیغ می کنند تخصص دارد. مثلا: به عنوان مثال، ممکن است بلاگرهای زیبایی مانند میشل فان را ببینید که خط جدیدی از محصولات زیبایی را تبلیغ می کنند، یا بلاگرهای مد مانند Aimee Song ( Song of Style ) خط مد جدیدی را تبلیغ می کنند. تأییدیه ‌های آنها، برخلاف تأییدیه افراد مشهور، قابل اعتماد و مرتبط تلقی می‌شوند، زیرا آنها در جایگاه‌های مربوطه خود متخصص در نظر گرفته می‌شوند.

۲. درگیر کردن مخاطب

یکی دیگر از تفاوت های مهم بین تایید افراد مشهور و اینفلوئنسر مارکتینگ این است که تایید افراد مشهور به احتمال زیاد ارتباط یک طرفه است.از سوی دیگر، اینفلوئنسرها تمایل دارند تا در بین مخاطبان رسانه های اجتماعی و بازار هدف خود الهام بخش تعامل باشند. یک سلبریتی ممکن است محصولی را در یک تبلیغ تلویزیونی یا تبلیغات رسانه های اجتماعی تأیید کند. در حالی که این تبلیغات برای دیده شدن و شنیدن است، طرفداران واقعا نمی توانند با آنها تعامل داشته باشند.

هنگامی که یک تأثیرگذار رسانه اجتماعی محصولی را از طریق محتوای حمایت شده یا یک ویژگی محصول تبلیغ می کند، می تواند منجر به ارتباط دو طرفه در رسانه های اجتماعی شود. اینفلوئنسرها این توانایی را دارند که با فالوورهای شبکه های اجتماعی خود گفتگو را آغاز کنند. ممکن است همه آنها در نظرات به تعامل با طرفداران خود ادامه ندهند. اما آنها به طور کلی موفق می شوند مخاطبان خود را به اندازه کافی درگیر کنند تا آنها را در مورد محصول تبلیغ شده در رسانه های اجتماعی صحبت کنند.

۳. ایجاد محتوا

یک تفاوت عمده بین افراد مشهور و اینفلوئنسرها این است که اکثر اینفلوئنسرها تولیدکنندگان محتوای فوق العاده ای هستند. به خصوص، در شبکه های اجتماعی.

  • در مورد تایید افراد مشهور، برند یا آژانس بازاریابی ایده و خط داستانی برای تبلیغ محصول ارائه می دهد.
  • افراد مشهور فقط نقش خود را ایفا می کنند و نفوذ خود را در کمپین سهیم می کنند.
  • به عبارت دیگر، تایید یک سلبریتی ممکن است چهره کمپین باشد، اما نه مغز پشت آن.

از سوی دیگر:

  • اکثر اینفلوئنسرها در زمینه های مربوطه خود متخصص هستند. آنها در ایجاد محتوای تبلیغاتی شرکت می کنند و گاهی اوقات حتی پیام را کنترل می کنند.
  • برندها ممکن است دستورالعمل‌های کمی در مورد نیازهای کمپین به آنها بدهند، اما اینفلوئنسر مسئول صدا و لحن محتوای حمایت‌شده است.
  • به عبارت دیگر، در هنگام تبلیغ محصول یا خدمات برند، آزادی خلاقانه دارند.

نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که برخی از برندها هنوز هم اشتباه می کنند که با اینفلوئنسرها مانند افراد مشهور رفتار می کنند. منظور من از این چیست؟  آنها سعی می کنند آنچه را که اینفلوئنسر می گوید و اینکه چگونه محصول را تبلیغ می کنند کنترل کنند. این می تواند به رابطه آنها با اینفلوئنسر آسیب برسان. و حتی ممکن است بر کیفیت محتوای تولید شده برای استراتژی بازاریابی شما تأثیر بگذارد.

۴. رسیدن

همانطور که قبلاً ذکر شد، تأیید افراد مشهور تأثیر زیادی بر تصمیمات خرید توده‌ها دارد. دامنه دسترسی آنها در جمعیت‌های مختلف و شخصیت‌های مشتری گسترش می‌یابد، زیرا آنها دنبال‌کنندگان خود را از طریق مشاغل آفلاین ایجاد کرده‌اند. به طور معمول، یک بازیگر، مدل، نوازنده یا ورزشکار مشهور یک سلبریتی سنتی در نظر گرفته می شود.

