by علیرضا روهنده | اسفند 12, 1402 | دیجیتال مارکتینگ
در چشم انداز دیجیتالی همیشه در حال تحول، کسب مزیت رقابتی برای کسب و کارها در هر اندازه و نوع بسیار مهم است. چه صاحب نمایندگی، مدیر بازاریابی، یا رئیس شرکت باشید، درک نحوه حرکت در عرصه رقابت بازاریابی دیجیتال برای دستیابی به موفقیت ضروری است. در این راهنما، مفهوم بینش رقابتی و اینکه چگونه می تواند شما را برای پیشرفت در دنیای رقابت بازاریابی دیجیتال توانمند کند را بررسی خواهیم کرد.
آشنایی با رقابت بازاریابی دیجیتال
قبل از اینکه به درک هوش رقابتی بپردازیم، اجازه دهید ابتدا قلمرو رقابت بازاریابی دیجیتال را درک کنیم. در عصر دیجیتال امروزی، کسبوکارها دائماً برای جلب توجه مخاطبان هدف خود به صورت آنلاین رقابت میکنند. چه از طریق بهینه سازی موتور جستجو (SEO) ، تبلیغات آنلاین، ایجاد محتوا یا طراحی وب باشد ، رقابت شدید است. رقابت دیجیتال مارکتینگ شدیدتر از همیشه است. با میلیاردها وب سایت و کسب و کار آنلاین، برجسته شدن می تواند چالشی دلهره آور باشد. این فقط در مورد حضور نیست. این در مورد قابل مشاهده بودن و مرتبط بودن در یک فضای دیجیتال شلوغ است. هر کلیک، برداشت و تعامل در این عرصه بسیار رقابتی مهم است. برای موفقیت، کسبوکارها نه تنها باید استراتژیهای دیجیتالی خود را درک کنند، بلکه باید بینشهای ارزشمندی در مورد آنچه رقبای خود انجام میدهند نیز به دست آورند.
قدرت هوش رقابتی
هوش رقابتی سلاح مخفی شما در عرصه رقابت بازاریابی دیجیتال است. این شامل جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها در مورد استراتژی ها، عملکرد و حضور آنلاین رقبای شما است. با به دست آوردن درک عمیق از آنچه رقبای خود انجام می دهند، می توانید تصمیمات آگاهانه ای بگیرید تا از آنها بهتر عمل کنید. بینش رقابتی فقط به این معنی نیست که رقبای خود را زیر نظر داشته باشید. این در مورد تبدیل آن اطلاعات به یک مزیت استراتژیک است . زمانی که بدانید رقبای شما در حال انجام چه کاری هستند، میتوانید شکافهای موجود در بازار را شناسایی کنید، روندها را زود تشخیص دهید و تلاشهای بازاریابی دیجیتال خود را بر این اساس تطبیق دهید. مانند داشتن یک نقشه گنج است که شما را از طریق چشم انداز دیجیتال در حال تغییر راهنمایی می کند و به شما کمک می کند تا با ارزش ترین فرصت ها را پیدا کنید. در اینجا نحوه استفاده از قدرت بینش رقابتی آورده شده است:
۱. رقبای خود را شناسایی کنید
با شناسایی رقبای اصلی خود در فضای دیجیتال شروع کنید. به دنبال کسب و کارهایی باشید که در همان صنعت فعالیت می کنند، مخاطبان مشابهی را هدف قرار می دهند یا محصولات یا خدمات مشابهی را ارائه می دهند. هنگامی که آنها را شناسایی کردید، می توانید تلاش خود را بر نظارت و تجزیه و تحلیل فعالیت های بازاریابی دیجیتال آنها متمرکز کنید. شناسایی رقبای خود اولین قدم برای به دست آوردن مزیت رقابتی است. این به شما امکان می دهد روی بازیکنانی که بیشترین اهمیت را در جایگاه شما دارند بزرگنمایی کنید. دانستن اینکه رقبای شما چه کسانی هستند، شما را قادر می سازد تا عملکرد خود را با عملکرد آنها مقایسه کنید و مناطقی را که می توانید در آنها برتری داشته باشید را مشخص کنید. علاوه بر این، به شما کمک می کند تا مخاطبان هدف خود را بهتر درک کنید و مشاهده کنید که با چه کسانی در حوزه دیجیتال درگیر هستند.
حضور آنلاین آنها را تجزیه و تحلیل کنید
وب سایت های رقبا، پروفایل های رسانه های اجتماعی و محتوای آنلاین خود را بررسی کنید. به طراحی، تجربه کاربری و کیفیت محتوای آنها توجه کنید . آیا آنها به طور موثر مخاطب خود را درگیر می کنند؟ چه کلمات کلیدی را هدف قرار می دهند؟ آیا آنها از محتوای چند رسانه ای به طور موثر استفاده می کنند؟ تجزیه و تحلیل حضور آنلاین رقبا مانند تشریح DNA دیجیتال آنهاست. این به شما امکان می دهد عناصری را که در موفقیت آنها نقش دارند، کشف کنید. با مطالعه وبسایتهای آنها، میتوانید بینشهایی در مورد طراحی کاربرپسند، ناوبری یکپارچه، و فراخوانی متقاعدکنندهای که باعث ایجاد تبدیل میشود، به دست آورید. این اطلاعات میتواند تلاشهای توسعه وبسایت و ایجاد محتوا را برای ارائه یک تجربه کاربری برتر راهنمایی کند.
۳. بر استراتژی های سئو آنها نظارت کنید
بهینه سازی موتورهای جستجو یک جزء حیاتی در بازاریابی دیجیتال است. استراتژی های سئوی رقبای خود را تجزیه و تحلیل کنید تا بفهمید کدام کلمات کلیدی را هدف قرار می دهند، پروفایل های بک لینک آنها و تکنیک های بهینه سازی در صفحه آنها. در رقابت دیجیتال مارکتینگ، دیده شدن در موتورهای جستجو بسیار مهم است. درک استراتژی های سئوی رقبا به شما کمک می کند کلمات کلیدی را شناسایی کنید که باعث ترافیک و تبدیل در صنعت شما می شوند. این به شما این امکان را می دهد تا تلاش های سئوی خود را اصلاح کنید، وب سایت خود را برای کلمات کلیدی مرتبط بهینه کنید، و یک پروفایل بک لینک قوی بسازید که رتبه موتور جستجوی شما را افزایش می دهد.
تلاش های بازاریابی محتوای آنها را مطالعه کنید
محتوا در بازاریابی دیجیتال پادشاه است. به تلاش های بازاریابی محتوای رقبای خود نگاهی دقیق بیندازید. چه نوع محتوایی تولید میکنند و چند بار منتشر میکنند؟ آیا آنها به نقاط دردناک مخاطبان هدف خود می پردازند؟ آیا آنها از ویدئو، اینفوگرافیک یا سایر فرمت های چند رسانه ای به طور موثر استفاده می کنند؟ بازاریابی محتوا ضربان قلب کمپین های دیجیتال موفق است. با بررسی استراتژی های محتوای رقبای خود، می توانید کشف کنید که کدام موضوعات با مخاطبان مشترک شما طنین انداز می شوند. آیا آنها پست های وبلاگ جذاب، ویدیوهای آموزنده یا اینفوگرافیک های قابل اشتراک گذاری ایجاد می کنند؟ این بینش به شما این امکان را میدهد تا تلاشهای خود را برای تولید محتوا متناسب با خواستههای مخاطبان هدف خود انجام دهید و یک قدم جلوتر از رقبای خود بمانید.
