توسط علیرضا روهنده | اسفند ۱۰, ۱۴۰۱ | مدیریت
افزایش دسترسی به منابع و اطلاعات مفید در مورد اداره یک کسب و کار، کارآفرینان را قادر می سازد تا نقش های مختلفی را توسعه دهند. با یادگیری در مورد این نقش ها و تأثیر آنها بر شغل شما به عنوان یک کارآفرین، می توانید به طور مؤثرتری خود را برای انواع موقعیت های مختلف درکسب و کار خود آماده کنید.
کارآفرین چیست؟
کارآفرین فردی است که از طریق ایده های خلاقانه خود کسب و کاری ایجاد می کند و رشد می دهد. کارآفرینان با رشد کسب و کار خود، علاوه بر درآمدزایی، نقش کلیدی ایفا می کنند. یک کارآفرین نیاز کسب و کار را در جامعه خود شناسایی می کند، یک ایده تجاری ایجاد می کند و نقش اصلی را برای شروع کسب و کار خود بر عهده می گیرد. اگر یک ایده کسب و کار شامل ایجاد محصولی نباشد که در بازار ناکافی بود، معمولاً شامل استفاده از نوآوری های تکنولوژیکی برای دسترسی آسان تر به محصول یا خدمات است.
۱۰ نقش یک کارآفرین
در اینجا ۱۰ نقش کارآفرینی وجود دارد که باید قبل از راه اندازی یک کسب و کار با آنها آشنا شوید:
۱.راه اندازی و رهبری فعالیت های کسب و کار
راه اندازی و رشد یک کسب و کار تا زمان بلوغ آن یک نقش سنتی برای کارآفرینان است. با پیشرفت جوامع، مردم به طور مرتب نیازهای جدیدی را ایجاد می کنند که یک کارآفرین می تواند با ایده های کسب و کار خود برآورده کند. این ایده کسب و کار می تواند خدمات یا محصولاتی را ارائه دهد که به نفع جامعه باشد. شناسایی شکاف و برنامهریزی برای رفع آن به کارآفرینان کمک میکند تا در هر فرصتی سرمایهگذاریهای کسب و کار جدید را آغاز کنند. آنها باید هر جنبه ای از کسب و کار را درک کنند، از جمله تصمیم گیری های حیاتی، ارائه الگوی خوبی برای کارمندان و حل تعارضات.
۲. تخصیص وظایف کارکنان
یک کارآفرین از زمان شروع یک کسب و کار، باید مسئولیت های کارکنان خود را به طور موثر تقسیم کند. استخدام کارکنان واجد شرایط و با صلاحیت نیاز به دقت زیادی دارد، به ویژه برای مشاغل کوچک. یک کارآفرین همچنین مسئول سازماندهی ساختار و محیط کسب و کار است که به هر کارمند کمک می کند پتانسیل خود را به حداکثر برساند. موفقیت یک سرمایه گذاری تجاری اغلب به مشارکت کارکنان آن بستگی دارد.
بنابراین، تعیین نقش و مسئولیت های تیم شما یک نقش کارآفرینی حیاتی است که باید برای حداکثر بهره وری کسب و کار انجام دهید. تخصیص وظایف همچنین تضادهای تیمی را به حداقل می رساند، تولید را به حداکثر می رساند و به تقویت روحیه کارکنان کمک می کند.
۳. پیش بینی تغییرات کسب و کار
اکثر کسب و کارها در حین توسعه با نوعی عدم اطمینان مواجه می شوند. نقش یک کارآفرین در این جنبه این است که هر گونه چالش را پیش بینی کند و در سریع ترین زمان ممکن به آنها رسیدگی کند. پیش بینی مهم است زیرا به کارآفرین کمک می کند تا تصمیماتی مانند کاهش یا افزایش موجودی یک محصول، تهیه نرم افزار به روز شده یا تصمیم گیری در مورد کسب اعتبار بگیرد.
۴. ایجاد شغل
هنگامی که یک کارآفرین یک کسب و کار را راه اندازی یا گسترش می دهد، تصمیم می گیرد که چه کارمندانی را باید استخدام کند. کارآفرینان عواملی مانند اینکه چه کسی بر فرآیندها نظارت دارد و چه کسی می تواند وظایف اداری را انجام دهد را در نظر می گیرد. حتی زمانی که یک کارآفرین مستقیماً کارمندانی را برای کار در یک مکان فیزیکی استخدام نمی کند، ممکن است هنوز نیاز داشته باشد افرادی را در نظر بگیرد که می توانند به عنوان ارائه دهنده خدمات، فروشنده نرم افزار یا برنامه نویس کار کنند.
۵. شناسایی فرصت های کسب و کار
کارآفرینان به طور مرتب به دنبال فرصت هایی هستند که می تواند باعث رشد یا افزایش فروش برای کسب و کارشان شود. آنها مشخص می کنند که کدام محصول را اضافه کنند و به کدام بازار گسترش دهند. یک کارآفرین باید به مشتریان بالقوه خود گوش دهد و فرصت هایی برای توسعه محصولات متناسب با نیازهای مشتریان خود بیابد.
با انجام یک تحلیل رقابتی کوچک، یک کارآفرین می تواند دریابد که سایر مشاغل در این منطقه چه می کنند و چگونه موفق می شوند. این فرآیند ممکن است شامل یک بررسی فیزیکی یا خواندن نشریات در مورد روندها در یک صنعت خاص باشد. صحبت کردن با مشتریان همچنین شناسایی ناامیدی ها و تجربیات آنها را آسان تر می کند، که یک کارآفرین می تواند برای بهبود کسب و کار خود از آنها استفاده کند.
۶. ایجاد و تقسیم ثروت
راه اندازی یک کسب و کار شامل شبکه ای از فعالیت ها است. خواه یک کارآفرین یک اپراتور کسب و کار کوچک یا یک شرکت تاسیس شده را اداره کند، بسیاری از آنها از پس انداز پول خرج می کنند و در هنگام شروع کار از خانواده، دوستان یا بانک ها سرمایه به دست می آورند. سرمایه گذاران اغلب مشتاق سرمایه گذاری در مشاغل کوچک اما بالقوه قابل دوام هستند، در حالی که وام دهندگان با کسب سود از سرمایه ای که به کارآفرینان تعلق می گیرد، مشاغل خود را توسعه می دهند. چرخه چنین بسیج صندوق می تواند به اقتصاد محلی در ایجاد ثروت کمک کند.
۷. بهبود سطح زندگی
از اقتصادها برای اندازه گیری استانداردهای زندگی استفاده می شود. این استانداردهای زندگی می توانند از طریق پیشرفت ها یا خدماتی که یک کارآفرین از طریق تجارت خود به ارمغان می آورد، بهبود یابد. نوآوریهایی که میتوانند هزینه ایجاد یک محصول را کاهش دهند، قیمت محصول را نیز کاهش میدهند و در عین حال به کسب و کار اجازه میدهند تا همان سود را حفظ کنند، که به مشتریان اجازه میدهد پول کمتری خرج کنند. وقتی مردم با خرید محصولی با قیمت ارزانتر در هزینه خود صرفهجویی میکنند، میتوانند از این پسانداز برای مقاصد دیگر استفاده کنند. این نشانه بهبود استاندارد زندگی است.
۸. پذیرش و کاهش ریسک کسب و کار
وقتی کارآفرینان کسب و کاری را راه اندازی می کنند، زمانی را صرف تحلیل و تحقیق می کنند تا از موفقیت ایده هایشان مطمئن شوند. نقش کارآفرین حذف ریسک شکست کسب و کار با اتخاذ تدابیری برای کاهش هرچه بیشتر ریسک است. چنین اقداماتی شامل آوردن کارکنان شایسته و متعهد به شرکت، به دست آوردن پوشش بیمه ای برای ریسک پذیرترین بخش های کسب و کار و ایجاد انگیزه بیشتر سرمایه گذاران برای رشد کسب و کار است.
۹. ایجاد مشارکت های استراتژیک
یک کارآفرین باید یک محیط کسب و کار را ایجاد کند که در آن مشارکت ها بتوانند رشد کنند، که به موفقیت کسب و کار آنها کمک می کند. ایجاد و بستن سرنخ های کسب و کار جدید یک مهارت کارآفرینی ضروری است. یک کارآفرین باید ظرفیت بازاریابی خود را به حداکثر برساند، وقت خود را صرف صحبت با شرکای بالقوه واجد شرایط کند و مرتباً با هر مشتری احتمالی تماس بگیرد. ایجاد مشارکت های استراتژیک می تواند به کارآفرینان کمک کند تا تصمیمات بهتری برای شرکت خود بگیرند و حتی سرمایه بیشتری به دست آورند.
۱۰. دیجیتالی کردن عملیات کسب و کار
از آنجایی که فناوری بسیار سریع تکامل می یابد، یک محصول یا خدمات تجاری می تواند به دلیل ورود فناوری جدید منسوخ شود. یک کارآفرین مسئول به روز رسانی مداوم فناوری است که در فرآیندها یا فعالیت های تجاری خود استفاده می کند. نقش های کارآفرین در مورد فناوری عبارتند از:
- تحقیق در مورد جدیدترین روشهای کاهش هزینه تولید
- دور انداختن تجهیزاتی که سودآوری را بهبود نمی بخشد
- سازماندهی آموزش برای کارکنان به منظور کمک به آنها برای آشنایی با آخرین برنامه های تکنولوژیکی در بازار برای بهبود کارایی
- استفاده از محبوب ترین و جدیدترین رسانه بازاریابی برای اطمینان از رسیدن به گروه هدف خود
انتهای مطلب/ منبع
توسط علیرضا روهنده | اسفند ۴, ۱۴۰۱ | مدیریت
کارآفرین فردی است که نیازی را در بازار شناسایی کرده و یک ایده تجاری نوآورانه برای رفع آن نیاز ارائه کرده است. کارآفرینان مایلند ریسکهای متعدد اجرای ایده خود را بپذیرند و همچنین نقش رهبر شرکت یا سازمان خود را بر عهده بگیرند. آنها مسئولیت کامل اجرا، موفقیت یا شکست کسب و کار را بر عهده می گیرند.