با این حال، در مورد تأثیرگذاران رسانه های اجتماعی:

اکثر آنها در رسانه های اجتماعی و سایر کانال های آنلاین طرفداران خود را ایجاد کرده اند. دسترسی آنها معمولاً روی یک مخاطب خاص در پلتفرم های رسانه های اجتماعی متمرکز است.

مثلا:

یک یوتیوب‌بر بازی با نفوذ معمولاً یک خط مد یا مارک زیبایی را تأیید نمی‌کند، اما از محصولات بازی و فناوری یا شاید حتی کالاهای گیکی طرفدار حمایت می‌کند. در برخی موارد، ممکن است یک منطقه خاکستری وجود داشته باشد که برخی از عناصر این دو استراتژی را با هم مخلوط می کند.

چرا اینفلوئنسر مارکتینگ را به جای تایید افراد مشهور انتخاب کنید؟

چند سال پیش، مدیریت تبلیغات و بازاریابی عمدتاً شامل یک سلبریتی مشهور بود که محصولی را در تلویزیون، بیلبوردها یا مجلات تأیید می کرد. اما امروزه صنعت تبلیغات توسط اینفلوئنسرهای دیجیتالی مانند وبلاگ نویسان و یوتیوبرها و دیگر پلتفرم های رسانه های اجتماعی پیشی گرفته است. اینفلوئنسر مارکتینگ برای اکثر برندها سودمندتر از تایید افراد مشهور است. برخی از دلایل اصلی بهتر بودن اینفلوئنسر مارکتینگ از تایید افراد مشهور عبارتند از:

۱. مقرون به صرفه بودن و انعطاف پذیری هزینه

شاید شنیده باشید که سلبریتی های A-list میلیون ها دلار دستمزد می گیرند تا سفیران برند شوند. برای مثال بیانسه در سال ۲۰۱۲ ۵۰ میلیون دلار برای تبلیغ پپسی به دست آورد. بسیاری از برندها ممکن است نتوانند میلیون ها دلار مورد نیاز برای کار با یک سلبریتی برتر را جمع آوری کنند. با این حال، آنها ممکن است بودجه ای برای تبلیغ محصولات یا خدمات خود از طریق یک شخصیت مشهور تلویزیونی داشته باشند.

با این حال، کار با افراد مشهور هنوز بسیار گران تر از کار با تأثیرگذاران رسانه های اجتماعی است. بر اساس گزارش اکونومیست ، افراد مشهور با بیش از ۷ میلیون فالوور اینستاگرام ممکن است برای یک پست حمایت شده در شبکه های اجتماعی مبلغی معادل ۱۵۰ هزار دلار دریافت کنند. با افزایش تعداد فالوورهای آنها در رسانه های اجتماعی، هزینه پست های حمایت شده در رسانه های اجتماعی نیز افزایش می یابد.

در حالی که اینفلوئنسرهای رسانه‌های اجتماعی با میلیون‌ها فالوور نیز ممکن است گران باشد، اما معمولاً به اندازه افراد مشهور هزینه نمی‌گیرند. برندهایی با بودجه محدود نیز می توانند از میان اینفلوئنسرهای سطح متوسط ​​و میکرو اینفلوئنسرها انتخاب کنند. این دقیقاً جایی است که بازاریابی تأثیرگذار بر تأیید افراد مشهور غلبه می کند. هنگام کار با اینفلوئنسرهای رسانه‌های اجتماعی، انعطاف‌پذیری از نظر هزینه وجود دارد، اما این همیشه در مورد تأییدیه‌های افراد مشهور صادق نیست.