تبلیغات آنلاین آنها را ارزیابی کنید
اگر رقبای شما در حال اجرای کمپین های تبلیغاتی آنلاین هستند، درک رویکرد آنها بسیار مهم است. خلاقیت های تبلیغاتی، قرار دادن تبلیغات و استراتژی های هدف گیری آنها را بررسی کنید. ابزارهایی مانند کتابخانه تبلیغات Google Ads می توانند بینش ارزشمندی را در مورد فعالیت های تبلیغاتی خود ارائه دهند. تبلیغات آنلاین می تواند محرک قابل توجهی برای ترافیک وب و تبدیل باشد. تجزیه و تحلیل کمپینهای تبلیغاتی رقبا به شما کمک میکند پیامها، تصاویر و پلتفرمهایی را شناسایی کنید که با مخاطبان مشترک شما طنینانداز میشوند. با مطلع ماندن از تاکتیک های تبلیغاتی آنها، می توانید کمپین های خود را تنظیم کنید، بودجه خود را به طور موثر تخصیص دهید و اطمینان حاصل کنید که تبلیغات شما در فضای رقابتی دیجیتال قانع کننده و مرتبط هستند.
در مورد روندهای صنعت به روز باشید
بازاریابی دیجیتال یک زمینه پویا است و به روز ماندن در روندهای صنعت ضروری است. برای شناسایی روندها و فرصت های نوظهور، به نشریات صنعتی، وبلاگ ها و منابع خبری توجه داشته باشید. با فعال بودن، می توانید جلوتر از منحنی باشید. در دنیای پرشتاب دیجیتال مارکتینگ، به روز بودن غیرقابل مذاکره است. روندها در فناوری، رفتار مصرف کننده و الگوریتم های موتورهای جستجو می توانند به سرعت تغییر کنند. با نظارت بر روندهای صنعت، میتوانید تغییرات را پیشبینی کنید، استراتژیهای خود را تطبیق دهید و از فرصتهای نوظهور قبل از رقبای خود سرمایهگذاری کنید. یادگیری مداوم و سازگاری کلید حفظ مزیت رقابتی شماست.
جمع بندی
کسب هوش رقابتی در عرصه رقابت بازاریابی دیجیتال، کلید موفقیت است. با درک استراتژیهای رقبا و استفاده از آن دانش برای افزایش تلاشهای بازاریابی دیجیتال خود، میتوانید یک حضور آنلاین قوی ایجاد کنید، ترافیک وب را افزایش دهید و در نهایت درآمد خود را افزایش دهید. بینش رقابتی یک تلاش یکباره نیست. این یک فرآیند مداوم است که با چشم انداز دیجیتال تکامل می یابد. برای پیشرفت در عرصه رقابت دیجیتال مارکتینگ، کسب و کارها باید متعهد به بهبود مستمر و سازگاری باشند. با گنجاندن بینش رقابتی در استراتژی بازاریابی دیجیتال خود، می توانید نام کسب و کار خود را به عنوان یک بازیکن قدرتمند در عرصه آنلاین قرار دهید.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | آذر 4, 1402 | دیجیتال مارکتینگ
آمارهای مربوط به اینفلوئنسرها نشان می دهد که اینفلوئنسر مارکتینگ دیگر نمی تواند از استراتژی های شرکت شما دور بماند. اگر هنوز با اینفلوئنسرها کار نکرده اید، وقت آن رسیده است که بفهمید چگونه این نوع مشارکت می تواند نتایج بازاریابی شما را افزایش دهد. چند سالی است که اینفلوئنسرها در بازاریابی دیجیتال مورد توجه قرار گرفته اند.
به جای افراد مشهور رسانه های سنتی، برندها شروع به سپردن کمپین های خود به شخصیت های اینترنتی با مخاطبان وفادار و درگیر کردند. اکنون آمارهای مربوط به اینفلوئنسرها نشان می دهد که اینفلوئنسر مارکتینگ قبلاً بخشی از استراتژی شرکت ها شده است و فقط در حال رشد است. با این حال، مهم است که سیر تکامل اینفلوئنسرها را دنبال کنیم تا بفهمیم چگونه میتوانند رفتار مصرفکننده را شکل دهند و بهترین راههای ارتباط با آنها را دارند.
اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟
اینفلوئنسر مارکتینگ زمانی اتفاق میافتد که برندها با اینفلوئنسرهای دیجیتال مشارکت میکنند تا تصویر خود را با شخصیتهایی مرتبط کنند که محصولاتشان را تأیید میکنند و با مصرفکنندگانشان ارتباط برقرار میکنند. این استراتژی با ظهور وبلاگ ها و شبکه های اجتماعی در عصر وب ۲.۰ ارتباط پیدا کرد و هر کسی را قادر ساخت که محتوا را در اینترنت منتشر کند. اولین تأثیرگذاران، تا آن زمان ناشناختهها، در وبلاگها و وبلاگها ظاهر شدند، با محتوای معتبر و سرگرمکننده که مخاطب را جذب میکرد.
بنابراین، برندها شروع به اتخاذ استراتژیهای جدید، مرتبطتر و هیجانانگیزتر برای مصرفکنندگان، جستجوی توجه و اعتماد آنها کردند . سپس آن دسته از شخصیتهای وب که اعتباری نزد پیروان خود داشتند، شروع به ارائه راه مؤثری برای ارتباط با مصرفکنندگان در عصر دیجیتال کردند .بنابراین، مشارکت بین برندها و اینفلوئنسرها، اینفلوئنسر مارکتینگ و بازاری از خدمات و ابزارها را تثبیت کرد که به پیشرفت این نوع مشارکت کمک می کند.
چرا اینفلوئنسرها را برای استراتژی بازاریابی خود استخدام کنید؟
اینفلوئنسرهای دیجیتالی تولیدکنندگان محتوای وب هستند که مخاطبان درگیر و وفادار ایجاد می کنند . با استخدام اینفلوئنسرها برای استراتژی بازاریابی خود ، میتوانید با اعتماد و تاییدی که به این مخاطبان منتقل میکنند، نزدیک شوید. در حالی که شناختهشدهترین اینفلوئنسرها میلیونها فالوور دارند، اینفلوئنسر مارکتینگ به طور فزایندهای به میکرو اینفلوئنسرها و نانو اینفلوئنسرها روی میآورد که به شما این امکان را میدهد تا دسترسی برند و تعامل را در جایگاه خود افزایش دهید. اعداد چشمگیر هستند، اما تعیین کننده نیستند. آنچه در اینفلوئنسر مارکتینگ اهمیت دارد، ارتباط اینفلوئنسرها با مخاطبان برند است.
آنها از طریق محتوای معتبر، سبک زندگی خود را آشکار می کنند، نشان می دهند که افراد واقعی هستند و بر خلاف سلبریتی های رسانه های سنتی که از عموم مردم فاصله دارند، به دنبال کنندگان خود نزدیک می شوند. اینفلوئنسرهای دیجیتال می توانند رفتارها و ترجیحات مخاطبان خود را شکل دهند. بنابراین، علاقه برندها این است که تصویر خود را با آن تأثیرگذاران مرتبط کنند و با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند. به این ترتیب، فالوورها به برندهایی که اینفلوئنسرها تایید می کنند نیز اعتماد می کنند.
چگونه اینفلوئنسرهای خوب را استخدام می کنید؟
اکنون باید بدانید که چگونه اینفلوئنسرهای خوب را برای کمپین های خود استخدام کنید. بیایید به چند نکته برای ورود موفقیت آمیز برند شما به دنیای اینفلوئنسر مارکتینگ نگاه کنیم.