یک کارآفرین چه می کند؟
کارآفرینان کسب و کارها را با هدف نهایی سود مالی توسعه، طراحی، تولید، بازاریابی و در نهایت می فروشند. پشت هر کسب و کاری در کشور کارآفرینانی وجود دارند، صرف نظر از اندازه و دامنه (کوکا کولا، مایکروسافت، فیس بوک، آمازون، مک دونالد و غیره).
کارآفرینان همه چیز را از فروشگاههای کوچک کفش گرفته تا استارتآپهای فناوری، مالک و اداره میکنند. یک تعبیر امروزی ممکن است کارآفرین بودن را با داشتن یک ایده خلاقانه و خلاقانه برای استفاده آنلاین و با کسی که می تواند از قدرت اینترنت برای پر کردن جایگاه استفاده کند مرتبط باشد.
داشتن کسب و کار شخصی می تواند بسیار سودمند و رضایت بخش باشد. با این حال، کارآفرین بودن همچنین به معنای انجام ریسک و ابتکار زیاد است و ناگزیر با مقدار زیادی استرس و اضطراب همراه است. صاحبان مشاغل به احتمال زیاد اولین کسانی هستند که در دفتر کار می کنند و آخرین نفری هستند که آن را ترک می کنند، و اغلب ساعات بیشتری را در عصر وقت می گذارند و بسیاری از تعطیلات آخر هفته و تعطیلات خود را از دست می دهند تا مطمئن شوند که کارها تا حد امکان روان است.
کارآفرینی مستلزم داشتن ابتکار عمل و عزم قوی برای موفقیت است. همچنین نیاز به اعتماد به نفس، سرسختی و استقلال زیادی دارد. این ممکن است به معنای برقراری صدها تماس سرد و نوشتن ایمیل پس از ایمیل برای یافتن سرمایه گذار یا مشتری باشد. ممکن است به این معنا باشد که یاد بگیرید چگونه از طریق کمپین های بازاریابی آنلاین سر و صدای رسانه های اجتماعی ایجاد کنید. یا ممکن است به معنای مذاکره با تولیدکنندگان برای تعیین هزینه های تولید یک محصول باشد.
کارآفرینان انواع مختلفی دارند:
- یک کارآفرین کسب و کار ایده یا محصولی برای دنیای تجارت دارد. این معمولاً یک ایده جدید یا متفاوت است، چیزی که قبلاً دیده نشده است، یا چیزی است که پیچ و تاب یا بهبود جدیدی را برای یک بخش موجود فراهم می کند.
- یک کارآفرین اجتماعی ایدههای نوآورانهای برای تغییرات اجتماعی یا راهحلهای جدید برای مشکلات اجتماعی دارد و زمان خود را برای تحقق این ایدهها اختصاص میدهد. این ممکن است شامل مسائل مربوط به نابرابری یا فقر باشد. یک مثال می تواند ایجاد یک موسسه خیریه جدید برای رسیدگی به این مسائل باشد.
- یک کارآفرین سریالی ایده های زیادی دارد و دائماً شرکت ها یا شرکت های جدیدی را برای اجرای این ایده ها راه اندازی می کند. به طور کلی یک کارآفرین سریالی با سرمایه گذاری های قبلی موفقیت خوبی داشته و به او اجازه می دهد تا سرمایه گذاری های جدیدی را راه اندازی کند.
- یک کارآفرین سبک زندگی ایده یا سرمایه گذاری خود را بر اساس یک ورزش، سرگرمی یا سرگرمی که به آن علاقه دارد، راه اندازی می کند. برای این نوع سرمایه گذاری، معمولاً هزینه های راه اندازی زیادی مورد نیاز است. اغلب افرادی که در دنیای تجارت موفق بوده اند و مقداری از پول خود را برای سرمایه گذاری دارند، ممکن است این انتقال را انجام دهند.
در حالی که تصویر کلیشهای از یک کارآفرین این است که شخصی یک کسب و کار را از پایه میسازد، گزینههای دیگری نیز وجود دارد، مانند خرید یا اضافه کردن به یک کسب و کار موجود (مثلاً صاحب امتیاز یا تصاحب یک کسبوکار خانوادگی). .
همچنین باید توجه داشت که تبدیل شدن به یک کارآفرین و داشتن یک کسب و کار موفق زمان زیادی می برد. اکثر کسب و کارها به کندی، در طی سال ها و حتی دهه ها ساخته می شوند. این چیز بدی نیست، زیرا ساختن و رشد به آرامی فرصت هایی را برای یادگیری و ایجاد تغییرات ایجاد می کند. مدیریت موقعیت های جدید آموزش های کارآفرینی در محل کار ارزشمندی را ارائه می دهد که هیچ برنامه مدرکی هرگز نمی تواند ارائه دهد.
به طور خلاصه، بهترین کارآفرینان با یک ایده اصلی شروع می کنند. یک طرح و توانایی اجرای آن؛ اشتیاق و عزم بی امان؛ و شاید مهمتر از همه، مقدار زیادی صبر.
آیا برای کارآفرینی مناسب هستید؟
کارآفرینان شخصیت های متمایز دارند . آنها تمایل دارند افرادی مبتکر باشند، به این معنی که آنها ماجراجو، جاه طلب، قاطع، برونگرا، پرانرژی، مشتاق، با اعتماد به نفس و خوش بین هستند. آنها مسلط، قانع کننده و انگیزشی هستند. برخی از آنها نیز تحقیقی هستند، به این معنی که آنها روشنفکر، درون نگر و کنجکاو هستند.
محل کار یک کارآفرین چگونه است؟
به طور معمول، محل کار یک کارآفرین مبتنی بر دفتر است، اما می تواند متفاوت باشد. اندازه محل کار به اندازه سرمایه گذاری بستگی دارد و ممکن است از خانه یا در یک دفتر کوچک شروع شود و به یک شرکت بزرگ تبدیل شود. برای برخی از سرمایه گذاری ها، محل کار به ایده یا صنعت خاصی بستگی دارد. به عنوان مثال، یک سرمایه گذاری ورزشی ممکن است به یک مرکز ورزشی نیاز داشته باشد و این نیز به عنوان محل کار عمل می کند.
انتهای مطلب/ منبع
توسط علیرضا روهنده | اسفند ۲, ۱۴۰۱ | مدیریت
نقش کارآفرین در جامعه چیست؟ نقش کارآفرینی را چگونه تعریف کنیم ؟
واژه کارآفرینی به یک اصطلاح چتر برای طیف وسیعی از حرفهها تبدیل شده است که به طور سنتی جدا از یکدیگر انجام میشدهاند. در ابتدایی ترین تعریف خود، به فرآیندی اشاره دارد که شامل ریسک پذیری و ایجاد یک شرکت استارتاپ یا سرمایه گذاری تجاری جدید است. نقش کارآفرینی در جامعه ما بسیار مهم است. کارآفرینان نه تنها شغل ایجاد می کنند، بلکه ستون فقرات توسعه اقتصادی، ارتقای اجتماعی هستند و راه را برای نوآوری هموار می کنند.
نقش کارآفرین در جامعه این است که با ارائه راه حلی برای مشکلات جامعه، از شانس خود استفاده کند و نوآور باشد. وقتی صحبت از آناتومی یک کارآفرین می شود، آنها را می توان به دو نوع مختلف تقسیم کرد – بنیانگذار رویایی و مدیر عملی. بنیانگذار رویایی مسئول چشم انداز یا ایده ای است که استارتاپ آنها در آینده چگونه خواهد بود. آنها همچنین مسئول پیشبرد کسب و کار و اطمینان از اجرای روان آن هستند. از سوی دیگر، مدیر عملی، مسئول نظارت بر عملیات روزانه است تا اطمینان حاصل کند که شرکت آنها پول خود را از دست نمی دهد و به طور موثر کار می کند.
کارآفرینان نقش ها و مسئولیت های زیادی دارند ، اما در نهایت، آنها یک هدف اصلی دارند و آن سودآوری است تا بتوانند ایده یا استارتاپ خود را تا ابد ادامه دهند. کارآفرینان کسانی هستند که قادر به ایجاد و مدیریت کسب و کار خود در همه جنبه ها هستند. آنها باید همه چیز را از تولید ایده، فروش، بازاریابی و مدیریت مالی انجام دهند. با این حال، آنها همچنین نشان دهنده برند شرکت های خود هستند، در حالی که تصمیم می گیرند در مورد محصولات و خدمات ارائه شده به بازار.
در حال حاضر، بسیاری از کسب و کارهای کوچک بیشتر بهجای شرکتهای مستقر، استارتآپ هستند. این نتیجه افزایش فعالیتهای کارآفرینی در سراسر جهان است و افراد بیشتری علاقه مند به ایفای نقش کارآفرینی و راهاندازی کسب و کارهای جدید هستند. کسب سود از طریق فرصت های سرمایه گذاری به جای فرصت های شغلی.
کارآفرینان نقش ها و مسئولیت های متنوعی دارند که باید از آنها مراقبت کنند. هر چه یک کارآفرین زمان و انرژی بیشتری را صرف یک پروژه کند، شانس موفقیت آن بیشتر است. در اینجا نقش کارآفرینی در توسعه اقتصادی ، نقش سرمایه گذاری خطرپذیر در ارتقای کارآفرینی را مورد بحث قرار خواهیم داد و نقش کارآفرین را نسبت به کسب و کار خود تعریف خواهیم کرد.
۱. کسب و کار را ایجاد و مدیریت می کند
نقش یک کارآفرین چیست؟ بیایید نقش کارآفرین را تعریف کنیم. اگر نقش کارآفرین را توصیف کنیم، در راس آن مدیریت موثر کسب و کار اوست. نقش اصلی کارآفرینی ایجاد و مدیریت یک کسب و کار است. آنها مسئول مکان یابی و ارزیابی فرصت های بازار، طراحی یک طرح تجاری، تامین منابع مالی، تاسیس کسب و کار یا شرکت و نظارت بر عملیات آن هستند.
کارآفرین محصولات یا خدمات کسب و کار را می فروشد تا از زحمات خود پول دربیاورد. آنها همچنین در فرآیند تولید و همچنین بازاریابی محصولات خود مشارکت دارند. کارآفرین باید برای تبدیل شدن به یک رهبر در صنعت یا حوزه خود قدم بردارد. آنها از شکست نمی ترسند، اما به پشتکار اعتقاد دارند، زیرا می دانند که موفقیت اغلب پس از شکست های زیادی به دست می آید.