برای یک پست حمایت‌شده در اینستاگرام، می‌توانید اینفلوئنسرهای رسانه‌های اجتماعی را بیابید که برای یک پست برند در رسانه‌های اجتماعی کمتر از ۲۵۰ دلار دریافت می‌کنند. در واقع، ۹۷ درصد از میکرو اینفلوئنسرها تنها ۵۰۰ دلار یا کمتر بر اساس We are Social Media دریافت می کنند. و اگر به دنبال همکاری با  وبلاگ نویسان بسیار تاثیرگذار برای کمپین بازاریابی خود هستید، اکثر آنها برای یک پست حمایت شده ۱۰۰۰ دلار یا کمتر از شما دریافت می کنند.

۲. قابلیت اطمینان

یکی از ویژگی های کار با اینفلوئنسرها این است که آنها به طور کلی در زمینه های مربوطه خود متخصص هستند. و این همان جایی است که آنها با سلبریتی های جریان اصلی تفاوت دارند. در همین حال، افراد مشهور معمولاً هیچ دانش عمیقی در مورد محصولاتی که تأیید می کنند ندارند. این ویژگی همچنین یکی از مزایای اصلی اینفلوئنسر مارکتینگ است. مردم برای مشاوره، راهنمایی و توصیه در مورد محصولات مصرفی به این افراد مراجعه می کنند.

اگر قصد خرید یک محصول را داشتید، به چه چیزی بیشتر اعتماد می کردید؟

توصیه ها و توصیه های شخصی که در مورد محصولات گفته شده متخصص است یا شخصی که به سادگی مشهور است؟

مطالعه ای که توسط  Collective Bias انجام شد  نشان داد که تنها ۳٪ از مصرف کنندگان به خرید یک محصول مورد تایید افراد مشهور فکر می کنند، در حالی که ۳۰٪ محصولی را خریداری می کنند که توسط یک تأثیرگذار غیر سلبریتی تایید شده است.

علاوه بر این:

  • یک مطالعه توییتر و آنالکت نشان داد که مردم تقریباً به اندازه دوستان خود به اینفلوئنسرها اعتماد دارند.
  • با توجه به این سطح اعتماد بالا، اینفلوئنسرها توانایی هدایت خرید و تاثیرگذاری بر تصمیمات افراد را دارند.

فرض کنید شما به تازگی یک خط آرایش جدید راه اندازی کرده اید. شما می خواهید آگاهی خود را در مورد محصول در بازار هدف خود افزایش دهید. و همچنین می خواهید اعتماد مخاطب را جلب کنید تا آنها با خرید محصول احساس راحتی کنند. دوست دارید با چه کسی شریک شوید؟ سلبریتی یا اینفلوئنسر؟

شما می توانید یک تاییدیه افراد مشهور از محصول دریافت کنید. اما این فقط برای شما قرار گرفتن در معرض نام تجاری را به ارمغان می آورد، که ممکن است برای افزایش خرید کافی نباشد. با این حال، اگر بخواهید محصول را از طریق شخصی تبلیغ کنید.

یک متخصص آرایشی با نفوذ می تواند نحوه عملکرد محصول را نشان دهد. یا می توانند نظر صادقانه خود را در مورد محصول بیان کنند. آنچه آنها در مورد محصول می گویند به عنوان یک نظر متخصص در نظر گرفته می شود و ممکن است منجر به تبدیل بیشتر شود.

۳. درگیر کردن مخاطب

همانطور که قبلا ذکر شد، اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی، تولیدکنندگان محتوا عالی هستند. آنها موقعیت تأثیرگذار خود را به دلیل توانایی خود در ایجاد محتوایی که برای مخاطبان خود جذاب و جذب می کند به دست آوردند. بنابراین وقتی محتوای حمایت شده ایجاد می کنند، می توانند تعاملات زیادی را برای برند در رسانه های اجتماعی ایجاد کنند.

این یکی دیگر از دلایلی است که نشان می دهد بازاریابی تأثیرگذار در مورد استراتژی بازاریابی بسیار بهتر از تأیید افراد مشهور است. وقتی یک اینفلوئنسر محتوای حمایت شده را برای تبلیغ یک محصول یا خدمات ایجاد می‌کند، محتوا اغلب با پست‌های معمول آن‌ها همسو می‌شود (اگر برند آزادی خلاقیت به آنها بدهد).