۱.روی تعداد فالوورها تمرکز نکنید
تعداد فالوورهای اینفلوئنسرها معمولاً توجه برندهایی را به خود جلب می کند که می خواهند از دامنه بالقوه کمپین های خود مطلع شوند. با این حال، داشتن مخاطب زیاد به این معنی نیست که یک اینفلوئنسر نرخ تعامل و قدرت نفوذ واقعاً خوبی دارد. هنگامی که به دنبال اینفلوئنسرها در بازار هستید، مهمتر این است که بفهمید آیا آنها به دنبال کنندگان خود اعتماد دارند، چگونه با آنها ارتباط برقرار میکنند و آیا واقعاً الهامبخش مخاطبان خود هستند یا خیر.
۲. تأثیرگذارانی را پیدا کنید که با ارزش های برند شما همسو هستند
علاوه بر درک ارتباط اینفلوئنسرها با مخاطبان خود، ارزیابی عوامل ذهنی تری که در دسترس نیستند و تعداد تعامل نیز مهم است. به دنبال اینفلوئنسرهایی باشید که ارزش ها و اصولی با ارزش های برند شما همسو هستند. به یاد داشته باشید که وقتی با آنها شریک می شوید، تصویر آنها با برند شما مرتبط است. بنابراین، پیشینه و شهرت آنها را ارزیابی کنید تا متوجه شوید که آیا آنها با آنچه که نام تجاری شما نشان می دهد هماهنگ هستند یا خیر.
۳. تأثیرگذارانی را انتخاب کنید که برند و محصول شما را دوست دارند
ممکن است بدیهی به نظر برسد، اما توجه به این مهم است: با تأثیرگذارانی کار کنید که واقعاً برند و محصول شما را دوست دارند. مردم متوجه می شوند که یک توصیه برند واقعی است، زیرا اینفلوئنسر واقعاً آنچه را که مصرف می کند دوست داشته است. از سوی دیگر، اگر هیچ ارتباطی با محصول وجود نداشته باشد، محتوا معتبر به نظر نمی رسد. در این سناریو، اینفلوئنسر ممکن است اعتبار خود را از دست بدهد و قادر به اعمال قدرت نفوذ خود نباشد.
۴. فراتر از حباب خود بروید
بسیاری از اینفلوئنسرها قدرت درون یک جایگاه دارند. حتی ممکن است آنها را نشناسید، هرگز نام آنها را نشنیده باشید، اما آنها پیروان وفاداری دارند که می توانند برای برند شما و خریداران بالقوه محصولات شما جالب باشند. بنابراین مراقب باشید که فقط در حباب اینترنت خود باقی نمانید. اینفلوئنسرها را از دیدگاه شخصیت خریدار خود تحلیل کنید و بفهمید کدام پروفایل برای آنها مهم است. اسامی تاثیرگذارتر از آنچه فکر می کنید وجود دارد.
۵. شهرت اینفلوئنسرها را تحقیق کنید
اینفلوئنسر بودن دیگر یک سرگرمی نیست. برای بسیاری از مردم، این یک حرفه است و به همین دلیل، نیاز به حرفه ای بودن دارد. اینفلوئنسرهای مطرح حتی با شرکت های رسانه ای که نماینده آنها در مذاکرات هستند کار می کنند. بنابراین، برای استخدام اینفلوئنسرهای خوب، شهرت آنها را در کمپین های گذشته بررسی کنید. دریابید که آیا آنها دستورالعمل های قرارداد را دنبال می کنند، آیا برای گفتگو و مذاکره در دسترس هستند یا اینکه آیا با برندهای دیگر مشکل داشته اند. این می تواند به شما کمک کند تا از مشکلات زیادی جلوگیری کنید.
۶. بدانید کدام کانال ها برای مخاطبان شما مهم هستند
مهمتر از دانستن محبوبترین کانالها این است که بدانید کدام کانالها برای مخاطبان شما جذابتر هستند. همچنین توجه داشته باشید که اینفلوئنسرها در کدام کانال ها ارتباط بیشتری دارند. برای مثال ممکن است برخی در اینستاگرام به خوبی شناخته شوند. اما اگر نیاز دارید که دسترسی خود را در توییتر افزایش دهید زیرا مخاطبان شما در آنجا هستند، باید به دنبال تأثیرگذارهای مرتبط در این شبکه اجتماعی باشید.
۷. استراتژی و بودجه مشخصی برای اینفلوئنسر مارکتینگ داشته باشید
اگر میخواهید در مورد اینفلوئنسر مارکتینگ جدی باشید، باید یک استراتژی و بودجه اختصاصی برای اینفلوئنسرها در استراتژی کلی برند داشته باشید. معمولاً شرکتها فقط از یک اینفلوئنسر دعوت میکنند تا در کمپینهای یکباره بدون ارتباط با برند و مخاطبان شرکت کنند.
با این حال، زمانی که نام کسب و کار با یک پیشنهاد قوی که دارای یک استراتژی است، به تأثیرگذار می رسد، مشارکت بسیار مهم تر می شود .بسیاری از اوقات، این نوع مشارکت منجر به تبدیل شدن افراد تأثیرگذار به سفیران برند می شود . اساساً آنها چهره برند می شوند و رابطه طولانی تر و عمیق تری با آن ایجاد می کنند و ارتباط عاطفی قوی تری با مصرف کنندگان ایجاد می کنند.
۸. احتمالات مختلف را در نظر بگیرید
اینفلوئنسر مارکتینگ از آن دسته از اینفلوئنسرهایی سرچشمه گرفت که تولیدکنندگان محتوا در اینترنت هستند. با این حال، مفهوم اینفلوئنسرهای دیجیتال گسترده تر شده است و در حال حاضر بسیاری از شخصیت های دیگر را شامل می شود. در سال های اخیر، انواع جدیدی از اینفلوئنسرها ظهور کرده اند و می توانند بخشی از کمپین های شما باشند.
جمع بندی
اکنون برخی از آمارهای اصلی اینفلوئنسر مارکتینگ را میشناسید که قدرت این استراتژی را اثبات میکنند و میدانید که چگونه اینفلوئنسرهای خوبی را برای کمپینهای خود استخدام کنید. به خاطر داشته باشید، این بازار به طور مداوم در حال تحول است و استراتژیها، کانالها و پروفایلهای جدید به طور مرتب وارد صحنه میشوند. بنابراین، همیشه مراقب داده ها و آمار اینفلوئنسر مارکتینگ باشید تا سیر تحول این روند را دنبال کنید.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | آذر 1, 1402 | دیجیتال مارکتینگ
بازاریابی نیروی محرکه همه مشاغل است. زیرا بازاریابی شکاف بین مصرف کننده و تولید کننده را پر می کند. یک تولید کننده معمولاً راه حل هایی برای مشکلات مصرف کننده دارد. اما مسئله این است که مصرف کنندگان از اینکه محصولات یا خدمات یک کسب و کار می توانند به آنها در رفع مشکلاتشان کمک کنند، بی اطلاع هستند.
با بازاریابی، یک کسب و کار به مخاطبان خود می رسد و آنها را در مورد خدمات خود آگاه می کند. یک کسب و کار از انواع مختلف محتوای بازاریابی و تاکتیک های تبلیغاتی برای آموزش مشتریان بالقوه خود در مورد محصولات خود استفاده می کند. هدف هم اطلاع رسانی و هم ترغیب مخاطب به تعهد خرید و در نتیجه افزایش تعداد کل فروش است. در اینجا سه نکته کلی بازاریابی وجود دارد که می تواند به شما در بهبود فروش دیجیتال کمک کند.
۱.عملکرد وب سایت خود را بهینه کنید
با این حال باید درک کنید که نحوه عملکرد یک فروشگاه و کیفیت خدمات ارائه شده نقش مهمی در تعیین اینکه آیا فروش انجام خواهد شد یا خیر، دارد. با توجه به ایده های هدف : “هیچ جنبه ای از بازاریابی مهمتر از یک وب سایت با کیفیت، درب ورودی سازمان شما نیست.” در یک فروشگاه دیجیتال هیچ فروشنده ای برای ارائه خدمات وجود ندارد، در عوض این وظیفه به وب سایت فروشگاه واگذار می شود. عملکرد این وب سایت خدماتی است که ارائه می شود.