مسئولیتهای یک کارآفرین در یک شرکت نوپا یا کسب و کار کوچک شامل یافتن تناسب محصول با بازار، برنامهریزی برای آینده، ایجاد روابط با مشتریان، مدیریت امور مالی و اطمینان از اینکه همه چیز به خوبی پیش میرود. بنابراین نقش یک کارآفرین در کسب و کار، به ویژه در مراحل اولیه، از اهمیت بالایی برخوردار است.
کارآفرینی مسیر شغلی جالبی است که باید طی کرد، زیرا اغلب فقط ایجاد یک محصول یا خدماتی نیست که مردم به آن نیاز دارند – بلکه توانایی شناسایی فرصتها در بازار قبل از هر کس دیگری است.
برای اینکه یک کارآفرین باشید، باید اعتماد به نفس، اخلاق کاری قوی، جاه طلبی برای موفقیت و همچنین هوش تجاری برای تحقق آن داشته باشید. کارآفرینی به ترکیبی از مهارت ها نیاز دارد که شامل خلاقیت، انعطاف پذیری و توانایی حل مسئله است. با این حال، کارآفرینان باید در مدیریت امور مالی و توسعه محصولات یا خدمات جدید نیز خوب باشند.
یک کارآفرین موفق کسی است که بتواند بین کار خود و زندگی شخصی خود تعادل برقرار کند. آنها می توانند تعادل کار و زندگی سالم را حفظ کنند و در عین حال بر روی چیزهایی که می خواهند به دست آورند تمرکز کنند. یک کارآفرین میتواند از هر یک از چهار مدل اصلی برای راهاندازی یک شرکت جدید پیروی کند: تولید، خردهفروشی، فرانشیز، یا صدور مجوز. اینگونه است که یک کارآفرین می تواند برای خود کسب و کاری ایجاد کند.
۲. استخدام و استخدام کارمندان
سالهاست که کارآفرینی یک موضوع داغ در بازار بوده است و با تغییر جهان با گذشت زمان، نقش یک کارآفرین نیز تغییر میکند. آنها دیگر فقط به دنبال پول درآوردن نیستند، آنها همچنین به دنبال ایجاد تغییر در جامعه هستند.
همانطور که شرکت ها رشد می کنند، باید بتوانند افراد بیشتری را مدیریت کنند و کارمندان بیشتری جذب کنند. آنها باید کسب و کار خود را متحول کنند و کارآمدتر شوند، جایی که نقش “HR” یک کارآفرین مطرح می شود. این بدان معنی است که او باید بتواند بفهمد چه چیزی یک کسب و کار را هدایت می کند و چگونه بر تعداد کارمندان آنها تأثیر می گذارد. تامین نیروی انسانی موثر برای کسب و کار
نقش یک کارآفرین همچنین اطمینان از عدم ارتباط نادرست بین مدیران یک شرکت و تیم منابع انسانی آن است. باید فرآیندهای ارتباطی روشنی وجود داشته باشد تا همه بدانند چه اتفاقی در حال وقوع است. به عنوان یک کارآفرین، باید بدانید که چگونه بهترین افراد را برای شرکت خود جذب و استخدام کنید. اینجاست که نقش مدیر منابع انسانی به عنوان یک کارآفرین مشخص می شود.
شما باید مهارت های ارتباطی و استعداد عالی در استخدام داشته باشید و همچنین باید بتوانید حجم زیادی از داده ها را مدیریت کنید و نتایج کارمندان را ردیابی کنید. به عنوان یک کارآفرین، باید در مورد نحوه انجام مصاحبه های موثر و ارزیابی مهارت های کارکنان آموزش دیده باشید. همچنین باید بر علاقه به فرهنگ شرکت و همچنین محیط آن تاکید کنید. مدیریت منابع انسانی یک نقش کلیدی برای هر کارآفرین در مراحل ابتدایی یک شرکت است . شما باید انواع مختلف نقش های کارآفرین را درک کنید و مطمئن شوید که کارکنان درگیر، با انگیزه و احساس قدردانی هستند.
یک کارآفرین باید بتواند هم روابط مدیریت و هم با کارکنان را اداره کند. او می تواند یک فرهنگ مبتنی بر عملکرد را تنظیم کند و مطمئن شود که کارکنان انگیزه های مناسبی دارند تا برای کار سخت خود پاداش بگیرند. برای مدیریت منابع انسانی به عنوان یک کارآفرین، فرد باید توانایی ایجاد اعتماد، ایجاد روابط و تشکیل یک تیم کارآمد را داشته باشد.
۳. استراتژی شرکت را برنامه ریزی کنید
نقش یک کارآفرین در یک شرکت چیست؟ پاسخ به این سوال بسته به نوع کسب و کار و استراتژی آن می تواند بسیار متفاوت باشد. “استراتژی کسب و کار” به فرآیند برنامه ریزی، سازماندهی و اجرای فعالیت های تجاری یک سازمان به منظور دستیابی به اهداف آن در محیط صنعت یا بازار آن اشاره دارد.
نقش یک کارآفرین در ایجاد یک استراتژی تجاری موفق اغلب دست کم گرفته می شود، زیرا مردم فقط چیزی را می خواهند که فوراً برای آنها پول درآورد، اما چیزهای بسیار بیشتری از دانستن چگونگی کسب درآمد در کوتاه مدت در آن وجود دارد.
کارآفرینی یک اصطلاح گسترده است که تعاریف مختلفی را در بر می گیرد. با این حال، یک تعریف اصلی از کارآفرینی چیزی است که زمانی اتفاق میافتد که افراد برای تولید محصولات یا خدمات جدید ریسک میکنند، نه اینکه به چیزی که در حال حاضر وجود دارد بدون اینکه خطری را به خطر بیندازند، تکیه کنند. استراتژی شرکت به منظور حفظ مرتبط بودن در بازار اهمیت فزاینده ای پیدا می کند. مهم است که آنها هنر خود را به روز نگه دارند و در عین حال بر روی نقاط قوت خود نیز بازی کنند.
کارآفرینان سازندگان تغییر هستند و چشم انداز آنها استراتژی شرکت را هدایت می کند. اما کارآفرینان همچنین باید موانعی مانند سیاستهای شرکتی که برای رسیدن به هدفشان مناسب نیستند یا یافتن بودجه برای یک پروژه جدید کار کنند.
یک استراتژی خوب تضمین می کند که یک کارآفرین می تواند بودجه پیدا کند، موفقیت اولیه را تجربه کند، برای مشتریان و کارمندان ارزش ایجاد کند، یک مدل کسب و کار پایدار ایجاد کند و در طول زمان رشد کند. استراتژی کسب و کار موفق همه چیز در مورد انتخاب بازار مناسب و یافتن مشتریان مناسب است و نقش یک کارآفرین این است که به هر دو فکر کند.
کارآفرینان نقش اساسی در استراتژی کسب و کار موفق دارند. راه های زیادی برای اندیشیدن به موفقیت وجود دارد که از نظر چارچوب زمانی و نتایج متفاوت است. اما کسبوکارهای موفق آنهایی هستند که چشمانداز روشنی دارند و به آن وفادار میمانند در حالی که مشتریان خود را در طول زمان افزایش میدهند.
۴. اهداف شرکت را توسعه دهید
کارآفرینی یک شغل نیست، یک روش زندگی است. و برای بسیاری از مردم، این به معنای آن است که تجملات خود را در معرض خطر قرار دهند تا برای یک زندگی موفق سخت تلاش کنند. مسئولیت اصلی کارآفرین در قبال کسب و کار خود تعیین اهداف بلند مدت و کوتاه مدت است. اما گفتن هدف گذاری آسان تر از انجام آن است. ایجاد یک برنامه اقدام می تواند دشوار باشد و پیدا کردن برنامه مناسب می تواند حتی سخت تر باشد. چه چیزی شما را از همه کسانی که گیر کرده اند جدا می کند؟
برخی از افراد با ذهنیت کارآفرینی به دنیا می آیند در حالی که برخی دیگر به کمک نیاز دارند تا بفهمند چه می خواهند و چگونه به آن دست یابند. کوچ های کارآفرینی در بازار موجود هستند تا با ایجاد برنامه های عملیاتی و توسعه مهارت های هوش هیجانی به افراد کمک کنند تا اهداف خود را تعیین کرده و به آنها دست یابند .
نقش کارآفرین شامل آوردن چیزی جدید و تازه به جهان است که یک مشکل را حل می کند یا بر یک چالش غلبه می کند. هدف کارآفرین ایجاد شرکتی است که بتواند به رشد خود ادامه دهد و در نهایت خود را به عنوان یک رهبر صنعت معرفی کند. به عنوان یک کارآفرین، هدف شما ایجاد شرکتی است که دارای یک مدل تجاری پایدار و مقیاس پذیر باشد. یک کارآفرین موفق باید بر پتانسیل بازار، تنوع محصول یا خدمات و پتانسیل رشد خود تمرکز کند.
یکی از راه هایی که می توانید مطمئن شوید که شرکت شما با اهداف مقیاس پذیر ساخته شده است، صحبت با یک مربی است. او به شما کمک می کند تا دریابید که گام های بعدی شما برای ایجاد یک مدل کسب و کار پایدارتر چه باید باشد. همچنین میتوانید از نرمافزار برای نظارت بر اهداف خود و جایگاهی که در مقابل اهداف خود دارید استفاده کنید.
وقتی یک کارآفرین هدفی روشن و بلندپروازانه داشته باشد، میتواند به او کمک کند تا روی کاری که به بهترین شکل انجام میدهد تمرکز کند – خلاق بودن و ارائه ایدههای جدید. هنگامی که هدف نهایی مشخص نیست، شرکت می تواند تمرکز نداشته باشد که می تواند منجر به از دست دادن سود و کارمندان کلیدی شود.
۵. ریسک های حساب شده برای رسیدن به هدف
ایده ریسکهای حساب شده برای کارآفرینان جدید نیست، اما همچنان نقش مهمی در زندگی کارآفرینان دارد زیرا به رشد سریعتر از سایر افراد کمک میکند. کارآفرینان اهمیت ریسک های حساب شده را درک می کنند زیرا می دانند که شکست به این معنا نیست که هیچ امیدی برای کسب و کار آنها وجود ندارد.