برای توضیح بیشتر در این مورد:

اینها افرادی هستند که از قبل می دانند چه نوع محتوایی مخاطبان خود را جذب می کند. بنابراین آنها می توانند محتوای حمایت شده را ایجاد کنند که ویژگی محصول را داشته باشد اما همچنان جذاب و معتبر باشد. اما در مورد افراد مشهور، آنها معمولاً فقط چهره یک کمپین تبلیغاتی هستند که توسط یک برند ایجاد شده است. بنابراین تأیید افراد مشهور آنها کمتر معتبر به نظر می رسد.

شاید به همین دلیل است که در سطح تعامل بین اینفلوئنسر مارکتینگ و تاییدیه افراد مشهور تفاوت زیادی وجود دارد. مطالعه دیگری با عنوان Collective Bias نشان داد که افراد به طور متوسط ​​۲ دقیقه و ۲۱ ثانیه را صرف محتوای تأثیرگذار می کنند. این یک تفاوت بزرگ است با توجه به اینکه مردم فقط حدود ۹ ثانیه را صرف مشاهده تبلیغات آنلاین می کنند.

بیایید مقایسه کنیم:

برای درک بهتر این موضوع، بیایید میزان تعامل پست‌های اینستاگرام را از یک سلبریتی اصلی و یک تأثیرگذار مقایسه کنیم. ابتدا اجازه دهید نگاهی به پست زیر از  اولیویا وایلد بیندازیم . او تصویری از چند صفحه وینیل از  Vinyl Me, Please به اشتراک گذاشت و در مورد اینکه چقدر این شرکت را دوست دارد صحبت کرد.

این ممکن است لزوماً محتوای حمایت شده نباشد، اما فقط ببینید که پست رسانه اجتماعی چگونه مخاطبان او را درگیر کرده است. بهتر از تأیید افراد مشهور این پست بیش از ۹۶۰۰ لایک و ۹۷ نظر دریافت کرد. با توجه به اینکه وایلد بیش از ۲ میلیون دنبال کننده دارد، چندان چشمگیر نیست.

از سوی دیگر:

پست حمایت شده توسط اینفلوئنسر زیبایی بانی مایر  در مورد خزنده های جدید پوما بیش از ۴۳۰۰۰ لایک و ۱۰۰۰ نظر دریافت کرد. او نیز بیش از ۲ میلیون دنبال کننده در رسانه های اجتماعی دارد، اما تفاوت زیادی بین میزان جذب فالوورهای خود وجود دارد.

اینفلوئنسر مارکتینگ در مقابل تایید افراد مشهور: کدام بهتر است؟

اکنون برخی از بزرگترین دلایلی را که چرا بازاریابی تأثیرگذار بسیار بهتر از تأیید افراد مشهور عمل می کند، درک می کنید. آیا این بدان معناست که شما باید به طور کلی از افراد مشهور برای کمپین های تبلیغاتی خود دوری کنید؟ سلبریتی‌ها با دسترسی گسترده و میلیون‌ها فالوور، هنوز هم قدرت افزایش آگاهی در مورد برند شما را دارند. همه چیز به اهداف کمپین و بودجه بازاریابی شما بستگی دارد.

اگر بودجه دارید، می توانید هر دو بازاریابی تأثیرگذار و تأیید افراد مشهور را با هم ترکیب کنید. به عنوان مثال، یک سلبریتی بزرگ چهره برند شما باشد. آنها می توانند به شما کمک کنند تا آگاهی مردم را در مورد برند خود افزایش دهید.سپس، می‌توانید با چندین تأثیرگذار رسانه‌های اجتماعی مرتبط شریک شوید تا به یک مخاطب خاص برسید.

نمی توان انکار کرد که تأییدیه افراد مشهور مزایای خود را دارد. مردم اعتماد خود را به تبلیغات از دست می دهند و تبلیغات بنری آنلاین را در مرورگرهای خود مسدود می کنند. بنابراین عاقلانه است که رویکردی شخصی تر و قابل اعتمادتر برای دستیابی به مخاطبان هدف خود از طریق بازاریابی دیجیتال داشته باشید.

انتهای مطلب/

آیا این مقاله برای شما مفید بود؟

با تشکر از بازخورد شما!