همه صفحات وب باید در کمتر از چند ثانیه بارگیری شوند زیرا ۴۰٪ از مصرف کنندگان بیش از سه ثانیه قبل از پرش منتظر نمی مانند. رابط کاربری و ناوبری، اینکه چقدر سخت یا آسان است استفاده از وب سایت شما عامل مهمی در بهبود فروش است. اگر استفاده از وب سایت شما دشوار باشد، مردم سعی نمی کنند یاد بگیرند که چگونه وب سایت شما را هدایت کنند. مردم همچنین اگر وب سایت خیلی پیچیده باشد و نتوانند بفهمند چه کاری باید انجام دهند، آن را ترک خواهند کرد.
۲. از بهترین شیوه های سئو برای بهبود دید فروشگاه خود استفاده کنید
سئو یکی از مهمترین جنبه های بازاریابی دیجیتال است. سئو مخفف بهینه سازی موتور جستجو است و ساده ترین تعریف آن عبارت است از مجموعه ای از فعالیت هایی که به رتبه بندی وب سایت کمک می کند.هنگامی که سئو به درستی انجام شود، ممکن است به یک وب سایت کمک کند تا در صفحه بالای نتایج جستجو ظاهر شود. از آنجایی که اکثر ترافیک به وب سایت هایی می رود که به بالای صفحه اول نزدیک تر هستند، افراد بیشتری به سایت شما می آیند. این باعث افزایش شانس فروش بیشتر می شود. بنابراین، برای بهبود سئو چه کاری می توانید انجام دهید؟ در اینجا چند نکته مفید وجود دارد.
- از کلمات کلیدی مناسب در محتوای وب سایت خود استفاده کنید. کلمات کلیدی برای سئو بسیار مهم هستند زیرا به موتورهای جستجو اجازه می دهند تا وب سایت را با هدف جستجوی کاربران مطابقت دهند.
- با استفاده از تگ ها، سرفصل ها، توضیحات متا و ساختارهای URL، سئوی درون صفحه را بهینه کنید. مطمئن شوید که از کلمات کلیدی هدف خود به طور طبیعی در همه این موارد استفاده می کنید.
- اطمینان حاصل کنید که محتوای با کیفیت و با ارزش در وب سایت فروشگاه شما منتشر شده است که به سوالات کاربران پاسخ می دهد و راه حل هایی برای نقاط درد ارائه می دهد.
- سعی کنید بک لینک هایی با کیفیت عالی به وب سایت خود دریافت کنید زیرا می تواند رتبه SERP آن را به شدت افزایش دهد .
۳. از بازاریابی ایمیلی استفاده کنید
بازاریابی ایمیلی یک شکل محبوب بازاریابی محتوا است. مزایای مختلفی از جمله قابل تنظیم بودن برای هر یک از مخاطبان شما دارد. بازاریابی ایمیلی می تواند فروش را به طور چشمگیری بهبود بخشد. از طریق ایمیل، یک بازاریاب می تواند چندین کار را برای افزایش فروش انجام دهد. آنها می توانند:
- خبرنامه هایی را با محتوای مفید و ارزشمند برای مشترکین خود ارسال کنید.
- معاملات و تبلیغات سفارشی را به مخاطبان خود ارائه دهید تا آنها را متعهد به خرید کنند.
- محتوایی را با CTA ارسال کنید که به مخاطبان شما کمک می کند تا به سایت شما رفته و محصولات را خریداری کنند.
- ارسال محتوا و معاملات به مشتریان بالقوه و تبدیل آنها به سرنخ.
ایمیل و محتوا ارتباط زیادی با یکدیگر دارند. در واقع، به جرات می توان گفت که کیفیت محتوای ایمیل شما مستقیماً تعداد سرنخ ها و فروش هایی که ایجاد می کند را کنترل می کند. از آنجایی که افراد دامنه توجه کوتاهی دارند، محتوای ایمیل شما باید به راحتی قابل خواندن و درک باشد. اگر حتی تا حدودی دشوار باشد، ممکن است مردم را دور کند. برای سهولت خواندن مطالب، سعی کنید آن را با عبارات و عبارات ساده بیان کنید. پس از ایجاد محتوا، می توانید از گزینه هایی مانند بازنویسی برای ساده سازی بیشتر آن استفاده کنید. با این حال بازنویسی محتوای هر ایمیل به صورت جداگانه یک کار دشوار است.
به همین دلیل است که به جای انجام دستی، کمک گرفتن از ابزار ترجمه آنلاین می تواند گزینه آسانی باشد. این ابزار به طور خودکار محتوا را در زمان بسیار کوتاهی بازنویسی می کند. این نوع ابزارهای آنلاین می توانند خوانایی محتوای ایمیل را با جایگزینی کلمات دشوار با مترادف های ساده ترشان بهبود بخشند. برخی از آنها همچنین می توانند جملات را بازسازی کنند تا کمتر گیج شوند. بنابراین، دفعه بعد که به نظر نمیرسد ایمیلهای شما باعث فروش میشوند، سعی کنید آنها را ترجمه کنید و خواندن آنها را آسانتر کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد نحوه استفاده از بازاریابی ایمیلی، این پست وبلاگ را بخوانید و ایده بهتری دریافت کنید.
جمع بندی
این نکات کلی هستند و می توان آنها را برای اعمال هر نوع کسب و کاری تغییر داد. این می تواند برای یک مدل کسب و کار SaaS یا یک مدل فروشگاه آنلاین اعمال شود. این نکات از فنی تا غیر فنی و مستقل از یکدیگر متغیر هستند، به این معنی که می توانید یک یا چند مورد از این نکات را بدون نگرانی در مورد انسجام بین آنها اعمال کنید.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | تیر 17, 1402 | دیجیتال مارکتینگ
Dropshipping یک مدل کسب و کار خرده فروشی آنلاین است که در آن خرده فروش نیازی به نگهداری موجودی اقلامی که می فروشد ندارد. اگر عاشق فروش هستید اما فکر نگهداری و پرداخت ویترین فروشگاه، انبار و سایر هزینههای سربار را از خود دور کردهاید، dropshipping میتواند راهحلی برای شما باشد.
Dropshipping یک مدل کسب و کار است که عمدتاً توسط خرده فروشان کسب و کار الکترونیکی استفاده می شود که خود موجودی را ذخیره نمی کنند. این یک روش تکمیلی است که در آن خردهفروش سفارشهایی را برای محصولات فهرستشده در فروشگاه دریافت میکند و سپس برای ارسال به تامینکننده ارسال میشود.
این یک موقعیت برد-برد هم برای خرده فروشان و هم برای تامین کنندگان است، زیرا آنها می توانند فقط بر فرآیند کسب و کاری که در آن تخصص دارند تمرکز کنند. خرده فروشان می توانند روابط با مشتری را پرورش دهند و تامین کنندگان موجودی را حفظ کرده و محصولات را ارسال کنند. Dropshipping در سطح جهانی توسط عمده فروشان و تولید کنندگان برای فروش محصولات خود استفاده می شود.
Dropshipping برای کارآفرینان جدید عالی است
Dropshipping یک مدل کسب و کار عالی برای کارآفرینانی است که در فروش خوب هستند زیرا نیازی به نگرانی در مورد نگهداری انبار یا حمل و نقل ندارند. آنها فقط باید تامین کننده مناسب را با فرآیندهای مناسب برای ارسال سفارشات انتخاب کنند و سپس آنها می توانند به تمرکز بر روی موارد زیر برگردند:
- ایجاد یک فروشگاه آنلاین عالی
- یافتن محصولات محبوب برای فهرست کردن در فروشگاه خود
- ترافیک زیادی را به سمت فروشگاه هدایت می کند
- تبدیل بازدیدکنندگان به مشتریان و سپس مشتریان تکراری
Dropshipping چگونه کار می کند؟
فرآیند dropshipping شامل چهار مرحله ساده است:
- مشتری به خرده فروش سفارش می دهد.