همچنین برای شما مهم است که قبل از هر نوع ریسکی از هزینه های فرصت به عنوان بخشی از محاسبه ریسک و پاداش آگاه باشید. هزینه های فرصت اغلب در زمینه کسب و کار و سرمایه گذاری مورد بحث قرار می گیرد. با این حال، کارآفرینان در هنگام تصمیم گیری در مورد نحوه تخصیص زمان و منابع خود باید هزینه های فرصت را نیز در نظر بگیرند.
هزینههای فرصت با توجه به اینکه از انجام یک اقدام خاص چه چیزی به دست میآورید محاسبه میشود و اگر آن اقدام انجام نمیشد چقدر ضرر میکردید. وقتی کارآفرینان به کسب و کار خود به عنوان یک دارایی فکر می کنند، باید هزینه های فرصت هر تصمیمی را که می گیرند همراه با ریسک هر تصمیم در نظر بگیرند.
ریسکهای محاسبهشده شامل یک ایده روشن از اتفاقی است که اگر رویداد رخ ندهد. به عنوان مثال، اگر شما یک کسب و کار را اداره می کردید، می توانید بر اساس میزان عملکرد بازار در آن زمان، احتمال موفقیت یا عدم موفقیت کسب و کار خود را محاسبه کنید. اگر شانس موفقیت زیادی وجود دارد، پس میخواهید حرکت کنید و پول خود را وارد کنید. با این حال، اگرچه محاسبه ریسکها برای برنامهریزی استراتژیک و تصمیمگیری عالی است، ممکن است همیشه به نفع شما نباشد. به یاد داشته باشید، “بدون ریسک هیچ پاداشی وجود ندارد” و ریسک های حساب شده برای رشد، نقش مهمی برای کارآفرین است.
۶. یادگیری در مورد تجارت، صنعت و رقابت
برای موفقیت در کسب و کار، یکی از نقش های اصلی یک کارآفرین این است که در مورد صنعت خود بیاموزد تا بتواند به طور کلی در مورد کسب و کار دانش کسب کند. آنها باید از اتفاقاتی که در بازار می افتد آگاه باشند و قبل از اینکه همه چیز را با نام تجاری، بازاریابی و فروش انجام دهند، مشخص کنند که چه چیزی شرکت شما را متمایز می کند.
یک کارآفرین همچنین باید در مورد نحوه عملکرد صنعت خود به طور کلی بداند. آنها باید بدانند روندها و فرصت ها چیست تا بتوانند از رقبا جلوتر بمانند. علاوه بر این، برای یک کارآفرین مهم است که در مورد بازار و فرهنگ جایی که در آن فعالیت می کند، بیاموزد. این را می توان با شرکت در رویدادها، پیوستن به انجمن ها و گوش دادن به پادکست ها انجام داد. به عنوان یک کارآفرین، باید در مورد رقابتی که در آن حضور دارید نیز یاد بگیرید. به عنوان مثال، اگر رستورانی را در یک منطقه رقابتی مانند نیویورک یا لندن اداره می کنید، باید بدانید چه کسی صاحب رستوران در همان فضا است. USP آنها چیست
۷. بازاریابی و فروش را بیاموزید
نقش یک کارآفرین اغلب به اشتباه درک می شود. نقش اصلی یک کارآفرین تنها در مورد ایده کسب و کار آنها نیست، بلکه بازاریابی است که باید انجام شود تا آنها موفق شوند.
کارآفرین کسی است که خالق یک کسب و کار جدید است، عملیات و امور مالی آن را مدیریت میکند و تمام ریسکهای مرتبط با آن را به عهده میگیرد. کارآفرین کسب و کار را با یک ایده شروع می کند، ماموریتی برای ارائه خدمات یا محصولات ارزشمند به مشتریان، و اغلب اشتیاق زیادی برای محصول یا خدمات خود دارد. از آنجایی که کارآفرینان معمولاً در زمینه تخصص خود متخصص نیستند یا به یک صنعت خاص متعهد نیستند، باید در مورد فروش و بازاریابی بیاموزند تا سهم بازار را به دست آورند و در طول زمان رقابتی باقی بمانند.
با درک نحوه تفکر مصرفکنندگان، کارآفرینان میتوانند پیامهای قانعکنندهای ایجاد کنند که از طریق پلتفرمهای رسانههای اجتماعی و کمپینهای بازاریابی دهان به دهان مانند آتش پخش میشوند. شما به عنوان یک کارآفرین باید در فروش مهارت داشته باشید تا در کسب و کار درآمد کسب کنید. کارآفرینان به دانش تاکتیکهای فروش و بازاریابی نیاز دارند که بتواند به رشد سریعتر کسبوکارشان کمک کند. شما همچنین باید بتوانید نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کنید تا بتوانید پیشرفت کنید و بهترین تلاش خود را انجام دهید.
در حالی که یک کارآفرین ممکن است سابقه ای در فروش یا بازاریابی نداشته باشد، باید این مهارت ها را بیاموزد تا در بازار رقابتی بماند. بازاریابی، شامل تبلیغات، برندسازی و بهینه سازی محتوا است. مرحله بعدی فروش است. وقتی نوبت به فروش می رسد، باید تیمی از افراد بسازید که فرآیند را از جستجو یا تماس سرد تا بسته شدن معاملات هدایت کنند.
۸. بودجه و مالی
برخی از مهم ترین نقش های یک کارآفرین شامل خرید تجهیزات، بازاریابی، توسعه یک طرح کسب و کار و ایجاد بودجه مالی است. بودجه مالی یک کارآفرین جایی است که او تصمیم میگیرد چه مقدار پول باید برای هزینههای مختلف مانند اجاره، حقوق و سایر هزینههای مرتبط با کسبوکار خود خرج کند.
گسترش کسب و کار شما می تواند یک کار دلهره آور باشد، به خصوص اگر تازه شروع کرده اید. برای رشد موفقیت آمیز کسب و کار خود و رسیدن به سطح بعدی، باید بفهمید که از نظر پول و منابع به چه چیزی نیاز دارید. به عنوان یک صاحب کسب و کار، باید پول خود را بودجه بندی کنید و بدانید که برای چه چیزی خرج می کنید. همچنین باید مطمئن شوید که میدانید پول به کجا میرود، بدون اینکه از اشخاص ثالثی کمک بگیرید که ممکن است اطلاعات نادرستی در مورد جریان نقدی شرکت و سرمایه در گردش مورد نیاز شرکت ارائه دهند.
انتهای مطلب/ منبع
توسط علیرضا روهنده | آبان ۲۸, ۱۴۰۱ | مدیریت, مشاوره
مشاوران مدیریت به سازمان ها در حل مسائل، ایجاد ارزش، به حداکثر رساندن رشد و بهبود عملکرد کسب و کار کمک می کنند. آنها از مهارت های تجاری خود برای ارائه مشاوره و تخصص عینی استفاده می کنند و به سازمان کمک می کنند تا هر گونه مهارت تخصصی را که ممکن است فاقد آن باشد توسعه دهد .شما در درجه اول به استراتژی، ساختار، مدیریت و عملیات یک شرکت می پردازید. نقش شما شناسایی گزینه ها برای سازمان و پیشنهاد توصیه هایی برای تغییر و همچنین مشاوره در مورد منابع اضافی برای اجرای راه حل ها است . انواع کار می تواند شامل موارد زیر باشد:
• استراتژی کسب و کار
• کسب و کار الکترونیکی
• کنترل های مالی و مدیریتی
• منابع انسانی
• فناوری اطلاعات
• بازار یابی
• مدیریت زنجیره تامین
شرکتهای مشاوره از شرکتهایی که راهحلهای نهایی را ارائه میدهند تا شرکتهای کوچکتر یا تخصصیتر که تخصص و مهارتهای تخصصی در زمینههای صنعتی خاص ارائه میدهند، متفاوت است.
مسئولیت ها
• به عنوان یک مشاور مدیریت، شما باید:
• انجام تحقیق و جمع آوری داده ها برای درک سازمان
• انجام تجزیه و تحلیل
• با کارمندان مشتری، تیم مدیریت و سایر ذینفعان مصاحبه کنید
• گروه های متمرکز را اجرا کنید و کارگاه های آموزشی را تسهیل کنید
• تهیه پیشنهادات و ارائه های تجاری
• شناسایی مسائل و تشکیل فرضیه ها و راه حل ها
• ارائه یافته ها و توصیه ها به مشتریان
• توصیه ها یا راه حل ها را اجرا کنید و اطمینان حاصل کنید که مشتری کمک های لازم را برای انجام همه آن ها دریافت می کند
• مدیریت پروژه ها و برنامه ها
• افراد درون تیم از جمله تحلیلگران را رهبری و مدیریت کنید
• با مشتری ارتباط برقرار کنید تا آنها را از پیشرفت در جریان قرار دهید و تصمیمات مربوطه را اتخاذ کنید.
حقوق
مشاوران کوچکتر ممکن است، سطوح پایین تری از دستمزد را ارائه دهند و حقوق ها بسته به محل، نوع و اندازه مشاوره بسیار متفاوت است. پس از تجربه قابل توجه، مشاوران مدیریت می توانند به صورت مشاوره ای کار کنند و نرخ روز یا هزینه پروژه قابل توجهی را دریافت کنند. سایر مزایای ممکن است شامل کمک هزینه خودرو، بیمه درمانی خصوصی، طرح های بازنشستگی، بیمه عمر، سالن های ورزشی در محل، کوپن های مراقبت از کودکان و وام بلیط فصل بدون بهره باشد.
ساعات کاری
کار مشاوره می تواند سخت باشد و شامل ساعات طولانی فراتر از ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر است، با کار اضافی باید برای پروژه های بزرگ و برای رعایت ضرب الاجل ها انجام شود. با این حال، ساعات کاری شما به شرکت و نوع پروژه بستگی دارد. شرکت ها با ارائه مزایای مناسب برای خانواده، به عنوان مثال، کار منعطف، کار پاره وقت، کار در خانه و افزایش مرخصی زایمان و پدری، توجه فزاینده ای به تعادل کار و زندگی می کنند. برخی از آنها وقفه های شغلی یا استخدام در نقش های دیگر یا خارج از شرکت را تشویق می کنند. کار آزاد نیز با تجربه قابل توجه و تماس های خوب امکان پذیر است.