- خرده فروش سفارش را پردازش می کند و آن را به تامین کننده ارسال می کند.
- تامین کننده سفارش را در انبار خود انجام می دهد.
- تامین کننده سفارش را برای مشتری ارسال می کند.
اگر مشتری از محصولی که دریافت می کند راضی باشد، همه چیز خوب است. خرده فروش باید از نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) برای ایجاد رابطه و تشویق سفارشات آتی استفاده کند. اما زمانی که مشتری از محصول راضی نباشد و بخواهد آن را برگرداند، عوارض ایجاد می شود.
مزایا و معایب Dropshipping
هر مدل کسب و کار مزایا و معایبی دارد. بیایید به جوانب مثبت و منفی دراپ شیپینگ بپردازیم تا ببینیم آیا با مدل کسب و کار شما مطابقت دارد یا خیر.
مزایای Dropshipping
- هزینه های راه اندازی کمتر به عنوان یک کسب و کار dropshipping، نیازی به سرمایه گذاری زیادی در اجاره یک فروشگاه، انبار کردن موجودی یا پرداخت هزینه به کارکنان ندارید. تنها چیزی که نیاز دارید یک فروشگاه آنلاین است که در آن بتوانید مشتریان را هدایت کرده و محصولات خود را بفروشید. این فروشگاه آنلاین می تواند وب سایت شما یا در پلتفرم های کسب و کار الکترونیک مانند آمازون باشد.
- آسان برای شروع. زمانی که نیازی به تهیه، نگهداری و عرضه محصولات نداشته باشید، راه اندازی یک کسب و کار الکترونیک بسیار آسان تر می شود. شما می توانید در کمتر از ۱۵ دقیقه یک فروشگاه آنلاین راه اندازی کنید. راهاندازی فرآیندهای پسزمینه مانند پذیرش سفارشها، پردازش سفارشها، ارسال به تامینکننده و پذیرش و پرداختها ممکن است چند روز بیشتر طول بکشد. اما وقتی آن را با راه اندازی یک فروشگاه خرده فروشی فیزیکی مقایسه می کنید، شروع عملیات dropshipping بسیار آسان تر است.
- بدون مدیریت موجودی با dropshipping لازم نیست نگران نگهداری موجودی، حمل و نقل و بازگشت و غیره باشید.
- انعطاف پذیری در عملیات کسب و کار از آنجایی که عملیات کامل شما آنلاین است، می توانید آن را از هر کجا تنظیم کنید. تنها چیزی که نیاز دارید یک لپ تاپ و یک اتصال اینترنتی خوب است.
- انعطاف پذیری در ارائه محصول از آنجایی که خودتان موجودی را نگهداری نمی کنید، تنوع بخشیدن به محصولات دیگر بسته به تقاضا بسیار آسان تر است.
- مقیاس پذیری از آنجایی که تنها کاری که انجام می دهید تبلیغات و پذیرش سفارشات است، افزایش مقیاس عملیات بسیار آسان تر است. تنها چیزی که نیاز دارید یک پلت فرم قوی است که بتواند ترافیک را مدیریت کند و سفارشات را بپذیرد. این تامین کننده است که باید نگران حمل و نقل و برگشت باشد، بنابراین مراقب باشید تامین کننده ای را انتخاب کنید که بتواند به سرعت با رشد کسب و کار شما افزایش یابد.
محدودیت های Dropshipping
بسیاری از عواملی که دراپ شیپینگ را به یک پیشنهاد کسب و کار پرسود تبدیل میکنند دارای اشکالاتی نیز هستند. قبل از اینکه به راه اندازی dropshipping متعهد شوید، حتما این موارد را در نظر بگیرید.
- رقابت بالا به دلیل موانع کمتر برای ورود، رقابت در کسب و کار dropshipping بسیار زیاد است. تعداد زیادی از کسب و کارها ممکن است محصولی مشابه شما ارائه دهند. محصول نمی تواند یک عامل متمایز کننده باشد، بنابراین برای برجسته شدن باید روی چیزهایی مانند تجربه مشتری تمرکز کنید.
- کنترل کمتری بر موجودی و حمل و نقل از آنجایی که این تامین کننده است که مسئول نگهداری انبار و حمل و نقل محصولات است، شما کنترل زیادی روی در دسترس بودن محصول یا کیفیت آن ندارید.
- حاشیه کم از آنجایی که رقابت سختی در بازار وجود دارد، حاشیه ها برای مشاغل dropshipping بسیار کم است. برای کسب سود خوب باید بر روی حجم کار کنید.
- سفارشی سازی های محدود از آنجایی که شما مسئول ارسال محصولات به مشتریان نیستید، در موقعیتی نیستید که محصولات را سفارشی کنید یا خدمات ارزش افزوده را برای بهبود تجربه مشتری ارائه دهید.
- پشتیبانی مشتری چالش برانگیز همانطور که قبلا ذکر شد، زمانی که مشتری از محصول دریافتی راضی باشد، همه چیز خوب است. با این حال، در لحظه ای که آنها نیاز به بازگرداندن یا تعویض محصول دارند، هماهنگی بازگشت با تامین کننده به گونه ای دشوار می شود که مشتری را راضی نگه دارد.
آیا Dropshipping برای شما مناسب است؟
شروع و راه اندازی یک کسب و کار dropshipping آسان است. با این حال، برای تصمیم گیری در مورد اینکه آیا dropshipping برای شما مناسب است، باید به چیزهای زیادی فکر کنید:
- آیا طرز فکر درستی برای راه اندازی کسب و کار خرده فروشی دارید؟
- آیا حاضرید زمان لازم را برای موفقیت اختصاص دهید؟
- آیا ایده کسب و کار خود را آزمایش کرده اید؟
- آیا منابع و مهارت های لازم برای راه اندازی یک کسب و کار آنلاین را دارید؟
- آیا آماده هستید که در حین حرکت یاد بگیرید و کسب و کار خود را بر این اساس بهینه کنید؟
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | تیر 12, 1402 | بازاریابی, دیجیتال مارکتینگ
یک استراتژی بازاریابی دیجیتال، بازاریابی عملکرد است. این واقعیت که پرداخت بر اساس نحوه تعامل کاربران با مطالب است، آن را به راهحلی عالی برای کسب و کارهایی تبدیل میکند که تلاش میکنند به مخاطبان خود در مقیاس دسترسی پیدا کنند. در بازاریابی عملکرد، برندها تنها پس از دستیابی به اهداف کسب و کار یا پس از انجام اقدامات مشخص، مانند کلیک، فروش یا سرنخ، به ارائه دهندگان خدمات بازاریابی پرداخت می کنند. به بیان دیگر، این بازاریابی مبتنی بر عملکرد است.
یک استراتژی بازاریابی دیجیتال که نتیجه گرا است، بازاریابی عملکردی است. در بازاریابی سنتی، شرکت ها برای قرار دادن تبلیغات خود در تلویزیون یا بیلبوردها هزینه ای پرداخت می کنند، اما هیچ راه معنی داری برای ارزیابی میزان اثربخشی تبلیغات به جز تخمین تعداد بینندگان وجود ندارد.
بازاریابی عملکردی یکی از قویترین تاکتیکهای بازاریابی قیف پایین است زیرا تبلیغکنندگان تنها زمانی پرداخت میکنند که یک فعالیت انجام شود. بازاریابان عملکرد در درجه اول از تبلیغات فیس بوک و گوگل خارج از همه کانال های قابل دسترسی استفاده می کنند.
نحوه عملکرد بازاریابی عملکردی
تبلیغکنندگان تبلیغات خود را در یک کانال خاص قرار و بر اساس میزان عملکرد تبلیغ به آنها پرداخت میشود. وقتی صحبت از بازاریابی عملکردی می شود، چند گزینه پرداخت متفاوت وجود دارد. هر پلتفرم تبلیغاتی از الگوریتم متفاوتی برای تعیین نحوه و زمان نمایش تبلیغات در صفحات خود استفاده می کند. برخی از عوامل اولیه مورد استفاده توسط پلتفرم های تبلیغاتی برای انتخاب مکان قرار دادن تبلیغات به شرح زیر است:
- اهداف کمپین: انتخاب اهداف کمپین برای هر کمپین تبلیغاتی تعیین می کند که چه معیارهایی برای عملکرد و نحوه قرار دادن تبلیغات باید ردیابی شوند. محبوب ترین اهداف کمپین شامل آگاهی از برند، ترافیک وب سایت، تعامل اجتماعی، تولید سرنخ، تبدیل و فروش است.
- مخاطبان هدف: پلتفرمهای تبلیغاتی به شما امکان میدهند تا بخشهای مخاطب را برای هدف قرار دادن مخاطبان خاص بر اساس جمعیتشناسی، رفتارها، علایق، روانشناختیها و سایر معیارها ایجاد کنید.
- مناقصه: پلتفرمهای تبلیغاتی به تبلیغکنندگان این امکان را میدهند که مستقیماً برای قرار دادن آگهی پیشنهاد دهند. پیشنهادها بر روی اقدامات خاصی از جمله کلیک ها، نمایش ها، تبدیل ها یا بازدیدها انجام می شود.
- امتیاز کیفیت یا ارتباط: پلتفرمهای تبلیغاتی اثربخشی یک تبلیغ را در مقایسه با تبلیغات رقبا بر اساس سیگنالهای مختلف ارزیابی میکنند و امتیاز کیفیت (Google Ads) یا مرتبط بودن (فیسبوک) را صادر میکنند. به طور کلی، تبلیغات با امتیازات بالاتر نسبت به امتیازات پایینتر در اولویت قرار میگیرند، با این حال قیمت پیشنهادی یک قانون مهم در قرار دادن تبلیغات نیز ایفا میکند.
- نرخ تبدیل: از آنجایی که ناشران تنها زمانی پول می گیرند که کاربر یک اقدام خاص را انجام دهد، نرخ تبدیل نیز در الگوریتم های قرار دادن تبلیغات لحاظ می شود. تبلیغاتی که نرخ تبدیل بالاتری دارند ترجیح داده می شوند زیرا درآمد بیشتری برای ناشر ایجاد می کنند.
چگونه بازاریابی عملکرد را اندازه گیری می کنید؟
۱.هزینه به ازای هر کلیک (CPC) : تبلیغ کنندگان بر اساس تعداد دفعاتی که روی تبلیغ آنها کلیک شده است، پرداخت می کنند. این یک راه خوب برای هدایت ترافیک به سایت شما است.
۲. هزینه به ازای نمایش (CPM): برداشت ها در اصل نماهایی از تبلیغ شما هستند. با CPM، شما به ازای هر هزار بازدید پول پرداخت می کنید.
۳. هزینه به ازای هر فروش (CPS): با CPS، فقط زمانی پرداخت میکنید که فروشای را انجام میدهید که توسط یک تبلیغ انجام شده باشد. این سیستم معمولاً در بازاریابی وابسته نیز استفاده می شود.
۴. هزینه هر سرنخ (CPL): بسیار شبیه هزینه هر فروش، با CPL زمانی که شخصی برای چیزی ثبت نام می کند، مانند خبرنامه ایمیل یا وبینار، پرداخت می کنید. CPL سرنخ ایجاد می کند، بنابراین می توانید با مشتریان پیگیری کنید و فروش را افزایش دهید.
۵. هزینه هر اکتساب (CPA): هزینه هر خرید مشابه CPL و CPS است اما کلی تر است. با این ساختار، زمانی که مصرفکنندگان یک اقدام خاص را انجام میدهند باشد، تبلیغکنندگان پرداخت میکنند.
بهترین کانال های بازاریابی عملکردی
چه کانال هایی برای بازاریابی عملکرد بهتر عمل می کنند؟ پنج نوع بازاریابی عملکردی وجود دارد که آژانسها و تبلیغکنندگان از آنها برای هدایت ترافیک استفاده میکنند:
۱. تبلیغات بنری: اگر آنلاین بوده اید، بدون شک اخیراً تبلیغات نمایشی زیادی دیده اید. این تبلیغات را می توان در بالا یا پایین وب سایت خبری که به تازگی بازدید کرده اید، در کنار فید خبری فیس بوک یا هر دو مشاهده کرد. بسیاری از کسبوکارها هنوز با تبلیغات نمایشی که از اطلاعات تعاملی، ویدیوها و طراحی گرافیکی جالب استفاده میکنند، موفق هستند، حتی اگر تبلیغات نمایشی به دلیل افزایش شیوع مسدودکنندههای تبلیغات و آنچه کارشناسان آن را کور بنر مینامند، به تدریج جذابیت خود را از دست میدهند.
۲. تبلیغات بومی : تبلیغات بومی از طراحی ارگانیک یک وب سایت یا صفحه برای برجسته کردن محتوای حمایت شده استفاده می کند. به عنوان مثال، ویدئوهای حمایت شده ممکن است در بخش “تماشا بعدی” صفحه YouTube نمایش داده شوند. ممکن است متوجه تبلیغات بومی در Facebook Marketplace یا سایر وب سایت های تجارت الکترونیک شده باشید. تبلیغات بومی موثر است زیرا محتوای حمایت شده شما را قادر می سازد بدون اینکه در کنار انواع دیگر مواد ارگانیک آشکار باشد، همزیستی کنند. کاربران اغلب نمی توانند تفاوت بین انواع مختلف مواد را تشخیص دهند، که به شما امکان می دهد تجارت خود را به روشی که طبیعی به نظر می رسد بازاریابی کنید.
۳. بازاریابی محتوا : هدف اصلی بازاریابی محتوا اطلاع رسانی به مخاطبان است. علاوه بر این، به گفته OmniVirt، سه برابر بیشتر سرنخ ایجاد می کند و ۶۲ درصد کمتر از بازاریابی خارجی هزینه دارد. در بازاریابی محتوا، تاکید بر ارائه اطلاعات مفید به کاربران و ایجاد زمینه برند شما است
۴. رسانه های اجتماعی : برای بازاریابان عملکرد، رسانه های اجتماعی یک بهشت است. این نه تنها فرصتی را برای دستیابی به کاربران و هدایت آنها به سایت شما ارائه می دهد – کاربران همچنین می توانند محتوای حمایت شده شما را به صورت ارگانیک به اشتراک بگذارند و دسترسی شما را بسیار فراتر از پست اصلی گسترش دهند. فیس بوک گسترده ترین لیست خدمات را برای بازاریابان عملکرد دارد، اما پلتفرم های دیگری مانند لینکدین، اینستاگرام و توییتر نیز فرصت های زیادی را برای دستیابی به مشتریان جدید ارائه می دهند.
۵. بازاریابی موتورهای جستجو (SEM): بیشتر تحقیقات آنلاین از طریق موتورهای جستجو انجام می شود و این بدان معناست که داشتن سایتی که برای بازاریابی موتورهای جستجو (SEM) بهینه شده باشد ضروری است. از نظر بازاریابی عملکرد، تمرکز در درجه اول بر روی هزینه هر کلیک (CPC) است، به ویژه برای تبلیغات پولی. برای SEM ارگانیک، بسیاری از بازاریابان عملکرد به بازاریابی محتوا و صفحات فرود بهینه شده با سئو متکی هستند.