انتظار چه چیزی
• مشاوره مستلزم سطح بالایی از مسئولیت و فشار است. ممکن است کمی استرس وجود داشته باشد، زیرا اهداف سخت و ضربالاجلهای سختی برای رسیدن به آنها وجود خواهد داشت.
• مشاوران می توانند زمان قابل توجهی را صرف سفر بین سایت های مشتری در بریتانیا کنند. از آنجایی که آنها باید در دفاتر مشتریان مستقر شوند، اگر سایت محلی نباشد، ممکن است زمان زیادی دور از خانه لازم باشد.
• کار را می توان در سطح بین المللی انجام داد و بسیاری از سازمان های مشتری دارای دفاتری در خارج از کشور هستند. این می تواند فرصت هایی برای سفر و کار در خارج از کشور فراهم کند.
• شرکت های مشاوره تعهد قوی به تنوع دارند. ابتکاراتی مانند جذب هدفمند فارغ التحصیلان، مشاوره داخلی و شبکه های تنوع برای حمایت از افرادی از گروه های کم نمایندگی ایجاد شده است.
• خوداشتغالی یک گزینه پس از گذراندن مدت طولانی در یک موقعیت معمولی، شرکتی و حقوق بگیر و کسب دانش قابل توجهی از بازار و یا صنعت است.
صلاحیت ها
مشاوره مدیریت برای فارغ التحصیلان هر رشته ای آزاد است، اما مدرکی که ماهیت عددی یا تحلیلی دارد می تواند برای برخی از شرکت ها مزیت باشد. به طور خاص، موضوعات زیر مفید هستند:
• کسب و کار
• اقتصاد
• مهندسی
• دارایی، مالیه، سرمایه گذاری
• ریاضیات
• علوم پایه.
همچنین اگر مدرکی مرتبط با صنعتی که می خواهید در آن کار کنید، مانند بانکداری، مراقبت های بهداشتی یا مهندسی داشته باشید، ممکن است کمک کننده باشد. ۲:۱ در سطح مدرک یا معادل آن مورد نیاز است، به ویژه برای هر طرح آموزشی فارغ التحصیلی. برخی از تجربیات تجاری نیز ممکن است به درخواست شما کمک کند.
برای حرفه مشاوره نیازی به مدرک تحصیلات تکمیلی ندارید، با این حال می تواند برای کار مفید باشد. به طور خاص، کارشناسی ارشد در مدیریت بازرگانی (MBA) توسط برخی از کارفرمایان ارزشمند است، اما به هیچ وجه ضروری نیست. داشتن مدرک کارشناسی ارشد یا دکترا ممکن است به شما اجازه دهد تا در سطح بالاتری وارد این حرفه شوید. دوره های MBA را جستجو کنید.
بسیاری از مشاوران با پیشینه تجربه تجاری و در برخی موارد صلاحیت حرفه ای مرتبط با یک صنعت خاص وارد این حرفه می شوند. با این حال، برخی از شرکت ها، به ویژه شرکت های بزرگتر، فارغ التحصیلان جدید را برای ورود به طرح های آموزشی خود می گیرند. رقابت بسیار شدید با استانداردها و الزامات ورود بالا است.
برخی از شرکت های مشاوره چندین دوره مصاحبه و مراکز ارزیابی دارند که داوطلبان باید از آنها عبور کنند. اگر میخواهید بلافاصله بعد از دانشگاه وارد کار مشاوره شوید، باید از ابتدای سال آخر خود برای موقعیتهای شغلی درخواست دهید و سعی کنید تجربه مرتبطی را ایجاد کنید. با عضویت در موسسه مشاوره (CMI) تعهد خود را به این حرفه به کارفرمایان نشان دهید . به روز نگه داشتن اخبار صنعت از طریق سازمان هایی مانند انجمن مشاوران مدیریت (MCA) نیز به تقویت برنامه های شما کمک می کند.
مهارت ها
شما باید نشان دهید:
• توانایی کار به عنوان بخشی از یک تیم
• مهارت های بین فردی و ارتباطی، چه شفاهی و چه کتبی
• خلاقیت و نوآوری
• توانایی حل مسئله و برنامه ریزی استراتژیک
• مهارت های تحلیلی
• انعطاف پذیری
• توانایی مقابله با فشار و چالش ها
• آگاهی تجاری و درک محیط های تجاری.
تجربه کاری
کارفرمایان اغلب به تجربه و مهارت ها به اندازه صلاحیت ها اهمیت می دهند، بنابراین کسب تجربه کاری مرتبط قبل از ورود به این حرفه مفید است. علاوه بر کار پاره وقت یا داوطلبانه، این می تواند شامل فعالیت های فوق برنامه مانند عضویت در باشگاه، ورزش تیمی، یا کار اجتماعی باشد که شامل مهارت های تیم سازی، دانش تجاری یا مالی و مهارت های سازمانی است.
کارفرمایان
شرکت های مشاوره مدیریت کارفرمایان اصلی هستند. اینها را می توان به حوزه های زیر تقسیم کرد:
• ژنرالیست ها شرکت های بزرگتری مانند Deloitte، EY، KPMG، PwC و Accenture هستند. آنها طیف وسیعی از خدمات از مشاوره استراتژی و منابع انسانی، فناوری اطلاعات و برون سپاری را به صورت جهانی ارائه می دهند.
• مشاوران استراتژی مشاوره استراتژیک را به شرکت ها بر اساس پروژه به پروژه ارائه می دهند، مانند ورود به بازار جدید، برنامه ریزی بلندمدت و منطقی سازی کالاها و خدمات.
• مشاوران منابع انسانی مشاوره تخصصی HR ارائه می دهند، به عنوان مثال در بازسازی سازمانی، استعدادها و استراتژی های پاداش.
• شرکت های مشاوره فناوری اطلاعات مشاوره تخصصی فناوری اطلاعات مانند تعریف نیازهای اطلاعاتی، تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم ها و همچنین مشاوره برنامه های کاربردی را ارائه می دهند.
• مشاوران مالی مشاوره تخصصی از جمله نصب سیستم های کنترل بودجه، برنامه ریزی سود و بودجه بندی سرمایه و درآمد ارائه می دهند.
• مشاوران برون سپاری ، برون سپاری پروژه هایی مانند فناوری اطلاعات، امور مالی و منابع انسانی را مدیریت می کنند.
• شرکتهای تخصصی اغلب توسط مشاورانی راهاندازی میشوند که شرکتهای بزرگتر را ترک میکنند تا مشاوران خود را در یک بخش خاص یا خدمات تخصصی راهاندازی کنند.
مشاوران در طیف وسیعی از صنایع و بخش ها فعالیت می کنند، از جمله:
• موسسات خیریه و آموزشی
• خدمات مالی
• مراقبت های بهداشتی
• مهمان نوازی و اوقات فراغت
• تولید
• رسانه و مخابرات
• بخش دولتی و دولت
• خرده فروشی
• خدمات رفاهی.
توسعه حرفه ای
نوع آموزش ارائه شده می تواند به نوع شرکت مشاوره و اندازه آن بستگی داشته باشد. شرکتهای بزرگ معمولاً دارای یک برنامه آموزشی ساختاریافته با فرآیند مقدماتی دقیق هستند که نمای کلی سازمان، ساختار و نقشهای خاص را پوشش میدهد. شما معمولاً تحت راهنمایی یک مشاور با تجربه خواهید بود. در شرکتهای کوچکتر، بسیاری از آموزشها ممکن است در حین کار انجام شود، و از شما انتظار میرود که در حین پیشروی کارها را انتخاب کنید.
مدارک تحصیلات تکمیلی مرتبط با مشاوران مدیریت نیز موجود است و به طور بالقوه می تواند در حین کار با حمایت کارفرمای شما اخذ شود. MBA نزد مشاوران مدیریت محبوب است، اما سایر برنامه های کارشناسی ارشد در موضوعات تجاری مرتبط در دسترس هستند.
چشم انداز شغلی
به عنوان یک فارغ التحصیل جدید، معمولاً حرفه مشاوره مدیریت خود را در نقش تحلیلگر آغاز می کنید، که عمدتاً تحقیقات، جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل را انجام می دهد. هنگامی که کمی تجربه به دست آوردید، به سمت نقش مشاوره کامل خواهید رفت.
از اینجا معمولاً به سطح مشاور ارشد یا مدیر پیشرفت خواهید کرد و این معمولاً در عرض حدود سه سال به دست می آید. در این سطح شما تیم ها را رهبری می کنید و راه حل ها و پروژه ها را طراحی و توسعه می دهید. همچنین میتوان نقشهای مدیریت پروژه را به عهده گرفت، شاید در یک صنعت خاص تخصص داشته باشد تا در آن زمینه متخصص شود.
هنگامی که به سطح مشاور یا مدیر ارشد رسیدید، می توانید شریک یا مدیر شرکتی شوید که در آن مسئولیت ایجاد تجارت جدید، توسعه روابط با مشتری و نظارت بر رشد استراتژیک شرکت را بر عهده خواهید داشت.
انتهای مطلب/
توسط علیرضا روهنده | آبان ۲۴, ۱۴۰۱ | مدیریت
برخورد با کارمندان مشکل دار مستلزم این است که شما یک مسیر عملی را انتخاب کنید که آیا کارمند را تنبیه می کنید یا از طریق بازخورد سازنده به او مربی می دهید. بسته به شدت مشکل، ترکیبی از این دو ممکن است موثرترین رویکرد باشد. کارفرمایان باید با کارمندانی که عملکرد ضعیفی دارند یا قوانین کاری را زیر پا می گذارند یا مرتکب نوعی تخلف دیگر می شوند، با انجام اقداماتی که معمولاً ماهیت انضباطی دارد، برخورد کنند. قبل از اینکه عملاً اقدام انضباطی انجام دهید، باید لیست سؤالات زیر را بررسی کنید:
• آیا کارمند از قبل از قانون و عواقب انضباطی احتمالی یا احتمالی نقض قانون مطلع بوده است؟
• آیا این قانون به طور منطقی با عملکرد منظم، کارآمد و ایمن کسب و کار مرتبط است؟
• آیا این قانون مستلزم رفتاری است که به طور منطقی از یک کارمند انتظار می رود؟
• آیا تلاشی برای تعیین اینکه آیا کارمند واقعاً رفتاری را انجام داده است که قانون را نقض می کند یا خیر؟
• آیا بررسی رفتار منصفانه و عینی بود؟ آیا تحقیقات شامل تلاشی برای دریافت نسخه کارمند از رویدادها بود؟
• آیا تحقیقات به حقایق قابل توجهی دست یافت که نشان دهد کارمند نادرست عمل کرده است؟
• آیا قاعده مورد بحث برای همه کارکنان به طور مشابه اعمال شده است؟
• آیا تحقیقات حقایقی را نشان داد که این رفتار را توجیه یا توجیه کند؟
اگر بعد از گذراندن این سؤالات، نظم و انضباط هنوز مناسب به نظر می رسد، باید روند را ادامه دهید. مطمئن شوید که مراحلی که دنبال میکنید مناسبترین مراحل برای مشکل هستند، زیرا بسته به مشکل باید از روشهای رشته متفاوتی استفاده کرد. به طور کلی، شما می توانید یکی از این دو روش را در برخورد با کارمند انتخاب کنید. تو می توانی:
کارمند را مربی کنید (یک اقدام ارجح برای یک تخلف جزئی، یک تخلف برای اولین بار، غیر جدی یا یک مشکل عملکرد کاری). کارمند را انضباط کنید (این بیشتر برای تخلفات جدی، متخلفان مکرر و مشکلاتی که شامل نادیده گرفتن عمدی یک خط مشی یا قانون شرکت است مناسب است). به طور کلی، مربیگری مطلوب تر است زیرا بر تغییر رفتار و حفظ کارمند تمرکز دارد. با این حال، مواقعی وجود دارد که می خواهید یک کارمند را تنبیه یا تشویق کنید و در این موارد انضباط لازم است. مهم است که تفاوت رادرک کنید تا بتوانید انتخاب آگاهانه ای در مورد مسیر اقدام خود داشته باشید.
وقتی کوچینگ اقدام مناسب است
انضباط کارمندی که مرتکب رفتار ناشایست شده است باید با برخورد با کارمندی که وظایف کاری را به خوبی انجام نمی دهد متفاوت باشد. در واقع، بیشتر افراد تجاری ترجیح میدهند به جای نظم و انضباط، به دومی به عنوان مربی اشاره کنند. در شرایطی که مشکلات عملکردی وجود دارد، ممکن است کارمندان عمداً کاری را انجام ندهند که خطمشیهای شما را نقض میکند و ممکن است فقط به راهنمایی نیاز داشته باشند. برخی از مشکلات عملکرد حتی ممکن است نتیجه مشکلات روحی باشد. مربیگری موثر و ارائه بازخورد سازنده می تواند دشوار و چالش برانگیز باشد، اما مزایای خود را دارد:
• کارمندان در مورد شغل خود بیشتر می آموزند و عملکرد بهتری دارند.
• کارکنان نسبت به شما و کسب و کار احساس وفاداری می کنند.
• شرایط کار بهبود یافته است.
• بهره وری افزایش یافته و به حداکثر می رسد.
بنابراین، چه ویژگی هایی باعث می شود که یک مربی خوب باشد؟ ویژگی های یک مربی خوب این است که:
• به توانایی های افراد اطمینان دارد
• مشتاق
• مراقبت
• حمایت کننده
• هدف گرا
• آگاه
• یک ارتباط دهنده خوب
• صبور
• پاسخگو
• یک شنونده عالی
احترام متقابل، حمایت و اعتماد. فرآیند کوچینگ دیدگاه ها و رفتارهای خاصی دارد که می تواند در محیط کار تکرار شود. آن ها هستند:
احترام متقابل. هم شما و هم کارمندانتان باید وابستگی متقابل هر یک به دیگری را بپذیرید تا هر یک از شما موفق شود. از این رابطه، احترام می تواند بر اساس مشارکت هر یک از طرفین رشد کند.
محیط حمایتی در جایی که احترام وجود داشته باشد، محیط کار حمایت کننده خواهد بود. در مواردی که بی اعتمادی یا تعارض وجود دارد برعکس است. اعتماد کنید. جایی که ترس وجود دارد، هیچ اعتمادی وجود ندارد. محل کار باید فضای اعتماد را تشویق کند، که شامل صراحت و پذیرش سطح اولیه شکست است.
مربیگری باید هدفمند باشد. برای مشاوره دادن به کارمندان، باید توجه خود را بر روی اهدافی متمرکز کنید که میخواهید کارمند را به آنها برسانید. این اهداف ممکن است افزایش سود، افزایش سهم بازار، ایجاد محصولات جدید، کاهش نرخ خطا یا دستیابی به سایر اهداف مرتبط با تجارت باشد. برای اینکه کارکنان بدانند چگونه کارشان می تواند به هدف کمک کند، باید به آنها آموزش داده شود:
• هدف چیست
• چگونه به دست می آید
• کار آنها چه نقشی در رسیدن به هدف دارد
به عنوان مربی، مسئولیت هایی که باید انجام دهید عبارتند از:
• انتظارات روشن را تعیین کنید
• استانداردهای عملکرد را تعیین کنید
• اندازه گیری عملکرد
• انحرافات صحیح از استانداردهای عملکرد
• روشن کنید که با کارمند طرف هستید
• با حفظ عزت نفس کارمند، راهنمایی ارائه دهید
هنگامی که فلسفه مربیگری یک کارمند را درک کردید، آماده هستید تا به مراحل واقعی مربوط به مربیگری یک کارمند بروید.
مربیگری کارکنان و بازخورد سازنده
هنگامی که بر طرز فکر مربی مسلط شدید، آماده هستید تمرین مربیگری یک کارمند با مشکل عملکرد را امتحان کنید. یک جلسه کوچینگ برای بهبود عملکرد ضعیف ممکن است شامل مراحل زیر باشد:
• استانداردهای عملکرد شغل را بیان کنید و عملکرد گذشته کارمند را بررسی کنید. توضیح دهید که چرا عملکرد خوب کارمند برای کسب و کار مهم است.
• زمینه های عملکردی را که کارمند باید بهبود بخشد را شرح دهید. تا حد امکان، عملکرد مورد نظر را بر حسب نتایجی که قرار است به دست آورید، توصیف کنید. توضیح دهید که وقتی کارمند خوب عمل نمی کند چه اتفاقی برای بخش یا شرکت می افتد. نحوه عملکرد خوب را توصیف کنید و در صورت امکان نمونههای ملموسی از کار خوب ارائه دهید. فرآیند بازخورد سازنده در اینجا مفید است.
• نظر شخص را در مورد اینکه چرا عملکرد استانداردها را برآورده نمی کند، بپرسید. آیا کارمند معتقد است مشکلی وجود دارد؟
• راه حل های ممکن را مورد بحث قرار دهید. فرد پیشنهاد می کند برای حل مشکل چه کاری انجام دهد؟ از کارمند بخواهید مراحلی را برای حل مشکل ایجاد کند تا احساس مالکیت در راه حل ایجاد کند. اگر کارمند برای تدوین برنامه به زمان بیشتری نیاز دارد جلسه را تعلیق کنید. اگر کارمند نمی تواند برنامه ای تدوین کند، برنامه ای برای کارمند ایجاد کنید.
• با یک برنامه اقدام مکتوب حاوی اهداف و جدول زمانی مشخص برای دستیابی به آن اهداف موافقت کنید.
• از کارمند بخواهید به صورت شفاهی به برنامه اقدام متعهد شود و یک نسخه از برنامه را در اختیار کارمند قرار دهد. یک نسخه دیگر را به عنوان سند جلسه نگه دارید.
• پیگیری عملکرد بر اساس اهداف مندرج در برنامه اقدام. در مورد نحوه عملکرد کارمند بازخورد ارائه دهید. پیشنهاداتی برای بهبود عملکرد ارائه دهید. مواردی را تحسین کنید که عملکرد آنها بهبود یافته است.
کوچینگ برای بهبود عملکرد ضعیف اغلب اولین گام از فرآیند نظم و انضباط مترقی است. با این حال، اگر کارمند عملکرد خود را بهبود نمی بخشد، توضیح دهید که ممکن است از شما خواسته شود اقدامات انضباطی شدیدتری انجام دهید.
بازخورد سازنده
اکثر روش های کوچینگ و مشاوره نیازمند تکنیک هایی برای دادن و دریافت اطلاعات هستند. یکی از موثرترین تکنیک ها «بازخورد سازنده» نام دارد. بازخورد سازنده گفتگو با یک کارمند در مورد کاری است که او به خوبی انجام نداده است. شما باید حقایق را بدست آورید و سپس می توانید جهت حل مشکل را ارائه دهید.
ارائه بازخورد موفق مستلزم این است که:
• انتظارات صریح و روشن از آنچه باید رخ دهد داشته باشید
• دقیقاً بدانید که چه رفتار و عملکردی رخ داده است و برای حل یا بهبود وضعیت چه باید کرد
• ارتباط رودررو صادقانه، صریح و مستقیم داشته باشید
• بدانید چرا کسب و کار نیاز به تغییر در رفتار دارد
• بدانید که چگونه بر وضعیت کار نظارت خواهید کرد تا اطمینان حاصل کنید که تغییر رفتار رخ می دهد
در اینجا یک چک لیست برای کمک به برنامه ریزی برای ارائه بازخورد سازنده وجود دارد:
• تکالیف خود را انجام دهید، از دلیل انجام مکالمه دانش شخصی داشته باشید. ادعاها و شایعات کافی نیست. تا زمانی که شخصاً حقایق را تأیید نکرده باشید و احساس کنید که اقدام لازم است، تحقیق کنید.
• فردی که با او صحبت می کنید به اندازه کافی خوب بشناسید که پاسخ های او را پیش بینی کنید.
• آنچه را که قرار است بگویید و با چه ترتیبی تمرین کنید.
• سبک ارتباطی خود، نحوه درک شما و واکنش شما در صورت بروز چالش یا طغیان عاطفی را بدانید.
• مکان را انتخاب کنید و از حریم خصوصی اطمینان حاصل کنید.
• فقط در شرایط اضطراری واقعی باید بدون برنامه ریزی دقیق اقدام کنید.