مزایای بازاریابی عملکرد چیست؟
در اینجا برخی از دلایل اصلی روی آوردن شرکت ها به بازاریابی عملکرد آورده شده است:
- ROI را با دقت ردیابی و اندازه گیری می کند: پلتفرم های تبلیغاتی مانند گوگل و فیس بوک معیارهای کلیدی عملکرد را پیگیری می کنند، که به نوبه خود به تبلیغ کنندگان اجازه می دهد دقیقاً بدانند پولشان در کجا خرج می شود. ابزارهای تجزیه و تحلیل دادهها همچنین به تفسیر دادههای آماری کمک میکنند و تبلیغکنندگان را با اطلاعاتی که برای اصلاح تبلیغات برای عملکرد بهتر نیاز دارند، تجهیز میکنند.
- اکوسیستم تبلیغات را گسترش می دهد: کمپین های بازاریابی عملکردی اجازه می دهد تا تبلیغات با ناشران متعدد قرار داده شود. با به نمایش گذاشتن تبلیغات در این فضاها، برندها می توانند به مخاطبان وسیع تری و همچنین مخاطبان خاص که قبلاً هدف قرار دادن آنها دشوار بود، دسترسی پیدا کنند.
- رشد خط پایین را تسریع میکند: در حالی که بیشتر ابتکارات بازاریابی شامل استراتژیهای قیف برتر برای افزایش آگاهی است، بازاریابی عملکردی درآمد حاصل را هدف قرار میدهد. یک کمپین بازاریابی عملکرد به خوبی مدیریت شده که منجر به جذب مشتری و جذب مشتری می شود، در نهایت فروش و درآمد را افزایش می دهد.
- بهینه سازی مداوم را امکان پذیر می کند: با پیشرفت کمپین ها، بازاریابان می توانند معیارهای عملکرد را بررسی کرده و تبلیغات را بر اساس آن تنظیم کنند. کمپین ها را می توان متوقف کرد و بهینه سازی کرد، یا می توان تمرکز بیشتری را روی تبلیغات به خصوص موفق قرار داد.
چگونه بازاریابان تعیین می کنند که آیا یک کسب و کار آماده استفاده از بازاریابی عملکرد است؟
هر شرکتی، خواه اقلامی را به مصرف کنندگان بفروشد یا خدمات تخصصی ارائه دهد، می تواند یک کمپین بازاریابی عملکردی راه اندازی کند. با این حال، هر سازمانی نباید از هر نوع کانال بازاریابی عملکردی استفاده کند. بسته به تعدادی از متغیرهایی که توسط موسسه بازاریابی عملکرد فهرست شده است، ممکن است بازاریابی عملکرد کم و بیش برای یک شرکت مناسب باشد.
- توزیع مخاطب: کسب و کارهایی با مخاطبان ملی میتوانند از بازاریابی عملکرد برای دستیابی به مشتریان بالقوهای که ممکن است بهره ببرند. اگر مخاطبان بومیتر باشند، بازاریابی وابسته و بازاریابی بومی به اندازه بازاریابی موتورهای جستجو یا بازاریابی رسانههای اجتماعی مؤثر نیستند، زیرا بیشتر به سمت مخاطبان ملی طراحی شدهاند.
- فروش آنلاین موجود: شرکتهای کسب و کار الکترونیکی که قبلاً سیستمهای پرداخت آنلاین دارند، توانایی بیشتری برای تسهیل حجم بالایی از تراکنشها دارند که در نتیجه یک کمپین بازاریابی عملکرد موفق انجام میشود.
- درآمد بالای ماهانه فروش: با توجه به هزینه بازاریابی عملکرد، کسب و کارها باید جریان درآمد نسبتا سالمی داشته باشند. این برای اطمینان از اینکه آنها می توانند هزینه های راه اندازی و مستمری را که کمپین ها متحمل خواهند شد، تامین کنند.
- فعال با سایر کانال های بازاریابی دیجیتال: به جای شروع از صفر، بهتر است یک کمپین مداوم بهینه سازی موتور جستجو (SEO) و پرداخت به ازای کلیک (PPC) داشته باشید. به این ترتیب، کسب و کار به مقدار مناسبی از تجزیه و تحلیل برای اتخاذ تصمیمات بازاریابی عملکرد محتاطانه مجهز می شود.
- سیاستها و رویهها را تنظیم کنید: برای وبسایتهای تجارت الکترونیک، داشتن یک خطمشی و رویه بازگشت اعتماد مشتریان را ایجاد میکند و بنابراین ناشران بازاریابی وابسته به احتمال زیاد با کسبوکار همکاری خواهند کرد.
نکات بازاریابی عملکرد و بهترین شیوه ها
این توصیه های بازاریابی عملکرد و بهترین شیوه ها می تواند به هر بازاریاب کمک کند تا رویکرد بازاریابی دیجیتال خود را بدون توجه به سطح تجربه خود بهبود بخشد و توسعه دهد.
۱.تحقیق تجربی بسیار مهم است
تبلیغات باید از طریق یک روش تست A/B بگذرد تا تصویر واضحی از اینکه چه چیزی کار میکند و چه چیزی نیست، داشته باشد. تست A/B فرآیند ایجاد دو تبلیغ است که یکی از آنها تنوع دیگری است، با هدف آزمایش و ارزیابی نتایج. مطمئن شوید که یک متغیر خاص را آزمایش می کنید.
۲. یک شبکه بزرگ راه اندازی کنید
بازاریابی عملکرد ممکن است گهگاه شرایط پیشنهادی برندها را محدود کند، علیرغم اینکه یک استراتژی پایین قیف با هدف جذب مشتری است. در حالی که آگاهی از برند بالای قیف در آنجاست، کلمات کلیدی قیف پایین مانند عبارات برند یا ویژگیهای منحصربهفرد برای تبدیل مرتبطترین مشتریان ایدهآل هستند. پایگاه مصرف کننده بالقوه یک برند در نتیجه افزایش آگاهی از برند در میان مخاطبان جدید رشد می کند.
۳. یک صفحه فرود جذاب با یک پیشنهاد قانع کننده ایجاد کنید
مشتریانی که روی تبلیغات کلیک می کنند به صفحه فرود تبلیغ کننده می آیند، بنابراین باید برای تبدیل بهینه شود. پیشنهاد در صفحه فرود باید پیشنهادی باشد که مشتریان احتمالاً از آن استفاده کنند. صفحات فرود باید جذاب و فریبنده باشند. اگر یک صفحه فرود نرخ تبدیل بالایی ایجاد کند، بازاریابان وابسته به احتمال زیاد تبلیغات مرتبط را نشان میدهند تا بتوانند درآمد بیشتری کسب کنند. متخصصان بازاریابی ممکن است در حین آزمایش صفحات فرود، کل قیف فروش را با نگاهی گسترده به سفر مشتری بهینه کنند.
۴. از ناشران و شرکت های وابسته قابل اعتماد استفاده کنید
اگر ترافیک محصولات شما از منابع مشکوک باشد، ممکن است بر نحوه مشاهده مشتریان از برند تأثیر بگذارد. برای جلوگیری از مطبوعات بد، با ناشران قابل اعتمادی که سابقه اثبات شده دارند کار کنید.
۵. داده ها را پایش و دنبال کنید
علاوه بر اندازه گیری عملکرد، تمام نقاط داده باید جمع آوری و در نظر گرفته شود. اکثر کسب و کارها از آژانس هایی مانند ما استفاده می کنند زیرا منابع لازم برای انجام این کار را ندارند و نمی توانند یک بازاریاب عملکرد اختصاصی استخدام کنند.