مشکلات بازخورد سازنده
مشکلاتی وجود دارد که باید از آنها اجتناب کرد تا بازخورد سازنده شما تا حد امکان معنادار و موثر باشد. مراقب آنها باشید! برخی از فضاهای شغلی باز نیستند و فقدان صراحت مانع از برقراری ارتباط واقعی به خصوص در مورد مسائل دشوار می شود. همچنین به یاد داشته باشید که انتقاد آزار دهنده است. برای اینکه بازخورد سازنده خود را مؤثرتر کنید، از مشکلات زیر اجتناب کنید:
• به تعویق انداختن کار وضعیت را بدتر می کند. رفتار در محل کار اغلب تغییر نمی کند و یک مشکل معمولا بدتر می شود. منتظر ماندن تا زمانی که یک موقعیت ناامید کننده باشد، ناعادلانه، اتلاف کننده و معکوس است.
• گفت و گو ممکن است مصنوعی به نظر برسد. در ابتدا ممکن است دنبال کردن یک فیلمنامه مصنوعی به نظر برسد. با این حال، عدم اقدام عواقب خطرناک تری نسبت به این تصور دارد که ارائه بازخورد سازنده دشوار است. سعی کنید تا حد امکان گفتگو و طبیعی باشید، اما آن را تمرکز اصلی خود قرار ندهید، شما آنجا هستید تا رفتار خود را تغییر دهید.
• زمان بندی مکالمه دشوار است. ارتباط مداوم و منظم ایده آل است و درست است که بازخورد فوری موثرترین است. اما اگر وضعیت عاطفی شما بر عینیت یا آگاهی شما از موقعیت تأثیر می گذارد، هیچ گفتگویی را آغاز نکنید. از آنجایی که هدف از گفتگو تغییر رفتار است، هر دو طرف باید پذیرا باشند. زمانی که به خصوص شلوغ است، اگر نمی توان حریم خصوصی را تضمین کرد، زمانی که یکی از طرفین خسته یا ناراحت است، یا اگر برای تأثیر معنادار مکالمه خیلی دیر شده است، از گفتگوهای بازخورد خودداری کنید.
• انتقاد شخصی و پست به نظر می رسد. حمله به فرد خارج از محدوده یک مکالمه تجاری است. علاوه بر این، تقریباً تضمین می کند که تغییر رفتار مورد نظر به طور دائم رخ نخواهد داد و شما را در معرض انتقاد قانونی قرار می دهد. با این حال، باید مشکلات ناشی از عملکرد یک نفر را برطرف کنید. هرگز از فرد انتقاد نکنید، بلکه روی رفتار واقعی تمرکز کنید.
• خشم و رفتار تدافعی ناخوشایند هستند، به خصوص زمانی که متوجه شما شوند. هنگامی که به چالش کشیده می شود، بهترین استراتژی گوش دادن محترمانه و فعال است. اجازه دهید طرف مقابل هوا را تخلیه کند. هر چقدر هم که حمله کلامی کارمندان به شما سخت باشد، فرآیند برداشتن آن از روی سینه ممکن است به آنها کمک کند تا در برابر تغییر مقاومت کمتری داشته باشند و با گوش دادن دقیق، ممکن است چیزی را بیاموزید که باید بدانید.
• ناکامی در پرسیدن سؤالات درست می تواند هزینه بر باشد. برای اینکه بازخورد سازنده موثر باشد، باید جامع باشد. برای به دست آوردن تمام حقایق و برداشت ها باید تحقیق کنید. از قبل برنامه ریزی کنید تا مطمئن شوید که همه مسائل را پوشش می دهید. داشتن یک لیست در مقابل شما کمک خواهد کرد به خصوص اگر از مکالمه ای که رخ می دهد منحرف شوید.
• داشتن برنامه های پنهان مخرب است. گفتوگوی صادقانه و باز به هیچ یک از طرفین اجازه نمیدهد که بازی کنند یا از موقعیت برای پیشبرد هدف دیگری استفاده کنند.
• خیلی شخصی گرفتن چیزها و از دست دادن عینیت می تواند مضر باشد. ممکن است احساس کنید به شخصه خیانت شده اید. اگر این نوع احساسات را تجربه می کنید، بهتر است قبل از مواجهه با طرف مقابل در مورد مسائل مربوط به کار، ابتدا آن مسائل را حل کنید.
• اجتناب از نظر شخصی شما ایده خوبی است. این مکالمات باید مبتنی بر تجارت باشد تا مناسب باشد.
• تلاش برای انجام کارهای بیش از حد در یک جلسه ایده خوبی نیست. در یک زمان روی یک موضوع تمرکز کنید. پرداختن به بسیاری از نگرانی ها ممکن است بر کارمند غلبه کند و ممکن است آنقدر زیاد باشد که در یک مکالمه به درستی پرداخته و حل شود.
• شکست در برنامه ریزی و تمرین می تواند پرهزینه باشد. شما می توانید تمرین کنید و یاد بگیرید که بازخورد بدهید. شما باید تمرین کنید تا سطح مهارت خود را ارتقا دهید تا زمانی که فرآیند پیچیده کنار هم قرار دادن همه این مواد تبدیل به ماهیت دوم شود.
• عدم ثبت مکالمه و اقدامات شما ایده خوبی نیست. از آنجایی که همیشه این احتمال وجود دارد که مکالمه ممکن است اشتباه تفسیر شود یا ممکن است مبنایی برای اقدامات انضباطی در آینده باشد، باید ثابت کنید که آن اتفاق افتاده است. علاوه بر این، مستندات پیگیری را به شیوه ای سازمان یافته آسان تر می کند.
چه اتفاقی میافتد اگر برای بهبود عملکرد ضعیف سعی کنید مربیگری کنید اما ناموفق باشد یا اگر کارمندی دارید که مرتکب رفتار نادرست شده است؟ ممکن است از شما خواسته شود که اقدام انضباطی دیگری انجام دهید.
اقدامات اولیه انضباطی برای برداشتن
می توانید از مراحل زیر به عنوان راهنمایی برای اعمال اخطار یا تعلیق شفاهی یا کتبی به کارمند استفاده کنید:
• به کارمند اطلاع دهید که او رفتار خاصی انجام داده است که غیرقابل قبول است و رفتار خاصی از کارمند انتظار می رود. به قانون یا خط مشی خاص مراجعه کنید.
• توضیح دهید که رفتار نادرست باید متوقف شود.
• در مورد پیامدهای منفی که در صورت شکست کارمند در تغییر رفتار غیرقابل قبول و پیامدهای مثبت احتمالی تغییر رفتار نامناسب رخ می دهد، بحث کنید.
• دلایل رفتار غیرقابل قبول را بررسی کنید.
• برای تغییر رفتار غیرقابل قبول، یک برنامه عملیاتی ایجاد کنید که شما و کارمند با آن موافقت کنید.
• روند انضباطی را مستند کنید.
مستندسازی اقدامات انضباطی
پس از بررسی موقعیت ها و برخورد با کارمند، باید کل فرآیند را که از شکایت یا حادثه شروع می شود و با تصمیم نهایی یا اقدام انجام شده پایان می یابد، مستند کنید. بنابراین، چه در حال مربیگری یک کارمند برای یک مشکل عملکردی باشید یا یک کارمند را به دلیل رفتار نامناسب تنبیه کنید، باید دلایل خود را برای نظم و انضباط، هر حقیقت یابی که انجام می دهید و اقداماتی که انجام می دهید، مستند کنید.
چندین دلیل قانع کننده برای نگهداری اسناد خوب وجود دارد:
• زمانی که نیاز دارید اقدامات خود را برای دیگران اثبات کنید، مستندسازی بسیار مهم است. در صورتی که یک اقدام انضباطی مورد تردید قرار گیرد، مستندات کلید حمایت از آن اقدام خواهد بود.
• در صورتی که شما یا شخص دیگری دیگر برای شهادت در دسترس نباشید، اسناد از کسب و کار محافظت می کند.
• حافظه به تنهایی برای حمایت از یک تصمیم در هنگام بروز شکایات، جلسات بیکاری و شکایت های نادرست فسخ به اندازه کافی قابل توجه نخواهد بود.
• اسناد به حمایت از موضع شما در مورد اینکه کاری را انجام داده اید یا انجام نداده اید کمک می کند.
• اسناد تأیید می کند که کارکنان اطلاعات ارائه شده را شنیده و درک کرده اند.
• گاهی اوقات، آنچه به عنوان یک هشدار رسمی به خاطر می آورید ممکن است توسط کارمند به عنوان یک یادآوری دوستانه در نظر گرفته شود. اسناد میتوانند نشان دهند که آیا شرایط کاهشدهنده وجود داشته است یا خیر و آیا شما از رویههای کسبوکار خود پیروی کردهاید یا خیر.
روش های مورد استفاده برای مستندسازی اقدامات انضباطی
دو روش متداول وجود دارد که می توانید از آنها برای مستندسازی اقدامات انضباطی استفاده کنید: خلاصه و تکمیل فرم. استفاده از خلاصه برای مستندات خلاصه برای مواردی که رفتار در یک دوره زمانی طولانی ردیابی می شود خوب است. اگر از خلاصهها برای مستندسازی نظم و انضباط استفاده میکنید، حتماً مثالها و اطلاعات خاصی را در خلاصههای خود بگنجانید تا مشکل را نشان دهید.
حتما اطلاعات زیر را درج کنید:
• اطلاعات زمینه خاصی را ارائه دهید: نام کارمند، عنوان شغلی، تاریخ استخدام و غیره.
• تاریخی که در آن سند انضباطی ایجاد می شود.
• جرم و دلیل جرم بودن آن را شرح دهید. نام شاهدان، زمان و مکان وقوع جرم و هر جزئیات مهم دیگر را درج کنید. کپی اسناد مربوطه مانند برگه های زمانی یا سوابق تولید را ضمیمه کنید.
• هر گونه اقدام انضباطی که در نتیجه تخلف انجام شده یا خواهد شد را شرح دهید.
• هر گونه مکالمات شفاهی قبلی یا اقدامات انضباطی را که بر حادثه مستند شده مرتبط است، توصیف و خلاصه کنید.
• رفتار مورد انتظار از کارمند را شرح دهید.
• نسخه کارمند از رویدادها را ارائه و درج کنید.
• اگر کارمند حق تجدید نظر دارد، روش اعمال این حقوق را مشخص کنید.
• اگر رفتار توهینآمیز متوقف نشود، به وضوح اقدام آینده را مشخص کنید.
• فرم را امضا کنید و به کارمند فرصت دهید تا سند را امضا کند. توجه داشته باشید اگر کارمند امتناع کرد اما به او فرصت داده شد.
• فضایی برای چاپ (یا تایپ) نام خود و نام کارمند داشته باشید.
اگر وضعیت بیشتر یک موقعیت مربیگری است تا نظم و انضباط برای رفتار نامناسب، با انعکاس جنبه های مثبت عملکرد یک کارمند و همچنین مشکلات عملکرد، سند را متعادل کنید. اما از بیان یا مستندسازی مشکلات نترسید. استفاده از فرم های تکمیلی برای مستندات ممکن است بتوانید با استفاده از فرم پرکننده در زمان صرفه جویی کنید. اینها برای حادثه یکباره بهتر است. آنها همچنین به استانداردسازی اسناد شما تا حد امکان کمک می کنند. آنها می توانند کمک کنند تا اطمینان حاصل شود که تمام اقدامات انضباطی به طور مداوم تجزیه و تحلیل، انجام و مستند شده است.
سایر اسناد شما همچنین می توانید در نظر داشته باشید که شاهدان (در صورت وجود) بیانیه کتبی به شما ارائه دهند. شاهدان می توانند همکار، مشتری یا تماشاچیان باشند. به دست آوردن هر چه بیشتر اطلاعات از دیدگاه های مختلف می تواند به شما کمک کند تا بهترین تصمیم را در مورد اقدامات انضباطی بگیرید. مستندسازی آن اطلاعات می تواند به شما در دفاع از آن اقدام کمک کند. بسته به نیاز خود می توانید این روش ها را ترکیب کنید.
ابزارهایی برای استفاده
ابزارهای کسب و کار حاوی فرم اقدام انضباطی است که می توانید آن را برای استفاده در کسب و کار خود تنظیم کنید.
اسناد باید شامل امضای کارمند باشد. اسناد باید اجازه نظرات و امضای کارکنان را بدهد. به این ترتیب:
• اگر کارمند در مورد تغییر یا اصلاح رفتار اظهار نظر کند، شما اسنادی دارید که کارمند آن را درک کرده و آن را پذیرفته است.
• اگر کارمند با این اقدام مخالف باشد، شما اسنادی دارید که نشان می دهد در این فرآیند با کارمند شرکت کرده اید. به کارمند اجازه دهید تا اختلاف نظر خود را در فرم ثبت کند، اما همچنین سعی کنید با کارمند کار کنید تا به تفاهم برسند. آن فرآیند را نیز مستند کنید.
• اگر کارمند از امضای سند امتناع کند چه؟ اگر کارمند از امضای سند امتناع کرد، حداقل مدرکی دارید که نشان دهد کارمند از شرکت در فرآیند امتناع کرده است، اگر کارمند بعداً اقدامات شما را به چالش بکشد. روی سندی که کارمند از امضای آن امتناع کرد، علامت بنویسید.
انتهای مطلب/
توسط علیرضا روهنده | آبان ۲۱, ۱۴۰۱ | مدیریت
آیا کارمندان شما از افسردگی رنج می برند؟ آیا آنها همیشه تحت استرس به نظر می رسند؟ آیا هنگام ورود به محل کار احساس اضطراب می کنید؟ اگر مدتی طول می کشد تا به این موضوع فکر کنید، پاسخ مثبت است. وقتی فردی با اضطراب و افسردگی کنار می آید، به اندازه یک زخم فیزیکی شفاف نیست. تشخیص علائم افسردگی و اضطراب در مقایسه با سرماخوردگی معمولی یا شکستگی پا دشوارتر است. با توجه به این واقعیت، تقریباً همیشه به عنوان ناتوانی و نافرمانی توضیح داده می شود.
علاوه بر این، مردم همیشه وقتی صحبت از بیماری روانی به میان می آید، ارتباط برقرار نمی کنند، به خصوص در محل کار و در مقابل رئیس خود. در واقع، بسیاری از مردم حتی از داشتن این مشکل آگاه نیستند. آنها به سادگی سعی می کنند آن را نادیده بگیرند، گویی یک ضعف بد دیگر دارند. از این رو، تمرکز کارفرمایان بر این مشکل رو به رشد در محل کار بسیار مهم است.
اهمیت سلامت روان در محیط کار در حالی که بسیار خوب است که چگونه شرکتها در حال حاضر روی طرحهای دندانپزشکی و بیمههای سلامت تمرکز میکنند. مغز ما نیز به همان اندازه مهم است. آنها خطر بسیاری از بیماری ها مانند افزایش فشار خون، دیابت، عدم تعادل هورمونی و افزایش خطر ابتلا به سرطان را دارند.
اگر کارمندی از استرس رنج می برد، عملکرد او نیز کاهش می یابد. افسردگی در محیط کار اکنون به یک نگرانی جهانی تبدیل شده است. سالانه میلیون ها روز کاری به دلیل افسردگی از دست می رود. همه این بیماری های روانی باعث بی انگیزگی کارکنان، خستگی و افزایش غیبت می شود. در زیر ۶ راه برای کاهش استرس در محل کار آورده شده است:
۱_ مقابله با مشکل
اولین قدم برای غلبه بر این مشکل، مقابله مستقیم با آن است. هر فردی که از افسردگی رنج می برد احساس تنهایی می کند. صحبت کردن در مورد آن باعث می شود آنها متوجه شوند که این موضوع بسیار رایج است و در بین همسالانشان یک مسئله رو به افزایش است. این باعث ایجاد حس تعلق می شود و باعث می شود آنها متوجه شوند که تنها نیستند.
همچنین گفتگو را ادامه دهید. محل کار یک محیط بسیار فعال است و جریان دائمی اطلاعات در سراسر سلسله مراتب سازمانی وجود دارد. شما نمی توانید فقط یک بحث را شروع کنید و انتظار داشته باشید که به خودی خود پیشرفت کند. موضوع را در موارد متعدد مورد بحث قرار دهید تا آن را در ذهن همه نگه دارید.
۲_ شامل مدیران
بسیار مهم است که خود مدیران این مشکل را درک کنند. اگر به نظر می رسد مدیران از ابتدا در این مورد جدی نباشند، هیچ کس از کارکنان شما این موضوع را جدی نمی گیرد. جلسات هفتگی ترتیب دهید تا آگاهی را افزایش دهید و از مدیران بخواهید که به عنوان شنونده و همچنین سخنرانان شرکت کنند. وقتی کارمندان ببینند که مقامات مسئول مشکلات آنها را جدی می گیرند، استرس زیادی را از بین می برد و پیوند قوی تری در محل کار ایجاد می کند.
۳_ مرخصی کار را تشویق کنید
اگر نحوه برخورد با غیبت در محل کار با منع کردن کارکنان از مرخصی گرفتن از کار است، باید متوقف شود. هر بار که شخصی مرخصی استعلاجی می گیرد، درخواست «اثبات مشروع» بیماری، فقط باعث می شود کارمندان شما فکر کنند که شما به آنها اهمیت نمی دهید. درست مانند بدن ما، ذهن ما نیز گهگاهی به استراحت نیاز دارد. تلاش های شما برای کاهش غیبت در محل کار با رویکرد فوق به طرز وحشتناکی شکست خواهد خورد. از سوی دیگر، اگر آنها را تشویق کنید که کمی وقت بگذارند تا ذهن خود را پاک کنند، در دراز مدت به نفع شما خواهد بود. محدودیت ها فقط باعث استرس بیشتر در محل کار و غیبت در محل کار می شود که منجر به کاهش بهره وری کارکنان می شود.
۴_ مراقب باشید
مراقب هرگونه رفتار عجیب و غریب در محل کار باشید. مراقب هرکسی باشید که به طور غیرعادی مضطرب یا تحت استرس به نظر می رسد. از پرسیدن در مورد سلامتی آنها خودداری نکنید. مطمئن شوید که آنها می دانند که شما اهمیت می دهید و نباید از صحبت کردن با شما دریغ کنند. بگذارید بدانند که شما هر کاری که از دستتان بر می آید برای ارائه کمک انجام خواهید داد.
۵_ کانال ناشناس
برخی از مسائل ماهیت حساسی دارند و نمی توان آنها را به طور آشکار مورد بحث قرار داد. مهم نیست که چقدر آگاهی ایجاد می کنید، آنها همچنان به دلیل ماهیتشان در پس زمینه پنهان خواهند بود. به عنوان مثال، کارمندان اغلب از آزار و اذیت در محیط کار رنج می برند، چیزی که نمی توان آن را بدون دعوت به واکنش های واکنش نشان داد. قلدری و آزار و اذیت در محل کار چیز غیر معمولی نیست و میلیون ها دعوی قضایی برای شرکت هزینه دارد. هر چه این مسائل بیشتر در سازمان مورد توجه قرار نگیرد، آسیب بیشتری به سلامت روان کارکنان شما وارد می کند. YourSafeHub را پیاده سازی کنیددر سازمان شما، یک ابزار گزارش دهی ناشناس که از کارکنان شما با قدرت ناشناس محافظت می کند. کارمندان خود را تشویق کنید که هر چیزی را که حتی از راه دور شبیه قلدری است گزارش دهند و از محرمانه ماندن شکایات آنها اطمینان حاصل کنید.
۶_ محل کار خود را راحت کنید
این بدترین کابوس هر کارمندی است که زندگی خود را با کار در یک مکعب بگذراند. شما باید مطمئن شوید که محل کار شما بیش از این است. با معرفی چالش ها، بازی ها و جلسات آموزشی جدید، کار را هیجان انگیز نگه دارید. هر چند وقت یکبار سازماندهی یک مهمانی اداری هیچ آسیبی ندارد. این روحیه کارکنان را تقویت می کند و آنها را برای آمدن به کار وادار می کند. علاوه بر این، محل کار خود را با صندلی های راحت، نورپردازی مناسب تجهیز کنید و امکاناتی مانند دستگاه های قهوه ساز و دستگاه های فروش خودکار را فراهم کنید.
انتهای مطلب/