جمع بندی
72 درصد از هزینه های بازاریابی به کانال های بازاریابی دیجیتال اختصاص یافته است. این نشان میدهد که بازاریابی عملکرد یکی از محبوبترین شکلهای تبلیغ برای شرکتها در عصر مدرن است و فقط در حال گسترش نیست. هر شرکتی که متعهد به راهاندازی کمپین بازاریابی عملکردی است، باید آن را به یک مدیر بازاریابی عملکرد، مانند متخصصان IMS، بسپارد.
انتهای مطلب/ منبع
by علیرضا روهنده | تیر 7, 1402 | بازاریابی, دیجیتال مارکتینگ
تفاوت اصلی بازاریابی دیجیتال و بازاریابی عملکردی در رویکرد بازاریابی آنها است. بازاریابی عملکردی یک استراتژی بازاریابی دیجیتال نتیجه محور است. بازاریابی دیجیتال اصطلاح بزرگی است که برند را تبلیغ می کند، محصول را می فروشد و مشتریان بالقوه را با استفاده از کانال های مختلف به هم متصل می کند. دیجیتال مارکتینگ مدل ها، استراتژی ها و کانال های پرداخت مختلفی دارد.
بازاریابی عملکرد بهینه سازی این کانال ها و استراتژی هاست. بازاریابی عملکردی اهداف کوتاه مدتی نسبت به بازاریابی دیجیتال دارد. اندازه گیری معیارهای بازاریابی عملکرد آسان است. بازاریابی عملکرد سریع ترین و قابل مشاهده ترین نتیجه را دارد. بازاریابی دیجیتال در مقایسه با بازاریابی عملکردی زمان می برد تا نتیجه ای حاصل شود.
بازاریابی دیجیتال و بازاریابی عملکردی چیست؟
دیجیتال مارکتینگ بازاریابی آنلاین برای اتصال مشتریان بالقوه با استفاده از اینترنت است. دیجیتال مارکتینگ برای افزایش حضور دیجیتالی یک کسب و کار استفاده می شود. یعنی هدایت ترافیک به یک وب سایت با استفاده از ابزارهای دیجیتال. برخی از ابزارهای دیجیتال عبارتند از رسانه های اجتماعی، بازاریابی ایمیلی، بازاریابی موتورهای جستجو، تبلیغات نمایشی، بازاریابی ویدئویی، بازاریابی موبایلی و تبلیغات پرداخت به ازای کلیک. بازاریابی دیجیتال بر تولید سرنخ، تبدیل، آگاهی از برند و دسترسی تمرکز دارد.
بازاریابی عملکرد شکل خاصی از تبلیغات رسانه های دیجیتال است. بازاریابی عملکرد کسب و کاری است که بر اساس اقدامات مشتریان مانند کلیک ها، فروش ها و سرنخ ها استوار است. در بازاریابی عملکرد، بازاریابان باید بودجه و برداشت مناسب را برای کمپین ها تعیین کنند و کمپین را برای تجزیه و تحلیل نتیجه پیگیری کنند. به طور خلاصه، بازاریابی عملکرد یک بازاریابی مبتنی بر عملکرد است. بازاریابی عملکرد با استفاده از رسانه های پولی مانند Google Adwords ، تبلیغات فیس بوک، تبلیغات لینکدین و تبلیغات بنری. بازاریابی عملکرد فقط بر تولید و تبدیل سرنخ تمرکز دارد. کانال های بازاریابی عملکردی عبارتند از تبلیغات بنری (نمایش)، تبلیغات بومی، بازاریابی محتوا، رسانه های اجتماعی و بازاریابی موتورهای جستجو (SEM).
معیارهای سنجش بازاریابی عملکرد
- Cost Per Mille (CPM) : هزینه نمایش هر ۱۰۰۰ بار تبلیغ دیجیتال به بینندگان است. بازاریابان کمتر روی این معیار تمرکز می کنند.
- هزینه به ازای کلیک (CPC) : هزینه کلیک هر بار بر روی تبلیغ توسط بیننده است.
- هزینه به ازای هر اقدام (CPA) : این عملکرد یک کمپین را با اقدام توسط مخاطب هدف مانند دانلود، اشتراک، ثبت نام و غیره اندازه گیری می کند.
- ارزش زمان عمر (LTV) : ارزش طول عمر هر مشتری است. هزینه های مورد انتظار هر مشتری
معیارهای سنجش دیجیتال مارکتینگ
- Bounce Rate : تعداد بازدیدکنندگان یک سایت و بدون انجام هیچ کاری است.
- بازدید از صفحه : تعداد کل صفحات مشاهده شده است.
- نرخ تبدیل : تعداد کل تبدیل ها از یک وب سایت خاص است.
- نرخ کلیک (CTR) : نسبت تعداد کل کلیک ها به تعداد کل بینندگان است.
انواع بازاریابی عملکردی
بازاریابی عملکرد جستجو: فرآیند پرداخت برای آگهی جستجویی است که در صفحه نتیجه موتور جستجو نشان داده شده است. ترافیک را به یک وب سایت هدایت می کند. با یافتن مخاطب هدف با کلمه کلیدی مناسب کار می کند.
بازاریابی عملکرد اجتماعی: عبارت است از تبلیغات پولی و پست های ارگانیک در رسانه های اجتماعی و همچنین بر محتوای با کیفیت بالا تمرکز می کند. محتوا باید برای مشتریان جذاب و تعاملی باشد.
بازاریابی عملکرد ناشر: این تبلیغ ناشر پولی است که در وبسایتها و برنامههایی که آگهیدهنده مالک آن نیست نشان داده میشود. همچنین ترافیک را به یک وب سایت هدایت می کند.
بازاریابی عملکرد وابسته: هدف آن این است که مشتریان را وادار به خرید محصولات و خدمات از تبلیغ کننده در ازای پورسانت کند. این کار را می توان با مشارکت با ناشران وابسته و تأثیرگذاران انجام داد.
انواع بازاریابی دیجیتال
بازاریابی محتوا: تولید محتوای باکیفیت و مفید است. انواع مختلف محتوا عبارتند از: وبلاگ ها، پست های رسانه های اجتماعی، ویدئوها، وبینارها، اینفوگرافیک ها، قالب ها، دیتاشیت ها و گزارش ها. مطالب مفیدی را برای مخاطبان منتشر کنید.
بازاریابی موتورهای جستجو: فرآیندی است که وب سایت شما را در بالای صفحه نتایج موتور جستجو قرار می دهد. کلمه کلیدی را که مخاطب جستجو می کند را بشناسید تا نتیجه بهتری بگیرید. تبلیغات پولی و ارگانیک تحت این بازاریابی قرار می گیرد.
بازاریابی رسانه های اجتماعی: رسانه های اجتماعی امکان تعامل و تعامل با مشتریان را فراهم می کنند. شما می توانید تبلیغات پولی ایجاد کنید و همچنین می توانید محتوا را در رسانه های اجتماعی برای دستیابی به مخاطب ارسال کنید. کانال مناسب برای محصول یا خدمات خود را انتخاب کنید. کانال های مختلفی مانند فیس بوک، اینستاگرام، توییتر، لینکدین، پینترست، یوتیوب و اسنپ چت وجود دارد.
تبلیغات پولی: تبلیغات پولی دو مدل پرداخت متفاوت دارد :
- PPC: میتوانید کلیکهای روی آگهی خود را از طریق یک حراج پیشنهادی کلمه کلیدی خریداری کنید.
- CPM: زمانی که از کلمه کلیدی دم کوتاه استفاده می کنید سود بیشتری می برد. این هزینه برای هر ۱۰۰۰ نمایش است.
انتهای مطلب/ منبع